📌 علامتهای اهل تقوا
حسن بصری رحمهالله:
برای اهل تقوا نشانههایی است که با آنها شناخته میشوند:
(➊) راستگویی در سخن،
(➋) وفای به عهد،
(➌) صلهرحم،
(➍) مهربانی با ناتوانان،
(❺) دوری از فخرفروشی و خودپسندی،
(❻) بخشش و انجام کارهای نیک،
(❼) پرهیز از خودنمایی در میان مردم،
(❽) خوشاخلاقی،
(❾) و داشتن سعهصدر و تحمل، که همه اینها انسان را به سوی الله عزوجل نزدیک میکند.
حلیة الأولیاء: ۱/ ۲۷۰
حسن بصری رحمهالله:
برای اهل تقوا نشانههایی است که با آنها شناخته میشوند:
(➊) راستگویی در سخن،
(➋) وفای به عهد،
(➌) صلهرحم،
(➍) مهربانی با ناتوانان،
(❺) دوری از فخرفروشی و خودپسندی،
(❻) بخشش و انجام کارهای نیک،
(❼) پرهیز از خودنمایی در میان مردم،
(❽) خوشاخلاقی،
(❾) و داشتن سعهصدر و تحمل، که همه اینها انسان را به سوی الله عزوجل نزدیک میکند.
حلیة الأولیاء: ۱/ ۲۷۰
﴿وَٱلۡمُؤۡمِنُونَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتُ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِيَآءُ بَعۡضٖۚ يَأۡمُرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَيَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ وَيُقِيمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَيُؤۡتُونَ ٱلزَّكَوٰةَ وَيُطِيعُونَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥٓۚ أُوْلَٰٓئِكَ سَيَرۡحَمُهُمُ ٱللَّهُۗ إِنَّ ٱللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٞ﴾
(سوره توبۀ آيه 71)
«مردان و زنان مؤمن، برخی دوستان و یاوران برخی دیگرند. همدیگر را به کار نیک میخوانند و از کار بد باز میدارند، و نماز را چنان که باید میگزارند، و زکات را میپردازند، و از خدا و پیغمبرش فرمانبرداری میکنند. ایشان کسانیند که خداوند به زودی ایشان را مشمول رحمت خود میگرداند. (این وعده خدا است و خداوند به گزاف وعده نمیدهد و از وفای بدان هم ناتوان نیست. چرا که) خداوند توانا و حکیم است.»
﴿وَٱلۡمُؤۡمِنُونَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتُ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِيَآءُ بَعۡضٖۚ يَأۡمُرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَيَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ وَيُقِيمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَيُؤۡتُونَ ٱلزَّكَوٰةَ وَيُطِيعُونَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥٓۚ أُوْلَٰٓئِكَ سَيَرۡحَمُهُمُ ٱللَّهُۗ إِنَّ ٱللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٞ﴾
(سوره توبۀ آيه 71)
«مردان و زنان مؤمن، برخی دوستان و یاوران برخی دیگرند. همدیگر را به کار نیک میخوانند و از کار بد باز میدارند، و نماز را چنان که باید میگزارند، و زکات را میپردازند، و از خدا و پیغمبرش فرمانبرداری میکنند. ایشان کسانیند که خداوند به زودی ایشان را مشمول رحمت خود میگرداند. (این وعده خدا است و خداوند به گزاف وعده نمیدهد و از وفای بدان هم ناتوان نیست. چرا که) خداوند توانا و حکیم است.»
«خداوند برای مجازات یک ظالم، ظالم دیگری را میفرستد؛ سپس از هر دو انتقام میگیرد.»
امام مالک رحمهالله
الجامع المسائل المدونة «٢٣٨/٦»
امام مالک رحمهالله
الجامع المسائل المدونة «٢٣٨/٦»
ما کجای این معادلهایم؟
🔻امروز شاهد نزاعی فزاینده میان دو پروژهی صهیونیستی و صفوی هستیم. اما پرسش اصلی این نیست که کدامیک پیروز خواهد شد، بلکه این است: جایگاه ما اهل سنت در این معادله کجاست؟
پاسخ بهاختصار این است:
از زمانی که خلافت سقوط کرد، امت اسلام متلاشی شد، مرزها از نو ترسیم شدند و سرچشمههای قدرت از دست ما ربوده شد؛ از آن زمان، خنجرهای بسیاری بر پیکر امت فرود آمد و پروژههای گوناگونی برای غارت آن شکل گرفت. در این میان، پروژهی غربی بیشترین بهره را برد؛ چراکه با برنامهریزی، امت را آنگونه که خود میخواست، بازطراحی کرد.
آری، پروژهای بود که وارثان پیروزِ جنگ جهانی، میراث خلافت عثمانی را میان خود تقسیم کردند، جغرافیای امت را بر پایهی منافع خود بریدند و نظامهای محلی کارگزار پدید آوردند؛ حکومتهایی که مأموریتشان حفظ تاج و تخت خویش و نگه داشتن امت در حالتی از فلج دائمی بود.
بر این نظامها خطوط قرمزی تحمیل شد که عبور از آن ممنوع است. اقتصاد امت را نیز به خود وابسته کردند و سرچشمههای قدرت را در انحصار گرفتند تا مطابق خواستهی خود مدیریت کنند، نه بر اساس مصلحت امت؛ و در نتیجه، امت به موجودی ناتوان و وابسته بدل شد.
با چنین سیاستی حسابشده، این پروژه موفق شد امت را از هم بپاشد؛ تا آنجا که دیگر نه هویتی دارد، نه دینی زنده، و نه نیرویی درخور.
در چنین فضایی بود که پروژههای دیگر نیز بالیدند:
پروژهی صهیونیستی با تکیه بر چتری بینالمللی که نهتنها از آن حمایت میکند بلکه خود آن را کاشته، در قلب منطقه رشد کرد و نفوذ یافت؛ چون حافظ منافع آن قدرتهاست.
و پروژهی صفوی نیز، در این خلأ، بستر مناسبی برای گسترش یافت؛ با اتکا بر شبهنظامیان و بهرهبرداری از بحرانها، توانست سلطهی فرقهای را در قالبی نو بازتولید کند.
و اما ما...
ما بیهیچ پروژهای مستقل باقی ماندیم. هر تلاشی برای بیداری، یا در نطفه خفه شد، یا پیش از آنکه به بلوغ برسد، مصادره گشت.
ما از جایگاه «تاریخساز» به حاشیه رانده شدیم.
از اینرو، دیگر پرسش اصلی این نیست که: کدامیک از این دو پیروز میشود؟
بلکه این است: آیا ما توانایی آن را داریم که صاحب یک پروژهی مستقل باشیم؟ پروژهای که عزت و کرامت را به امت بازگرداند؟
پاسخ این پرسش، در دستان ماست.
راه از بازگشت به قرآن و سنت آغاز میشود؛ با آگاهی درست، ارادهای صادق، و تلاش پیگیر، میتوانیم هویت خویش را بازیابیم، ارزشهایمان را زنده کنیم و آیندهمان را بسازیم.
اکنون در مرحلهای از تاریخ قرار داریم که توازن قوا در حال بازتعریف است؛ پس باید خود را برای ایفای نقش مهیا سازیم.
و بیگمان، آنچه در پیش است، بازگشت شکوه امت است—به اذن خدا.
پس سهمی از این بازگشت نصیب ما باد. و تنها خداست که توفیق میدهد و هدایت میکند.
🔻امروز شاهد نزاعی فزاینده میان دو پروژهی صهیونیستی و صفوی هستیم. اما پرسش اصلی این نیست که کدامیک پیروز خواهد شد، بلکه این است: جایگاه ما اهل سنت در این معادله کجاست؟
پاسخ بهاختصار این است:
از زمانی که خلافت سقوط کرد، امت اسلام متلاشی شد، مرزها از نو ترسیم شدند و سرچشمههای قدرت از دست ما ربوده شد؛ از آن زمان، خنجرهای بسیاری بر پیکر امت فرود آمد و پروژههای گوناگونی برای غارت آن شکل گرفت. در این میان، پروژهی غربی بیشترین بهره را برد؛ چراکه با برنامهریزی، امت را آنگونه که خود میخواست، بازطراحی کرد.
آری، پروژهای بود که وارثان پیروزِ جنگ جهانی، میراث خلافت عثمانی را میان خود تقسیم کردند، جغرافیای امت را بر پایهی منافع خود بریدند و نظامهای محلی کارگزار پدید آوردند؛ حکومتهایی که مأموریتشان حفظ تاج و تخت خویش و نگه داشتن امت در حالتی از فلج دائمی بود.
بر این نظامها خطوط قرمزی تحمیل شد که عبور از آن ممنوع است. اقتصاد امت را نیز به خود وابسته کردند و سرچشمههای قدرت را در انحصار گرفتند تا مطابق خواستهی خود مدیریت کنند، نه بر اساس مصلحت امت؛ و در نتیجه، امت به موجودی ناتوان و وابسته بدل شد.
با چنین سیاستی حسابشده، این پروژه موفق شد امت را از هم بپاشد؛ تا آنجا که دیگر نه هویتی دارد، نه دینی زنده، و نه نیرویی درخور.
در چنین فضایی بود که پروژههای دیگر نیز بالیدند:
پروژهی صهیونیستی با تکیه بر چتری بینالمللی که نهتنها از آن حمایت میکند بلکه خود آن را کاشته، در قلب منطقه رشد کرد و نفوذ یافت؛ چون حافظ منافع آن قدرتهاست.
و پروژهی صفوی نیز، در این خلأ، بستر مناسبی برای گسترش یافت؛ با اتکا بر شبهنظامیان و بهرهبرداری از بحرانها، توانست سلطهی فرقهای را در قالبی نو بازتولید کند.
و اما ما...
ما بیهیچ پروژهای مستقل باقی ماندیم. هر تلاشی برای بیداری، یا در نطفه خفه شد، یا پیش از آنکه به بلوغ برسد، مصادره گشت.
ما از جایگاه «تاریخساز» به حاشیه رانده شدیم.
از اینرو، دیگر پرسش اصلی این نیست که: کدامیک از این دو پیروز میشود؟
بلکه این است: آیا ما توانایی آن را داریم که صاحب یک پروژهی مستقل باشیم؟ پروژهای که عزت و کرامت را به امت بازگرداند؟
پاسخ این پرسش، در دستان ماست.
راه از بازگشت به قرآن و سنت آغاز میشود؛ با آگاهی درست، ارادهای صادق، و تلاش پیگیر، میتوانیم هویت خویش را بازیابیم، ارزشهایمان را زنده کنیم و آیندهمان را بسازیم.
اکنون در مرحلهای از تاریخ قرار داریم که توازن قوا در حال بازتعریف است؛ پس باید خود را برای ایفای نقش مهیا سازیم.
و بیگمان، آنچه در پیش است، بازگشت شکوه امت است—به اذن خدا.
پس سهمی از این بازگشت نصیب ما باد. و تنها خداست که توفیق میدهد و هدایت میکند.
🔻بیتردید خداوند متعال در حال فراهم ساختن زمینه برای امر بزرگی در امت اسلامی است، و تقدیراتش را از طریق رویارویی دشمنان پیش میبرد تا عزت و شکوه امت بازگردد و پرچم «لا إله إلا الله» بار دیگر برافراشته شود.
بیگمان نصرت خداوند در راه است، و بازگشت حکومت بر پایه شریعت رحمان نزدیکتر از آن است که برخی میپندارند.
اما آگاه باش که نقش تو تنها تماشاگر بودن و نظارهگر وقایع نباشد..توانت را در راه یاری دین خدا به کار گیر، و نهایت تلاشت را بکن تا در پیروزی آینده سهمی داشته باشی.
مبادا سستی و یأس و طولانی دیدن مسیر، تو را از پا بیندازد.
از خداوند پایداری و توفیق بخواه
✍️: شیخ ابو ولید حنفی
بیگمان نصرت خداوند در راه است، و بازگشت حکومت بر پایه شریعت رحمان نزدیکتر از آن است که برخی میپندارند.
اما آگاه باش که نقش تو تنها تماشاگر بودن و نظارهگر وقایع نباشد..توانت را در راه یاری دین خدا به کار گیر، و نهایت تلاشت را بکن تا در پیروزی آینده سهمی داشته باشی.
مبادا سستی و یأس و طولانی دیدن مسیر، تو را از پا بیندازد.
از خداوند پایداری و توفیق بخواه
✍️: شیخ ابو ولید حنفی
يوسف بن اسباط فرموده:
«به ما گفته اند که دعای بنده به دليل غذای حرام در آسمانها حبس می شود».
جامع العلوم والحكم ص ۱۱۶
«به ما گفته اند که دعای بنده به دليل غذای حرام در آسمانها حبس می شود».
جامع العلوم والحكم ص ۱۱۶
سه دلیل باعث شد که صحابه بر دیگران برتری داشته باشند، مهمترین آن همراهی و مصاحبت با پیامبر ﷺ بود. سپس سختگیری و غلظت در برابر کفار و مهربانی و رحمت میان مؤمنان.
- شیخ عبدالعزیز طریفی
- شیخ عبدالعزیز طریفی