Forwarded from ☼𓃬 مجله پادشاهی
اصلاحات ارضی ، ارج نهادن به کارگر و کشاورز از هخامنشیان و ساسانیان تا پهلوی
باور نکردنی ست زمانی که در تمام ممالک قرون وسطایی تمام کارهای سخت را بردگان در ازای خوردن غذا انجام میدادند « اهرام مصر ، جاده سازی ، جنگها و...» شاهنشاهان ایران برای کارگران حقوق و بیمه در نظر گرفته بودند.
منتقدان : اصلاحات ارضی اشتباه بود
پاسخ : بازگشت به عصر برده داری صحیح است ؟؟
شعار منتقدان : عدالت اجتماعی ، برابری ، حقوق برابر پرولتاریا و...
نتیجه اصلاحات ارضی: عدالت اجتماعی ، حذف ارباب رعیتی ، تقسیم سود کارخانه ها و خانه دار شدن کارگران
منتقدان : طرح سی آی ای و کندی بود !
پاسخ : قبل از ریاست جمهوری کندی این طرح به مجلس داده شده بود طبق اسناد ملی
منتقدان : حلبی آباد و مصرف گرایی نتیجه آن شد
پاسخ : این کم هزینه ترین انقلاب در دنیا بود در شوروی ، چین ، برزیل ، هند و.... بالای صد میلیون نفر از گرسنگی فوت کردند نسبت به این آمار اجرای طرح فوق العاده بود و درصد کمی هم حاشیه نشین شدند که این آمار کم و کمتر شد
منتقدان : این امر باعث انقلاب شد
پاسخ : شورش ۵۷ حاصل بهم پیوستن ده ها فاکتور سیاسی و فکری بود
👑 @Majalepadeshahi
باور نکردنی ست زمانی که در تمام ممالک قرون وسطایی تمام کارهای سخت را بردگان در ازای خوردن غذا انجام میدادند « اهرام مصر ، جاده سازی ، جنگها و...» شاهنشاهان ایران برای کارگران حقوق و بیمه در نظر گرفته بودند.
منتقدان : اصلاحات ارضی اشتباه بود
پاسخ : بازگشت به عصر برده داری صحیح است ؟؟
شعار منتقدان : عدالت اجتماعی ، برابری ، حقوق برابر پرولتاریا و...
نتیجه اصلاحات ارضی: عدالت اجتماعی ، حذف ارباب رعیتی ، تقسیم سود کارخانه ها و خانه دار شدن کارگران
منتقدان : طرح سی آی ای و کندی بود !
پاسخ : قبل از ریاست جمهوری کندی این طرح به مجلس داده شده بود طبق اسناد ملی
منتقدان : حلبی آباد و مصرف گرایی نتیجه آن شد
پاسخ : این کم هزینه ترین انقلاب در دنیا بود در شوروی ، چین ، برزیل ، هند و.... بالای صد میلیون نفر از گرسنگی فوت کردند نسبت به این آمار اجرای طرح فوق العاده بود و درصد کمی هم حاشیه نشین شدند که این آمار کم و کمتر شد
منتقدان : این امر باعث انقلاب شد
پاسخ : شورش ۵۷ حاصل بهم پیوستن ده ها فاکتور سیاسی و فکری بود
👑 @Majalepadeshahi
Forwarded from ☼𓃬 مجله پادشاهی
باور کردنی نیست که کشوری که اولین خریدار اف ١۶ و پادشاهش جوانترین خلبان این جنگنده بوده توسط اف ١۶ های پاکستان مورد حمله هوایی قرار گرفته باشد. باور کردنی نیست
👑 @Majalepadeshahi
👑 @Majalepadeshahi
پاینده ایران بزرگ
جاوید شاه و جاوید دولت شاهنشاهی ایران بزرگ
جاویدنام سپهبد خلبان نادر جهانبانی عقاب تیزپای مدافع زمین و دریا و آسمان ایران، اسطورهی تاریخ هوانوردی شکاری جهان، رهبر خاطرهساز تیم آکروجت تاج طلایی شاهنشاهی
جاویدنام سربازان و افسران و خدمتگذاران نظامی و غیرنظامی وفادار به شاه-خدا-میهن، شیردلان فدایی ملت و عاشقان تمدن باستانی، شکوه آریایی، شهریاران کیانی و نظام شاهنشاهی ایران بزرگ
جاویدنام ستارگان تابناک و روشناییبخش آسمان پاسداری از آسایش ملت و تامین امنیت ملی و پایدار گارد جاویدان و سرافراز فرد فرد ارتش ملی، و تمامی نیروهای دفاعی جانبرکف دولت شاهنشاهی تا ابد و یک روز
جاوید شاه
پرصلابت ایران و ایرانی
🟢 کانال سیاست ملی
🟢 @Pf_left
جاوید شاه و جاوید دولت شاهنشاهی ایران بزرگ
جاویدنام سپهبد خلبان نادر جهانبانی عقاب تیزپای مدافع زمین و دریا و آسمان ایران، اسطورهی تاریخ هوانوردی شکاری جهان، رهبر خاطرهساز تیم آکروجت تاج طلایی شاهنشاهی
جاویدنام سربازان و افسران و خدمتگذاران نظامی و غیرنظامی وفادار به شاه-خدا-میهن، شیردلان فدایی ملت و عاشقان تمدن باستانی، شکوه آریایی، شهریاران کیانی و نظام شاهنشاهی ایران بزرگ
جاویدنام ستارگان تابناک و روشناییبخش آسمان پاسداری از آسایش ملت و تامین امنیت ملی و پایدار گارد جاویدان و سرافراز فرد فرد ارتش ملی، و تمامی نیروهای دفاعی جانبرکف دولت شاهنشاهی تا ابد و یک روز
جاوید شاه
پرصلابت ایران و ایرانی
🟢 کانال سیاست ملی
🟢 @Pf_left
Forwarded from کافه سیاست
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
سیاست ملی
یادداشتی با عنوان:
مبارزه با تروریسم؛ هم تاکتیک هم استراتژی.
۱/۲
در مکالمه معروف پادشاه اردن با شاهنشاه آریامهر، تاکید شده بود که زیر پای مردم خاورمیانه نفت نیست بلکه بشکه های باروت است و رفتن شاهنشاه منجر به آشوب و بلوا میشود و بیراه نبود که انقلابیون انقلابشان را انفجار نور، در معنایی که امروز به درستی ما میدانیم یعنی تخریب و ویرانی و ترکیدن و هوا رفتن خاورمیانه به مرکزیت تهران میخواندند. دستاورد انقلابیگری و اغتشاش و همسو شدن مشی Policy و سیاست Politic اهریمنی قدرت های جهانی در تضعیف ایران موجب شد تا در آن زمستان بی بهار بهمن ماه ۵۷، ایران از بهشت به جهنم و تهران به دست انقلابیون پاسدار انقلاب سقوط کند.
کارتر با خمینی معامله کرد و ضحاک زمانه را گاندی زمانه نامیدند و همزمان برای راه ندادن شاه به هیچ کشوری و قتل عمد ایشان با تحویل به انقلابیون قاتل و خونریز فلسطینی مستقر در تهران مذاکره میکردند، و در همهی این لحظات فتنهگران سرخ و ارتجاع سیاه آماده میشدند تا پس از نازی ها، در مقام تازی های فاتح ایران (به استعارهای از جنگ قادسیه دوم اینبار در قرن ۲۰) تبدیل به بزرگترین تهدیدی برای بشریت شوند که پس از چهار دهه به نقش جرقهزن و آغازگر احتمالی جنگ بین المللی بعدی رسیده باشد و تهدیدات دستیافتنش به بمب هستهای خطری جدی و هولناک برای کلیت کره زمین فراتر از شرق و غرب عالم گردد.
اکنون اروپا نیز ملتهب و در وضعیت پیشاانفجار است. افغان ها در پاریس تمرین اغتشاش Riot سراسری میکنند تا در مرحله بعدی شورش سراسری Insurgency مدل طالبانی که کابل را (همزمان با خروج مفتضحانه آمریکایی ها با مدیریت فاجعهبار دولت بایدن-هریس) درنوردیدند را در آینده اروپا به شکلی جدیدتر به اجرا بگذارند، و البته که دولتمردان و همان تصمیمگیری ها و کارنامه مشکلدار مربوط به خود اتحادیه اروپا بوده که این بلایا را امروز تا بیخ گوششان آورده.
اکنون پس از هفتم اکتبر و برای بار چندم مهاجمین حامی فلسطین در یک شهر اروپایی، شهر آمستردام پس از یک بازی فوتبال بهطور سازماندهی شده به شهروندان اروپایی هجوم میبرند و مورد ضرب و شتم قرارشان داده و حتی خانههایشان را مورد تهدید امنیتی قرار میدهند (که نیازمند اطلاعات آدرس و هویت اشخاص است) و در خیابان ها و گذرگاه ها به پیروی از سنت تازی های صدر اسلام و مدل های معاصرشان یعنی انقلابی های ۵۷تی، به راهزنی و خفتگیری و چاقداری و چاقوکشی پرداختند.
باروتی که در ۱۹۷۹ در خاورمیانه منفجر شد و ایران را امروز به این شبکه پیچیده از غدد بدخیم سرطانی خطرناک و پیکره ایران را به چنین وضعیت مریض و تبآلودی بر اثر استمرار حیات انقلاب اسلامی دچار کرده، در ایران یکشبه اتفاق نیفتاده، و این عناصر هنوز در اروپا منفجر نشدهاند و حجم عظیمی عناصر اشتعال زا وجود دارند که سیاستبازان فاسد و گلوبالیست غربی با دست های خودشان در، پاگرفتن و تکثیرشدنشان همکاری کردند.
اما برای راه حل، ابتدا ضرورت دارد تا سرویس های امنیتی و نهادهای ملی مبارزه با تروریسم، با عقد قرارداد های موردنیاز، به تشکیل، یا در صورت وجود، تقویت یک کمیته بینالمللی مشترک ضدتروریسم بپردازند و در مبارزه با تروریسم فراملی، بینالمللی فعالیت کنند. و همچنین با به اشتراک گذاری تجربیات و اطلاعات خاص، به متلاشی ساختن شبکه های پنهان ترور و خنثی سازی توطئه های ترور پیش از وقوع فجایع این چنینی، مبادرت بورزند، زیرا تا وقتی منابع ایران در اختیار حزب اللهی ها قرار دارد، ریزغدد سرطانی اشاعه ترور به طور فعال از هامبورگ تا آمستردام و نیویورک مشغول به فعالیت هستند و انقلاب اسلامی خطر بالقوهای است که کارشناسان امنیتی و متخصصین مطالعات حوزه امنیت متمرکز بر منطقه خاورمیانه باید به تصمیم گیرندگان غربی و دستگاه سیاسی حاکم برای ارتقای رویکرد سیاست گذاریشان تاکید کنند.
قانونگذاران و ملل غربی به روشنی باید بفهمند که هر جنگ بسته به لجستیک آن است و لجستیک تروریسم خط قرمزی است که با کنترل موثر مرز ها باید از فراهم آورده شدن آن (از قاچاق نیروی ترور انسانی، تسلیحات، مواد مخدر تا...) پیشگیری کرد.
باید پیش از میلیتاریزه Militarize شدن اغتشاشگران و ارتقا یافتن گروهک های تبهکار Gangs و جرائم سازمان یافته Organized Crime به سازمان های تروریستی با دستور کار Agenda سیاسی و ضدتمدن غرب، و لزوم تقویت چندبرابری نیروهای ویژه سرکوب و ضدشورش Counterinsurgency، و مرحله غیرنظامیسازی Demilatarize خیابان ها، محلات، و شهر ها در صورت وقوع آشوب گسترده برسد، و خطرات قاچاق، حمل و استفاده از تسلیحات متعارف و غیرمتعارف برای توطئه های تروریستی به فاجعه تبدیل شوند، با قاطعیت برای اقدامات دولتی موثر به طور هماهنگ تصمیم گرفت. زیرا که میدانیم پیشگیری همیشه بهتر از درمان است، خصوصا در مقابله با تهدیدی به مانند توده سرطان.
مبارزه با تروریسم؛ هم تاکتیک هم استراتژی.
۱/۲
در مکالمه معروف پادشاه اردن با شاهنشاه آریامهر، تاکید شده بود که زیر پای مردم خاورمیانه نفت نیست بلکه بشکه های باروت است و رفتن شاهنشاه منجر به آشوب و بلوا میشود و بیراه نبود که انقلابیون انقلابشان را انفجار نور، در معنایی که امروز به درستی ما میدانیم یعنی تخریب و ویرانی و ترکیدن و هوا رفتن خاورمیانه به مرکزیت تهران میخواندند. دستاورد انقلابیگری و اغتشاش و همسو شدن مشی Policy و سیاست Politic اهریمنی قدرت های جهانی در تضعیف ایران موجب شد تا در آن زمستان بی بهار بهمن ماه ۵۷، ایران از بهشت به جهنم و تهران به دست انقلابیون پاسدار انقلاب سقوط کند.
کارتر با خمینی معامله کرد و ضحاک زمانه را گاندی زمانه نامیدند و همزمان برای راه ندادن شاه به هیچ کشوری و قتل عمد ایشان با تحویل به انقلابیون قاتل و خونریز فلسطینی مستقر در تهران مذاکره میکردند، و در همهی این لحظات فتنهگران سرخ و ارتجاع سیاه آماده میشدند تا پس از نازی ها، در مقام تازی های فاتح ایران (به استعارهای از جنگ قادسیه دوم اینبار در قرن ۲۰) تبدیل به بزرگترین تهدیدی برای بشریت شوند که پس از چهار دهه به نقش جرقهزن و آغازگر احتمالی جنگ بین المللی بعدی رسیده باشد و تهدیدات دستیافتنش به بمب هستهای خطری جدی و هولناک برای کلیت کره زمین فراتر از شرق و غرب عالم گردد.
اکنون اروپا نیز ملتهب و در وضعیت پیشاانفجار است. افغان ها در پاریس تمرین اغتشاش Riot سراسری میکنند تا در مرحله بعدی شورش سراسری Insurgency مدل طالبانی که کابل را (همزمان با خروج مفتضحانه آمریکایی ها با مدیریت فاجعهبار دولت بایدن-هریس) درنوردیدند را در آینده اروپا به شکلی جدیدتر به اجرا بگذارند، و البته که دولتمردان و همان تصمیمگیری ها و کارنامه مشکلدار مربوط به خود اتحادیه اروپا بوده که این بلایا را امروز تا بیخ گوششان آورده.
اکنون پس از هفتم اکتبر و برای بار چندم مهاجمین حامی فلسطین در یک شهر اروپایی، شهر آمستردام پس از یک بازی فوتبال بهطور سازماندهی شده به شهروندان اروپایی هجوم میبرند و مورد ضرب و شتم قرارشان داده و حتی خانههایشان را مورد تهدید امنیتی قرار میدهند (که نیازمند اطلاعات آدرس و هویت اشخاص است) و در خیابان ها و گذرگاه ها به پیروی از سنت تازی های صدر اسلام و مدل های معاصرشان یعنی انقلابی های ۵۷تی، به راهزنی و خفتگیری و چاقداری و چاقوکشی پرداختند.
باروتی که در ۱۹۷۹ در خاورمیانه منفجر شد و ایران را امروز به این شبکه پیچیده از غدد بدخیم سرطانی خطرناک و پیکره ایران را به چنین وضعیت مریض و تبآلودی بر اثر استمرار حیات انقلاب اسلامی دچار کرده، در ایران یکشبه اتفاق نیفتاده، و این عناصر هنوز در اروپا منفجر نشدهاند و حجم عظیمی عناصر اشتعال زا وجود دارند که سیاستبازان فاسد و گلوبالیست غربی با دست های خودشان در، پاگرفتن و تکثیرشدنشان همکاری کردند.
اما برای راه حل، ابتدا ضرورت دارد تا سرویس های امنیتی و نهادهای ملی مبارزه با تروریسم، با عقد قرارداد های موردنیاز، به تشکیل، یا در صورت وجود، تقویت یک کمیته بینالمللی مشترک ضدتروریسم بپردازند و در مبارزه با تروریسم فراملی، بینالمللی فعالیت کنند. و همچنین با به اشتراک گذاری تجربیات و اطلاعات خاص، به متلاشی ساختن شبکه های پنهان ترور و خنثی سازی توطئه های ترور پیش از وقوع فجایع این چنینی، مبادرت بورزند، زیرا تا وقتی منابع ایران در اختیار حزب اللهی ها قرار دارد، ریزغدد سرطانی اشاعه ترور به طور فعال از هامبورگ تا آمستردام و نیویورک مشغول به فعالیت هستند و انقلاب اسلامی خطر بالقوهای است که کارشناسان امنیتی و متخصصین مطالعات حوزه امنیت متمرکز بر منطقه خاورمیانه باید به تصمیم گیرندگان غربی و دستگاه سیاسی حاکم برای ارتقای رویکرد سیاست گذاریشان تاکید کنند.
قانونگذاران و ملل غربی به روشنی باید بفهمند که هر جنگ بسته به لجستیک آن است و لجستیک تروریسم خط قرمزی است که با کنترل موثر مرز ها باید از فراهم آورده شدن آن (از قاچاق نیروی ترور انسانی، تسلیحات، مواد مخدر تا...) پیشگیری کرد.
باید پیش از میلیتاریزه Militarize شدن اغتشاشگران و ارتقا یافتن گروهک های تبهکار Gangs و جرائم سازمان یافته Organized Crime به سازمان های تروریستی با دستور کار Agenda سیاسی و ضدتمدن غرب، و لزوم تقویت چندبرابری نیروهای ویژه سرکوب و ضدشورش Counterinsurgency، و مرحله غیرنظامیسازی Demilatarize خیابان ها، محلات، و شهر ها در صورت وقوع آشوب گسترده برسد، و خطرات قاچاق، حمل و استفاده از تسلیحات متعارف و غیرمتعارف برای توطئه های تروریستی به فاجعه تبدیل شوند، با قاطعیت برای اقدامات دولتی موثر به طور هماهنگ تصمیم گرفت. زیرا که میدانیم پیشگیری همیشه بهتر از درمان است، خصوصا در مقابله با تهدیدی به مانند توده سرطان.
سیاست ملی
۲/۲
از همین رو نه به طور موازی، بلکه پیوسته با فعالیت و تقویت واحدهای کانترتروریسم Counter-Terrorism، نهادهای ملی فرهنگی کشور ها هم باید بهشکلی پرقدرت با DeRadicalization مراکز فرهنگی مانند دانشگاه ها و رسانه ها و محافل اینترنتی و گفتمان اجتماعیسیاسی جامعه و همینطور تغییر مشی و رویکرد در اتحادیه اروپا نسبت به مهاجرین غیرقانونی و کنترل مرز ها و توقف سیاست های مرزباز Open Border (که دقیقا همان خلائی است که تروریست ها برای قاچاق و تامین زنجیره سختافزاری لجستیک تروریسم از آن نهایت استفاده مجرمانه را میکنند)، موجباتی را فراهم آورند تا بتوان دربرابر آنارشی، عوامل ثبات و صلح را گسترش داد.
همینطور در ایالات متحده سیاست های اخیر حزب دموکرات هم، با بستن دست واحد های مرزبانی و آژانس های امنیتی و (ضعف مرموز سرویس مخفی Secret Service حفاظت از دولتمردان)، موجب شده تا با جرعت بگوییم؛ غرب دموکراتیک بر روی انبار باروتی از جنس انقلاب اسلامی و با شعار مرگ بر آمریکا و کلیت تمدن غربی با آنتیسمیتیزم برهنه خوابیده و ارتجاع سرخ و سیاه امروزی هنوز حامیان درجه یکشان میباشند، و باید یادآوری کرد تنها چیزیکه بین وقوع، و یا پیشگیری از وقوع یک شورش مسلحانه Insurgency سراسری گسترده و جدی فاصله میگذارد، فقدان زنجیره موثر لجستیکی تسلیحات میباشد [تا اینجای کار]، و باید توجه کرد که باز از منظر نیروی انسانی لجستیک ترور در ۱۰ ۲۰ سال اخیر تعداد تازی ها در کشور های اروپایی به خصوص آلمان رشد بالایی داشته و این مربوط به نرخ فرزند آوری بالای آنها می باشد که از ۱۴۰۰ سال پیش تابحال بعنوان یک تاکتیک جنگی توسط پیامبر و ائمه شان به منظور تصرف و فتح یک قلمرو و منطقه جمعیت نشین استفاده میشده با عنوان "Hajra" هجره؛ که معنایش تصرف یک منطقه دارای جمعیت انسانی بدون خشونت ابتدایی و تکثیر تعداد افراد است که این تاکتیک بدل به دکترین اصلی مسلمین مهاجر در اروپا شده و به شدت برای کشور های مبتنی بر رای گیری دموکراتیک خطرناک است که امروز با سیل جمعیت می توان حتی شاهد بود که مسلمانان دولتمردان خودشان را مانند شهردار یک منطقه بدست آوردهاند و خواستار رسمیت یافتن شریعت اسلام بر بریتانیا میشوند که همین موجب باز شدن فضا برای انواع تحریکات و فعالیت های مخرب میگردد و دور از انتظار نیست که با تکثیر بیشتر مراکز و اماکن تجمع عناصر نژادپرست عرب و مرتجعین سرخ و سیاه، آنارشیست های حامیفلسطین، بیش از پیش به فتنهگری و اقدامات ضدامنیتی بپردازند.
اخبار بستن مساجد در هامبورگ و دیگر شهر ها و جلوگیری از تکثیر این غدد (با وظایف تبلیغات امتگرایانه تروریستی، ترویج نژادپرستی عربی، حمایت از سازمان ها و عناصر تروریستی و جنایتکار، جذب و آموزش و فاندینگ تروریست ها و ... در اروپا) توسط پلیس امنیت آلمان اخبار خوبی بوده که باید ادامه پیدا کند. اما یک کارشناس امنیت آگاه از تاریخ معاصر ایران و خاورمیانه Middle East از همه بهتر باید بداند و به جهانیان گوشزد کند که مبارزه با تروریسم. هم تاکتیک می خواهد، هم استراتژی موثر. و داشتن استراتژی موثر در جنگ ملل با تروریسم چیزی فراتر از دوبرابر کردن بودجهی آژانس های امنیتی بوده و نیازمند قانونگذاران آشنا به ماهیت و کارکرد تروریسم امتگرایانه و مبارزه با آن در قرن ۲۱ و عصر امروز است. همانطوریکه آمریکایی ها شناخت رئالیستی و درستی از حکومت برآمده از انقلاب اسلامی نداشتهاند و تابحال چوب این فهم و درک اشتباه را هم خوردهاند، اتحادیه اروپا و دولت های اروپایی هم جز یکی دو مورد، با شناخت هایپررئالیستی و اغراقشدهای که از پدیده مهاجرین غیرقانونی، حکومت اسلامی و تروریسم امتگرایانه و نقش خودشان در رشد منطقهای و جهانی آن داشتهاند، حال در شرایط حادی قرار گرفتهاند، که هر رویداد فرهنگی و غیرفرهنگی به مانند یک مسابقه فوتبال ساده، میتواند آبستن وقوع فجایع اینچنینی، به مانند آنچه در آمستردام اتفاق افتاد باشد.
و این چیزیست که مشی سیاسی Policy غرب برخلاف آن تابحال حرکت کرده و فضایی را به وجود آورده تا ارتجاع سرخ و سیاه با مشاهده این ناکارآمدی ها و کژفهمی ها و فقدان رویکرد قوی ابرقدرت ها در جنگ با تروریسم، "جهان چند قطبی" مدنظرشان را بدون حضور گسترده ایالات متحده و محو اسرائیل همچو دیگر توهمات آخرالزمانی خطرناکشان خیالپردازی کنند. و با نتایج قاطع ریاست جمهوری ایالات متحده و انتخابشدن پرزیدنت ترامپ با رای بالای شهروندان آمریکایی، میتوان امیدوار بود که تحولات و تغییرات مثبتی به نفع صلح و ثبات برای منطقه در انتظار خواهیم داشت، که عامل اصلی آن بیداری ملل جهان و خستگی جمعی آن ها از افتضاحات و خیانت هاییست که گلوبالیست ها در این چند سال به بشریت مرتکب شدهاند، و این یک خبر خوب برای ملت کبیر ایران است که باید برای سرافرازی خویش، از این فرصت نهایت استفاده را ببرد.
از همین رو نه به طور موازی، بلکه پیوسته با فعالیت و تقویت واحدهای کانترتروریسم Counter-Terrorism، نهادهای ملی فرهنگی کشور ها هم باید بهشکلی پرقدرت با DeRadicalization مراکز فرهنگی مانند دانشگاه ها و رسانه ها و محافل اینترنتی و گفتمان اجتماعیسیاسی جامعه و همینطور تغییر مشی و رویکرد در اتحادیه اروپا نسبت به مهاجرین غیرقانونی و کنترل مرز ها و توقف سیاست های مرزباز Open Border (که دقیقا همان خلائی است که تروریست ها برای قاچاق و تامین زنجیره سختافزاری لجستیک تروریسم از آن نهایت استفاده مجرمانه را میکنند)، موجباتی را فراهم آورند تا بتوان دربرابر آنارشی، عوامل ثبات و صلح را گسترش داد.
همینطور در ایالات متحده سیاست های اخیر حزب دموکرات هم، با بستن دست واحد های مرزبانی و آژانس های امنیتی و (ضعف مرموز سرویس مخفی Secret Service حفاظت از دولتمردان)، موجب شده تا با جرعت بگوییم؛ غرب دموکراتیک بر روی انبار باروتی از جنس انقلاب اسلامی و با شعار مرگ بر آمریکا و کلیت تمدن غربی با آنتیسمیتیزم برهنه خوابیده و ارتجاع سرخ و سیاه امروزی هنوز حامیان درجه یکشان میباشند، و باید یادآوری کرد تنها چیزیکه بین وقوع، و یا پیشگیری از وقوع یک شورش مسلحانه Insurgency سراسری گسترده و جدی فاصله میگذارد، فقدان زنجیره موثر لجستیکی تسلیحات میباشد [تا اینجای کار]، و باید توجه کرد که باز از منظر نیروی انسانی لجستیک ترور در ۱۰ ۲۰ سال اخیر تعداد تازی ها در کشور های اروپایی به خصوص آلمان رشد بالایی داشته و این مربوط به نرخ فرزند آوری بالای آنها می باشد که از ۱۴۰۰ سال پیش تابحال بعنوان یک تاکتیک جنگی توسط پیامبر و ائمه شان به منظور تصرف و فتح یک قلمرو و منطقه جمعیت نشین استفاده میشده با عنوان "Hajra" هجره؛ که معنایش تصرف یک منطقه دارای جمعیت انسانی بدون خشونت ابتدایی و تکثیر تعداد افراد است که این تاکتیک بدل به دکترین اصلی مسلمین مهاجر در اروپا شده و به شدت برای کشور های مبتنی بر رای گیری دموکراتیک خطرناک است که امروز با سیل جمعیت می توان حتی شاهد بود که مسلمانان دولتمردان خودشان را مانند شهردار یک منطقه بدست آوردهاند و خواستار رسمیت یافتن شریعت اسلام بر بریتانیا میشوند که همین موجب باز شدن فضا برای انواع تحریکات و فعالیت های مخرب میگردد و دور از انتظار نیست که با تکثیر بیشتر مراکز و اماکن تجمع عناصر نژادپرست عرب و مرتجعین سرخ و سیاه، آنارشیست های حامیفلسطین، بیش از پیش به فتنهگری و اقدامات ضدامنیتی بپردازند.
اخبار بستن مساجد در هامبورگ و دیگر شهر ها و جلوگیری از تکثیر این غدد (با وظایف تبلیغات امتگرایانه تروریستی، ترویج نژادپرستی عربی، حمایت از سازمان ها و عناصر تروریستی و جنایتکار، جذب و آموزش و فاندینگ تروریست ها و ... در اروپا) توسط پلیس امنیت آلمان اخبار خوبی بوده که باید ادامه پیدا کند. اما یک کارشناس امنیت آگاه از تاریخ معاصر ایران و خاورمیانه Middle East از همه بهتر باید بداند و به جهانیان گوشزد کند که مبارزه با تروریسم. هم تاکتیک می خواهد، هم استراتژی موثر. و داشتن استراتژی موثر در جنگ ملل با تروریسم چیزی فراتر از دوبرابر کردن بودجهی آژانس های امنیتی بوده و نیازمند قانونگذاران آشنا به ماهیت و کارکرد تروریسم امتگرایانه و مبارزه با آن در قرن ۲۱ و عصر امروز است. همانطوریکه آمریکایی ها شناخت رئالیستی و درستی از حکومت برآمده از انقلاب اسلامی نداشتهاند و تابحال چوب این فهم و درک اشتباه را هم خوردهاند، اتحادیه اروپا و دولت های اروپایی هم جز یکی دو مورد، با شناخت هایپررئالیستی و اغراقشدهای که از پدیده مهاجرین غیرقانونی، حکومت اسلامی و تروریسم امتگرایانه و نقش خودشان در رشد منطقهای و جهانی آن داشتهاند، حال در شرایط حادی قرار گرفتهاند، که هر رویداد فرهنگی و غیرفرهنگی به مانند یک مسابقه فوتبال ساده، میتواند آبستن وقوع فجایع اینچنینی، به مانند آنچه در آمستردام اتفاق افتاد باشد.
و این چیزیست که مشی سیاسی Policy غرب برخلاف آن تابحال حرکت کرده و فضایی را به وجود آورده تا ارتجاع سرخ و سیاه با مشاهده این ناکارآمدی ها و کژفهمی ها و فقدان رویکرد قوی ابرقدرت ها در جنگ با تروریسم، "جهان چند قطبی" مدنظرشان را بدون حضور گسترده ایالات متحده و محو اسرائیل همچو دیگر توهمات آخرالزمانی خطرناکشان خیالپردازی کنند. و با نتایج قاطع ریاست جمهوری ایالات متحده و انتخابشدن پرزیدنت ترامپ با رای بالای شهروندان آمریکایی، میتوان امیدوار بود که تحولات و تغییرات مثبتی به نفع صلح و ثبات برای منطقه در انتظار خواهیم داشت، که عامل اصلی آن بیداری ملل جهان و خستگی جمعی آن ها از افتضاحات و خیانت هاییست که گلوبالیست ها در این چند سال به بشریت مرتکب شدهاند، و این یک خبر خوب برای ملت کبیر ایران است که باید برای سرافرازی خویش، از این فرصت نهایت استفاده را ببرد.
Forwarded from تلگرام آریا فرپوری (OOPTI TV) (آریا)
رضا شاه دوم به حملات وحشیانه یهودستیزانه اسلامیست ها و چپول ها به شهروندان اسرائیلی در آمستردام هلند واکنش نشان دادند
ایشان نوشتند:
دیشب جهان شاهد دسیسه و فتنه ای جنایتکارانه در خیابان های آمستردام بود جمهوری اسلامی و اخوانالمسلمین برای دههها این ترورهای بنیادگرایانه را تشدید کردهاند. تا زمانی که علت اصلی آن شناسایی نشود و مورد رسیدگی قرار نگیرد، چنین خشونت یهودستیزانهای همچنان در سراسر غرب گسترش مییابد
ایشان نوشتند:
دیشب جهان شاهد دسیسه و فتنه ای جنایتکارانه در خیابان های آمستردام بود جمهوری اسلامی و اخوانالمسلمین برای دههها این ترورهای بنیادگرایانه را تشدید کردهاند. تا زمانی که علت اصلی آن شناسایی نشود و مورد رسیدگی قرار نگیرد، چنین خشونت یهودستیزانهای همچنان در سراسر غرب گسترش مییابد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
- بزرگترین حامی مالی حزب پلید دموکرات آمریکا را بهتر بشناسیم
جورج سوروس George Soros، تاجر یهودیزاده مالک بنیاد جامعه باز Open Society، که به ترویج Multi Cultularism چندفرهنگی در جوامع گوناگون، تغییر بافت جمعیتی کشور ها با تاثیرگذاری بر کنترل مرز های آنها، راه انداختن شورش ها و انقلاب های چپ گرایانه به منظور ایجاد ناامنی و روی کارآوردن حکومت های روسوفیل (مثال گرجستان و شرق اروپا) در کشور ها و سیاست هایی از این قبیل را در دستور کار خود دارد. از همکاران بنیاد جامعه باز میتوان به سازمان های جهانوطن چپگرا مانند آنتی فا AntiFa و دیگر گروه های ضدغربی اشاره کرد که با بازگذاشتهشدن مرز ها و تضعیف نیروهای امنیتی و پلیس در سالیان اخیر توسط دولت دموکرات آمریکا، توانسته اند فعالیت و نفوذ بیشتری در کشور های گوناگون از قاره آمریکا، تا اروپا و آسیا داشته باشند.
ادامه مطلب...
🟢 کانال سیاست ملی
🟢 @Pf_left
جورج سوروس George Soros، تاجر یهودیزاده مالک بنیاد جامعه باز Open Society، که به ترویج Multi Cultularism چندفرهنگی در جوامع گوناگون، تغییر بافت جمعیتی کشور ها با تاثیرگذاری بر کنترل مرز های آنها، راه انداختن شورش ها و انقلاب های چپ گرایانه به منظور ایجاد ناامنی و روی کارآوردن حکومت های روسوفیل (مثال گرجستان و شرق اروپا) در کشور ها و سیاست هایی از این قبیل را در دستور کار خود دارد. از همکاران بنیاد جامعه باز میتوان به سازمان های جهانوطن چپگرا مانند آنتی فا AntiFa و دیگر گروه های ضدغربی اشاره کرد که با بازگذاشتهشدن مرز ها و تضعیف نیروهای امنیتی و پلیس در سالیان اخیر توسط دولت دموکرات آمریکا، توانسته اند فعالیت و نفوذ بیشتری در کشور های گوناگون از قاره آمریکا، تا اروپا و آسیا داشته باشند.
ادامه مطلب...
🟢 کانال سیاست ملی
🟢 @Pf_left
سیاست ملی
- بزرگترین حامی مالی حزب پلید دموکرات آمریکا را بهتر بشناسیم جورج سوروس George Soros، تاجر یهودیزاده مالک بنیاد جامعه باز Open Society، که به ترویج Multi Cultularism چندفرهنگی در جوامع گوناگون، تغییر بافت جمعیتی کشور ها با تاثیرگذاری بر کنترل مرز های آنها،…
1/3
- بزرگترین حامی مالی حزب پلید دموکرات آمریکا را بهتر بشناسیم
جوروج سوروس George Soros، تاجر یهودیزاده مالک بنیاد جامعه باز Open Society، که به ترویج Multi Cultularism چندفرهنگی در جوامع گوناگون، تغییر بافت جمعیتی کشور ها با تاثیرگذاری بر کنترل مرز های آنها، راه انداختن شورش ها و انقلاب های چپ گرایانه و روسوفیل (مثال گرجستان و شرق اروپا) در کشور ها و سیاست هایی از این قبیل را در دستور کار خود دارد. از همکاران بنیاد جامعه باز میتوان به سازمان های جهانوطن چپگرا مانند آنتی فا AntiFa و دیگر گروه های ضدغربی اشاره کرد که با بازگذاشتهشدن مرز ها و تضعیف نیروهای امنیتی و پلیس در سالیان اخیر توسط دولت دموکرات آمریکا، توانسته اند فعالیت و نفوذ بیشتری در سیاستگذاری های دولت های گوناگون از قاره آمریکا تا اروپا و برخی کشور های آسیایی داشته باشند. اما با موج روی کارآمدن سیاستمداران محافظه کار ملی گرا در کشورهایی مانند ایالات متحده و ال سالوادور و آرژانتین تا صربستان و لهستان، باید هوشیار بود که پس از شکست در انتخابات آمریکا و قدرت گرفتن سیاستمداران ملی گرا، گلوبالیست ها چه نقشه های دیگری را در اتاق های تاریک و پشت در های بستهشان برای جهان میکشند، زیرا زنجیره وحشتافکنی Terrorism و حامیان آن از هر وسیله متعارف و نامتعارفی برای ضربه زدن به تمدن سود خواهند برد و این وظیفهی هر ملت است تا آگاهانه از خطر برحذر باشد.
جورج سوروس در مصاحبه ای اظهار کرده بود که خود را مانند خدا میداند که قطعا ایگوی ملتهب و شخصیت روانپریش او را آشکار میکند. اما نکته این است که ترکیب خیالپردازی های خطرناک و ثروت و قدرت میتواند فجایع بزرگی را رقم بزند که نمونه هایی از آنها را از بحران های مختلف در جهان شاهدیم. همچنین میگوید که نوجوانی خود را تحت حکومت نازی ها بر اروپای شرقی گذرانده، و در آن دوران موقعیت مکانی والدین خود را به افسران نازی لو داده که این به کشته شدنشان انجامید. و پس از دهه ها در پاسخ به مصاحبه کننده شبکه خبری ازینکه آیا احساس پشیمانی دارد یا نه، پاسخ میدهد که اگر کس دیگری هم جای او بود در آن موقعیت همان کار را مرتکب میشد و با لبخندی مصاحبه کننده را در شوک فرو میبرد. حال باید پرسید چه چیز واضح تری از این نیاز است تا اثبات شود که حزب دموکرات و اعضای آن، روحی که داشتهاند را به شیطان فروختهاند و مدت های طولانی است که بهوکیل مدافع شیطان تبدیل شده. از این بابت چه منافعی را جورج سوروس میخواهد که از طریق (اوباما-بایدن-کلینتون-هریس...) در پی آن است؟ و اینکه چرا و چطور، نگه داشتن انقلاب اسلامی در ایران میتواند از جمله اهداف بنیاد Open Society باشد، حتما برای هر ایرانی میهن پرست جای پرسشگری بسیار دارد. البته از یاد نبردهایم ناسلامتی حزب دموکرات همان حزبی است که برای سقوط دولت ملی ایران و رهبرسازی خمینی با فرانسوی ها توطئه میکرد. و این چهارسال گذشته در حافظه جمعی نسل جوان ایران به طور زنده و تجربی حک شد که سیاست خارجی دولت بایدن و تیم اوباما در قبال انقلابی های فلسطینی و پاسداران انقلاب ۵۷، چیزی جز سنت ننگین سیاست خارجی کارتر در قبال خاورمیانه نبوده و وقتی برای پاسداران انقلاب اسلامی اسلحه و ساچمه فراهم میکردند تا به جان و چشمان ملت بیدفاع شلیک کنند، چه شرم آور دشمن خونی ملت ایران و دشمن شماره یک بشریت را به آغوش امن خود پناه دادند و عناصر بیوطن تروریست تحت حمایت پدرانهی دولت دموکرات مستقر در ایالات متحده آمریکا قرار گرفتند.
- بزرگترین حامی مالی حزب پلید دموکرات آمریکا را بهتر بشناسیم
جوروج سوروس George Soros، تاجر یهودیزاده مالک بنیاد جامعه باز Open Society، که به ترویج Multi Cultularism چندفرهنگی در جوامع گوناگون، تغییر بافت جمعیتی کشور ها با تاثیرگذاری بر کنترل مرز های آنها، راه انداختن شورش ها و انقلاب های چپ گرایانه و روسوفیل (مثال گرجستان و شرق اروپا) در کشور ها و سیاست هایی از این قبیل را در دستور کار خود دارد. از همکاران بنیاد جامعه باز میتوان به سازمان های جهانوطن چپگرا مانند آنتی فا AntiFa و دیگر گروه های ضدغربی اشاره کرد که با بازگذاشتهشدن مرز ها و تضعیف نیروهای امنیتی و پلیس در سالیان اخیر توسط دولت دموکرات آمریکا، توانسته اند فعالیت و نفوذ بیشتری در سیاستگذاری های دولت های گوناگون از قاره آمریکا تا اروپا و برخی کشور های آسیایی داشته باشند. اما با موج روی کارآمدن سیاستمداران محافظه کار ملی گرا در کشورهایی مانند ایالات متحده و ال سالوادور و آرژانتین تا صربستان و لهستان، باید هوشیار بود که پس از شکست در انتخابات آمریکا و قدرت گرفتن سیاستمداران ملی گرا، گلوبالیست ها چه نقشه های دیگری را در اتاق های تاریک و پشت در های بستهشان برای جهان میکشند، زیرا زنجیره وحشتافکنی Terrorism و حامیان آن از هر وسیله متعارف و نامتعارفی برای ضربه زدن به تمدن سود خواهند برد و این وظیفهی هر ملت است تا آگاهانه از خطر برحذر باشد.
جورج سوروس در مصاحبه ای اظهار کرده بود که خود را مانند خدا میداند که قطعا ایگوی ملتهب و شخصیت روانپریش او را آشکار میکند. اما نکته این است که ترکیب خیالپردازی های خطرناک و ثروت و قدرت میتواند فجایع بزرگی را رقم بزند که نمونه هایی از آنها را از بحران های مختلف در جهان شاهدیم. همچنین میگوید که نوجوانی خود را تحت حکومت نازی ها بر اروپای شرقی گذرانده، و در آن دوران موقعیت مکانی والدین خود را به افسران نازی لو داده که این به کشته شدنشان انجامید. و پس از دهه ها در پاسخ به مصاحبه کننده شبکه خبری ازینکه آیا احساس پشیمانی دارد یا نه، پاسخ میدهد که اگر کس دیگری هم جای او بود در آن موقعیت همان کار را مرتکب میشد و با لبخندی مصاحبه کننده را در شوک فرو میبرد. حال باید پرسید چه چیز واضح تری از این نیاز است تا اثبات شود که حزب دموکرات و اعضای آن، روحی که داشتهاند را به شیطان فروختهاند و مدت های طولانی است که بهوکیل مدافع شیطان تبدیل شده. از این بابت چه منافعی را جورج سوروس میخواهد که از طریق (اوباما-بایدن-کلینتون-هریس...) در پی آن است؟ و اینکه چرا و چطور، نگه داشتن انقلاب اسلامی در ایران میتواند از جمله اهداف بنیاد Open Society باشد، حتما برای هر ایرانی میهن پرست جای پرسشگری بسیار دارد. البته از یاد نبردهایم ناسلامتی حزب دموکرات همان حزبی است که برای سقوط دولت ملی ایران و رهبرسازی خمینی با فرانسوی ها توطئه میکرد. و این چهارسال گذشته در حافظه جمعی نسل جوان ایران به طور زنده و تجربی حک شد که سیاست خارجی دولت بایدن و تیم اوباما در قبال انقلابی های فلسطینی و پاسداران انقلاب ۵۷، چیزی جز سنت ننگین سیاست خارجی کارتر در قبال خاورمیانه نبوده و وقتی برای پاسداران انقلاب اسلامی اسلحه و ساچمه فراهم میکردند تا به جان و چشمان ملت بیدفاع شلیک کنند، چه شرم آور دشمن خونی ملت ایران و دشمن شماره یک بشریت را به آغوش امن خود پناه دادند و عناصر بیوطن تروریست تحت حمایت پدرانهی دولت دموکرات مستقر در ایالات متحده آمریکا قرار گرفتند.
سیاست ملی
1/3 - بزرگترین حامی مالی حزب پلید دموکرات آمریکا را بهتر بشناسیم جوروج سوروس George Soros، تاجر یهودیزاده مالک بنیاد جامعه باز Open Society، که به ترویج Multi Cultularism چندفرهنگی در جوامع گوناگون، تغییر بافت جمعیتی کشور ها با تاثیرگذاری بر کنترل مرز…
2/3
در برابر جورج سوروس و دیگر شیاطین اسپانسر حزب کارتر و اوباما و بایدن، شهروندان میهن پرست ملی گرای سرشناسی هم وجود دارند که از حامیان سرسخت حزب ریپابلیکن ایالات متحده میباشند. از این اشخاص باید شخصیت مشهور و یکی از ثروتمندان جهان و صاحب شرکت موفق تسلا در حوزه فناوری، جناب ایلان ماسک Elon Musk را نام برد که در انتخابات اخیر ایالات متحده هم به روشنی به حمایت دوآتشه از نامزد حزب ریپابلیکن، پرزیدنت ترامپ پرداخت. و همچنین منابع و امکانات تحت اختیار خود را به نفع پیروزی محافظه کاران ملی در آمریکا قرار داد تا جاییکه دموکرات ها و دولتمردان فاسد بسیاری را از خود ناراضی نموده و گروهک های چپگرا و آنارشیست مستقر در اروپا و ایالات متحده را هم به فعالیت های شدیدا مخرب (از ترور شخصیتی و بدنام سازی تا تهدیدات ترور فیزیکی) بر علیه خود واداشت. او انگیزهی خود را از فعالیت قدرتمند تبلیغاتی و مبارزه همهجانبه با پیشروی آنارشیست ها و ضدفرهنگ های برخاسته از نظرات مشوّش چپگرایانه در دنیا و خصوصا غرب را، از دست دادن فرزند خود و به دام گروه های منحرف افتادن او خوانده. که موجب شد تصمیم بگیرد تا با هرآنچه دارد به مقاومت ملی در برابر این جریانات فاسد و تهدیدکنندهی آیندهی تمدن و بشریت بپردازد.
همچنین مبارزه او با ارتجاع سرخ و سیاه تنها به پشتیبانی از پرزیدنت ترامپ خلاصه نشده و اخیرا با حضور در محافل و مراکز گوناگون متعلق به محافظهکاران ملی گرا، از برنامههای فرهنگی تا اجلاس های سیاسی، کوشش کرده تا به ترویج آگاهی ملی و بازگشت به ریشههای تمدنی آمریکایی خصوصا در میان نسل جوانی بپردازد که تحت تاثیر بمباران افکار تبآلود و روانپریشانهی ارتجاع سرخ و سیاه، و همچنین ناتوانی والدینشان در آموزش و پرورش درست آنها، و سیاستگذاری دولتمردان فاسد، به ورطهی تباهی و انحرافات گوناگون سقوط کرده و یا در پرتگاه آن قرار گرفتهاند. و نقل به مضمون از جناب ماسک: باید خدا را شاکر بود که در این انتخابات میهن پرستان آمریکایی توانستند به مدد آرای قاطع ملت آمریکا، نتایج رقابت ها را با اختلاف بالا نصیب خود کنند، وگرنه تیم اوباما-هریس نقشههای بسیار تاریکتری برای پیگیری از طریق کاخ سفید در آینده برای ایالات متحده و دیگر کشور های جهان داشتند.
در برابر جورج سوروس و دیگر شیاطین اسپانسر حزب کارتر و اوباما و بایدن، شهروندان میهن پرست ملی گرای سرشناسی هم وجود دارند که از حامیان سرسخت حزب ریپابلیکن ایالات متحده میباشند. از این اشخاص باید شخصیت مشهور و یکی از ثروتمندان جهان و صاحب شرکت موفق تسلا در حوزه فناوری، جناب ایلان ماسک Elon Musk را نام برد که در انتخابات اخیر ایالات متحده هم به روشنی به حمایت دوآتشه از نامزد حزب ریپابلیکن، پرزیدنت ترامپ پرداخت. و همچنین منابع و امکانات تحت اختیار خود را به نفع پیروزی محافظه کاران ملی در آمریکا قرار داد تا جاییکه دموکرات ها و دولتمردان فاسد بسیاری را از خود ناراضی نموده و گروهک های چپگرا و آنارشیست مستقر در اروپا و ایالات متحده را هم به فعالیت های شدیدا مخرب (از ترور شخصیتی و بدنام سازی تا تهدیدات ترور فیزیکی) بر علیه خود واداشت. او انگیزهی خود را از فعالیت قدرتمند تبلیغاتی و مبارزه همهجانبه با پیشروی آنارشیست ها و ضدفرهنگ های برخاسته از نظرات مشوّش چپگرایانه در دنیا و خصوصا غرب را، از دست دادن فرزند خود و به دام گروه های منحرف افتادن او خوانده. که موجب شد تصمیم بگیرد تا با هرآنچه دارد به مقاومت ملی در برابر این جریانات فاسد و تهدیدکنندهی آیندهی تمدن و بشریت بپردازد.
همچنین مبارزه او با ارتجاع سرخ و سیاه تنها به پشتیبانی از پرزیدنت ترامپ خلاصه نشده و اخیرا با حضور در محافل و مراکز گوناگون متعلق به محافظهکاران ملی گرا، از برنامههای فرهنگی تا اجلاس های سیاسی، کوشش کرده تا به ترویج آگاهی ملی و بازگشت به ریشههای تمدنی آمریکایی خصوصا در میان نسل جوانی بپردازد که تحت تاثیر بمباران افکار تبآلود و روانپریشانهی ارتجاع سرخ و سیاه، و همچنین ناتوانی والدینشان در آموزش و پرورش درست آنها، و سیاستگذاری دولتمردان فاسد، به ورطهی تباهی و انحرافات گوناگون سقوط کرده و یا در پرتگاه آن قرار گرفتهاند. و نقل به مضمون از جناب ماسک: باید خدا را شاکر بود که در این انتخابات میهن پرستان آمریکایی توانستند به مدد آرای قاطع ملت آمریکا، نتایج رقابت ها را با اختلاف بالا نصیب خود کنند، وگرنه تیم اوباما-هریس نقشههای بسیار تاریکتری برای پیگیری از طریق کاخ سفید در آینده برای ایالات متحده و دیگر کشور های جهان داشتند.
سیاست ملی
2/3 در برابر جورج سوروس و دیگر شیاطین اسپانسر حزب کارتر و اوباما و بایدن، شهروندان میهن پرست ملی گرای سرشناسی هم وجود دارند که از حامیان سرسخت حزب ریپابلیکن ایالات متحده میباشند. از این اشخاص باید شخصیت مشهور و یکی از ثروتمندان جهان و صاحب شرکت موفق تسلا…
3/3
- قدرت شهروندان و رسانه های مستقل ملیگرا، در برابر رسانه های جریان اصلی Mainstream و جریانات حامی ارتجاع سرخ و سیاه
نکتهی بسیار مهم و قابلتوجهی که جناب ایلان ماسک Elon Musk در این تکه از مصاحبه با جناب جو روگان Joe Rogan، تولیدکننده پادکست های مشهور در ایالات متحده به میان میآورد. دقیقا همان معضل و بحرانی است که برخی ملل از جمله ملت ایران دچارش شدهاند. و آن حضور مترسکوارانهی قانون، در وضعیت بیقانونی است (البته که باید شرایط ایران تحت اشغال انقلاب اسلامی و وضعیت بیقانونی و استمرار چنددههایِ وضع انقلابی و حضور غدد بدخیم سرطانی در پیکره اجتماعی ایران را با دیگر نقاط جهان کاملا تمیز داد. زیرا در ایران اشغالی، نه دولت ملی و نه مجلسین کنشی دارند، و کشور توسط جمهوریخواهان نژادپرست عرب نوکر روس و انگلیس به گروگان گرفته شده.) او در ادامه توضیح میدهد که برای بحران آفرینی در یک جامعه؛ نیاز نیست تا به سراغ قوانین حاکم رفت و آن ها را تغییر داد یا تعلیق کرد. بلکه تنها کافیست به روند اجرایی آن دستبرد و Manipulation ایجاد کرد.
دولت نهاد اجرایی هر جامعه است و وقتی در یک حوزه قانون اجرا نمیشود و یا نمیگذارند که اجرا شود، وضعیت جامعه چه تفاوتی با وضع بیقانونی و بینظمی و خلاء قدرت در مملکت میتواند داشته باشد؟! بهسان شرایط ایران در دوران قاجار که حکم حاکم قاجار از تهران تا قزوین به سختی میرفت و هر که زور بیشتری داشت برای ضعیفتر از خود گردنکشی میکرد و حکومت مرکزی در ایران روبهفنا بود؛ زیرا قانون مترسکوارانه وجود داشت، اما ایران از خلاء قدرت اجرایی و دولت ملی مقتدر رنج میبرد. تا ظهور رضاخان سردار سپه، ابرمرد دلاور در مقام وزیر جنگ و بعد شاهنشاه کبیر ایرانسازِ ایرانزمین که برای بازگرداندن حاکمیت قانون Rule of Law به کشور ابتدا به سرکوب و قلع و قمع سراسری عناصر تجزیهطلب و نوکر اجنبی پرداخت که مانع اجرای قانون میشدند، و به بیقانونی و هرجومرج که در حین حضور مترسکوارانهی قانون در مرکز، به نقاط گوناگون کشور و ملت ایران (اقوام روستایی و عشایر چادرنشین آن دوره یعنی پدربزرگان و مادربزرگان ما) تحمیل میشد پایان دادند.
جناب ماسک با اینکه نظریهپرداز و دانشآموختهی علوم سیاسی و دانش حقوقی نیست، اما به خوبی و در کمال سادگی دارد نکتهای را مطرح میکند که حتی آنسوی قاره ها هم از آن بیزار هستند، و آن بیاعتبار سازی یگانه نهاد ملی اجرایی جامعه، یعنی دولت ملی است. که گلوبالیست ها با نفوذ در آن و اِعمال تغییرات منفی به جهت جلوگیری از اجرای عدالت و اخلال در روند اجرای قانون یا تعقیبات قضایی که تبهکاران گردنکلفتتری به مانند فرارکنندگان مالیاتی با بدهی های سنگین به خزانه دولت را هدف قرار میدهد به شدت تلاش کردهاند تا در برابر قانون، در مقام اراده ملت و بنیان هر مملکت به توطئهگری هایشان ادامه دهند، و قوانین Laws که به طریق نمایندگان قانونی ملت در مجلسین سنا و شورای ملی (کنگره)، برای تحکیم نظم و انضباط و پیشرفت و امنیت کشور به تصویب رسیدهاند و در انتخاباتی آزاد به اتفاق آرای ملت برگزیده شدهاند را بنام "Democracy" و "آزادی بیان" مورد حملات گسترده و اقدامات مخرب گوناگون قرار دهند.
قوانین Laws ، ارادهی ملت Nation در پاسخ به آشوب Anarchy، و نخستین پناهگاه و پایگاه ملی در برابر وضعیت بینظمی و بیقانونی میباشند. و دولت ملی در مقام ضابط قضایی، مطابق احکام و قانون اساسی Constitution (که ستون فقرات هر کشور است)، موظف به شناسایی و برخورد با عناصر مجرم و ضدامنیتی است و مامورین دولت، یعنی مامورین اجرای قانون معذوریت دارند تا به طور سلبی با متهمین به قانونشکنی برخورد کرده و در صورت ضرورت به مراجع قضایی معرفیشان کنند.
امروزه که در نتیجه دوره های تاریخ معاصر و اتفاقات اخیر در نقشه جغرافیایی-سیاسی جهان، شهروندان ملل بیشتر به اهمیت نظری و عملی حاکمیت قانون Rule of Law و حکمرانی ملی و قوه قضاییه مستقل و برکات ناشی از وجودشان و لعنت های ناشی از خلاءشان پی بردهاند و از بیقانونی و پاسخگو نشدن هیچکسی در برابر این حجم از فساد گسترده و بینظمی بیزار هستند، تمامی این موارد تنها بدل به یکی از علل تمایل گستردهی ملل جهان به محافظهکاری ملی گرایانه در سالیان اخیر همزمان با تجربهی قدرت گرفتن دموکرات ها در ایالات متحده و متعاقبا جهان شده و جای شکی نمیماند که برای حفظ و توسعه آینده تمدنمان، تقویت محافظهکاری باید تا پاکسازی آخرین عناصر ارتجاع سرخ و سیاه و نفوذیهایشان در کشور ها ادامه پیدا کند. زیرا امروز دیگر نه عدهای محدود بلکه جهان از انحراف خسته و از اهریمن خشمگین است.
- قدرت شهروندان و رسانه های مستقل ملیگرا، در برابر رسانه های جریان اصلی Mainstream و جریانات حامی ارتجاع سرخ و سیاه
نکتهی بسیار مهم و قابلتوجهی که جناب ایلان ماسک Elon Musk در این تکه از مصاحبه با جناب جو روگان Joe Rogan، تولیدکننده پادکست های مشهور در ایالات متحده به میان میآورد. دقیقا همان معضل و بحرانی است که برخی ملل از جمله ملت ایران دچارش شدهاند. و آن حضور مترسکوارانهی قانون، در وضعیت بیقانونی است (البته که باید شرایط ایران تحت اشغال انقلاب اسلامی و وضعیت بیقانونی و استمرار چنددههایِ وضع انقلابی و حضور غدد بدخیم سرطانی در پیکره اجتماعی ایران را با دیگر نقاط جهان کاملا تمیز داد. زیرا در ایران اشغالی، نه دولت ملی و نه مجلسین کنشی دارند، و کشور توسط جمهوریخواهان نژادپرست عرب نوکر روس و انگلیس به گروگان گرفته شده.) او در ادامه توضیح میدهد که برای بحران آفرینی در یک جامعه؛ نیاز نیست تا به سراغ قوانین حاکم رفت و آن ها را تغییر داد یا تعلیق کرد. بلکه تنها کافیست به روند اجرایی آن دستبرد و Manipulation ایجاد کرد.
دولت نهاد اجرایی هر جامعه است و وقتی در یک حوزه قانون اجرا نمیشود و یا نمیگذارند که اجرا شود، وضعیت جامعه چه تفاوتی با وضع بیقانونی و بینظمی و خلاء قدرت در مملکت میتواند داشته باشد؟! بهسان شرایط ایران در دوران قاجار که حکم حاکم قاجار از تهران تا قزوین به سختی میرفت و هر که زور بیشتری داشت برای ضعیفتر از خود گردنکشی میکرد و حکومت مرکزی در ایران روبهفنا بود؛ زیرا قانون مترسکوارانه وجود داشت، اما ایران از خلاء قدرت اجرایی و دولت ملی مقتدر رنج میبرد. تا ظهور رضاخان سردار سپه، ابرمرد دلاور در مقام وزیر جنگ و بعد شاهنشاه کبیر ایرانسازِ ایرانزمین که برای بازگرداندن حاکمیت قانون Rule of Law به کشور ابتدا به سرکوب و قلع و قمع سراسری عناصر تجزیهطلب و نوکر اجنبی پرداخت که مانع اجرای قانون میشدند، و به بیقانونی و هرجومرج که در حین حضور مترسکوارانهی قانون در مرکز، به نقاط گوناگون کشور و ملت ایران (اقوام روستایی و عشایر چادرنشین آن دوره یعنی پدربزرگان و مادربزرگان ما) تحمیل میشد پایان دادند.
جناب ماسک با اینکه نظریهپرداز و دانشآموختهی علوم سیاسی و دانش حقوقی نیست، اما به خوبی و در کمال سادگی دارد نکتهای را مطرح میکند که حتی آنسوی قاره ها هم از آن بیزار هستند، و آن بیاعتبار سازی یگانه نهاد ملی اجرایی جامعه، یعنی دولت ملی است. که گلوبالیست ها با نفوذ در آن و اِعمال تغییرات منفی به جهت جلوگیری از اجرای عدالت و اخلال در روند اجرای قانون یا تعقیبات قضایی که تبهکاران گردنکلفتتری به مانند فرارکنندگان مالیاتی با بدهی های سنگین به خزانه دولت را هدف قرار میدهد به شدت تلاش کردهاند تا در برابر قانون، در مقام اراده ملت و بنیان هر مملکت به توطئهگری هایشان ادامه دهند، و قوانین Laws که به طریق نمایندگان قانونی ملت در مجلسین سنا و شورای ملی (کنگره)، برای تحکیم نظم و انضباط و پیشرفت و امنیت کشور به تصویب رسیدهاند و در انتخاباتی آزاد به اتفاق آرای ملت برگزیده شدهاند را بنام "Democracy" و "آزادی بیان" مورد حملات گسترده و اقدامات مخرب گوناگون قرار دهند.
قوانین Laws ، ارادهی ملت Nation در پاسخ به آشوب Anarchy، و نخستین پناهگاه و پایگاه ملی در برابر وضعیت بینظمی و بیقانونی میباشند. و دولت ملی در مقام ضابط قضایی، مطابق احکام و قانون اساسی Constitution (که ستون فقرات هر کشور است)، موظف به شناسایی و برخورد با عناصر مجرم و ضدامنیتی است و مامورین دولت، یعنی مامورین اجرای قانون معذوریت دارند تا به طور سلبی با متهمین به قانونشکنی برخورد کرده و در صورت ضرورت به مراجع قضایی معرفیشان کنند.
امروزه که در نتیجه دوره های تاریخ معاصر و اتفاقات اخیر در نقشه جغرافیایی-سیاسی جهان، شهروندان ملل بیشتر به اهمیت نظری و عملی حاکمیت قانون Rule of Law و حکمرانی ملی و قوه قضاییه مستقل و برکات ناشی از وجودشان و لعنت های ناشی از خلاءشان پی بردهاند و از بیقانونی و پاسخگو نشدن هیچکسی در برابر این حجم از فساد گسترده و بینظمی بیزار هستند، تمامی این موارد تنها بدل به یکی از علل تمایل گستردهی ملل جهان به محافظهکاری ملی گرایانه در سالیان اخیر همزمان با تجربهی قدرت گرفتن دموکرات ها در ایالات متحده و متعاقبا جهان شده و جای شکی نمیماند که برای حفظ و توسعه آینده تمدنمان، تقویت محافظهکاری باید تا پاکسازی آخرین عناصر ارتجاع سرخ و سیاه و نفوذیهایشان در کشور ها ادامه پیدا کند. زیرا امروز دیگر نه عدهای محدود بلکه جهان از انحراف خسته و از اهریمن خشمگین است.
Forwarded from Iran International ایران اینترنشنال
این روزها پس از مصاحبهی عباس پالیزدار بحث جانشینی مجتبی خامنهای بالا گرفته است. پالیزدار که به بیت خامنهای نزدیک است در این گفتوگو تمام مقامات نظام را به فساد متهم میکند و مجتبی خامنهای را فردی خوانده که میتواند با فساد در جمهوری اسلامی مبارزه کند. این اظهارات از سوی ناظران سیاسی به تلاشهای خامنهای برای جانشینی موروثی تعبیر شده. در «برنامه با کامبیز حسینی» از شما میپرسیم آیا خامنهای حق دارد فرزندش را به جانشینی خود تعیین کند؟ اگر میخواهید روی خط بیایید و صدایتان را به گوش ایران برسانید، کافیست در واتساپ یا تلگرام برای ما پیام بفرستید تا لینک شرکت در «برنامه» را دریافت کنید. تلفن ما ۰۰۴۴۷۵۱۰۱۱۰۱۱۰
@iranintltv
@iranintltv
سیاست ملی
این روزها پس از مصاحبهی عباس پالیزدار بحث جانشینی مجتبی خامنهای بالا گرفته است. پالیزدار که به بیت خامنهای نزدیک است در این گفتوگو تمام مقامات نظام را به فساد متهم میکند و مجتبی خامنهای را فردی خوانده که میتواند با فساد در جمهوری اسلامی مبارزه کند.…
رسانهی اینترنشنال با تاج و تخت خسروانی و سامانه سلطنتی مشروطه ایران مشکل دارد و تاج را که مظهر شاه است را بر سر یک چهره ضدامنیتی مفت خور نژادپرست عرب (تازی) که افتخار و جایگاهش مرهون پسررهبربودن است که خود او هم برای به قدرت رسیدن کاری جز دسیسه نکرده، میگذارد و با سازمان مجاهدین خلق همدلی و همذاتپنداری میکند. اما در همین حال با پادشاهی موروثی در عربستان سعودی و بریتانیا مشکلی ندارند و اتفاقا فضای پادشاهی بریتانیا و پول پادشاهی عربستان را برای فعالیت رسانهای بسیار هم مناسب و پربرکت میدانند که دفترشان را در اولی و بودجهشان را از دومی تامین میکنند و دستور کارشان را هم دوستان بهتر میدانند چه اشخاصی تنظیم میکنند. بیراه نیست اگر افسانه "جوانان محلات تهران" به اذهان پیگیر رسانه تداعی شود.
سوالی که مطرح است و اتهام خیانت به خیزش ملی ۱۴۰۱ توسط کادر سیاستگذاری و پرسنل ایرانی این رسانه چپگرا را پررنگتر میکند این مسائل هستند؛
چرا در اوج اعتراضات و جنبش ملی فرزندان ایران، دقیقا در برابر مشروطه خواهان و نیروهای ملی و فرزندان پرشور میهنپرست ایرانزمین و خصوصا دکترین مشخص رضا شاه دوم در مبارزه برای آزادی که حضور میلیونی در مراکز شهر ها را توصیه و تبلیغ میکردند؛
رسانهی پربازدید مشهور اینترنشنال ناگهان موجودیت نامعلومی بنام جوانان محلات تهران و تجمع محلی را در برابر تجمعات و اعتراضات مرکزی تبلیغ گسترده میکرد و رستاخیز ملی فرزندان ایران با شعار رضا شاه روحت شاد و دیگر شعارهای ایراندوستانه و وحدتطلبانه را به یک جنبش تحولخواهانه جنسیتی چپی فمینیستی با شعار "زن زندگی آزادی" تقلیل میداد، و بهصورت مداوم انحرافات جنسی همجنسبازان و نوجوانان پریشانحالی که تحت تاثیر رسانه های مخرب فراموش کردهاند مذکر هستند یا مونث را بعنوان اولویت آزادیخواهان ایرانی به جهان معرفی میکرد؟
در کنار این مسئله، تمرکز رسانهای بر روی عناصر جمهوریخواه انقلابی ۵۷تی سابق و پیدا کردن پرچم گروهک های تروریست تجزیهطلب در میان جمعیت شلوغ میهن پرستان و ممانعت از نشان دادن پرچم های ملی شیر و خورشید و معرفی امثال کومله و حزب فاسد دموکرات بعنوان مبارز و نیروی مقاومت ملی، و انتشار اخبار کذب و بی اساس مجددا در اوج خیزش ملی و هنگام بازپسگرفتهشدن یک به بک سنگر ها در ایران و تشویقشدن ملت به حضور میلیونی در مراکز شهر های بزرگ، مانند خبر توطئه سرداران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای کشتن رهبر انقلاب اسلامی و برگرداندن دهانه های توپخانه های بیت رهبری به داخل بیت را با تیتر های جنجالی منتشر کردند و جمعیت عظیم طبقه متوسط و حضور سرنوشتسازشان در خیابان ها را منحرف و با تمامتوان خود دوبهشک ساختند؟
اگر حتی اتهام خیانت در محکمهای به اثبات نرسد، قطعا باید به هر آنچه شما بی بی سی های نسل جدید معرفی میکنید مشکوک و به ریزکارکردتان مظنون بود.
سوالی که مطرح است و اتهام خیانت به خیزش ملی ۱۴۰۱ توسط کادر سیاستگذاری و پرسنل ایرانی این رسانه چپگرا را پررنگتر میکند این مسائل هستند؛
چرا در اوج اعتراضات و جنبش ملی فرزندان ایران، دقیقا در برابر مشروطه خواهان و نیروهای ملی و فرزندان پرشور میهنپرست ایرانزمین و خصوصا دکترین مشخص رضا شاه دوم در مبارزه برای آزادی که حضور میلیونی در مراکز شهر ها را توصیه و تبلیغ میکردند؛
رسانهی پربازدید مشهور اینترنشنال ناگهان موجودیت نامعلومی بنام جوانان محلات تهران و تجمع محلی را در برابر تجمعات و اعتراضات مرکزی تبلیغ گسترده میکرد و رستاخیز ملی فرزندان ایران با شعار رضا شاه روحت شاد و دیگر شعارهای ایراندوستانه و وحدتطلبانه را به یک جنبش تحولخواهانه جنسیتی چپی فمینیستی با شعار "زن زندگی آزادی" تقلیل میداد، و بهصورت مداوم انحرافات جنسی همجنسبازان و نوجوانان پریشانحالی که تحت تاثیر رسانه های مخرب فراموش کردهاند مذکر هستند یا مونث را بعنوان اولویت آزادیخواهان ایرانی به جهان معرفی میکرد؟
در کنار این مسئله، تمرکز رسانهای بر روی عناصر جمهوریخواه انقلابی ۵۷تی سابق و پیدا کردن پرچم گروهک های تروریست تجزیهطلب در میان جمعیت شلوغ میهن پرستان و ممانعت از نشان دادن پرچم های ملی شیر و خورشید و معرفی امثال کومله و حزب فاسد دموکرات بعنوان مبارز و نیروی مقاومت ملی، و انتشار اخبار کذب و بی اساس مجددا در اوج خیزش ملی و هنگام بازپسگرفتهشدن یک به بک سنگر ها در ایران و تشویقشدن ملت به حضور میلیونی در مراکز شهر های بزرگ، مانند خبر توطئه سرداران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای کشتن رهبر انقلاب اسلامی و برگرداندن دهانه های توپخانه های بیت رهبری به داخل بیت را با تیتر های جنجالی منتشر کردند و جمعیت عظیم طبقه متوسط و حضور سرنوشتسازشان در خیابان ها را منحرف و با تمامتوان خود دوبهشک ساختند؟
اگر حتی اتهام خیانت در محکمهای به اثبات نرسد، قطعا باید به هر آنچه شما بی بی سی های نسل جدید معرفی میکنید مشکوک و به ریزکارکردتان مظنون بود.
Forwarded from 👑کانال شهیاران 👑
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«تهران؛ ستارخان، آبان۹۸»
حیرتانگیزترین فیلمِ آن روزها...
در کمتر از ۴۰ ثانیه میتوانید شاهد شهامت و رشادت باشید
حالا شاید بتوان درک کرد این حرفِ جانشینِ فرمانده سپاه را که گفت: «۴۸ساعت جنگ کردیم.»
امروز عده ای در تلاشند مبارزه دلیر فرزندان ایران را تنها با فحاشی به باورمندان دین یا برهنگی تقلیل دهند.
#آبان_ادامه_دارد
#تکثیر_شجاعت_دلاوران
حیرتانگیزترین فیلمِ آن روزها...
در کمتر از ۴۰ ثانیه میتوانید شاهد شهامت و رشادت باشید
حالا شاید بتوان درک کرد این حرفِ جانشینِ فرمانده سپاه را که گفت: «۴۸ساعت جنگ کردیم.»
امروز عده ای در تلاشند مبارزه دلیر فرزندان ایران را تنها با فحاشی به باورمندان دین یا برهنگی تقلیل دهند.
#آبان_ادامه_دارد
#تکثیر_شجاعت_دلاوران
سیاست ملی
Photo
عدهای میگویند که راه چاره در این است تا در اسلحهخانه ها را به روی انقلابیون باز کرده و تسلیحات غارت کنند و موج نوین چریکیبازی-انقلابیگری را به خیابان ها و ساختمان ها و ادارات و مجالس و اصناف و ... همه جای مملکت بیاورند و تباهی و تباهکاری را امروز از نو بر کشور و منطقه مسلط کرده و "نیروهای انقلابی جدید" آنارشی جدیدتری را به وضعیت مریض سرطانی و تبآلود کشور تحمیل کنند.
پاسخ این است که خیر.
در یک کشور ده بار انقلاب نمیکنند، همانطوری که ده بار دولت تاسیس نمیکنند و ده بار قانون اساسی نمینویسند.
اتفاقا ما حالا در دوران پسا-بازشدن در اسلحه خانه ها به روی تروریست ها و شورشگران محلی و آغاز حکمفرمایی آشوب و بلوا و خونریزی و یک حکومت تروریستی بر ایرانمان هستیم و تنها راهکار علمی و عملی برای بازپس گیری مملکت و فراهم آوردن پیش زمینه های احیاء دولت ملی ایران بزرگ، که می بایست در آینده هم در دستور کار قرار بگیرد تا بتوان آزادی کشور را محقق و از آن حفاظت کرد؛
طرح جمع آوری تسلیحات از خیابان ها و خلع و خنثی سازی تروریست های مسلح، متلاشی ساختن شبکه های ترور، شناسایی نقاط نگهداری انبار و کشف و ضبط مهمات و تسلیحات از مالکیت عناصر غیر نیروهایمسلح قانونی و رسمی کشور میباشد تا نظم و حاکمیت قانون Rule of Law باز به کشور بازگردند و پس از زمستان بی بهار ۵۷، فصل نوین آسایش در این خاک پاک برقرار شود.
این ها پیشفرض هایی هستند که در شرح کلان برنامه های ملی مبارزه با تروریسم در "دوران گذار" و اعلام موجودیت "دولت انتقالی" مطرح میشوند و باید پیوسته با فاز های دیگر فعالیت های ضدخرابکاری و ضدتروریستی در ادامهی تحولات اجتماعی توسط دستگاه های امنیتی و نهاد ملی قضایی کشور مورد پیگیری قرار بگیرند.
همچنین ضرورت دارد تا نهاد های ملی فرهنگی بیشتر به آموزش تعالیم مدنی و روایت درست از تاریخ معاصر و کهن ایرانشهر به ملت بپردازند تا از حقوق خویش آگاه و برای فهم روند های سیاست و سوگیری های درست سیاسی در بزنگاه های اجتماعیتاریخی هوشیار، آگاه و آماده باشند. زیرا که ما به چشمان خویش دیدهایم جهل و یا آمادهنبودن ملت تا کجا به وقوع فجایع ملی میانجامند و سرنوشت چندین نسل را به مرز نابودی میکشانند. ما باید برای دفاع از تمدنمان به طور همهجانبه آماده باشیم، و این آمادگی جز از طریق تمرین حق و حقوق ملیمان بدست نخواهد آمد.
پاسخ این است که خیر.
در یک کشور ده بار انقلاب نمیکنند، همانطوری که ده بار دولت تاسیس نمیکنند و ده بار قانون اساسی نمینویسند.
اتفاقا ما حالا در دوران پسا-بازشدن در اسلحه خانه ها به روی تروریست ها و شورشگران محلی و آغاز حکمفرمایی آشوب و بلوا و خونریزی و یک حکومت تروریستی بر ایرانمان هستیم و تنها راهکار علمی و عملی برای بازپس گیری مملکت و فراهم آوردن پیش زمینه های احیاء دولت ملی ایران بزرگ، که می بایست در آینده هم در دستور کار قرار بگیرد تا بتوان آزادی کشور را محقق و از آن حفاظت کرد؛
طرح جمع آوری تسلیحات از خیابان ها و خلع و خنثی سازی تروریست های مسلح، متلاشی ساختن شبکه های ترور، شناسایی نقاط نگهداری انبار و کشف و ضبط مهمات و تسلیحات از مالکیت عناصر غیر نیروهایمسلح قانونی و رسمی کشور میباشد تا نظم و حاکمیت قانون Rule of Law باز به کشور بازگردند و پس از زمستان بی بهار ۵۷، فصل نوین آسایش در این خاک پاک برقرار شود.
این ها پیشفرض هایی هستند که در شرح کلان برنامه های ملی مبارزه با تروریسم در "دوران گذار" و اعلام موجودیت "دولت انتقالی" مطرح میشوند و باید پیوسته با فاز های دیگر فعالیت های ضدخرابکاری و ضدتروریستی در ادامهی تحولات اجتماعی توسط دستگاه های امنیتی و نهاد ملی قضایی کشور مورد پیگیری قرار بگیرند.
همچنین ضرورت دارد تا نهاد های ملی فرهنگی بیشتر به آموزش تعالیم مدنی و روایت درست از تاریخ معاصر و کهن ایرانشهر به ملت بپردازند تا از حقوق خویش آگاه و برای فهم روند های سیاست و سوگیری های درست سیاسی در بزنگاه های اجتماعیتاریخی هوشیار، آگاه و آماده باشند. زیرا که ما به چشمان خویش دیدهایم جهل و یا آمادهنبودن ملت تا کجا به وقوع فجایع ملی میانجامند و سرنوشت چندین نسل را به مرز نابودی میکشانند. ما باید برای دفاع از تمدنمان به طور همهجانبه آماده باشیم، و این آمادگی جز از طریق تمرین حق و حقوق ملیمان بدست نخواهد آمد.
Forwarded from ️ نجات بهرامی
▪️مرگ بر وطن! برای چه انقلاب کردید؟
#یادداشت_مهمان
▪️جوان انقلابی آتش به اختیار که با رانت حکومتی به مجلس شورای اسلامی راه یافته ، صریح می گوید که «مرز و میهن و وطن» ارزشی ندارد و همبستگی اعتقادی، مهمتر از «هم میهن» بودن است. او واقعیتی را صریحا بیان کرده که بسیاری از انقلابیون ۵۷ که حالا سیاستمدار شدهاند، هنوز در دل باور دارند اما از ترس واکنش مردم بر زبان نمیآورند و حتی برای جلب نظر مردم، شعار «ایران ، ایران» میدهند. ایران یک ملت پرافتخار است که در برابر هیچ تهاجمی تسلیم نشدهاست.
▪️واضعان ایدئولوژی های «جهان وطنی » چه پرولتری و چه امتگرا آشکارا و به صد زبان گفتهاند که ارزشی برای «خاک و وطن و ملت و مرز جغرافیایی» قائل نیستند و مرزهای واقعی را مرزهای اعتقادی میدانند . اسلامگرایان به وحدت «امت اسلامی» و چپگرایان به وحدت «کارگران و زحمتکشان» سراسر جهان معتقدند که هر دو ضد ملی است.
▪️در هر دو ایدئولوژی، «ملت» مجموعه ای متعارض از «مستضعف و مستکبر » و یا «کارگر و سرمایهدار و خرده بورژوازی» است که در جنگ دائمی با هم به سر میبرند. ویژگی مهم ایدئولوژی های جهانوطنی، تفکیک و تجزیه ملت به اجزای متضاد بر اساس دین ، طبقه اقتصادی، جنسیت، قومیت ،زبان و نژاد است. جهانوطنیها به مفهومی یکپارچه و متحد به نام «ملت» باور ندارند.
▪️سابقه بیاعتنایی به مفاهیم وطن و ملت، به انقلاب ۵۷ و اگر دقیقتر بگوییم به دهه ۲۰ خورشیدی، یعنی اشغال ایران و برآمدن دو ایدئولوژی موازی «مارکسیسم روسی» در قالب حزب توده و «بنیادگرایی اسلامی» در قالب فداییان اسلام به دلیل ضعف حاکمیت ملی برمیگردد. دو جریانی که به موازات هم رشد کردند و در دهه ۵۰ در ضدیت با تحولات مدرن جامعه با هم متحد شدند و انقلاب بهمن ۵۷ را رقم زدند. انقلابی که دستاورد آن پیروزی مشروعه بر مشروطه بعد از ۷۰ سال بود.
▪️انقلاب ۵۷ ادامه مشروطه نبود. عکسهای تظاهرات موجود است، در هیچ یک از تظاهرات انقلابی سال ۵۷، انقلابیون مذهبی، ملیمذهبی ، جبهه ملی، مجاهدین خلق و گروه های متعدد مارکسیستی، پرچم ایران را به عنوان نماد ملت بلند نکردند. صحبتی از نظم و قانون نبود. در صدها تظاهرات اعتراضی و میلیونها اعلامیه حتی یک شعار میهنپرستانه بیان نشد.
▪️به جای نامهای رستم، سیاوش، گردآفرید، کورش، آرش، فریدون، آریو برزن، کاوه آهنگر ، باربد، نکیسا، شاه عباس ، نادرشاه و… اسامی ابوذر، عما، سمیه، میثم تمار، چه گوارا، فیدل کاسترو، مائو، لنین، عرفات و جرج حبش ورد زبان انقلابیون بود. انقلاب مشروطه که برای حاکمیت قانون بود، برای چپها خلاصه میشد در بمباندازیهای حیدر عمواوغلی و جمهوری سوسیالیستی گیلان و برای اسلامگریان، خلاصهشد در انتقام بردارشدن شیخ فضل الله نوری از متجددین و ایراندوستان.
▪️ناسیونالیسم، ایران دوستی، میهن پرستی، پرچم سه رنگ شیر و خورشید، قانون اساسی مشروطه، آزادیهای اجتماعی مانند آزادی پوشش زنان و کراوات و کت و شلوار به عنوان مفاهیم و نمادهای طاغوت و به تعبیر چپیها ، نمادهای بورژواژی و ضد انقلاب و ارتجاع معرفی شدند. تاریخ ۲۵۰۰ ساله ایران تحت عنوان طاغوت و ستمشاهی یکسره نفی و تخطئه شد .با شعار حمایت از مستضعف و کارگر، کارآفرینان و صنعتگران به مصادره اموال و گاهی زندان محکوم و صنعت نوپای ایران نابود شد و البته چیزی جز فقر و بیکاری نصیب کارگران و مستضعفان نشد.
▪️در سالهای اخیر و بعد از شکست گفتمان اصلاح طلبی بعد از ۲۰ سال آزمون و خطا، گفتمان انقلاب ۵۷ در ذهن اکثریت ایرانیان شکسته شد. مردم به جای رویا اندیشی های آرمانی انقلابیون شکستخورده ۵۷، که هنوز دچار آناکرونیسم (زمان پریشی) و در حال مبارزه با نظام پادشاهیاند، خواهان بازگشت به حکومتی نرمال در سال ۲۰۲۴ هستند که به جای اهداف ایدئولوژیک دنبال منافع ملی ایرانیان باشد. تصویر سالهای قبل از انقلاب برای جوانان امروز باور نکردنی است. آنها می بینند که ایران از کجا به کجا رسیده است. پرسش جوانان از پدر بزرگها ومادر بزرگها این است : برای چه انقلاب کردید؟ آیا خوشی زیر دلتان زد؟
@NejatBahrami
#یادداشت_مهمان
▪️جوان انقلابی آتش به اختیار که با رانت حکومتی به مجلس شورای اسلامی راه یافته ، صریح می گوید که «مرز و میهن و وطن» ارزشی ندارد و همبستگی اعتقادی، مهمتر از «هم میهن» بودن است. او واقعیتی را صریحا بیان کرده که بسیاری از انقلابیون ۵۷ که حالا سیاستمدار شدهاند، هنوز در دل باور دارند اما از ترس واکنش مردم بر زبان نمیآورند و حتی برای جلب نظر مردم، شعار «ایران ، ایران» میدهند. ایران یک ملت پرافتخار است که در برابر هیچ تهاجمی تسلیم نشدهاست.
▪️واضعان ایدئولوژی های «جهان وطنی » چه پرولتری و چه امتگرا آشکارا و به صد زبان گفتهاند که ارزشی برای «خاک و وطن و ملت و مرز جغرافیایی» قائل نیستند و مرزهای واقعی را مرزهای اعتقادی میدانند . اسلامگرایان به وحدت «امت اسلامی» و چپگرایان به وحدت «کارگران و زحمتکشان» سراسر جهان معتقدند که هر دو ضد ملی است.
▪️در هر دو ایدئولوژی، «ملت» مجموعه ای متعارض از «مستضعف و مستکبر » و یا «کارگر و سرمایهدار و خرده بورژوازی» است که در جنگ دائمی با هم به سر میبرند. ویژگی مهم ایدئولوژی های جهانوطنی، تفکیک و تجزیه ملت به اجزای متضاد بر اساس دین ، طبقه اقتصادی، جنسیت، قومیت ،زبان و نژاد است. جهانوطنیها به مفهومی یکپارچه و متحد به نام «ملت» باور ندارند.
▪️سابقه بیاعتنایی به مفاهیم وطن و ملت، به انقلاب ۵۷ و اگر دقیقتر بگوییم به دهه ۲۰ خورشیدی، یعنی اشغال ایران و برآمدن دو ایدئولوژی موازی «مارکسیسم روسی» در قالب حزب توده و «بنیادگرایی اسلامی» در قالب فداییان اسلام به دلیل ضعف حاکمیت ملی برمیگردد. دو جریانی که به موازات هم رشد کردند و در دهه ۵۰ در ضدیت با تحولات مدرن جامعه با هم متحد شدند و انقلاب بهمن ۵۷ را رقم زدند. انقلابی که دستاورد آن پیروزی مشروعه بر مشروطه بعد از ۷۰ سال بود.
▪️انقلاب ۵۷ ادامه مشروطه نبود. عکسهای تظاهرات موجود است، در هیچ یک از تظاهرات انقلابی سال ۵۷، انقلابیون مذهبی، ملیمذهبی ، جبهه ملی، مجاهدین خلق و گروه های متعدد مارکسیستی، پرچم ایران را به عنوان نماد ملت بلند نکردند. صحبتی از نظم و قانون نبود. در صدها تظاهرات اعتراضی و میلیونها اعلامیه حتی یک شعار میهنپرستانه بیان نشد.
▪️به جای نامهای رستم، سیاوش، گردآفرید، کورش، آرش، فریدون، آریو برزن، کاوه آهنگر ، باربد، نکیسا، شاه عباس ، نادرشاه و… اسامی ابوذر، عما، سمیه، میثم تمار، چه گوارا، فیدل کاسترو، مائو، لنین، عرفات و جرج حبش ورد زبان انقلابیون بود. انقلاب مشروطه که برای حاکمیت قانون بود، برای چپها خلاصه میشد در بمباندازیهای حیدر عمواوغلی و جمهوری سوسیالیستی گیلان و برای اسلامگریان، خلاصهشد در انتقام بردارشدن شیخ فضل الله نوری از متجددین و ایراندوستان.
▪️ناسیونالیسم، ایران دوستی، میهن پرستی، پرچم سه رنگ شیر و خورشید، قانون اساسی مشروطه، آزادیهای اجتماعی مانند آزادی پوشش زنان و کراوات و کت و شلوار به عنوان مفاهیم و نمادهای طاغوت و به تعبیر چپیها ، نمادهای بورژواژی و ضد انقلاب و ارتجاع معرفی شدند. تاریخ ۲۵۰۰ ساله ایران تحت عنوان طاغوت و ستمشاهی یکسره نفی و تخطئه شد .با شعار حمایت از مستضعف و کارگر، کارآفرینان و صنعتگران به مصادره اموال و گاهی زندان محکوم و صنعت نوپای ایران نابود شد و البته چیزی جز فقر و بیکاری نصیب کارگران و مستضعفان نشد.
▪️در سالهای اخیر و بعد از شکست گفتمان اصلاح طلبی بعد از ۲۰ سال آزمون و خطا، گفتمان انقلاب ۵۷ در ذهن اکثریت ایرانیان شکسته شد. مردم به جای رویا اندیشی های آرمانی انقلابیون شکستخورده ۵۷، که هنوز دچار آناکرونیسم (زمان پریشی) و در حال مبارزه با نظام پادشاهیاند، خواهان بازگشت به حکومتی نرمال در سال ۲۰۲۴ هستند که به جای اهداف ایدئولوژیک دنبال منافع ملی ایرانیان باشد. تصویر سالهای قبل از انقلاب برای جوانان امروز باور نکردنی است. آنها می بینند که ایران از کجا به کجا رسیده است. پرسش جوانان از پدر بزرگها ومادر بزرگها این است : برای چه انقلاب کردید؟ آیا خوشی زیر دلتان زد؟
@NejatBahrami
Telegram
️ نجات بهرامی
تولید جفنگ برای توجیه وطنفروشی از جمله اشتراکات مهم کمونیستها و اسلامیستهاست. یکی نام بیوطنی را «انترناسیونالیسم» میگذارد و دیگری «امتگرایی»!
هر دو از ایران تغذیه میکردند و تغذیه میکنند اما به ایران لگد میزنند و امکانات ایران را برای ایدهها و ذهنیتهای…
هر دو از ایران تغذیه میکردند و تغذیه میکنند اما به ایران لگد میزنند و امکانات ایران را برای ایدهها و ذهنیتهای…
سیاست ملی
#کیانوش_سنجری 🖤
براندازان دولت ملی ایران،
چریک-انقلابیون دیروز،
جمهوریخواهان امروز،
مجاهد، تودهای، اقلیتی، اکثریتی، کنفدراسیونی، مصدقی، ملی مذهبی، مارکسیست-لنینیست، چپ اسلامی و باقی ...
به قول زنده یاد #کیانوش_سنجری:
"آنقدر در دعوای حیثیتی با پهلوی گیر کردهاند که شجاعت اعتراف به فریب ۵۷ را ندارند..."
این ها "اپوزیسیون" هستند،
اما اپوزیسیونِ خاندان شاهنشاهی پهلوی،
و نشان دادهاند نیاز که باشد با هر عنصری از جمله پاسداران انقلاب اسلامی هم برای دشمنی با میهنپرستان همکاری و توطئه میکنند و از هیچ ابزاری حتی تروریسم هم دریغ نخواهند کرد، چنانکه در گذشته هم ثابت کردهاند حاضرند مملکت را به آتش کشیده و کارنامهای که دارند دلالت محکمی بر بیوطنی و پستفطرتبودن تاریخیشان است
و قطعا ما هم نباید از ایرانستیزان سابقهدار انتظار بیشتری داشته باشیم
پاینده ایران بزرگ
جاوید شاه
چریک-انقلابیون دیروز،
جمهوریخواهان امروز،
مجاهد، تودهای، اقلیتی، اکثریتی، کنفدراسیونی، مصدقی، ملی مذهبی، مارکسیست-لنینیست، چپ اسلامی و باقی ...
به قول زنده یاد #کیانوش_سنجری:
"آنقدر در دعوای حیثیتی با پهلوی گیر کردهاند که شجاعت اعتراف به فریب ۵۷ را ندارند..."
این ها "اپوزیسیون" هستند،
اما اپوزیسیونِ خاندان شاهنشاهی پهلوی،
و نشان دادهاند نیاز که باشد با هر عنصری از جمله پاسداران انقلاب اسلامی هم برای دشمنی با میهنپرستان همکاری و توطئه میکنند و از هیچ ابزاری حتی تروریسم هم دریغ نخواهند کرد، چنانکه در گذشته هم ثابت کردهاند حاضرند مملکت را به آتش کشیده و کارنامهای که دارند دلالت محکمی بر بیوطنی و پستفطرتبودن تاریخیشان است
و قطعا ما هم نباید از ایرانستیزان سابقهدار انتظار بیشتری داشته باشیم
پاینده ایران بزرگ
جاوید شاه
Forwarded from کافه سیاست
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آرزوهای بر باد رفته دختران دانش آموز زاهدان !! با چشمان کورتان سقف آرزوهای دختران ایران زمین را ببینید
دغدغه نظام اسلامی خامنه ایی روانپریش ، حزب الله است ، لبنان و حوثی های یمن ...
ولی دختران ایران زمین نه .....
#رهبری_روانپریش
@politicscafe
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM