🔸غزل تازه
نمیگیری سراغی از نبودنهای ما دیگر
دلت مثل نگاهت نیست با ما آشنا دیگر
در این آیینهها، آن لحظهتصویرِ فراموشیم
که حتی رفتهایم انگار از یادِ خدا دیگر
تو هستی؟ نیستی؟ حرفی بزن در این مِهِ مُبهم!
تُهی شد معبدِ خاموشی از وَهمِ صدا دیگر
طلسمِ کُهنهی این باغ را، نشکست زیبایی
نشد دستی دخیلِ شاخهی خُشکِ دُعا دیگر
پُر از فکرِ فرار از این قطار و ریلها هستم
شبیه واگنی خالی، ملول از هرکجا دیگر...
نسیمی باز آورده است عطرِ زخم آهو تا
بگِریَم گِردبادِ شعلهور در خویش را دیگر
و شاید کبریای عشق، اوجِ عجزِ ما باشد؛
بمیرم هم نمیگویم: بیا،...، اما بیا دیگر!
#عبدالحمید_ضیایی
@abdolhamidziaei
نمیگیری سراغی از نبودنهای ما دیگر
دلت مثل نگاهت نیست با ما آشنا دیگر
در این آیینهها، آن لحظهتصویرِ فراموشیم
که حتی رفتهایم انگار از یادِ خدا دیگر
تو هستی؟ نیستی؟ حرفی بزن در این مِهِ مُبهم!
تُهی شد معبدِ خاموشی از وَهمِ صدا دیگر
طلسمِ کُهنهی این باغ را، نشکست زیبایی
نشد دستی دخیلِ شاخهی خُشکِ دُعا دیگر
پُر از فکرِ فرار از این قطار و ریلها هستم
شبیه واگنی خالی، ملول از هرکجا دیگر...
نسیمی باز آورده است عطرِ زخم آهو تا
بگِریَم گِردبادِ شعلهور در خویش را دیگر
و شاید کبریای عشق، اوجِ عجزِ ما باشد؛
بمیرم هم نمیگویم: بیا،...، اما بیا دیگر!
#عبدالحمید_ضیایی
@abdolhamidziaei
Forwarded from Amozegara
☀️درسگفتار آنلاین
شعر و اندیشه سهراب سپهری
دکتر عبدالحمید ضیایی
🌱سهشنبه ها ساعت ۲۱
هزینه دوره : ۵۰۰ هزار تومان
آغاز دوره : ۴ دی ماه
مدت دوره : ۸ جلسه
❇️ لینک مستقیم ثبتنام:
https://amozegara.com/product/andishesohrab/
به آموزگارا بپیوندید.
@amozegara
شعر و اندیشه سهراب سپهری
دکتر عبدالحمید ضیایی
🌱سهشنبه ها ساعت ۲۱
هزینه دوره : ۵۰۰ هزار تومان
آغاز دوره : ۴ دی ماه
مدت دوره : ۸ جلسه
❇️ لینک مستقیم ثبتنام:
https://amozegara.com/product/andishesohrab/
به آموزگارا بپیوندید.
@amozegara
🔸آیا جستجو، غبار تماشا نیست؟
دارم کتاب «سیذارتا»ی هرمان هِسه را بعد از بیست و پنج سال دوباره میخوانم.
در بخش پایانی داستان، گفتگویی میان سیذارتا و دوست قدیمیاش گویندا اتفاق میافتد.
حالا دیگر گویندا پیر شده است و پس از سالها سیر و سلوک، هنوز با دلهره و شوری غریب در جستجوی «هدف» است و در چهره خستهاش، «رنجِ جستجوی پیاپی و شکست پیاپی» هویداست.
و سیذارتا دارد به او میگوید:
«شاید بیش از آنچه باید، میجویی و درآمدِ آن افزونجویی، همین نایافتن است... چون کسی که در جست و جو باشد، بسا چنین میشود که تنها آن چیز را که میجوید میبیند...»
بودای بیدار، حالا دیگر چارهی جویندهای را که اسیر و زبونِ «هدف» شده است، «هیچ هدفی نداشتن» میداند.
شب از نیمه گذشته و خواب از سرم پریدهاست. حالا می توانم در پایان کتاب سیذارتا را تماشا کنم که پیرو هیچ «آیین» خاصی نیست و میکوشد مهمترین دریافتهی عمر خویش را در چند جمله برای دوستش گویندا و ما خلاصه کند:
«چنین گمان دارم که مهرورزی، بزرگترین و ارجمندترین چیزهای جهان است»...
#عبدالحمید_ضیایی
🔳#کتاب_اعترافات
🍃 پارهی سیزدهم
@abdolhamidziaei
دارم کتاب «سیذارتا»ی هرمان هِسه را بعد از بیست و پنج سال دوباره میخوانم.
در بخش پایانی داستان، گفتگویی میان سیذارتا و دوست قدیمیاش گویندا اتفاق میافتد.
حالا دیگر گویندا پیر شده است و پس از سالها سیر و سلوک، هنوز با دلهره و شوری غریب در جستجوی «هدف» است و در چهره خستهاش، «رنجِ جستجوی پیاپی و شکست پیاپی» هویداست.
و سیذارتا دارد به او میگوید:
«شاید بیش از آنچه باید، میجویی و درآمدِ آن افزونجویی، همین نایافتن است... چون کسی که در جست و جو باشد، بسا چنین میشود که تنها آن چیز را که میجوید میبیند...»
بودای بیدار، حالا دیگر چارهی جویندهای را که اسیر و زبونِ «هدف» شده است، «هیچ هدفی نداشتن» میداند.
شب از نیمه گذشته و خواب از سرم پریدهاست. حالا می توانم در پایان کتاب سیذارتا را تماشا کنم که پیرو هیچ «آیین» خاصی نیست و میکوشد مهمترین دریافتهی عمر خویش را در چند جمله برای دوستش گویندا و ما خلاصه کند:
«چنین گمان دارم که مهرورزی، بزرگترین و ارجمندترین چیزهای جهان است»...
#عبدالحمید_ضیایی
🔳#کتاب_اعترافات
🍃 پارهی سیزدهم
@abdolhamidziaei
💠 غزل بخوانیم
ما کهایم؟ عکسها و قابها
تختهپارهای رها بر آبها
خستهایم از حقایقِ کهن
نیست حرف تازه در کتابها
مثل موج، سرکشیم و دلخوشیم
گنجِ ماست مُشتی از حبابها
دلبری برای صید مشتری؛
چیست آدمی جز این نقابها؟
مستطیلِ بی در و دریچهایست
مقصدِ تمام این شتابها
کو اشارهای به سمتِ روشنی؟
گم شدیم در غبارِ خوابها...
#عبدالحمید_ضیایی
◾خبری نیست
🔺نشر هزاره ققنوس
@abdolhamidziaei
ما کهایم؟ عکسها و قابها
تختهپارهای رها بر آبها
خستهایم از حقایقِ کهن
نیست حرف تازه در کتابها
مثل موج، سرکشیم و دلخوشیم
گنجِ ماست مُشتی از حبابها
دلبری برای صید مشتری؛
چیست آدمی جز این نقابها؟
مستطیلِ بی در و دریچهایست
مقصدِ تمام این شتابها
کو اشارهای به سمتِ روشنی؟
گم شدیم در غبارِ خوابها...
#عبدالحمید_ضیایی
◾خبری نیست
🔺نشر هزاره ققنوس
@abdolhamidziaei
⚛ غزل متفاوط
شدیدِ شب، قحطِ استعاره
سکوت هفت آسمان و دریغ از نور یک ستاره!
چه ظِلِّ ظُلمی! چه محضِ دردی!
زَبورِ زیباییِ تبسُم
حلولِ مِی، حیرتِ تکلُم
تو آن درختِ پرندهپوشی!
چقدر زخم و
نمیخروشی!
چه کردهای با خودت! چه کردی؟
به ایل و گَردَش
به عشق و دردش
به آفتاب و سکوتِ زردش
قسم! مبادا که برنگردی!
مرا در آغوش خود بگیر و
مپرس از عمقِ اندُهانم
مرا که در هم شکسته
نبودنِ تو
عجب نبَردی!
برهنه در بادِ مرگ و
گرسنهی عطر نان
رفتهام به خوابِ باران
چه صبح سردی
چه صبح سردی!
#عبدالحمید_ضیایی
@abdolhamidziaei
شدیدِ شب، قحطِ استعاره
سکوت هفت آسمان و دریغ از نور یک ستاره!
چه ظِلِّ ظُلمی! چه محضِ دردی!
زَبورِ زیباییِ تبسُم
حلولِ مِی، حیرتِ تکلُم
تو آن درختِ پرندهپوشی!
چقدر زخم و
نمیخروشی!
چه کردهای با خودت! چه کردی؟
به ایل و گَردَش
به عشق و دردش
به آفتاب و سکوتِ زردش
قسم! مبادا که برنگردی!
مرا در آغوش خود بگیر و
مپرس از عمقِ اندُهانم
مرا که در هم شکسته
نبودنِ تو
عجب نبَردی!
برهنه در بادِ مرگ و
گرسنهی عطر نان
رفتهام به خوابِ باران
چه صبح سردی
چه صبح سردی!
#عبدالحمید_ضیایی
@abdolhamidziaei
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
☀️بخشی از اجرای غزلهای مولانا
🔳یکشنبه ۹ دی۱۴۰۳، تالار وحدت
#عبدالحمید_ضیایی
#هژیر_مهرافروز
#عبدالجبار_کاکایی
#سروش_مولانا
@abdolhamidziaei
🔳یکشنبه ۹ دی۱۴۰۳، تالار وحدت
#عبدالحمید_ضیایی
#هژیر_مهرافروز
#عبدالجبار_کاکایی
#سروش_مولانا
@abdolhamidziaei
اخلاق نوشته باروخ اسپینوزا.pdf
3.5 MB
🔳 فایل pdf کتاب اخلاق
یک کتاب بسیار دقیق فلسفی، اثر مُرتدِ شریف؛ باروخ اسپینوزا
🔳 و در عین حال یک ترجمهی بسیار دقیق به قلم دکتر محسن جهانگیری
☀️اگر عمری باقی باشد به زودی درسگفتار آنلاین آشنایی با فلسفه اسپینوزا ( شامل متنخوانی و شرح مهمترین فقرات الهیاتی و اخلاقی این کتاب گرانقدر و پُرمُخاطره) را شروع خواهیم کرد.
#کتاب_خوب_بخوانیم
#فلسفه_غرب
#باروخ_اسپینوزا
#شورش_علیه_تئولوژی
#وحدت_وجود
@abdolhamidziaei
یک کتاب بسیار دقیق فلسفی، اثر مُرتدِ شریف؛ باروخ اسپینوزا
🔳 و در عین حال یک ترجمهی بسیار دقیق به قلم دکتر محسن جهانگیری
☀️اگر عمری باقی باشد به زودی درسگفتار آنلاین آشنایی با فلسفه اسپینوزا ( شامل متنخوانی و شرح مهمترین فقرات الهیاتی و اخلاقی این کتاب گرانقدر و پُرمُخاطره) را شروع خواهیم کرد.
#کتاب_خوب_بخوانیم
#فلسفه_غرب
#باروخ_اسپینوزا
#شورش_علیه_تئولوژی
#وحدت_وجود
@abdolhamidziaei
Empty Sky
Adam Hurst
🍃 دَمزدن در جنونِ هُشیاری
اگر در پی کشفِ معنا برآیید، آنچه را که در حالِ شکلگرفتن است از کف خواهید داد.
همه از من دربارهی معنای اثری که ساختهام میپرسند این نکته خیلی غمانگیز است...
🔳آندره تارکوفسکی
🎼قطعهی موسیقی: آسمانِ تهی
✴️ نوازنده: آدام هرست
@abdolhamidziaei
اگر در پی کشفِ معنا برآیید، آنچه را که در حالِ شکلگرفتن است از کف خواهید داد.
همه از من دربارهی معنای اثری که ساختهام میپرسند این نکته خیلی غمانگیز است...
🔳آندره تارکوفسکی
🎼قطعهی موسیقی: آسمانِ تهی
✴️ نوازنده: آدام هرست
@abdolhamidziaei
🍂 به تردیدِ اندوهباری
که در پنهانِ روحِ همهمان خانه دارد؛
به زندیقِ نیشابور، حکیم عمر خیام
🍁🍁
یا ترانه میگِریی، یا شراب مینوشی
ای حکیم! دشوار است رنج را فراموشی
هستیوعدم، رنج است، عشقوشوقوغم، رنج است
گریهی قلم، رنج است...؛ بینتیجه میکوشی!
کاشکی چو مولانا، زادهی طَرَب بودی
حافظانه میکردی رِندی و خطاپوشی
از مسافرانِ شب، هیچکس نیامد باز
تا به ما بگوید راز، از دیارِ خاموشی
بسملایم و لبتشنه، تیغِ عشق هم کُند است
زندهمیری است این، یا مشقِ خوابِ خرگوشی؟
از شرابِ شکهایت، یک دهان بنوشانَم
خستهام ز هُشیاری، خستهتر ز مدهوشی
سیرِ بیسُلوکی بود، آن همه یقینجُستن
عاشقانه با تردید، ای خوشا هماغوشی! ...
#عبدالحمید_ضیایی
#کتاب_تردید
@abdolhamidziaei
که در پنهانِ روحِ همهمان خانه دارد؛
به زندیقِ نیشابور، حکیم عمر خیام
🍁🍁
یا ترانه میگِریی، یا شراب مینوشی
ای حکیم! دشوار است رنج را فراموشی
هستیوعدم، رنج است، عشقوشوقوغم، رنج است
گریهی قلم، رنج است...؛ بینتیجه میکوشی!
کاشکی چو مولانا، زادهی طَرَب بودی
حافظانه میکردی رِندی و خطاپوشی
از مسافرانِ شب، هیچکس نیامد باز
تا به ما بگوید راز، از دیارِ خاموشی
بسملایم و لبتشنه، تیغِ عشق هم کُند است
زندهمیری است این، یا مشقِ خوابِ خرگوشی؟
از شرابِ شکهایت، یک دهان بنوشانَم
خستهام ز هُشیاری، خستهتر ز مدهوشی
سیرِ بیسُلوکی بود، آن همه یقینجُستن
عاشقانه با تردید، ای خوشا هماغوشی! ...
#عبدالحمید_ضیایی
#کتاب_تردید
@abdolhamidziaei
Forwarded from انجمن زُروان
🐦🔥 هفتمین شب شعر سیمرغ
سیمرغ دیگان
▫️شاعران:
الهام ابوالحسنی
ندا ارژنگ
مهدیه انتظاریان
مهرانگیز اوحدی
نیلوفر بختیاری
طاهره داوری
کریم سلگی
شروین سلیمانی
عبدالحمید ضیائی
سمیرا عاطفی
وحید عیدگاه
فرهاد فریدزاده
رضا موسوی
محمدحسن نعمتی
شروین وکیلی
▫️اجرا:
اسما موسوی
▫️همراه با اجرای موسیقی سنتی توسط دانیال عطارزاده
📆 زمان: سهشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۳
🕔 ساعت: ۱۷:۰۰
💠 مکان: خانهی اندیشمندان علوم انسانی، تالار فردوسی
✅ ورود برای همگان آزاد و رایگان است.
#سیمرغ
#دیگان
#شب_شعر
#شب_شعر_سیمرغ
@zorvan_org
سیمرغ دیگان
▫️شاعران:
الهام ابوالحسنی
ندا ارژنگ
مهدیه انتظاریان
مهرانگیز اوحدی
نیلوفر بختیاری
طاهره داوری
کریم سلگی
شروین سلیمانی
عبدالحمید ضیائی
سمیرا عاطفی
وحید عیدگاه
فرهاد فریدزاده
رضا موسوی
محمدحسن نعمتی
شروین وکیلی
▫️اجرا:
اسما موسوی
▫️همراه با اجرای موسیقی سنتی توسط دانیال عطارزاده
📆 زمان: سهشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۳
🕔 ساعت: ۱۷:۰۰
💠 مکان: خانهی اندیشمندان علوم انسانی، تالار فردوسی
✅ ورود برای همگان آزاد و رایگان است.
#سیمرغ
#دیگان
#شب_شعر
#شب_شعر_سیمرغ
@zorvan_org
🍃🍃🍃
سنجاقکی رقصان
در دهانِ غوک و
غوکِ گرسنه
در دهانِ مار...
در سایهی هزارسالهی بلوط
چُرتِ قلندری میزند باد و
میانِ استخوانهای ماهیان
به خوابِ احتمال میرَوَد دریا
آرام و گریهوار
روییده
در همین پَسینِ پاییزی
شعری به هیئتِ علف
از گوشهی مزار ...
#عبدالحمید_ضیایی
#در_تناسخ_کلمات
@abdolhamidziaei
سنجاقکی رقصان
در دهانِ غوک و
غوکِ گرسنه
در دهانِ مار...
در سایهی هزارسالهی بلوط
چُرتِ قلندری میزند باد و
میانِ استخوانهای ماهیان
به خوابِ احتمال میرَوَد دریا
آرام و گریهوار
روییده
در همین پَسینِ پاییزی
شعری به هیئتِ علف
از گوشهی مزار ...
#عبدالحمید_ضیایی
#در_تناسخ_کلمات
@abdolhamidziaei
Etefagh
10:10 Band
🟣 اتفاق است و میافتد...
❇️ شعر: عبدالحمید ضیایی
🔳 خواننده: سجاد عرب زاده
کمانچه و قیچک: نایان صحیحى
درامز و پرکاشن: امیر حقیرى
گیتار باس:مهدى محمودخانى
گیتار الکتریک: امیررضا فلاح
@abdolhamidziaei
❇️ شعر: عبدالحمید ضیایی
🔳 خواننده: سجاد عرب زاده
کمانچه و قیچک: نایان صحیحى
درامز و پرکاشن: امیر حقیرى
گیتار باس:مهدى محمودخانى
گیتار الکتریک: امیررضا فلاح
@abdolhamidziaei
گرچه این دلبستگیهایِ زمینی خوب نیست
اتفاق است و میاُفتد، دل که سنگ و چوب نیست!
گر یهودا، دکمههایِ خرقهاش را وا کُند
در نهاناش، جز مسیحی عاشق و مصلوب نیست
با چنین شوقِ تماشایِ من و زیباییات
صبر، ممکن هم اگر باشد، دگر مطلوب نیست
کُفرِ عشقآمیزِ شیطان، عبرتآموزم شده
گر چه در چشمِ شما جز بندهای مغضوب نیست
نیست مولانا، جهان از شمسِ تبریزی پُر است
تشنهجانی کو؟ و گرنه قحطیِ محبوب نیست
قفل، قُلف و مُبتلا را مُفتلا گفتن خوش است
گرچه هر عاشق که دستافشان شود زرکوب نیست
ای قطارِ رفته! من بیتو بلیطی باطلم
سهمِ من جز عمرِ نوح و طاقتِ ایوب نیست
آسمانی یا زمینی کاش عاشق میشدیم
قلبِ شیرینعقلِ عاشق، در پیِ اسلوب نیست
گیر کرده در گلویم باز قُلابِ سؤال
کوهِ آتش در جگر، خاموش باشد خوب نیست...
#عبدالحمید_ضیایی
@abdolhamidziaei
اتفاق است و میاُفتد، دل که سنگ و چوب نیست!
گر یهودا، دکمههایِ خرقهاش را وا کُند
در نهاناش، جز مسیحی عاشق و مصلوب نیست
با چنین شوقِ تماشایِ من و زیباییات
صبر، ممکن هم اگر باشد، دگر مطلوب نیست
کُفرِ عشقآمیزِ شیطان، عبرتآموزم شده
گر چه در چشمِ شما جز بندهای مغضوب نیست
نیست مولانا، جهان از شمسِ تبریزی پُر است
تشنهجانی کو؟ و گرنه قحطیِ محبوب نیست
قفل، قُلف و مُبتلا را مُفتلا گفتن خوش است
گرچه هر عاشق که دستافشان شود زرکوب نیست
ای قطارِ رفته! من بیتو بلیطی باطلم
سهمِ من جز عمرِ نوح و طاقتِ ایوب نیست
آسمانی یا زمینی کاش عاشق میشدیم
قلبِ شیرینعقلِ عاشق، در پیِ اسلوب نیست
گیر کرده در گلویم باز قُلابِ سؤال
کوهِ آتش در جگر، خاموش باشد خوب نیست...
#عبدالحمید_ضیایی
@abdolhamidziaei
#غزل_بخوانیم
در باد وَرق میخورَد این دفترِ خالی
این غفلتِ مشهور به تقویمِ جَلالی
هرجا بِگُریزم، غمِ تو زودتر آنجاست
از گریه پُرم، ای همهجا، جایِ تو خالی!
جز توتِ لبانِ تو - که آن نیز حرام است-
از باغِ خداوند نچیدیم حلالی
هرگز شُده دریا برَوَد دیدنِ رودی؟
دیدار من و عشق؟ چه بیهودهخیالی!
یکعُمر شنا کرده خلافِ جهتِ رود
آن ماهیِ آزاد، دراین تُنگِ سُفالی
ای هرگزِ نومید! در این دایرهی وَهم
شوقِ سفری کو؟ چه سقوطی؟ چه کمالی؟
این قافیهبازیّ و گرفتاریِ الفاظ
ما را بهکجا میبَرَد این بیپروبالی؟
#عبدالحمید_ضیایی
@abdolhamidziaei
در باد وَرق میخورَد این دفترِ خالی
این غفلتِ مشهور به تقویمِ جَلالی
هرجا بِگُریزم، غمِ تو زودتر آنجاست
از گریه پُرم، ای همهجا، جایِ تو خالی!
جز توتِ لبانِ تو - که آن نیز حرام است-
از باغِ خداوند نچیدیم حلالی
هرگز شُده دریا برَوَد دیدنِ رودی؟
دیدار من و عشق؟ چه بیهودهخیالی!
یکعُمر شنا کرده خلافِ جهتِ رود
آن ماهیِ آزاد، دراین تُنگِ سُفالی
ای هرگزِ نومید! در این دایرهی وَهم
شوقِ سفری کو؟ چه سقوطی؟ چه کمالی؟
این قافیهبازیّ و گرفتاریِ الفاظ
ما را بهکجا میبَرَد این بیپروبالی؟
#عبدالحمید_ضیایی
@abdolhamidziaei
🔻 وسوسهی واپسین
نگاهِ خیس و خستهات
سرودِ سوگوارِ جاودانِگی
شکوهِ دردناکِ بیترانِگیست
مسیحِ در محاصره!
نپرس: پس چرا نصیبِ من صلیب شد؟
نپرس؛ پس چرا سه ضلع داشت
. دایره؟
بهار آمده!
نمیشود اگر که باورت
ببین!
شکوفه کرده تاجِ خار بر سرت!
یتیمِ نااُمیدِ ناصِره...
#عبدالحمید_ضیایی
#ازدحام_تنهایان
@abdolhamidziaei
نگاهِ خیس و خستهات
سرودِ سوگوارِ جاودانِگی
شکوهِ دردناکِ بیترانِگیست
مسیحِ در محاصره!
نپرس: پس چرا نصیبِ من صلیب شد؟
نپرس؛ پس چرا سه ضلع داشت
. دایره؟
بهار آمده!
نمیشود اگر که باورت
ببین!
شکوفه کرده تاجِ خار بر سرت!
یتیمِ نااُمیدِ ناصِره...
#عبدالحمید_ضیایی
#ازدحام_تنهایان
@abdolhamidziaei
#به_افق_غزل
شمع روشن میکنم در بادهای لعنتی
کی رهایم میکنند این یادهای لعنتی؟
گم شدم در عطر تُندِ کافه و نسکافهها
دود شد یادِ تو در میعادهای لعنتی
هر که آمد، تکّهای از بودنِ ما را رُبود
نیمههای گمشده، همزادهای لعنتی
سالها چرخیده دورِ کعبههای رنگرنگ
بُرد ما را، ناکُجاآبادهای لعنتی
موجها، سر کوفته بر صخرههای بیخبر
دردِ خاموشیست این فریادهای لعنتی
▪️ ▪️
مَسخ و مَسحورِ تناسخ، مَحوِ اوهامِ حلول؛
کاش پایان داشت این میلادهای لعنتی...
#عبدالحمید_ضیایی
@abdolhamidziaei
شمع روشن میکنم در بادهای لعنتی
کی رهایم میکنند این یادهای لعنتی؟
گم شدم در عطر تُندِ کافه و نسکافهها
دود شد یادِ تو در میعادهای لعنتی
هر که آمد، تکّهای از بودنِ ما را رُبود
نیمههای گمشده، همزادهای لعنتی
سالها چرخیده دورِ کعبههای رنگرنگ
بُرد ما را، ناکُجاآبادهای لعنتی
موجها، سر کوفته بر صخرههای بیخبر
دردِ خاموشیست این فریادهای لعنتی
▪️ ▪️
مَسخ و مَسحورِ تناسخ، مَحوِ اوهامِ حلول؛
کاش پایان داشت این میلادهای لعنتی...
#عبدالحمید_ضیایی
@abdolhamidziaei
🍃 #غزل_بخوانیم
فرقی ندارد اینکه بعد از صبحگاهِ تیرباران
ردُی بمانَد یا نمانَد از تو بر دیوارِ زندان!
در آسمان، در آینه، در خویش دنبالِ چه هستی؟
خالیست اینگوری که عمری گریهکردی بر سرِ آن
دیدیم! فرقی نیست بین هر دو رویِ این کتیبه
بیهوده باز این تختهسنگِ واژگون را برمگردان!
نگذاشت غمهای دگر چیزی بفهمیم از غم عشق
دندان فراوان داشتیم اما دریغ از لقمهای نان!
کوهی بهدوش و چشمهیی در چشمها آهوی زخمی؛
خنده ندارد حکمتِ پنهانِ این آغوشِ ویران؟
حالا برو! تقوای نومیدان، فراموشیست ای عشق!
من خستهام از هرچه راه و رود و ابر و باد و باران
#عبدالحمید_ضیایی
@abdolhamidziaei
فرقی ندارد اینکه بعد از صبحگاهِ تیرباران
ردُی بمانَد یا نمانَد از تو بر دیوارِ زندان!
در آسمان، در آینه، در خویش دنبالِ چه هستی؟
خالیست اینگوری که عمری گریهکردی بر سرِ آن
دیدیم! فرقی نیست بین هر دو رویِ این کتیبه
بیهوده باز این تختهسنگِ واژگون را برمگردان!
نگذاشت غمهای دگر چیزی بفهمیم از غم عشق
دندان فراوان داشتیم اما دریغ از لقمهای نان!
کوهی بهدوش و چشمهیی در چشمها آهوی زخمی؛
خنده ندارد حکمتِ پنهانِ این آغوشِ ویران؟
حالا برو! تقوای نومیدان، فراموشیست ای عشق!
من خستهام از هرچه راه و رود و ابر و باد و باران
#عبدالحمید_ضیایی
@abdolhamidziaei
Ode to Simplicity
Secret Garden
Songs From A Secret Garden
▪️Ode To Simplicity
1995
🎼یک قطعه کوتاه برای بسیار شنیدن
🔸انیسِ آناتِ عجیبِ تنهایی
@abdolhamidziaei
▪️Ode To Simplicity
1995
🎼یک قطعه کوتاه برای بسیار شنیدن
🔸انیسِ آناتِ عجیبِ تنهایی
@abdolhamidziaei