یه مرحله از زندگی هم هست که بهش میگن:
«بی تفاوتی ناشی از صبر بیش از حد»
اینجوریه که دیگه مثل گذشته واسه نبودن ها بی قراری نمیکنی،
بابت دیر جواب دادن ها ناراحت نمیشی، حساسیت هات کمتر میشه،
حسودی کردنات کمرنگ تر میشه
و قبول میکنی که گاهی وقتا آدما رو باید با لیاقتشون تنها بذاری..!
«بی تفاوتی ناشی از صبر بیش از حد»
اینجوریه که دیگه مثل گذشته واسه نبودن ها بی قراری نمیکنی،
بابت دیر جواب دادن ها ناراحت نمیشی، حساسیت هات کمتر میشه،
حسودی کردنات کمرنگ تر میشه
و قبول میکنی که گاهی وقتا آدما رو باید با لیاقتشون تنها بذاری..!
تو هیچوقت نمیتوني منو ناراحت یا اذیت کني، تو فقط شخصیت خودتو خراب میکني و حذف میشي.
من حساس نیستم؛ من فقط به حرفات و رفتارات توجه و فکر میکنم، چون برام مهمن، چون ازت انتظار دارم، چون تو فرق داری، چون تو مهمی، چون دوست دارم .
من فقط به «تو» عمیق فکر میکنم. یهجوری که انگار فقط تویی که مهمی. فقط تویی که هستی. دلم فقط برای توئه که عمیقا تنگ میشه. فقط وقتی به تو فکر میکنمه که اون پروانهها میان تو دلم. من دوست دارم برای تو مهم باشم. تو فکر کنی خوبم. تو نگاهم کنی. تو تحسینم کنی. تو به شوخیام بخندی.
فقط «تو».
فقط «تو».
کلمه «باشه» واقعا کاربردیه. این کلمه زیباست، از بحث کردن میگذره، از تلاش اضافی میگذره، توضیحی نمیده، میگه بیا این حق مال تو، برو باهاش هرکاری میخوای بکن، من حوصله ندارم.