زندگی من چه معنایی دارد؟ آیا تمام تلاش ها و کوشش سختی ناپذیرم بی هدف هست؟ آیا فقط یک بازیچه ی سرگردان در این جهانم؟
کدام دانه ای را می شناسیم که درون خودش پتانسیل گیاه شدن و یا درختی پر میوه شدن را حمل نمی کند؟آیا دانه زندگی من انسان کمتر از این دانه گیاه هست؟

کدام دانه فرورفت در زمین که نَرُست؟!
چرا به دانهٔ انسانت این گمان باشد؟!
https://instagram.com/gelareh_sadatakhavi?igshid=1eg1om4rjrgjz

بارها در فراقت جان دادم و او✨جانم نستاند.
آنکه از چشمم سرازیر است اشک نیست… عصاره قلب است که بی وقفه از جانم روان است…! اما تو شاد و خوش اقبال برو!…به سرابم پایان نده و خرامان در نور برو! …
برنگرد!.. پشت سرت را هم نبین!
فکر من نشسته در این قفس نباش! جانم رها برو!
https://instagram.com/gelareh_sadatakhavi?igshid=1eg1om4rjrgjz

🔰نمی دانم کجا بودم و جایی بودم که با هیچ خلسه و آرامش زمینی قابل اندازه گیری نبود.

#جنی اسمیت تجربه گر مرگ تقریبی
https://instagram.com/gelareh_sadatakhavi?igshid=1eg1om4rjrgjz

طبق گزارش بسیاری از تجربه گران مرگ در سراسر جهان، واقعیت های پیش رویتان در جهان آنسو به راحتی همین تصاویر برایتان عوض خواهد شد. به گونه ای که ناگهان در آنها و همه جا در آنِ واحد حضور دارید.
https://instagram.com/gelareh_sadatakhavi?igshid=1eg1om4rjrgjz

🔲🟥🔲 زندگی انفرادی همه ما در درون طرح دیگری از حرکت و غایت عظیمی به سمت نور شدن هست. اگر چه افراد معدودی این حالت را درک می کنند و می توانند خودشان را جزیی از این حرکت کل بیابند.
🎼زندگی هر کدام از ما درست در لحظه ای که قطعه ی خودش را برای اجرای موسیقی جهانی نواخت به پایان می رسد.
🎼هر کدام از ما در درون سمفونی عظیم هستی یک نت موسیقی هستیم.
https://instagram.com/gelareh_sadatakhavi?igshid=1eg1om4rjrgjz

🟥🟥
پیامبر اسلام:

💢لو انها قتلت سبعین نبیا, ثم تابت و ندمت لقبل الله توبتها


💢اگر کسی هفتاد پیامبر را بکشد و از این بابت پشیمان شود و توبه کند, خداوند توبه‌ی او را می‌پذیرد.

#مستدرک الوسائل, ج 12, ص 131
چاپ موسسه آل البیت لاحیاء التراث

🔴🔴 هرگز…هرگز
اجازه نداریم از رحمت خداوند و از آغوش باز او نا امید باشیم.
هرگز 🙌

https://instagram.com/gelareh_sadatakhavi?igshid=1eg1om4rjrgjz

🟥این رنگ ها کارها و رخدادهای اطرافمان هستند. هر واقعه ای نقشی در زندگی مان دارد تا طرح ما را ترسیم کند. از خطاهای خودمان با تمام وجود بیاموزیم و با تمام جان در صدد جبران آنها برآیبم. با خودمان مهربان باشیم چون پشیمانی از اعماق قلب و ترک آن فعل، ما را نزد پروردگار بخشوده خواهد کرد. چه کسی می تواند ادعا کند که هرگز خطای کوچک و بزرگ در زندگی اش انجام نداده است؟
🟥در نور خداوند هر ثانیه غسل کنیم و ببینیم که در جهان پاکی ها و نور او✨متولد می شویم. «برای کمک به حس رهایی مداوم حین مراقبه تولد خودتان را در نور ببینید»

https://instagram.com/gelareh_sadatakhavi?igshid=1eg1om4rjrgjz

تمام آنچه انسان برای خدا گونه شدن نیاز دارد، در درون او فراهم هست.
https://instagram.com/gelareh_sadatakhavi?igshid=1eg1om4rjrgjz

🎼هر کدام از ما در درون سمفونی عظیم هستی یک نت موسیقی هستیم.

https://instagram.com/gelareh_sadatakhavi?igshid=1eg1om4rjrgjz

🟥 لطفا بالای صفحه بزنید! مصاحبه عالی اپرا با پدر تجارب مرگ تقریبی دکتر بروس گریسون
ترجمه بسیار عالی سرکار خانم سمیرا رزاقی
#لینک اصل مصاحبه به انگلیسی در یوتیوپ
👇👇
https://youtu.be/DLw5Y0tA4xg?si=p7bqj4QfjHaN3WKt

🎁🌺هدیه ترجمه به مردم عزیز سرزمین مان از طرف سرکار خانم رزاقی عزیز به شکرانه سلامت دختر عزیزشان.
دختر کوچولوی نازنین خانم رزاقی چند روز پیش حادثه ای داشتند که بسیار ایشان را نگران کرده بود و پیامی برای بنده جهت دعا ارسال کرده بودند. درست دقیقه ی قبل از آنکه پیام درخواست دعای ایشان را باز کنم از همسفر عزیز دیگری که ساکن آمریکا هستند لینک مصاحبه جدید اپرا با بروس گریسون (پدر تجارب مرگ تقریبی) را دریافت کردم.
🎁🌺 و سپس پیام درخواست دعای خانم رزاقی که از استرالیا ارسال شده بود و به خاطر اختلاف زمانی هنوز مطالعه نکرده بودم و پیام دوم ایشان همراهش بود که شکر خدای بزرگ خطر رفع شده است.
🎁🌺 همزمانی دریافت دو پیام مرا به این فکر انداخت که احتمالا عالم معنا این درخواست را داشته است تا لینک مصاحبه ارسال شده، به شکرانه سلامتی دختر کوچولوی عزیز ایشان توسط سرکار خانم رزاقی عزیز ترجمه بشود.
🎁🌺 ایشان با روی گشاده قبول زحمت کردند و این ترجمه ارزشمند را به شکرانه سلامتی دختر عزیزشان برای شما هم وطنان عزیزمان هدیه می دهند.🙏🌺✨

«همه چیز فقط همزمان بود. تو فقط هستی. تو کاملا آگاه هستی. انگار که صدها سال هست فقط تو همان زمان هستی.»

تجربه گر مرگ تقریبی/ جرمی رنر بازیگر نامزد دو جایزه اسکار

🟥 عزیزان لطفا به پاسخ مهمی که دکتر گریسون به عنوان یک روانپزشک به خانم اپرا می دهد دقت کنید.
«من بیش از نیم قرنه که روانپزشک هستم. من می دونم بیماری روانی چیه. می دونم توهم چطوریه و اون ها اصلا شبیه تجارب نزدیک به مرگ نیستن»

https://instagram.com/gelareh_sadatakhavi?igshid=1eg1om4rjrgjz

-تو در تجربه‌ی نزدیک به مرگت، یک هشدار هم دریافت کردی. اون چی بود؟
-بله، من یه تجربه‌ی شگفت‌انگیز داشتم؛ از بدنم جدا شدم، به بهشت رفتم، به دنیای خدا، به قلمروی روحانی. بهم گفته شد که هنوز وقت من نیست، باید برگردم به زمین، هنوز کارهایی دارم که باید انجام بدم. و یک فهرست به من داده شد از کارهایی که باید انجام می‌دادم. یکی از اون موارد مربوط می‌شد به مرگ غیرمنتظره و ناگهانی پسر بزرگم. اون زمان اون نه ساله و کاملاً سالم بود. و من، طبیعتاً، پرسیدم "چرا؟" وقتی این سؤال رو پرسیدم، من رو به مرور زندگیم برگردوندن، جایی که بارها و بارها بهم نشون داده شده بود که واقعاً زیبایی از همه‌چیز به وجود میاد. بعد از اون من رو به بدنم برگردوندن و ده سال بعد، پسرم واقعاً از دنیا رفت.
-از وقتی اون هشدار رو گرفتی که پسرت قراره از دنیا بره، چطور تونستی ده سال توی این دنیای سنگین زندگی کنی و بدونی که مرگ اون یکی از مأموریت‌هات در این دنیاست؟ چطور تونستی هر روز بدون ترس زندگی کنی؟ یا اینکه چون اون تجربه‌ی پر از عشقِ نزدیک به مرگ رو داشتی، می‌دونستی که هر وقت که بره، همه‌چیز قراره خوب باشه؟
#تجربه مرگ تقریبی دکتر ماری نیل/ارتوپد

- هیچ انسانی نمی‌تونه اون بار رو به دوش بکشه، مگر اینکه یک آگاهی و اعتماد کامل و بی‌چون‌وچرا داشته باشه که خدا واقعی و حاضره. اینکه ما واقعاً فقط موجودات روحانی هستیم که در این جسم سه‌بعدی زندگی می‌کنیم. که واقعاً زندگی بعد از مرگ وجود داره. ادامه‌ی آگاهی ما، هر طور که بخوای توصیفش کنی. چون همین دانستن، بدون حتی ذره‌ای شک، به من اطمینانی داد که اگر واقعاً مرگ پسرم اتفاق بیفته، زیبایی عظیمی از دلش بیرون خواهد اومد. اون با شادی به خونه برمی‌گرده، همون‌طور که من برگشتم. و اون برای من از دست نرفته. من مطمئنم وقتی زمان من برسه، اون اونجا منتظرمه. اما تا اون موقع، من اینجا روی زمینم، با مأموریت‌هایی که هنوز باید به پایان برسونم.
#تجربه مرگ تقریبی دکتر ماری نیل/ارتوپد
https://instagram.com/gelareh_sadatakhavi?igshid=1eg1om4rjrgjz

-و چطور، حالا که دوباره به شکل انسانی برگشتی و دیگه در اون فضای سرشار از عشق و اتصال نیستی، زندگی کردی با علم به اینکه قراره پسرت بمیره و این در حالیه که هیچ‌کس دیگه اطرافت از این موضوع خبر نداره؟ باید در این دنیا زندگی می‌کردی، بدون اینکه بدونی اون قراره هفته‌ی دیگه بمیره یا ماه دیگه. و بعد، سال‌ها می‌گذره و از دنیا نمیره. پس شروع می‌کنی به فکر کردن که شاید اصلاً اون حرف واقعی نبود. شاید اصلاً اون پیام رو اشتباه شنیدی...
-من هر روز با این فکر بیدار می‌شدم که "آیا امروز اون روزه؟"
-دقیقاً. این همون چیزیه که می‌پرسم. چطور اون روزا رو پشت سر گذاشتی؟
-هر روز رو با این اعتماد مطلق سپری می‌کنی، که خدا واقعی و حاضره، در زندگی من، در زندگی پسرم، در خانواده‌م، در جهان. اگه اون اتفاق بخشی از نقشه‌ی الهی برای زندگی اون و ما باشه، پس زیبایی بزرگی ازش به وجود میاد.
#تجربه مرگ تقریبی دکتر ماری نیل/ارتوپد