AGAHIIIII Telegram 19016
کتاب توطئه علیه نژاد بشر؛
یک تدبیر علیه وحشت


اثری فلسفی که خواندن آن جسارت و شهامتی بی‌اندازه می‌طلبد!...
توماس لیگوتی، متفکر نیهیلیست آمریکایی، در کتاب توطئه علیه نژاد بشر، با اتکا به دانش خویش در حیطه‌های فلسفه، روانشناسی و علوم اعصاب و روان، استدلال‌هایی منفی‌نگرانه را عرضه نموده که نتیجه نهایی آن‌ها، اذعان به پوچی و بی‌معناییِ زندگی است.

توماس لیگوتی یکی از منحصربه‌فردترین نویسندگان حال حاضر جهان است. اغلب دنبال‌کنندگان جدی ادبیات، این داستان‌نویس برجسته‌ی آمریکایی را با مجموعه آثار روایی‌اش می‌شناسند؛ داستان‌هایی غریب و رازآلود که عموماً به یکی از دو ژانر معمایی یا ترسناک تعلق دارند. اغلب نوشته‌های داستانی توماس لیگوتی رنگ‌وبویی فلسفی دارند. گویی در نهاد لیگوتی توأمان دو نویسنده نفس می‌کشند!
یک نویسنده که مایل است با تخیل تیره‌وتار خویش، قصه‌هایی وحشت‌انگیز و دیوانه‌وار را روایت کند، و نویسنده‌ای دیگر، که تمایل دارد تا با پیروی از اصول استدلال و استنتاج، در باب ذات زندگی تأمل‌ورزی نماید.

در کتاب توطئه علیه نژاد بشر نویسنده‌ دوم قلم را از کف نویسنده‌ نخست ربوده است؛ این‌چنین است که لیگوتی در این اثر، به جای داستان‌سرایی، به فلسفه‌ورزی پرداخته است؛ البته فلسفه‌ورزی‌ای که ابداً خالی از عناصر خیال‌انگیز و ادبی نیست.

کتاب توطئه علیه نژاد بشر را می‌توان مانیفستی علیه هر نوع خوشبینی فلسفی قلمداد نمود؛ متنی تماماً تیره‌وتار که بر پایه‌ی یک تز کلی نگاشته شده:
در این زندگیِ سراسر یاوه و بی‌معنا، آنچه واقعیت دارد، تنها رنج است و بس!

تأملاتی که توماس لیگوتی در کتاب توطئه علیه نژاد بشر به مخاطبین خود عرضه داشته، از بسیاری جهات، یادآور اندیشه‌های سیاه شوپنهاور به نظر می‌رسند. نویسنده‌، به سان فیلسوف آلمانی، بر این باور است که ریشه‌ی تمام دردها و رنج‌های انسان، در کنه زندگی، در تمامیت حیات، نهفته است. پس بیهوده است که در زندگی به جست‌وجوی خوشی یا تسلی برآییم. چرا که نتیجه‌ی این جست‌وجو از پیش معین است: هیچ و هیچ! حال که چنین است، معقولانه‌ترین رویکردْ پشت کردن به زندگی از طریق «نه» گفتن به تمامی امیال و خواسته‌های آن است. به زعم لیگوتی، نه گفتن به خواست‌های زندگی در صورتی میسر می‌شود که آدمی، تا آنجا که در توان دارد، آگاهی خویش را نفی کند. زیرا هرچه عمق آگاهی از زندگی بیشتر باشد، رنج و درد و نگون‌بختی نیز بیشتر نمود و جلوه می‌یابند.
مسیر قهقرایی تفکر پوچ‌انگارانه‌ لیگوتی تا آن‌جا پیش می‌رود که در نهایت او را به تجلیل و ستایش از «شکوه مرگ» سوق می‌دهد.

توماس لیگوتی در کتاب توطئه علیه نژاد بشر، در مقام مدافع فلسفه‌ آنتی‌ناتالیسم (تولدستیزی) ظاهر شده است. طرفداران این مکتب فلسفی، با اتکا به بینش‌های بدبینانه‌ی خود در باب زندگی، به مخالفت با تولید مثل برخاسته و آن را به عنوان عملی با نتایج فلاکت‌بار و برگشت‌ناپذیر، تقبیح می‌کنند.
خواننده کتاب با متنی جدلی وچالش‌برانگیز مواجه خواهد بود که احتمالا بسیاری از باورهای مرسوم او را به چالش می‌کشد. پس بهتر آن‌که تنها در صورتی این اثر را در دست بگیرید که پیشتر در خود یارای رویارویی با مواضع تکان‌دهنده‌ آن را یافته باشید!
توماس لیگوتی در اولین اثر غیرداستانی خود، بصیرت‌های بدبینانه‌ی خویش در باب زندگی را با ما درمیان می‌گذارد و از طریق سلسله‌ای از استدلال‌های تأمل‌برانگیز، ثابت می‌کند که بزرگ‌ترین ترس‌های ما، ریشه در تخیل بشری ندارند؛ بلکه مستقیماً از واقعیت نشأت می‌گیرند.
توماس لیگوتی در کتاب توطئه علیه نژاد بشر، زوایای تیره و تار تاریخ و فرهنگ بشری را به ما نشان می‌دهد. هنر او در این است که وحشت‌انگیزترین موضوعات را با لطف و ملاحتی دلنشین به بحث می‌گذارد.

👇



tgoop.com/agahiiiii/19016
Create:
Last Update:

کتاب توطئه علیه نژاد بشر؛
یک تدبیر علیه وحشت


اثری فلسفی که خواندن آن جسارت و شهامتی بی‌اندازه می‌طلبد!...
توماس لیگوتی، متفکر نیهیلیست آمریکایی، در کتاب توطئه علیه نژاد بشر، با اتکا به دانش خویش در حیطه‌های فلسفه، روانشناسی و علوم اعصاب و روان، استدلال‌هایی منفی‌نگرانه را عرضه نموده که نتیجه نهایی آن‌ها، اذعان به پوچی و بی‌معناییِ زندگی است.

توماس لیگوتی یکی از منحصربه‌فردترین نویسندگان حال حاضر جهان است. اغلب دنبال‌کنندگان جدی ادبیات، این داستان‌نویس برجسته‌ی آمریکایی را با مجموعه آثار روایی‌اش می‌شناسند؛ داستان‌هایی غریب و رازآلود که عموماً به یکی از دو ژانر معمایی یا ترسناک تعلق دارند. اغلب نوشته‌های داستانی توماس لیگوتی رنگ‌وبویی فلسفی دارند. گویی در نهاد لیگوتی توأمان دو نویسنده نفس می‌کشند!
یک نویسنده که مایل است با تخیل تیره‌وتار خویش، قصه‌هایی وحشت‌انگیز و دیوانه‌وار را روایت کند، و نویسنده‌ای دیگر، که تمایل دارد تا با پیروی از اصول استدلال و استنتاج، در باب ذات زندگی تأمل‌ورزی نماید.

در کتاب توطئه علیه نژاد بشر نویسنده‌ دوم قلم را از کف نویسنده‌ نخست ربوده است؛ این‌چنین است که لیگوتی در این اثر، به جای داستان‌سرایی، به فلسفه‌ورزی پرداخته است؛ البته فلسفه‌ورزی‌ای که ابداً خالی از عناصر خیال‌انگیز و ادبی نیست.

کتاب توطئه علیه نژاد بشر را می‌توان مانیفستی علیه هر نوع خوشبینی فلسفی قلمداد نمود؛ متنی تماماً تیره‌وتار که بر پایه‌ی یک تز کلی نگاشته شده:
در این زندگیِ سراسر یاوه و بی‌معنا، آنچه واقعیت دارد، تنها رنج است و بس!

تأملاتی که توماس لیگوتی در کتاب توطئه علیه نژاد بشر به مخاطبین خود عرضه داشته، از بسیاری جهات، یادآور اندیشه‌های سیاه شوپنهاور به نظر می‌رسند. نویسنده‌، به سان فیلسوف آلمانی، بر این باور است که ریشه‌ی تمام دردها و رنج‌های انسان، در کنه زندگی، در تمامیت حیات، نهفته است. پس بیهوده است که در زندگی به جست‌وجوی خوشی یا تسلی برآییم. چرا که نتیجه‌ی این جست‌وجو از پیش معین است: هیچ و هیچ! حال که چنین است، معقولانه‌ترین رویکردْ پشت کردن به زندگی از طریق «نه» گفتن به تمامی امیال و خواسته‌های آن است. به زعم لیگوتی، نه گفتن به خواست‌های زندگی در صورتی میسر می‌شود که آدمی، تا آنجا که در توان دارد، آگاهی خویش را نفی کند. زیرا هرچه عمق آگاهی از زندگی بیشتر باشد، رنج و درد و نگون‌بختی نیز بیشتر نمود و جلوه می‌یابند.
مسیر قهقرایی تفکر پوچ‌انگارانه‌ لیگوتی تا آن‌جا پیش می‌رود که در نهایت او را به تجلیل و ستایش از «شکوه مرگ» سوق می‌دهد.

توماس لیگوتی در کتاب توطئه علیه نژاد بشر، در مقام مدافع فلسفه‌ آنتی‌ناتالیسم (تولدستیزی) ظاهر شده است. طرفداران این مکتب فلسفی، با اتکا به بینش‌های بدبینانه‌ی خود در باب زندگی، به مخالفت با تولید مثل برخاسته و آن را به عنوان عملی با نتایج فلاکت‌بار و برگشت‌ناپذیر، تقبیح می‌کنند.
خواننده کتاب با متنی جدلی وچالش‌برانگیز مواجه خواهد بود که احتمالا بسیاری از باورهای مرسوم او را به چالش می‌کشد. پس بهتر آن‌که تنها در صورتی این اثر را در دست بگیرید که پیشتر در خود یارای رویارویی با مواضع تکان‌دهنده‌ آن را یافته باشید!
توماس لیگوتی در اولین اثر غیرداستانی خود، بصیرت‌های بدبینانه‌ی خویش در باب زندگی را با ما درمیان می‌گذارد و از طریق سلسله‌ای از استدلال‌های تأمل‌برانگیز، ثابت می‌کند که بزرگ‌ترین ترس‌های ما، ریشه در تخیل بشری ندارند؛ بلکه مستقیماً از واقعیت نشأت می‌گیرند.
توماس لیگوتی در کتاب توطئه علیه نژاد بشر، زوایای تیره و تار تاریخ و فرهنگ بشری را به ما نشان می‌دهد. هنر او در این است که وحشت‌انگیزترین موضوعات را با لطف و ملاحتی دلنشین به بحث می‌گذارد.

👇

BY آگاهی


Share with your friend now:
tgoop.com/agahiiiii/19016

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Administrators The main design elements of your Telegram channel include a name, bio (brief description), and avatar. Your bio should be: While the character limit is 255, try to fit into 200 characters. This way, users will be able to take in your text fast and efficiently. Reveal the essence of your channel and provide contact information. For example, you can add a bot name, link to your pricing plans, etc. As the broader market downturn continues, yelling online has become the crypto trader’s latest coping mechanism after the rise of Goblintown Ethereum NFTs at the end of May and beginning of June, where holders made incoherent groaning sounds and role-played as urine-loving goblin creatures in late-night Twitter Spaces. Public channels are public to the internet, regardless of whether or not they are subscribed. A public channel is displayed in search results and has a short address (link).
from us


Telegram آگاهی
FROM American