Telegram Web
Channel name was changed to «موسسه تهران»
Channel name was changed to «موسسه تهران| Institute Tehran»
🌐 امکان توافق بزرگ آمریکا و چین
◾️ فارن پالیسی
📝 زونگیوان زو لیو

#روندهای_استراتژیک

🔸روابط بین ایالات متحده و چین به طرز چشمگیری از دوستی به خصومت گسترده تغییر یافته است. در سال ۲۰۱۱، نظرسنجی‌ها نشان می داد که هم آمریکایی‌ها و هم چینی‌ها دیدگاه‌ مثبتی نسبت به یکدیگر دارند و اقتصادهای به هم پیوسته آن ها نوید همگرایی بیشتر را می داد. روابط حسنه ای که تحت عنوان «چیمریکا» شناخته می‌شدند. این شراکت به عنوان محرکی برای رشد جهانی، به ویژه پس از بحران مالی سال ۲۰۰۸، محسوب می‌شد. اکنون همه چیز متفاوت شده است. نظرسنجی های سال ۲۰۲۴ به وضوح نشان از خصومت جدی میان دو کشور است.

🔹 امروزه بیش از ۸۱ درصد از آمریکایی‌ها به چین نگاه منفی دارند و بیش از ۴۲ درصد مردم آمریکا چین را به عنوان دشمن اصلی آمریکا قلمداد می کنند. این تغییر نگرش از کمپین انتخاباتی ریاست‌جمهوری باراک اوباما در سال ۲۰۱۲ که در آن چین را مسبب نابودی مشاغل معرفی کرد شروع شد و با گذشت زمان عمیق‌تر و عمیق تر شد. در دوره اول ترامپ تنش ها نتنها کاهش نیافت بلکه در مسیر افزایش حرکت کرد. در دوران بایدن اقتصاد آمریکا نسبت به رقیب خود ثبات بیشتری یافت و افزایش شکاف در تولید ناخالص داخلی و نرخ سرانه بین دو کشور از دوران پسا کرونا موید این مطلب است.

🔹در این چارچوب، اسکات بسنت، نامزد وزارت خزانه‌داری ترامپ، پیشنهاد برگزاری یک نشست میان متحدان آمریکا برای تجدید نظر و دراندازی قواعد تجاری را مطرح ساخته است. به نظر می رسد محدود کردن این نشست به متحدان آمریکا اثرگذاری و مفیدیت آن را کاهش و حضور چین برای اصلاح مؤثر سیاست‌های تجاری ضروری است.

🔹اقتصادهای آمریکا و چین هنوز هم به شدت به هم وابسته‌اند و در مجموع ۴۳ درصد از GDP جهانی و ۴۸ درصد از تولیدات صنعتی به این دو کشور اختصاص دارد. با وجود تلاش‌ها برای پایان دادن به شراکت با چینی ها، این کشور همچنان بزرگ‌ترین شریک تجاری ایالات متحده در خارج از آمریکای شمالی است. جنگ تجاری و اعمال تعرفه‌های ایالات متحده ممکن است هزینه‌های چین را افزایش دهند، اما در نهایت نمی‌توانند کالاهای چینی را به طور کامل از بازارهای جهانی حذف کنند لذا به نظر می رسد تصمیم ترامپ برای اعمال گسترده تر تعرفه ها، عمدتا با هدف تحمیل مذاکره و معامله‌ با پکن در جهت دستیابی به یک توافق تجاری جامع با چین مطرح می شود.

🔹یک توافق جامع با چین نباید به منافع امنیتی ایالات متحده به ویژه در زمینه فناوری‌های حساس آسیب بزند. هدف این توافق باید ادغام چین در سیستم اقتصادی جهانی تحت رهبری آمریکا باشد. ترامپ باید از استراتژی‌هایی فراتر از اجبار استفاده کند و تعرفه‌ها را به سطح سرمایه‌گذاری‌های چین در ایالات متحده پیوند زند. به عنوان مثال، اگر شی می‌خواهد تعرفه‌های کمتری وضع شود، باید سرمایه‌گذاری‌های بیشتری در ایالات متحده انجام دهد. در سال ۲۰۲۳، کسری تجاری ایالات متحده با چین به طرز قابل توجهی بالاتر از سایر کشورها بود و یک مانده پرداخت نشده حدود ۸۳ میلیارد دلار باقی ماند. دولت ترامپ می‌تواند تعرفه‌ها را بر اساس این مانده پرداخت نشده تنظیم کند و چین را تشویق کند تا از طریق افزایش صادرات یا سرمایه‌گذاری‌هایی که به صنایع آمریکایی سود می‌رساند، این فاصله را پر کند.

🔹 برای مرتفع ساختن نگرانی‌های امنیت ملی، سرمایه‌گذاری‌های چین در ایالات متحده می بایست محدود به صنایع خاصی باشد و تحت بررسی‌های دقیق دولتی قرار گیرد از اینرو خرید شرکت‌های موجود در ایالات متحده برای چینی ها ممنوع خواهد بود، در حالی که سرمایه‌گذاری‌های جدید آنان در پروژه‌های ایجاد شغل و فناوری‌های غیرحساس مورد حمایت قرار می‌گیرند. مسئله تایوان همچنان مانع بزرگی برای یک توافق بزرگ است، زیرا موضع چین در مورد تایوان بر روابط ایالات متحده و چین تأثیر منفی می‌گذارد. لذا هر دو کشور باید بر روی امتیازات اقتصادی تمرکز کنند و در عین حال ثبات ژئوپولیتیکی را در شرق آسیا مد نظر قرار دهند.

دولت ترامپ باید بر موضع آمریکا درخصوص تایوان ایستادگی نماید و شی را تشویق کند تا لحن خود برای استفاده از نیروی نظامی در قبال تایوان را کنار بگذارد. یک نشست احتمالی بین ترامپ و شی می‌تواند روابط دو کشور را بازتنظیم کند و راه را برای توافقات مهم آتی هموار سازد. توافقاتی که می تواند روابط ایالات متحده و چین را دچار دگردیسی شگرفی نماید.

اندیشکده تهران

🌐https://institutetehran.com/art/220
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔅بازیگری اقتصادی امارات متحده در آفریقا

#سرمایه‌گذاری
#لجستیک
#انرژی

🔹امارات متحده عربی را باید مهم‌ترین بازیگر اقتصادی در حال ظهور در آفریقا دانست که به زودی رقبای سنتی اقتصادی در آفریقا -اروپا، ایالات متحده و چین- را به چالش خواهد کشید. براساس یادداشت اخیر ORF، در سال ۲۰۲۳ امارات متحده عربی برای مبدل شدن به بزرگترین شریک توسعه‌ای ملت‌های آفریقایی با سرمایه‌گذاری ۱۱۰ میلیارد دلار طی یک برنامه ۵ ساله خیز برداشته است.

🔹این کشور در فاصله سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۳ حضور خود در آفریقا را تثبیت نموده است و در سال ۲۰۲۳، مجموع سرمایه‌گذاری خارجی امارات در آفریقا به ۵۰ میلیارد دلار می‌رسید؛ این رقم از سرمایه‌گذاری ایالات متحده (۵۶.۳ میلیارد دلار) و چین (۴۲.۱ میلیارد دلار) بیشتر است.

🔹آفریقا شکافی ۱۵۰ میلیارد دلاری در زیرساخت دارد که سالانه نیز در حال تشدید شدن است و امارات متحده عربی با سرمایه‌گذاری وسیعی که در سه حوزه لجستیک، انرژی و معدن انجام می‌دهد گزینه مناسبی برای جبران این کسری است. مطابق نقشه بالا، دو شرکت اماراتی دی‌.پی.ورد (DP World) و ابوظبی پورتز (Abu Dhabi Ports) در مجموع ۱۲ بندر ساحلی و یک بندر خشک در حال ساخت یا مشغول به کار در آفریقا دارند و برای احداث ۴ بندر ساحلی و یک بندر خشک نیز تفاهمنامه امضا کرده‌اند. علاوه بر این، امارات یک منطقه ویژه اقتصادی در سومالی دارد و برای راه اندازی دو منطقه دیگر ابراز تمایل نموده است. گفتنی است که رنگ سبز در این نقشه نشانگر سرمایه‌گذاری‌های دی.پی.ورد و رنگ بنفش نشانگر سرمایه‌گذاری ابوظبی پورتز است.

🔹امارات متحده عربی برای عهده‌دار شدن نقشی کلیدی در گذار انرژی نیز اشتیاق بسیاری دارد و از این رو، در حوزه گسترش انرژی‌های تجدیدپذیر در آفریقا سرمایه‌گذاری نموده است. نقشه دوم سرمایه‌گذاری امارات در این حوزه را نشان می‌دهد. در این نقشه مربع‌های زردرنگ پروژه‌های خورشیدی، مربع‌های سورمه‌ای پروژه‌های هیدروژنی، مربع‌های آبی پروژه‌های بادی و مربع‌های بنفش پروژه‌های گرمایی هستند.

🔹با توجه به ترکیب نقشه می‌توان دریافت که در حوزه انرژی تجدیدپذیر کشورهای آفریقای جنوبی، جیبوتی، تانزانیا، توگو و موریتانی مهم‌ترین شرکای آفریقایی امارات متحده عربی به شمار می‌روند و بیشترین تعداد پروژه نیز به مزارع خورشیدی تعلق دارد.

🔹فارغ از دستاوردهای امنیتی و دفاعی، نگارنده معتقد است که راهبرد اتصال و لجستیک امارات در آفریقا از نظرگاه اقتصادی اهمیتی ویژه می‌یابد؛ چرا که امارات به دنبال تثبیت جایگاه خود به عنوان متصل‌کننده لجستیکی سه قاره اروپا، آسیا و آفریقا است و مایل است در غیاب نفت و درآمدهای مبتنی بر منابع، بتواند به بهره‌برداری از موقعیت ژئواستراتژیک خود تداوم بخشد.

@GovernanceStudies
🌐 چالش سفارت ایران در پکن و گردش در بر پاشنه معیوب

#تحلیل_کوتاه

🔹روند رشد و پیشرفت چین در اقتصاد و سیاست بین‌الملل در سال‌های اخیر تصاعدی بوده است و به تبع آن، نقش این کشور در معادلات و مناسبات بین‌المللی نیز توسعه چشمگیری داشته است. برای نمونه می‌توان به رشد فزاینده تولید ناخالص داخلی چین از حدود ۱.۲ تریلیون دلار در سال ۲۰۰۰ به نزدیک ۱۹ تریلیون دلار در سال ۲۰۲۴ اشاره نمود. به‌موازات این رشد، بسیاری از کشورها در منطقه و جهان به‌دنبال تقویت روابط دوجانبه خود با این قدرت نوظهور هستند. در حال حاضر چین با تجارت سالانه بیش از ۵۰۵ تریلیون دلاری شریک تجاری نخست بیش از ۱۲۰ کشور دنیا است.

💢 اهمیت و جایگاه چین برای ایران

🔸از سوی دیگر همکاری با چین برای جمهوری اسلامی ایران واجد معنایی فراتر از همکاری‌های مرسوم با سایر کشورهای جهان نیز می‌باشد. عدم اعتقاد به نظم تک‌قطبی و هژمونیک آمریکایی و تلاش در جهت گذار به یک نظم چندقطبی جدید از جمله ویژگی‌های مشترک معنابخش به همکاری‌های راهبردی دو کشور است که خود را در سازوکارهایی نظیر سازمان شانگهای و بریکس نمایان کرده است. همچنین دو کشور روابط خوبی در حوزه اقتصادی دارند که بر پایه نیاز متقابل در حوزه انرژی و کالاهای وارداتی مورد نیاز ایران شکل گرفته است.

🔸چنانکه از آمار گمرک جمهوری اسلامی ایران برمی‌آید، چین در سال‌های اخیر نخستین شریک تجاری ایران به‌شمار می‌رود. توافق جامع همکاری راهبردی ۲۵ ساله، سرمایه‌گذاری چین در زمینه‌های مختلف انرژی، ترانزیت و زیرساخت و همچنین واردات نفت خام ایران در دوران تحریم تا سقف روزانه ۱.۶ میلیون بشکه نفت خام از جمله مهم‌ترین همکاری‌های مشترک اقتصادی دو کشور در سال‌های اخیر بوده است.

🔸با توجه به تغییر دولت در ایالات متحده و روی کار آمدن مجدد ترامپ و رویکرد تهاجمی آن در مواجهه با هر دو کشور، اهمیت و ضرورت تقویت این روابط نیز تشدید می‌شود. هدف قرار گرفتن صادرات نفتی ایران به چین و کاهش آن تا سقف ۱۰۰ هزار بشکه در روز که به‌عنوان اصلی‌ترین ایده دور جدید تحریم‌های ایران در سخنان وزیر خزانه‌داری ایالات متحده منعکس شد، تائید دیگری بر اهمیت این روابط است.

💢 الزامات نماینده دیپلماتیک ایران در چین

🔸در چنین شرایطی، ادراک درست از اهمیت و پیچیدگی روابط ایران با چین و همچنین دقت و چابکی در تصمیم‌گیری در سطح کلان ضرورت فزاینده‌ای می‌یابد و به تبع آن، نقش سفیر به‌عنوان نماینده عالی دولت جمهوری اسلامی ایران در چین نیز اهمیتی مضاعف خواهد یافت. از همین رو ضرورت دارد شخصیتی که در جایگاه فرستاده تهران قرار می‌گیرد واجد ویژگی‌های مشخصی نظیر سابقه و تجربه دیپلماتیک، شناخت دقیق از محیط اقتصادی و سیاسی کشور مقصد و اشراف بر مناسبات فعلی حاکم بر روابط دو کشور اعم از وضعیت سرمایه‌گذاری، نوع و جنس تجارت دوجانبه، پروژه‌های مشترک فعال و در دست اقدام و مناسبات مرتبط با تحریم و دور زدن تحریم‌ها باشد.

🔸متاسفانه باید اعتراف کرد علی‌رغم اینکه موارد فوق از جمله بدیهیات مورد نیاز برای کسب جایگاه سفارت در هر کشوری است، دولت‌ها در ایران همواره در انتخاب و اعزام فرد مناسب و کارآزموده به‌ویژه در کشورهایی که با آن‌ها روابط راهبردی دارد ضعیف عمل کرده‌اند. مروری کوتاه بر فهرست نمایندگان عالی ایران در چین طی سال‌های گذشته و وضعیت نامقبول روابط دوجانبه باوجود فرصت‌ها و ظرفیت‌های متعدد، گواهی بر این سخن است.

💢اصرار بر اشتباه

🔸مطرح شدن نام عبدالرضا رحمانی فضلی به‌عنوان فرستاده ایران در پکن نشان می‌دهد که در، همچنان بر پاشنه قبلی می‌چرخد. با وجود شایستگی‌های مختلف رحمانی فضلی، فقدان سابقه فعالیت دیپلماتیک جدی در کارنامه کاری ایشان، عدم اشراف به حوزه شرق آسیا به‌ویژه چین و فقدان تسلط لازم در موضوعات اقتصادی که اهم محورهای همکاری دوجانبه را تشکیل می‌دهد از جمله موانعی خواهد بود که اجازه ارتقاء سطح همکاری‌های دو جانبه را نخواهد داد.

🔸علاوه‌بر این، سابقه رحمانی فضلی به‌عنوان وزیر کشور و همچنین مطرح بودن نام ایشان به‌عنوان گزینه دبیری شورای عالی امنیت ملی، نشان از یک شخصیت سیاسی عالی‌رتبه دارد که این موضوع، سوءبرداشت‌هایی از سوی چین به همراه خواهد داشت و ممکن است به نیازمندی بیش از حد ایران به چین تعبیر شود.

در مجموع باید گفت انتخاب رحمانی فضلی به‌عنوان سفیر ایران در پکن در موقعیت زمانی کنونی، با خواسته‌های جمهوری اسلامی ایران از روابط خود با چین تناسب چندانی ندارد و بعید به‌نظر می‌رسد حضور ایشان در پکن باعث ارتقاء سطح روابط شده و یا به ابتکار عملی در گره‌گشایی از مسائل و مشکلات موجود ختم شود.

اندیشکده تهران

🌐https://institutetehran.com/art/280
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔆 ترکمنستان در تلاش است تا از پوسته خود بیرون بیاید

#انرژی
#سواپ
#ترکمنستان

🔸دهه‌هاست که ترکمنستان علیرغم در اختیار داشتن پنجمین ذخایر گاز طبیعی اثبات شده در جهان، به عنوان یک قلمروی منزوی شناخته می‌شود؛ با این‌حال، به نظر می‌رسد که این کشور قصد دارد با خارج شدن از پوسته انزوا، دستکم در حوزه صادرات گاز، جایگاه خود را در بازار جهانی تثبیت کند. «اوراسیانت» در این یادداشت، توافق جدید عشق آباد، تهران و آنکارا برای سواپ گازی را گواهی بر این مدعا می‌داند.

🔹بر اساس این توافق، تا پایان سال ۲۰۲۵ رقمی نزدیک به ۱.۳ میلیارد متر مکعب از گاز ترکمنستان از مسیر ایران به ترکیه سواپ خواهد شد که این میزان در سال‌های آینده افزایش خواهد داشت. در این قرارداد سواپ، برای اولین بار گاز ترکمنستان از مسیری متفاوت و بدون عبور از روسیه به غرب منتقل می‌شود. در یک چشم انداز ۲۵ ساله، برآورد شده که حجم صادرات گاز ترکمنستان به ترکیه و اروپا می‌تواند به بیش از ۶۵ میلیارد متر مکعب برسد.

🔹به زعم بسیاری از تحلیل‌گران، توافق کنونی در یک تصویر بزرگتر به تقویت تنوع و افزایش مبادی واردات انرژی در اتحادیه اروپا انجامیده و به طریق اولی، توانایی چانه‌زنی این بلوک را با صادرکنندگان گاز افزایش خواهد داد. این قدرت چانه‌زنی بالاخص در چشم انداز میان مدت و با فرض بازگشت کامل گاز روسیه به بازار، برای کشورهای اروپایی واجد اهمیتی دوچندان ارزیابی می‌شود.

🔹تلاش‌های ترکمنستان برای افزایش سهم از بازار گاز جهانی محدود به سواپ نبوده و این کشور قصد دارد صادرات گاز خود را به افغانستان، قزاقستان و ازبکستان نیز گسترش دهد. به عنوان مثال، ترکمن‌ها با شرکت دولتی قزاق‌گاز (QazaqGaz) پروژه‌ای را برای دو برابر کردن حجم صادرات گاز آغاز کرده‌اند و مذاکراتی نیز برای استخراج مشترک میادین جدید میان ترکمنستان و قزاقستان در جریان است.

🔹ترکمنستان منابع درآمدی متنوعی ندارد و در سال‌های اخیر، با کاهش شدید قدرت خرید، کمبودهای فصلی مواد غذایی و بیکاری فزاینده دست و پنجه نرم کرده است. بخش انرژی این امکان را به دولت ترکمنستان می‌دهد که درآمدهای بودجه‌ای پایدار برای برون‌رفت از مشکلات پیش‌گفته فراهم سازد.

🔹به نظر می‌رسد که رهبران ترکمنستان، به این تشخیص رسیده‌اند که روابط اقتصادی گسترده‌تر با جهان خارج، بهترین راه برای حفظ حکومت در الگوی کنونی است. بر همین اساس است که علاوه بر گسترش بازارهای صادرات گاز، ترانزیت تجاری و ادغام در شبکه‌های تجاری نوظهور شرق به غرب نیز مورد توجه دولت ترکمنستان واقع شده است.

@GovernanceStudies
2025/03/24 04:49:12
Back to Top
HTML Embed Code: