Telegram Web
انگار هرجا که بوی نرگس بیاد تو خوشحال تری.
اینو اولین بار اونجا فهمیدم که عکسشو بین دو جفت آلستار روی پس زمینه‌ی سرد یه نیمکت چوبی قاب کردی.
یه قاب موندگار.
@SherAshiyan
آن قصه‌های گرم که در خوابگاه عشق
میگفت شهرزاد نگاهت به من چه شد؟
#حسین_منزوی

@SherAshiyan
من بلدم حرف بزنم
فقط بلد نیستم چیزی که میخوام بگم رو بگم
من الان دهن کیو سرویس کنم؟
نصیحت برادرانه اینکه به هیچ چیز مطعمن نباشید چون یهو یه جایی میرسه که میبینید حتی به خودتون هم باختید
اینکه آدم چنتا باخت پشت سر هم بده و ببینه طرف مقابل خودشه
اینکه آدم به خودش ببازه
عمیقا دردناکه
علت عاشق ز علت‌ ها جداست
#مولانا
@SherAshiyan
چگونه سیر شود چشمم از تماشایت؟
که جاودانه‌ترین لحظهٔ تماشایی

#حسین_منزوی
@SherAshiyan
گفتم فراق را به صبوری دوا کنم
صبرم زیاد نیست، چرا ادعا کنم؟
بوسیدمش ز دور و چنین مستم از غرور
گر بوسه بر لبش بگذارم چه‌ها کنم
گفتم به قول خویش وفا کن، جواب داد
کی قول داده‌ام که بخواهم وفا کنم؟
بیم فراق دارم و باید به شوق وصل
شب تا سحر نماز بخوانم، دعا کنم ...
اشکی نمانده‌است که جاری کنم ز چشم
جانی نمانده‌است که دیگر فدا کنم
ای عشق، من که عقل خود از دست داده‌ام،
دیوانه‌ام مگر که تو را هم رها کنم؟
زاهد به ذوق آمده از شعر من ولی
ننگا به من که ذوقی از این مرحبا کنم
#سجاد_سامانی
برای سال پیش رو امیدوارم سلامتی و صبر و امید زمینه‌ی هر روز زندگیاتون باشه تا روزهای احتمالا سخت پیش رو تجربه‌های شیرین روزهای بعدش تلقی بشن و آرزو دارم که آرزوهاتون اسیر تقدیر و حکمت و قسمت نباشن
نفساتون گرم
عیدتون مبارک🤍
مغزم در ٩٠ درصد مواقع:

‏همه چیز در او حسی غریب ایجاد می‌کرد؛ حسی که پای هیچ واژه‌ای به قلمروی آن باز نشده بود.
چون ز دنیا نعمت الوان هوس باشد مرا؟
خون دل چندان نمی یابم که بس باشد مرا
مد آهم، سرکشی با خویشتن آورده ام
نیستم آتش که رعنایی ز خس باشد مرا
از دل صد پاره، گر صد سال در این خاکدان
زنده مانم، پاره ای هر سال بس باشد مرا
تا نیاساید نفس از رفتن و باز آمدن
رفتن و باز آمدن در هر نفس باشد مرا
2025/02/19 04:54:59
Back to Top
HTML Embed Code: