.
من نمیفهمم معده چرا باید تو مسائل عصبی و احساسی دخالت کنه
اصلا به تو چه غذاتو هضم کن
🃏 @Tanazism🃏
من نمیفهمم معده چرا باید تو مسائل عصبی و احساسی دخالت کنه
اصلا به تو چه غذاتو هضم کن
🃏 @Tanazism🃏
یه جا رفتیم خواستگاری
پدر دختره گفت آقا پسرتون ملک و ماشین چی دارن؟
یهو بابام گفت مثلا دختر خودتون چه گهیه؟
یهو بابای عروس قفل کرد بعد بیست ثانیه گفت ایشالله مبارک باشه به پای هم پیر بشن 😂😂😂
🃏 @Tanazism🃏
پدر دختره گفت آقا پسرتون ملک و ماشین چی دارن؟
یهو بابام گفت مثلا دختر خودتون چه گهیه؟
یهو بابای عروس قفل کرد بعد بیست ثانیه گفت ایشالله مبارک باشه به پای هم پیر بشن 😂😂😂
🃏 @Tanazism🃏
من فکر میکردم جاری ها فقط تو ایران باهم خوب نیستن😕
الان بی بی سی میگفت وضعیت جاری در افغانستان بحرانیست
😳😐
بابا باهم خوب باشین دیگه
فامیلید بلاخره😏😂😂
🃏 @Tanazism🃏
الان بی بی سی میگفت وضعیت جاری در افغانستان بحرانیست
😳😐
بابا باهم خوب باشین دیگه
فامیلید بلاخره😏😂😂
🃏 @Tanazism🃏
تباه ترين معلما ،معلمای پرورشی بودن
نه خودشون میدونستن کار اصلیشون چیه
نه ما
نه مدرسه😐😐😂
نه خودشون میدونستن کار اصلیشون چیه
نه ما
نه مدرسه😐😐😂
مرگ بر گرما
درود بر میوه هایش
چیزی شبیه مرگ بر آمریکا
و درود بر گرین کارتش😂😂
درود بر میوه هایش
چیزی شبیه مرگ بر آمریکا
و درود بر گرین کارتش😂😂
.
زنه میره دکتر برای معاینه...
دکتر میگه:
خانم قلب و کبدو ریه و معدت سالمه حالا بزار یه نگاهی به اون جایی که فتنه به عالم زده و دنیا رو به آتیش کشونده بندازم..!!
زنه شلوارشو در میاره!
دکتره میگه:
چکار می کنی خانم؟زبونتو گفتم
زنه میره دکتر برای معاینه...
دکتر میگه:
خانم قلب و کبدو ریه و معدت سالمه حالا بزار یه نگاهی به اون جایی که فتنه به عالم زده و دنیا رو به آتیش کشونده بندازم..!!
زنه شلوارشو در میاره!
دکتره میگه:
چکار می کنی خانم؟زبونتو گفتم
رفتم کتابخونه میگم ببخشید چیزی از سعدی دارید؟!
خانمه گفت کتابشو میخوایید؟!!!
گفتم نه، اگه شورتی زیرپوشی کا'ندومی انگشتری چیزی ازش مونده میخوام
🃏 @Tanazism🃏
خانمه گفت کتابشو میخوایید؟!!!
گفتم نه، اگه شورتی زیرپوشی کا'ندومی انگشتری چیزی ازش مونده میخوام
🃏 @Tanazism🃏
جففففر میره دبی داروخونه
میبینه متصدی داروخونه دامن کوتاه پوشیده
میگه خانم ببخشید میشه اون داروی طبقه
دومو به من بدین
زنه از نرده بون میره بالا میگه اقا اینو میگین؟
میگه نه طبقه بالاتر
میره بالا میگه اینو میگین؟
جففففر میگه نه بالاتر، خانمه میگه
آقا دیگه بالاتری وجود نداره این قفسه آخره
میگه پس ولش کن
بیا پایین یه دستمال کاغذی بده
😂😂😂
🃏 @Tanazism🃏
میبینه متصدی داروخونه دامن کوتاه پوشیده
میگه خانم ببخشید میشه اون داروی طبقه
دومو به من بدین
زنه از نرده بون میره بالا میگه اقا اینو میگین؟
میگه نه طبقه بالاتر
میره بالا میگه اینو میگین؟
جففففر میگه نه بالاتر، خانمه میگه
آقا دیگه بالاتری وجود نداره این قفسه آخره
میگه پس ولش کن
بیا پایین یه دستمال کاغذی بده
😂😂😂
🃏 @Tanazism🃏
قیافه ی دخترایی که مینویسن پی وی بلاک😂🤦♂
🃏 @Tanazism🃏
🃏 @Tanazism🃏
میگم این نگاه ابزاری به دخترا چجوریه؟!
.
.
.
.
دو ساعته پنچر کردم میخوام از دوس دخترم به عنوان آچار چرخ استفاده کنم
یکی یادم بده خو ☹️😕
🃏 @Tanazism🃏
.
.
.
.
دو ساعته پنچر کردم میخوام از دوس دخترم به عنوان آچار چرخ استفاده کنم
یکی یادم بده خو ☹️😕
🃏 @Tanazism🃏
رفته بودم آمپول بزنم، یه دختره اومد آمپولمو بزنه،
معلوم بود تازه کاره!
همینجوری که سرنگوگرفته بود،
لرزون لرزون اومد سمتم وگفت:
“بسم الله الرحمن الرحیم”
از ترس گفتم
“اشهدان لااله الاالله”
انقدرخندیدکه نتونست آمپول بزنه.
خداروشکریکی دیگه اومدزد!😂😂
معلوم بود تازه کاره!
همینجوری که سرنگوگرفته بود،
لرزون لرزون اومد سمتم وگفت:
“بسم الله الرحمن الرحیم”
از ترس گفتم
“اشهدان لااله الاالله”
انقدرخندیدکه نتونست آمپول بزنه.
خداروشکریکی دیگه اومدزد!😂😂
ﺧﺮﻭﺳﻪ ﺳﺮ ﮐﻼﺱ ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ﺑﻪ ﻣﺮﻏﻪ ﻣﯿﮕﻪ :
ﯾﻪ ﻧﻮﮎ ﻣﯿﺪﯼ ؟ !😋
ﻣﺮﻏﻪ ﻣﯿﮕﻪ : ﺑﺮﻭ بی تربیت !😒
ﺧﺮﻭﺳﻪ ﺍﺷﮏ ﺗﻮ ﭼﺸﺎﺵ ﺟﻤﻊ ﻣﯿﺸﻪ ﻣﯿﮕﻪ :
ﻭﺍﺳﻪ ﺍِﺗﻮﺩﻡ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ....😐😂
ﯾﻪ ﻧﻮﮎ ﻣﯿﺪﯼ ؟ !😋
ﻣﺮﻏﻪ ﻣﯿﮕﻪ : ﺑﺮﻭ بی تربیت !😒
ﺧﺮﻭﺳﻪ ﺍﺷﮏ ﺗﻮ ﭼﺸﺎﺵ ﺟﻤﻊ ﻣﯿﺸﻪ ﻣﯿﮕﻪ :
ﻭﺍﺳﻪ ﺍِﺗﻮﺩﻡ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ....😐😂
وقتی میرید خواستگاری به بابای دختره میگید: منو به غلامی قبول کن
بعد که به غلامی قبولتون کرد
دخترشو میکنید؟
غلامای نمک نشناس😂
بعد که به غلامی قبولتون کرد
دخترشو میکنید؟
غلامای نمک نشناس😂
به جفر میگن میوه های باغ مردم را نخور حرومه...
میگه: من واسه حلال و حرومش نمیخورم!!!
من واسه خاصیتش میخورم!!!!!😐😂
میگه: من واسه حلال و حرومش نمیخورم!!!
من واسه خاصیتش میخورم!!!!!😐😂
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خیلی زود احراز هویت کرد😂😂😂
رفتم اسپری خوشبو کننده هوا بخرم
یارو میگه 420 هزار تومن😕
.
.
.
.
.
.
.
.
چه کاریــه خب؟؟؟
دیگه تو اتاق نمی گوزم!😂😂😂😂
یارو میگه 420 هزار تومن😕
.
.
.
.
.
.
.
.
چه کاریــه خب؟؟؟
دیگه تو اتاق نمی گوزم!😂😂😂😂
یارو اسهال میگيره 💩
دکتر اشتباهی قرص آرامبخش بهش میده
بعد از چند وقت دکتر حال یارو رو میپرسه
یارو میگه : خیلی بهترم
میرینم تو شلوارم عین خیالمم نیست😌😂😆😆😂😂😆😆😆😆
دکتر اشتباهی قرص آرامبخش بهش میده
بعد از چند وقت دکتر حال یارو رو میپرسه
یارو میگه : خیلی بهترم
میرینم تو شلوارم عین خیالمم نیست😌😂😆😆😂😂😆😆😆😆
زمانی که نادر شاه افشار عزم تسخیر هندوستان داشته در راه کودکی را دید که به مکتب میرفت.
از او پرسید: پسر جان چه می‌خوانی؟
قرآن.
- از کجای قرآن؟
- انا فتحنا….
نادر از پاسخ او بسیار خرسند شد و از شنیدن آیه فتح فال پیروزی زد.
سپس یک سکه زر به پسر داد اما پسر از گرفتن آن اباکرد.
نادر گفت: چر ا نمی گیری؟
گفت: مادرم مرا می‌زند می‌گوید تو این پول را دزدیده ای.
نادر گفت: به او بگو نادر داده است.
پسر گفت: مادرم باور نمی‌کند.
می‌گوید: نادر مردی سخاوتمند است. او اگر به تو پول می‌داد یک سکه نمی‌داد. زیاد می‌داد.
حرف او بر دل نادر نشست. یک مشت پول زر در دامن او ریخت.
سپس نادر از پسرک پرسید : ای پسرک زیرک نام تو چیست؟
پسرک گفت اکبر رحیمی هستم رئیس کارخانه چای دبش😂😂😂😂
از او پرسید: پسر جان چه می‌خوانی؟
قرآن.
- از کجای قرآن؟
- انا فتحنا….
نادر از پاسخ او بسیار خرسند شد و از شنیدن آیه فتح فال پیروزی زد.
سپس یک سکه زر به پسر داد اما پسر از گرفتن آن اباکرد.
نادر گفت: چر ا نمی گیری؟
گفت: مادرم مرا می‌زند می‌گوید تو این پول را دزدیده ای.
نادر گفت: به او بگو نادر داده است.
پسر گفت: مادرم باور نمی‌کند.
می‌گوید: نادر مردی سخاوتمند است. او اگر به تو پول می‌داد یک سکه نمی‌داد. زیاد می‌داد.
حرف او بر دل نادر نشست. یک مشت پول زر در دامن او ریخت.
سپس نادر از پسرک پرسید : ای پسرک زیرک نام تو چیست؟
پسرک گفت اکبر رحیمی هستم رئیس کارخانه چای دبش😂😂😂😂
دانشجویی از بیکاری رفت باغ وحش پرسید:استخدام دارید؟
یارو گفت مدرک چی داری؟
گفت لیسانس!
یارو گفت یه کاری برات دارم ، حقوقشم خوبه پسره قبول کرد.
یارو گفت : ما اینجا میمون نداریم میتونی بری توی پوست میمون تو قفس تا میمون برامون بیاد !
چند روزی گذشت یه روز جمعه که شلوغ شده بود، پسره توی قفس پشتک وارو میزد از میله ها بالا پائین میرفت یهو جوگیر شد زیادی رفت بالا از اون طرف افتاد تو قفس شیره!
داد زد کمکککککککک... شیره گرفتش و دستشو گذاشت رو دهنشو گفت: آبروریزی نکن میمون، منم ممد هم دانشگاهیت، ارشد می خوندم.😂😂😂😂
🤣🃏 @Tanazism🃏
یارو گفت مدرک چی داری؟
گفت لیسانس!
یارو گفت یه کاری برات دارم ، حقوقشم خوبه پسره قبول کرد.
یارو گفت : ما اینجا میمون نداریم میتونی بری توی پوست میمون تو قفس تا میمون برامون بیاد !
چند روزی گذشت یه روز جمعه که شلوغ شده بود، پسره توی قفس پشتک وارو میزد از میله ها بالا پائین میرفت یهو جوگیر شد زیادی رفت بالا از اون طرف افتاد تو قفس شیره!
داد زد کمکککککککک... شیره گرفتش و دستشو گذاشت رو دهنشو گفت: آبروریزی نکن میمون، منم ممد هم دانشگاهیت، ارشد می خوندم.😂😂😂😂
🤣🃏 @Tanazism🃏