Telegram Web
- آفتابِ سرد پاییزی -
- گوش‌های یخ زده و بینی‌های آویزان -
- سماوری که در خود می‌جوشد -
کاش بارون گرم بود.
بختکی که از صبح افتاده به جون زبونم و دائم تکرارش می‌کنم :

اکسلراندو ، رالنتادو..
Accelerando, Rallentando..
به ریشه‌ی مشکلاتم خیره می‌شوم،
و کاری برای نابودی‌اش از دستم ساخته نیست،
درونگراییم به طرز شدیدتری عود کرده.
Forwarded from Copie Conforme
نمی‌توانم ازش بگذرم..
محتوا را بیخیال شوید و به صدای هشت سالگی بنده کمی گوش بسپارید..
𝄞
Voice message
و همچون صدای سوزناکی،
به همچین صدای گوشخراشی تبدیل شده..
سکوت را حس کنید
در گوش‌های یخ‌زده
در بینی‌های آویزان
در سیاهی، رنگ مطلق بختمان
در هلهله‌ای کر کننده در گوش غم
هر یک از ما سمفونی رنج کشیدن خویش را می‌نوازد..

ما گمشدگان، سزاوار آرامشیم ..
- ساحره‌ای در شب خاکستری -
- دچار شدگان محکوم به رنجی ابدی‌اند -
- دل حق می‌گوید و دگر توان بحث با او را ندارم -
Forwarded from Copie Conforme
ادایی به واسطه‌ی حکم اعدامم بر سر مزارم..
- در فردایی که از قبل گذشته بود -
- حسرت خفته در ایمان‌های فرسوده‌شان -
Forwarded from کافکا
- دلمان آغوش می‌خواهد -
- لطفاً گم شوید -
- زین طوفان‌های بسیار -
- تکه چوبی سرگردان در جوی -
2024/11/30 04:22:23
Back to Top
HTML Embed Code: