Telegram Web
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Le Feu follet (1963)
The Fire Within
dir. Louis Malle

همچون گفت‌وگو واردِ کوچه می‌شوم
برای شب اهمیتی ندارم. شب
همان فرداشب است و خداست
برای خدا اهمیتی ندارم...
یکی را دوست دارم (دوست داشتن
درختی‌ست که در یک لحظه پرنده‌ها خالی‌اش می‌کنند)
و جادوی تنهایی را که به برگ‌های قرمز می‌زند
حس می‌کنم.

_ ملیح جودت آندای
فارسیِ بهرام شیدایی
Giraffes Battling in Forest, Maasai Mara, Undated
© Nick Brandt
Forwarded from 🍄
«هنگامی که از رابرت براونینگ درباره معنای یکی از شعرهای پر ابهامش سوال کردند چنین جواب داد: هنگامی که این شعر را می‌نوشتم خدا و رابرت براونینگ معنای آن را می‌دانستند. حالا فقط خدا می‌داند.» •آثار ادبی را چگونه باید خواند، تری‌ ایگلتون
© Hans Vandekerckhove (b. 1957)

▫️I'm Only Sleeping, 2000.
▫️Eavesdropper, 2002.
▫️Erlkonig, 2001.
▫️Figure in a Landscape, 2002.
▫️Portrait of the Artist as a Horse, 2003.
▫️The Green Whisper, 2002.
▫️The Well, 2002.
▫️Wish you were here, 2001.
▫️Willow, 2003.
بمیرد تشنه مستسقی و دریا همچنان باقی
Former Summer Palace. Dead lotus flowers on the Kunming Lake. Beijing, China. 1964
© René Burri
Family. Rhodes, Greece. 1957
© René Burri
Forwarded from در مرکزِ همیشگیِ انفجار (Hosein M.)
یک روایت عشق ــ عباس نعلبندیان.pdf
93.7 KB
یک روایت عشق

آن‌چه پیش رو دارید آخرین نوشته‌ی منتشرشده‌ی نعلبندیان است چندی پیش از خودکشی، که حالا از میان مه بیرون کشیده شده.

Hall of Doom
گر ز دستِ زلفِ مُشکینت خطایی رفت رفت
ور ز هندویِ شما بر ما جفایی رفت رفت

برقِ عشق ار خرمنِ پشمینه پوشی سوخت سوخت
جورِ شاه کامران گر بر گدایی رفت رفت

در طریقت رنجشِ خاطر نباشد می بیار
هر کدورت را که بینی چون صفایی رفت رفت

عشقبازی را تحمل باید ای دل، پای دار
گر ملالی بود بود و گر خطایی رفت رفت

گر دلی از غمزهٔ دلدار باری برد برد
ور میان جان و جانان ماجرایی رفت رفت

از سخن چینان ملالت‌ها پدید آمد ولی
گر میانِ همنشینان ناسزایی رفت رفت

عیبِ حافظ گو مکن واعظ که رفت از خانقاه
پای آزادی چه بندی؟ گر به جایی رفت رفت
2025/07/14 16:19:56
Back to Top
HTML Embed Code: