🔰
تبدیل ضمّهی واژههای عربی به کسرهی خفیف در کُرمانجی
اگر به تلفظ واژههای عربی مثل «مُدیر»، «دُنیا»، «مُعلّم»، «مُحتاج»، «مُفَتش»، «تحمُّل»، «سُلطان»، «ظُلم»، «مُراد»، «مُهندس»، «مُلک» و ... در میان متکلمان کُرمانجی دقت کرده باشیم، متوجه میشویم که آنها ضمهی کوتاه ( ُ ) در این واژهها را تلفظ نمیکنند، بلکه آن را تبدیل به کسرهی خفیف و کوتاه میکنند که «بزرۆکە» نامیده شده میشود. ضمه در الفبای لاتینی با «u» و در الفبای آرامی با یک «و» نشان داده میشود (کُرد: کورد Kurd). همچنین کسرهی خفیف در الفبای لاتینی با «i» و در الفبای آرامی کاراکتر خاصی در میانهی واژه ندارد، یعنی نوشته نمیشود.
با این حساب؛ اگر بخواهیم تلفظ واژههای فوق در کُرمانجی را با رسمالخط آرامی بنویسیم، اینگونه است:
مدیر بە جای مودیر
دنیا بە جای دونیا
معەلم بە جای موعەلم
مهتاج بە جای موهتاج
مفەتش بە جای موفەتش
تەهەمل (تامل) بە جای تەهەمول
زلم بە جای زولم
مراد بە جای موراد
مهەندس بە جای موهەندس
و در رسمالخط لاتینی:
Midîr dewsa Mudîr
Dinya dewsa Dunya
Mielim dewsa Muelim
Mihtac dewsa Muhtac
Mifetiş dewsa Mufetiş
Tehemil dewsa Tehemul
Zilm dewsa Zulm
Mirad dewsa Murad
Mihendis dewsa Muhendis
* همین جا ذکر کنم که: در اینجا تمرکز بر کُرمانجی است. موارد ذکرشده در اینجا ممکن است در سایر گونههای کُردی (زازاکی، سورانی، هورامی و ...) نیز وجود دارد باشد. لیکن با توجه به عدم تسلط کامل بر آنها در اینجا از ذکر نام کلی کُردی صرف نظر شده و گونهی کُرمانجی مدنظر قرار داده شده است.
از سوی دیگر در برخی از واژههای غیرکُردی دیگر نیز این امر اتفاق میافتد. به عنوان مثال ( ُ )ی روی حرف «ب» در واژهی تُرکی «بُلاق» که در اسامی برخی مکانها همانند «علیبُلاق» در درگز و «آسیبُلاق» در قوچان در کُرمانجی به صورت کسرهی خفیف تلفظ میشود (بلاق). بنابراین در کُرمانجی «علیبُلاق» نمیگوییم، بلکه «علیبلاق» (ئەلی بلاق) میگوییم. و یا خود واژهی «تُرک» در کُرمانجی به صورت «ترک» و «تُرکیه» به صورت «ترکیه» که در هر دوی آنها ضمهی «ت» تبدیل به کسرهی خفیف شده است، تلفظ میشوند:
بلاق بە جای بولاق
ترک بە جای تورک
ترکیە بە جای تورکیە
Bilaq dewsa Bulaq
Tirk dewsa Turk
Tirkiye dewsa Turkiye
همچنین برخی واژههای کُردی مشترک با فارسی و دیگر زبانهای ایرانی مانند «پُشت» و «تُرش» و ... نیز در کُرمانجی به صورت «پشت» و «ترش» تلفظ میشوند. و یا واژهی «پُفَک» را در کُرمانجی به صورت «پفَک» تلفظ میکنند.
فارسی: پوشت، تورش Puşt, Turş
کورمانجی: پشت، ترش Pişt, Tirş
همهی اینها نشاندهندهی این است که این تبدیل به عنوان یک قاعدهی فونوتیک در کُرمانجی وجود دارد و به عنوان یک استاندارد درستنویسی و حفظ شکل تلفظ کُرمانجی در زمینهی نوشتار بر آن تاکید میشود. بهویژه در مورد واژههای زبان عربی این قاعده بیشتر ملموس است. گرچه که همانگونه که دیدیم در برخی واژههای زبانهای دیگر نیز اینچنین است و باید بررسی بیشتر انجام داد که آیا این قاعده در مورد واژههای وارده از سایر زبانها غیر این موارد که مربوط به زبانهای مجاور است، نیز به همین صورت اعمال میشود یا نه.
به هر حال این یکی از دهها ویژگی متمایز در کُرمانجی است که مانند هر زبان دیگری قواعد ویژهی خود را بر واژههای زبانهای بیگانه تحمیل میکند و آنها را طبق تلفظ مرسوم خود شکل میدهد.
جالب اینجا است که در کُرمانجی دهها واژهی دارای ضمه ( ُ ) وجود دارند که با همان صدای ( ُ ) تلفظ میشوند:
گول، گورچک، گولی
کوندر، گوڤشاندن، گوڕی، گوڵە ...
Gul, Gurçik, Gulî, Kundir
Guvişandin, Gurrî, Gulle...
*برات قویاندام
👈 کورمانجیزان
🔹© @Kurmancizan
تبدیل ضمّهی واژههای عربی به کسرهی خفیف در کُرمانجی
اگر به تلفظ واژههای عربی مثل «مُدیر»، «دُنیا»، «مُعلّم»، «مُحتاج»، «مُفَتش»، «تحمُّل»، «سُلطان»، «ظُلم»، «مُراد»، «مُهندس»، «مُلک» و ... در میان متکلمان کُرمانجی دقت کرده باشیم، متوجه میشویم که آنها ضمهی کوتاه ( ُ ) در این واژهها را تلفظ نمیکنند، بلکه آن را تبدیل به کسرهی خفیف و کوتاه میکنند که «بزرۆکە» نامیده شده میشود. ضمه در الفبای لاتینی با «u» و در الفبای آرامی با یک «و» نشان داده میشود (کُرد: کورد Kurd). همچنین کسرهی خفیف در الفبای لاتینی با «i» و در الفبای آرامی کاراکتر خاصی در میانهی واژه ندارد، یعنی نوشته نمیشود.
با این حساب؛ اگر بخواهیم تلفظ واژههای فوق در کُرمانجی را با رسمالخط آرامی بنویسیم، اینگونه است:
مدیر بە جای مودیر
دنیا بە جای دونیا
معەلم بە جای موعەلم
مهتاج بە جای موهتاج
مفەتش بە جای موفەتش
تەهەمل (تامل) بە جای تەهەمول
زلم بە جای زولم
مراد بە جای موراد
مهەندس بە جای موهەندس
و در رسمالخط لاتینی:
Midîr dewsa Mudîr
Dinya dewsa Dunya
Mielim dewsa Muelim
Mihtac dewsa Muhtac
Mifetiş dewsa Mufetiş
Tehemil dewsa Tehemul
Zilm dewsa Zulm
Mirad dewsa Murad
Mihendis dewsa Muhendis
* همین جا ذکر کنم که: در اینجا تمرکز بر کُرمانجی است. موارد ذکرشده در اینجا ممکن است در سایر گونههای کُردی (زازاکی، سورانی، هورامی و ...) نیز وجود دارد باشد. لیکن با توجه به عدم تسلط کامل بر آنها در اینجا از ذکر نام کلی کُردی صرف نظر شده و گونهی کُرمانجی مدنظر قرار داده شده است.
از سوی دیگر در برخی از واژههای غیرکُردی دیگر نیز این امر اتفاق میافتد. به عنوان مثال ( ُ )ی روی حرف «ب» در واژهی تُرکی «بُلاق» که در اسامی برخی مکانها همانند «علیبُلاق» در درگز و «آسیبُلاق» در قوچان در کُرمانجی به صورت کسرهی خفیف تلفظ میشود (بلاق). بنابراین در کُرمانجی «علیبُلاق» نمیگوییم، بلکه «علیبلاق» (ئەلی بلاق) میگوییم. و یا خود واژهی «تُرک» در کُرمانجی به صورت «ترک» و «تُرکیه» به صورت «ترکیه» که در هر دوی آنها ضمهی «ت» تبدیل به کسرهی خفیف شده است، تلفظ میشوند:
بلاق بە جای بولاق
ترک بە جای تورک
ترکیە بە جای تورکیە
Bilaq dewsa Bulaq
Tirk dewsa Turk
Tirkiye dewsa Turkiye
همچنین برخی واژههای کُردی مشترک با فارسی و دیگر زبانهای ایرانی مانند «پُشت» و «تُرش» و ... نیز در کُرمانجی به صورت «پشت» و «ترش» تلفظ میشوند. و یا واژهی «پُفَک» را در کُرمانجی به صورت «پفَک» تلفظ میکنند.
فارسی: پوشت، تورش Puşt, Turş
کورمانجی: پشت، ترش Pişt, Tirş
همهی اینها نشاندهندهی این است که این تبدیل به عنوان یک قاعدهی فونوتیک در کُرمانجی وجود دارد و به عنوان یک استاندارد درستنویسی و حفظ شکل تلفظ کُرمانجی در زمینهی نوشتار بر آن تاکید میشود. بهویژه در مورد واژههای زبان عربی این قاعده بیشتر ملموس است. گرچه که همانگونه که دیدیم در برخی واژههای زبانهای دیگر نیز اینچنین است و باید بررسی بیشتر انجام داد که آیا این قاعده در مورد واژههای وارده از سایر زبانها غیر این موارد که مربوط به زبانهای مجاور است، نیز به همین صورت اعمال میشود یا نه.
به هر حال این یکی از دهها ویژگی متمایز در کُرمانجی است که مانند هر زبان دیگری قواعد ویژهی خود را بر واژههای زبانهای بیگانه تحمیل میکند و آنها را طبق تلفظ مرسوم خود شکل میدهد.
جالب اینجا است که در کُرمانجی دهها واژهی دارای ضمه ( ُ ) وجود دارند که با همان صدای ( ُ ) تلفظ میشوند:
گول، گورچک، گولی
کوندر، گوڤشاندن، گوڕی، گوڵە ...
Gul, Gurçik, Gulî, Kundir
Guvişandin, Gurrî, Gulle...
*برات قویاندام
👈 کورمانجیزان
🔹© @Kurmancizan
🔰
"قسما ههری خوهش ئا دیتنا کهسهکێ بۆ جارا یهکهم ئهڤه کو مرۆڤ قهت نزانه کا گهلۆ ئهوێ جارا ههری داوی ژی به، گهلۆ بریاره جارا یهکهم ئا ب سهدان جاری به، ئان ژی دبه کو دهستپێکهک ژ بۆ ههتاههتایێ به."
👈 کورمانجیزان
🔹© @Kurmancizan
"قسما ههری خوهش ئا دیتنا کهسهکێ بۆ جارا یهکهم ئهڤه کو مرۆڤ قهت نزانه کا گهلۆ ئهوێ جارا ههری داوی ژی به، گهلۆ بریاره جارا یهکهم ئا ب سهدان جاری به، ئان ژی دبه کو دهستپێکهک ژ بۆ ههتاههتایێ به."
👈 کورمانجیزان
🔹© @Kurmancizan
🔰
١ - هێڤۆسینا زمانهکی مینا ڤێ یه کو ته پهنجهرهیهکه زێدهتر ههبه کو ژ وێ ل جیهانێ تهماشه بکی. -گۆتنهکه چینیان
٢ - چێترین ڕێ سا هێڤۆسینا زمانهکی، ئهڤه کو ههری جههکی کو ئهو زمانا ل ور تێ گهپکرن.
👈 کورمانجیزان
🔹© @Kurmancizan
١ - هێڤۆسینا زمانهکی مینا ڤێ یه کو ته پهنجهرهیهکه زێدهتر ههبه کو ژ وێ ل جیهانێ تهماشه بکی. -گۆتنهکه چینیان
٢ - چێترین ڕێ سا هێڤۆسینا زمانهکی، ئهڤه کو ههری جههکی کو ئهو زمانا ل ور تێ گهپکرن.
👈 کورمانجیزان
🔹© @Kurmancizan
🔰
عشق يك «زن» را در قالب «خواهر»، «دختر»، «دوست»، «معشوق»، «همسر»، «مادر» و «مادربزرگ» بارها و بارها تجربه كردهايم.
وجودشان را محترم و بزرگ میشماريم.
٨ مارس؛ روز جهانى زن مبارك. 🌷🍀🌺💐
عکس از لقمان رحیمی | روستای سرانی (مرز شیروان و ترکمنستان) در خراسان شمالی - 1389
👈 کورمانجیزان
🔹© @Kurmancizan
عشق يك «زن» را در قالب «خواهر»، «دختر»، «دوست»، «معشوق»، «همسر»، «مادر» و «مادربزرگ» بارها و بارها تجربه كردهايم.
وجودشان را محترم و بزرگ میشماريم.
٨ مارس؛ روز جهانى زن مبارك. 🌷🍀🌺💐
عکس از لقمان رحیمی | روستای سرانی (مرز شیروان و ترکمنستان) در خراسان شمالی - 1389
👈 کورمانجیزان
🔹© @Kurmancizan
🔰 دو معنی واژهی «هاو» در کُرمانجی خراسان
دو واتهیێن پهیڤا " هاو " ل کورمانجیا خۆراسانێ
۱ - هاو: ههیامهکه دهمی یه (چهند کێلی، چهند دهقیقه، چهند سائهت، چهند ڕۆژ، چهند مەھ...)
«ئهڤ هاوهکه تو نههاتیی مالا مه»
«ئهز هاوهکێ ڕاوهستیام و دیسا من ڕێیا خوه دۆماند.»
۲ - هاوکرن: ئیلتهاب، جوورهیهکه پهرچفتین و وهڕمینا جههکی لهشێ مرۆڤ ههڤرێ د گهل ئێش و ژانێ کو جهێ وێ ژی سۆر دبه
«گویزکا پیێ من هاو کریه.»
👈کورمانجیزان
🔹© @Kurmancizan
دو واتهیێن پهیڤا " هاو " ل کورمانجیا خۆراسانێ
۱ - هاو: ههیامهکه دهمی یه (چهند کێلی، چهند دهقیقه، چهند سائهت، چهند ڕۆژ، چهند مەھ...)
«ئهڤ هاوهکه تو نههاتیی مالا مه»
«ئهز هاوهکێ ڕاوهستیام و دیسا من ڕێیا خوه دۆماند.»
۲ - هاوکرن: ئیلتهاب، جوورهیهکه پهرچفتین و وهڕمینا جههکی لهشێ مرۆڤ ههڤرێ د گهل ئێش و ژانێ کو جهێ وێ ژی سۆر دبه
«گویزکا پیێ من هاو کریه.»
👈کورمانجیزان
🔹© @Kurmancizan
Forwarded from کانیا دل (Sepahilaeen Alireza)
کودکان کرد «وەلات»دار شدند...
مجموعه شعر وهلات(سرزمین)، سرودهی شاعر و نویسندهی توانای کرد شمال خراسان؛ دکتر اسماعیل حسین پور که اهل شهرستان شیروان در خراسان شمالی است، منتشر شد.
این مجموعه شعر که خاص کودکان است، شامل ۲۱ قطعه شعر به زبان کردی کرمانجی، در تیراژ هزار جلد و ۴۷ صفحه از سوی انتشارات "بیژن یورد" منتشر شدهاست.
مجموعه شعر وهلات، مختص گروه سنی «ج» است و در آن موضوعات و مضامینی چون ایثار، میهن دوستی، خودباوری، راستگویی، صداقت، رازداری و دلدادگی به طبیعت، با زبانی ساده و صمیمی روایت شدهاست.
چنانکه میدانید برادر عزیزمان اسماعیل حسینپور دارای مدرک دکترای ادبیات فارسی است و پیش از این مجموعه شعر "آسمان بی مرز است" و کتاب "دیار و دوتار" را منتشر کردهاست.
@Kaniyadil
مجموعه شعر وهلات(سرزمین)، سرودهی شاعر و نویسندهی توانای کرد شمال خراسان؛ دکتر اسماعیل حسین پور که اهل شهرستان شیروان در خراسان شمالی است، منتشر شد.
این مجموعه شعر که خاص کودکان است، شامل ۲۱ قطعه شعر به زبان کردی کرمانجی، در تیراژ هزار جلد و ۴۷ صفحه از سوی انتشارات "بیژن یورد" منتشر شدهاست.
مجموعه شعر وهلات، مختص گروه سنی «ج» است و در آن موضوعات و مضامینی چون ایثار، میهن دوستی، خودباوری، راستگویی، صداقت، رازداری و دلدادگی به طبیعت، با زبانی ساده و صمیمی روایت شدهاست.
چنانکه میدانید برادر عزیزمان اسماعیل حسینپور دارای مدرک دکترای ادبیات فارسی است و پیش از این مجموعه شعر "آسمان بی مرز است" و کتاب "دیار و دوتار" را منتشر کردهاست.
@Kaniyadil
🔰
«تو یێ د دهما خوه دا بگهێژی جهێ کو ههوجه یه لێ بی. ڤێجا ههتا وێ دهمێ، نهفهس بکشینه. نهفهس بکشینه و د گهل خوه و پێڤاژۆیا کو تو یێ دهرباس بکی ب سهبر به. تو باشترین کارێ کو دکاری ژ بۆ سهرکهفتن و زندیمایینێ د ناڤ تێکۆشینێن خوه دا بکی، ب جھ تینی و ئهڤ گشت چاڤهرێتیا ته ژ خوه یه. ئهڤ تێرێ دکه. تو تێرێ دکی.»
- دانیێل کۆپکه
👈 کورمانجیزان
🔹© @Kurmancizan
«تو یێ د دهما خوه دا بگهێژی جهێ کو ههوجه یه لێ بی. ڤێجا ههتا وێ دهمێ، نهفهس بکشینه. نهفهس بکشینه و د گهل خوه و پێڤاژۆیا کو تو یێ دهرباس بکی ب سهبر به. تو باشترین کارێ کو دکاری ژ بۆ سهرکهفتن و زندیمایینێ د ناڤ تێکۆشینێن خوه دا بکی، ب جھ تینی و ئهڤ گشت چاڤهرێتیا ته ژ خوه یه. ئهڤ تێرێ دکه. تو تێرێ دکی.»
- دانیێل کۆپکه
👈 کورمانجیزان
🔹© @Kurmancizan
🔰
زمان تشتهکی کوورواته یه، تشتهکی مینا بیرکاری ئان ڕهقسینێ نینه کو تو بریار بدی خوه هینی وی بکی. بڤێ-نهڤێ، تو نکاری بێیی ئاخافتنا ب زمانهکی تایبهت مهزن ببی و ب هێسانی ژی نکاری وی ژ بیر بکی. زمان د ههیاما ژیانێ دا د گهل ته دمینه. ب واتهیهکێ، زمان د هوندرێ ههر یهکی مه دا، وهکی ههر ئۆرگانهکی دن، بێیی تو ههولهکه هایدارانه ب پێش دکهڤه.
#وەرگەر
👈 کورمانجیزان
🔹© @Kurmancizan
زمان تشتهکی کوورواته یه، تشتهکی مینا بیرکاری ئان ڕهقسینێ نینه کو تو بریار بدی خوه هینی وی بکی. بڤێ-نهڤێ، تو نکاری بێیی ئاخافتنا ب زمانهکی تایبهت مهزن ببی و ب هێسانی ژی نکاری وی ژ بیر بکی. زمان د ههیاما ژیانێ دا د گهل ته دمینه. ب واتهیهکێ، زمان د هوندرێ ههر یهکی مه دا، وهکی ههر ئۆرگانهکی دن، بێیی تو ههولهکه هایدارانه ب پێش دکهڤه.
#وەرگەر
👈 کورمانجیزان
🔹© @Kurmancizan
Forwarded from kanimaall کانیمال
زیباترین سردار
بهزودی خواهد آمد...
رمان زیباترین سردار، داستانی است که ماجرای تلخ تجاوز روسها به ایران و تصرف شهر کردنشین فیروزه را در شمال خراسان، به قلم شیوای ایران توحدی باز میگوید. داستانی، سرشار از لحظات زیبای حسی و حماسی، پر از تصویرهای عاشقانه و شاعرانه و درعین حال، تلخی باشکوه جانفشانیها و شهادتها و مقاومتها و ماندگاریها...
زیباترین سردار، روایتی متفاوت است از تبانی قاجار و تزار روس، برای ازدست رفتن فیروزهی زیبای ایران. داستان زندگی سرداران ملی ما؛ تحفهگل و ایوزخان و آراز که دهها سال، جنگیدند و جان دادند، تا ننگ قاجار را از دامن میهن بشویند...
زیباترین سردار، که به زبان شیرین پارسی و همراه با نغمهها و سرودها و کلمات کهن کردی، نگاشته شدهاست، میتواند عیدی امیدبخشی باشد از سوی شما، به هممیهنان کرد و پارسیزبان، که این روزها، خاطرشان از شنیدن قصهی تکراری تجاوز روسها به سرزمینهای دیگر، ملول است.
پیشاپیش، انتشار این کتاب را به خواهرمان ایران، به پدر بزرگوارمان استاد کلیملله توحدی و به برادرمان حسین آخرتی و انتشارات پرتلاش بیژنیورد، تبریک میگویم.
#سپاهی_لایین
@Kaniyadil
بهزودی خواهد آمد...
رمان زیباترین سردار، داستانی است که ماجرای تلخ تجاوز روسها به ایران و تصرف شهر کردنشین فیروزه را در شمال خراسان، به قلم شیوای ایران توحدی باز میگوید. داستانی، سرشار از لحظات زیبای حسی و حماسی، پر از تصویرهای عاشقانه و شاعرانه و درعین حال، تلخی باشکوه جانفشانیها و شهادتها و مقاومتها و ماندگاریها...
زیباترین سردار، روایتی متفاوت است از تبانی قاجار و تزار روس، برای ازدست رفتن فیروزهی زیبای ایران. داستان زندگی سرداران ملی ما؛ تحفهگل و ایوزخان و آراز که دهها سال، جنگیدند و جان دادند، تا ننگ قاجار را از دامن میهن بشویند...
زیباترین سردار، که به زبان شیرین پارسی و همراه با نغمهها و سرودها و کلمات کهن کردی، نگاشته شدهاست، میتواند عیدی امیدبخشی باشد از سوی شما، به هممیهنان کرد و پارسیزبان، که این روزها، خاطرشان از شنیدن قصهی تکراری تجاوز روسها به سرزمینهای دیگر، ملول است.
پیشاپیش، انتشار این کتاب را به خواهرمان ایران، به پدر بزرگوارمان استاد کلیملله توحدی و به برادرمان حسین آخرتی و انتشارات پرتلاش بیژنیورد، تبریک میگویم.
#سپاهی_لایین
@Kaniyadil
🔰
تو کهس نزانه کو ب ڕاستی ئیهتیاجا ته ب چ ههیه و چێترین تشت سا ته را چ یه. تو کهس نزانه کو د هوندرێ ته دا چ ڕوودده. تو کهس نزانه کو چ هاتیه سهرێ ته. تو کهس ژ بلی ته بخوه ب شه ناکه بنهشێ ته سەھ بکه تا بزانه سهبهبا ڤان ههست و تهڤگهرێن ته چ یه. تو کهس ژ بلی ته ب شه ناکه گرێک و گوریفێن دلێ ته ژ ههڤ ڤهکه. تو کهس ب شه ناکه* باشتر ژ ته برینێن ته بکهوینه. پێویست ناکه ل دوو ڕێچارهیهکه دهرڤهیی بگهڕی – تهنێ دڤێ ل هوندرێ خوه بگهڕی. ههر تشت ب ته تهڤا دبه، قهی وسا کو ههر تشت ب ته دهست پێ دکه. «تو» باشترین دهرمانێ خوه یی و تو بخوه یی کو ئێشا خوه ژ ناڤ دبی.
#وهرگهر * بشهکرن (وهشهکرن): کارین
👈 کورمانجیزان
🔹© @Kurmancizan
تو کهس نزانه کو ب ڕاستی ئیهتیاجا ته ب چ ههیه و چێترین تشت سا ته را چ یه. تو کهس نزانه کو د هوندرێ ته دا چ ڕوودده. تو کهس نزانه کو چ هاتیه سهرێ ته. تو کهس ژ بلی ته بخوه ب شه ناکه بنهشێ ته سەھ بکه تا بزانه سهبهبا ڤان ههست و تهڤگهرێن ته چ یه. تو کهس ژ بلی ته ب شه ناکه گرێک و گوریفێن دلێ ته ژ ههڤ ڤهکه. تو کهس ب شه ناکه* باشتر ژ ته برینێن ته بکهوینه. پێویست ناکه ل دوو ڕێچارهیهکه دهرڤهیی بگهڕی – تهنێ دڤێ ل هوندرێ خوه بگهڕی. ههر تشت ب ته تهڤا دبه، قهی وسا کو ههر تشت ب ته دهست پێ دکه. «تو» باشترین دهرمانێ خوه یی و تو بخوه یی کو ئێشا خوه ژ ناڤ دبی.
#وهرگهر * بشهکرن (وهشهکرن): کارین
👈 کورمانجیزان
🔹© @Kurmancizan
🔰
ههلبهستا ههری کهڤن ئا ئهڤینیێ ل جیهانێ ئاییدی مهزۆپۆتامیایێ یه و وهک «سترانا ئهڤینیێ یا شوو-سین Shu-Sin» تێ بناڤکرن.
👈 کورمانجیزان
🔹© @Kurmancizan
ههلبهستا ههری کهڤن ئا ئهڤینیێ ل جیهانێ ئاییدی مهزۆپۆتامیایێ یه و وهک «سترانا ئهڤینیێ یا شوو-سین Shu-Sin» تێ بناڤکرن.
👈 کورمانجیزان
🔹© @Kurmancizan
🔰
زمانێ مه یێ زکماکی دکاره هینبوونا زمانهکی دن هێسان بکه ئان ژی ژێ را ببه ئاستهنگی. ئهڤ پێڤاژۆ ب ڕێزێ وهک «ڤهگوههستنا ئهرێنی» و «ڤهگوههستنا نهرێنی» تێن بناڤکرن.
👈 کورمانجیزان
🔹© @Kurmancizan
زمانێ مه یێ زکماکی دکاره هینبوونا زمانهکی دن هێسان بکه ئان ژی ژێ را ببه ئاستهنگی. ئهڤ پێڤاژۆ ب ڕێزێ وهک «ڤهگوههستنا ئهرێنی» و «ڤهگوههستنا نهرێنی» تێن بناڤکرن.
👈 کورمانجیزان
🔹© @Kurmancizan
Forwarded from اتچ بات
تولد یک رمان، تجلی یک آرمان
(به انگیزهی انتشار رمان زیباترین سردار، به قلم بانو؛ ایران توحدی)
«زیباترین سردار»، یک رمان تاریخی است و این شناخت و پیوند کلی، ما را یاد تعبیری از ارسطوی فیلسوف میاندازد. ارسطو می گوید: «داستان، بازنمایی یک"فعل" است به کمک یک "طرح". داستان، همانند تاریخ، مربوط به فعل است و آن فعل را از طریق واسطهای خاص که چه بسا واژگان شفاهی یا کتبی باشد، مینمایاند.»
زیباترین سردار یا «دەلالا سەرداران»، نخستین رمانی نیست که در شمال خراسان و به دست کوردهای این سامان نوشته و منتشر شدهاست؛ بهویژه در موضوع مقاومت قهرمانانهی اهالی فیروزه در برابر وطنفروشان قاجاری و متجاوزان روسی از یکسو و پایمردی و فداکاری مالکان راستین فیروزه و آوارگانش از دیگر سو. پیشتر هم به همت دوست اهل غیرت و قلممان هاشم فرهادی، رمان نوشته شدهاست.
بهرغم این، باید بگویم که زیباترین سردار، از جهات بسیار، در ژانر خود نخستین کار و دارای ارزشهای کمتکرار است؛
چنان که میدانیم، اغلب نویسندگان، پژوهشگران و دغدغهداران تاریخ و فرهنگ کوردهای خراسان، استاد کلیمالله توحدی را پرچمدار و پیشگام خویش در این راه میدانند و بیتردید، این سعادت، انحصارا از آن اوست.
رمان زیباترین سردار هم یکی از جلوههای جلال و جمال استاد و خانوادهی اوست، چرا که آن را ایران توحدی؛ فرزند برومند استاد و نویسندهی توانمند اوغازی نوشتهاست. بر این اساس، میتوان گفت که ایران توحدی، نخستین زن کورد خراسانی است که رمان نوشتهاست و رمانش، با حس و حماسه و همت کوردهای این خطه، نسبت مستقیم و تام دارد.
رمان، داستان حاتمبخشی سلطان وطنفروش قاجار یعنی ناصرالدینشاه را باز میگوید که چگونه قلعهی باشکوه فیروزه -این نگین فیروزهای انگشتر ایران- را به تزار روس، وامیگذارد و خرج عیشهای نهان و عیانش میکند.
اما محور و میاندار ماجرا، زندگی و ظرافت رفتار و کردار زنی است به نام تحفهگل یا به گفت و نوشت کوردهای کورمانج خراسانی؛ تێفهگول. از این جهت هم، رمان زیباترین سردار، نقلی تازه و مهم دارد؛ زنی کورد، حماسهی زنی دیگر را روایت میکند و به این منظور، پابهپای تحفهگل از فیروزه تا سرمای استخوانسوز تبعیدگاهش در سیبری و سپس عشقآباد و نهایتا تا مرگ، وقایع را دنبال و با زبانی شاعرانه و دلبرانه، بازگو میکند.
گذشته از این و بهشهادت اهل قصه و قلم، بیآنکه تلاش و تعالی نگارشی دیگر یاران از نگاهمان دور بماند، باید اذعان کنیم؛ رمان زیباترین سردار، نخستین کتاب داستانی است که از حیث ایجاز و استواری متن و خلاقیت ادبی و نثر مدرن و متوازن و متواضعش، قابل توجه و تحسین است.
نگارنده، در فصول مختلف رمان، نشان میدهد که تاریخ معاصر مردمش را خوب میداند، اما نمیگذارد که تاریخنویسی، او را از ادبیت اثر، غافل کند.
محسن هجری، از نویسندگان و منتقدین معاصر، حسب تجربهاش از نوشتن رمان تاریخی، میگوید: «واقعیت و خیال در رمان تاریخی به هم درمیآمیزند و ما در رمان تاریخی قرار نیست فقط گزارش بدهیم.»
ایران توحدی هم، بهخوبی میداند موضوع و منظورش از نوشتن، خلق یک رمان است و رماننگاری، از گزارش تاریخی متفاوت است. رمان، حتی در نوع تاریخیاش، در نهایت ده درصد به واگویی واقعهای تاریخی میپردازد و نوددرصد دیگرش، کوششی است پیرامون خلاقیت ادبی و تخیل و تجسم و تحلیل و تفکر و تعالی ذهن و زبان.
ایران توحدی به دلیل شناخت متفاوتش از ظرفیت انواع ادبی و ارتباطش با اهل قلم معاصر در فضاهای مجازی و واقعی، خوشبختانه ذهن و زبانی بهروز و موثر و دلنشین دارد و رمان زیباترین سردار، با مجموع کلمات و عبارات پارسی و کوردیاش، با نوع نگارش و رسمالخطش و نیز نوع شخصیتپردازیاش از جمله در دو شخصیت مهم و موازی «ایران» و «ایوز»، گواه محکمی بر این مدعاست.
شادمانم که من هم توفیق رفیق راهم بود تا به عنوان ویراستار، در خدمت خواهرم ایران عزیز باشم و به عنوان کسی که دلش میخواهد دختران کورد و ازجمله دختران خودم، همانند ایران، پیشاهنگ فردای زبان و فرهنگ و ادبیات ملتشان باشند، خدای را شکر که در کنار بانو توحدی، بخت یارم بود تا کلمات و احساسات و اتفاقات رمان را بپیمایم و بهقدر تجربه و فرصت و فهمم در آفرینش این رمان زیبا -ولو اندک- سهیم باشم.
با بیان شادباشی صمیمانه و چندباره به خواهرم ایران و استادم کلیمخان کانیمال و انتشارات بیژن یورد، از جامعهی کتابخوان ایران و مخصوصا کوردهای خراسان میخواهم حتما رمان زیباترین سردار را بخوانند تا اقلا ازاین طریق با بخشی از تاریخ غمبار و پرافتخار کوردهای خراسان و میزان مایهای که از جان و دل برای پاسداری از مرزهای کشور گذاشتهاند، آشنا شوند.
با سپاس؛
#علیرضا_سپاهی_لایین
@kaniyadil
(به انگیزهی انتشار رمان زیباترین سردار، به قلم بانو؛ ایران توحدی)
«زیباترین سردار»، یک رمان تاریخی است و این شناخت و پیوند کلی، ما را یاد تعبیری از ارسطوی فیلسوف میاندازد. ارسطو می گوید: «داستان، بازنمایی یک"فعل" است به کمک یک "طرح". داستان، همانند تاریخ، مربوط به فعل است و آن فعل را از طریق واسطهای خاص که چه بسا واژگان شفاهی یا کتبی باشد، مینمایاند.»
زیباترین سردار یا «دەلالا سەرداران»، نخستین رمانی نیست که در شمال خراسان و به دست کوردهای این سامان نوشته و منتشر شدهاست؛ بهویژه در موضوع مقاومت قهرمانانهی اهالی فیروزه در برابر وطنفروشان قاجاری و متجاوزان روسی از یکسو و پایمردی و فداکاری مالکان راستین فیروزه و آوارگانش از دیگر سو. پیشتر هم به همت دوست اهل غیرت و قلممان هاشم فرهادی، رمان نوشته شدهاست.
بهرغم این، باید بگویم که زیباترین سردار، از جهات بسیار، در ژانر خود نخستین کار و دارای ارزشهای کمتکرار است؛
چنان که میدانیم، اغلب نویسندگان، پژوهشگران و دغدغهداران تاریخ و فرهنگ کوردهای خراسان، استاد کلیمالله توحدی را پرچمدار و پیشگام خویش در این راه میدانند و بیتردید، این سعادت، انحصارا از آن اوست.
رمان زیباترین سردار هم یکی از جلوههای جلال و جمال استاد و خانوادهی اوست، چرا که آن را ایران توحدی؛ فرزند برومند استاد و نویسندهی توانمند اوغازی نوشتهاست. بر این اساس، میتوان گفت که ایران توحدی، نخستین زن کورد خراسانی است که رمان نوشتهاست و رمانش، با حس و حماسه و همت کوردهای این خطه، نسبت مستقیم و تام دارد.
رمان، داستان حاتمبخشی سلطان وطنفروش قاجار یعنی ناصرالدینشاه را باز میگوید که چگونه قلعهی باشکوه فیروزه -این نگین فیروزهای انگشتر ایران- را به تزار روس، وامیگذارد و خرج عیشهای نهان و عیانش میکند.
اما محور و میاندار ماجرا، زندگی و ظرافت رفتار و کردار زنی است به نام تحفهگل یا به گفت و نوشت کوردهای کورمانج خراسانی؛ تێفهگول. از این جهت هم، رمان زیباترین سردار، نقلی تازه و مهم دارد؛ زنی کورد، حماسهی زنی دیگر را روایت میکند و به این منظور، پابهپای تحفهگل از فیروزه تا سرمای استخوانسوز تبعیدگاهش در سیبری و سپس عشقآباد و نهایتا تا مرگ، وقایع را دنبال و با زبانی شاعرانه و دلبرانه، بازگو میکند.
گذشته از این و بهشهادت اهل قصه و قلم، بیآنکه تلاش و تعالی نگارشی دیگر یاران از نگاهمان دور بماند، باید اذعان کنیم؛ رمان زیباترین سردار، نخستین کتاب داستانی است که از حیث ایجاز و استواری متن و خلاقیت ادبی و نثر مدرن و متوازن و متواضعش، قابل توجه و تحسین است.
نگارنده، در فصول مختلف رمان، نشان میدهد که تاریخ معاصر مردمش را خوب میداند، اما نمیگذارد که تاریخنویسی، او را از ادبیت اثر، غافل کند.
محسن هجری، از نویسندگان و منتقدین معاصر، حسب تجربهاش از نوشتن رمان تاریخی، میگوید: «واقعیت و خیال در رمان تاریخی به هم درمیآمیزند و ما در رمان تاریخی قرار نیست فقط گزارش بدهیم.»
ایران توحدی هم، بهخوبی میداند موضوع و منظورش از نوشتن، خلق یک رمان است و رماننگاری، از گزارش تاریخی متفاوت است. رمان، حتی در نوع تاریخیاش، در نهایت ده درصد به واگویی واقعهای تاریخی میپردازد و نوددرصد دیگرش، کوششی است پیرامون خلاقیت ادبی و تخیل و تجسم و تحلیل و تفکر و تعالی ذهن و زبان.
ایران توحدی به دلیل شناخت متفاوتش از ظرفیت انواع ادبی و ارتباطش با اهل قلم معاصر در فضاهای مجازی و واقعی، خوشبختانه ذهن و زبانی بهروز و موثر و دلنشین دارد و رمان زیباترین سردار، با مجموع کلمات و عبارات پارسی و کوردیاش، با نوع نگارش و رسمالخطش و نیز نوع شخصیتپردازیاش از جمله در دو شخصیت مهم و موازی «ایران» و «ایوز»، گواه محکمی بر این مدعاست.
شادمانم که من هم توفیق رفیق راهم بود تا به عنوان ویراستار، در خدمت خواهرم ایران عزیز باشم و به عنوان کسی که دلش میخواهد دختران کورد و ازجمله دختران خودم، همانند ایران، پیشاهنگ فردای زبان و فرهنگ و ادبیات ملتشان باشند، خدای را شکر که در کنار بانو توحدی، بخت یارم بود تا کلمات و احساسات و اتفاقات رمان را بپیمایم و بهقدر تجربه و فرصت و فهمم در آفرینش این رمان زیبا -ولو اندک- سهیم باشم.
با بیان شادباشی صمیمانه و چندباره به خواهرم ایران و استادم کلیمخان کانیمال و انتشارات بیژن یورد، از جامعهی کتابخوان ایران و مخصوصا کوردهای خراسان میخواهم حتما رمان زیباترین سردار را بخوانند تا اقلا ازاین طریق با بخشی از تاریخ غمبار و پرافتخار کوردهای خراسان و میزان مایهای که از جان و دل برای پاسداری از مرزهای کشور گذاشتهاند، آشنا شوند.
با سپاس؛
#علیرضا_سپاهی_لایین
@kaniyadil
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
زبانی برای سرودن
زمانی، برای بودن...
(نگاهی به مجموعهی تازهمنتشر شدهی «وهلات»، از دکتر اسماعیل حسینپور)
دکتر اسماعیل حسینپور، استاد اخلاق و ادب و مردمداری و خودباوری، اهل تکمران و ساکن شیروان است. اسماعیل، در عالم روزنامهنگاری و ادبیات ایران و خراسان، نامی شناختهشده است و بهویژه در میان کوردهای خراسان و دیگر نقاط، از چهرههای پرتلاش و دانا و دلسوز بهشمار میرود. نگاهی به کارنامهی فرهنگی-ادبی و زندگی و آثار این شاعر و نویسندهی زلال و زحمتکش، بهخوبی موید این مدعاست.
اسماعیل عزیز، پس از کتابهای «آسمان بیمرز است» و «دیار و دوتار»، اخیرا و در آستانهی نوروز 1401 موفق شد نخستین مجموعهی شعر کوردیاش را خاص گروه سنی کودک و نوجوان، از طریق انتشارات بیژنیورد بجنورد، روانهی بازار کتاب کند.
مجموعه شعر اخیر دکتر حسینپور، با عنوان وەلات، حاوی 21 قطعه شعر کوردی کورمانجی است که در تیراژ 1000 نسخه و حدود 50 صفحهی سیاه و سفید به قیمت 25 هزار تومان، چاپ و منتشر شدهاست.
از جمله ویژگیهای برجستهی ذهن و زبان شعری اسماعیل، میتوان به موارد زیر اشاره کرد؛ ویژگیهایی که بدون استثنا در تمامی اشعار کتاب به چشم میخورد.
این ویژگیهای مهم عبارتند از؛
1- استحکام زبان و بیان، بهویژه باتوجه به گروه سنی مخاطبان کتاب. اسماعیل زبان کودکان را خوب میشناسد و باتوجه به اشرافش بر ادبیات و زبان مادری، آن را بهزیبایی به کار میبرد.
به قول مولوی؛
چون که با کودک سر و کارت فتاد
پس زبان کودکی باید گشاد...
و دکتر حسینپور، بهخوبی از پس این مهم برآمده است.
2- رویکرد فرهنگی به شعر کودکانه، از جمله دیگر نقاط مثبت و مهم شعرهای مجموعهی وهلات است. اسماعیل، هیچگاه شعر را برای سرگرمی و تفنن یا طبعآزمایی صرف نمیگوید و بیان دغدغههای مهم فرهنگی و فکری کوردها، اولویت نخست شعرهای این کتاب است؛
هیڤایێ گۆت: داییک چما
ب من را کوردی گەپ ناکی؟
دارا کەسکا زمانی مه
دخوازی ژ کۆکێ راکی؟...
3- توجه به زبان کوردی سره و درعین حال قابل هضم و بهکارگیری عناصر و المانهای زندگی کوری در شهر و روستا، دیگر مشخصهی شعرهای کتاب وهلات است؛
رۆژەک خزان چوون دەر ژ مال
گۆتن ب وی چیایێ کال
چیا چیا، دل کەڤرا!
تو بێژ سا چ هاتی ڤرا؟
گەپا خزین کو تەڤا بوو
چیا کەنی و دەنگ رابوو
گۆت کو: ئەز دلکەڤر ننم
ئەز هەڤالێ بڤر ننم...
4- نوعدوستی، آزادگی، سادگی، یکرنگی و دیگر سجایای اخلاقی، محور عمدهی شعرهای دکتر حسینپور در مجموعهی وهلات است؛
ئازاد پرس کر ژ باڤێ
ڤا ئادەمێن بن تاڤێ
ژ کو؟ ژ نەسلێ کێ نه؟
ل چۆلێ و ل چێ نه
باڤێ گۆت: بینەدارن
ژ ڤێ خاکا بێ پارن
ئەورێ ئاسمین سیا وان
چیا بوویە دیا وان...
شەڤ و رۆیێ کار دکن
بێهێلینن، بار دکن
ژنێن وان مێرین مالن
مێر ب چێ را هەڤالن
هەر چیک چرایێ وانه
زووتر ژ رۆیێ پا نه!
در خصوص کتاب وهلات میتوان خیلی بیش از این گفت و نوشت ولی عجالتا به همین مختصر بسنده و از شما دعوت میکنم با تهیه و خواندن اشعار وهلات، فرزندان دلبندتان را بیواسطه از چشمهی جوشان ذوق و زبان اسماعیل عزیز سیراب کنید.
برای تهیهی کتاب میتوانید به انتشارات بیژنیورد در بجنورد یا پخش کتاب کورد در شیروان سفارش بدهید.
یکبار دیگر انتشار این کتاب ارجمند را به همهی همزبانان کوردمان و مخصوصا به دکتر اسماعیل حسینپور و انتشارات بیژنیورد تبریک میگویم.
با ارادت؛
#سپاهی_لایین
@kaniyadil
زمانی، برای بودن...
(نگاهی به مجموعهی تازهمنتشر شدهی «وهلات»، از دکتر اسماعیل حسینپور)
دکتر اسماعیل حسینپور، استاد اخلاق و ادب و مردمداری و خودباوری، اهل تکمران و ساکن شیروان است. اسماعیل، در عالم روزنامهنگاری و ادبیات ایران و خراسان، نامی شناختهشده است و بهویژه در میان کوردهای خراسان و دیگر نقاط، از چهرههای پرتلاش و دانا و دلسوز بهشمار میرود. نگاهی به کارنامهی فرهنگی-ادبی و زندگی و آثار این شاعر و نویسندهی زلال و زحمتکش، بهخوبی موید این مدعاست.
اسماعیل عزیز، پس از کتابهای «آسمان بیمرز است» و «دیار و دوتار»، اخیرا و در آستانهی نوروز 1401 موفق شد نخستین مجموعهی شعر کوردیاش را خاص گروه سنی کودک و نوجوان، از طریق انتشارات بیژنیورد بجنورد، روانهی بازار کتاب کند.
مجموعه شعر اخیر دکتر حسینپور، با عنوان وەلات، حاوی 21 قطعه شعر کوردی کورمانجی است که در تیراژ 1000 نسخه و حدود 50 صفحهی سیاه و سفید به قیمت 25 هزار تومان، چاپ و منتشر شدهاست.
از جمله ویژگیهای برجستهی ذهن و زبان شعری اسماعیل، میتوان به موارد زیر اشاره کرد؛ ویژگیهایی که بدون استثنا در تمامی اشعار کتاب به چشم میخورد.
این ویژگیهای مهم عبارتند از؛
1- استحکام زبان و بیان، بهویژه باتوجه به گروه سنی مخاطبان کتاب. اسماعیل زبان کودکان را خوب میشناسد و باتوجه به اشرافش بر ادبیات و زبان مادری، آن را بهزیبایی به کار میبرد.
به قول مولوی؛
چون که با کودک سر و کارت فتاد
پس زبان کودکی باید گشاد...
و دکتر حسینپور، بهخوبی از پس این مهم برآمده است.
2- رویکرد فرهنگی به شعر کودکانه، از جمله دیگر نقاط مثبت و مهم شعرهای مجموعهی وهلات است. اسماعیل، هیچگاه شعر را برای سرگرمی و تفنن یا طبعآزمایی صرف نمیگوید و بیان دغدغههای مهم فرهنگی و فکری کوردها، اولویت نخست شعرهای این کتاب است؛
هیڤایێ گۆت: داییک چما
ب من را کوردی گەپ ناکی؟
دارا کەسکا زمانی مه
دخوازی ژ کۆکێ راکی؟...
3- توجه به زبان کوردی سره و درعین حال قابل هضم و بهکارگیری عناصر و المانهای زندگی کوری در شهر و روستا، دیگر مشخصهی شعرهای کتاب وهلات است؛
رۆژەک خزان چوون دەر ژ مال
گۆتن ب وی چیایێ کال
چیا چیا، دل کەڤرا!
تو بێژ سا چ هاتی ڤرا؟
گەپا خزین کو تەڤا بوو
چیا کەنی و دەنگ رابوو
گۆت کو: ئەز دلکەڤر ننم
ئەز هەڤالێ بڤر ننم...
4- نوعدوستی، آزادگی، سادگی، یکرنگی و دیگر سجایای اخلاقی، محور عمدهی شعرهای دکتر حسینپور در مجموعهی وهلات است؛
ئازاد پرس کر ژ باڤێ
ڤا ئادەمێن بن تاڤێ
ژ کو؟ ژ نەسلێ کێ نه؟
ل چۆلێ و ل چێ نه
باڤێ گۆت: بینەدارن
ژ ڤێ خاکا بێ پارن
ئەورێ ئاسمین سیا وان
چیا بوویە دیا وان...
شەڤ و رۆیێ کار دکن
بێهێلینن، بار دکن
ژنێن وان مێرین مالن
مێر ب چێ را هەڤالن
هەر چیک چرایێ وانه
زووتر ژ رۆیێ پا نه!
در خصوص کتاب وهلات میتوان خیلی بیش از این گفت و نوشت ولی عجالتا به همین مختصر بسنده و از شما دعوت میکنم با تهیه و خواندن اشعار وهلات، فرزندان دلبندتان را بیواسطه از چشمهی جوشان ذوق و زبان اسماعیل عزیز سیراب کنید.
برای تهیهی کتاب میتوانید به انتشارات بیژنیورد در بجنورد یا پخش کتاب کورد در شیروان سفارش بدهید.
یکبار دیگر انتشار این کتاب ارجمند را به همهی همزبانان کوردمان و مخصوصا به دکتر اسماعیل حسینپور و انتشارات بیژنیورد تبریک میگویم.
با ارادت؛
#سپاهی_لایین
@kaniyadil
Telegram
attach 📎
Forwarded from کُرمانجیزان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💐🔥🎼🌷
دیسا نهورۆز هات،
دیسا مزگینیا بهارێ هات؛
عهیدا گر، نهورۆزا رهنگین و سهرسالا تهزه ل وه پیرۆز و بمبارهک به
Dîsa Newroz hat,
Dîsa mizgîniya biharê hat;
Eyda gir, Newroza rengîn û sersala teze li we pîroz û bimbarek be
👈 کُرمانجیزان
🔹© @Kurmancizan
دیسا نهورۆز هات،
دیسا مزگینیا بهارێ هات؛
عهیدا گر، نهورۆزا رهنگین و سهرسالا تهزه ل وه پیرۆز و بمبارهک به
Dîsa Newroz hat,
Dîsa mizgîniya biharê hat;
Eyda gir, Newroza rengîn û sersala teze li we pîroz û bimbarek be
👈 کُرمانجیزان
🔹© @Kurmancizan
🔰🍀🌷
سهرسالا نوو، نهورۆزا ڕهنگین پیرۆز به
ئهز جهژنا نهورۆزێ و سالا نوو ل گشت کهسێن کو ڤان تیپان دخوینن و ڤێ ڕووپهلێ دشۆپینن، پیرۆز دکم.
هێڤیدارم سالا نوو ب خوهشی و تهندورستی دهست پێ بکن و ئهڤ سال بۆ وه سالهکه ب خێر و سهرکهفتن به.
هێڤیدارم، سالا نوو سالا سهرکهفتنا مه گشتان د ژیانا ئابۆری، ژیانا جڤاکی، ژیانا مالباتی و ههموو وارێن ژیانێ دا به.
هێڤیدارم، سالا نوو سالا گهشبوونا زمانێ مه، سالا لخوهڤهگهڕیانا گهلێ مه به.
نهورۆز، نوورۆژ، ڕۆژا نوو، پیرۆز به!
*بهرات قهویئهندام
👈 کورمانجیزان
🔹© @Kurmancizan
سهرسالا نوو، نهورۆزا ڕهنگین پیرۆز به
ئهز جهژنا نهورۆزێ و سالا نوو ل گشت کهسێن کو ڤان تیپان دخوینن و ڤێ ڕووپهلێ دشۆپینن، پیرۆز دکم.
هێڤیدارم سالا نوو ب خوهشی و تهندورستی دهست پێ بکن و ئهڤ سال بۆ وه سالهکه ب خێر و سهرکهفتن به.
هێڤیدارم، سالا نوو سالا سهرکهفتنا مه گشتان د ژیانا ئابۆری، ژیانا جڤاکی، ژیانا مالباتی و ههموو وارێن ژیانێ دا به.
هێڤیدارم، سالا نوو سالا گهشبوونا زمانێ مه، سالا لخوهڤهگهڕیانا گهلێ مه به.
نهورۆز، نوورۆژ، ڕۆژا نوو، پیرۆز به!
*بهرات قهویئهندام
👈 کورمانجیزان
🔹© @Kurmancizan
🔰ئهڤینا کو تو شایانی وێ یی
ئهڤینا کو تو شایانی وێ یی، دێ ب ههمان دلنیاتیێ ته ببژێره کو تو یێ وێ دبژێری. ئهڤینا کو تو شایانی وێ یی، ژ بۆ تشتێ ته ههیه دجهنگه، دهما کو دژواری زێده دبن، ئهوێ ل سهر ڤێ یهکێ ڕژد به کو هوون ب ههڤ ڕا بهێزترن، کو شیانا وه یا تێکبرنا ئاستهنگیان ههیه، کو وه پۆتهنسیهلا وێ ههیه کو ژدهستچوونێن خوه ڤهگوههرینن بۆ دهرسان – بۆ تۆڤێن کو وێ بهێزتر دکن. ئهڤینا کو تو شایانی وێ یی، وێ ببه دهنگێ ته یێ هشی، ئهوێ دلێ ته یێ بێههدار بکه جههکی ئهوله د هوندرا خوه دا.
ئهڤینا کو تو شایانی وێ یی، وێ سهرفرازانه ژ ته ههز بکه و، ئهو دهلالی و ئهو نهرماهی دێ ئیلهام بده ته دا کو باوهریێ ب مرۆڤێ کو لێ ڤهدگوههری، بینی. ئهڤینا کو تو شایانی وێ یی، وێ ل هوندرێ ته باخنان ببینه، جهێ کو تو گۆرستانان لێ دبینی. ئهڤینا کو تو شایانی وێ یی، وێ ته بگره بن سیڤانا پشتهڤانیا خوه، ئهوێ ڕژدانه باوهری ب زهنێ ته بینه، ئهوێ ههستێن ته یێن ههری کوور ڕاکه جۆش و کهلهجانێ. ئهڤینا کو تو شایانی وێ یی، وێ ب ته سهربهرز و شاناز به – نه تهنێ گاڤا کو تو نموونهیهکی ههری ڕۆهنی یێ خوه یی، ههر وها گاڤا کو وها نینی. ئهڤینا کو تو شایانی وێ یی، وێ ته بههبینه، ههتا گاڤا کو تو نه لاییقی وێ بی.
ئهڤینا کو تو شایانی وێ یی، دێ ژ بهشنه ته بخوه کو ته ههرتم ڤهدشارتن ڕا بده چهپکان، ئهوێ قهدرا گرێکێن د گیانێ ته دا کو یێن دن ههرتم دخوهستن ڤهکن، بگره. ئهڤینا کو تو شایانی وێ یی، دێ بهشێن ههری هووروکوور ئێن بوونایهتیا ته سەھ بکه و، ته ل ور ههمێز بکه. ئهوێ نهههژه، ئهوێ نهڕهڤه. ئهڤینا کو تو شایانی وێ یی، دێ ببه یا ته یا ههری باش، گاڤا کو تو باشترینێ خوه نینی. ئهوێ د تاریتیێ دا خوه بنمینه ته.
لێ یا ههری گرینگ، ئهڤینا کو تو شایانی وێ یی، دێ هینی ته بکه کو چاوا باوهریا خوه ب دهماژۆیا ژیانا خوه بینی. کو چاوا باوهریا خوه ب ڤێ ڕاستیێ بینی کو ئهو ههرتم بریاره ته پهیدا بکه. ئهڤینا کو تو شایانی وێ یی، دێ هینی ته بکه کو باوهریئانین ب دلێ یهکی دن چقاسی وێرانه یه و، شکهستباریا پشتی ب سالان ئێش و ڕهنجان، چقاسی دکاره دژوار، تهڤلههڤ و بهدهو به. ئهڤینا کو تو شایانی وێ یی، دێ هینی ته بکه کو تو ت وهختی ژ بۆ یێن کو ته ههرتم ههول دایه گیانێ خوه بدی وان، زێدهباری نهبوویی. تو ههرتم تێرا خوه بهس بوویی. لێ بهلێ ته دل ددا مرۆڤێن شاش. تو ههرتم لاییق بوویی. ڤێجا ژ کهرهما خوه وێ یهکێ ژ بیر نهکه."
#وەرگەر
وهرگێر: بهرات قهویئهندام
Bi kurmancî
👈 کورمانجیزان
🔹© @Kurmancizan
ئهڤینا کو تو شایانی وێ یی، دێ ب ههمان دلنیاتیێ ته ببژێره کو تو یێ وێ دبژێری. ئهڤینا کو تو شایانی وێ یی، ژ بۆ تشتێ ته ههیه دجهنگه، دهما کو دژواری زێده دبن، ئهوێ ل سهر ڤێ یهکێ ڕژد به کو هوون ب ههڤ ڕا بهێزترن، کو شیانا وه یا تێکبرنا ئاستهنگیان ههیه، کو وه پۆتهنسیهلا وێ ههیه کو ژدهستچوونێن خوه ڤهگوههرینن بۆ دهرسان – بۆ تۆڤێن کو وێ بهێزتر دکن. ئهڤینا کو تو شایانی وێ یی، وێ ببه دهنگێ ته یێ هشی، ئهوێ دلێ ته یێ بێههدار بکه جههکی ئهوله د هوندرا خوه دا.
ئهڤینا کو تو شایانی وێ یی، وێ سهرفرازانه ژ ته ههز بکه و، ئهو دهلالی و ئهو نهرماهی دێ ئیلهام بده ته دا کو باوهریێ ب مرۆڤێ کو لێ ڤهدگوههری، بینی. ئهڤینا کو تو شایانی وێ یی، وێ ل هوندرێ ته باخنان ببینه، جهێ کو تو گۆرستانان لێ دبینی. ئهڤینا کو تو شایانی وێ یی، وێ ته بگره بن سیڤانا پشتهڤانیا خوه، ئهوێ ڕژدانه باوهری ب زهنێ ته بینه، ئهوێ ههستێن ته یێن ههری کوور ڕاکه جۆش و کهلهجانێ. ئهڤینا کو تو شایانی وێ یی، وێ ب ته سهربهرز و شاناز به – نه تهنێ گاڤا کو تو نموونهیهکی ههری ڕۆهنی یێ خوه یی، ههر وها گاڤا کو وها نینی. ئهڤینا کو تو شایانی وێ یی، وێ ته بههبینه، ههتا گاڤا کو تو نه لاییقی وێ بی.
ئهڤینا کو تو شایانی وێ یی، دێ ژ بهشنه ته بخوه کو ته ههرتم ڤهدشارتن ڕا بده چهپکان، ئهوێ قهدرا گرێکێن د گیانێ ته دا کو یێن دن ههرتم دخوهستن ڤهکن، بگره. ئهڤینا کو تو شایانی وێ یی، دێ بهشێن ههری هووروکوور ئێن بوونایهتیا ته سەھ بکه و، ته ل ور ههمێز بکه. ئهوێ نهههژه، ئهوێ نهڕهڤه. ئهڤینا کو تو شایانی وێ یی، دێ ببه یا ته یا ههری باش، گاڤا کو تو باشترینێ خوه نینی. ئهوێ د تاریتیێ دا خوه بنمینه ته.
لێ یا ههری گرینگ، ئهڤینا کو تو شایانی وێ یی، دێ هینی ته بکه کو چاوا باوهریا خوه ب دهماژۆیا ژیانا خوه بینی. کو چاوا باوهریا خوه ب ڤێ ڕاستیێ بینی کو ئهو ههرتم بریاره ته پهیدا بکه. ئهڤینا کو تو شایانی وێ یی، دێ هینی ته بکه کو باوهریئانین ب دلێ یهکی دن چقاسی وێرانه یه و، شکهستباریا پشتی ب سالان ئێش و ڕهنجان، چقاسی دکاره دژوار، تهڤلههڤ و بهدهو به. ئهڤینا کو تو شایانی وێ یی، دێ هینی ته بکه کو تو ت وهختی ژ بۆ یێن کو ته ههرتم ههول دایه گیانێ خوه بدی وان، زێدهباری نهبوویی. تو ههرتم تێرا خوه بهس بوویی. لێ بهلێ ته دل ددا مرۆڤێن شاش. تو ههرتم لاییق بوویی. ڤێجا ژ کهرهما خوه وێ یهکێ ژ بیر نهکه."
#وەرگەر
وهرگێر: بهرات قهویئهندام
Bi kurmancî
👈 کورمانجیزان
🔹© @Kurmancizan
Telegram
Kurmancîzan کُرمانجیزان
🔰 Evîna ku tu şayanî wê yî
Evîna ku tu şayanî wê yî, dê bi heman dilniyatiyê te bibijêre ku tu yê wê dibijêrî. Evîna ku tu şayanî wê yî, ji bo tiştê te heye dicenge, dema ku dijwarî zêde dibin, ew ê li ser vê yekê rijd be ku hûn bi hev ra bihêztir in, ku…
Evîna ku tu şayanî wê yî, dê bi heman dilniyatiyê te bibijêre ku tu yê wê dibijêrî. Evîna ku tu şayanî wê yî, ji bo tiştê te heye dicenge, dema ku dijwarî zêde dibin, ew ê li ser vê yekê rijd be ku hûn bi hev ra bihêztir in, ku…
🔰
زازاکی و هورامی، دو گونهی زبان کُردی در فهرست «زبانهای در معرض خطر انقراض» یونسکو
سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) به طور مرتب فهرست زبانهای در معرض خطر انقراض در سطح جهان را منتشر میکند تا توجه جوامع بینالمللی، دولتها و سازمانها و عموم مردم را به این موضوع و اهمیت حفظ زبان مادری جلب کند.
در این مطلب که بخشی از آن از سایت روزنامهی گاردین ترجمه شده است، فهرست زبانهای در معرض خطر همراه با میزان خطر انقراضی که متوجه آنهاست، آمده است. دادههای یونسکو طبق یک طبقهبندی ارائه میشوند تا از این طریق نشان دهد که یک زبان خاص تا چه اندازه «در تنگنا» و دارای مشکل است.
در این طبقهبندی، یونسکو از 5 اصطلاح برای توصیف وضعیت هر زبان خاص در این فهرست استفاده کرده است و در سمت راست جدول در مقابل زبان مربوطه نوشته است:
1 - آسیبپذیر (Vulnerable): بیشترِ کودکان به این زبان صحبت میکنند، اما ممکن است این امر صرفاً محدود به برخی حوزههای خاص زندگی باشد (به عنوان مثال فقط در خانه تکلم میشود)
2 - قطعاً در معرض خطر انقراض (Definitely endangered): دیگر همانند گذشته کودکان، این زبان را به عنوان «زبان مادری» و در خانه یاد نمیگیرند. یعنی این زبان از سوی والدین و از کودکی به کودکان آموزش داده نمیشود.
3 - بهشدت در معرض خطر انقراض (Severely endangered): این تنها پدربزرگها و مادربزرگها هستند که به این زبان صحبت میکنند؛ با اینکه پدر و مادرهای کنونی ممکن است این زبان را درک کنند، اما با کودکان خود و یا بین خود با این زبان صحبت نمیکنند.
4 - به صورت بحرانی در معرض خطر انقراض (Critically endangered): جوانترین افرادی که به این زبان صحبت میکنند، پدربزرگها و مادربزرگها و افراد مسنتراند که آنها هم به صورت جزئی و به ندرت صحبت میکنند.
5 - منقرضشده (Extinct): این زبان به طور کلی منقرض شده و از بین رفته است و دیگر هیچ فردی به این زبان صحبت نمیکند.
این جدول همچنین تعداد متکلمان هر یک از زبانها را، یعنی تعداد افرادی که در حال حاضر به این زبان صحبت میکنند، نشان میدهد. طبیعی است که این رقم گرچه ممکن است برای شمارههای دورقمی و یا سهرقمی مربوط به زبانهای دارای وضعیت بحرانی دقیق باشد، لیکن در مورد زبانهای ردههای بالاتر جدول، طبیعتاً تقریبی است و نمیتوان آمار دقیقی ارائه کرد.
در میان گونههای مختلف زبان کُردی و یا خانوادهی زبانهای کُردی، دو گونهی زازاکی و هورامی نیز در این فهرست دیده میشود. گونهی زازاکی که با عناوین «کِرمانجکی»، «کُرمانجکی» و «کِردی» نیز شناخته میشود و متکلمان آن در کردستان ترکیه در مناطقی مانند درسیم، الازیغ، بینگول، ملطیه، موش، ارضروم، سمسور (آدیامان) و غیره ساکن هستند و عموم نسلهای بزرگتر آنها علاوه بر زبان مادری خود، کُرمانجی را نیز میتوانند صحبت کنند. و هورامی که متکلمان آن در منطقهی کوهستانی اورامان که بخشی از آن در ایران و بخشی در اقلیم کردستان است، زندگی میکنند. جالب اینجاست که طبق نظر بسیاری از زبان شناسان کُرد، این دو گونهی زبان کوردی در موارد زیادی از لحاظ گرامر و دستورزبان نزدیک به هماند.
در فهرست یونسکو، زازاکی با دو میلیون متکلم در ردهی شانزدهم و عنوان «زبانِ آسیبپذیر» (Vulnerable) و هورامی که به عنوان گورانی نیز یاد نام برده میشود با 23000 متکلم در ردهای بسیار پایینتر و به عنوان زبانِ «قطعاً در معرض خطر انقراض» (Definitely endangered) درج شده است. البته به نظر میرسد تعداد متکلمان هورامی درج شده در این فهرست واقعی نیست، زیرا این زبان هماکنون از سوی رقم خیلی بیشتری از هورامیزبانان صحبت میشود.
همچنین طبق گزارشی که «ایرنا» در تاریخ 11 اسفند 1397 در مورد زبانها و گویشهای ایرانی در معرض خطر منتشر نموده است، نوشته شده است: «آمار دقیقی وجود ندارد، اما تالشی در گیلان، تاتی در قزوین، سنایا در تهران، نطنزی، نائینی و خوانساری و گزی در اصفهان، هورامی در كردستان، سیوندی و كُرُشی در فارس، لارستانی در هرمزگان، سوی در سیستانوبلوچستان، گویش بهدینان یا گبری در یزد، وَفسی در مركزی، مندایی در خوزستان، خلجی در مركزی و آشتیانی در مركزی از جمله زبانها و گویشهای ایرانیِ در معرض نابودی هستند.»
البته لازم به ذکر است که زبانهای یادشده در گزارش ایرنا، زبانهای موجود در داخل جغرافیای ایران هستند. اگر خانوادهی زبانهای ایرانی را از لحاظ زبانشناسی در نظر بگیریم، برخی از آنها در خارج از جغرافیای ایران و از جمله در قفقاز تکلم شده یا میشوند.
برای مشاهدهی فهرست زبانهای در معرض خطر منتشرشده از سوی یونسکو اینجا کلیک کنید.
*برات قویاندام
👈 کرمانجیزان
🔹© @Kurmancizan
زازاکی و هورامی، دو گونهی زبان کُردی در فهرست «زبانهای در معرض خطر انقراض» یونسکو
سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) به طور مرتب فهرست زبانهای در معرض خطر انقراض در سطح جهان را منتشر میکند تا توجه جوامع بینالمللی، دولتها و سازمانها و عموم مردم را به این موضوع و اهمیت حفظ زبان مادری جلب کند.
در این مطلب که بخشی از آن از سایت روزنامهی گاردین ترجمه شده است، فهرست زبانهای در معرض خطر همراه با میزان خطر انقراضی که متوجه آنهاست، آمده است. دادههای یونسکو طبق یک طبقهبندی ارائه میشوند تا از این طریق نشان دهد که یک زبان خاص تا چه اندازه «در تنگنا» و دارای مشکل است.
در این طبقهبندی، یونسکو از 5 اصطلاح برای توصیف وضعیت هر زبان خاص در این فهرست استفاده کرده است و در سمت راست جدول در مقابل زبان مربوطه نوشته است:
1 - آسیبپذیر (Vulnerable): بیشترِ کودکان به این زبان صحبت میکنند، اما ممکن است این امر صرفاً محدود به برخی حوزههای خاص زندگی باشد (به عنوان مثال فقط در خانه تکلم میشود)
2 - قطعاً در معرض خطر انقراض (Definitely endangered): دیگر همانند گذشته کودکان، این زبان را به عنوان «زبان مادری» و در خانه یاد نمیگیرند. یعنی این زبان از سوی والدین و از کودکی به کودکان آموزش داده نمیشود.
3 - بهشدت در معرض خطر انقراض (Severely endangered): این تنها پدربزرگها و مادربزرگها هستند که به این زبان صحبت میکنند؛ با اینکه پدر و مادرهای کنونی ممکن است این زبان را درک کنند، اما با کودکان خود و یا بین خود با این زبان صحبت نمیکنند.
4 - به صورت بحرانی در معرض خطر انقراض (Critically endangered): جوانترین افرادی که به این زبان صحبت میکنند، پدربزرگها و مادربزرگها و افراد مسنتراند که آنها هم به صورت جزئی و به ندرت صحبت میکنند.
5 - منقرضشده (Extinct): این زبان به طور کلی منقرض شده و از بین رفته است و دیگر هیچ فردی به این زبان صحبت نمیکند.
این جدول همچنین تعداد متکلمان هر یک از زبانها را، یعنی تعداد افرادی که در حال حاضر به این زبان صحبت میکنند، نشان میدهد. طبیعی است که این رقم گرچه ممکن است برای شمارههای دورقمی و یا سهرقمی مربوط به زبانهای دارای وضعیت بحرانی دقیق باشد، لیکن در مورد زبانهای ردههای بالاتر جدول، طبیعتاً تقریبی است و نمیتوان آمار دقیقی ارائه کرد.
در میان گونههای مختلف زبان کُردی و یا خانوادهی زبانهای کُردی، دو گونهی زازاکی و هورامی نیز در این فهرست دیده میشود. گونهی زازاکی که با عناوین «کِرمانجکی»، «کُرمانجکی» و «کِردی» نیز شناخته میشود و متکلمان آن در کردستان ترکیه در مناطقی مانند درسیم، الازیغ، بینگول، ملطیه، موش، ارضروم، سمسور (آدیامان) و غیره ساکن هستند و عموم نسلهای بزرگتر آنها علاوه بر زبان مادری خود، کُرمانجی را نیز میتوانند صحبت کنند. و هورامی که متکلمان آن در منطقهی کوهستانی اورامان که بخشی از آن در ایران و بخشی در اقلیم کردستان است، زندگی میکنند. جالب اینجاست که طبق نظر بسیاری از زبان شناسان کُرد، این دو گونهی زبان کوردی در موارد زیادی از لحاظ گرامر و دستورزبان نزدیک به هماند.
در فهرست یونسکو، زازاکی با دو میلیون متکلم در ردهی شانزدهم و عنوان «زبانِ آسیبپذیر» (Vulnerable) و هورامی که به عنوان گورانی نیز یاد نام برده میشود با 23000 متکلم در ردهای بسیار پایینتر و به عنوان زبانِ «قطعاً در معرض خطر انقراض» (Definitely endangered) درج شده است. البته به نظر میرسد تعداد متکلمان هورامی درج شده در این فهرست واقعی نیست، زیرا این زبان هماکنون از سوی رقم خیلی بیشتری از هورامیزبانان صحبت میشود.
همچنین طبق گزارشی که «ایرنا» در تاریخ 11 اسفند 1397 در مورد زبانها و گویشهای ایرانی در معرض خطر منتشر نموده است، نوشته شده است: «آمار دقیقی وجود ندارد، اما تالشی در گیلان، تاتی در قزوین، سنایا در تهران، نطنزی، نائینی و خوانساری و گزی در اصفهان، هورامی در كردستان، سیوندی و كُرُشی در فارس، لارستانی در هرمزگان، سوی در سیستانوبلوچستان، گویش بهدینان یا گبری در یزد، وَفسی در مركزی، مندایی در خوزستان، خلجی در مركزی و آشتیانی در مركزی از جمله زبانها و گویشهای ایرانیِ در معرض نابودی هستند.»
البته لازم به ذکر است که زبانهای یادشده در گزارش ایرنا، زبانهای موجود در داخل جغرافیای ایران هستند. اگر خانوادهی زبانهای ایرانی را از لحاظ زبانشناسی در نظر بگیریم، برخی از آنها در خارج از جغرافیای ایران و از جمله در قفقاز تکلم شده یا میشوند.
برای مشاهدهی فهرست زبانهای در معرض خطر منتشرشده از سوی یونسکو اینجا کلیک کنید.
*برات قویاندام
👈 کرمانجیزان
🔹© @Kurmancizan
the Guardian
Endangered languages: the full list
How many endangered languages are there in the World and what are the chances they will die out completely?
🔰 با مرگ هر زبان، جهان چه چیزی را از دست میدهد؟
بخش اول
کافی است یک لحظه به این موضوع فکر کنیم که با انقراض و ازبینرفتن یک زبان، یعنی وقتی که یک زبان، دیگر توسط هیچ کسی صحبت نشود و یا تنها توسط عدهای بسیار اندک صحبت شود، انبوهی از واژهها، اصطلاحات، داستانها، ترانهها و آوازها و بهطور کلی یک جریان تاریخی چندصد ساله و گاهی چندهزار سالهی زیست فکری، فرهنگی، ادبی و اجتماعی که همگی در ارتباط تنگاتنگ با آن زبان و لحن و الفاظ و واژههای آن است، محو میشود. و این داستانی است که سالانه، ماهانه و حتی روزانه در مورد برخی زبانهای جهان اتفاق میافتد.
همانگونه که در مطلب قبلیام نوشتم، طبق آمار سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو)، بسیاری از زبانهای جهان در معرض آسیب و انقراض هستند و با نگاهی به پیرامون خود، متوجه میشویم که برخی از این زبانها در مجاورت ما قرار دارند و چه بسا در طول زندگی مراوداتی نیز با متکلّمان این زبانها داشتهایم، داریم و یا خواهیم داشت.
طبق یک تخمین، حداقل 7000 زبان در دنیا وجود دارد که کمتر از 100 مورد از آنها به صورت رسمی و به عنوان زبانهای کلانشهری و سیستماتیک به کار گرفته میشوند و بیم آن است که تا پایان قرن بیست و یکم مابقی آنها از بین بروند. مهاجرت به مناطق مرکزی و امنتر و ادغام در جوامع بزرگتر، حوادث طبیعی و تغییر اقلیم، تاثیر زبانهای مجاور، سیاستهای حکومتها علیه برخی زبانها و غیره همگی ممکن است در مرگ یک زبان در طور تاریخ و یا هماکنون نقش داشته باشند. مرگ و انقراض زبانها در طول تاریخ امری کاملاً طبیعی بوده است، با این تفاوت که در طول تاریخ، با وجود مرگ برخی از زبانها، زبانهای جدیدی نیز پدیدار و جایگزین میشدهاند و همیشه نوعی تعادل زبانی (linguistic equilibrium) وجود داشته است اما طبق نظر زبانشناسان، در 500 سال اخیر این تعادل از بین رفته است و دیگر، زبانهای جدیدی پدیدار نمیشوند.
با نگاهی به همین منطقهی خاورمیانه در مییابیم که در طول تاریخ خیلی از زبانها در این منطقه ناپدید شدهاند. یک نمونهی بارز از زبانهای منقرضشده، زبان قبطی در مصر است که در قرن هفتم میلادی از بین رفت. همچنین زبانهای آکادی، سومری و یا لاتین و سانسکریت را میتوان نام برد.
اگر از دیدگاه همهگیر جهانی به این موضوع بنگریم، ممکن است با خودمان بگوییم مگر چه اتفاقی افتاده است یا خواهد افتاد. همان افراد و نسلهای امروزی و آیندهی متکلّمان* زبانهایی که منقرض شدهاند و یا خواهند شد، امروزه با زبان یا زبانهایی که دارای متکلّمان به مراتب بیشتری هستند صحبت میکنند و از لحاظ زبان و طبیعتاً افکار و رفتار با گروه بسیار بزرگتری همرنگ و شبیه شدهاند و به جای جاریشدن و غوطه در چشمههای کوچک و نهرهای بیخروش دورافتاده و محلی، در رودهای خروشان و بزرگتری شناور میشوند و با جریانهای مشترک بزرگتری همسو میشوند.
البته که این به خودی خود جای ایراد نیست و بدیهیست که ما بخش بزرگی از دستاوردهای علمی و ارتباطی امروزه را، چه در سطح فردی و چه اجتماعی مدیون آشنایی با سایر زبانها و فرهنگها و به طور کلی جریان جهانی علم و فرهنگ و ادبیات در قالب زبانهای شناختهشده و پرکاربرد هستیم.
اما در دیدگاهی دیگر، هر زبان نوع فرهنگ و جهانبینی خاص بخشی از انسانها را نشان میدهد که با واژهها، اصطلاحات و آواهای خاص آن زبان در ارتباط است. علوم زیادی در قالب واژههای هر یک از این زبانها نهفته است؛ بسته به شرایط طبیعی و جغرافیایی محل سکونت متکلمان هر زبان، میتوان شناخت انواع گیاهان و خواص آنها، منابع آبی، نگرشهای معنوی، هنرها و اساطیر را نام برد.
با محو هر زبان بخشی از تنوع و چندگونگی انسانها و در مفهومی دیگر، بخشی از علم و ادبیات و مفاهیم فکری و میراث فرهنگی جهان از بین میرود.
گرچه امروزه در مورد برخی زبانها، با وجود کمرنگشدن و انقراض نسبی یا کلی آنها، منابعی جهت یادگیری آن و آشنایی با آن زبان برای دیگران تهیه شدهاند، اما بیشتر زبانهای در معرض انقراض از این شانس برخوردار نبوده و یا نیستند.
*برات قویاندام
👈 کرمانجیزان
🔹© @Kurmancizan
بخش اول
کافی است یک لحظه به این موضوع فکر کنیم که با انقراض و ازبینرفتن یک زبان، یعنی وقتی که یک زبان، دیگر توسط هیچ کسی صحبت نشود و یا تنها توسط عدهای بسیار اندک صحبت شود، انبوهی از واژهها، اصطلاحات، داستانها، ترانهها و آوازها و بهطور کلی یک جریان تاریخی چندصد ساله و گاهی چندهزار سالهی زیست فکری، فرهنگی، ادبی و اجتماعی که همگی در ارتباط تنگاتنگ با آن زبان و لحن و الفاظ و واژههای آن است، محو میشود. و این داستانی است که سالانه، ماهانه و حتی روزانه در مورد برخی زبانهای جهان اتفاق میافتد.
همانگونه که در مطلب قبلیام نوشتم، طبق آمار سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو)، بسیاری از زبانهای جهان در معرض آسیب و انقراض هستند و با نگاهی به پیرامون خود، متوجه میشویم که برخی از این زبانها در مجاورت ما قرار دارند و چه بسا در طول زندگی مراوداتی نیز با متکلّمان این زبانها داشتهایم، داریم و یا خواهیم داشت.
طبق یک تخمین، حداقل 7000 زبان در دنیا وجود دارد که کمتر از 100 مورد از آنها به صورت رسمی و به عنوان زبانهای کلانشهری و سیستماتیک به کار گرفته میشوند و بیم آن است که تا پایان قرن بیست و یکم مابقی آنها از بین بروند. مهاجرت به مناطق مرکزی و امنتر و ادغام در جوامع بزرگتر، حوادث طبیعی و تغییر اقلیم، تاثیر زبانهای مجاور، سیاستهای حکومتها علیه برخی زبانها و غیره همگی ممکن است در مرگ یک زبان در طور تاریخ و یا هماکنون نقش داشته باشند. مرگ و انقراض زبانها در طول تاریخ امری کاملاً طبیعی بوده است، با این تفاوت که در طول تاریخ، با وجود مرگ برخی از زبانها، زبانهای جدیدی نیز پدیدار و جایگزین میشدهاند و همیشه نوعی تعادل زبانی (linguistic equilibrium) وجود داشته است اما طبق نظر زبانشناسان، در 500 سال اخیر این تعادل از بین رفته است و دیگر، زبانهای جدیدی پدیدار نمیشوند.
با نگاهی به همین منطقهی خاورمیانه در مییابیم که در طول تاریخ خیلی از زبانها در این منطقه ناپدید شدهاند. یک نمونهی بارز از زبانهای منقرضشده، زبان قبطی در مصر است که در قرن هفتم میلادی از بین رفت. همچنین زبانهای آکادی، سومری و یا لاتین و سانسکریت را میتوان نام برد.
اگر از دیدگاه همهگیر جهانی به این موضوع بنگریم، ممکن است با خودمان بگوییم مگر چه اتفاقی افتاده است یا خواهد افتاد. همان افراد و نسلهای امروزی و آیندهی متکلّمان* زبانهایی که منقرض شدهاند و یا خواهند شد، امروزه با زبان یا زبانهایی که دارای متکلّمان به مراتب بیشتری هستند صحبت میکنند و از لحاظ زبان و طبیعتاً افکار و رفتار با گروه بسیار بزرگتری همرنگ و شبیه شدهاند و به جای جاریشدن و غوطه در چشمههای کوچک و نهرهای بیخروش دورافتاده و محلی، در رودهای خروشان و بزرگتری شناور میشوند و با جریانهای مشترک بزرگتری همسو میشوند.
البته که این به خودی خود جای ایراد نیست و بدیهیست که ما بخش بزرگی از دستاوردهای علمی و ارتباطی امروزه را، چه در سطح فردی و چه اجتماعی مدیون آشنایی با سایر زبانها و فرهنگها و به طور کلی جریان جهانی علم و فرهنگ و ادبیات در قالب زبانهای شناختهشده و پرکاربرد هستیم.
اما در دیدگاهی دیگر، هر زبان نوع فرهنگ و جهانبینی خاص بخشی از انسانها را نشان میدهد که با واژهها، اصطلاحات و آواهای خاص آن زبان در ارتباط است. علوم زیادی در قالب واژههای هر یک از این زبانها نهفته است؛ بسته به شرایط طبیعی و جغرافیایی محل سکونت متکلمان هر زبان، میتوان شناخت انواع گیاهان و خواص آنها، منابع آبی، نگرشهای معنوی، هنرها و اساطیر را نام برد.
با محو هر زبان بخشی از تنوع و چندگونگی انسانها و در مفهومی دیگر، بخشی از علم و ادبیات و مفاهیم فکری و میراث فرهنگی جهان از بین میرود.
گرچه امروزه در مورد برخی زبانها، با وجود کمرنگشدن و انقراض نسبی یا کلی آنها، منابعی جهت یادگیری آن و آشنایی با آن زبان برای دیگران تهیه شدهاند، اما بیشتر زبانهای در معرض انقراض از این شانس برخوردار نبوده و یا نیستند.
*برات قویاندام
👈 کرمانجیزان
🔹© @Kurmancizan
Telegram
کُرمانجیزان
🔰
زازاکی و هورامی، دو گونهی زبان کُردی در فهرست «زبانهای در معرض خطر انقراض» یونسکو
سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) به طور مرتب فهرست زبانهای در معرض خطر انقراض در سطح جهان را منتشر میکند تا توجه جوامع بینالمللی، دولتها و سازمانها و…
زازاکی و هورامی، دو گونهی زبان کُردی در فهرست «زبانهای در معرض خطر انقراض» یونسکو
سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) به طور مرتب فهرست زبانهای در معرض خطر انقراض در سطح جهان را منتشر میکند تا توجه جوامع بینالمللی، دولتها و سازمانها و…
🔰 با مرگ هر زبان، جهان چه چیزی را از دست میدهد؟
بخش دوم
بسیاری از زبانهایی که از بین رفتهاند و یا در حال ازبینرفتن هستند، هیچگاه این فرصت را پیدا نکردهاند که به ملل دیگر جهان و حتی به ملل و مناطق مجاور خود عرضه شوند. هیچگاه مفاهیم، واژهها اصطلاحات آنها به سایر زبانها ترجمه نشداند و برعکس. هیچگاه ادبیات آنها به سایر زبانهای دنیا ترجمه نشده است و جهانیان از درونیات و خلقیات جامعهی شکل گرفته پیرامون آنها آگاه نشدهاند و متقابلاً، متکلّمان آن زبانها، طعم مفاهیم موجود در سایر زبانها را با واژههای زبان مادری خود نچشیدهاند. هیچگاه نرمی و خشکی اصوات این زبانها، نوع جهانبینی متکلّمان این زبانها که در قالب افکار برخاسته از واژههای آن نهفته است، نوع نگاه متکلّمان این زبانها به انسان، به طبیعت و انسان و به جهان پیرامونی درک و ثبت نشده است و در معرض قضاوت دیگر جهانیان قرار نگرفته است؛ آنچنان که در عصر کنونی تمام زوایای زبانهای رسمی و پرمتکلّم، لطافت و خشنبودن الفاظ و نوع تاثیر آنها بر مخاطبان بررسی شدهاند و در قالب مطالعات و مقالات مختلف منتشر شده و در دسترس عموم قرار گرفته اند.
قطعاً همهی ما نظریات و تئوریهای مختلف در مورد تاثیر زبانهای مختلف در حیطههای گوناگون زندگی را شنیدهایم. تا آنجا که برخی تئوری میدهند که صحبت کردن به زبانی خاص احتمال انتقال کرونا را کاهش میدهد. (اشاره به صحبتهای پروفسور «مهمت جیهان» رئیس «انجمن بیماریهای عفونی ترکیه» که با اشاره به نقش زبان تکلم افراد و نحوهی سخنگفتن و ادای کلمات در زبانهای مختلف در پخش ویروس کرونا عنوان کرد: «تکلم به زبان ترکی انتقال کرونا را کاهش میدهد.» وی همچنین گفت، «در زبان انگلیسی یا روسی حروفی وجود دارد که ادای آنها باعث پخش بیشتر قطرات تنفسی در محیط میشود. تلفظ واژه "th" یا همان "ث" در انگلیسی بیشترین قطرات تنفسی را در محیط پخش میکند و این مسئله باعث میشود کرونا بیشتر در محیط پخش شود. این تلفظ در زبان روسی هم زیاد مورد استفاده قرار میگیرد»!)
واقعیت این است که، بسیاری از اصطلاحات و واژههای رایج امروزی در زبانهای رسمی و کاربردی، صرفاً از راه ترجمه از سایر زبانها وارد شدهاند و این امر مرتباً در میان زبانهای گوناگون پرکاربرد صورت میگیرد. به طوری که با گذشت زمان، مفاهیم و اصطلاحات مشترک جهانی از راه ترجمه و زبانگردانی در زبانهای مختلف لیکن با واژههای خاص هر زبان به اشتراک گذاشته میشوند و از سوی متکلّمان آن زبان مورد استفاده قرار میگیرند. به طوری که اگر زمان را ٥٠ تا ١٠٠ سال به عقب برگردانیم، بسیاری از زبانهای حتی رسمی اَلکَن شده و متکلمان آنها از بیان کامل مفاهیم زندگی امروزی عاجز خواهند بود. رابطهی دوطرفهای که در مورد بسیاری از زبانهای در معرض آسیب و انقراض صورت نگرفته است و نمیگیرد.
کسی چه میداند؛ شاید در آن زبانی که امروز آخرین متکلّم آن در منطقهای از آفریقا از دنیا رفت، واژه یا اصطلاحی برای بیان یک مفهوم فکری خاص به بهترین شکل وجود داشت که در هیچ یک از زبانهای کنونی دنیا وجود ندارد. شاید در جهانبینی شکلگرفته در قالب مفاهیم یک زبانِ در معرض نابودی در خاورمیانه یا آمریکای لاتین، دیدگاهی خاص نسبت به انسانها و روابط آنها وجود دارد که معرفی آن به دنیا و بسط و گسترش آن میتواند حلقهای مفقوده در تئوریهای انسانشناسی و روابط انسانها با یکدیگر در سطوح مختلف باشد. یا در آن زبانی که در گرینلند تکلم میشود، واژههایی برای توصیف انواع بادها و نوع وزش آنها وجود دارد که در هیچ زبان دیگری وجود ندارد و بسیاری از آنها تنها تکواژهی باد را استفاده میکنند. یا در میان واژهها و مفاهیم یک زبان در معرض آسیب در قفقاز یا زاگرس، واژهای موجود باشد که بهتر از واژههای هر زبان دیگری در جهان، یک پدیدهی آبوهوایی، زیستمحیطی، پزشکی، روانشناسی، اجتماعی یا فیزیکی خاص را توصیف کند.
*برات قویاندام
👈 کرمانجیزان
🔹© @Kurmancizan
بخش دوم
بسیاری از زبانهایی که از بین رفتهاند و یا در حال ازبینرفتن هستند، هیچگاه این فرصت را پیدا نکردهاند که به ملل دیگر جهان و حتی به ملل و مناطق مجاور خود عرضه شوند. هیچگاه مفاهیم، واژهها اصطلاحات آنها به سایر زبانها ترجمه نشداند و برعکس. هیچگاه ادبیات آنها به سایر زبانهای دنیا ترجمه نشده است و جهانیان از درونیات و خلقیات جامعهی شکل گرفته پیرامون آنها آگاه نشدهاند و متقابلاً، متکلّمان آن زبانها، طعم مفاهیم موجود در سایر زبانها را با واژههای زبان مادری خود نچشیدهاند. هیچگاه نرمی و خشکی اصوات این زبانها، نوع جهانبینی متکلّمان این زبانها که در قالب افکار برخاسته از واژههای آن نهفته است، نوع نگاه متکلّمان این زبانها به انسان، به طبیعت و انسان و به جهان پیرامونی درک و ثبت نشده است و در معرض قضاوت دیگر جهانیان قرار نگرفته است؛ آنچنان که در عصر کنونی تمام زوایای زبانهای رسمی و پرمتکلّم، لطافت و خشنبودن الفاظ و نوع تاثیر آنها بر مخاطبان بررسی شدهاند و در قالب مطالعات و مقالات مختلف منتشر شده و در دسترس عموم قرار گرفته اند.
قطعاً همهی ما نظریات و تئوریهای مختلف در مورد تاثیر زبانهای مختلف در حیطههای گوناگون زندگی را شنیدهایم. تا آنجا که برخی تئوری میدهند که صحبت کردن به زبانی خاص احتمال انتقال کرونا را کاهش میدهد. (اشاره به صحبتهای پروفسور «مهمت جیهان» رئیس «انجمن بیماریهای عفونی ترکیه» که با اشاره به نقش زبان تکلم افراد و نحوهی سخنگفتن و ادای کلمات در زبانهای مختلف در پخش ویروس کرونا عنوان کرد: «تکلم به زبان ترکی انتقال کرونا را کاهش میدهد.» وی همچنین گفت، «در زبان انگلیسی یا روسی حروفی وجود دارد که ادای آنها باعث پخش بیشتر قطرات تنفسی در محیط میشود. تلفظ واژه "th" یا همان "ث" در انگلیسی بیشترین قطرات تنفسی را در محیط پخش میکند و این مسئله باعث میشود کرونا بیشتر در محیط پخش شود. این تلفظ در زبان روسی هم زیاد مورد استفاده قرار میگیرد»!)
واقعیت این است که، بسیاری از اصطلاحات و واژههای رایج امروزی در زبانهای رسمی و کاربردی، صرفاً از راه ترجمه از سایر زبانها وارد شدهاند و این امر مرتباً در میان زبانهای گوناگون پرکاربرد صورت میگیرد. به طوری که با گذشت زمان، مفاهیم و اصطلاحات مشترک جهانی از راه ترجمه و زبانگردانی در زبانهای مختلف لیکن با واژههای خاص هر زبان به اشتراک گذاشته میشوند و از سوی متکلّمان آن زبان مورد استفاده قرار میگیرند. به طوری که اگر زمان را ٥٠ تا ١٠٠ سال به عقب برگردانیم، بسیاری از زبانهای حتی رسمی اَلکَن شده و متکلمان آنها از بیان کامل مفاهیم زندگی امروزی عاجز خواهند بود. رابطهی دوطرفهای که در مورد بسیاری از زبانهای در معرض آسیب و انقراض صورت نگرفته است و نمیگیرد.
کسی چه میداند؛ شاید در آن زبانی که امروز آخرین متکلّم آن در منطقهای از آفریقا از دنیا رفت، واژه یا اصطلاحی برای بیان یک مفهوم فکری خاص به بهترین شکل وجود داشت که در هیچ یک از زبانهای کنونی دنیا وجود ندارد. شاید در جهانبینی شکلگرفته در قالب مفاهیم یک زبانِ در معرض نابودی در خاورمیانه یا آمریکای لاتین، دیدگاهی خاص نسبت به انسانها و روابط آنها وجود دارد که معرفی آن به دنیا و بسط و گسترش آن میتواند حلقهای مفقوده در تئوریهای انسانشناسی و روابط انسانها با یکدیگر در سطوح مختلف باشد. یا در آن زبانی که در گرینلند تکلم میشود، واژههایی برای توصیف انواع بادها و نوع وزش آنها وجود دارد که در هیچ زبان دیگری وجود ندارد و بسیاری از آنها تنها تکواژهی باد را استفاده میکنند. یا در میان واژهها و مفاهیم یک زبان در معرض آسیب در قفقاز یا زاگرس، واژهای موجود باشد که بهتر از واژههای هر زبان دیگری در جهان، یک پدیدهی آبوهوایی، زیستمحیطی، پزشکی، روانشناسی، اجتماعی یا فیزیکی خاص را توصیف کند.
*برات قویاندام
👈 کرمانجیزان
🔹© @Kurmancizan