🟥سخنانی مبنی بر؛ نور وجودی هر فرد مکان امن او
#گلاره/سادات اخوی

https://instagram.com/gelareh_sadatakhavi?igshid=1eg1om4rjrgjz

در خرابه ها، ویرانی ها و سرگشتگی هایت؛
گلستانی از امید و نور عشق بپروران! … تو می توانی. تو!…می توانی.
سوختن را همه خوب بلدند. جهیدن و رهیدن را چطور؟؟
https://instagram.com/gelareh_sadatakhavi?igshid=1eg1om4rjrgjz

«توماس کمپبل»
او دانشمند تجربی و نظریه‌پرداز هست و بیشتر با کتاب معروفش “My Big TOE” (یعنی: “نظریه کلان من درباره همه‌چیز”) شناخته می‌شود که در آن تلاش کرده علم، فلسفه و عرفان را در یک چارچوب نظری واحد تلفیق کند. او در این مصاحبه؛ درباره دیدگاه علمی و تجربی‌اش نسبت به «آگاهی» به‌عنوان واقعیت اصلی هستی صحبت می‌کند. او سال‌ها به عنوان یک فیزیک‌دان با ناسا و در پروژه‌های تحقیقاتی کار کرده، اما همزمان تجربه‌هایی در حوزه‌های غیرعادی آگاهی (مثل تجربه خارج از بدن، مراقبه عمیق، سفرهای درونی) داشته.
لینک کامل مصاحبه عالی او در یوتیوپ
👇👇
https://youtu.be/mytb-aypre4?si=qLkcHekOmj-eZmP2

«چکیده رئوس مطالب وی در مصاحبه با کانال معنویت آلمان»

۱. آگاهی، اساس واقعیت است.

توماس کمپبل می‌گوید که جهان فیزیکی که ما تجربه می‌کنیم، فقط یک شبیه‌سازی دیجیتال یا «واقعیت مجازی» است. واقعیت اصلی، چیزی‌ست که در سطحی بالاتر از آگاهی در حال اداره این سیستم است. مثل سرور اصلی یک بازی کامپیوتری.
۲. تجربه‌های ذهنی، مثل سفر خارج از بدن (OBE) یا دیدن آینده، واقعی‌اند
او تأکید می‌کند که بسیاری از تجربه‌های عرفانی یا روحی، نه توهم‌اند و نه تصادفی. بلکه بخشی از سیستم بزرگ‌تر آگاهی هستند که ما معمولاً بهش دسترسی نداریم، مگر اینکه ذهن‌مان را آموزش دهیم.
۳. خودش مثل یک دانشمند این پدیده‌ها را آزموده
تام می‌گوید که بیش از ۳۵ سال است به صورت علمی و منظم، وارد فضاهای ذهنی شده، با روش علمی تجربه کرده، و نتایجش را ثبت کرده. او حتی ادعا می‌کند که قوانینی پشت این تجربه‌هاست که قابل تکرار و تحلیل علمی است.
۴. ما در یک سیستم آگاهی بزرگ‌تر (LCS) زندگی می‌کنیم
LCS یا Larger Consciousness System سیستمی‌ست که کل جهان، از جمله ذهن ما و تمام واقعیت‌های دیگر، درون آن شکل گرفته‌اند. او این سیستم را هوشمند، قابل رشد و متمرکز بر «عشق بی‌قید و شرط» توصیف می‌کند

🟥🟥۵. هدف ما: رشد آگاهی و کاهش ترس و خودخواهی
تام معتقد است که ما انسان‌ها برای رشد در این سیستم قرار گرفته‌ایم. هرچه عشق بیشتری در درون‌مان پرورش بدهیم و ترس و خودمحوری‌مان را کاهش دهیم، آگاهی‌مان ارتقا پیدا می‌کند. این نه‌تنها مسیر معنوی، بلکه مأموریت تکاملی ماست.

۶. واقعیت مثل یک بازی چندلایه است
جهان فیزیکی ما فقط یکی از چندین واقعیت ممکن در این سیستم بزرگ‌تر است. درست مانند یک بازی رایانه‌ای که بازیکن در آن «آواتار» دارد، ما هم آواتار هستیم و ذهن حقیقی‌مان در جای دیگری (LCS) قرار دارد.
۷. علم و معنویت قابل تلفیق‌اند
تام کمپبل تأکید می‌کند که بین علم و معنویت نباید دیوار کشید. او می‌گوید که وقتی علم با دیدگاه «آگاهی به‌عنوان پایه هستی» بازتعریف شود، می‌توان بسیاری از رازهای جهان را توضیح داد: از فیزیک کوانتوم تا تجربه‌های عرفانی.
جمع‌بندی:
تام کمپبل در این مصاحبه یک دیدگاه کل‌نگر از واقعیت ارائه می‌دهد:

جهان ما شبیه‌سازی‌شده، ذهن‌محور، و دارای هدفی برای رشد آگاهی است.
عشق، مسیر اصلی رشد در این سیستم است

🔲🔲🔲

در زمینه آگاهی، معنا گرایی، و دانش علمی مستند، تعدادی از دانشمندان معاصر وجود دارند که با رویکردی علمی و تحقیق‌محور درباره‌ی ماهیت آگاهی، تجربه‌های عرفانی، و ارتباط آن‌ها با فیزیک یا نوروساینس کار کرده‌اند و حرف‌شان فقط ادعا نیست، بلکه پشتوانه پژوهشی دارند.
دانشمندان معاصر در زمینه آگاهی، عرفان و علم:

1. دیوید چالمرز (David Chalmers)

زمینه: فلسفه ذهن، آگاهی، دانشگاه نیویورک
دستاورد:
• مطرح‌کننده مفهوم معروف “مسئله سخت آگاهی” (Hard Problem of Consciousness)
• استدلال می‌کند که حتی با دانستن همه چیز درباره مغز، هنوز نمی‌فهمیم «چرا تجربه آگاهانه داریم؟»
2. رویسکارلت همرآف و راجر پنروز (Stuart Hameroff & Sir Roger Penrose)

زمینه: نورولوژی و فیزیک ریاضی
نظریه: Orch-OR (Objective Reduction)
ادعا: آگاهی از فعالیت‌های کوانتومی در داخل نورون‌ها (ریز لوله‌ها) ناشی می‌شود — یعنی آگاهی فراتر از مغز است و به فیزیک کوانتوم ربط دارد.
3. رابرت لانزا (Robert Lanza)

زمینه: زیست‌شناسی و فیزیک
نظریه: بیوسنتریسم (Biocentrism)
ادعا:
• آگاهی، عامل اصلی در شکل‌گیری واقعیت است، نه ماده.
• زمان، فضا و ماده وابسته به ادراک آگاهانه هستند.
4. استیون گرلی (Dr. Steve Taylor)

زمینه: روان‌شناسی و عرفان، دانشگاه لیدز (بریتانیا)
حوزه: بررسی علمی تجربه‌های عرفانی (Mystical Experience)
کتاب‌ها: The Leap, Spiritual Science
ادعا: تجربه‌های عرفانی، نشان‌دهندهٔ سطحی عمیق‌تر از آگاهی هستند که با علم قابل بررسی‌اند.
5. ایبن الکساندر (Dr. Eben Alexander)

زمینه: جراح مغز
کتاب معروف: Proof of Heaven
تجربه: تجربه نزدیک به مرگ (NDE) در حالی که قشر مغزش خاموش بود
ادعا: آگاهی مستقل از مغز وجود دارد. تجربه او علمی ثبت شده.
6. دین رادین (Dean Radin)

زمینه: روان‌شناسی و فیزیک. او یک دانشمند آمریکایی است که بیشتر به خاطر کارهایش در زمینه‌ی روان‌شناسی ماورایی (Parapsychology) شناخته می‌شود. او از اعضای ارشد و پژوهشگران برجسته در «مؤسسه علوم نوری» (Institute of Noetic Sciences) است، مؤسسه‌ای که توسط فضانورد معروف ادگار میچل تأسیس شده است
سازمان: Institute of Noetic Sciences
پژوهش‌ها: بررسی پدیده‌های فراطبیعی (تله‌پاتی، پیش‌آگاهی) با روش‌های آماری
از معروف‌ترین آثارش:
1. The Conscious Universe (جهان آگاه)
2. Entangled Minds (ذهن‌های درهم‌تنیده)
3. Supernormal (فوق‌طبیعی)
4. Real Magic (جادوی واقعی)
ادعا: شواهد علمی برای تأثیر ذهن بر ماده وجود دارد.
7. دانا زوهر (Danah Zohar)

زمینه: فیزیک و فلسفه
مفهوم: هوش معنوی (Spiritual Intelligence - SQ)
ادعا: آگاهی فراتر از هوش عاطفی یا شناختی است و به عمق معنای زندگی مرتبط است.

🟥تجربه هایی که انسان در سفرهای گوناگون زمینی یا عوالم دیگر هستی به دست می آورد، کد ژنتیکی یا تشخص روح او می گردند.
گرچه او غالبا مستقیم از این تجارب کسب شده به یاد نمی آورد، اما تجارب گوناگون حاصله، در طیفی از الهامات و شهودات درونی او نمایان خواهند شد.
🟥و معمولا آنهاییکه باید مسیر جدیدی را برای او هویدا کنند و یا کمک معنوی برای او گردند، مکررا در قالب و فرم های مختلفی ظاهر می شوند.

🟥«هر انسان یک DNA معنوی دارد»

https://instagram.com/gelareh_sadatakhavi?igshid=1eg1om4rjrgjz

همدلی، زبان بی‌کلام انسانیت است. داشتن قلبی رئوف بالاترین موهبت الهی ست. زمانیکه برای هر نفسی بر روی زمین، فقط کرامت انسانی اش و نور خدایی درون او را می بینی. نه نژاد و رنگ پوست و دین و آیین او را.

❤️✨در مسیر عشق و نور به
خیریه مابپیوندید!
👇👇
🆔: @nureshgheelahi
🆔: @nureshgheelahi

🖤✨مگر می شود نبود و از تمام بودنی ها هم، دیدنی تر بود؟

🤍“خداحافظی‌ات، زمزمه‌ای بود از جنس آیه‌ها…
رفتی، بی‌صدا، آرام، شبیه نسیمی که دل از باغ می‌‌کند.
دل‌ها شکست و فقط او✨ می داند و عمق شب!..که بر من چه گذشت…
هر ثانیه قلبم هزار تکه گشت، اما یقین داشتم که به میهمانی نور رفته ای.
جایی که فرشتگان، با ذکر رحمت، به استقبالت آمدند.
تو رفته‌ای،…اما یادت در دل من، چون دعایی همیشه‌خواندنی باقی‌ست.”

https://instagram.com/gelareh_sadatakhavi?igshid=1eg1om4rjrgjz

🔰🟥بزرگ‌ترین و دقیق ترین تحقیقی که در جهان بر روی افرادیکه خودکشی کردند و تجربه مرگ تقریبی انجام داده اند، توسط دکتر ساشا ‌پلاکوو از کشور آلمان (Sascha Plackov) بر روی ۱۲۳ نفر (همزمانی خودکشی و تجربه مرگ تقریبی) در طی ۱۸ سال انجام گرفته است.
🔰🟥تجربه نزدیک به مرگ در افرادی با خودکشی: دکتر پلاکو بررسی کرده آیا این افراد تجربه‌ای مشابه دیگر کسانی که بر اثر بیماری یا حادثه به مرز مرگ رسیده‌اند دارند یا خیر• نتایج ظاهراً شگفت‌انگیز این است که برخلاف تصور رایج که افراد خودکشی‌کرده تجربه‌ای ترسناک یا منفی دارند، یافته‌های مطالعه، در موارد زیادی، حکایت از تجربه‌ای آرام و حتی تلنگر به سوی امید و بازگشت به زندگی دارد. البته این تجربه‌ها بسته به هر فرد تفاوت دارد.
🔰🟥او عنوان می کند که تجربه نزدیک به مرگ پدیده‌ای عمیق روانی و گاهی معنوی است، و حتی افرادی که خودکشی کرده‌اند ممکن است آن را نه به عنوان رها شدن از رنج، که همچنان فرصتی برای بازنگری، احساس صلح، یا عقب‌نشینی به زندگی ببینند.

🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷

«خلاصه‌ دیدگاه دکتر ساشا پلاکو درباره خودکشی و تجربه‌ نزدیک به مرگ»

1. خودکشی لزوماً منجر به تجربه‌ای منفی یا عذاب‌آور نمی‌شود.
برخلاف باورهای سنتی یا مذهبی، بسیاری از افرادی که پس از اقدام به خودکشی تجربه‌ نزدیک به مرگ داشته‌اند، از نور، آرامش و محبت الهی سخن گفته‌اند.
2. بیشتر این افراد نمی‌خواستند بمیرند، بلکه فقط می‌خواستند دردشان تمام شود.
نیت آن‌ها فرار از رنج بود، نه نفی زندگی.
3. تجربه‌شان اغلب به نوعی “تلنگر معنوی” تبدیل شده.
آن‌ها احساس کرده‌اند که هنوز «وقت رفتن‌شان نرسیده»، و پس از بازگشت به زندگی، دگرگونی عمیقی در نگاهشان به خود، خدا و زندگی پیدا کرده‌اند.
4. هیچ نشانه‌ای از مجازات یا دوزخ در بیشتر این تجربه‌ها دیده نمی‌شود.
در واقع، دکتر پلاکو می‌گوید:
«نه خداوند و نه مرگ، با قضاوت به سراغ انسان نمی‌آیند.»
5. هدف این تجربه‌ها بیشتر “بازگرداندن روح به مسیر درست” است، نه تنبیه.
🔶🦋🔶دکتر پلاکو تأکید دارد که هیچ مدرکی دال بر اینکه خودکشی تجربه‌ای بدتر از دیگر مرگ‌های ناگهانی دارد وجود ندارد و این تجربه‌ها اغلب تلنگری برای بازگشت به زندگی‌اند، نه مجازاتی برای پایان دادن به آن.