شورای بازنشستگان ایران
Photo
یک زن افغانستانی خطاب به فعالان فمینیست:
نگذاریم «ما»ی آن روزها را نابود کنند
نویسنده: سحر
ما سالیان دراز مورد تبعیض و رفتار های نژادپرستانه قرار میگرفتیم اما امروز به شکل وحشتناکی همهچیز عریان شده و شدت گرفته است. الان دیگر کسی از اینکه بگوید از مهاجران افغانستانی متنفر است خجالت نمیکشد. دیگر کسی با شک و شبهه از اینکه از بقیه شنیده افغانیها مقصر فلان موضوع هستند صحبت نمیکند. به نظر میرسد اکثریت متحد و با ادبیات مشترک و با اطمینان مطلق ما را مقصر تمامی امور میدانند. توهینها و حملهها شدت گرفته است. کار ما طوری است که هر روز با تعدادی از ایرانیان همصحبت میشویم. معتقدند که ما جاسوس و خائن هستیم. در طی زمانی که کارشان را انجام میدهیم، تا زمانی که محل را ترک کنند، اظهارنظر میکنند و توضیح میدهند که ایران و ایرانی حق دارد از افغانی متنفر باشد و این تقصیر خود افغانیها است چون خیانت کردهاند. ۱۲ روز جنگ، روزهای بهشدت سختی بود. از آینده گنگ و نامعلوممان به شدت میترسیدم چون میدانستم در چنین زمانهایی ما آسیبپذیریم. نگران خانوادهام بودم. ولی اصلا فکر نمیکردم بحران زندگی ما به این شکل، با این سرعت و حتی زودتر از پایان جنگ از راه برسد.
امروز ناامیدم. با همه سختیها فکر نمیکردم سرنوشت ما چنین شود. دوران «زن، زندگی، آزادی» برای من پر از امید بود. فکر میکردم میتوانیم کنار هم اتفاقی بزرگ را رقم بزنیم. فکر میکردم میتوانیم کنار هم تبدیل به (ما) شویم. به نظر من جنس درد ما و ایرانیان یکی است و دشمن و سرنوشت مشترکی داریم. آن زمان میزان همدلی بین دو ملت خصوصا از سوی زنان هر دو ملت بالا بود و امیدبخش. احساس میکنم جمهوری اسلامی دارد از ما انتقام سختی میگیرد. دو ملت را به جان هم انداخته، ما را مثل همیشه مقصر و عامل معضلاتی که خودش ایجاد کرده معرفی کرد و بهعنوان ناجی ایرانیان و بانی نجات از شر ما ظاهر شد. اکنون ما غرق در مصیبتیم و عدهی زیادی از ایرانیان خوشحال از این مصیبت و حامی عاملان این مصیبت. میبینید چقدر فکر شده و مهندسیشده به جان هم افتاده و مقابل هم قرار گرفتهایم؟
در حال حاضر طالبان خطرناکترین و بیرحمترین دشمن زنان افغانستان است. اخراج زنان و دختران مهاجر به افغانستان، یعنی بازگشت به یک زندان بزرگ و محروم شدن از تحصیل و اشتغال و زندگی اجتماعی، محروم شدن از همهچیز و تبدیل شدن به یک کالای جنسی و ماشین فرزندآوری. اکنون در دل بحران زندگی میکنم و اولویت ذهنم به بقا محدود شده است. نمیدانم چه میشود کرد اما قطعا زنان ایرانی میتوانند از ما حمایت کنند و صدایمان باشند.
متن کامل:
https://harasswatch.com/news/2471/
@Shbazneshasteganir
نگذاریم «ما»ی آن روزها را نابود کنند
نویسنده: سحر
ما سالیان دراز مورد تبعیض و رفتار های نژادپرستانه قرار میگرفتیم اما امروز به شکل وحشتناکی همهچیز عریان شده و شدت گرفته است. الان دیگر کسی از اینکه بگوید از مهاجران افغانستانی متنفر است خجالت نمیکشد. دیگر کسی با شک و شبهه از اینکه از بقیه شنیده افغانیها مقصر فلان موضوع هستند صحبت نمیکند. به نظر میرسد اکثریت متحد و با ادبیات مشترک و با اطمینان مطلق ما را مقصر تمامی امور میدانند. توهینها و حملهها شدت گرفته است. کار ما طوری است که هر روز با تعدادی از ایرانیان همصحبت میشویم. معتقدند که ما جاسوس و خائن هستیم. در طی زمانی که کارشان را انجام میدهیم، تا زمانی که محل را ترک کنند، اظهارنظر میکنند و توضیح میدهند که ایران و ایرانی حق دارد از افغانی متنفر باشد و این تقصیر خود افغانیها است چون خیانت کردهاند. ۱۲ روز جنگ، روزهای بهشدت سختی بود. از آینده گنگ و نامعلوممان به شدت میترسیدم چون میدانستم در چنین زمانهایی ما آسیبپذیریم. نگران خانوادهام بودم. ولی اصلا فکر نمیکردم بحران زندگی ما به این شکل، با این سرعت و حتی زودتر از پایان جنگ از راه برسد.
امروز ناامیدم. با همه سختیها فکر نمیکردم سرنوشت ما چنین شود. دوران «زن، زندگی، آزادی» برای من پر از امید بود. فکر میکردم میتوانیم کنار هم اتفاقی بزرگ را رقم بزنیم. فکر میکردم میتوانیم کنار هم تبدیل به (ما) شویم. به نظر من جنس درد ما و ایرانیان یکی است و دشمن و سرنوشت مشترکی داریم. آن زمان میزان همدلی بین دو ملت خصوصا از سوی زنان هر دو ملت بالا بود و امیدبخش. احساس میکنم جمهوری اسلامی دارد از ما انتقام سختی میگیرد. دو ملت را به جان هم انداخته، ما را مثل همیشه مقصر و عامل معضلاتی که خودش ایجاد کرده معرفی کرد و بهعنوان ناجی ایرانیان و بانی نجات از شر ما ظاهر شد. اکنون ما غرق در مصیبتیم و عدهی زیادی از ایرانیان خوشحال از این مصیبت و حامی عاملان این مصیبت. میبینید چقدر فکر شده و مهندسیشده به جان هم افتاده و مقابل هم قرار گرفتهایم؟
در حال حاضر طالبان خطرناکترین و بیرحمترین دشمن زنان افغانستان است. اخراج زنان و دختران مهاجر به افغانستان، یعنی بازگشت به یک زندان بزرگ و محروم شدن از تحصیل و اشتغال و زندگی اجتماعی، محروم شدن از همهچیز و تبدیل شدن به یک کالای جنسی و ماشین فرزندآوری. اکنون در دل بحران زندگی میکنم و اولویت ذهنم به بقا محدود شده است. نمیدانم چه میشود کرد اما قطعا زنان ایرانی میتوانند از ما حمایت کنند و صدایمان باشند.
متن کامل:
https://harasswatch.com/news/2471/
@Shbazneshasteganir
دیدبان آزار
نگذاریم «ما»ی آن روزها را نابود کنند
نعکاس مبارزات فمینیستی ایران و دیگر کشورهای دنیا علیه سرکوب و خشونت جنسی و بررسی و معرفی اشکال سازماندهی زنان علیه خشونت
خطر اعدام قریبالوقوع دو برادر جوان اهل لرستان؛ اجرای حکم #حمید_و_میثم_کوشکی در آستانه وقوع
بر اساس گزارشهایی از منابع مطلع، حمید و میثم کوشکی، دو برادر اهل بخش طرهان از شهرستان کوهدشت در استان لرستان، در آستانه اجرای حکم اعدام قرار دارند. این دو زندانی که به اتهام مشارکت در قتل یک نیروی بسیج در سال ۱۳۹۹ بازداشت شدهاند، پیشتر همراه با برادرشان فرمان کوشکی، در دادگاهی که به گفته منابع حقوق بشری فاقد معیارهای دادرسی عادلانه بوده، به اعدام محکوم شدهاند.
#فرمان_کوشکی، برادر بزرگتر آنها، در سحرگاه روز ۴ خرداد ۱۴۰۴ در زندان قزلحصار کرج اعدام شد؛ این در حالی است که گفته میشود او تحت فشار، شکنجه و با وعده آزادی برادرانش، مسئولیت قتل را بر عهده گرفته بود.
به گفته یکی از نزدیکان خانواده، حکم اعدام حمید کوشکی به وی ابلاغ شده و طبق اعلام رسمی، قرار است در تاریخ ۲۹ تیر ۱۴۰۴ اجرا شود. همچنین مقامات قضایی اطلاع دادهاند که پس از آن، حکم اعدام میثم کوشکی نیز به اجرا درخواهد آمد.
#اعدام_قتل_عمدحکومتی
@Shbazneshasteganir
بر اساس گزارشهایی از منابع مطلع، حمید و میثم کوشکی، دو برادر اهل بخش طرهان از شهرستان کوهدشت در استان لرستان، در آستانه اجرای حکم اعدام قرار دارند. این دو زندانی که به اتهام مشارکت در قتل یک نیروی بسیج در سال ۱۳۹۹ بازداشت شدهاند، پیشتر همراه با برادرشان فرمان کوشکی، در دادگاهی که به گفته منابع حقوق بشری فاقد معیارهای دادرسی عادلانه بوده، به اعدام محکوم شدهاند.
#فرمان_کوشکی، برادر بزرگتر آنها، در سحرگاه روز ۴ خرداد ۱۴۰۴ در زندان قزلحصار کرج اعدام شد؛ این در حالی است که گفته میشود او تحت فشار، شکنجه و با وعده آزادی برادرانش، مسئولیت قتل را بر عهده گرفته بود.
به گفته یکی از نزدیکان خانواده، حکم اعدام حمید کوشکی به وی ابلاغ شده و طبق اعلام رسمی، قرار است در تاریخ ۲۹ تیر ۱۴۰۴ اجرا شود. همچنین مقامات قضایی اطلاع دادهاند که پس از آن، حکم اعدام میثم کوشکی نیز به اجرا درخواهد آمد.
#اعدام_قتل_عمدحکومتی
@Shbazneshasteganir
شورای بازنشستگان ایران
Photo
🟣 #بیدارزنی: دیشموک، همچنان در صدر آمار خودکشی زنان و دختران دانشآموز است
بنا بر گزارش شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان: «زیبا پذیره، دانشآموز کلاس دوازدهم، دو روز پیش در پی اختلاف با خانوادهی خود بر سر ازدواجی اجباری، با تفنگ شکاری خود را به قتل رسانده است».
♦️این نقطه از جغرافیای کهکیلویه و بویر احمد، از دهههای گذشته یکی از خونبارترین مناطق در زمینهی خشنونت علیه زنان، زنکشی، قتلهای ناموسی و خودکشی زنان بوده است. دیشموک، نمادی از اشد خشونتهای اعمال شده و قطب خودسوزی زنان بوده و هست. پس از موج رسانهای گسترده از آمار بالای خودسوزی در این خطه، بسیاری از بستگان این زنان کشته شده اعلام کردند که اعضا و یا بستگان و خویشاوندان دیگر آنان پیش از این توسط مردان خانواده به قتل رسیدند.
سال ۱۳۹۶ خودسوزی سریالی زنان در روستاهای اطراف دیشموک خبرساز شد، بهطوریکه در شش ماه نخست این سال بیش از ۱۱ مورد خودسوزی زنان در این منطقه بهوقوع پیوست. نام یکی از قربانیان ثریا بود، کودکهمسری که در ۱۱ سالگی با ازدواج اجباری مواجه شده بود و به دلیل ضربوشتم بسیار شوهر، خود را به آتش کشید.
یکی دیگر از قربانیان نیز زنی باردار بود که خود را هفت روز پیش از به دنیا آمدن فرزندش، سوزاند. اغلب زنانی که خودسوزی کردند ۱۴ تا ۱۷ سال سن داشتند و کودکهمسر بودند و به دلیل اختلافهای خانوادگی، مسائل ناموسی و ازدواجهای اجباری به زندگی خود پایان دادند.
♦️حالا خودکشی یک دانشآموز پایه دوازدهم دیگر نیز در این منطقه به وقوع پیوسته است. فاجعهای که تنها در یک بستر عرفی و سنتی معنا نمیشود. مجلس قانونگذار که خود مجرای تصویب قوانین ضد زن و نابرابر علیه زنان است، وزارت آموزش و پرورش که بازوی اجرایی و ایدئولوژیک سیاستهای حاکمیت در زمینهی کودکهمسری و تدریس مفاد زنستیزانه و ارتجاعی علیه کودکان -خاصه دختر- است، در کنار پروپگاندای عظیم رسانهای همراستا با طرح جوانی جمعیت و ازدواج دختربچههای زیر ۱۸ سال، همگی دست به دست هم دادهاند تا فجایعی این چنین رقم بخورد.
♦️کودک، امنیت، حق تحصیل و فضای امن برای رشد میخواهد. چگونه میتوانند کماکان به نام فقر و عرف و سنت، این چنین خودکشی دختران دانشآموز را در قالب مسائل اتنیکی جا بزنند؟ در واقعیت امر، گلولهی آن تفنگ شکاری که توسط زیبا پذیره جانش را گرفت، پیش از این توسط ارتجاع مذهب، دولت و نهاد خانواده پُر شده بود. برای هرمی اجرایی و خشونتبار که جان دختران و زنان، برایش فاقد اهمیت است، تنها نمیتوان به آمار گاه و بیگاه رسانهای بسنده کرد، چرا که جز ویرانی ریشهای تمامی این ساختار ارتجاعی و خشونتبار، هیچ کودک، دختربچه، زن و در کلیت امر، هیچ انسانی از امنیت و زیستی انسانی، برخوردار نیست.
#ژن_ژيان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@Shbazneshasteganir
بنا بر گزارش شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان: «زیبا پذیره، دانشآموز کلاس دوازدهم، دو روز پیش در پی اختلاف با خانوادهی خود بر سر ازدواجی اجباری، با تفنگ شکاری خود را به قتل رسانده است».
♦️این نقطه از جغرافیای کهکیلویه و بویر احمد، از دهههای گذشته یکی از خونبارترین مناطق در زمینهی خشنونت علیه زنان، زنکشی، قتلهای ناموسی و خودکشی زنان بوده است. دیشموک، نمادی از اشد خشونتهای اعمال شده و قطب خودسوزی زنان بوده و هست. پس از موج رسانهای گسترده از آمار بالای خودسوزی در این خطه، بسیاری از بستگان این زنان کشته شده اعلام کردند که اعضا و یا بستگان و خویشاوندان دیگر آنان پیش از این توسط مردان خانواده به قتل رسیدند.
سال ۱۳۹۶ خودسوزی سریالی زنان در روستاهای اطراف دیشموک خبرساز شد، بهطوریکه در شش ماه نخست این سال بیش از ۱۱ مورد خودسوزی زنان در این منطقه بهوقوع پیوست. نام یکی از قربانیان ثریا بود، کودکهمسری که در ۱۱ سالگی با ازدواج اجباری مواجه شده بود و به دلیل ضربوشتم بسیار شوهر، خود را به آتش کشید.
یکی دیگر از قربانیان نیز زنی باردار بود که خود را هفت روز پیش از به دنیا آمدن فرزندش، سوزاند. اغلب زنانی که خودسوزی کردند ۱۴ تا ۱۷ سال سن داشتند و کودکهمسر بودند و به دلیل اختلافهای خانوادگی، مسائل ناموسی و ازدواجهای اجباری به زندگی خود پایان دادند.
♦️حالا خودکشی یک دانشآموز پایه دوازدهم دیگر نیز در این منطقه به وقوع پیوسته است. فاجعهای که تنها در یک بستر عرفی و سنتی معنا نمیشود. مجلس قانونگذار که خود مجرای تصویب قوانین ضد زن و نابرابر علیه زنان است، وزارت آموزش و پرورش که بازوی اجرایی و ایدئولوژیک سیاستهای حاکمیت در زمینهی کودکهمسری و تدریس مفاد زنستیزانه و ارتجاعی علیه کودکان -خاصه دختر- است، در کنار پروپگاندای عظیم رسانهای همراستا با طرح جوانی جمعیت و ازدواج دختربچههای زیر ۱۸ سال، همگی دست به دست هم دادهاند تا فجایعی این چنین رقم بخورد.
♦️کودک، امنیت، حق تحصیل و فضای امن برای رشد میخواهد. چگونه میتوانند کماکان به نام فقر و عرف و سنت، این چنین خودکشی دختران دانشآموز را در قالب مسائل اتنیکی جا بزنند؟ در واقعیت امر، گلولهی آن تفنگ شکاری که توسط زیبا پذیره جانش را گرفت، پیش از این توسط ارتجاع مذهب، دولت و نهاد خانواده پُر شده بود. برای هرمی اجرایی و خشونتبار که جان دختران و زنان، برایش فاقد اهمیت است، تنها نمیتوان به آمار گاه و بیگاه رسانهای بسنده کرد، چرا که جز ویرانی ریشهای تمامی این ساختار ارتجاعی و خشونتبار، هیچ کودک، دختربچه، زن و در کلیت امر، هیچ انسانی از امنیت و زیستی انسانی، برخوردار نیست.
#ژن_ژيان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@Shbazneshasteganir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جنگ هرگز از آن ۹۹ درصدیها نبوده و نخواهد بود.
جنگها را حکومتها ایجاد میکنند تا منافعشان را با خون و زندگی مردم تثبیت کنند.
مردمی که هیچ نقشی و هیچ نفعی در اینجنگها ندارند ، میگویند ما جنگ نمیخواهیم. ما رفاه و شادی و برابری میخواهیم.
جان انسانها ارزش دارد !
#علیه_جنگ
#علیه_اعدام
#علیه_جنگ_طلبان
#علیه_کودک_کشی_نسل_کشی
@Shbazneshasteganir
جنگها را حکومتها ایجاد میکنند تا منافعشان را با خون و زندگی مردم تثبیت کنند.
مردمی که هیچ نقشی و هیچ نفعی در اینجنگها ندارند ، میگویند ما جنگ نمیخواهیم. ما رفاه و شادی و برابری میخواهیم.
جان انسانها ارزش دارد !
#علیه_جنگ
#علیه_اعدام
#علیه_جنگ_طلبان
#علیه_کودک_کشی_نسل_کشی
@Shbazneshasteganir
به سرکوب و اخراج نژادپرستانهی مهاجران افغانستانی پایان دهید
در هفتههای اخیر اخبارِ برخوردهای خشن با پناهندگان افغانستانی موجی از خشم و نگرانی در جامعهی بیدار ما برانگیخته است.
روند افغانستانیستیزی، بهویژه پس از آتشبس، چنان ابعاد هولناکی به خود گرفته است که تن به رفتارهای شنیع فاشیستی و ناسیونالیستی میزند. در جریان تبلیغات ضدافغانستانی، مهاجرانی که سالهای دراز است در ایران زیستهاند به یکباره و بدون ارائه سند یا دلیل مشخصی به جاسوسی برای اسرائیل متهم شدهاند و با رفتارهای به غایت نژادپرستانه به صورت فلهای و بسیار اهانتآمیز از ایران اخراج میشوند.
اخراج اجباری بیش از ۲۰ هزار خانوار پناهنده از ستم حکومت فوقارتجاعی طالبان ستمی آشکار بر مردم بیپناهی است که در کشور مبدأ خود با مخاطرات جانی مواجهاند.
رفتار تبعیضآمیز با پناهندگان افغانستانی همواره مایهی نگرانی بوده است اما از سال ۱۴۰۲ به این سو این روند شتاب خطرناکی به خود گرفته است به گونهای که حاکمیت با قطع تدریجی خدمات اندک آموزشی، بانکی و بهداشتی ارائه شده به این مهاجران و برخورد خشن و پلیسی با آنها سعی کرده است مهاجران را وادار به ترک کشور کند. از جمله این اقدامات میتوان به قطع تأسفبار خدمات آموزشی به کودکان افغانستانی اشاره کرد که اغلب بدون دخالت دولت و توسط نهادهای خیریه بخش خصوصی در حال انجام بود و با ممنوعیتهای ایجاد شده توسط دولت دیگر ادامه پیدا نکرده است.
ستیز با مهاجران و اخراج آنها بخشی از پروژهی گروههای نژادپرست و ناقض حقوق مسلم انسانی است که در سالهای اخیر در نقاط مختلف دنیا قدرت را در دست گرفتهاند. این اندیشهی سیاسی متعلق به کسانی است که با سوءاستفاده از اضطرار پناهندگان به خود اجازه میدهند هم نیروی کار آنها را هدف استثمار قرار دهند هم از آنها در معادلات منطقهای و بینالمللی به عنوان اهرم فشار استفاده کنند. کسانی که مرزهای قراردادی را بهانهای برای عبور از مرزهای انسانیت و عدالت قرار دادهاند.
کانون نویسندگان ایران بر مبنای روح کلی منشور و اساسنامه خود از حق امنیت، سرپناه و زندگی انسانی برای همگان بیهیچ قید و شرط حمایت میکند و رفتارهای نژادپرستانه و شوونیستی را خواه از سوی حکومت و خواه از سوی گروههای دستراستی افراطی محکوم میکند و خواهان توقف این چرخهی ستم و نامردمی است که بهراستی در حکم وهن به حیثیت انسان مترقی است.
کانون نویسندگان ایران
۱۵ تیر ۱۴۰۴
@Shbazneshasteganir
در هفتههای اخیر اخبارِ برخوردهای خشن با پناهندگان افغانستانی موجی از خشم و نگرانی در جامعهی بیدار ما برانگیخته است.
روند افغانستانیستیزی، بهویژه پس از آتشبس، چنان ابعاد هولناکی به خود گرفته است که تن به رفتارهای شنیع فاشیستی و ناسیونالیستی میزند. در جریان تبلیغات ضدافغانستانی، مهاجرانی که سالهای دراز است در ایران زیستهاند به یکباره و بدون ارائه سند یا دلیل مشخصی به جاسوسی برای اسرائیل متهم شدهاند و با رفتارهای به غایت نژادپرستانه به صورت فلهای و بسیار اهانتآمیز از ایران اخراج میشوند.
اخراج اجباری بیش از ۲۰ هزار خانوار پناهنده از ستم حکومت فوقارتجاعی طالبان ستمی آشکار بر مردم بیپناهی است که در کشور مبدأ خود با مخاطرات جانی مواجهاند.
رفتار تبعیضآمیز با پناهندگان افغانستانی همواره مایهی نگرانی بوده است اما از سال ۱۴۰۲ به این سو این روند شتاب خطرناکی به خود گرفته است به گونهای که حاکمیت با قطع تدریجی خدمات اندک آموزشی، بانکی و بهداشتی ارائه شده به این مهاجران و برخورد خشن و پلیسی با آنها سعی کرده است مهاجران را وادار به ترک کشور کند. از جمله این اقدامات میتوان به قطع تأسفبار خدمات آموزشی به کودکان افغانستانی اشاره کرد که اغلب بدون دخالت دولت و توسط نهادهای خیریه بخش خصوصی در حال انجام بود و با ممنوعیتهای ایجاد شده توسط دولت دیگر ادامه پیدا نکرده است.
ستیز با مهاجران و اخراج آنها بخشی از پروژهی گروههای نژادپرست و ناقض حقوق مسلم انسانی است که در سالهای اخیر در نقاط مختلف دنیا قدرت را در دست گرفتهاند. این اندیشهی سیاسی متعلق به کسانی است که با سوءاستفاده از اضطرار پناهندگان به خود اجازه میدهند هم نیروی کار آنها را هدف استثمار قرار دهند هم از آنها در معادلات منطقهای و بینالمللی به عنوان اهرم فشار استفاده کنند. کسانی که مرزهای قراردادی را بهانهای برای عبور از مرزهای انسانیت و عدالت قرار دادهاند.
کانون نویسندگان ایران بر مبنای روح کلی منشور و اساسنامه خود از حق امنیت، سرپناه و زندگی انسانی برای همگان بیهیچ قید و شرط حمایت میکند و رفتارهای نژادپرستانه و شوونیستی را خواه از سوی حکومت و خواه از سوی گروههای دستراستی افراطی محکوم میکند و خواهان توقف این چرخهی ستم و نامردمی است که بهراستی در حکم وهن به حیثیت انسان مترقی است.
کانون نویسندگان ایران
۱۵ تیر ۱۴۰۴
@Shbazneshasteganir
اطلاعیه شورای هماهنگی
در محکومیت برخوردهای غیرانسانی با کودکان افغانستانی
✍محمد حبیبی/سخنگوی شورای هماهنگی
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران با نگرانی عمیق، موارد مکرر خشونت، تحقیر، طرد و تبعیض علیه کودکان افغانستانی ساکن ایران را رصد کرده و اینگونه برخوردهای ضدانسانی را بهشدت محکوم میکند.
جمهوری اسلامی ایران از سال ۱۳۷۲ به کنوانسیون جهانی حقوق کودک پیوسته و متعهد شده است که تمامی کودکان در قلمرو حاکمیتیاش را بدون تبعیض، مورد حمایت، آموزش و مراقبت قرار دهد. نقض این تعهدات، صرفاً یک تخطی حقوقی نیست، بلکه لکه ننگی بر وجدان عمومی جامعه ماست.
بویژه که خبرهایی نگران کننده از رد مرز کودکان و دختران افغانستانی بدون حضور والدین آنها گزارش شده است. بهعلاوه بسیاری از این کودکان در حالی رد مرز میشوند که همهی مدارک اقامتی قانونی در ایران را دارند یا اصلا در ایران متولد شدهاند. بسیاری از آنها پس از رد مرز به دلیل جنسیت خود حق برخورداری از آموزش را از دست میدهند.
از طرف دیگر تصاویر منتشر شده از محل نگهداری اتباع افغانستانی در شهرهای مرزی ، نشان دهنده عدم برخورداری از حداقل های حقوق انسانی بویژه در مورد کودکان است.
همه این موارد نقض کننده قوانینی است که جمهوری اسلامی در مجامع بین المللی پایبندی به آن را پذیرفته است.
ما به عنوان معلمان این سرزمین، بر این باوریم که هیچ خط مرزی، ملیتی یا کاغذ هویتی نباید مانع دسترسی کودکان به آموزش، امنیت و کرامت انسانی باشد.
ما از تمامی نهادهای مدنی، فرهنگی، آموزشی و حقوق بشری میخواهیم در برابر این روند خطرناک و ضدانسانی سکوت نکنند. دفاع از حقوق کودکان، دفاع از آیندهی انسانیت است.
در محکومیت برخوردهای غیرانسانی با کودکان افغانستانی
✍محمد حبیبی/سخنگوی شورای هماهنگی
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران با نگرانی عمیق، موارد مکرر خشونت، تحقیر، طرد و تبعیض علیه کودکان افغانستانی ساکن ایران را رصد کرده و اینگونه برخوردهای ضدانسانی را بهشدت محکوم میکند.
جمهوری اسلامی ایران از سال ۱۳۷۲ به کنوانسیون جهانی حقوق کودک پیوسته و متعهد شده است که تمامی کودکان در قلمرو حاکمیتیاش را بدون تبعیض، مورد حمایت، آموزش و مراقبت قرار دهد. نقض این تعهدات، صرفاً یک تخطی حقوقی نیست، بلکه لکه ننگی بر وجدان عمومی جامعه ماست.
بویژه که خبرهایی نگران کننده از رد مرز کودکان و دختران افغانستانی بدون حضور والدین آنها گزارش شده است. بهعلاوه بسیاری از این کودکان در حالی رد مرز میشوند که همهی مدارک اقامتی قانونی در ایران را دارند یا اصلا در ایران متولد شدهاند. بسیاری از آنها پس از رد مرز به دلیل جنسیت خود حق برخورداری از آموزش را از دست میدهند.
از طرف دیگر تصاویر منتشر شده از محل نگهداری اتباع افغانستانی در شهرهای مرزی ، نشان دهنده عدم برخورداری از حداقل های حقوق انسانی بویژه در مورد کودکان است.
همه این موارد نقض کننده قوانینی است که جمهوری اسلامی در مجامع بین المللی پایبندی به آن را پذیرفته است.
ما به عنوان معلمان این سرزمین، بر این باوریم که هیچ خط مرزی، ملیتی یا کاغذ هویتی نباید مانع دسترسی کودکان به آموزش، امنیت و کرامت انسانی باشد.
ما از تمامی نهادهای مدنی، فرهنگی، آموزشی و حقوق بشری میخواهیم در برابر این روند خطرناک و ضدانسانی سکوت نکنند. دفاع از حقوق کودکان، دفاع از آیندهی انسانیت است.
شاخص آلودگی هوای تهران به وضعیت خطرناک رسید!
بعد از خوزستان و سیستان بلوچستان، شاهد آلودگی خطرناک در تهران و کرج هستیم. میلیون ها انسانی که در این شهرها زندگی میکنند در معرض انواع بیماریهای قلبی و ریوی قرار گرفته اند بدون آنکه از سوی حکومت اندک توجهی به دلایل و راه های برون رفت از این شرایط دیده شود.
#بحران_محیط_زیست__آلودگی
@Shbazneshasteganir
بعد از خوزستان و سیستان بلوچستان، شاهد آلودگی خطرناک در تهران و کرج هستیم. میلیون ها انسانی که در این شهرها زندگی میکنند در معرض انواع بیماریهای قلبی و ریوی قرار گرفته اند بدون آنکه از سوی حکومت اندک توجهی به دلایل و راه های برون رفت از این شرایط دیده شود.
#بحران_محیط_زیست__آلودگی
@Shbazneshasteganir
#ملک_فرجبیگی، فعال مدنی و زیستمحیطی اهل بوکان اواخر هفته گذشته توسط نیروهای اداره اطلاعات جمهوری اسلامی ایران با توسل به خشونت شدید بازداشت و سرنوشتش نامعلوم است.
بر اساس گزارش رسیده به سازمان حقوق بشری ههنگاو، روز سهشنبه ١٠ تیر ماه ١٤٠٤ (١ جولای ٢٠٢٥)، ملک فرجبیگی، اهل بوکان ٤٣ ساله و مادر یک دختر ٢١ ساله بازداشت و به بازداشتگاه اداره اطلاعات در ارومیه منتقل شده است.
به گفته یک منبع آگاه، نزدیک به ٢٠ تن از نیروهای اداره اطلاعات با شکستن درب ورودی به منزل ملک فرجبیگی وارد شده و با خشونت و ارعاب او را بازاشت کردهاند.
ههنگاو مطلع شده است که، این نیروها برخی از وسایل شخصی ملک فرجبیگی و همچنین اعضای خانواده این فعال مدنی را ضبط کرده و با خود بردند.
ملک فرجبیگی که سرپرست مادر سالخورده خود نیز است از روز بازداشت تاکنون هیچ تماسی با خانواده و بستگان برقرار نکرده است.
تاکنون از جزئیات دلایل بازداشت، محل نگهداری و اتهامات مطروحه علیه این شهروند اطلاع دقیقی در دسترس نیست.
یکشنبه ١۵ تیر
#زن_زندگی_آزادی
#علیه_بازداشت_سرکوب
@Shbazneshasteganir
بر اساس گزارش رسیده به سازمان حقوق بشری ههنگاو، روز سهشنبه ١٠ تیر ماه ١٤٠٤ (١ جولای ٢٠٢٥)، ملک فرجبیگی، اهل بوکان ٤٣ ساله و مادر یک دختر ٢١ ساله بازداشت و به بازداشتگاه اداره اطلاعات در ارومیه منتقل شده است.
به گفته یک منبع آگاه، نزدیک به ٢٠ تن از نیروهای اداره اطلاعات با شکستن درب ورودی به منزل ملک فرجبیگی وارد شده و با خشونت و ارعاب او را بازاشت کردهاند.
ههنگاو مطلع شده است که، این نیروها برخی از وسایل شخصی ملک فرجبیگی و همچنین اعضای خانواده این فعال مدنی را ضبط کرده و با خود بردند.
ملک فرجبیگی که سرپرست مادر سالخورده خود نیز است از روز بازداشت تاکنون هیچ تماسی با خانواده و بستگان برقرار نکرده است.
تاکنون از جزئیات دلایل بازداشت، محل نگهداری و اتهامات مطروحه علیه این شهروند اطلاع دقیقی در دسترس نیست.
یکشنبه ١۵ تیر
#زن_زندگی_آزادی
#علیه_بازداشت_سرکوب
@Shbazneshasteganir
شورای بازنشستگان ایران pinned «یک زن افغانستانی خطاب به فعالان فمینیست: نگذاریم «ما»ی آن روزها را نابود کنند نویسنده: سحر ما سالیان دراز مورد تبعیض و رفتار های نژادپرستانه قرار میگرفتیم اما امروز به شکل وحشتناکی همهچیز عریان شده و شدت گرفته است. الان دیگر کسی از اینکه بگوید از مهاجران…»
بازنشسته✍
خطاب به اقایان کانون عالی که فرموده اند این هفته جلسه یی در خصوص پرداخت معوقه قرار هست برگزار بشود!
اگر زحمتی نیست و مزاحم عیش و نوش و پذیرایی و گپ و گفتمان نمیشود این جلسه را به حساب ما نگذارید و مخارجش را از جیب مبارک بدهید که ما راضی نیستیم.
میدانیم که مجددا در زمین سازمان بازی کرده و به نفع سازمان زمان میخرید. همین امروز تکلیف معوقه فروردین را روشن کنید که ما بازیچه دست شما و سازمان نیستیم.
#کانونهای_بیخاصیت_دشمن_بازنشسته
@Shbazneshasteganir
خطاب به اقایان کانون عالی که فرموده اند این هفته جلسه یی در خصوص پرداخت معوقه قرار هست برگزار بشود!
اگر زحمتی نیست و مزاحم عیش و نوش و پذیرایی و گپ و گفتمان نمیشود این جلسه را به حساب ما نگذارید و مخارجش را از جیب مبارک بدهید که ما راضی نیستیم.
میدانیم که مجددا در زمین سازمان بازی کرده و به نفع سازمان زمان میخرید. همین امروز تکلیف معوقه فروردین را روشن کنید که ما بازیچه دست شما و سازمان نیستیم.
#کانونهای_بیخاصیت_دشمن_بازنشسته
@Shbazneshasteganir
زندان محان اصفهان؛ بیگاری سازمانیافته و استثمار زندانیان زیر پوشش اشتغالزایی
زندان محان اصفهان، با چهرهای بهظاهر قانونی در زمینهی اشتغالزایی، در حقیقت به مرکز استثمار، سرکوب و نقض سیستماتیک حقوق بشر تبدیل شده است.
کانون حقوق بشر ایران، دوشنبه ۱۶تیرماه ۱۴۰۴ :
زندان محان اصفهان، واقع در منطقه صنعتی منتظریه ویلاشهر نجفآباد، به اردوگاهی برای کار اجباری و بهرهکشی از زندانیان تبدیل شده است.
ساختار این زندان، بهویژه زیر نظارت بنیاد تعاون زندانها، بازتابی روشن از بردهداری نوین در ایران است که تحت عنوان «اشتغالزایی» صورت میگیرد.
کار اجباری با پوشش «اشتغال»
در زندان محان اصفهان، دستکم ۸ شرکت خصوصی فعالیتهای تولیدی خود را به داخل زندان منتقل کردهاند. این شرکتها در حوزههایی چون مونتاژ لامپ کممصرف، تولید جعبههای آتشنشانی، ساخت مصنوعات فلزی از جمله سطلهای زباله، ایستگاههای اتوبوس، وسایل ورزشی، و چوب نبات فعالیت دارند. زندانیان هر روز صبح از خوابگاهها خارج و به کارگاهها منتقل میشوند و پس از ساعتهای طولانی کار، شبهنگام به محل استراحت بازمیگردند؛ الگویی که بیش از آنکه اصلاحگر باشد، به کار اجباری شباهت دارد.
بنیاد تعاون زندانها که اداره این پروژهها را بر عهده دارد، بیش از ۳۵۰۰ نوع محصول تولید و روانه بازار میکند. در کارگاه بزرگ مصنوعات فلزی کنار زندان مرکزی اصفهان، قراردادهایی با بیش از ۱۰ نهاد دولتی و شهرداری منعقد شده است. این حجم تولید نشان میدهد که زندانیان نه صرفاً برای گذران وقت، بلکه بهعنوان نیروی کار ارزان و بیصدا در حال بهرهکشی هستند!
@Shbazneshasteganir
زندان محان اصفهان، با چهرهای بهظاهر قانونی در زمینهی اشتغالزایی، در حقیقت به مرکز استثمار، سرکوب و نقض سیستماتیک حقوق بشر تبدیل شده است.
کانون حقوق بشر ایران، دوشنبه ۱۶تیرماه ۱۴۰۴ :
زندان محان اصفهان، واقع در منطقه صنعتی منتظریه ویلاشهر نجفآباد، به اردوگاهی برای کار اجباری و بهرهکشی از زندانیان تبدیل شده است.
ساختار این زندان، بهویژه زیر نظارت بنیاد تعاون زندانها، بازتابی روشن از بردهداری نوین در ایران است که تحت عنوان «اشتغالزایی» صورت میگیرد.
کار اجباری با پوشش «اشتغال»
در زندان محان اصفهان، دستکم ۸ شرکت خصوصی فعالیتهای تولیدی خود را به داخل زندان منتقل کردهاند. این شرکتها در حوزههایی چون مونتاژ لامپ کممصرف، تولید جعبههای آتشنشانی، ساخت مصنوعات فلزی از جمله سطلهای زباله، ایستگاههای اتوبوس، وسایل ورزشی، و چوب نبات فعالیت دارند. زندانیان هر روز صبح از خوابگاهها خارج و به کارگاهها منتقل میشوند و پس از ساعتهای طولانی کار، شبهنگام به محل استراحت بازمیگردند؛ الگویی که بیش از آنکه اصلاحگر باشد، به کار اجباری شباهت دارد.
بنیاد تعاون زندانها که اداره این پروژهها را بر عهده دارد، بیش از ۳۵۰۰ نوع محصول تولید و روانه بازار میکند. در کارگاه بزرگ مصنوعات فلزی کنار زندان مرکزی اصفهان، قراردادهایی با بیش از ۱۰ نهاد دولتی و شهرداری منعقد شده است. این حجم تولید نشان میدهد که زندانیان نه صرفاً برای گذران وقت، بلکه بهعنوان نیروی کار ارزان و بیصدا در حال بهرهکشی هستند!
@Shbazneshasteganir
بجنورد هم به جمع معترضان پیوست؛ خداحافظی نانوایان با نانینو
در ادامه اعتراضات سراسری نانوایان به عملکرد سامانه نانینو، نانوایان بجنورد نیز با تحویل کارتخوانهای این سامانه، بهطور رسمی اعلام کردند که دیگر حاضر به همکاری با نانینو نیستند.
به گفته نانوایان، نه تنها مبالغ فروش نان با تأخیر واریز میشود، بلکه محدودیتهای عجیب، قطع شدنهای مکرر سامانه و نداشتن پاسخگویی از سوی مسئولان، کار را برای ادامه فعالیت دشوار کرده است.
نانواهای بجنورد با شعار «نان ما گروگان سامانه نانینو نیست» اعلام کردند که به این روند پایان دادند
دوشنبه ۱۶ تیرماه ۱۴۰۴
@Shbazneshasteganir
در ادامه اعتراضات سراسری نانوایان به عملکرد سامانه نانینو، نانوایان بجنورد نیز با تحویل کارتخوانهای این سامانه، بهطور رسمی اعلام کردند که دیگر حاضر به همکاری با نانینو نیستند.
به گفته نانوایان، نه تنها مبالغ فروش نان با تأخیر واریز میشود، بلکه محدودیتهای عجیب، قطع شدنهای مکرر سامانه و نداشتن پاسخگویی از سوی مسئولان، کار را برای ادامه فعالیت دشوار کرده است.
نانواهای بجنورد با شعار «نان ما گروگان سامانه نانینو نیست» اعلام کردند که به این روند پایان دادند
دوشنبه ۱۶ تیرماه ۱۴۰۴
@Shbazneshasteganir
هشدار نارنجی هواشناسی برای 21 استان کشور
وزش باد شدید و خیزش گردوخاک و افزایش غلظت آلایندهها، کاهش کیفیت هوا و کاهش دید افقی تا چهارشنبه.
منطقه اثر: تهران، البرز، قزوین، سمنان، قم، مرکزی، همدان، ایلام، بوشهر، خوزستان، لرستان، خراسان جنوبی، خراسان رضوی، خراسان شمالی، سیستان و بلوچستان، کرمان، اصفهان، کرمانشاه، کهگیلویه و بویراحمد، هرمزگان، یزد.
احتمال سقوط اجسام، خسارت به سازههای موقت و شکستن شاخه درختان وجود دارد.
پ.ن/
تهدید زندگی فقط جنگ با بمب نیست.
فشارهای معیشتی ، تخریب محیط زیست، عدم رفاه و تهدید جنگ، هر کدام تخریب زندگی ست.
#بیابان_زایی_تخریب_محیط_زیست
#ملی_شدن_ریزگرد_آلودگی!!
@Shbazneshasteganir
وزش باد شدید و خیزش گردوخاک و افزایش غلظت آلایندهها، کاهش کیفیت هوا و کاهش دید افقی تا چهارشنبه.
منطقه اثر: تهران، البرز، قزوین، سمنان، قم، مرکزی، همدان، ایلام، بوشهر، خوزستان، لرستان، خراسان جنوبی، خراسان رضوی، خراسان شمالی، سیستان و بلوچستان، کرمان، اصفهان، کرمانشاه، کهگیلویه و بویراحمد، هرمزگان، یزد.
احتمال سقوط اجسام، خسارت به سازههای موقت و شکستن شاخه درختان وجود دارد.
پ.ن/
تهدید زندگی فقط جنگ با بمب نیست.
فشارهای معیشتی ، تخریب محیط زیست، عدم رفاه و تهدید جنگ، هر کدام تخریب زندگی ست.
#بیابان_زایی_تخریب_محیط_زیست
#ملی_شدن_ریزگرد_آلودگی!!
@Shbazneshasteganir
بازنشسته
با سلام
آیا از چند روز دیگر طبق رسم چند ساله تمامی نهادها و ارگانهای دولتی مکلف به تامین کردن هزینه مراسم راه پیمایی اربعین خواهند شد که این دستور هم شامل همه صندوق بازنشستگی خواهد بود ؟؟
هزینه سرسامآوری که تمامی نهاد ها و ارگانهای دولتی با افتخار اعلام خواهند کرد از کجا تامین میشود؟
نهادهایی که در راس این تشریفات قرار دارند از جیب خودشان برداشت کنند
اگر صندوقها پول دارند چرا برای بازنشستگان ندارند و معوقاتشان پرداخت نمیشود و قانون تامین حقوق مطابق سبد معیشت ۸۰ میلیونی اجرا نمیشود.؟
ما که راضی نیستیم و صندوق هم حق ندارد از کیسه خلیفه بخشش کند.
#صندوق_پردرآمد_چه_برسرتوآمد
@Shbazneshasteganir
با سلام
آیا از چند روز دیگر طبق رسم چند ساله تمامی نهادها و ارگانهای دولتی مکلف به تامین کردن هزینه مراسم راه پیمایی اربعین خواهند شد که این دستور هم شامل همه صندوق بازنشستگی خواهد بود ؟؟
هزینه سرسامآوری که تمامی نهاد ها و ارگانهای دولتی با افتخار اعلام خواهند کرد از کجا تامین میشود؟
نهادهایی که در راس این تشریفات قرار دارند از جیب خودشان برداشت کنند
اگر صندوقها پول دارند چرا برای بازنشستگان ندارند و معوقاتشان پرداخت نمیشود و قانون تامین حقوق مطابق سبد معیشت ۸۰ میلیونی اجرا نمیشود.؟
ما که راضی نیستیم و صندوق هم حق ندارد از کیسه خلیفه بخشش کند.
#صندوق_پردرآمد_چه_برسرتوآمد
@Shbazneshasteganir
🔴 بیانیه خانواده های دادخواه خاوران
زندانیان سياسی و عقیدتی و عادی را آزاد کنید
حمله جنایتکارانه رژیم نژادپرست اسرائیل به زندان اوین و انتقال خشونت بار زندانیان سیاسی زخمی و وحشت زده توسط جمهوری اسلامی به زندان های قرچک و تهران بزرگ که از کمترین حداقل های زندگی و امکانات بهداشتی و درمانی و حتی آب سالم و فضای کافی و تمیز برخوردار نیستند، موج دستگیری های اخير، اعدام های شتاب زده، و مصوبه اخیر مجلس در مورد تشدید مجازات جاسوسی که شامل فعالیت های سیاسی و رسانه ای نیز می شود برای ما خانواده های دادخواه زندانیان سیاسی اعدام شده در دهه ۶۰ و تابستان خونبار ۶۷ یادآور انتقام خونین حاکمان از مخالفان سیاسی خود در زندان های سراسر ایران و قتل عام زندانیان سياسی در مقطع پایانی جنگ در دهه سیاه ۶۰، به ویژه تابستان ۶۷ بود.
ما خانواده های خاوران که دهه ها رنج از دست دادن عزیزان خود را کشیده ایم و مدت هاست با درهای بسته گلزار خاوران رو به روایم و از حضور بر خاک عزیزانمان محروم شده ایم، نگران جان زندانیان بی دفاع و بی پناه، به ویژه زندانیان سیاسی و عقیدتی در شرایط جنگی حاضر هستیم.
ما خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی و زندانیان عادی و همچنین انتقال زندانیان جرائم خشن به محیط های امن و دارای استاندارد های لازم برای نگهداری هستیم. قوه قضائیه موظف به اجرای فوری و دقیق مصوبه شماره ۲۱۱ شورای عالی قضایی مصوب ۲۲ دی ۱۳۶۵ است که بر اساس آن در شرایط جنگی ملزم شده با بهرهگیری از ابزار قانونی نظیر تبدیل قرار بازداشت، آزادی مشروط، پذیرش وثیقه یا قرار کفالت اقدامات لازم برای آزادی زندانیان و حفظ جان و امنیت آن ها را به عمل آورد. این قانون به ویژه بر آزادی موقت زندانیان بی خطر، شامل زندانیان سیاسی، زندانیان جرائم مالی، جرائم غیرعمدی جرائم خرد تاکید دارد. همچنین در مورد زندانیان جرائم خشن انتقال به اماکن امن الزامی است. اجرای این مصوبه و حفظ جان زندانیان وظیفه قانونی قوه قضائیه است. همچنین سازمان زندان ها در قبال جان تک تک زندانیان به ویژه زندانیان سیاسی و عقیدتی که تنها به سبب ابراز عقیده و اندیشه سیاسی خود، از جمله دفاع از آزادی و حقوق مردم تحت ستم و استبداد، در زندان هستند مسئول است.
۱۶ تیر ۱۴۰۴
جمعی از خانواده های خاوران (داخل)
@Shbazneshasteganir
زندانیان سياسی و عقیدتی و عادی را آزاد کنید
حمله جنایتکارانه رژیم نژادپرست اسرائیل به زندان اوین و انتقال خشونت بار زندانیان سیاسی زخمی و وحشت زده توسط جمهوری اسلامی به زندان های قرچک و تهران بزرگ که از کمترین حداقل های زندگی و امکانات بهداشتی و درمانی و حتی آب سالم و فضای کافی و تمیز برخوردار نیستند، موج دستگیری های اخير، اعدام های شتاب زده، و مصوبه اخیر مجلس در مورد تشدید مجازات جاسوسی که شامل فعالیت های سیاسی و رسانه ای نیز می شود برای ما خانواده های دادخواه زندانیان سیاسی اعدام شده در دهه ۶۰ و تابستان خونبار ۶۷ یادآور انتقام خونین حاکمان از مخالفان سیاسی خود در زندان های سراسر ایران و قتل عام زندانیان سياسی در مقطع پایانی جنگ در دهه سیاه ۶۰، به ویژه تابستان ۶۷ بود.
ما خانواده های خاوران که دهه ها رنج از دست دادن عزیزان خود را کشیده ایم و مدت هاست با درهای بسته گلزار خاوران رو به روایم و از حضور بر خاک عزیزانمان محروم شده ایم، نگران جان زندانیان بی دفاع و بی پناه، به ویژه زندانیان سیاسی و عقیدتی در شرایط جنگی حاضر هستیم.
ما خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی و زندانیان عادی و همچنین انتقال زندانیان جرائم خشن به محیط های امن و دارای استاندارد های لازم برای نگهداری هستیم. قوه قضائیه موظف به اجرای فوری و دقیق مصوبه شماره ۲۱۱ شورای عالی قضایی مصوب ۲۲ دی ۱۳۶۵ است که بر اساس آن در شرایط جنگی ملزم شده با بهرهگیری از ابزار قانونی نظیر تبدیل قرار بازداشت، آزادی مشروط، پذیرش وثیقه یا قرار کفالت اقدامات لازم برای آزادی زندانیان و حفظ جان و امنیت آن ها را به عمل آورد. این قانون به ویژه بر آزادی موقت زندانیان بی خطر، شامل زندانیان سیاسی، زندانیان جرائم مالی، جرائم غیرعمدی جرائم خرد تاکید دارد. همچنین در مورد زندانیان جرائم خشن انتقال به اماکن امن الزامی است. اجرای این مصوبه و حفظ جان زندانیان وظیفه قانونی قوه قضائیه است. همچنین سازمان زندان ها در قبال جان تک تک زندانیان به ویژه زندانیان سیاسی و عقیدتی که تنها به سبب ابراز عقیده و اندیشه سیاسی خود، از جمله دفاع از آزادی و حقوق مردم تحت ستم و استبداد، در زندان هستند مسئول است.
۱۶ تیر ۱۴۰۴
جمعی از خانواده های خاوران (داخل)
@Shbazneshasteganir
انتقال یک فعال کارگری اهل سنندج به زندان برای گذراندن حکم ششماهه حبس تعزیری
روز دوشنبه ۱۶ تیرماه ۱۴۰۴، #امجد_گریاخیز، فعال کارگری اهل سنندج و عضو کمپین «#نه_به_اعدام»، جهت اجرای حکم شش ماه حبس تعزیری، به زندان مرکزی سنندج منتقل شد.
شعبه اول دادگاه انقلاب سنندج پیشتر در تاریخ ۱۷ خردادماه، این فعال صنفی را به شش ماه حبس تعزیری و دو سال حبس تعلیقی محکوم کرده بود. این حکم در پی بازداشت خشونتآمیز او در جریان اعتصاب عمومی مردم کردستان صادر شد.
گریاخیز در تاریخ ۱۹ دیماه ۱۴۰۳، در هنگام شرکت در اعتصابی اعتراضی علیه احکام اعدام برای #وریشه_مرادی و #پخشان_عزیزی، در یکی از خیابانهای شهر سنندج بازداشت شد. او پس از بازداشت، تحت شکنجه شدید قرار گرفت و به مدت ۳۵ روز در بازداشتگاهی امنیتی، بدون دسترسی به دارو، وکیل یا تماس با خانواده، در شرایطی بسیار سخت نگهداری شد.
اتهام اصلی علیه این فعال کارگری، «تشویق و تحریک بازاریان به اعتصاب» و مشارکت در سازماندهی
زندانی سیاسی آزاد باید گردد
@Shbazneshasteganir
روز دوشنبه ۱۶ تیرماه ۱۴۰۴، #امجد_گریاخیز، فعال کارگری اهل سنندج و عضو کمپین «#نه_به_اعدام»، جهت اجرای حکم شش ماه حبس تعزیری، به زندان مرکزی سنندج منتقل شد.
شعبه اول دادگاه انقلاب سنندج پیشتر در تاریخ ۱۷ خردادماه، این فعال صنفی را به شش ماه حبس تعزیری و دو سال حبس تعلیقی محکوم کرده بود. این حکم در پی بازداشت خشونتآمیز او در جریان اعتصاب عمومی مردم کردستان صادر شد.
گریاخیز در تاریخ ۱۹ دیماه ۱۴۰۳، در هنگام شرکت در اعتصابی اعتراضی علیه احکام اعدام برای #وریشه_مرادی و #پخشان_عزیزی، در یکی از خیابانهای شهر سنندج بازداشت شد. او پس از بازداشت، تحت شکنجه شدید قرار گرفت و به مدت ۳۵ روز در بازداشتگاهی امنیتی، بدون دسترسی به دارو، وکیل یا تماس با خانواده، در شرایطی بسیار سخت نگهداری شد.
اتهام اصلی علیه این فعال کارگری، «تشویق و تحریک بازاریان به اعتصاب» و مشارکت در سازماندهی
زندانی سیاسی آزاد باید گردد
@Shbazneshasteganir