🔹 انتشار یادداشت "شهید رئیسی و الهیات اخلاص" ـ بخش نخست از دو قسمت
به مناسبت چهلمین روز شهادت رئیس جمهور فقیدمان مرحوم آیتالله رئیسی سلسله نشستهایی با عنوان ملت ابراهیم در چند مرکز آموزش عالی قم و تهران برگزار شد.
مباحث ارائه شده در این نشستها در قالب یک مجموعه با عنوان "ملت ابراهیم؛ یادنامه اصحاب علوم انسانی و اجتماعی در نکوداشت شهدای پرواز اردیبهشت ۱۴۰۳" به کوشش آقای محسن لبخندق و سه همکار دیگر ایشان از سوی دانشگاه امام صادق علیه السلام با همکاری دانشگاه باقر العلوم علیه السلام در ۵۲۱ صفحه منتشر شده است. این مجموعه دربردارنده ۷۶ مقاله و یادداشت و یک مقدمه به قلم آقای پارسانیا و یک پیشگفتار به قلم سرکار خانم دکتر سیدجمیله علمالهدی است.
یادداشت "شهید رئیسی و الهیات اخلاص" که در صفحات ۴۵ تا ۵۰ این مجموعه مقالات آمده است، چنین است:
... وَمَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ ... (نساء، ۱۰۰)
کوچ غمانگیز رئیس جمهور شهید و عزیز و همراهان پاکباخته و مجاهد او، همچون هر رویداد بزرگ دیگر شایسته درنگ و بررسی از ابعاد مختلف است. نگرش الهیاتی به این حادثه یعنی نگریستن به ابعاد گوناگون آن از منظر آموزههای دینی. بنا بر این بهره جستن از تعابیری مانند الهیات خدمت، الهیات حکمرانی، الهیات مردمدوستی، الهیات قدردانی از خدمتگزاران راستین، الهیات مدیریت بحران، الهیات موقعیتشناسی، الهیات همدلی و جز آن برای تفسیر زوایای مختلف این رویداد امری گزاف نیست.
رویکرد الهیاتی که چه بسا مخالفانی هم داشته باشد، به پدیدههای مختلف رویکردی بالنده است که پس از پایان یافتن دوران چیرگی پوزیتویسم با قواعدی نو و متفاوت از نگاه دینی سنتی، رفته رفته شکل گرفته است هر چند به دلیل تازگی، هنوز قوام و سامان ندارد. شایسته و بایسته است دینباوران در تحلیل مسائل پیرامون خود هر چه بیشتر از این رویکرد بهره بجویند تا ضمن فرهنگسازی برای ترویج نگاه دینی به مسائل مختلف، اصول و ضوابط و معیارهای نگاه الهیاتی هم به تدریج تدوین و تعین یابد. روشن است که صرف دیندار بودن و یا ادعای دینداری به مفهوم برخوردای از نگاه الهیاتی نیست و چه بسیار دینداران و مدعیان دینداری که گفتار و رفتار آنها یکسره خالی از نگاه دینی است.
یکی از شاخصترین ویژگیهای مرحوم شهید آیتالله رئیسی که در این حادثه نظر همگان را به خود جلب کرد اخلاص او بود. اخلاص که در آموزههای دینی با ویژگیها و شاخصههایی همچون غایت دینداری، برترین درجه عبادت، و معیار ارزیابی عبادت وصف شده است، در دانشهایی مانند اخلاق و عرفان هم مورد توجه قرار گرفته و به تفصیل نسبی در باره تعریف، عوامل ایجادکننده و تقویتکننده و آسیبرسانهای آن سخن رفته است. در سادهترین عبارات اخلاص به معنای پیراستن انگیزه خود در انجام کارها از هر چیزی جز خداست. بزرگان دینشناس ما و مردم دیندار و انسانشناس ما هر دو بر این باور بودند که آیتالله رئیسی از گوهر اخلاص برخوردار و این ویژگی در بین همه ویژگیهای او سرآمد بود. خاطرات اندک بنده هم از ایشان یکسره نشان فروتنی و خلوص نیت ایشان است. به ویزه در سالهای پیش از ۱۳۸۵ در مسجد قدس واقع در تقاطع بلوار دریا و خوردین در پل مدیریت (تهران) که شهید رئیسی به عنوان مأموم در مسجد حاضر میشدند و اصرار حقیر را که گاه به نیابت از امام جماعت مسجد، نماز را اقامه میکردم برای امامت نماز نمیپذیرفتند.
بر پایه روایات امامان معصوم علیهم السلام اخلاص موجب رهایی است. امیر المؤمنین علی علیه السلام در جایی گفتهاند:
وَ بِالْإِخْلَاصِ يَكُونُ الْخَلَاصُ (الکافی، ط اسلامیه، ج ۲، ص ۴۶۸)
و در جایی دیگر از آن حضرت نقل شده است که:
كُلَّمَا أَخْلَصْتَ عَمَلًا بَلَغْتَ مِنَ الْآخِرَةِ أَمَلا (عیون الحکم و المواعظ، لیثی واسطی، ص ۳۹۶)
به پاداش هر کاری که در آن اخلاص بورزی، به یک آرزو در بهشت دست یافتهای.
در آشفتهبازار سیاست و سیاستورزی و سیاستزدگی جامعه ما بسیارند کسانی که با هر گرایش سیاسی بر این باورند شهید رئیسی هر چند مظلومانه جان باخت ولی خداوند او را برگزید و از بسیاری رنجها و دشواریها ودامها رهانید. پایان زیست اینجهانی شهید رئیسی که دل بسیاری را فشرد برای خود او آغازی شیرین در سفر همیشگی آن جهانی بود و رهایی از رنجهای پرشمار زمانهای که در آن میزیست. به استناد این روایت علوی، او به پاداش رفتارهای مخلصانهاش به آرزوهای اخروی دست یافت. اگر این برداشت درست باشد، میتوان پرسید چرا شهید رئیسی شایسته این گزینش الهی شد و این گونه خداوند او را رهانید؟ این روایات و مانند آنها برای پاسخ به این پرسش و مانند آن، به گوهر اخلاص اشاره میکنند و چرایی را در اخلاص سراغ میدهند.
...
۲۹ بهمن ۱۴۰۳
@MohsenAlviri
به مناسبت چهلمین روز شهادت رئیس جمهور فقیدمان مرحوم آیتالله رئیسی سلسله نشستهایی با عنوان ملت ابراهیم در چند مرکز آموزش عالی قم و تهران برگزار شد.
مباحث ارائه شده در این نشستها در قالب یک مجموعه با عنوان "ملت ابراهیم؛ یادنامه اصحاب علوم انسانی و اجتماعی در نکوداشت شهدای پرواز اردیبهشت ۱۴۰۳" به کوشش آقای محسن لبخندق و سه همکار دیگر ایشان از سوی دانشگاه امام صادق علیه السلام با همکاری دانشگاه باقر العلوم علیه السلام در ۵۲۱ صفحه منتشر شده است. این مجموعه دربردارنده ۷۶ مقاله و یادداشت و یک مقدمه به قلم آقای پارسانیا و یک پیشگفتار به قلم سرکار خانم دکتر سیدجمیله علمالهدی است.
یادداشت "شهید رئیسی و الهیات اخلاص" که در صفحات ۴۵ تا ۵۰ این مجموعه مقالات آمده است، چنین است:
... وَمَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ ... (نساء، ۱۰۰)
کوچ غمانگیز رئیس جمهور شهید و عزیز و همراهان پاکباخته و مجاهد او، همچون هر رویداد بزرگ دیگر شایسته درنگ و بررسی از ابعاد مختلف است. نگرش الهیاتی به این حادثه یعنی نگریستن به ابعاد گوناگون آن از منظر آموزههای دینی. بنا بر این بهره جستن از تعابیری مانند الهیات خدمت، الهیات حکمرانی، الهیات مردمدوستی، الهیات قدردانی از خدمتگزاران راستین، الهیات مدیریت بحران، الهیات موقعیتشناسی، الهیات همدلی و جز آن برای تفسیر زوایای مختلف این رویداد امری گزاف نیست.
رویکرد الهیاتی که چه بسا مخالفانی هم داشته باشد، به پدیدههای مختلف رویکردی بالنده است که پس از پایان یافتن دوران چیرگی پوزیتویسم با قواعدی نو و متفاوت از نگاه دینی سنتی، رفته رفته شکل گرفته است هر چند به دلیل تازگی، هنوز قوام و سامان ندارد. شایسته و بایسته است دینباوران در تحلیل مسائل پیرامون خود هر چه بیشتر از این رویکرد بهره بجویند تا ضمن فرهنگسازی برای ترویج نگاه دینی به مسائل مختلف، اصول و ضوابط و معیارهای نگاه الهیاتی هم به تدریج تدوین و تعین یابد. روشن است که صرف دیندار بودن و یا ادعای دینداری به مفهوم برخوردای از نگاه الهیاتی نیست و چه بسیار دینداران و مدعیان دینداری که گفتار و رفتار آنها یکسره خالی از نگاه دینی است.
یکی از شاخصترین ویژگیهای مرحوم شهید آیتالله رئیسی که در این حادثه نظر همگان را به خود جلب کرد اخلاص او بود. اخلاص که در آموزههای دینی با ویژگیها و شاخصههایی همچون غایت دینداری، برترین درجه عبادت، و معیار ارزیابی عبادت وصف شده است، در دانشهایی مانند اخلاق و عرفان هم مورد توجه قرار گرفته و به تفصیل نسبی در باره تعریف، عوامل ایجادکننده و تقویتکننده و آسیبرسانهای آن سخن رفته است. در سادهترین عبارات اخلاص به معنای پیراستن انگیزه خود در انجام کارها از هر چیزی جز خداست. بزرگان دینشناس ما و مردم دیندار و انسانشناس ما هر دو بر این باور بودند که آیتالله رئیسی از گوهر اخلاص برخوردار و این ویژگی در بین همه ویژگیهای او سرآمد بود. خاطرات اندک بنده هم از ایشان یکسره نشان فروتنی و خلوص نیت ایشان است. به ویزه در سالهای پیش از ۱۳۸۵ در مسجد قدس واقع در تقاطع بلوار دریا و خوردین در پل مدیریت (تهران) که شهید رئیسی به عنوان مأموم در مسجد حاضر میشدند و اصرار حقیر را که گاه به نیابت از امام جماعت مسجد، نماز را اقامه میکردم برای امامت نماز نمیپذیرفتند.
بر پایه روایات امامان معصوم علیهم السلام اخلاص موجب رهایی است. امیر المؤمنین علی علیه السلام در جایی گفتهاند:
وَ بِالْإِخْلَاصِ يَكُونُ الْخَلَاصُ (الکافی، ط اسلامیه، ج ۲، ص ۴۶۸)
و در جایی دیگر از آن حضرت نقل شده است که:
كُلَّمَا أَخْلَصْتَ عَمَلًا بَلَغْتَ مِنَ الْآخِرَةِ أَمَلا (عیون الحکم و المواعظ، لیثی واسطی، ص ۳۹۶)
به پاداش هر کاری که در آن اخلاص بورزی، به یک آرزو در بهشت دست یافتهای.
در آشفتهبازار سیاست و سیاستورزی و سیاستزدگی جامعه ما بسیارند کسانی که با هر گرایش سیاسی بر این باورند شهید رئیسی هر چند مظلومانه جان باخت ولی خداوند او را برگزید و از بسیاری رنجها و دشواریها ودامها رهانید. پایان زیست اینجهانی شهید رئیسی که دل بسیاری را فشرد برای خود او آغازی شیرین در سفر همیشگی آن جهانی بود و رهایی از رنجهای پرشمار زمانهای که در آن میزیست. به استناد این روایت علوی، او به پاداش رفتارهای مخلصانهاش به آرزوهای اخروی دست یافت. اگر این برداشت درست باشد، میتوان پرسید چرا شهید رئیسی شایسته این گزینش الهی شد و این گونه خداوند او را رهانید؟ این روایات و مانند آنها برای پاسخ به این پرسش و مانند آن، به گوهر اخلاص اشاره میکنند و چرایی را در اخلاص سراغ میدهند.
...
۲۹ بهمن ۱۴۰۳
@MohsenAlviri
🔹 انتشار یادداشت "شهید رئیسی و الهیات اخلاص" ـ بخش دوم از دو قسمت
...
سفر جاودانه شهید رئیسی در جامعه نیز روحی تازه دمید. این که چگونه کسی همراه با رهاشدگی خود بتواند چنین موجی بزرگ در جامعه پدید آورد پرسشی است که بر پایههای آموزههای سیاسی و اجتماعی و روانشناختی اجتماعی نمیتوان پاسخی درخور و قابل پذیرش بدان داد. اما در این باره نیز آموزههای دینی راهگشایی دارند. در روایتی از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله چنین نقل شده است:
طوبى للمخلصين أولئك مصابيح الهدى تنجلي بهم كلّ فتنة ظلماء. (نهج الفصاحه، ص ۵۵۷)
خوشا به حال مخلصان، آنان چراغهای هدایتند، به وسیله آنها هر فتنه تاریکی به روشنایی میگراید.
از این منظر این که یک نفر به فاصلهای اندک از وقتی که آماج نقدها و نقها بود، اینگونه با عزت برای سفر آخرت بدرقه شود، معنی مییابد و این روایات و مانند آنها به کلید فهم این معما تبدیل میشود. شاید و به باور خودم هرگز بدون یک نگاه الهیاتی نمیتوان این تحول روحی مردم و این دگرگونه شدن یکباره فضای عمومی جامعه را فهم کرد و این نگاه الهیاتی مبتنی بر مکتب اهل بیت علیهم السلام است که امکان فهم و تبیین این رویداد را برای ما فراهم میسازد و اخلاص یک کنشگر را بنمایه این تحول اجتماعی میشمرد. روشن است که این رهیافتهای الهیاتی ما را بینیاز از تحلیلهای اجتماعی و جامعهشناختی نمیکند ولی نمیتوان انکار کرد که تحلیل و تبیینهای محض اجتماعی اغلب ناتوان از فهم رویدادهایی اینچنینی هستند و انتظار میرود پژوهشگران اجتماعی ما بتوانند از پارهای کلیشههای ذهنی نهادینه شده خود را رها کنند و با الهام از آموزههای دینی تحلیلی درست و قابل قبول از جامعه و تحولات روحی آن ارائه دهند. تجربه چهار سال و چند ماه پیش در مراسم بسیار پرشکوه تشییع پیکر پاک شهید حاج قاسم سلیمانی نیز نمونه دیگری است که فهم آن بر پایه آموزههای دینی دشوار نبود ولی دریغ از تبیینهای اجتماعی کارآ و واقعگرا.
این قلم در همان ایام هم در بخشی از یادداشتی که به تاریخ ۱۸ دی ۱۳۹۸ منتشر شد چنین نگاشته بود:
رسم بیشتر ما دانشگاهیان این است که نسبت به توده مردم خودبرتربینی داریم و رفتارهای آنها را کمبها میانگاریم، و اگر گاه مردم را باور کنیم، حداکثر هنر ما این است که چند لحظهای در پیادهرو به تماشای آنان بایستیم و زبان به ستایش آنها بگشاییم و پس از آن باز ماییم و سرگرم شدن به کارهای خود و از یاد بردن غم و شادی تودهها. اگر چنین نیست، چرا پژوهشگران شاخههای مختلف علوم اجتماعی فرصت استثنایی این چند روز را برای گفتوگوی رو در رو با توده مردم از دست دادند؟ آیا جز این است که ما نیز فکر نمیکردیم مردم عزیزمان تا این درجه فهیم و بصیر و نجیب و دلبسته ارزشهایند و آمادگی قرار گرفتن در این اقیانوس مواج را نداشتیم؟ چرا هیچ یک از ما نمیداند که به راستی در ذهن ایرانیان چه میگذرد؟ چرا نمیتوانیم این همه روشنبینی حیرتآور ایرانیان را برای تفکیک دقیق بین ناخشنودی از ناکارآمدیهای سیاستزدگان و قدرشناسی از قهرمانان جان بر کف را درک و تحلیل کنیم؟ آیا جز این است که از مردم فاصله گرفتهایم؟
این پرسش گلهآمیز عینا در باره خروش غیرتمندانه مردم نجیبمان در حادثه اخیر قابل تکرار است. ... بگذاریم و بگذریم. امام خمینی در باره اخلاص و مسافر الی الله بودن بیانی شیوا دارند که میتوان آن را استعارهای برای سفر رئیس محترم شهید به سوی خدا و پشتوانهای برای محتوای این یادداشت شمرد:
مادامى كه حب نفس در دل است و انسان در بيت مظلم نفس است، مسافر إلى اللّه نيست، بلكه از مخلّدين إلى الارض است. و اوّل قدم سفر إلى اللّه ترك حبّ نفس است و قدم بر انانيت و فرق خود گذاشتن است. و ميزان در سفر همين است. و بعضى گويند يكى از معانى آيه شريفه وَ مَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِه مُهاجِراً إلَى اللَّه وَ رَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّه. اين است كه كسى كه خارج شد از بيت نفس و هجرت به سوى حق كرد به سفر معنوى، پس از آن او را فناى تامّ ادراك كرد، اجر او بر خداى تعالى است. و معلوم است براى چنين مسافرى جز مشاهده ذات مقدس و وصول به فناء حضرتش اجرى لايق نيست، چنانچه از زبان آنها گفته شده: در ضمیر ما نمیگنجد به غیر دوست کس ـ هر دو عالم را به دشمن ده که را ما دوست، بس (شرح چهل حديث، صص ۳۳۲ ـ ۳۳۳)
۲۹ بهمن ۱۴۰۳
@MohsenAlviri
...
سفر جاودانه شهید رئیسی در جامعه نیز روحی تازه دمید. این که چگونه کسی همراه با رهاشدگی خود بتواند چنین موجی بزرگ در جامعه پدید آورد پرسشی است که بر پایههای آموزههای سیاسی و اجتماعی و روانشناختی اجتماعی نمیتوان پاسخی درخور و قابل پذیرش بدان داد. اما در این باره نیز آموزههای دینی راهگشایی دارند. در روایتی از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله چنین نقل شده است:
طوبى للمخلصين أولئك مصابيح الهدى تنجلي بهم كلّ فتنة ظلماء. (نهج الفصاحه، ص ۵۵۷)
خوشا به حال مخلصان، آنان چراغهای هدایتند، به وسیله آنها هر فتنه تاریکی به روشنایی میگراید.
از این منظر این که یک نفر به فاصلهای اندک از وقتی که آماج نقدها و نقها بود، اینگونه با عزت برای سفر آخرت بدرقه شود، معنی مییابد و این روایات و مانند آنها به کلید فهم این معما تبدیل میشود. شاید و به باور خودم هرگز بدون یک نگاه الهیاتی نمیتوان این تحول روحی مردم و این دگرگونه شدن یکباره فضای عمومی جامعه را فهم کرد و این نگاه الهیاتی مبتنی بر مکتب اهل بیت علیهم السلام است که امکان فهم و تبیین این رویداد را برای ما فراهم میسازد و اخلاص یک کنشگر را بنمایه این تحول اجتماعی میشمرد. روشن است که این رهیافتهای الهیاتی ما را بینیاز از تحلیلهای اجتماعی و جامعهشناختی نمیکند ولی نمیتوان انکار کرد که تحلیل و تبیینهای محض اجتماعی اغلب ناتوان از فهم رویدادهایی اینچنینی هستند و انتظار میرود پژوهشگران اجتماعی ما بتوانند از پارهای کلیشههای ذهنی نهادینه شده خود را رها کنند و با الهام از آموزههای دینی تحلیلی درست و قابل قبول از جامعه و تحولات روحی آن ارائه دهند. تجربه چهار سال و چند ماه پیش در مراسم بسیار پرشکوه تشییع پیکر پاک شهید حاج قاسم سلیمانی نیز نمونه دیگری است که فهم آن بر پایه آموزههای دینی دشوار نبود ولی دریغ از تبیینهای اجتماعی کارآ و واقعگرا.
این قلم در همان ایام هم در بخشی از یادداشتی که به تاریخ ۱۸ دی ۱۳۹۸ منتشر شد چنین نگاشته بود:
رسم بیشتر ما دانشگاهیان این است که نسبت به توده مردم خودبرتربینی داریم و رفتارهای آنها را کمبها میانگاریم، و اگر گاه مردم را باور کنیم، حداکثر هنر ما این است که چند لحظهای در پیادهرو به تماشای آنان بایستیم و زبان به ستایش آنها بگشاییم و پس از آن باز ماییم و سرگرم شدن به کارهای خود و از یاد بردن غم و شادی تودهها. اگر چنین نیست، چرا پژوهشگران شاخههای مختلف علوم اجتماعی فرصت استثنایی این چند روز را برای گفتوگوی رو در رو با توده مردم از دست دادند؟ آیا جز این است که ما نیز فکر نمیکردیم مردم عزیزمان تا این درجه فهیم و بصیر و نجیب و دلبسته ارزشهایند و آمادگی قرار گرفتن در این اقیانوس مواج را نداشتیم؟ چرا هیچ یک از ما نمیداند که به راستی در ذهن ایرانیان چه میگذرد؟ چرا نمیتوانیم این همه روشنبینی حیرتآور ایرانیان را برای تفکیک دقیق بین ناخشنودی از ناکارآمدیهای سیاستزدگان و قدرشناسی از قهرمانان جان بر کف را درک و تحلیل کنیم؟ آیا جز این است که از مردم فاصله گرفتهایم؟
این پرسش گلهآمیز عینا در باره خروش غیرتمندانه مردم نجیبمان در حادثه اخیر قابل تکرار است. ... بگذاریم و بگذریم. امام خمینی در باره اخلاص و مسافر الی الله بودن بیانی شیوا دارند که میتوان آن را استعارهای برای سفر رئیس محترم شهید به سوی خدا و پشتوانهای برای محتوای این یادداشت شمرد:
مادامى كه حب نفس در دل است و انسان در بيت مظلم نفس است، مسافر إلى اللّه نيست، بلكه از مخلّدين إلى الارض است. و اوّل قدم سفر إلى اللّه ترك حبّ نفس است و قدم بر انانيت و فرق خود گذاشتن است. و ميزان در سفر همين است. و بعضى گويند يكى از معانى آيه شريفه وَ مَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِه مُهاجِراً إلَى اللَّه وَ رَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّه. اين است كه كسى كه خارج شد از بيت نفس و هجرت به سوى حق كرد به سفر معنوى، پس از آن او را فناى تامّ ادراك كرد، اجر او بر خداى تعالى است. و معلوم است براى چنين مسافرى جز مشاهده ذات مقدس و وصول به فناء حضرتش اجرى لايق نيست، چنانچه از زبان آنها گفته شده: در ضمیر ما نمیگنجد به غیر دوست کس ـ هر دو عالم را به دشمن ده که را ما دوست، بس (شرح چهل حديث، صص ۳۳۲ ـ ۳۳۳)
۲۹ بهمن ۱۴۰۳
@MohsenAlviri
🔸 انتشار مقاله "درآمدی بر دیپلماسی تبلیغی"
پژوهشنامه دیپلماسی فرهنگی به سردبیری آقای دکتر حسن بشیر از سوی سازمان فرهنگ و ارتباطات منتشر میشود. در شماره چهارم سال اول (زمستان ۱۴۰۳) این نشریه، مقاله "درآمدی بر دیپلماسی تبلیغی" در صفحات ۷ تا ۲۴ منتشر شده است. چکیده این مقاله چنین است:
دیپلماسی تبلیغی به مثابه یکی از گونههای دیپلماسی مضاف، با وجود پیشینهای درخور در عینیت تاریخ مسلمانان، تا کنون به صورت جداگانه موضوع بررسی و پژوهش قرار نگرفته است. جستار پیش رو، با روش کتابخانهای برای گردآوری اطلاعات و روش تحلیلی استنتاجی برای پردازش و تحلیل اطلاعات کوشیده است راهی برای تدوین نظام موضوعات و نیز نظام مسائل دیپلماسی تبلیغی بگشاید.
در این نوشته کوتاه پس از تبیین مفهوم دیپلماسی تبلیغی و تفاوت آن با دیپلماسی تبلیغ، پیوند آن با دیپلماسی فرهنگی و نیز چگونگی پیوند آن با منافع ملی بررسیده شده است. سپس شش محور به عنوان مبانی و رهیافتهای کلان دیپلماسی تبلیغی برشمرده شده و پس از آن عرصهها و محتوای دیپلماسی تبلیغی به کوتاهی تبیین شده است. در بخشی دیگر از مقاله پس از توضیح در باره ابزارها و روشها دیپلماسی تبلیغی سه نکته جایگاه بخشِ غیردولتی، بهرهگیری از تجربیات دیگر کشورها و تنوع بخشیدن به روشها مورد تأکید قرار گرفته است. مقاله پس از مروری بر چالشهای ششگانه نظری و اجرایی دیپلماسی تبلیغی در ایران، پیشنهادهایی را برای ساماندهی بهینه دیپلماسی تبلیغی ارائه کرده است.
متن این مقاله به پیوست در دسترس است.
۳۰ بهمن ۱۴۰۳
@MohsenAlviri
پژوهشنامه دیپلماسی فرهنگی به سردبیری آقای دکتر حسن بشیر از سوی سازمان فرهنگ و ارتباطات منتشر میشود. در شماره چهارم سال اول (زمستان ۱۴۰۳) این نشریه، مقاله "درآمدی بر دیپلماسی تبلیغی" در صفحات ۷ تا ۲۴ منتشر شده است. چکیده این مقاله چنین است:
دیپلماسی تبلیغی به مثابه یکی از گونههای دیپلماسی مضاف، با وجود پیشینهای درخور در عینیت تاریخ مسلمانان، تا کنون به صورت جداگانه موضوع بررسی و پژوهش قرار نگرفته است. جستار پیش رو، با روش کتابخانهای برای گردآوری اطلاعات و روش تحلیلی استنتاجی برای پردازش و تحلیل اطلاعات کوشیده است راهی برای تدوین نظام موضوعات و نیز نظام مسائل دیپلماسی تبلیغی بگشاید.
در این نوشته کوتاه پس از تبیین مفهوم دیپلماسی تبلیغی و تفاوت آن با دیپلماسی تبلیغ، پیوند آن با دیپلماسی فرهنگی و نیز چگونگی پیوند آن با منافع ملی بررسیده شده است. سپس شش محور به عنوان مبانی و رهیافتهای کلان دیپلماسی تبلیغی برشمرده شده و پس از آن عرصهها و محتوای دیپلماسی تبلیغی به کوتاهی تبیین شده است. در بخشی دیگر از مقاله پس از توضیح در باره ابزارها و روشها دیپلماسی تبلیغی سه نکته جایگاه بخشِ غیردولتی، بهرهگیری از تجربیات دیگر کشورها و تنوع بخشیدن به روشها مورد تأکید قرار گرفته است. مقاله پس از مروری بر چالشهای ششگانه نظری و اجرایی دیپلماسی تبلیغی در ایران، پیشنهادهایی را برای ساماندهی بهینه دیپلماسی تبلیغی ارائه کرده است.
متن این مقاله به پیوست در دسترس است.
۳۰ بهمن ۱۴۰۳
@MohsenAlviri
👈 اطلاعیه تمدید ثبت نام
با سلام و احترام،
🔸به اطلاع میرساند که مدت زمان مرحله دوم ثبت نام آزمون اختصاصی دکتری تخصصی دانشگاه باقرالعلوم (ع) از امروز شنبه ۲۷ بهمن ماه تا تاریخ یکشنبه ۵ اسفندماه ۱۴۰۳ تمدید گردید.
🎋#پذیرش_۱۴۰۴دکتری
🍂 کانال پذیرش دانشگاه باقرالعلوم(ع) در پیام رسان ایتا:
@boustud
دوستان تان را به جمع ما دعوت نمایید.💢
۳۰ بهمن ۱۴۰۳
@MohsenAlviri
با سلام و احترام،
🔸به اطلاع میرساند که مدت زمان مرحله دوم ثبت نام آزمون اختصاصی دکتری تخصصی دانشگاه باقرالعلوم (ع) از امروز شنبه ۲۷ بهمن ماه تا تاریخ یکشنبه ۵ اسفندماه ۱۴۰۳ تمدید گردید.
🎋#پذیرش_۱۴۰۴دکتری
🍂 کانال پذیرش دانشگاه باقرالعلوم(ع) در پیام رسان ایتا:
@boustud
دوستان تان را به جمع ما دعوت نمایید.💢
۳۰ بهمن ۱۴۰۳
@MohsenAlviri
🔹 انتشار یادداشت برای نکوداشت دکتر محمد حسن تبرائیان
در ضمیمه روزنامه اطلاعات دوشنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۳، سال نود و نهم، شماره ۲۸۸۳۲ همزمان با برگزاری مراسم گرامیداشت آقای دکتر محمدحسن تبرائیان از سوی دانشگاه مذاهب اسلامی، مجموعه یادداشتهایی در تکریم و تقدیر از نیمقرن تکاپوی علمی و فرهنگی این استاد گرانمایه منتشر شده است.
یادداشت "نقش موثر در ساختارسازی تقریب در ایران" در صفحات ۶ و ۷ این ضمیمه هشتصفحهای بر پایه این محورها منتشر شده است:
• پیشینه آشنایی
• ویژگیهای برجسته اخلاقی و علمی استاد دکتر محمدحسن تبرائیان
• جایگاه علمی استاد دکتر تبرائیان در مجامع علمی داخل و خارج از کشور
• پژوهشهای آقای دکتر تبرائیان در حوزه مسائل فرهنگی و ترجمه
• آثار علمی آقای دکتر تبرائیان در حوزه تقریب و همگرایی
• نقش آقای دکتر تبرائیان در تقریب مذاهب اسلامی
متن کامل ارسال شده اولیه که اندک تفاوت ویرایشی با متن منتشر شده دارد، در دو قالب وُرد و پیدیاف به همراه متن کامل ضمیمه روزنامه اطلاعات به پیوست در دسترس است.
۱ اسفند ۱۴۰۳
@MohsenAlviri
در ضمیمه روزنامه اطلاعات دوشنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۳، سال نود و نهم، شماره ۲۸۸۳۲ همزمان با برگزاری مراسم گرامیداشت آقای دکتر محمدحسن تبرائیان از سوی دانشگاه مذاهب اسلامی، مجموعه یادداشتهایی در تکریم و تقدیر از نیمقرن تکاپوی علمی و فرهنگی این استاد گرانمایه منتشر شده است.
یادداشت "نقش موثر در ساختارسازی تقریب در ایران" در صفحات ۶ و ۷ این ضمیمه هشتصفحهای بر پایه این محورها منتشر شده است:
• پیشینه آشنایی
• ویژگیهای برجسته اخلاقی و علمی استاد دکتر محمدحسن تبرائیان
• جایگاه علمی استاد دکتر تبرائیان در مجامع علمی داخل و خارج از کشور
• پژوهشهای آقای دکتر تبرائیان در حوزه مسائل فرهنگی و ترجمه
• آثار علمی آقای دکتر تبرائیان در حوزه تقریب و همگرایی
• نقش آقای دکتر تبرائیان در تقریب مذاهب اسلامی
متن کامل ارسال شده اولیه که اندک تفاوت ویرایشی با متن منتشر شده دارد، در دو قالب وُرد و پیدیاف به همراه متن کامل ضمیمه روزنامه اطلاعات به پیوست در دسترس است.
۱ اسفند ۱۴۰۳
@MohsenAlviri
یادداشت_مربوط_به_آقای_دکتر_تبرائیان.pdf
162.5 KB
مربوط به یادداشت بالا
متن کامل یادداشت نکوداشت آقای دکتر محمدحسن تبرائیان در قالب پیدیاف
@MohsenAlviri
متن کامل یادداشت نکوداشت آقای دکتر محمدحسن تبرائیان در قالب پیدیاف
@MohsenAlviri
tabaraeian.pdf
5.8 MB
مربوط به یادداشت بالا
متن کامل ضمیمه روزنامه اطلاعات ۱۹ آذر ۱۴۰۳ در نکوداشت آقای دکتر محمدحسن تبرائیان
@MohsenAlviri
متن کامل ضمیمه روزنامه اطلاعات ۱۹ آذر ۱۴۰۳ در نکوداشت آقای دکتر محمدحسن تبرائیان
@MohsenAlviri
🔸 برگزاری جلسه دفاعیه دکتری با عنوان " اجراءات الرسول صلى الله عليه وآله وسلم في تغيير القيم الاجتماعية من الجاهلية الى الاسلامية من منظور القران الكريم"
روز ۸ دی ۱۴۰۳ جلسه دفاع از رساله دکتری خانم ساره عبدالرحیم جبار الحریشی با عنوان عنوان " اجراءات الرسول صلى الله عليه وآله وسلم في تغيير القيم الاجتماعية من الجاهلية الى الاسلامية من منظور القران الكريم" در دانشکده تاریخ دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی برگزار شد. راهنمایی این رساله بر عهده بنده و مشاوره آن بر عهده آقایان دکتر محمدحسن محمدی مظفر و دکتر احمد هاتف طاهر المفرجی بود و داوری آن را هم آقایان دکتر منصور داداشنژاد و دکتر علی آقانوری و دکتر محمدتقی ذاکری برعهده داشتند.
پرسش اصلی این پژوهش اقدامات پیامبر صلی الله علیه و آله مستند به آیات قرآن برای تغییر ارزشهای جاهلی به اسلامی است . این رساله در شش فصل و با بهرهگیری از منابع مختلف سامان یافته است. چکیده عربی رساله چنین است:
هذا البحث يرتكز على اهم الجوانب الاجتماعية وهي القيم الاجتماعية في فترة انتقالية بين فترة الجاهلية وظهور الاسلام وبعثة النبي صلى الله عليه واله ومارافقها من تغييرات جذرية هزت كيان المجتمع الجاهلي وقلبت موازينه وغيرت الكثير من قيمه السائدة فكان جهد النبي صلوات الله عليه كبيرا في تغيير تلك القيم وخصوصا تلك القيم التي كانت متجذره في النفوس فكان من الصعب تغييرها بشكل فوري فقد اخذت مراحل وفترات زمنية حتى تم تغييرها بشكل كامل اما عن نتائج هذا البحث فنجد عند دراسة القيم الاجتماعية في المجتمع الجاهلي نجد ان هناك خليطا من القيم فبعض تلك القيم كانت محمودا مثل الكرم والشجاعة والجوار والوفاء وغيرها من القيم التي ابقى عليها الاسلام ولكنها كانت تحتاج الى التقويم والتهذيب فقام رسول الله صلى الله عليه واله بتقويم تلك القيم وتعديلها بما يتلائم مع روح الاسلام الى جانب تلك القيم كانت هناك الكثير من القيم والعادات المذمومة والتي كانت طاغية في المجتمع الجاهلي والتي نهى عنها الاسلام وحرمها بشكل نهائي مثل الزنا وشرب الخمر والربا الثار وسفك الدماء بغير حق حيث سلطنا الضوء على تغيير تلك القيم وكان تغيير القيم الدينية والمعتقدات والعبادات في مكة اما باقي القيم الاجتماعية فانها تغيرت بشكل تدريجي بعد الهجرة الى المدينة النورة وتاسيس دولة الرسول صلى الله عليه واله فيها و كانت اجراءات النبي صلى الله عليه واله جميعها مستمدة من القران الكريم من حيث تطبيق الاحكام الشرعية وتطبيق التوجيهات الالهية في التحريم وفي الحقوق الشرعية وفي الاوامر والنواهي لانه لاينطق عن الهوى وقام النبي بتطبيق تلك الاجراءات على ارض الواقع فحولها من الجانب النظري في القران الى الجانب العملي في المجتمع واسهمت تلك المعالجات المستمدة من القران الكريم في تغيير الكثير من القيم الاجتماعية الجاهلية فهذب بعضها ونهى عن البعض الاخر حيث كانت المرحلة المكية هي مرحلة التربية والتكوين لكي يتم تغيير تلك القيم في المجتمع بقناعة تامة في المرحلة المدنية بعد الاستعداد التام وهذا ماتم على ارض الواقع في سيرة النبي صلى الله عليه واله في تغيير القيم الاجتماعية.
۲ اسفند ۱۴۰۳
@MohsenAlviri
روز ۸ دی ۱۴۰۳ جلسه دفاع از رساله دکتری خانم ساره عبدالرحیم جبار الحریشی با عنوان عنوان " اجراءات الرسول صلى الله عليه وآله وسلم في تغيير القيم الاجتماعية من الجاهلية الى الاسلامية من منظور القران الكريم" در دانشکده تاریخ دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی برگزار شد. راهنمایی این رساله بر عهده بنده و مشاوره آن بر عهده آقایان دکتر محمدحسن محمدی مظفر و دکتر احمد هاتف طاهر المفرجی بود و داوری آن را هم آقایان دکتر منصور داداشنژاد و دکتر علی آقانوری و دکتر محمدتقی ذاکری برعهده داشتند.
پرسش اصلی این پژوهش اقدامات پیامبر صلی الله علیه و آله مستند به آیات قرآن برای تغییر ارزشهای جاهلی به اسلامی است . این رساله در شش فصل و با بهرهگیری از منابع مختلف سامان یافته است. چکیده عربی رساله چنین است:
هذا البحث يرتكز على اهم الجوانب الاجتماعية وهي القيم الاجتماعية في فترة انتقالية بين فترة الجاهلية وظهور الاسلام وبعثة النبي صلى الله عليه واله ومارافقها من تغييرات جذرية هزت كيان المجتمع الجاهلي وقلبت موازينه وغيرت الكثير من قيمه السائدة فكان جهد النبي صلوات الله عليه كبيرا في تغيير تلك القيم وخصوصا تلك القيم التي كانت متجذره في النفوس فكان من الصعب تغييرها بشكل فوري فقد اخذت مراحل وفترات زمنية حتى تم تغييرها بشكل كامل اما عن نتائج هذا البحث فنجد عند دراسة القيم الاجتماعية في المجتمع الجاهلي نجد ان هناك خليطا من القيم فبعض تلك القيم كانت محمودا مثل الكرم والشجاعة والجوار والوفاء وغيرها من القيم التي ابقى عليها الاسلام ولكنها كانت تحتاج الى التقويم والتهذيب فقام رسول الله صلى الله عليه واله بتقويم تلك القيم وتعديلها بما يتلائم مع روح الاسلام الى جانب تلك القيم كانت هناك الكثير من القيم والعادات المذمومة والتي كانت طاغية في المجتمع الجاهلي والتي نهى عنها الاسلام وحرمها بشكل نهائي مثل الزنا وشرب الخمر والربا الثار وسفك الدماء بغير حق حيث سلطنا الضوء على تغيير تلك القيم وكان تغيير القيم الدينية والمعتقدات والعبادات في مكة اما باقي القيم الاجتماعية فانها تغيرت بشكل تدريجي بعد الهجرة الى المدينة النورة وتاسيس دولة الرسول صلى الله عليه واله فيها و كانت اجراءات النبي صلى الله عليه واله جميعها مستمدة من القران الكريم من حيث تطبيق الاحكام الشرعية وتطبيق التوجيهات الالهية في التحريم وفي الحقوق الشرعية وفي الاوامر والنواهي لانه لاينطق عن الهوى وقام النبي بتطبيق تلك الاجراءات على ارض الواقع فحولها من الجانب النظري في القران الى الجانب العملي في المجتمع واسهمت تلك المعالجات المستمدة من القران الكريم في تغيير الكثير من القيم الاجتماعية الجاهلية فهذب بعضها ونهى عن البعض الاخر حيث كانت المرحلة المكية هي مرحلة التربية والتكوين لكي يتم تغيير تلك القيم في المجتمع بقناعة تامة في المرحلة المدنية بعد الاستعداد التام وهذا ماتم على ارض الواقع في سيرة النبي صلى الله عليه واله في تغيير القيم الاجتماعية.
۲ اسفند ۱۴۰۳
@MohsenAlviri
مربوط به یادداشت بالا
عکس یادگاری جلسه دفاعیه، از راست آقایان دکتر سیدناصر موسوی (نماینده دانشگاه)، آقای دکتر محمدتقی ذاکری، آقای دکتر منصور داداشنژاد، آقای دکتر محمدحسن محمدی مظفر، بنده، خانم دکتر ساره عبدالرحیم الحریشی، آقای دکتر علی آقانوری.
@MohsenAlviri
عکس یادگاری جلسه دفاعیه، از راست آقایان دکتر سیدناصر موسوی (نماینده دانشگاه)، آقای دکتر محمدتقی ذاکری، آقای دکتر منصور داداشنژاد، آقای دکتر محمدحسن محمدی مظفر، بنده، خانم دکتر ساره عبدالرحیم الحریشی، آقای دکتر علی آقانوری.
@MohsenAlviri
🔹 انتشار مصاحبهای مبسوط در باره مسجد
پایگاه مطالعاتی ـ تحلیلی فرهنگ سدید مصاحبهای مبسوط را در دو بخش به ترتیب با عنوان "امتداد مسجد و عبودیت تا سیاست" در تاریخ ۴ بهمن ۱۴۰۳ (کد خبر: ۹۸۹۰) و "امتداد مسجد در جامعه مدرن چه تصویری دارد؟" در تاریخ ۲۴ بهمن ۱۴۰۳ (کد خبر: ۹۹۰۵) منتشر کرده است.
در این مصاحبه طولانی به این پرسشها پاسخ داده شده است:
- کارکرد مسجد در خاستگاه تاریخی آن
۱. بهعنوان پرسش نخست، باید گفت که مسجد به طور ذاتی دارای چه کارکردهایی است و در حاشیه مأموریت اصلی مسجد، چه فعالیتهای دیگری را میتوان در نظر گرفت؟ البته در این سؤال، بیشتر کارکردهای اجتماعی و فرهنگی مسجد مدنظر قرار دارد.
- مسجد در دورههای مختلف ایران
۲. در جامعه امروز ایران، مسجد از چه منزلتی برخوردار است و این جایگاه در نسبت با گذشته چه تغییر و تحولاتی داشته است؟
۳. مراد شما از مدرسه، همین مدارس نوین است؟ یعنی در همان فضای جوامع سنتی اکنون بحث میکنید.
- تحول در گروههای مرجع و اثرگذاری آنها بر مسجد
۴. طرح بحث شما زمینه را برای طرح این پرسش مطرح میکند که نهاد اجتماعی دین و روحانیت، همواره نسبت وثیقی با مسجد داشته است. اما آیا تغییر مرجعیت روحانیت در کارکرد و تحول تأثیرگذاری مساجد هم دخیل بوده است؟
ـ مسجد و سیاست، آسیبها و تهدیدها
۵. نسبت مسجد و سیاست چیست و چگونه میتوان فعالیتهای سیاسی را در مسجد بهگونهای پیش برد که به ماهیت و کارکردهای اجتماعی آن آسیبی نزند؟
- از سیاستگذاری تا سیاستبازی در مسجد
۶. بهعنوان پرسش آخر در این بخش میخواستم این را مطرح کنم که مداخله نهادهای دولتی و حاکمیتی در مساجد و فعالیتهای آنها تا چه اندازه میتواند در نقش اجتماعی نهاد مسجد تأثیر بگذارد؟ این دخالت را مثبت یا منفی ارزیابی میکنید؟
- مسجد، در حاشیه جامعه یا در متن؟
۷. مسجد از گذشته تاکنون چه کارکردهایی داشته است و چگونه میتوان کارکردهای کمرنگ شده و از بین رفته مساجد را دوباره احیا کرد؟ همچنین تشکیل نهادهای اجتماعی موازی با مسجد همچون فرهنگسراها، سرای محلات، حسینیهها و... چه تأثیری در تضعیف یا تقویت کارکرد مساجد داشته است؟
۸. بهعنوان یک پرسش انتقادی میخواستم دو نکته را مطرح کنم. اگر کسی چنین اشکال کند که برای مثال در یک نهادی مانند مسجد، روحانی و به تبع آن فقه و شریعت محور قرار دارد اما در حسینیه و هیئتها، شاهد هستیم که مداح محوریت بیشتری دارد؛ بااینحال، چگونه میتوان حسینیه را امتداد مسجد دانست؟ از طرف دیگر ممکن است کسی بگوید شما خلطی میان بسط دین و مسجد صورت دادهاید. ممکن است کسی بگوید نمازخانه ادارات، مدارس و... نشان از عدم کاهش اقبال مردم به دین یا بسط دین دارد، اما چگونه میتوان آن را بسط مسجد دانست؟ پاسخ شما به این دو اشکال چیست؟
- مساجد سیاسی در قبل و بعد از انقلاب اسلامی
۹. یکی از کارکردهای مسجد تا پیش از انقلاب اسلامی، کارکرد سیاسی بوده است. مسجد سیاستگذار نبوده، اما سیاست ساز بوده است. یعنی چیستی سیاست مطلوب و مباحثی از این دست، در مسجد به گفتگو گذاشته میشد. در برهه انقلاب نیز مسجد یک کنش گر سیاسی مستقیم بود. حالا پرسش اینجاست که در وضعیت فعلی که سیاست دینی بهنوعی مستقر شده و نهادهای موازی در عرصه سیاست نیز بهکرات رشد یافتهاند، آیا همین کارکرد انتقادی و سیاستورزانه از مسجد سلب نشده است؟ مراد من در اینجا وجه تأییدگرانه مساجد برای سیاست نیست، بلکه رویکرد انتقادی و نظارتگر نسبت به سیاست است.
- مساجد الگو و اقبال اجتماعی
۱۰. از بحث سیاست که بگذریم، مسئله بعدی، الگوی مساجد موفق است. تجربههای مساجد موفق در جذب و تربیت جوانان، تا چه اندازه جمعآوری و مورد مطالعه قرار میگیرند و از آنها الگو استخراج میشود؟
۱۱. به طور مشخص حوزه علمیه چه برنامههایی را برای رونقگرفتن مساجد در دستور کار خود داشته و انجام داده و چه میزان موفق بوده است؟
- اهمیت مسجدمحوری در محله
۱۲. بهعنوان پرسش آخر، بفرمایید که بههمریختن الگوی محلهمحوری به سمت مدرنیته و شهر یکپارچه، چه تأثیراتی بر کارکرد اجتماعی مساجد داشته است؟
این دو مصاحبه به ترتیب در دو پیوند زیر و نیز متن یکپارچه آن به پیوست در دسترس است:
https://farhangesadid.com/fa/news/9890/%D8%A7%D9%85%D8%AA%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D8%B3%D8%AC%D8%AF-%D9%88-%D8%B9%D8%A8%D9%88%D8%AF%DB%8C%D8%AA-%D8%AA%D8%A7-%D8%B9%D8%B1%D8%B5%D9%87-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA
و
https://farhangesadid.com/fa/news/9905/%D8%A7%D9%85%D8%AA%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D8%B3%D8%AC%D8%AF-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9%D9%87-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D9%86-%DA%86%D9%87-%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF
۳ اسفند ۱۴۰۳
@MohsenAlviri
پایگاه مطالعاتی ـ تحلیلی فرهنگ سدید مصاحبهای مبسوط را در دو بخش به ترتیب با عنوان "امتداد مسجد و عبودیت تا سیاست" در تاریخ ۴ بهمن ۱۴۰۳ (کد خبر: ۹۸۹۰) و "امتداد مسجد در جامعه مدرن چه تصویری دارد؟" در تاریخ ۲۴ بهمن ۱۴۰۳ (کد خبر: ۹۹۰۵) منتشر کرده است.
در این مصاحبه طولانی به این پرسشها پاسخ داده شده است:
- کارکرد مسجد در خاستگاه تاریخی آن
۱. بهعنوان پرسش نخست، باید گفت که مسجد به طور ذاتی دارای چه کارکردهایی است و در حاشیه مأموریت اصلی مسجد، چه فعالیتهای دیگری را میتوان در نظر گرفت؟ البته در این سؤال، بیشتر کارکردهای اجتماعی و فرهنگی مسجد مدنظر قرار دارد.
- مسجد در دورههای مختلف ایران
۲. در جامعه امروز ایران، مسجد از چه منزلتی برخوردار است و این جایگاه در نسبت با گذشته چه تغییر و تحولاتی داشته است؟
۳. مراد شما از مدرسه، همین مدارس نوین است؟ یعنی در همان فضای جوامع سنتی اکنون بحث میکنید.
- تحول در گروههای مرجع و اثرگذاری آنها بر مسجد
۴. طرح بحث شما زمینه را برای طرح این پرسش مطرح میکند که نهاد اجتماعی دین و روحانیت، همواره نسبت وثیقی با مسجد داشته است. اما آیا تغییر مرجعیت روحانیت در کارکرد و تحول تأثیرگذاری مساجد هم دخیل بوده است؟
ـ مسجد و سیاست، آسیبها و تهدیدها
۵. نسبت مسجد و سیاست چیست و چگونه میتوان فعالیتهای سیاسی را در مسجد بهگونهای پیش برد که به ماهیت و کارکردهای اجتماعی آن آسیبی نزند؟
- از سیاستگذاری تا سیاستبازی در مسجد
۶. بهعنوان پرسش آخر در این بخش میخواستم این را مطرح کنم که مداخله نهادهای دولتی و حاکمیتی در مساجد و فعالیتهای آنها تا چه اندازه میتواند در نقش اجتماعی نهاد مسجد تأثیر بگذارد؟ این دخالت را مثبت یا منفی ارزیابی میکنید؟
- مسجد، در حاشیه جامعه یا در متن؟
۷. مسجد از گذشته تاکنون چه کارکردهایی داشته است و چگونه میتوان کارکردهای کمرنگ شده و از بین رفته مساجد را دوباره احیا کرد؟ همچنین تشکیل نهادهای اجتماعی موازی با مسجد همچون فرهنگسراها، سرای محلات، حسینیهها و... چه تأثیری در تضعیف یا تقویت کارکرد مساجد داشته است؟
۸. بهعنوان یک پرسش انتقادی میخواستم دو نکته را مطرح کنم. اگر کسی چنین اشکال کند که برای مثال در یک نهادی مانند مسجد، روحانی و به تبع آن فقه و شریعت محور قرار دارد اما در حسینیه و هیئتها، شاهد هستیم که مداح محوریت بیشتری دارد؛ بااینحال، چگونه میتوان حسینیه را امتداد مسجد دانست؟ از طرف دیگر ممکن است کسی بگوید شما خلطی میان بسط دین و مسجد صورت دادهاید. ممکن است کسی بگوید نمازخانه ادارات، مدارس و... نشان از عدم کاهش اقبال مردم به دین یا بسط دین دارد، اما چگونه میتوان آن را بسط مسجد دانست؟ پاسخ شما به این دو اشکال چیست؟
- مساجد سیاسی در قبل و بعد از انقلاب اسلامی
۹. یکی از کارکردهای مسجد تا پیش از انقلاب اسلامی، کارکرد سیاسی بوده است. مسجد سیاستگذار نبوده، اما سیاست ساز بوده است. یعنی چیستی سیاست مطلوب و مباحثی از این دست، در مسجد به گفتگو گذاشته میشد. در برهه انقلاب نیز مسجد یک کنش گر سیاسی مستقیم بود. حالا پرسش اینجاست که در وضعیت فعلی که سیاست دینی بهنوعی مستقر شده و نهادهای موازی در عرصه سیاست نیز بهکرات رشد یافتهاند، آیا همین کارکرد انتقادی و سیاستورزانه از مسجد سلب نشده است؟ مراد من در اینجا وجه تأییدگرانه مساجد برای سیاست نیست، بلکه رویکرد انتقادی و نظارتگر نسبت به سیاست است.
- مساجد الگو و اقبال اجتماعی
۱۰. از بحث سیاست که بگذریم، مسئله بعدی، الگوی مساجد موفق است. تجربههای مساجد موفق در جذب و تربیت جوانان، تا چه اندازه جمعآوری و مورد مطالعه قرار میگیرند و از آنها الگو استخراج میشود؟
۱۱. به طور مشخص حوزه علمیه چه برنامههایی را برای رونقگرفتن مساجد در دستور کار خود داشته و انجام داده و چه میزان موفق بوده است؟
- اهمیت مسجدمحوری در محله
۱۲. بهعنوان پرسش آخر، بفرمایید که بههمریختن الگوی محلهمحوری به سمت مدرنیته و شهر یکپارچه، چه تأثیراتی بر کارکرد اجتماعی مساجد داشته است؟
این دو مصاحبه به ترتیب در دو پیوند زیر و نیز متن یکپارچه آن به پیوست در دسترس است:
https://farhangesadid.com/fa/news/9890/%D8%A7%D9%85%D8%AA%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D8%B3%D8%AC%D8%AF-%D9%88-%D8%B9%D8%A8%D9%88%D8%AF%DB%8C%D8%AA-%D8%AA%D8%A7-%D8%B9%D8%B1%D8%B5%D9%87-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA
و
https://farhangesadid.com/fa/news/9905/%D8%A7%D9%85%D8%AA%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D8%B3%D8%AC%D8%AF-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9%D9%87-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D9%86-%DA%86%D9%87-%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF
۳ اسفند ۱۴۰۳
@MohsenAlviri
پایگاه تحلیلی سدید
امتداد مسجد و عبودیت تا عرصه سیاست
این را نمیشود انکار کرد که بخشی از علت گریز مردم از مساجد، اصرار بر این است که در مساجد فقط یک صدای سیاسی شنیده شود. کسانی که وارد مسجد میشوند، میبینند که امامجماعت یک سلیقه خاص سیاسی دارد که تنها بر آن تکیه میکند و به تنوع سلایق سیاسی احتمالی در میان…
متن_یکپارچه_مصاحبه_با_سدید_در_باره_مسجد.docx
31.7 KB
مربوط به یادداشت بالا
متن یکپارچه مصاحبه با پایگاه مطالعاتی ـ تحلیلی سدید در باره مسجد در قالب وُرد
@MohsenAlviri
متن یکپارچه مصاحبه با پایگاه مطالعاتی ـ تحلیلی سدید در باره مسجد در قالب وُرد
@MohsenAlviri
متن_یکپارچه_مصاحبه_با_سدید_در_باره_مسجد.pdf
258.7 KB
مربوط به یادداشت بالا
متن یکپارچه مصاحبه با پایگاه مطالعاتی ـ تحلیلی سدید در باره مسجد در قالب پیدیاف
@MohsenAlviri
متن یکپارچه مصاحبه با پایگاه مطالعاتی ـ تحلیلی سدید در باره مسجد در قالب پیدیاف
@MohsenAlviri
رحمت و رضوان بر روح رهبران شهید جنبش حزبالله و همه شیهدان جبهه مقاومت
🔹 انتشار یک یادداشت با عنوان "سهم هویتبخش سید مقاوم جبهه مقاومت در تمدن نوین اسلامی" ـ بخش اول از دو قسمت
در ویژهنامه منتشر شده از سوی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به مناسبت چهلمین روز شهادت شهید سرافراز امت اسلامی سیدحسن نصرالله با عنوان "آغاز نصر الله، یادمان شهید انسانیت"، یک یادداشت نیز با عنوان "سهم هویتبخش سید مقاوم جبهه مقاومت در تمدن نوین اسلامی؛ دلیرمردی حکیم در آوردگاه سرنوشتسازترین نبرد تاریخ" (صفحات ۲۰ و ۲۱) منتشر شده است. متن این یادداشت چنین است:
یکی از مؤلفههای هویتبخش هر تمدنی، ارزشهایی است که بر همه ابعاد و اضلاع آن تمدن و به ویژه بر سوگیریهای آن اثرگذار است. زنده نگاه داشتن این ارزشها در گروی مجاهدتها و فداکاریها و از جانگذشتگیهای شخصیتهایی است که چه بسا بهرهوران و حتی نقشآفرینان آن تمدن در دورههای بعد از آن آگاه نباشند ولی این ناآگاهی موجب از بین رفتن واقعیت و یا توجیهکننده غفلت از آن نیست. به عنوان مثال استقرار دولت اسلامی در مدینة النبی که بذر نخستین تمدن پیشین اسلامی به شمار میرود رهین خون شهیدانی است که در غزوههای بدر و احد و حدیبیه و احزاب و فتح مکه و حنین و تبوک بر سر آرمانها ایستادند و از جان خود گذشتند تا ارزشهای تمدنساز در جامعه ریشه بدواند و خون آنها بود که بنیانهای تمدن اسلامی را استواری بخشید. ولی از قرن دوم هجری به این سو چند تن از مسلمانان حتی از نام آن شهیدان آگاهی داشتند؟ آیا جز نام چند شهید شاخص مانند حمزه سیدالشهدا و جعفر بن ابیطالب حتی نام دیگر شهیدان را میدانستند؟ و یا در باره شهیدان برجسته هم آگاهی درستی در باره زندگی و سلوک اجتماعی و مجاهدت آنها داشتند؟ بیتردید پاسخ منفی است ولی آیا این عدم آگاهی، واقعیت وجودی سهم آن رادمردان مجاهد را در تثبیت ارزشهایی که به شکوفایی تمدن اسلامی انجامید از بین میبرد؟ باز هم پاسخ منفی است.
شهیدان یکی دو سده اخیر در جهان اسلام چنیناند. شاید کسی آنان را نشناسد و نام آنها بر سر زبانها نباشد و یا آگاهی آحاد امت اسلامی در باره نامداران آنها اندک باشد ولی هیچ از اینها واقعیت مسلم بیرونی و عینی سهم این شهیدان در تثبیت ارزشهای سازنده تمدن نوین اسلامی را از بین نمیبرد.
شهید سرافراز و ستاره درخشان خطه خونبار مقاومت شهید سیدحسن نصر الله که بیتردید از محبوبترین چهرههای جهان عرب و جهان اسلام در دوران معاصر است، چه دیگران بدانند و چه ندانند، چه دیگران بپذیرند یا نپذیرند، چه دیگران بر زبان آورند یا مهر خاموشی بر لب زنند، چه دیگران بخواهند یا نخواهند، چه دیگران تحلیل و آگاهی کافی در باره اقدامات سرنوشتساز او داشته باشند یا نداشته باشند سهمی بسیار مهم در تثبیت ارزشهایی داشت که تمدن نوین اسلامی جز بر پایه آنها نمیپاید و بالندگی نمییابد. این شهید بزرگوار و همراهان او که به مصداق خطبه ۱۲۱ نهج البلاغه "هِيجُوا إِلَى الْجِهَادِ فَوَلِهُوا وَلَهَ اللِّقَاحِ إِلَى أَوْلَادِهَا" (به جهاد برانگیخته شدند و شیفته آن شدند همچون شیفتگی شتری شیرده به فرزندان خود) در سرنوشتسازترین نبرد امت اسلامی با پسماند عفن تمدن غرب یعنی اسرائیل پلید خبیث بدسیرت توانستند ارزشهایی بنیادین همچون خداباوری در صحنه عمل و اعتماد به نفس و از خودگذشتگی را نهادینه کنند. این شهید والامقام که به تعبیر امیرالمؤمنین علی علیه السلام در رثای مالک اشتر: "فإن موته من مصائب الدهر" (همانا مرگ او از مصیبتهای روزگار است) (الغارات، ج ۱، ص ۲۶۴) و "لو کان جبلا لکان فندا و لو کان حجرا لکان صلدا" (الغارات، ج ۱، ص ۲۶۵) (اگر او را کوه بشماریم، کوهی بیمانند بود و اگر او را صخره بدانیم، صخرهای سخت و استوار بود) ارزشهایی مانند استواری در راه هدف در امت اسلامی نهادینه ساخت.
آنان که سر و کاری با تاریخ دارند، نیک میدانند که هیچ دورهای از تاریخ خالی از رنجهای بزرگ، دور از شکستهای تلخ و پیروزیهای شیرین نیست، ولی سنجش ناکامیها و کامیابیها در بازه زمانی کوتاه بیراهه رفتن است و بازههای زمانی میان مدت است که نشان میدهد در غزوه احزاب که کافران از بالا و پست بر مؤمنان تاختند و چشمها خیره ماند و قلبها به حنجره آمد (احزاب، ۱۰) چه کسی سربلند بیرون آمد و بازههای زمانی بلندمدت است که نشان میدهد پیروز میدان دهم محرم سال ۶۱ ق. که بود؟
۵ اسفند ۱۴۰۳
@MohsenAlviri
🔹 انتشار یک یادداشت با عنوان "سهم هویتبخش سید مقاوم جبهه مقاومت در تمدن نوین اسلامی" ـ بخش اول از دو قسمت
در ویژهنامه منتشر شده از سوی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به مناسبت چهلمین روز شهادت شهید سرافراز امت اسلامی سیدحسن نصرالله با عنوان "آغاز نصر الله، یادمان شهید انسانیت"، یک یادداشت نیز با عنوان "سهم هویتبخش سید مقاوم جبهه مقاومت در تمدن نوین اسلامی؛ دلیرمردی حکیم در آوردگاه سرنوشتسازترین نبرد تاریخ" (صفحات ۲۰ و ۲۱) منتشر شده است. متن این یادداشت چنین است:
یکی از مؤلفههای هویتبخش هر تمدنی، ارزشهایی است که بر همه ابعاد و اضلاع آن تمدن و به ویژه بر سوگیریهای آن اثرگذار است. زنده نگاه داشتن این ارزشها در گروی مجاهدتها و فداکاریها و از جانگذشتگیهای شخصیتهایی است که چه بسا بهرهوران و حتی نقشآفرینان آن تمدن در دورههای بعد از آن آگاه نباشند ولی این ناآگاهی موجب از بین رفتن واقعیت و یا توجیهکننده غفلت از آن نیست. به عنوان مثال استقرار دولت اسلامی در مدینة النبی که بذر نخستین تمدن پیشین اسلامی به شمار میرود رهین خون شهیدانی است که در غزوههای بدر و احد و حدیبیه و احزاب و فتح مکه و حنین و تبوک بر سر آرمانها ایستادند و از جان خود گذشتند تا ارزشهای تمدنساز در جامعه ریشه بدواند و خون آنها بود که بنیانهای تمدن اسلامی را استواری بخشید. ولی از قرن دوم هجری به این سو چند تن از مسلمانان حتی از نام آن شهیدان آگاهی داشتند؟ آیا جز نام چند شهید شاخص مانند حمزه سیدالشهدا و جعفر بن ابیطالب حتی نام دیگر شهیدان را میدانستند؟ و یا در باره شهیدان برجسته هم آگاهی درستی در باره زندگی و سلوک اجتماعی و مجاهدت آنها داشتند؟ بیتردید پاسخ منفی است ولی آیا این عدم آگاهی، واقعیت وجودی سهم آن رادمردان مجاهد را در تثبیت ارزشهایی که به شکوفایی تمدن اسلامی انجامید از بین میبرد؟ باز هم پاسخ منفی است.
شهیدان یکی دو سده اخیر در جهان اسلام چنیناند. شاید کسی آنان را نشناسد و نام آنها بر سر زبانها نباشد و یا آگاهی آحاد امت اسلامی در باره نامداران آنها اندک باشد ولی هیچ از اینها واقعیت مسلم بیرونی و عینی سهم این شهیدان در تثبیت ارزشهای سازنده تمدن نوین اسلامی را از بین نمیبرد.
شهید سرافراز و ستاره درخشان خطه خونبار مقاومت شهید سیدحسن نصر الله که بیتردید از محبوبترین چهرههای جهان عرب و جهان اسلام در دوران معاصر است، چه دیگران بدانند و چه ندانند، چه دیگران بپذیرند یا نپذیرند، چه دیگران بر زبان آورند یا مهر خاموشی بر لب زنند، چه دیگران بخواهند یا نخواهند، چه دیگران تحلیل و آگاهی کافی در باره اقدامات سرنوشتساز او داشته باشند یا نداشته باشند سهمی بسیار مهم در تثبیت ارزشهایی داشت که تمدن نوین اسلامی جز بر پایه آنها نمیپاید و بالندگی نمییابد. این شهید بزرگوار و همراهان او که به مصداق خطبه ۱۲۱ نهج البلاغه "هِيجُوا إِلَى الْجِهَادِ فَوَلِهُوا وَلَهَ اللِّقَاحِ إِلَى أَوْلَادِهَا" (به جهاد برانگیخته شدند و شیفته آن شدند همچون شیفتگی شتری شیرده به فرزندان خود) در سرنوشتسازترین نبرد امت اسلامی با پسماند عفن تمدن غرب یعنی اسرائیل پلید خبیث بدسیرت توانستند ارزشهایی بنیادین همچون خداباوری در صحنه عمل و اعتماد به نفس و از خودگذشتگی را نهادینه کنند. این شهید والامقام که به تعبیر امیرالمؤمنین علی علیه السلام در رثای مالک اشتر: "فإن موته من مصائب الدهر" (همانا مرگ او از مصیبتهای روزگار است) (الغارات، ج ۱، ص ۲۶۴) و "لو کان جبلا لکان فندا و لو کان حجرا لکان صلدا" (الغارات، ج ۱، ص ۲۶۵) (اگر او را کوه بشماریم، کوهی بیمانند بود و اگر او را صخره بدانیم، صخرهای سخت و استوار بود) ارزشهایی مانند استواری در راه هدف در امت اسلامی نهادینه ساخت.
آنان که سر و کاری با تاریخ دارند، نیک میدانند که هیچ دورهای از تاریخ خالی از رنجهای بزرگ، دور از شکستهای تلخ و پیروزیهای شیرین نیست، ولی سنجش ناکامیها و کامیابیها در بازه زمانی کوتاه بیراهه رفتن است و بازههای زمانی میان مدت است که نشان میدهد در غزوه احزاب که کافران از بالا و پست بر مؤمنان تاختند و چشمها خیره ماند و قلبها به حنجره آمد (احزاب، ۱۰) چه کسی سربلند بیرون آمد و بازههای زمانی بلندمدت است که نشان میدهد پیروز میدان دهم محرم سال ۶۱ ق. که بود؟
۵ اسفند ۱۴۰۳
@MohsenAlviri
🔹 انتشار یک یادداشت با عنوان "سهم هویتبخش سید مقاوم جبهه مقاومت در تمدن نوین اسلامی" ـ بخش دوم از دو قسمت
تاریخ نشان داده است که سرنوشت بشر را در لحظه روی دادن این تلخیها نمینویسند، اگر جز این بود با شهادت امام حسین علیه السلام تاریخ مبارزه حق و باطل باید به پایان میرسید. روی دیگر سکه شهادت، حیاتبخشی آن است. اگر یک روی سکه شهادت پرکشیدن جسم شهیدان از میان مردمان باشد روی دیگر آن به دلیل ویژگی ذاتی شهادت و زنده ماندن شهید که قرآن در آیه ۱۵۴ سوره بقره و آیه ۱۶۹ سوره آلعمران بدان گواهی داده، دمیده شدن روح تازه به کالبد جامعه و آشکار ساختن ارزشهای نهفته و تضمین تداوم پیمودن راه درست به سوی هدف است. تاریخ بشریت و تاریخ اسلام نمونههای پرشماری را در این باره به ما معرفی کرده است. همان طور که اسطورهها در تاریخ افسانهای و نیمافسانهای ملتها نقش هویتبخشی دارند، قهرمانان امت اسلامی مانند سیدحسن نصر الله هم اسطورهوش هویتبخش تمدن نوین اسلامی هستند.
به حکم وعده الهی، تلخی کوچ سید مقاوم سپهر مقاومت نخواهد پایید و کام اسرائیلیهای یزیدی پست پلید خبیث زودتر از آن که بپندارند آکنده از زهر پلشتیهایشان خواهد شد و نفرین ابدی خدا و فرشتگان خدا و اولیای خدا و بندگان نیک خدا و همه انسانهای حقجو بدرقه راهشان به سوی زبالهدان خواهد بود. این وظیفه بزرگ بر دوش نویسندگان و پژوهشگران و هنرمندان سنگینی میکند که از هر راه ممکن برای زنده نگاه داشتن مسیری که سید مقاومت آن را هموار کرد بکوشند.
قلبهایمان از زخم جانکاه شهادت سید مقاومت فشرده است و عصاره اندوه بزرگ نشسته بر دلهایمان در جامه سرشگ از دیدگانمان جاری است، اما امیدوارتر از همیشه چشم به آینده دوختهایم، سستی به دل راه نمیدهیم و گامهایمان را کوتاه و آهسته نمیکنیم. بر این باوریم که در هنگامه " ابْتُلِيَ الْمُؤْمِنُونَ" و در کارزار "زُلْزِلُوا زِلْزَالًا شَدِيدًا" (برگرفته از احزاب، ۱۱) و حتی در زمانهای که زمزمههای "وَتَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا" گوشهایمان را میآزرد، باید "اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ" را در برابر دیدگانمان نهیم و به "جُنُودًا لَمْ تَرَوْهَا" (برگرفته از احزاب، ۹) باور داشته باشیم.
متن نسخه منتشر شده این یادداشت به پیوست در دسترس است.
۵ اسفند ۱۴۰۳
@MohsenAlviri
تاریخ نشان داده است که سرنوشت بشر را در لحظه روی دادن این تلخیها نمینویسند، اگر جز این بود با شهادت امام حسین علیه السلام تاریخ مبارزه حق و باطل باید به پایان میرسید. روی دیگر سکه شهادت، حیاتبخشی آن است. اگر یک روی سکه شهادت پرکشیدن جسم شهیدان از میان مردمان باشد روی دیگر آن به دلیل ویژگی ذاتی شهادت و زنده ماندن شهید که قرآن در آیه ۱۵۴ سوره بقره و آیه ۱۶۹ سوره آلعمران بدان گواهی داده، دمیده شدن روح تازه به کالبد جامعه و آشکار ساختن ارزشهای نهفته و تضمین تداوم پیمودن راه درست به سوی هدف است. تاریخ بشریت و تاریخ اسلام نمونههای پرشماری را در این باره به ما معرفی کرده است. همان طور که اسطورهها در تاریخ افسانهای و نیمافسانهای ملتها نقش هویتبخشی دارند، قهرمانان امت اسلامی مانند سیدحسن نصر الله هم اسطورهوش هویتبخش تمدن نوین اسلامی هستند.
به حکم وعده الهی، تلخی کوچ سید مقاوم سپهر مقاومت نخواهد پایید و کام اسرائیلیهای یزیدی پست پلید خبیث زودتر از آن که بپندارند آکنده از زهر پلشتیهایشان خواهد شد و نفرین ابدی خدا و فرشتگان خدا و اولیای خدا و بندگان نیک خدا و همه انسانهای حقجو بدرقه راهشان به سوی زبالهدان خواهد بود. این وظیفه بزرگ بر دوش نویسندگان و پژوهشگران و هنرمندان سنگینی میکند که از هر راه ممکن برای زنده نگاه داشتن مسیری که سید مقاومت آن را هموار کرد بکوشند.
قلبهایمان از زخم جانکاه شهادت سید مقاومت فشرده است و عصاره اندوه بزرگ نشسته بر دلهایمان در جامه سرشگ از دیدگانمان جاری است، اما امیدوارتر از همیشه چشم به آینده دوختهایم، سستی به دل راه نمیدهیم و گامهایمان را کوتاه و آهسته نمیکنیم. بر این باوریم که در هنگامه " ابْتُلِيَ الْمُؤْمِنُونَ" و در کارزار "زُلْزِلُوا زِلْزَالًا شَدِيدًا" (برگرفته از احزاب، ۱۱) و حتی در زمانهای که زمزمههای "وَتَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا" گوشهایمان را میآزرد، باید "اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ" را در برابر دیدگانمان نهیم و به "جُنُودًا لَمْ تَرَوْهَا" (برگرفته از احزاب، ۹) باور داشته باشیم.
متن نسخه منتشر شده این یادداشت به پیوست در دسترس است.
۵ اسفند ۱۴۰۳
@MohsenAlviri
سهم هویتبخش سید مقاوم.pdf
559.3 KB
مربوط به یادداشت بالا
نسخه منتشر شده یادداشت "سهم هویتبخش سید مقاوم جبهه مقاومت در تمدن نوین اسلامی"
@MohsenAlviri
نسخه منتشر شده یادداشت "سهم هویتبخش سید مقاوم جبهه مقاومت در تمدن نوین اسلامی"
@MohsenAlviri