🔻 ۱۶ رجب المرجّب؛ ﺧﺮﻭﺝ حضرت ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺑﻨﺖ أﺳﺪ ﻋﻠﻴﻬﺎ السلام ﺍﺯ ﻛﻌﺒﻪ
🔹ﺩﺭ ﺍﺑﺘﺪﺍﻯ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺑﻨﺖ ﺍﺳﺪ ﻋﻠﻴﻬﺎ السلام ﺑﺎ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﺃﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺍﺯ ﻛﻌﺒﻪ ﺧﺎﺭﺝ ﺷﺪ. (ﺑﺤﺎﺭﺍﻟﺎﻧﻮﺍﺭ: جلد ۳۵، صفحه ۱۸.)
از دل خانه علی رفت وحرم با او رفت
کعبه در بدرقه اش چند قدم با او رفت
.
🔆 @MolaAliNet
🔹ﺩﺭ ﺍﺑﺘﺪﺍﻯ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺑﻨﺖ ﺍﺳﺪ ﻋﻠﻴﻬﺎ السلام ﺑﺎ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﺃﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺍﺯ ﻛﻌﺒﻪ ﺧﺎﺭﺝ ﺷﺪ. (ﺑﺤﺎﺭﺍﻟﺎﻧﻮﺍﺭ: جلد ۳۵، صفحه ۱۸.)
از دل خانه علی رفت وحرم با او رفت
کعبه در بدرقه اش چند قدم با او رفت
.
🔆 @MolaAliNet
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔸قرائت كُتب انبیاء؛
🔹توسط مولا امیرالمؤمنین علیه السلام
در حالی كه نوزاد كعبه در آغوش پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بود، رو به آن حضرت كرد و پرسید: یا رسول الله بخوانم؟! حضرت فرمود: بخوان.
آنگاه امیرالمؤمنین (علیه السلام) سینه خود را صاف كرد و شروع به خواندن كُتب انبیای گذشته نمود ابتدا از صحف حضرت آدم(ع) كه به دست پسرش شیث نگهداری شده بود آغاز كرد و آنها را چنان خواند كه اگر حضرت شیث (ع) حاضر بود اقرار می كرد كه علی(علیه السلام) آنها را از او بهتر می داند، سپس صحف حضرت نوح (ع) و بعد صحف حضرت ابراهیم (ع) را بخواند و بعد از آن تورات حضرت موسی (ع) را خواند سپس زبور حضرت داود (ع) را طوری خواند كه اگر آن حضرت حاضر بود اقرار می كرد كه علی(علیه السلام) زبور را بهتر از او می داند. و سپس انجیل را خواند.
امالی شیخ طوسی رحمت الله علیه
🔆 @MolaAliNet
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
🔹توسط مولا امیرالمؤمنین علیه السلام
در حالی كه نوزاد كعبه در آغوش پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بود، رو به آن حضرت كرد و پرسید: یا رسول الله بخوانم؟! حضرت فرمود: بخوان.
آنگاه امیرالمؤمنین (علیه السلام) سینه خود را صاف كرد و شروع به خواندن كُتب انبیای گذشته نمود ابتدا از صحف حضرت آدم(ع) كه به دست پسرش شیث نگهداری شده بود آغاز كرد و آنها را چنان خواند كه اگر حضرت شیث (ع) حاضر بود اقرار می كرد كه علی(علیه السلام) آنها را از او بهتر می داند، سپس صحف حضرت نوح (ع) و بعد صحف حضرت ابراهیم (ع) را بخواند و بعد از آن تورات حضرت موسی (ع) را خواند سپس زبور حضرت داود (ع) را طوری خواند كه اگر آن حضرت حاضر بود اقرار می كرد كه علی(علیه السلام) زبور را بهتر از او می داند. و سپس انجیل را خواند.
امالی شیخ طوسی رحمت الله علیه
🔆 @MolaAliNet
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
📖 #فضائل
رسول خدا ؛ صلی الله علیه وآله وسلّم فرمودند: «عَليُّ مِنّي مَثَل رَأسي مِن بَدَنی»
علی علیه السلام نسبت به من،
مانند «سَر» است نسبت به «بدن»
مناقب علی بن ابیطالب؛ صفحه۹۲.
.
🔆 @MolaAliNet
رسول خدا ؛ صلی الله علیه وآله وسلّم فرمودند: «عَليُّ مِنّي مَثَل رَأسي مِن بَدَنی»
علی علیه السلام نسبت به من،
مانند «سَر» است نسبت به «بدن»
مناقب علی بن ابیطالب؛ صفحه۹۲.
.
🔆 @MolaAliNet
💠🌷💠🌷💠🌷💠🌷💠🌷
تو به راه علي(ع) و دنبال علي(ع) باش؛
قندوزی در باب ۴۳ از کتاب ینابیع المودة خود، این حدیث را از رسول خدا صلی الله علیه وآله به نقل از عمار یاسر آورده که پیامبر به او فرمود:
(یا عامر ان سئلک الناس کلهم وادیاً وسلک علی وادیاً فأسلک وادی علی وخل عن الناس...)
ای عمار! اگر تمام مردم دنیا به راهی میروند و امیرالمومنین(علیه السلام) تنها از راه دیگری میرود پس تو به راهی برو که امیرالمومنین(علیه السلام) میرود و مردم را رها کن.
ای عمار! امیرالمومنین(علیه السلام) تو را از هدایت بر نمیگرداند و تو را به سـوی هلاکت نمیبرد. ای عمار! اطاعت امیرالمومنین(علیه السلام) اطاعت از من است و اطاعت من، اطاعت از خداوند است.
🔆 @MolaAliNet
💠🌷💠🌷💠🌷💠🌷💠🌷
تو به راه علي(ع) و دنبال علي(ع) باش؛
قندوزی در باب ۴۳ از کتاب ینابیع المودة خود، این حدیث را از رسول خدا صلی الله علیه وآله به نقل از عمار یاسر آورده که پیامبر به او فرمود:
(یا عامر ان سئلک الناس کلهم وادیاً وسلک علی وادیاً فأسلک وادی علی وخل عن الناس...)
ای عمار! اگر تمام مردم دنیا به راهی میروند و امیرالمومنین(علیه السلام) تنها از راه دیگری میرود پس تو به راهی برو که امیرالمومنین(علیه السلام) میرود و مردم را رها کن.
ای عمار! امیرالمومنین(علیه السلام) تو را از هدایت بر نمیگرداند و تو را به سـوی هلاکت نمیبرد. ای عمار! اطاعت امیرالمومنین(علیه السلام) اطاعت از من است و اطاعت من، اطاعت از خداوند است.
🔆 @MolaAliNet
💠🌷💠🌷💠🌷💠🌷💠🌷
#یاعلـےمــدد
دل اگر خداشناسی همه در رخ علی(ع) بین
به علی(ع) شناختم من به خدا قسم خدا را
.
🔆 @MolaAliNet
دل اگر خداشناسی همه در رخ علی(ع) بین
به علی(ع) شناختم من به خدا قسم خدا را
.
🔆 @MolaAliNet
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸
شکست و فرار ابوبکر و عُمر در جنگ خیبر
یکی از صفات بارز خلفای غاصب فرار آن ها از جنگ بوده است و این را به روشنی حتی می توان در کتب اهل سنت(بدعت) دید. حاکم نیشابوری عالم بزرگ اهل سنت عمریّه! به سند صحیح روایت کرده است:
امیرمؤمنان علیه السلام به «أبو لیلی» فرمود: آیا در خیبر با ما نبودی؟ گفت: بلی به خدا سوگند همراه شما بودم. امیرمؤمنان علیه السلام فرمود: پس شهادت میدهی که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم ابوبکر را به سوی خیبر فرستاد او همراه مردم رفت و شکست خورده و پا به فرار گذاشت!
هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به خیبر رسید، «عمر بن خطاب» را به همراه مردم به سوی اهل خیبر فرستاد، عمر جنگید؛ اما طولی نکشید که عمر و همراهانش شکست خوردند. وقتی برگشتند ، مردم عمر را به ترسیدن متهم میکردند و عمر آن ها را.
پن: «حاکم نیشابوری» و سلفی برجسته «ذهبی»، این روایت را صحیح میدانند.
المستدرک علی الصحیحین، جلد ۳، صفحه ۳۹ - ۴۰، طبع دارالکتب العلمیة
🔆 @MolaAliNet
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸
شکست و فرار ابوبکر و عُمر در جنگ خیبر
یکی از صفات بارز خلفای غاصب فرار آن ها از جنگ بوده است و این را به روشنی حتی می توان در کتب اهل سنت(بدعت) دید. حاکم نیشابوری عالم بزرگ اهل سنت عمریّه! به سند صحیح روایت کرده است:
امیرمؤمنان علیه السلام به «أبو لیلی» فرمود: آیا در خیبر با ما نبودی؟ گفت: بلی به خدا سوگند همراه شما بودم. امیرمؤمنان علیه السلام فرمود: پس شهادت میدهی که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم ابوبکر را به سوی خیبر فرستاد او همراه مردم رفت و شکست خورده و پا به فرار گذاشت!
هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به خیبر رسید، «عمر بن خطاب» را به همراه مردم به سوی اهل خیبر فرستاد، عمر جنگید؛ اما طولی نکشید که عمر و همراهانش شکست خوردند. وقتی برگشتند ، مردم عمر را به ترسیدن متهم میکردند و عمر آن ها را.
پن: «حاکم نیشابوری» و سلفی برجسته «ذهبی»، این روایت را صحیح میدانند.
المستدرک علی الصحیحین، جلد ۳، صفحه ۳۹ - ۴۰، طبع دارالکتب العلمیة
🔆 @MolaAliNet
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸
Forwarded from مولا امیرالمؤمنین علیه السَّلام
📜 #نکاتی_ناب_از_کتاب_الغدیر
رسول خدا صلّیالله علیه وآله وسلّم در شبی که قرار بود پرچم فرماندهی فتح خیبر را به دست مبارک امیر مؤمنان علیه السلام بسپارد، فرمود:
«فردا پرچم را به دست کسی خواهم داد که خداوند فتح و پیروزی را به دست او نصیب ما میکند، کسی که خدا و پیامبرش را دوست دارد و خدا و پیامبرش نیز او را دوست دارند».
.
💯 @MolaAliNet
رسول خدا صلّیالله علیه وآله وسلّم در شبی که قرار بود پرچم فرماندهی فتح خیبر را به دست مبارک امیر مؤمنان علیه السلام بسپارد، فرمود:
«فردا پرچم را به دست کسی خواهم داد که خداوند فتح و پیروزی را به دست او نصیب ما میکند، کسی که خدا و پیامبرش را دوست دارد و خدا و پیامبرش نیز او را دوست دارند».
.
💯 @MolaAliNet
Forwarded from مولا امیرالمؤمنین علیه السَّلام
Forwarded from مولا امیرالمؤمنین علیه السَّلام
🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹
✨ ۲۴ رجب المرجّب ✨
سالروز فتح خيبر؛ به دستان مبارک
حضرت مَظهَرَالعَجائِب اسدُاللهِ الغالِب
غالِبَ کلِّ غالِب، مولا اميرالمؤمنين؛
علی ابن ابیطالب صلوات الله علیه.
.
💯 @MolaAliNet
✨ ۲۴ رجب المرجّب ✨
سالروز فتح خيبر؛ به دستان مبارک
حضرت مَظهَرَالعَجائِب اسدُاللهِ الغالِب
غالِبَ کلِّ غالِب، مولا اميرالمؤمنين؛
علی ابن ابیطالب صلوات الله علیه.
.
💯 @MolaAliNet
💠🔹💠🔹💠🔹💠🔹💠🔹
اى شير خدا، دشمن خدا را بگير ...
در فضائل حضرت موسی ابن جعفر(ع)
ابن شهراشوب در كتاب «مناقب» از علىّ بن يقطين نقل كرده است كه گفت: هارون مردى را طلب كرد كه امر حضرت موسى بن جعفر عليهما السلام را باطل كند و آن حضرت را ساكت نمايد و در ميان مجلس شرمنده سازد.
آنگاه مجلسى را تشكيل داد و افسونگرى براى او آماده كردند، سفره كه گسترانيدند، آن شخص حيله اى بر نان بكار برد بطوريكه وقتى خادم حضرت مى خواست نان بردارد بالا مى پريد، و هارون با اين عمل اظهار خوشحالى و سرور مى كرد و مى خنديد.
امام كاظم عليه السلام كه اين صحنه را مشاهده كرد سر بلند كرد و به عكس شيرى كه بر پرده اى كشيده شده بود اشاره نمود و فرمود:
﴿يا أسد اللَّه خذ عدوّ اللَّه﴾
اى شير خدا! دشمن خدا را بگير.
به محض صدور اين فرمان، آن صورت به شكل شيرى بسيار قوى ظاهر گرديد و آن مرد افسونگر را دريد، هارون و نديمان او غش كردند و با صورت بر زمين افتادند و از وحشت و هراسى كه به آنها دست داد عقل از سر آنها پريد، و چون بعد از مدّتى بهوش آمدند هارون به حضرت موسى بن جعفر عليهما السلام عرض كرد: از تو درخواست مى كنم بحقّ من بر تو از اين صورت درخواست كنى كه اين مرد را برگرداند. امام عليه السلام فرمود:
﴿إن كانت عصا موسى ردّت ما ابتلعته من حبال القوم وعصيّهم، فإنّ هذه الصورة تردّ ما ابتلعته من هذا الرجل﴾
اگر عصاى موسى آن ريسمان هاى ساحران را كه بلعيد برگردانيده بود اين صورت هم اين مردى را كه بلعيده برمى گرداند.
منابع؛
بحار الأنوار: ۴۱/۴۸ ح ۱۷، مناقب ابن شهراشوب: ۲۹۹/۴، عيون اخبار الرضا عليه السلام: ۷۸/۱ح۱، امالى صدوق: ۲۱۲ح ۲۰ مجلس ۲۹.
[ترجمه کتاب(القطره): ج۱،ص۵۸۵]
🔆 @MolaAliNet
💠🔹💠🔹💠🔹💠🔹💠🔹
اى شير خدا، دشمن خدا را بگير ...
در فضائل حضرت موسی ابن جعفر(ع)
ابن شهراشوب در كتاب «مناقب» از علىّ بن يقطين نقل كرده است كه گفت: هارون مردى را طلب كرد كه امر حضرت موسى بن جعفر عليهما السلام را باطل كند و آن حضرت را ساكت نمايد و در ميان مجلس شرمنده سازد.
آنگاه مجلسى را تشكيل داد و افسونگرى براى او آماده كردند، سفره كه گسترانيدند، آن شخص حيله اى بر نان بكار برد بطوريكه وقتى خادم حضرت مى خواست نان بردارد بالا مى پريد، و هارون با اين عمل اظهار خوشحالى و سرور مى كرد و مى خنديد.
امام كاظم عليه السلام كه اين صحنه را مشاهده كرد سر بلند كرد و به عكس شيرى كه بر پرده اى كشيده شده بود اشاره نمود و فرمود:
﴿يا أسد اللَّه خذ عدوّ اللَّه﴾
اى شير خدا! دشمن خدا را بگير.
به محض صدور اين فرمان، آن صورت به شكل شيرى بسيار قوى ظاهر گرديد و آن مرد افسونگر را دريد، هارون و نديمان او غش كردند و با صورت بر زمين افتادند و از وحشت و هراسى كه به آنها دست داد عقل از سر آنها پريد، و چون بعد از مدّتى بهوش آمدند هارون به حضرت موسى بن جعفر عليهما السلام عرض كرد: از تو درخواست مى كنم بحقّ من بر تو از اين صورت درخواست كنى كه اين مرد را برگرداند. امام عليه السلام فرمود:
﴿إن كانت عصا موسى ردّت ما ابتلعته من حبال القوم وعصيّهم، فإنّ هذه الصورة تردّ ما ابتلعته من هذا الرجل﴾
اگر عصاى موسى آن ريسمان هاى ساحران را كه بلعيد برگردانيده بود اين صورت هم اين مردى را كه بلعيده برمى گرداند.
منابع؛
بحار الأنوار: ۴۱/۴۸ ح ۱۷، مناقب ابن شهراشوب: ۲۹۹/۴، عيون اخبار الرضا عليه السلام: ۷۸/۱ح۱، امالى صدوق: ۲۱۲ح ۲۰ مجلس ۲۹.
[ترجمه کتاب(القطره): ج۱،ص۵۸۵]
🔆 @MolaAliNet
💠🔹💠🔹💠🔹💠🔹💠🔹
Forwarded from مولا امیرالمؤمنین علیه السَّلام
#یا_موسی_ابن_جعفر
شیعیانت آمدند بغداد ؛
بدنت روی دست ها گُم شد!
وای از عَصر روز عاشورا؛
بدنی زیرِ دست و پا گُم شد...
.
💯 @MolaAliNet
شیعیانت آمدند بغداد ؛
بدنت روی دست ها گُم شد!
وای از عَصر روز عاشورا؛
بدنی زیرِ دست و پا گُم شد...
.
💯 @MolaAliNet
🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹
فطرس ملک
آقا امام صادق سلام الله علیه فرمود: فطرس فرشته ای بود که وقتی که ولایت آقا و مولانا امیرالمومنین علی صلوات الله علیه به ملائکه عرضه شد همه پذیرفتند جز او.
به همین دلیل سر باز زدن از پذیرفتن ولایت خداوند بالش را شکست. هنگامی که امام حسین علیه السلام متولد شد، خداوند جبرئیل را برای عرض تبریک به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم با هفتاد هزار ملک به سوی زمین فرستاد که در راه با فطرس دیدار کرد.
فطرس گفت: جبرئیل به کجا می روی؟
جبرئیل گفت: خداوند مرا فرستاده تا به آنها تبریک بگویم به سبب فرزندی که امشب متولد شده است. فطرس گفت: مرا هم با خود ببر و از حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم بخواه برای من دعا کند.
سپس جبرئیل به او گفت: بر بال من سوار شو پس او هم سوار شد و نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آمدند.
وقتی به نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم رسیدند جبرئیل به ایشان تبریک گفت و گفت: یا رسول الله! بین من و بین فطرس برادری هست و او از من خواسته که از شما درخواست کنم که از خدا بخواهید بالش را به او بازگرداند.
سپس آقا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند؛
ای فطرس آیا انجام می دهی؟ فطرس گفت : بلی
سپس آقا رسول الله ولایت مولا امیرالمومنین صلوات الله علیهما را بر فطرس عرضه کرد و او پذیرفت. به امر پیامبر بالش را به بدن پاک امام حسین علیه السلام مالید و سلامتش را باز یافت...
منابع:
بصائر الدرجات جلد۱، صفحه ۶۸؛ مدينة معاجز الأئمة الإثني عشر، جلد۳، صفحه۴۳۷؛ بحار موسسه الوفاء جلد ۲۶، صفحه ۳۴۱؛ تفسير نور الثقلين، جلد ۴، صفحه ۳۴۸؛ تفسير كنز الدقائق و بحر الغرائب، جلد ۱۰، صفحه ۵۳۳.
💯 @MolaAliNet
🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺
فطرس ملک
آقا امام صادق سلام الله علیه فرمود: فطرس فرشته ای بود که وقتی که ولایت آقا و مولانا امیرالمومنین علی صلوات الله علیه به ملائکه عرضه شد همه پذیرفتند جز او.
به همین دلیل سر باز زدن از پذیرفتن ولایت خداوند بالش را شکست. هنگامی که امام حسین علیه السلام متولد شد، خداوند جبرئیل را برای عرض تبریک به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم با هفتاد هزار ملک به سوی زمین فرستاد که در راه با فطرس دیدار کرد.
فطرس گفت: جبرئیل به کجا می روی؟
جبرئیل گفت: خداوند مرا فرستاده تا به آنها تبریک بگویم به سبب فرزندی که امشب متولد شده است. فطرس گفت: مرا هم با خود ببر و از حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم بخواه برای من دعا کند.
سپس جبرئیل به او گفت: بر بال من سوار شو پس او هم سوار شد و نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آمدند.
وقتی به نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم رسیدند جبرئیل به ایشان تبریک گفت و گفت: یا رسول الله! بین من و بین فطرس برادری هست و او از من خواسته که از شما درخواست کنم که از خدا بخواهید بالش را به او بازگرداند.
سپس آقا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند؛
ای فطرس آیا انجام می دهی؟ فطرس گفت : بلی
سپس آقا رسول الله ولایت مولا امیرالمومنین صلوات الله علیهما را بر فطرس عرضه کرد و او پذیرفت. به امر پیامبر بالش را به بدن پاک امام حسین علیه السلام مالید و سلامتش را باز یافت...
منابع:
بصائر الدرجات جلد۱، صفحه ۶۸؛ مدينة معاجز الأئمة الإثني عشر، جلد۳، صفحه۴۳۷؛ بحار موسسه الوفاء جلد ۲۶، صفحه ۳۴۱؛ تفسير نور الثقلين، جلد ۴، صفحه ۳۴۸؛ تفسير كنز الدقائق و بحر الغرائب، جلد ۱۰، صفحه ۵۳۳.
💯 @MolaAliNet
🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺
Forwarded from مولا امیرالمؤمنین علیه السَّلام
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from مولا امیرالمؤمنین علیه السَّلام
✨ #اسعدالله_ایامکم ✨
بس که نام تو حسین رائحهی غم دارد
شب میلاد تو هـم، بوی محـرّم دارد ...
ولادت باسعادت ارباب عالمین حضرت
اباعبدالله الحسین علیه السلام مبـارک
.
💯 @MolaAliNet
بس که نام تو حسین رائحهی غم دارد
شب میلاد تو هـم، بوی محـرّم دارد ...
ولادت باسعادت ارباب عالمین حضرت
اباعبدالله الحسین علیه السلام مبـارک
.
💯 @MolaAliNet
🔻نام گذاری و بوسیدن دستان حضرت عباس علیه السلام؛ توسط مولا امیرالمومنین صلوات الله علیه
هنگامی که حضرت ابوالفضل علیه السلام به دنیا آمد، امّ البنین قنداقه او را به دست امیرالمؤمنین داد تا بر وی نامی بگذارد. حضرت وی را در آغوش کشید و او را مورد تفقّد و محبّت فراوان قرار داد. سپس در گوش راست وی اذان و در گوش چپش اقامه گفت. آن گاه به ام البنین فرمود: «او را چه نام نهادی؟» امّ البنین با کمال ادب عرض کرد: «من در هیچ امری بر شما سبقت نگرفته ام. هر نامی که می پسندید بر وی بگذارید». حضرت فرمود: «من او را به نام عمویم، عباس نامیدم».
پس از این که حضرت علی علیه السلام فرزند خود را عباس نام نهاد، دست های او را بوسید و اشک بر صورت نازنینش جاری شد. امّ البنین حیرت زده پرسید: «چرا گریه می کنید؟ مگر دستان فرزندم عیبی دارد؟» حضرت فرمود: «گویی هم اینک می بینم که این دست ها روز عاشورا در کنار شریعه فرات، و در راه یاری دین خدا قطع شده است»...
🔆 @MolaAliNet
🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺
هنگامی که حضرت ابوالفضل علیه السلام به دنیا آمد، امّ البنین قنداقه او را به دست امیرالمؤمنین داد تا بر وی نامی بگذارد. حضرت وی را در آغوش کشید و او را مورد تفقّد و محبّت فراوان قرار داد. سپس در گوش راست وی اذان و در گوش چپش اقامه گفت. آن گاه به ام البنین فرمود: «او را چه نام نهادی؟» امّ البنین با کمال ادب عرض کرد: «من در هیچ امری بر شما سبقت نگرفته ام. هر نامی که می پسندید بر وی بگذارید». حضرت فرمود: «من او را به نام عمویم، عباس نامیدم».
پس از این که حضرت علی علیه السلام فرزند خود را عباس نام نهاد، دست های او را بوسید و اشک بر صورت نازنینش جاری شد. امّ البنین حیرت زده پرسید: «چرا گریه می کنید؟ مگر دستان فرزندم عیبی دارد؟» حضرت فرمود: «گویی هم اینک می بینم که این دست ها روز عاشورا در کنار شریعه فرات، و در راه یاری دین خدا قطع شده است»...
🔆 @MolaAliNet
🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺
Forwarded from مولا امیرالمؤمنین علیه السَّلام
🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷
نقل است روزی حضرت علی اکبر علیه السلام به نزد والی مدینه رفته و از طرف پدر بزرگوارشان پیغامی را خطاب به او میبرد، در آخر والی مدینه از علی اکبرسئوال کرد نام تو چیست؟ فرمود: علی سئوال نمود نام برادرت؟ فرمود: علی آن شخص عصبانی شد، و چند بار گفت: علی، علی، علی، « ما یُریدُ اَبُوک؟ » پدرت چه می خواهد، همه اش نام فرزندان را علی می گذارد؟؟
این پیغام را علی اکبر علیهالسلام نزد مولانا اباعبدالله الحسین علیهالسلام برد، ایشان فرمود : والله اگر پروردگار دهها فرزند پسر به من عنایت کند نام همه ی آنها را علی می گذارم و اگر دهها فرزند دختر به من عطا، نماید نام همه ی آنها را نیز فاطمه می گذارم.
حضرت علی اکبر علیهالسلام مانند عموی بزرگوارش از سخی ترین افراد به شمار می رفت تا آنجا که "نار القری" [مشعل آتش، بر در خانه] می افروخت و از مردمی که در بیابان ها مسکن و ماوا نداشتند پذیرایی میکرد.
🔆 @molaalinet
🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷
نقل است روزی حضرت علی اکبر علیه السلام به نزد والی مدینه رفته و از طرف پدر بزرگوارشان پیغامی را خطاب به او میبرد، در آخر والی مدینه از علی اکبرسئوال کرد نام تو چیست؟ فرمود: علی سئوال نمود نام برادرت؟ فرمود: علی آن شخص عصبانی شد، و چند بار گفت: علی، علی، علی، « ما یُریدُ اَبُوک؟ » پدرت چه می خواهد، همه اش نام فرزندان را علی می گذارد؟؟
این پیغام را علی اکبر علیهالسلام نزد مولانا اباعبدالله الحسین علیهالسلام برد، ایشان فرمود : والله اگر پروردگار دهها فرزند پسر به من عنایت کند نام همه ی آنها را علی می گذارم و اگر دهها فرزند دختر به من عطا، نماید نام همه ی آنها را نیز فاطمه می گذارم.
حضرت علی اکبر علیهالسلام مانند عموی بزرگوارش از سخی ترین افراد به شمار می رفت تا آنجا که "نار القری" [مشعل آتش، بر در خانه] می افروخت و از مردمی که در بیابان ها مسکن و ماوا نداشتند پذیرایی میکرد.
🔆 @molaalinet
🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷