مرور شاهکارهای هنری ایران در موزه ملک
مراسم رونمایی از کتاب نفیس «دَر جواهرنشان» از مجموعه کتابهای شاهکارهای هنری در آستان قدس رضوی در کتابخانه و موزه ملی ملک برگزار شد.
این کتاب نوشته دکتر سید مسعود بنکدار و درباره تاریخچه در جواهر نشان منحصر بفرد حرم مطهر رضوی است که به «در مرصع» معروف است و هم اکنون در قابی شیشهای بر بالای روضه منوره قرار گرفته است. در این اثر سیر تاریخی در مرصع از زمان ساخت در عصر فتحعلی شاه تا تعمیر در سالهای اخیر همراه با مشخصات این در تالیف شده است.
در آیین رونمایی کتاب «در جواهرنشان» آیتالله احمد مروی تولیت آستان قدس، سید عباس صالحی وزیر فرهنگ، امیرمهدی حکیمی رئیس مرکز آفرینشهای هنری آستان قدس، نادره رضایی، معاون هنری و رائد فریدزاده معاون سینمایی وزارت فرهنگ، مریم جلالی معاون صنایع دستی وزارت میراث، امیر خوراکیان رئیس موزه ملی ملک، مدیرمسئول نقد اندیشه و امیرخانی رئیس کتابخانه ملی حضور داشتند.
محمدجواد استادی که اجرای این مراسم را برعهده داشت، به مروری بر تاریخچه شاهکارهای هنری ایران پرداخت و امیرمهدی حکیمی نیز گزارشی از روند انتشار این اثر را ارائه داد.
@naghdeandisheh
مراسم رونمایی از کتاب نفیس «دَر جواهرنشان» از مجموعه کتابهای شاهکارهای هنری در آستان قدس رضوی در کتابخانه و موزه ملی ملک برگزار شد.
این کتاب نوشته دکتر سید مسعود بنکدار و درباره تاریخچه در جواهر نشان منحصر بفرد حرم مطهر رضوی است که به «در مرصع» معروف است و هم اکنون در قابی شیشهای بر بالای روضه منوره قرار گرفته است. در این اثر سیر تاریخی در مرصع از زمان ساخت در عصر فتحعلی شاه تا تعمیر در سالهای اخیر همراه با مشخصات این در تالیف شده است.
در آیین رونمایی کتاب «در جواهرنشان» آیتالله احمد مروی تولیت آستان قدس، سید عباس صالحی وزیر فرهنگ، امیرمهدی حکیمی رئیس مرکز آفرینشهای هنری آستان قدس، نادره رضایی، معاون هنری و رائد فریدزاده معاون سینمایی وزارت فرهنگ، مریم جلالی معاون صنایع دستی وزارت میراث، امیر خوراکیان رئیس موزه ملی ملک، مدیرمسئول نقد اندیشه و امیرخانی رئیس کتابخانه ملی حضور داشتند.
محمدجواد استادی که اجرای این مراسم را برعهده داشت، به مروری بر تاریخچه شاهکارهای هنری ایران پرداخت و امیرمهدی حکیمی نیز گزارشی از روند انتشار این اثر را ارائه داد.
@naghdeandisheh
Forwarded from پيام فضلىنژاد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ساعتی پیش، جهانگیر خان درویش، معمار مشهور ایرانی و طراح «ورزشگاه تختی» در ۹۱ سالگی درگذشت.
او فرزند سعدالله خان درویش، چهره تاثیرگذار «نهضت جنگل» و از رهبران شاخه نظامی این جمعیت بود و در نوجوانی به اندیشههای چپ گرایش یافت، اما چنانکه خود برای ما روایت میکرد، در همان هنگام تصمیم گرفت که تمام کتابهای سیاسی خود را که کم تعداد هم نبود، بسوزاند و هر نوع شرکت در مجالس و بحث در محافل سیاسی را برای خود ممنوع کرد.
این تصمیم بسیاری از دوستان و همفکرانش را به انتقاد و قطع رابطه با او کشاند، اما جهانگیر خان راز موفقیت خود در هنر را همین دوری جستن از سیاست میدانست. پس از این تصمیم بود که در ابتدای دهه ۱۳۳۰ به دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و سپس به ایتالیا و آمریکا رفت. در کنار طراحی ورزشگاه تختی، طراحی ساختمان مرسدس بنز در تورین و بازآفرینی مرکز خرید هوستون برخی از آثار شاخص این معمار و هنرمند فقید ایرانی است. روحش شاد.
فیلم: در حاشیه بزرگداشت بانو ایران درودی، کاخ موزه نیاوران، تالار آبی، بهمن ۱۴۰۰
@payamfazlinejad
او فرزند سعدالله خان درویش، چهره تاثیرگذار «نهضت جنگل» و از رهبران شاخه نظامی این جمعیت بود و در نوجوانی به اندیشههای چپ گرایش یافت، اما چنانکه خود برای ما روایت میکرد، در همان هنگام تصمیم گرفت که تمام کتابهای سیاسی خود را که کم تعداد هم نبود، بسوزاند و هر نوع شرکت در مجالس و بحث در محافل سیاسی را برای خود ممنوع کرد.
این تصمیم بسیاری از دوستان و همفکرانش را به انتقاد و قطع رابطه با او کشاند، اما جهانگیر خان راز موفقیت خود در هنر را همین دوری جستن از سیاست میدانست. پس از این تصمیم بود که در ابتدای دهه ۱۳۳۰ به دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و سپس به ایتالیا و آمریکا رفت. در کنار طراحی ورزشگاه تختی، طراحی ساختمان مرسدس بنز در تورین و بازآفرینی مرکز خرید هوستون برخی از آثار شاخص این معمار و هنرمند فقید ایرانی است. روحش شاد.
فیلم: در حاشیه بزرگداشت بانو ایران درودی، کاخ موزه نیاوران، تالار آبی، بهمن ۱۴۰۰
@payamfazlinejad
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دانایان، طبقهای ممتاز در ایران باستان بودند
دکتر مهدی محقق در گفتوگو با مجله نقد اندیشه:
🔺ایرانیان چهار طبقه ممتاز داشتند. یکی از این طبقات «داناکان» بود که در زبان پهلوی همان دانایان و فیلسوفان است. همچنین اِستارشماران یا اخترماران یا منجمین، پزشکان و زمین پتمانان که مهندسین بودند.
🔺طبقات مختلف دانشمندان با یکدیگر دادوستد علمی نیز داشتند. به عنوان نمونه منجمان، پزشکان و فیلسوفان چنین تقابلی داشتند و حتی میگفتند فلسفه و پزشکی به هم مربوطاند.
▫️متن کامل این گفتوگوی تفصیلی در شماره دوم و سوم مجله نقد اندیشه منتشر شده است.
💢لینک خرید مجله
https://zarinp.al/584858
▪️اینستا
instagram.com/naghdeandisheh
▪️توییتر
twitter.com/naghdeandisheh
@naghdeandisheh
دکتر مهدی محقق در گفتوگو با مجله نقد اندیشه:
🔺ایرانیان چهار طبقه ممتاز داشتند. یکی از این طبقات «داناکان» بود که در زبان پهلوی همان دانایان و فیلسوفان است. همچنین اِستارشماران یا اخترماران یا منجمین، پزشکان و زمین پتمانان که مهندسین بودند.
🔺طبقات مختلف دانشمندان با یکدیگر دادوستد علمی نیز داشتند. به عنوان نمونه منجمان، پزشکان و فیلسوفان چنین تقابلی داشتند و حتی میگفتند فلسفه و پزشکی به هم مربوطاند.
▫️متن کامل این گفتوگوی تفصیلی در شماره دوم و سوم مجله نقد اندیشه منتشر شده است.
💢لینک خرید مجله
https://zarinp.al/584858
▪️اینستا
instagram.com/naghdeandisheh
▪️توییتر
twitter.com/naghdeandisheh
@naghdeandisheh
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
استاد ناصرالدین صاحبالزمانی: بعید نیست که شمس تازهای ظهور کند
جناب استاد محمدحسن ناصرالدین صاحبالزمانی، متفکر ۹۴ ساله کشورمان که در میان مردم با کتاب مشهور «خط سوم» (درباره شخصیت و اندیشه شمس تبریزی) بیشتر شناخته شده، سالهاست که خلوتگزینی را بر حضور عمومی ترجیح داده است.
استاد در خط سوم، سخن شمس را نه تنها آینه شخصیت او، بلکه «گواه انحطاط زمان» میداند و مینویسد: «جهان شمس، جهان اختلافها و تضادهاست. او به هر طرف که مینگرد، تضاد - تضاد طبقات، تضاد افراد، تضاد اقوام و حتی تضاد میان همکیشان و پیروان یک دین - میبیند. جنگ از میان هفتاد و دو ملت نیز سر فرا برده است… مردان راستین در گرسنگی و تنگدستی به سر میبرند و مالکان بزرگ، مردمان را آن چنان از سر راه خود میرانند که گویی کوی و برزن و شاهراههای عمومی را نیز به قباله گرفتهاند.»
مجله نقد اندیشه، گزیدهای از گفتوگوی ایشان را به همراه یادداشتی درباره کتاب خط سوم منتشر کرده که از نظر میگذرانید.
➕متن کامل یادداشت
https://www.tgoop.com/NaghdeAndisheh/956
▪️اینستا
instagram.com/naghdeandisheh
▪️توییتر
twitter.com/naghdeandisheh
@naghdeandisheh
جناب استاد محمدحسن ناصرالدین صاحبالزمانی، متفکر ۹۴ ساله کشورمان که در میان مردم با کتاب مشهور «خط سوم» (درباره شخصیت و اندیشه شمس تبریزی) بیشتر شناخته شده، سالهاست که خلوتگزینی را بر حضور عمومی ترجیح داده است.
استاد در خط سوم، سخن شمس را نه تنها آینه شخصیت او، بلکه «گواه انحطاط زمان» میداند و مینویسد: «جهان شمس، جهان اختلافها و تضادهاست. او به هر طرف که مینگرد، تضاد - تضاد طبقات، تضاد افراد، تضاد اقوام و حتی تضاد میان همکیشان و پیروان یک دین - میبیند. جنگ از میان هفتاد و دو ملت نیز سر فرا برده است… مردان راستین در گرسنگی و تنگدستی به سر میبرند و مالکان بزرگ، مردمان را آن چنان از سر راه خود میرانند که گویی کوی و برزن و شاهراههای عمومی را نیز به قباله گرفتهاند.»
مجله نقد اندیشه، گزیدهای از گفتوگوی ایشان را به همراه یادداشتی درباره کتاب خط سوم منتشر کرده که از نظر میگذرانید.
➕متن کامل یادداشت
https://www.tgoop.com/NaghdeAndisheh/956
▪️اینستا
instagram.com/naghdeandisheh
▪️توییتر
twitter.com/naghdeandisheh
@naghdeandisheh
مجله نقد اندیشه
استاد ناصرالدین صاحبالزمانی: بعید نیست که شمس تازهای ظهور کند جناب استاد محمدحسن ناصرالدین صاحبالزمانی، متفکر ۹۴ ساله کشورمان که در میان مردم با کتاب مشهور «خط سوم» (درباره شخصیت و اندیشه شمس تبریزی) بیشتر شناخته شده، سالهاست که خلوتگزینی را بر حضور…
بعید نیست که شمس تازهای ظهور کند
جناب استاد محمدحسن ناصرالدین صاحبالزمانی، متفکر ۹۴ ساله کشورمان که در میان مردم با کتاب مشهور خط سوم (درباره شخصیت و اندیشه شمس تبریزی) بیشتر شناخته شده، سالهاست که خلوتگزینی را بر حضور عمومی ترجیح داده است.
او ضمن تسلط بر علوم قدیمه، از اندیشمندان موسس و پیشرو در زمینههای گوناگون علوم انسانی جدید مانند روانکاوی، منطق و روش اندیشه و تاریخ آن به شمار میرود که همواره «فکر ایران» برای نجات از عقبماندگی در کانون تاملاتش بوده است.
این اشراف چندجانبه، آثار استاد صاحبالزمانی را همواره از نگرشی تازه و بدیع برخوردار کرده که جلوه کامل آن را میتوان در کتاب خط سوم دید. انتشار این کتاب در ابتدای دهه ۱۳۵۰ انقلابی در نوع تفسیر شخصیت و تفکر شمس تبریزی به عنوان چهرهای رازآلود به پا کرد؛ کتابی که به سرعت نایاب شد و ۲۰۰ هزار تا ۳۰۰ هزار نسخه قانونی و غیرقانونی از آن به چاپ رسید.
این کتاب پیشرو، برای اولینبار اصطلاح «خط سوم» را به متن گفتارهای شمس تبریزی افزود؛ جایی که شمس میگوید: «آن خطاط سه گونه خط نوشتی: یکی او خواندی، لا غیر! یکی را هم او خواندی هم غیر! یکی نه او خواندی نه غیر او! آن [خط سوم] منم که سخن گویم. نه من دانم، نه غیر من!»
اصطلاح «خط سوم» در متن سخنان شمس نیامده و دکتر صاحبالزمانی با تفسیرش از عدد سه در جمله «آن خطاط سه گونه خط نوشتی»، آن را ابداع کرد و در میان کلمات شمس قرار داد.
استاد در این کتاب ۸۹۱ صفحهای، سخن شمس را نه تنها آینه شخصیت او، بلکه «گواه انحطاط زمان» میداند و مینویسد:
«جهان شمس، جهان اختلافها و تضادهاست. او به هر طرف که مینگرد، تضاد - تضاد طبقات، تضاد افراد، تضاد اقوام و حتی تضاد میان همکیشان و پیروان یک دین - میبیند. جنگ از میان هفتاد و دو ملت نیز سر فرا برده است… مردان راستین در گرسنگی و تنگدستی به سر میبرند و مالکان بزرگ، مردمان را آن چنان از سر راه خود میرانند که گویی کوی و برزن و شاهراههای عمومی را نیز به قباله گرفتهاند.»
قلم دکتر ناصرالدین صاحبالزمانی در این اثر، تاب حبس شدن در تاریخ را ندارد و به نحوی سحرآمیز، گذشته را به زمان حال آورده است. در گفتوگویی که با ایشان داشتم تاکید میکنند «در شرایط ما بعید نیست که شمس دیگری و یا شمسهای دیگری، ظهور کنند.»
خط سوم، تنها یک فصل کوتاه از زندگی این متفکر عالیقدر است. جوشش فکریای که او از دهه ۱۳۳۰ در میان دانشوران برانگیخت، شاگردانی که در دانشگاه تهران و دیگر مراکز پرورش داد، تحقیقاتی که پایهگذاری کرد، تالیفاتی که پدید آورد، برنامههای مشهور رادیویی او که از پرشنوندهترینها بود، همه گواه میدهند که ناصرالدین صاحبالزمانی به آرمان خود، یعنی «فکر ایران و نجات کشور از عقبماندگیها» وفادار بوده و هست.
وجود استاد از هر گزندی محفوظ باد.
✍️ پیام فضلینژاد
▪️اینستا
instagram.com/reel/DDl9WfyNeOm/?igsh=cmkzNmJnZzdrOTV4
▪️توییتر
twitter.com/naghdeandisheh
@naghdeandisheh
جناب استاد محمدحسن ناصرالدین صاحبالزمانی، متفکر ۹۴ ساله کشورمان که در میان مردم با کتاب مشهور خط سوم (درباره شخصیت و اندیشه شمس تبریزی) بیشتر شناخته شده، سالهاست که خلوتگزینی را بر حضور عمومی ترجیح داده است.
او ضمن تسلط بر علوم قدیمه، از اندیشمندان موسس و پیشرو در زمینههای گوناگون علوم انسانی جدید مانند روانکاوی، منطق و روش اندیشه و تاریخ آن به شمار میرود که همواره «فکر ایران» برای نجات از عقبماندگی در کانون تاملاتش بوده است.
این اشراف چندجانبه، آثار استاد صاحبالزمانی را همواره از نگرشی تازه و بدیع برخوردار کرده که جلوه کامل آن را میتوان در کتاب خط سوم دید. انتشار این کتاب در ابتدای دهه ۱۳۵۰ انقلابی در نوع تفسیر شخصیت و تفکر شمس تبریزی به عنوان چهرهای رازآلود به پا کرد؛ کتابی که به سرعت نایاب شد و ۲۰۰ هزار تا ۳۰۰ هزار نسخه قانونی و غیرقانونی از آن به چاپ رسید.
این کتاب پیشرو، برای اولینبار اصطلاح «خط سوم» را به متن گفتارهای شمس تبریزی افزود؛ جایی که شمس میگوید: «آن خطاط سه گونه خط نوشتی: یکی او خواندی، لا غیر! یکی را هم او خواندی هم غیر! یکی نه او خواندی نه غیر او! آن [خط سوم] منم که سخن گویم. نه من دانم، نه غیر من!»
اصطلاح «خط سوم» در متن سخنان شمس نیامده و دکتر صاحبالزمانی با تفسیرش از عدد سه در جمله «آن خطاط سه گونه خط نوشتی»، آن را ابداع کرد و در میان کلمات شمس قرار داد.
استاد در این کتاب ۸۹۱ صفحهای، سخن شمس را نه تنها آینه شخصیت او، بلکه «گواه انحطاط زمان» میداند و مینویسد:
«جهان شمس، جهان اختلافها و تضادهاست. او به هر طرف که مینگرد، تضاد - تضاد طبقات، تضاد افراد، تضاد اقوام و حتی تضاد میان همکیشان و پیروان یک دین - میبیند. جنگ از میان هفتاد و دو ملت نیز سر فرا برده است… مردان راستین در گرسنگی و تنگدستی به سر میبرند و مالکان بزرگ، مردمان را آن چنان از سر راه خود میرانند که گویی کوی و برزن و شاهراههای عمومی را نیز به قباله گرفتهاند.»
قلم دکتر ناصرالدین صاحبالزمانی در این اثر، تاب حبس شدن در تاریخ را ندارد و به نحوی سحرآمیز، گذشته را به زمان حال آورده است. در گفتوگویی که با ایشان داشتم تاکید میکنند «در شرایط ما بعید نیست که شمس دیگری و یا شمسهای دیگری، ظهور کنند.»
خط سوم، تنها یک فصل کوتاه از زندگی این متفکر عالیقدر است. جوشش فکریای که او از دهه ۱۳۳۰ در میان دانشوران برانگیخت، شاگردانی که در دانشگاه تهران و دیگر مراکز پرورش داد، تحقیقاتی که پایهگذاری کرد، تالیفاتی که پدید آورد، برنامههای مشهور رادیویی او که از پرشنوندهترینها بود، همه گواه میدهند که ناصرالدین صاحبالزمانی به آرمان خود، یعنی «فکر ایران و نجات کشور از عقبماندگیها» وفادار بوده و هست.
وجود استاد از هر گزندی محفوظ باد.
✍️ پیام فضلینژاد
▪️اینستا
instagram.com/reel/DDl9WfyNeOm/?igsh=cmkzNmJnZzdrOTV4
▪️توییتر
twitter.com/naghdeandisheh
@naghdeandisheh
X (formerly Twitter)
مجله نقد انديشه (@naghdeandisheh) on X
Critique of Thought magazine ▪️مجله تفکر انتقادی و ایدههای متضاد که به هیچ گروه و دستهای، وابستگی و تمایل خاص ندارد ▫️دانشِ ناقص خطرناک است ▪️لینک خرید👇
به زوال و انقراض فلسفه ایرانی معتقد نیستم
🔺گفتوگوی مجله نقد اندیشه با پرفسور الیور لیمن، مورخ شهیر فلسفه:
من معمولا به همه دوستانم میگویم تهران تنها جایی است که کتابفروشیای دارد که کتب فلسفی میفروشد. شما این پدیده را در لندن، نیویورک و لسآنجلس پیدا نخواهید کرد.
به نظرم «فلسفه ایرانی» در حال شکوفایی و رشد است. من به طور مداوم با فلاسفه ایرانی ملاقات میکنم و آنها مانند سایر فلاسفه در مرتبه بالایی قرار دارند و فلسفه ایرانی دارد کار خود را به خوبی انجام میدهد.
✍️محمدطاها جهاندیده، گفتوگو با الیور لیمن، مجله نقد اندیشه، شماره دوم و سوم، صص ۲۵۴-۲۵۷
💢لینک خرید مجله
https://zarinp.al/584858
▪️اینستا
instagram.com/naghdeandisheh
▪️توییتر
twitter.com/naghdeandisheh
@naghdeandisheh
🔺گفتوگوی مجله نقد اندیشه با پرفسور الیور لیمن، مورخ شهیر فلسفه:
من معمولا به همه دوستانم میگویم تهران تنها جایی است که کتابفروشیای دارد که کتب فلسفی میفروشد. شما این پدیده را در لندن، نیویورک و لسآنجلس پیدا نخواهید کرد.
به نظرم «فلسفه ایرانی» در حال شکوفایی و رشد است. من به طور مداوم با فلاسفه ایرانی ملاقات میکنم و آنها مانند سایر فلاسفه در مرتبه بالایی قرار دارند و فلسفه ایرانی دارد کار خود را به خوبی انجام میدهد.
✍️محمدطاها جهاندیده، گفتوگو با الیور لیمن، مجله نقد اندیشه، شماره دوم و سوم، صص ۲۵۴-۲۵۷
💢لینک خرید مجله
https://zarinp.al/584858
▪️اینستا
instagram.com/naghdeandisheh
▪️توییتر
twitter.com/naghdeandisheh
@naghdeandisheh
مجله نقد اندیشه
به زوال و انقراض فلسفه ایرانی معتقد نیستم 🔺گفتوگوی مجله نقد اندیشه با پرفسور الیور لیمن، مورخ شهیر فلسفه: من معمولا به همه دوستانم میگویم تهران تنها جایی است که کتابفروشیای دارد که کتب فلسفی میفروشد. شما این پدیده را در لندن، نیویورک و لسآنجلس پیدا…
به زوال و انقراض فلسفه ایرانی معتقد نیستم
گفتوگوی مجله نقد اندیشه با پرفسور الیور لیمن، مورخ شهیر فلسفه:
🔺من معمولا به همه دوستانم میگویم «تهران» تنها جایی است که کتابفروشیای دارد که کتب فلسفی میفروشد. شما این پدیده را در لندن، نیویورک و لسآنجلس پیدا نخواهید کرد.
🔺به نظرم «فلسفه ایرانی» در حال شکوفایی و رشد است. من به طور مداوم با فلاسفه ایرانی ملاقات میکنم و آنها مانند سایر فلاسفه در مرتبه بالایی قرار دارند و فلسفه ایرانی دارد کار خود را به خوبی انجام میدهد.
🔺تقریباً هیچکدام از فلاسفه اسلامی، عرب نبودند و اکثراً ایرانی محسوب میشدند و شاید این مسألهای است که به زبان مرتبط میشود، زیرا عربی فاقد هر نوع فعل اسنادی است، اما زبان فارسی آن را دارد. بنابراین، انجام دادن کار فلسفی به زبان عربی تا حدودی دشوار است. ایرانیان فلسفه را به عنوان یک فرم طبیعی از تجلی فرهنگ دریافتهاند.
🔺من فکر نمیکنم زرتشت تأثیر زیادی بر مدلهای اندیشه ایرانی داشته و اصلاً فایدهای در بازگشت به زرتشتیگری وجود داشته باشد. گرچه استدلال میشود که تمامی ادیان ابراهیمی و فلاسفه منشعب از آیین زرتشتاند، اما به نظر من پیوند دادن فلسفه به یک کشور یا فرهنگ باعث ایجاد مشکل خواهد شد.
🔺بسیاری از هنرمندان دین را به مثابه چیزی که تحمیل کننده است در نظر میگیرند و آنها میخواهند از دین رها شوند. آنها دین را وسیلهای میدانند که آنها را به صورت ثابت در نظر میگیرد. به نظرم این مایه خجالت است، زیرا در اروپا و آمریکا بسیاری از هنرمندان به دین به مثابه یک پیشزمینه غنی و حاصلخیز مینگرند که میتواند در آثار هنری دارای تشخص شود.
🔺نمیتوان برای فلسفه ایرانی هیچ ذاتی قائل شد. نظریه محبوبی میان همکاران من از جمله سیدحسین نصر و هانری کربن وجود دارد که به نظریه حکمت جاودان معتقدند و «ذاتی روحانی» را برای همه مکاتب فلسفی قائل میشوند و از فلسفه ایرانی تا فلسفه مسیحی، همگی در این ذات مشترک قرار داشته و در یک مسیر مشخص نیز پیشرفت میکنند. من فکر نمیکنم که این صحیح باشد.
🔺من فکر میکنم محدودههایی از فلسفه ایرانی و اسلامی وجود دارد که هیچ ربطی به دین ندارند. آنها در تقابل با دین نیستند و دین نقشی در آنها نداشته و این اشتباه است اگر دین را به فلسفه ایرانی یا اسلامی بیش از حد نزدیک بدانیم. اگر شخصی استدلال خود را به دلیل در نظر گرفتن دین تغییر دهد، او فیلسوف بدی است.
✍️محمدطاها جهاندیده، گفتوگو با الیور لیمن، مجله نقد اندیشه، شماره دوم و سوم، صص ۲۵۴-۲۵۷
💢لینک خرید مجله
https://zarinp.al/584858
▪️اینستا
instagram.com/naghdeandisheh
▪️توییتر
twitter.com/naghdeandisheh
@naghdeandisheh
گفتوگوی مجله نقد اندیشه با پرفسور الیور لیمن، مورخ شهیر فلسفه:
🔺من معمولا به همه دوستانم میگویم «تهران» تنها جایی است که کتابفروشیای دارد که کتب فلسفی میفروشد. شما این پدیده را در لندن، نیویورک و لسآنجلس پیدا نخواهید کرد.
🔺به نظرم «فلسفه ایرانی» در حال شکوفایی و رشد است. من به طور مداوم با فلاسفه ایرانی ملاقات میکنم و آنها مانند سایر فلاسفه در مرتبه بالایی قرار دارند و فلسفه ایرانی دارد کار خود را به خوبی انجام میدهد.
🔺تقریباً هیچکدام از فلاسفه اسلامی، عرب نبودند و اکثراً ایرانی محسوب میشدند و شاید این مسألهای است که به زبان مرتبط میشود، زیرا عربی فاقد هر نوع فعل اسنادی است، اما زبان فارسی آن را دارد. بنابراین، انجام دادن کار فلسفی به زبان عربی تا حدودی دشوار است. ایرانیان فلسفه را به عنوان یک فرم طبیعی از تجلی فرهنگ دریافتهاند.
🔺من فکر نمیکنم زرتشت تأثیر زیادی بر مدلهای اندیشه ایرانی داشته و اصلاً فایدهای در بازگشت به زرتشتیگری وجود داشته باشد. گرچه استدلال میشود که تمامی ادیان ابراهیمی و فلاسفه منشعب از آیین زرتشتاند، اما به نظر من پیوند دادن فلسفه به یک کشور یا فرهنگ باعث ایجاد مشکل خواهد شد.
🔺بسیاری از هنرمندان دین را به مثابه چیزی که تحمیل کننده است در نظر میگیرند و آنها میخواهند از دین رها شوند. آنها دین را وسیلهای میدانند که آنها را به صورت ثابت در نظر میگیرد. به نظرم این مایه خجالت است، زیرا در اروپا و آمریکا بسیاری از هنرمندان به دین به مثابه یک پیشزمینه غنی و حاصلخیز مینگرند که میتواند در آثار هنری دارای تشخص شود.
🔺نمیتوان برای فلسفه ایرانی هیچ ذاتی قائل شد. نظریه محبوبی میان همکاران من از جمله سیدحسین نصر و هانری کربن وجود دارد که به نظریه حکمت جاودان معتقدند و «ذاتی روحانی» را برای همه مکاتب فلسفی قائل میشوند و از فلسفه ایرانی تا فلسفه مسیحی، همگی در این ذات مشترک قرار داشته و در یک مسیر مشخص نیز پیشرفت میکنند. من فکر نمیکنم که این صحیح باشد.
🔺من فکر میکنم محدودههایی از فلسفه ایرانی و اسلامی وجود دارد که هیچ ربطی به دین ندارند. آنها در تقابل با دین نیستند و دین نقشی در آنها نداشته و این اشتباه است اگر دین را به فلسفه ایرانی یا اسلامی بیش از حد نزدیک بدانیم. اگر شخصی استدلال خود را به دلیل در نظر گرفتن دین تغییر دهد، او فیلسوف بدی است.
✍️محمدطاها جهاندیده، گفتوگو با الیور لیمن، مجله نقد اندیشه، شماره دوم و سوم، صص ۲۵۴-۲۵۷
💢لینک خرید مجله
https://zarinp.al/584858
▪️اینستا
instagram.com/naghdeandisheh
▪️توییتر
twitter.com/naghdeandisheh
@naghdeandisheh
X (formerly Twitter)
مجله نقد انديشه (@naghdeandisheh) on X
Critique of Thought magazine ▪️مجله تفکر انتقادی و ایدههای متضاد که به هیچ گروه و دستهای، وابستگی و تمایل خاص ندارد ▫️دانشِ ناقص خطرناک است ▪️لینک خرید👇
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وزیر فرهنگ در پاسخ به نقد اندیشه: سفر رئیسجمهور به تاجیکستان با رویکرد «ایران فرهنگی» است
دکتر سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پاسخ به خبرنگار مجله نقد اندیشه در نشست خبری با رسانهها گفت: در دیپلماسی فرهنگی، کشورهای همسایه از اهمیت جدی برخوردار هستند و طبعا ایران فرهنگی در این منطقه زمینههای بیشتری را داشته و دارد.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی افزود: هم سفرهای رئیسجمهور دولت سیزدهم و هم سفرهای جناب آقای دکتر پزشکیان به کشورهای منطقه با همین نگاه بوده است؛ از جمله سفر آخر هفته ایشان به تاجیکستان و سفر قبلی به ترکمنستان.
دکتر صالحی در خاتمه گفت: گفتوگوهای خوبی درباره فرصتهای ارتباط فرهنگی صورت گرفته که میتواند مبنایی برای اقدامات آینده باشد.
▫️شبکههای اجتماعی مجله
x.com/naghdeandisheh
instagram.com/naghdeandisheh
@naghdeandisheh
دکتر سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پاسخ به خبرنگار مجله نقد اندیشه در نشست خبری با رسانهها گفت: در دیپلماسی فرهنگی، کشورهای همسایه از اهمیت جدی برخوردار هستند و طبعا ایران فرهنگی در این منطقه زمینههای بیشتری را داشته و دارد.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی افزود: هم سفرهای رئیسجمهور دولت سیزدهم و هم سفرهای جناب آقای دکتر پزشکیان به کشورهای منطقه با همین نگاه بوده است؛ از جمله سفر آخر هفته ایشان به تاجیکستان و سفر قبلی به ترکمنستان.
دکتر صالحی در خاتمه گفت: گفتوگوهای خوبی درباره فرصتهای ارتباط فرهنگی صورت گرفته که میتواند مبنایی برای اقدامات آینده باشد.
▫️شبکههای اجتماعی مجله
x.com/naghdeandisheh
instagram.com/naghdeandisheh
@naghdeandisheh