Telegram Web
Audio
▪️جلسه نقد کتاب تکوین‌سوژه‌ی‌سیاسی‌ در دانشگاه‌پساانقلابی اثر دکتر‌حامد کیا

☑️ عباس کاظمی

🔻زمان شنیدن: ۳۵ دقیقه

🔹تاریخ:چهارشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

🔻مکان: انجمن علوم سیاسی ایران

#نقد_کتاب #دانشگاه #احساسات #چرخش_عاطفی #انجمن_های_دانشجویی
عباس وریج کاظمی
Photo
#پیمایش #فیلترینگ

*💰 ۴۵ همت در سال، تخمین هزینه‌کرد کاربران بالای ۱۸ سال برای فیلترشکن!*

⚠️ به طور میانگین، هر کاربر *ماهانه ۶۹ هزارتومان* برای خرید فیلترشکن هزینه می‌کند که نسبت به سرانه [پیمایش بهار،](https://ble.ir/undefined/5080094928281679666/1722016478400) *40 درصد افزایش* داشته‌است.

⬅️ گردش مالی خرید فیلترشکن توسط کاربران بالای ۱۸ سال، ۴۵ همت در سال تخمین زده می‌شود؛ در حالی که درآمد عملیاتی شرکت ارتباطات زیرساخت (به عنوان اصلی‌ترین متولی زیرساخت‌های ارتباطی و مخابراتی کشور) در سال ۱۴۰۲، ۶.۳ همت بود.

این در حالی‌است که همچنان *۵۴ درصد کاربران،* از فیلترشکن *رایگان* استفاده می‌کنند.

⚠️ درصد کاربرانی که از فیلترشکن پولی استفاده می‌کنند، نسبت به پیمایش بهار، ۵.۵ درصد افزایش داشته‌است.

💸 *در هر دقیقه، ۸۶ میلیون تومان* و در *هر روز، ۱۲۳ میلیارد تومان* صرف خرید فیلترشکن می‌شود!

🔹 لازم به ذکر است، با توجه به اینکه جامعه آماری پیمایش، کاربران بالای ۱۸ سال بوده‌اند، کاربران زیر ۱۸ سال در این آمار، محاسبه نشده‌اند در حالی‌که جمعیت این کاربران، بیش از ۱۵ میلیون نفر تخمین زده می‌شود.

📊 ۸۷ درصد از جمعیت کشور، کاربر شبکه اجتماعی هستند.⬇️
با توجه به برآورد مرکز ملی آمار از جمعیت بالای ۱۸ سال کشور در سال ۱۴۰۳، تعداد کل کاربران بالای ۱۸ سال، ۵۴.۵ میلیون نفر است.

🌐 شناختیک، مرکز شناخت محاسباتی و سیاستگذاری داده‌محور
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
c65eda2497ac43c8aeaf498119d23815.pdf
2.1 MB
فایل فهرست مقالات و مطالب مردم‌نامه
پیشنهاد تاسیس موزه علوم اجتماعی به مناسبت روز علوم اجتماعی در ایران

عباس کاظمی

۱۲ آذر روز علوم اجتماعی نام گرفته است. چه خوب که علوم اجتماعی دارای روز است و چندسال است که در چنین روزی بازار نشست‌ها و سمینارها داغ است. ظاهرا امسال نسبت به سالهای گذشته علوم اجتماعی پرتکاپوتر ظاهر شده و در بسیاری از شهرهای ایران علاوه بر تهران نشست برگزار کرده و در تهران هم چند روز پی در پی این نشست‌ها ادامه دارد.
در کنار فعالیت هایی که این روزها ادامه دارد پیشنهاد تاسیس موزه‌ی علوم‌اجتماعی می‌تواند جذاب باشد. موزه‌ی علوم اجتماعی نقش مهمی در هویت بخشی به این علم در ایران ایفا خواهد کرد. موزه‌ها صرفا جایگاه یادمانی نیستند بلکه دستگاه‌های معناساز و فرهنگ‌ساز رشته‌ای‌اند. آنان هویت‌های رشته‌ای را سرو سامان می‌دهند و نوعی روایت از تاریخ علوم اجتماعی را برخواهند ساخت. درواقع این موزه قرار است نوعی سازوکار خاص برای تولید علوم‌اجتماعی باشد.
دو مکان باغ موزه نگارستان و یا موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی می تواند جایگاه چنین تاسیسی باشد. به خصوص اینک که موسسه تحقیقات خود بیشتر به موزه بی‌جانی شبیه است و از انجام تحقیقات اجتماعی پیشرو ناتوان شده است تاسیس موزه می تواند هویت جدیدی بدان بخشد. در این موزه، کلیه‌ی اشیا و ابزار‌ها، عکس‌ها، فیلم‌ها، اسناد، و نوشتارهای باقی مانده از استادان بنام، روایت‌های زندگی استادان به همراه تندیس برخی از اشخاص برجسته علوم‌اجتماعی، ابزارهای تحقیقاتی علوم اجتماعی و سایر اشیا یادمانی را می‌توان در آن جای داد. به نوعی که این موزه بازنمای تاریخ علوم اجتماعی از ابتدا تا زمانه‌ی ما باشد. داستان شخصیت‌های مهم می‌تواند در آن جای داده‌‌شود، بخش‌های جامعه‌شناسی، انسان‌شناسی و جمعیت‌شناسی و ... هریک سهم خود را داشته باشند. من نزدیک‌ترین موزه به این ایده را در موزه ملی تاریخ علوم پزشکی( در دانشگاه تهران) یافتم. می شود از آن درس گرفت و تاریخ‌ علوم‌اجتماعی‌مان را زنده کنیم. یادمان باشد که بازسازی چنین تاریخی نباید صرفا مردانه، تهران مرکز و محدود به رشته‌ی جامعه‌شناسی باشد.

یکشنبه ۱۱ آذر ۱۴۰۳

#موزه

@varijkazemi
https://youtu.be/htCA-3DsINM?si=AQII5YvoS1UjAXC9

👆👆👆

بازنشسته ششم: عباس وریج کاظمی - پادکست هشتگ بازنشستگی

عباس کاظمی

@varijkazemi

این پادکست اساسا، در مورد بازنشستگی نیست،من هم قصد بازنشستگی به معنای مرسوم آن را ندارم. بلکه پادکست بازنشستگی از نظر من در مورد نفس زندگی است، چگونه زندگانی را زندگی کنیم، چگونه به تعبیر زیمل، زندگی می‌تواند زندگی‌تر شود. ابن یعنی، زیستن در لحظه‌ی غیرکالایی شده و به تعبیری دقیق‌تر، "زیستن بی‌برنامه" در "جهان برنامه‌ریزی شده‌ی مدرن". ساخت این پادکست با صمیمیت همراه است و از جدیت و فضای رسمی گفتاری متعارف دور است. اگر دوست داشتید آن را در یوتوپ تماشا کنید. و اگر فایل شنیداری رو بخواهید بشنوید در castbox بازنشستگی آن را دنبال کنید.
https://castbox.fm/vb/744312656

و

https://hbpod.co/episode6/
"فقط به سبب نومیدان است که به ما امید عطا شده است."

•تئودور آدورنو
با توجه به تجربه‌ی سوریه، عقلی اگر باشد، قانون حجاب و عفاف را کنار خواهند گذاشت‌.
ویتگنشتاین، زبان را شهری بزرگ می‌دید همیشه در حال ساخت و ساز، برایش زبان هم، مثل شهر، محله‌هایی مدرن، فضاهایی در حال بازسازی و مناطقی تاریخی داشت، پل داشت، زیرگذر داشت، پیاده‌راه داشت، آسمان‌خراش داشت، خیابان و کوچه‌های باریک و ساکت داشت.
استعاره‌ی ویتگنشتاین وسوسه‌انگیز است، ولی از اینجایی که من نشسته‌ام همه‌چیز خیلی فرق می‌کند، اینجا زبان و شهر آستانه‌ای هستند، که من در آن انتظار زلزله بعدی را می‌کشم.

والریا لوئیزلی
اگر به خودم برگردم، نشر اطراف


@varijkazemi
🔍 «عن‌قریب است که ایران شود ایران دگر»
✍🏻 عباس کاظمی

🔸ابیات زیر، مطلع یکی از غزلیات ایرج‌میرزا شاعر عصر مشروطه است که با خوانندۀ کنسرت فرضی(پرستو احمدی) در کاروانسرای نزدیک قم بی‌مناسبت نیست:

در سردر کاروانسرایی
تصویر زنی به گچ کشیدند
گفتند که واشریعتا، خلق
روی زن بی‌نقاب دیدند

🔸 از شعر کاروانسرای ایرج‌میرزا که در آن داستانی روایت می‌شود که نقش زنی را با گچ روی دیوار یک کاروانسرا می‌کشند و غوغایی به پا می‌شود، تا کاروانسرایی با نام «دیر گچین» در نزدیکی قم که در آن زنی کنسرتی بی‌مخاطب برگزار می‌کند و از نو تصویر آن در شبکه‌های اجتماعی غوغا به پا می‌کند، درواقع راهی دراز پیموده شده است.
در هردو با تصویر روبروییم؛ در یکی تصویری گچی از زنی فرضی و در دیگری تصویری واقعی از زنی در کنسرتی فرضی، در کاروانسرای گچین!

☑️ بی‌دلیل نیست که تا اطلاع ثانوی، هر رویداد و هر جنبشی را باید در ادامۀ جنبش مشروطیت توضیح داد. درعین‌حال، فهم و تکوین جنبش مشروطیت، بدون فهم جایگاه زنان غیرممکن و ناتمام است.

🔸تصویر کنسرت فرضی بی‌مخاطب، از آن‌دست کنسرت‌های پرمعنا است. درواقع، مخاطب هم هست و هم نیست. پرستو احمدی با مخاطبانش سخن می‌گوید اما نه در تصورش، نه با مخاطبان دنیای وهم‌آلود و ایدئولوژیک قدرتمندان، با مخاطب واقعی دنیای محذوفین. شکافی که به‌نحوی سیاسی میان مخاطب و پرستو احمدی ایجاد شده است، معنادار است؛ ازاین‌رو، هر کنشی ازاین‌دست نه‌تنها بخشی از فرایند تکمیل جنبش زن، زندگی، آزادی، بلکه تکوین جنبش عظیم مشروطیت است که تمامی اتفاقات بعدی، محصولی از آن رویداد عظیم است.

⬅️ بعد از حوادث خون‌بار ۱۴۰۱، جنبش اجتماعی، روندی آرام اما عمیق‌تر پیموده است. این درواقع همان انقلابی است که از مشروطه بدین‌سو، در بطن زندگی روزمره پیش می‌رود. چرا می‌گوییم انقلاب، چون با رگ‌وریشه‌ها در زندگی ‌روزمره سروکار دارد و رادیکال است. بااین‌حال، کنشی که در عمل، سرتاپا سیاسی است، کاملاً اجتماعی به جلو می‌رود. اجتماعی است چون عقل‌سلیم و دانش‌عامیانه و معمولی در زندگی‌روزمره را به چالش می‌کشد.

🔸خیلی‌ها اقدام پرستو احمدی را با کنسرت قمر در ۱۳۰۳ مقایسه کرده‌اند و برخوردی که حکومت برسر حجاب با او داشته است، با این تفاوت که جامعه از صدسال پیش جلوتر است. فاصلۀ میان این دو کنسرت را انقلاب آرام توضیح می‌دهد، یکی پر از مخاطب در گراند‌هتل لاله‌زار و دیگری در کاروانسرای دورافتادۀ «دیر گچین» اما در ظاهر خالی از مخاطب. اما عمیقا مخاطبان این دو کنسرت با یکدیگر فاصله‌ی زیادی دارند.

⁉️آیا ما به عقب برگشته‌ایم؟ ۱۴۰۳ عقب‌تر از ۱۳۰۳ که یک زن توانست کنسرت دهد اما آیا مسئله فقط حجاب بوده است؟ ابداً. جامعۀ ۱۳۰۳ مردانه‌تر و مستبدتر بوده است اما کنسرت ۱۴۰۳ پر است از مخاطبانی که حضور جسم‌مند نداشتند اما سرتاپا گوش بوده‌اند. جامعه‌ای که اگرچه فرهنگ مردانه هنوز در آن هژمونیک است اما درواقع، از نفس افتاده است.

☑️ جامعۀ مردانۀ ایران نتوانسته است پروژه‌ای را که از مشروطیت آغاز شده است، تکمیل کند، چون امکان بهره‌بردن از توان‌های انقلابی زنانه را نداشته است، اینک اما اگر مردان هم نخواهند، این، زنان‌اند که عامل پیش‌برندۀ تغییرات‌اند. دهه‌های پیش‌رو، فرهنگ نوظهوری را تحکیم می‌بخشد که در آن مردان دنباله‌روتر خواهند بود.

🔸ایرج‌میرزا شعری دیگر هم گفته است که کمتر شنیده‌ و خوانده ‌شده‌ است. خوانشی انتقادی از جامعۀ پسامشروطه که تا پوست‌واستخوان مردانه بوده، و تعمیق این فهم از جامعه که ایران فقط با کمک زنان است که "ایرانی دگر " خواهد شد.
اینک،ما پس از صد و اندی سال، در آستانۀ "ایرانی دگر" قرار گرفته‌ایم. آیندۀ ایران به‌یقین با تغییراتی که زنان ایجاد می‌کنند، پیوند خواهد داشت. اگر جنبش مشروطه «بیشتر مردانه» بوده است، انقلاب درحال‌وقوع به‌یقین «بیشتر زنانه» خواهد بود.

به‌قول ایرج‌میرزا

با چنین گام که نسوان وطن پیش روند
عن‌قریب است که ایران شود ایران دگر


۲۵ آذر ۱۴۰۳

عباس کاظمی
@varijkazemi
"من قدری زود آمده‌ام، وقت(آمدن) من هنوز نرسیده‌‌است. این رویداد عظیم دهشتناک هنوز در راه است"
نیچه، حکمت شادان
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در اولین سفر از مجموعه تورهای «جامعه شناسی در سفر»در این کلیپ ۱۵ دقیقه ای
بخشهایی از روایت عباس کاظمی(جامعه شناس) را با عنوان «تفریحات ایرانیان»
‎با خوانش کتاب تفریحات ایرانیان مسکرات و مخدرات از صفویه تا قاجاریه میبینیم.

محل برگزاری: شهر دماوند/مرداد ۱۴۰۳🔸


با بازدید: از برج شبلی، مسجد جامع دماوند، امامزاده عبدالله و عبیدالله، امامزاده خلیل الله، پرسه زنی در دو محله قاضی و درویش، بلوار قدیم شهر دماوند و گورستان گیلیارد
———————————
عباس کاظمی: این سفر است که نجات بخش است. در «ایده جامعه شناسی در سفر» هدف اصلی ما اینست که با طرح سوالاتی درباره اکنون جامعه ایران فکر کنیم و جامعه شناسی را به مردم معمولی نزدیک تر کنیم. ما در «ایده جامعه شناسی در سفر» از سفر برای فهم واقعیتهای پیرامون بهره می‌بریم.

کاری از؛مصطفی حیدری و محمدجواد حسنی
@parsehayehshahri
@sepantasocialscience
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
☑️ عباس کاظمی


پل فاسل [در کتاب خارج] .. بین سه مفهوم کاشف، مسافر و توریست تمایز ایجاد می‌کند ... کاشف..هدفش... کاوش در ابعاد پنهان‌مانده این جهان است، کاشفان به دنبال رفتن به نقاط ناشناخته و کشف‌ناشده این جهان‌اند...او نمی‌داند چه چیزی در انتظارش است... در اینجا سفر با خطر همراه است. به عبارتی، مسافر نظریه‌پرداز ما باید بداند که فهم و کشف امر نظری ...محتاج خطرکردن نیز هست. اما توریست.... دقیقا به نقاطی می‌رود که از پیش برای او نشانه‌گذاری شده‌است... او از جاهایی دیدن می‌کند که میلیون‌ها نفر پیش از او بازدید کرده‌اند.... در مواجهه با نظریه‌ها در...ایران... در موقعیت توریستی بیشتر روی نقاط تکراری‌اش دست گذاشته می‌شود.... مسافر اما می‌تواندحماسه‌ی خود را در ایستادن میان این دو خلق کند. یعنی بازی میان آنچه از پیش کشف شده و آنچه نیازمند کشف و ماجراجویی است.
ماجرای مسافرت نظریه.. هم محتاج وفاداری به "سرمنشا‌ها" و اصل‌هاست... و هم مستلزم ماجراجویی در رویارویی با وضعیت جدیدی است که در پاسخ بدان دست به خوانش نظری زده می‌شود.

کتاب سفر نظریه‌ها، نشر اگر، صص ۳۲-۳۰

خرید آنلاین

خرید از سایت اگر


@varijkazemi
جهاد اکبر چیست؟
روزه نیست
نماز نیست
جماعت است

شمس تبریزی
چه جزو است آنکه او از کل فزون است

طریق جستن آن جزو چون است

گلشن راز


برخی اجزا فقط جزیی از کل‌اند(ناچیز یا چیز)، برخی اجزا می‌توانند کلیت را نمایندگی کنند و از کلیت جامعه به ما بگویند، بدین معنا همه‌ی اجزا به یک اندازه درباب واقعیات جامعه با ما سخن نمی‌گویند، و در نهایت، برخی اجزا استثنائی‌اند، چرا که آنی دارند، و گویا از کل و همچنین کلیت، هم فراتر می‌روند و امر نوظهور را بشارت می‌دهند یا اینکه،خود "نه‌هنوزهای"(not yet) جامعه‌اند. جامعه درون خود، دربرگیرنده مجموعه‌ای از این عناصر ناهمگن است‌. یافتن عنصری که امر نوظهور را بشارت دهد به چشم تربیت‌یافته‌ی جامعه‌شناختی نیاز دارد که زیمل، از آن سخن گفته‌است. کاوش درون جامعه، برای فهم کلیت و پس از آن تامل درباب اشکال درحال‌ظهور در جامعه، دشوارترین کاری است که یک دانشمند علوم‌اجتماعی می‌تواند انجام دهد که البته اغلب آنان در این زمینه موفق عمل نمی‌کنند.


عباس کاظمی

@varijkazemi
🖊 گفت و گو با عباس کاظمی


📚 مرز ایدئولوژیک آکادمی

🖇 در بحث بومی گرایی من سعی می‌کنم از دوگانه غربی- بومی فراتر بروم. عمده تحلیل‌ها در باب بومی گرایی و بعد از آن در مطالعات پسااستعماری ما شاهد این دوگانه بینی هستیم. از یکسو هر دانشی در شرایط تاریخی و اجتماعی که در آن قرار دارد متولد می شود و از دیگرسو تحت تاثیر قلمروهای متعدد دانشی است هم به لحاظ جغرافیایی و هم از بعد رشته‌ای این تاثیر و تاثر وجود دارد. هم علم و هم نظریه اگرچه وجهی جهانشمول بخود می دهند به شدت تحت تاثیر مسائل و زمینه‌های محلی خود هستند.

🖇از سویی دیگر، نظریه‌ها سخت و تثبیت یافته نیستند بلکه در فرایندی مستمرا تغییر شونده به جلو می روند، هنگامی که از یک فرد به فرد دیگر، یک جامعه به جامعه دیگر و یک رشته به رشته‌ای دیگر حرکت می‌کنند با محیط خود درگیر می‌شوند و در اکثر اوقات منطبق می‌شوند. اگر نظریه مهاجرت پذیر بودن دانش را جدی بگیریم و بومی شدن را با در نظر گرفتن چنین مفروضاتی درک کنیم آن وقت این پرسش به میان ما می‌آید که نظریه‌های علوم انسانی در ایران چرا چنین تقدیری داشته‌اند؟ چرا همیشه سخن از ناکامی در نظریه‌سازی مطرح می‌شود و چرا اگر هم در خلق نظریه و دانش موفق بودیم موفق به صادر کردن آن به جوامع دیگر نشده‌ایم؟

🖇 حتی اگر یک نظریه غربی وارد جامعه‌ای متفاوت مانند ما شود باید بتواند با شرایط منطقه‌ای و محیطی خود سازگار شود و به محصولی جدید تبدیل شود. اساسا چیزی به عنوان « دانش ناب» نداریم، هر نظریه‌ای همواره نیم نگاهی به نظریات همسایه خود دارد، و برای پویا ماندن فراتر از مرزهای جغرافیای و رشته‌ای و تاریخی خود می رود. بنابراین وقتی نظریه ای مارکسیستی از اروپا به افریقای جنوبی می رود باید بتواند با شرایط و موقعیتهای جدید( مثلا تبعیض نژادی، ساختار طبقاتی و نژادی و قومیتی) تطبیق یابد. جامعه‌شناسان افریقای جنوبی نظریات مارکس را کاملا متفاوت با آنچه در اروپا درک شده است فهم کرده‌اند و آن را به نظریه‌ای تبدیل کرده‌اند که در کشور مقصد بتواند عمل کند.


🖇 اینکه کتاب خوب علوم اجتماعی در ایران کم داریم ,دلائل زیادی را می‌توان برشمرد. هرچند این وضعیت در رشته های دیگر هم صدق می‌کند,مثلا نمی توانیم بگوییم کتب خوبی در علوم سیاسی و یا جغرافیا داریم,کم و بیش تمامی رشته های اینچنینی وضعیتی مشابه به هم دارند, من به برخی از این دلایل در اینجا اشاره می کنم، ,یکی از دلایلی که در کتاب "دانشگاه از نردبان تا سایبان" به آن اشاره کردم نظریه زدگی بوده است,اندیشمندان جسارت تولید دانش نظری و جامعه شناختی را ندارند و با نظریات غربی یا به مثابه کالاهایی لوکس یا موجوداتی انتزاعی و عام برخورد می‌کنند. دلیل دوم، فقدان یک اجتماع علمی یا جهان سوم پوپری است. در علوم انسانی پژوهشگران کمتر کارهای یکدیگر را می خوانند و به ندرت از حیطه فعالیتهای همدیگر با خبرند. دلیل اصلی اش این است که همدیگر را باور ندارند و بیشتر اگر چیزی می خوانند متون ترجمه ای یا منابع خارجی است.

🖇 دلیل سوم، وضعیت گلخانه‌ای دانش در ایران است. ما برای مخاطبان محدود خود در ایران می نویسیم و اساسا در نوشتن کتاب و مقالات داخلی امکان گفت و گو با جهان علمی خارج از ایران را در نظر نمی‌گیریم. ما حتی برای خوانندگان فارسی خارج از ایران هم نمی نویسیم. البته مرزهای بسته زبان فارسی و ناتوانی در نوشتن بسیاری از محققان به زبان های بین المللی نقش مهمی در تقویت این جهان گلخانه‌ای دارد. از این رو کتابهایی در ایران نوشته می شود که در آکادمی برای دانشجویان کلاس نوشته می شود و عمدتا مطالبی تکراری، ترجمه‌ای و غیر تحقیقی هستند.

🖇 دلیل چهارم به این امر بر می گردد که در دانشگاههای ایران ما بیشتر با شخصیتهایی چون استاد، مدرس، صاحب نظر، روشنفکر و... روبرو هستیم و کمتر با شخصیتی چون پژوهشگر و محقق روبرو می‌شویم. در علوم اجتماعی محققانی که به میدان های تحقیق گام بردارند و برنامه پژوهشی مشخصی را برای سالها دنبال کنند بسیار بندرت یافت می شوند و محققان قلیلی که در یک حوزه مشخص و محدود در ایران کار می‌کنند به چشم حقارت نگریسته می‌شوند. ما با شخصیتهای همه چیز دان، فیلسوف نما و روشنفکرانی که از بالای کوه به موعظه خلق مشغول‌اند مواجه می شویم.

🖇 نکته جالب این است که برخی از کتابهای جامعه شناسی در ایران در انتشارات دانشگاهی چاپ می شود که برای مخاطبان محدود کلاس درس نوشته شده‌اند و انتشارات دانشگاهی در ایران یعنی کتابهایی چاپ بشود که خریدار بیرونی ندارد و در بازار فضای علمی قدرت رقابت ندارد.

🔹متن کامل این مقاله را می‌توانید در شماره شانزدهم سیاست‌نامه مطالعه کنید.

🦉@goftemaann
که شب را تحمل کرده‌ام
بی‌آنکه به انتظارِ صبح
مسلح بوده باشم.

آیدا در آینه
آیا_پژوهشگران_اجتماعی_ایرانی_در_یک_جهان_علمی_مشترک_زندگی_می‌کنند؟.pdf
180 KB
👆👆

آیا پژوهشگران اجتماعی ایرانی در یک جهان علمی مشترک زندگی می‌کنند؟
✍🏻بهروز رضائی دانشجوی دکتری جامعه شناسی سیاسی دانشگاه تربیت مدرس
[email protected]

🖇در سال‌های اخیر، یکی از پرسش‌های اساسی در علوم انسانی ایران این بوده است که چرا نظریه‌پردازی در این حوزه با ناکامی مواجه شده و بیشتر شاهد تقلید از نظریات غربی هستیم. عباس کاظمی در گفتگویی با مجله سیاست، به بررسی این مسئله پرداخته و چند عامل مهم را در این زمینه مطرح کرده که در این مقاله صرفاً به دو عامل مهمتر پرداخته می شود: فقدان اجتماع علمی و وجود فضای گلخانه‌ای دانش. در این متن، من با بهره‌گیری از نظریات برایان فی در کتاب فلسفۀ امروزی علوم اجتماعی و همچنین نظریۀ میدان بوردیو، تلاش می‌شود تا مرز ایدولوژیک آکادمی در ایران تحلیل شود.


https://www.tgoop.com/Varijkazemi
2025/01/20 02:20:25
Back to Top
HTML Embed Code: