﴿اللَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَوَيْلٌ لِلْكَافِرِينَ مِنْ عَذَابٍ شَدِيدٍ﴾
✍ تفسیر سوره إبراهیم آیهی ۲ :
«خدایی که آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، از آن اوست» در آفرینش و در فرمانروایی «و ویل بر کافران از عذابی سخت».
ویل: کلمهای است به معنای عذاب و هلاکت.
لذا با این کلمه، حکم خدای سبحان به «عذاب و هلاکت» بر کفاری که به وسیله راهنمایی رسولخدا صلیاللهعلیهوسلم از تاریکیهای کفر و شرک بهسوی نور هدایت بیرون نمیروند، ثابت و لازم گردیده است.
به قولی: معنی (ویل بر آنها از عذابی سخت) این است: کفار از عذاب سختی که گرفتار آن شدهاند، داد و واویلا و ضجه و شیون و ناله سر میدهند. به قولی دیگر: ویل، خود عذاب است.
🦋 @TafsirQuran_Karim
✍ تفسیر سوره إبراهیم آیهی ۲ :
«خدایی که آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، از آن اوست» در آفرینش و در فرمانروایی «و ویل بر کافران از عذابی سخت».
ویل: کلمهای است به معنای عذاب و هلاکت.
لذا با این کلمه، حکم خدای سبحان به «عذاب و هلاکت» بر کفاری که به وسیله راهنمایی رسولخدا صلیاللهعلیهوسلم از تاریکیهای کفر و شرک بهسوی نور هدایت بیرون نمیروند، ثابت و لازم گردیده است.
به قولی: معنی (ویل بر آنها از عذابی سخت) این است: کفار از عذاب سختی که گرفتار آن شدهاند، داد و واویلا و ضجه و شیون و ناله سر میدهند. به قولی دیگر: ویل، خود عذاب است.
🦋 @TafsirQuran_Karim
﴿الَّذِينَ يَسْتَحِبُّونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا أُولَئِكَ فِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ﴾
✍ تفسیر سوره إبراهیم آیهی ۳ :
سپس در بیان صفات کفار میفرماید: «همانان که زندگی دنیا را» بهسبب محبتی که به آن دارند «بر آخرت» یعنی: بر زندگی جاودان آخرت و نعمتهای ابدی آن «ترجیح میدهند» از آنرو که به آخرت ایمان ندارند «و مردم را از راه خدا بازمیدارند» با برگرداندن و بازداشتن آنان از رفتن به آن راه «و در آن کجیای میطلبند» یعنی: برای راه خدا متعال کجی و انحراف و اشتباه میطلبند تا با هوی و هوسهایشان سازگار گشته و نیازها و اهدافشان را برآورده کند.
یا آن را کج میطلبند تا در آن طعن و ایراد وارد کنند «آنانند که در گمراهی دورو درازی هستند» از راه حق و صواب.
گمراهی به دوری وصف شد زیرا این گمراهی است که صاحب خویش را از راه حق دور میکند.
پس این آیات برای کفار سه وصف را بر میشمارد:
۱- برگزیدن زندگانی دنیا بر آخرت.
۲- بازداشتن از راه خدای متعال.
۳- طلب کجی و عیب برای راه خدای سبحان.
البته کفار همه در این سه وصف شریکند.
🦋 @TafsirQuran_Karim
✍ تفسیر سوره إبراهیم آیهی ۳ :
سپس در بیان صفات کفار میفرماید: «همانان که زندگی دنیا را» بهسبب محبتی که به آن دارند «بر آخرت» یعنی: بر زندگی جاودان آخرت و نعمتهای ابدی آن «ترجیح میدهند» از آنرو که به آخرت ایمان ندارند «و مردم را از راه خدا بازمیدارند» با برگرداندن و بازداشتن آنان از رفتن به آن راه «و در آن کجیای میطلبند» یعنی: برای راه خدا متعال کجی و انحراف و اشتباه میطلبند تا با هوی و هوسهایشان سازگار گشته و نیازها و اهدافشان را برآورده کند.
یا آن را کج میطلبند تا در آن طعن و ایراد وارد کنند «آنانند که در گمراهی دورو درازی هستند» از راه حق و صواب.
گمراهی به دوری وصف شد زیرا این گمراهی است که صاحب خویش را از راه حق دور میکند.
پس این آیات برای کفار سه وصف را بر میشمارد:
۱- برگزیدن زندگانی دنیا بر آخرت.
۲- بازداشتن از راه خدای متعال.
۳- طلب کجی و عیب برای راه خدای سبحان.
البته کفار همه در این سه وصف شریکند.
🦋 @TafsirQuran_Karim
﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ فَيُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ﴾
✍ تفسیر سوره إبراهیم آیهی ۴ :
«و ما هیچ پیامبری را جز به زبان قومش نفرستادیم» تا آنچه را که میگوید، به آسانی دریابند زیرا اگر پیامبر به زبانی غیر از زبان قومش سخن میگفت، قطعا آنان سخنان او را درک نمیکردند و خطاب او را در نمییافتند. پس این لطفی است بسیار بزرگ از جانب خدای منان بر بندگانش «تا بیان کند برایشان» شریعتی را که خداوند متعال برایشان مشروع کرده است و باز قوم آن پیامبرند که شریعتش را به اقوام دیگری که به زبانهای دیگر تکلم میکنند، بیان و تبلیغ میکنند تا آنان نیز اوامر خداوند متعال و شریعت وی را همچون قوم آن پیامبر و اهل زبانش بفهمند و دریابند.
«پس خدا هرکه را بخواهد گمراه میکند» یعنی: حق تعالی کسانی را که اسباب گمراهی را برگزیدهاند، گمراه میکند «و هرکه را بخواهد هدایت میکند» یعنی: کسانی را که اسباب هدایت را برگزیدهاند، هدایت میکند «و اوست غالب باحکمت» غالب است؛ زیرا در خواسته خود مغلوب نمیشود و باحکمت است در افعال خویش؛ پس هرکه را که شایسته هدایت است، هدایت و هرکه را که سزاوار گمراهی است، گمراه میکند.
حاصل معنی این است: آنگاه که پیامبر مرسل، شرع خدای متعال را به قومش به زبان خودشان بیان کرد، دیگر او را بر هدایت کردن کسی هیچ قدرتی نیست زیرا هدایتگر و گمراهکننده خود خدای سبحان است.
یا معنی چنین است: درحقیقت خدای متعال کافرانی را که گفتند: محمد به زبان ما سخن میگوید و او یکی از خود ماست پس این نبوت برایش از کجا آمده؟ گمراه کرده است.
🦋 @TafsirQuran_Karim
✍ تفسیر سوره إبراهیم آیهی ۴ :
«و ما هیچ پیامبری را جز به زبان قومش نفرستادیم» تا آنچه را که میگوید، به آسانی دریابند زیرا اگر پیامبر به زبانی غیر از زبان قومش سخن میگفت، قطعا آنان سخنان او را درک نمیکردند و خطاب او را در نمییافتند. پس این لطفی است بسیار بزرگ از جانب خدای منان بر بندگانش «تا بیان کند برایشان» شریعتی را که خداوند متعال برایشان مشروع کرده است و باز قوم آن پیامبرند که شریعتش را به اقوام دیگری که به زبانهای دیگر تکلم میکنند، بیان و تبلیغ میکنند تا آنان نیز اوامر خداوند متعال و شریعت وی را همچون قوم آن پیامبر و اهل زبانش بفهمند و دریابند.
«پس خدا هرکه را بخواهد گمراه میکند» یعنی: حق تعالی کسانی را که اسباب گمراهی را برگزیدهاند، گمراه میکند «و هرکه را بخواهد هدایت میکند» یعنی: کسانی را که اسباب هدایت را برگزیدهاند، هدایت میکند «و اوست غالب باحکمت» غالب است؛ زیرا در خواسته خود مغلوب نمیشود و باحکمت است در افعال خویش؛ پس هرکه را که شایسته هدایت است، هدایت و هرکه را که سزاوار گمراهی است، گمراه میکند.
حاصل معنی این است: آنگاه که پیامبر مرسل، شرع خدای متعال را به قومش به زبان خودشان بیان کرد، دیگر او را بر هدایت کردن کسی هیچ قدرتی نیست زیرا هدایتگر و گمراهکننده خود خدای سبحان است.
یا معنی چنین است: درحقیقت خدای متعال کافرانی را که گفتند: محمد به زبان ما سخن میگوید و او یکی از خود ماست پس این نبوت برایش از کجا آمده؟ گمراه کرده است.
🦋 @TafsirQuran_Karim
﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ﴾
✍ تفسیر سوره إبراهیم آیهی ۵ :
«و هرآینه موسی را با نشانههای خود فرستادیم» یعنی: ای محمد! چنانکه تو را به پیامبری فرستاده و بر تو کتاب نازل کردیم تا مردم را از تاریکیها بهسوی نور رهبری کنی، همچنان پیامبران دیگر و از جمله موسی علیهالسلام را نیز با همین هدف فرستادیم.
مراد از نشانههای نازل شده بر موسی علیهالسلام، معجزات نهگانهای است که به وی داده شد. آری! موسی علیهالسلام را فرستادیم با این پیام: «که قوم خود» بنیاسرائیل «را» که تحت فرمانروایی و در قید بندگی فرعونند «بیرون آور از تاریکیها» یعنی: از تاریکیهای کفر یا جهلی که به سبب آن به موسی علیهالسلام گفتند: برای ما خدایی قرار ده چنانکه این بتپرستان خدایی دارند «بهسوی نور» یعنی: بهسوی ایمان، یا بهسوی علم، یا بهسوی حریت و آزادگی «و ایامالله را به آنان یادآوری کن».
ایام الله: وقایعی است که خداوند متعال برای رهایی آنان پدید آورد، چون واقعه بیرونآوردنشان از زیر اسارت فرعون، شکافتن دریا، سایبان ساختن ابر، فرودآوردن من و سلوی و دیگر نعمتهایش بر آنان.
همچنان مجازاتهای حق تعالی در روزهای بزرگ وی که در آنها از قوم نوح و عاد و ثمود انتقام گرفت، شامل ایامالله اند. پس ایامالله هم شامل روزهای نعمت است و هم شامل روزهای نقمت و نکبت.
«قطعا در این» یادآوری از ایامالله «نشانههاست» یعنی: دلالتهای بزرگی است که انسانها را بر توحید و کمال قدرت الهی راه مینماید «برای هر صبار شکوری».
صبار: بسیار شکیبا در محنتها و مصیبتها.
شکور: بسیار سپاسگزار در برابر نعمتهای خداوند متعال است.
چنانکه رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم در حدیث شریف فرمودند: «بیگمان کار مؤمن همه شگرف و شگفت است؛ خداوند متعال هیچ قضایی را در حق وی مبرم نمیسازد مگر اینکه آن قضا به خیر اوست، چه اگر به او آفت و رنجی برسد، شکیبایی میکند و این به خیر اوست و اگر هم به او خوشی و نعمتی برسد، شکر میگزارد و این نیز به خیر اوست».
جمله: ﴿إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّكُلِّ صَبَّارٖ شَكُورٖ﴾ [إبراهیم: ۵]. مفید آن است که: فقط کسی از ایامالله عبرت میگیرد که در او دو وصف صبر و شکر وجود داشته باشد.
🦋 @TafsirQuran_Karim
✍ تفسیر سوره إبراهیم آیهی ۵ :
«و هرآینه موسی را با نشانههای خود فرستادیم» یعنی: ای محمد! چنانکه تو را به پیامبری فرستاده و بر تو کتاب نازل کردیم تا مردم را از تاریکیها بهسوی نور رهبری کنی، همچنان پیامبران دیگر و از جمله موسی علیهالسلام را نیز با همین هدف فرستادیم.
مراد از نشانههای نازل شده بر موسی علیهالسلام، معجزات نهگانهای است که به وی داده شد. آری! موسی علیهالسلام را فرستادیم با این پیام: «که قوم خود» بنیاسرائیل «را» که تحت فرمانروایی و در قید بندگی فرعونند «بیرون آور از تاریکیها» یعنی: از تاریکیهای کفر یا جهلی که به سبب آن به موسی علیهالسلام گفتند: برای ما خدایی قرار ده چنانکه این بتپرستان خدایی دارند «بهسوی نور» یعنی: بهسوی ایمان، یا بهسوی علم، یا بهسوی حریت و آزادگی «و ایامالله را به آنان یادآوری کن».
ایام الله: وقایعی است که خداوند متعال برای رهایی آنان پدید آورد، چون واقعه بیرونآوردنشان از زیر اسارت فرعون، شکافتن دریا، سایبان ساختن ابر، فرودآوردن من و سلوی و دیگر نعمتهایش بر آنان.
همچنان مجازاتهای حق تعالی در روزهای بزرگ وی که در آنها از قوم نوح و عاد و ثمود انتقام گرفت، شامل ایامالله اند. پس ایامالله هم شامل روزهای نعمت است و هم شامل روزهای نقمت و نکبت.
«قطعا در این» یادآوری از ایامالله «نشانههاست» یعنی: دلالتهای بزرگی است که انسانها را بر توحید و کمال قدرت الهی راه مینماید «برای هر صبار شکوری».
صبار: بسیار شکیبا در محنتها و مصیبتها.
شکور: بسیار سپاسگزار در برابر نعمتهای خداوند متعال است.
چنانکه رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم در حدیث شریف فرمودند: «بیگمان کار مؤمن همه شگرف و شگفت است؛ خداوند متعال هیچ قضایی را در حق وی مبرم نمیسازد مگر اینکه آن قضا به خیر اوست، چه اگر به او آفت و رنجی برسد، شکیبایی میکند و این به خیر اوست و اگر هم به او خوشی و نعمتی برسد، شکر میگزارد و این نیز به خیر اوست».
جمله: ﴿إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّكُلِّ صَبَّارٖ شَكُورٖ﴾ [إبراهیم: ۵]. مفید آن است که: فقط کسی از ایامالله عبرت میگیرد که در او دو وصف صبر و شکر وجود داشته باشد.
🦋 @TafsirQuran_Karim
﴿وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ أَنْجَاكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ وَيُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ وَفِي ذَلِكُمْ بَلَاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ﴾
✍ تفسیر سوره إبراهیم آیهی ۶:
سپس خداوند متعال از سخنان موسی علیهالسلام در یادآوری از ایامالله برای قومش، چنین حکایت میکند: «و یاد کن هنگامی را که موسی به قوم خود گفت: نعمت خدا را بر خود بهیاد آورید آنگاه که شما را از فرعونیان رهانید» آنگاه که من شما را از سرزمین مصر کوچاندم و خدای متعال دریا را برایتان گشود و فرعون و لشکریانش را در آن غرق ساخت.
«همان کسانی که بر شما عذاب سخت میچشانیدند» که آن عذاب سخت عبارت بود از: برده کردن بنیاسرائیل و بهکار گرفتنشان در اعمال شاقه «و پسرانتان را سر میبریدند و دخترانتان را زنده میگذاشتند» تا خوار و بیمقدارشان سازند.
«و در این امر» که ذکر شد از افعال فرعونیان علیه شما و سپس رهانیدنتان از چنگال آنان «برای شما از جانب پروردگارتان آزمایشی بزرگ بود» تا در عرصه ظهور معلوم دارد که شما این نعمتها را چگونه پاس میدارید!
یا معنی این است: نجات دادنتان نعمتی عظیم از جانب حق تعالی بود که شما از شکرگزاری آن عاجزید.
🦋 @TafsirQuran_Karim
✍ تفسیر سوره إبراهیم آیهی ۶:
سپس خداوند متعال از سخنان موسی علیهالسلام در یادآوری از ایامالله برای قومش، چنین حکایت میکند: «و یاد کن هنگامی را که موسی به قوم خود گفت: نعمت خدا را بر خود بهیاد آورید آنگاه که شما را از فرعونیان رهانید» آنگاه که من شما را از سرزمین مصر کوچاندم و خدای متعال دریا را برایتان گشود و فرعون و لشکریانش را در آن غرق ساخت.
«همان کسانی که بر شما عذاب سخت میچشانیدند» که آن عذاب سخت عبارت بود از: برده کردن بنیاسرائیل و بهکار گرفتنشان در اعمال شاقه «و پسرانتان را سر میبریدند و دخترانتان را زنده میگذاشتند» تا خوار و بیمقدارشان سازند.
«و در این امر» که ذکر شد از افعال فرعونیان علیه شما و سپس رهانیدنتان از چنگال آنان «برای شما از جانب پروردگارتان آزمایشی بزرگ بود» تا در عرصه ظهور معلوم دارد که شما این نعمتها را چگونه پاس میدارید!
یا معنی این است: نجات دادنتان نعمتی عظیم از جانب حق تعالی بود که شما از شکرگزاری آن عاجزید.
🦋 @TafsirQuran_Karim
﴿وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ﴾
✍ تفسیر سوره إبراهیم آیهی ٧ :
«و آنگاه که پروردگارتان اعلام کرد» به شما به اعلامی عام و همگانی تا سخن او را بشنوید و آن را به درستی دریابید: «که اگر شکر کنید» یعنی: اگر نعمتهای یادشده مرا بر خود واقعا سپاسگزاری کنید «بر نعمت شما میافزایم» یعنی: نعمتی بر نعمت دیگر بر شما میافزایم، بهعنوان بخششی از جانب خود.
و به قولی معنی این است: قطعا از طاعت خود بر شما میافزایم و شما را بیشتر از پیش، گرویده راهحق میسازم «و اگر ناسپاسی کنید» این نعمتهایم را و آن را انکار نمایید «قطعا عذاب من سخت است» با سلب کردن این نعمتها.
پس ناگزیر آنچه که باید، از این عذاب سخت بر شما رسیدنی است و هیچ برگشتی ندارد.
قشیری از صوفیه در تعریف شکر میگوید: «حقیقت شکر نزد اهل تحقیق، مقر بودن به نعمت منعم بر وجه فروتنی است».
شبلی میگوید: «شکر، دیدن منعم بود، نه دیدن نعمت».
🦋 @TafsirQuran_Karim
✍ تفسیر سوره إبراهیم آیهی ٧ :
«و آنگاه که پروردگارتان اعلام کرد» به شما به اعلامی عام و همگانی تا سخن او را بشنوید و آن را به درستی دریابید: «که اگر شکر کنید» یعنی: اگر نعمتهای یادشده مرا بر خود واقعا سپاسگزاری کنید «بر نعمت شما میافزایم» یعنی: نعمتی بر نعمت دیگر بر شما میافزایم، بهعنوان بخششی از جانب خود.
و به قولی معنی این است: قطعا از طاعت خود بر شما میافزایم و شما را بیشتر از پیش، گرویده راهحق میسازم «و اگر ناسپاسی کنید» این نعمتهایم را و آن را انکار نمایید «قطعا عذاب من سخت است» با سلب کردن این نعمتها.
پس ناگزیر آنچه که باید، از این عذاب سخت بر شما رسیدنی است و هیچ برگشتی ندارد.
قشیری از صوفیه در تعریف شکر میگوید: «حقیقت شکر نزد اهل تحقیق، مقر بودن به نعمت منعم بر وجه فروتنی است».
شبلی میگوید: «شکر، دیدن منعم بود، نه دیدن نعمت».
🦋 @TafsirQuran_Karim
﴿وَقَالَ مُوسَى إِنْ تَكْفُرُوا أَنْتُمْ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ حَمِيدٌ﴾
✍ تفسیر سوره إبراهیم آیهی ۸ :
«و موسی گفت: اگر شما و هرکه در روی زمین است همگی کفر ورزید» یعنی: اگر شما و تمام خلق همه یکجا نعمتهای حق تعالی را ناسپاسی کنید و آن را هیچ شکرو سپاس نگزارید «بیگمان خدا بینیاز است» از شکرگزاری شما و بدانید که از این ناسپاسی شما هیچ نقصی هم دامنگیر وی نمیشود «ستوده است» یعنی: سزاوار ستایش است؛ بهخاطر ذات خود، بهخاطر بسیار بودن نعمتهایش و بهخاطر منافعی که از شکرگزاری و ستایشتان برای وی به خود شما عاید میگردد چرا که حق تعالی با این شکرگزاری از شما راضی شده و به فضل و بخشایش خود بر شما میافزاید.
🦋 @TafsirQuran_Karim
✍ تفسیر سوره إبراهیم آیهی ۸ :
«و موسی گفت: اگر شما و هرکه در روی زمین است همگی کفر ورزید» یعنی: اگر شما و تمام خلق همه یکجا نعمتهای حق تعالی را ناسپاسی کنید و آن را هیچ شکرو سپاس نگزارید «بیگمان خدا بینیاز است» از شکرگزاری شما و بدانید که از این ناسپاسی شما هیچ نقصی هم دامنگیر وی نمیشود «ستوده است» یعنی: سزاوار ستایش است؛ بهخاطر ذات خود، بهخاطر بسیار بودن نعمتهایش و بهخاطر منافعی که از شکرگزاری و ستایشتان برای وی به خود شما عاید میگردد چرا که حق تعالی با این شکرگزاری از شما راضی شده و به فضل و بخشایش خود بر شما میافزاید.
🦋 @TafsirQuran_Karim
﴿أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا اللَّهُ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَرَدُّوا أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْوَاهِهِمْ وَقَالُوا إِنَّا كَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ وَإِنَّا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونَنَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ﴾
✍ تفسیر سوره إبراهیم آیهی ٩ :
«آیا خبر کسانی که پیش از شما بودند; قوم نوح و عاد و ثمود و کسانی که بعد از آنان» یعنی: بعد از اقوام ذکر شده «آمدند، به شما نرسیده است؟ کسی جز خدا از آنان آگاهی ندارد» یعنی: کسی جز خدای سبحان شمار آنها را نمیداند و بر آنان بهسبب کثرتشان احاطه علمی ندارد.
مفسران از این تعبیر چنین فهمیدهاند که شناخت دقیق تاریخ زندگی بشر امری است که از حیطه توان بشر خارج است بنابراین، به آنچه مورخان در این باره نوشتهاند، نمیتوان اعتماد مطلق کرد.
محتمل است که این آیه نیز حکایت دنباله سخنان موسی علیهالسلام به قومش باشد بنابراین، این آیه در مضمون یادآوری از ایامالله برای آنها، داخل است. همچنین احتمال دارد که این آیه بر سبیل «استطراد»، آیهای مستقل و جمله مستأنفهای از کلام خدای سبحان خطاب به امت محمد صلیاللهعلیهوسلم باشد که آنان را از مخالفت با آن ذات متعال هشدار میدهد.
ابنکثیر احتمال دوم را ترجیح داده، به دلیل اینکه داستان عاد و ثمود در تورات نیامده است.
«پیامبرانشان بینات» یعنی: حجتها و دلایل روشن و معجزات را «برایشان آوردند ولی آنان دستهایشان را در دهانهایشان نهادند» تا از روی غیظ و خشم از آنچه که پیامبران علیهمالسلام برایشان آوردهاند، پشت دست به دندان بگزند زیرا پیامبران علیهمالسلام درواقع بر بیخردی و سفاهتشان و بر بیاعتبار ساختن بتانشان حجتهای کوبنده آوردند.
به قولی مراد این است که: آن امتها دستانشان را بر دهان پیامبران علیهمالسلام نهادند تا ایشان را خاموش گردانند; به انگیزه رد و اعتراض بر سخنانشان «و گفتند: ما به آنچه شما به آن فرستاده شدهاید، کافریم و همانا از آنچه ما را بدان میخوانید» از ایمان به خدای یگانه و ترک ماسوای آن «سخت در شکیم».
یعنی: حقیقت آنچه که شما برایمان آوردهاید، موجب شک و شبههای سخت و اضطراب و نگرانی بسیار است.
پس هرگاه این پیام توحیدی شما امری مشکوک و غیر یقینی است، دیگر چگونه از ما میخواهید تا بدان ایمان آوریم در حالیکه ما در اصل صحت نبوت شما شک داریم؟
همچنان محتمل است که آنان علیه پیامبران علیهمالسلام ادعایی بدین مضمون کرده باشند که: شما غیر از آنچه اظهار میدارید، نیات و اهداف اعلام نشده دیگری دارید که عبارت است از به دست آوردن قدرت و حاکمیت در میان اقوامتان، بهدست آوردن اموال و دستیابی به ثروتهای کلان.
البته آنها این سخن را به خاطر آن گفتند تا عزم پیامبران علیهمالسلام را در کار دعوت بهسوی حق سست ساخته و اراده ایشان را متزلزل کنند.
🦋 @TafsirQuran_Karim
✍ تفسیر سوره إبراهیم آیهی ٩ :
«آیا خبر کسانی که پیش از شما بودند; قوم نوح و عاد و ثمود و کسانی که بعد از آنان» یعنی: بعد از اقوام ذکر شده «آمدند، به شما نرسیده است؟ کسی جز خدا از آنان آگاهی ندارد» یعنی: کسی جز خدای سبحان شمار آنها را نمیداند و بر آنان بهسبب کثرتشان احاطه علمی ندارد.
مفسران از این تعبیر چنین فهمیدهاند که شناخت دقیق تاریخ زندگی بشر امری است که از حیطه توان بشر خارج است بنابراین، به آنچه مورخان در این باره نوشتهاند، نمیتوان اعتماد مطلق کرد.
محتمل است که این آیه نیز حکایت دنباله سخنان موسی علیهالسلام به قومش باشد بنابراین، این آیه در مضمون یادآوری از ایامالله برای آنها، داخل است. همچنین احتمال دارد که این آیه بر سبیل «استطراد»، آیهای مستقل و جمله مستأنفهای از کلام خدای سبحان خطاب به امت محمد صلیاللهعلیهوسلم باشد که آنان را از مخالفت با آن ذات متعال هشدار میدهد.
ابنکثیر احتمال دوم را ترجیح داده، به دلیل اینکه داستان عاد و ثمود در تورات نیامده است.
«پیامبرانشان بینات» یعنی: حجتها و دلایل روشن و معجزات را «برایشان آوردند ولی آنان دستهایشان را در دهانهایشان نهادند» تا از روی غیظ و خشم از آنچه که پیامبران علیهمالسلام برایشان آوردهاند، پشت دست به دندان بگزند زیرا پیامبران علیهمالسلام درواقع بر بیخردی و سفاهتشان و بر بیاعتبار ساختن بتانشان حجتهای کوبنده آوردند.
به قولی مراد این است که: آن امتها دستانشان را بر دهان پیامبران علیهمالسلام نهادند تا ایشان را خاموش گردانند; به انگیزه رد و اعتراض بر سخنانشان «و گفتند: ما به آنچه شما به آن فرستاده شدهاید، کافریم و همانا از آنچه ما را بدان میخوانید» از ایمان به خدای یگانه و ترک ماسوای آن «سخت در شکیم».
یعنی: حقیقت آنچه که شما برایمان آوردهاید، موجب شک و شبههای سخت و اضطراب و نگرانی بسیار است.
پس هرگاه این پیام توحیدی شما امری مشکوک و غیر یقینی است، دیگر چگونه از ما میخواهید تا بدان ایمان آوریم در حالیکه ما در اصل صحت نبوت شما شک داریم؟
همچنان محتمل است که آنان علیه پیامبران علیهمالسلام ادعایی بدین مضمون کرده باشند که: شما غیر از آنچه اظهار میدارید، نیات و اهداف اعلام نشده دیگری دارید که عبارت است از به دست آوردن قدرت و حاکمیت در میان اقوامتان، بهدست آوردن اموال و دستیابی به ثروتهای کلان.
البته آنها این سخن را به خاطر آن گفتند تا عزم پیامبران علیهمالسلام را در کار دعوت بهسوی حق سست ساخته و اراده ایشان را متزلزل کنند.
🦋 @TafsirQuran_Karim
﴿قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرَكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى قَالُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا تُرِيدُونَ أَنْ تَصُدُّونَا عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ﴾
✍ تفسیر سوره إبراهیم آیهی ۱۰ :
«پیامبرانشان گفتند: مگر درباره خدا ـ آفریننده آسمانها و زمین ـ شکی هست؟» یعنی: آیا در وجود و یگانگی حق تعالی ـ ذاتی که اختراعکننده و ایجادگر آسمانها و زمین بعد از عدم آنهاست ـ شک و تردیدی هست؟ در حالیکه وجود و وحدانیت او در منتهای روشنی و وضوح بوده و فطرتها گواه وجود او میباشند؟
استفهام انکاری است، یعنی: در اینباره هیچ شکی وجود ندارد «او شما را دعوت میکند» بهسوی ایمان به وجود و یگانگی خود «تا بر شما از گناهانتان بیامرزد» یعنی: تا حق تعالی پارهای از گناهانی را که آمرزش آن را بخواهد، بر شما بیامرزد «و تا مدتی معین شما را مهلت دهد» و در دنیا عذابتان نکند.
آن مهلت، وقت مرگ شماست «گفتند» هر یک از امتهای تکذیبکننده در پاسخ پیامبرانشان علیهمالسلام «شما جز بشری مانند ما» در شکل و شمایل و صورت خود «نیستید» میخورید و میآشامید چنانکه ما میخوریم و میآشامیم و شما فرشته نیستید «میخواهید که ما را از آنچه پدرانمان میپرستیدند» از بتان و مانند آنها «بازدارید پس» اگر شما در این ادعا که از نزد خدا متعال فرستاده شدهاید، صادقید «برای ما حجتی آشکار بیاورید» که بر صحت ادعایتان دلالت کند.
این درخواست را درحالی مطرح کردند که پیامبران علیهمالسلام برایشان حجتهای آشکار آورده بودند. پس اینگونه برخورد با پیامبران علیهمالسلام، نمایانگر نوعی تعصب و سرسختی در عقاید فاسدشان بود.
🦋 @TafsirQuran_Karim
✍ تفسیر سوره إبراهیم آیهی ۱۰ :
«پیامبرانشان گفتند: مگر درباره خدا ـ آفریننده آسمانها و زمین ـ شکی هست؟» یعنی: آیا در وجود و یگانگی حق تعالی ـ ذاتی که اختراعکننده و ایجادگر آسمانها و زمین بعد از عدم آنهاست ـ شک و تردیدی هست؟ در حالیکه وجود و وحدانیت او در منتهای روشنی و وضوح بوده و فطرتها گواه وجود او میباشند؟
استفهام انکاری است، یعنی: در اینباره هیچ شکی وجود ندارد «او شما را دعوت میکند» بهسوی ایمان به وجود و یگانگی خود «تا بر شما از گناهانتان بیامرزد» یعنی: تا حق تعالی پارهای از گناهانی را که آمرزش آن را بخواهد، بر شما بیامرزد «و تا مدتی معین شما را مهلت دهد» و در دنیا عذابتان نکند.
آن مهلت، وقت مرگ شماست «گفتند» هر یک از امتهای تکذیبکننده در پاسخ پیامبرانشان علیهمالسلام «شما جز بشری مانند ما» در شکل و شمایل و صورت خود «نیستید» میخورید و میآشامید چنانکه ما میخوریم و میآشامیم و شما فرشته نیستید «میخواهید که ما را از آنچه پدرانمان میپرستیدند» از بتان و مانند آنها «بازدارید پس» اگر شما در این ادعا که از نزد خدا متعال فرستاده شدهاید، صادقید «برای ما حجتی آشکار بیاورید» که بر صحت ادعایتان دلالت کند.
این درخواست را درحالی مطرح کردند که پیامبران علیهمالسلام برایشان حجتهای آشکار آورده بودند. پس اینگونه برخورد با پیامبران علیهمالسلام، نمایانگر نوعی تعصب و سرسختی در عقاید فاسدشان بود.
🦋 @TafsirQuran_Karim
﴿قَالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِنْ نَحْنُ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَمُنُّ عَلَى مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَمَا كَانَ لَنَا أَنْ نَأْتِيَكُمْ بِسُلْطَانٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ﴾
✍ تفسیر سوره إبراهیم آیهی ۱۱ :
«پیامبرانشان به آنان گفتند: آری» چنانکه شما گفتید «ما جز بشری مانند شما نیستیم» در شکل و هیأت و خلقت حقیقی خود «ولی خدا بر هرکس از بندگانش که بخواهد منت میگذارد» با برگزیدنش به نبوت پس او خواسته است تا با انتخاب ما به نبوت، بر ما فضل و منت گذارد «و ما را نرسد که برای شما سلطانی بیاوریم» یعنی: برای ما مقدور نیست که به شما حجتی از حجتها را بیاوریم «جز بهاذن خدا» یعنی: به مشیت وی.
به قولی: مراد از «سلطان» در اینجا، معجزاتی است که کفار بر سبیل سرسختی و لجاجت و تعصب از پیامبران علیهالسلام میطلبیدند «و مؤمنان باید تنها بر خدا توکل کنند» نه بر چیز دیگری.
گویی سخن پیامبران علیهالسلام در بیان این ویژگی برای مؤمنان، در قدم اول ناظر بر خودشان بود و ایشان خود را مدنظر داشتند.
یعنی: توکل ما پیامبران علیهمالسلام باید فقط بر خدای متعال باشد، نه بر گرایش شما به ایمان و پشتیبانیتان از ما.
🦋 @TafsirQuran_Karim
✍ تفسیر سوره إبراهیم آیهی ۱۱ :
«پیامبرانشان به آنان گفتند: آری» چنانکه شما گفتید «ما جز بشری مانند شما نیستیم» در شکل و هیأت و خلقت حقیقی خود «ولی خدا بر هرکس از بندگانش که بخواهد منت میگذارد» با برگزیدنش به نبوت پس او خواسته است تا با انتخاب ما به نبوت، بر ما فضل و منت گذارد «و ما را نرسد که برای شما سلطانی بیاوریم» یعنی: برای ما مقدور نیست که به شما حجتی از حجتها را بیاوریم «جز بهاذن خدا» یعنی: به مشیت وی.
به قولی: مراد از «سلطان» در اینجا، معجزاتی است که کفار بر سبیل سرسختی و لجاجت و تعصب از پیامبران علیهالسلام میطلبیدند «و مؤمنان باید تنها بر خدا توکل کنند» نه بر چیز دیگری.
گویی سخن پیامبران علیهالسلام در بیان این ویژگی برای مؤمنان، در قدم اول ناظر بر خودشان بود و ایشان خود را مدنظر داشتند.
یعنی: توکل ما پیامبران علیهمالسلام باید فقط بر خدای متعال باشد، نه بر گرایش شما به ایمان و پشتیبانیتان از ما.
🦋 @TafsirQuran_Karim
﴿وَمَا لَنَا أَلَّا نَتَوَكَّلَ عَلَى اللَّهِ وَقَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَى مَا آذَيْتُمُونَا وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ﴾
✍ تفسیر سوره إبراهیم آیهی ۱۲ :
سپس پیامبران علیهمالسلام به سخن خود چنین ادامه دادند: «و چرا بر خدا توکل نکنیم» یعنی: ما چه عذری داریم که بر حق تعالی توکل نکنیم «و حال آنکه ما را به راههایمان هدایت کرده است؟» یعنی: حال آنکه حق تعالی با ما بهگونهای عمل کرده است که توکل ما را بر او واجب و لازم میگرداند، از آن جمله، هدایتنمودن ما بهسوی راهی است که ما را به سرمنزل رحمتش میرساند.
«و البته ما بر آزار شما صبر خواهیم کرد» یعنی: ما سوگند میخوریم بر این که در آنچه از سوی شما علیه ما از تکذیب و طرح درخواستهای باطل و سرسختیهای بیجاروی میدهد، صابر و شکیبا خواهیم بود «و توکلکنندگان باید تنها بر خدا توکل کنند» نه بر غیر وی. تکرار این جمله، مفید پایداری پیامبران علیهمالسلام در مقام توکل است.
🦋 @TafsirQuran_Karim
✍ تفسیر سوره إبراهیم آیهی ۱۲ :
سپس پیامبران علیهمالسلام به سخن خود چنین ادامه دادند: «و چرا بر خدا توکل نکنیم» یعنی: ما چه عذری داریم که بر حق تعالی توکل نکنیم «و حال آنکه ما را به راههایمان هدایت کرده است؟» یعنی: حال آنکه حق تعالی با ما بهگونهای عمل کرده است که توکل ما را بر او واجب و لازم میگرداند، از آن جمله، هدایتنمودن ما بهسوی راهی است که ما را به سرمنزل رحمتش میرساند.
«و البته ما بر آزار شما صبر خواهیم کرد» یعنی: ما سوگند میخوریم بر این که در آنچه از سوی شما علیه ما از تکذیب و طرح درخواستهای باطل و سرسختیهای بیجاروی میدهد، صابر و شکیبا خواهیم بود «و توکلکنندگان باید تنها بر خدا توکل کنند» نه بر غیر وی. تکرار این جمله، مفید پایداری پیامبران علیهمالسلام در مقام توکل است.
🦋 @TafsirQuran_Karim
﴿وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّكُمْ مِنْ أَرْضِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا فَأَوْحَى إِلَيْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمِينَ * وَلَنُسْكِنَنَّكُمُ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِهِمْ ذَلِكَ لِمَنْ خَافَ مَقَامِي وَخَافَ وَعِيدِ﴾
✍ تفسیر سوره إبراهیم آیهی ۱۳-۱۴ :
در اینجا بود که آن اقوام سرکش به تهدید متوسل شدند: «و کافران» متمرد و سرکش «به پیامبرانشان گفتند: البته شما را از سرزمین خود اخراج میکنیم، یا اینکه به کیش ما بازگردید» چنین بود که آنان پیامبران علیهمالسلام را میان بیرون رفتن از سرزمین خود یا بازگشتن به آیین کفر مخیر ساختند، یعنی: اصرار کردند تا یکی از این دو امر را بر پیامبران علیهمالسلام تحمیل نمایند.
البته این ظلم و تجاوزی آشکار از سوی آنان بود که پیامبران علیهمالسلام را به صرف اینکه دعوت خداوند متعال را برایشان آوردهاند، از خانه و سرزمین خودشان و از میان کسان و نزدیکانشان اخراج نمایند «پس پروردگارشان به آنان» یعنی: به پیامبران خویش در این حالت خطیر «وحی کرد که حتما ستمگران را» یعنی: همین گروه کافر متمرد را «هلاک خواهیم کرد».
«و قطعا شما را پس از آنان» یعنی: پس از نابود کردنشان «در آن سرزمین سکونت خواهیم داد» یعنی: در سرزمین این کافرانی که شما را به اخراج از آن، یا بازگشت به دین خود تهدید کردهاند «این» وعدهای که گذشت؛ از به هلاکت رساندن ستمگران و سکونت دادن مؤمنان در منازل و مساکن آنان «برای کسی است که از ایستادن در حضور من» در روز حشر و حساب «بترسد».
به قولی دیگر معنی این است: این وعدهای که گذشت؛ از به هلاکت رساندن ستمگران و سکونت دادن مؤمنان در منازل و مساکنشان، برای کسی است که از حضور من بالای سر خود و مراقبت و نظارت من بر خود بترسد چرا که من بر همه اعمال بندگان حاضر و ناظر هستم «و از هشدار من بترسد» یعنی: از تهدید و هشدارم به عذاب، بیم داشته باشد. به قولی: مراد از هشدار، خود عذاب است. یعنی: از عذاب من بترسد.
🦋 @TafsirQuran_Karim
✍ تفسیر سوره إبراهیم آیهی ۱۳-۱۴ :
در اینجا بود که آن اقوام سرکش به تهدید متوسل شدند: «و کافران» متمرد و سرکش «به پیامبرانشان گفتند: البته شما را از سرزمین خود اخراج میکنیم، یا اینکه به کیش ما بازگردید» چنین بود که آنان پیامبران علیهمالسلام را میان بیرون رفتن از سرزمین خود یا بازگشتن به آیین کفر مخیر ساختند، یعنی: اصرار کردند تا یکی از این دو امر را بر پیامبران علیهمالسلام تحمیل نمایند.
البته این ظلم و تجاوزی آشکار از سوی آنان بود که پیامبران علیهمالسلام را به صرف اینکه دعوت خداوند متعال را برایشان آوردهاند، از خانه و سرزمین خودشان و از میان کسان و نزدیکانشان اخراج نمایند «پس پروردگارشان به آنان» یعنی: به پیامبران خویش در این حالت خطیر «وحی کرد که حتما ستمگران را» یعنی: همین گروه کافر متمرد را «هلاک خواهیم کرد».
«و قطعا شما را پس از آنان» یعنی: پس از نابود کردنشان «در آن سرزمین سکونت خواهیم داد» یعنی: در سرزمین این کافرانی که شما را به اخراج از آن، یا بازگشت به دین خود تهدید کردهاند «این» وعدهای که گذشت؛ از به هلاکت رساندن ستمگران و سکونت دادن مؤمنان در منازل و مساکن آنان «برای کسی است که از ایستادن در حضور من» در روز حشر و حساب «بترسد».
به قولی دیگر معنی این است: این وعدهای که گذشت؛ از به هلاکت رساندن ستمگران و سکونت دادن مؤمنان در منازل و مساکنشان، برای کسی است که از حضور من بالای سر خود و مراقبت و نظارت من بر خود بترسد چرا که من بر همه اعمال بندگان حاضر و ناظر هستم «و از هشدار من بترسد» یعنی: از تهدید و هشدارم به عذاب، بیم داشته باشد. به قولی: مراد از هشدار، خود عذاب است. یعنی: از عذاب من بترسد.
🦋 @TafsirQuran_Karim
﴿وَاسْتَفْتَحُوا وَخَابَ كُلُّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ﴾
✍ تفسیر سوره إبراهیم آیهی ۱۵ :
«و طلب فتح کردند» یعنی: پیامبران علیهمالسلام از خدای متعال علیه دشمنانشان فتح و گشایش و نصرت خواستند.
یا معنی این است: کفار به گمان اینکه حق با آنهاست از خداوند متعال خواستند تا میان آنان و پیامبران علیهمالسلام داوری نموده، ظالم را نابود ساخته و مظلوم را یاری نماید پس چون خدای متعال میانشان داوری کرد، پیامبران علیهمالسلام و مؤمنان را نصرت داد.
«و سرانجام هر جبار عنیدی ناکام شد»
جبار: متکبر و زورگویی است که برای هیچکس بر خود حقی را به رسمیت نمیشناسد.
عنید: معاند و ستیزهجویی است که در برابر حق ستیزه پیشه کرده و از آن کناره میجوید، یعنی: کسی است که از اقرار به کلمه توحید: «لا اله الا الله» سربازمیزند.
🦋 @TafsirQuran_Karim
✍ تفسیر سوره إبراهیم آیهی ۱۵ :
«و طلب فتح کردند» یعنی: پیامبران علیهمالسلام از خدای متعال علیه دشمنانشان فتح و گشایش و نصرت خواستند.
یا معنی این است: کفار به گمان اینکه حق با آنهاست از خداوند متعال خواستند تا میان آنان و پیامبران علیهمالسلام داوری نموده، ظالم را نابود ساخته و مظلوم را یاری نماید پس چون خدای متعال میانشان داوری کرد، پیامبران علیهمالسلام و مؤمنان را نصرت داد.
«و سرانجام هر جبار عنیدی ناکام شد»
جبار: متکبر و زورگویی است که برای هیچکس بر خود حقی را به رسمیت نمیشناسد.
عنید: معاند و ستیزهجویی است که در برابر حق ستیزه پیشه کرده و از آن کناره میجوید، یعنی: کسی است که از اقرار به کلمه توحید: «لا اله الا الله» سربازمیزند.
🦋 @TafsirQuran_Karim
﴿مِنْ وَرَائِهِ جَهَنَّمُ وَيُسْقَى مِنْ مَاءٍ صَدِيدٍ﴾
✍ تفسیر سوره إبراهیم آیهی ۱۶ :
«آن کس که دوزخ پیش روی اوست» یعنی: دوزخ در طلب آن گردنکش ستیزنده است و به زودی او را درخواهد یافت «و از آبی چرکین به او نوشانده میشود».
صدید: آبی است از چرک و خون که از پوست دوزخیان سرازیر میشود.
در حدیث شریف آمده است: «دوزخ در روز قیامت حاضر ساخته میشود، آنگاه خلایق را ندا کرده و میگوید: همانا من بر هر گردنکش ستیزندهای گمارده شدهام...».
🦋 @TafsirQuran_Karim
✍ تفسیر سوره إبراهیم آیهی ۱۶ :
«آن کس که دوزخ پیش روی اوست» یعنی: دوزخ در طلب آن گردنکش ستیزنده است و به زودی او را درخواهد یافت «و از آبی چرکین به او نوشانده میشود».
صدید: آبی است از چرک و خون که از پوست دوزخیان سرازیر میشود.
در حدیث شریف آمده است: «دوزخ در روز قیامت حاضر ساخته میشود، آنگاه خلایق را ندا کرده و میگوید: همانا من بر هر گردنکش ستیزندهای گمارده شدهام...».
🦋 @TafsirQuran_Karim
﴿يَتَجَرَّعُهُ وَلَا يَكَادُ يُسِيغُهُ وَيَأْتِيهِ الْمَوْتُ مِنْ كُلِّ مَكَانٍ وَمَا هُوَ بِمَيِّتٍ وَمِنْ وَرَائِهِ عَذَابٌ غَلِيظٌ﴾
✍ تفسیر سوره إبراهیم آیهی ۱٧ :
«آن را» یعنی: آن آب چرکین را «جرعه جرعه مینوشد» به دفعات، نه به یکباره، به سبب اینکه آن چرکاب بسیار تلخ و داغ است «و نزدیک نیست که آن را به سهولت فروبرد» چراکه آن آب زهرآگین گلوگیر او میشود.
پس عذاب آن جبار عنید به درازا میکشد; باری با تشنگی سخت و بار دیگر با نوشیدن این زردآب در این حال مرگبار «و مرگ» یعنی: اسباب مرگ «از هر سو به سراغ او میآید ولی نمیمیرد» تا از آن دردها و سختیهای جانفرسا راحت شود «و عذابی سخت و سنگین در پیشاپیش خود دارد» یعنی: برای او بعد از همه اینها، عذاب سخت و سنگین دیگری است که از عذاب قبلی بسیار تلختر و دردناکتر است.
🦋 @TafsirQuran_Karim
✍ تفسیر سوره إبراهیم آیهی ۱٧ :
«آن را» یعنی: آن آب چرکین را «جرعه جرعه مینوشد» به دفعات، نه به یکباره، به سبب اینکه آن چرکاب بسیار تلخ و داغ است «و نزدیک نیست که آن را به سهولت فروبرد» چراکه آن آب زهرآگین گلوگیر او میشود.
پس عذاب آن جبار عنید به درازا میکشد; باری با تشنگی سخت و بار دیگر با نوشیدن این زردآب در این حال مرگبار «و مرگ» یعنی: اسباب مرگ «از هر سو به سراغ او میآید ولی نمیمیرد» تا از آن دردها و سختیهای جانفرسا راحت شود «و عذابی سخت و سنگین در پیشاپیش خود دارد» یعنی: برای او بعد از همه اینها، عذاب سخت و سنگین دیگری است که از عذاب قبلی بسیار تلختر و دردناکتر است.
🦋 @TafsirQuran_Karim
﴿مَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ أَعْمَالُهُمْ كَرَمَادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّيحُ فِي يَوْمٍ عَاصِفٍ لَا يَقْدِرُونَ مِمَّا كَسَبُوا عَلَى شَيْءٍ ذَلِكَ هُوَ الضَّلَالُ الْبَعِيدُ﴾
✍ تفسیر سوره إبراهیم آیهی ۱۸ :
سپس خداوند متعال برای اعمال تمام کفار مثلی زده میفرماید: «مثل کسانی که به پروردگار خود کافر شدند، اعمال آنان مانند خاکستری است که بادی تند در روزی طوفانی بر آن بوزد».
یعنی: اعمال نیک کفار ـ مانند صله رحم، دادن صدقه به فقرا، نیکی با والدین و امثال آن ـ تباه و مردود است و خداوند متعال آن را محو و نابود میکند چنانکه باد تند در روز طوفانی به سرعت خاکستر را برداشته و آن را به همهجا میپراکند، بهطوری که آن خاکستر کلا نابود شده و جای آن چنان خالی میماند که گویی در آنجا هیچ چیزی نبوده است.
«بر هیچ چیز از آنچه کسب کرده بودند، قدرت ندارند» یعنی: کفار از این اعمال به هدر رفته و بیاثر، هیچ نشانی در آخرت نمیبینند تا در برابر آن پاداش و ثوابی دریافت دارند زیرا این اعمالشان بر زیربنای ایمان استوار نبوده تا باقی بماند «این است همان گمراهی دور و دراز» از راه حق و صواب.
🦋 @TafsirQuran_Karim
✍ تفسیر سوره إبراهیم آیهی ۱۸ :
سپس خداوند متعال برای اعمال تمام کفار مثلی زده میفرماید: «مثل کسانی که به پروردگار خود کافر شدند، اعمال آنان مانند خاکستری است که بادی تند در روزی طوفانی بر آن بوزد».
یعنی: اعمال نیک کفار ـ مانند صله رحم، دادن صدقه به فقرا، نیکی با والدین و امثال آن ـ تباه و مردود است و خداوند متعال آن را محو و نابود میکند چنانکه باد تند در روز طوفانی به سرعت خاکستر را برداشته و آن را به همهجا میپراکند، بهطوری که آن خاکستر کلا نابود شده و جای آن چنان خالی میماند که گویی در آنجا هیچ چیزی نبوده است.
«بر هیچ چیز از آنچه کسب کرده بودند، قدرت ندارند» یعنی: کفار از این اعمال به هدر رفته و بیاثر، هیچ نشانی در آخرت نمیبینند تا در برابر آن پاداش و ثوابی دریافت دارند زیرا این اعمالشان بر زیربنای ایمان استوار نبوده تا باقی بماند «این است همان گمراهی دور و دراز» از راه حق و صواب.
🦋 @TafsirQuran_Karim
﴿أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَيَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِيدٍ﴾
✍ تفسیر سوره إبراهیم آیهی ۱٩ :
«آیا درنیافتهای» ای انسان! «که خدا آسمانها و زمین را به حق آفرید؟» یعنی: آنها را بر وجه درست و تدبیر محکمی آفرید و حق هم این بود که آنها را اینگونه بیافریند تا با این آفرینش متین، بر کمال قدرت وی استدلال شود «اگر بخواهد شما را میبرد و خلق جدیدی به میان میآورد» یعنی: او توانایی دارد تا نافرمانان را از میان برده و کسانی از خلقش را ـ از نوع انسان یا نوع دیگری ـ به میان آورد که از او فرمان برند.
🦋 @TafsirQuran_Karim
✍ تفسیر سوره إبراهیم آیهی ۱٩ :
«آیا درنیافتهای» ای انسان! «که خدا آسمانها و زمین را به حق آفرید؟» یعنی: آنها را بر وجه درست و تدبیر محکمی آفرید و حق هم این بود که آنها را اینگونه بیافریند تا با این آفرینش متین، بر کمال قدرت وی استدلال شود «اگر بخواهد شما را میبرد و خلق جدیدی به میان میآورد» یعنی: او توانایی دارد تا نافرمانان را از میان برده و کسانی از خلقش را ـ از نوع انسان یا نوع دیگری ـ به میان آورد که از او فرمان برند.
🦋 @TafsirQuran_Karim
﴿وَمَا ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ بِعَزِيزٍ﴾
✍ تفسیر سوره إبراهیم آیهی ۲۰ :
«و این کار بر خداوند دشوار» و ممتنع «نیست» زیرا حق تعالی بر هر چیز قادر است. به همین جهت، تابلویی از تابلوهای قیامت را در برابر ما اینگونه در آیهی بعد به تصویر میکشد.
🦋 @TafsirQuran_Karim
✍ تفسیر سوره إبراهیم آیهی ۲۰ :
«و این کار بر خداوند دشوار» و ممتنع «نیست» زیرا حق تعالی بر هر چیز قادر است. به همین جهت، تابلویی از تابلوهای قیامت را در برابر ما اینگونه در آیهی بعد به تصویر میکشد.
🦋 @TafsirQuran_Karim
﴿وَبَرَزُوا لِلَّهِ جَمِيعًا فَقَالَ الضُّعَفَاءُ لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعًا فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا مِنْ عَذَابِ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ قَالُوا لَوْ هَدَانَا اللَّهُ لَهَدَيْنَاكُمْ سَوَاءٌ عَلَيْنَا أَجَزِعْنَا أَمْ صَبَرْنَا مَا لَنَا مِنْ مَحِيصٍ﴾
✍ تفسیر سوره إبراهیم آیهی ۲۱ :
«و همگی در پیشگاه خداوند ظاهر میشوند» یعنی: همگی در روز قیامت از قبرهای خود بهسوی «براز» بیرون میآیند و آن عرصه محشر است که جایی است فراخ و نمایان و همگی ـ اعم از نیکوکار و بدکار ـ یکجا در آن گرد میآیند.
«پس ناتوانان» در اندیشه و خرد «به گردنکشان» و رؤسای متکبری که در دنیا رئیس و سردمدارشان بودهاند «میگویند: همانا ما پیرو شما بودهایم» در دنیا و به پیروی از شما، پیامبران علیهمالسلام را تکذیب کرده و به خدای سبحان کفر ورزیدهایم «پس آیا شما چیزی از عذاب خدا را» یعنی: بعضی از چیزها را که همانا عذاب خدای متعال است، یا بعضی از این عذاب خداوند متعال را که در آن قرار داریم «از ما دفع کننده هستید؟ میگویند» آن گردنکشان در پاسخشان «اگر خداوند ما را هدایت کرده بود» بهسوی ایمان «ما نیز قطعا شما را هدایت میکردیم» بهسوی آن «برای ما یکسان است، چه بیتابی کنیم و چه شکیبایی ورزیم، ما را هیچ گریزگاهینیست».
یعنی: بیقراری و اضطراب و صبر و شکیبایی هر دو برای ما یکسان است و نتیجه کار را تغییر نمیدهد زیرا ما بههیچ وجه از عذاب خلاصی نداریم.
🦋 @TafsirQuran_Karim
✍ تفسیر سوره إبراهیم آیهی ۲۱ :
«و همگی در پیشگاه خداوند ظاهر میشوند» یعنی: همگی در روز قیامت از قبرهای خود بهسوی «براز» بیرون میآیند و آن عرصه محشر است که جایی است فراخ و نمایان و همگی ـ اعم از نیکوکار و بدکار ـ یکجا در آن گرد میآیند.
«پس ناتوانان» در اندیشه و خرد «به گردنکشان» و رؤسای متکبری که در دنیا رئیس و سردمدارشان بودهاند «میگویند: همانا ما پیرو شما بودهایم» در دنیا و به پیروی از شما، پیامبران علیهمالسلام را تکذیب کرده و به خدای سبحان کفر ورزیدهایم «پس آیا شما چیزی از عذاب خدا را» یعنی: بعضی از چیزها را که همانا عذاب خدای متعال است، یا بعضی از این عذاب خداوند متعال را که در آن قرار داریم «از ما دفع کننده هستید؟ میگویند» آن گردنکشان در پاسخشان «اگر خداوند ما را هدایت کرده بود» بهسوی ایمان «ما نیز قطعا شما را هدایت میکردیم» بهسوی آن «برای ما یکسان است، چه بیتابی کنیم و چه شکیبایی ورزیم، ما را هیچ گریزگاهینیست».
یعنی: بیقراری و اضطراب و صبر و شکیبایی هر دو برای ما یکسان است و نتیجه کار را تغییر نمیدهد زیرا ما بههیچ وجه از عذاب خلاصی نداریم.
🦋 @TafsirQuran_Karim
﴿وَقَالَ الشَّيْطَانُ لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ وَمَا كَانَ لِيَ عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي فَلَا تَلُومُونِي وَلُومُوا أَنْفُسَكُمْ مَا أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِيَّ إِنِّي كَفَرْتُ بِمَا أَشْرَكْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾
✍ تفسیر سوره إبراهیم آیهی ۲۲ :
«و چون کار یکسویه شد» یعنی: چون داوری صورت گرفت و بهشتیان به بهشت و دوزخیان به دوزخ درآمدند «شیطان گفت: همانا خداوند به شما وعده داد، وعده راست» در امر رستاخیز و حساب و پاداش دادن نیکوکار در برابر نیکوکاریاش و مجازات بدکار در برابر بدکاریاش «و من به شما وعده دادم» وعده نادرست؛ که رستاخیز و حساب و بهشت و دوزخی در کار نیست.
«پس با شما خلاف کردم» آنچه را که وعده داده بودم زیرا وعده من دروغی بیش نبود «و مرا بر شما هیچ تسلطی نبود» و اگر شما خود نمیخواستید، نمیتوانستم بهزور و اجبار شما را به کفر درآورم «جز اینکه شما را دعوت کردم و شما دعوت مرا پذیرفتید» یعنی: لیکن آنچه بود، فقط این بود که من شما را بهسوی کفر دعوت کرده و آن را دربرابر شما آراستم و شما هم شتابان مرا اجابت گفتید لذا هیچ الزام و اجباری از سوی من بر شما نبود.
«پس مرا ملامت نکنید» در آنچه که بهسبب وعده نادرست و بیاساس من به آن در افتادهاید «و خود را ملامت کنید» در اینکه به دعوتم لبیک گفته و وعده راستین خدای متعال و دعوت وی بهسوی سرای سلامتی را فروگذاشتید، با وجود آنکه حجت حق برپا، و برهانهایش که بر هیچ عاقلی پنهان نیست در میان بود و آن برهانها فقط بر کسانی پوشیده ماند که تن به خواری و رسوایی سپرده و خفت و ذلت پیروی مرا خریدار شدند; «من فریادرس شما نیستم و شما هم فریادرس من نیستید» تا بتوانم به شما در این عذابی که گرفتار آن شدهاید، یاری و کمکی بکنم، یا شما بتوانید مرا از این عذاب رسواگر نجات دهید.
یعنی: شیطان خود در این حالت به همان عذابی مبتلاست که آنان گرفتار آنند و او خود محتاج فریادرسی است که به فریادش برسد و او را از آن عذاب خفتبار برهاند. پس چگونه طمع به یاری و فریادرسی کسی میبندند که او خود نیازمند یاریگری و فریادرسی است «هر آینه من به آنچه که پیش از این مرا در کار خدا شریک میدانستید، کافرم».
اینک امروز به شما تصریح میکنم که به کار شما در شریک آوردنم در ربوبیت خدای سبحان، کافرم.
بدینگونه است که شیطان در روز قیامت در برابر پیروانش موضع و موقفی در پیش میگیرد که پشتشان را میشکند و دلهایشان را از هم میدرد «هر آینه ستمکاران، برایشان عذابی دردناک است».
در اینکه آیا این جمله اخیر از تتمه سخن ابلیس است که خدای متعال آن را به ما حکایت میکند، یا سخن مستقلی است؟ مفسران بر دو قولاند و در اینکه آیا این سخنرانی ابلیس برای پیروانش قبل از ورودشان به دوزخ است یا بعد از آن؟ نیز دو قول است که ابنکثیر قول دوم را ترجیح داده.
ولی مفسران در تأیید قول اول حدیثی نقل کردهاند و از آن چنین بر میآید که سخنرانی ابلیس بعد از فیصله شدن کار حساب و قبل از ورود به دوزخ خواهد بود.
🦋 @TafsirQuran_Karim
✍ تفسیر سوره إبراهیم آیهی ۲۲ :
«و چون کار یکسویه شد» یعنی: چون داوری صورت گرفت و بهشتیان به بهشت و دوزخیان به دوزخ درآمدند «شیطان گفت: همانا خداوند به شما وعده داد، وعده راست» در امر رستاخیز و حساب و پاداش دادن نیکوکار در برابر نیکوکاریاش و مجازات بدکار در برابر بدکاریاش «و من به شما وعده دادم» وعده نادرست؛ که رستاخیز و حساب و بهشت و دوزخی در کار نیست.
«پس با شما خلاف کردم» آنچه را که وعده داده بودم زیرا وعده من دروغی بیش نبود «و مرا بر شما هیچ تسلطی نبود» و اگر شما خود نمیخواستید، نمیتوانستم بهزور و اجبار شما را به کفر درآورم «جز اینکه شما را دعوت کردم و شما دعوت مرا پذیرفتید» یعنی: لیکن آنچه بود، فقط این بود که من شما را بهسوی کفر دعوت کرده و آن را دربرابر شما آراستم و شما هم شتابان مرا اجابت گفتید لذا هیچ الزام و اجباری از سوی من بر شما نبود.
«پس مرا ملامت نکنید» در آنچه که بهسبب وعده نادرست و بیاساس من به آن در افتادهاید «و خود را ملامت کنید» در اینکه به دعوتم لبیک گفته و وعده راستین خدای متعال و دعوت وی بهسوی سرای سلامتی را فروگذاشتید، با وجود آنکه حجت حق برپا، و برهانهایش که بر هیچ عاقلی پنهان نیست در میان بود و آن برهانها فقط بر کسانی پوشیده ماند که تن به خواری و رسوایی سپرده و خفت و ذلت پیروی مرا خریدار شدند; «من فریادرس شما نیستم و شما هم فریادرس من نیستید» تا بتوانم به شما در این عذابی که گرفتار آن شدهاید، یاری و کمکی بکنم، یا شما بتوانید مرا از این عذاب رسواگر نجات دهید.
یعنی: شیطان خود در این حالت به همان عذابی مبتلاست که آنان گرفتار آنند و او خود محتاج فریادرسی است که به فریادش برسد و او را از آن عذاب خفتبار برهاند. پس چگونه طمع به یاری و فریادرسی کسی میبندند که او خود نیازمند یاریگری و فریادرسی است «هر آینه من به آنچه که پیش از این مرا در کار خدا شریک میدانستید، کافرم».
اینک امروز به شما تصریح میکنم که به کار شما در شریک آوردنم در ربوبیت خدای سبحان، کافرم.
بدینگونه است که شیطان در روز قیامت در برابر پیروانش موضع و موقفی در پیش میگیرد که پشتشان را میشکند و دلهایشان را از هم میدرد «هر آینه ستمکاران، برایشان عذابی دردناک است».
در اینکه آیا این جمله اخیر از تتمه سخن ابلیس است که خدای متعال آن را به ما حکایت میکند، یا سخن مستقلی است؟ مفسران بر دو قولاند و در اینکه آیا این سخنرانی ابلیس برای پیروانش قبل از ورودشان به دوزخ است یا بعد از آن؟ نیز دو قول است که ابنکثیر قول دوم را ترجیح داده.
ولی مفسران در تأیید قول اول حدیثی نقل کردهاند و از آن چنین بر میآید که سخنرانی ابلیس بعد از فیصله شدن کار حساب و قبل از ورود به دوزخ خواهد بود.
🦋 @TafsirQuran_Karim