This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بعضی دوستیها
مثل قصه ی حضرت نوحه،
از ترس طوفان با تو هستند...!
بعضی دوستیها
مثل قصه ی حضرت ابراهیمه،
باید همه چیزتو قربانی کنی...!
بعضی دوستیها
مثل قصه ی حضرت موسی ست،
یه کم که دور میشی، یه چیزی جاتو میگیره..!
اما بعضی دوستیها هم،
همون جوری هستند که در معنی هستند؛
کاش یاد بگیریم که
فرق است بین دوست داشتن و داشتن دوست...!!!
دوست داشتن امری لحظه ای ست،
و داشتن دوست، استمرار لحظه های دوست داشتن است...
⚜ @Krendan ⚜
مثل قصه ی حضرت نوحه،
از ترس طوفان با تو هستند...!
بعضی دوستیها
مثل قصه ی حضرت ابراهیمه،
باید همه چیزتو قربانی کنی...!
بعضی دوستیها
مثل قصه ی حضرت موسی ست،
یه کم که دور میشی، یه چیزی جاتو میگیره..!
اما بعضی دوستیها هم،
همون جوری هستند که در معنی هستند؛
کاش یاد بگیریم که
فرق است بین دوست داشتن و داشتن دوست...!!!
دوست داشتن امری لحظه ای ست،
و داشتن دوست، استمرار لحظه های دوست داشتن است...
⚜ @Krendan ⚜
👌3❤2
🖋 "یا قناعت یا خاک گور"
سعدى مى گويد: در شيراز كسى ما را شام دعوت كرد، رفتيم ديديم كمرش خميده، يك موى سياه در سر و صورت نيست، با عصا به زحمت راه مىرود.
صاحبخانه بود، نشست، احترامش كرديم، گفتم: حالت چطور است پيرمرد؟
گفت: خوبم، كارى را مى خواهم به خواست خدا انجام بدهم...
سعدى مى گويد: به او گفتم چه كارى؟
گفت: از شيراز مى خواهم جنس ببرم چين بفروشم، از بازار چين چينى بخرم بيايم شام، شنيده ام آنجا چينى خوب مى خرند، بيايم آنجا بفروشم، ديباى رومى بخرم و ببرم در حلب، شنيده ام ديباى رومى را حلب خيلى خوب مى خرند، گوگرد احمر را بخرم، ان شاء الله اين كشورها كه رفتم، جنس ها را كه خريدم و فروختم بيايم شيراز، بقيه عمر را مى خواهم عبادت كنم.!
سعدى مى گويد: من به او نگاه مى كردم امكان داشت فردا به ختم او بروم، اما مى گفت: بروم و بيايم، بقيه عمر را مى خواهم مشغول عبادت شوم.
بعد سعدى در جواب تاجر گفت:
آن شنيدستم در اقصاى غور
بار سالارى بيفتاد از ستور
گفت چشم تنگ دنيا دار را
يا قناعت پر كند يا خاك گور
⚜ @Krendan ⚜
سعدى مى گويد: در شيراز كسى ما را شام دعوت كرد، رفتيم ديديم كمرش خميده، يك موى سياه در سر و صورت نيست، با عصا به زحمت راه مىرود.
صاحبخانه بود، نشست، احترامش كرديم، گفتم: حالت چطور است پيرمرد؟
گفت: خوبم، كارى را مى خواهم به خواست خدا انجام بدهم...
سعدى مى گويد: به او گفتم چه كارى؟
گفت: از شيراز مى خواهم جنس ببرم چين بفروشم، از بازار چين چينى بخرم بيايم شام، شنيده ام آنجا چينى خوب مى خرند، بيايم آنجا بفروشم، ديباى رومى بخرم و ببرم در حلب، شنيده ام ديباى رومى را حلب خيلى خوب مى خرند، گوگرد احمر را بخرم، ان شاء الله اين كشورها كه رفتم، جنس ها را كه خريدم و فروختم بيايم شيراز، بقيه عمر را مى خواهم عبادت كنم.!
سعدى مى گويد: من به او نگاه مى كردم امكان داشت فردا به ختم او بروم، اما مى گفت: بروم و بيايم، بقيه عمر را مى خواهم مشغول عبادت شوم.
بعد سعدى در جواب تاجر گفت:
آن شنيدستم در اقصاى غور
بار سالارى بيفتاد از ستور
گفت چشم تنگ دنيا دار را
يا قناعت پر كند يا خاك گور
⚜ @Krendan ⚜
👍5❤1
⚜ @Krendan ⚜
بساطِ زرنگی هایتان را اطراف آدم هایِ ساده و مهربان پهن نکنید ،
انصاف نیست !
کاش آدم هایی که انتخاب کرده اند خوب باشند را پشیمان نکنید ...
دنیایمان به اندازه ی کافی آدمِ زرنگ دارد !
دست از سرِ این نسلِ اصیلِ رو به انقراض بردارید !
باور کنید ؛
حتی کوچکترین ضربه به این جور آدم ها ... تاوان دارد !
مادرم همیشه می گفت ؛
''خدا بدجور پشتِ آدمهای ساده ایستاده ''
⚜ @Krendan ⚜
بساطِ زرنگی هایتان را اطراف آدم هایِ ساده و مهربان پهن نکنید ،
انصاف نیست !
کاش آدم هایی که انتخاب کرده اند خوب باشند را پشیمان نکنید ...
دنیایمان به اندازه ی کافی آدمِ زرنگ دارد !
دست از سرِ این نسلِ اصیلِ رو به انقراض بردارید !
باور کنید ؛
حتی کوچکترین ضربه به این جور آدم ها ... تاوان دارد !
مادرم همیشه می گفت ؛
''خدا بدجور پشتِ آدمهای ساده ایستاده ''
⚜ @Krendan ⚜
👍5❤3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
توی سکوت و تاریکی شب چراغی
در درونت روشن کن
جایی که امید میدرخشه و عشق،
قلبتو آروم میکنه
با خودت بمون و به آسمون رؤیاهات،
ایمان داشته باش
✨🍃شبتون بخیر⠀ ✨🍃
⚜ @Krendan ⚜
در درونت روشن کن
جایی که امید میدرخشه و عشق،
قلبتو آروم میکنه
با خودت بمون و به آسمون رؤیاهات،
ایمان داشته باش
✨🍃شبتون بخیر⠀ ✨🍃
⚜ @Krendan ⚜
❤3👍1
⚜ @Krendan ⚜
روزی یکی صوفی از مریدان شیخ ابوسعید ابوالخیر در گذر با سگی روبرو شد و عصایش بر سگ زد و دست سگ را شکست. سگ که از کار صوفی غمگین و زار شُد، شکایت نزد ابوسعید بُرد و از ان صوفی گِلِه کرد... شیخ صوفی را بازخواست و به او گفت: ای مرد بی وفا، آیا انسان با یک حیوان زبان بسته اینگونه رفتار میکند؟ صوفی پاسخ داد که سگ خود را به جامه من مالید و جامه ام نجس شد، از همین رو او را زدم، وگرنه که زدن من از روی بازی و سرگرمی نبود...اما سگ آرام نگرفت و پاسخ قانعش نکرد. پس ابوسعید که نا آرامی سگ را دید به او گفت: بگو چه مجازاتی برایش می خواهی تا من همینک او را مجازات کنم که تو خشنود گردی، و خشمت را به روز قیامت مگذاری... سگ پاسخ داد: من چون دیدم که او صوفی است و لباس مردان خدا را بر تن دارد، نزدش آمدم و به خود ترسی راه ندادم. مجازات او باید این باشد که جامه مردان را از تن او به در آوری تا دیگران نیز مانند من فریب لباسش را نخورند و از شر او در امان باشند! و بدان که با این کار خلقی را تا قیامت از دست او اسوده کرده ای....
#الــهی_نامه
#عطار_نیشابوری
⚜ @Krendan ⚜
روزی یکی صوفی از مریدان شیخ ابوسعید ابوالخیر در گذر با سگی روبرو شد و عصایش بر سگ زد و دست سگ را شکست. سگ که از کار صوفی غمگین و زار شُد، شکایت نزد ابوسعید بُرد و از ان صوفی گِلِه کرد... شیخ صوفی را بازخواست و به او گفت: ای مرد بی وفا، آیا انسان با یک حیوان زبان بسته اینگونه رفتار میکند؟ صوفی پاسخ داد که سگ خود را به جامه من مالید و جامه ام نجس شد، از همین رو او را زدم، وگرنه که زدن من از روی بازی و سرگرمی نبود...اما سگ آرام نگرفت و پاسخ قانعش نکرد. پس ابوسعید که نا آرامی سگ را دید به او گفت: بگو چه مجازاتی برایش می خواهی تا من همینک او را مجازات کنم که تو خشنود گردی، و خشمت را به روز قیامت مگذاری... سگ پاسخ داد: من چون دیدم که او صوفی است و لباس مردان خدا را بر تن دارد، نزدش آمدم و به خود ترسی راه ندادم. مجازات او باید این باشد که جامه مردان را از تن او به در آوری تا دیگران نیز مانند من فریب لباسش را نخورند و از شر او در امان باشند! و بدان که با این کار خلقی را تا قیامت از دست او اسوده کرده ای....
#الــهی_نامه
#عطار_نیشابوری
⚜ @Krendan ⚜
👍5❤1👏1
Homayoun Shajarian _ Gerye Miayad Mara
DelAhangaan همایون شجریان گریه می آید مرا
⫸ خواننده : #همایون_شجریان
گریه می آید مرا ...
آهنگ #سهراب_پورناظری
شعر #مولانا
خوانش: #حمید_نعمت_الله
آبی که از این دیده چو خون میریزد
خون است بیا ببین که چون میریزد
میروی و گریه میآید مرا
اندکی بنشین که باران بگذرد
#امیرخسرو_دهلوی
⚜ @Krendan ⚜
گریه می آید مرا ...
آهنگ #سهراب_پورناظری
شعر #مولانا
خوانش: #حمید_نعمت_الله
آبی که از این دیده چو خون میریزد
خون است بیا ببین که چون میریزد
میروی و گریه میآید مرا
اندکی بنشین که باران بگذرد
#امیرخسرو_دهلوی
⚜ @Krendan ⚜
👏2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آن چه قسمت توست
از کنارت نخواهد گذشت
واسه چیزهای از دست رفته
غصه نخورید
یا برمیگردد یا برای شما
مایهی عذاب بوده است...!
📚کیمیاگر
⭐️شبتون زیبا⭐️
⚜ @Krendan ⚜
از کنارت نخواهد گذشت
واسه چیزهای از دست رفته
غصه نخورید
یا برمیگردد یا برای شما
مایهی عذاب بوده است...!
📚کیمیاگر
⭐️شبتون زیبا⭐️
⚜ @Krendan ⚜
❤1👍1🔥1