Telegram Web
Forwarded from عکس نگار
‍ ‍🌐«جامعه‌شناسی علم شناخت واقعیت اجتماعی‌ است»

‍ اتحادیه جامعه شناسان ایرانی در تلگرام (اِجادَت)، فهرست زیر را در شاخه‌های گوناگون علوم اجتماعی تدارک دیده‌است. با انتشار آن در کانال‌های مختلف، به ترویج بینش جامعه‌شناختی یاری برسانیم
.

🔹♦️ پنج‌شنبه ۱۴۰۴/۰۳/۲۲♦️🔹

🔹♦️🔸🔹♦️🔸♦️🔸🔹♦️🔸🔹

بی‌تا مدنی
🔹مطالعات فمینیستی با رویکرد تفسیری پرگمتیستی
🆔@sociology_of_sport

محمدحسن علایی
♦️آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه‌شناختی
🆔@sociologicalperspectives

فریبا نظری
🔸جامعه‌شناسی گروه‌های اجتماعی
🆔@Sociologyofsocialgroups

سعید معدنی
🔹هفت اقلیم
🆔@Saeed_Maadani

مسعود زمانی مقدم
♦️روش تحقیق کیفی
@qualitative_methodology

نعمت الله فاضلی
🔸تحلیل فرهنگی جامعه ایران
🆔@Drnematallahfazeli

علی نوری
🔹خانواده ایرانی و مسائل اجتماعی
🆔@iranian_familyy

ح.ا. تنهایی
♦️جامعه‌شناسی تفسیری‌پرگمتیستی، نظری و درمانی
🆔@hatanhai

مسعود زمانی مقدم
🔸نوشته‌ها، مقاله‌ها و دوره‌های آموزشی
🆔@masoudzamanimoghadam

🔹🔸♦️🔹🔸♦️🔸🔹♦️🔸🔹

🔻To join us, click here
:

🆔@madanibita
🆔@Mohamadzeinaliuna
🆔@dr_shirinvalipouri
چکیده نظریه‌های جامعه شناسی حقوق

ترجمه: منوچهر ثابتی

جامعه شناسی حقوق رشته‌ای است که به مطالعه رابطه بین حقوق و جامعه می پردازد و بررسی می کند که چگونه حقوق تحت تاثیر ساختارها، نهادها و ارزش‌های اجتماعی قرار می‌گیرد و چگونه به نوبه‌ی خود جامعه را شکل می دهد.این رشته تاثیر حقوق را برنظم اجتماعی، نابرابری و تغییر‌ اجتماعی و برعکس بررسی می کند.نظریه های کلیدی در این زمینه شامل نظریه های توسعه یافته توسط ماکس وبر و امیل دورکیم و همچنین رویکردهای معاصر مانند جنبش حقوق و جامعه است.

۱- نظریه قانونی و عقلانی شدن ماکس وبر:
ماکس وبر توسعه قانون مدرن را یکی از ویژگی های کلیدی عقلانی شدن جامعه می.دانست.او استدلال می کرد که قانون نقش حیاتی در ایجاد یک سیستم رسمی و عقلانی حکومت‌داری دارد که برای زندگی اجتماعی مدرن ضروری است.

۲- نظریه حقوق و همبستگی اجتماعی امیل دورکیم:
دورکیم پیوند بین قانون و همبستگی اجتماعی را بررسی کرد.او بین"قانون تنبیهی"در جوامع سنتی که بر مجازات متمرکز است و"قانون ترمیمی"در جوامع مدرن که بر بازگرداندن نظم اجتماعی ازطریق جبران خسارت و آشتی تمرکز دارد تمایز قایل شد.

۳- نظریه سیستمی حقوق نیکلاس لومان:
لومان قانون را به عنوان یک سیستم اجتماعی پیچیده در نظر می گرفت که برای تنظیم و مدیریت پیچیدگی اجتماعی عمل می‌کند.او بر اهمیت هنجارهای قانونی در ارائه چارچوبی برای تعامل اجتماعی و حل تعارض تاکید داشت.

۴- جنبش قانون و جامعه:
این رویکرد میان رشته ای که از علوم اجتماعی و انسانی مختلف الهام گرفته شده است حقوق را در بستر اجتماعی آن بررسی می کند.این رویکرد ساختار اجتماعی مسایل حقوقی، نقش نهادهای حقوقی در شکل دهی به رویه های اجتماعی و تاثیر قانون در گروههای اجتماعی مختلف را بررسی می‌کند.

۵- مطالعات حقوقی انتقادی:
این دیدگاه بی طرفی قانون رابه چالش می‌کشد و استدلال می‌کند که قانون اغلب برای حفظ ساختارهای قدرت و بازتولید نابرابری‌های اجتماعی مورد استفاده قرار می‌گیرد. این ديدگاه نقش قانون را در شکل دهی به روابط اجتماعی و پویایی قدرت را بررسی می‌کند.

۶- نظریه حقوقی فمینستی:
این ديدگاه نقش قانون را در تداوم و به چالش کشیدن نابرابری‌های جنسیتی را بررسی می کند. این رویکرد چگونگی سوگیری نظام های حقوقی علیه زنان و چگونگی استفاده از اصلاحات قانونی برای مقابله با تبعیض جنسیتی را تحلیل می کند.

۷- نظریه آنومی:
این نظریه که توسط امیل دورکیم توسعه داده شد و بعدها توسط رابرت مرتون شرح داده شد، مفهوم بی‌ثباتی اجتماعی و بی هنجاری را بررسی می کند.این نظریه بررسی می‌کند که چگونه هنجارهای اجتماعی می توانند ازبین بروند و منجر به احساس بیگانگی و انحراف شوند.

۸- نظریه کنش متقابل نمادین:
کنش متقابل نمادین به ما این امکان را می‌دهد که هم ديدگاه فردی و هم ارزش های گروهی را بشناسیم. آنگاه می توانیم ببینیم که در دنیای افراد چه می گردد و نه فقط آنچه اسناد رسمی نشان می دهند. کنش متقابل نمادین در جامعه شناسی حقوق بر چگونگی شکل گیری معنا و کاربرد قوانین توسط تعاملات و تفاسیر افراد از نمادهای حقوقی تمرکز دارد. این رویکرد بررسی می کند که چگونه قوانین صرفا قواعد انتزاعی نیستند بلکه ازطریق تعاملات و تفاسیر اجتماعی معنا می‌یابند و این معانی می توانند در طول زمان مورد مذاکره و تغییر قرار گیرند. این ديدگاه بویژه برای درک چگونگی ایجاد، تفسیر و کاربرد مفاهیم حقوقی در عمل و چگونگی تاثیر آنها بر رفتار اجتماعی مفید است.

در ترجمه این متن از منابع مختلف استفاده شده است.

@Saeed_Maadani
👍2👎1
Forwarded from ایران‌مهر
▪️ایران از پای نمی‌اُفتد...

محمد‌علی اسلامی ندوشن

ایران از پای نمی‌اُفتد، می‌تپد و چون قُقنوس از خاکستر خود برمی‌خیزد؛ مانندِ دُلفین جَست می‌زند و پیدا می‌شود و نهان می‌شود، و باز از نو پدیدار. هر کجا که گمان کنید که نیست، درست همانجا هست، در هر لباس، هر سیما، چه در زربفت و چه در کرباس، چه گویا و چه خاموش.

هزاران هزار صدا در خرابه‌هایِ تو پیچید که: «دیوان آمد، دیوان آمد!» این صدا در خرابه‌هایِ دیگر نیز پیچیده‌ است و گوشِ روزگار با آن آشناست؛ ولی دیوان می‌آیند و می‌روند، غولان می‌آیند و می‌روند، دوالپایان پاورچین پاورچین می‌گذرند، و آن روندهٔ بزرگ که ایران نام دارد، می‌ماند.

- برگرفته از فصلنامهٔ هستی، تابستانِ ۱۳۷۲ خورشیدی، صص ۱۸۴ –۱۸۳.

ایران‌مهر @alborzology
👍7👏1
14 Irane Man (www.VavMusic.com)
Homayoun Shajarian (www.VavMusic.com)
ای در رگانم خون وطن؛
ای پرچمت ما را کفن؛
دور از تو بادا اهرمن، ایران من!


ترانه: ایران من
آواز: همایون شجریان
آهنگ ساز: سهراب پورناظری
ترانه‌سرا: پوریا سوری

۷ دقیقه

ایران‌مهر @alborzology
👏11👍2
سهراب سپهری :

کجاست جای رسیدن
و پهن کردن یک فرش
و بی خیال نشستن
و گوش دادن به صدای شستن یک ظرف زیر شیر مجاور!
------------------------------------------

ما نسلی بودیم که از نوجوانی زیر سایه‌ی جنگ و تحریم و تهدید دائمی امکان وقوع جنگ به پیری و سپید مویی رسیدیم.


@Saeed_Maadani
😢12👍7👌1
گاهی مجبورید ماشین را به کوه بکوبید
آیا پایان غنی‌سازی چاره‌ساز خواهد بود؟

جعفر شیرعلی‌نیا

۷ خرداد ۶۷ و کمتر از دو ماه مانده به پذیرش قطعنامه، آیت‌الله خمینی در پیامی نوشته بود: «سرنوشت جنگ در جبهه‌ها رقم می‌خورد نه در میدان مذاکره‌ها.» (صحیفه، ج۲۱، ص۵۳)
دوهفته مانده به پذیرش قطعنامه، در ۱۳ تير نیز نوشته بود: «امروز تردید به هر شکلی خیانت به اسلام است، غفلت از مسائل جنگ خیانت به رسول‌الله(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) است.» و ناگهان در پیام پذیرش قطعنامه تلخ‌ترین جمله‌اش را نوشت: «از هر آن‌چه گفتم گذشتم.» (همان، ص۹۵)

او این چرخش ناگهانی را چرخشی قهرمانانه جلوه نداد و با تلخ‌ترین واژه‌ها آن را به زبان آورد. این تغییر نظر اساسی از پی یک فروپاشی بسیار عجیب در جبهه‌های ایران ایجاد شده بود.
پذیرش ناگهانی قطعنامه ۵۹۸ جهان را نیز غافلگیر کرد. مردم ایران هم سیاستمداری را دیدند که می‌گوید؛ «از هر آنچه گفتم گذشتم.»

صدام هم غافلگیر شد و پذیرش قطعنامه از سوی ایران را فریب تاکتیکی معرفی کرد. با وجود این‌که عراق از یک سال قبل قطعنامه را پذیرفته بود، تن به آتش‌بس نداد و هجومی تازه را آغاز کرد.
مردمی که به نظر می‌رسید از جنگ خسته بودند، دوباره برای دفع هجوم عراق به جبهه سرازیر شدند؛ هم صدام را عقب زدند و هم حمله‌ی ناجوانمردانه سازمان مجاهدین خلق (منافقین) را.

این روزها ایران با یک هجوم غافلگیرانه در وسط معرکه‌ای افتاده که با دست فرمان دشمنانش پیش می‌رود. شاید ایران تنها با یک غافلگیری بتواند فرمان را برگرداند.
شواهد نشان می‌دهد ایران از مسیر نظامی نمی‌تواند چنین غافلگیری بزرگی ایجاد کند؛ یا می‌تواند و ما مطلع نیستیم.

شواهد همچنین نشان می‌دهد که موضوع جنگ، صرفا غنی‌سازی نیست؛ اما به هر حال این موضوع به گره رسانه‌ای جنگ تبدیل شده است.
نمی‌دانم چرا برخی اصرار دارند که بگویند غنی‌سازی ایران آسیب جدی ندیده یا ذخایر اورانیوم منتقل شده است. حتی اگر این روایت کاملا منطبق بر واقعیت باشد، اصرار بر آن چه ضرورتی دارد؟
در این وضعیت اگر ایران اعلام کند از غنی‌سازی دست خواهد کشید، احتمال غافلگیری مهاجمان وجود دارد.

گاهی برای آن‌که ماشین‌تان ته دره نیفتد، مجبور هستید آن را محکم به دیواره‌ی کوه بکوبید. ماشین‌تان، احتمالا خودتان و سرنشینان نیز آسیب زیادی خواهند دید اما نتیجه، بهتر از سقوط در ته دره خواهد بود.

اگر دشمنان نپذیرفتند، این تصمیم قابل بازگشت خواهد بود اما نکته‌ی مهم‌تر این است که اگر مهاجمان به این چرخش روی خوش نشان ندهند، وضعیت صحنه روشن‌تر خواهد شد و همدلی میان مردم بیشتر.

در حال حاضر نمی‌توان به طور قطع گفت که چه پیشنهادی ممکن است جواب دهد اما می‌‌توان به عنوان یک گزینه به آن فکر کرد.
هرچه باشد، چیزی جز یک غافلگیری بزرگ از سوی ایران نمی‌تواند این مسیر خطرناک را با تغییری جدی مواجه کند.

شواهد بسیاری نشان می‌دهد این جنگ حاصل یک طراحی و برنامه‌ریزی بسیار بلندمدت است که حتی تمام مراحلش، از حضور در میدان جنگ تا رسانه‌ و چینش فضای دیپلماتیک، از پیش تمرین شده است.
در چنین شرایطی حتما برای پایان جنگ و حتی پالس‌های پایان دادن طراحی‌هایی انجام شده است. در این حالت، حتی پایان جنگ با ابتکارعمل دشمن نیز خطرناک است و چه بسا بخشی از طراحی ویرانگر برای ایران عزیزمان باشد. پس جنگ باید با ابتکارعمل ایران پایان یابد.

در این شرایط حکومت ایران حتی این فرصت را دارد که مسئله‌ی ادامه یا توقف غنی‌سازی را به رفراندوم بگذارد.
این پیشنهاد با این فرض مطرح می‌شود که دست ایران از اقدامات غافلگیرانه‌ی دیگر کوتاه باشد. اگر چنین است، شاید ارزشش را داشته باشد که برای ایران عزیز و مردم نازنینش بگوییم؛ «از هر آن‌چه گفتم گذشتم.»

https://www.tgoop.com/jafarshiralinia
👏11👍1
Forwarded from نگاه متفاوت (احمد زیدآبادی) (Ahmad Zeidabadi)
این چه نخوتی است؟

دولت موظف است یک سیاست روشن و مدون در بارهٔ سامان دادن به وضعیت مهاجران افغان ارائه دهد و آن را با رعایت تمام موازین انسانی به اجرا بگذارد.
این‌که عده‌ای پس از بروز هر بحران و مشکلی در کشور، با ادبیاتی نژادپرستانه و شوونیستی همسایگان تاریخی ما را مورد هجوم لفظی قرار دهند، مایهٔ شرم و سرافکندگی هر انسانی است.
آیا این عده، خوش دارند در دیگر بلاد بخصوص در بلاد فرنگ با مهاجران ایرانی به همین صورت برخورد شود؟ این همه نخوت و خودپسندی از کجا ریشه می‌گیرد؟
حالا وجه انسان‌دوستانهٔ ماجرا هم به کنار. آیا این عده از عواقب این نوع برخوردهای شوونیستی با همسایگان بی‌پناهی که اغلب به کارهای سخت و زیان‌آور مشغولند، برای امنیت ملی کشور آگاهند و یا اینکه عامدانه به آن دامن می‌زنند؟
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
👍16👎2👌1
هنوز جامعه در شوک است

سعید معدنی

بعد از شروع جنگ ایران و اسرائیل تا به حال مطلب یا یادداشتی ننوشته‌ام. این ننوشتن به دو دلیل بوده: نخست آنکه حمله اسرائیل بسیار غافلگیر‌کننده و بهت‌آور بود. آنقدر غافلگیر کننده که کمتر کسی چنین حمله گسترده و سریع را آنهم از یک کشور دوردست پیش‌بینی می کرد.

شما تصور کنید در حالیکه شب هیچ خبری نیست بخوابید و صبح روز بعد در سایت‌ها و کانال‌های خبری بخوانید یا بشنوید که چندین فرمانده ارشد سپاه و متخصصان هسته‌ای با موشک‌ها و پهپادهای اسرائیلی کشته شده‌‌اند و در ادامه نیز در اندک زمانی صدها انفجار و هزاران نفر افراد نظامی و غیر‌نظامی هم شهید و زخمی می شوند. بی شک این اقدام خسارت‌بار از سالها قبل‌ برنامه‌ریزی شده است. اینکه چگونه سازمان های امنیتی و اطلاعاتی ایران را فریب داده و دست اندرکاران از فعالیت های آنان مطلع نشده‌اند نیز جای تعجب دارد. پس علت نخست شوک وارده بود و قفل شدن ذهن. شاید هنوز هم باور مان نمی‌شود و در حیرت به سر می‌بریم با خود می‌گوییم شاید یک خواب و کابوس بود؟

عامل دوم که مهمتر است، قطع اینترنت بود. از وضعیت اینترنت ثابت خانگی خبر ندارم در این مدت صرفا به شبکه اینترنتی تلفن همراه دسترسی داشتم که آن هم قطع بود. ما را به اپلیکیشن های داخلی راهنمایی و هدایت کردند که فضایی ناآشنا و غریبه برای فعالیتمان بود! دل و دماغ نداشتیم و دست و دلمان به کار ایجاد گروه و راه‌اندازی کانال و نوشتن مطلب و غیره نمی‌رفت. اکثر حاضران تازه وارد در آن کانال‌ها احساس میهمان بودن و غریبگی می‌کردند، یا ساکت بودند، یا به سلام و صبح بخیرهای معمولی قناعت کرده و نصایح و جملات بزرگان را باز نشر می دادند و یا خبرها و مطالبی معمول را منتشر می‌کردند.

اما..
با همه این اوصاف زندگی مهمتر از هر چیز است. زنده باد زندگی؛ امید به روزهای خوب در آینده کشورمان مهمترین عامل زیستن است. دوباره شروع می‌کنیم به نوشتن و گفتن و نشر مطالب ارزشمند دیگران. گرچه هنوز در شوک هستیم و این سوال در ذهن بسیاری از مردم نقش‌بسته که اگر کشوری بیگانه که فرسنگ‌ها از این سرزمین دور است، توانست اینگونه در میهن‌مان تاخت و تاز کند چرا دگر باره نتواند و یا نتوانند. حکمرانان و حاکمان برای این "دگرباره" چه اندیشیده‌اند؟ آیا باز به سراغ افراد دست چندم می‌روند و بازداشت های فله ای و توده وار شکل می‌گیرد؟ یا نه به سرچشمه ها می‌رسند و نفوذ را از سرچشمه خشک می‌کنند. ظاهر قضایا نشان می‌دهد که باز گزینه نخست و قدیمی را پی گرفته اند.....

آخرین یادداشت من قبل از شروع جنگ با عنوان «شلیک به سگ ها» به نوعی اشاره به پرداختن به مسایل فرعی و غفلت از امور مهم بود. در پاراگراف نخست نوشتم:
«باور می‌کنید این روزها که جامعه ایران در منجلاب انواع پدیده‌های مخرب مثل بیکاری و گرانی کمرشکن، ناامنی و فقر و فاصله وحشتناک طبقاتی و همچنین احتمال حمله بیگانگان و ده‌ها مسئله و مشکل گرفتار است، دادستان‌های برخی شهرهای ایران اسلحه‌ی قانون را به سوی «سگ و سگ گردانی»! گرفته اند؟!....»

۷ تیرماه ۱۴۰۴

#سعید_معدنی
#شوک
#نفوذ
#وطن
#بیگانه

@Saeed_Maadani
👏25👍4😢3👌2
نسیم جنوب ۱۱۳۶.pdf
1.5 MB
نسیم جنوب ۱۱۳۶.pdf

نسخه الکترونیکی
*هفته نامه نسیم جنوب*
سال بیست و هشتم
شماره ۱۱۳۶
🌺🌺🌺🌺
*نسیم جنوب، دیرپاترین نشریه تاریخ بوشهر*

زبادِ جنوبی در آمد نسیم
دل رهروان رست زاندوه و بیم (نظامی)

«این هفته نامه با هزینه شخصی و بدون استفاده از یارانه‌های دولتی مطبوعات و آگهی دولتی، منتشر می‌شود»

تلفن تماس و ارسال مطلب از طریق واتساب:
۰۹۱۷۷۷۲۳۹۰۹

@Saeed_Maadani
👎1
تکیه بر دیوار ندبه اسرائیلیان!

کسانی که از کشور خارج می شوند در ماه‌های نخست تحلیل مصداقی‌تر و درست‌تری نسبت به مسایل داخل ایران دارند. اما به مرور که از زمان خروج‌شأن می‌گذرد تحلیل ها ذهنی‌تر شده و بر اساس اخبار رسانه ها اظهار نظر می کنند. این مسأله حتی در باره کارشناسان و اهل مطالعه هم صدق می کند. حال شما تصور کنید که یک جوان ۱۸ ساله ۴۷ سال پیش از کشور رفته و چندان درکی از شرایط و مسایل ایران ندارد، سودای رهبری ایران را در سر دارد!
پدرش را که نظرکرده حضرت علی و کمربسته ابوالفضل بوده و به پابوس امام رضا و زیارت خانه خدا می رفت توده مذهبی ایران نپذیرفت. حالا فرزند ۶۵ ساله‌اش انتظار دارد ایرانیان برایش فرش قرمز استقبال پهن‌ کنند تا به کمک اسرائیل به ایران بیاید و پادشاهی کند! درست است که بخشی از جامعه تحصیلکرده ایران سکولار شده و حتی طبق یک نظریه‌ «درحال گذر به جامعه پسادینی» هستند. اما هنوز راه زیادی به جامعه پسادینی مانده است.
کاش می شد این شاهزاده ساده‌لوح به ایران می‌آمد و در همین محرم مردم را از نزدیک می‌دید و می‌فهمید در شرایط کنونی نمی توان با تکیه بر دیوار ندبه رهبر ایران شیعه شد!
@Saeed_Maadani
👍30👎12👌1
📢 تکذیب آزادی سعید مدنی / آقای باقی اشتباها کنفرانس تلفنی را با آزادی اشتباه گرفتند!

👈 همسر سعید مدنی آزادی این جامعه شناس را تکذیب کرد

◀️ منصوره اتفاق همسر سعید مدنی در گفت‌وگو با شرق ادعای مطرح شده درباره آزادی این زندانی سیاسی را تکذیب کرد.

◀️ او گفت: آقای مدنی با ما تماس گرفت و ما به آقای باقی زنگ زدیم و کنفرانس تلفنی گذاشتیم تا این دو دوست با هم صحبت کنند و آقای باقی به اشتباه برداشت آزادی سعید را کردند.

◀️ اتفاق تصریح کرد: هنوز هیچ خبر یا حرکتی برای آزادی آقای مدنی اتفاق نیفتاده است.
_
اصلاحات نیوز
@Eslahatnews
🔗 Eslahatnews.com
تعلیق عضویت انجمن جامعه‌شناسی اسرائیل در انجمن بین‌المللی جامعه‌شناسی

کمیته اجرایی انجمن بین المللی جامعه‌شناسی، عضویت انجمن جامعه شناسی اسرائیل را به خاطر اینکه بر علیه نسل‌کشی فلسطینیان در غزه موضع روشنی اتخاذ نکرده است، معلق کرد.
👏9👍2👎1👌1
به قلم دکتر یونس قیصی‌زاده، پژوهشگر جنوبی؛
*«دوران خوش نوجوانی» منتشر شد*
کتاب «دوران خوش نوجوانی» نوشته یونس قیصی‌زاده، نویسنده و روزنامه‌نگار جنوبی که راهکارهایی عملی برای نوجوانان و دانسته‌هایی مفید برای والدین ارائه می‌کند، به همت انتشارات شروع بوشهر منتشر شد.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در بوشهر، این کتاب شامل مطالب و بحث‌های کاربردی و مفیدی است که نویسنده در کارگاه‌های آموزشی روانشناسی و مهارت‌های زندگی با نوجوانان داشته است و تا حدی که به جنبه‌های علمی موضوع لطمه نخورد، سعی کرده که این مباحث روانشناسی، ساده و بدون پیچیدگی و همراه با مثال، تمرین، خاطره، سرگذشت‌های واقعی، اشعار و حکایت‌های ایرانی و خارجی نوشته شوند تا خواننده را خسته و دلزده نکند.

نویسنده در مقدمه این کتاب چنین نوشته است:

«خیلی از نوجوانان درک درستی از این دوران مهم در زندگی خود ندارند و همچنین مهارت‌های کافی برای پذیرش و روبه‌رو شدن با تغییرات این دوران در زندگی را کسب نکرده‌اند یا بهتر بگویم آموزش مناسبی به آنها ارائه نشده است. این امکان هم وجود دارد که بی‌خیال، این دوران را پشت سر بگذارند بدون درک این.....

@Saeed_Maadani
معرفی کتاب:
عنوان : دوران خوش نوجوانی

نویسنده: دکتر یونس قیصی زاده

انتشارات: شروع بوشهر

کتاب «دوران خوش نوجوانی» نوشته یونس قیصی‌زاده، نویسنده و روزنامه‌نگار جنوبی که راهکارهایی عملی برای نوجوانان و دانسته‌هایی مفید برای والدین ارائه می‌کند، به همت انتشارات شروع بوشهر منتشر شد.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در بوشهر، این کتاب شامل مطالب و بحث‌های کاربردی و مفیدی است که نویسنده در کارگاه‌های آموزشی روانشناسی و مهارت‌های زندگی با نوجوانان داشته است و تا حدی که به جنبه‌های علمی موضوع لطمه نخورد، سعی کرده که این مباحث روانشناسی، ساده و بدون پیچیدگی و همراه با مثال، تمرین، خاطره، سرگذشت‌های واقعی، اشعار و حکایت‌های ایرانی و خارجی نوشته شوند تا خواننده را خسته و دلزده نکند.

نویسنده در مقدمه این کتاب چنین نوشته است:

«خیلی از نوجوانان درک درستی از این دوران مهم در زندگی خود ندارند و همچنین مهارت‌های کافی برای پذیرش و روبه‌رو شدن با تغییرات این دوران در زندگی را کسب نکرده‌اند یا بهتر بگویم آموزش مناسبی به آنها ارائه نشده است. این امکان هم وجود دارد که بی‌خیال، این دوران را پشت سر بگذارند بدون درک این نکته که چه بسا دوران نوجوانی، شالوده شکل‌گیری بنای آینده در سال‌های پیش روست.

خیلی از والدین نیز هیچ شناختی از نیازهای جدید فرزندان خود در این دوران ندارند و نمی‌دانند که چگونه باید با آنها روبرو شوند. والدین فکر می‌کنند که با تجارب محدود نوجوانی خود که مربوط به دهه‌های گذشته است، می‌توانند یاری‌گر و راهنمای فرزندان در این دنیای متغیر و پرشتاب باشند.

بسیاری از نوجوانان یا والدین بدون اینکه در پی یاد گرفتن مهارتی باشند، امید دارند دوران نوجوانی به طور شیرین و موفقیت‌آمیزی طی شود، در حالی که در این دنیا که هر روزش با روز قبل فرق دارد و تغییرات پی‌درپی، نیازهای جدیدی را به وجود می‌آورد که روبرو شدن با آنها مهارت‌های جدیدی می‌طلبد، شاید طی کردن مطلوب و موفقیت‌آمیز دوران نوجوانی، بدون فراگرفتن مهارتهای مورد نیاز، امکان پذیر نباشد.»

کتاب «دوران خوش نوجوانی» در پنج فصل شامل «جور دیگه‌ای زندگی کن»، «نگرانی‌های ظاهر و صورت (تن‌انگاره)»، «مثبت اندیش باشید»، «قطب‌نمایی به نام ارزش‌ها» و «توانمندی‌هایت را کشف کن» در ۲۷۶ صفحه به همت انتشارات شروع در بوشهر منتشر شده است.

@Saeed_Maadani
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پیشنهاد تمرینی برای فکر کردن

«چگونه فکر کنیم»

#ژاله_آموزگار

@Saeed_Maadani
👍12👏2
سرنوشت برگ

آدمی پرنده نيست‌
تا به هر کران که پرکشد، برای او وطن شود

سرنوشت برگ دارد آدمی‌
برگ‌، وقتی از بلند شاخه‌اش جدا شود،
پايمال عابران کوچه‌ها شود


قنبرعلی تابش
(شاعر افغانستانی)
😢9👍2👎1😍1
فال حافظ

شروین سلیمانی

پارسال برای یک جلسه‌ی شعر به شیراز دعوت شده بودم. پروازم نزدیک ظهر نشست. چند ساعت بعدش جلسه شروع می‌شد.
تصمیم گرفتم که دو سه ساعت باقی مانده را غنیمت بشمرم و بروم زیارت حافظ و سعدی. اول رفتم حافظیه، و بعدش آمدم بیرون تا تاکسی بگیرم و خودم را به سعدیه برسانم.

یک پراید لکنته بادمجانی که پیرمردی خسته راننده‌اش بود تلق‌تلق نزدیک شد و جلوی پایم ایستاد.

گفتم: «سعدیه میری؟»

گفت: «میرم عامو. اما ترافیکه اگه پیاده بری زودتر می رسی.» (شما همه دیالوگ‌های این عزیز را با لهجه شیرین شیرازی بخوانید)

گفتم: «عیب نداره.»

سوار شدم راه افتاد و گفت: «مگه الان سرِ قبرِ حافظ نبودی؟»

گفتم: «چرا.»

گفت: «قبر سعدی هم مث همینه!!»

از این حرفش جا خوردم. گفتم: «خب هر کدوم لطف خودشونو دارن.»

گفت: «بازم سعدی بهتره!! حافظ به درد نمیخوره!!»

منِ شاعر که روی هر دوی این بزرگواران تعصب دارم، با دلخوری گفتم: «نفرمایید آقا! اینا قله‌های ادبیات ایران و جهانن.»

خیلی محکم گفت: «اشتباه نکن! همین حافظ خیلیارو بدبخت کرده!!»

با تعجب گفتم: «چرا؟!»

گفت: «با همین فال‌های بی‌خودش!!»(البته ادبیاتِ راننده، زیاد پاستوریزه نبود. من اینجا تلطیفش می‌کنم تا قابل چاپ شود!)

گفتم: «فالِ حافظ که سرگرمیه.»

گفت: «برای شما سرگرمیه. همین فالو (یعنی فال) زندگی خیلیا رو به فنا داده. یکیش خودم!»

با کنجکاوی پرسیدم: «چطور؟!»

آهی سوزناک کشید و گفت: «سرِ زن گرفتن، فال گرفتیم گفت: «بگیر طُره‌ی مَه‌چهره‌ای و قصه مخوان»
رفتیم دخترو رو گرفتیم، عفریته‌ای از آب در اومد که کافر بِگِریَد!!
سر انتخاب شغل فال گرفتیم گفت: «قبول دولتیان کیمیای این مس شد».
کار بابامونو ول کردیم رفتیم توی کار دولتی، ۳۰ سال سگ‌دو زدیم آخرشم این شد وضع‌مون.
پسرو اومد خواستگاری دخترمون. فال گرفتیم گفت: «حجله‌ی حُسن بیارای که داماد آمد.»
سر حرف حافظ دخترمونو دادیم داماد بد از آب در اومد، دخترمونو سیاه‌بخت کرد.
یه فالو هم گرفتیم که با پول پاداش بازنشستگی‌مون چه کنیم؟ گفت: «بذار توی بورس!»
گذاشتیم توی بورس خاک و باد شد!»

پرسیدم: «مگه حافظ برای بورس هم شعر داره؟»

گفت: «همون که میگه دیدار شد میسر و بوس و کنار هم!!»

با تعجب گفتم: «بوس به بورس چه ربطی داره؟!»

گفت: «ما بوسو به فالِ بورس گرفتیم! این آخری هم شک داشتیم که ماشین از غریبه بخریم یا ماشین باجناقمون رو بگیریم؟ فال گرفتیم. گفت: «اهل نظر معامله با آشنا کنند»
با باجناق‌مون معامله کردیم این لَگَنو انداخت بهمون، دو برابر پول خودش خرج تعمیرش کردیم.»

به سعدیه رسیدیم. گفتم: «به نظرم شما دیگه با فالِ حافظ، تصمیم نگیر!»

گفت: «نه دیگه، غلط بکنم!»

بلافاصله گفت: «چند وقته دارم فال سعدی می‌گیرم، خیلی کارش درسته!!» چشمانم از تعجب گرد شد.

موقع پیاده شدن با خنده‌ای عصبی گفتم: «یه مدت هم فالِ خیام بگیر، نشد برو توی کار فالِ ایرج میرزا!! اون دیگه جوابه!»

ناسزایی گفت و گازش را گرفت و دور شد.
یادم آمد که خودم هم در زندگی چه تصمیماتی که با فال حافظ نگرفته‌ام، اما خوشحال بودم که لااقل بوس را به فالِ بورس نگرفته‌ام که به خاک سیاه بنشینم!!

@Saeed_Maadani
😁19👍6
نسیم جنوب ۱۱۳۸.pdf
1.2 MB
نسخه الکترونیکی
*هفته نامه نسیم جنوب*
سال بیست و هشتم
شماره ۱۱۳۸
🌺🌺🌺🌺
*نسیم جنوب، دیرپاترین نشریه تاریخ بوشهر*

زبادِ جنوبی در آمد نسیم
دل رهروان رست زاندوه و بیم (نظامی)

«این هفته‌نامه با هزینه شخصی و بدون استفاده از یارانه‌های دولتی مطبوعات و آگهی دولتی، منتشر می‌شود»

تلفن تماس و ارسال مطلب از طریق واتساب:
۰۹۱۷۷۷۲۳۹۰۹


@Saeed_Maadani
ترویج زبان انگلیسی با هدف
حذف زبان فارسی در هند


دهم ژوئيه 1800 لرد ريچار ولسلي Lord R. C. Welessley صاحب اختيار وقت كمپاني دولتي انگليسي هند شرقي و فرماندار قسمت هايي از هند كه به تصرف آن دولت درآمده بود در محل يك قرارگاه نظامي در بنگال غربي (كلكته) يك موسسه آموزش عالي ويژه شرق شناسي و زبانهاي هندي به نام كالج فورت ويليام Fort William College تاسيس كرد. هدف باطني وي از اين كار، پايان دادن به اقتدار و نفوذ زبان پارسي در شبه قاره و رو به گسترش بودن آن بود. زبان پارسي در تمامي دوران حكومت تيموريان بر هند و مخصوصا از زمان پادشاهي همايون شاه، زبان رسمي دولت هند شده بود و بسياري از كتاب هاي منتشره در ايرانزمين (ايران بزرگتر ـ در شرق محدود به سيردريا تا سند) در هند انتشار يافته بود و در اين شبه قاره، ملاك داشتن سواد؛ خواندن اين كتاب هاي پارسي و به ويژه ديوان اشعار (حافظ، سعدي، فردوسي و ...) بود. پس از قتل نادرشاه در كودتاي قوچان، انگلستان كه راه را براي خارج ساختن حكومت هند از دست تيموريان و حكام محلي (راجه ها) و قطع نفوذ ايران، پارسيان و زبان پارسي هموار ديده بود؛ برنامه تملك هندوستان و نفوذ فرهنگي خود در اين شبه قاره را از حذف زبان پارسي آغاز كرده بود. كار اصلي كالج ويليام ترجمه كتابهاي پارسي به اردو و ساير زبانهاي محلي هند و آموزش زبان انگليسي و بسط اين زبان و دوستي كردن با پارسيان هند بود. انگليسي ها كه از قصه سنجان (سنگان) و جريان مهاجرت ايرانيان به هند و استقرار در گجرات و رواج زبان پارسي آگاه بودند و سرسختي و توان ايستادگي آنان را مي دانستند درگيري را به مصلحت ندانسته بودند. مي دانيم كه زبان هاي پارسي و سانسكريت هند خويشاوند هستند و اردو با اندكي تفاوت در گرامر، همان پارسي جديد و قديم به علاوه واژه هاي به عاريت گرفته پارسي از عربي است.

منبع:iranianshistoryonthisday.com

@Saeed_Maadani
از رنجی که ما جهان سومی ها می‌بریم

سعید معدنی

در ایام تعطیلات منتهی به روز عاشورا در یکی از شهرستان های اطراف کرج به یک غرفه سبزی فروشی که در کنار مزرعه واقع شده مراجعه کردیم. انبوهی از مردم ایستاده‌‌بودند تا خرید سالانه داشته باشند. همسرم گفت فروشنده یک جوان فرز و کاربلد افغانستانی است و اکثر خریداران با وجود غرفه های زیاد در آن دور و بر به این عمده فروشی مراجعه می کنند. وقتی در صف ایستاده بودیم اگر چهره اش نشان نمی داد شما اصلا متوجه نمی‌شدید که این جوان افغانستانی باشد. لهجه کاملا تهرانی، صدا شبیه دوبلورها! وشیک‌پوش و مودب؛ و از نحوه بیان کلماتش احتمالا تحصیل کرده هم باشد. هرچه است این لهجه نشان می‌دهد که او متولد ایران است و در این جامعه بزرگ شده است. با خود می‌گویم اینگونه افراد که در ایران متولد شده‌، درس فارسی خوانده‌اند و آموزه‌های شیعی را یادشان داده‌اند و...تکلیف‌شان در این جهان با مناسبات ظالمانه چه می شود. چرا به فرزندان‌مان یاد نداده‌ایم که مهاجر و مهاجران حق و حقوقی دارند. متاسفانه برخی از مردم بخصوص جوانان عاصی از شرایط اجتماعی دیواری کوتاه‌تر از افغانستانی‌ها پیدا نمی‌کنند ودر همه دعواها همیشه افغانستانی مقصر است. همیشه برایم سوال است افغانستانی متولد ایران چه جهان‌بینی و شناختی از جهان پیرامون، کشور زادگاه پدرانش و کشور زادگاه خود دارد؟ آیا قوانین و آموزه های ما نسبت به غریبه ها و مهاجران بسیار عقب مانده نیست؟

سالها قبل (در دوره حکومت نسبتا دمکراتیک بین حاکمیت دو طالبان) یک دانشجوی دختر اهل افغانستان در کلاسم بود که وقتی از تعداد زیاد غیبت‌هایش سوال کردم گفت که به خاطر قبولی در دانشگاه باید به افغانستان می‌رفتم و مجوز دانشجو بودن می‌گرفتم و از اقامت دانشجویی(و مزایای احتمالی‌اش) استفاده می‌کردم، به همین دلیل مدتی آنجا بودم. وقتی سوال کردم که مگر شما ایران بدنیا نیامده‌اید گفت نه تنها من در ایران به دنیا آمده‌ام بلکه پدرم هم در کودکی به ایران آمده و ما دونسل هستیم که خاطره‌ای از موطن اجدادی خود نداریم ولی با این وجود بعد از چهل سال زندگی در اینجا کاملا بیگانه تلقی می شویم. وی اضافه کرد، جالب اینجاست که در افغانستان هم بعضی کارمندان اداری با ما به سردی برخورد می‌کردند و جوری به ما نگاه می‌کردند که انگار با مهاجرت‌مان در روزهای جنگ داخلی، اینجا خوش گذرانده‌ایم. به عبارتی ما هویت دوگانه و شاید هم هویت گم شده‌ای داریم. ما بی‌سرزمین هستیم.

دانشجوی دیگری دارم که نه تنها خودش بلکه پدرش هم در ایران بدنیا آمده‌است! و پدر بزرگش ۶۰-۷۰ سال پیش به ایران مهاجرت کرده است. همان سالهایی که هنوز ۸۰ درصد جمعیت کنونی ایران بدنیا نیامده بودند. وی می گوید پدر بزرگم حدود دهه های ۳۰-۴۰از افغانستان به ایران آمده و پدرم در سال ۱۳۴۵ در ایران زاده شده ، خودم هم متولد ۱۳۷۰ هستم. اما با وجود بیش از شش دهه سکونت در ایران، با ایشان همچون تازه مهاجران برخورد می‌شود. این جوان دانشجو هم علیرغم اقامت طولانی چند نسلی در ایران باز هم مجبور است برای تحصیل در دانشگاه برای اولین بار به کشور سه نسل قبل خود برود و مجوز اقامت دانشجویی بگیرد! اگر کشور افغانستان حکومت نرمالی داشت شاید بسیاری از این جوانان پرتلاش در میهن‌شان می‌ماندند و آنجا را آباد می‌کردند.

با خود می گویم قوانین ما جهان سومی‌ها چقدر عقب مانده و ناسازگار با جهان مدرن است. وقتی سرنوشت افغانستانی‌ها در ایران و یا مثلاً پاکستان را با مهاجران در جوامع غربی مقایسه می کنیم، چقدر قوانین مدنی پیشرفته و حقوق انسانی‌تری دارند.
وقتی می شنویم که شهردار لندن یک مسلمان است که پدرش راننده تاکسی اهل پاکستان بوده و یا نخست وزیر هندی‌تبار است. یا در دوره‌ای نماینده آمریکا در سازمان ملل یک افغانستانی (زلمای خلیل زاد) بوده، یا یک آمریکایی آفریقایی تبار (اوباما) که مادرش اهل آمریکا و پدرش اهل کنیا بوده، رییس جمهور ایالات متحده آمریکا می شود، و یا چند وزیر دولت کانادا هندی هستند، و ده‌‌ها و صدها مورد مشابه. آنگاه به قوانین خودمان و کشورهای شبیه خودمان می‌نگرم و افغانستانی‌های مقیم ایران را می‌بینم که اقامت دو سه نسلی در ایران هم کمک نمی‌کند که دارای اتومبیل یا خانه مسکونی شخصی و یا صاحب مکان تجاری باشند.
دوستی می گفت در یک کشور اروپایی وارد رستورانی بزرگ و شیک شدم و متوجه شدم که صاحب آن یک افغانستانی است. پس از چند بار صرف غذا و آشنایی بیشتر مبلغی پول نقد سپرد تا به برادرش در ایران برسانم. وقتی به آدرس برادر در یکی از شهرهای جنوب استان تهران رفتم دیدم که برادرش به خاطر فشار سنگین کار یدی زمین‌گیر شده و در یک زیرزمین نمور زندگی می‌کند. وقتی وضعیت این برادر با آن برادر شیک و کراواتی مقایسه کردم غصه ام گرفت...

و...بماند که دختران در افغانستان اجازه تحصیل ندارند.

۲۲ تیرماه ۱۴۰۴

@Saeed_Maadani
👍13👏5👎1😢1
2025/07/14 02:27:23
Back to Top
HTML Embed Code: