این یادداشت را در اوج عصبانیت مینویسم. زمانی که پشتبند رسوایی تجاوز جنسی در کره جنوبی و تلاش عدهای برای تلطیفسازی آن یا جلوهدادن آن به عنوان غرور ملی توسط آیسان اسلامی، خبر قتل الهه حسیننژاد آمده است. با ضربات چاقو جانش را گرفته و بدنش را در حاشیه شهر رها کردهاند.
اینفلوئنسرها و...در حال بازنشر کردن راهکارها و توصیههایی برای امن ماندن و کشته نشدن زنان هستند؛ لوکیشن بفرستید، سوار ماشین غریبه نشوید، و...
اگرچه با حسن نیت، اما مسئولیت زنده ماندن همچنان با ماست.
باید مراقب خود باشیم و برای حفظ جانمان محدود و محدودتر شویم. مسئولیت دور هم جمع شدن، تعریف برنامههای آموزشی، کنشگری و...بار اعتراض، بازداشت و ... بهدلیل کنشگری هم روی دوش ماست.
هر روز خبر زنکشی پشت زنکشی میآید و مردان و تریبونهایشان همچنان در انحصار مسائل «مهم» و «کلان» است. دریغ از یک پرسش که سهم یا وظیفه ما در میانه اینهمه خون و جنایت چیست؟
زنان روزانه بهدست مردان کشته میشوند، چطور بهعنوان یک مرد پرسشی برایتان شکل نمیگیرد؟
چطور داوطلب نمیشوید برای کمک به گروههای فمینیستی دستکم در تولید محتوا؟ از این همه درسگفتار و کارگاه و نشست، چرا دقیقهای به مردانگی و آموزش مردان و مقابله با خشونت اختصاص پیدا نمیکند؟ این آموزشها هم باری بوده است که جریان فمینیستی باید به دوش میکشیده چون در شان مردان هگلخوان و فوکو ترجمهکن و آدورنو درسبده نبوده است.
باید جلوی مردان خشونتگر دربیایید. دست از همپیمانیها و «برادری»های سمی بردارید. از آن انبوه حلقههای مطالعاتی، زمانی را به چگونگی مداخله (فروتنانه و نه سردمدارانه) در این وضعیت اختصاص دهید. در جلسههایتان از اینهمه خون و خشونت بگویید و قدمی بردارید.
این یک وضعیت اضطراری همگانی است. به این مبارزه بپیوندید.
#زن_کشی
#الهه_حسیننژاد
▫️دیدبان آزار
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍57❤9👏9👌4😢1💯1
❌ پ.ن: ۲۷ مورد قتل زنان به دست مردان تنها در اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ در کمپین توقف قتلهای «ناموسی» ثبت شده است.
#زن_کشی
#امنیت_زنان
#الهه_حسیننژاد
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍59💔5👌3💯3❤2🤩2
در بازه زمانی یکماهه، از ۲۲ آوریل تا ۲۲ مه ۲۰۲۵ (اردیبهشت ۱۴۰۴)، کمپین «توقف قتلهای ناموسی» موفق به ثبت ۲۷ مورد قتل زنان در ایران شده است، مواردی که با ویژگیهای قتلهای ناموسی و زنکشی همپوشانی دارند. این آمار، که تنها گوشهای از واقعیت خشونتهای جنسیتی آشکارشده را نمایندگی میکند، حاکی از شدت و گستردگی پدیدهای است که باید آن را نه صرفاً مجموعهای از جرائم فردی، بلکه تجلی یک بحران ساختاری در سطح جامعه تلقی کرد.
چنین حجمی از خشونت در بازهای کوتاه، گویای بازتولید مکرر هنجارهایی است که در آن، بدن و زندگی زنان در تملک خانواده، جامعه و بهویژه مردان تعریف میشود.
نظریه «وابستگی نقشهای جنسیتی» در روانشناسی اجتماعی، نشان میدهد که چگونه در جوامع با ساختار سلسلهمراتبی، مردان برای حفظ موقعیت مسلط خود از ابزارهایی چون خشونت استفاده میکنند. همچنین نظریه «کنترل اجتماعی غیررسمی» بر این نکته تأکید دارد که ابزارهایی مانند شرم، بیآبرویی، و فشار خویشاوندی نقش مهمی در مشروعیتبخشی به قتلهای ناموسی دارند.
از منظر روانشناسی اجتماعی، تداوم و مشروعیتبخشی به قتلهای ناموسی نشاندهنده تثبیت نوعی هویت گروهی و کنترل اجتماعی از طریق خشونت است. در این چارچوب، مفهوم «ناموس» بهمثابه بخشی از سرمایه اجتماعی مردانه، به یک نظام پاداش و تنبیه در درون گروه خانواده و خویشاوندی تبدیل میشود که با استفاده از ابزارهایی چون شرم، طرد، و در نهایت خشونت فیزیکی، زنان را تحت کنترل نگه میدارد.
این نظام کنش جمعی در جهت حفظ انسجام گروهی مردمحور، توجیهگر اعمال خشونت حتی در شدیدترین شکل آن یعنی قتل است.
از منظر جامعهشناختی، قتلهای ناموسی را میتوان نماد افراطی سلطه پدرسالارانه در جوامعی دانست که در آنها زنان نه بهعنوان افراد مستقل، بلکه بهمثابه حاملان «شرف جمعی» خانواده و جامعه تعریف میشوند.
⚠️از نظر آماری، ثبت ۲۷ مورد زنکشی در عرض تنها یک ماه آن هم در شرایطی که بسیاری از موارد اصلاً رسانهای یا گزارش نمیشوند نشاندهنده آن است که آمار واقعی احتمالاً بسیار بیشتر از این تعداد است. لازم یاد آوری کنیم که در فروردین ماه نیز ۲۵ مورد قتل «ناموسی» ثبت شده یعنی طی دوماه ۵۲ مورد قتل !
این سطح از خشونت سیستماتیک علیه زنان، بهویژه در مناطق با بافت فرهنگی سنتی و مردسالار، به الگویی نگرانکننده از «عادیسازی خشونت» منجر شده است. در این شرایط، قتلهای ناموسی نه بهعنوان یک فاجعه اجتماعی، بلکه بهمثابه یک واکنش قابل درک یا حتی مشروع در گفتمان عمومی برخی از جوامع محلی جلوه داده میشود. همین امر نشان میدهد که مقابله با این بحران، تنها از طریق اصلاح قوانین کافی نیست، بلکه نیازمند دگرگونی عمیق فرهنگی، آموزشی و رسانهای در سطح ملی است.
#زن_کشی
#قتل_ناموسی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍22🤬7❤4🤩1👌1
در گذشته و جامعه کشاورزی سنتی، زنان به ندرت سرپرست خانواده بودند، مردان در عرصه عمومی حضور و وظیفه تأمین معاش را به عهده داشتند و زنان به امور خانه میرسیدند. خانواده گسترده در روستا و ایل، واحد تولیدی بود، همه اعضا در آن وظایفی داشتند و در مقابل درباره حوادث بد روزگار حمایت میشدند. اگر نانآور خانواده به دلیلی چون حادثه، بیماری یا جنگ از دست میرفت، عیال و فرزندانش تحت تکفل برادر بزرگش قرار میگرفتند، اگر زن طلاق میگرفت بدون فرزندانش به خانه پدر برمیگشت و دوباره ازدواج میکرد. کودک یتیم به خانه بستگانش میرفت، سالمندان با عزت و احترام در خانه پسر بزرگشان زندگی میکردند.
الان در بیشتر مناطق، وقتی مردی عیالوار فوت میکنه، این انتظار وجود ندارد که زن متوفی با برادرشوهرش ازدواج کند اگر مرد هم ناراضی نباشد همسرش اجازه نمیدهد، زنی که طلاق میگیرد تلاش میکند حضانت بچههایش را داشته باشد حتی اگر از سوی خانواده چندان حمایت نشود، زن سالمند شوهر از دست داده تنها زندگی میکند و اگر مستمری بازنشستگی شوهرش نباشد تأمین مخارجش توسط پسرانش موضوع مجادله با عروسها میشود. پسرها با کسی که دوست داشتند ازدواج کردند و در خانه جداگانهای زندگی میکنند؛ وقت و پولشان را برای زنشان هزینه میکنند و گاهی به خانه مادر سری میزنند. در اطرافیانتان میبینید که پسرها مادر سالمند را تنها گذاشتند و گاه آخرین دختر خانواده است که مجرد مانده و از مادر سالمند مراقبت میکند.
اکنون ۳ میلیون و ۶۰۰ هزار زن سرپرست خانوار داریم که بیش از۵۰ درصد همسر فوت شده، ۲۳ درصد مطلقه و بقیه بدسرپرست هستند یعنی شوهر به دلایلی چون اعتیاد، ازکارافتادگی و زندان توانایی تأمین معاش خانواده را ندارد. ("طبق اصطلاحات جنسیتزده تعریف شده": توضیح کانال جامعهشناسی زن روز)
در همه دولتها بخشی از سیاست خانواده معطوف به حمایت از خانوادههای تک والد یا در معرض آسیب است.
در ایران نیز سال ۱۳۷۱ قانون حمایت از زنان و کودکان بدسرپرست به تصویب رسید و وظایفی برای سازمان بهزیستی مشخص شد از جمله دو راهکار فراهم کردن شرایط ازدواج یا سرپرستی جدید این افراد و توانمندسازی برای رسیدن به استقلال مالی.
⚠️ یعنی پول مصرف نان خانواده هم نیست!
وامهای خوداشتغالی و کارآفرینی محدود و کوچک هستند و سالانه کمتر از صدهزار مورد اعطا شده و مشکل باقی است.
کارآفرینی برای افراد بالای ۶۰ سال مفید نیست و درصد بزرگی نیز بیسواد و کمسواد هستند و به مشاغل کوچک خانگی مثل خیاطی، تهیه غذا و صنایع دستی میپردازند که کمدرآمد است و همچنان مشکل نگهداری از فرزندان خودشان باقی است.
#زنان_فقر
#استقلال_مالی
#زنان_سرپرست_خانوار
▫️womensocialproblemsofIran
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍27❤5👏1
هنوز افکار عمومی با قتل فجیع الهه حسیننژاد درگیر است که خبر یک زنکشی دیگر در فضای رسانهای بازتاب یافت:
هانیه بهبودی، قهرمان ۲۲ ساله مچاندازی و مادر یک دختر ۴ ساله از فریمان خراسان رضوی، در ۱۵ خرداد ۱۴۰۴ به دست همسرش به طرز فجیعی به قتل رسید. همسر هانیه که به دلیل حسادت به بنرهای تبریک قهرمانی او خشمگین بود، ابتدا با همسرش درگیر شد، سپس با چاقوی قصابی مچهای او را قطع کرد و با آسیب شدید به سر و صورتش او را کشت. قاتل تلاش کرد با بریدن رگهای هانیه صحنه را خودکشی جلوه دهد، اما پلیس به این صحنهسازی پی برد. دوستان و همسایهها تأیید کردند که خبر قهرمانی هانیه، همسرش را به خشم آورده بود.
صحنهسازی خودکشی نیز نشان میدهد قاتل میخواهد روایتی مردسالارانه تحمیل کند: زنِ «ضعیف» که در برابر فشار زندگی تسلیم میشود، نه زنی که قربانی خشم مردِ تحقیرشده است.
این تقابل میان بنرهای عمومیِ تبریک (نماد اعلان اجتماعیِ ارزش زن) و چاقوی قصابی (نماد خشونت خانگیِ پنهان)، تضادِ عمیقِ جامعه ایران با زنانِ فراتر از نقشهای سنتی را آشکار میکند.
قتل همچنین حسادت را به مثابه ابزار کنترل جنسیتی فاش میکند: خشم همسر نه از یک تهدید واقعی، بلکه از بهچالشکشیدن انحصار مرد بر «افتخار» نشأت میگیرد. استفاده از چاقوی قصابی (ابزاری مرتبط با سلاخی و سلب حیات) در مقابل دستهای ورزشکار هانیه (نماد زندهبودن و مهارت)، تقابل نمادینِ مردِ ویرانگر با زنِ آفریننده است. حتی محل جنایت (خیابان امام خمینی) به عنوان فضای عمومی، شکستن مرزهای امنیت زنان حتی در عرصههای اجتماعی را یادآوری میکند.
این نشانهها در مجموع، ترسِ ساختار مردسالار از زنِ خودمختار را به تصویر میکشند؛ زنی که قابلیتهایش او را از قربانیبودن معمول فراتر برده بود.
در هر دو مورد، قاتلان ابتدا سعی کردند با صحنهسازی (خودکشی/سرقت) واقعیت را تحریف کنند، که نشاندهندهی آگاهی آنها از غیرقابلدفاع بودن عملشان است. همچنین، هر دو پرونده واکنش گستردهی رسانهای و افکار عمومی را برانگیختند و به نمادهایی از ناامنی سیستماتیک زنان در ایران تبدیل شدند.
الهه حسیننژاد به عنوان قربانی نبود امنیت در حملونقل عمومی و هانیه بهبودی به عنوان قربانی مردانگیِ شکننده در برابر زنان موفق بازنمایی شدهاند.
#هانیه_بهبودی
#الهه_حسیننژاد
#زن_کشی
#امنیت_زنان
#خشونت_علیه_زنان
#خشونت_مردان_علیه_زنان
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
💔40👍13😭7❤2😢1
جامعه ما، انسانبودن را اساساً معادل مردبودن تعریف و زنان را بهعنوان «دیگری» در نظر میگیرد. در نتیجه، زنان تنها زمانی بهعنوان انسان پذیرفته میشوند که بتوانند از طریق ارتباط با یک مرد، هویت خود را اثبات کنند. زنها فقط در صورتی اجازه زیستن پیدا میکنند که بپذیرند باید به مردی خدمت کنند، به او احترام بگذارند و از او اطاعت کنند. تنها در این صورت است که –در خوشبینانهترین حالت– مجوز چیزی شبیه به زندگی به آنها داده میشود؛ زندگی در سایه.
به همین دلیل، هرزهگان تهدیدی بزرگ به حساب میآیند: چه برای تمام ساختارهایی که زنان را در بند نگاه داشتهاند و چه برای ارزشهایی که این بندگی را مشروع و طبیعی جلوه میدهند.
هرزهگان گواهانی زندهاند که شهادت میدهند، ستم علیه زنان نه طبیعی است و نه ضروری.
اما چون تهدیدی برای نظم موجود بهشمار میآیند، نادیده گرفته میشوند، منحرف خوانده میشوند، بیاعتبار جلوه داده میشوند، و سرانجام طرد و منزوی میگردند. ریشه ستم علیه هرزهگان، جنسیت آنها است؛ آنها از یکسو بهخاطر زنبودن، و از سوی دیگر بهدلیل «بهقدر کافی زننبودن»، مورد ستم قرار میگیرند. زیرا پیش از آنکه مونث باشند، بر انسانبودن خود پافشاری کردهاند؛ و بیآنکه تسلیم فشارهای اجتماعی شوند، با خویش صادق ماندهاند. و همین، آنان را به بیگانه بدل کرده است.
هدف به انزوا کشیدن آنها است. اما در دل این تنهاییها، نیرویی نهفته است. از دل این انزوا و تلخی، پدیدهای بهوجود میآید که دیگران توانایی خلق آن را ندارند.
هرزهگان، قهرمانان گمنام این جامعهاند؛ گمنامترینِ گمنامان.
آنان پیشگامند، صفشکنند، نوک نیزه. چه بخواهند و چه نخواهند، «هرزهبودن» آنها را در این جایگاه قرار داده است. بسیاری از هرزهها هرگز هرزهبودن را داوطلبانه انتخاب نکردند، بهویژه آنکه اغلب حتی از زنان دیگر هم همدلی یا خواهرانگی دریافت نمیکنند. اما گریزی نیست؛ چرا که آنان که از مرزها عبور میکنند، یا مرزها را گسترش میدهند و یا کاملا آنها را نابود میکنند.
#هرزه
#سلیطه
#زبان_جنسیت_زده
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍43❤11👏8❤🔥1🙏1
جنگْ خشونت در فضاهای خصوصی را شدت میبخشد، دینامیک روابط در خانواده را تغییر میدهد، ریشههای خشونت خانگی و علتهای منجر به آن را تشدید میکند و همزمان سازوکارهای بازدارنده در برابر خشونت خانگی را سُست میکند.
احساس ناامنی جسمی و روانی، از دست رفتن منابع مالی و ناامنی اقتصادی، ترک خانه و جستوجوی سرپناه و کاهش یا برچیده شدن انواع حمایتهای اجتماعی ساختارهای سطح تنش در خانواده را بالا میبرد و زنان را محیط خانواده بیشازپیش آسیبپذیر میکند.
مردان با تجربههای خشم، استیصال و ناتوانی، ممکن است بیشتر از قبل به اعمال سلطه یا خشونت رو بیاورند.
در شرایط جنگی، محدودیت در دسترسی به منابع حمایتی مانند پلیس، پناهگاه، مشاور یا شبکههای حمایتی موجب میشود زنانِ تحت خشونت راهی برای خروج از چرخهی خشونت نداشته باشند.
افزون بر این، هیبت خوفناک جنگ و تمرکز نهادهای امدادرسان بر نجات افراد در برابر خطر مرگ، نجات زنان از انواع شکلهای خشونت را از اولویت خارج و به امری کماهمیتتر از معمول تبدیل میکند. این نادیدهانگاری، سلامت روانی و جسمی و حتی حیات زنان نجاتیافته از جنگ را تهدید میکند و پس از پایان درگیری به بحرانی دامنهدار تبدیل میشود.
بررسی پژوهشهای معدودی که پدیدهی خشونت خانگی در جغرافیای تحت درگیری نظامی را بررسی کرده است نشان میدهد که تغییرات اجتماعی و پیامدهای روانی ناشی از درگیری و جنگ به عادیسازی و تداوم خشونت خانگی منجر میشوند.
نسبت به نشانههای آزار جسمی و روانی در زنان اطرافتان هوشیار باشید. نشانههایی از جمله رفتار و گفتار سرکوبگرانه، تحقیرآمیز یا کنترلگرانه؛ حسادت و اتهامزنیهای بیاساس؛ سرزنش قربانی و ایجاد فضایی که گویی عملکرد قربانی عامل وقوع خشونت است؛ توهین و تهدید؛ دستکاری عاطفی و تهدید به ترک کردن فرد؛ خودزنی یا آسیب رساندن به اشیا و محیط پیرامون؛ محدود کردنِ روابط اجتماعی فرد به بهانهی وجود خطر؛ وجود زخم و کبودی بدون دلیل مشخص؛ اصرار فرد به پوشاندن بخشهایی از بدن؛ اضطراب و بیقراری فرد در حضور همسر یا شریک عاطفیاش؛ همراهی و حضور دائم مرد در کنار زن؛ غیبت ناگهانی از جمع؛ تلاش برای عادی جلوه دادن یا مخفی کردن رفتارهای خشونتبار همسر یا شریک عاطفی.
یکی از پیامدهای رایج جنگ افزایش فشار مردان برای هرچه بیشتر منزوی کردن زنان است. تماس منظم با زنانی را که احتمال میدهید تحت خشونت یا آزار باشند، حفظ کنید و در انجام وظایف و مسئولیتهایی مانند مراقبت از کودکان یا پخت و پز به آنها کمک کنید. این کمکها فشار و اضطراب آنها را کاهش میدهند و بهترین روش برای جلوگیری از هرچه منزویتر شدن آنهاست.
#زنان_جنگ
#خشونت_خانگی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍24❤3👌2
جنگ براي همهی ملتهای جهان موضوعی آشناست، همواره در گوشهای از دنیا شاهد جنگ هستیم. اغلب مردم جنگ را عملی مردانه میدانند، اما آنچه از جنگ در ذهن و یاد زنان به جا مانده درد و سکوتی عميق است. زنانی برآمده از احساسات که فشار زیادی را تحمل کردند.
بدن زنان در جنگ جزوی از داراییهایی مردان آن کشور به حساب میآید و کشور مقابل تمام تلاشش را میکند که با تجاوز و تصاحب بدن زنان کشور دشمن بدون هیچ گونه سلاح گرم و سرد تیر خلاص را بزند. سربازان کشور مقابل با افتخار خودشان را در معرض فريادهای زنان کشور دشمن قرار میدهند اما این فریادها عزم او را براي خدمت به وطنش بیشتر میکند و با ارادهی قویتر هدفش را نشانه میگیرد.
در زمان جنگ تمامی تبعیضها، خشونتها و حق مالکیت به زنان بیشتر از قبل میشود؛ زیرا در زمانی که جنگی وجود ندارد، آنها از این حقوق برخوردار نیستند و حق مالکیت بر بدن خود را ندارند و در هنگام جنگ بستر کامل برای تصاحب و تجاوز به زنان فراهم است.
مردان روسی که علاوه بر فتح کشور برلین، بدن زنان برلین را هم فتح میکنند و آن را حق خود میدانند و در زمانی که برلین به شکارگاه زنان آلمانی توسط ارتش سرخ شوروي تبديل شده است، زني روزنامهنگار سعی میکند توجه افسرس روسی را به خود جلب کند تا بتواند زندگیاش را به دست بگیرد و بتواند برای خود و نزدیکانش آذوقه فراهم کند و تا حدی امنیت را برقرار کند.
این فیلم به خوبی نشان میدهد که چگونه زنان آلمانی، حقارتی عظيم را تجربه میکنند و تاوان جنگی مردانه را میدهند.
#زنان_جنگ
#تحلیل_فیلم
#فیلم_فمینیستی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍14💔5😭5❤4🔥1🤬1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎞محصول کشور آلمان
#زنان_جنگ
#معرفی_فیلم
#فیلم_فمینیستی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👏9🙏3💔2❤1👌1🕊1😭1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤26👍8👏4👌2
اصطلاح «قتل ناموسی» خشونتهای ساختاری علیه زنان را بعضاً به مسائل فردی و خانوادگی تقلیل میدهد، بهطور ناخواسته زنکشی را توجیه یا مشروع میسازد، و کلیشههای نژادپرستانه و شرقگرایانه را بازتولید میکند. در حالی که زنکشی پدیده جهانی و ساختاری است، گفتار «قتل ناموسی» خشونت علیه زنان را بهغلط ذاتی «فرهنگ» اقلیتهای اتنیکی و مهاجران نسبت میدهد.
زنکشی را میتوان آشکارترین تجلی اراده برای کنترل زنان دانست؛ ارادهای که بهمحض احساس تهدید نسبت به جایگاه قدرت مردانه، به حذف فیزیکی زنان میانجامد.
قتل زنان ممکن است دلایل متنوعی داشته باشد، اما یکی از رایجترین اشکال آن، در ادبیات فمنیستی رسانهای و حقوقی، غالباً با عنوان «قتل ناموسی» شناخته میشود، که توسط لیلا ابولُغود، انسانشناس فلسطینی-آمریکایی، چنین تعریف شده است: «قتل زنی بهدست نزدیکانش به دلیل نقض یک کُد جنسی و به نام بازگرداندن حیثیت خانوادگی». این اقدام معمولاً بر پایه رفتاری واقعی یا فرضی صورت میگیرد که بهعنوان نقض هنجارهای جنسی یا اخلاقی تلقی میشود؛ مانند برقراری روابط جنسی یا بارداری خارج از چارچوب ازدواج، رد کردن ازدواجی از پیش ترتیب داده شده، پوشیدن لباسهایی که «نامناسب» دانسته میشود، یا مشارکت در فعالیتهایی که «غیراخلاقی» تلقی میگردند.
این جنایت با هدف «بازگرداندن» ناموس خانوادگی و اجتماعی انجام میشود و افراطیترین شکل خشونت جنسیتی علیه زنان را نمایندگی میکند.
فمینیستهای پسااستعماری، ضدنژادپرستی و ضداستعماری معتقدند که مفهوم «قتل ناموسی» از نظر مفهومی تقلیلگراست و به کارکرد تحلیلی آن مشکوکاند، و همزمان نسبت به بهرهبرداری سیاسی و رسانهای از آن نیز هشدار میدهند. در ادامه، به سه دلیل اصلی این مخالفتها پرداخته خواهد شد.
در تحلیلهای فمینیستی و جامعهشناختی، اصطلاح متداول «قتلهای ناموسی» بهعنوان تعبیری سطحی و ناقص شناخته میشود که خشونتهای جنسیتی مرتبط با «ناموس» را صرفاً به کنشهای فردی یا خانوادگی محدود میکند و بدین ترتیب، ابعاد عمیق ساختاری، ایدئولوژیک و نهادی این خشونتها را در پس پرده فرو میبرد.
این رویکرد تقلیلگرایانه، قتل زنان را تنها به واکنشهایی احساسی و شخصی نسبت میدهد که در چارچوب تعارضات خانوادگی یا دفاع از مفاهیم «شرافت» تفسیر میشود؛ حال آنکه واقعیت اجتماعی بسیار گستردهتر و پیچیدهتر است و چنین خشونتهایی در واقع تجلی یک نظام منسجم سلطه جنسیتی هستند که در بستر نظم پدرسالارانه نهادینه شدهاند.
خشونت علیه زنان در این چارچوب، ابزاری است که نظم جنسیتی را تنظیم و تثبیت میکند و قتل زنان بهعنوان کنشی «تنظیمگر» هژمونی مردسالارانه عمل میکند. از این رو، بسیاری از فمینیستها بر ضرورت استفاده از اصطلاحاتی دقیقتر و مفهومیتر چون «فمیساید» (زنکشی بهخاطر زن بودن)، «خشونت ساختاری جنسیتی» یا «جنایت پدرسالارانه» تأکید دارند؛ مفاهیمی که این خشونتها را نه صرفاً بهعنوان کنشهای فردی، بلکه در دل ساختارهای گستردهتر قدرت و نابرابری جنسیتی تحلیل میکنند.
زبان در این میان نقش تعیینکنندهای ایفا میکند؛ نامگذاری خشونتها علیه زنان نه فقط انتخابی زبانی، بلکه بازنمایی یا پنهانسازی روابط قدرت است. بازنگری انتقادی در زبان و روایتهای مسلط، گامی ضروری برای آشکارسازی و تحلیل بنیانهای ایدئولوژیک نظم مردسالارانه به شمار میآید.
#زن_کشی
#قتل_ناموسی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍15👌2
Forwarded from توییتر زن روز
کانال توییتر زن روز، بازتاب صدای زنان در شبکه اجتماعی ایکس، اینستاگرام و رسانههای اجتماعی است.
شما همراهان عزیز در صورت تمایل میتوانید توییتها و مطالب مرتبط با حوزه زنان در شبکههای اجتماعی را به ما ارسال کرده و ما را در اداره این کانال یاری کنید.
http://www.tgoop.com/Zane_Ruz_Twitter
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
توییتر زن روز
♦️جامعهشناسی زنان در دنیای توییتر (شبکه اجتماعی ایکس)
🌐 ارتباط با ما:
@Zaneruz_admin
🌐 ارتباط با ما:
@Zaneruz_admin
❤9👍3👏2🔥1👌1
طرح پیشنهادی مجلس در سال ۱۴۰۴ برای اصلاح قانون مهریه، بحثهای گستردهای را در میان حقوقدانان و فعالان حقوق زنان برانگیخته است. در حالیکه هدف مجلس کاهش پروندههای قضایی و زندانیان مربوط به مهریه است، بسیاری از فمینیستها و کسانیکه مدافع حقوق زنان هستند معتقدند که چنین طرحهایی به مشکلات زنان در دریافت حقوقشان توجهی نمیکند و بر تسهیل شرایط مردان تمرکز دارند.
از منظر حقوق زنان، اینطرح، بهدلیل تمرکز بر منافع مردان، حقوق زنان را نادیده گرفته است. با محدودکردن مهریه و حذف حبس برای بدهکاران، این طرح فقط اهرم فشار قانونی را برای زنان تضعیف میکنند. فعالان حقوق زنان معتقدند که در کشورهای اسلامی، در غیاب حقوق برابر در طلاق، حضانت و اشتغال، مهریه ابزاری برای امنیت اقتصادی زنان محسوب میشود.
از منظر حفظ حقوق اقتصادی زنان، طرح پیشنهادی کاهش مهریه، عقبنشینی از حقوق و امنیت اقتصادی زنان محسوب میشود. با محدود کردن مهریه بدون ارائهی مکانیسمهای حمایتی جایگزین، این طرح نابرابری موجود در خانوادههای ایرانی را تشدید میکند. لازم به یادآوری است که طرح اصلاح قانون مهریه اولین بار نیست که مطرح میشود و در سالهای قبل، از جمله در زمستان سال ۱۳۹۹ وارد کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس شده است.
در چنین شرایطی که زنان در ایران در محیط خانواده از کمترین حق و حقوق انسانی برخوردار هستند، مهریه شاید یکی از اهرمها بهویژه برای زنان محروم است که میتوانند با تکیه به آن، از محیط پر تنش و خشونت خانواده با امنیت اقتصادی چه بسا کوتاه مدت رهایی پیدا کنند. اگرچه در ایران در بسیاری از موارد مهریه با حق طلاق و شروط دیگر ضمن عقد، تاخت زده میشود.
#مهریه
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍31❤4👏1👌1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
توییتر زن روز
♦️جامعهشناسی زنان در دنیای توییتر (شبکه اجتماعی ایکس)
🌐 ارتباط با ما:
@Zaneruz_admin
🌐 ارتباط با ما:
@Zaneruz_admin
👏10
«تفکیک جنسیتی» اساساً مفهومی مدرن است که بهعنوان ابزاری کنترلی در دست دولتهای مدرن قرار گرفت. این روند در ایران نیز به شکل دیگری اعمال شد. این بدان معنا نیست که پیش از استقرار دولت مدرن در ایران، فضاهای تکجنسیتی وجود نداشته است ولی کارکردشان لزوماً تفکیک جنسیت با دلالتهای سیاسی ـ کنترلی نبوده است. نکته اینجاست که نقش جداساز را فرهنگ به جای قانون یا دولت به عهده داشته، این جداسازی عملکردی منعطفتر داشته، و در بسترهای فرهنگی و طبقاتی و اقتصادی و جوامع شهری و روستایی و عشایری اشکال مختلفی به خود میگرفته است.
ردیابی روابط میان زنان در آثار بهجایمانده بسیار دشوارتر از روابط میان مردان است.
کاترین بابایان دربارۀ دلیل این امر مینویسد: «مردان نویسندۀ اکثر منابع بودند و طبعاً بر حلقهها و جمعهای مردان تمرکز داشتند. این در حالی است که زنان بیشتر در نقش همسر، مادر سلطهگر یا اغواگر فریبنده در متون ظاهر میشدند» (بابایان، ۲۰۰۸: ۲۴۰). علاوه بر این، باید پایین بودن نرخ سواد و دسترسی زنان به منابع نسبت به مردان را نیز در نظر داشت. چنانکه معدود متونی که به دست زنان و در قالب سفرنامه نوشته شده متعلق به زنان طبقۀ حاکم است که سواد و امکان نوشتن داشتهاند.
با این حال، درحالیکه به گفتۀ دژمخوی و موسوی شرقی در «حمامها و زورخانهها» روابط نامشروع میان مردان وجود داشته، این فقط روابط میان زنان است که دستمایۀ نگرانی قرار میگیرد.
از دورۀ فتحعلیخان قاجار، کمکم حضور زنان نوازنده و رقصنده در جشنها کمرنگتر شد و «پسران جوان مبدلپوش» جای آنها را گرفتند (دژمخوی و موسوی شرقی، ۱۳۹۷: ۲۹).
بازنمایی همجنسخواهی مردانه بهمثابۀ گناهی بزرگ در سفرنامههای اروپاییانی که به ایران سفر میکردند، به علاوۀ رفتوآمد خود ایرانیان به اروپا، باعث شد تغییراتی اساسی در آنچه میتوان «رژیم جنسیتی» یا «هنجارهای جنسیتی حاکم و تعیینکننده» نامید به وجود بیاید. در نتیجۀ این تغییرات، مردان کمرباریکی که تصاویرشان در آثار هنری اوایل دورۀ قاجار موجود بود (مثل تصویر معروف فتحعلیخان قاجار) کمکم محو شدند و عشق به همجنس، که نمونۀ مردانۀ آن حضور بسیار جدی در آثار هنری و ادبیات داشت، از عرصۀ عمومی حذف شد و جنسیتهای دیگر (از جمله امردان و خواجگان) نیز خود را پنهان کردند.
رژیم جنسیتی مدرن بخشی از پروژۀ مدرنیزه کردن ایران بود. براساس این پروژه روابط میان زن و مرد از نو تعریف شد، جنسیتهای پیشین طرد و دوگانۀ زن و مرد طبیعی شمرده و تثبیت شد. در نتیجۀ این تغییر عمده، ازدواج که پیش از آن ماهیتی تولید مثلی داشت به امری عاشقانه تبدیل شد، رابطه با همجنس مذموم شمرده شد، و آنچه مقدس و مهم و اصلی تلقی شد چیزی نبود جز ازدواج زن و مرد. این تغییرات، رژیم جنسیتی حاکم بر ایران را مطلوب اروپاییانی ساخت که امردان را چونان «بچهها» و امردخواهی را معادل بچهبازی میدانستند. اگرچه امرد کودک نبوده است.
در این گفتمان، زنان «ناموس» مرد و مردان موظف به نشان دادن «غیرت» خود نسبت به زنان هستند. اما نکتۀ مهم این است که آسیب دیدن آنها نه به قصور مردان، که به ظلم حاکمیتِ مستبد نسبت داده میشد، و همین زمینۀ مبارزه را بیش از پیش فراهم میکرد.
#تاریخ_زنان
#جنبش_زنان
#زنان_مشروطه
#تفکیک_جنسیتی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍18👌2❤1
Parvin - Azade Manam
Telegram : @Delavaaz
▫️آهنگساز: همایون خرم
▫️ترانهسرا: هدایت نیر سینا
#صدای_زن
#آهنگ_شب
#موسیقی_زنان
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤10🥰1
جامعهشناسی زن روز pinned «❤️ سلام همراهان گرامی، کانال توییتر زن روز، با هدف جامعهشناسی زنان در دنیای توییتر (شبکه اجتماعی ایکس) و رسانههای اجتماعی به تازگی آغاز به کار کرده است. 🌸 ما را به دوستان خود و علاقمندان این حوزه معرفی کنید. ✈️ http://www.tgoop.com/Zane_Ruz_Twitter»
هیستری رادیکال: شورش زنان خانگی در فیلم "زنی تحت تأثیر"
نیک لونگتی، همسر میبل لونگتی، شخصیت اصلی فيلم زنى تحت تاثير (١٩٧٤) ساخته جان کاساوتیس از انجام وظایف خانگی همسرش به عنوان دلیلی برای سلامت عقل او استفاده میکند. اگر او وظایفش را انجام میدهد، همانطور که یک همسر باید انجام دهد، چگونه میتوان گفت که دیوانه است؟
🎞 این صحنه که نیک تلاش میکند همسرش را در حضور همکارش کنترل کند به یک مفهوم کلیدی در فیلم اشاره دارد.
دیوانگی یک زن به عنوان انحراف رفتاری از نقش تعیین شدهاش تعریف میشود.
هیستریا به عنوان یک اختلال خاص زنان تشخیص داده میشد و به عنوان یک اصطلاح کلی برای هر نشانهای از رفتارهای اجتماعی غیرقابل قبول یا غیرقابل کنترل عمل میکرد و زهدان را به عنوان منبع هر دو بیماری جسمی و روانی میدانست.
هر چیزی که مردان در زنان نمیتوانستند درک کنند به عنوان یک بیماری تلقی میشد.
توصیف اندامهای تناسلی زنان به عنوان ریشه ناپایداری روانی و درد و رنج باعث میشد تا مردان به راحتی احساسات و نگرانیهای معتبر زنان را نادیده بگیرند و در عین حال آنها را در خانه محبوس کنند. چون آنها بیش از حد احساسی و غیرمنطقی بودند که بتوانند مشاغل قدرتمندی را به عهده بگیرند.
زنانی که مانند میبل، با نقش خانهدار خانگی سازگار نبودند، دیوانه تلقی میشدند.
در زمان انتشار فیلم نه تنها هیستریای زنانه به عنوان یک تشخیص پزشکی رسمی در آمریکا شناخته میشد، بلکه خشونت خانگی نیز قانونی و به عنوان مسئلهای خصوصی در نظر گرفته میشد.
میبل به این معنا نوعی قهرمان فمینیستی موج دوم است در هیستریای خود، او به مخاطبانش نشان میدهد که هنجارهای فرهنگیاند که به زنان آسیب روانی میرسانند، و برای همین از دنبال کردنشان پرهیز میکند.
#معرفی_فیلم
#فیلم_فمینیستی
#دیوانه_انگاری_زنان
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤6👍5👌1
A.woman.under.the.influence.1974.mp4
711.4 MB
#معرفی_فیلم
#فیلم_فمینیستی
#دیوانه_انگاری_زنان
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔥11🙏3👍2
مغلطه هایی علیه فمنیسم.pdf
161.5 KB
در این نوشته قصد دارم به چهار مغلطه اصلی و پرتکرار علیه فمنیسم که طی بحثهایم با دیگران متوجهشان شدهام بپردازم و در نقد آنها سخن بگویم، شاید بلکه با رفع حجابی که مخالفت منطقی و اظهر من الشمس با فمنیسم به نظر میرسد، هراس غیرعقلانی به عنوان علت اصلی نفرت نسبت به فمنیسم، عیان شود.
بارها دیدهام و احتمالاً دیدهاید یا شاید خودتان صاحب این نظر باشید که مخالفان فمنیسم دغدغهمندانه ادعا میکنند که «فحشای مدرن مانند صنعت پورن و اونلی فنز، با حضور زنانی که به دنبال آزادی و برابریاند ایجاد شده و فمنیسم از این انحرافات و نیز منحرفان اخلاقی همچون آزادی حمایت میکند و متعاقباً منجر به زوال اخلاقیات جامعه میشود.» به این ادعا در دو مرحله پاسخ میدهم:
پس روی دیگری در سکهای که «فحشا» خوانده میشود وجود دارد و در برابر زنی که اندام خود را همچون کالا میفروشد، مصرفکنندههای مرد ایشان قرار دارند. حتی این دو شق شاید برابر هم نباشند؛ به ازای هر یک زن تولید کننده احتمالا صدها یا هزاران و گاها میلیونها مرد وجود دارد.
جالب نیست که هیچگاه انگشت اتهام در فساد اخلاقی به سمت مردان مصرفکننده گرفته نمیشود؟ از مشتری روسپی گرفته تا تماشاگر فیلم پورن مردانی جای گرفتهاند که ملامتی که دریافت میکنند به مراتب کم عمقتر و کمشدتتر از شق زنانه قضیه است.
اساساً این قضیه، یعنی متهم ساختن زنان به کرات در تاریخ مردسالاری جوامع مختلف دیده شده است؛ مردان، زنان را مقصر لغزش و انحراف خود قلمداد کرده و میکنند. زن باید خود را بپاید بپوشاند و خود را محدود کند تا مرد به خطا نیافتد. این استدلال را خارج از صنعت سکس، در موارد متعدد دیگری هم میتوان یافت.
فمنیسم مدافع آنچه فحشا خوانده می شود نیست! بلکه فمنیسم، مدافع زنی هست که قربانی بازار مرد سالاری شده و با تقلیل عینی خود به ابژه مصرفی، معرفت مردسالاری را بازتولید کرده است.
بسیاری از مخالفان فمنیسم، به شکل کژاندیشانهای معتقدند که زنان با سواستفاده از نیازها و امیال «طبیعی» مردان به خواستههایشان مثلا شغل و افزایش حقوق میرسند. این تحریفِ آنچه در واقع رخ میدهد هست. در موارد بسیاری برای زن، راهی برای بقا ،پیشرفت دیده شدن و ... . باقی نمیماند مگر آنکه آنچنان رفتار کند که از او انتظار میرود؛ آنچنان که جامعه مردسالار میخواهد باشد؛ یعنی ابژه جنسی.
تن دادن به این وضعیت از طرف زنان، استراتژی بقایی است برای زنده ماندن و پیشرفت در جامعهای خصمانه و نابرابر.
زنانی متوجه میشوند که در مواجهه با نابرابری، میتوانند با تن دادن به آنچه ناخودآگاه جامعه مردسالار از ایشان میخواهد به ثروت، توجه و قدرت کاذبی که از آنها از مسیرهای به هنجار در دسترس مردان دریغ شده، دست یابند.
#فمینیسم
#فمینیست
#مردان_فمینیست
#مردان_فمینیست
▫️KhaduandKhadang
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍18❤5👌2👏1