Warning: Undefined array key 0 in /var/www/tgoop/function.php on line 65

Warning: Trying to access array offset on value of type null in /var/www/tgoop/function.php on line 65
8807 - Telegram Web
Telegram Web
تاریخ فلسفه/ سوفیست‌های یونانی (سوفسطائیان)


▪️ارائه توسط آرتور هلمز

▫️زیرنویس پارسی


در قرن پنچم پيش از ميلاد در يونان تقاضا براى آموزش بالا گرفت. قسمتى از پاسخ جامعه يونان آن زمان به اين تقاضا پديدار شدن معملمان سيار و باهوشى به نام سوفيست‌ها (سوفسطائيان) بود. در لغت كلمه يونانى سوفيا به معنى خرد و دانش است و سوفيست نيز معناى صاحب خرد و دانش را می‌دهد.( بر خلاف كلمه فيلسوف كه به معناى مشتاق و خواهان دانش و حكمت است نه صاحب آن).
يكى از تفاوت‌هاى سوفيست‌ها (سوفسطائيان) با فيلسوفان آن دوره در اين بود كه بر خلاف آنان بابت آموزش‌هايشان پول دريافت می‌كردند. سوفيست‌ها براى پيدا كردن شاگردهای جديد مدام در يونان در حال سفر بودند آنان نخستين كسانى بودند كه در يونان بابت آموزش دستمزد دريافت می‌كردند. شايد اگر اين موضوع نبود و افلاطون و ارسطو هم بر آنان كمتر خرده می‌گرفتند فلسفه و آموزش‌هاى آنان وجه بسيار بهترى در طول تاريخ داشت.
در نظر افلاطون سوفيست كسى است كه دانش و خرد خود را براى مقدار كمى پول می‌فروشد. ارسطو نيز نظر بهترى از افلاطون درباره آنان ندارد و می‌گويد: سوفيست كسى است كه با تظاهر به دانش و خرد كسب درآمد می‌كند.
آموزش‌هاى سوفسطاييان در زمينه خاصى محدود نمی‌شد و تقريبا همه علوم آن زمان را پوشش می‌داد، آنان به آموزش رياضيات فيزيك نجوم، ادبيات، فلسفه، سياست و گرامر و سخنورى و فن بيان مشغول بودند. ولى تاكيد آنان در آموزش در سخنورى و موفقيت در سياست به وسيله آن بود زيرا مهم‌ترين شغل در يونان آن زمان اشتغال به سياست بود و چيزى كه در آموزش‌هاى سوفسطاييان در اين زمينه اهميت داشت اين بود كه چطور سياستمدار توده‌هاى مردم را به سوى اهداف خود سوق دهد، در اين بين مهم نبود كه حق و حقيقت چيست يا خرد چه حكم می‌كند.
نخستين كسى كه سوفيست نام گرفت پرتاگوراس بود. چند سوفيست مهم بعد از او عبارتند از: گرگياس، پروديكوس و هيپياس.

سوفيست‌ها در وارد شدن به هر زمينه‌اى ايرادى نمی‌ديدند به طوری كه سريعا شروع به استدلال در آن زمينه می‌كردند. گاهى اوقات بعضى از آنها به خاطر غلط نشان دادن چيزى كه درست به نظر می‌رسد يا اثبات اينكه سفيد سياه است به خود می‌باليدند. براى مثال گرگياس مدعى بود كه در زمينه‌اى كه در آن صحبت می‌كنيد نيازى نيست كه اطلاعات زيادى داشته باشيد، او خود به هر سوال بدون اندكى ملاحظه پاسخ می‌گفت.

به اعتقاد بسيارى از آنان براى رسيدن به مقصود فقط تسلط بر زبان و مهارت در بازى با كلمات كافى است. آنها بنا به همين موضوع سعى می‌كردند كه هنگام مباحثه حريف را اغفال و سردرگم سازند. و اگر اين امر ممكن نبود سعى می‌كردند با خشونت در گفتار و ايجاد سرو صدا حريف را مغلوب سازند. در بسيارى از موارد نيز سعى در تحت تاثير قرار دادن مردم بوسيله استعارات و لطايف و پارادوكس‌ها داشتند تا با بيان حقايق. به خاطر همين موضوع است كه لفظ سفسطه به عنوان استدلال باطل به كار برده می‌شود.

#سوفسطائیان
#آرتور_هلمز


@NazariyehAdabi
«فاشیسم یعنی جذب ابلهان در گام نخست و سرکوب هر آن‌کس که شعور درک اوضاع را دارد در گام بعد!»

مقاله آزادی و دولت
#برتراند_راسل

▫️تصویر جوخه پیراهن سیاهان حزب فاشیست ایتالیا، 1930


@NazariyehAdabi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دونده و‌ مجید نیرومند


▪️فرید بزرگمهر: اکنون در سینمای جهان، فیلم دونده ساخته کارگردان ایرانی-جهانی امیر نادری یک فیلم کلاسیک شناخته می‌شود. خوشبختانه چند سال گذشته یک کپی ترمیم شده با کیفیت بالا در فرانسه برای مرکز پمپیدو که مروری بر آثار نادری داشت تهیه شد. این نسخه با زیرنویس فرانسه در آن کشور به فروش رفت و جالب اینکه در این نسخه یک گفتگو با مجید نیرومند (امیرو) به انگلیسی هست که من برگردان فارسی بر آن گذاشتم و در یوتیوب با اجازه آقای نادری و مجید نیرومند گذاشته‌ام. در آخر من چند عکس از گذشته و حال مجید و دیدارش با آقای نادر ی پس گذشت بیش از سی سال به دنبال سخنان مجید آوردم. وهم به عنوان موزیک این بخش، صدای اصلی آن صحنه از فیلم را که مجید بسیار دوست دارد به عکس افزودم.

#امیر_نادری
#دونده
#مجید_نیرومند


@NazariyehAdabi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پروتاگوراس


▪️پروتاگوراس فیلسوف و سوفیست یونانی است که در قرن 5 قبل از میلاد زندگی می‌کرد. این فیلسوف یونانی جریان فلسفه را از مطالعه طبیعت به سمت مطالعه انسان تغییر جهت داد و ذهن گرایی (سوبژکتیویسم) و انسان‌گرایی را دنبال کرد.
پروتاگوراس پدر شک‌گرایی است و بر اساس نسبی‌گرایی معتقد است حقیقت مطلقی وجود ندارد و هر کس باید حقیقت را در وجود خود جستجو کند. به اعتقاد او انسان معیار همه چیز است!
او معتقد بود انسان تنها حیوانی است که دارای خدایانی است و برای آنها پرستشگاه می‌سازد و تصاویری از آنها ایجاد می‌کند.

#پروتاگوراس
#سوفسطائیان


@NazariyehAdabi
👍1
برای من لحظه مشخصی برای کشف حقیقت نبوده و هیچ چیز بخصوصی ناگهان الهام بخش من نشده، بلکه فقط مجموعه ای منظم از هزاران مورد بی حرمتی، هزاران مورد خرد شدن شخصیت و هزاران مورد لحظه از یاد رفته مرا به خشم می آورد، شورشی می‌کرد و این خواسته را در من تقویت می‌کرد که با سیستمی که مردم مرا اسیر خود کرده مبارزه کنم.
هیچ روز بخصوصی وجود نداشته که در آن روز گفته باشم از امروز به بعد زندگی خود را وقف آزادی مردم می کنم، بلکه فقط پی بردم که در حال مبارزه هستم و جز این نمی توانم کار دیگری انجام دهم!

راه دشوار آزادی
#نلسون_ماندلا


@NazariyehAdabi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چرا آثار ادبی را بخوانیم؟


▪️چرا باید برای مطالعه رمان‌ها و اشعار بزرگ وقت بگذاریم، در حالی که اتفاقات مهم‌تری در جهان واقعی رخ می‌دهد. شاید به نظر مطالعه آثار ادبی اتلاف وقت باشد، اما سرانجام زمان زیادی را برای ما ذخیره می‌کند. زیرا، مطالعه آثار ادبی تجارب و احساسات متنوعی را با ما به اشتراک می‌گذارد که گاه تجربه مستقیم و درک آن‌ها سال‌ها و بلکه دهه‌ها زمان می‌برد.


@NazariyehAdabi
پوچی چیزی است که من بیش از هر چیز در زندگی دوست دارم و تقلای احمقانه چیزی خنده‌آور است. اگر مردی را ببینی که آنقدر خود را به دیوار بکوبد که به تکه خمیری خون‌آلود تبدیل شود پس از مدتی تو را می‌خنداند چون پوچ می‌شود.

#دیوید_لینچ


@NazariyehAdabi
سقراط را پدر علم فلسفه غرب می‌دانند. کسی که راجع به هر چیزی و هر کسی سوالات زیادی می‌پرسید. معروف است که (سقراط) نظرات خودش را بدون هیچ ترسی و بی‌پرده بیان می‌کرد. همین بیان نظرات و تفکر عمیق سرنوشت تاریکی رو هم برایش رقم زد.

آغاز:
در بین تمامی شخصیت‌های علمی باستانی، هیچکدام به اندازه سقراط ناشناخته نیستند. سقراط هیچکدام از اندیشه‌هایش را به رشته تحریر در نیاورد و هر چه از سقراط می‌دانیم مربوط به منابع دسته دوم می‌شود. منابع موثق ما در مورد سقراط مربوط به نوشته‌های شاگرد محبوبش (افلاطون) و (گِزِنوفون) می‌شود. به نظر می‌رسد هر چه از سقراط نوشتند مربوط به صحبت‌هایی می‌شود که با سقراط داشتند و اشاره به خاطراتشان با سقراط دارد. آن هم دقیق معلوم نیست که اطلاعات افلاطون در مورد (سقراط) تا چه اندازه می.تواند درست باشد. همین باعث شده یک مقوله علمی به وجود بیاید به اسمِ (مشکل سقراطی) یا socratic problem.

سقراط در سال 470 پیش از میلاد در آتن، یونان متولد شد. پدرش یک مجسمه‌ساز بود و مادرش زنی خانه‌دار بود. پدرش دوست داشت سقراط هم یک مجسمه‌ساز شود به همین دلیل سقراط در دوران نوجوانی کارآموزِ کارگاه پدرش بود. به نظر می‌رسد در جوانی مجسمه‌سازی خبره شد و معروف‌ترین مجسمه‌اش هم، پیکر سه الهه بزرگ یونان باستان بود. سقراط تحت تاثیر تفکرات فیلسوف بزرگ دوران باستان (آناکساگوراس) قرار گرفت. خیلی‌ها اعتقاد دارند (آناکساگوراس) استاد سقراط بود اما خیلی از منابع چنین چیزی را تایید نمی‌کنند. آناکساگوراس باور داشت: عناصر مختلف ریشه‌ها و به وجود آورنده‌های مختلف دارند مثلا آتش به خودیِ خود وجود نداره، یک چیزی آتش رو به وجود میاره که بهش ربط داشته باشد. یک مثال دقیق‌تر آب باعث به وجود آمدن آتش نمی‌شود چون به هم ربطی ندارند.
در آتن باستان منطقه‌ای وجود داشت به اسمِ (آگورا) که محل جمع شدن اندیشمندان بود. در آن محل حاضر می‌شدند و با هم به رد و بدل کردن نظراتشان می‌پرداختند. در دوران جوانی (سقراط) اجازه ورود به (آگورا) را نداشت. در همان دوران شروع به یادگیری (ریاضیات) و (نجوم) کرد. کمی به مطالعه ابتدایی در زمینه فلسفه پرداخت. طبق نوشته‌های (دیوژن لائرتی) زندگینامه‌نویس معروف در قرن سوم میلادی، سقراط در همان دوران جوانی شیفته فلسفه شد و هیچ چیزی جلودارش نبود. او بعد‌ها احساس کرد خیلی از اتفاقاتی که داره در جامعه می‌افتد هیچ سودی برای مردم ندارد و خیلی راحت مشکلات مردم را به آنها یادآوری می‌کرد. اما با این وجود کسی او را یک شخصیت علمی نمی‌دانست. سوالات بی‌شمار (سقراط) هم آغاز شده بودند راجع به هر چیزی که در پیرامونش بود سوال می‌پرسید، بعد‌ها گفت باید به جای اینکه در مورد طبیعت سوال بپرسیم بیاییم و از وجود خودمان سوال بپرسیم که اصلا جهان چطور دارد فعالیت می‌کند. یک جمله معروفی هست که خیلی‌ها آن رو به سقراط نسبت می‌دهند: خودت را بشناس!

یک سرباز و یک فیلسوف:
با آغاز جنگ‌های (پِلوپونز) در سال 431 قبل از میلاد سقراط هم برای خدمت در ارتش یونان فراخوانده شد. علی‌رغم اینکه در مورد سقراط نظرات بسیار متفاوتی وجود دارد اما خیلی‌ها در یک چیز با هم اشتراک نظر دارند: که سقراط زشت بود!
گفته می‌شود ظاهر زیبایی نداشت اصلا به خودش نمی‌رسید و به ندرت به حمام می‌رفت. افلاطون می‌نویسد که سقراط به خدمت سربازی رفت. افلاطون می‌گوید استادش در جنگ‌های (پِلوپونز) شرکت داشته و در چندین جبهه نبرد کرده که با سایر نوشته‌ها تطبیق دارد و حتی از دلاورمردی سقراط در این میدان‌های نبرد صحبت می‌کنند. در سال 406 پیش از میلاد بود که از ارتش بیرون آمد و همان زمان به عضویت یک گروه پانصد نفری درآمد که امور شهر آتن را اجرا می‌کردند.

به چالش کشیدن جامعه:
با پایان جنگ‌های (پلوپونز) در سال 404 پیش از میلاد، گروهی بر آتن حاکم شدند به اسمِ (سی جبار) یا thirty tyrants که گروهی بسیار ستمگر بودند. این افراد خون بسیاری از شهروندان را ریختند و جوی از وحشت را در آتن ایجاد کردند. هشت ماه بعد آن رژیم سقوط کرد و یک نظام دموکراتیک جایگزین آن شد. اما اینها به معنای این نبود که زندگی قرار است به سقراط روی خوش نشان دهد. بلکه این قضیه شرایط را برای سقراط بدتر هم کرد. سقراط مخالف دموکراسی بود. او اعتقاد داشت مردم به خودی خود نمی‌توانند قوانین تعیین کنند و آن را اجرا کنند. آنها نیاز به یک چوپان خردمند دارند تا به راه درست هدایت بشوند. بیان این تفکرات جامعه آن روزهای آتن را به چالش می‌کشاند.

Source: DeepPodcast

#سقراط


@NazariyehAdabi
افلاطون تقلید تصویری را به سبب ویژگی توهم‌زای نقاشی مردود می‌داند. ادراک حسی مختل و مغشوش، و عرصه‌ی مرئیات و تجربیات بصری که نقاشی بر آن استوار می‌شود از حقیقت عاری است: «اشیا بیرون از آب راست به نظر می‌رسند و در آب کج؛ به سبب خطای دید ناشی از تأثیر رنگ‌ها چیزی گاه مقعر و گاه محدب. بنابراین همین اختلال بر روح ما نیز راه می‌یابد؛ این همان ضعف و نقص نفس آدمی است و هنر نقاشی و شعبده‌بازی و سایر فنون مشابه با تکیه بر آن انسان را با جادوگری می‌فریبند.»

▪️نظریه‌های هنر، موشه باراش- تصویر: رافائل

#افلاطون
#رافائل


@NazariyehAdabi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دقایقی کوتاه درباره ی خلق ایده و راه های رسیدن به آن، به زبان دیوید لینچ کارگردان امریکایی


▪️«ایده‌ها مانند ماهی هستند. اگر در آب‌های کم عمق و سطحی بمانید فقط ماهی‌‌های کوچک را می‌توانید شکار کنید و اگر می‌خواهید ماهی‌‌های بزرگ بگیرید، باید به عمق بروید.
ماهی‌های اعماق، قوی‌تر و ناب‌‌ترند. آنها درشت، انتزاعی و بسیار زیبا هستند.
همه چیز، هر آنچه به حساب آید، از ژرف‌‌ترین سطح بالا می‌آید. فیزیک مدرن آن سطح را میدان واحد می‌نامد. هرچه هشیاری و آگاهی تو بیشتر شود، به آن منبع ژرف نزدیک‌‌تر می‌شوی و ماهی بزرگ‌‌تری صید می‌کنی.»

#دیوید_لینچ


@NazariyehAdabi
سه اشتیاق ساده، ولی جانکاه و مردافکن، بر زندگی‌ام حکمفرما بوده است: اشتیاق عشق، اشتیاق راه‌جویی به دانش و اشتیاق از میان برداشتن رنج‌های آدمیان. این اشتیاق‌ها چون بادهای توفنده مرا به این سو و آن سو کشانده، به سرکشی و طغیان خوانده، و به ژرف‌دریاهای دلهره و به پرتگاه ناامیدی رانده است.

▪️چگونه فیلسوف شدم؟، کالین مک‌گین، ترجمه‌ی عرفان ثابتی، نشر ققنوس

#برتراند_راسل


@NazariyehAdabi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ژیل دلوز و درسی درباره‌ی فلسفه


▪️ترجمه و زیرنویس: بنفشه فریس‌آبادی

▫️بازنشر از صفحه‌ی مترجم

#ژیل_دلوز


@NazariyehAdabi
در حالت مطلوب، ما خود را در آنچه می‌خوانیم گم می‌کنیم تا به خود بازگردیم، خودی تحول‌یافته، متعلق به جهانی گسترده‌تر.
(جودیت باتلر)

ما حقیقتاً همانی هستیم که می‌خوانیم. هر آدمی بی‌همتاست ولی همۀ ما قابلیت نامحدودی داریم، اگر خوب بخوری سالم‌تر خواهی بود. اگر خوب ورزش کنی قوی‌تر خواهی شد. اما اگر خوب بخوانی چه خواهی شد؟ باهوش‌تر؟ شاید. مطلع‌تر؟ قطعاً. با خوب خواندن، زنده‌تر خواهی بود.
خوب خواندن ذهن را بیدار و گشوده می‌کند و قلمرو گسترده‌ای از تجربۀ درونی پدید می‌آورد که از زندگی روزمره به‌مراتب فراتر می‌رود.
خواندن، آنگاه که قرین مهارت و اعتمادبه‌نفس باشد، زندگی ما را بهبود می‌بخشد و کمکمان می‌کند از آن به‌شکلی بی‌کم‌وکاست‌تر لذت ببریم.

▪️آدمی همان است که می‌خواند: راهنمای عملی خوب خواندن، رابرت دی‌یانی، ترجمۀ علی ظفر قهرمانی‌نژاد


@NazariyehAdabi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
▪️معرفی و نقد کتاب «کژ نگریستن» نوشته‌ی اسلاوی ژیژک توسط شروین وکیلی

▫️Source: SherwinVakili

#کژ_نگریستن
#اسلاوی_ژیژک
#شروین_وکیلی
#ژاک_لکان

@NazariyehAdabi
Forwarded from Deviating, Deviating.
از Santaolalla شنیدم که گفت:
من قطعه‌ی Iguazu رو به عنوان منفورترین قطعه در کل تاریخ سینما می‌شناسم.

آلبوم Ronroco اثری بود که این آرتیست رو به دنیای Soundtrack و موسیقی متن فیلم عمیقاً متصل کرد، و طبیعتاً این آثار از هر اثر دیگری در دیسکاگرافی Santaolalla بیشتر استفاده و سمپل شدن.

در ادامه Santaolalla توضیح می‌ده:
در خیلی از پروژه‌ها زمانی که فیلم رو تحویل موزیسین می‌دن تا براشون موسیقی بنویسه، یک قطعه به عنوان Sample روی تصویر قرار می‌دن که حس محیط منتقل بشه و موزیسین فهمه آهنگش چه احساسی داشته باشه. از Iguazu این‌قدر به شکل Sample استفاده شد تا حتی من هم فهمیدم که سایر موزیسین‌ها دارن می‌گن: وای، دوباره این آهنگه؛ کدوم احمقی این رو نوشته؟!

سپس Santaolalla می‌خنده و ادامه می‌ده:
از جهتی حس می‌کنم کاملاً برام واضحه. صدایی که از ساز Ronroco خارج می‌شه، شبیه به انسانه. آهنگ‌های این آلبوم به خودی خود حسی رو القاء نمی‌کنن، من سعی نکردم اون‌ها رو غمناک بنویسم؛ اما انگار این ساز درون خودش یک حس Melancholic و اندوهگینی داره که بدون اراده‌ی من سرتاسر آلبوم پخش شده.

درست مثل یک انسان، نیازی نیست یک تلاش بیرونی باشه تا اندوه رو حس کنه؛ صرفاً کافیه انسان باشه تا غم ته دلش باشه. این باعث می‌شه تا این آهنگ‌ها با هر شرایطی تطابق داشته باشن و کارگردان‌ها تو جاهای مختلف ازش استفاده کنن.

فارق از این صحبت سانتاولایا، بنظرم چند ترک در این آلبوم به اوج خنثی بودن می‌رسن؛ که صد در صد یکی از اون‌ها Iguazu هست. این آهنگ ملودی یا پروداکشن خاصی نداره، و بیشتر سعی داره یک تصویر رو ایجاد کنه. انگار دارم به موسیقی Ambientای گوش می‌دم که الکترونیک نیست و با ساز نواخته شده.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رابطه‌ی پیچیده‌ی کافکا با تصویر


▪️ترجمه و زیرنویس: بنفشه فریس‌آبادی

▫️بازنشر از صفحه‌ی مترجم

#کافکا


@NazariyehAdabi
‌علوم نوآورند و پيوسته پيش مى‌روند اما فرهنگ مدام دگرگون مى‌شود، اكتشاف مكرر هر فرد در ذهنيت خويش است. از آنجا كه نتيجهٔ تجربهٔ افراد در وجدان خويش، انتظار و خواست خويش است، بيانگر حساس‌ترين ويژگى‌هاى انسان است و درعين‌حال كليت جاودانه‌اى را كه پديدآورندهٔ اوست بر او مكشوف مى‌كند. ما عشق را بسيار پيش از طى مراحل آن آموخته‌ايم، و اين هر احساسى باشد، پيوسته باز تجربه مى‌كنيم و هميشه همان است. از آنجا كه در هر عشق، حيرت، وسوسه و رنجِ هميشگىِ همهٔ عشق‌ها پديد مى‌آيد، تجربهٔ عشقِ هركس بر او آشكار مى‌كند كه همانند ديگران است؛ و بدين‌سان فرهنگ به ما مى‌فهماند كه هيچ‌چيز بيش از آن موجب همبستگى ما با ديگران نيست، و بدين‌سان ما را از تنهايى نجات مى‌دهد. پس آنچه براى هركس مهم‏‌ترين چيزها و بهتر از هر چيز نمايانگر اوست نمى‌تواند پيشرفتى داشته باشد زيرا همه آن را در باطن خويش واقعيتى پايدار مى‌يابند. بنابراين بودلر حق داشت كه مى‌گفت: «چيزى پوچ‌تر از پيشرفت نيست زيرا انسان هميشه همان انسان، يعنى در حالت توحش است!».

از کتابِ «انسان پاره‌پاره»- نویسنده: نیکلا گریمالدی- ترجمهٔ عباس باقری- نشر نی


@NazariyehAdabi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فیلم‌های بزرگ به ما نشان داده‌اند که سینما می‌تواند کنش فیزيکی محض را از جادوی بی‌واسطه‌ای برخوردار سازد که کلمات هیچ‌گاه قادر به انجام آن نیستند، و افزون بر آن، با ايجاز بیشتری نیز اين کار را انجام می‌دهد.

▪️علیه تفسیر، سوزان سانتاگ، ترجمۀ مجید اخگر- ویدیو: فیلم آینه (۱۹۷۵)، ساختۀ آندری تارکوفسکی

#سوزان_سانتاگ
#آندری_تارکوفسکی


@NazariyehAdabi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نااُمیدی با انسان چه می‌کند؟!


▪️ویکتور فرانکل در کتاب «انسان در جستجوی معنا» از چه می‌گوید؟

▫️مترجم و گوینده: دکتر ایمان فانی


@NazariyehAdabi
ما سال‌ها اندوه را بر دوش کشیدیم
‏و صبح طلوع نکرد!

«‏محمود درویش»

▫️عکس: رنه بووری
‏انتظار / قبرس (1959)

@NazariyehAdabi
2025/07/14 11:42:26
Back to Top
HTML Embed Code: