Telegram Web
#دروج

"دیوِ دروغ" در اوستا "دُروج " نام دارد که مخالفِ اَشاست و بدترین آفریدگان"
دَرگونت" یا دروغ گو است که بر ضد اراده ی  اهورامزدا کوشاست.
و پیروِ" انگره مینو" شمرده شده.

◀️ در ( 👈 اردی بهشت یشت بند ۱۷ ) آمده است :
دروغ باید سرنگون شود، دروغ باید نابود گردد.
و در جهان مادی باید راستی بر دروغ چیره شود.
"فرشته ی سروش" در اوستا ؛
(وندیداد پر گرد ۱۸  فقرات ۳۰ و ۴۰) به ضد دروغ می‌ستیزد.

◀️ داریوش بزرگ هخامنشی در کتیبه ی تخت جمشید دعا کرده و می‌گوید :

مبادا که این مملکت گرفتار لشکر دشمن، قحطی ودروغ شود.

❇️ "راستی" در دین مزدیسنی یکی از سفارش های ویژه است که از دیرزمان تاکنون راهنمایِ پیروانِ مزدیسنی بوده.
و امروز نیز هر مرد وزن زرتشتی موظف به حفظ آن در هر حالی می باشد.
ناگفته نماند یکی از افتخارات ایرانی در گذشته به گواهی همه ی کهن نگاران دنیا راستی ودرستی بوده و ایرانیان بدین صفات مشهور و ضرب المثل تمام گیتی می‌باشند.

◀️ هرودودت کهن نگار یونانی با این که از دشمنان ایران محسوب می شده در نسک خود از تحسین و توصیف ایرانی در راستی و درستی می نویسد.
ایرانیان از خرید و فروش معاملات بازاری خود داری می‌کردند.
زیرا مجبور به فریفتن یکدیگر و دروغ گفتن می‌شدند.
و نیز مایل به قرض گرفتن و قرض دادن نبودند.
برای این که شاید در هنگام سررسیدخود از پرداخت بدهی بر نیایند و دروغی از ایشان سرزند.

◀️ داریوش بزرگ در وصیت نامه ی خود دستورمی دهد :
هر کس می‌خواهد بنای استقلال مملکت و سعادت ملتش را بر اساس استواری پا برجا سازد باید دروغ را از آن کشور رانده و راستی را در آن سرزمین استوار سازد.
۱
@khashatra
هیچ یک از ملل پیشین در دنیا و در درازای زمان سندی به این اعتبار و نام نیکی با این همه افتخار ندارند.
تا این درجه دوست و دشمن در مقابل نیکی های اخلاقی و کارهای پسندیده ی  آنان سر تسلیم خم نکرده اند و بنا به قولِ اغلب کهن نگاران اروپایی خواهیم دانست که همه ی این صفات نیک و خوی های پسندیده ی ایرانیان باستان در اثر و نتیجه ی تعالیم وخشورِ ایران،
" اشوزرتشت اسپنتمان" است که روح ایرانی را تا این درجه به راستی و درستی و پرهیزکاری پرورش داده و نام نیک شان تا روز رستاخیز با سربلندی و افتخار بر سردفتر کهن نگاران دنیا جاودان نهاده است.

❇️ "اشا" یا راستی و درستی به ما نیرویی می‌بخشد که در پرتو آن خواهیم توانست ترقی جهان و خوش بختی جهانیان را تامین ساخته شادیِ ابدی را در جهان خاکی و بهشت برین را در راه جهان مینوی به دست آوریم.
۲
@khashatra
این جاست که اشوزرتشت اسپنتمان در نماز خود می فرماید :
بشود که ما از زمره ی کسانی باشیم که در ترقی و بهبودی جهان به سوی کمال کوشش می‌نمایند.
❇️ ای مردم، پایه ی  آیینِ مزدا پرستی بر رویِ راستی نهاده شده ازین جهت سود بخش است.
و پایه ی مذهبِ نادرست بررویِ دروغ قرار گرفته و ازین سبب زیان آور است.
(👈یسنا ۲۹ بند ۲)

❇️ بشود که درین دودمان وشهر وکشور راستی پیوسته بر دروغ چیره گردد.
(👈 یسنا ۶ بند ۵)

❇️ روزی خواهد رسید که سرانجام راستی بر دروغ چیره گردد.
(👈 یسنا ۴۴ بند ۱۴)

❇️ ما می‌ستاییم راستی را که همواره پیروزمند بوده و سراسر نفوذ به دروغ را در هم می شکند.
( 👈ویسپرد ۲۰ - ۲)

❇️ از آن جایی که" اشا" در دنیای ِمادی نماینده ی روشنایی و پاکیزگی است، برابر فرمان اشوزرتشت اسپنتمان باید بکوشیم تا، برون و درون خود را پیوسته پاک و فروغمند سازیم.
و تن و جامه و خانه و محیط زیست را از هر آلودگی دور داشته وپاک نگهداریم.
و دل و روان خود را نیز با فروغ اندیشه و گفتار و کردار راست و درست صفا بخشیم و ضمیر و وجدان مان را ار پرتوِ فروغِ  راستی پیوسته روشن نگهداریم.

📚 بُن مایه :
برگرفته از ؛ نگارشات شادروان موبد رستم شهزادی

پژوهش و گردآوری : بردیا بزرگمهر
۳
@khashatra
پایان🔺🔺
وُهومَن اَمشاسِپَند
#امروز به روز، پیروز ‌و فرخ روز اردی بهشت امشاسپند و تیرماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی پنج شنبه  ۳۱ خورداد ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی ۲۰ ژوئن سال ۲۰۲۴ (ترسایی) ✔️ اردی بهشت = بهترین راستی و پاکی. @khashatra
#امروز


به روز، پیروز ‌و فرخ روز شهریور امشاسپند و تیرماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

آدینه  ۱ تیر ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی

۲۱ ژوئن سال ۲۰۲۴ (ترسایی)

✔️ شهریور = شهریاری اهورایی.


@khashatra
#شهریور_امشاسپند

خشَتَره وییریه یا شهریور به چم «شهریاری و نیرومندی اهورایی»، نام سومین امشاسپند است. این امشاسپند نشان از پیروزی دارد، زیرا خویش کاری (:وظیفه‌ی) اصلی او پاسداری از فلزات است.

خشَترا در اوستا نام سومین فروزه ی اهورامزدا از گروه امشاسپندان است. خشَتَره وییریه یا شهریور به چم «شهریاری و نیرومندی اهورایی»، نام سومین امشاسپند است. این امشاسپند نشان از پیروزی دارد، زیرا خویش کاری (: وظیفه‌ی) اصلی او پاسداری از فلزات است. در اوستا نماد توانمندی و فَر و شکوه پادشاهی اهورامزدا است. نگهبانی توپال‌ها (فلزات) بر روی زمین به او سپرده شده است.

شهریور (امشاسپند)، خَشَتَرَه وَیریَه نام یکی از امشاسپندان زرتشتی است. در اوستا «خشَثرَ وَیریَه» و در پهلوی «شَهرِوَر» و در فارسی «شَهریوَر» یا «شَهریَر» است. بخش نخست این واژه به چم (: معنای) شهریاری و شهر است (مراد از شهر، همانا کشور است، چنان‌که سرزمین ایران را، ایران شهر می‌نامیدند) بخش دوم این واژه، یعنی «ویریه»، فروزه (: صفت) و به چم مورد پسند است. بر این اساس، خشتره‌ویریه، به چمار (: معنای) آرمان‌شهر یا شهریاری آرمانی یا توانایی مینُوی آرمانی است.
در اساتیر زرتشتی و ایرانی این امشاسپند نماد شهریاری و فّر و فرمان‌روایی اهورا مزدا و نگاهبان فلزها و پاسدار فَر و پیروزی شهریاران دادگر و یاور بینوایان و دستگیر مستمندان است.

در جهان مادی پاسبان فلزات است. شهریاری اهورایی از قانون اشا (هنجار هستی) بر می خیزد و همه جهان را در بر می گیرد. در این روز نیکوست به خواستگاری رفتن و زن خواستن.

در بندهش که از نامه های کهن ایرانی است از دیوی بنام سئورو یاد شده که دیو آشوب و تباهی است و از دشمنان و هماوردان خشَتریور می باشد.
از سوی دیگر ایزدانی مانند : ایزد خور، ایزد مهر و ایزد آسمان از یاران و همکاران او هستند.

در گاهشمار مزدیسنی روز چهارم هر ماه شهریور نامیده می‌شود و برابر آیین، هرگاه نام روز و نام ماه برابر می‌شد آن روز را جشن برپا می‌کردند و به شادمانی و ستایش آفریده های نیک اهورا مزدا می‌پرداختند و آن روز را شهریورگان می‌نامیدند.


مسعود سعد سلمان می‌سراید :

ای تنت را ز نیکویی زیور،
شهره روزی ست روز شهریور.


چکامه ای از «مسعود سعد سلمان»

شهریور است و گیتی از عدل شهریار،
شاد است، خیز و مایه شادی به من بیآر.

باده شناس، مایه شادی و خرمی،
بی باده هیچ جان نشد از مایه شاد خوار.


سروده‌‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش :

این تنت را ز نیكویی زیور،
شهره روزی است روز شهریور.

تا به اقبال شهریار جهان.
بگذرانیم جان به لهو و بطر


اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)

خوش باش.


اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

به (شهریور) اندر شوی شادخوار،
کنی در (سپندارمز) کشت و کار.

گل شااسپرغم نماد شهریور امشاسپند است.

@khashatra
#نیروی_اندیشه


اندیشه عبارت است از خیال همشگی و تأملِ روزمره، بر سر یک مسئله ی ویژه ی زندگی و کوشش در رسیدن به آن.
این خود یک دات (:قانون)علمی ست زیرا آن چه سبب تفکر ماست روزی در ما بروز خواهد کرد و خلق و خوی و روحیه ما را خواهد ساخت.
اگر در اندیشه و تفکر خود آ لایش و کینی نداشته باشیم پس خود پاک و بی کین خواهیم شد.
به همین شوند عرفانیت واندیشه و منش را روح و جوهر عبادت می‌شمارند، زیرا اخلاق ما از نیروی تفکر به وجود می‌آید.
واین قوه در درازای زندگانی مربی و آموزگارِ ماست.
۱
@khashatra
اشوزرتشت اسپنتمان می آموزد که نجات هر کس در دست خود اوست.

◀️ اگر خواسته باشیم از قیدِ ناخرسندی واندوه آزاد گردیم و دچار اشتباه و گناه نشویم.
◀️ اگر بخواهیم برای رستگاری خویش نیروی کار و کوشش وفعالیت داشته باشم.
◀️ اگربخواهیم از نعمت آسایش و آرامش  و سازش برخوردار گردیم. باید از برای پاک اندیشی کرانه ی واحدی نشناسیم و نسبت به همه، راست گفتار و درست کردار بوده، از جام سرشارِ نیک اندیشی،
شربت عشقی نوشیده و کلیه ی مرتوگان را برادران و خواهران، خود فرض کرده و همه را به چشمِ مهر و مهرورزی و برادری بنگریم.

◀️ در کیش مزدیسنی بیکار نگهداشتن اندیشه و خرد کاری ست ناشایست و کسی که اندیشه و خردش را برای شناختن و دانستن و آگاه شدن به کار نیندازد چون جانوری ست که ارزشش در مرز خوردن وخفتن و تولید نسل است نه بیشتر و بالاتر.
◀️ خرد بر پایه ی دیدن و پژوهیدن و آزمودن استوار است نه بر پندار بافی و پیش داوری ها و شنیده‌ها.
۲
@khashatra
فرهنگ چیست؟

گوهر و سرچشمه منش مرتوگان (:انسان های) اجتماعی فرهنگ است.
و فرهنگ تراویده ی یاد (ذهنی) مرتو و زاییده ی توانایی (استعدادهای) درونی و نیروهایِ نهفته مرتوگان یک هازمان (:جامعه) در درازنای زندگی اوست.

◀️ تردادها (:سنت) و آیین ها و خُوی و آداب و هنر و تراوش های یاد هر قومی در یک دوره ی مشخص فرهنگ آن قوم را تشکیل می‌دهد.

◀️ همان گونه که فرهنگ ملی می‌باید پا به پای زمان پیش رود منش اجتماعیِ مرتو نیز باید چنین باشد. و همیشه به چهره ی نوسازی ها و نوآوری های راستین آشکار گردد.

◀️ واپس گرایی و کهنه‌پرستی و خشک اندیشی، در آرمان مزدیسنی ناستوده است و هر پارسا باید ازآن بپرهیزد.

◀️ در اوستا، بارها از روان  و"فره وهر" "فره شوکرت ها" (:نوسازان جهان) یاری خواسته شده و به آنان درود فرستاده می‌شود.
۳
@khashatra
تکامل و کامیابی دو جهانی، تنها به وسیله" وهومن" (:خرد نیک) به دست می‌آید.
(👈یسنا ۳۴ بند ۶)


❇️ کسانی که جهان را به چشم حقارت می‌نگرند از منش پاک به دورند.
(👈 یسنا ۳۴ بند ۹)


❇️ "مزدا"  بخشش ِ"وهومن" را در جهانِ خاکی به کسی بخشد که پیوسته در کار و کوشش است و کارگران را به سوی خرد و کمال رهنمایی کند.
(👈 یسنا  ۳۴ بند ۱۴)

❇️ چون در جهان مادی "وهومن" یا خرد نیک نماینده ی، نیک اندیشی و بی آزاری ست، برابر دستور اوستا باید ؛
از دشمنی و جنگ و خونریزی بپرهیزیم و به موجودات نیک و سودمندِ جهان، بانظرِ مهر و دلسوزی نگاه کنیم.
و چارپایانِ  بارکش را مورد شکنجه و آزار و اذیت قرار ندهیم.

📚 بُن مایه :
برگرفته از نگارشات روانشاد ؛
موبد رستم شهزادی.

پژوهش و گردآوری ؛ بردیا بزرگمهر
۴
@khashatra
پایان🔺🔺
وُهومَن اَمشاسِپَند
#امروز به روز، پیروز ‌و فرخ روز شهریور امشاسپند و تیرماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی آدینه  ۱ تیر ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی ۲۱ ژوئن سال ۲۰۲۴ (ترسایی) ✔️ شهریور = شهریاری اهورایی. @khashatra
#امروز


به روز، پیروز ‌و فرخ روز سپندارمزد امشاسپند و تیرماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

شنبه  ۲ تیر ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی

۲۲ ژوئن سال ۲۰۲۴ (ترسایی)

✔️ سپندارمزد = فروتنی پاک و سپند.

✔️ نخستین روز دیدار در پیر نارستانه.


@khashatra
#سپندارمزد_امشاسپند

سپند آرامئیتی یا همان اسفند به چم ( : معنی) بی‌نقصی و تندرستی کامل است. وی نگاهبان و پاسدار زمین و در عین حال نشان فرمان برداری، پرهیزگاری و نیایش است.

این واژه که در اوستایی «سْپِنْتَه آرمَئیتی» (Spenta-Ârmaiti) است و نام چهارمین امشاسپند شناخته می‌شود، از دو بخش «سپنته» (Spenta) یا «سپند» به چم (:معنی) پاک و مقدس و «آرمئیتی» (Ârmaiti) به چم فروتنی و بردباری تشکیل شده است و این دو با هم به چم فروتنیِ پاک و سپند است. این واژه در پهلوی «سپندارمت» (SpandÂrmat) و در فارسی «سپندارمذ» و «اسفندارمذ» و «اسفند» شده است.

سپنته آرمیتی یکی از ایزد بانوان و امشاسپندان زرتشتی است که در زبان اوستایی، سپنته آرمیتی یا سپنت اَرمَیتی یا سپند آرامئیتی خوانده می‌شود، در زبان پهلوی بدان سپندارمذ یا سپندارمت گویند و در فارسی، سپندارمد نیز خوانده شده‌است. امشاسپند سپندارمذ، نگهبان و ایزدبانوی زمین سرسبز و نشانی از باروری و زایش است.

در فرهنگ پهلوی سپندرمت یا همان سپندارمذ، نام یکی از امشاسپندان و در عین حال نام پنجمین روز ماه و دوازدهمین ماه سال معرفی شده‌است. وی را همان الهه بسیار قدیمی اسفند دانسته‌اند و گفته‌اند که او را دو امشاسپند دیگر یعنی هورواتات (خرداد) و امرتات (امرداد) همراهی می‌کنند و این سه گروهی از امشاسپندان را می‌سازند که قرینه‌ی سه امشاسپند نخستین، یعنی وهمن (وهومن یا همان بهمن)، اشه وهیشته (اردی بهشت) و خشتره وییریه (شهریور) محسوب می‌شوند.

این فروزه در انسان به گونه‌ی فروتنی و مهر و خدمت به دیگران، نمایان می‌شود. سپندارمزد در جهان خاکی، نگاهدارنده‌ی زمین و زنان است. زمینی که بی‌هیچ چشم داشتی هرچه دارد در اختیار جانداران می‌گذارد و زنانی چون مادر که هم چون زمین، مهربان و فروتنند، مهر می‌ورزند بدون این که چشم‌به راه پاسخی مهرانگیز باشند.

زن و زمین همسانی‌های بسیاری دارند. زن و زمین هر دو نماد باروری و زایش هستند، زندگی از زن و زمین است که جریان دارد.


سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش :

سپندارمز‌ روز خیز ای نگار،
سپند آر ما را و جام می آر.

می ‌آر از پی آن که بی می‌‌نشد،
دلی شادمان و تنی شاد‌خوار.

سپند آر پی آن که چشم بدان،
بگرداند ایزد ازین روزگار.


اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)

ورز زمین کن


اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

به (شهریور) اندر شوی شادخوار،
کنی در (سپندارمز) کشت و کار

گل بیدمشک نماد سپندارمزد امشاسپند است.

@khashatra
#نیک_و_بد_در_بینش_زرتشت

یکی از پایه‌های مهم جهان‌بینی اشوزرتشت، باور داشتن به وجود گوهر متضاد در هستی جهان، و تجلّی متضاد این دو گوهر همزاد در اندیشه ی آزاد انسان است.

❇️ اشوزرتشت در گاتاهای ورجاوند خود می‌گوید :
(اینک برای خواستاران و دانایان، از دو گوهر هستی - که آفریده ی مزدا است - سخن خواهم گفت.
هم چنین ستایش خواهم کرد «اهورا»
و «اندیشه ی نیک» را، و گفتگو خواهم کرد درباره ی« دانش نیک» و«آیین راستی» ؛ تا با شناخت درست، از فروغ خوش بختی بهره‌مند گردید).
(👈 گاتاها هات ۳۰ بند ۱ )

❇️ از این سرود، چنین در می‌یابیم که : پیامبر بر آن است تا درباره ی بنیاد و گوهر هستی و نیز چگونگی پیدایش هستی، برای مردم سخن بگوید.
اما در آغاز به این حقیقت توجّه دارد و آن نیز به مردم هشدار می‌دهد که برای فهم و درک درست این‌ گونه مطالب باید هم خواهان بود و هم دانا.
به بیان دیگر، کسانی می‌توانند معنی و مفهوم این گونه موضوع‌های فکری و ذهنی را به درستی دریابند که پیش از هر جیز، خواستار دانستن باشند و نیز از آگاهی نسبی و پایه‌ای یا توانایی درک مطلب - در حّد نیاز - برخوردار باشند.
۱
@khashatra
اینک اشوزرتشت برای خواستاران و دانایان، از دو «گوهر هستی» می‌گوید که پایه و بنیان آفرینش‌اند.
این دو پدیده‌ی بنیادی، ار نظر ساختار و نیز عملکرد در تضاد با یکدیگرند.
متضاد بودن این دو نهاد را از سرودهای بعدی پیامبر به خوبی می‌توانیم دریابیم.

❇️ نکته‌ی دیگری که توّجه به آن راهگشا خواهد بود این است که این دو گوهر بنیادی هستی، «آفریده ی مزدا» هستند ؛ یعنی مزدا (= خداوند خرد ) آن ها را با هم به وجود آورده و کارایی داده است. به عبارت دیگر، آفریدگار یکتا این دو گوهر همزاد و متضاد را در خرد برتر خود آفریده است و آن‌ گاه جهان، بر پایه ی این دو گوهر بنیادی شکل گرفته و پویایی یافته است.
این دو گوهر ِ همراه و متضاد، در کوچک ترین بخش هر ماده، در دانش امروز، پروتون و الکترون نام گرفته‌اند و نیروهای ناشی از آن ها - که بگونه ی مخالف، بر هم اثر می‌کنند - نیروی کشش و رانش، یا مثبت و منفی، یا ... نامیده شده‌اند.
۲
@khashatra
از دیدگاه اشوزرتشت، این دو گوهر همزاد، همراه و متضاد نه تنها در همه‌ی پدیده‌های هستی اعّم از کوچک یا بزرگ و مادّی یا غیرمادّی، در پیوند با یکدیگر - و نه مستقل از هم - عمل می‌کنند ؛ و نیروهای مخالف برخاسته از آن ها، نیز در سراسر جهان آفرینش جاری و ساری‌اند ؛ و وجود پویایی این دو گوهر و این دو نیرو است که همه چیز را در جهان هستی - به هر شکل و هر کیفیت - به بودن و حرکت وا می‌دارد.

❇️ نکته ای که در این جا اشاره به آن ضروری به نظر می‌رسد، این ست که برخی از پژوهندگان ارجمند، این« دو گوهر هستی» را نیکی یا بدی یا خیر و شر دانسته‌اند.
این برداشت نادرست به نظر می‌آید :
زیرا این دو گوهر هستی، به زبان گاتاها، «مَزداتا» یعنی «آفریده ی مزدا» هستند. (« تا » یا « دا » کوتاه شده ی واژه ی « داتا » به چم « داده » یا «آفریده» است.

❇️ برخی از دانشمندان، واژه ی «مَزداتا» را ترکیبی از دو واژه ی «مَز» به چم «بزرگ» و« داتا » به چم «آفریده» دانسته‌اند و آن را «آفریده ی بزرگ» یا «پدیده ی بزرگ» معنی کرده‌اند که در اصل مفهوم این واژه تفاوتی ایجاد نمی‌کند).
۳
@khashatra
پس، به هر روی این دو گوهر هستی، پدیده یا آفریده ی خداوند هستند ؛ و در بینش اشوزرتشت، آفرینش در اندیشه ی رسا و خرد برتر آفریدگار و برپایه ی راستی مطلق او انجام گرفته است. بنابراین کژی و کاستی در آن راه ندارد، در نتیجه در بین آفریده‌های مزدا، بدی یا شر و کژی و تباهی موجود نیست.

❇️ خدایی که اشوزرتشت شناخته و شناسانده است سراسر، راستی، نیک اندیشی، خردمندی، دانایی، رسایی، مهربانی، دادگری، توانایی، سازندگی و نیکی است.
دروغ، فریب، خشم، نارسایی، ناتوانی، تباهی و بدی در ذات او نیست، پس از ذات او برنمی‌تابد.
به عبارت دیگر «بدی» آفریده ی مزدا نیست ؛ بنابراین دوگوهر بنیادی هستی که آفریده ی مزدا هستند، نیکی و بدی یا خیر و شر نیستند بلکه همان گونه که گفته شد منظور از آن ها، همان دو گوهر متضادی است که اساس و بنیان آفرینش است و همه چیز برپایه‌ی آن، پایایی و پویایی یافته است.

📚 بُن مایه :
برگرفته از نسک(:کتاب) بینش زرتشت
نوشته ی خدادا خنجری.
چاپ دوم ۱۳۸۰ خورشیدی.

پژوهش و گردآوری : بردیا بزرگمهر

۴
@khashatra
ادامه دارد...
#زیارتگاه_پیرنارستانه

پیر نارستانه نام نیایشگاهی در سی کیلو متری خاور یزد است، که زرتشتیان از روز سپندارمذ تا روز آذر ایزد و تیرماه برای نیایش کردن، با هم بودن و شادی کردن به آن جا می روند.
زرتشتیان در این پنج روز با نیایش خود اهورامزدا را ستایش می کنند.
و به روان و فروهر جان باختگان راه میهن و ارزش های نیک مرتوی درود می فرستند.
این نیایشگاه درون دره ای جای دارد که سه سوی آن را کوه هایی کوتاه در بر گرفته است.
در کنار راه اصلی پیر نارستانه، چشمه ای ست که آب آن، از برف و باران کوه های پیرامون تامین می شود.
شماری از زرتشتیان ترادادی (:سنت گرا) بر این باورند که این نیایشگاه، جایگاه درگذشتن شاهزاده اردشیر ساسانی است.
سرپرستی این نیایشگاه در دست انجمن زرتشتیان مریم آباد است.

پژوهش و گردآوری : بردیا بزرگمهر

@khashatra
وُهومَن اَمشاسِپَند
#امروز به روز، پیروز ‌و فرخ روز سپندارمزد امشاسپند و تیرماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی شنبه  ۲ تیر ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی ۲۲ ژوئن سال ۲۰۲۴ (ترسایی) ✔️ سپندارمزد = فروتنی پاک و سپند. ✔️ نخستین روز دیدار در پیر نارستانه. @khashatra
#امروز


به روز، پیروز ‌و فرخ روز خورداد امشاسپند و تیرماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

یک شنبه ۳ تیر ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی

۲۳ ژوئن سال ۲۰۲۴ (ترسایی)

✔️ خورداد = هَئوروَتات ، رسایی و کمال.

✔️ دومین روز دیدار در پیر نارستانه.


@khashatra
#خورداد_امشاسپند

خورداد پنجمین امشاسپند و پاس دارنده‌ی آب ها و سرسبزی است. آب در كنار سه آخشیج دیگر (خاک، هوا، آتش) در میان ایرانیان باستان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بوده است. وجود ایزدان گوناگون موكل بر آن و نوشته‌های ایرانی و انیرانی همه گواه اهمیت این آخشیج است در میان ایرانیان باستان و زرتشتیان. زاستار (:طبیعت) در نظر ایرانیان جایگاه والایی دارد و عناصر آن شایسته ی گرامی داشت و دارای تقدس ویژه‌ای است. آب،‌ باد، خاک و آتش در دین اشوزرتشت و در فرهنگ و سنت ایرانی چهار آخشیج سپند است كه برای هر یک از آن ها فرشته‌ی ویژه‌ای تعیین شده و خویش کاری فرد زرتشتی است که محیط زیست را در حد توان پاک نگاه دارد. آب نه تنها سپند است بلكه آشامیده شده و در امور جاری زندگی به مصرف می‌رسد. عنصری كه وحدت آن نماد یكتایی اهورامزدا و كثرت آن جلوه‌گاه تمام پدیده‌های جهان هستی است،‌ از چكه‌ی باران تا اقیانوس پهناور و از آب آرام چاه تا سیل جاری در بستر رودها موجد و مولد زندگی است.

در ایران باستان تا به امروز ماه سوم سال و روز ششم هر ماه خورداد نام دارد. یشت چهارم كه به‌ نام خورداد یشت خوانده می‌شود، به طوری كه این فرشته در جهان مینوی نماد كمال اهورامزدا و در جهان جسمانی نگهبان آب است. خورداد در اوستا «هـَئوروَتات» و در پهلوی «خُردات» یا «هُردات» به چم رسایی و کمال است که در گاتها یکی از فروزه‌های اهورا مزدا و در اوستای نو نام یکی از هفت امشاسپند و نماد رسایی اهورا مزدا است. بخش هئوروه که صفت است به چم رسا، همه، درست و کامل. بخش دوم تات که پسوند است برای اسم، بنابراین هئوروتات به چم کمال و رسایی است. خورداد نماینده رسایی و کمال اهورامزداست.

خورداد، امشاسپند بانویی است که نگهداری از آب‌ها در این جهان، خویشکاری اوست و کسان را در چیرگی بر تشنگی یاری می‌کند از این روی در آیین، به هنگام نوشیدن آب از او به نیکی یاد می‌شود و در گیتی به نگهبانی آب گماشته شده است. ایزدان تیر و باد و فروردین از همکاران خورداد هستند.

در گاتها، از خورداد و امرداد پیوسته در کنار یکدیگر یاد می‌شود و در اوستای نو نیز این دو امشاسپند، پاسدارنده آب‌ها و گیاهان‌اند که به یاری مردمان می‌آیند و تشنگی و گرسنگی را شکست می‌دهند. گل سوسن نماد خورداد امشاسپند است.

در یسنا، هات ۴۷، آمده‌است که اهورامزدا رسایی خورداد و جاودانگی امرداد را به کسی خواهد بخشید که اندیشه و گفتار و کردارش برابر آیین راستی است.

در متن‌های کهن امشاسپند خورداد : چهارمین یشت از یشت های بیست و یک گانه‌ی اوستا، ویژه ستایش و نیایش امشاسپند بانو خورداد است که در آن یشت از زبان اهورا مزدا یادآور می‌شود که «… یاری و رستگاری و رامش و بهروزی خورداد را برای مردمان اشون بیافریدم…» و سپس تاکید می‌شود هر آن کس که خورداد را بستاید همانند آن است که همه امشاسپندان را ستایش کرده‌ است. در بندهش نیز درباره ی خورداد آمده‌است : «… ششم از مینویان، خورداد است؛ او از آفرینش گیتی، آب را به خویش پذیرفت..»، چنین گوید : هستی، زایش و پرورش همه موجودات مادی جهان از آب است و زمین را نیز آبادانی از اوست…»


سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش :

خورداد ‌روز داد نباشد كه بامداد
از لهو و خرمی بستانی ز باده داد

از باده جوی شادی و از باده باش خوش
بی‌باده این جهان، صنما بادگیر، باد


اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)

جوی کن.


اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

به (خورداد) جوی نوین کن روان/ (امرداد) بیخ نو اندر نشان

گل سوسن نماد خورداد امشاسپند است.

@khashatra
وُهومَن اَمشاسِپَند
پس، به هر روی این دو گوهر هستی، پدیده یا آفریده ی خداوند هستند ؛ و در بینش اشوزرتشت، آفرینش در اندیشه ی رسا و خرد برتر آفریدگار و برپایه ی راستی مطلق او انجام گرفته است. بنابراین کژی و کاستی در آن راه ندارد، در نتیجه در بین آفریده‌های مزدا، بدی یا شر و کژی…
یکی از ویژگی‌های برجسته ی پیام‌ های اشوزرتشت این است که در آن ها به موضوع‌های مربوط به ماورای طبیعت، چندان نمی‌پردازد و اگر هم بنا به ضرورت، (برای پی‌ریزی و زیرسازی موضوع‌های مربوط به واقعیت‌های زندگی انسان) اشاره‌ای به برخی از آن ها داشته باشد، خیلی زود می‌گذرد پیش از آن که اندیشه ی مردم در پیچ و خم های بی‌پایان آن، پریشان شود و آن را با خیال پردازی و وهم‌ گرایی دچار سازد، راه را به دنیای واقعیت‌ها می‌گشاید.
پیام اشوزرتشت برای پرورش اندیشه و خرد انسان است، برای رشد و بالندگی ویژگی‌های نیک و درست سازی اخلاق انسان است.
تلاش اشوزرتشت بر این است تا با پیام اندیشه برانگیز خود، مردم را در اندیشه و گفتار و کردار به رسایی رساند، و بدین وسیله دنیایی به وجود آورد که در آن انسان‌های آگاه، آزاد و خردمند با پیروی از راستی و درستی در آن زندگی کنند و جهان را از نیاز و آز و رشک و کین و خشم بپالایند.
پس پیام اشوزرتشت پیام بهسازی رفتار انسان و روابط انسان‌ها در این جهان است و به دنیای نادیدنی و نامحسوس و روابط فراطبیعی، چندان کاری ندارد.
۵
@khashatra
از این رو اشوزرتشت با اشاره‌ای گذرا به بنیان هستی، گفتگو را به تجلی این دو گوهر متضاد، در اندیشه ی انسان می‌کشاند و با بحث درباره ی تضاد منشی، چگونگی به‌ وجود آمدن نیکی و بدی را توجیه می کند. و به این ترتیب انسان را تشویق می‌کند تا آگاهانه و آزادانه نیکی را برگزیند و با بدی به مبارزه برخیزد.
به این ترتیب اشوزرتشت با مطرح کردن وجود دو گوهر بنیادی از یک سو و عملکرد آن در اندیشه ی انسان از سوی دیگر می‌پزدازد و بدین‌گونه با تشریح آثار و نتایج آن در زندگی انسان، موضوع را از حوزه ی تخیّل و تفکّرِ محض، به میدان واقعیت و عمل هدایت می‌کند.

وجود بدی در جهان، همواره نظیر فیلسوفان و اندیشمندان بزرگ را به خود جلب کرده است. و هر کدام کوشیده‌اند تا بر پایه‌ی دانش ویژه‌ی خود آن را به گونه‌ای توجیه کنند.
از یک سو در بینش پیام‌آوران راستین، سرشت خداوند یکتا تنها نیکی، راستی و سازندگی است. نهاد خداوند سرشار از ویژگی‌های نیک است. و بدی و ناراستی در آن جای ندارد. پس از این دیدگاه، کژی و کاستی، دروغ و بدی، از ذات پروردگار بروز نمی‌کند. به تعبیر دیگر، در آفرینش خدای یگانه پدیده‌ای با ارزشِ«بد» وجود ندارد.
از سوی دیگر در جوامع بشری «بدی» واقعیت دارد. بدی را می‌توان دید، می‌توان شنید و می‌توان احساس کرد. دروغ و درویی، فریب، ستم، زورگویی، چپاول، کشتار و... این ها همه هستند و
«بد» هستند. پس این بدی‌ها از کجا آمده‌اند؟
آفریده‌ی جهان که «یگانه» است و جز او آفریدگاری نیست. آفریدگار یگانه هم که جز نیکی چیزی را نیافریده است و بدی‌ها در آفرینش او نیستند. اما «بدی ها» وجود دارند، و چنان آشکارند که نمی توان وجودشان را انکار کرد یا در بودن شان هتا تردیدی به خود راه داد. اشوزرتشت علت وجود بدی ها در جوامع انسانی، را این چنین دریافته است :

◀️ (این دو گوهر همضاد و متضاد، چون در اندیشه پدیدار شوند، نیکی و بدی به وجود می‌آید، آن گاه دانا نیکی را برمی‌گزیند و نادان بدی را ).
(👈 گاتاها هات ۳۰ بند ۳)
۶
@khashatra
2024/09/29 07:13:54
Back to Top
HTML Embed Code: