Telegram Web
حساب کاربری گلرخ ایرایی در شبکه‌های اجتماعی، بیانیه‌ای را از قول «زنان اوین» در محکومیت صدور حکم اعدام برای وریشه مرادی و پخشان عزیزی به شرح زیر منتشر کرد:

«‏ما زنان اوین از شما آحاد مردم ایران خواستاریم:
با واکنش فعالانه‌ی خود اجازه ندهید جمهوری اسلامی جان‌های عزیز را قربانی تسویه حساب خود با جنبش‌های آزادی‌خواهانه و برابری‌طلبانه بکند.

دستگاه سرکوب و استبداد دینی جمهوری اسلامی، بار دیگر قساوت خود را عیان ساخت و در شرایطی که ایران را با سیاست‌های تمامیت‌خواهانه در منطقه به ورطه‌ی جنگ و چرخه‌ی خون و جنون کشانده است، برای یک زندانی سیاسی دیگر حکم اعدام صادر کرد.
وریشه مرادی در شعبه‌ی ۱۵ بیدادگاه انقلاب تهران به ریاست ابوالقاسم صلواتی به اعدام محکوم شد.

این حکم ناعادلانه با پرونده‌سازی نهادهای امنیتی و در نبودِ مستندات مستدل و کافی، پس از پانزده ماه بازجویی‌های منافی حقوق متهم، همراه با شکنجه‌های روحی و جسمی شدید، با وجود ایرادات شکلی و ماهوی پرونده، صرفا به استناد علم قاضی صادر شده است.

این در حالی است که پیش از آن دو زن فعال سیاسی دیگر (پخشان عزیزی و شریفه محمدی) هم با چنین حکمی روبه‌رو شدند و هم‌اکنون بیش از ۴۲ تن از زندانیان سیاسی کشور در خطر اجرای این حکم غیر انسانی قرار دارند.

این حکومت خودکامه تلاش می‌کند تا به ناکامی‌های مکرر خود در عرصه‌ی سیاست‌های داخلی و خارجی، ضعف قدرت‌های نظامی، نفوذهای امنیتی، شکست نیروهای نیابتی خود در منطقه از یک‌سو و از سوی دیگر ایستادگی و مقاومت ستودنی و بی‌پایان مردم، از کردستان تا تهران و از خوزستان تا بلوچستان، با ستاندن جان‌های عزیز فعالان سیاسی و مدنی پاسخ دهد. حکومت در این راه از زیر پا گذاشتن هیچ مرز انسانی و اخلاقی‌ای فروگذار نمی‌کند تا از فروپاشی قدرت پوشالی خود جلوگیری و بقایش را تضمین کند.

ما زنان زندانی در اوین، ضمن محکوم کردن رویه‌های خصمانه، بی‌شرمانه و فراقانونی دستگاه قضا برای سرکوب فعالان سیاسی، مدنی و عقیدتی و مخالفت با حکم اعدام، لغو همه‌ی احکام صادر شده‌ی اعدام برای زندانیان سراسر کشور را خواستاریم.

ما از آحاد مردم ایران (حقوق‌دانان، فعالان سیاسی، مدنی، صنفی، فعالان حوزه‌ی زنان، دانشجویان و استادان و ...) می‌خواهیم که با واکنش فعالانه‌ی خود اجازه ندهند هیچ‌کدام از محکومانِ در خطر اجرای حکم اعدام، از جمله پخشان عزیزی و وریشه مرادی، قربانی تسویه حساب جمهوری اسلامی با جنبش آزادی‌خواهانه و برابری‌طلبانه‌ی مردم ایران شوند.

آبان ۱۴۰۳
بند زنان اوین»


#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel

‏زهرا رضایی راهی زندان قرچک ورامین شد

دیروز دوشنبه زهرا رضایی، فعال سیاسی روز گذشته جهت اجرای حکم حبس بازداشت شد. او ابتدا به زندان اوین معرفی و سپس به زندان قرچک ورامین منتقل شد. خانواده و وکیل او نسبت به این انتقال و شرایط درمانی وی اعتراض دارند.

بنا بر جزییات رسیده به دادبان، این فعال سیاسی پیشتر در جریان انتخابات ریاست جمهوری به دلیل فعالیت‌های خود در فضای مجازی و همچنین مخالفت با حجاب اجباری، در نتیجه پرونده‌سازی اطلاعات سپاه به دادسرای امنیت تهران احضار شد.

شعبه ۹ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری در مهر ماه سال جاری، زهرا رضایی را به اتهام «تبلیغ علیه نظام، توهین به رهبری، تشویش اذهان عمومی و مداومت در حضور در انظار عمومی بدون حجاب شرعی» به ۱۴ ماه حبس تعزیری و ۳۰ میلیون تومان جریمه نقدی محکوم کرد.

این حکم بعدتر در دادگاه تجدیدنظر نیز تایید شد و اکنون این روزنامه‌نگار و فعال سیاسی برای اجرای حکم فراخوانده شده است.


#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel
لە دژی لە بڕیاری لە سێدارەدانی وریشە مورادی، ڕێپێوانی جیهانی ژنان- دەیەکە لە ئەفریقای باکوور و ڕۆژهەڵاتی ناوەڕاست ڕاگەیاندراوێکیان بڵاوکردەوە.

لە سەرەتای ڕاگەیاندراوەکەیاندا ئاماژەیان بەوەکرد، لە ساتێکی مێژوویدا کە لە کوردستان و ئێراندا بە شۆڕشی “ژن، ژیان، ئازادی”دا تێپەڕ دەبێت، جارێکی دیکە پشتگیری خۆمان دووپاتدەکەینەوە بۆ بەرخۆدانی ژنان لە هەرکوێ بێت.

باسیان لەوەشکردوە، لەو وڵاتانەدا توندوتیژی دژ بە ژنان نەک بە تەنها ئامرازێکی فشارکردنە، سیاسەتێکی چەوساندنەوەیە کە خواستەکانی ئازادی و دادپەروەری سەرکوت دەکات و خواستێتی دەستبەسەر ئیرادەی گەلدا بگرێت، دۆخی وریشە مورادی بابەتێکی کەسی نیە بەڵکو بە ئامانجگرتنی ئیرادەی ئەو ژنانەیە کە دژی دەسەڵاتداری لە بەرخۆداندان.

سەبارەت بە وریشە مورادی ڕایانگەیاند، ئاشکرایە وریشە مورادی چالاکوانێکی بوێرە، دەوڵەتی ئێران وی وەک هەڕەشەیەک بۆ سەر ڕژێمەكەی دەبینێت.


#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
جوانان سنه علیه احکام اعدام؛
وقت انتقام است.

زنان و مردان جوان شهر سنه در کمپین «کاتی تۆڵەیە (وقت انتقام است)»، در شهر سنه و بسیاری از مناطق این شهر، اقدام به دیوارنویسی و چسباندن پوستر‌هایی در محکومیت احکام اعدام صادر شده برای #وریشه_مرادی و #پخشان_عزیزی، دو زندانی سیاسی کورد، کردند.

جوانان در این اقدام اعتراضی با نوشتن شعارهایی از جمله «نه به اعدام، وقت انتقام است»، مخالفت شدید خود را با احکام اعدام صادر شده در ایران نشان دادند.

آنان با اعلام اینکه از دستاوردهای جنبش انقلابی ژن، ژیان، ئازادی صیانت کرده و آن را به پیروزی خواهند رساند، از تمامی اقشار جامعه و به خصوص جوانان خواستند که صدای وریشه مرادی و پخشان عزیزی باشند و از این دو زن زندانی سیاسی کورد محکوم به اعدام صیانت کنند


#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel
روز سر می کشد
از پسِ پرچین شب
با تاج گلی بر سر
کرشمه ای در رفتار
جهان جان تازه می کند
در پاکی بامداد...


#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel
💢برای #وریشه_مرادی و #پخشان_عزیزی

تو برای ما همان «عقاب سربلندی»
«مواجهه» کلمه‌ای بنیادین است؛ این را چند روز پیش به یکی از دوستانم می‌گفتم. مواجهه با کسی، فضایی یا مکانی و پا گذاشتن از عالم ذهنی و عینیت یافتگی «چیزها» دستت را می‌گیرد می‌اندازد توی حقیقتی که روزی فکرش را هم نمی‌کردی آن را زندگی کنی. حقیقتی مثل زیستن زیر یک سقف با یک «اعدامی»؛ کارهای روزمره را کردن با یک «اعدامی»، خندیدن و گریستن با یک «اعدامی»، سرود‌خواندن با یک «اعدامی».
چند ماه از آمدنشان به بند نسوان گذشته بود که آزاد شدم. پشت سر من ایستاده بودند و سرود آزادی می‌خواندند. موقع خداحافظی به رسم زندانی‌ها که از اندک داشته‌هایشان به هم‌بندی‌ها می‌بخشند، عطرم را برداشتم و رفتم پیش «جوانا» که بیرون از زندان به «وریشه» معروف است. همیشه از کنارش که رد می‌شدم می‌گفت: «تو همیشه بوی خوبی میدی، اسمت عطرت چیه؟» و من می‌گفتم:«من عاشق عطرم، اینو همه دوستام می‌دونن.» وقتی موقع رفتن عطرم را به او دادم، چشمانش خندید و بغلم کرد. گفتم زود می‌آیی بیرون، دست‌دردست پخشان و آن‌وقت با هم عطرهای زیادی را بو خواهیم کرد. آنموقع هنوز خبری از حکم اعدام نبود. یعنی من که با پخشان والیبال بازی می‌کردم، یا با جوانا از کنگ‌فو -که خوب بلدش بود- حرف می‌زدیم و بعد می‌گفتم «رقص کوردی یادم بده»، آن موقع نمی‌دانستم که دارم با دو «محکوم به اعدام» روز را شب می‌کنم.

روزی دفتری از بیرون زندان به دستم رسید که نشانی از کوردستان داشت؛ بارها آن را ورق زدم اما نمی‌توانستم چیزی در آن بنویسم. یک شب حوالی ساعت ۱۱، یک ساعت مانده به خاموشی بند، همان ساعتی که زندانی‌ها تندتند چای می‌خورند و حرف می‌زنند تا ساعت ۱۲ به تختشان بروند و بند در سکوت فرو رود، پخشان و جوانا سر میزِ معروف به میزِ نسرین جون نشسته بودند و حرف میزدند. دفترم را بردم و بی‌مقدمه نشستم. معمولا این کار را نمی‌کردم؛ گذاشته بودم صمیمیت خودش راهی پیدا کند میانمان. انگار آن شب وقتش بود؛ دفتر را بردم و از داستان آن گفتم. گفتم می‌خواهم در این دفتر بنویسم، اما نمی‌توانم. جوانا دفتر را گرفت، بو کرد و گفت من برایت می‌نویسم و تو بعد از آن شروع کن. و نوشت:
لای هه لۆی به رزه فری برزه مژی چون بژی شرطه نه وه ک چه نده بژی
ژینی کۆرت و بۆئەلویی مردن نه ک په نا بو قه لی رو ره‌ش بردن
قه‌ل هه‌زار ساڵ ژیا به‌م ته‌رزه به‌ڵام ئێستا هه‌ڵۆ سه‌ر به‌رزه
 
در نزد عقاب بلند پرواز آسمانها، چگونه زیستن مهم است، نه چه‌اندازه زیستن
 کوتاه زندگی کردن...

کلاغ به این شیوه زندگی کرد اما الان عقاب سربلند است.اما پایین شعر فقط اسم خودش را ننوشت نوشت جوانا و پخشان وقتی دفتر را گرفتم و اسم جفتشان را دیدم خندیدم و گفتم پس دیگر شروع میکنم مدت زیادی از نوشتن این شعر دراین دفتر نگذشته بود که آزاد شدم فرصت نوشتن در آن در زندان از دست رفت و حالا چند ماهی است که هر چند روز یک بار آن را بر میدارم بو میکنم و دست میکشم روی شعر و اسم آن دو نفر. چند وقت پیش در یک مهمانی دست دوستم را گرفتم و گفتم بیا کوردی برقصیم مهمانان نگاه می کردند و لابد با خودشان میگفتند اینها که کورد نیستند و من در دلم میگفتم به یاد پخشان به یاد جوانا و بغض قورت میدادم و میخندیدم.

شنیده ام محکمند؛ حتی همان روزهای لعنتی که حکمشان را ابلاغ کردند هم محکم بوده اند.

شنیده ام جوانا این روزها بیشتر غصه نرگس را میخورد تا خودش که با پای جراحی شده به بند برگردانده شده و نمیتواند از تخت پایین بیاید و من این بیرون دست بسته اینها را میشنوم و فقط بغض میکنم و لال نشسته ام سرجايم بعد فاجعه خودش را محکم میکوبد توی صورتم فاجعه ای به نام اعدام که نوشتن از آن از سخت ترین هاست...

🖍ناشناس

#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel
...من ترا می‌خوانم، به جای همه
به خاطر نام حقیقی تو
من ترا می‌خوانم زمانی که تیره‌گی چیره می‌شود
و زمانی که کسی مرا نمی‌بیند،
نام ترا بر دیوار شهرم می‌نویسم
نام حقیقی ترا
نام ترا و دیگر نام­‌ها را
که از ترس هرگز بر زبان نمی‌آورم

من نام ترا می‌خوانم: آزادی!


#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel
درخواست آزادی مشروط مهناز طراح رد شد

درخواست آزادی مشروط مهناز طراح، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، با مخالفت سازمان اطلاعات سپاه رد شد.

یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این زندانی سیاسی ضمن تأیید این خبر  گفت: “مهناز پیشتر درخواست آزادی مشروط داده بود. اخیراً به او اعلام کرده‌اند که در پی مخالفت سازمان اطلاعات سپاه، این درخواست رد شده است. همچنین، دخالت این سازمان باعث شده که او از اعزام به مرخصی نیز محروم شود.”

... پنج سال بود که هر شب با کابوس چوبهٔٔ دار از خواب می پرید و هردوشنبه با صدای پیج، تپش قلب می گرفت و عرق سرد بر پیشانی اشمی نشست: دوشنبه ها که اعدامی ها را برای اجرای حکم به انفرادی منتقل می کردند، هر بار از شنیدن نام کسی دیگر نفسی به آسودگی میکشید. نفس آسوده؟ چون این بار هم مرگ از او عبور کرده بود ودیگری را با خود برده بود؟ حتی اگر آن دیگری دوست عزیزی بود؟ دردناک بود ولی حقیقت داشت. مهم این بود که می توانست یک هفتهٔٔ دیگر زندگی کند. یا به عبارت بهتر ، زنده بماند!..

این بخشی از داستان «بخشش، لازم نیست اعدامش کنید! نوشته مهناز طراح، نویسنده محبوس در زندان اوین

#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اهواز
تجمع اعتراضی پرستاران خوزستانی جلوی استانداری
در اعتراض به عدم توجه مسئولین به کوچکترین خواسته های معیشتی

دو هفته بیش روسای هیات مدیره های نظام پرستاری خوزستان درخواست جلسه با استاندار جدید استان دادند اما متاسفانه تا الان هیچ خبری داده نشد

#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بیردۆزی و شۆڕه‌شی ئاپۆیی، فه‌لسه‌فه‌ی ژیانی ژنی ئازاده‌، بۆچی به‌بێ ئازادی ژن ئازادی هه‌ر شتێك نه‌مومكینه‌.؟!
ڕێبه‌ر ئاپۆ بۆ ژن چی كردووه‌؟!


#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel
تمامی ابرها هم که ببارند،
خون‌های ریخته شده را
نخواهند شست.
دیوار حاشا اگرچه بلند است؛
اما ما آن طرف دیوار را
دیده‌ایم،
ما همان طرف دیوار بوده‌ایم...
همان جایی
که نان را به گلوله بستند
و اشک‌های مادران
رودخانه شد
و می‌رود
تا به سیلاب ها بپیوندد...
هیچ رنگ و نیرنگی
حقیقت را تغییر نخواهد داد....



به یاد کودکان و نوجوانان به خون خفته "آبانی"مان!

#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel
به زنان فعال و مبارز و جامعه‌ی آزادیخواه ایران

ژن ژیان آزادی، فلسفه‌ی دفاع از مبارزات و دستاوردهای زنان است

#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel
در حالی به ۲۵ نوامبر امسال نزدیک می شویم که جنگ‌ جهانی سوم بر اقصی نقاط جهان حکم فرماست. در سایه‌ی جنگ‌های نیابتی و مستقیمی که از سوی دولت- ملت‌ها، روزانه خلق‌ها و بویژه زنان با نسل کشی مواجه هستند. جنگ‌هایی که بوی مردسالاری و زن ستیزی میدهند و شور ناسیونالیزمی بر پیکره‌ی جامعه‌ی آزادیخواه وارد می سازند. آتش جنگ دامن منطقه و خاورمیانه را فراگرفته و زنان بیشترین سهم را از تخریبات ماحصل از جنگ می بینند. پس در وهله‌ی اول باید تاکید نمود که جنگی که در جریان است، جنگ خلق‌ها و بویژه زنان نیست، از همین چه در جنگ‌های نیابتی و چه مستقیم، با توجه به تعاریف ارائه‌ شده از سوی حاکمیت زنان قربانیان جنگ هست و سهم‌شان یا کوچ اجباری و یا قتل است. با توجه به وضعیت کنونی که نه سیستم سرمایه‌داری جهانی و نه دولت-ملت‌های منطقه‌ بر عمق مشکلات و مسائل جامعه بیش از پیش می افزایند، خاورمیانه به پارادایمی نیاز دارد که دموکراسی بر مبنای همزیستی مسالمت آمیز خلق‌ها و آزادیخواهی زنان را مبنا قرار می دهد. بعبارتی تلاش برای برساخت حیاتی آزاد و ایجاد مدرنیته‌ی دموکراتیک که رهبرخلق‌های آزادیخواه، رهبر عبدالله اوجالان در تمام دفاعیات خود، از آن بحث نموده است.
در یک سال گذشته، وضعیت زنان در جنگ‌های منفعت‌طلبانه‌ی دولت-ملت‌های خاورمیانه و از جمله ایران، روز به روز حادتر شده و مسائل و مشکلات‌شان نیز، عمیق‌تر گشته است. در چنین حالتی زنان قربانیانی بیش نیستند که توان دفاع از خود را ندارند و حاکمیت تمام تلاش و توان خود را برای بوجودآوردن چنین وضعیتی بخرج میدهد. در طول یک سال گذشته، حاکمیت قربانی نمودن یکی از پس از دیگری نیروهای نیابتی خود، سعی داشت که به شیوه ای در میانه‌ی جنگ خاورمیانه، موقعیتش به خطر نیفتد و از این جنگ دوری گزیند،‌این درحالی است که در داخل،‌ در برابر جامعه و بالاخص زنان پیشاهنگ در زندان‌ها، اعلان جنگ نموده است.  جمهموری اسلامی هم در بن بستی سیاسی قرار گرفته است و هم در منجلاب سیاست‌های جنسیت‌گرایانه و ملی‌گرایانه‌اش، دست و پا می زند و از آنجا که راهکارهای جمهوری اسلامی برای برون رفت از این بحران، دموکراتیک نیست، روز به روز وضعیت بدتر و حادتر از گذشته می شود. پس در یک جمله، باید گفت که آنچه که وضعیت جامعه را بهبود می بخشد، نه گسترش جنگ در فرامرزها و سرکوب داخلی و سرپوش نهادن به این وضعیت است، بلکه به رسمیت‌شناختن اراده،‌هویت و مطالبات جامعه است
وضعیت جامعه و حقوق بشر در جغرافیای سیاسی ایران در طول یک سال گذشته نشان افزایش خشونت در عرصه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی،‌اقتصادی و غیره است. ماحصل سیاست‌های مردسالار و جامعه ستیز، تنها به قهقهرا بردن جامعه است و پویایی جامعه و توانش را او سلب می کند. اعدام که یکی از غیرانسانی‌ترین سیاست‌های دولت‌ها در طول تاریخ بوده است، امروزه در ایران و از سوی حاکمیت به اجرا در می آيد. بنا به آمارهای ارائه‌شده بیش از ۸۰۰ تن در سال گذشته اعدام شده اند که بیش از ۳۰ تن از آنان زنان بوده‌اند. این در حالی است که هم اکنون برای زنان فعالی همچون وریشه مرادی و پخشان عزیزی حکم اعدام صادر گشته است. گسترش اعدام در طول یک سال گذشته و بویژه صدور احکام برای زنان پیشاهنگ همچون پخشان عزیزی و وریشه مرادی، به معنای انتقام گرفتن از انقلاب «ژن ژیان آزادی» و سرکوب اراده‌ی آزادیخواهانه‌ی جامعه است. تا کنون حاکمیت خشونت عریان خود را از این طریق به جامعه نشان داد، تا از طریق سرکوب، ترس در دل جامعه بیفکند و آنان را از تلاش و مبارزه برای رسیدن به اهداف‌شان بازدارد. اما در طول یک سال گذشته، در برابر این خشونت عریان و آشکار، مبارزه‌ی رادیکال و بی پایان زنان در زندان را شاهد بودیم. آغاز سه‌شنبه‌های نه به اعدام که از بهمن ۱۴۰۲ به منظور حمایت از صدای زندانیان و  همچنین لغو حکم اعدام آغاز شد، هم اکنون در هفته‌ی چهل و سوم قرار دارد و فعالین بسیاری در ۲۵ زندان به این اعتصابات پیوسته‌اند. در کنار این اعتصاب‌ها، مقاومت زنانی همچون زینب جلالیان، وریشه مرادی، پخشان عزیزی و زنان دیگر در زندان، باعث شده است که زندان به سنگر مقاومت و مبارزه مبدل شود. زینب جلالیان در طول این بیش از هفده سال حبس در زندان نشان داد که علی رغم تمام فشار و تهدیدهای جمهوری اسلامی، او همچنان مقاومت پیشه می کند و برای رسیدن به اهدافش که همانا برابری و آزادی است،‌ یک گام به عقب برنمیدارد. از سوی دیگر نامه‌ها و عملکرد رادیکال رفیقمان وریشه مرادی و پخشان عزیزی، موجب گشت که اهداف انقلاب‌ ژن ژیان آزادی، باردیگر بر زبان بیاید. پیام هر یک از این نامه‌ها، بحث از مسائل و مشکلات جامعه و بویژه زنان،‌گذار از جنسیت گرایی، و ارائه‌ی آلترناتیو بویژه برقراری همزیستی مسالمت آمیز خلق‌ها و بویژه برساخت مدرنیته‌ی دموکراتیک در ایران، بحدی رادیکال بود که موجب دلگرمی فعالین و مبارزین دیگر و در عین حال ایجاد خوفی مضاعف در دل و ذهن حاکمیت گردید. نامه‌ها و عملکرد هر کدام از این زنان مبارز،‌ دربرگیرنده‌ی فلسفه‌ی ژن ژیان آزادی است که بیش از ۵۰ سال است سراسر کوردستان و جهان را فرا گرفته است و رهبر این فکر فلسفه«رهبر عبدالله اوجالان» بیش از ۲۶ سال است که در انزوای شدید در جزیره‌ی امرالی زندانی است. اینان ادامه‌ دهنده‌ی راه شیرین علم هولی هستند،‌ همان زن مبارزی که با تکیه بر فلسفه‌ی آپویی، در راه رسیدن به آزادی جان داد،‌ اما سربلندانه زیست. پس مبرهن است صدور حکم اعدام نیز نشان دهنده‌ی ترس، وحشت و کینه‌ و انتقام حاکمیت از این فعالان حقوق زنان است که شیوه ای نوین از مبارزه را به جهانیان نشان دادند. هریک از پخشان عزیزی و وریشه مرادی به صدای میلیون‌ها زنی مبدل شدند که در عین تحمیل ستم دیدگی،‌ آرزوی رسیدن به ازادی را در سر می پرورانند. مقاومت آنان برای آزادی جامعه است، از همینرو لازم است که تمام آزادیخواهان به صدای آنان مبدل شوند.
از هر سو به وضعیت داخلی ایران می نگریم،‌ در حوزه‌ و عرصه‌های مختلف، تنها سرکوب،‌ خشونت، سانسور و … به چشم می خورد. بر اساس داده‌های آماری در طول شش ماهه‌ی نخست سال ۲۰۲۴،  نزدیک به ۹۳ قتل جنسیتی در ایران ثبت شده است. در اکثر موارد نیز،‌قربانیان دختران جوانی بودند که از سوی پدر، برادر و یا همسر خود به قتل رسیده اند و این آمار نشان می دهد در نیمه‌ی نخست سال جاری میلادی به مدت مشابه، زن کشی در ایران ۶۰ درصد افزایش یافته است. البته که خشونت‌های صورت گرفته،‌تنها در چهارچوب خانواده و خانه محدود نمانده است،‌ همانطور که سراسر خانه را بوی مردسالاری گرفته،‌در خیابان‌های ایران نیز مردسالاران پوتین به پا و پتک در دست،‌ به بدن زنان حمله می برند. فتواهای برآمده از مساجد و لوایح به مجلس رفته،‌ باعث گردید تا بر سطح فشارها و حملات علیه زنان افزوده شود. رژیم از این طریق نیز خواست که بجای زنان و برای زنان تصمیم بگیرد. پوشش اجباری، تحمیل خواست‌های حاکمیت برای زنان، حضور زنان باب میل خویش در عرصه‌های سیاسی ولو اگر نادموکراتیک باشد و … ماحصل و برآمده از ذهنیتی است که زنان در حاشیه قرار داده و حضور فعال‌شان، پایه‌های حاکمیت را به لرزه در می آورد. نمونه‌ی اخیر عملکرد آهو دریایی و اعتراضش در برابر سیاست‌های زن ستیز این حاکمیت است. هر چند که نهادهای وابسته‌ به دولت، برای عدم سلامت او،‌ بهانه ها آوردند،‌ اما دراصل آهو، ذهنیت پوسیده‌ این حاکمیت را به ملا عام نشان داد.
2025/03/03 13:13:59
Back to Top
HTML Embed Code: