Telegram Web
🌎 اسرائیل با زمان می‌جنگد

محمدمهدی مجاهدی
@mmojahedi
🌿 دور حوادثِ تلخْ تند شده و امواج پرفشار اخبار همه‌ی ذهن و ضمیر مردم را به‌سوی نومیدی از هرگونه امکان رهایی جهت داده، و با اجبار پرفشار امواجِ اخبار، همه سوگیرانه فکر می‌کنند که کار دیگر از کار گذشته و یک‌سره شده.

🌿 در چنین وضعی، گاهی خوب است سرمان را از درون این موج‌های تند و از زیر آوار اخبار بیرون بیاوریم و از افق نزدیک و بسته‌ی این‌جا و اکنون فراز بگیریم و تصویر بزرگ‌تر را در آیینه‌ی افق‌های گسترده‌تر تماشا کنیم.

🌿 این گستردن گستره‌ی دید، این کلان‌نگری، می‌تواند گاهی کمک ‌کند که جوگیر نشویم، یعنی ذهن و روان‌مان زیر آوار اجبارآلود اخبار دفن و خفه نشود تا بتوانیم درک‌و‌دریافت‌مان را از حوادث باز تنظیم و متوازن کنیم و خود را در موقعیت جدید بازیابی و بازسازی کنیم.

🌿 تصویری که در روزهای اخیر نسیم نیکلاس طالب از افق گسترده‌تر تحولات ترسیم می‌کند، به جای آرزواندیشی یا بیان آرزو در قالب اندیشه، چنین کارویژه‌ای دارد. او می‌نویسد:
«به یاد داشته باشیم که کشتار، هر قدر هم هوشمندانه و زیرکانه باشد، در بهترین حالت، بر بقا نمی‌افزاید [و چه‌بسا بخت فنا را بالا می‌برد]. اسرائیل با نصرالله و جانشینان او نمی‌جنگد؛ با زمان می‌جنگد [یعنی دیر یا زود محکوم به فنا ست].»

«تکرار می‌کنم: اگر بقای تو ایجاب می‌کند پیوسته شمار بیش‌تر و بیش‌تری از مردم را بکشی، و پای ابرقدرتی (موقت) را به میان بکشی که رژیم‌های شکننده‌ی اطرافت را به توهم صلح، سر پا نگاه دارد، معنای صاف و سرراستش این است که پایدار و تاب‌آور نیستی.»

🌿 نکته‌‌ی نسیم طالب این نیست که «خون بر شمشیر پیروز است» یا «خوش باش که ظالم نبرد راه به منزل.» بلکه، در چارچوب نظریه‌های تکاملی بقا (به‌ویژه بقای ارگانیسم‌های پیچیده‌ی اجتماعی و سیاسی)، او دارد نکته‌ی بنیادین دیگری را درباره‌ی منطق ناممکن امنیت و بقای رژیم اسرائیل بیان می‌کند.

🌿 نکته‌ی نیکلاس طالب این است که علی‌الاصول، امنیت و قرار و ثباتِ پایدار در الگوریتم «پروژه‌ی دولت‌سازی اسرائیل» تعبیه نشده است.

🌿 اسرائیل، به‌مثابه‌ی یک پروژه ملت-دولت‌سازی، چون تداوم و بقایش در گرو کشتار همیشگی و فزاینده‌ی دیگران است، و برای این کشتار و سر پا ماندن، همیشه به قیم و بزرگتر نیازمند است، محال است که با زیست‌محیطش سازگار ‌شود و به همین علت، سرنوشتی جز بی‌ثباتی و بی‌قراری و ناپایداری مدام و، در نهایت، فنا و واپاشی ندارد.

🌿 پیچیدگی و پیش‌رفتگی عملیاتی و اطلاعاتی و جنگ‌افزاری اسرائیل ناگزیر و همیشه نیازمند آمریکا به‌مثابه‌ی قیّمی (موقت) و در خدمت کشتار همیشگی و فزاینده‌ی دیگران در زیست‌محیط این رژیم است. به همین علت، این پیچیدگی‌ها و پیش‌رفتگی‌ها، در ستیز ناگزیر و گریزناپذیر اسرائیل‌ با زمان، چیزی بر پایداری و تاب‌آوری این رژیم نمی‌افزاید.
اسرائیل پروژه‌ای خودویران‌گر است.
@EsfandiarKhodaee
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
با غصب و تداوم قساوت، زندگی عادی به خاورمیانه بازنمی‌گردد.

برخی حاکمان عرب تصور می‌کنند که آن‌چه «اسلام افراطی» می‌خوانند و مقاومت مسلحانه دربرابر تجاوز اسرائیل با میل و اراده‌ و تحکم حاکمان عرب از تکاپو باز می‌ایستد.

چنین گمانی نشانه‌ی ساده‌دلی و کوته‌بینی و/یا خودخدای‌پنداری است. مگر این جنبش‌ها و مقاومت‌ها از آغاز با اراده و فرمان دیگران راه ‌افتاده‌ بوده که حالا با اراده و فرمان دیگران فرو بنشیند؟

به‌ویژه پس از رخ‌داد ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، زمینه‌ها و انگیزه‌های برآمدن آن‌چه «تروریسم اسلامی» و «افراطی‌گری اسلامی» خوانده می‌شود، موضوع مطالعات معتبری در دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی آمریکا و اروپا بوده است. در این مطالعات روشن شده است که ترکیبی از غصب و قساوت و تحقیر و تحمیل و تبعیض و نیاز به قهرمانْ و التیام هویت مجروحِ رانده‌شدگان و زندانیان و آوارگانِ مادام‌العمر مهم‌ترین نیروی برانگیزاننده‌ی گروه‌های ستیزه‌جوی عرب و/یا مسلمان پس از تأسیس رژیم اسرائیلْ تا امروز بوده است.

چه بدانند و چه ندانند، چه خوش بدارند و چه ناخوش بشمارند، همین چندثانیه ویدیو از صحنه‌ی مقاومتِ دست‌خالی یحیی سنوار که نشان می‌داد او دیروز دست‌تنها و مجروح، در حالی که یک دستش را از کف داده بود، با دست دیگرش‌ و با ته‌مانده‌‌ی توانش در آخرین لحظات زندگی‌، تکه چوبی را به سوی پهپاد دشمن پرتاب می‌کند، باز هزاران جوان عاصی عرب را در سراسر منطقه به مبارزه‌ی مسلحانه تا پای جان با اسرائیل و حامیان منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای‌اش برخواهد انگیخت.

بازگشت زندگی عادی به کشورهای عربی منطقه در کنار تداوم غصب و قتل و تحقیر و جنایت و قساوت سودای محال است.

محمدمهدی مجاهدی
۲۷ مهرماه ۱۴۰۳

@mmojahedi
⭕️ سلسله نشست‌های «وفاق ملی» در مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری

نشست نخست:
بررسی ابعاد مفهومی ایده وفاق

باحضور:
🔹 دکتر کیومرث اشتریان، عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه

🔹 دکتر نعمت‌الله فاضلی، انسان‌شناس و استاد بازنشسته پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

🔹 دکتر محمد مهدی مجاهدی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

🕓 زمان: یک‌شنبه ۲۹ مهر ۱۴۰۳ | ساعت ۱۵ الی ۱۷ 

📍 مکان: تهران، خیابان پاستور شرقی، کوچه شهید شکل‌آبادی، شماره ۵۲، معاونت راهبردی ریاست جمهوری

📨 درصورت تمایل به شرکت در این نشست ازطریق آدرس اینترنتی [email protected] مکاتبه کنید.

🆔 www.tgoop.com/css_govir
🆔 instagram.com/css.ir
Forwarded from عکس نگار
ستم‌ستیزی شیعی؛
خیره در مغاک صهیونیسم


صهیونیسم آنتی‌تز فاشیسم و نازیسم نیست، نه در دیرینه‌شناسی تاریخی، نه در تبارشناسی نظری.

صهیونیسم که از آغاز جنبشی سکولار و غیرمذهبی بود، روایتی خاص و مهجور از سرگشتی قوم یهود را به خدمت گرفت و از آن سلاحی مرگ‌بار برای سلاخی قربانیان در پیش‌گاه خداوندگار قدرت‌پرستی ساخت، سلاحی که پیش‌تر در کف سرسپردگان فاشیسم و نازیسم پرورده شده بود.

صهیونیسم و نازیسم دو سایه از یک پدیدار اند یا دو شاخه روییده بر یک ریشه، ریشه‌ای مرکب از ضدیت با خرد نقاد و روشن‌گر، اراده‌گرایی، نوستیزی، خودمستثناپنداری، برتری‌جویی قومی و نژادی، آخرالزمان‌گرایی، نظامی‌گری، دیگری‌سازی، دیگری‌ستیزی، دیگری‌سوزی، خود‌حق‌پنداری، ذوب فردیت‌ها در کلیتی تجسدیافته در قالب ابرمرد.

صهیونیسم قرن‌بیستمی بخشی از رنج‌دیدگان و دردکشیدگان هولوکاست و هم‌دلان ایشان را فریفت تا به انگیزه‌ی ستیز با اهریمن به مغاک انسان‌سوزی نازیسم خیره شوند.

خستگان خیره در مغاک آدمی‌سوزیْ روان روشن و ستم‌ستیز خود را به مغاک درباختند و روان تیره و تباه هیولای خیره‌ی مغاک را برگرفتند و دیوخو و خیره‌سر برآمدند و کوره‌های آدم‌سوزی را از خاکستر آرمان‌های سوخته برآوردند. این‌چنین، روانِ پریشان و دیوانه‌ی نازیسم در پیکر صهیونیسم قرن‌بیستمی باززاده شد و آستانه‌ی سده‌ی بیست‌ویکم را مانند آغاز و میانه‌ی سده‌ی بیستم، باز به خون و آتش کشید.

اومبرتو اکو ویژگی‌های سنخ‌نمای فاشیسم را که هم‌زاد و هم‌خون و هم‌خوی نازیسم است، تیزبینانه چنین برشمرده است: کیشِ پرستش بت‌واره‌‌ی سنتِ مسخ‌شده‌، دشمنی با روشن‌گری و نوگرایی، اصالت عمل و ستایش قدرت و توجیه هر وسیله‌ای برای کسب و حفظ و بسط و‌ اعمال قدرت، خیانت دانستن هرگونه نقد و مخالفت، تفاوت‌هراسی، برانگیختن عواطف و احساسات منفیِ طبقه متوسطِ سرخورده و عاصی، وسواسِ توطئه‌اندیشی، دشمن را هم‌زمان قوی و ضعیف شمردن، خیانت‌شماریِ صلح‌طلبی، تحقیر ضعف و ضعفا، آموزش قهرمان‌پروری برای همه، مردسالاری و پرستش جنگ‌افزار، پوپولیسم گزینشی، سطحی‌سازی زبان و ساده‌سازی پیچیدگی‌های واقعیتِ جامعه و سیاست و جنگ در قالب داستان‌سرایی‌ها و روایت‌پردازی‌های عامه‌پسندانه و عوام‌فریبانه.

صهیونیسم در همه‌ی این اوصاف با فاشیسم و نازیسم شریک است و اکنون در شماری از این اوصاف، از شرکای خود با فاصله‌ی بسیار پیش افتاده است.

و نیچه هم‌نوا با دیگر پیامبران ناکام پاد-روشن‌گری هنوز مویه می‌کند:

«آنان که به ستیز با هیولا برمی‌خیزند، به‌هوش باشند مبادا خود هیولا شوند؛ در مغاک که خیره بنگری، مغاک نیز در تو خیره می‌نگرد.»


از سیره و سنت نبوی و علوی و حسنی و حسینی و رضوی که نیاموخته‌اند‌، بلکه برخی از اراده‌گرایان و قدرت‌باوران ما که به مغاکِ تیرگی و تباهی چشم دوخته‌اند، و به ستیز با اژدهای صهیونیسم، گرمی بازار و هویت یافته‌اند، زنهار ناشنیده‌ی نیچه را که نوای اراده‌گرایانه‌اش به گوش ایشان خوش و آشنا ست، به گوش گیرند تا اراده‌گرایانه و‌ بی‌باکانه و دیوپسندانه از کشته شدن نیمی از مردم جهان در پای آرمان آخرالزمانی خود دم نزنند و آن را روا نشمارند و درهای جهنم فاشیسم و نازیسم و صهیونیسم را رو به سوی دامنه‌های تشیع ستم‌ستیز گشوده نخواهند و نهادن این داغ تیره‌ی ننگ را بر گونه‌ی سنت شیعه نپسندند.

محمدمهدی مجاهدی
۲۹ مهرماه ۱۴۰۳

@mmojahedi
⭕️ برگزاری نخستین نشست از سلسله‌ نشست‌های «وفاق ملی» در مرکز بررسی‌های استراتژیک

🔸نخستین نشست از سلسله ‌نشست‌های «وفاق ملی» با حضور اساتید و اعضای هیئت‌ علمی دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌های برجسته کشور در حوزه‌های علوم سیاسی و مطالعات فرهنگی عصر امروز در مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌ جمهوری برگزار شد.

به گزارش اداره کل رسانه معاونت راهبردی ریاست‌ جمهوری، در نخستین نشست از سلسله ‌نشست‌های «وفاق ملی» با موضوع «بررسی ابعاد مفهومی ایده وفاق»، شرکت‌کنندگان به کنکاش مفهومی وفاق ملی پرداختند.

🔸بر اساس دیدگاه‌های مطرح شده در این جلسه از سوی دکتر محمدمهدی مجاهدی، عضو هیئت‌ علمی پژوهشگاه علوم ‌انسانی و مطالعات فرهنگی، متأسفانه هنوز شاهد پرورش دیدگاه‌های سنجیده و پخته شده‌ای در موضوع وفاق در فضای آکادمیک و ادبیات سیاسی کشور نبوده‌ایم و تلاشی برای برگرداندن ادبیات جهانی علوم سیاسی تجربی در موضوع وفاق به فارسی انجام نشده است. یک علت این مسئله آن است که نگاه غالب مترجمان اندیشه و دانش علوم سیاسی در ایران بیشتر چپِ تنش‌پایه و مبتنی بر تضاد بوده تا وفاق و مصالحه؛ اما در عین‌ حال باید توجه داشت که موضوع وفاق در حوزه علوم سیاسی تجربی از پشتوانه نظری خوبی برخوردار است که قابلیت ترجمه و آموزندگی دارد.

وی با بیان اینکه باید در نظر داشت وفاق نه یک نظریه و الگو دربارهٔ فرم سیاسی، بلکه یک «برنامه سیاسی-اجتماعی» درون ساختار سیاسی است که می‌تواند به مدیریت بی‌ثباتی سیاسی کمک کند و در جهت حل مسائل مشترک تضادهای هم‌فرسا را به تضادها و روابط هم‌افزا برساند و همین مسئله هدف اصلی سیاست وفاق است، ادامه داد: در سایه این برنامه سیاسی-اجتماعی مفاهیم مختلفی از جمله شکل‌گیری ائتلاف‌های بزرگ، تعبیه مکانیزم وتوی متقابل و نمایندگی تناسبی نیز شکل می‌گیرد.

محمدمهدی مجاهدی نزدیک‌ترین مفهوم و معادل فنی انگلیسی برای وفاق را Consociationalism نامید که سنت نظری غنی و قابل اعتنایی را در ادبیات علوم سیاسی تجربی بعد از کتاب آرنت لیپهارت، اندیشمند علوم سیاسی هلندی، تحت عنوان «دموکراسی در جوامع متکثر» (۱۹۷۷) شکل داده و به تدریج پرورده و آزمون تجربی شده است و برای پژوهشگران ایرانی هم آموزنده است.

🔸دکتر نعمت‌الله فاضلی، انسان‌شناس و استاد بازنشسته پژوهشگاه علوم‌ انسانی و مطالعات فرهنگی، نیز در این نشست با اشاره به اینکه مفهوم وفاق در ایران دارای اقتضائات مختلف در حوزه‌های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است، افزود: برای رسیدن به هرگونه وفاق در حوزه‌های مختلف، باید به لوازم متناظرش در عرصه‌های دیگر هم توجه کرد.

🔸دکتر کیومرث اشتریان، عضو هیئت‌علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران، هم با تأکید بر تکثر بالا در جامعه ایرانی بر پایه قومیت، مذهب، زبان، آرا و افکار گفت: ایران کشوری بسیار متکثر است و این تکثر ایجاب می‌کند که گروه‌ها و احزاب سیاسی یک طرح ثانویه در پاسخ به این پرسش داشته باشند که چگونه می‌خواهند دیگران متکثر و متفاوت از خود را به رسمیت بشناسند و بپذیرند و با آن‌ها در جامعه و سیاست همزیستی کنند.

🆔 www.tgoop.com/css_govir
🆔 instagram.com/css.ir
Forwarded from قنات (دکتر مجید مرادی) (Majid Moradi)
حمله خجولانه اسرائیل به ایران

مجید مرادی

🔺نتانیاهو احتمالا برای فرار از فشار افکار عمومی داخلی نخستین ساعات روز شنبه را برای حمله به ایران انتخاب کرد. مردم صهیونیست‌ در روز شنبه از رسانه‌ها استفاده نمی‌کنند و طبعا اخبار زنده را پیگیری نمی‌کنند تا سوال کنند که این هجوم چه اهدافی را زده است و چقدر خسارت به بار آورده است و داوری کند که آن تهدید وزیر دفاعش که گفته بود دنیا خواهد فهمید که چه خواهند کرد محقق شده است یا نه.

🔺 مصاحبه دانیل هاگاری سخنگوی ارتش رژیم هار صهیونیست پس از پایان این هجوم میزان هراس و وحشت از پاسخ ایران را آشکار کرد. او اعلام کرد اهداف دقیقی را در ایران زده‌اند و به ایران هشدار داد در صورت ارتکاب خطا هزینه گزافی خواهد داد. او نگفت که آیا تهدید وزیر دفاع این رژیم عملی شده است یا نه و یا تکلیف تهدید نتانیاهو که پس از حمله دوم ایران توییت زده بود خودتان خواستید! به کجا رسید؟!

🔺هنوز آثاری از حمله اسراییل به ایران که مشابه آثار موشک‌های ایران در سرزمین های اشغالی باشد، منتشر نشده و گویا این هجوم، هجومی کارتونی بوده است و در صورت پاسخ ندادن ایران به این هجوم، هم‌چنان ایران برنده است. جرم انگاری انتشار کلیپ های هجوم ایران از سوی ارتش اسرائیل پس از هجوم وعده صادق ۲ پرده از اهمیت آن بر می دارد. اسرائیل ضربات هولناکی دریافت کرد که جزئیات آن هنوز منتشر نشده است.

🔺هجوم امروز ارتش رژیم اشغالگر اسرائیل در حدی نبود که ارزش پاسخ داشته باشد. به صلاح این رژیم نبود که با اقدام به این هجوم، خودزنی کند و اعتبار تهدیدات خود را زیر سؤال ببرد.

https://www.tgoop.com/K_MjM
Forwarded from جماران
🔴 نصری، حقوقدان بین الملل: ادعای رسایی مبنی بر اینکه ‌در آمریکا «چیزی به اسم تابعیت قهری نداریم» کاملا خلاف واقع است

🔴 ترک تابعیت به این آسانی نیست/ حتی به فرض اینکه فرزندان بزرگسال دکتر ظریف بپذیرند مراحل را در یک سفارتخانه آمریکایی طی کنند، آیا مصلحت است یک مقام آمریکایی برای ماندن یا رفتن دکتر ظریف از معاونت تعیین تکلیف کند؟

✍️به گزارش جماران؛ رضا نصری، حقوقدان بین الملل در خصوص اظهارات حمید رسایی نماینده مجلس در رابطه با دوتابعیتی بودن فرزندان محمدجواد ظریف و تلاش برای برکناری وی از معاونت راهبردی رییس جمهور نوشت:


👈 ادعای آقای رسایی مبنی بر اینکه ‌در آمریکا «چیزی به اسم تابعیت قهری نداریم» و «تابعیت‌ قهری من درآوردی است» و اگر والدین درخواست کنند به فرزندی که در آمریکا به دنیا آمده تابعیت می‌دهند، کاملا خلاف واقع است.

👈در آمریکا، مطابق اصل تابعیت سرزمینی (Jus soli) - که در متمم چهاردهم قانون اساسی این کشور آمده - هر انسان به صرف تولد در خاک آمریکا به صورت خودکار تابعیت آمریکایی کسب می‌کند. این موضوع را دیوان عالی آمریکا در سال ۱۸۹۸ تایید کرده و از آن به بعد هم هیچ تردیدی بر آن وارد نشده است.

👈اینکه تابعیت متولدین آمریکا «سرزمینی» و «قهری» است - و نیاز به درخواست از سوی والدین ندارد - در قضیه Hamdi Vs Rumsfled در سال ۲۰۰۴ به بارزترین شکل نشان داده شد.

🔹یاسر عصام حمدی در سال ۱۹۸۰ در ایالت لوئیزیانای آمریکا از والدینی سعودی که به‌طور موقت در ایالات متحده زندگی می‌کردند، متولد شد. مدت کوتاهی پس از تولد، پدر و مادرش به عربستان سعودی بازگشتند و او در آنجا بزرگ شد. حمدی در نوجوانی با القاعده ارتباط گرفت و در سال ۲۰۰۱، در جریان حمله آمریکا به افغانستان، توسط نیروهای ائتلاف شمال دستگیر شد و به ارتش آمریکا تحویل داده شد.

🔹با وجود اینکه حمدی هرگز در آمریکا سکونت نداشت، هرگز والدینش برای او درخواست تابعیت نکرده بودند و با وجود اینکه همراه با القاعده و طالبان‌ علیه آمریکا جنگیده بود، در روند دادرسی - بر اساس متمم ۱۴ قانون اساسی آمریکا - تبعه ایالات متحده تشخیص داده شد؛ و همین موضوع مباحث حقوقی فراوانی پیرامون موضوع تابعیت قهری در آمریکا به جریان انداخت.

👈 اگر آقای رسایی حداقل این مباحث را دنبال کرده بود، هرگز مدعی نمی‌شد بحث تابعیت قهری در آمریکا یک بحث «من درآوردی» است!

❗️دوستان می‌گویند فرزندان دکتر ظریف می‌توانستند با پُر کردن یک فرم تابعیت قهری خود را باطل کنند.

☑️ ترک تابعیت به این آسانی نیست. شخص متقاضی ابتدا باید در یکی از سفارتخانه‌های آمریکا‌حضور پیدا کند و - ضمن پرداخت مبلغی حدوداً معادل ۱۵۰ میلیون تومان - رسماً تقاضای سلب تابعیت کند. در مرحله بعد‌ باید در تاریخی که برای او تعیین می‌شود برای مصاحبه مجدداً حاضر شود و دلایل خود را برای تقاضای سلب تابعیت بیان کند. در مرحله بعد دلایل او بررسی می‌شود و اگر تازه تشخیص داده شد که از نظر قانون تمام شرایط و معیارها برای پذیرش تقاضای او برآورده شده، کنسول، سفیر - یا مقامات بالاتر دولت آمریکا - اختیار دارد مطابق اصل «علم قاضی» درخواست متقاضی را رد کند!

☑️ جدا از اینکه فرزندان بزرگسال و مستقل مقامات کشور به هیچ عنوان مکلف به طی کردن چنین فرایندی برای حفظ شغل پدر یا مادر نیستند، از خود بپرسید این چه قانونی است که حضور یا عدم حضور یک مقام عالیرتبه سیاسی در یک پُست حساس در دولت جمهوری اسلامی را منوط به تصمیم‌ یک سفیر یا یک کنسول آمریکایی می‌کند؟

☑️ یعنی حتی به فرض اینکه فرزندان بزرگسال دکتر ظریف بپذیرند این مراحل را در یک سفارتخانه آمریکایی طی کنند، آیا آنوقت به مصلحت است یک مقام آمریکایی برای ماندن یا رفتن دکتر ظریف از معاونت راهبردی ریاست جمهوری تعیین تکلیف کند؟

☑️ اگر آن سفیر یا مقام آمریکایی تصمیم گرفت برای آزار دکتر ظریف - یا هر فرد دیگری در شرایط مشابه - تقاضای سلب تابعیت فرزند او را بپذیرد، همین حضرات که این قانون معیوب را تصویب کرده‌اند نخواهند گفت ظریف با حمایت سفیر آمریکا در معاونت رییس‌جمهور ابقا شد؟

اصلاح قانونی چنین معیوب و غیر اصولی که عملاً به مقامات آمریکایی چنین اختیاری برای مداخله در امور داخلی کشور می‌دهد، قطعا باید اصلاح شود.

🕌 @jamarannews
Forwarded from آزاد | Azad
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 شریعت و عقلانیت ۱: گستره فقه

🔶 مناظره عبدالکریم سروش و ابوالقاسم علیدوست - قسمت اول

🔻عبدالکریم سروش: فقه ما بریده از اخلاق است. قرن‌ها به‌صرف وجود روایت، فتوا می‌دادند و گمان می‌کردند عدالت در آن گنجانده شده، اما دیگر نمی‌توان به انسان مدرن گفت که اسلام خوب است، چون احکام رهن و اجاره‌اش از قوانین آمریکا برتر است. بنابراین چرا باید به‌دنبال گسترش دادن چنین فقهی بود؟ گستره شریعت نه از راه مراجعه به دین، بلکه براساس انتظار انسان از دین مشخص می‌شود.

🔻ابوالقاسم علیدوست: اگر گمان شود که مطلبی از دین با اخلاق ناسازگار است، یا آن گزاره اخلاقی نیست و یا دین درباره آن چنین حکمی نداده است. منظور از بسط و گسترش فقه، شیمی اسلامی و... نیست. احکام رهن و اجاره نیز لزوما برای دعوت به اسلام نوشته نشده‌اند. در کنار انتظار انسان از دین، انتظار خالق از مخلوق نیز مهم است. انتظار مسلمانان از دین را آیات و روایاتی که بیانگر اهداف دین هستند، مشخص می‌کنند.

🎞 فیلم این گفتگو در یوتوب آزاد:
https://youtu.be/WOY5S41gg0s

🎞 فیلم این گفتگو در پلتفرم آزاد:
https://azad.im/table/140

حمایت «ارزی» و «ریالی» از آزاد

🆔@AzadSocial
آتشی گر نامدست این دود چیست؟

نویسنده: احمد زیدآبادی

اگر نسیمی از خُلق و خو و مِهر و کرامت و عظمت محمد به ما وزیده بود، در مواجهه با رفتار دانشجویی که در دانشگاه آزاد خود را برهنه کرد، به دیدارش می‌رفتیم و با امن و عادی کردن فضا، به ملایمت و مهربانی از او می‌پرسیدیم؛ دخترم! چه مشکلات و فشارهایی، کاسۀ صبرت را لبریز کرده و تو را در میان دیدگان جمع، به طغیانی چنین، واداشته است؟
آنگاه که انبان دردهای دل خود را می‌گشود، به خود می‌گفتیم؛ یا أسفا از این حالی که جوانان ما بر اثر هجوم انواع مشکلات پیدا کرده‌اند! وَابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ!
از دکتر پزشکیان انتظار می‌رود که نماینده‌ای برای دیدار با او اعزام کند تا درددلش را بشنود. پزشکیان بود که گفت؛ اینها همه دختران من هستند.
آتشی گر نامدست این دود چیست؟
******

گوش را اکنون ز غفلت پاک کن
استماع هجر آن غمناک کن
آن زکاتی دان که غمگین را دهی
گوش را چون پیش دستانش نهی
بشنوی غمهای رنجوران دل
فاقهٔ جان شریف از آب و گل
خانهٔ پر دود دارد پر فنی
مر ورا بگشا ز اصغا روزنی
گوش تو او را چو راه دم شود
دود تلخ از خانهٔ او کم شود
غمگساری کن تو با ما ای روی
گر به سوی رب اعلی می‌روی

#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
Forwarded from قنات (دکتر مجید مرادی) (Majid Moradi)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آموزگار زیست اخلاقی و شرافتمندانه

🔺جدا شدگان | چرا سخنگوی وزارت خارجه آمریکا پس از جنگ غزه از سمت خود استعفا داد؟

🔹"این که نماینده دولتی باشم که از نسل کشی حمایت می‌کند، بار سنگینی بر روی دوشم بود | نمی‌خواستم در این نسل کشی همدست باشم و از نظر اخلاقی و قانونی نمی‌توانستم در این شغل بمانم"
هم‌مسألگی: فصل مشترک وفاق و گفت‌وگو


بسیار خوش‌وقت ام که به‌مرور ایده‌ی هم‌مسألگی در نقد و نظر و ذهن و ضمیر مشفقان و اهل فکر و فرهنگ جای خود را باز کرده است.

از دوسال پیش، مفهوم گره‌گشای «هم‌مسألگی» را که حامل گوهر کثرت‌پذیری است، به عنوان محور ترازهای گوناگون گفت‌وگو و نیز معنا و مبنای وفاق صورت‌بندی و معرفی کرده‌ام.

اکنون که بالاخره فصل سخن گفتن و درانداختن وفاق فرا رسیده است، از گرامیان و بزرگوارانی که در بست‌وگشود و کاربست مفهوم افق‌گشای «هم‌مسألگی» می‌کوشند، بسیار سپاس‌گزار ام، مبادا وفاق هم مانند برادر بزرگ‌تر خود، یعنی «گفت‌وگو،» در چنبره‌ی سوء‌تفاهم‌های بازی‌گوشانه گرفتار آید و از معنای گره‌گشای خود تهی شود، و تمایز و امتیاز و مزیت خود را از دست بدهد، و به سوی معانی و مفاهیمی منصرف و منحرف شود که ظاهرا با وفاق‌ هم‌سایه یا هم‌خانواده، ولی یک‌سره با معنا و مبنا و نقش آن بیگانه اند.

در غیاب مفهوم هم‌مسألگی، «سیاست وفاق» (consociationalism) به‌آسانی می‌تواند گرفتار بدفهمی شده، ازجمله به معنای چانه‌زنی (negotiation) یا معامله (deal) یا توافق (agreement) یا اجماع (consensus) حمل شود.

پیوندهای زیر به برخی از مطالبی راه می‌برد که در خلال دو سال اخیر درباره‌ی هم‌مسألگی و وفاق بر محور گفت‌وگو و‌کثرت‌پذیری طرح کرده‌ام:

هم‌مسألگی: هم شرط لازم، هم موضوعی برای گفت‌وگو

اشتراک در مبانی شرط گفت‌وگو نیست

وفاق یعنی هم‌مسألگی

کثرت‌پذیری و سیاست وفاق

محمدمهدی مجاهدی
۱۴ آبان‌ماه ۱۴۰۳

@mmojahedi
سیاست آمریکا درقبال سرفصلهای ثبات و امنیت و منافع ملی ایران در این چهل‌وچند سال کمابیش یکسان مانده است. نجات کشور از وضعیت اضطراری و استثنایی مستلزم دیپلماسی خلاق و فعال و‌ همگرا درون کشور (وفاق) و‌ بیرون کشور (تنش‌زدایی) و نیازمند انتخابهای شجاعانه، حیاتی، بهنگام و دشوار است.
۱۶ آبان‌ماه ۱۴۰۳
محمدمهدی مجاهدی
@mmojahedi
می‌توانید واقعیت را نادیده بگیرید—از جمله با فروکاستن علوم اجتماعی و انسانی به داستان‌سرایی و روایت‌سازی و روایت‌بازی—ولی نمی‌توانید از پیامدهای نادیده گرفتن واقعیت بگریزید (هرچند باز هم می‌توانید آن پیامدها را نادیده بگیرید).

۱۸ آبان‌ماه ۱۴۰۳
@mmojahedi
Forwarded from Bukharamag
Forwarded from Bukharamag
عصر دوشنبه‌های بخارا

به مناسبت انتشار کتاب "هرمنوتیکِ هویت چهل‌تکه: داریوش شایگان و پرسش از هویت ایرانی" نوشته مالک شجاعی جشوقانی، بیست و نهمین عصر دوشنبه‌های بخارا با همکاری مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه و انتشارات نگارستان اندیشه به نقد و بررسی این کتاب اختصاص یافته است. این نشست در ساعت پنج بعدازظهر دوشنبه بیست و یکم آبان‌ماه ۱۴۰۳ با حضور احمد بستانی، محمدمهدی مجاهدی، مالک شجاعی جشوقانی و علی دهباشی برگزار می‌شود.

کارنامه فکری - فلسفی و تجربه زیستۀ داریوش شایگان (۱۳۱۲-۱۳۹۷) یکی از ظرفیت‌ها و استعدادهای فرهنگ ایرانی در مواجهه با تجدد است. هر چند شایگان در آثار متقدم خود همچون آسیا در برابر غرب (۱۳۵۶) از نوعی هویت اصیل سخن می‌گوید و می‌کوشد تا به پرسش فلسفی در باب تقدیر فرهنگ‌ها و تمدن‌های آسیایی و از جمله فرهنگ ایرانی در مواجهه با غرب جدید بپردازد اما با گذشت زمان و بسط تأملات فلسفی و سیر آفاقی وی و از سر گذراندن تجاربی نظیر انقلاب اسلامی در ایران به تأمل انتقادی در باب آنچه هسته محوری ایده‌های هویت‌اندیش قبلی است، می‌پردازد و به نوعی به این دیدگاه متمایل می‌شود که در وضع کنونی فرهنگ‌ها، تجربه تجدد (مدرنیته) به محوری تبديل شده که همۀ بينش‌ها حتی آنهایی که به مشروعيت آن معترض‌اند، حول آن می‌چرخند. تحولات فکری فلسفی جریان پست‌مدرن، رواج اندیشه‌های پُست‌سکولار کسانی چون واتیمو و طرح هستی‌شناسی‌های پراکنده و تفکر ضعیف و سُست و کم‌بُنیه، تفاسیر جدید از نیهیلیسم نیچه‌ای، طرح جریان‌های میان‌فرهنگی و حتی تجارب جدید زیستۀ شایگان در فاصله زمانی حدود چهار دهه پس از انقلاب اسلامی ایران، زمینه‌ای فکری - فرهنگی برای طرح جدی ایدۀ هویت چهل‌تکه فراهم می‌کند.

این نشست روز بیست و یکم آبان‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ در مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه برگزار می‌شود و حضور علاقه‌مندان در آن بلامانع است.

مکان: تهران، بلوار کشاورز ، خ نادری، پلاک هشت.
Forwarded from کانال وحید احسانی (وحید احسانی)
تنها راه وفاق: تمرکز بر مسائل مشترک

آن بخش از جامعۀ متنوّع و رنگین‌کمانی ایران که با شعار «وفاق ملّی» دور هم جمع شده‌اند، با هم چه بگویند و دربارۀ چه گفتگو کنند؟!

آیا برای حفظ وفاق مجبورند از گفتگوهای جدّی (ناظر بر اختلاف‌ها و گلایه‌ها) حذر کنند و به تعارف و تظاهر بپردازند؟!

در این‌صورت، آیا چنین جمعی و چنین وفاقی می‌تواند فایده، تغییر محسوس و «اتّفاق»ی هم به‌دنبال داشته باشد؟!

اگر بخواهند به گفتگوی جدّی دربارۀ اختلاف‌دیدگاه‌ها و بررسی عملکرد یکدیگر درچهارچوب دیدگاه خود بپردازند، آیا از وفاق چیزی باقی می‌ماند؟!

اگر بشود هم وفاق را ایجاد و تقویت کرد و هم در عین حال، برای بهبود اوضاع گام‌های مؤثّر و محسوسی برداشت طیف‌های گسترده‌تر و متنوّع‌تر دیگری نیز با این مسیر همراه می‌شوند، امّآ آیا واقعاً راهی هست؟!

به نظرم، افراد و گروه‌هایی که با شعار «وفاق» دور هم جمع شده‌اند، در شروع فقط یک کار می‌توانند بکنند: «تمرکز بر حل مسائل مشترک».

همان چیزی که دکتر محمّدمهدی مجاهدی از مدّت‌ها پیش تحت عنوان «هم‌مسئلگی» بر آن تأکید داشته است؛ اینکه «دیگری» را به‌عنوان کسی ببینیم که با او مسائل مشترکی داریم و حلّ این مسائل مشترک فقط از طریق همکاری با او امکان‌پذیر است.

به‌اندازه‌ای که در مسیر «حل مسائل مشترک» گام برداریم و همکاریِ هم‌افزا داشته باشیم و همدلی و اعتماد ایجاد شود، برای گفتگو دربارۀ اختلاف‌ها نیز فضا و امکان‌هایی ایجاد می‌شود.

تا جایی که می‌فهمم، پرداختن به هر موضوع دیگری، در همان ابتدای کار «وفاق» را به «افتراق» تبدیل می‌کند.

به امید همکاری و هم‌افزایی در حل مسائل مشترک
به امید رشد بذر و جوانۀ وفاق در جامعه
به امید فردایی بهتر
به امید ایرانی آباد

کانال وحید احسانی
https://www.tgoop.com/notesofvahidehsani
بازسازی سیاستِ پرهیز از جنگ‌های تحمیلی:
ضرورت، شرایط امکان، و حدود تحقق


۱. ج‌اا در بدو تاسیس گرفتار تله‌ی جنگ «تحمیلی» شد.

پس از برقراری آتش‌بس با عراق تا امروز، سیاست اعلامی و اعمالی ج‌اا همیشه ایجاد بازدارندگی دور و نزدیک برای پرهیز از گرفتاری مرزی و ارضی در تله‌ی جنگ‌های «تحمیلی» بوده است.

۲. در این ۳۶ سال، علی‌رغم لغزندگی منطقه و شیب‌های تندی که تحولات پیرامون ج‌اا به سوی بلعیده شدن ایران در گرداب جنگ داشته، سیاستِ پرهیز از جنگ ج‌اا تا همین یکی‌دو ماه پیش کاملا موفق بوده است، یعنی ملت و قلب سرزمینی ایران گرفتار جنگ نشده است.

۳. باید دید با آرایش جدید منطقه و تغییر رنگ کاخ سفید و قوه مقننه‌ی آمریکا و پیامدهای احتمالی آن برای سیاست‌های منطقه‌ای آمریکا در جنوب‌ باختری آسیا، آیا سیاست ۳۶ساله‌ی ج‌اا برای پرهیز از جنگ بازسازی‌پذیر است، و اگر بله، چگونه این سیاست بازسازی خواهد شد.

۴. به نظر می‌رسد دیپلماسی خلاق و فعال و‌ همگرا، درون کشور (سیاست وفاق) و‌ بیرون کشور (تنش‌زدایی)، و انتخاب‌های شجاعانه، حیاتی، به‌هنگام، و دشوار شرط امکان بازسازی سیاستِ پرهیز از درگیری در جنگ تحمیلی است.

۵. حدود تحقق این دیپلماسی و انتخاب‌های دشوار را خصلت‌های نادر رهبران بزرگ سیاسی تعیین می‌کند:

۶. جنم و شجاعتِ خطرکردن و تصمیم‌گیری‌‌های بزرگ و پارو زدن برخلاف جریان‌های پرفشارِ «وابستگی به مسیر» (path dependence) و قربانی کردن مصالح شخصی و کوتاه‌مدت و بخشی در پای تأمین خیرات عمومی و بلندمدت و ملی و کسب ناموری و افتخار تاریخی و ملی.

محمدمهدی مجاهدی
۲۱ آبان‌ماه ۱۴۰۳

@mmojahedi
2024/12/03 06:34:52
Back to Top
HTML Embed Code: