اگر معاشرت با دیگران تو را آزرده میکند، همیشه قدری از تنهایی ات را با خود به جمع ببر.
یعنی بیاموز آنچه میاندیشی را فوراً ابراز نکنی،
چیزی که میشنوی را زیاد جدی نگیری و از دیگران بیش از اندازه انتظار نداشته باشی.
#تاریکی_بکام
@Tannhaaiii
🔺🔺🔺
یعنی بیاموز آنچه میاندیشی را فوراً ابراز نکنی،
چیزی که میشنوی را زیاد جدی نگیری و از دیگران بیش از اندازه انتظار نداشته باشی.
#تاریکی_بکام
@Tannhaaiii
🔺🔺🔺
همین الان،
تویی که داری بدبختی هات رو میشمری و حالت رو اینقدر بد میکنی که قدم از قدم نمیتونی برداری ؛
به این فکر کن که چه چیزایی داری ؛
سلامتی ، خانواده ، دوستان خوب و همراه ، کار و...
هر کدام از اینها اونقدر ارزشمندند که به تنهایی میتونند معنای زندگی ما بشن!
پس همین الان از صندلی قربانی بلند شو و مسئولیت زندگیت را به عهده بگیر...!
👤دكتر نيلوفر اللهوردی
@Tannhaaiii
🔺🔺🔺
تویی که داری بدبختی هات رو میشمری و حالت رو اینقدر بد میکنی که قدم از قدم نمیتونی برداری ؛
به این فکر کن که چه چیزایی داری ؛
سلامتی ، خانواده ، دوستان خوب و همراه ، کار و...
هر کدام از اینها اونقدر ارزشمندند که به تنهایی میتونند معنای زندگی ما بشن!
پس همین الان از صندلی قربانی بلند شو و مسئولیت زندگیت را به عهده بگیر...!
👤دكتر نيلوفر اللهوردی
@Tannhaaiii
🔺🔺🔺
آدم ها...
آدم ها هدف نیستند، نمی شود تعیین شان کرد. وسیله نیستند، نمی شود از آنها استفاده کرد. طرح و برنامه نیستند، نمی شود آنها را ریخت. تصمیم نیستند، نمی شود آنها را گرفت. دارایی نیستند، نمی شود صاحبشان شد. مال و منال و ملک و املاک نیستند، نمی شود به نام زدشان.
آدم ها موسیقی اند، نواخته می شوند، ما فقط می توانیم آنها را بشنویم.
آدم ها قصه اند، روایت می شوند، ما فقط می توانیم بخوانیمشان.
آدم ها شعرند، سروده می شوند ما فقط می توانیم زمزمه شان کنیم.
اگر روزی دیدی که از دست آدم ها بسیار دلخوری، به این فکر کن که آدم ها را با چه چیزی اشتباه گرفته ای!
آدم ها را بشنو، بخوان، زمزمه شان کن و فراموش نکن که آنها موسیقی اند، قصه اند، شعرند...
@Tannhaaiii
🔺🔺🔺
آدم ها هدف نیستند، نمی شود تعیین شان کرد. وسیله نیستند، نمی شود از آنها استفاده کرد. طرح و برنامه نیستند، نمی شود آنها را ریخت. تصمیم نیستند، نمی شود آنها را گرفت. دارایی نیستند، نمی شود صاحبشان شد. مال و منال و ملک و املاک نیستند، نمی شود به نام زدشان.
آدم ها موسیقی اند، نواخته می شوند، ما فقط می توانیم آنها را بشنویم.
آدم ها قصه اند، روایت می شوند، ما فقط می توانیم بخوانیمشان.
آدم ها شعرند، سروده می شوند ما فقط می توانیم زمزمه شان کنیم.
اگر روزی دیدی که از دست آدم ها بسیار دلخوری، به این فکر کن که آدم ها را با چه چیزی اشتباه گرفته ای!
آدم ها را بشنو، بخوان، زمزمه شان کن و فراموش نکن که آنها موسیقی اند، قصه اند، شعرند...
@Tannhaaiii
🔺🔺🔺
درخت ها می میرند 🌱🌼
عده ای عصا میشوند
و "دستی را میگیرند"
عده ای تبر می شوند
بر نسل خویش...
عده ای چوب کبریت می شوند
برای "سوزاندن تبار خود"
و عده ای تخته سیاه می شوند
برای تعلیم اندیشه ها.
"سرنوشت" گاهی
خودش رقم می خورد..🌱🌼
@Tannhaaiii
🔺🔺🔺
عده ای عصا میشوند
و "دستی را میگیرند"
عده ای تبر می شوند
بر نسل خویش...
عده ای چوب کبریت می شوند
برای "سوزاندن تبار خود"
و عده ای تخته سیاه می شوند
برای تعلیم اندیشه ها.
"سرنوشت" گاهی
خودش رقم می خورد..🌱🌼
@Tannhaaiii
🔺🔺🔺
❚▷
بسیار مهم است که بگذارید بعضی چیزها از بین بروند. خودتان را از آنها رها سازید و از دستشان خلاص شوید.
منتظر نباشید تا قدر تلاش هایتان را بشناسند و عشق تان را بفهمند.
در را ببندید، آهنگ را عوض کنید، خانه تکانی کنید، گرد و غبارها را بتکانید، از آنچه هستید دست بردارید و به آنچه که واقعا هستید روی آورید.
📚 #انسان_جدید_زندگی_جدید
✍️ #پائولو_كوئلیو
@Tannhaaiii
🔺🔺🔺
بسیار مهم است که بگذارید بعضی چیزها از بین بروند. خودتان را از آنها رها سازید و از دستشان خلاص شوید.
منتظر نباشید تا قدر تلاش هایتان را بشناسند و عشق تان را بفهمند.
در را ببندید، آهنگ را عوض کنید، خانه تکانی کنید، گرد و غبارها را بتکانید، از آنچه هستید دست بردارید و به آنچه که واقعا هستید روی آورید.
📚 #انسان_جدید_زندگی_جدید
✍️ #پائولو_كوئلیو
@Tannhaaiii
🔺🔺🔺
معرفت به ذاتِ آدماست
نه پیشینه، نه جایگاه و نه نسبت!
معرفت، یه چیزی شبیهِ
یه مهرهی یاقوتی رنگه
که دور قلب بعضی هامون هست
دور قلب بعضی هامون نه!
بیخودی تو آدما دنبال توجیه نگردین!
معرفت به ذات آدماست...
#معصومه_صابر
@Tannhaaiii
🔺🔺🔺
نه پیشینه، نه جایگاه و نه نسبت!
معرفت، یه چیزی شبیهِ
یه مهرهی یاقوتی رنگه
که دور قلب بعضی هامون هست
دور قلب بعضی هامون نه!
بیخودی تو آدما دنبال توجیه نگردین!
معرفت به ذات آدماست...
#معصومه_صابر
@Tannhaaiii
🔺🔺🔺
وقتی میتوانستم صحبت کنم، گفتند:
گوش کن...
وقتی میتوانستم بازی کنم، مرا کار کردن آموختند...
وقتی کاری پیدا کردم، ازدواج کردم...
وقتی ازدواج کردم، بچه ها آمدند...
وقتی آنها را درک کردم ، مرا ترک کردند.!
وقتی یاد گرفتم چگونه زندگی کنم، زندگی تمام شد..!
✍ #شکسپیر
@Tannhaaiii
🔺🔺🔺
گوش کن...
وقتی میتوانستم بازی کنم، مرا کار کردن آموختند...
وقتی کاری پیدا کردم، ازدواج کردم...
وقتی ازدواج کردم، بچه ها آمدند...
وقتی آنها را درک کردم ، مرا ترک کردند.!
وقتی یاد گرفتم چگونه زندگی کنم، زندگی تمام شد..!
✍ #شکسپیر
@Tannhaaiii
🔺🔺🔺
🔷🔹
من به تو میگویم که قوی باشی
و میدانم که گاهی کلمات، واقعا معجزه میکنند.
من روزهای سخت زیادی دیدهام، رنجهای زیادی کشیدهام و اندوه زیادی را به جانم، خریدهام. من تا انتهای دردهای زیادی رفتهام، زخمهای زیادی را به جان لمس کرده و پایان اندوههای زیادی را به چشم، دیدهام.
من به تو میگویم که قوی باشی چون دیدهام که تمام مسیرهای درد، به مقصدهای خوبی میرسند و هیچ مسیری خالی از امّید نیست.
که هیچ شبی بدون ماه و هیچ ماهی، بدون خورشید نیست.
من به تو میگویم که قوی باش و ایمان دارم که گاهی کلمات، واقعا معجزه میکنند...
#نرگس_صرافیان_طوفان
@Tannhaaiii
🔺🔺🔺
من به تو میگویم که قوی باشی
و میدانم که گاهی کلمات، واقعا معجزه میکنند.
من روزهای سخت زیادی دیدهام، رنجهای زیادی کشیدهام و اندوه زیادی را به جانم، خریدهام. من تا انتهای دردهای زیادی رفتهام، زخمهای زیادی را به جان لمس کرده و پایان اندوههای زیادی را به چشم، دیدهام.
من به تو میگویم که قوی باشی چون دیدهام که تمام مسیرهای درد، به مقصدهای خوبی میرسند و هیچ مسیری خالی از امّید نیست.
که هیچ شبی بدون ماه و هیچ ماهی، بدون خورشید نیست.
من به تو میگویم که قوی باش و ایمان دارم که گاهی کلمات، واقعا معجزه میکنند...
#نرگس_صرافیان_طوفان
@Tannhaaiii
🔺🔺🔺
🔰🔰
آدمی به مرور آرام میگیرد، بزرگ میشود، بالغ میشود و پای اشتباهاتش میایستد، آنها را به گردن دیگران نمیاندازد و دنبال مقصر نمیگردد.
گذشتهاش را قبول میکند، نادیدهاش نمیگیرد و اجازه میدهد هر چیزی که بوده در همان گذشته بماند.
آدمی از یک جایی به بعد میفهمد که از حالا باید آیندهاش را از نو بسازد اما به نوعی دیگر میفهمد که زندگی یک موهبت است، یک غنیمت است، یک نعمت است و نباید آن را فدای آدمهای بیمقدار کرد.
اصلا از یک جایی به بعد
حال آدم، خودش خوب میشود . . .
#محمود_دولت_آبادی
@Tannhaaiii
🔺🔺🔺
آدمی به مرور آرام میگیرد، بزرگ میشود، بالغ میشود و پای اشتباهاتش میایستد، آنها را به گردن دیگران نمیاندازد و دنبال مقصر نمیگردد.
گذشتهاش را قبول میکند، نادیدهاش نمیگیرد و اجازه میدهد هر چیزی که بوده در همان گذشته بماند.
آدمی از یک جایی به بعد میفهمد که از حالا باید آیندهاش را از نو بسازد اما به نوعی دیگر میفهمد که زندگی یک موهبت است، یک غنیمت است، یک نعمت است و نباید آن را فدای آدمهای بیمقدار کرد.
اصلا از یک جایی به بعد
حال آدم، خودش خوب میشود . . .
#محمود_دولت_آبادی
@Tannhaaiii
🔺🔺🔺
رنج نباید تو را غمگین کند، این همان جایی است که اغلبِ مردم اشتباه میکنند.
رنج قرار است تو را هُشیارتر کند به اینکه زندگیات نیاز به تغییر دارد؛ چون انسانها زمانی هُشیارتر میشوند که زخمی شوند..
رنج نباید بیچارگی را بیشتر کند.
رنجت را تحمل نکن، رنجت را درک کن!
این فرصتی است برای بیداری، وقتی آگاه شوی بیچارگی تمام میشود..
#یونگ
@Tannhaaiii
🔺🔺🔺
رنج قرار است تو را هُشیارتر کند به اینکه زندگیات نیاز به تغییر دارد؛ چون انسانها زمانی هُشیارتر میشوند که زخمی شوند..
رنج نباید بیچارگی را بیشتر کند.
رنجت را تحمل نکن، رنجت را درک کن!
این فرصتی است برای بیداری، وقتی آگاه شوی بیچارگی تمام میشود..
#یونگ
@Tannhaaiii
🔺🔺🔺
برای برآوردن آرزوهایت
روی هیچ کس غیرخودت حساب نکن!
دیگران دنبال آرزوهای خودشان هستند
از دیگران توقع اجابت آرزوهایت را نداشته باش!
@Tannhaaiii
🔺🔺🔺
روی هیچ کس غیرخودت حساب نکن!
دیگران دنبال آرزوهای خودشان هستند
از دیگران توقع اجابت آرزوهایت را نداشته باش!
@Tannhaaiii
🔺🔺🔺
🪑
🤍 چرا آنقد همه چی زود گذشت.؟
🤍 یادش بخیر زمانى که ما مدرسه مى رفتیم یک نوع املا بود به نام
“املا پاتختهاى”
در نوع خودش عذابى بود براى کسى که پاى تخته مىرفت
یه حسى داشت تو مایههاى اعدام در ملاء عام و براى همکلاسىهاى تماشاچى چیزى بود مصداق تفریح سالم 😍
🤍 میز و نیمکتهای چوبی و میخدار
زیر میز ۳تا جای کیف یا کتاب داشت
وقت امتحان یه نفر باید میرفت زیر میز و ورقه ش رو میذاشت رو نیمکت
🤍 هفتههایی که پنجشنبهش شیفت صبح بودیم و هفته بعد شیفت عصر از خوشحالی تا خونه با کله میدوئیدیم
🤍 یادش بخیر، حاشیه دور فرش جاده اتومبیل رانیمون بود
🤍 زﻧﮓ آﺧﺮ ﮐﻪ میشد ﮐﯿﻒ و ﮐﻮﻟﻪ رو ﻣﯿﻨﺪاﺧﺘﯿﻢ رو دوﺷﻤﻮن و ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﻮدﯾﻢ زﻧﮓ ﺑﺨﻮرﻩ ﺗﺎ اوﻟﯿﻦ ﻧﻔﺮی ﺑﺎﺷﯿﻢ ﮐﻪ از ﮐﻼس ﻣﯿﺪوﻩ ﺑﯿﺮون...!
🤍 یادتونه این باطری قلمیا وقتی تموم میشد در مرحله اول با ضربه زدن شارژش میکردیم
در مرحله دوم تو ظرف آب جوش ۱ساعتی میذاشتیم بجوشه ۶ماه دیگه کار میکرد
در مرحله آخر با پیچ گوشتی یا چاقو می افتادیم به جونش که ببینیم توش چیه
🤍 یادش بخیر چه هیجانی داشت روزی که قرار بود زنگ آخر به خاطر جلسه معلما زود تعطیل بشیم
🤍 اون موقعها شلوار باباها اندازهی پردهی خونمون چین داشت
🤍 نوستالژی به فنا دهنده یعنی این جمله :
بی سرو صدا وسایلتونو جمع کنید با صف بیاید برید تو حیاط ، معلمتون نیومده
🤍 یه زمونایی برا امتحان باید از اون ورقهها که بالاش آبیه میگرفتیم میبردیم مدرسه برای امتحان ديكته...
@Tannhaaiii
🔺🔺🔺
🤍 چرا آنقد همه چی زود گذشت.؟
🤍 یادش بخیر زمانى که ما مدرسه مى رفتیم یک نوع املا بود به نام
“املا پاتختهاى”
در نوع خودش عذابى بود براى کسى که پاى تخته مىرفت
یه حسى داشت تو مایههاى اعدام در ملاء عام و براى همکلاسىهاى تماشاچى چیزى بود مصداق تفریح سالم 😍
🤍 میز و نیمکتهای چوبی و میخدار
زیر میز ۳تا جای کیف یا کتاب داشت
وقت امتحان یه نفر باید میرفت زیر میز و ورقه ش رو میذاشت رو نیمکت
🤍 هفتههایی که پنجشنبهش شیفت صبح بودیم و هفته بعد شیفت عصر از خوشحالی تا خونه با کله میدوئیدیم
🤍 یادش بخیر، حاشیه دور فرش جاده اتومبیل رانیمون بود
🤍 زﻧﮓ آﺧﺮ ﮐﻪ میشد ﮐﯿﻒ و ﮐﻮﻟﻪ رو ﻣﯿﻨﺪاﺧﺘﯿﻢ رو دوﺷﻤﻮن و ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﻮدﯾﻢ زﻧﮓ ﺑﺨﻮرﻩ ﺗﺎ اوﻟﯿﻦ ﻧﻔﺮی ﺑﺎﺷﯿﻢ ﮐﻪ از ﮐﻼس ﻣﯿﺪوﻩ ﺑﯿﺮون...!
🤍 یادتونه این باطری قلمیا وقتی تموم میشد در مرحله اول با ضربه زدن شارژش میکردیم
در مرحله دوم تو ظرف آب جوش ۱ساعتی میذاشتیم بجوشه ۶ماه دیگه کار میکرد
در مرحله آخر با پیچ گوشتی یا چاقو می افتادیم به جونش که ببینیم توش چیه
🤍 یادش بخیر چه هیجانی داشت روزی که قرار بود زنگ آخر به خاطر جلسه معلما زود تعطیل بشیم
🤍 اون موقعها شلوار باباها اندازهی پردهی خونمون چین داشت
🤍 نوستالژی به فنا دهنده یعنی این جمله :
بی سرو صدا وسایلتونو جمع کنید با صف بیاید برید تو حیاط ، معلمتون نیومده
🤍 یه زمونایی برا امتحان باید از اون ورقهها که بالاش آبیه میگرفتیم میبردیم مدرسه برای امتحان ديكته...
@Tannhaaiii
🔺🔺🔺
سفرهای تنهایی همیشه بهترند
کنارِ یک غریبه مینشینی قهوه ات را میخوری
سرت را به پشتی صندلی تکیه میدهی تا وقت بگذرد
به مقصد که رسیدی
کیف و بارانی ات را بر میداری
به غریبه ی کنارت سری تکان میدهی و میروی
همین که زخمِ آخرین آغوش را به تن نمیکشی
همین که از دردِ خداحافظی به خود نمیپیچی
همین که تلخی یک بغض را با خودت از شهری به شهری نمیبری
همین یعنی سفرت سلامت
@Tannhaaiii
🔺🔺🔺
کنارِ یک غریبه مینشینی قهوه ات را میخوری
سرت را به پشتی صندلی تکیه میدهی تا وقت بگذرد
به مقصد که رسیدی
کیف و بارانی ات را بر میداری
به غریبه ی کنارت سری تکان میدهی و میروی
همین که زخمِ آخرین آغوش را به تن نمیکشی
همین که از دردِ خداحافظی به خود نمیپیچی
همین که تلخی یک بغض را با خودت از شهری به شهری نمیبری
همین یعنی سفرت سلامت
@Tannhaaiii
🔺🔺🔺
Forwarded from کانال تبادلات گلبرگ🌱 via @chToolsBot