جنگ جهانی دوم باعث خلق یکی از آثار بزرگ فلسفه سیاسی شد: کتاب جامعه باز و دشمنان آن که نوشته کارل پوپر، اتریشی تبعیدی بود. پوپر در این کتاب معتقد است که اگر قرار است یک سازمان شکوفا شود، باید نهادهای آن بیشترین مجال را برای اصلاح خود داشته باشند. همان طور که علم با اصلاح دائم فرضیههای نامناسب پیشرفت میکند، جامعه هم فقط در صورتی پیشرفت میکند که سیاستها، تجربههایی قلمداد شوند که بشود بازسنجی و متوقفشان کرد. بنابراین دو چیز اهمیت دارد: یکی اینکه باید در حکومت، آزادی وافری وجود داشته باشد تا سیاستهای مطرح شده توسط حاکمان بحث و نقد شوند؛ دیگر اینکه اگر حاکمان نتوانند رفاه شهروندان را ترفيع دهند باید بشود بدون خشونت و خونریزی آنها را عوض کرد. اینها ویژگی های اصلی جامعه بازند و در مردمسالاری این عناصر از انتخاب صرف یک حاکم توسط اکثریت مهمترند. جامعهی باز در نقطه مقابل سیاستهای مدیریتشده از مرکز حکومتهای زمان جنگ، یعنی آلمان، ایتالیا و روسیه قرار دارد.
«تاریخ فلسفه غرب، جلد ۴، ص ۳۷۷»
-آنتونی کنی
«تاریخ فلسفه غرب، جلد ۴، ص ۳۷۷»
-آنتونی کنی
👍19❤4👎1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▪️در این ویدیوی کوتاه آلن دوباتن از تاثیر ادبیات بر ما و ایجاد حساسیت میگوید. هرچه بیشتر کتاب بخوانیم این حساسیت بیشتر است.
#آلن_دوباتن
@NazariyehAdabi
#آلن_دوباتن
@NazariyehAdabi
👍15❤13
آزادی سیاسی، پیششرط مسئولیتپذیری فردی و انسانیت ماست. هر گامی که به سوی یک جهان بهتر و آیندهی بهتر بر میداریم باید مبتنی بر "ارزش بنیادین آزادی" باشد.
تاسفبار است که اروپا تمام توجه خود را به صورت دائم بر نمونهی شکست خوردهی انقلاب فرانسه متمرکز کرده است، در حالی که توجه کمتری به نمونهی بزرگ و تقریبا بد فهمیده شدهی انقلاب آمریکا داشته است، چرا که تجربهی آمریکا ثابت کرد ایدهی آزادی فردی صرفا یک رویای خیالی نیست. نمونهی آمریکا نشان داده تشکیل دولتی که آزادی را در دستور کار قرار داده نه فقط ممکن، بلکه قادر به غلبه بر دشواریهاست. بالاتر از همه، این شکل از دولت، مبتنی بر اجتناب از استبداد از طریق تقسیم و توزیع قدرت و کنترل و موازنهی متقابل است (و استبداد اکثریت اصلا ویژگی آن نیست). این ایده الهامبخش دموکراسیهای دیگر از جمله حقوق اساسی مندرج در دموکراسی آلمان بوده است.
ایدهی سترگ آزادی فردی که الهامبخش انقلاب آمریکا بود در تضاد کامل با نهاد بردهداریِ به ارث مانده از دوران پیش از انقلاب، مخصوصا دوران تسلط اسپانیاییها قرار داشت.
«زندگی سراسر حل مسئله است، ص۱۵۰»
-کارل پوپر
تاسفبار است که اروپا تمام توجه خود را به صورت دائم بر نمونهی شکست خوردهی انقلاب فرانسه متمرکز کرده است، در حالی که توجه کمتری به نمونهی بزرگ و تقریبا بد فهمیده شدهی انقلاب آمریکا داشته است، چرا که تجربهی آمریکا ثابت کرد ایدهی آزادی فردی صرفا یک رویای خیالی نیست. نمونهی آمریکا نشان داده تشکیل دولتی که آزادی را در دستور کار قرار داده نه فقط ممکن، بلکه قادر به غلبه بر دشواریهاست. بالاتر از همه، این شکل از دولت، مبتنی بر اجتناب از استبداد از طریق تقسیم و توزیع قدرت و کنترل و موازنهی متقابل است (و استبداد اکثریت اصلا ویژگی آن نیست). این ایده الهامبخش دموکراسیهای دیگر از جمله حقوق اساسی مندرج در دموکراسی آلمان بوده است.
ایدهی سترگ آزادی فردی که الهامبخش انقلاب آمریکا بود در تضاد کامل با نهاد بردهداریِ به ارث مانده از دوران پیش از انقلاب، مخصوصا دوران تسلط اسپانیاییها قرار داشت.
«زندگی سراسر حل مسئله است، ص۱۵۰»
-کارل پوپر
❤18👎6👍2
کسانی که از نوع عوام نیستند و واقعاً فکری بلند دارند مانند عقاب در ارتفاعاتِ بلند در تنهایی آشیانه میکنند.
-آرتور شوپنهاور
-آرتور شوپنهاور
❤34👍14
در دنیای تقدسِ مطلق، مسئلهی شورش مطرح نمیشود؛ زیرا در این دنیا، اصلا چیزی تحت عنوانِ پرسش مطرح نمیگردد!
-آلبر کامو
-آلبر کامو
👍35❤6
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
متافیزیک به زبان ساده
چگونه بنیادیترین پرسشهای زندگی را بفهمیم؟
▪️در این ویدئو، به ریشهشناسی دقیق واژه متافیزیک میپردازیم، تاریخچه جذاب و پرفراز و نشیب آن را از یونان باستان تا امروز مرور میکنیم، و با هم به "اتاقهای ممنوعه" ذهن سرک میکشیم تا با پرسشهای بنیادین هستی، واقعیت، خود، و اختیار روبرو شویم.
@NazariyehAdabi
❤7👎2👍1
به خود یادآوری کرد همه چیز در گذر است.
همهی زندگی و همهی تجربیات، مثل منظرهی پنجرهی قطارِ در حال عبور میگذرد و بازگشتی در کارش نیست... .
اکثر رنجهای ما ناشی از این است که با تمایلات و خواستهها برانگیخته میشویم و بعد، وقتی خواستهای برآورده میشود، از لحظهی ارضای آن لذت میبریم. لحظهای که خیلی زود تبدیل به دلزدگی و کسالت میشود و سپس این دلزدگی با بروز و سر بر آوردنِ خواستهای دیگر متوقف می شود.
شوپنهاور فهمید چرخهی خواستنِ مداوم، ارضای لحظهای، دلزدگی و خواستهی بعدی، بیماری بشر در این جهان است.
«درمان شوپنهاور»
-اروين د يالوم
همهی زندگی و همهی تجربیات، مثل منظرهی پنجرهی قطارِ در حال عبور میگذرد و بازگشتی در کارش نیست... .
اکثر رنجهای ما ناشی از این است که با تمایلات و خواستهها برانگیخته میشویم و بعد، وقتی خواستهای برآورده میشود، از لحظهی ارضای آن لذت میبریم. لحظهای که خیلی زود تبدیل به دلزدگی و کسالت میشود و سپس این دلزدگی با بروز و سر بر آوردنِ خواستهای دیگر متوقف می شود.
شوپنهاور فهمید چرخهی خواستنِ مداوم، ارضای لحظهای، دلزدگی و خواستهی بعدی، بیماری بشر در این جهان است.
«درمان شوپنهاور»
-اروين د يالوم
👍24❤11
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ریوسوکی هاماگوچی/ فیلمسازانی که باید بشناسیم!
▪️ریوسوکی هاماگوچی، روایتگر زندگی ژاپنیهاییست که در دنیای مدرن بین قراردادهای اجتماعی و حوادث خارج از کنترلشان گیر افتادند و اگر سالهای 2020 و 2021 برای سینمای جهان سالهای سختی بود ولی هاماگوچی مزد تلاشهای 13 سال فیلمسازیش رو با دو فیلم «ماشین مرا بران» و «چرخ بخت و فانتزی» از جشنوارههای کن و برلین گرفت. فیلمسازی که خودش را مدیون کیوشی کوروساوا، جان کاساوتیس و اریک رومر میدونه.
#ریوسوکی_هاماگوچی
@NazariyehAdabi
❤11👍4👎1
عشق حد وسط ندارد؛ یا تباه میکند یا رستگاری میبخشد. بشر پیوسته بر سر همین دوراهی است؛ تباهی یا رستگاری.
هیچ تقدیری نمیتواند مانند عشق چنین قاطعانه این امر را جلوهگاه سازد.
«بینوایان»
-ویکتور هوگو
هیچ تقدیری نمیتواند مانند عشق چنین قاطعانه این امر را جلوهگاه سازد.
«بینوایان»
-ویکتور هوگو
❤42👍5
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
▪️مستند کوتاهی دربارهی زندگی اجتماعی و هنریِ زندهیاد شوکت علو مشهور به ژاله علو (1403_1306) گویندهی رادیو، صداپیشه و هنرپیشهی تئاتر، سینما و تلویزیون
@NazariyehAdabi
@NazariyehAdabi
❤19👍2
بهخاطر خطا و نادانی شما، شاید این کشور برای قرنها آزادی خود را از دست داده باشد و حالا شما فریاد میزنید که بیگناه هستید؟ شما چگونه میتوانید هنوز به اطراف خود نگاه کنید و هراسان نشوید؟ آیا اصولاً قادرید به کسی نگاه کنید؟ شما اگر چشم داشتید، باید آن را از حدقه درمیآوردید و از تِبِس میرفتید¹.
¹. اشاره به داستان ادیپ
«بار هستی»
-میلان کوندرا
¹. اشاره به داستان ادیپ
«بار هستی»
-میلان کوندرا
👍42❤2💔2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▪️خلق یکی از دلهرهآورترین سکانسهای تاریخ سینما توسط «اینگمار برگمان» در فیلم سینمایی «ساعت گرگ و میش»(۱۹۶۸)
بهرهگیری استادانه از قطعه «شب بی پایان»/ اپرای فلوت سحرانگیز موتزارت
–Hour of the Wolf 1968
–Director: Ingmar Bergman
@NazariyehAdabi
بهرهگیری استادانه از قطعه «شب بی پایان»/ اپرای فلوت سحرانگیز موتزارت
–Hour of the Wolf 1968
–Director: Ingmar Bergman
@NazariyehAdabi
❤13👍1
آنهایی که چشم و گوشِ خود را از جنجال و هیاهویِ عقایدِ روزانهی عامهی مردم بستهاند، خواهند توانست به گسترشِ ژرفایِ درونِ خویش و پرورشِ روحِ خود بپردازند.
-کارل گوستاو یونگ
-کارل گوستاو یونگ
👍33❤9
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▪️پل شریدر (فیلمنامهنویس راننده تاکسی و گاو خشمگین) درباره ضعف شخصیت در فیلمهای بعد از جنگ و عقاید فروید صحبت میکند.
▫️دوبله فارسی
@NazariyehAdabi
▫️دوبله فارسی
@NazariyehAdabi
👍9❤2
شب سردی است، و من افسرده
راه دوری است، و پایی خسته
تیرگی هست و چراغی مرده
میکنم، تنها، از جاده عبور:
دور ماندند ز من آدمها
سایهای از سر دیوار گذشت
غمی افزود مرا بر غمها.
فکر تاریکی و این ویرانی
بیخبر آمد تا با دل من
قصهها ساز کند پنهانی.
نیست رنگی که بگوید با من
اندکی صبر، سحر نزدیک است:
هر دم این بانگ برآرم از دل:
وای، این شب چقدر تاریک است!
خندهای کو که به دل انگیزم؟
قطرهای کو که به دریا ریزم؟
صخرهای کو که بدان آویزم؟
مثل این است که شب نمناک است.
دیگران را هم غم هست به دل،
غم من، لیک، غمی غمناک است.
-سهراب سپهری
راه دوری است، و پایی خسته
تیرگی هست و چراغی مرده
میکنم، تنها، از جاده عبور:
دور ماندند ز من آدمها
سایهای از سر دیوار گذشت
غمی افزود مرا بر غمها.
فکر تاریکی و این ویرانی
بیخبر آمد تا با دل من
قصهها ساز کند پنهانی.
نیست رنگی که بگوید با من
اندکی صبر، سحر نزدیک است:
هر دم این بانگ برآرم از دل:
وای، این شب چقدر تاریک است!
خندهای کو که به دل انگیزم؟
قطرهای کو که به دریا ریزم؟
صخرهای کو که بدان آویزم؟
مثل این است که شب نمناک است.
دیگران را هم غم هست به دل،
غم من، لیک، غمی غمناک است.
-سهراب سپهری
❤21💔17👎3
چون عاقبت کار جهان نیستی است
انگار که نیستی چو هستی خوش باش
ادبیات پارسی از رودکی تا نیما با کانال «ویر»
ویـر (از رودکــی تا نیـــما)
با ما همراه باشید:
https://www.tgoop.com/vir486
https://www.tgoop.com/vir486
انگار که نیستی چو هستی خوش باش
ادبیات پارسی از رودکی تا نیما با کانال «ویر»
ویـر (از رودکــی تا نیـــما)
با ما همراه باشید:
https://www.tgoop.com/vir486
https://www.tgoop.com/vir486
❤5