#روایت_قلم

‏و نمی‌خواهم لحظه‌ی مرگ دریابم که هرگز زندگی نکرده‌ام.

#انجمن_شاعران_مرده
#ان_اچ_کلاین‌بام
@adabi_revayat

#روایت_اندیشه

اژدهای کوچک گفت: «گاهی فکر می‌کنم اون‌قدر که باید خوب نیستم.»
پاندای بزرگ گفت: «درخت گیلاس خودش رو با درخت‌های دیگه مقایسه نمی‌کنه. فقط شکوفه می‌ده»

#جیمز_نوربری
@adabi_revayat

اینک کلام تو بود از لبانی
که تکرار بهار وُ باغ است
و کلام تو در جان من نشست
و من آن را حرف به حرف باز گفتم
کلماتی که عطر دهان تو را داشت

#احمد_شاملو
@adabi_revayat

http://revayatedastan.ir

https://instagram.com/anjoman_revayat?igshid=r5pq8xt5gtxm

#پاراگراف_روایت
#معرفی_نویسنده

فاطی فورا به سمت مادرش رفت و او را محکم بغل کرد.
نور خفیفی از تنها پنجره‌ی کوچک زیرزمین که منتهی به حیاط بود، به روی تسبیح سبز رنگ در دستان مادر افتاد. بازتاب نور سبز، روی سقف و دیوارهای سیاه، به حالت رقص گونه مدام و به سرعت تکان می‌خورد.

✍ #مهدی_داوطلب
📝 #روز_های_تاریک
#عضو_انجمن_ادبی_روایت
@adabi_revayat

#روایت_خبر

«بهار با کٌنجی شکسته»؛ تأثیر ویرانگر دیکتاتوری بر زندگی

تنها رمان ماریو بندتی، نویسنده در تبعید با نام «بهار با کنجی شکسته» به بازار کتاب آمد.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، ماریو بندتی در این اثر که تنها رمان اوست، گذشته، حال و آینده‌ای فرضی را در هم می‌آمیزد و در این رفت و برگشت، ادبیاتی پست مدرن را عرضه می‌کند.
در این کتاب نویسنده به عنوان فاعل مایشا و متعهد و فاعل تبعیدی قرار می‌گیرد. او گذشته، حال و آیندهٔ فرضی را با هم درمی‌آمیزد. این رفت‌وبرگشت در گذشته و حال به نوعی زمینه‌ساز ادبیاتی پست‌مدرن از او را به نمایش می‌گذارد.
بندتی در رمان بهار با کنجی شکسته از نثری شاعرانه و بیانی ساده و روان استفاده می‌کند. او با استفاده از تکنیک جریان سیال ذهن، خواننده را به درون ذهن و احساسات شخصیت‌ها می‌برد و با ایجاد همذات‌پنداری، تأثیر عمیقی بر او می‌گذارد.
این رمان به بررسی مفاهیم عمیقی چون عشق، فقدان، امید، ناامیدی، تبعید، زندان و مبارزه‌ی سیاسی می‌پردازد.

ibna.ir/x6wjf

ما را دنبال کنید در:
@adabi_revayat

http://revayatedastan.ir

https://instagram.com/anjoman_revayat?igshid=r5pq8xt5gtxm

#روایت_نوشتن ✍

زمانی فکر می‌کردم استعداد مهمترین چیز است، اما حالا فکر می‌کنم یک نویسنده جوان باید با صبر و ‌حوصلهٔ پایان‌ناپذیر، دائم به دنبال یادگیری باشد و آن‌قدر سعی کند و عرق بریزد تا به هدفش برسد.

#ویلیام‌_فاکنر
@adabi_revayat

#روایت_موسیقی

🎤 حمید عسکری
🎼 مرد

«دلم می‌خواهد آن‌قدر کوچک بشوم که به قدر یک پرنده باشم. آن وقت پر بزنم و بیایم پیش تو..»
#فروغ_فرخزاد

@adabi_revayat

#روایت_شب ⭐️

دلت برای من تنگ خواهد شد،
الان نه، اما تماشا کن.

@adabi_revayat

#روایت_صبح☀️

دلم قطار می خواهد
سوت بکشد، راه بیفتد...
ما را بردارد از اینجا؛
جای بهتری بگذارد.

صبح بخیر زندگی 🌷

@adabi_revayat

#روایت_قلم

ما بی ایمان نبودیم،
منتها می‌خواستیم به باورهای خودمان و نه باورهایی كه برای ما مقرر شده بود ایمان داشته باشیم...

#درک_یک_پایان
#جولین_بارنز
@adabi_revayat

#روایت_اندیشه

این نعمتی است که ما انسان‌ها از آن برخورداریم؛ یک عمر چسبیدن به زیبایی‌هایی که در یک لحظه حس کرده‌ایم.

#تولستوی_و_مبل_بنفش
#نینا_سنکویچ
@adabi_revayat

#روایت_خبر

«شوهرم داستایفسکی» در بازار کتاب

رمان «شوهرم داستایفسکی» نوشته آنا گریگور یونا داستایفسکایا با ترجمه سبحان اسماعیل سیگارودی در بیان جزییات زندگی نویسنده با شوهرش توسط نشر ثالث منتشر شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، آنا گریگورونا داستایفسکایا (۱۸۴۶-۱۹۱۸) بیست‌وپنج سال از فئودور داستایفسکی کوچک‌تر بود که با او ازدواج کرد. زنی که حضورش در زندگی نابغه روس «نور» بود.
آنا به‌عنوان تُندنویس برای آماده کردن رمانِ قمارباز به داستایفسکی معرفی شد و بعد از چند ماه در ۱۸۶۷ با او ازدواج کرد.
کتابِ «شوهرم داستایفسکی» که سال‌ها بعد مرگِ داستایفسکی نوشته شد، بی‌تردید صادقانه‌ترین، دقیق‌ترین و شخصی‌ترین روایت از ۱۵ سال پایانی زندگی نویسندهٔ روس است؛ کتابی که منبع اصلی زندگی‌نامه‌نویسان داستایفسکی محسوب می‌شود.

ibna.ir/x6wjb

ما را دنبال کنید در:
@adabi_revayat

http://revayatedastan.ir

https://instagram.com/anjoman_revayat?igshid=r5pq8xt5gtxm

#روایت_شب ⭐️

هربار که نِگاهت می‌کنم،
جمله‌ای آشنا، به ذهنم خطور می‌کند
در اين سرزمين، چيزی هست كه
ارزش زندگی كردن دارد...

#محمود_درویش

@adabi_revayat

سلام بر تو که چشم تو گاهواره روز
سلام بر تو که دست تو آشیانه مهر
سلام بر تو که روی تو روشنایی ماست
سلام بر تو که از نور داشتی پیغام...


#هوشنگ_ابتهاج
@adabi_revayat

#روایت_قلم

خاطره‌ها قادرند با یک جرقه، بدون هیچ هشداری یا از روی عمد به ذهنمان هجوم بیاورند. بوی مخروط‌های کاج، رایحۀ ذرت‌بوداده، طعم یک آبجوی سرد، یا طعم گزندۀ نعنا: ترکیبی از احساسات و بعد شفافیتی ناگهانی از زیبایی یا شادی یا اندوه.

#تولستوی_و_مبل_بنفش
#نینا_سنکویچ
@adabi_revayat

#روایت_اندیشه

میلیون‌ها نفر در آرزوی جاودانگی به سر می‌برند در حالی که نمی‌دانند با بعد از ظهر بارانی یک روز تعطیل خود چه کنند.

#سوزان_ارتس
@adabi_revayat

#روایت_خبر

انتشار یادداشت‌های خصوصی نویسنده معروف

جوآن دیدیون در یادداشت‌های خود که قرار است تحت عنوان کتاب «یادداشت‌هایی برای جان» منتشر شود، درباره الکلیسم، افسردگی و رابطه پیچیده‌اش با دخترش نوشته است.
به گزارش ایسنا، یک دفترچه یادداشت که در خانه جوآن دیدیون پیدا شده، قرار است در ماه آوریل منتشر شود.
این دفترچه که پس از درگذشت این نویسنده آمریکایی در سال ۲۰۲۱، در یکی از کشوهای بایگانی کنار میز کار او پیدا شد، خطاب به همسرش، جان گرگوری دان، نوشته شده است. دان در سال ۲۰۰۳ درگذشت. یادداشت‌های این دفترچه از دسامبر ۱۹۹۹ آغاز می‌شود و جلساتی را که دیدیون در آن زمان با یک روان‌پزشک داشته، روایت می‌کند.
طبق نامه‌ای که دیدیون در همان دوران به یکی از دوستانش نوشت، خانواده‌اش در آن سال‌ها «دوران سختی» را سپری می‌کردند. در جلسات روان‌درمانی که در این یادداشت‌ها ثبت شده‌اند، دیدیون درباره دوران کودکی، الکلیسم، افسردگی و همچنین رابطه خود با دخترخوانده‌اش، کوئینتانا، صحبت کرده است.

isna.ir/xdSPJq

ما را دنبال کنید در:
@adabi_revayat

http://revayatedastan.ir

https://instagram.com/anjoman_revayat?igshid=r5pq8xt5gtxm

#روایت_موسیقی

🎤 سون بند
🎼 پناهنده

عشق یعنی من انتخاب کنم چه کسی ویرانم کند
#فئودور_داستایفسکی

@adabi_revayat

#روایت_نوشتن ✍

اگر هر از گاهی شکست نمی‌خورید، نشانه این است که در نوشتن ابتکاری به خرج نمی‌دهید.

#وودی_آلن

@adabi_revayat

#روایت_شب 💫

شب دوباره همانيم
آزرده، غمگين، تنها و ترسيده از دنيا
حتى اگه تمام روز در قوى ترين حالت ممكن یک انسان زيسته باشيم.

@adabi_revayat