Telegram Web
روایت موفقیت
Photo
⭕️ به نام یگانه نگارنده دفتر وجود

#به_کدامین_هدف
#رو_در_رو_با_موفقیت

💢 چه چیزی ما را به "روایت موفقیت" رساند؟

🔺ما... جماعتی از انسان‌های اهل زمین که در قرن بیست‌ویکم روزگار می‌گذرانیم و به #پیش می‌رویم؛ بی‌آنکه چنین پرسشی را از خود بپرسیم که: به کدامین هدف؟

🔺پاسخ به چنین پرسشی نیازمند تفکر دوباره درباره انسان است. موجودی که وجه تمایزش با سایر موجودات، در #اراده او نهفته است. این انسان است که از میان امکان‌های مختلف پیرامونش، دست به انتخاب می‌زند.

🔺به خیالمان می‌رسد که #اجبار دیرزمانی است که از این جهان رخت بر بسته است؛ دیگر نه جهل و خرافه‌ای در میان است و نه دولت خودکامه‌ای. اکنون زمان آن رسیده که در عصر پیشرفت تکنولوژی و آزادی‌ بشر از خرافه و زور، #گوهر_درون انسان‌ها به شکوفایی برسد.

🔺حال آن‌که خیالمان باطل است؛ امروز هما‌ن‌قدر اراده انسان‌ها مورد تهدید واقع شده که دیروز. افکار ما همواره توسط نهادهای مختلف جهت داده می‌شوند. از نظام آموزشی گرفته تا رسانه‌ها، ذهن ما را آماج حمله خود قرار می‌دهند و اراده ما را سرکوب می‌کنند. این‌بار خرافه را اصحاب قدرت با جهت‌دهی به #آگاهی ما می‌سازند و زورشان را به صورت نرم اعمال می‌کنند.

🔺مسیر درست زندگی خیلی وقت است که در ذهنمان تعیین شده است. این #جبر_ناپیدا باعث شده که باور کنیم طی کردن هر مسیری جز همان مسیر مشخص، جنون محض است! حال آن‌که زیستن حقیقی، از سرگشتگی در این جهان، این وادی حیرت، آغاز می‌شود؛ حمله پرسش‌ها و ابهام‌ها به آدمی و آغاز سفرش از سطح زندگی به عمق آن، سفری از برون به درون، سفری از خودکاری به خودآگاهی.

🔺در ایران خودمان؛ از مدرسه دارالفنون تا دانشگاه شریف، گویی قرار بوده نظام آموزشی ابزاری در دست قدرت باشد برای تربیت انسان‌هایی بی‌اراده و مطیع. جبری ناپیدا بر زندگی کاسبان علم سایه افکنده و مسیر آن‌ها را تعیین می‌کرده است. آن جبر ناپیدا اکنون نیز برای ما مسیری مشخص ترسیم کرده است: از ابتدای تحصیلمان باید خوب درس بخوانیم تا فلان رشته قبول شویم و سپس فلان دانشگاه و سپس مشغول شدن به چند حوزه کاری مشخص.

🔺در #دانشگاه_شریف اما، ما دانشجویان خود را کمتر از بقیه در #چالش_انتخاب مسیر زندگی می‌بینیم. پس از تلاش بسیار برای گذشتن از سد کنکور، حال رسیدن به موفقیت را نزدیک و نزدیک‌تر می‌بینیم، درس می‌خوانیم و به دنبال نمره‌ایم تا در آینده‌ای نزدیک اپلای کنیم یا وارد بازار کار شویم تا پول درآوریم، تا زندگی راحتی داشته باشیم و یا به جامعه خودمان خدمت کنیم. و شاید در یک کلام: به #موفقیت برسیم.

🔺در میان ساختمان‌های آجر قرمز شریف، کسانی درس خوانده‌اند که هر کدام هدف زندگی و موفقیت را در چیزی می‌دیده‌اند؛ رفاه، علاقه، خدمت یا هزاران دلیل دیگر که به آن اندیشیده‌اند و آن را ارزشمند یافته‌اند و به سمت آن حرکت کرده‌اند. هزاران دلیلی که باید از زبان خودشان شنید.

🔺روایت موفقیت، داستان زندگی انسان‌های موفقی است که هر کدام نگاهی متفاوت از دیگری به زندگی داشته و راه متفاوتی را پیموده است. همچنین تلاشی است برای پرداخت دقیق‌تر به خود «موفقیت»، مفهومی مبهم در ذهن اکثرمان که در عین حال خود را به دنبال آن می‌دانیم.

🔺با "روایت موفقیت" همراه باشید تا از نزدیک با موفقیت #رو_در_رو شویم و جدی‌تر به آن بیندیشیم.

___________________
💢@Success_Narrative
عباس کیارستمی
روایت موفقیت
#دیدگاه_۱

⭕️ چگونه فیلمساز موفقی شدم؟

🔺به روایت عباس کیارستمی

منبع: @haataari
___________________
💢@Success_Narrative
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#دیدگاه_۲

⭕️ وقتی به رویای کودکی خود رسیدم...

🔺 به روایت جیمی اندرسون
(دوچرخه‌سوار استرالیایی)

🔺 تماشا در یوتیوب:
http://youtube.com/watch?v=tmc6HohWVCs

❗️مقایسه این دیدگاه با دیدگاه عباس کیارستمی می‌تواند جالب باشد.
___________________
💢@Success_Narrative
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#دیدگاه_۳

⭕️ اخراج شدن از اپل، یکی از بهترین اتفاقات زندگی‌ام بود.

🔺به روایت استیو جابز

❗️بخشی از سخنرانی مشهور استیو جابز در دانشگاه استنفورد که در قالب سه داستان، راز موفقیت زندگی‌اش را بیان می‌کند.
___________________
💢@Success_Narrative
#معرفی_برنامه_۱

⭕️ «در پیش گرفتن شیوه‌ای انضمامی»

🔺روایت موفقیت می‌خواهد شنونده داستان زندگی افرادی باشد که هم‌اکنون براساس عرف جامعه «موفق» در نظر گرفته می‌شوند؛ هرچند که ملاک موفق دانستن هر کدام متفاوت باشد.

🔺این برنامه در تلاش است تا حد ممکن از بحث انتزاعی پرهیز کند و انتخاب‌های افراد در دنیای واقعی را مورد توجه قرار دهد.

🔺چنین‌ شیوه‌ای باعث می‌شود مخاطب به صورت نزدیک‌تری با تعاریف و امکان‌های مختلف موفقیت رو‌به‌رو شده و نسبت به آن‌ها حس پیدا کند.

🔺البته بخشی مجزا برای بحث درباره خود مفهوم موفقیت و چارچوب فعلی آن در نظر گرفته شده که در این بخش نیز مبحث انتزاعی با ارائه نمونه‌های انضمامی همراه شده و سعی می‌شود درک بهتری از آن مبحث ایجاد کند.

#رو_در_رو_با_موفقیت
___________________
💢@Success_Narrative
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#دیدگاه_۴

⭕️ زندگی به مثابه نواختن موسیقی و نه پیمودن سفر...

🔺 به روایت آلن واتس
(عارف و فیلسوف بریتانیایی)

منبع: After Skool
كليپ دوبله شده
____________________
💢@Success_Narrative
#معرفی_برنامه_۲

⭕️ «نشان دادن تنوع»

🔺روایت موفقیت در تلاش است تا حد امکان روایت‌های متفاوت از موفقیت را نشان دهد. هر کس تعریف خاصی از موفقیت داشته و بر اساس آن انتخاب‌هایی در زندگی‌اش انجام داده است.

🔺شاید یکی از مهمترین انتخاب‌ها در زندگی هر فرد، انتخاب حوزه تخصصی برای ادامه زندگی تحصیلی و کاری باشد. تا جای ممکن سعی شده است که مدعوین این برنامه از حوزه‌های تخصصی متفاوتی انتخاب شوند تا شنونده تعاریف مختلفی از موفقیت باشیم.

🔺هر چند بعید نیست که چند فرد با تعریفی یکسان از موفقیت، حوزه تخصصی یکسانی را انتخاب کرده باشند که شاید نقطه ضعفی برای ملاک انتخاب مدعوین محسوب شود.

🔺روایت افراد از موفقیت، صرفا محدود به حوزه تخصصی آن‌ها را نمی‌شود و بقیه‌ی انتخاب‌های مهم زندگی فرد را نیز در بر می‌گیرد.

#رو_در_رو_با_موفقیت
#به_کدامین_هدف
___________________
💢@Success_Narrative
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#ديدگاه_٥

⭕️ ما بنا نیست در این دنیا به موفقیت برسیم...

🔺 به روایت علیرضا پناهیان
____________________
💢@Success_Narrative
#معرفی_برنامه_۳

⭕️ «آیا قرار است دانشگاه شریف را جریان‌‌شناسی کنیم؟»

🔺در بخش پیشین گفته شد که برای نشان دادن تعاریف متفاوت موفقیت در دانشگاه شریف، از افراد حوزه‌های تخصصی مختلف در این برنامه دعوت به عمل می‌آید.

🔺اما این افراد قرار نیست حوزه تخصصی خود را «نمایندگی» کنند. در واقع قرار نیست در این برنامه جریان‌های تخصصی موجود در دانشگاه شریف به مخاطبین ارائه شوند و موفقیت یا شکست آن‌ها مورد ارزیابی قرار گیرد؛ چرا که روایت یک یا دو نفر از یک حوزه، نمی‌تواند روایت درستی از موفقیت یا شکست کل آن حوزه را به دست دهد.

🔺افراد دعوت شده به این برنامه صرفا قرار است «روایت شخصی» خود از موفقیت در حوزه تخصصیشان را بیان کنند تا تعاریفی چند از موفقیت در کنار یکدیگر قرار گیرند.

🔺در زمینه جریان‌شناسی دانشگاه شریف تاکنون پژوهش‌ دقیقی صورت نگرفته است و برنامه‌ریزی جدی‌تر و تخصصی‌تری را می‌طلبد که از توان و هدف این برنامه خارج است.

#به_کدامین_هدف
#رو_در_رو_با_موفقیت
___________________
💢@Success_Narrative
#به_روایت_شریفی_۱

«انتخاب برای بقا»

🔺سالی که داشتم برای کنکور آماده می‌شدم، عملا هر گونه تفریحی را کنار گذاشته بودم، برای رسیدن به یک هدف : "میرم دانشگاه شریف، درس میخونم، استاد دانشگاه میشم و دیگه همه چیز حله..."

🔺حالا که به گذشته نگاه می‌کنم، فکر میکنم که چرا این انتخاب؟ احتمالا الان هم اکثر اطرافیانتان یا به دنبال اپلای هستند یا می‌خواهند کسب‌وکار راه بیاندازند. همیشه موفقیت به انتخاب‌های خاصی محدود شده است...

🔺طراحی بدن ما به گونه‌ای است که انتخاب‌های از پیش تعیین شده‌ای دارد. تحقیقات بسیاری این موضوع را نشان داده که یک فرد، قبل از آنکه آگاهانه تصمیمی بگیرد، رفتارهای آن تصمیم نمایان می‌شود. در واقع می‌توان گفت که همه ما اول عمل می‌کنم و بعد ذهنمان، توجیه خیالی منطقیمان را وارد می‌کند.

🔺در نتیجه وقتی حرف از انتخاب می‌زنیم، برخلاف تصور عموم، این انتخاب از قبل در ذهن ما تعیین شده است. اما سوال اینجاست که این انتخاب بر اساس چه ملاک‌هایی انجام می‌شود؟
سازوکار انتخاب احتمالا وابسته به عوامل متعددی است ولی شاید بتوان گفت که مهمترین عامل برای انتخاب، تمایل به بقا است.

🔺ذهن ما از کودکی در حال ثبت و ضبط وقایع و اتفاقات روزمره است. اتفاقاتی وجود دارند که تمایل به بقای ما را تهدید می‌کنند. در چنین شرایطی ذهن ما مطابق غریزه‌ی خود اقدام می‌کند و یا می‌تواند عملی متفاوت داشته باشد. ولی این عمل ثبت می‌شود و به عنوان یک راه‌حل مناسب بقا پذیرفته می‌شود. در نتیجه ذهن ما در شرایط مشابه اتفاق قبلی، حرکت خود را تکرار می‌کند و سعی در حفظ بقای ما دارد و نه رشد و تعالی.

🔺نکته جالب‌تر این است که چه بسا راه آسان‌تری وجود داشته باشد که همان کار با هزینه‌ کمتری انجام شود ولی به دلیل اینکه ذهن ما پذیرفته است که یک راه‌حل برای بقا وجود دارد، از انتخاب راه‌حل‌های دیگر می‌پرهیزد که مبادا بقا به خطر بیفتد. باید گفت که این انتخاب‌ها و روش‌ها لزوما بد نیست بلکه زمینه خیلی از موفقیت‌های فعلی ما است؛ در حقیقت ما به یک فرمول برای زندگی و برنده شدن رسیده‌ایم.

🔺برگردیم به مسئله خودمان: انتخاب‌های محدود موفقیت. در حقیقت این انتخاب‌ها را نیز می‌توان در تمایل به بقا دید. بنا به هر دلیلی در گذشته خودمان(خصوصا در کودکی) این نمونه‌های محدود به عنوان موفقیت معرفی شده‌اند. این معرفی می‌تواند تجربه شخصی باشد یا معرفی از سمت کسی که با تمام وجود به او اعتماد داریم. حال ذهن ما می‌داند که اگر بخواهیم بقا داشته باشیم باید مثل این شخص عمل کنیم تا بقای خود را حفظ کنیم.

🔺بنابراین من هم سعی می کردم برای بقای خودم تحصیلات دکترا داشته باشم و تبدیل به استاد دانشگاه شوم.

🔺همان‌طور که گفته شده عملا نمی‌توان ذهن را وادار کرد که در لحظه تصمیم، انتخاب درستی انجام دهد. تجربه شخصی من نشان داده که اولین راه برای مقابله با این موضوع آگاهی نسبت به آن است.

پیشنهاد می‌کنم پس از هر انتخاب و مشخص شدن نتایجش به آن خوب فکر کنید و ببینید کدام ویژگی شما باعث شده تا این انتخاب را انجام دهید. آیا مشابه این روش را قبلا برای زندگی خود به کار برده‌اید؟ با همین دیدگاه به انتخاب خود از دانشگاه، رشته تحصیلی، آینده شغلی ترسیمی نگاه کنید. آیا این انتخاب برای خودتان بوده است یا برای بقا در یک چارچوب ذهنی معرفی شده؟

🔺مطمئنا مسیر بسیار سختی برای رسیدن به انتخاب‌های مناسب در جهت موفقیت وجود دارد و ایجاد آگاهی و تغییر مسیر‌ بقا برای ذهن بسیار سخت و دردناک خواهد بود. ولی اگر بخواهیم مسیر مناسب خودمان را انتخاب کنیم، باید درد‌های آن را نیز بپذیریم.

متن کامل

🔻علیرضا محمودزاده
ورودی ۹۱ صنایع شریف
مدیر اجرایی سابق شتاب‌دهنده شریف

#رو_در_رو_با_موفقیت
___________________
💢@Success_Narrative
#معرفی_برنامه_۴

⭕️«شاید مرحله‌ای پیش از جهت‌گیری تخصصی»

🔺شناختن رشته‌های تخصصی مختلف، از مباحث مطرح در یک رشته گرفته تا استعدادهای مورد نیاز و فرصت‌های شغلی آن، موضوعی نیست که در این برنامه به آن پرداخته شود.

🔺مدعوین دعوت شده از حوزه‌های تخصصی مختلف، قرار است نگاه شخصی خود به حوزه تخصصیشان را روایت کنند و اینکه چه چیزی باعث شده آن را برگزینند؛ و نه اینکه به طور کلی درباره آن رشته سخن بگویند.

🔺در واقع این برنامه مرحله‌ای پیش از جهت‌گیری تخصصی محسوب می‌شود، چرا که موضوع خود را ارزش‌های هر فرد در تعریف موفقیت قرار داده است. بعد از این مرحله است که انتخاب رشته‌‌ای منطبق بر تعریف موفقیت، برای هر فرد موضوعیت پیدا می‌کند.

#به_کدامین_هدف
#رو_در_رو_با_موفقیت
___________________
💢@Success_Narrative
#معرفی_برنامه_۵

⭕️ «می‌خواهیم از ۲۱ راز زندگی موفق رونمایی کنیم؟»

🔺ارائه‌ی فرمول‌هایی کلی برای موفقیت که در کتاب‌های بازاری به چشم می‌خورند، چیزی نیست که این برنامه به دنبال آن باشد. چنین فرمول‌هایی که اکثرا توسط افراد موفق در بازار به دیگران توصیه می‌شوند، هرچند از سر تجربه، اما برآمده از نوعی نگاه خاص به موفقیت است که اکثرا پیروزی در رقابت‌های شکل‌گرفته‌ی بازار را مدنظر قرار داده‌‌ اند.

🔺در حالی که این برنامه لزوما به دنبال ترویج یک چارچوب خاص از موفقیت و ارائه‌ راه‌هایی برای پیروزی در آن نیست و چه بسا چارچوب فعلی را به نقد بکشد و چارچوب‌های دیگری را معرفی کند.

🔺همچنین به طور کلی این برنامه از حالت پند و اندرز و پیچاندن نسخه‌ برای دیگران خارج است و می‌خواهد روایتی از زندگی شخصی افراد و انتخاب‌هایشان براساس نگاه خاص آن‌ها به موفقیت را شنونده باشد.
_________________
💢@Success_Narrative
#دیدگاه_۶

«اهل موفقیت یا اهل رضایت؟»

🔺 به روایت مصطفی ملکیان

#خلاصه

🔺 به صورت کلی آدمیان را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد؛ همە‌ی ما در زندگی یا به دنبال موفقیتیم یا به دنبال رضایت. اگر ببینیم در جامعه، مردم برای چه چیزهایی ارزش مثبت قائل‌اند به فهرستی هفت تایی می‌رسیم: ثروت، قدرت، جاه و مقام، حیثیت اجتماعی، شهرت، محبوبیت و علم.

🔺این فهرستی است که از آن به "فهرست مطلوب‌های اجتماعی فردی" تعبیر می‌کنیم. یعنی مطلوب‌هایی که در ظرف زندگی اجتماعی مطلوب‌اند و اگر حاصل شوند، برای یک فرد حاصل می‌شوند.

🔺این غیر از "مطلوب‌های اجتماعی‌ جمعی" است که در ظرف زندگی اجتماعی حاصل می‌شوند و وقتی حاصل می‌شوند برای همۀ جامعه حاصل می‌شوند که عبارتند از: امنیت، رفاه، عدالت و آزادی.

🔺افرادی که به دنبال مطلوب‌های اجتماعی فردی هستند، به دو گروه تقسیم می شوند: اهل موفقیت و اهل رضایت.

🔺اهل موفقیت سه گام را برمی‌دارند:
۱- فهرستی از این مطلوب‌های اجتماعی فردی فراهم می‌آورند.
۲- هنگامی که آن‌ها را نزد مردم ارزشمند یافتند، شروع می‌کنند خود را صاحب چند تا از این هفت مورد کنند. به خود می‌گویند: "از راه تصاحب این هفت تا من در نظر مردم انسان موفقی به حساب می‌آیم"
۳- همواره خود را در حال مقایسه‌ی نظری و مسابقه عملی با سایر مردم در عرصه‌های مختلف می‌بینند.

🔺کسانی که این سه گام را طی می‌کنند، چه آگاهانه و چه ناآگاهانه، زندگیشان زندگی‌ای در پی موفقیت اجتماعی است.

🔺این‌ها در واقع چون موفقیت را در این‌گونه امور می‌بینند و جامعه، جامعه‌ای است که انسان موفق را دارای یکی از این مؤلفه ها می‌بیند، انگار همیشه دارند خودشان را آرایش می‌کنند تا در نظر مردم خوب و زیبا جلوه کنند. از این نظر است که می‌توان گفت این‌ها همه شان در مقام خودفروشی‌اند.

🔺دستە‌ی دومی وجود دارد که اصلا برایشان مهم نیست در نظر مردم خوب و زیبا جلوه کنند. این‌ها در زندگی به دنبال یک چیز دیگرند که از آن به «رضایت» تعبیر می‌کنیم.

🔺این‌ها (اهل رضایت) کسانی هستند که می‌خواهند خانۀ وجودشان چنداتاقه نشود، بلکه می‌خواهند وجود یکپارچه‌ای داشته باشند. یعنی همیشه درحال آشتی با خودشان باشند. اصلا نمی‌خواهند در بیرون ثروتمند یا قدرتمند یا هر کدام از آن هفت تا تلقی بشوند. بلکه فقط می‌خواهند چنان زندگی کنند که با خودشان در آشتی و صلح باشند. چون از هر که بشود جدا شد، از خود که نمی‌شود جدا شد.

🔺این دستەی دوم معتقدند آن‌هایی که به دنبال موفقیت‌اند، به ناچار وجودشان اتاق اتاق میشود. چرا؟ چون برای آن موفقیت، دست به کارهایی میزنند و برای رسیدن به مقصودشان همّ و غم‌هایی دارند که وجودشان را اتاق اتاق میکند: اتاق حسرت، اتاق غم، اتاق پشیمانی و اتاق ترس.

🔺خوب این چهار حالت با وجود شما چه می‌کند؟ وجودتان را اتاق اتاق می‌کند. یعنی آدمی که دستخوش حسرت و غم و پشیمانی و ترس است با خودش در آشتی نیست.حال خواه در بیرون هم موفق شود.

🔺 این دستەی دوم می‌گویند ما نمی‌خواهیم این نزاع را داشته باشیم. بنابراین راه زندگیشان این است که بیایند ضروریات زندگی را حساب کنند و ببینند چه چیزهایی واقعا ضروری زندگی است.این ضروریات عبارت‌اند از: خوراک در حدی، پوشاکی در حدی، مسکنی در حدی، خوابی، استراحتی، تفرجی و ارضای غریزۀ جنسی.

🔺به تعبیر دیگر این‌ها می‌خواهند آشتی با خود را در زندگی هدف قرار بدهند، نه موفقیت را. این‌ها می‌شوند یکپارچه. این آدم‌ها بزرگترین شعارشان دربارۀ ضروریات زندگی «قناعت» است. ترکیب دو چیز را قناعت می‌گوییم: یکی شادی از داشته‌ها و یکی ننگریستن به نداشته‌ها.

🔺خوب حال شما می‌گویید اگر این‌گونه شد و اگر همۀ آدمها این‌گونه باشند، آن‌وقت فرهنگ و تمدن و پیشرفت‌ها حاصل می آید؟ خیر. اصلا حاصل نمی‌آید. ولی شما اصلا غم آن را نخورید. چون مردم کارشان به اینجا نمی‌کشد که یک وقتی دل‌نگران این باشید که قافلۀ فرهنگ و تمدن بشری متوقف شود.

🔺شما خودتان این صلح را در درون خودتان برپا کنید و نگویید آخر اگر همه این کار بکنند... . این اگر، اگریست که تا ابدآلاباد هیچوقت محقق نمی‌شود. اکثریت آدم‌ها به دنبال موفقیت‌اند و بنابراین چرخ عالم هیچ‌وقت متوقف نخواهد شد. ما باید در این وضع خودمان را دریابیم.

#به_کدامین_هدف
#رو_در_رو_با_موفقیت

متن و صوت کامل این گفتار
___________________
💢@Success_Narrative
#معرفی_برنامه_۶

⭕️ «نداشتن رویکردی سیاست‌گذارانه به مانند H4E»

🔺علوم انسانی برای نخبگان (humanities for elits) برنامه‌ای که در سال ۹۶ به همت اندیشکده مهاجر طی چند روز برگزار گردید. هدف این برنامه نشان دادن مکمل بودن مهندسی و علوم انسانی در کنار یکدیگر بود؛ اینکه برای داشتن مهندسی خوب در کشور، باید علوم انسانی نیز با آن آمیخته شود.

🔺اما روایت موفقیت، هدف اصلی‌اش ارائه پیشنهاد برای سیاست‌گذاری در جهت بهبود اوضاع مهندسی یا علوم انسانی در کشور نیست، بلکه در پی آن است که تکثر نگاهِ پشت انتخاب حوزه‌های مختلف را نشان دهد تا بدین وسیله مخاطب نسبتش را با آن نگاه‌ها بسنجد.

🔺پیش از دادن نسخه‌ای سیاست‌گذارانه برای بهبود اوضاع و قبل از موضوعیت پیدا کردن مهندسی یا علوم انسانی یا ترکیب این دو، موضوعی که برای این برنامه اهمیت دارد نگاه هر فرد به زندگی و ملاک‌های ارزشمند برای او می‌باشد که به واسطه آن دست به انتخاب می‌زند.
___________________
💢@Success_Narrative
#به_روایت_شریفی_۲
#اختصاصی

«چگونه گفتمان موفقیت در ایران حاکم شد؟»

🔺در زمان تحصیل ما در دانشگاه شریف، «موفقیت» ممکن بود معانی متفاوتی داشته باشد. کسی که میخواست استاد دانشگاه شود، به دنبال موفقیت به معنای علمی بود و کسی که می‌خواست کسب‌وکار کند به دنبال موفقیت به معنای اقتصادی. اما الان موفقیت یک صورت بیشتر ندارد و آن «موفقیت در بازار» است؛ موفقیتی که همه چیز را در نسبت با پول می‌سنجد و به آن ارزش می‌دهد. در گذشته معیار درونی بودن موفقیت اندک ارزشی داشت ولی اکنون کاملا جنبه نمایشی و جلب توجه موفقیت اصالت پیدا کرده‌است. اما چنین تعریفی از موفقیت، کمتر از یک دهه است که در ایران رواج پیدا کرده است.

🔺در ایران بعد از انقلاب، گفتمان سیاست به طور جدی به گفتمان غالب میان مردم تبدیل شد. با تشکیل حزب جمهوری اسلامی، ایده اصیل انقلاب، یعنی جمع میان استقلال و آزادی و عدالت، ساختاری تشکیلاتی نیز به خود گرفت و آحاد مردم را به خود درگیر کرد. اما طی سالیان بعد و با انحلال این حزب به دلایل مختلف، جریان‌های مختلفی در کشور شکل گرفتند که هر کدام تنها حامل یکی از شعارهای اصلی انقلاب بودند.

🔺گفتمان استقلال‌خواهی خود را در سیاست خارجی جمهوری اسلامی متبلور کرد و دفاع در برابر دشمن خارجی را پی گرفت. گفتمان عدالت خواهی که از اول انقلاب نیز به صورت بسیار پررنگ وجود داشت، در برهه‌ای افت بسیاری کرد اما در دهه ۸۰ توانست دولت و مجلس را در دست بگیرد. گفتمان آزادی‌خواهی نیز در دوره‌ای به صورت پررنگ توسط جریانی پیگیری شد و سپس افول کرد.

🔺گفتمان استقلال کم‌کم تثبیت شد، هرچند دچار چالش‌های زیادی گشت ولی بین بسیاری از مردم و نخبگان پذیرفته شد که تا وقتی استقلال نباشد، صحبت کردن از هرچیز دیگری بی‌معنی است. اما سایر گفتمان‌های سیاسی در دهه ۹۰،توامان رو به اضمحلال رفتند؛ مسئله اساسی همه این گفتمان‌ها به یک چیز تبدیل شد: کارآمدی(بخوانید موفقیت)

🔺سیاست به دلیل ماهیت جمعی بودنش، اساسا در تضاد با موفقیت که ماهیتش کسب سود فردی و گروهی است قرار داشته است.

🔺از طرف دیگر حاکم شدن نوعی اقتصاد سیاسی خاص مبتنی بر شرکت‌ها و افراد (و نه دولت بزرگ) باعث شد که جامعه به سمت کسب منفعت شخصی و گروهی روی آورد و حتی بخشی از بدنه قدرت نیز سعی در حاکم کردن چنین گفتمانی را در دستور کار قرار داد.

🔺دانشگاه در ایران از همان ابتدا «موسسه فنون» بوده و نه دانشگاه به معنایی که در غرب وجود داشته و سعی در کسب علم داشته است. دست دانشگاه در ایران همیشه در جیب دولت بوده و از آنجا تامین مالی میشده تا به تربیت نیروهای مورد نیاز برای پیشبرد کشور برسد. اما هنگامی که ایران سیاست‌زدایی شد و اقتصاد سیاسی مبتنی بر شرکت‌ها حاکم شد، دانشگاه نیز برای تامین مالی و انطباق خود با جامعه، به سمت ایجاد شرکت‌های خصوصی رفت.

🔺در دانشگاه شریف اما به‌هرحال سنتی علمی وجود داشته و در تاریخ خود از حد «موسسه فنون» بودن فاصله گرفته است، اما امروزه با غلبه گفتمان موفقیت، کم‌کم چنین سنتی نیز رو به اضمحلال است و موفقیت در این دانشگاه نیز در حال غلبه پیدا کردن بر علم است.

🔺گفتمان موفقیت(حداقل در ایران) هیچ ایده‌ای درباره خود علم (در وجه نظری آن) ندارد؛ بنابراین یا دانشگاه را نابود خواهد کرد یا با چالش‌های اساسی مواجه خواهد شد. شاید مهمترین سوالی که ایده موفقیت باید بدان پاسخ دهد این است که «به فرض همه دانشگاه‌ها مانند دانشگاه‌های پزشکی در اختیار گفتمان کارآمدی قرار گرفتند و پولشان را هم تأمین کردند (که البته در واقعیت ممکن نیست)، اما آیا مسائل اساسی علم حل خواهد شد؟ پس چرا الآن دانشگاه‌های پزشکی با این مسائل اساسی درگیرند و هیچ راه‌حل مشخصی درباره تعیین آینده علم پزشکی و نسبت آموزش، تحقیق و درمان ندارند؟»

🔻محمدقائم خانی
۸۴ مکانیک شریف
عضو فعلی اندیشکده مهاجر و شهرستان ادب

#رو_در_رو_با_موفقیت

"چگونه گفتمان در ایران حاکم شد؟"
_______________
💢@Success_Narrative
#به_روايت_شريفي_٣
#اختصاصي

⭕️"پشت دیوارها شهری‌ست"

🔺روایت معروفی درباره برخی دروازه‌بان‌های مشهور و صاحب‌نام فوتبال وجود دارد که می‌گوید از اول بازی پست‌شان دروازه‌بان نبوده و بعضی‌هایشان حتی نوک حمله هم رفت‌وآمدی داشته‌اند ولی قصه‌شان اینطور پیش رفته که یک‌روزی دروازه‌بان تیم سر تمرین نیامده و این مهاجم سابق رفته درون دروازه و به جای پا از دستش استفاده کرده. بعدش تازه دوزاری همه و از جمله خودش افتاده که اصلا او برای دروازه‌بانی خلق شده بوده و تا امروز اشتباهی توی جاهای دیگر مستطیل سبز پرسه می‌زده. همین می‌شود که آن روز می‌شود نقطه عطف زندگی این دوست‌مان و می‌شود آنچه می‌شود و دیده‌ایم و شنیده‌ایم.

🔺این پی‌رنگ پرطرفدار در قصه خیلی از قهرمان‌های داستان‌ها و روایت‌ها پیدا می‌شود؛ یک انسان معمولی مشغول یک کار است و زندگی‌اش را آن کار تعریف کرده ولی دست قضای روزگار به صورت اتفاقی می‌اندازدش در یک کار دیگر که آنجا دیگر معمولی نیست و می‌شود قهرمان داستان.

🔺حالا این شدت و حدت را اگر کمی بی‌خیال شویم و به جای داستان‌های پریان بیاییم روی همین زمین خودمان، می‌شود از این دست تغییر مسیرها و نقطه عطف‌ها تا دل‌تان بخواهد در زندگی مثلا ساده آدم‌های دوروبرمان پیدا کنیم؛ یک آدم معمولی کل عمرش را تا یک روزی در یک کار مشغول بوده ولی کسی یا چیزی آن روز هلش می‌دهد داخل یک کار دیگر و می‌بیند که انگار همه دلش با این کار جدید است و پستی و بلندی گِلش خیلی خوب جفت‌وجور این جای جدید. پس بسته به سن و سال و وضعیت زندگی‌اش، کمی تا قسمتی شجاعت و جسارت را چاشنی تصمیمش می‌کند و «دل به دریا»زنان می‌رود جایی که تا دیروز پایش هم به آن باز نشده بود.

🔺با هم تعارف که نداریم، همه‌مان که الآن داریم توی این دانشگاه بالا و پایین می‌رویم، یک مسیر نسبتا مشابه را تا اینجا آمده‌ایم؛ مسیری که شاید حتی زیاد به آن فکر هم نکرده‌ایم و نمی‌دانیم چرا داریم گزش می‌کنیم.

🔺همان وقتی که هِر را از بِر تمیز داده‌ایم، خانواده و جامعه و محیط و هرچه موثر بوده در وجودمان، دودستی برمان داشته و گذاشته در مسیر و گفته است برو، حتی برخی‌هایمان رفتن هم دست خودمان نبوده و چون پشت‌سری‌ها داشتند جلو می‌رفتند، ما را هم با خودشان هل داده‌اند به سمت جلو: از دبستان تا راهنمایی، از راهنمایی تا دبیرستان و ریاضی فیزیک، از دبیرستان به سمت المپیاد و کنکور و از کنکور به شریف.

🔺خب وقتی از اول در همین مسیر مقدر شده بوده‌ایم، حتما سرزمین موعود هم برایمان معین شده و زیاد فکر نکرده‌ایم که این سرزمین موعود اصلا باید چه شکلی باشد و چه شکلی نباشد و ما چه نسبتی با آن داریم که تند یا آهسته داریم به سمتش می‌رویم.

🔺ولی این مسیر مقدر طاغیانی هم دارد که سرشان هوایی می‌شود و یک تُک پایی هم می‌روند پشت دیوار و می‌بینند آن‌طرف هم خبری هست یا نه؟ حالا یا می‌فهمند آنور جنگلی‌ست که رشد و بقا در آن کار آنها نیست و برمی‌گردند همین مسیر امن و آسوده را ادامه می‌دهند و یا می‌بینند تا اینجای راه را سر کار بوده‌اند و اصل جنس آن‌طرف است و دیگر پشت سرشان را هم نگاه نمی‌کنند.

🔺همین تجربه‌های شاید کوتاه و کوچک است که یک‌سری را می‌رساند به همان‌جایی که متعلق به آن هستند، به همان سرزمینی که عمری در فراقش سوخته‌اند.

🔺در واقع اهمیت تجربه و ناخنک زدن به حوزه‌ها و زمینه‌های جدید هم همین است که شاید تا الآن مثل مسعود شصت‌چی اشتباهی بوده‌ایم و اختیار و انتخابی در قرار گرفتن‌مان در موقعیت‌هایمان نداشته‌ایم، همینطوری دستی از غیب برون آمده و ما را گذاشته اینجا؛ به همین خاطر لازم است گاهی خرق عادت کنیم و بزنیم جاده‌خاکی تا شاید بهتر خودمان را بشناسیم و بفهمیم گل‌مان را از کجا برداشته‌اند که هنوز که هنوز است، دلتنگش هستیم.

🔺ترسی ندارد؛ جهان فقط همین جاده‌ای نیست که تا الآن ما آمده‌ایم، پشت این دیوارهای خودساخته‌مان هم شهر بزرگی‌ست و آدم‌هایی که آنها هم زندگی می‌کنند و شاید اصلا زندگی همان چیزی‌ست که آنها تجربه‌اش کرده‌اند و ما ول معطل بوده‌ایم.

🔻محمدجواد شاکر
ورودی ۹۱ مکانیک شریف
سردبیر فعلی روزنامه شریف

#رو_در_رو_با_موفقيت
#به_كدامين_هدف

پشت دیوار ها شهری است
___________________
💢@Success_Narrative
⭕️ همیشه نمی‌توان در برگزار کردن برنامه «موفق» بود!

🔺«روایت موفقیت» حاصل تلاش چندماهه‌ی جامعه اسلامی شریف برای رقم زدن این رویداد کم‌نظیر در دانشگاه، در فاصله یک هفته مانده به برگزاری آن، لغو شد.

🔺به سبب شرایط اضطراری پیش آمده در کشور که دانشگاه‌‌ها را نیز تحت تأثیر قرار داد و موجب لغو تمام رویدادهای جمعی شد، همچنین عدم وجود جایگزینی مناسب برای نحوه برگزاری این برنامه، تصمیم تیم برگزارکننده بر‌ آن شد که این رویداد به سال آینده موکول شود.

🔺به محض مشخص‌تر شدن وضعیت کشور و دانشگاه، مذاکرات با اساتید جهت تعیین زمانی مناسب در سال آینده برای برگزاری رویداد انجام خواهد گرفت و به اطلاع شما مخاطبین گرامی خواهد رسید.

🔺از خداوند طلب توفیق داریم و از همراهی شما سپاسگزاریم.

🔻تیم برگزارکننده روایت موفقیت
____________________
💢@Success_Narrative
💢 «در جست‌و‌‌جوی موفقیت»
#رویداد_آنلاین

🤔 برای آنان که درباره مسیر زندگی‌شان تردید دارند...

🔻کاری از #جامعه_اسلامی_شریف و #مدرسه_آزادفکری

🗣 به روایت فارغ‌التحصیلان و اساتید دانشگاه شریف: شهشهانی، نیلی، مشایخی، گلشنی، ایرجی‌زاد، سیدجوادی، علیانی، کاویانی و...

🍉 شروع رویداد: شب یلدا

📝ثبت نام در سایت مدرسه آزادفکری

🔺هزینه کمتر برای ثبت نام زودهنگام
_________________
🌠 @Sharif_Islamic_Society
🏠 @AzadFekriSchool
#خبر_خوب
⭕️ بازگشت دوباره

🔺پس از ماه‌ها تعویق برگزاری برنامه «روایت موفقیت»، این برنامه در قالبی جدید تحت عنوان «در جست‌و‌جوی موفقیت» با همکاری #جامعه_اسلامی_شریف و #مدرسه_آزادفکری در حال برگزاری است.

🔺علاقه‌مندان می‌توانند برای پیگیری این برنامه، به کانال این دو مجموعه مراجعه فرمایند.
@Sharif_Islamic_Society
@AzadFekriSchool

🔻با تشکر از همراهی شما
_____________________
💢 @Success_Narrative
2025/02/15 04:50:34
Back to Top
HTML Embed Code: