Telegram Web
معجزات و نکات کوچک و بزرگی که در رابطه با «گلستان نور» نورانی برایتان اتفاق می افتد را با ما در میان بگذارید! که شنیدنش قطعا برای دیگران لذت بخش است. همچون شیرینی خانگی ☺️🌺
شاید بعدی تو باشی!
👇👇
@Stille_Echo
@Stille_Echo
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خانم مارگوت فریدلندر، آخرین بازمانده‌ هولوکاست، که چند روز پیش در برلین فوت شد.
وی با آنکه تحت شکنجه های آزار دهنده این دوران در بازداشتگاه مخوف کار اجباری قرار گرفته بود، اما اندیشه های ژرف انسانی عمیقی داشت و هرگز نفرت و خشونت را اشاعه نداد. روح والا و پر عطوفتش دمادم در نور و عشق الهی باد❤️

🤍در مسیر عشق و نور به
خیریه مابپیوندید!
👇👇
🆔:
@nureshgheelahi
🆔:
@nureshgheelahi
🔰⚜️ از لحاظ وجود شناختی، سهروردی کل هستی را به نور و ظلمت تقسیم می کند و براین عقیده است که نور و ظلمت عناصر اصلی مقوم جهان هستند. او ضمن تاکید براینکه نور واقعیتی بدیهی و تعریف ناپذیر است، که مفهوم ظلمت نیز از عدم آن فهمیده می شود؛ هریک از نور و ظلمت را به دوگروه جوهر و عرض تقسیم می کند.

❇️ 1. نورالأنوار

• مبدأ همه‌ی موجودات.
• بی‌نیاز مطلق، واجب‌الوجود، و بالذات.
• شباهت مفهومی به “الله” در توحید.
❇️ 2. انوار قاهره (عقول مفارقه)
• مراتب مختلف نورهای مجرد، از عقل اول تا عقل دهم.
• عقل دهم همان عقل فعال در فلسفه مشاء است، ولی سهروردی آن را نور اسفل یا رب النوع انسان می‌نامه.
❇️ 3. عقل فعال / نور اسفل
• پایین‌ترین نور از انوار قاهره.
• مدبر نفوس انسانی، افاضه‌کننده‌ی صور و معانی.
• در حکم “فرشته‌ی الهام” برای انسان.
• در عین حال، هدایت‌کننده‌ی معنوی انسان به سوی انوار بالاتر.
❇️ 4. رب النوع
• نور خاص که حافظ و مدبر نوعی خاص از موجوداته (مثلاً رب‌النوع انسان، اسب، درخت و…).
• مثل “آرکتایپ” یا “مثال افلاطونی”، ولی در قالب نور.
مجرد از ماده، ولی مرتبط با افراد نوع در عالم طبیعت.
❇️ 5. طبع تام مجرد
• برخلاف مشّائین که طبع رو مادی می‌دونستن، سهروردی اون رو نور مدبر طبیعت می‌دونه.
• نه جسمه، نه قوه‌ای در جسم، بلکه نوری‌ست که حرکات و تغییرات طبیعی رو تدبیر می‌کنه.
• این طبع تام، به نوعی در جایگاه رب‌النوع عالم طبیعت قرار می‌گیره.
در فلسفه‌ی سهروردی:
• هر چیزی در عالم، پشتوانه‌ای نوری داره.
• هر نوع از موجودات، رب‌النوع خودش رو داره (نور قاهر).
• طبیعت مادی، زیر نظر مدبرات نورانی (مثل طبع تام) اداره می‌شه.
عقل فعال تنها یک عقل نیست، بلکه مرشد روحانی انسان‌هاست.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔸 عقل فعال در نگاه سهروردی نوعی نور است که نه فقط افاضه صور می‌کند، بلکه هدایت کننده‌ی روح و عالم مثال است.
🔸 او گاهی به‌جای “عقل فعال” می‌گوید: نور اسفل یا رب‌النوع انسان.

https://instagram.com/gelareh_sadatakhavi?igshid=1eg1om4rjrgjz
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟥 نور عين ظهور و ظهور عين نور است و از آنجا كه اشيا با جاری و ساری شدن نور تعين و تشخص مي يابند، نور «ظاهر بالذات و مظهر بالغير» است. معنی اين سخن اين است كه ظهور در عالم خارج جز حقيقت نور چيز ديگری نيست. نور كه پيوسته ظاهركننده خويش است، خود نمي تواند كه ظاهر نباشد. به اين ترتيب می توان گفت نور چيزی است كه ظاهر بالذات و مظهر بالغير به شمار می آيد.
🟥 آنچه که تجربه کنندگان مرگ بسیاری گزارش داده اند؛
«در آن لحظه متوجه شدیم که همه چیز از آن نور بوجود آمده بود و در همه جا آن نور بود»
https://instagram.com/gelareh_sadatakhavi?igshid=1eg1om4rjrgjz
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♦️یکی از موثرترین راه های پایان دادن به رنج، محنت زمینی و درد فراق و…. این است که سرانجام به این ادراک عمیق برسید که در یک سناریوی عظیم جهانی هستید و نقش های مختلفی در کنار شما به عنوان همسر، فرزند، مادر و پدر نیز، همزمان مشغول انجام وظایف زمینی خود در این تئاتر دسته جمعی هستند… تا به نور نزدیک شوند.
♦️تمام مسیر برایتان با فانوس های راه، علامت گذاری شده است.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟥 هر چقدر بشر به اشتباه این جهان را حقیقی بداند، زجر بیشتری خواهد کشید.
شما در سفر روحتان برای مدت کوتاهی بر روی این زمین، برای به پایان رساندن دوره ای آموزش مورد نیازتان حاضر هستید.
https://instagram.com/gelareh_sadatakhavi?igshid=1eg1om4rjrgjz
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♣️بیشتر مردم فکر می کنند که من غمگین هستم چون ساکتم.اما من غمگین نیستم! فقط سکوت را در دنیایی که هرگز از حرف زدن باز نمی‌ایستد، تحسین می‌کنم.
https://instagram.com/gelareh_sadatakhavi?igshid=1eg1om4rjrgjz
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یا رب! دل پاک و جان آگاهم ده!
آه شب و گریه سحرگاه ده!
در راه خود اول ز خودم بی خود کن! بی خود چو شدم ز خود به خود راهم ده!
https://instagram.com/gelareh_sadatakhavi?igshid=1eg1om4rjrgjz
🟥 همراهان بسیار عزیز سعی می کنم به مرور شما را در جریان گزارش های انجمن مرگ پژوهان آلمان قرار بدهم.
🔰گزارش ماه یونی ۲۰۲۵
در مورد؛ یوهان کریستف هامپه (Johann Christoph Hampe)‏ (۱۹۱۳–۱۹۹۰) یک الهی‌دان، پژوهشگر دین و نویسنده آلمانی بود. او بیشتر به خاطر تلاش‌هایش در بررسی مسائل دینی و فلسفی در دنیای مدرن و سکولار شناخته می‌شود. هامپه همچنین به عنوان روزنامه‌نگار در تلویزیون آلمان (ZDF) فعالیت داشت و کتاب‌هایی نوشت که به چالش‌های ایمان در عصر عقلانیت و تفکر مدرن می‌پرداختند.
یکی از مشهورترین آثار او کتابی است با عنوان:
«آخرین چیزها: امید – ترس – تسلی. علم آخرت‌شناسی برای انسان‌های اندیشمند» (۱۹۶۳)
در این کتاب، هامپه سعی می‌کند آموزه‌های مسیحی درباره “امور نهایی” (مانند مرگ، قیامت، داوری و زندگی جاودان) را برای انسان مدرن توضیح دهد؛ انسانی که با عقل و تفکر نقادانه به دین نگاه می‌کند. او تلاش می‌کند این مفاهیم را به زبان قابل فهم و انسانی بازگو کند، بدون اینکه معنای اصلی آن‌ها از بین برود.
هامپه پلی بود میان الهیات، فلسفه و رسانه؛ کسی که سؤالات بزرگ زندگی را با عمق فکری و زبانی قابل لمس بررسی می‌کرد.
✳️تفاوت میان یوهان کریستوف هامپه و ریموند مودی در نگاه به تجربه‌های نزدیک به مرگ

🔰با وجود شباهت‌هایی که میان کارهای یوهان کریستوف هامپه و ری‌موند مودی وجود دارد، تفاوت‌هایی نیز در شیوهٔ نگاه و تمرکز آن‌ها دیده می‌شود. هامپه که کشیش پروتستان بود، تجربه‌های نزدیک به مرگ را بیشتر از دیدگاه الهیاتی و وجودی بررسی می‌کرد. برای او مهم نبود فقط چه چیزی اتفاق می‌افتد، بلکه این‌که این تجربه‌ها چه معنایی دربارهٔ زندگی و مرگ دارند و چگونه به امید مسیحی به زندگی پس از مرگ ارتباط دارند، مسئلهٔ اصلی بود.
🔰در مقابل، ری‌موند مودی در کتاب معروفش زندگی پس از زندگی (Life After Life) که تقریباً هم‌زمان با کتاب هامپه در سال ۱۹۷۵ منتشر شد، رویکردی پدیدارشناسانه داشت. او به‌صورت منظم عناصر رایج تجربه‌های نزدیک به مرگ را فهرست کرده است، مثل: ترک بدن، عبور از تونل، دیدار با موجودات نورانی، یا مرور زندگی. تمرکز او بر طبقه‌بندی ویژگی‌های مشترک این تجربه‌هاست.

🔰اما هامپه از میان گزارش‌هایی که جمع‌آوری کرده بود (از آلمان، سوئیس، دانمارک، سوئد و روسیه) سه عنصر اصلی را برجسته می‌کند:
1. ترک بدن
2. دیدار با نوری یا جهانی دیگر
3. تغییری بنیادین در احساس نسبت به زندگی پس از بازگشت

🔰او این عناصر را نه به‌عنوان اثباتی بر وجود زندگی پس از مرگ، بلکه به‌عنوان نشانه‌هایی از یک واقعیت متعالی که در تجربهٔ مرگ آشکار می‌شود، تفسیر می‌کند.
هامپه همچنین با نگاه نقادانه به محدودیت‌های پژوهش خود اشاره می‌کند: تعداد گزارش‌ها محدود بود و عمدتاً از طریق مکاتبه‌ها و برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی به‌دست آمده بود. با این‌حال، کتاب او نقش بسیار مهمی در فضای آلمانی‌زبان ایفا کرد، زیرا نشان داد این‌گونه تجربه‌ها لزوماً بیماری‌زا یا صرفاً فرهنگی نیستند، بلکه می‌توانند از نظر وجودی بسیار معنادار باشند.
🔰کتاب او با عنوان «مرگ کاملاً متفاوت است» (Sterben ist doch ganz anders) در سال ۱۹۷۵ منتشر شد و همراه با اثر اکهارت ویزن‌هیتر (نگاهی به آن‌سوی مرگتجربهٔ خود در مرگ)، یکی از آثار پیشگام در زمینهٔ پژوهش‌های آلمانی در تجربه‌های نزدیک به مرگ به‌شمار می‌رود.
🔰⚜️1-با تمرکز بر نخستین عنصر اصلی تجربه‌های نزدیک به مرگ (NDE) یعنی «خروج از بدن» و تفاوت دیدگاه‌های هانس هامپه و ریموند مودی:
۱. واژه‌پردازی و تفسیر
هامپه: از اصطلاح «خروج من» (Ich-Austritt) استفاده می‌کند و بر جنبه‌های احساسی و عرفانی این تجربه تأکید دارد. این خروج فقط جسمی نیست، بلکه نوعی جدایی احساسی از دنیای فیزیکی هم هست.
مودی: اصطلاح «ترک بدن» را به کار می‌برد و بیشتر به شرح پدیده‌ها به‌صورت توصیفی می‌پردازد، بدون ورود عمیق به ابعاد معنوی یا باطنی.
۲. منشأ و محرک تجربه
هامپه: به دنبال یافتن دلایل احتمالی برای این تجربه است، مانند بیهوشی، مصرف مواد مخدر یا شوک. اما تأکید دارد که این تجربه‌ها حتی در حالت هوشیاری کامل یا در کودکان نیز رخ می‌دهد.
مودی: بیشتر بر شرح تجربیات افراد تمرکز دارد و به جزئیات محرک‌های فیزیکی یا روانی ورود نمی‌کند.
۳. کیفیت تجربه
• هر دو توصیف می‌کنند که فرد بدن خودش را از بالا یا از فاصله‌ای مشاهده می‌کند، اما:
هامپه: علاوه بر این، تأکید دارد که این تجربه با احساس آزادی و رهایی همراه است.
• فرد می‌تواند ببیند و فکر کند، اما نمی‌تواند تأثیر بگذارد یا با دیگران ارتباط برقرار کند.
• گاهی نوعی بدن نورانی و بدون وزن گزارش می‌شود.
۴. امکان بررسی واقعی بودن تجربه
هامپه و مودی هر دو اشاره می‌کنند که برخی افراد تلاش می‌کنند صحت مشاهداتشان را اثبات کنند؛ مثلاً با بررسی حضور شخصی که در تجربه دیده‌اند یا جزئیاتی که بعداً تأیید شده‌اند.
۵. بُعد عرفانی
هامپه: به عنوان کاشف بُعد عرفانی تجربه‌های نزدیک به مرگ شناخته می‌شود و نگاهش فراتر از صرفاً توصیف پدیده است. او به معنای عمیق‌تر این تجربه‌ها می‌پردازد.
مودی: تمرکزش بیشتر بر گردآوری و دسته‌بندی تجربه‌هاست، بدون ورود زیاد به معناهای باطنی یا فلسفی.
🔰⚜️2- عنصر دوم: پانورامای زندگی (مرور زندگی)

شرح تجربه:
• افراد گزارش می‌دهند که در لحظاتی که به مرگ نزدیک شده‌اند، تمام زندگی‌شان جلوی چشمشان مرور می‌شود.
• هامپه به جای واژه «فیلم زندگی»، ترجیح می‌دهد از «پانورامای زندگی» یا «نمای کلی از زندگی» استفاده کند که نوعی دید عمیق و معنایی به مهم‌ترین لحظات عمر است.

نمونه‌ای از روایت:
استفان فون یانکوویچ (معمار سوئیسی) زندگی خود را به شکل نمایشنامه‌ای چهاربُعدی دیده که از پایان (مرگ) به آغاز (تولد) برگشته است.
• او در تجربه‌اش هم بازیگر صحنه بوده و هم تماشاگر و داور.
• نه تنها وقایع را دیده، بلکه آن‌ها را از زوایای مختلف، همراه با تحلیل وجدانی و اخلاقی تجزیه و ارزیابی کرده.

⚖️ داوری شخصی و وجدانی:
• افراد گزارش می‌دهند که در این مرحله، خودشان داور زندگی‌شان هستند.
• بدون هیچ پیش‌داوری یا احساس مبهم، به اعمال خوب و بد خود نگاه می‌کنند.
• یکی از زنان تجربه‌گر می‌گوید:
«با عقل روشن، بدون تعصب، خودم قاضی زندگی‌ام بودم.»

🔍 ویژگی کلیدی این عنصر:
• مرور زندگی در اینجا فقط یادآوری خاطرات نیست؛ بلکه پویشی وجدانی، اخلاقی و معنوی برای درک معنا و پیامد اعمال است.
۳. عنصر سوم: گسترش “من” در تجربه‌های نوری (Ich-Ausweitung)

🌟 شرح تجربه:
• هامپه تجربه‌های مربوط به نور را بُعدی عرفانی از NDE می‌داند.
• افراد احساس می‌کنند که در نوری عظیم، گرم و پذیرنده غوطه‌ور می‌شوند، نوری که نماد عشق و پذیرش بی‌قید و شرط است.

🔰ویژگی‌های تجربه نوری:
• احساس آرامش، عشق بی‌کران و یکی شدن با هستی یا خداوند.
• فرد با تمام وجود خود را در آغوش نوری لطیف و فراگیر می‌بیند.
• یکی از زنان تجربه‌گر می‌گوید:
«گویی در دستان بزرگ نور قرار گرفته بودم. هنوز هم نمی‌توانم واژه‌ای برای لطافت آن پیدا کنم.»

🔰احساس یکی بودن:
• در برخی گزارش‌ها، مرز بین “من” و “جهان” از بین می‌رود.
• فرد با “ذات الهی”، یا همان‌طور که برخی می‌گویند، با “آگاهی کیهانی” یکی می‌شود.

🔰تغییر در خودآگاهی:
• فرد درمی‌یابد که هویت واقعی‌اش دیگر آن “منِ دنیوی” نیست.
• هویت جدید: روح خالص، جاودان، یگانه اما بخشی از کلیتی منظم و بی‌نهایت.
• گفته می‌شود:
«من قبلاً هم آنجا بوده‌ام.»

🔰تفسیر عرفانی هامپه:
• هامپه این تجربه‌ها را بخشی از سنت‌های عرفانی کهن بشر می‌داند.
• او مشابهاتی در کتاب تبتی مردگان، عرفای غرب و مراقبه‌های شرق یافته است.
• به گفته او:
«تجربه نور در لحظه مرگ، نوعی آگاهی عرفانی فراموش‌شده بشری است.»
🔰⚜️ ۴. مقایسه با مودی (Raymond Moody)

نقاط اشتراک:
• در مورد دو عنصر اول (خروج از بدن و مرور زندگی)، هامپه و مودی دیدگاه‌های نسبتاً مشابهی دارند.
• هر دو تجربه‌ی ترک بدن و بازنگری زندگی را با جزئیات توصیف کرده‌اند.

⚠️ نقطه‌ی تفاوت اصلی: عنصر سوم – تجربه نوری (Ich-Ausweitung)
🔍 دیدگاه هامپه:

• نخستین کسی بود که به‌طور صریح به عرفانی بودن تجربه‌ی نور اشاره کرد.
• تجربه نور را بیش از دیدار با یک “موجود” می‌داند؛ بلکه نوعی یکی شدن با “خدا” یا “آگاهی مطلق” است.
• به گفته او، این تجربه شبیه آن چیزی است که در تجربه‌های عرفانی شرق و غرب دیده می‌شود.
💡 دیدگاه مودی:
• تمرکز مودی روی “موجود نورانی” (Lichtwesen) است.
• این موجود را شخصی و قابل تفسیر می‌داند:
• برای یک مسیحی = عیسی مسیح
• برای یک یهودی = فرشته
• اما به تجربه‌های یکی شدن با نور یا با خداوند اشاره‌ای ندارد.
بعد عرفانی تجربه نزد مودی مغفول مانده است.
نخستین اشاره در آمریکا به بُعد عرفانی: Kenneth Ring
کنت رینگ در کتابش “تجربه مرگ، دستیابی به زندگی” (۱۹۸۴) به این بُعد عرفانی پرداخته است.
• او هم نمونه‌هایی آورده که افراد در آن‌ها احساس کردند مقابل خالق خود ایستاده‌اند.
• رینگ هم می‌پذیرد که این تجربه‌ها معنوی یا الهی هستند و از دید افراد، دیدار با خداوند یا آگاهی مطلق به شمار می‌آیند.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💎کیمیاگری در زندگی واقعی یعنی مهارت تبدیل درد به رشد، شکست به تجربه، ناامیدی به امید.
یعنی سرانجام؛ سیاهی را به سفیدی رساندن و در برگرفتن ذرات نور.

https://instagram.com/gelareh_sadatakhavi?igshid=1eg1om4rjrgjz
🌱«دل که زخم می‌خورد، در عمق آن حکمت می‌روید و کیمیاگری آغاز می‌شود.»
🌱«هر شکست پلی است به سوی خودِ برتر، جایی که ناامیدی به نور امید تبدیل می‌گردد.»
🌱«کیمیاگر واقعی، دل را در آتش درد می‌گذارد تا طلایی شود که به هیچ وقت نمی‌سوزد.»
🌱 «هر قطره اشک تو می تواند بارانی شود که دشت دلت را به گلستان حکمت مبدل ‌سازد.»

🟥سوخته و جزغاله نمان! نور شو!
بگذار
سختی ها و دردهایی که کشیدی از تو «من جدید پر از نور، درایت، صلح جو، پر بخشش، پر آرامش، نوعدوست، حقیقت جو، و فرد صاحب حکمت بسازند! آن کسی که باید ببیند و بفهمد نهایتا فقط تو و اوهستید👌
خودت را درگیر جزییات نکن!
https://instagram.com/gelareh_sadatakhavi?igshid=1eg1om4rjrgjz
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نترس! نترس! نترس! تو فناناپذیری. تو قابلیت نور شدن داری. عزیزانت نیست نشدن. تو مشغول انجام تجربه انسان بودن روی زمین هستی. ترس مقابل عشق هست. عشق بی پایان هستی را در مقابل تمام ترس‌های از دست دادن های مختلفت نگه دار! عشق جاری هستی از تو محافظت می کند! آنچه می بینی سناریوی انسان بودن روح تو بر روی زمین است. بدون این تجارب تو قدمی به جلو نخواهی رفت. نترس!
https://instagram.com/gelareh_sadatakhavi?igshid=1eg1om4rjrgjz
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🤍در ژرفای وجود، جایی‌ست که کلمات خاموش می‌شوند و تنها نغمه‌ها سخن می‌گویند. آن‌جا که عقل بازمی‌ماند، دل آغاز می‌شود؛ و آن آغاز، نوری‌ست که از سرچشمه‌ی بی‌پایان خداوندی می‌تابد.

🤍موسیقی، زبان بی‌واژه‌ی روح است؛ نغمه‌ای که از ساحت ملکوت فرود آمده تا پرده از رازهای ناپیدا بردارد. هر نت، جرقه‌ای از نور الهی‌ست که بر تاریکی ذهن می‌تابد؛ هر آوای لطیف، نسیمی‌ست از عالم معنا که خاک را به آسمان می‌برد.
۹ ژوئن، فیلارمونیک برلین
آهنگساز و نوازنده قطعه/ Gibran Alcocer/Idea 10
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌱و چون جان، به آوای دل گوش فرا دهد، درمی‌یابد که این موسیقی، تنها آوای ساز و صوت نیست،
بلکه تجلّی حضرت وجود است در صورتِ نغمه
و آن‌گاه که دل تو قابلیّت یابد، در یک نغمه‌ی ساده، جمال بی‌چون را خواهی دید.
ای سالک!
🌱اگر موسیقی تو را به سکوت کشاند،
بدان که به آستانه‌ی وحدت رسیده‌ای.
و اگر در سکوت، نغمه‌ای شنیدی،
بدان که حق، خویش را در تو به تماشا نشسته است…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
موسیقی، صورت‌گری حق است،
در لباسی از لرزش هوا و جریان ذوق،
و چون نَفَس رحمانی در جان نغمه دَمَد،
جهانِ خلق و امر در هم می‌پیچد و تو درمی‌یابی که آنچه می‌شنوی، تو نیستی،
بلکه اوست که خویشتن را در آینه‌ی تو می‌نوازد.

https://instagram.com/gelareh_sadatakhavi?igshid=1eg1om4rjrgjz
2025/07/10 12:46:19
Back to Top
HTML Embed Code: