🟡نظریه هوشهای چندگانه گاردنر
نگاهی تازه به درک هوش انسان :
خیلی ها فکر میکنند فقط اونایی که ریاضیشون خوبه باهوشن؟!
هوارد گاردنر، روانشناس دانشگاه هاروارد، سال ۱۹۸۳ یک نظریه متفاوت داد که گفت:
نه عزیزم! هوش فقط حل کردن معادلات و گرفتن نمره بالا تو آزمون نیست!
گاردنر معتقده هر آدمی ترکیب خاصی از انواع هوش داره و ممکنه تو یکی یا چندتای اونا بدرخشه.
مثلاً:
۱. هوش زبانی (مثل نویسندهها و شاعرها)
۲. هوش منطقی-ریاضی (مثل ریاضیدانها و تحلیلگرها)
۳. هوش موسیقایی (وقتی با یه ریتم ساده دل میبازی)
۴. هوش فضایی-تصویری (مثل طراحها، نقاشها، معمارها)
۵. هوش بدنی-جنبشی (وقتی با بدنت حرف میزنی؛ ورزشکارها، بازیگرها)
۶. هوش میانفردی (آدمهایی که خوب بلدن با بقیه ارتباط بگیرن)
۷. هوش درونفردی (شناخت عمیق از خود، احساسات، نقاط ضعف و قوت)
۸. هوش طبیعتگرا (عشق به درخت و گل و طبیعت؛ مثل بومشناسها)
اگه تا حالا فکر میکردی باهوش نیستی چون از ریاضی خوشت نمیاد، گاردنر بهت میگه:
«تو فقط هنوز نوع هوش غالب خودتو کشف نکردی!»
نتیجه؟
این نظریه نشون میده آموزش و زندگی باید متنوع باشن، مثل خود ما آدما. هر کسی یه جور خاصی باهوشه و باید اون مسیر رو برای رشدش پیدا کنه؛ چه تو مدرسه، چه سر کار، چه تو زندگی شخصی.
🥀🥀....
🟣@TalareAndisheH
نگاهی تازه به درک هوش انسان :
خیلی ها فکر میکنند فقط اونایی که ریاضیشون خوبه باهوشن؟!
هوارد گاردنر، روانشناس دانشگاه هاروارد، سال ۱۹۸۳ یک نظریه متفاوت داد که گفت:
نه عزیزم! هوش فقط حل کردن معادلات و گرفتن نمره بالا تو آزمون نیست!
گاردنر معتقده هر آدمی ترکیب خاصی از انواع هوش داره و ممکنه تو یکی یا چندتای اونا بدرخشه.
مثلاً:
۱. هوش زبانی (مثل نویسندهها و شاعرها)
۲. هوش منطقی-ریاضی (مثل ریاضیدانها و تحلیلگرها)
۳. هوش موسیقایی (وقتی با یه ریتم ساده دل میبازی)
۴. هوش فضایی-تصویری (مثل طراحها، نقاشها، معمارها)
۵. هوش بدنی-جنبشی (وقتی با بدنت حرف میزنی؛ ورزشکارها، بازیگرها)
۶. هوش میانفردی (آدمهایی که خوب بلدن با بقیه ارتباط بگیرن)
۷. هوش درونفردی (شناخت عمیق از خود، احساسات، نقاط ضعف و قوت)
۸. هوش طبیعتگرا (عشق به درخت و گل و طبیعت؛ مثل بومشناسها)
اگه تا حالا فکر میکردی باهوش نیستی چون از ریاضی خوشت نمیاد، گاردنر بهت میگه:
«تو فقط هنوز نوع هوش غالب خودتو کشف نکردی!»
نتیجه؟
این نظریه نشون میده آموزش و زندگی باید متنوع باشن، مثل خود ما آدما. هر کسی یه جور خاصی باهوشه و باید اون مسیر رو برای رشدش پیدا کنه؛ چه تو مدرسه، چه سر کار، چه تو زندگی شخصی.
🥀🥀....
🟣@TalareAndisheH
🟡تعداد موالید در ایران
برای اولینبار تو ۶۰ سال گذشته،
تعداد نوزادهای بهدنیا اومده در ایران کمتر از یک میلیون نفر شده است!
کمشدن تولد فقط یک آمار نیست؛ یک علامته از ناامیدی، ودغدغهء معیشت ؛ ازآیندهای تیره وتار
که کمتر کسی برایش شوق دارد.
🥀🥀....
🟣@TalareAndisheH
برای اولینبار تو ۶۰ سال گذشته،
تعداد نوزادهای بهدنیا اومده در ایران کمتر از یک میلیون نفر شده است!
کمشدن تولد فقط یک آمار نیست؛ یک علامته از ناامیدی، ودغدغهء معیشت ؛ ازآیندهای تیره وتار
که کمتر کسی برایش شوق دارد.
🥀🥀....
🟣@TalareAndisheH
🟡انقلاب، «ستمدیدگان» را آزاد نمیکند
بلکه تنها «استثمارگران» را تغییر میدهد !
🖌جورج_برنارد_شاو
🥀🥀...
🟣@TalareAndisheH
بلکه تنها «استثمارگران» را تغییر میدهد !
🖌جورج_برنارد_شاو
🥀🥀...
🟣@TalareAndisheH
🟡زمان به "سختی" می گذرد، انگار چرخ دنده های ساعتم روغنکاری می خواهد.
🖌علیرضاجمشیدی (کاریکلماتور)
🥀🥀...
🟣@TalareAndisheH
🖌علیرضاجمشیدی (کاریکلماتور)
🥀🥀...
🟣@TalareAndisheH
🟡با این همه گناهکار، شاید نور فقط به قبر ادیسون ببارد.
🖌علیرضاجمشیدی (کاریکلماتور)
🥀🥀...
🟣@TalareAndisheH
🖌علیرضاجمشیدی (کاریکلماتور)
🥀🥀...
🟣@TalareAndisheH
🟡ابتذالِ شر!
هانا آرنت، فیلسوف برجسته آلمانی، در کتاب مشهورش «آیشمن در اورشلیم: گزارشی در باب ابتذال شر»، پرده از حقیقتی هولناک برداشت:
شر نه همواره از سر آگاهی و خباثت، که گاه از دلِ بیتوجهی، بیتفکری و سطحینگری برمیخیزد. آرنت نشان داد که چگونه شرّی که به ظاهر پیشپاافتاده و مبتذل به نظر میرسد، میتواند بهتدریج جامعه را از درون تهی کند و مرزهای اخلاقی و حقیقت را به سادگی محو نماید. آنچه اخیراً درباره علیرضا بیرانوند، دروازهبان تیم ملی فوتبال ایران و باشگاه تراکتور رخ داد، شاید در نگاه نخست، یک حاشیهی سادهی رسانهای باشد؛ اما با نگاهی عمیقتر، میتوان آن را از همین منظر فلسفی و نقادانه بررسی کرد.
ماجرا از جایی آغاز شد که بیرانوند در یک برنامهی ورزشی تلوزیون اعلام کرد دانشجوی مقطع دکتری فیزیولوژی در دانشگاه آزاد واحد خرمآباد است.
بلافاصله پس از انتشار این خبر، روابط عمومی دانشگاه آزاد در واکنشی رسمی اعلام کرد که دانشگاه آزاد خرمآباد در این رشته اصلاً مقطع دکتری ندارد و بیرانوند حتی هنوز پایاننامه کارشناسی ارشد خود را هم دفاع نکرده است. در واکنش به این تکذیب رسمی، بیرانوند با انتشار یک استوری کوتاه در اینستاگرام اعلام کرد که در واقع «دانشجوی کارشناسی ارشد» است و تنها در آزمون اولیه دکتری پذیرفته شده است.
آنچه در ظاهر یک خطای ساده یا حتی یک سهلانگاری بیضرر به نظر میآید، دقیقاً همان چیزی است که آرنت از آن با عنوان «ابتذال شر» یاد میکند. شرّی که بیهیاهو و در قالب رفتاری بیتفکر و سطحی رخ میدهد. بیرانوند با بیتوجهی به مسئولیت اخلاقیاش در گفتار عمومی، عملاً در دام ابتذال افتاد و آن را به امری عادی و روزمره بدل کرد. این اتفاق، هرچند کوچک، نشانهای هشداردهنده از عادی شدنِ بیدقتی و سهلانگاری نسبت به «حقیقت» در فضای اجتماعی است.
اما این فقط یک مسئلهی فردی نیست. در پسِ این رفتار، بحرانی عمیقتر قابل تشخیص است؛ بحرانی به نام «مدرکگرایی». در جامعه امروز ایران، داشتن عنوان «دکتر» به نشانهای از منزلت اجتماعی و پرستیژ تبدیل شده است. در چنین فضایی، «مدرک دکتری» دیگر لزوماً نشاندهنده سطحی عمیق از دانش و توانمندی پژوهشی نیست، بلکه به ابزاری برای کسب اعتبار ظاهری بدل شده است. وقتی یک فوتبالیستِ مشهور، بدون طی کردن مراحل علمی و تحصیلی لازم، به راحتی مدعی تحصیل در مقطع دکتری میشود، بیش از آنکه دروغی ساده گفته باشد، بر موج اجتماعی مدرکگرایی سوار شده است که دانشگاه را نه نهادی برای کسب دانش و خرد، بلکه یک «مرکز خرید مدرک» میبیند.
اما این بحران صرفاً محدود به انگیزههای فردی نیست. ریشههای عمیقتر آن را باید در نظام آموزشی دید که بهشدت فشل و ناکارآمد شده است. در برخی از واحدهای دانشگاهی و مراکز غیردولتی، کسب مدرک دکتری بهقدری آسان شده است که اعتبار علمی آن تقریباً از بین رفته است. بدین ترتیب، دانشگاه به جای اینکه نهادی برای پرورش تفکر عمیق و اصیل باشد، به یک بنگاه اقتصادی و یک «مدرکفروشی» تبدیل شده است. در چنین سیستمی، آنچه به ابتذال کشیده میشود فقط مدرک نیست؛ بلکه اصلِ اندیشیدن و تفکر است.
اگر آرنت در نقدش به جامعه معاصر بر این نکته تأکید میکند که شرّ ابتذالیافته، شرّی است که در بیتفاوتی و بیتوجهی عادی شده، آنگاه میتوان گفت آنچه در فضای آموزشی و رسانهای ایران رخ میدهد نیز مصداق بارزی از همین «ابتذالِ نهادیشده» است.
این ابتذال از آنجا شکل میگیرد که «مدرک» به عنوان یک کالای مصرفی عادی شده است و سلبریتیها، برخی از سیاستمداران، و چهرههای رسانهای به سادگی و بدون مسئولیت از آن استفاده میکنند. در چنین فضایی، حقیقت، دانش، و اعتبار علمی روزبهروز بیشتر قربانی میشوند.
در نهایت، ادعای بیرانوند نه یک حاشیهی بیاهمیت، که نشانهای از ابتذال فراگیر و نهادیشدهای است که در لایههای عمیق جامعه رسوخ کرده است. این اتفاق نشان میدهد چگونه جامعهای که در آن تفکر، دقت و مسئولیت اخلاقی کمرنگ شده، میتواند به سرعت به وضعیتی دچار شود که دروغ و بیاعتنایی به حقیقت، قاعده باشد نه استثنا. و درست در همین نقطه است که باید با نگرانی به هشدار آرنت گوش سپرد: خطر بزرگ شرّ در جامعه ما نه از کسانی که عامدانه دست به اعمال شرورانه میزنند، بلکه از کسانی ناشی میشود که بدون تفکر، بدون دغدغه، و با بیتفاوتی به حقایق بنیادین زندگی اجتماعی، این چرخهی شرّ را تداوم میبخشند.
🥀🥀....
🟣@TalareAndisheH
هانا آرنت، فیلسوف برجسته آلمانی، در کتاب مشهورش «آیشمن در اورشلیم: گزارشی در باب ابتذال شر»، پرده از حقیقتی هولناک برداشت:
شر نه همواره از سر آگاهی و خباثت، که گاه از دلِ بیتوجهی، بیتفکری و سطحینگری برمیخیزد. آرنت نشان داد که چگونه شرّی که به ظاهر پیشپاافتاده و مبتذل به نظر میرسد، میتواند بهتدریج جامعه را از درون تهی کند و مرزهای اخلاقی و حقیقت را به سادگی محو نماید. آنچه اخیراً درباره علیرضا بیرانوند، دروازهبان تیم ملی فوتبال ایران و باشگاه تراکتور رخ داد، شاید در نگاه نخست، یک حاشیهی سادهی رسانهای باشد؛ اما با نگاهی عمیقتر، میتوان آن را از همین منظر فلسفی و نقادانه بررسی کرد.
ماجرا از جایی آغاز شد که بیرانوند در یک برنامهی ورزشی تلوزیون اعلام کرد دانشجوی مقطع دکتری فیزیولوژی در دانشگاه آزاد واحد خرمآباد است.
بلافاصله پس از انتشار این خبر، روابط عمومی دانشگاه آزاد در واکنشی رسمی اعلام کرد که دانشگاه آزاد خرمآباد در این رشته اصلاً مقطع دکتری ندارد و بیرانوند حتی هنوز پایاننامه کارشناسی ارشد خود را هم دفاع نکرده است. در واکنش به این تکذیب رسمی، بیرانوند با انتشار یک استوری کوتاه در اینستاگرام اعلام کرد که در واقع «دانشجوی کارشناسی ارشد» است و تنها در آزمون اولیه دکتری پذیرفته شده است.
آنچه در ظاهر یک خطای ساده یا حتی یک سهلانگاری بیضرر به نظر میآید، دقیقاً همان چیزی است که آرنت از آن با عنوان «ابتذال شر» یاد میکند. شرّی که بیهیاهو و در قالب رفتاری بیتفکر و سطحی رخ میدهد. بیرانوند با بیتوجهی به مسئولیت اخلاقیاش در گفتار عمومی، عملاً در دام ابتذال افتاد و آن را به امری عادی و روزمره بدل کرد. این اتفاق، هرچند کوچک، نشانهای هشداردهنده از عادی شدنِ بیدقتی و سهلانگاری نسبت به «حقیقت» در فضای اجتماعی است.
اما این فقط یک مسئلهی فردی نیست. در پسِ این رفتار، بحرانی عمیقتر قابل تشخیص است؛ بحرانی به نام «مدرکگرایی». در جامعه امروز ایران، داشتن عنوان «دکتر» به نشانهای از منزلت اجتماعی و پرستیژ تبدیل شده است. در چنین فضایی، «مدرک دکتری» دیگر لزوماً نشاندهنده سطحی عمیق از دانش و توانمندی پژوهشی نیست، بلکه به ابزاری برای کسب اعتبار ظاهری بدل شده است. وقتی یک فوتبالیستِ مشهور، بدون طی کردن مراحل علمی و تحصیلی لازم، به راحتی مدعی تحصیل در مقطع دکتری میشود، بیش از آنکه دروغی ساده گفته باشد، بر موج اجتماعی مدرکگرایی سوار شده است که دانشگاه را نه نهادی برای کسب دانش و خرد، بلکه یک «مرکز خرید مدرک» میبیند.
اما این بحران صرفاً محدود به انگیزههای فردی نیست. ریشههای عمیقتر آن را باید در نظام آموزشی دید که بهشدت فشل و ناکارآمد شده است. در برخی از واحدهای دانشگاهی و مراکز غیردولتی، کسب مدرک دکتری بهقدری آسان شده است که اعتبار علمی آن تقریباً از بین رفته است. بدین ترتیب، دانشگاه به جای اینکه نهادی برای پرورش تفکر عمیق و اصیل باشد، به یک بنگاه اقتصادی و یک «مدرکفروشی» تبدیل شده است. در چنین سیستمی، آنچه به ابتذال کشیده میشود فقط مدرک نیست؛ بلکه اصلِ اندیشیدن و تفکر است.
اگر آرنت در نقدش به جامعه معاصر بر این نکته تأکید میکند که شرّ ابتذالیافته، شرّی است که در بیتفاوتی و بیتوجهی عادی شده، آنگاه میتوان گفت آنچه در فضای آموزشی و رسانهای ایران رخ میدهد نیز مصداق بارزی از همین «ابتذالِ نهادیشده» است.
این ابتذال از آنجا شکل میگیرد که «مدرک» به عنوان یک کالای مصرفی عادی شده است و سلبریتیها، برخی از سیاستمداران، و چهرههای رسانهای به سادگی و بدون مسئولیت از آن استفاده میکنند. در چنین فضایی، حقیقت، دانش، و اعتبار علمی روزبهروز بیشتر قربانی میشوند.
در نهایت، ادعای بیرانوند نه یک حاشیهی بیاهمیت، که نشانهای از ابتذال فراگیر و نهادیشدهای است که در لایههای عمیق جامعه رسوخ کرده است. این اتفاق نشان میدهد چگونه جامعهای که در آن تفکر، دقت و مسئولیت اخلاقی کمرنگ شده، میتواند به سرعت به وضعیتی دچار شود که دروغ و بیاعتنایی به حقیقت، قاعده باشد نه استثنا. و درست در همین نقطه است که باید با نگرانی به هشدار آرنت گوش سپرد: خطر بزرگ شرّ در جامعه ما نه از کسانی که عامدانه دست به اعمال شرورانه میزنند، بلکه از کسانی ناشی میشود که بدون تفکر، بدون دغدغه، و با بیتفاوتی به حقایق بنیادین زندگی اجتماعی، این چرخهی شرّ را تداوم میبخشند.
🥀🥀....
🟣@TalareAndisheH
🟡خیام :
*چون بلبلِ مست راه در بُستان یافت*
*رویِ گُل و جامِ باده را خندان یافت*
*آمد به زبانِ حال در گوشم گفت*
*دریاب که عمرِ رفته را نتوان یافت*
🥀🥀...
🟣@TalareAndisheH
*چون بلبلِ مست راه در بُستان یافت*
*رویِ گُل و جامِ باده را خندان یافت*
*آمد به زبانِ حال در گوشم گفت*
*دریاب که عمرِ رفته را نتوان یافت*
🥀🥀...
🟣@TalareAndisheH
🟡تغییر و تغییر
این ، اصل است :
شصت سال پیش همه چیز را میدانستم
امروز هیچ چیز نمیدانم.
کتاب خواندن یک کشف پیش رونده است
تا به نادانی ات پی ببری...
🖌ویل_دورانت
🟣@TalareAndisheH
این ، اصل است :
شصت سال پیش همه چیز را میدانستم
امروز هیچ چیز نمیدانم.
کتاب خواندن یک کشف پیش رونده است
تا به نادانی ات پی ببری...
🖌ویل_دورانت
🟣@TalareAndisheH
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟡 پروفسور نیک لِین: «پرسش اساسی» این است که، آیا وجودِ حیات پیچیده، و در نهایت خودِ ما، چنان نامحتمل است که در طی چهار میلیارد سال تنها یک بار فرصت ظهور پیدا کرد؟
به زبان اصلی(انگلیسی)با زیرنویس فارسی
🥀🥀....
🟣@TalareAndisheH
به زبان اصلی(انگلیسی)با زیرنویس فارسی
🥀🥀....
🟣@TalareAndisheH
🟡این تندیس فردوسی
اهدایی پارسیان هند در سال ۱۳۳۹ خورشیدی پس از انتقال از میدان فردوسی ابتدا در محوطه گلگشت باشگاه کارکنان دانشگاه تهران نصب شد و پیش از انتقال به مقابل دانشکده ادبیات - مدتی در این مکان قرار داشت
🔎 : از مجله اخبار دانشگاه تهران شماره ۱۸۸ - تیرماه ۱۳۳۹ خورشیدی
🥀🥀...
🟣@TalareAndisheH
اهدایی پارسیان هند در سال ۱۳۳۹ خورشیدی پس از انتقال از میدان فردوسی ابتدا در محوطه گلگشت باشگاه کارکنان دانشگاه تهران نصب شد و پیش از انتقال به مقابل دانشکده ادبیات - مدتی در این مکان قرار داشت
🔎 : از مجله اخبار دانشگاه تهران شماره ۱۸۸ - تیرماه ۱۳۳۹ خورشیدی
🥀🥀...
🟣@TalareAndisheH
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟡آیا عمر جاویدان به صحت میپیوندد؟!
چگونه میتوان همانند عروس دریایی جاودانه شد....
.
عروس دریایی نامیرا یا ابدی:
گونهای خاص از عروس دریایی عمر جاودان دارد و هرگز نمیمیرد.این حیوان ممکن است تنها موجودی باشد که عمر جاودان دارد.از آنجایی که این عروس دریایی قادر است پس از آخرین مرحلهی بزرگسالی، دوباره تغییر شکل داده و به نخستین مرحلهی زندگی خود بازگردد، ممکن است هیچ پایان طبیعی برای طول عمر این حیوان وجود نداشته باشد.
دانشمندان میگویند این نوع از عروس دریایی تنها حیوانی است که می تواند بارها و بارها در زمان به عقب برگردد و دوباره حالت مرحله اول از زندگی را پیدا کند.
آنها میخواهند بفهمند چهطور این حیوان میتواند جریان سالخوردگی خود را به حالت معکوس درآورد. از آنجایی که این حیوان هیچوقت نمیمیرد، دانشمندان ژنتیک امیدوارند با کشف ژن ابدی در این حیوان به انسان عمری جاودانه ببخشند...
🟣@TalareAndisheH
چگونه میتوان همانند عروس دریایی جاودانه شد....
.
عروس دریایی نامیرا یا ابدی:
گونهای خاص از عروس دریایی عمر جاودان دارد و هرگز نمیمیرد.این حیوان ممکن است تنها موجودی باشد که عمر جاودان دارد.از آنجایی که این عروس دریایی قادر است پس از آخرین مرحلهی بزرگسالی، دوباره تغییر شکل داده و به نخستین مرحلهی زندگی خود بازگردد، ممکن است هیچ پایان طبیعی برای طول عمر این حیوان وجود نداشته باشد.
دانشمندان میگویند این نوع از عروس دریایی تنها حیوانی است که می تواند بارها و بارها در زمان به عقب برگردد و دوباره حالت مرحله اول از زندگی را پیدا کند.
آنها میخواهند بفهمند چهطور این حیوان میتواند جریان سالخوردگی خود را به حالت معکوس درآورد. از آنجایی که این حیوان هیچوقت نمیمیرد، دانشمندان ژنتیک امیدوارند با کشف ژن ابدی در این حیوان به انسان عمری جاودانه ببخشند...
🟣@TalareAndisheH
🟡از تاریخ معاصر
(این بود شرایط آنموقع ما)! :
نظم دادن به زندگی شهری و جمعآوری گدایان توسط رزمآرا
جنگ جهانی دوم به جمعیت گدایان شهر بسیار افزوده شده بود و در هر گوشه و کناری افرادی مشغول تکدی گری بودند . خیلی از مردم با پیژامه درخیابان ها تردد میکردند!
از طرف دیگر بخشی از تکنولوژیهای شهری همچون اتومبیل و اتوبوس در شرایطی به زیست شهری اضافه شده بود که همچنان مشکلاتی در قوانین شهری و استفاده از این امکانات دیده میشد.
از همین رو رزمآرا در مرداد سال ۱۳۲۹ تصمیم گرفت قوانینی برای بهبود وضعیت اجتماعی تدوین کند و با انجام اقداماتی در جهت سامان دادن به شرایط قدم بردارد.
او یازدهم مرداد در حکمی به شهربانی دستورداد
گدایان و خیابان خوابهای تهران را جمعآوری و در باغ امین آباد ساکن کنند.
وقتی خبر ترور رزم آرا منتشر شد بیشتر رانندگان شروع به بوق زدن کردند و خوشحال شدند!!!!؟؟
زیرا رزم آرا دستور داده بود هر کسی با بیژامه تردد کند جریمه میشود.
گدایی ممنوع شد،
برای سوار شدن اتوبوس باید صف تشکیل شود،
متخلفین جریمه میشدند،
بوق زدن بیجا هم جریمه داشت
ومسائل دیگر.....
🥀🥀...
🟣@TalareAndisheH
(این بود شرایط آنموقع ما)! :
نظم دادن به زندگی شهری و جمعآوری گدایان توسط رزمآرا
جنگ جهانی دوم به جمعیت گدایان شهر بسیار افزوده شده بود و در هر گوشه و کناری افرادی مشغول تکدی گری بودند . خیلی از مردم با پیژامه درخیابان ها تردد میکردند!
از طرف دیگر بخشی از تکنولوژیهای شهری همچون اتومبیل و اتوبوس در شرایطی به زیست شهری اضافه شده بود که همچنان مشکلاتی در قوانین شهری و استفاده از این امکانات دیده میشد.
از همین رو رزمآرا در مرداد سال ۱۳۲۹ تصمیم گرفت قوانینی برای بهبود وضعیت اجتماعی تدوین کند و با انجام اقداماتی در جهت سامان دادن به شرایط قدم بردارد.
او یازدهم مرداد در حکمی به شهربانی دستورداد
گدایان و خیابان خوابهای تهران را جمعآوری و در باغ امین آباد ساکن کنند.
وقتی خبر ترور رزم آرا منتشر شد بیشتر رانندگان شروع به بوق زدن کردند و خوشحال شدند!!!!؟؟
زیرا رزم آرا دستور داده بود هر کسی با بیژامه تردد کند جریمه میشود.
گدایی ممنوع شد،
برای سوار شدن اتوبوس باید صف تشکیل شود،
متخلفین جریمه میشدند،
بوق زدن بیجا هم جریمه داشت
ومسائل دیگر.....
🥀🥀...
🟣@TalareAndisheH
🟡هاناآرنت و یک بازخوانی
👈چرا هرچه عقل باخته است دراین سیستم های تمامییت خواه بالا می رود؟
👈 مگر سیستم یا نظم سیاسی مستقر ، به فکر بقای خود نیست؟
👈خانم هانا آرنت دراین مورد مطلبی دارد که به میان آوردن آن شاید خالی از لطف نباشد :
"هانا آرنت" درنقد جامعه تمامیت خواه (توتالیتر) چنین اشاره می کند :
《از آنجایی که حاکمان توتالیتر خواهان کنترل کامل هستند تمایل دارند بر بروکراسیهای شدیداً از کارافتاده ریاست کنند زیرا برای آنان وفاداری مهم است نه عملکرد یا کارایی. 》
آنها درپی طراحی و تداوم آن نوع بوروکراسی (دیوانسالاری) هستند که فقط وفاداری خود را به مقامات ارشد و خاصه پیشوا-رهبر نشان دهند.
نهادهایی چون آموزش عالی و آموزش وپرورش و بهداشت و درمان و غیره اصولاً قرار نیست نگران عملکرد و بهره وری خود باشند همینکه بتوانند رضایت مقامات ارشد را فراهم کنند و مجیزگوی آنان باشند و وفاداری خود را اثبات کنند کفایت می کند.
و "هانا آرنت" اضافه می کند :
《توتالیتاریسم در راس قدرت، همۀ استعدادهای ناب را بدون هیچ اعتنایی از سرکار بر می دارد و به جای آنها عقلباختگان، جاهلان و بیخردانی را مینشاند که همان بیعقلی بهترین تضمین وفاداری ابدیشان است. این افراد در راستای نیازها و خواستههای حاکم اقدام به دروغگویی در هر حوزهای می کنند و حتی میتوانند واقعیاتی را که بدیهی مینماید وارونه جلوه دهند و نام حقیقت برآن بگذارند زیرا این اتفاق نشأت گرفته از قدرت ماورایی رهبر در پیشبینی و پیشگویی بحرانهاست.》
بار دیگر جملات فوق را بخوانیم :
"نظام های توتالیتر عاقل و نخبه و پرسشگر نمی خواهند. آنها در پی عقل باختگان هستند و جاهلان، چون برای اینکه وفادار بمانند باید عقل و خرد را تعطیل کنند. نظام های توتالیتر طوطیِ مقلد می خواهند و نه نخبگان پرسشگر و نقاد که با هر پرسش شان لرزه بر اندام پیشوا میاندازد
🥀🥀...
🟣@TalareAndisheH
👈چرا هرچه عقل باخته است دراین سیستم های تمامییت خواه بالا می رود؟
👈 مگر سیستم یا نظم سیاسی مستقر ، به فکر بقای خود نیست؟
👈خانم هانا آرنت دراین مورد مطلبی دارد که به میان آوردن آن شاید خالی از لطف نباشد :
"هانا آرنت" درنقد جامعه تمامیت خواه (توتالیتر) چنین اشاره می کند :
《از آنجایی که حاکمان توتالیتر خواهان کنترل کامل هستند تمایل دارند بر بروکراسیهای شدیداً از کارافتاده ریاست کنند زیرا برای آنان وفاداری مهم است نه عملکرد یا کارایی. 》
آنها درپی طراحی و تداوم آن نوع بوروکراسی (دیوانسالاری) هستند که فقط وفاداری خود را به مقامات ارشد و خاصه پیشوا-رهبر نشان دهند.
نهادهایی چون آموزش عالی و آموزش وپرورش و بهداشت و درمان و غیره اصولاً قرار نیست نگران عملکرد و بهره وری خود باشند همینکه بتوانند رضایت مقامات ارشد را فراهم کنند و مجیزگوی آنان باشند و وفاداری خود را اثبات کنند کفایت می کند.
و "هانا آرنت" اضافه می کند :
《توتالیتاریسم در راس قدرت، همۀ استعدادهای ناب را بدون هیچ اعتنایی از سرکار بر می دارد و به جای آنها عقلباختگان، جاهلان و بیخردانی را مینشاند که همان بیعقلی بهترین تضمین وفاداری ابدیشان است. این افراد در راستای نیازها و خواستههای حاکم اقدام به دروغگویی در هر حوزهای می کنند و حتی میتوانند واقعیاتی را که بدیهی مینماید وارونه جلوه دهند و نام حقیقت برآن بگذارند زیرا این اتفاق نشأت گرفته از قدرت ماورایی رهبر در پیشبینی و پیشگویی بحرانهاست.》
بار دیگر جملات فوق را بخوانیم :
"نظام های توتالیتر عاقل و نخبه و پرسشگر نمی خواهند. آنها در پی عقل باختگان هستند و جاهلان، چون برای اینکه وفادار بمانند باید عقل و خرد را تعطیل کنند. نظام های توتالیتر طوطیِ مقلد می خواهند و نه نخبگان پرسشگر و نقاد که با هر پرسش شان لرزه بر اندام پیشوا میاندازد
🥀🥀...
🟣@TalareAndisheH
🟡از تاریخ معاصر :
خالکوبی تصویر استالین بر سینه شیفتگان غریبه !!!
این تصویر را از مجله ترقی آورده ام مربوط است به پس از پیروزی کودتای ۲۸مرداد.
این شخص از اعضای حزب_توده و علاقمندان آن بوده که قبل از کودتا عکس استالین را بر سینه اش خالکوبی کرده بوده
اما وقتی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ محمد رضاشاه پیروز شد ودولتی ها شروع به قلع و قمع چپ ها و حزب تودهء وابسته به شوروی کردند، در این زمان، کسانی که پرتره استالین را بر سینه خود خالکوبی کرده بودند با مشکل حمام روبرو می شدند!
چون در آن زمان در خانه ها حمام نبود و مجبور می شدند به گرمابه های عمومی بروند در نتیجه، در آنجا به عنوان توده ای شناخته شده و توسط ایادی و مامورانِ تیمور بختیار دستگیر می شدند.
مجله ترقی، عکس یکی از توده ای ها را که کارگر سیلو و از شیفتگان استالین بوده و تصویر استالین را بر سینه اش خالکوبی کرده بود درج کرده که توسط ماموران تیموربختیار دستگیر و به جرم آن، زندانی می گردد...!
🖌علی_مرادی_مراغه_ای
🔎مجله ترقی، شماره ۱۵، مورخه ۲۳ شهریور ۱۳۳۲، صفحه ۲
🥀🥀...
🟣@TalareAndisheH
خالکوبی تصویر استالین بر سینه شیفتگان غریبه !!!
این تصویر را از مجله ترقی آورده ام مربوط است به پس از پیروزی کودتای ۲۸مرداد.
این شخص از اعضای حزب_توده و علاقمندان آن بوده که قبل از کودتا عکس استالین را بر سینه اش خالکوبی کرده بوده
اما وقتی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ محمد رضاشاه پیروز شد ودولتی ها شروع به قلع و قمع چپ ها و حزب تودهء وابسته به شوروی کردند، در این زمان، کسانی که پرتره استالین را بر سینه خود خالکوبی کرده بودند با مشکل حمام روبرو می شدند!
چون در آن زمان در خانه ها حمام نبود و مجبور می شدند به گرمابه های عمومی بروند در نتیجه، در آنجا به عنوان توده ای شناخته شده و توسط ایادی و مامورانِ تیمور بختیار دستگیر می شدند.
مجله ترقی، عکس یکی از توده ای ها را که کارگر سیلو و از شیفتگان استالین بوده و تصویر استالین را بر سینه اش خالکوبی کرده بود درج کرده که توسط ماموران تیموربختیار دستگیر و به جرم آن، زندانی می گردد...!
🖌علی_مرادی_مراغه_ای
🔎مجله ترقی، شماره ۱۵، مورخه ۲۳ شهریور ۱۳۳۲، صفحه ۲
🥀🥀...
🟣@TalareAndisheH