کلاس چهارم دبستان عضو جمعیت شیر و خورشید بودم. اعضا پیشاهنگ لباس فرم داشتند. اما بچه های عضو شیر و خورشید فقط یک پارچه نواری دور بازوی خود می بستند که روی آن نوشته شده بود : "جمعیت شیر و خورشید سرخ"
بچه های عضو جمعیت شیر و خورشید با توجه به اساسنامه جمعیت کارهای عام المنفعه انجام میدادند.
قسمتی از لفگاه که جلو دبستان پهلوی بود محل عبور و مرور دانش آموزان و نیز مردم عادی بود. یکی از کارهائی که ما بچه های عضو جمعیت شیر و خورشید دبستان پهلوی انجام دادیم ، مناسب سازی همین مسیر عبور و مرور بود. در این عکس در حال انجام این کار هستیم.
کاش زندگی دکمه بازگشت داشت.......
#عباس_عبدالهی
۱۴۰۳/۰۶/۱۸
@Nahavand_farhangohonar
۱۴۸۳۳
بچه های عضو جمعیت شیر و خورشید با توجه به اساسنامه جمعیت کارهای عام المنفعه انجام میدادند.
قسمتی از لفگاه که جلو دبستان پهلوی بود محل عبور و مرور دانش آموزان و نیز مردم عادی بود. یکی از کارهائی که ما بچه های عضو جمعیت شیر و خورشید دبستان پهلوی انجام دادیم ، مناسب سازی همین مسیر عبور و مرور بود. در این عکس در حال انجام این کار هستیم.
کاش زندگی دکمه بازگشت داشت.......
#عباس_عبدالهی
۱۴۰۳/۰۶/۱۸
@Nahavand_farhangohonar
۱۴۸۳۳
#کلیدر
رمان کلیدر از آن دست رمان هایی است که در هر محفل و جمعی که صحبت از ادبیات باشد، نام پرآوازه اش شنیده می شود.
این داستان روایتگر واقعه ای تاریخی است متأثر از فضای ملتهب سیاسی ایران و بدبختی مردم پس از جنگ جهانی دوم می باشد و در بین سال های ۲۵ تا ۲۷ رخ داده است.
کلیدر حاصل ۱۵ سال تلاش نویسنده مشهور ایرانی #محمود_دولت_آبادی است و از دل گپ و گفت با پدرش جان گرفته است که در حدود سه هزار صفحه و ده جلد به چاپ رسیده است.
وفایع و شخصیت های داستان همه بر پایه واقعیت است و روایت یک طایفه کرد ایرانی است که #رضا_شاه آنها را به منطقه #سبزوار
خراسان کوچانده است.
هفته ایی یک یا دو شب فایل صوتی این رمان زیبا را برای شما عزیزان منتشر می کنیم،
شاد و تندرست باشید
❤️
@Nahavand_farhangohonar
رمان کلیدر از آن دست رمان هایی است که در هر محفل و جمعی که صحبت از ادبیات باشد، نام پرآوازه اش شنیده می شود.
این داستان روایتگر واقعه ای تاریخی است متأثر از فضای ملتهب سیاسی ایران و بدبختی مردم پس از جنگ جهانی دوم می باشد و در بین سال های ۲۵ تا ۲۷ رخ داده است.
کلیدر حاصل ۱۵ سال تلاش نویسنده مشهور ایرانی #محمود_دولت_آبادی است و از دل گپ و گفت با پدرش جان گرفته است که در حدود سه هزار صفحه و ده جلد به چاپ رسیده است.
وفایع و شخصیت های داستان همه بر پایه واقعیت است و روایت یک طایفه کرد ایرانی است که #رضا_شاه آنها را به منطقه #سبزوار
خراسان کوچانده است.
هفته ایی یک یا دو شب فایل صوتی این رمان زیبا را برای شما عزیزان منتشر می کنیم،
شاد و تندرست باشید
❤️
@Nahavand_farhangohonar
Kelidar AudioBook 013
<unknown>
#کلیدر_صوتی
#کلیدر
✍️نویسنده: #محمود_دولت_آبادی
راوی و سرپرست گویندگان:
آرمان سلطان زاده
جلد اول قسمت ( ۱۳ )
۱۴۰۳/۰۶/۱۸
@Nahavand_farhangohonar
۱۴۸۳۴
#کلیدر
✍️نویسنده: #محمود_دولت_آبادی
راوی و سرپرست گویندگان:
آرمان سلطان زاده
جلد اول قسمت ( ۱۳ )
۱۴۰۳/۰۶/۱۸
@Nahavand_farhangohonar
۱۴۸۳۴
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#نیایش_صبحگاهی
خدایا
با داشته های اندکمان آنگونه بزرگمان بدار که جز تو به در هیچ خانه ای رهسپار نشویم.
زبانمان را از هر قضاوت و غیبتی محفوظ گردان تا بی اختیار در چنگال کلام های نادرستمان اسیر نشویم.
خدایا
یقینی در دلهایمان قرار ده تا از یادمان نرود به هنگام بیچارگی و ناامیدی باید صبور بود و تنها چشم به درگاه تو داشت.
درود
بامدادتان نیکو
❤️
@Nahavand_farhangohonar
خدایا
با داشته های اندکمان آنگونه بزرگمان بدار که جز تو به در هیچ خانه ای رهسپار نشویم.
زبانمان را از هر قضاوت و غیبتی محفوظ گردان تا بی اختیار در چنگال کلام های نادرستمان اسیر نشویم.
خدایا
یقینی در دلهایمان قرار ده تا از یادمان نرود به هنگام بیچارگی و ناامیدی باید صبور بود و تنها چشم به درگاه تو داشت.
درود
بامدادتان نیکو
❤️
@Nahavand_farhangohonar
#مسائل_حقوقی
⚠ چه اقداماتی باید بعد از ورود به لینک‌های جعلی که بعضا از طریق پیامک به گوشیمان ارسال میشه را انجام دهید؟
1⃣تلفن همراه خود را در حالت آفلاین (بدون آنتن) قرار دهید و بدافزار نصب شده را شناسایی و حذف کنید.
2⃣از طریق همراه بانک، اینترنت بانک، مراجعه به عابر بانک و یا شعب بانک حساب خود را مسدود کنید.
3⃣از طریق همراه بانک و یا اینترنت بانک حساب واریزی مقصد را شناسایی و با شماره پلیس فتا 096380 تماس بگیرد و موضوع را گزارش کنید.
4⃣در صورت ارسال پیامک حاوی لینک فیشینگ برای مخاطبین، موضوع را (جعلی بودن لینک ارسال شده) از طریق پیامک به اطلاع آنها برسانید.
5⃣در نهایت با مراجعه به شعب بانک و دریافت پرینت حساب به دفاتر خدمات قضایی محل سکونت مراجعه کنید و مستندات لازم را ارائه و شکوائیه‌ای در خصوص جرم صورت گرفته ثبت کنید.
دکتر #رامین_کیانی
۱۴۰۳/۰۶/۱۹
@Nahavand_farhangohonar
۱۴۸۳۵
⚠ چه اقداماتی باید بعد از ورود به لینک‌های جعلی که بعضا از طریق پیامک به گوشیمان ارسال میشه را انجام دهید؟
1⃣تلفن همراه خود را در حالت آفلاین (بدون آنتن) قرار دهید و بدافزار نصب شده را شناسایی و حذف کنید.
2⃣از طریق همراه بانک، اینترنت بانک، مراجعه به عابر بانک و یا شعب بانک حساب خود را مسدود کنید.
3⃣از طریق همراه بانک و یا اینترنت بانک حساب واریزی مقصد را شناسایی و با شماره پلیس فتا 096380 تماس بگیرد و موضوع را گزارش کنید.
4⃣در صورت ارسال پیامک حاوی لینک فیشینگ برای مخاطبین، موضوع را (جعلی بودن لینک ارسال شده) از طریق پیامک به اطلاع آنها برسانید.
5⃣در نهایت با مراجعه به شعب بانک و دریافت پرینت حساب به دفاتر خدمات قضایی محل سکونت مراجعه کنید و مستندات لازم را ارائه و شکوائیه‌ای در خصوص جرم صورت گرفته ثبت کنید.
دکتر #رامین_کیانی
۱۴۰۳/۰۶/۱۹
@Nahavand_farhangohonar
۱۴۸۳۵
سردیس مهندس #حسین_علیمرادیان
به سفارش شهرداری نهاوند
جهت نصب در فضای شهری نهاوند
اثری زیبا از استاد #منصور_دشتی
۱۴۰۳/۰۶/۱۹
@Nahavand_farhangohonar
۱۴۸۳۶
به سفارش شهرداری نهاوند
جهت نصب در فضای شهری نهاوند
اثری زیبا از استاد #منصور_دشتی
۱۴۰۳/۰۶/۱۹
@Nahavand_farhangohonar
۱۴۸۳۶
آشنایان ره عشق دراین بحر عمیق
غرقه گشتند و نگشتند به آب آلوده
"حافظ"
اثری زیبا از استاد #یوسف_گودرزی
۱۴۰۳/۰۶/۱۹
@Nahavand_farhangohonar
۱۴۸۳۷
غرقه گشتند و نگشتند به آب آلوده
"حافظ"
اثری زیبا از استاد #یوسف_گودرزی
۱۴۰۳/۰۶/۱۹
@Nahavand_farhangohonar
۱۴۸۳۷
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
#شبی_با_شاهنامه
قسمت هیجدهم
موضوع:
داستانهای عاشقانه در #شاهنامه
ویژه همشهریان عزیز نهاوندی
با توضیحات جناب آقای دکتر #علیرضا_قیامتی
۱۴۰۳/۰۶/۱۹
@Nahavand_farhangohonar
۱۴۸۳۸
#شبی_با_شاهنامه
قسمت هیجدهم
موضوع:
داستانهای عاشقانه در #شاهنامه
ویژه همشهریان عزیز نهاوندی
با توضیحات جناب آقای دکتر #علیرضا_قیامتی
۱۴۰۳/۰۶/۱۹
@Nahavand_farhangohonar
۱۴۸۳۸
17253513881281
<unknown>
فایل صوتی
#شبی_با_شاهنامه
قسمت هیجدهم
موضوع:
داستانهای عاشقانه در #شاهنامه
ویژه همشهریان عزیز نهاوندی
با توضیحات جناب آقای دکتر #علیرضا_قیامتی
۱۴۰۳/۰۶/۱۹
@Nahavand_farhangohonar
۱۴۸۳۸
#شبی_با_شاهنامه
قسمت هیجدهم
موضوع:
داستانهای عاشقانه در #شاهنامه
ویژه همشهریان عزیز نهاوندی
با توضیحات جناب آقای دکتر #علیرضا_قیامتی
۱۴۰۳/۰۶/۱۹
@Nahavand_farhangohonar
۱۴۸۳۸
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مهربان خدای من ...
این دست‌های خالی به سوی تو بلند می‌شود،
تو خود ای خزانه دار بخشش‌ها،
بهترین‌ها را برای ما و دوستانمان محقق کن!
اگر قابل بدانی
دعا میکنیم هیچ بنده‌ای از بندگانت، عمر به بیماری نگذراند
و اسیر درد و رنج نگردد…
دعا میکنیم شفا دهی تمام دردمندان را...
سلامت بدار تمام کسانی را که جز تو پناه و یاوری ندارند
و براستی که همه ما کسی جز تو نداریم…
پر کن دامان کسانی را که دستشان به درگاه بی نیاز توست
و صبور گردان تمام منتظران و بی قراران را...
بارالها..
آنکه تو را ندارد چه دارد؟
و آنکه تو را دارد چه ندارد؟
درود
بامدادتان نیکو
❤️
@Nahavand_farhangohonar
این دست‌های خالی به سوی تو بلند می‌شود،
تو خود ای خزانه دار بخشش‌ها،
بهترین‌ها را برای ما و دوستانمان محقق کن!
اگر قابل بدانی
دعا میکنیم هیچ بنده‌ای از بندگانت، عمر به بیماری نگذراند
و اسیر درد و رنج نگردد…
دعا میکنیم شفا دهی تمام دردمندان را...
سلامت بدار تمام کسانی را که جز تو پناه و یاوری ندارند
و براستی که همه ما کسی جز تو نداریم…
پر کن دامان کسانی را که دستشان به درگاه بی نیاز توست
و صبور گردان تمام منتظران و بی قراران را...
بارالها..
آنکه تو را ندارد چه دارد؟
و آنکه تو را دارد چه ندارد؟
درود
بامدادتان نیکو
❤️
@Nahavand_farhangohonar
#شاخسار
بر شاخسار من
آشیان نسازید
درختی سر سپرده ام
که برای آوارگی چلچله ها
به تیغ هرس
شاخسار میفروشم
#لیلا_ظفری
#سپکو
۱۴۰۳/۰۶/۲۰
@Nahavand_farhangohonar
۱۴۸۳۹
بر شاخسار من
آشیان نسازید
درختی سر سپرده ام
که برای آوارگی چلچله ها
به تیغ هرس
شاخسار میفروشم
#لیلا_ظفری
#سپکو
۱۴۰۳/۰۶/۲۰
@Nahavand_farhangohonar
۱۴۸۳۹
نگاهی به گذران زندگی مردم شهر من #نهاوند
قسمت سوم
نهاوند شهری سوخته
عصر یک روز برای کمی پیاده‌روی از خانه بیرون رفتم، آفتاب در پس قله‌های زاگرس غروب می‌کرد و منظره ای زیبایی را به وجود می‌آورد.
آخرین تشعشع طلایی رنگ خورشید دامنه‌های کوه‌های زاگرس را آذین بسته بود و رنگ‌های زیبایی را از این دشت‌های وسیع به نمایش می‌گذاشت.
واقعا که شهر من نهاوند طبیعت زیبایی را در خود جای داده است و می‌توان گفت که زیبایی طبیعت آن یکی از زیباترین طبیعت‌هایی جهان محسوب می‌شود که عظمت خداوندگار را در جلوی دیدگان انسان قرار می‌دهد.
دشت‌های زیبای دامنه های کوه‌های زاگرس در زیر انوار طلایی رنگ خورشید بسیار درخشنده و با رنگ‌های مختلفی خودنمایی می‌کردند.
این طبیعت زیبا با این شهر سوخته و فرسوده با همدیگر هیچ گونه مطابقتی نداشتند.
انگار که در شهر بذر غم کاشته بودند، هیچ صدایی و یا یک موسیقی که شادی آفرین باشد در هیچ جایی از شهر به گوش نمی‌رسید.
گاهی از درون بعضی از مغازه‌ها آهنگ‌های غم انگیز لری شنیده می‌شد که این سایه سنگین غم را بر دلها دوچندان می‌کرد.
خورشید هر لحظه دامن خود را کمتر و کمتر می کرد و در پشت قلعه های بزرگ کوه‌ها
فرو می‌رفت. تصمیم گرفتم که به کوچه‌ها و خیابان‌های قدیمی شهر بروم و آثار قدیمی جامانده را از روزگاران کهن این شهر را ببینم.
می‌خواستم تا کوچه و خانه پدریم را که در گذشته در آن بزرگ شده بودم را ببینم...
در روزگاران گذشته در این کوچه‌ها با بچه‌های همسایه و هم کوچه های خود بازی می‌کردیم و چقدر شاد بودیم، خاطراتی که از آن زمان در ذهنم باقی مانده بود همچنان چون پرده نمایشی به نظرم می‌رسید.
با خودم می‌گفتم ای کاش همچنان کودک می‌ماندم و با بازی‌های کودکانه خود و در دنیای کودکانه خود زندگی می‌کردم و ادراک آن را نداشتم که شاهد این همه بی‌عدالتی‌ها و ستم هایی را که در حق مردمانم شده است را درک کنم.
کوچه ما کوچه سادات بود و من در آنجا بزرگ شده بودم.
ادامه دارد...
#کمال_منوری
۱۴۰۳/۰۶/۲۰
@Nahavand_farhangohonar
۱۴۸۴۰
قسمت سوم
نهاوند شهری سوخته
عصر یک روز برای کمی پیاده‌روی از خانه بیرون رفتم، آفتاب در پس قله‌های زاگرس غروب می‌کرد و منظره ای زیبایی را به وجود می‌آورد.
آخرین تشعشع طلایی رنگ خورشید دامنه‌های کوه‌های زاگرس را آذین بسته بود و رنگ‌های زیبایی را از این دشت‌های وسیع به نمایش می‌گذاشت.
واقعا که شهر من نهاوند طبیعت زیبایی را در خود جای داده است و می‌توان گفت که زیبایی طبیعت آن یکی از زیباترین طبیعت‌هایی جهان محسوب می‌شود که عظمت خداوندگار را در جلوی دیدگان انسان قرار می‌دهد.
دشت‌های زیبای دامنه های کوه‌های زاگرس در زیر انوار طلایی رنگ خورشید بسیار درخشنده و با رنگ‌های مختلفی خودنمایی می‌کردند.
این طبیعت زیبا با این شهر سوخته و فرسوده با همدیگر هیچ گونه مطابقتی نداشتند.
انگار که در شهر بذر غم کاشته بودند، هیچ صدایی و یا یک موسیقی که شادی آفرین باشد در هیچ جایی از شهر به گوش نمی‌رسید.
گاهی از درون بعضی از مغازه‌ها آهنگ‌های غم انگیز لری شنیده می‌شد که این سایه سنگین غم را بر دلها دوچندان می‌کرد.
خورشید هر لحظه دامن خود را کمتر و کمتر می کرد و در پشت قلعه های بزرگ کوه‌ها
فرو می‌رفت. تصمیم گرفتم که به کوچه‌ها و خیابان‌های قدیمی شهر بروم و آثار قدیمی جامانده را از روزگاران کهن این شهر را ببینم.
می‌خواستم تا کوچه و خانه پدریم را که در گذشته در آن بزرگ شده بودم را ببینم...
در روزگاران گذشته در این کوچه‌ها با بچه‌های همسایه و هم کوچه های خود بازی می‌کردیم و چقدر شاد بودیم، خاطراتی که از آن زمان در ذهنم باقی مانده بود همچنان چون پرده نمایشی به نظرم می‌رسید.
با خودم می‌گفتم ای کاش همچنان کودک می‌ماندم و با بازی‌های کودکانه خود و در دنیای کودکانه خود زندگی می‌کردم و ادراک آن را نداشتم که شاهد این همه بی‌عدالتی‌ها و ستم هایی را که در حق مردمانم شده است را درک کنم.
کوچه ما کوچه سادات بود و من در آنجا بزرگ شده بودم.
ادامه دارد...
#کمال_منوری
۱۴۰۳/۰۶/۲۰
@Nahavand_farhangohonar
۱۴۸۴۰
#عشق
عشق یعنی حالت خوب باشه
به همین سادگی!
اگه حضور یه آدم دیگه، هر چیزی بجز این حس رو بهت داد، اسمش عشق نیست.
ترس، وابستگی، ناراحتی، بغض، دلتنگی و... اینا نشونه بیماری یک رابطه س
تو رابطه بیمار نمونید.
عشق یعنی حالت خوب باشه😍
#سمیرا_قیاسی
۱۴۰۳/۰۶/۲۰
@Nahavand_farhangohonar
۱۴۸۴۱
عشق یعنی حالت خوب باشه
به همین سادگی!
اگه حضور یه آدم دیگه، هر چیزی بجز این حس رو بهت داد، اسمش عشق نیست.
ترس، وابستگی، ناراحتی، بغض، دلتنگی و... اینا نشونه بیماری یک رابطه س
تو رابطه بیمار نمونید.
عشق یعنی حالت خوب باشه😍
#سمیرا_قیاسی
۱۴۰۳/۰۶/۲۰
@Nahavand_farhangohonar
۱۴۸۴۱
Forwarded from عکس نگار
شهریور هم دارد به پایان می‌رسد و مهر از راه می‌رسد.
همیشه ماه مهر برای من ماه زندگی بود، اما چند سالی است که با رسیدن مهر، دیگر نه زندگی را آنچنان عاشقانه چنگ می‌زنم، نه آن حس خوشایند گذشته در من بیدار می‌شود. دیگر مثل سابق از هیاهوی بچه مدرسه‌‌ای‌ها هم سرمست نمی‌شوم.
هر سال در این روزها یک حالت گنگ و ناشناخته‌ای داشتم، مثل درختی بودم که در اولین روزهای بهار از یک خواب سرد و طولانی زمستانی بیدار شده و جنبش و رشد جوانه‌ها را زیر پوست نازکش احساس می‌کند و در یک انتظار خاموش و پر همهمه نفس می‌کشد...
من خودم زاییده‌ی شهریورم و هر سال در چنین روزهایی شعر و شور و زندگی در من می‌جوشید و پرندگان باغ زندگانیم، آواز گلباران می‌خواندند و شعرهای خیام را در خیالم پرواز میدادند و پر می‌شدم از ترانه‌های امیدبخش.. بر شانه‌هایم بوته‌ای می‌روئید، تا خورشید را از شرق فریاد کند و روشنایی را به رگ‌هایم برساند و من بی هراس از شبیخون جغدها، به‌سوی خورشید می‌تازیدم...
امسال اما تابستان سخت و کشنده‌ای را پشت سر گذراندیم. گرما بیداد می‌کرد و سایه‌ها به رهگذران با منت فخر فروشی می‌کردند.
مسئولین پرتلاش وزارت نیرو هم زحمت می‌کشیدند و هر روز اول وقت با ارسال پیامک‌های مهرآمیز تهدید به قطع برق می‌کردند.
تنها وجه اشتراک تابستان و زمستان‌های سال‌های اخیر همین ارسال پیامک‌های تهدید آمیز قطع برق در تابستان و گاز در زمستان است. تا آنجایی که من می‌دانم بیست و شش میلیون خانوار در کشور داریم، اگر پول ارسال هر پیامک ده تومان باشد، و برای ارسال پیامک‌های تهدید آمیز قطع برق و گاز در تابستان و زمستان، دو ماه در سال این عمل خیر را انجام دهند. هزینه‌ی آن برای وزارت نیرو و نفت رقم سرسام‌آوری می‌شود و برعکس رزق و روزی وزارت ارتباطات زیاد..
خدا را شکر هوا بهتر شده و تعداد پیامک‌ها هم کمتر…
چند تا گلدان گل اطلسی و شمعدانی و تاج خروس داشتیم که قربانی گرمای امسال شدند. حتی درختان کاج و سرو و پیچ‌های امین‌الدوله‌ی پارک محله که عطر گیج کننده‌شان دلخوشی‌های هر ساله‌ام بود، از گرما و بی آبی افسردگی گرفته‌اند. باز جای شکرش باقی است که مدیران هوشمند شهرداری هر سال تعداد زیادی از این درختان کهن و مزاحم را قطع می‌کنند و گرنه این درختان بی ملاحظه، آب شهر را می‌بلعند!!! تنها چند کاکتوس پوست کلفت از گرما و کم آبی جان سالم به در برده‌اند و برایمان مانده‌اند...
چقدر خودم هم در این یکی دو ساله‌ی اخیر شبیه کاکتوس‌ها شده‌ام. همه‌ی جوش و خروش و شور و سرزندگی‌های گذشته در من فرو‌کش کرده‌اند، مثل بید مجنون سر به زیر و مثل کاکتوس و بوته‌های گون پوست کلفت و مقاوم شده‌ام. دیگر زیر پوستم چیزی از آن همه جنون و دیوانگی و شوریدگی پائیز احساس نمی‌کنم. همه‌ی اینها انگار همچون الماسی در تاریکی شب‌هایم درخشید و خاموش شد...
چند سالی است که در روزهای پایان شهریور و آغاز مهر خودم را خالی و خفه می‌بینم. مثل یک مشت آب شده‌ام که توی یک گودالی گیر افتاده و بوته‌ها رویش را پوشانده و توی خودش می‌گندد و تبخیر می‌شود. انگار زندگی دارد همه را فریب می‌دهد و مردم هم دانسته یا نادانسته سر هم کلاه می‌گذارند و برای بقا توی سر هم می‌زنند...
جوانانی را می‌بینم که لب بسته با چشم‌هایی که پر از هزاران حرف نگفته است، محبت طلب می‌کنند... جوانانی که بی امید به آینده کم کم زرد و افسرده می‌شوند و زندگی‌شان یخ می‌زند و مثل شعله‌ی آفتاب به سرعت غروب می‌کنند...
یاد روزهایی که در این ایام از فرط شادی در خودم گم می‌شدم و یک نیروی سحرآمیزی مثل هوای بهار مرا بسوی خود می‌کشاند روشنم می‌دارد...
این روزها زندگی‌ام خیلی زاهدانه شده، مثل فیلسوف‌ها مدام در پی نفی و اثبات خودم هستم و نمی‌دانم هستم یا نیستم… برای اینکه از حقایق اندوهگین زندگی دور باشم، تنهایی‌ام را با کتاب و مراقبه پر می‌کنم.
#رحمت_زمانیان
۱۴۰۳/۰۶/۲۰
@Nahavand_farhangohonar
۱۴۸۴۲
همیشه ماه مهر برای من ماه زندگی بود، اما چند سالی است که با رسیدن مهر، دیگر نه زندگی را آنچنان عاشقانه چنگ می‌زنم، نه آن حس خوشایند گذشته در من بیدار می‌شود. دیگر مثل سابق از هیاهوی بچه مدرسه‌‌ای‌ها هم سرمست نمی‌شوم.
هر سال در این روزها یک حالت گنگ و ناشناخته‌ای داشتم، مثل درختی بودم که در اولین روزهای بهار از یک خواب سرد و طولانی زمستانی بیدار شده و جنبش و رشد جوانه‌ها را زیر پوست نازکش احساس می‌کند و در یک انتظار خاموش و پر همهمه نفس می‌کشد...
من خودم زاییده‌ی شهریورم و هر سال در چنین روزهایی شعر و شور و زندگی در من می‌جوشید و پرندگان باغ زندگانیم، آواز گلباران می‌خواندند و شعرهای خیام را در خیالم پرواز میدادند و پر می‌شدم از ترانه‌های امیدبخش.. بر شانه‌هایم بوته‌ای می‌روئید، تا خورشید را از شرق فریاد کند و روشنایی را به رگ‌هایم برساند و من بی هراس از شبیخون جغدها، به‌سوی خورشید می‌تازیدم...
امسال اما تابستان سخت و کشنده‌ای را پشت سر گذراندیم. گرما بیداد می‌کرد و سایه‌ها به رهگذران با منت فخر فروشی می‌کردند.
مسئولین پرتلاش وزارت نیرو هم زحمت می‌کشیدند و هر روز اول وقت با ارسال پیامک‌های مهرآمیز تهدید به قطع برق می‌کردند.
تنها وجه اشتراک تابستان و زمستان‌های سال‌های اخیر همین ارسال پیامک‌های تهدید آمیز قطع برق در تابستان و گاز در زمستان است. تا آنجایی که من می‌دانم بیست و شش میلیون خانوار در کشور داریم، اگر پول ارسال هر پیامک ده تومان باشد، و برای ارسال پیامک‌های تهدید آمیز قطع برق و گاز در تابستان و زمستان، دو ماه در سال این عمل خیر را انجام دهند. هزینه‌ی آن برای وزارت نیرو و نفت رقم سرسام‌آوری می‌شود و برعکس رزق و روزی وزارت ارتباطات زیاد..
خدا را شکر هوا بهتر شده و تعداد پیامک‌ها هم کمتر…
چند تا گلدان گل اطلسی و شمعدانی و تاج خروس داشتیم که قربانی گرمای امسال شدند. حتی درختان کاج و سرو و پیچ‌های امین‌الدوله‌ی پارک محله که عطر گیج کننده‌شان دلخوشی‌های هر ساله‌ام بود، از گرما و بی آبی افسردگی گرفته‌اند. باز جای شکرش باقی است که مدیران هوشمند شهرداری هر سال تعداد زیادی از این درختان کهن و مزاحم را قطع می‌کنند و گرنه این درختان بی ملاحظه، آب شهر را می‌بلعند!!! تنها چند کاکتوس پوست کلفت از گرما و کم آبی جان سالم به در برده‌اند و برایمان مانده‌اند...
چقدر خودم هم در این یکی دو ساله‌ی اخیر شبیه کاکتوس‌ها شده‌ام. همه‌ی جوش و خروش و شور و سرزندگی‌های گذشته در من فرو‌کش کرده‌اند، مثل بید مجنون سر به زیر و مثل کاکتوس و بوته‌های گون پوست کلفت و مقاوم شده‌ام. دیگر زیر پوستم چیزی از آن همه جنون و دیوانگی و شوریدگی پائیز احساس نمی‌کنم. همه‌ی اینها انگار همچون الماسی در تاریکی شب‌هایم درخشید و خاموش شد...
چند سالی است که در روزهای پایان شهریور و آغاز مهر خودم را خالی و خفه می‌بینم. مثل یک مشت آب شده‌ام که توی یک گودالی گیر افتاده و بوته‌ها رویش را پوشانده و توی خودش می‌گندد و تبخیر می‌شود. انگار زندگی دارد همه را فریب می‌دهد و مردم هم دانسته یا نادانسته سر هم کلاه می‌گذارند و برای بقا توی سر هم می‌زنند...
جوانانی را می‌بینم که لب بسته با چشم‌هایی که پر از هزاران حرف نگفته است، محبت طلب می‌کنند... جوانانی که بی امید به آینده کم کم زرد و افسرده می‌شوند و زندگی‌شان یخ می‌زند و مثل شعله‌ی آفتاب به سرعت غروب می‌کنند...
یاد روزهایی که در این ایام از فرط شادی در خودم گم می‌شدم و یک نیروی سحرآمیزی مثل هوای بهار مرا بسوی خود می‌کشاند روشنم می‌دارد...
این روزها زندگی‌ام خیلی زاهدانه شده، مثل فیلسوف‌ها مدام در پی نفی و اثبات خودم هستم و نمی‌دانم هستم یا نیستم… برای اینکه از حقایق اندوهگین زندگی دور باشم، تنهایی‌ام را با کتاب و مراقبه پر می‌کنم.
#رحمت_زمانیان
۱۴۰۳/۰۶/۲۰
@Nahavand_farhangohonar
۱۴۸۴۲
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#نیایش_صبحگاهی
خدای ِ جان،سلام!
روزم بخیر از داشتنت!
راهم را روشن کن
ذهنم را آرام
ای که عشقت پناه ِ آخرمان
ای نامت امید ِ اولمان
روزم بخیر از داشتنت خدای ِ جان...
خدايا
قدرتم را دو چندان کن
نه در بازوانم! بلکه قلبم را قدرتی بخش
تا ناملایمات زندگی را آسان‌تر تحمل کنم
تا بدانم عشق چیست و چگونه عشق بورزم ...
خدایا
قدرتم را فزونی بخش
نه چشم‌هایم را و نه زبانم را
بلكه به فهم و شعورم
تا بدانم کیستم و چیستم
تا از دوش ناتوانی باری را بر گیرم
تا دست سردی را گرمی بخشم
تا دردمندی را آسوده سازم...
خدایا
قدرتم را افزون کن
نه در گستاخی نه در گزافه‌گویی؛
بلکه روحم را تا بدانم
انسانیت چیست و کجاست؛
تا بدانم کوتاه ترین راه برای
انسان شدن و انسان ماندن چیست؛
خدایا
کمکم کن كه تنها دادرس و كمک‌كنده تویی
آنجا كه يار و ياوری نيست.
درود
بامدادتان نیکو
نیک فرجام باشید
❤
@Nahavand_farhangohonar
خدای ِ جان،سلام!
روزم بخیر از داشتنت!
راهم را روشن کن
ذهنم را آرام
ای که عشقت پناه ِ آخرمان
ای نامت امید ِ اولمان
روزم بخیر از داشتنت خدای ِ جان...
خدايا
قدرتم را دو چندان کن
نه در بازوانم! بلکه قلبم را قدرتی بخش
تا ناملایمات زندگی را آسان‌تر تحمل کنم
تا بدانم عشق چیست و چگونه عشق بورزم ...
خدایا
قدرتم را فزونی بخش
نه چشم‌هایم را و نه زبانم را
بلكه به فهم و شعورم
تا بدانم کیستم و چیستم
تا از دوش ناتوانی باری را بر گیرم
تا دست سردی را گرمی بخشم
تا دردمندی را آسوده سازم...
خدایا
قدرتم را افزون کن
نه در گستاخی نه در گزافه‌گویی؛
بلکه روحم را تا بدانم
انسانیت چیست و کجاست؛
تا بدانم کوتاه ترین راه برای
انسان شدن و انسان ماندن چیست؛
خدایا
کمکم کن كه تنها دادرس و كمک‌كنده تویی
آنجا كه يار و ياوری نيست.
درود
بامدادتان نیکو
نیک فرجام باشید
❤
@Nahavand_farhangohonar
#مسائل_حقوقی
🔺پیش‌فروش ساختمان بدون تنظیم سند رسمی جرم است...
(طبق قانون جدید)
🔹اشخاصی که بدون تنظیم سند رسمی اقدام به پیش‌فروش ساختمان می‌کنند، به حبس از ۹۱ روز تا یک سال یا جزای نقدی به میزان ۲ تا ۴ برابر وجوه و اموال دریافتی محکوم می‌شوند.
🔹با ابلاغ قانون جدید الزام به تنظیم سند رسمی در معاملات اموال غیرمنقول(ملک و... ) از این پس معاملات در بستر امن تری انجام خواهد شد.
دکتر #رامین_کیانی
۱۴۰۳/۰۶/۲۱
@Nahavand_farhangohonar
۱۴۸۴۳
🔺پیش‌فروش ساختمان بدون تنظیم سند رسمی جرم است...
(طبق قانون جدید)
🔹اشخاصی که بدون تنظیم سند رسمی اقدام به پیش‌فروش ساختمان می‌کنند، به حبس از ۹۱ روز تا یک سال یا جزای نقدی به میزان ۲ تا ۴ برابر وجوه و اموال دریافتی محکوم می‌شوند.
🔹با ابلاغ قانون جدید الزام به تنظیم سند رسمی در معاملات اموال غیرمنقول(ملک و... ) از این پس معاملات در بستر امن تری انجام خواهد شد.
دکتر #رامین_کیانی
۱۴۰۳/۰۶/۲۱
@Nahavand_farhangohonar
۱۴۸۴۳
#افتخار_آفرینان_نهاوندی
مدیر آموزش و پرورش نهاوند خبر داد:
کسب رتبه سوم کشوری در جشنواره الگوهای تدریس برتر درس تفکر و سبک زندگی توسط معلم نهاوندی
به گزارش روابط عمومی آموزش و پرورش نهاوند، محمد قیصری با اعلام این خبر گفت:
سرکار خانم #آزاده‌سادات_عطاری از دبیران پرتلاش شهرستان موفق شد در دهمین دوره جشنواره الگوهای تدریس برتر درس تفکر و سبک زندگی، رتبه سوم کشوری را به خود اختصاص دهد.
قیصری افزود: با توجه به اینکه جشنواره الگوهای تدریس برتر در راستای دومین رویداد بین المللی «الف تا» برگزار گردید، در اختتامیه این رویداد نیز از این همکار افتخارآفرین تقدیر به عمل خواهد آمد.
مدیر آموزش و پرورش نهاوند کسب این موفقیت ارزشمند را به این همکار گرامی و جامعه فرهنگیان شهرستان #نهاوند تبریک و تهنیت گفت و برای ایشان آرزوی موفقیت در سایر عرصه‌های زندگی نمود.
@Nahavand_farhangohonar
مدیر آموزش و پرورش نهاوند خبر داد:
کسب رتبه سوم کشوری در جشنواره الگوهای تدریس برتر درس تفکر و سبک زندگی توسط معلم نهاوندی
به گزارش روابط عمومی آموزش و پرورش نهاوند، محمد قیصری با اعلام این خبر گفت:
سرکار خانم #آزاده‌سادات_عطاری از دبیران پرتلاش شهرستان موفق شد در دهمین دوره جشنواره الگوهای تدریس برتر درس تفکر و سبک زندگی، رتبه سوم کشوری را به خود اختصاص دهد.
قیصری افزود: با توجه به اینکه جشنواره الگوهای تدریس برتر در راستای دومین رویداد بین المللی «الف تا» برگزار گردید، در اختتامیه این رویداد نیز از این همکار افتخارآفرین تقدیر به عمل خواهد آمد.
مدیر آموزش و پرورش نهاوند کسب این موفقیت ارزشمند را به این همکار گرامی و جامعه فرهنگیان شهرستان #نهاوند تبریک و تهنیت گفت و برای ایشان آرزوی موفقیت در سایر عرصه‌های زندگی نمود.
@Nahavand_farhangohonar