#پیام_ناشناس

نااستاد خلج قبلا عضو سپاه بوده و با زور دکتری گرفته دانشگاه به پادگان تبدیل کرده افتخارش نمرات پایین دادن به دانشجویان است.تعداد زیادی کتاب معرفی میکندبعد امتحان ها را به صورت تستی می گیرد. دانشجویان دکتری به راحتی زیر 10می دهد. چندسال پیش چون مقاله و کتاب نداشت گروه اجازه نمی داد به دانشجویان دکتری درس بدهد یا استاد راهنمای پایان نامه دکتری بشود. اگر سه جلسه غیبت کند باید درس حذف کند. اصلا انتقاد پذیر نیست.

_______
پاسخ ناتاریخ:
هر چی ما می‌ریم پیشتر و پیشتر
ما دوست داریم بیشتر و بیشتر
😘

#محمدمهدی_خلج

#پیام_ناشناس

این بیانیهٔ جمعیتی از بچه‌های دانشجو و دانش‌آموختهٔ شریف هست که در اعتراض و ابراز تنفر از سرکوب شدید بالا به پایینی که حاکمیت نسبت به مردم اعمال کرده نوشته شده.
لطفن این بیانیه رو در کانال خود قرار بدید تا جزیره‌های جداجدای دانشگاهی به هم متصل شوند.

برقرار باشید و برمدار

#پیام_ناشناس

سلام بر مخاطبان ناتاریخ. من دانشجو رشته علم و اطلاعات دانشگاه خلیج فارس بوشهر هستم. قبل از اینکه وارد این رشته بشم، علاقه ی زیادی به تاریخ داشتم و همیشه کتابها و مقالات تاریخی رو میخوندم. تا اینکه با ناتاریخ آشنا شدم .درسی به نام فلسفه علم داریم که تدریس آن به یکی از اعضای گروه تاریخ دانشگاه خلیج فارس، یعنی دکتر حمیدرضا پیغمبری داده شد. متاسفانه ایشون چندان اطلاعات علمی ندارند و تعیین کردن که در کلاس دانشجوها باید سمینار بدند، و فقط خودشون گاهی مباحث کوتاهی مطرح میکنند. خواستم بگم بسیار خوشحالم تاریخ انتخاب نکردم چون حتما با اساتید بی سوادی چون ایشان، مواجه میشدم که هیچ اطلاعاتی به علم دانشجو اضافه نمیکنند. از ناتاریخ متشکرم که راه من رو تغییر داد و به سوی رشته دیگه ای رفتم.

جناب دکتر پیغمبری! شما که همیشه سر کلاس کشور ایران و نظام آموزشی ایران و کل سیستم ایران رو مسخره می کردی،چرا الان سکوت کردی و هیچ حرفی درباره تحولات نمیزنید، میترسید موقعیت شغلیتون رو از دست بدید یا علاوه بر موقعیت شغلی،تفریحاتی هم که در دانشگاه با دخترا داشتید رو هم از دست بدید. لااقل برخی اساتید دیگه سرکلاس صحبت هایی کردند اما شما شهامت نداشتید. در پایان به عمل حرف براید به سخنرانی نیست.

متنی از اینستاگرام استاد رشته هنر و مترجم متون علوم انسانی در مورد نااستادهای جیره‌خوار

#پیام_ناشناس

ناتاریخ به سیاه‌بازی و دو دره بازی رسول جعفریان هم اشاره کن.

۲ سال پیش تو کانالش  برای جرج فلوید اشک تمساح ریخته، و تظاهرات آمریکایی ها رو در راستای اسلام ناب محمدی دونسته!! اما هیچ اشاره ای به مهسا امینی و باقی جان باخته های خیابان ها و زندان ها نکرد.

چرا؟ دلیلش واضحه، به خوبی اطلاع داره کجا ایستاده، چه جریانی به نفعشه و چه جریانی به زیانش.

وقتی مردم سرتاسر ایران دارن فریاد میزنن: توپ تانک فشقشه * آخوند باید گم بشه!

خب شاخک های شیخ‌المورخین هم تیز میشه!

#رسول_جعفریان

#پیام_ناشناس

با درود خدمت همراهان کانال ناتاریخ
خب صحبت از نااستادان تاریخ شد...و لازم شد که چند خطی در مورد واکنش نااستادان تاریخ نوشته شود.

روی سخنم با نااستادان تاریخِ دانشکده‌ی فخیمه ‌ی فردوسی است! ای دو صد لعنت بر شما و نوچه‌هایتان. ای دو صد لعنت بر شما نااستادانی که به شیرِ سماورِ حکومت وصلید و سیراب شدن شکم‌های فاسدتان تمامی ندارد...ای دو صد لعنت بر شما که از استادی فقط خایه مالی استادِ اعظم (ایمانپور) را بلدید! بله روی سخنم با شماست.👇

جناب نجم الدین گیلانی! چرا در این چند روزه که مَردم‌تان جان دادند و نیروهایِ حکومتی به قلب‌های نخبه‌هایتان گلوله زدند خفه شدید؟ شما که تا دیروز مدعیِ پاسداری از ادبیات پارسی بودید و از شاهنامه ی فردوسی نطق می‌کردید و می‌گفتید درود بر فردوسیِ بزرگ، باید از فردوسی راستی و زندگی آموخت...
براستی از فردوسی چه آموختید؟ وقتی تا این حد ترسو و بزدل هستید؟ براستی از فردوسی هیچ نیاموختید جز خایهِ مالی از قدرت!

جنابِ پدرام جم! شما چه؟ شما که هر کسی به اعتراض از وضعیت بدِ گروه تاریخ و فسادِ اخلاقیِ حاکم بر محیطِ تاریخ نزد شما آمد فقط بی‌توجهی کردید! شما چرا در این چند روز خفه شدید؟ شما که به ظاهر خود را فردی نشان می‌دادید که به شیرِ سماور حکومت وصل نیست...اما وصل بودید! وصل بودید و برای همین خفه شدید و سر به لاکِ خویش فرو بردید.شرم بر شما. که نه عُرضه‌ی مدیریت گروه تاریخ را دارید و نه صدای دانشجویانِ تاریخ را شنیدید. شما جز رشوه گرفتن و شیتیل گرفتن از اعضای انجمن، کار دیگه ایی بلد نیستی!

جناب ایمانپور! مردِ کهنسالی که بازی با قلبها را بلدی! مردی که خوب بلدی نقاب بزنی و روز تولدت در اینستاگرام پست بگذاری و بگویی: «روز تولدم را به ساده ترین شکل هر سال جشن می‌گیرم!» دانشجوهات خر نیستند که نفهمند آن بلیطی که تهیه کردی تا روز تولدت در انگلستان باشی اندازه خرجِ یکسال زندگی‌شان است! ما خر نیستیم که نامه‌ایی که با استادان ادبیات و جواد عباسی زیرش را امضا کردی نامه‌ی عذرِ بدتر از گناه بود...چه غلطی کردید این‌همه سال؟ که حالا کاغذ سیاه می‌کنید و از آزادی اندیشه می‌گویید؟ نخبه‌های این کشور زیر خاک رفتندو شما و آن جواد عباسیِ متظاهر، از اتحاد و همدلی حرف می‌زنید؟نامه‌ امضا می‌زنید؟ حال که آنقدر خوردید و ذخیره‌ی آینده‌ کردید گمان بردید با یک امضای پیزوری رسالتتان انجام شده است؟ آن هم در گروهِ تاریخِ فردوسیِ مشهد! کدام اتحاد و همدلی؟ از رویِ استاد جمشید قشنگ شرم نکردید؟از قلبِ صد چاک شده‌ی دکتر قرقلو خجالت نمی‌کشید؟ آن زمان که استاد قشنگ را به جرم ایستادن در برابرِ حق،اخراج کردند...شما و جواد عباسی بچه دبستانی بودید؟ آن موقع کدام گوری بودید؟ مگر وضعیت گروه تاریخ نکبتی‌ِتان بهتر شده است؟ دورویی تا چه حد؟ شرم بر شما.
جناب جواد عباسی، کانادا خوش می‌گذرد؟ آقا پسرها خوب هستند ان شاالله؟ از دانشگاههای کانادا راضی هستند؟ از لباس های مارک و عینک برندی که می‌زنند راضی هستند؟ از ماشین ‌های مدل بالایی که زیر پای مبارکشان هست راضی هستند؟ البته که شما می‌فرمایید آقاپسرهایتان به هر کجا رسیدن از تلاش و استعدادِ خودشان بوده!&nbspاما در اصل از خایه‌مالی پدرشان از حکومت، الان در کانادا در بهترین شرایط هستند!. راستی زنتان چقدر از کانادا راضیست! خودتان هم خیلی راضی هستید، از کراواتِ در عکستان پیداست حسابی فرنگی شدید!

●خایه‌مال‌های حکومتی، به خفه شدنتان ادامه دهید تا در فردای ایران، عکس خایه بر روی قبرتان بگذارند و بنویسند وی خایهِ مالِ حکومت بود.
ای لعنت بر شما و حامیانِ کاسه لیستان.

#پیام_ناشناس

در جواب این دوست گرامی، درباره آقای گیلانی باید عرض کنم که ایشان دانشجوی کارشناسی ارشد ایران باستان دانشگاه فردوسی مشهد بوده است و دوره دکتری بدون شرکت در کنکور سراسری دکتری به لطف و کمک اساتید دانشگاه اصفهان که دوره لیسانس نیز در همان دانشگاه بوده است، پذیرفته شده و مدرک دکتری تاریخ محلی را با رانت و آشنا قاپیده است و همچنین به گفته شاهدان ثقه و وجود شواهد و قرائن، مدرک زبان انگلیسی او برای دفاع از  رساله دکتری تقلبی و جعلی بوده است. افزون بر این، ایشان با رانت و نفوذ دکتر ایمانپور برای دوره قرون نخستین اسلامی استخدام گروه تاریخ دانشگاه فردوسی مشهد شده است، دوره ای که متقاضی آن باید فارغ التحصیل رشته تاریخ ایران بعد از اسلام گرایش ایران‌ دوره اسلامی باشد، اما با نفوذ و زد و بند دکتر ایمانپور که در دوره اصلاحات با رئیس دانشگاه فردوسی دوستی و رفاقتی تمام داشته است، با مدرک تاریخ محلی جذب گروه تاریخ دانشگاه فردوسی مشهد شده است، از این رو با شناخت پیشینه تحصیلی این افراد، نباید صرفا به شعارهای تو خالی و احساسی آنان درباره فضیلت راستی و درستکاری توجه کرد.

#نجم_الدین_گیلانی

🔴پانته‌آ واعظ‌نیا، استاد دانشگاه الزهرا اخراج شد

دلیل اخراج ایشون همراهی با دانشجویان در اعتصاب و اعتراض بوده است.

چنین استادی که با وجود اخراج باز از حمایت دانشجوها دست بر نمی دارد . این تصویر حقیقی از زن ایرانی و یک دانشگاهی ست .

می‌دونید چرا اخراج شد؟
چون مثل‌ شماهایی از ترس خشتک مبارک، از سر ترس و عافیت، کرسی و روزی گنجشکی، مزدوری و حروم‌لقمگی و به طور کلی بی‌جربزگی، جبونی، زبونی، چاپلوسی و سالوسی عین زالو چسبیدید به نهادِ بی‌خون دانشگاه و عین یک‌ مشت کر و کور، با همان نگاه‌ها و طرز فکر ابترتان حاضر نشدید با مردمتان یک‌صدا شوید!

اگر این قشر بی‌خاصیتتان یک بار نشان می‌داد که ربطی و بندی به پیشینیان هم‌کسوتتان دارد، احتمالا او اخراج نمی‌شد!

دربارهٔ تشکیل کلاس‌ها و عدم همراهی قریب به اتفاق اساتید، خصوصاً اساتید تاریخ، با جنبش دانشجویی و جنبش اجتماعی کنونی، یادآوری یک نکته ضروری است:

تاریخ دانشگاه در ایران نشان می‌دهد دانشگاه هیچ‌وقت مانند این روزها زیر ضربهٔ حرامی‌های قبل و بعد از انقلاب قرار نگرفته بود؛ حتی زمانی که سه دانشجوی دانشگاه تهران را جلوی پای نیکسون قربانی کردند و حتی در حادثهٔ کوی دانشگاه تهران چنین به موجودیت و حیثیت دانشگاه شبیخون نزده بودند. در وقایع اخیر بلایی نمانده بر سر دانشگاه نیاورده باشند. حملهٔ حرامی‌ها به دانشگاه شریف، هجوم وحوش چکمه‌پوش به دانشگاهای مختلف در شهرهای مختلف، حمله به خوابگاه‌های دانشجویی دخترانه در شهرهای مختلف، بازداشت‌ وسیع دانشجویان و اخراج و تعلیق برخی اساتید فقط چند نمونه از بلاهایی هست که بر سر دانشگاه آورده‌اند و می‌آورند تا عقدهٔ دهه‌ها را از این نهاد بی‌صاحب و یتیم بگیرند.

در چنین هنگامه‌ای، تشکیل کلاس‌ها و یا سکوت اساتید بیش از هر چیز اهانت به خودشان است. استادی که با وجود بلاهایی که بر سر خانه‌اش می‌آورند کت و شلوار می‌پوشد و یا مقنعه را می‌کشد سرش و عصا را قورت می‌دهد و در کلاس چرندیاتش را نشخوار می‌کند دست‌کم همراه ضمنی این حرامی‌هاست اگر نگوییم حامی این حرامی‌ها. سخن کسی که می‌بیند به خانه‌اش حمله شده اما از موجودیت و خانه و حیثیت خود دفاع نمی‌کند چقدر می‌تواند اعتبار داشته باشد؟ و یا اصولاً می‌تواند اعتبار داشته باشد؟ و یا اصلاً چرا باید اعتبار داشته باشد؟ به این موقعیت در زبان فارسی می‌گویند: خفّت و خواری و ذلت. بزنند توی سرت اما صدایت در نیاید، به خانه‌ات هجوم بیاورند، بچهٔ مردم و همکارت را داخل دانشگاه و جلوی چشمت بگیرند زیر باتون و تو رویت را برگردانی و برگهٔ حضور و غیاب را بزنی زیر بغل و بروی سر کلاس، گویی نه خانی آمده و نه خانی رفته است.

گوسفندان اتو‌کشیده! نمی‌خواهد از «زن و زندگی و آزادی» دفاع کنید، از موجودیت و حیثیت خانهٔ خودتان که سر در آخورش دارید دفاع کنید. ناسلامتی جاندار هستید. هر جانداری از کاشانهٔ خود دفاع می‌کند.

امضا: بی‌تُنبان

#گوسفندان_اتوکشیده
#دانشگاه_یتیم

#پیام_ناشناس

از این اساتید که نام برده شد در دانشگاه فردوسی بدتر نیز هست. این افراد (جم، گیلانی، ایمان پور و عباسی و رجایی) در یک گروه هستند. از آنها بدتر گروه دیگری است که از سوی وکیلی رهبری می شوند و اعضایی چون منتحل اعظم ناظمیان فرد، سرافرازی، خانم لیلا رضویان و مریم عزیزان هستند. به راستی که این گروه تحفه تر از گروه بالایی هستند. اینکه دوست عزیزمان در پیام فوق گروه دوم را جا انداخت جای تعجب دارد. وکیلی، ناظمیان فرد و دو خانم ذکر شده در این چند سال اخیر با اختیار پایان نامه های دانشجویان افغانی و عرب به خوبی فربه شده اند. تا جایی که دانشگاه فردوسی در گرایش دکتری ایران اسلامی دانشجو نگرفت تا فضا برای حضور دانشجویان عرب مهیا باشد و این حضرات خوب تغذیه شوند. سرافرازی که بیشتر بنا می ماند تا استاد در وصف حالش هیچ نگوییم بهتر است. اگر نگاهی به مقالات دو خانم دکتر در این گروه انداخته شود مشخص می شود که به هم نان قرض می دهند. همچنین از دانشجو توقع دارند حتما از مقالات و نوشته های آنان در پایان نامه خود استفاده کنند!! در سال ۱۳۹۴ دکتر مریم میراحمدی به عنوان متخصص دوره میانه به گروه تاریخ اضافه شد اما به صورت ناگهانی از گروه رفت و این دو خانم جای او را گرفتند. در حالی که وکیلی متخصص تشیع نیز هست دوخانم با گرایش تشیع و اسلام به گروهی اضافه شد که اساس آن تاریخ ایران دوره اسلامی است. در ضمن هر اهل تاریخی می تواند کارنامه دکتر مریم میراحمدی با کارنامه این دو خانم را نیز بررسی و خود قضاوت کند. نگارنده این سطور دانشجوی فردوسی بوده و با همه اساتید ذکر شده ارتباط داشته است. در ضمن این دو خانم اوایل از دیدن دانشجوی مرد وحشت داشتند نمی دانم حال هنگام رویارویی با دانشجوی مرد ایرانی چه واکنشی دارند.

#هادی_وکیلی
#علی_ناظمیان_فرد
#عباس_سرافرازی
#لیلا_رضویان
#مریم_عزیزان

#پیام_ناشناس

در پاسخ به پیام دوستی که اشاره داشتند چرا من از گروه هادی وکیلی حرفی نزدم، باید عرض کنم چون بر کسی پوشیده نیست افراد نام برده از کجا تغذیه می‌کنند؟ آیا کسی هست که هادی وکیلی را خایه مال حکومت نداند؟ یا لیلا نجفیان رضوی و مریم عزیزیان و ناظمیان فرد را دستمال کِشِ سال به سالِ مدیر گروه ندانند؟
به قدری خایه مالی‌ هایشان مشهود است که بنده خیلی طنز دیدم بگویم: هادی وکیلی تو که خایه مال حکومت نبودی! چرا خفه شدی!
خانم میراحمدی هم به سرنوشت دکتر قرقلو دچار شدند! همفکر گروه نبودند و استادِ حکومتی نشدند در نتیجه غیب نه! اخراج شدند. و اینکه بی‌سوادترین استادان خانم در مقطع تاریخ همین دو نفری هستند که شما نام بردید. اگر نگاهی به رزومه سرکار خانم نجفیان رضوی بیندازید خواهید دید که ایشان لیسانس مهندسی صنایع غذایی هستند! و کسی که عضو هیت علمی می‌شود باید از لیسانس در گرایش مربوطه تحصیل کرده باشد حال چرا خانم لیلا نجفیان رضوی هیت علمی گروه تاریخ فردوسی شدند در حالی که لیسانس صنایع غذایی دارند! را باید از جناب ایمانپور پرسید. آن زمان ایمانپور به دنبال دو عدد کلاغِ خبر رسان برای خودش بود که بتواند بفهمد زمان‌هایی که در انگلستان است در گروه تاریخ چه می‌گذرد و پشت سرش چه چیزهایی گفته می‌شود که این دو خانم پیدا شدند و کارِ خایه مالی را بر عهده گرفتند.پس ایمانپور که در آن زمان مدیر گروه بود خایه مال‌های خود را اینگونه انتخاب کرد پدرام جم، نجم الدین گیلانی، لیلا نجفیان رضوی و مریم عزیزیان.
پس اگر لیلا نجفیان رضوی غیر قانونی با لیسانس صنایع غذایی عضو هیت علمی شده است بخاطر تخلف ایمانپور از قوانین است( به دلیل منافع خودش که ذکر شد) و خب رزومه ی ضعیف این دو خانم هم آنقدر تعجب بر انگیز است که آدم فقط می‌تواند بگوید تف بر این دانشگاه و نحوه‌ی پذیرشِ تخمی‌اش. ( ماله‌کشی و خایه‌‌مالی)
گفتید این دو خانم از دیدن دانشجوی مرد هراس داشتند...باید عرض کنم الان دیگه چنین نیستند. الان ۷ سال از تدریس این دو عجوزه‌ی تاریخ می‌گذرد و آنقدری که سرکار خانم نجفیان رضوی با دانشجویان مذکر لاس زده کسی لاس نزده است! کافی است برای امتحان یک بار پشت در اتاقِ ایشان عادی بایستید! به هر حال جنس مذکر عرب درش پول است. و جالب اینکه درِ اتاق ایشان همیشه بسته است در صورتی که قوانین گفته است در اتاق ها باز باشد، این یعنی آن نجفیان رضوی و مریم عزیزیان مظلوم نما را لولو برد و الان یَلی منفعت طلب برای خودشان شدند! و نکته دیگر اینکه سرکار خانم لیلا نجفیان رضوی، فقط در داخل دانشگاه چادر به سر دارند! خارج از دانشگاه در محدوده پارک ملت ایشان به همراه پسرشان بارها دیده شده‌اند با مانتو و ماتیک قرمز و روسری رنگی! نه اینکه بد باشد اما چرا به همین شکلی که در محدوده پارک ملت دیده می‌شوند در دانشگاه حضور ندارند؟ تمام اینها تظاهر و دورویی است. و انسان متظاهر شرف ندارد. چون همین تظاهر و دورویی ها باعث شده است چادر در جذب هیت علمی یک امتیاز به حساب بیاید.
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...

***

البته در تکمیل صحبت های دوستان در مورد آقایان وکیلی و سرافرازی باید به چند مورد دیگر درباره این آقایان پرداخت وگرنه حق مطلب را در خصوص آنان ادا نکرده ایم!
جناب آقای وکیلی خوردن نان از خون دانشجویان چه طعمی دارد؟ شما که دم از عدالت و حق طلبی می زنید و با ظاهری علی وارانه خود را طرفدار دموکراسی می دانید، زمانی که پای بیانیه بسیج مبنی بر سرکوب دانشجویان معترض و برخورد سختگیرانه نسبت به آنها را امضا کردید چه احساسی داشتید؟ وجدان شما چگونه راضی به انجام چنین عمل سنگ طلبانه ای شد؟
جناب آقای سرافرازی شما که دانشجویان اعتصاب کننده را با زور و تهدید سر کلاس های درس می نشانید، برگه ی حضور و غیاب را زیر بغل می زنید و به سر کلاس ها می روید و در سر کلاس ها هم مدام سنگ این حکومت را به سینه می زنید و معتقدید فضای باز سیاسی و آزادی بیان در این حکومت از هر دوره ی تاریخی دیگری بیشتر است، شما چگونه وجدان خود را به انجام چنین اعمالی راضی کرده اید؟
باشد که این متن تلنگری به شما اساتید حکومتی باشد.

#خبر

🟥◼️در پی تحصن دانشجوی مضروب دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، جمعی از اساتید این دانشکده نظیر حسین میرزایی، آزاد ارمکی، غلامرضا غفاری جهت حمایت، در جمع دانشجویان حضور یافتند.


۲۶مهر۱۴۰۱
#دانشگاه_تهران_علوم‌اجتماعی
#سرکوب_فراگیر
#اعتراضات_دانشجویی

2⃣1⃣7⃣2⃣
🆔 @senfi_uni_iran