#کارگاه_رمان_نویسی
💔× چطور خواننده رو از مرگ یه شخصیت غمگین کنیم؟
🌇×ارتباطات عمیق
بذارید خواننده عمیقاً و از ته قلب با شخصیتها ارتباط بگیره. گذشتهش، خصوصیاتش و ارتباطاتش رو طوری بسازید که خواننده بهش اهمیت بده.
برای مثال: مهربونیها، رویاها و رابطهی معنیدارش با یه شخصیت دیگه رو نشون بدید.
🌠× تاثیر
تاثیر احساسیای رو که شخصیت روی بقیهی شخصیتها میذاره، نشون بدید.
برای مثال: دوست صمیمی شخصیتتون از درون فروپاشی میکنه و به گردنبندی چنگ میزنه و محکم نگهش میداره که شخصیت بهش هدیه داده.
🏞× رویاهای نرسیده
نشون بدید چه رویاهایی داشت و بهشون نرسید و چه پتانسیلهایی داشت که ازشون استفاده نشد. اینطور مرگ غمانگیزتر میشه.
برای مثال: فقط یهکم مونده بود تا به رویای نونوایی باز کردن برسه. برنامهها و طرحهاش هنوز روی میزش پراکنده بودن.
🌃× زمانبندی
لحظهای برای مرگ انتخاب کنید که غیرمنتظرهست و تاثیرش از همیشه بیشتره.
برای مثال: فقط یک ذره قبل از اینکه نجات پیدا کنه، مُرد.
🌉× حرفهای آخر
بذارید حرفهای آخرش حزنآور باشه.
برای مثال: آخرین حرفش، آخرین زمزمهش این بود که «به خانوادهام بگین دوستشون دارم.»
🏙× نمادها
با نمادها مرگ رو عاطفیتر کنید.
برای مثال: باغچهای که اونقدر با دلسوزی مراقبش بود، کمکم پژمرده شد.
🎇× کشمکشِ حلنشده
کشمکشهای حلنشده میتونن اندوه و پشیمانی بیشتری به بار بیارن.
برای مثال: اون هیچوقت با برادرش آشتی نکرد و حالا دیگه دیر بود.
منبع✨، @benevis_s☘
🍂📻||@Radioensha
💔× چطور خواننده رو از مرگ یه شخصیت غمگین کنیم؟
🌇×ارتباطات عمیق
بذارید خواننده عمیقاً و از ته قلب با شخصیتها ارتباط بگیره. گذشتهش، خصوصیاتش و ارتباطاتش رو طوری بسازید که خواننده بهش اهمیت بده.
برای مثال: مهربونیها، رویاها و رابطهی معنیدارش با یه شخصیت دیگه رو نشون بدید.
🌠× تاثیر
تاثیر احساسیای رو که شخصیت روی بقیهی شخصیتها میذاره، نشون بدید.
برای مثال: دوست صمیمی شخصیتتون از درون فروپاشی میکنه و به گردنبندی چنگ میزنه و محکم نگهش میداره که شخصیت بهش هدیه داده.
🏞× رویاهای نرسیده
نشون بدید چه رویاهایی داشت و بهشون نرسید و چه پتانسیلهایی داشت که ازشون استفاده نشد. اینطور مرگ غمانگیزتر میشه.
برای مثال: فقط یهکم مونده بود تا به رویای نونوایی باز کردن برسه. برنامهها و طرحهاش هنوز روی میزش پراکنده بودن.
🌃× زمانبندی
لحظهای برای مرگ انتخاب کنید که غیرمنتظرهست و تاثیرش از همیشه بیشتره.
برای مثال: فقط یک ذره قبل از اینکه نجات پیدا کنه، مُرد.
🌉× حرفهای آخر
بذارید حرفهای آخرش حزنآور باشه.
برای مثال: آخرین حرفش، آخرین زمزمهش این بود که «به خانوادهام بگین دوستشون دارم.»
🏙× نمادها
با نمادها مرگ رو عاطفیتر کنید.
برای مثال: باغچهای که اونقدر با دلسوزی مراقبش بود، کمکم پژمرده شد.
🎇× کشمکشِ حلنشده
کشمکشهای حلنشده میتونن اندوه و پشیمانی بیشتری به بار بیارن.
برای مثال: اون هیچوقت با برادرش آشتی نکرد و حالا دیگه دیر بود.
منبع✨، @benevis_s☘
🍂📻||@Radioensha
Forwarded from گزینگویهها (بهروز صفرزاده)
مصدرهای عتیقۀ فارسی
اَندَخسیدن: پناه بردن؛ پناهیدن.
و بودند مردانی از آدمیان که میاَندَخسیدند به گروهی از پریان، پس بفزودشان سَفَه و طغیان.
سورۀ ۷۲، آیۀ ۶
تفسیرِ نَسَفی، به کوششِ عزیزالله جوینی، تهران: سروش، ۱۳۹۰، ص ۱۱۰۱.
گفت هرآینه بیندَخسم به کوه که نگاه داردم از آب.
سورۀ ۱۱، آیۀ ۴۳
همان، ص ۴۲۵.
و اگر بشورانَدت از شیطان شورشی، و بیاغالدت آغالِشی، به خدای تعالی اَندَخس، و از وی بترس.
سورۀ ۷، آیۀ ۲۰۰
همان، ص ۳۳۳.
#مصدر
اَندَخسیدن: پناه بردن؛ پناهیدن.
و بودند مردانی از آدمیان که میاَندَخسیدند به گروهی از پریان، پس بفزودشان سَفَه و طغیان.
سورۀ ۷۲، آیۀ ۶
تفسیرِ نَسَفی، به کوششِ عزیزالله جوینی، تهران: سروش، ۱۳۹۰، ص ۱۱۰۱.
گفت هرآینه بیندَخسم به کوه که نگاه داردم از آب.
سورۀ ۱۱، آیۀ ۴۳
همان، ص ۴۲۵.
و اگر بشورانَدت از شیطان شورشی، و بیاغالدت آغالِشی، به خدای تعالی اَندَخس، و از وی بترس.
سورۀ ۷، آیۀ ۲۰۰
همان، ص ۳۳۳.
#مصدر
Forwarded from گزینگویهها (بهروز صفرزاده)
عیبِ پسوندِ مصدری در فارسی
در انگلیسی صدها مصدرِ بسیطِ تکهجایی هست:
be, do, go, run, set, sit, fail, rest, take, board, share, write.
اما در فارسی حتی یک مصدرِ بسیطِ تکهجایی هم نداریم. کوتاهترین مصدرهای بسیطِ فارسی دوهجاییاند:
بردن، بستن، بودن، راندن، ساختن، کاشتن.
سرنوشتِ محتوم و تغییرناپذیرِ فارسی این است که تمامِ مصدرهایش ناگزیر باید به «-تن» یا «-دن» ختم شوند، حال آنکه انگلیسی هر اسم و صفتی را میتواند، بدونِ افزودنِ پسوندِ مصدری، به عنوانِ مصدر و فعل هم به کار ببرد.
این مزیتی است برای انگلیسی که موجب میشود در واژهسازی و مصدرسازی چالاکتر و چابکتر از فارسی باشد.
فعلاً تصورناپذیر است که روزی فارسی از دستِ این پسوندِ مصدری خلاص شود. فرانسویزبانها هم در این زمینه با ما فارسیزبانها همدردند.
#فعل
#مصدر
در انگلیسی صدها مصدرِ بسیطِ تکهجایی هست:
be, do, go, run, set, sit, fail, rest, take, board, share, write.
اما در فارسی حتی یک مصدرِ بسیطِ تکهجایی هم نداریم. کوتاهترین مصدرهای بسیطِ فارسی دوهجاییاند:
بردن، بستن، بودن، راندن، ساختن، کاشتن.
سرنوشتِ محتوم و تغییرناپذیرِ فارسی این است که تمامِ مصدرهایش ناگزیر باید به «-تن» یا «-دن» ختم شوند، حال آنکه انگلیسی هر اسم و صفتی را میتواند، بدونِ افزودنِ پسوندِ مصدری، به عنوانِ مصدر و فعل هم به کار ببرد.
این مزیتی است برای انگلیسی که موجب میشود در واژهسازی و مصدرسازی چالاکتر و چابکتر از فارسی باشد.
فعلاً تصورناپذیر است که روزی فارسی از دستِ این پسوندِ مصدری خلاص شود. فرانسویزبانها هم در این زمینه با ما فارسیزبانها همدردند.
#فعل
#مصدر
📚چیزایی که باید برگردن به کتابها:
🌿 فصلهای عنواندار
🌿پشت کتاب خلاصهش باشه، نه یه مشت ریویو
🌿نقشه و شجرهنامه
🌿فهرست شخصیتها و مکانها و طرز تلفظشون
🌿شماره زدن روی عطف مجموعه کتابها
🌿فهرست مطالب
🌿خلاصهی جلدهای قبلی مجموعه
🌿عطف هماهنگ مجموعه کتابها
#توییت✨
-منبع
🍂📻||@Radioensha
🌿 فصلهای عنواندار
🌿پشت کتاب خلاصهش باشه، نه یه مشت ریویو
🌿نقشه و شجرهنامه
🌿فهرست شخصیتها و مکانها و طرز تلفظشون
🌿شماره زدن روی عطف مجموعه کتابها
🌿فهرست مطالب
🌿خلاصهی جلدهای قبلی مجموعه
🌿عطف هماهنگ مجموعه کتابها
#توییت✨
-منبع
🍂📻||@Radioensha
Forwarded from گزینگویهها (بهروز صفرزاده)
به کسرهای که هرگز زاده نشد
تعدادی از واژههای مرکبِ فارسی در اصل ترکیبِ اضافی یا وصفی بودهاند، ولی از بدوِ تولد کسرهشان محذوف بوده. به دیگر سخن، مادرزادی بیکسره بودهاند.
مثلاً واژۀ «نیشکر» در اصل ترکیبِ اضافیِ «نیِ شکر» بودهاست.
پدربزرگ (پدرِ بزرگ)
پدرزن (پدرِ زن)
تبرزین (تبرِ زین)
توتفرنگی (توتِ فرنگی)
چوبدستی (چوبِ دستی)
خارشتر (خارِ شتر)
خواهرشوهر (خواهرِ شوهر)
دارچین (دارِ چین)
زغالسنگ (زغالِ سنگ)
زنبابا (زنِ بابا)
سرمایه (سرِ مایه)
صاحبنظر (صاحبِ نظر)
صورتحساب (صورتِ حساب)
قلمنی (قلمِ نی)
کاغذدیواری (کاغذِ دیواری)
مادربزرگ (مادرِ بزرگ)
مادرزن (مادرِ زن)
نمدزین (نمدِ زین)
نیشکر (نیِ شکر)
ولیعهد (ولیِ عهد)
ولینعمت (ولیِ نعمت)
در متونِ کهنِ فارسی شواهدی برای «سراضرب» (سرای ضرب) و «قضاحاجت» (قضای حاجت) دیدهام.
#کسره
تعدادی از واژههای مرکبِ فارسی در اصل ترکیبِ اضافی یا وصفی بودهاند، ولی از بدوِ تولد کسرهشان محذوف بوده. به دیگر سخن، مادرزادی بیکسره بودهاند.
مثلاً واژۀ «نیشکر» در اصل ترکیبِ اضافیِ «نیِ شکر» بودهاست.
پدربزرگ (پدرِ بزرگ)
پدرزن (پدرِ زن)
تبرزین (تبرِ زین)
توتفرنگی (توتِ فرنگی)
چوبدستی (چوبِ دستی)
خارشتر (خارِ شتر)
خواهرشوهر (خواهرِ شوهر)
دارچین (دارِ چین)
زغالسنگ (زغالِ سنگ)
زنبابا (زنِ بابا)
سرمایه (سرِ مایه)
صاحبنظر (صاحبِ نظر)
صورتحساب (صورتِ حساب)
قلمنی (قلمِ نی)
کاغذدیواری (کاغذِ دیواری)
مادربزرگ (مادرِ بزرگ)
مادرزن (مادرِ زن)
نمدزین (نمدِ زین)
نیشکر (نیِ شکر)
ولیعهد (ولیِ عهد)
ولینعمت (ولیِ نعمت)
در متونِ کهنِ فارسی شواهدی برای «سراضرب» (سرای ضرب) و «قضاحاجت» (قضای حاجت) دیدهام.
#کسره
Forwarded from بنویس :)
🖌|• از بوکوفسکی چنین نقلشده:
🖊|• «برخی از من میپرسند که چه کار میکنم، چگونه مینویسم و آثار ادبیام را خلق میکنم؟ و من به آنها پاسخ میدهم تنها کاری که لازم است انجام دهی این است که هیچ کاری نکنی! کافی است دست از تلاش برداری! این خیلی مهم است که تلاش نکنی، چه برای به دست آوردن یک کادیلاک، چه برای خلق یک اثر و چه برای جاودانگی. فقط کافی است که منتظر شوی و اگر اتفاق نیفتاد بیشتر منتظر شوی. درست مثل یک میخ روی دیوار. صبر میکنی تا خودش به سمت تو بیاید».
✏️ @benevis_s
🖊|• «برخی از من میپرسند که چه کار میکنم، چگونه مینویسم و آثار ادبیام را خلق میکنم؟ و من به آنها پاسخ میدهم تنها کاری که لازم است انجام دهی این است که هیچ کاری نکنی! کافی است دست از تلاش برداری! این خیلی مهم است که تلاش نکنی، چه برای به دست آوردن یک کادیلاک، چه برای خلق یک اثر و چه برای جاودانگی. فقط کافی است که منتظر شوی و اگر اتفاق نیفتاد بیشتر منتظر شوی. درست مثل یک میخ روی دیوار. صبر میکنی تا خودش به سمت تو بیاید».
✏️ @benevis_s
ناخوشآوایی
ناخوشآوایی یعنی توالیِ ناخوشآیندِ واجها.
ناخوشآوایی را به جای اصطلاحاتِ قدیمیترِ «تنافُرِ حروف» و «ستیزِ آوایی» به کار میبرم.
دو نمونه از ناخوشآوایی در شعرِ حافظ:
که که keke
ناامیدم مکن از سابقۀ لطفِ ازل/
تو پسِ پرده چه دانی که که خوب است و که زشت
کهز ازل kazazal
جز دلِ من کهز ازل تا به ابد عاشق رفت/
جاودان کس نشنیدیم که در کار بماند
-منبع: گزینگویه🌿
🍂📻||@Radioensha
ناخوشآوایی یعنی توالیِ ناخوشآیندِ واجها.
ناخوشآوایی را به جای اصطلاحاتِ قدیمیترِ «تنافُرِ حروف» و «ستیزِ آوایی» به کار میبرم.
دو نمونه از ناخوشآوایی در شعرِ حافظ:
که که keke
ناامیدم مکن از سابقۀ لطفِ ازل/
تو پسِ پرده چه دانی که که خوب است و که زشت
کهز ازل kazazal
جز دلِ من کهز ازل تا به ابد عاشق رفت/
جاودان کس نشنیدیم که در کار بماند
-منبع: گزینگویه🌿
🍂📻||@Radioensha
Forwarded from آنها
عدس دانهای است به همه جهان شناخته شده که به پارسی «مرجومک» گفته میشده.
#کشف_کلمه #مارال_دوستی
@anhaaparat
#کشف_کلمه #مارال_دوستی
@anhaaparat
Forwarded from زبانورزی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🍁 فرهنگنویسی
▪️با حضور بهروز صفرزاده
02:11 فرهنگ لغت چیست؟
03:27 نخستین فرهنگ بهجامانده
04:23 کاربرد فرهنگ در گذشته
06:50 دو دستهٔ کلی فرهنگها
09:08 دهخدا و فرهنگنویسی
10:40 تفاوت فرهنگهای دیروز با امروز
14:35 دربارهٔ لغتنامهٔ دهخدا
18:39 نقدی بر فرهنگهای برخط
26:20 دربارهٔ فرهنگ موضوعی فارسی
32:24 فرق فرهنگ با واژهنامه
44:56 یادی از دکتر محمد معین (۱۲۹۷ ــ ۱۳۵۰)
51:08 یکی از خلأهای بزرگ ما در فرهنگنویسی
53:41 دربارهٔ فرهنگ جامع زبان فارسی
55:44 پیشنهاد راهاندازی فرهنگ برخط بهروزشونده
©️از: مجله چاووش (شبکه چهار؛ ۱۴۰۲/۶/۲)
#️⃣ #فرهنگ #فرهنگنویسی
▪️با حضور بهروز صفرزاده
02:11 فرهنگ لغت چیست؟
03:27 نخستین فرهنگ بهجامانده
04:23 کاربرد فرهنگ در گذشته
06:50 دو دستهٔ کلی فرهنگها
09:08 دهخدا و فرهنگنویسی
10:40 تفاوت فرهنگهای دیروز با امروز
14:35 دربارهٔ لغتنامهٔ دهخدا
18:39 نقدی بر فرهنگهای برخط
26:20 دربارهٔ فرهنگ موضوعی فارسی
32:24 فرق فرهنگ با واژهنامه
44:56 یادی از دکتر محمد معین (۱۲۹۷ ــ ۱۳۵۰)
51:08 یکی از خلأهای بزرگ ما در فرهنگنویسی
53:41 دربارهٔ فرهنگ جامع زبان فارسی
55:44 پیشنهاد راهاندازی فرهنگ برخط بهروزشونده
©️از: مجله چاووش (شبکه چهار؛ ۱۴۰۲/۶/۲)
#️⃣ #فرهنگ #فرهنگنویسی
Forwarded from بنویس :)
چند ایده برای #تمرین نویسندگی🖇🔖
1⃣ بذارید شرورِ داستان، راویِ زندگیِ قهرمانتون باشه.
2⃣ داستانتون رو از آخر به اول تعریف کنید.
✏️ @benevis_s
1⃣ بذارید شرورِ داستان، راویِ زندگیِ قهرمانتون باشه.
2⃣ داستانتون رو از آخر به اول تعریف کنید.
✏️ @benevis_s
Forwarded from زین قند پارسی - علیرضا حیدری (علیرضا حیدری)
شکّرشکن شوند همه طوطیان هند
«زین قند پارسی» که به بنگاله میرود
حافظ
👈 طبق سنوات گذشته...
👈بر مبنای ضرایب سنوات گذشته...
👈آنچنانکه در سنوات گذشته اتفاق افتاد...
👇نکته
👈 در گزارش سالانۀ یک اداره -که ویراستاری میکردم- واژۀ «سنوات» بارها تکرار شده بود.
👈 نمیدانم واژۀ فارسی «سالهای» چه مشکلی دارد که در نامهها و گزارشهای اداری، جای «سنوات» را نمیگیرد؟
با #زین_قند_پارسی همراه شویم و هر روز یک نکتۀ ویرایشی بیاموزیم.
#علیرضا_حیدری
@qande_parsi
https://www.tgoop.com/qande_parsi
«زین قند پارسی» که به بنگاله میرود
حافظ
👈 طبق سنوات گذشته...
👈بر مبنای ضرایب سنوات گذشته...
👈آنچنانکه در سنوات گذشته اتفاق افتاد...
👇نکته
👈 در گزارش سالانۀ یک اداره -که ویراستاری میکردم- واژۀ «سنوات» بارها تکرار شده بود.
👈 نمیدانم واژۀ فارسی «سالهای» چه مشکلی دارد که در نامهها و گزارشهای اداری، جای «سنوات» را نمیگیرد؟
با #زین_قند_پارسی همراه شویم و هر روز یک نکتۀ ویرایشی بیاموزیم.
#علیرضا_حیدری
@qande_parsi
https://www.tgoop.com/qande_parsi
Telegram
زین قند پارسی - علیرضا حیدری
درست بنویسیم، درست بگوییم
کارشناسارشد ادبیات فارسی
مدرس دانشگاه
ویراستار و مدرس ویراستاری
عضو هیئتعلمی بنیاد فردوسی
عضو شورای پاسداشت زبان فارسی
عضو شورای سیاستگذاری شعر
روزنامهنگار
و برگزاری کارگاه
ارتباط با مدیر:
@alireza_heidaree
09153026689
کارشناسارشد ادبیات فارسی
مدرس دانشگاه
ویراستار و مدرس ویراستاری
عضو هیئتعلمی بنیاد فردوسی
عضو شورای پاسداشت زبان فارسی
عضو شورای سیاستگذاری شعر
روزنامهنگار
و برگزاری کارگاه
ارتباط با مدیر:
@alireza_heidaree
09153026689