Forwarded from Sajad Taslimi
مهدی مطهرنیا
وقتی کارمون با این اجنبیهای داخلی تموم شد و مثل سگ انداختیمشون بیرون. سر و کار ما به خودفروختهها و جاسوسان و اجنبیهای خارجی هم خواهد رسید.
از این به بعد بین ما فقط خون هست که صحبت میکنه
@m_motaharnia_kashani
وقتی کارمون با این اجنبیهای داخلی تموم شد و مثل سگ انداختیمشون بیرون. سر و کار ما به خودفروختهها و جاسوسان و اجنبیهای خارجی هم خواهد رسید.
از این به بعد بین ما فقط خون هست که صحبت میکنه
@m_motaharnia_kashani
M. Motaharnia KashaniⓂ️اندیشکده آینده اندیشی سیمرغ
مهدی مطهرنیا وقتی کارمون با این اجنبیهای داخلی تموم شد و مثل سگ انداختیمشون بیرون. سر و کار ما به خودفروختهها و جاسوسان و اجنبیهای خارجی هم خواهد رسید. از این به بعد بین ما فقط خون هست که صحبت میکنه @m_motaharnia_kashani
پرسشی از نهاد قدرت ؟
🫡دوستان کنترل کننده اهل قلم و خرد؛ در ساختار قدرت
🫵🏻این تهدیدات را نیز کنترل می نمایید ؟
کنترل فضای مجازی متوجه این افراد نیست ؟
وقت آن نرسیده است چنین افرادی شناسایی و برخورد با آنها نیز در دستور کار قرار گیرد ؟
#مطهرنیا
🫡دوستان کنترل کننده اهل قلم و خرد؛ در ساختار قدرت
🫵🏻این تهدیدات را نیز کنترل می نمایید ؟
کنترل فضای مجازی متوجه این افراد نیست ؟
وقت آن نرسیده است چنین افرادی شناسایی و برخورد با آنها نیز در دستور کار قرار گیرد ؟
#مطهرنیا
☀️بیانیه حقوقی درباره بخش نظرات (کامنتها) – نسخه رسمی فارسی:
با احترام به مخاطبان فرهیخته این کانال، به اطلاع میرسد:
🔹 ۱. بخش نظرات (کامنتها) این کانال با هدف فراهمآوردن بستری برای تبادل آزاد اندیشه و گفتوگوی عمومی فعال است.
🔹 ۲. بر اساس اصول مسئولیت فردی مندرج در قوانین جرایم رایانهای جمهوری اسلامی ایران (از جمله ماده ۱ و ماده ۲۲ قانون جرایم رایانهای مصوب ۱۳۸۸) و همچنین مطابق با اصل جهانی مسئولیت شخصی در تولید محتوا (مطابق با ماده ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۹ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی)،
✅ هر فرد مسئول محتوای نگاشتهشده توسط خود در بخش نظرات است و هیچگونه مسئولیتی متوجه مدیریت یا گردانندگان این کانال نمیباشد.
🔹 ۳. مطالب منتشرشده در بخش نظرات لزوماً مورد تأیید، پذیرش یا انعکاس دیدگاههای رسمی مدیریت کانال نیستند.
🔹 ۴. در صورت مشاهدهٔ توهین، نشر اکاذیب، افترا یا هرگونه نقض قوانین جاری کشور، مسئولیت کیفری و حقوقی متوجه نویسندهٔ نظر بوده و این کانال از پیگرد قانونی موارد مذکور استقبال خواهد کرد.
🔹 ۵. از تمامی مخاطبان گرامی دعوت میشود در راستای حفظ شأن فضای فکری، نظرات خود را در چارچوب ادب، خردورزی و مسئولیت اجتماعی بیان نمایند.
با احترام
🔸 مدیریت رسمی کانال
Dear followers and participants,
Please be advised that:
🔹 1. The comment section of this channel is open for public discourse and intellectual engagement.
🔹 2. According to the principle of individual accountability outlined in national regulations (e.g., Articles 1 and 22 of the Iranian Computer Crimes Act, 2009), and in accordance with international legal standards (e.g., Article 19 of the Universal Declaration of Human Rights and Article 19 of the International Covenant on Civil and Political Rights),
✅ each user is fully responsible for the content they publish in the comment section. The channel administrators accept no liability whatsoever for user-generated comments.
🔹 3. Views expressed in the comments do not necessarily reflect the official positions or endorsements of the channel’s administration.
🔹 4. In cases involving defamation, misinformation, slander, or violations of national law, the legal and criminal responsibility lies solely with the commenting user, and this channel reserves the right to take legal action if necessary.
🔹 5. We kindly request all participants to maintain a respectful tone and contribute constructively to this shared space of critical thought and dialogue.
Respectfully,
🔸 Channel Administration
با احترام به مخاطبان فرهیخته این کانال، به اطلاع میرسد:
🔹 ۱. بخش نظرات (کامنتها) این کانال با هدف فراهمآوردن بستری برای تبادل آزاد اندیشه و گفتوگوی عمومی فعال است.
🔹 ۲. بر اساس اصول مسئولیت فردی مندرج در قوانین جرایم رایانهای جمهوری اسلامی ایران (از جمله ماده ۱ و ماده ۲۲ قانون جرایم رایانهای مصوب ۱۳۸۸) و همچنین مطابق با اصل جهانی مسئولیت شخصی در تولید محتوا (مطابق با ماده ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۹ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی)،
✅ هر فرد مسئول محتوای نگاشتهشده توسط خود در بخش نظرات است و هیچگونه مسئولیتی متوجه مدیریت یا گردانندگان این کانال نمیباشد.
🔹 ۳. مطالب منتشرشده در بخش نظرات لزوماً مورد تأیید، پذیرش یا انعکاس دیدگاههای رسمی مدیریت کانال نیستند.
🔹 ۴. در صورت مشاهدهٔ توهین، نشر اکاذیب، افترا یا هرگونه نقض قوانین جاری کشور، مسئولیت کیفری و حقوقی متوجه نویسندهٔ نظر بوده و این کانال از پیگرد قانونی موارد مذکور استقبال خواهد کرد.
🔹 ۵. از تمامی مخاطبان گرامی دعوت میشود در راستای حفظ شأن فضای فکری، نظرات خود را در چارچوب ادب، خردورزی و مسئولیت اجتماعی بیان نمایند.
با احترام
🔸 مدیریت رسمی کانال
Dear followers and participants,
Please be advised that:
🔹 1. The comment section of this channel is open for public discourse and intellectual engagement.
🔹 2. According to the principle of individual accountability outlined in national regulations (e.g., Articles 1 and 22 of the Iranian Computer Crimes Act, 2009), and in accordance with international legal standards (e.g., Article 19 of the Universal Declaration of Human Rights and Article 19 of the International Covenant on Civil and Political Rights),
✅ each user is fully responsible for the content they publish in the comment section. The channel administrators accept no liability whatsoever for user-generated comments.
🔹 3. Views expressed in the comments do not necessarily reflect the official positions or endorsements of the channel’s administration.
🔹 4. In cases involving defamation, misinformation, slander, or violations of national law, the legal and criminal responsibility lies solely with the commenting user, and this channel reserves the right to take legal action if necessary.
🔹 5. We kindly request all participants to maintain a respectful tone and contribute constructively to this shared space of critical thought and dialogue.
Respectfully,
🔸 Channel Administration
M. Motaharnia KashaniⓂ️اندیشکده آینده اندیشی سیمرغ pinned «☀️بیانیه حقوقی درباره بخش نظرات (کامنتها) – نسخه رسمی فارسی: با احترام به مخاطبان فرهیخته این کانال، به اطلاع میرسد: 🔹 ۱. بخش نظرات (کامنتها) این کانال با هدف فراهمآوردن بستری برای تبادل آزاد اندیشه و گفتوگوی عمومی فعال است. 🔹 ۲. بر اساس اصول مسئولیت…»
گفت و گوی هفتگی با عبدی مدیا.docx
36.4 KB
با سپاس از علی عیدی برای پیاده سازی متن
Forwarded from Sajad Taslimi
آقای مطهرنیا اگه لازم میدونید دو پستی که درباره من هست رو بردارید از کانال، فکر میکنم باعث سواستفاده خیلیها میشه، با سپاس
Forwarded from Sajad Taslimi
سلام و درود خدمت آقای مطهرنیای عزیز
خیلی ببخشید که نمیتوانم برای شما از صفات چاپلوسانه مثل استاد و سرور و قربان استفاده کنم، در ذات من نیست. برای اینکه کسی را استاد بنامم به خیلی از ریشههای شناختی نیاز دارم و به سادگی کلمات را انتخاب نمیکنم.
در ابتدا باید بگویم این حق را به من بدهید به عنوان فردی که در تمام زندگانی چیزی جز حقیقت را نپرستیده و همیشه به دنبال خرد بوده، همه ابعاد و سطوح ماجراها را بنگرم و همزمان تمام ابعاد را زیر نظر و مورد بررسی قرار دهم. من را ببخشید که شناخت آنچنان عمیقی از شما ندارم، من باید همه جهات را در نظر بگیرم، هم اینکه ممکن است شما نابغهای خیرخواه و وطنپرست هستید، هم اینکه شاید عامل بیگانه دارای اطلاعات قبلی از حوادث باشید، هم اینکه شاید وابسته به چیزی باشید و خیلی چیزهای دیگر را همزمان نسبت به شما در سر و زیر بررسی داشته باشم با درصدهای کمتر و بیشتری از احتمال.
در درجه اول عذرخواهی به بلندای دماوند استوار را باید نسبت به شما داشته باشم که یکی از اصول خود را نسبت به شما زیر پا گذاشتم و آن این است که قبل گفت و گوی مستقیم با شما و درخواست پاسخ مستقیما از شما، ظن خود را در کانال و عموم نسبت به شما بیان کردم.
من قبل از اینکه به اطمینان قابل ملاحظهای از شناخت شما نرسیده باشم نباید اصولا نظر شخصی نسبت به شما حتی در خلوت خود داشته باشم.
ولی اجازه دهید که من از شما عذرخواهی نکنم به این دلیل که در ذهنم بررسی کردم که شاید آقای دکتر اصلا از اتفاقات اطلاع قبلی داشته و حال میخواد آینده و فردا را برای مردم عادیسازی و آماده سازی کند که بیگانگان راحت در این کشور دست ببرند. تمام احتمالات را نسبت به شما بررسی کردم تا حدودی و این احتمال اکنون از درصد پایینتری در ذهنم نسبت به شما برخوردار است. من همینطور فکر میکنم که شاید جناب دکتر برای اینکه ایران خسارات کمتری ببیند صحبتها را میکند شاید آقایانی که با عقل قهر کردهاند به عقل برگردند و خسارات ماجرا را تا حد امکان برای ایران کاهش دهند که این احتمال شاید قابل ملاحظهای نسبت به شما در ذهنم برخوردار باشد.
من را ببخشید اگر تمام جوانب را نسب به شما همواره باید در کنار هم با درصدهای کمتر و بیشتر مد نظر داشته باشم تا به حد قابل قبولی از اطمینان دست یابم.
و به شخصه آرزو دارم که در جهتی شیرین و خوشایند اطمینان از شما قرار گیرم و به سمت کسب علم و دانش شما گام بردارم و شما در کمال تواضع یکی از نابغهترین و تیزهوش ترین شاگردان خود را تجربه خواهید کرد.
خیلی ببخشید که نمیتوانم برای شما از صفات چاپلوسانه مثل استاد و سرور و قربان استفاده کنم، در ذات من نیست. برای اینکه کسی را استاد بنامم به خیلی از ریشههای شناختی نیاز دارم و به سادگی کلمات را انتخاب نمیکنم.
در ابتدا باید بگویم این حق را به من بدهید به عنوان فردی که در تمام زندگانی چیزی جز حقیقت را نپرستیده و همیشه به دنبال خرد بوده، همه ابعاد و سطوح ماجراها را بنگرم و همزمان تمام ابعاد را زیر نظر و مورد بررسی قرار دهم. من را ببخشید که شناخت آنچنان عمیقی از شما ندارم، من باید همه جهات را در نظر بگیرم، هم اینکه ممکن است شما نابغهای خیرخواه و وطنپرست هستید، هم اینکه شاید عامل بیگانه دارای اطلاعات قبلی از حوادث باشید، هم اینکه شاید وابسته به چیزی باشید و خیلی چیزهای دیگر را همزمان نسبت به شما در سر و زیر بررسی داشته باشم با درصدهای کمتر و بیشتری از احتمال.
در درجه اول عذرخواهی به بلندای دماوند استوار را باید نسبت به شما داشته باشم که یکی از اصول خود را نسبت به شما زیر پا گذاشتم و آن این است که قبل گفت و گوی مستقیم با شما و درخواست پاسخ مستقیما از شما، ظن خود را در کانال و عموم نسبت به شما بیان کردم.
من قبل از اینکه به اطمینان قابل ملاحظهای از شناخت شما نرسیده باشم نباید اصولا نظر شخصی نسبت به شما حتی در خلوت خود داشته باشم.
ولی اجازه دهید که من از شما عذرخواهی نکنم به این دلیل که در ذهنم بررسی کردم که شاید آقای دکتر اصلا از اتفاقات اطلاع قبلی داشته و حال میخواد آینده و فردا را برای مردم عادیسازی و آماده سازی کند که بیگانگان راحت در این کشور دست ببرند. تمام احتمالات را نسبت به شما بررسی کردم تا حدودی و این احتمال اکنون از درصد پایینتری در ذهنم نسبت به شما برخوردار است. من همینطور فکر میکنم که شاید جناب دکتر برای اینکه ایران خسارات کمتری ببیند صحبتها را میکند شاید آقایانی که با عقل قهر کردهاند به عقل برگردند و خسارات ماجرا را تا حد امکان برای ایران کاهش دهند که این احتمال شاید قابل ملاحظهای نسبت به شما در ذهنم برخوردار باشد.
من را ببخشید اگر تمام جوانب را نسب به شما همواره باید در کنار هم با درصدهای کمتر و بیشتر مد نظر داشته باشم تا به حد قابل قبولی از اطمینان دست یابم.
و به شخصه آرزو دارم که در جهتی شیرین و خوشایند اطمینان از شما قرار گیرم و به سمت کسب علم و دانش شما گام بردارم و شما در کمال تواضع یکی از نابغهترین و تیزهوش ترین شاگردان خود را تجربه خواهید کرد.
Forwarded from Sajad Taslimi
باز هم پوزش بنده را پذیرا باشید اگر مجبور به آزمون و خطا نسبت به شما بودم و اگر گاه شما را در گروه به چالش کشیدم و گاه مخالفت کردهام و به هر طریقی خواستار شناخت بیشتر شما بودم تا برخورد و واکنش شما و خیلی موارد دیگر را زیر نظر بگیرم
Forwarded from Sajad Taslimi
برای ایران و تمام خیرخواهان صادق ایران بهترینها را از صمیم قلب آرزو دارم، موفق باشید
M. Motaharnia KashaniⓂ️اندیشکده آینده اندیشی سیمرغ
سلام و درود خدمت آقای مطهرنیای عزیز خیلی ببخشید که نمیتوانم برای شما از صفات چاپلوسانه مثل استاد و سرور و قربان استفاده کنم، در ذات من نیست. برای اینکه کسی را استاد بنامم به خیلی از ریشههای شناختی نیاز دارم و به سادگی کلمات را انتخاب نمیکنم. در ابتدا باید…
درود و مهر جناب سجاد تسلیمی // از لطف و بزرگ منشی شما سپاسگزارم. تمام همت من آن است که ایرانیان در کنار هم به با راستی و درستی در بافت ها ، سازه ها و سازمان های گوناگون فکری، رفتاری و کنشی به بهترین شکل برای ایران عزیز فعالانه متحد، پویا و پایا باشند. #پروردگار_پاسبان_ایران_باد #پاینده_ایران #مطهرنیا
با سپاس از کیوان عزیز . #مطهرنیا
Forwarded from در مسیر آینده پژوهی
Illusion_of_Meaning (1).pdf
372.4 KB
«معنا، آنگاه که توهم را حقیقت جا میزند، به زندان ذهن بدل میشود؛ اما اگر همچون پروانهای باشد که از میان خاکستر بیمعنایی برخیزد، میتواند رهاییبخش باشد. فرق میان این دو، در شهامت پرسش است.»
Forwarded from ️Amir
جناب دکتر مقاله توهم معنا نگارش شد، در این مقاله تا جای ممکن از سخنان، مقالات و مصاحبه های شما و همچنین کلاس درسمان استفاده شد.
Forwarded from در مسیر آینده پژوهی
شکست و پیروزی بر مبنای مکعب حقیقت:
در آیین قدرت، شکست بهعنوان یک مفهوم مطلق و نهایی وجود ندارد، زیرا قدرت نه در برد و باخت، بلکه در توانایی طراحی، بازآفرینی و پیشبرد سناریوها در بستر آیندههای ممکن تعریف میشود. از اینرو، آنچه عرفاً شکست نامیده میشود، در منطق آیین قدرت، تنها یکی از خروجیهای سناریوهای ممکن است که میتوان آن را بازطراحی، اصلاح یا جایگزین کرد.
دلیل منطقی:
در آیین قدرت، ما با «جهانهای متکثر آینده» سروکار داریم، نه با یک خط مستقیم از موفقیت یا شکست. چون قدرت، توانایی عبور از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب در هر سناریوی ممکن است، بنابراین اگر یک سناریو به نتیجه مطلوب نینجامید، این بهمعنای شکست نیست، بلکه نشانهای از نیاز به بازنویسی سناریو بر مبنای دادههای تازه، تغییر محیط و تعدیل راهبردها است.
در این دستگاه فکری، آیندهپژوهی و سناریونویسی مؤثر هستند، زیرا به بازیگر قدرت امکان میدهند تا با تفکر اقتضایی و انعطاف راهبردی، مسیرهای جدیدی خلق کند و بهجای ایستادن بر شکست، بر تحول روایت قدرت متمرکز شود.
نتیجه:
در آیین قدرت، شکست یک توهم خطی است؛ آنچه داریم، بازی با سناریوها در میدان قدرت است. هر موقع که بخواهیم، میتوانیم سناریو را عوض کنیم؛ و این، خود عین قدرت است.
در آیین قدرت، شکست بهعنوان یک مفهوم مطلق و نهایی وجود ندارد، زیرا قدرت نه در برد و باخت، بلکه در توانایی طراحی، بازآفرینی و پیشبرد سناریوها در بستر آیندههای ممکن تعریف میشود. از اینرو، آنچه عرفاً شکست نامیده میشود، در منطق آیین قدرت، تنها یکی از خروجیهای سناریوهای ممکن است که میتوان آن را بازطراحی، اصلاح یا جایگزین کرد.
دلیل منطقی:
در آیین قدرت، ما با «جهانهای متکثر آینده» سروکار داریم، نه با یک خط مستقیم از موفقیت یا شکست. چون قدرت، توانایی عبور از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب در هر سناریوی ممکن است، بنابراین اگر یک سناریو به نتیجه مطلوب نینجامید، این بهمعنای شکست نیست، بلکه نشانهای از نیاز به بازنویسی سناریو بر مبنای دادههای تازه، تغییر محیط و تعدیل راهبردها است.
در این دستگاه فکری، آیندهپژوهی و سناریونویسی مؤثر هستند، زیرا به بازیگر قدرت امکان میدهند تا با تفکر اقتضایی و انعطاف راهبردی، مسیرهای جدیدی خلق کند و بهجای ایستادن بر شکست، بر تحول روایت قدرت متمرکز شود.
نتیجه:
در آیین قدرت، شکست یک توهم خطی است؛ آنچه داریم، بازی با سناریوها در میدان قدرت است. هر موقع که بخواهیم، میتوانیم سناریو را عوض کنیم؛ و این، خود عین قدرت است.
Forwarded from در مسیر آینده پژوهی
در ادامه، تحلیل مفهومیای بر مبنای نظریه مکعب حقیقت هستی و درهمتنیدگی کوانتومی ارائه میشود که بهصورت خاص بر اشتراک حقیقت و جوهره در ساختار هستیشناختی آنها تمرکز دارد. این تحلیل با استفاده از تمثیلهایی مانند عشق و جنگ یا شکست و پیروزی، پیوندهای عمیقتری میان هستیشناسی فلسفی و فیزیک مدرن برقرار میکند.
وحدت حقیقت و جوهره در درهمتنیدگی کوانتومی
در نظریه مکعب حقیقت هستی، حقیقت و جوهره بهمثابهی دو لایه درهمتنیده و بنیادین تلقی میشوند که بهسادگی قابل جداسازی نیستند. حقیقت، آن چیستی مطلق و فارغ از تفسیر ذهنی است، و جوهره، ذات پایدار و بیتغییر آن حقیقت است که از هرگونه ظهور عینی فراتر میرود. این دو، در عین تمایز مفهومی، در سطحی ژرف با هم یکیاند.
همین اصل در نظریه درهمتنیدگی کوانتومی نیز جاری است. در این نظریه، دو ذره به نحوی در هم تنیدهاند که حقیقت وجودی آنها را نمیتوان مستقل از یکدیگر تصور کرد؛ آنها یک سامانهی غیرمحلی را تشکیل میدهند که جوهرهی آن، در وابستگی متقابل، غیرقابل فروکاست به اجزای منفرد است. به بیان دیگر، جوهرهی درهمتنیدگی همان حقیقت آن است: یک پیوستار یکپارچه، نه دوگانگی یا تفکیک.
---
تحول در لایهی ماهیت: نقطه تمایز و تفسیر
اگرچه حقیقت و جوهره در هر دو نظریه—مکعب حقیقت هستی و درهمتنیدگی کوانتومی—یکی هستند، اما تغییر و تفاوت در سطح ماهیت پدیدار میگردد؛ ماهیت، سطحی است که در آن حقیقت و جوهره میتوانند به اشکال مختلف تفسیر، تجربه یا حتی به تضاد تبدیل شوند.
درهمتنیدگی کوانتومی، در بُعد ماهیت، به شکل دو ذره با ویژگیهای مخالف اما مرتبط پدیدار میشود. یعنی اگر یکی اسپین بالا داشته باشد، دیگری اسپین پایین خواهد داشت؛ این تضاد ظاهری، تنها در ماهیت قابل مشاهده است، نه در جوهرهی ارتباط آنها.
در نظریه مکعب حقیقت نیز، این امر قابل مشاهده است: ماهیت حقیقت میتواند در تضاد جلوه کند، بدون آنکه تضادی در جوهره وجود داشته باشد. این امر را میتوان در تمثیلهای عمیق انسانی مشاهده کرد:
عشق و جنگ: در جوهرهی خود، هر دو حاصل کشش شدید به امر متعالی و بنیادیناند؛ اما در ماهیت، یکی زاینده است و دیگری مخرب. در حقیقت، هر دو با شدت به دیگری پیوستهاند.
شکست و پیروزی: آنها دو سوی یک سکهاند؛ بدون یکی، دیگری قابل تعریف نیست. جوهرهی آنها، پویایی حرکت و یادگیری است، اما در ماهیت، در نقطهی مقابل ظاهر میشوند.
---
جمعبندی تطبیقی
در این تطبیق، میتوان به این اصل دست یافت که:
> در نظریهی درهمتنیدگی کوانتومی، حقیقت و جوهره یکیاند؛ و تنها در لایهی ماهیت است که این وحدت به نمودهای متضاد تقسیم میشود.
این همان اصل بنیادینی است که در «مکعب حقیقت هستی» نیز مشاهده میشود: حقیقت و جوهره، بهمثابهی پایههای یکپارچهی وجود، غیرقابل انفکاکاند، و آنچه متغیر، تأویلی و حتی متضاد جلوه میکند، فقط در سطح ماهیت، واقعیت و امر واقع رخ میدهد.
وحدت حقیقت و جوهره در درهمتنیدگی کوانتومی
در نظریه مکعب حقیقت هستی، حقیقت و جوهره بهمثابهی دو لایه درهمتنیده و بنیادین تلقی میشوند که بهسادگی قابل جداسازی نیستند. حقیقت، آن چیستی مطلق و فارغ از تفسیر ذهنی است، و جوهره، ذات پایدار و بیتغییر آن حقیقت است که از هرگونه ظهور عینی فراتر میرود. این دو، در عین تمایز مفهومی، در سطحی ژرف با هم یکیاند.
همین اصل در نظریه درهمتنیدگی کوانتومی نیز جاری است. در این نظریه، دو ذره به نحوی در هم تنیدهاند که حقیقت وجودی آنها را نمیتوان مستقل از یکدیگر تصور کرد؛ آنها یک سامانهی غیرمحلی را تشکیل میدهند که جوهرهی آن، در وابستگی متقابل، غیرقابل فروکاست به اجزای منفرد است. به بیان دیگر، جوهرهی درهمتنیدگی همان حقیقت آن است: یک پیوستار یکپارچه، نه دوگانگی یا تفکیک.
---
تحول در لایهی ماهیت: نقطه تمایز و تفسیر
اگرچه حقیقت و جوهره در هر دو نظریه—مکعب حقیقت هستی و درهمتنیدگی کوانتومی—یکی هستند، اما تغییر و تفاوت در سطح ماهیت پدیدار میگردد؛ ماهیت، سطحی است که در آن حقیقت و جوهره میتوانند به اشکال مختلف تفسیر، تجربه یا حتی به تضاد تبدیل شوند.
درهمتنیدگی کوانتومی، در بُعد ماهیت، به شکل دو ذره با ویژگیهای مخالف اما مرتبط پدیدار میشود. یعنی اگر یکی اسپین بالا داشته باشد، دیگری اسپین پایین خواهد داشت؛ این تضاد ظاهری، تنها در ماهیت قابل مشاهده است، نه در جوهرهی ارتباط آنها.
در نظریه مکعب حقیقت نیز، این امر قابل مشاهده است: ماهیت حقیقت میتواند در تضاد جلوه کند، بدون آنکه تضادی در جوهره وجود داشته باشد. این امر را میتوان در تمثیلهای عمیق انسانی مشاهده کرد:
عشق و جنگ: در جوهرهی خود، هر دو حاصل کشش شدید به امر متعالی و بنیادیناند؛ اما در ماهیت، یکی زاینده است و دیگری مخرب. در حقیقت، هر دو با شدت به دیگری پیوستهاند.
شکست و پیروزی: آنها دو سوی یک سکهاند؛ بدون یکی، دیگری قابل تعریف نیست. جوهرهی آنها، پویایی حرکت و یادگیری است، اما در ماهیت، در نقطهی مقابل ظاهر میشوند.
---
جمعبندی تطبیقی
در این تطبیق، میتوان به این اصل دست یافت که:
> در نظریهی درهمتنیدگی کوانتومی، حقیقت و جوهره یکیاند؛ و تنها در لایهی ماهیت است که این وحدت به نمودهای متضاد تقسیم میشود.
این همان اصل بنیادینی است که در «مکعب حقیقت هستی» نیز مشاهده میشود: حقیقت و جوهره، بهمثابهی پایههای یکپارچهی وجود، غیرقابل انفکاکاند، و آنچه متغیر، تأویلی و حتی متضاد جلوه میکند، فقط در سطح ماهیت، واقعیت و امر واقع رخ میدهد.
Forwarded from در مسیر آینده پژوهی