3️⃣ فهرست ۳
بخش سهیم جستارهای تالار «رازها و نمادها و آموزههای شاهنامه»
بساویدن هر هشتگ یا تارپیوند (سرنام آبیرنگ) به جستار و یا زنجیرهها راه میبرد.
⏪⏪ گشایش تالار
👈 بخش نخست فهرست
👈 بخش دویُم فهرست
👈 #فریدون = سهپاره شدن آریاییان
۱- شکوه رهایی/خاموشی دماوند
۲- گسترش آیین شکوهمند مهر
۳- شادزیستن، بنیاد آیین مهر
۴- دو آموزه کیش مهر
۵- گذر از زنسالاری
۶- آغاز راستین جنبش باغ شهر
۷- «کوس» نخستین پایتخت آریاییان!
۸- شهرناز و ارنواز دو پاره از ایرانزمین
۹- پسران فریدون، سه تیرۀ نوپای آریایی
۱۰- همسرگزینی پسران فریدون
(سه بخش)
۱۱- راز درآمدن فریدون به پیکر اژدها
۱۲- ریشه و چرایی نام فریدون
۱۳- نامگذاری فرزندان فریدون
(چهار بخش)
۱۴- سهبخش کردن جهان میان فرزندان فریدون
۱۵- پشیمانی و آهنگ بازگشت کوچیدگان
(سه بخش)
۱۶– زدودن پارهای ناروشنیها
۱۷- نگاه دیگران(۱)!
۱۸- برخوردهای مرزی کوچنشینان (سلم و تور) با ایرانیان(ایرج)!
۱۹- نگاه دیگران(۲)!
۲۰- نگاه دیگران(۳)!
۲۱- شکست کوچیدگان(سلم و تور) در تازش دوباره به ایرانیان(ایرج)
(هشت بخش)
۲۲- پایان روزگار فریدون
۲۳– جایگاه اَلانی دژ
۲۴- منوچهر ، نبیره یا فرزند ایرج!!؟؟
۲۵- پیوستگی تباری در قلمرو میانی
👈 راز #سیمرغ_و_زال
الف – درآمد
ب- ریشهٔ نام «زال»
پ- آلبینیسم- سپیدیِ موی زال
ت – سیمرغ- پزشکی از تبار خورشید!
۱- سیمرغ و آفتاب
۲- سیمرغ در استورههای ایران
۳- سیمرغ در شاهنامه
ج- زال زر؛ زروان شاهنامه
چ- پروردن زال در کنام سیمرغ
خ- فرنام «دستان»
د- دستان زند
ذ- ریشهشناسی واژهٔ «پزشک»
ر- سکایان و سیستان
ز- شهر سوخته
س- انگارهای از ریشه تاریخی زال و رودابه
ش- افسانه افزوده ضحاکتباری و بتپرستی مهراب کابلی
غ- دانش شگرف سیستان در شاهنامه
ف- #رستمزاد
- پاسخی به یک پرسش
👈 کتاب #جامعه_شناسی_خودکامگی
واکاوی پادشاهی ضحاک و زمینه اجتماعی نهادینه شدن خودکامگی در ایران - زندهنام استاد رضاقلی
✅ پیدیاف کتاب
✅ کتاب آوایی (ده فرسته پیاپی)
👈 بخش چهارم فهرست
🔎🔍
بخش سهیم جستارهای تالار «رازها و نمادها و آموزههای شاهنامه»
بساویدن هر هشتگ یا تارپیوند (سرنام آبیرنگ) به جستار و یا زنجیرهها راه میبرد.
⏪⏪ گشایش تالار
👈 بخش نخست فهرست
👈 بخش دویُم فهرست
👈 #فریدون = سهپاره شدن آریاییان
۱- شکوه رهایی/خاموشی دماوند
۲- گسترش آیین شکوهمند مهر
۳- شادزیستن، بنیاد آیین مهر
۴- دو آموزه کیش مهر
۵- گذر از زنسالاری
۶- آغاز راستین جنبش باغ شهر
۷- «کوس» نخستین پایتخت آریاییان!
۸- شهرناز و ارنواز دو پاره از ایرانزمین
۹- پسران فریدون، سه تیرۀ نوپای آریایی
۱۰- همسرگزینی پسران فریدون
(سه بخش)
۱۱- راز درآمدن فریدون به پیکر اژدها
۱۲- ریشه و چرایی نام فریدون
۱۳- نامگذاری فرزندان فریدون
(چهار بخش)
۱۴- سهبخش کردن جهان میان فرزندان فریدون
۱۵- پشیمانی و آهنگ بازگشت کوچیدگان
(سه بخش)
۱۶– زدودن پارهای ناروشنیها
۱۷- نگاه دیگران(۱)!
۱۸- برخوردهای مرزی کوچنشینان (سلم و تور) با ایرانیان(ایرج)!
۱۹- نگاه دیگران(۲)!
۲۰- نگاه دیگران(۳)!
۲۱- شکست کوچیدگان(سلم و تور) در تازش دوباره به ایرانیان(ایرج)
(هشت بخش)
۲۲- پایان روزگار فریدون
۲۳– جایگاه اَلانی دژ
۲۴- منوچهر ، نبیره یا فرزند ایرج!!؟؟
۲۵- پیوستگی تباری در قلمرو میانی
👈 راز #سیمرغ_و_زال
الف – درآمد
ب- ریشهٔ نام «زال»
پ- آلبینیسم- سپیدیِ موی زال
ت – سیمرغ- پزشکی از تبار خورشید!
۱- سیمرغ و آفتاب
۲- سیمرغ در استورههای ایران
۳- سیمرغ در شاهنامه
ج- زال زر؛ زروان شاهنامه
چ- پروردن زال در کنام سیمرغ
خ- فرنام «دستان»
د- دستان زند
ذ- ریشهشناسی واژهٔ «پزشک»
ر- سکایان و سیستان
ز- شهر سوخته
س- انگارهای از ریشه تاریخی زال و رودابه
ش- افسانه افزوده ضحاکتباری و بتپرستی مهراب کابلی
غ- دانش شگرف سیستان در شاهنامه
ف- #رستمزاد
- پاسخی به یک پرسش
👈 کتاب #جامعه_شناسی_خودکامگی
واکاوی پادشاهی ضحاک و زمینه اجتماعی نهادینه شدن خودکامگی در ایران - زندهنام استاد رضاقلی
✅ پیدیاف کتاب
✅ کتاب آوایی (ده فرسته پیاپی)
👈 بخش چهارم فهرست
🔎🔍
Telegram
رازها و نمادها و آموزههای شاهنامه
تو این را دروغ و فسانه مدان
به یکسان رَوِشنِ زمانه مدان
از او هرچه اندرخورد با خرد
دگر بر ره رمز معنی برد
این تالار بازتاب دهنده برداشتهای گرداننده از واکاوی رازهای نهفته در ژرفای داستانهای شاهنامه است.
گرداننده تالار : سیروس حامی
@Cyrus_Hami
به یکسان رَوِشنِ زمانه مدان
از او هرچه اندرخورد با خرد
دگر بر ره رمز معنی برد
این تالار بازتاب دهنده برداشتهای گرداننده از واکاوی رازهای نهفته در ژرفای داستانهای شاهنامه است.
گرداننده تالار : سیروس حامی
@Cyrus_Hami
با درود❤️
یادآوری: این تالار بازتاب دهنده برآیند پژوهشها و دیدگاههای گرداننده تالار در پیوند با شاهنامه و «استوره»های ایرانی و در برگیرنده جستارهایی ویژه با رویکرد زندآگاهانه(هرمنوتیک) و با الگوواره(پارادایم) نو و دیگرگون است، پس:
الف - نوشتن و فرستادن هر فرسته تازه نیازمند رسیدن هر بخش از پژوهش و بررسی به انجامی است که قابل ارایه باشد! این مهم هفتهها و گاه ماهها زمان میبرد!
ب- آشنایی همراهان گرامی با الگوواره نگارنده و چگونگی دریافت و رسیدن به هسته راستین و تاریخی داستانهای شاهنامه نیازمند آگاهی از جستارهای پیشین -از آغاز گشایش تالار- است!
فهرست فراهم شده، که اینک بخش چهارم آن پیشکش میشود، یاریگر همراهان است! بخشهای پیشین فهرست هم نشانی داده شده! 👇
4️⃣ فهرست ۴
بخش چهارم فهرست جستارهای تالار «رازها و نمادها و آموزههای شاهنامه»
بساویدن هر هشتگ یا تارپیوند (سرنام آبیرنگ) به جستار و یا زنجیرهها راه میبرد.
⏪⏪ گشایش تالار
👈 بخش نخست فهرست
👈 بخش دویُم فهرست
👈 بخش سهیُم فهرست
👈 #نامهای_مردانه (شاهان و پهلوانان)- نماد تیرههای ایرانی و بخشی از سرگذشت راستین نیاکان
۱ - کاوس؛ فریبرز ؛ زنگه ؛ فرامرز ؛ توس
۲ - نوذر
۳ - منوچهر
۴- افراسیاب
۵ - اغریزث
۶- کیقباد
۷ - کاوس
۸- رستم
۹- سهراب
۱۰- زَو/زاو/زاب تهماسپ
👈 سنجش بیتهایی منتسب به فردوسی فرزانه در «گفتار اندر ستایش پیغمبر»
👈 بررسی چند واژه: شهر /شهریار / شاه / پادشاه / شاهنشاه
👈 گفتاری پیرامون نمادینگی شاهان بخش آغازین شاهنامه
👈 نکتههایی از جنگ افراسیاب با نوذر
۱- میدان جنگ
۲- افرسیاب
۳- درگذشت سام
۴- شکست ایرانیان از افراسیاب
👈 چند جستار به فراخور روز کورش بزرگ.
👈 ریشهشناسی و تلفظ واژههای «آفرین» و «نفرین»
👈 گویش نرم(مجهول) واکههای«ای» و «او» در شاهنامه
👈 «زبان برگشادن» در برابر «سخن برگشادن»
👈 دیرپایی آیین رایورزی در کارهای کشور
👈 جایگاه «البرز کوه» !!
👈 سویههای زمینپیمایی در ایران باستان
👈 کاربرد «برگشتن» در معنی «شدن» در شاهنامه
👈 «مازندران شاهنامه» کجاست!؟
👈 آز و تعصب (زندهنام دکتر اسلامی ندوشن)
👈 «برگشتن» در معنی «شدن» در شاهنامه
👈 دشنام در شاهنامه
👈 بهزه کردن کمان - بایستهای پیش از کارزار
👈 #هزار_سال_دروغ برای دریوزهگر نشان دادن فردوسی فرزانه
👈 گفتار نخست: دولتشاه سمرقندی
👈 گفتار دویم – تاریخ گزیده
👈 گفتار سهیُم - تاریخ سیستان
👈 گفتار چهارم تا نهم : نظامی عروضی
👈 گفتار دهم تا سیزدهم - شاهنامه فلورانس
👈 گفتار چهاردهم - لباب الالباب عوفی
👈 گفتار پانزدهم تا هفدهم : مجمل فصیحی
👈 سه عامل سقوط حکومتها در نگاه فردوسی
👈 بهرام گور و رفاه عمومی شهروندان
👈 واژه موبد در سخن فردوسی
👈 شاهنامه یک اثر نژادپرستانه نیست
👈 «گشادن» برابر «انداختن ، گسستن، رهاکردن*»
👈 ریشهشناسی نام گرامی«ایران» و گویش درست آن
👈 اوستیا / ایرستان سرزمینی در قفقاز با میراث فرهنگ ایرانی
✍️ پیرامون نخستین بیت شاهنامه
👈 نخستین اعلامیه حقوق بشر
👈 فردوسی از منابع شفاهی بیزار بوده است
👈 چرا شاهنامه به وجود آمد، چرا شاهنامه نوشته شد؟
👈 جاندارانگاری - اساس زبان
پیشنهاد میشود ایران دوستان گرامی آشنایی با پارادایم نو و واکاوی شاهنامه از نگاه «تاریخ» را از زنجیره
#شاهنامه_تاریخ_استورهای
و گزارش شاهنامه از آغاز را از
✍️ پیرامون نخستین بیت شاهنامه
بیاغازند!
❇️
یادآوری: این تالار بازتاب دهنده برآیند پژوهشها و دیدگاههای گرداننده تالار در پیوند با شاهنامه و «استوره»های ایرانی و در برگیرنده جستارهایی ویژه با رویکرد زندآگاهانه(هرمنوتیک) و با الگوواره(پارادایم) نو و دیگرگون است، پس:
الف - نوشتن و فرستادن هر فرسته تازه نیازمند رسیدن هر بخش از پژوهش و بررسی به انجامی است که قابل ارایه باشد! این مهم هفتهها و گاه ماهها زمان میبرد!
ب- آشنایی همراهان گرامی با الگوواره نگارنده و چگونگی دریافت و رسیدن به هسته راستین و تاریخی داستانهای شاهنامه نیازمند آگاهی از جستارهای پیشین -از آغاز گشایش تالار- است!
فهرست فراهم شده، که اینک بخش چهارم آن پیشکش میشود، یاریگر همراهان است! بخشهای پیشین فهرست هم نشانی داده شده! 👇
4️⃣ فهرست ۴
بخش چهارم فهرست جستارهای تالار «رازها و نمادها و آموزههای شاهنامه»
بساویدن هر هشتگ یا تارپیوند (سرنام آبیرنگ) به جستار و یا زنجیرهها راه میبرد.
⏪⏪ گشایش تالار
👈 بخش نخست فهرست
👈 بخش دویُم فهرست
👈 بخش سهیُم فهرست
👈 #نامهای_مردانه (شاهان و پهلوانان)- نماد تیرههای ایرانی و بخشی از سرگذشت راستین نیاکان
۱ - کاوس؛ فریبرز ؛ زنگه ؛ فرامرز ؛ توس
۲ - نوذر
۳ - منوچهر
۴- افراسیاب
۵ - اغریزث
۶- کیقباد
۷ - کاوس
۸- رستم
۹- سهراب
۱۰- زَو/زاو/زاب تهماسپ
👈 سنجش بیتهایی منتسب به فردوسی فرزانه در «گفتار اندر ستایش پیغمبر»
👈 بررسی چند واژه: شهر /شهریار / شاه / پادشاه / شاهنشاه
👈 گفتاری پیرامون نمادینگی شاهان بخش آغازین شاهنامه
👈 نکتههایی از جنگ افراسیاب با نوذر
۱- میدان جنگ
۲- افرسیاب
۳- درگذشت سام
۴- شکست ایرانیان از افراسیاب
👈 چند جستار به فراخور روز کورش بزرگ.
👈 ریشهشناسی و تلفظ واژههای «آفرین» و «نفرین»
👈 گویش نرم(مجهول) واکههای«ای» و «او» در شاهنامه
👈 «زبان برگشادن» در برابر «سخن برگشادن»
👈 دیرپایی آیین رایورزی در کارهای کشور
👈 جایگاه «البرز کوه» !!
👈 سویههای زمینپیمایی در ایران باستان
👈 کاربرد «برگشتن» در معنی «شدن» در شاهنامه
👈 «مازندران شاهنامه» کجاست!؟
👈 آز و تعصب (زندهنام دکتر اسلامی ندوشن)
👈 «برگشتن» در معنی «شدن» در شاهنامه
👈 دشنام در شاهنامه
👈 بهزه کردن کمان - بایستهای پیش از کارزار
👈 #هزار_سال_دروغ برای دریوزهگر نشان دادن فردوسی فرزانه
👈 گفتار نخست: دولتشاه سمرقندی
👈 گفتار دویم – تاریخ گزیده
👈 گفتار سهیُم - تاریخ سیستان
👈 گفتار چهارم تا نهم : نظامی عروضی
👈 گفتار دهم تا سیزدهم - شاهنامه فلورانس
👈 گفتار چهاردهم - لباب الالباب عوفی
👈 گفتار پانزدهم تا هفدهم : مجمل فصیحی
👈 سه عامل سقوط حکومتها در نگاه فردوسی
👈 بهرام گور و رفاه عمومی شهروندان
👈 واژه موبد در سخن فردوسی
👈 شاهنامه یک اثر نژادپرستانه نیست
👈 «گشادن» برابر «انداختن ، گسستن، رهاکردن*»
👈 ریشهشناسی نام گرامی«ایران» و گویش درست آن
👈 اوستیا / ایرستان سرزمینی در قفقاز با میراث فرهنگ ایرانی
✍️ پیرامون نخستین بیت شاهنامه
👈 نخستین اعلامیه حقوق بشر
👈 فردوسی از منابع شفاهی بیزار بوده است
👈 چرا شاهنامه به وجود آمد، چرا شاهنامه نوشته شد؟
👈 جاندارانگاری - اساس زبان
پیشنهاد میشود ایران دوستان گرامی آشنایی با پارادایم نو و واکاوی شاهنامه از نگاه «تاریخ» را از زنجیره
#شاهنامه_تاریخ_استورهای
و گزارش شاهنامه از آغاز را از
✍️ پیرامون نخستین بیت شاهنامه
بیاغازند!
❇️
Telegram
رازها و نمادها و آموزههای شاهنامه
تو این را دروغ و فسانه مدان
به یکسان رَوِشنِ زمانه مدان
از او هرچه اندرخورد با خرد
دگر بر ره رمز معنی برد
این تالار بازتاب دهنده برداشتهای گرداننده از واکاوی رازهای نهفته در ژرفای داستانهای شاهنامه است.
گرداننده تالار : سیروس حامی
@Cyrus_Hami
به یکسان رَوِشنِ زمانه مدان
از او هرچه اندرخورد با خرد
دگر بر ره رمز معنی برد
این تالار بازتاب دهنده برداشتهای گرداننده از واکاوی رازهای نهفته در ژرفای داستانهای شاهنامه است.
گرداننده تالار : سیروس حامی
@Cyrus_Hami
✍️از اقتضای "خرد کیشی" است که در تمام شاهنامه هرگونه سرپیچی از داد - که خود چیزی جز آیین و فرمان خرد نیست - همواره مجازات خود را در دنبال دارد و این نیز در جای خود قانون تخلف ناپذیر طبیعت و حیات انسانی است و لاجرم خرد انسانی در سراسر کارهای عالم ضرورتش را الزام میکند.
از اینجاست، که سلم و تور، به انتقام خون ایرج کشته میشوند و باید کشته شوند. ضحّاک با همهی گربزی ها و چارهگریهایش و افراسیاب با تمام دلیریها و زیرکساریها که دارد هيجیکشان از کیفر بیدادیهای خویش ایمن نمیمانند و نباید بمانند.
حتی رستم و اسفندیار، دو پهلوان محبوب و نجیب دنیای شاهنامه به خاطر لحظههایی که به الزام دیو "خشم" از حکم خرد سرفرو میتابند به بادافره سنگین گناهان خویش گرفتار میآیند و باید گرفتار بیایند. جمشید و کاوس دو فرمانروای درخشان و نامآور دنیای باستان هم جریمهی خروج از حدّ خرد را به محنتهایی که در پایان عمر با آن روبرو میشوند میپردازند - و به حکم خرد نیز باید بپردازد.
✍️ عبدالحسین زرین کوب، جستار " خرد و خردگرایی در شاهنامه"
https://www.tgoop.com/ShahnamehToosi
از اینجاست، که سلم و تور، به انتقام خون ایرج کشته میشوند و باید کشته شوند. ضحّاک با همهی گربزی ها و چارهگریهایش و افراسیاب با تمام دلیریها و زیرکساریها که دارد هيجیکشان از کیفر بیدادیهای خویش ایمن نمیمانند و نباید بمانند.
حتی رستم و اسفندیار، دو پهلوان محبوب و نجیب دنیای شاهنامه به خاطر لحظههایی که به الزام دیو "خشم" از حکم خرد سرفرو میتابند به بادافره سنگین گناهان خویش گرفتار میآیند و باید گرفتار بیایند. جمشید و کاوس دو فرمانروای درخشان و نامآور دنیای باستان هم جریمهی خروج از حدّ خرد را به محنتهایی که در پایان عمر با آن روبرو میشوند میپردازند - و به حکم خرد نیز باید بپردازد.
✍️ عبدالحسین زرین کوب، جستار " خرد و خردگرایی در شاهنامه"
https://www.tgoop.com/ShahnamehToosi
به یاری یزدان،
در آغازین دم هفته نو، درودی دیگر دارم از ژرفای جان به پیشگاه یاران و هممیهنان، همراه با بهترین آرزوها و با پیشکشی دیگر از نامه خرد نیاکان!
مهرورزتان - سیروس حامی
#آیین_کشورداری_در_شاهنامه_۹۳
https://www.tgoop.com/ShahnamehToosi
در آغازین دم هفته نو، درودی دیگر دارم از ژرفای جان به پیشگاه یاران و هممیهنان، همراه با بهترین آرزوها و با پیشکشی دیگر از نامه خرد نیاکان!
مهرورزتان - سیروس حامی
#آیین_کشورداری_در_شاهنامه_۹۳
https://www.tgoop.com/ShahnamehToosi
Forwarded from خردسرای فردوسی یزد (سیروس حامی)
آغاز پادشایی #فریدون
گفتار ۲
ارائه: #سیروس_حامی
هنگام : شنبه - هفدهم آذر ۱۴۰۳
جایگاه : دانشگاه امام جواد یزد
«موسسه فرهنگی شاهنامه فردوسی یزد»
«موسسه فرهنگی چکامه مهر یزد»
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
گفتار ۲
ارائه: #سیروس_حامی
هنگام : شنبه - هفدهم آذر ۱۴۰۳
جایگاه : دانشگاه امام جواد یزد
«موسسه فرهنگی شاهنامه فردوسی یزد»
«موسسه فرهنگی چکامه مهر یزد»
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
📝 #آذربایجان_جان_ایران!
✍️ #فریدون_جنیدی
در دل و جان همۀ «ایرانیان» جز مهر به «آذربایجان» گرامی نیست و آنان که به گذشتههای دور زندگی نیاکان خود چشم دوختهاند، این سرزمین پرارج را «قبلهگاه ایرانیان» میشناسند؛ از آن هنگام که «کیخسرو کیانی»، آتشکدۀ «آذرگشسپ» را در آن گستره بنیاد نهاد؛ تا یکی دو سده پس از «اسلام»!
هیچ «ایرانی» نیست که آن مرز پرگهر را که بیگمان، با کوشش و تلاش مردمان آن به چنین پایگاه بلند رسیده است، به بدی و دشمنی یاد کند. ما «ایرانیان» با مهر «آذربایجان» چنانکه با مهر «بلوچستان» و «خوزستان» و ... زندگی میکنیم، همه با هم پیوستهایم و «آذربایجانیان» نژاده و فرهیخته نیز همین اندیشه و مهر را به جایجای این کشور کهنسال و مردمان آن دارند و این ستیزهها در این 75 سال از سوی آن کسان روی میدهد که مهر را از پدر و مادر و نیاکان گسستهاند و به بیگانگان پیوستهاند.
سرودهای از «خاقانی شروانی»، یکی از بزرگترین سرایندگان سخن «پارسی»:
چه سبب سوی خراسان شدنم نگذراند // عندلیبم به گلستان شدنم نگذراند
و در ستایش «سپاهان» سرودهای بلند دارد:
نکهت حور است یا صفای صفاهان // جبهت جوز است یا لقای صفاهان
و در همین سروده هفت گفتار در برتری «سپاهان» بر «بغداد» و چهار گفتار در برتری آن بر «مصر» آورده است!
پیوند «آذربایجان» با «ایران» و «ایرانیان» روشن است. گواهی تاریخ:
1) بخشی از یک دفتر، نوشتۀ «مولانا روحی انارجانی» در آغاز سدۀ یازدهم نشان میدهد که زبان مردمان «آذربایجان» یک گونۀ زیبا و شیرین از زبانهای «ایرانی»، میان «فارسی» امروز و زبان «پهلوی» بوده است.
2) یک هنگام پیشتر از آن گواه بزرگ «صفوۃ الصفا» از «ابن بزاز اردبیلی» را در دست داریم که در آن هرگاه سخنان «شیخ صفی الدین اردبیلی» را آورده همه «فارسی»، یا نزدیک به «پهلوی» است.
3) یک هنگام پیشتر از آن، هنگام درخشش دو موسیقیدان بزرگ «ایرانی»، «عبدالقادر مراغی» و «صفی الدین ارموی»، است که کتابهای آنان، همه داستان از «ایرانی» بودن آنان میگوید و این دو موسیقیدان بزرگ در شمار بزرگترین موسیقیدانان جهاناند.
4) یک هنگام پیشتر از آن، درخشش سخنسرایان بزرگ «آذربایجان»، «خاقانی شروانی»، «نظامی گنجوی»، و پیشتر از آنان «قطران تبریزی» است که همۀ آنان به «فارسی» روشن و شیرین سخن سرودهاند و نه به زبانی دیگر.
5) یک هنگام پیشتر از آن، «آذربایجان» هنگام «اشکانی» و «ساسانی» است که نشانها و مهرهای به دست آمده از آتشکدۀ «آذرگشسپ» همگی به خط و زبان «پهلوی» است.
6) یک هنگام پیشتر از آن، زمان پایانی «هخامنشیان»، آغاز کار «اسکندر» و «سلوکیان» است و «آتورپات» (نگهبان آذر) با کاردانی خویش آن بخش از «ایران» را از یورش «یونانیان» برکنار داشت و نام خویش را بر آن مرز نهاد: «آتورپانکان»: خانۀ «آتورپات»، که همین نام، از آن پس، بر آن استان «ایرانی» ماند و در گذر روزگار دگرگون به «آذربادگان»، «آذربایگان» و «آذربایجان» شد و علمیترین گفتار در این باره در کتاب «تاریخ آتورپاتکان» نوشتۀ آکادمیسین روانشاد پرفسور «اقرار علیاف» است که رئیس بخش تاریخ آکادمی علوم «آذربایجانِ باکو» بود. این کتاب به زبان «پارسی» ترجمه شد و در «بنیاد نیشابور» به چاپ رسید.
7) یک هنگام پیش از آن، هنگام «ماد» است که همۀ نویسندگان «یونانی» و «رومی» و «ایرانی» آنان را یکی از سه تیرۀ «ایرانی» در شمار میآورند و خوشبختانه تاریخ آنان و فرمانروایی آنان در دست هست و «ماد بزرگ» سرزمینهای «آذربایجان» تا «همدان» تا شمال «لرستان» و «کردستان» در «عراق» و «ترکیۀ» امروزی و بخشهایی از «اَران» و «قفقاز» را در برمیگرفت و بهروشنی پیوند نژادی و ملی «کردان» و «آذربایجانیان» و «قفقازیان» را نشان میدهد.
8) یک هنگام پیشتر از آن، به نامهای «منوا» و «اورارتو» و درخشش فرهنگ «ایرانی» آنان در این سرزمین برمیخوریم که امروز چون آفتاب بر همگان روشن است.
9) یک هنگام پیش از آن، هنگام پادشاهی «کیخسرو کیانی» است که همۀ نوشتههای «اوستایی»، جایگاه و پایتخت وی را در کنار دریاچۀ «چیچست» (اورمیه) یاد میکنند که در سنگنبشتۀ «شلمنصر»، پادشاه خونریز «آشور» از وی و ایل و دودمان او با نام «پارسوا» یاد میکند! و بدین سان نخستین «پارسیان» جهان که از نام و نشان آنان در 2852 سال پیش (834 سال پیش از میلاد مسیح) یاد میشود، نیاکان همین «آذربایجانیان» گرامی هستند.
آذربایجان جان ایران بود!
آذربایجان جان ایران است!
بنیاد نیشابور
۲۱ آذر ۱۳۹۸ خیامی
بنیاد نیشابور
https://www.tgoop.com/bonyad_neyshaboor
https://www.tgoop.com/ShahnamehToosi
✍️ #فریدون_جنیدی
در دل و جان همۀ «ایرانیان» جز مهر به «آذربایجان» گرامی نیست و آنان که به گذشتههای دور زندگی نیاکان خود چشم دوختهاند، این سرزمین پرارج را «قبلهگاه ایرانیان» میشناسند؛ از آن هنگام که «کیخسرو کیانی»، آتشکدۀ «آذرگشسپ» را در آن گستره بنیاد نهاد؛ تا یکی دو سده پس از «اسلام»!
هیچ «ایرانی» نیست که آن مرز پرگهر را که بیگمان، با کوشش و تلاش مردمان آن به چنین پایگاه بلند رسیده است، به بدی و دشمنی یاد کند. ما «ایرانیان» با مهر «آذربایجان» چنانکه با مهر «بلوچستان» و «خوزستان» و ... زندگی میکنیم، همه با هم پیوستهایم و «آذربایجانیان» نژاده و فرهیخته نیز همین اندیشه و مهر را به جایجای این کشور کهنسال و مردمان آن دارند و این ستیزهها در این 75 سال از سوی آن کسان روی میدهد که مهر را از پدر و مادر و نیاکان گسستهاند و به بیگانگان پیوستهاند.
سرودهای از «خاقانی شروانی»، یکی از بزرگترین سرایندگان سخن «پارسی»:
چه سبب سوی خراسان شدنم نگذراند // عندلیبم به گلستان شدنم نگذراند
و در ستایش «سپاهان» سرودهای بلند دارد:
نکهت حور است یا صفای صفاهان // جبهت جوز است یا لقای صفاهان
و در همین سروده هفت گفتار در برتری «سپاهان» بر «بغداد» و چهار گفتار در برتری آن بر «مصر» آورده است!
پیوند «آذربایجان» با «ایران» و «ایرانیان» روشن است. گواهی تاریخ:
1) بخشی از یک دفتر، نوشتۀ «مولانا روحی انارجانی» در آغاز سدۀ یازدهم نشان میدهد که زبان مردمان «آذربایجان» یک گونۀ زیبا و شیرین از زبانهای «ایرانی»، میان «فارسی» امروز و زبان «پهلوی» بوده است.
2) یک هنگام پیشتر از آن گواه بزرگ «صفوۃ الصفا» از «ابن بزاز اردبیلی» را در دست داریم که در آن هرگاه سخنان «شیخ صفی الدین اردبیلی» را آورده همه «فارسی»، یا نزدیک به «پهلوی» است.
3) یک هنگام پیشتر از آن، هنگام درخشش دو موسیقیدان بزرگ «ایرانی»، «عبدالقادر مراغی» و «صفی الدین ارموی»، است که کتابهای آنان، همه داستان از «ایرانی» بودن آنان میگوید و این دو موسیقیدان بزرگ در شمار بزرگترین موسیقیدانان جهاناند.
4) یک هنگام پیشتر از آن، درخشش سخنسرایان بزرگ «آذربایجان»، «خاقانی شروانی»، «نظامی گنجوی»، و پیشتر از آنان «قطران تبریزی» است که همۀ آنان به «فارسی» روشن و شیرین سخن سرودهاند و نه به زبانی دیگر.
5) یک هنگام پیشتر از آن، «آذربایجان» هنگام «اشکانی» و «ساسانی» است که نشانها و مهرهای به دست آمده از آتشکدۀ «آذرگشسپ» همگی به خط و زبان «پهلوی» است.
6) یک هنگام پیشتر از آن، زمان پایانی «هخامنشیان»، آغاز کار «اسکندر» و «سلوکیان» است و «آتورپات» (نگهبان آذر) با کاردانی خویش آن بخش از «ایران» را از یورش «یونانیان» برکنار داشت و نام خویش را بر آن مرز نهاد: «آتورپانکان»: خانۀ «آتورپات»، که همین نام، از آن پس، بر آن استان «ایرانی» ماند و در گذر روزگار دگرگون به «آذربادگان»، «آذربایگان» و «آذربایجان» شد و علمیترین گفتار در این باره در کتاب «تاریخ آتورپاتکان» نوشتۀ آکادمیسین روانشاد پرفسور «اقرار علیاف» است که رئیس بخش تاریخ آکادمی علوم «آذربایجانِ باکو» بود. این کتاب به زبان «پارسی» ترجمه شد و در «بنیاد نیشابور» به چاپ رسید.
7) یک هنگام پیش از آن، هنگام «ماد» است که همۀ نویسندگان «یونانی» و «رومی» و «ایرانی» آنان را یکی از سه تیرۀ «ایرانی» در شمار میآورند و خوشبختانه تاریخ آنان و فرمانروایی آنان در دست هست و «ماد بزرگ» سرزمینهای «آذربایجان» تا «همدان» تا شمال «لرستان» و «کردستان» در «عراق» و «ترکیۀ» امروزی و بخشهایی از «اَران» و «قفقاز» را در برمیگرفت و بهروشنی پیوند نژادی و ملی «کردان» و «آذربایجانیان» و «قفقازیان» را نشان میدهد.
8) یک هنگام پیشتر از آن، به نامهای «منوا» و «اورارتو» و درخشش فرهنگ «ایرانی» آنان در این سرزمین برمیخوریم که امروز چون آفتاب بر همگان روشن است.
9) یک هنگام پیش از آن، هنگام پادشاهی «کیخسرو کیانی» است که همۀ نوشتههای «اوستایی»، جایگاه و پایتخت وی را در کنار دریاچۀ «چیچست» (اورمیه) یاد میکنند که در سنگنبشتۀ «شلمنصر»، پادشاه خونریز «آشور» از وی و ایل و دودمان او با نام «پارسوا» یاد میکند! و بدین سان نخستین «پارسیان» جهان که از نام و نشان آنان در 2852 سال پیش (834 سال پیش از میلاد مسیح) یاد میشود، نیاکان همین «آذربایجانیان» گرامی هستند.
آذربایجان جان ایران بود!
آذربایجان جان ایران است!
بنیاد نیشابور
۲۱ آذر ۱۳۹۸ خیامی
بنیاد نیشابور
https://www.tgoop.com/bonyad_neyshaboor
https://www.tgoop.com/ShahnamehToosi
Telegram
کانال رسمی بنیاد نیشابور
#بنیاد_نیشابور
راه ارتباط مجازی با ما [email protected]
برای تهیه کتاب
شنبه تا چهارشنبه، جز روزهای تعطیل رسمی، ساعت ۱۱-۱۴ و ۱۶-۱۸
با شماره تلفن
۸۸۹۶۲۷۸۴
تماس بگیرید.
راه ارتباط مجازی با ما [email protected]
برای تهیه کتاب
شنبه تا چهارشنبه، جز روزهای تعطیل رسمی، ساعت ۱۱-۱۴ و ۱۶-۱۸
با شماره تلفن
۸۸۹۶۲۷۸۴
تماس بگیرید.
Forwarded from خردسرای فردوسی یزد (سیروس حامی)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from خردسرای فردوسی یزد (سیروس حامی)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مسئولیت اجتماعی در ادبیات فارسی
گفگویی با استاد دکتر #علیرضا_قیامتی
بخش نخست
🛫 https://www.youtube.com/@harkatensani7525
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
گفگویی با استاد دکتر #علیرضا_قیامتی
بخش نخست
🛫 https://www.youtube.com/@harkatensani7525
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
Forwarded from خردسرای فردوسی یزد (سیروس حامی)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مسئولیت اجتماعی در ادبیات فارسی
گفگویی با استاد دکتر #علیرضا_قیامتی
بخش دو
🛫 https://www.youtube.com/@harkatensani7525
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
گفگویی با استاد دکتر #علیرضا_قیامتی
بخش دو
🛫 https://www.youtube.com/@harkatensani7525
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
دگرباره درود از ژرفای جان،
گرمای دلتان پیروز بر سرمای پیش رو!
در آغاز هفتهای دیگر، پیشکشی دیگر از نامۀ خرد نیاکان، فراروی هر آن کو دلی دارد در گرو میهن!
مهرورزتان - سیروس حامی
#آیین_کشورداری_در_شاهنامه_۹۴
https://www.tgoop.com/ShahnamehToosi
گرمای دلتان پیروز بر سرمای پیش رو!
در آغاز هفتهای دیگر، پیشکشی دیگر از نامۀ خرد نیاکان، فراروی هر آن کو دلی دارد در گرو میهن!
مهرورزتان - سیروس حامی
#آیین_کشورداری_در_شاهنامه_۹۴
https://www.tgoop.com/ShahnamehToosi
Forwarded from خردسرای فردوسی یزد (سیروس حامی)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ستیزگی با فرهنگ ایرانی و شاهنامه
گفتاری از استاد #علیرضا_قیامتی
برگرفته از 👇
https://www.youtube.com/@dr_ghiyamati
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
گفتاری از استاد #علیرضا_قیامتی
برگرفته از 👇
https://www.youtube.com/@dr_ghiyamati
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
Forwarded from خردسرای فردوسی یزد (س. حامی)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
خواستاری برای #پسران_فریدون
(نگاهی به تمدن کهن سومر)
ارائه: #سیروس_حامی
هنگام : شنبه - ۲۴ آذر ۱۴۰۳
جایگاه : دانشگاه امام جواد یزد
«موسسه فرهنگی شاهنامه فردوسی یزد»
«موسسه فرهنگی چکامه مهر یزد»
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
(نگاهی به تمدن کهن سومر)
ارائه: #سیروس_حامی
هنگام : شنبه - ۲۴ آذر ۱۴۰۳
جایگاه : دانشگاه امام جواد یزد
«موسسه فرهنگی شاهنامه فردوسی یزد»
«موسسه فرهنگی چکامه مهر یزد»
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
Forwarded from خردسرای فردوسی یزد (س. حامی)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔆 #شب_چله یادآوری هرسالهای است که هر ستم و تاریکی را با تمام دور و درازی، پایانی است که مغلوب آفتاب حقیقت و نور میشوند.
اگرچند باشد شب دیریاز،
بر او تیرگی هم نماند فراز!
🔹 شب چله پیشاپیش بر ایراندوستان فرخنده باد!
🍉 🍉 🍉 🍉
🆔@XeradsarayeFerdosiYazd
اگرچند باشد شب دیریاز،
بر او تیرگی هم نماند فراز!
🔹 شب چله پیشاپیش بر ایراندوستان فرخنده باد!
🍉 🍉 🍉 🍉
🆔@XeradsarayeFerdosiYazd
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سخنان استاد جنیدی در شب چله ۱۳۹۹
بنیاد نیشابور
https://www.tgoop.com/bonyad_neyshaboor
https://www.tgoop.com/ShahnamehToosi
بنیاد نیشابور
https://www.tgoop.com/bonyad_neyshaboor
https://www.tgoop.com/ShahnamehToosi
#شب_چله
#یلدا
🗣 پروفسور #ژاله_آموزگار
«در شب چله (یلدا) که شب کارزار روشنایی و تاریکی است، کسی نمیخوابد؛ ایرانیان گرد هم میآیند، تا به نیروی عشق و نیروی مـهر، بـه نور دل بدهند، تا به جنگ سیاهترین و شومترین شب سال برود. خوراکیهای شبچره را بر سفره کرسی میگسترانند و تا بامداد شعر میخوانند، داستان میگویند، فال حافظ میگیرند و بیدارمیمانند، تا بیداری آنها یاریی باشد هرچند اندک به فرشتهی پیمان، فرشتهی راستی، فرشتهی نظم(سامان).
همه نگران و چشم در راهند،تا نتیجهی این کارزار را با دمیدن بامداد و دیده شدن نخستین فروغ، جشن بگیرند». ( سخن شفاهی استاد آموزگار در مقاله خانم سیما سلطانی نقل شده است: بخارا، ش۵۷، ر۲۷۹-۲۷۸).
شب در فرهنگ و ادب ما، یک نماد کهن است برای چیرگی ظلم و ظلمت بر آفاق زندگی ایرانی. هنگامی که شکست میخوریم، سرودمان این است: چرا شب ما سحر ندارد؟ یلدا، هم دیرندهترین شب است و آغازی بر سرمای سوزندهی زمستان.
اما از دل این شب سیاه، برای مردم ما خورشید میزاید...
این یعنی به نیروی عشق و امید، یلدای دیجور تبدیل میشود به شبی روشن؛ شبی شاد و چراغان. پس در ژرفای درازترین شب سال، امید به پیروزی خورشید و نور و گرما را عشق است!...
مهمانی و شیرینی و شعر و شادی و شادخواری را عشق است!...
سرخی انار و هندوانه را عشق است!...
نوید آمدن نوروز را عشق است!...
از فردا شبها کمکمک کوتاه میشود... این یعنی فواره چون بلند شود، سرنگون شود و بگذرد این روزگار تلختر از زهر...
این حکمت بالغهی ملت ایران است. ملّت ما زمستانهای تاریخی خود را با این حکمت سرکردهاند:
«شب یلدا اگرچه دراز بود
زایل شود و صبح جهانافروز روی نماید» (ذیل نفثةالمصدور، ص۵۰).
حافظ میگفت:
صحبت حکّام ظلمت شب یلداست.
صحبت،یعنی مصاحبت، یعنی زیستن.
ملّت ما در درازنای زمان ظلم و ظلمت شب یلدای صحبت با حکّام را تاب آورده است؛آنها را گذرانده و راه خود را نرمک نرمک به آستانهی صبح و خورشید پیموده است. زمین خورده و برخاسته. در اقصای سردترین زمستانها زیسته اما یخ نبسته است. زنده مانده است. یخ نبسته و زنده مانده چون هر سال در شب یلدایش امید به برآمدن خورشید زاییده شده است :
هنوز با همه دردم امید درمان است
که آخری بود آخر شبان یلدا را
این بیت سعدی بیت نیست. اقلیم است . چکیدهی تاریخ مردم ایران است. میگوید درد هست٬ تاریکی هست٬ سرمای ناجوانمرد هست اما امید درمان هم هست.
امید درمان هست تا تأویل روشن ملت ایران از یلدا هست٬ امید درمان هست تا امید و شادی و دوستی هست٬ تا خورشید هست٬ تا نوروز هست . تا ایران هست...
فال امشب حافظ برای کشور ما و ملّت ما این است:
غبار غم برود حال خوش شود حافظ
تو آب دیده از این رهگذر دریغ مدار
پس به گفته استاد ژاله آموزگار،شب چله را با شعر و شادی و مهر و آشتی بیدارمیمانیم تا بیداری ما کمکی باشد "هرچند اندک" به فرشتهی پیمان، فرشتهی راستی، فرشتهی نظم...
تا بیداری ما کمکی باشد "هرچند اندک" به فرشتهای که نگهبان ایران است...
http://www.tgoop.com/ShahnamehToosi
#یلدا
🗣 پروفسور #ژاله_آموزگار
«در شب چله (یلدا) که شب کارزار روشنایی و تاریکی است، کسی نمیخوابد؛ ایرانیان گرد هم میآیند، تا به نیروی عشق و نیروی مـهر، بـه نور دل بدهند، تا به جنگ سیاهترین و شومترین شب سال برود. خوراکیهای شبچره را بر سفره کرسی میگسترانند و تا بامداد شعر میخوانند، داستان میگویند، فال حافظ میگیرند و بیدارمیمانند، تا بیداری آنها یاریی باشد هرچند اندک به فرشتهی پیمان، فرشتهی راستی، فرشتهی نظم(سامان).
همه نگران و چشم در راهند،تا نتیجهی این کارزار را با دمیدن بامداد و دیده شدن نخستین فروغ، جشن بگیرند». ( سخن شفاهی استاد آموزگار در مقاله خانم سیما سلطانی نقل شده است: بخارا، ش۵۷، ر۲۷۹-۲۷۸).
شب در فرهنگ و ادب ما، یک نماد کهن است برای چیرگی ظلم و ظلمت بر آفاق زندگی ایرانی. هنگامی که شکست میخوریم، سرودمان این است: چرا شب ما سحر ندارد؟ یلدا، هم دیرندهترین شب است و آغازی بر سرمای سوزندهی زمستان.
اما از دل این شب سیاه، برای مردم ما خورشید میزاید...
این یعنی به نیروی عشق و امید، یلدای دیجور تبدیل میشود به شبی روشن؛ شبی شاد و چراغان. پس در ژرفای درازترین شب سال، امید به پیروزی خورشید و نور و گرما را عشق است!...
مهمانی و شیرینی و شعر و شادی و شادخواری را عشق است!...
سرخی انار و هندوانه را عشق است!...
نوید آمدن نوروز را عشق است!...
از فردا شبها کمکمک کوتاه میشود... این یعنی فواره چون بلند شود، سرنگون شود و بگذرد این روزگار تلختر از زهر...
این حکمت بالغهی ملت ایران است. ملّت ما زمستانهای تاریخی خود را با این حکمت سرکردهاند:
«شب یلدا اگرچه دراز بود
زایل شود و صبح جهانافروز روی نماید» (ذیل نفثةالمصدور، ص۵۰).
حافظ میگفت:
صحبت حکّام ظلمت شب یلداست.
صحبت،یعنی مصاحبت، یعنی زیستن.
ملّت ما در درازنای زمان ظلم و ظلمت شب یلدای صحبت با حکّام را تاب آورده است؛آنها را گذرانده و راه خود را نرمک نرمک به آستانهی صبح و خورشید پیموده است. زمین خورده و برخاسته. در اقصای سردترین زمستانها زیسته اما یخ نبسته است. زنده مانده است. یخ نبسته و زنده مانده چون هر سال در شب یلدایش امید به برآمدن خورشید زاییده شده است :
هنوز با همه دردم امید درمان است
که آخری بود آخر شبان یلدا را
این بیت سعدی بیت نیست. اقلیم است . چکیدهی تاریخ مردم ایران است. میگوید درد هست٬ تاریکی هست٬ سرمای ناجوانمرد هست اما امید درمان هم هست.
امید درمان هست تا تأویل روشن ملت ایران از یلدا هست٬ امید درمان هست تا امید و شادی و دوستی هست٬ تا خورشید هست٬ تا نوروز هست . تا ایران هست...
فال امشب حافظ برای کشور ما و ملّت ما این است:
غبار غم برود حال خوش شود حافظ
تو آب دیده از این رهگذر دریغ مدار
پس به گفته استاد ژاله آموزگار،شب چله را با شعر و شادی و مهر و آشتی بیدارمیمانیم تا بیداری ما کمکی باشد "هرچند اندک" به فرشتهی پیمان، فرشتهی راستی، فرشتهی نظم...
تا بیداری ما کمکی باشد "هرچند اندک" به فرشتهای که نگهبان ایران است...
http://www.tgoop.com/ShahnamehToosi
سخنرانی پروفسور #ژاله_آموزگار
شب یلدا
۲۹ آذر ۱۳۹۸
خانه اندیشمندان
http://www.tgoop.com/ShahnamehToosi
شب یلدا
۲۹ آذر ۱۳۹۸
خانه اندیشمندان
http://www.tgoop.com/ShahnamehToosi
Telegram
attach 📎
اگرچند باشد شبی دیریاز،
بر او تیرگی هم نماند دراز!
«زال و رودابه»
شب چله برای ایرانیان نویدبخش پایان تیرگیهاست!
خجسته باد این نوید!
مهرورزتان - سیروس حامی
https://www.tgoop.com/ShahnamehToosi
بر او تیرگی هم نماند دراز!
«زال و رودابه»
شب چله برای ایرانیان نویدبخش پایان تیرگیهاست!
خجسته باد این نوید!
مهرورزتان - سیروس حامی
https://www.tgoop.com/ShahnamehToosi
درودها از جان،
در شب دیریاز چله با دلی پرامید آمدن بهار را از مسافتی نه چندان دور میبینیم که به ما خنده میزند!
شب چله ایرانیان پرشور و دلها گرم که به زودی بهار میآید!
نیکخواهتان - حامی
https://www.tgoop.com/ShahnamehToosi
در شب دیریاز چله با دلی پرامید آمدن بهار را از مسافتی نه چندان دور میبینیم که به ما خنده میزند!
شب چله ایرانیان پرشور و دلها گرم که به زودی بهار میآید!
نیکخواهتان - حامی
https://www.tgoop.com/ShahnamehToosi
گرامیباد یاد همیشهجاوید آموزگار بزرگ خرد، پیشوای فرزانه نامدار ایرانی ، زرتشت سپنتمان.
https://www.tgoop.com/ShahnamehToosi
https://www.tgoop.com/ShahnamehToosi