✍🏽شاید وقتی سال هزار و سیصد و هفت نظامهای مالیِ برده ساز، از گروه شش‌نفره‌ی اولین دختران دیپلمه‌ی ایران این تصویر را گرفتند، هیچ خیال نمیکردند دین خدا انقدر ظرفیت دارد که نهایت بعد از گذشت یکصد سال احیاگرانی به عرصه بیاورد که علنا و با اقتدار و پیروزمندانه از حکم خداوند متعال و زندگیِ زنانگی زنانِ قربانی و مظلوم، دفاع نمایند.


هر آنقدر که علماء یا مومنین آن زمان در لاک تقیه رفتند و کم کاری کردند و نتیجتا امروز این غده ی سرطانی ساخته شد که تحصیل گزافِ زنان جدا ناپذیر از زندگی گشته است همانقدر ما بی وقفه از حکم خداوند متعال دفاع خواهیم کرد در تمامی عرصه ها.
ان شاءالله تعالی.



[+لینک کانال]

ارسالی و پاسخ بدان::👇🏽👇🏽

این مردک چی میگه؟؟!
دیدم این عکسها رو در کانالی پخش کردند که این فرد پلید با این میزان سواد اومده دروغ بسته به پیامبر ص!!!

اینم بیو گرافیش!

برهانی لیسو چنین تحریف نکند پس که بکند...

وقتی در مورد یک دین یک کتاب یک علم یک مجموعه حرف میزنیم باید تمام گزاره های آن را ببینیم اگر قصد تحریف نداریم و الا براحتی شما می توانید هر چه خواستید از آن مجموعه استخراج کنید مثلا اگر بنا به برداشت های گزینشی باشد صما میتوانید از اسلام شرک استخراج کنید کفر استخراج کنید فساد استخراج کنید

حالا قضیه ی روایت فوق هم ، مثل همین داستان است آمده یک روایت دستش گرفته هزار روایت دیگر را کنار گذاشته و خود همین روایت را هم به باب میل خودش ترجمه کرده است.

اولا متن روایت صحبت از رابطه ی جنسی نیست
میگه: إن امرأتي لا تدفع يد لامس
میگه زن من دستی را دفع نمیکند

این عبارت در بین عرب زبانها معانی مختلفی شده است منجمله به تبذیر معنی شده است:
وقيل معناه: التبذير وأنها لا تمنع أحدا طلب منها شيئا من مال زوجها
یعنی مانع نمیشود کسی از مال همسرش چیزی بردارد...

یا در روایت دیگری خود این عبارت به عدم توانایی دفاع در برابر متهاجم معنی شده است:
في کل بلد منهم علي منبره خطيب يصقع فالارض لهم شاغرة و ايديهم فيها مبسوطة و الناس لهم خول لا يدفعون يد لامس.
و تمام سرزمين اسلامي زير پاي آنهاست و دستشان در همه جا باز است، و مردم زير سلطه ي آنهايند و هيچ راه دفاعي ندارند.


لذا اینجا میتواند ترجمه به حالت زنی بشود که حتی دچار فساد مد نظر نشده اما توان محافظت از خودش را هم ندارد یا حتی بدترش را بگوییم که توان خویشتن داری ندارد اما به هر حال صراحت در فساد و زناء نیست.
یا حتی اگر بگوییم دچار مفسده ای است دچار فساد رفتاری علنی ثابت شده ای مثل زناء و یا ارتباط با نامحرم نشده است و این بیان صرفا استنباط شوهر از حالات اوست کما اینکه عده ای هم چنین معنا کرده اند:
«إحتمال كونها متجاهرةً مدفوع بالأصل».

یا نهایت اینکه صرفا در شرایطی ایجاد تخییر میکند که مرد اخایار دارد به طلاق اکتفاء کند یا زن را به درک واصل نماید.

و فروض دیگر...


بنابراین
روایت صراحت در رابطه ی جنسی ندارد. بلکه وجوه و احتمالات فراوان دارد و اینکه شخصی مثل برهانی می آید در ترجمه و نه در تفسیر مینویسد "همسرم با سایرین رابطه ی جنسی دارد" چیزی جز تحریف بی شرمانه و لیسووارانه نیست.

مطلب بعدی که ننگ و شرم دیگری بر تارک این لیسوهاست اینکه اصلا فرض کنیم روایت در بیان زنای علنی ثابت شده است خب آیا نهی مولوی میکند از کشتن؟! آیا فقط یک روایت در این زمینه وجود دارد؟! روایات معتبری ( نه مثل این حدیث که ابدا معنای صریحی ندارد) که صریحا در زناء و یا فساد وارد شده و جواز قتل میدهند را بر چه مبنایی چشم پوشی میکنیم؟! آیا استنباط و دینداری عشقی و دلبخواهیست؟!
در دستکم ترین حالت ما باید روایات را جمع کنیم و مثلا بگوییم روایت لا تدفع ید لامس برای غیر حالت زنای ثابت شده است و برای یکی از وجوهیست که بالاتر گفتیم. نه اینکه بیاییم بی هیچ دلیلی روایات صریح را فدای روایت غیر صریح نماییم‌.

مطلب بعدی این متخصص شخمی علوم انسانی گفته است تعریف غیرت بی پایه و اساس است و غیرتی که به جنایت منجر بشود حماقت است و جنون...

اما جهت اطلاع این بیسواد سوای تعریف دینی غیرت که ملاک درست برای جهان هم همین تعریف دینی رایج است باید متذکر شویم که اتفاقا غیرت و مشخصا عموم قتل های ناموسی "حذف فیزیکی زوجه ی خائن و فردی که با او در ارتباط است" مواردش بلحاظ بایولوژیکی کاملا در چارچوب نچرال زیستی مردان بوده و بر مبنای یک مکانیزم طبیعی بنام هیومن میت گاردینگ بوده و اکت طبیعی مردانه است و لذا حتی مخالفین قتل ناموسی از میان علوم انسانی ها اقرار به این مطلب کرده اند که از لحاظ زیستی هیچ جوابی ندارند که این این عمل کاملا اکت زیستی نچرال بوده و فرد قاتل نیز عموما معذور می باشد.

MatthewA.Goldstein(Cambridge):
Biological perspective may explain why these woman are killed and why their killers are so frequently excused.

Jstor.org/stable/4236668

‌ ‌ ‌‌‌ ‌
و چه دعای مجیرهایی که هر زمان مادر قصد خواندن آن را داشت، خدمتی به اهل خانه، قد علم کرد و آن را به ساعتی دیگر موکول کرد...
ایام البیض رمضان بود...
مادر، سفره افطاری اهل خانه را فراهم کرد و زیر لب گفت: یادم نرود امشب دعای مجیر را...
سفره را جمع کرد و نگاهی به ساعت انداخت، حالا وقت تدارک سحری بود؛ مادر زیر لب گفت: یادم نرود دعای مجیر را!

ظرف ها را شست، سحری را آماده کرد، خواست مشغول دعا شود که متوجه شد کودک نوپایش بدجور خود و لباس‌هایش را کثیف کرده، پس مشغول تعویض پوشک و لباس‌هایش شد و زیر لب گفت:یادم نرود دعای مجیر را!

خسته و تکیده سرجایش نشست؛ تا خواست دعا را شروع کند آن یکی فرزندش کتاب به دست سراغ مادر امد برای دیکته شب... مادر زیر لب گفت یادم نرود دعای مجیر را!

کارها یکی پس از دیگری قد علم می کردند و ساعت بی رحمانه می‌گذشت و مادر در حسرت یک ساعت مناجات بی دغدغه، شب را سپری می‌کند...
و حالا که تمام اهل خانه را به هزار زحمت خوابانده و به زندگی سامان داده تا خلوتی باخدای خویش داشته باشد، چشم های مادر خسته و خواب آلوده، حالا دیگر نایی برای دعای مجیر نمانده!

سر بر بالین می گذارد و زیر لب آرام زمزمه می‌کند: نشد بخوانم دعای مجیر را!

قطره اشکی از گوشه چشم مادر روانه ی بالشت می شود و مادر،خسته و دلشکسته از روزمره، لب به مناجات می‌گشاید:
خدایا؛ به حق لحظات پختن افطاری با زبان روزه و حرارت اجاق گاز که بدجور تشنه می‌کند مرا: اجرنا من النار یا مجیر...

خدایا به حق لحظاتی که ایستاده ام تابشویم ظرف ها و نظافت کنم خانه را: اجرنا من النار یا مجیر...

خدایا به حق خستگی پاها و بی رمقی دست هایم: اجرنا من النار یا مجیر...

خدایا به حق ساعات عمرم که در راه خدمت به همسر و فرزندانم، به بندگانت که به من واگذار نمودی سپری شد: اجرنا من النار یا مجیر...

خدایا اصلا به حق این دل شکسته و حسرت زده ی خواندن دعای مجیر و چشم های بی رمق از همراهیم: اجرنا من النار یا مجیر...

حالا مادر آرام می‌خوابد، هرچند تا صبح چند بار دیگر بیدار می‌شود تا یکی از فرزندان را آب بدهد، یکی را شیر بدهد و برای آن یکی که بیقرار شده آغوش مهر مادری بگشاید...

مگر می‌شود چنین دعای مجیری مقبول درگاه ربوبی نگردد؟

اصلا تمام عمر مادرها ایام البیض است، چه رجب، چه شعبان، چه رمضان و چه...

خدایا به حق لحظه به لحظه خستگی مادرانمان: اجرنا من النار یا مجیر !
شادی روح همه مادران آسمانی
وسلامتی همه مادرانیکه در قید حیات هستند صلوات

مادر، خودش یکی از قوی ترین آیات الهیه

شما همین سیستم بایولوژیکی تولید شیر و جاری شدنش از پستان مادر را با همزمانی بوجود آمدن بچه رو بررسی کنید... که چرا چنین میشود؟! توجه کنید صحبت از چراییست نه چگونگیش!!!

عقل و علم جفتش در مقابل این چرا محکومند به اقرار صانع ذی شعور پشت آن!


مادر لحظه به لحظه و ذره به ذره اش آیت الهی است برای کسی که روانش متلاشی نشده است بواسطه ی سبک زندگی غلط و موسیقی و...

بعد دنیای کثیفِ مدرن و پسامدرن ، دختری که چنین قابلیتی درش هست که به چنان جایگاه محیرالعقول الهی برسد که خدای عالم ، بهشت با آن همه عظمتش را بگوید زیر کف پای او میگذارم را الجنة تحت اقدام الامهات میبرند به قعر فروپاشیِ روانی و هورمونیِ دنیوی و به تبع آن فروپاشیِ اخروی، بواسطه ی سبک زندگیِ شیطانیِ حتی با لعابِ دین آن هم با ابزار حوزه و دانشگاه و اشتغال و.‌‌..


ای تف به شرف آن آخوندی که صدایش را بلند نکند که حوزه و دانشگاه و اشتغال جای زنان نیست.

دخترم دکترای شیمی داره
دخترش:




#تحصیل_گزاف

✍🏽پینوشت:
ایرانی جماعت در برخورد با این پست شاید بگن خب ما که درس خوندیم و مثلا شغلمون هم تو بوتیک نیست و نماینده ی مجلسیم یا نه پزشکیم یا نه معلمیم ووو هزار جور بهانه ها که بگه نه من اوکیم..:)))
در حالیکه مغز معیوبش نمیفهمه صحبت ما صحبت به هم ریختگی هورمونیه(نمونه: یک و دو) که گند میزنه به زندگیت!
البته که تو فکر میکنی زندگیت گند نیست:)

[پوزش از صوت]