Forwarded from دیگرشهر
به جای رویکرد پلیسی به امنیت، مطالبات درست مطرح کنیم:
_ شهر امن و شهر دوستدار زنان و کودکان
_ حمل و نقل همگانی فراگیر
_ پاسخگو کردنِ تاکسی رانی و تاکسی های اینترنتی(اسنپ،تپسی،ماکسیم و ...) به نظارت جدی بر راننده ها و توجه به گزارش های مسافران
_ تغییر مسیرِ بودجه های انتظامی از کنترل پوشش زنان و فعالانِ فضای مجازی به تأمین امنیت زنان
_ برقراری امکان فعالیت برای تشکل های مستقل زنان برای مقابله با آزار و خشونت علیه زنان و حمایت از آنها(مانند تجربه دیدبان آزار)
_ حمایت از تشکیل گروه های محله ای زنان برای دیدبانی و مقابله با خشونت(نظیر طرح کاهش مخاطرات فضاهای شهری برای بانوان)
_ توجه جدی به بازآفرینی شهری و توجه به ابعاد ِ اجتماعی آن(از جمله امنیتِ اجتماع محور)
_ فرهنگسازی برای بی تفاوت نبودن در موردِ ناامنی زنان و دست به کاری زدن در مواقعِ مخاطرات
#الهه_حسین_نژاد
_ شهر امن و شهر دوستدار زنان و کودکان
_ حمل و نقل همگانی فراگیر
_ پاسخگو کردنِ تاکسی رانی و تاکسی های اینترنتی(اسنپ،تپسی،ماکسیم و ...) به نظارت جدی بر راننده ها و توجه به گزارش های مسافران
_ تغییر مسیرِ بودجه های انتظامی از کنترل پوشش زنان و فعالانِ فضای مجازی به تأمین امنیت زنان
_ برقراری امکان فعالیت برای تشکل های مستقل زنان برای مقابله با آزار و خشونت علیه زنان و حمایت از آنها(مانند تجربه دیدبان آزار)
_ حمایت از تشکیل گروه های محله ای زنان برای دیدبانی و مقابله با خشونت(نظیر طرح کاهش مخاطرات فضاهای شهری برای بانوان)
_ توجه جدی به بازآفرینی شهری و توجه به ابعاد ِ اجتماعی آن(از جمله امنیتِ اجتماع محور)
_ فرهنگسازی برای بی تفاوت نبودن در موردِ ناامنی زنان و دست به کاری زدن در مواقعِ مخاطرات
#الهه_حسین_نژاد
Forwarded from شهرِ زنان، شهرِ امن
Ketabche - Azar va Aziyat khiyabani.pdf
2.5 MB
کتابچه چکونگی مواجه با آزار و اذیت خیابانی
(چند توصیه برای ایمنی زنان در فضای شهر)
🔻مزاحمت و آزار و اذیت خیابانی، براى بسیارى از زنان و دختران رخ میدهد و همگى کم یا زیاد تجربیاتى داریم و ممکن است خاطرات ناراحت کنندهای براى همه ما تداعى شود.
🔻برایاینکه بتوانیم از آثار ناراحتکننده این آسیبها کم کنیم، بهتر است #آگاهى خود را بالا برده و به خودمان اعتماد کنیم و در ذهن خود توصیههایى را که در ادامه به همت گروه #شهر_زنان و #دفتر_توسعه_محله_طیب تدوین شده، مرور و آنها را به کار ببریم.
🔻در سالها و روزهای سخت و کمنوری زیست میکنیم، ویروس و بیماری، مرگ، زندان و فشارهای سیاسی همه را خسته و افسرده کرده، اما باید به حسهای کمنور و به آگاهی ایمان داشت و کورسوهای عشق و دانش را روشن نگه داشت ...
🔻امید است که این کتابچه نوری در تاریکیها باشد و تا آنجا که در توان هر یک از ماست منتشر و در اختیار دختران، زنان و همه اعضای خانوادهها قرار گیرد.
@Shahr_Zanan
(چند توصیه برای ایمنی زنان در فضای شهر)
🔻مزاحمت و آزار و اذیت خیابانی، براى بسیارى از زنان و دختران رخ میدهد و همگى کم یا زیاد تجربیاتى داریم و ممکن است خاطرات ناراحت کنندهای براى همه ما تداعى شود.
🔻برایاینکه بتوانیم از آثار ناراحتکننده این آسیبها کم کنیم، بهتر است #آگاهى خود را بالا برده و به خودمان اعتماد کنیم و در ذهن خود توصیههایى را که در ادامه به همت گروه #شهر_زنان و #دفتر_توسعه_محله_طیب تدوین شده، مرور و آنها را به کار ببریم.
🔻در سالها و روزهای سخت و کمنوری زیست میکنیم، ویروس و بیماری، مرگ، زندان و فشارهای سیاسی همه را خسته و افسرده کرده، اما باید به حسهای کمنور و به آگاهی ایمان داشت و کورسوهای عشق و دانش را روشن نگه داشت ...
🔻امید است که این کتابچه نوری در تاریکیها باشد و تا آنجا که در توان هر یک از ماست منتشر و در اختیار دختران، زنان و همه اعضای خانوادهها قرار گیرد.
@Shahr_Zanan
Forwarded from هممیهن
آوار جنگ
گزارش میدانی هممیهن از محلات مورد حمله اسرائیل در تهران و گفتوگو با دوستان جانباختگان
🖌الناز محمدی و سارا سبزی | گروه جامعه
🔹ساعت 3 بامداد 23 خردادماه، اسرائیل حملاتش را به نقاط مختلفی از تهران، اصفهان، همدان، خرمآباد، بروجرد، تبریز، پیرانشهر، کرمانشاه، ایلام و اراک آغاز کرد و در همان ساعات اول، علاوه بر مواضع نظامی، نقاطی مسکونی را در تهران هدف قرار داد.
🔹آمار شهدای حملات تروریستی اسرائیل، تا پایان روز جمعه در تهران ۷۸ نفر اعلام شده؛ تا لحظه تنظیم این گزارش، آمار جدیدی از تعداد کشتهها منتشر نشده اما آمار مصدومان به گفته وزارت بهداشت، به 800 نفر رسیده است.
🔹یکی از این خانهها متعلق به احمد ذوالفقاری، دانشمند هستهای بود؛ کوچه آبشوری پاتوریسلومومبا آتشنشانها تا ساعت 14 ظهر جمعه، هشت نفر را از زیر تلهای آوار بیرون کشیدند؛ هشت کشته. حالا ظهر روز بعد از حمله است. جنگ شروع شده؛ مردها، زنها و بچهها با چشمهایی حیرتزده، شوکه شده، گوشی به دست و در حال پچپچ خبرها، به بالا و پایین شدن لودر مکانیکی در میان آن حجم از غبار خیره شدهاند؛ به جای خالی همسایهها و دوستانشان، به یک تپه بزرگ از خاک و آهن. ماشینهای آواربرداری، تکههای باقیمانده از خانه را به آهستگی برمیدارند و روی کامیونهای منتظر در انتهای کوچه سوار میکنند.
🔹حورا، زنی است که به همراه همسرش در خانهای در خیابان پاتریس لومومبا زندگی میکند. خانهای که در فاصله کمی از محل موشکباران خانه یکی از دانشمندان هستهای است. دیوار شمالی خانه آنها تخریب و ساختمانشان تخلیه کامل شده است: «فکر میکنم حوالی ساعت سهونیم صبح بود اما خیلی مطمئن نیستم. چون خواب بودیم و از صدای انفجار، لرزش زمین و گاز غلیظی که در هوا بود بیدار شدیم. سمت شمالی خانه ما تخریب شده و از خانه بیرونآمدن سخت بود.
🔹لیلا و دختر 16 سالهاش ساعت 3:20 دقیقه بامداد 23 خردادماه، روی تختشان در تقاطع خیابان البرز و زاگرس شرقی در خیابان مرزداران، با صدای انفجار از خواب پریدند. لیلا و دختر نوجوانش که 17 سال است در خانهشان خندیده و گریسته بودند، آن لحظه وحشتی را تجربه کردند که فکرش را هم نمیکردند؛ وحشت جنگ. لیلا به «هممیهن» میگوید، حس کرده در آن ساعت صبح، خانهشان در حال خرابشدن روی سرشان است و زندگی رو به پایان: «دخترم بیدار شده بود و تپش قلب داشت. نزدیکهای هفت صبح بود که تصویری در شبکههای اجتماعی دیدم که حدس زدم این انفجار نزدیکیهای خانه ما باشد. آن موقع بود که تازه به بیرون از خانه رفتم.» لیلا وقتی پایش را به خیابان میگذارد صحنههایی را میبیند که برایش شبیه فیلم بوده؛ یک فیلم جنگی که هیچکس دوست ندارد بازیگرش باشد.
🔹ساختمان سرو اساتید در سعادتآباد، یکی دیگر از محلهای حمله موشکی شب اول در تهران است. اهالی سعادتآباد صدای انفجار حمله را شنیدند و به پشت پنجرهها و بالکنها آمدند. سپهر، ساکن سعادتآباد است و فرزندی هشت ساله دارد. شب اول با صدای مهیب انفجار از خواب میپرد و این تجربه برایش تداعی تجربه سال گذشته و حمله اسرائیل به مراکز نظامی است. او دو صدای انفجار را شنیده و درباره آنها به «هممیهن» میگوید: «دو انفجار خیلی نزدیک بود و من بسیار نگران فرزندم بود. نزدیکی انفجارها بهحدی بود که مطمئن بودم در شهر است. چنددقیقه بعد متوجه شدم در میدان کتاب سعادتآباد و فرحزاد اتفاق افتاده که بسیار به من نزدیک بودند.»
🔹زهرا شمس که دوستانش او را نجمه صدا میکردند، یکی دیگر از قربانیان غیرنظامی حمله اسرائیل به مناطق مسکونی در ایران است. زهرا ۳۵ ساله، طبیعتگرد بود و علاقه زیادی به دوچرخهسواری داشت. حالا الهام، یکی از دوستانش در گفتوگو با «هممیهن» از زندگی و مرگ او میگوید: «من تقریباً هر هفته نجمه را میدیدم. چون من در باشگاه اندیشه یک باشگاه نجاری داشتم و با بچههایی که به آنجا میآمدند، آشنا شدم. نجمه یکی از کسانی بود که مقابل محدودیتهایی که بهدلیل حجاب برای زنان در آنجا ایجاد میکردند، میایستاد با اینکه خودش محجبه بود. بسیار زن فعالی بود و خندههایش جلوی چشمانم است. ما حتی قرار بود با همدیگر یک کارگاه فرشبافی راه بیاندازیم.»
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗 واتساپ | 🔗تلگرام
گزارش میدانی هممیهن از محلات مورد حمله اسرائیل در تهران و گفتوگو با دوستان جانباختگان
🖌الناز محمدی و سارا سبزی | گروه جامعه
🔹ساعت 3 بامداد 23 خردادماه، اسرائیل حملاتش را به نقاط مختلفی از تهران، اصفهان، همدان، خرمآباد، بروجرد، تبریز، پیرانشهر، کرمانشاه، ایلام و اراک آغاز کرد و در همان ساعات اول، علاوه بر مواضع نظامی، نقاطی مسکونی را در تهران هدف قرار داد.
🔹آمار شهدای حملات تروریستی اسرائیل، تا پایان روز جمعه در تهران ۷۸ نفر اعلام شده؛ تا لحظه تنظیم این گزارش، آمار جدیدی از تعداد کشتهها منتشر نشده اما آمار مصدومان به گفته وزارت بهداشت، به 800 نفر رسیده است.
🔹یکی از این خانهها متعلق به احمد ذوالفقاری، دانشمند هستهای بود؛ کوچه آبشوری پاتوریسلومومبا آتشنشانها تا ساعت 14 ظهر جمعه، هشت نفر را از زیر تلهای آوار بیرون کشیدند؛ هشت کشته. حالا ظهر روز بعد از حمله است. جنگ شروع شده؛ مردها، زنها و بچهها با چشمهایی حیرتزده، شوکه شده، گوشی به دست و در حال پچپچ خبرها، به بالا و پایین شدن لودر مکانیکی در میان آن حجم از غبار خیره شدهاند؛ به جای خالی همسایهها و دوستانشان، به یک تپه بزرگ از خاک و آهن. ماشینهای آواربرداری، تکههای باقیمانده از خانه را به آهستگی برمیدارند و روی کامیونهای منتظر در انتهای کوچه سوار میکنند.
🔹حورا، زنی است که به همراه همسرش در خانهای در خیابان پاتریس لومومبا زندگی میکند. خانهای که در فاصله کمی از محل موشکباران خانه یکی از دانشمندان هستهای است. دیوار شمالی خانه آنها تخریب و ساختمانشان تخلیه کامل شده است: «فکر میکنم حوالی ساعت سهونیم صبح بود اما خیلی مطمئن نیستم. چون خواب بودیم و از صدای انفجار، لرزش زمین و گاز غلیظی که در هوا بود بیدار شدیم. سمت شمالی خانه ما تخریب شده و از خانه بیرونآمدن سخت بود.
🔹لیلا و دختر 16 سالهاش ساعت 3:20 دقیقه بامداد 23 خردادماه، روی تختشان در تقاطع خیابان البرز و زاگرس شرقی در خیابان مرزداران، با صدای انفجار از خواب پریدند. لیلا و دختر نوجوانش که 17 سال است در خانهشان خندیده و گریسته بودند، آن لحظه وحشتی را تجربه کردند که فکرش را هم نمیکردند؛ وحشت جنگ. لیلا به «هممیهن» میگوید، حس کرده در آن ساعت صبح، خانهشان در حال خرابشدن روی سرشان است و زندگی رو به پایان: «دخترم بیدار شده بود و تپش قلب داشت. نزدیکهای هفت صبح بود که تصویری در شبکههای اجتماعی دیدم که حدس زدم این انفجار نزدیکیهای خانه ما باشد. آن موقع بود که تازه به بیرون از خانه رفتم.» لیلا وقتی پایش را به خیابان میگذارد صحنههایی را میبیند که برایش شبیه فیلم بوده؛ یک فیلم جنگی که هیچکس دوست ندارد بازیگرش باشد.
🔹ساختمان سرو اساتید در سعادتآباد، یکی دیگر از محلهای حمله موشکی شب اول در تهران است. اهالی سعادتآباد صدای انفجار حمله را شنیدند و به پشت پنجرهها و بالکنها آمدند. سپهر، ساکن سعادتآباد است و فرزندی هشت ساله دارد. شب اول با صدای مهیب انفجار از خواب میپرد و این تجربه برایش تداعی تجربه سال گذشته و حمله اسرائیل به مراکز نظامی است. او دو صدای انفجار را شنیده و درباره آنها به «هممیهن» میگوید: «دو انفجار خیلی نزدیک بود و من بسیار نگران فرزندم بود. نزدیکی انفجارها بهحدی بود که مطمئن بودم در شهر است. چنددقیقه بعد متوجه شدم در میدان کتاب سعادتآباد و فرحزاد اتفاق افتاده که بسیار به من نزدیک بودند.»
🔹زهرا شمس که دوستانش او را نجمه صدا میکردند، یکی دیگر از قربانیان غیرنظامی حمله اسرائیل به مناطق مسکونی در ایران است. زهرا ۳۵ ساله، طبیعتگرد بود و علاقه زیادی به دوچرخهسواری داشت. حالا الهام، یکی از دوستانش در گفتوگو با «هممیهن» از زندگی و مرگ او میگوید: «من تقریباً هر هفته نجمه را میدیدم. چون من در باشگاه اندیشه یک باشگاه نجاری داشتم و با بچههایی که به آنجا میآمدند، آشنا شدم. نجمه یکی از کسانی بود که مقابل محدودیتهایی که بهدلیل حجاب برای زنان در آنجا ایجاد میکردند، میایستاد با اینکه خودش محجبه بود. بسیار زن فعالی بود و خندههایش جلوی چشمانم است. ما حتی قرار بود با همدیگر یک کارگاه فرشبافی راه بیاندازیم.»
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗 واتساپ | 🔗تلگرام
Forwarded from مطالعات جنسیت و سکسوالیته
راهنمای_بقا_در_زمان_جنگ_ایران.pdf
3.2 MB
⭕️ راهنمای بقا در زمان جنگ
شهروندی مسئول و خلاق به اسم Elyar Rose
با الهام از کتابچه راهنمای سوئدی، راهنمایی برای بقا در شرایط بحرانی در ایران ساخته.
🔹 با آرزوی همدلی و همبستگی
🔹از صفحه مریم نصراصفهانی عزیز:
@neocritic
@anthropologyofgender
شهروندی مسئول و خلاق به اسم Elyar Rose
با الهام از کتابچه راهنمای سوئدی، راهنمایی برای بقا در شرایط بحرانی در ایران ساخته.
🔹 با آرزوی همدلی و همبستگی
🔹از صفحه مریم نصراصفهانی عزیز:
@neocritic
@anthropologyofgender
بیانیهی کانون نویسندگان ایران
درباره حمله تجاوزکارانه اسرائیل به ایران
@Shahr_Zanan
https://telegra.ph/%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%87-06-16
درباره حمله تجاوزکارانه اسرائیل به ایران
@Shahr_Zanan
https://telegra.ph/%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%87-06-16
Telegraph
بیانیه
بیانیهی کانون نویسندگان ایران دربارهی حمله تجاوزکارانهی اسرائیل به ایران اکنون شمار کشتهها به صدها تن رسیده و از جایجای تهران و شهرهای دیگر ایران دود جنگ برخاسته است. اسرائیل که ماههاست مردم غزه را به خاک و خون میکشد و بازماندگان را در قحطی و گرسنگی…
شهرِ زنان، شهرِ امن
Photo
بنیامین نتانیاهو حملههای بیامان به ایران را «فرصتی استثنایی برای آزادی» معرفی میکند، میگوید که میخواهد «ملت بزرگ ایران» را از رژیم سرکوبگرش نجات بدهد و شعار زن زندگی آزادی را مصادره میکند. اما روایت شهروندان و فعالان مدنی چیز دیگری است.
ورق بزنید و روایتهای کسانی را بخوانید که برای آزادی در ایران مبارزه کردهاند، «زن، زندگی، آزادی» سر دادهاند، زندان و سرکوب را تجربه کردهاند. کسانی که حالا برای مخالفتشان با تجاوز نظامی، ویرانی و کشتار غیرنظامیان، از سوی قدرتطلبانی که کوچکترین تعهدی به زن و زندگی و آزادی ندارند متهم میشوند که مخالفتشان با جنگ به معنای حمایتشان از حاکمیت است.
کنشگران داخل ایران وادار شدهاند زخمها و تروماهای تحمیلشده توسط جمهوری اسلامی را باز کنند و به نمایش بگذارند تا برچسب «حامی حکومت» نخورند. آنچه میخوانید روایت افرادی است که برای زندگی در ایران جنگیدهاند و حالا وصیتنامه مینویسند و آواره میشوند./دیدهبان آزار
Voices of Feminist Activists Under Israeli Attack in Iran
Netanyahu presents the unrelenting attacks on Iran as an “exceptional opportunity for freedom.” He claims he wants to liberate the “great Iranian nation” from its repressive regime—while audaciously uttering three words he has no capacity to understand, mistaking a living, collective struggle for a slogan he can hijack.
This is a selection of narratives from feminist activists inside Iran—the torchbearers of “Woman, Life, Freedom”, who have endured prison, violence, and repression. They now find themselves opposing military invasion, destruction, and the mass killing of civilians, even as they are forced to reopen their wounds and publicly relive the traumas inflicted by the Islamic Republic—just to avoid being branded “regime sympathizers” by the war-hungry powers of both the Iranian right and the West.
These are the voices of those who have risked everything for a life of dignity and freedom in Iran—now writing their wills, displaced from their homes, fearful for the future of their families and their people, saying loudly: No To War! Not in our name!
@Shahr_Zanan
ورق بزنید و روایتهای کسانی را بخوانید که برای آزادی در ایران مبارزه کردهاند، «زن، زندگی، آزادی» سر دادهاند، زندان و سرکوب را تجربه کردهاند. کسانی که حالا برای مخالفتشان با تجاوز نظامی، ویرانی و کشتار غیرنظامیان، از سوی قدرتطلبانی که کوچکترین تعهدی به زن و زندگی و آزادی ندارند متهم میشوند که مخالفتشان با جنگ به معنای حمایتشان از حاکمیت است.
کنشگران داخل ایران وادار شدهاند زخمها و تروماهای تحمیلشده توسط جمهوری اسلامی را باز کنند و به نمایش بگذارند تا برچسب «حامی حکومت» نخورند. آنچه میخوانید روایت افرادی است که برای زندگی در ایران جنگیدهاند و حالا وصیتنامه مینویسند و آواره میشوند./دیدهبان آزار
Voices of Feminist Activists Under Israeli Attack in Iran
Netanyahu presents the unrelenting attacks on Iran as an “exceptional opportunity for freedom.” He claims he wants to liberate the “great Iranian nation” from its repressive regime—while audaciously uttering three words he has no capacity to understand, mistaking a living, collective struggle for a slogan he can hijack.
This is a selection of narratives from feminist activists inside Iran—the torchbearers of “Woman, Life, Freedom”, who have endured prison, violence, and repression. They now find themselves opposing military invasion, destruction, and the mass killing of civilians, even as they are forced to reopen their wounds and publicly relive the traumas inflicted by the Islamic Republic—just to avoid being branded “regime sympathizers” by the war-hungry powers of both the Iranian right and the West.
These are the voices of those who have risked everything for a life of dignity and freedom in Iran—now writing their wills, displaced from their homes, fearful for the future of their families and their people, saying loudly: No To War! Not in our name!
@Shahr_Zanan
دل به غم مسپار
نومیدی بران از خویش
جای شکرش باز هم باقی است
تو هنوز اینجا مرا داری، من تو را دارم
ما هنوز اینجا شناسائیم. |اخوان ثالث|
معرفی چند صفحات اینستاگرام که به ثبت و انتشار روایتهای واقعی از جنگ اسرائیل علیه ایران میپردازند:
#هدف از معرفی این صفحات، ثبت و انتشار #روایتهای #واقعی و #بدون_سانسور #مردم_ایران در جریان جنگ با اسرائیل (از خرداد ۱۴۰۴، ژوئن ۲۰۲۵) است تا صدای اونها پشت سانسور داخلی و فشار خارجی مدفون نشه.
ما که خارج هستیم، میخوایم این تجربیات رو منتقل کنیم و به دنیا بشناسونیم.
رفقای داخل، لطفاً از ترس، وحشت و اضطراب روزمرهتون بنویسین تا این احساسات ثبت و فراموش نشه.
رفقای خارج، این روایتها رو ترجمه و منتشر کنید.
۱.
https://www.instagram.com/tinsviewpoint?igsh=Z205YWJ0dWZucGR5
TINS
گزارشهای مستقیم از داخل ایران، جایی که رسانهها محدودند.
۲.
https://www.instagram.com/justlikeusiran?igsh=MWkzd3NkajJpenlvMg== Justlikeusiran
روایتهای جانباختگان ایرانی با
داستانها، چهرهها و نامهاشون.
هدف این پیج نشون دادن اینه که این افراد فقط عدد نیستند، بلکه مثل همهی ما انسان بودند.
۳.
https://www.instagram.com/iranwar_unheard?igsh=MThja3Zna3JjenFocQ== Iranwar_unheard
شهادتهای مردم از ترس، مقاومت و بقا در جنگ.
این صفحه شهادتها و روایتهای مردم ایران رو در طول جنگ، از ترس، مقاومت و بقا، منتشر میکند.
@Shahr_Zanan
#StandAgainstWar
#Iranunderattack
#StopTheWar
نومیدی بران از خویش
جای شکرش باز هم باقی است
تو هنوز اینجا مرا داری، من تو را دارم
ما هنوز اینجا شناسائیم. |اخوان ثالث|
معرفی چند صفحات اینستاگرام که به ثبت و انتشار روایتهای واقعی از جنگ اسرائیل علیه ایران میپردازند:
#هدف از معرفی این صفحات، ثبت و انتشار #روایتهای #واقعی و #بدون_سانسور #مردم_ایران در جریان جنگ با اسرائیل (از خرداد ۱۴۰۴، ژوئن ۲۰۲۵) است تا صدای اونها پشت سانسور داخلی و فشار خارجی مدفون نشه.
ما که خارج هستیم، میخوایم این تجربیات رو منتقل کنیم و به دنیا بشناسونیم.
رفقای داخل، لطفاً از ترس، وحشت و اضطراب روزمرهتون بنویسین تا این احساسات ثبت و فراموش نشه.
رفقای خارج، این روایتها رو ترجمه و منتشر کنید.
۱.
https://www.instagram.com/tinsviewpoint?igsh=Z205YWJ0dWZucGR5
TINS
گزارشهای مستقیم از داخل ایران، جایی که رسانهها محدودند.
۲.
https://www.instagram.com/justlikeusiran?igsh=MWkzd3NkajJpenlvMg== Justlikeusiran
روایتهای جانباختگان ایرانی با
داستانها، چهرهها و نامهاشون.
هدف این پیج نشون دادن اینه که این افراد فقط عدد نیستند، بلکه مثل همهی ما انسان بودند.
۳.
https://www.instagram.com/iranwar_unheard?igsh=MThja3Zna3JjenFocQ== Iranwar_unheard
شهادتهای مردم از ترس، مقاومت و بقا در جنگ.
این صفحه شهادتها و روایتهای مردم ایران رو در طول جنگ، از ترس، مقاومت و بقا، منتشر میکند.
@Shahr_Zanan
#StandAgainstWar
#Iranunderattack
#StopTheWar
زیستن در تهرانِ درگیر جنگ: روایتهای بیواسطه و تجربههای زیسته مردم
در حالی که جنگ بین ایران و اسرائیل از ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ آغاز شده، زندگی روزمره در تهران و نقاط دیگر ایران زیر فشار حملات اسرائیل و قطعی اینترنت دستخوش تغییر شده است.
طی دو روز گذشته، با وجود چالشهای شدید برای دسترسی به اینترنت، مردم از طریق شبکههای اجتماعی با تلاش و امتحان فیلترشکنهای متعدد، صدای خود را منعکس کردهاند.
این روایتها، از زبان کسانی است که میان ترس، مقاومت و تلاش برای ادامه زندگی، تجربههای واقعیشان را ثبت کردهاند.
بهمن:
شنبه ساعت یک بعدازظهر
از هفتتیر تا انقلاب:
خیابونها شلوغتر از یک روز تعطیل معمولی و خلوتتر از روز کاری.
مغازههای خیابون ایرانشهر (اعم از پرینتری و کافه) تقریبا نصفشون باز
کتابفروشیهای روبروی دانشگاه تکوتوک باز (ازجمله مولی، خوارزمی، امیرکبیر، جادوان خرد و فکر کنم چتر)
فرشته:
پریشب که صداها نزدیکتر شده و با صدای خندهی دوستانم بر سر به استهزا گرفتن مرگ ترکیب میشد،احساس میکردم تنها زندگی است که اینگونه میتواند سنگینی مهیب خود را بر روی ذهن و بدنمان مستولی کند و این سنگینی را باید با تمام وجود پذیرفت. چرا که تنها زندگی میتواند نجات دهنده باشد.
نگار:
اون کارگر روزمزد که هشت روزه کار نکرده و درآمدی نداشته، اینجا نیست. هیچ جا نیست. این آدمها تریبون و صدایی ندارن که بگن داره چی بهشون میگذره این روزها. روایتی که از جنگ منتشر میشه روایت طبقهایه که هنوز نفسش به شماره نیافتاده.
مهسا:
مرسانا که تو این تصویر عکسش هست فامیل ما بود. از یک خانواده چهار نفره فقط برادر ١۶ سالهش زنده مونده.
پدر، مجتبی بهرامی، مادر، بهجت سعیدیان و دختر، مرسانا بهرامی زیر آوار موندن و پسر خانواده از پنجره بیرون پرت شده و به طور معجزهآسایی زنده مونده.
نگذاریم شهدا عدد شوند...
سمر:
دیشب اندازه یک دقیقه نت وصل شد. سر شام بودیم که زلزله اومد، پشت گشتهای زیادی موندیم تا خواهرم به دکتر برسه و بعد رسیدیم خونه که باصدای پدافندها و ترس بخوابیم. فقط خواستم بنویسم از شما بیزارم. امیدوارم در همین کثافت ذاتتون بمونید و خفه شید و بمیرید بیشرفها.(خطاب به جنگطلبان)
راضیه:
مو به مو دارن سناریوی غزه رو روی ایران پیاده میکنن. افراد «معمولی» تو این ساختمونا نبودن، آدم «معمولی» تو صداسیما کار نمیکنه، آدم «معمولی» تو بانک سپه حساب نداره. نتیجه: dehumanize کردن کل جمعیت ایران آروم آروم و توجیه کشتارشون.
زینب:
آدم حسابی وطن…
(عکس یک آتشنشان)
صبحها، هنوز صدای قدمهای عجلهای تو کوچهها هست؛ حدود ظهر، با شنیدن انفجارها، خیلیها تو خونه میمونن و فقط از پنجره نگاه میکنن. شبها، غرش هواپیماها و پدافند، خواب رو مختل کرده؛ یکنفر نوشته بود: «شیشهها لرزید، با بچهها زیر میز رفتیم، هنوز قلبم تند میزنه.»
زندگی اینجا نه کامل تعطیل شده نه عادی؛ آدما بین جمع کردن وسایل و چک کردن اخبار، روز رو میگذرونن. اگه اینترنت بمونه، شاید بتونیم بیشتر این صداها رو بشنویم.
@Shahr_Zanan
https://www.tgoop.com/Shahr_Zanan
در حالی که جنگ بین ایران و اسرائیل از ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ آغاز شده، زندگی روزمره در تهران و نقاط دیگر ایران زیر فشار حملات اسرائیل و قطعی اینترنت دستخوش تغییر شده است.
طی دو روز گذشته، با وجود چالشهای شدید برای دسترسی به اینترنت، مردم از طریق شبکههای اجتماعی با تلاش و امتحان فیلترشکنهای متعدد، صدای خود را منعکس کردهاند.
این روایتها، از زبان کسانی است که میان ترس، مقاومت و تلاش برای ادامه زندگی، تجربههای واقعیشان را ثبت کردهاند.
بهمن:
شنبه ساعت یک بعدازظهر
از هفتتیر تا انقلاب:
خیابونها شلوغتر از یک روز تعطیل معمولی و خلوتتر از روز کاری.
مغازههای خیابون ایرانشهر (اعم از پرینتری و کافه) تقریبا نصفشون باز
کتابفروشیهای روبروی دانشگاه تکوتوک باز (ازجمله مولی، خوارزمی، امیرکبیر، جادوان خرد و فکر کنم چتر)
فرشته:
پریشب که صداها نزدیکتر شده و با صدای خندهی دوستانم بر سر به استهزا گرفتن مرگ ترکیب میشد،احساس میکردم تنها زندگی است که اینگونه میتواند سنگینی مهیب خود را بر روی ذهن و بدنمان مستولی کند و این سنگینی را باید با تمام وجود پذیرفت. چرا که تنها زندگی میتواند نجات دهنده باشد.
نگار:
اون کارگر روزمزد که هشت روزه کار نکرده و درآمدی نداشته، اینجا نیست. هیچ جا نیست. این آدمها تریبون و صدایی ندارن که بگن داره چی بهشون میگذره این روزها. روایتی که از جنگ منتشر میشه روایت طبقهایه که هنوز نفسش به شماره نیافتاده.
مهسا:
مرسانا که تو این تصویر عکسش هست فامیل ما بود. از یک خانواده چهار نفره فقط برادر ١۶ سالهش زنده مونده.
پدر، مجتبی بهرامی، مادر، بهجت سعیدیان و دختر، مرسانا بهرامی زیر آوار موندن و پسر خانواده از پنجره بیرون پرت شده و به طور معجزهآسایی زنده مونده.
نگذاریم شهدا عدد شوند...
سمر:
دیشب اندازه یک دقیقه نت وصل شد. سر شام بودیم که زلزله اومد، پشت گشتهای زیادی موندیم تا خواهرم به دکتر برسه و بعد رسیدیم خونه که باصدای پدافندها و ترس بخوابیم. فقط خواستم بنویسم از شما بیزارم. امیدوارم در همین کثافت ذاتتون بمونید و خفه شید و بمیرید بیشرفها.(خطاب به جنگطلبان)
راضیه:
مو به مو دارن سناریوی غزه رو روی ایران پیاده میکنن. افراد «معمولی» تو این ساختمونا نبودن، آدم «معمولی» تو صداسیما کار نمیکنه، آدم «معمولی» تو بانک سپه حساب نداره. نتیجه: dehumanize کردن کل جمعیت ایران آروم آروم و توجیه کشتارشون.
زینب:
آدم حسابی وطن…
(عکس یک آتشنشان)
صبحها، هنوز صدای قدمهای عجلهای تو کوچهها هست؛ حدود ظهر، با شنیدن انفجارها، خیلیها تو خونه میمونن و فقط از پنجره نگاه میکنن. شبها، غرش هواپیماها و پدافند، خواب رو مختل کرده؛ یکنفر نوشته بود: «شیشهها لرزید، با بچهها زیر میز رفتیم، هنوز قلبم تند میزنه.»
زندگی اینجا نه کامل تعطیل شده نه عادی؛ آدما بین جمع کردن وسایل و چک کردن اخبار، روز رو میگذرونن. اگه اینترنت بمونه، شاید بتونیم بیشتر این صداها رو بشنویم.
@Shahr_Zanan
https://www.tgoop.com/Shahr_Zanan
Telegram
شهرِ زنان، شهرِ امن
در این کانال برای برابری جنسیتی، امنیت و سلامت روان در شهر و زندگی روزمره
تلاش میکنیم.
ارتباط:
@kvinna_liv_frihet_2022
تلاش میکنیم.
ارتباط:
@kvinna_liv_frihet_2022
آتنا کامل:
«روز نهم، رفتم سراغ روزنامههای وطنی. با گزارشهای بهموقع و خوبی که در این مدت رخوت و بهت، شرق و هممیهن و پیامما درآوردند، رفتم که همه را با هم بخوانم. نکتهای که به چشمم آمد این بود که در قیاس با بیبیسیفارسی و شبکههای مجازیای که در این مدت اخبار جنگ را از آنها دنبال میکردم، چقدر ادبیات و دغدغههای آنها به من نزدیکترست.
من هم به تاریخ پایانجنگها فکر کرده بودم، به نیروهای داخلی مخالف مذاکره در این شرایط بحرانی، به عدمحمایت کشورهایی که دوست و برادر بودند. به اینکه ما نباید مذاکره را به توقف حملات گره بزنیم، به درسی که از پذیرش دیرهنگام قطعنامه ۵۹۸ باید میگرفتیم. به اینکه تنها ۳۴ سال از پایان جنگ قبلی میگذرد، آدمهای درگیر در آن جنگ زنده و سرکارند، حافظهی آن از نسل پیش به ما منتقل شده ولی انگار هیچ نصیبی به امروزمان نمیرساند.
تجربهی درگیر بودن با جنگ، روی نگاه، زبان، اولویت و حتی افق تحلیل اثرگذارست. رسانههای داخل، با همهی محدودیتها، از دل موقعیت حرف میزنند؛ در حالی که تحلیلگران تلویزیونهای خارج، بهجای روشن کردن فضا، گاهی اضطراب و بیپناهی مخاطب رو بیشتر میکنند.
نکتهای که در مرور رسانههای داخلی برایم برجسته شد، تفاوت در لحن، دغدغه و اولویتگذاری نسبت به تحلیلهایی بود که در بیبیسی فارسی دیدهام. شاید دلیلش آن باشد که تحلیل رسانههای داخلی، حاوی نشانههایی از تلاش برای پایان جنگ است که از فاصلهی بسیار نزدیک به رنج و مرگ میآید. شاید به همین دلیل است که برای من، باورپذیرتر و حتی انسانیتر جلوه میکنند.
در عوض، آنچه از بیبیسی میشنوم، عمدتاً تحلیلیست مبتنی بر نقد ساختار دیپلماسی رسمی و بیاعتمادی عمیق به ظرفیتهای حکمرانی؛ که البته بسیار موجهست، اما گویی جانِ تحلیلگر درگیر جنگ نیست. نه فقط بهخاطر فاصلهی فیزیکی، بلکه بهخاطر غیبتِ همزمانیِ عاطفی با وضعیت. هیچ نشانی از میل به پایان، هیچ روزنهای از امید در آن تحلیلها نیست؛ نه از سر واقعگرایی، که از نوعی یأس ساختاری.
نمیگویم رسانه باید امید واهی بسازد، اما وقتی تحلیلها صرفاً تقبیح دیپلماسی موجود باشند، بدون توجه به تجاوز، قلدریها و البته هزینههای انسانیِ تداوم وضعیت موجود، بیشتر آدم را مضطرب میکند. آنکه اینجاست، حتی اگر محتاط و ترسان باشد، هر روز به پایان جنگ فکر میکند. چون ادامهی آن برایش زیاده از حد واقعیست. آن تحلیلگر آنسوتر، اما شاید بتواند جنگ را فقط تحلیل کند، بیآنکه واقعاً منتظر پایانش باشد.
از آنجا که در شرایط بحران اتصال ما به اخبار و اطلاعات کل زندگی ماست، رسانه نقش محوری ایفا میکند.
داشتم به کشورهایی فکر میکردم که:
دیاسپورای گسترده و سیاسیشده دارند (مثل ایران، لبنان، عراق، سوریه)
درگیر بحرانهای خشونتآمیز داخلی یا جنگی بودهاند
رسانههای داخلیشان تحت سانسور یا کنترل شدید بودهاند
رسانههای دیاسپورایی نقش جدی در شکلدادن به گفتمانها داشتهاند.
چه تاریخی بر آنها گذشته، منشا چه اثراتی شدند؟
کدام رسانهها بازتولیدگر دوگانههای ساده و خطرناک در بحرانها هستند؟
* حرفم این نیست که فاصله مکانی، فاصله حسی میاورد، ابدا! شاهدم که دوستانم در خارج، هر حادثهای را چندین برابر من که در ایرانم، حس میکنند و نگرانیهای پیچیدهتری دارند. منظورم نقش رسانههاست.»
@Shahr_Zanan
«روز نهم، رفتم سراغ روزنامههای وطنی. با گزارشهای بهموقع و خوبی که در این مدت رخوت و بهت، شرق و هممیهن و پیامما درآوردند، رفتم که همه را با هم بخوانم. نکتهای که به چشمم آمد این بود که در قیاس با بیبیسیفارسی و شبکههای مجازیای که در این مدت اخبار جنگ را از آنها دنبال میکردم، چقدر ادبیات و دغدغههای آنها به من نزدیکترست.
من هم به تاریخ پایانجنگها فکر کرده بودم، به نیروهای داخلی مخالف مذاکره در این شرایط بحرانی، به عدمحمایت کشورهایی که دوست و برادر بودند. به اینکه ما نباید مذاکره را به توقف حملات گره بزنیم، به درسی که از پذیرش دیرهنگام قطعنامه ۵۹۸ باید میگرفتیم. به اینکه تنها ۳۴ سال از پایان جنگ قبلی میگذرد، آدمهای درگیر در آن جنگ زنده و سرکارند، حافظهی آن از نسل پیش به ما منتقل شده ولی انگار هیچ نصیبی به امروزمان نمیرساند.
تجربهی درگیر بودن با جنگ، روی نگاه، زبان، اولویت و حتی افق تحلیل اثرگذارست. رسانههای داخل، با همهی محدودیتها، از دل موقعیت حرف میزنند؛ در حالی که تحلیلگران تلویزیونهای خارج، بهجای روشن کردن فضا، گاهی اضطراب و بیپناهی مخاطب رو بیشتر میکنند.
نکتهای که در مرور رسانههای داخلی برایم برجسته شد، تفاوت در لحن، دغدغه و اولویتگذاری نسبت به تحلیلهایی بود که در بیبیسی فارسی دیدهام. شاید دلیلش آن باشد که تحلیل رسانههای داخلی، حاوی نشانههایی از تلاش برای پایان جنگ است که از فاصلهی بسیار نزدیک به رنج و مرگ میآید. شاید به همین دلیل است که برای من، باورپذیرتر و حتی انسانیتر جلوه میکنند.
در عوض، آنچه از بیبیسی میشنوم، عمدتاً تحلیلیست مبتنی بر نقد ساختار دیپلماسی رسمی و بیاعتمادی عمیق به ظرفیتهای حکمرانی؛ که البته بسیار موجهست، اما گویی جانِ تحلیلگر درگیر جنگ نیست. نه فقط بهخاطر فاصلهی فیزیکی، بلکه بهخاطر غیبتِ همزمانیِ عاطفی با وضعیت. هیچ نشانی از میل به پایان، هیچ روزنهای از امید در آن تحلیلها نیست؛ نه از سر واقعگرایی، که از نوعی یأس ساختاری.
نمیگویم رسانه باید امید واهی بسازد، اما وقتی تحلیلها صرفاً تقبیح دیپلماسی موجود باشند، بدون توجه به تجاوز، قلدریها و البته هزینههای انسانیِ تداوم وضعیت موجود، بیشتر آدم را مضطرب میکند. آنکه اینجاست، حتی اگر محتاط و ترسان باشد، هر روز به پایان جنگ فکر میکند. چون ادامهی آن برایش زیاده از حد واقعیست. آن تحلیلگر آنسوتر، اما شاید بتواند جنگ را فقط تحلیل کند، بیآنکه واقعاً منتظر پایانش باشد.
از آنجا که در شرایط بحران اتصال ما به اخبار و اطلاعات کل زندگی ماست، رسانه نقش محوری ایفا میکند.
داشتم به کشورهایی فکر میکردم که:
دیاسپورای گسترده و سیاسیشده دارند (مثل ایران، لبنان، عراق، سوریه)
درگیر بحرانهای خشونتآمیز داخلی یا جنگی بودهاند
رسانههای داخلیشان تحت سانسور یا کنترل شدید بودهاند
رسانههای دیاسپورایی نقش جدی در شکلدادن به گفتمانها داشتهاند.
چه تاریخی بر آنها گذشته، منشا چه اثراتی شدند؟
کدام رسانهها بازتولیدگر دوگانههای ساده و خطرناک در بحرانها هستند؟
* حرفم این نیست که فاصله مکانی، فاصله حسی میاورد، ابدا! شاهدم که دوستانم در خارج، هر حادثهای را چندین برابر من که در ایرانم، حس میکنند و نگرانیهای پیچیدهتری دارند. منظورم نقش رسانههاست.»
@Shahr_Zanan
اثرات درازمدت جنگ بر سلامتِ روان کودکان
The Long-Term Mental Health Effects of War on Children
این مقاله در CEPR منتشرشده و با تحلیل دادههای تاریخی و مطالعات معاصر، به بررسی تأثیرات عمیق و ماندگار جنگ بر سلامت روان کودکان میپردازد و بهطور غیرمستقیم به فشارهای روانی وارد بر زنان، بهعنوان مراقبان اصلی کودکان در شرایط جنگی، اشاره دارد.
این مقاله با تمرکز بر تجربههای جنگ جهانی دوم و ارتباط آنها با درگیریهای مدرن، مانند عملیاتهای بمباران هوایی آمریکا در عراق و سوریه، نشان میدهد که چگونه قرار گرفتن در معرض خشونتهای جنگی، بهویژه بمبارانها، میتواند سلامت روان را در درازمدت تحت تأثیر قرار دهد.
تأثیرات روانی جنگ بر کودکان
جنگ برای کودکان فقط یک تجربه موقت نیست؛ اثرات آن میتواند مسیر زندگی آنها را تغییر دهد. این پژوهش نشان میدهد که کودکان در معرض خشونتهای جنگی، بهویژه بمبارانهای هوایی، با خطر بالای ابتلا به اختلالات روانی مانند افسردگی، اضطراب، و اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) مواجه میشوند.
دادههای تاریخی از جنگ جهانی دوم، بهویژه در شهرهایی مانند لندن، هامبورگ، و درسدن که هدف بمبارانهای سنگین متفقین بودند، نشاندهنده افزایش قابلتوجه مشکلات روانی در میان کودکانی است که این حملات را تجربه کردند. این کودکان، حتی دههها پس از جنگ، علائمی مانند کابوسهای شبانه، ترسهای مداوم، کاهش اعتمادبهنفس، و مشکلات در
روابط اجتماعی را گزارش کردند.
در زمینه درگیریهای مدرن، مانند عملیاتهای نظامی ایالات متحده در عراق (۲۰۰۳–۲۰۱۱) و کمپینهای هوایی علیه داعش در سوریه و عراق (۲۰۱۴-۲۰۱۹)، کودکان در معرض استرسهای مشابهی قرار داشتند. برای مثال، مطالعهای در کمپهای پناهندگان کرد در عراق نشان داد که ۸۷ درصد کودکان علائم PTSD داشتند، که اغلب به تجربه مستقیم یا غیرمستقیم بمبارانهای هوایی مرتبط بود. این کودکان با مشکلاتی مانند #پرخاشگری، #انزوای_اجتماعی، و #کاهش_عملکرد_تحصیلی مواجه میشوند.
مقاله توضیح میدهد که مغز کودکان در سنین پایین، بهدلیل انعطافپذیری عصبی بالا، به استرس شدید بسیار حساس است. این استرس میتواند مسیرهای عصبی مسئول تنظیم احساسات، یادگیری، و تصمیمگیری را مختل کند، که منجر به اثرات روانی درازمدت میشود.
تفاوتهای جنسیتی در آسیبپذیری روانی
مقاله بهطور خاص به تفاوتهای جنسیتی در تأثیرات روانی جنگ میپردازد. اگرچه دادههای تاریخی بیشتر بر کودکان تمرکز دارند، اما شواهد نشان میدهد که دختران ممکن است بهدلیل #انتظارات_اجتماعی و #نقشهای_جنسیتی، واکنشهای متفاوتی به استرس جنگ نشان
دهند.
در زمینه بمبارانهای ایالات متحده، مانند حملات هوایی در #عراق و #افغانستان، #زنان اغلب با از دست دادن خانه، دسترسی محدود به خدمات درمانی، و انگ اجتماعی مرتبط با مشکلات روانی مواجه بودند. مطالعهای در عراق پس از جنگ ۲۰۰۳ نشان داد که زنان بهدلیل فشارهای اجتماعی و فقدان حمایتهای کافی، نرخ بالاتری از افسردگی و اضطراب داشتند. این مشکلات میتواند بهطور غیرمستقیم بر کودکان تأثیر بگذارد، زیرا سلامت روان مادران نقش کلیدی در رشد عاطفی کودکان دارد.
راهکارها و چالشهای مداخله
نویسندگان مقاله بر اهمیت مداخله زودهنگام برای کاهش اثرات روانی جنگ تأکید میکنند. برنامههای رواندرمانی، مانند درمان شناختی-رفتاری متمرکز بر تروما (TF-CBT)، مشاوره گروهی، و حمایتهای خانوادگی، میتوانند به کودکان و زنان کمک کنند تا با استرس جنگ کنار بیایند.
چالشها:
کمبود منابع: در مناطق جنگی، مانند مناطقی که تحت بمبارانهای ایالات متحده در عراق و سوریه قرار داشتند، زیرساختهای درمانی اغلب تخریب شدهاند و متخصصان سلامت روان کافی وجود ندارد.
انگ اجتماعی: در بسیاری از فرهنگها، بهویژه در خاورمیانه، مشکلات روانی با انگ همراه است، که باعث میشود زنان و خانوادهها از جستوجوی کمک خودداری کنند.
نیاز به رویکردهای جامع: مداخلات باید نهتنها کودکان، بلکه مادران و سایر اعضای خانواده را نیز در بر بگیرند، زیرا سلامت روان خانواده بهطور کلی بر بهبود کودکان تأثیر میگذارد.
@Shahr_Zanan
https://cepr.org/voxeu/columns/wartime-children-and-long-term-mental-health
The Long-Term Mental Health Effects of War on Children
این مقاله در CEPR منتشرشده و با تحلیل دادههای تاریخی و مطالعات معاصر، به بررسی تأثیرات عمیق و ماندگار جنگ بر سلامت روان کودکان میپردازد و بهطور غیرمستقیم به فشارهای روانی وارد بر زنان، بهعنوان مراقبان اصلی کودکان در شرایط جنگی، اشاره دارد.
این مقاله با تمرکز بر تجربههای جنگ جهانی دوم و ارتباط آنها با درگیریهای مدرن، مانند عملیاتهای بمباران هوایی آمریکا در عراق و سوریه، نشان میدهد که چگونه قرار گرفتن در معرض خشونتهای جنگی، بهویژه بمبارانها، میتواند سلامت روان را در درازمدت تحت تأثیر قرار دهد.
تأثیرات روانی جنگ بر کودکان
جنگ برای کودکان فقط یک تجربه موقت نیست؛ اثرات آن میتواند مسیر زندگی آنها را تغییر دهد. این پژوهش نشان میدهد که کودکان در معرض خشونتهای جنگی، بهویژه بمبارانهای هوایی، با خطر بالای ابتلا به اختلالات روانی مانند افسردگی، اضطراب، و اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) مواجه میشوند.
دادههای تاریخی از جنگ جهانی دوم، بهویژه در شهرهایی مانند لندن، هامبورگ، و درسدن که هدف بمبارانهای سنگین متفقین بودند، نشاندهنده افزایش قابلتوجه مشکلات روانی در میان کودکانی است که این حملات را تجربه کردند. این کودکان، حتی دههها پس از جنگ، علائمی مانند کابوسهای شبانه، ترسهای مداوم، کاهش اعتمادبهنفس، و مشکلات در
روابط اجتماعی را گزارش کردند.
در زمینه درگیریهای مدرن، مانند عملیاتهای نظامی ایالات متحده در عراق (۲۰۰۳–۲۰۱۱) و کمپینهای هوایی علیه داعش در سوریه و عراق (۲۰۱۴-۲۰۱۹)، کودکان در معرض استرسهای مشابهی قرار داشتند. برای مثال، مطالعهای در کمپهای پناهندگان کرد در عراق نشان داد که ۸۷ درصد کودکان علائم PTSD داشتند، که اغلب به تجربه مستقیم یا غیرمستقیم بمبارانهای هوایی مرتبط بود. این کودکان با مشکلاتی مانند #پرخاشگری، #انزوای_اجتماعی، و #کاهش_عملکرد_تحصیلی مواجه میشوند.
مقاله توضیح میدهد که مغز کودکان در سنین پایین، بهدلیل انعطافپذیری عصبی بالا، به استرس شدید بسیار حساس است. این استرس میتواند مسیرهای عصبی مسئول تنظیم احساسات، یادگیری، و تصمیمگیری را مختل کند، که منجر به اثرات روانی درازمدت میشود.
تفاوتهای جنسیتی در آسیبپذیری روانی
مقاله بهطور خاص به تفاوتهای جنسیتی در تأثیرات روانی جنگ میپردازد. اگرچه دادههای تاریخی بیشتر بر کودکان تمرکز دارند، اما شواهد نشان میدهد که دختران ممکن است بهدلیل #انتظارات_اجتماعی و #نقشهای_جنسیتی، واکنشهای متفاوتی به استرس جنگ نشان
دهند.
در زمینه بمبارانهای ایالات متحده، مانند حملات هوایی در #عراق و #افغانستان، #زنان اغلب با از دست دادن خانه، دسترسی محدود به خدمات درمانی، و انگ اجتماعی مرتبط با مشکلات روانی مواجه بودند. مطالعهای در عراق پس از جنگ ۲۰۰۳ نشان داد که زنان بهدلیل فشارهای اجتماعی و فقدان حمایتهای کافی، نرخ بالاتری از افسردگی و اضطراب داشتند. این مشکلات میتواند بهطور غیرمستقیم بر کودکان تأثیر بگذارد، زیرا سلامت روان مادران نقش کلیدی در رشد عاطفی کودکان دارد.
راهکارها و چالشهای مداخله
نویسندگان مقاله بر اهمیت مداخله زودهنگام برای کاهش اثرات روانی جنگ تأکید میکنند. برنامههای رواندرمانی، مانند درمان شناختی-رفتاری متمرکز بر تروما (TF-CBT)، مشاوره گروهی، و حمایتهای خانوادگی، میتوانند به کودکان و زنان کمک کنند تا با استرس جنگ کنار بیایند.
چالشها:
کمبود منابع: در مناطق جنگی، مانند مناطقی که تحت بمبارانهای ایالات متحده در عراق و سوریه قرار داشتند، زیرساختهای درمانی اغلب تخریب شدهاند و متخصصان سلامت روان کافی وجود ندارد.
انگ اجتماعی: در بسیاری از فرهنگها، بهویژه در خاورمیانه، مشکلات روانی با انگ همراه است، که باعث میشود زنان و خانوادهها از جستوجوی کمک خودداری کنند.
نیاز به رویکردهای جامع: مداخلات باید نهتنها کودکان، بلکه مادران و سایر اعضای خانواده را نیز در بر بگیرند، زیرا سلامت روان خانواده بهطور کلی بر بهبود کودکان تأثیر میگذارد.
@Shahr_Zanan
https://cepr.org/voxeu/columns/wartime-children-and-long-term-mental-health
CEPR
Wartime children and long-term mental health
Increasing numbers of children are living in territories or countries involved in armed conflict and are being exposed to violence. Yet, few studies explore the long-term impact of early-childhood exposure to warfare on long-term mental health. This column…