درخواست شریان برای برپایی دادگاههای نظامی!
تشکلی به اسم "شبکۀ راهبردی یاران انقلاب اسلامی" (شریان) با صدور بیانیهای، ضمن درخواست برای تغییر دکترین دفاعی-هستهای کشور، بر لزوم قلع و قمع منتقدان سیاسی از طریق برپایی دادگاههای نظامی تأکید کرده است. در بیانیۀ شریان آمده است:
"از شورایعالی امنیت ملی مصرانه میخواهیم در این شرایط جنگی، حساسیتهای خاص این دوره را رعایت کرده و نسبت به بنگاههای شایعهپراکنی و تخریب شخصیتها و کسانی که طی این مدت، فرماندهان بزرگی همچون شهید سنوار را با قلمهای زهرآگین خود ترور شخصیت نمودند و یا در موضوعات مشابه نسبت به تشویش افکار عمومی اقدام مینمایند و منجر به تشتت و تفرقه میشوند، دادگاه نظامی تشکیل داده و با خاطیان برخورد قاطع و عبرتآموز نمایند. نفوذیهای رخنه کرده در سازوکار حاکمیت و دولت در صف اول این برخورد باشند."
این تشکل به افرادی مثل مهرداد بذرپاش، سیدمحمود نبویان و شیخ حمید رسایی منسوب است.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
تشکلی به اسم "شبکۀ راهبردی یاران انقلاب اسلامی" (شریان) با صدور بیانیهای، ضمن درخواست برای تغییر دکترین دفاعی-هستهای کشور، بر لزوم قلع و قمع منتقدان سیاسی از طریق برپایی دادگاههای نظامی تأکید کرده است. در بیانیۀ شریان آمده است:
"از شورایعالی امنیت ملی مصرانه میخواهیم در این شرایط جنگی، حساسیتهای خاص این دوره را رعایت کرده و نسبت به بنگاههای شایعهپراکنی و تخریب شخصیتها و کسانی که طی این مدت، فرماندهان بزرگی همچون شهید سنوار را با قلمهای زهرآگین خود ترور شخصیت نمودند و یا در موضوعات مشابه نسبت به تشویش افکار عمومی اقدام مینمایند و منجر به تشتت و تفرقه میشوند، دادگاه نظامی تشکیل داده و با خاطیان برخورد قاطع و عبرتآموز نمایند. نفوذیهای رخنه کرده در سازوکار حاکمیت و دولت در صف اول این برخورد باشند."
این تشکل به افرادی مثل مهرداد بذرپاش، سیدمحمود نبویان و شیخ حمید رسایی منسوب است.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
این همه وحشت از ظریف؟
تصور من از محمدجواد ظریف چهرهای با مهارت بالا در سندنویسی توافقنامههای بینالمللی و توانایی معمول و عادی در زمینۀ دیپلماتیک بوده است. اما وحشت هیستریکی که عموم تندروها از حضور او در کابینۀ مسعود پزشکیان از خود بروز میدهند، نشانگر این است که یا من تمام قابلیتهای آقای ظریف را درنیافتهام و یا اینکه تندروها از فرط ضعف و بیبضاعتی علمی و دیپلماتیک خود، او را در هیئت یک متفکر و کارگزار غولآسا میبینند!
به نظرم اگر یک -صدم انرژی و وقتی که اصولگرایان افراطی برای تخریب و ترور شخصیت آقای ظریف و تلاش برای برکناری او صرف میکنند، به مطالعۀ متون ارزشمند علمی اختصاص میدادند، هم خودشان از این بیبضاعتی مفرط رها میشدند و هم نیازی به صرف این میزان وقت و انرژی برای از میدان به در کردن ظریف نمیدیدند!
چطور میتوان به حال کشور و ملتی اشک نریخت در حالی که کابینۀ امنیتی اسرائیل برای نهایی کردن اهداف حملۀ نظامی به خاک آن، فراخوان تشکیل جلسه داده است، اما بسیاری از نمایندگان مجلسش، دغدغه و هم و غمی جز حضور یک نفر در مقام معاونت رئیس جمهور ندارند! خندهدار اینکه ادعای مدرس بودن هم میکنند! اگر فقط گَرد عبای سیدحسن مدرس به لباس اینان نشسته بود، روزگار ما این نمیشد.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
تصور من از محمدجواد ظریف چهرهای با مهارت بالا در سندنویسی توافقنامههای بینالمللی و توانایی معمول و عادی در زمینۀ دیپلماتیک بوده است. اما وحشت هیستریکی که عموم تندروها از حضور او در کابینۀ مسعود پزشکیان از خود بروز میدهند، نشانگر این است که یا من تمام قابلیتهای آقای ظریف را درنیافتهام و یا اینکه تندروها از فرط ضعف و بیبضاعتی علمی و دیپلماتیک خود، او را در هیئت یک متفکر و کارگزار غولآسا میبینند!
به نظرم اگر یک -صدم انرژی و وقتی که اصولگرایان افراطی برای تخریب و ترور شخصیت آقای ظریف و تلاش برای برکناری او صرف میکنند، به مطالعۀ متون ارزشمند علمی اختصاص میدادند، هم خودشان از این بیبضاعتی مفرط رها میشدند و هم نیازی به صرف این میزان وقت و انرژی برای از میدان به در کردن ظریف نمیدیدند!
چطور میتوان به حال کشور و ملتی اشک نریخت در حالی که کابینۀ امنیتی اسرائیل برای نهایی کردن اهداف حملۀ نظامی به خاک آن، فراخوان تشکیل جلسه داده است، اما بسیاری از نمایندگان مجلسش، دغدغه و هم و غمی جز حضور یک نفر در مقام معاونت رئیس جمهور ندارند! خندهدار اینکه ادعای مدرس بودن هم میکنند! اگر فقط گَرد عبای سیدحسن مدرس به لباس اینان نشسته بود، روزگار ما این نمیشد.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
دیپلماسی به زانو در می آید؟
سیدعباس عراقچی، وزیر خارجۀ جمهوری اسلامی، پایتخت اغلب کشورهای خاورمیانه را زیر پا گذاشته است تا از خطری که به گفتۀ او، «منطقه را در آستانۀ فاجعۀ تمامعیار» قرار داده است، بکاهد و راهی به سمت حل بحران از طریق دیپلماتیک باز کند. آقای عراقچی پی در پی به پایتخت کشورهای عربستان، قطر، عمان، عراق، لبنان، سوریه، اردن، مصر و ترکیه سفر کرده و با مقامهای بلندپایۀ این کشورها دیدار و گفتوگو داشته است.
اینکه در این سفرها، وزیر خارجه به مقامهای کشورهای میزبان خود چه گفته و از آنها چه شنیده، به جز برخی حرفهای کلی، جزئیات آن به رسانهها درز پیدا نکرده است. جمهوری اسلامی به طور رسمی خواستار اعلام آتشبس در جنگ نوارغزه و لبنان و پیشگیری از حملۀ اسرائیل به خاک ایران است. آقای عراقچی در جریان سفرهایش، بارها نسبت به ادامۀ جنگِ غزه و لبنان و بهخصوص پیامدهای هرگونه حملۀ نظامی اسرائیل به ایران هشدار داده است.
در واقع عموم کشورهای منطقه و قدرتهای جهانی دخیل در بحران جاری، خواهان اعلام آتشبس فوری در جنگ اسرائیل با لبنان و نوار غزه هستند، اما آنچه سبب میشود که بهرغم درخواست آنان جنگ همچنان ادامه پیدا کند، تفاوت نگاه عمیق آنان در مورد شرایط آتشبس است. در حقیقت، تا هنگامی که تمام طرفهای ذیربط در دو جنگ جاری در منطقه نهفقط دربارۀ ضرورت آتشبس بلکه دربارۀ شرایط مشخص و تعریفشدۀ آتشبس به توافق دست نیابند، امیدی به خاموش شدن سلاحها نمیتوان داشت.
اسرائیل به عنوان طرف اصلی جنگ، شرایط خود را برای پذیرش آتشبس اعلام کرده است. در جبهۀ جنگ غزه، آنها خواهان توقف کوتاهمدت جنگ، در ازای مبادلۀ شماری از زندانیان فلسطینی با اسیران خود در نزد حماس هستند و آتشبس دائمی را به حذف ساختار نظامی و مدیریتی حماس و باز بودن دست خود در ادارۀ امنیتی نوارغزه مشروط میکنند.
طبعاً حماس این شرایط را نمیپذیرد و سایر کشورها هم راههای میانهای را مطرح میکنند که قادر به پل زدن بین خواستهای دو طرف نیست. به همین دلیل، آتشبس در نوار غزه به کلافی سردرگم تبدیل شده است و حتی پس از کشته شدن یحیی سنوار نیز، چشماندازی برای پایان سریع جنگ گشوده نشده است. در جبهۀ لبنان، طرف اسرائیلی برای اعلام آتشبس دائمی خواهان ایجاد یک منطقۀ حائل تا سه کیلومتری مرز و عقبنشینی نیروهای حزبالله به شمال رودخانۀ لیطانی و استقرار ارتش لبنان به جای آنهاست.
دیگر کشورها و بسیاری از احزاب لبنانی از اجرای قطعنامۀ ۱۷۰۱ شورای امنیت به عنوان فصلالخطاب درگیری با اسرائیل حمایت میکنند؛ موضعی که به جز ایجاد منطقۀ حائل، شرایط اسرائیل برای آتشبس را تأمین میکند. با این حال، روند اجرای قطعنامه خود موضوع اختلافی عمیقی بین اسرائیل و برخی دیگر از طرفهاست. اسرائیل اجرای قطعنامه ۱۷۰۱ یعنی عقبنشینی نیروهای حزبالله به شمال رودخانۀ لیطانی را فقط «زیر آتش» میپذیرد و تا تحقق عینی مفاد قطعنامه حاضر به دست کشیدن از جنگ نیست.
آمریکا و برخی از متحدان آن در خاورمیانه و لبنان نیز تاکنون با اجرای قطعنامۀ ۱۷۰۱ در «زیر آتش» مخالفتی از خود نشان ندادهاند و ظاهراً نظرشان بر این است که در صورت آتشبس فوری، دلیلی برای پذیرش اجرای قطعنامه از طرف حزبالله و ایران وجود ندارد. بدین ترتیب، آنان تداوم ضربه به ساختار و امکانات نظامی حزبالله را ضمانتی برای اجرای قطعنامۀ ۱۷۰۱ میپندارند. در این میان اما جمهوری اسلامی عمدتاً بر اعلام آتشبس فوری بدون ارائۀ توضیحی دربارۀ شرایط آن تکیه دارد. روشن است که بدون روشن شدن شرایط آتشبس، شعلۀ جنگ فرو نخواهد نشست.
ظاهراً منظور جمهوری اسلامی از آتشبس، بازگشت به شرایط پیش از جنگ، در هر دو جبهۀ لبنان و نوارغزه است. این ایده در بین قدرتهای غربی و حتی کشورهای عرب منطقه طرفداری ندارد. آنها به نوعی از نظم برای آینده منطقه چشم دوختهاند که گرچه با نگاه دولت راستگرا و افراطی حاکم بر اسرائیل هماهنگ نیست، اما با مواضع جمهوری اسلامی فاصلۀ بیشتری دارد.
با این همه، محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی در مصاحبهاش با روزنامۀ فرانسوی فیگارو.....(ادام یادداشت در لینک زیر)
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-23732
@ahmadzeidabad
سیدعباس عراقچی، وزیر خارجۀ جمهوری اسلامی، پایتخت اغلب کشورهای خاورمیانه را زیر پا گذاشته است تا از خطری که به گفتۀ او، «منطقه را در آستانۀ فاجعۀ تمامعیار» قرار داده است، بکاهد و راهی به سمت حل بحران از طریق دیپلماتیک باز کند. آقای عراقچی پی در پی به پایتخت کشورهای عربستان، قطر، عمان، عراق، لبنان، سوریه، اردن، مصر و ترکیه سفر کرده و با مقامهای بلندپایۀ این کشورها دیدار و گفتوگو داشته است.
اینکه در این سفرها، وزیر خارجه به مقامهای کشورهای میزبان خود چه گفته و از آنها چه شنیده، به جز برخی حرفهای کلی، جزئیات آن به رسانهها درز پیدا نکرده است. جمهوری اسلامی به طور رسمی خواستار اعلام آتشبس در جنگ نوارغزه و لبنان و پیشگیری از حملۀ اسرائیل به خاک ایران است. آقای عراقچی در جریان سفرهایش، بارها نسبت به ادامۀ جنگِ غزه و لبنان و بهخصوص پیامدهای هرگونه حملۀ نظامی اسرائیل به ایران هشدار داده است.
در واقع عموم کشورهای منطقه و قدرتهای جهانی دخیل در بحران جاری، خواهان اعلام آتشبس فوری در جنگ اسرائیل با لبنان و نوار غزه هستند، اما آنچه سبب میشود که بهرغم درخواست آنان جنگ همچنان ادامه پیدا کند، تفاوت نگاه عمیق آنان در مورد شرایط آتشبس است. در حقیقت، تا هنگامی که تمام طرفهای ذیربط در دو جنگ جاری در منطقه نهفقط دربارۀ ضرورت آتشبس بلکه دربارۀ شرایط مشخص و تعریفشدۀ آتشبس به توافق دست نیابند، امیدی به خاموش شدن سلاحها نمیتوان داشت.
اسرائیل به عنوان طرف اصلی جنگ، شرایط خود را برای پذیرش آتشبس اعلام کرده است. در جبهۀ جنگ غزه، آنها خواهان توقف کوتاهمدت جنگ، در ازای مبادلۀ شماری از زندانیان فلسطینی با اسیران خود در نزد حماس هستند و آتشبس دائمی را به حذف ساختار نظامی و مدیریتی حماس و باز بودن دست خود در ادارۀ امنیتی نوارغزه مشروط میکنند.
طبعاً حماس این شرایط را نمیپذیرد و سایر کشورها هم راههای میانهای را مطرح میکنند که قادر به پل زدن بین خواستهای دو طرف نیست. به همین دلیل، آتشبس در نوار غزه به کلافی سردرگم تبدیل شده است و حتی پس از کشته شدن یحیی سنوار نیز، چشماندازی برای پایان سریع جنگ گشوده نشده است. در جبهۀ لبنان، طرف اسرائیلی برای اعلام آتشبس دائمی خواهان ایجاد یک منطقۀ حائل تا سه کیلومتری مرز و عقبنشینی نیروهای حزبالله به شمال رودخانۀ لیطانی و استقرار ارتش لبنان به جای آنهاست.
دیگر کشورها و بسیاری از احزاب لبنانی از اجرای قطعنامۀ ۱۷۰۱ شورای امنیت به عنوان فصلالخطاب درگیری با اسرائیل حمایت میکنند؛ موضعی که به جز ایجاد منطقۀ حائل، شرایط اسرائیل برای آتشبس را تأمین میکند. با این حال، روند اجرای قطعنامه خود موضوع اختلافی عمیقی بین اسرائیل و برخی دیگر از طرفهاست. اسرائیل اجرای قطعنامه ۱۷۰۱ یعنی عقبنشینی نیروهای حزبالله به شمال رودخانۀ لیطانی را فقط «زیر آتش» میپذیرد و تا تحقق عینی مفاد قطعنامه حاضر به دست کشیدن از جنگ نیست.
آمریکا و برخی از متحدان آن در خاورمیانه و لبنان نیز تاکنون با اجرای قطعنامۀ ۱۷۰۱ در «زیر آتش» مخالفتی از خود نشان ندادهاند و ظاهراً نظرشان بر این است که در صورت آتشبس فوری، دلیلی برای پذیرش اجرای قطعنامه از طرف حزبالله و ایران وجود ندارد. بدین ترتیب، آنان تداوم ضربه به ساختار و امکانات نظامی حزبالله را ضمانتی برای اجرای قطعنامۀ ۱۷۰۱ میپندارند. در این میان اما جمهوری اسلامی عمدتاً بر اعلام آتشبس فوری بدون ارائۀ توضیحی دربارۀ شرایط آن تکیه دارد. روشن است که بدون روشن شدن شرایط آتشبس، شعلۀ جنگ فرو نخواهد نشست.
ظاهراً منظور جمهوری اسلامی از آتشبس، بازگشت به شرایط پیش از جنگ، در هر دو جبهۀ لبنان و نوارغزه است. این ایده در بین قدرتهای غربی و حتی کشورهای عرب منطقه طرفداری ندارد. آنها به نوعی از نظم برای آینده منطقه چشم دوختهاند که گرچه با نگاه دولت راستگرا و افراطی حاکم بر اسرائیل هماهنگ نیست، اما با مواضع جمهوری اسلامی فاصلۀ بیشتری دارد.
با این همه، محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی در مصاحبهاش با روزنامۀ فرانسوی فیگارو.....(ادام یادداشت در لینک زیر)
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-23732
@ahmadzeidabad
دوره مصدق تو شهر مِتِنگ داده!
در سفر به ولايت، يكي از همكلاسان دوران دبستانم را ديدم كه شهردار يكي از بخشهاي منطقه شده بود. چند ماهي از شهردار شدنش ميگذشت اما هنوز موفق به انتخاب منشي خود نشده بود. بنابراين، پس از تكهپاره كردن تعارفات معمول و «سوسراغوهاي محلي» عمده مدت ديدارمان صرف بحث درباره دلايل تأخير در انتخاب منشياش شد، به ترتيب زير:
من: خب، چرا اَكو (اكبر) پسر قلي گُنگ را نميذاري منشي؟
او: اَكو؟ اتفاقا منم نظرم به همو بود ولي اَغو (اصغر) مخالفه!
من: اَغو پسر قربونرضا؟ به او چه ربطي داره؟
او: اي بُبِو (تو مايههاي ای پدرم بسوزه!) چطوُ ربط نداره؟ اَغو خودش عضو شوراي اينجاس؟
من: يعني اغو هم رأي آورده و شده عضو شورا؟
او: يِه تِه چي ميگي؟ اغو كه خوبشونه، يه كسایي شدن عضو شورا كه اگر بشنوي هوش از سرت ميپره!
من: چرا نساء دختر كرمعلي را نميذاري؟ بنده خدا دنبال كار ميگشت.
او: زن بذارم منشي؟ مگه از جونم سير شدم؟ ميخواي ملا باقر پدرمه بسوزنه؟
من: به ملا باقر چه ارتباطي داره؟
او: بَه! انگار هچّي حاليت نيس! ملا باقر.....
من: چرا ماشو (ماشاالله) پسر مشطلعت را نميذاري؟
او: ماشو بچه خوبيه، ولي گويا از طرف پدرجديش مالِ اينجا نيس، مالِ خاتون آباده!
من: خب، باشه چه عيبي داره؟
او: چه عيبي داره؟ اگه عيبي نداره برو به قاسو (قاسم) پسر مصمعلي بگو! ميگه با شعارِ «مديران بايد محلي باشن» رأي اُورده و حالا هم به هر ضرب و زوري شده، نميذاره يه غيرمحلي منشي شهردار بشه!
من: حالا از كجا خبردار شده كه اجداد پدري ماشو و مالِ خاتونآبادن؟
او: چُم! برا اينكه نشون بده رو شعار انتخاباتيش وايساده، رفته از بيبي زن پنجعلي سوسراغو كرده و اونم بهش گفته وقتي بچه بوده، از بابوش (پدربزرگش) اشنفته كه پدرجد مصمعلي در دورۀ پيغمبر دزدا از خاتونآباد اومده اينجا!
من: به نظرت قلي پلنگ چطوره؟
او: ئي پلنگو هم خوبه ولي از اين خراسونيايه! ميفهمي كه چي ميگم؟ منظورم اينه كه از طايفۀ شيشاماميهاي طرفِ كفه (شوره زار) است!
من: خب باشه، مگه بايد فرق كنه؟
او: يه من و تِه ميگيم نبايد فرقه كنه، اين شيخكوهزاد كه نميگه!
من: رضو (رضا) چي؟
او: رضو پسر بابونه؟ اونم خوبه، ولي ميگن مشكل سياسي داره!
من: رضو پسر بابونه چه مشكل سياسي ميتونه داشته باشه؟
او: تِه آوازۀ خليلجنگو رِ داري؟
من: ها. چطور مگه؟
او: ميگن دايي بابونه مادر همين رضو بوده!
من: خب، بوده باشه!
او: بازم گفتي كه بوده باشه! چطور بوده باشه؟ خليلجنگو دورۀ مصدق ميگن تودهاي بوده تو شهر مِتِنگ (ميتينگ) ميداده!
من: يعني اين حالا برا رضو پرونده شده؟
او: چم! مَ خبر ندارم! ولي اين هاشو (هاشم) گفته اگه بذارمش منشي، ميره همه جا ميگه كه اين پسرِ خوارزادۀ خليلجنگوس!
من: هاشو پسر مَنگل؟
او: نه. هاشو پسر ميرگُلّه!
من: يعني اونم عضو شوراست؟
او: ها. چي خيال كردي؟ نفر اول شد!....
من: با اين حساب حالا حالاها بايد درگير انتخاب منشي باشي؟
او: حالا باشيم! مگه چطُو ميشه؟ اَ بيكاري كه بهتره! ايجا كه بودجه نداره! هميقدري هم كه داره جواب همين سور و سات شورا رِ نميده! بايد شب تا صبح با اعضاي شورا تو سر و كله هم بزنيم سر همين چيزا ديگه! ئي داسون (داستان) هم نبود بايد سر عليفتح با هم دعوا كنيم. ئي عليفتحو اگه نبود همه بدبخت ميشديم!
من: همون عليفتح كه زبالهها را جمع ميكنه!
او: ها والله! نميدوني چه دونۀ جواهريه! اَ دستش اَ خنده ميميريم. يه بار ميبيني وسط جلسه شورا ميآد تو و يه چيزِ زشتي ميگه و در ميره! يه بار وسط شورا به همي هاشو درباره خرش يه چيزي گفت كه بچّا اَ خنده روده برد شدن.....
https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/page/2802/8/
@ahmadzeidabad
در سفر به ولايت، يكي از همكلاسان دوران دبستانم را ديدم كه شهردار يكي از بخشهاي منطقه شده بود. چند ماهي از شهردار شدنش ميگذشت اما هنوز موفق به انتخاب منشي خود نشده بود. بنابراين، پس از تكهپاره كردن تعارفات معمول و «سوسراغوهاي محلي» عمده مدت ديدارمان صرف بحث درباره دلايل تأخير در انتخاب منشياش شد، به ترتيب زير:
من: خب، چرا اَكو (اكبر) پسر قلي گُنگ را نميذاري منشي؟
او: اَكو؟ اتفاقا منم نظرم به همو بود ولي اَغو (اصغر) مخالفه!
من: اَغو پسر قربونرضا؟ به او چه ربطي داره؟
او: اي بُبِو (تو مايههاي ای پدرم بسوزه!) چطوُ ربط نداره؟ اَغو خودش عضو شوراي اينجاس؟
من: يعني اغو هم رأي آورده و شده عضو شورا؟
او: يِه تِه چي ميگي؟ اغو كه خوبشونه، يه كسایي شدن عضو شورا كه اگر بشنوي هوش از سرت ميپره!
من: چرا نساء دختر كرمعلي را نميذاري؟ بنده خدا دنبال كار ميگشت.
او: زن بذارم منشي؟ مگه از جونم سير شدم؟ ميخواي ملا باقر پدرمه بسوزنه؟
من: به ملا باقر چه ارتباطي داره؟
او: بَه! انگار هچّي حاليت نيس! ملا باقر.....
من: چرا ماشو (ماشاالله) پسر مشطلعت را نميذاري؟
او: ماشو بچه خوبيه، ولي گويا از طرف پدرجديش مالِ اينجا نيس، مالِ خاتون آباده!
من: خب، باشه چه عيبي داره؟
او: چه عيبي داره؟ اگه عيبي نداره برو به قاسو (قاسم) پسر مصمعلي بگو! ميگه با شعارِ «مديران بايد محلي باشن» رأي اُورده و حالا هم به هر ضرب و زوري شده، نميذاره يه غيرمحلي منشي شهردار بشه!
من: حالا از كجا خبردار شده كه اجداد پدري ماشو و مالِ خاتونآبادن؟
او: چُم! برا اينكه نشون بده رو شعار انتخاباتيش وايساده، رفته از بيبي زن پنجعلي سوسراغو كرده و اونم بهش گفته وقتي بچه بوده، از بابوش (پدربزرگش) اشنفته كه پدرجد مصمعلي در دورۀ پيغمبر دزدا از خاتونآباد اومده اينجا!
من: به نظرت قلي پلنگ چطوره؟
او: ئي پلنگو هم خوبه ولي از اين خراسونيايه! ميفهمي كه چي ميگم؟ منظورم اينه كه از طايفۀ شيشاماميهاي طرفِ كفه (شوره زار) است!
من: خب باشه، مگه بايد فرق كنه؟
او: يه من و تِه ميگيم نبايد فرقه كنه، اين شيخكوهزاد كه نميگه!
من: رضو (رضا) چي؟
او: رضو پسر بابونه؟ اونم خوبه، ولي ميگن مشكل سياسي داره!
من: رضو پسر بابونه چه مشكل سياسي ميتونه داشته باشه؟
او: تِه آوازۀ خليلجنگو رِ داري؟
من: ها. چطور مگه؟
او: ميگن دايي بابونه مادر همين رضو بوده!
من: خب، بوده باشه!
او: بازم گفتي كه بوده باشه! چطور بوده باشه؟ خليلجنگو دورۀ مصدق ميگن تودهاي بوده تو شهر مِتِنگ (ميتينگ) ميداده!
من: يعني اين حالا برا رضو پرونده شده؟
او: چم! مَ خبر ندارم! ولي اين هاشو (هاشم) گفته اگه بذارمش منشي، ميره همه جا ميگه كه اين پسرِ خوارزادۀ خليلجنگوس!
من: هاشو پسر مَنگل؟
او: نه. هاشو پسر ميرگُلّه!
من: يعني اونم عضو شوراست؟
او: ها. چي خيال كردي؟ نفر اول شد!....
من: با اين حساب حالا حالاها بايد درگير انتخاب منشي باشي؟
او: حالا باشيم! مگه چطُو ميشه؟ اَ بيكاري كه بهتره! ايجا كه بودجه نداره! هميقدري هم كه داره جواب همين سور و سات شورا رِ نميده! بايد شب تا صبح با اعضاي شورا تو سر و كله هم بزنيم سر همين چيزا ديگه! ئي داسون (داستان) هم نبود بايد سر عليفتح با هم دعوا كنيم. ئي عليفتحو اگه نبود همه بدبخت ميشديم!
من: همون عليفتح كه زبالهها را جمع ميكنه!
او: ها والله! نميدوني چه دونۀ جواهريه! اَ دستش اَ خنده ميميريم. يه بار ميبيني وسط جلسه شورا ميآد تو و يه چيزِ زشتي ميگه و در ميره! يه بار وسط شورا به همي هاشو درباره خرش يه چيزي گفت كه بچّا اَ خنده روده برد شدن.....
https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/page/2802/8/
@ahmadzeidabad
این پاسخگویی نشد!
سخنان سخنگوی قوۀ قضائیه در بارۀ دلیل اجرای حکم روزنامهنگاران زندانی هیچ آدم بیطرف و منصفی را قانع نمیکند.
وی دلیل مستثنی شدن روزنامه نگاران از دو فرمان عفو سالهای اخیر را "امنیتی بودن" اتهام روزنامهنگاران دانسته است. از قضا، عفو سال 1401 مشخصاً مربوط به اتهامهای امنیتی بود. آنچه گفته شد در آن فرمان استثناء شده، "همکاری و ارتباط با دول متخاصم" بود که روزنامهنگاران زندانی و به طور مشخص الهه محمدی و نیلوفر حامدی از این اتهام تبرئه شدهاند و با هر تفسیر حقوقی باید مشمول عفو شناخته شوند. بنابراین، سخنان سخنگوی محترم در نهایت به چیزی جز طفره رفتن از پاسخگویی شفاف، قابل تفسیر نیست. به نظرم اگر به جای این سخنان، آقای جهانگیر میگفت:"دلمان نمیخواهد فرمان عفو را در بارۀ این افراد اجرا کنیم و به کسی هم مربوط نیست" پسندیدهتر بود!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
سخنان سخنگوی قوۀ قضائیه در بارۀ دلیل اجرای حکم روزنامهنگاران زندانی هیچ آدم بیطرف و منصفی را قانع نمیکند.
وی دلیل مستثنی شدن روزنامه نگاران از دو فرمان عفو سالهای اخیر را "امنیتی بودن" اتهام روزنامهنگاران دانسته است. از قضا، عفو سال 1401 مشخصاً مربوط به اتهامهای امنیتی بود. آنچه گفته شد در آن فرمان استثناء شده، "همکاری و ارتباط با دول متخاصم" بود که روزنامهنگاران زندانی و به طور مشخص الهه محمدی و نیلوفر حامدی از این اتهام تبرئه شدهاند و با هر تفسیر حقوقی باید مشمول عفو شناخته شوند. بنابراین، سخنان سخنگوی محترم در نهایت به چیزی جز طفره رفتن از پاسخگویی شفاف، قابل تفسیر نیست. به نظرم اگر به جای این سخنان، آقای جهانگیر میگفت:"دلمان نمیخواهد فرمان عفو را در بارۀ این افراد اجرا کنیم و به کسی هم مربوط نیست" پسندیدهتر بود!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
ولادیمیر و راهحل وسطش!
ولادیمیر پوتین از آمادگی روسیه به برای میانجیگری بین ایران و اسرائیل به شرط موافقت دو طرف خبر داده و گفته است: "دستیابی به راهحلهای وسط امکانپذیر است گرچه اجرای آن سخت است."
من نمیدانم چه راهحل وسطی میتوان بین دو طرفی متصور شد که طرف اولش خواهان نابودی موجودیت طرف دوم، و طرف دومش خواهان تغییر آنی و مطلقِ سیاست منطقهای و استحالۀ کامل ایدئولوژیِ طرف اول است؟"
آقای پوتین که میگوید با هر دو طرف ماجرا در تماس است، ای کاش راهحل میانهاش را علنی میکرد تا کاشفان و جویندگان راهحل وسط در این مناقشه، از سوزاندن بیشتر سلولهای خاکستری رنگ مغزشان نجات یابند.
ضمناً امیدوارم آن بخش از روسوفیلهای وطنی که نه از سر بدسگالی بلکه از روی بدفهمی، بر گذاشتن تمام تخممرغها در سبد پوتین اصرار داشتند، دیگر فهمیده باشند که در "روز حادثه" و بخصوص وقتی پای اسرائیل در میان باشد، بیشترین کمک پوتین، پیشنهاد میانجیگری مشروط آن هم به صورت سرسری است و نه چیزی بیش از آن. دوستان چینی هم که مشغول مانور در اطراف تایوان هستند و حتی همین پیشنهاد خشک و خالی میانجیگری را هم مطرح نمیکنند.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
ولادیمیر پوتین از آمادگی روسیه به برای میانجیگری بین ایران و اسرائیل به شرط موافقت دو طرف خبر داده و گفته است: "دستیابی به راهحلهای وسط امکانپذیر است گرچه اجرای آن سخت است."
من نمیدانم چه راهحل وسطی میتوان بین دو طرفی متصور شد که طرف اولش خواهان نابودی موجودیت طرف دوم، و طرف دومش خواهان تغییر آنی و مطلقِ سیاست منطقهای و استحالۀ کامل ایدئولوژیِ طرف اول است؟"
آقای پوتین که میگوید با هر دو طرف ماجرا در تماس است، ای کاش راهحل میانهاش را علنی میکرد تا کاشفان و جویندگان راهحل وسط در این مناقشه، از سوزاندن بیشتر سلولهای خاکستری رنگ مغزشان نجات یابند.
ضمناً امیدوارم آن بخش از روسوفیلهای وطنی که نه از سر بدسگالی بلکه از روی بدفهمی، بر گذاشتن تمام تخممرغها در سبد پوتین اصرار داشتند، دیگر فهمیده باشند که در "روز حادثه" و بخصوص وقتی پای اسرائیل در میان باشد، بیشترین کمک پوتین، پیشنهاد میانجیگری مشروط آن هم به صورت سرسری است و نه چیزی بیش از آن. دوستان چینی هم که مشغول مانور در اطراف تایوان هستند و حتی همین پیشنهاد خشک و خالی میانجیگری را هم مطرح نمیکنند.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
وقتی فرصت میگذرد!
هر مسئلهای را باید در زمان مناسبش یعنی هنگامی که فرصتی برای مدیریت و کنترل و حل آن وجود دارد، فهم کرد. فهم و دریافت مسئله پس از "دورۀ طلایی" پیشگیری و کنترل و حل آن، دیگر کارساز نیست و به ناچار باید مصائبش را تحمل کرد.
مسئلهها هم فقط در یک فضای باز معطوف به آزادی بیانِ نهادینهشده، فهمِ عمومی پیدا میکنند و به عنوان مشکلی که باید پیش از گذشت زمان، چارهای واقعی برای آنها اندیشید، در مقابل جامعه قرار میگیرند. در شرایط فقدان آزادی اظهارنظر، ذهنهای مسئلهیاب، به چشم مجرم دیده میشوند!
وقتی دورۀ طلایی پیشگیری و کنترل و حل مشکل، سپری شود، دیگر نق و نوق و پرخاش و اعتراض فایدهای ندارد، چون راهحل کمهزینهای وجود ندارد.
مثل درد زایمانِ یک حاملگی غیرطبیعی و غربالناشده است! هیچ راهی جز تحمل عواقبش وجود ندارد. این هم سنت و آیهای است که خداوندنهاده است. تغییرپذیر و تبدیلپذیر هم نیست.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
هر مسئلهای را باید در زمان مناسبش یعنی هنگامی که فرصتی برای مدیریت و کنترل و حل آن وجود دارد، فهم کرد. فهم و دریافت مسئله پس از "دورۀ طلایی" پیشگیری و کنترل و حل آن، دیگر کارساز نیست و به ناچار باید مصائبش را تحمل کرد.
مسئلهها هم فقط در یک فضای باز معطوف به آزادی بیانِ نهادینهشده، فهمِ عمومی پیدا میکنند و به عنوان مشکلی که باید پیش از گذشت زمان، چارهای واقعی برای آنها اندیشید، در مقابل جامعه قرار میگیرند. در شرایط فقدان آزادی اظهارنظر، ذهنهای مسئلهیاب، به چشم مجرم دیده میشوند!
وقتی دورۀ طلایی پیشگیری و کنترل و حل مشکل، سپری شود، دیگر نق و نوق و پرخاش و اعتراض فایدهای ندارد، چون راهحل کمهزینهای وجود ندارد.
مثل درد زایمانِ یک حاملگی غیرطبیعی و غربالناشده است! هیچ راهی جز تحمل عواقبش وجود ندارد. این هم سنت و آیهای است که خداوندنهاده است. تغییرپذیر و تبدیلپذیر هم نیست.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
به یاد استاد آهنگ کوثر
انسانهایی چون دکتر سید آهنگ کوثر نادرند. فقط یک بار او را در دفتر روزنامۀ همشهری دیدم. فروتنی و بیتکلفی و اصالت و هوش از او میبارید. در اندیشۀ کاری بزرگ برای حل بحران آب در این سرزمین عمدتاً صحرایی و نیمهصحرایی بود. در شرایطی سخت، زندگیاش را به تجربه و ترویج آبخوانداری به عنوان بهترین راهِ حفظ آب و منابع آب در این سرزمین تشنه گذارند. فرصتی گرانبها برای کشورمان بود، اما مانند دیگر فرصتها، نادیده گرفته شد و از دست رفت.
روحش قرین رحمت و بخشایش الهی باد.
قرار بود نیکآهنگ فرزندش قدم به راه پدر بگذارد. در مورد بحران آب، گامی هم در آن راه گذاشته، اما بیان خود را به نوعی ستیزهجویی نابهنجار سیاسی آغشته کرده که دانش و هنرش را به حاشیه میبرد. شاید این از ثمرات دورافتادن از وطن باشد، جایی که عزیزان آدمی یکی پس از دیگری رخت از این جهان برمیبندند و تو نیستی تا با آنان وداعی کنی و بر مزارشان اشکی بریزی...واه که چقدر دشوار است.
درگذشت استاد را به خانواده و شاگردان و ایراندوستان بخصوص به نیکآهنگ تسلیت میگویم. باشد که خداوند به انفاس پاک امثال او این سرزمین را از هر خطری در امان دارد.
انسانهایی چون دکتر سید آهنگ کوثر نادرند. فقط یک بار او را در دفتر روزنامۀ همشهری دیدم. فروتنی و بیتکلفی و اصالت و هوش از او میبارید. در اندیشۀ کاری بزرگ برای حل بحران آب در این سرزمین عمدتاً صحرایی و نیمهصحرایی بود. در شرایطی سخت، زندگیاش را به تجربه و ترویج آبخوانداری به عنوان بهترین راهِ حفظ آب و منابع آب در این سرزمین تشنه گذارند. فرصتی گرانبها برای کشورمان بود، اما مانند دیگر فرصتها، نادیده گرفته شد و از دست رفت.
روحش قرین رحمت و بخشایش الهی باد.
قرار بود نیکآهنگ فرزندش قدم به راه پدر بگذارد. در مورد بحران آب، گامی هم در آن راه گذاشته، اما بیان خود را به نوعی ستیزهجویی نابهنجار سیاسی آغشته کرده که دانش و هنرش را به حاشیه میبرد. شاید این از ثمرات دورافتادن از وطن باشد، جایی که عزیزان آدمی یکی پس از دیگری رخت از این جهان برمیبندند و تو نیستی تا با آنان وداعی کنی و بر مزارشان اشکی بریزی...واه که چقدر دشوار است.
درگذشت استاد را به خانواده و شاگردان و ایراندوستان بخصوص به نیکآهنگ تسلیت میگویم. باشد که خداوند به انفاس پاک امثال او این سرزمین را از هر خطری در امان دارد.
اتهام و اهانت کیهان به مجمع مدرسین یا اسماعیل هنیه؟
مدیر مسئول روزنامۀ کیهان با ادبیاتی اهانتآمیز و زهرآگین، مجمع مدرسین حوزه را به علت درخواستش برای "بازگشت اسرائیل به مرزهای پیش از جنگ 1967 و تشکیل کشور مستقل فلسطینی" به "مقابله با اسلام و حمایت از صهیونیستها" متهم کرده است.
اگر درخواست از اسرائیل برای بازگشت به مرزهای قبل از جنگ ژوئن و تشکیل کشور فلسطینی، "مقابله با اسلام و حمایت از صهیونیستها" باشد، در آن صورت که این اتهام جانب بسیاری از رهبران حماس از جمله مرحوم اسماعیل هنیه را هم میگیرد!
اسماعیل هنیه رئیس فقید دفتر سیاسی حماس یازده آبان سال پیش به صراحت اعلام کرد: " آماده مذاکره سیاسی برای راه حل دو کشوری با پایتختی قدس هستیم."
آیا از نظر حسین شریعتمداری، اسماعیل هنیه هم به "مقابله با اسلام وحمایت از صهیونیستها" برخاسته بود؟
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
مدیر مسئول روزنامۀ کیهان با ادبیاتی اهانتآمیز و زهرآگین، مجمع مدرسین حوزه را به علت درخواستش برای "بازگشت اسرائیل به مرزهای پیش از جنگ 1967 و تشکیل کشور مستقل فلسطینی" به "مقابله با اسلام و حمایت از صهیونیستها" متهم کرده است.
اگر درخواست از اسرائیل برای بازگشت به مرزهای قبل از جنگ ژوئن و تشکیل کشور فلسطینی، "مقابله با اسلام و حمایت از صهیونیستها" باشد، در آن صورت که این اتهام جانب بسیاری از رهبران حماس از جمله مرحوم اسماعیل هنیه را هم میگیرد!
اسماعیل هنیه رئیس فقید دفتر سیاسی حماس یازده آبان سال پیش به صراحت اعلام کرد: " آماده مذاکره سیاسی برای راه حل دو کشوری با پایتختی قدس هستیم."
آیا از نظر حسین شریعتمداری، اسماعیل هنیه هم به "مقابله با اسلام وحمایت از صهیونیستها" برخاسته بود؟
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
خودفریبی!
سیدعباس عراقچی: "خورشید در حال طلوع از شرق است و حقیقتاً در حال غروب در غرب..."!
اگر منظور از خورشید همین ستارۀ شعلهور منظومۀ شمسی باشد، این خورشید از همان ابتدای آفرینش خود در شرق طلوع و در غرب غروب کرده است. اما اگر منظور از خورشید "تمدنی جدید" و یا "قدرتی هژمونیک" باشد، فعلاً که چنین خورشیدی در شرق عالم دیده نمیشود! به نظرم این تلقی از نظم جهان، گونهای "خودفریبی" برای فرار از دیدن واقعیت است که متأسفانه وزیر محترم خارجه هم مثل برخی اصولگرایان افراطی در دام آن گرفتار آمده است. اگر واقعاً چنین خورشیدی در حال طلوع از شرق است چرا این خورشید در برابر بحران خانمانسوز خاورمیانه خاموشی و انفعال در پیش گرفته و قادر به هیچ عمل و ابتکاری نیست؟
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
سیدعباس عراقچی: "خورشید در حال طلوع از شرق است و حقیقتاً در حال غروب در غرب..."!
اگر منظور از خورشید همین ستارۀ شعلهور منظومۀ شمسی باشد، این خورشید از همان ابتدای آفرینش خود در شرق طلوع و در غرب غروب کرده است. اما اگر منظور از خورشید "تمدنی جدید" و یا "قدرتی هژمونیک" باشد، فعلاً که چنین خورشیدی در شرق عالم دیده نمیشود! به نظرم این تلقی از نظم جهان، گونهای "خودفریبی" برای فرار از دیدن واقعیت است که متأسفانه وزیر محترم خارجه هم مثل برخی اصولگرایان افراطی در دام آن گرفتار آمده است. اگر واقعاً چنین خورشیدی در حال طلوع از شرق است چرا این خورشید در برابر بحران خانمانسوز خاورمیانه خاموشی و انفعال در پیش گرفته و قادر به هیچ عمل و ابتکاری نیست؟
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
سال 67 و اکنون!
در سال 1367 قطعنامۀ 598 شورای امنیت سازمان ملل روی میز بود و قدرتهای جهانی بر پذیرش آن از سوی دو طرف متخاصم برای پایان دادن به جنگ 8 سالۀ ایران و عراق اصرار داشتند. در بارۀ آن قطعنامه هم نظرات متفاوتی وجود داشت، اما "اجماع عقلاء" آن را در مجموع متوازن میدانست و مرحوم آیتالله خمینی به پذیرش آن ترغیب میشد.
اینک اما در رویارویی نظامی بین اسرائیل با جمهوری اسلامی و گروههای متحدان آن در خاورمیانه، هیچ قطعنامه یا ابتکار یا حتی فرمول خاصی برای پایان جنگ روی میز دیده نمیشود. تنها قطعنامۀ 1701 شورای امنیت مطرح است که آن هم مختص لبنان است و کلیت منازعۀ کنونی را در برنمیگیرد.
حالا فرض کنیم دولت ایران علاقمند به گذاشتن نقطۀ پایانی بر این منازعه باشد، در آن صورت چه چیزی را باید بپذیرد؟ به نظرم فقدان یک فرمول بینالمللی و حتی منطقهای برای خاتمۀ درگیری خیلی عجیب و نگرانکننده است! چنین وضعی تنها میتواند به این معنا باشد که از نظر بازیگران اصلی، هنوز زمان مناسب برای پایان جنگ فرا نرسیده و این درگیری تا اطلاع ثانوی باید ادامه یابد.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
در سال 1367 قطعنامۀ 598 شورای امنیت سازمان ملل روی میز بود و قدرتهای جهانی بر پذیرش آن از سوی دو طرف متخاصم برای پایان دادن به جنگ 8 سالۀ ایران و عراق اصرار داشتند. در بارۀ آن قطعنامه هم نظرات متفاوتی وجود داشت، اما "اجماع عقلاء" آن را در مجموع متوازن میدانست و مرحوم آیتالله خمینی به پذیرش آن ترغیب میشد.
اینک اما در رویارویی نظامی بین اسرائیل با جمهوری اسلامی و گروههای متحدان آن در خاورمیانه، هیچ قطعنامه یا ابتکار یا حتی فرمول خاصی برای پایان جنگ روی میز دیده نمیشود. تنها قطعنامۀ 1701 شورای امنیت مطرح است که آن هم مختص لبنان است و کلیت منازعۀ کنونی را در برنمیگیرد.
حالا فرض کنیم دولت ایران علاقمند به گذاشتن نقطۀ پایانی بر این منازعه باشد، در آن صورت چه چیزی را باید بپذیرد؟ به نظرم فقدان یک فرمول بینالمللی و حتی منطقهای برای خاتمۀ درگیری خیلی عجیب و نگرانکننده است! چنین وضعی تنها میتواند به این معنا باشد که از نظر بازیگران اصلی، هنوز زمان مناسب برای پایان جنگ فرا نرسیده و این درگیری تا اطلاع ثانوی باید ادامه یابد.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
باز هم ادعای مکاشفه در حوزۀ سیاست!
سیاست عرصۀ مکاشفات درونی نیست! مکاشفه چه کاذب و چه صادق، امری صرفاً فردی است و در حوزۀ امور جمعی با ریسمان آن نباید سرازیر هیچ چاهی شد. سیاست امری جمعی است و تنها بر پایۀ آنچه جنبۀ بینالاذهانی دارد، میتوان کاری را تجویز کرد و برایش برنامه ریخت. آنچه جنبۀ بینالاذهانی دارد، همان سنجش و محاسبۀ عقلانی است. محاسبۀ عقلانی هم رمز و راز بردار نیست. شفاف و روشن و بدون ابهام است.
آنچه شیخ روحالله قرهی در مورد جنگ با اسرائیل گفته و کوشیده آن را اسرارآمیز و "مکاشفهگونه" جلوه دهد، از نقطهنظر سیاسی، فاقد هر نوع ارزش است. جای بسی تأسف است که اینگونه ادعاهای شخصی، در کشور ما جنبۀ عمومی پیدا کرده و به صحنۀ سیاست عملی هم راه یافته است. وقتی راه این نوع باصطلاح مکاشفات درونی در حوزۀ سیاست باز شود، فرد دیگری هم میتواند ادعایی متضاد آن را به عنوان مکاشفه مطرح کند و با مبهمگویی آن را به ماوراء و ارادۀ خداوند نسبت دهد و به گمراهسازی و سوءاستفاده از عواطف برخی افراد مذهبی مشغول شود.
بنابراین به ادعاهایی اینگونه در حوزۀ زندگی عمومی همواره باید با بدگمانی نگریست.
آقای قرهی در توصیۀ خود برای تصرف بلندیهای جولان، حتی به این نکته توجه نکرده است که برای چنین امری، پیش از هر چیز دولت بشار اسد باید اجازۀ آن را بدهد و با حضور انبوه نیروهای ایرانی در جنوب دمشق موافقت کند. اگر او اجازۀ همین یک کار را از بشار اسد گرفت، بقیۀ کار با دیگران!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
سیاست عرصۀ مکاشفات درونی نیست! مکاشفه چه کاذب و چه صادق، امری صرفاً فردی است و در حوزۀ امور جمعی با ریسمان آن نباید سرازیر هیچ چاهی شد. سیاست امری جمعی است و تنها بر پایۀ آنچه جنبۀ بینالاذهانی دارد، میتوان کاری را تجویز کرد و برایش برنامه ریخت. آنچه جنبۀ بینالاذهانی دارد، همان سنجش و محاسبۀ عقلانی است. محاسبۀ عقلانی هم رمز و راز بردار نیست. شفاف و روشن و بدون ابهام است.
آنچه شیخ روحالله قرهی در مورد جنگ با اسرائیل گفته و کوشیده آن را اسرارآمیز و "مکاشفهگونه" جلوه دهد، از نقطهنظر سیاسی، فاقد هر نوع ارزش است. جای بسی تأسف است که اینگونه ادعاهای شخصی، در کشور ما جنبۀ عمومی پیدا کرده و به صحنۀ سیاست عملی هم راه یافته است. وقتی راه این نوع باصطلاح مکاشفات درونی در حوزۀ سیاست باز شود، فرد دیگری هم میتواند ادعایی متضاد آن را به عنوان مکاشفه مطرح کند و با مبهمگویی آن را به ماوراء و ارادۀ خداوند نسبت دهد و به گمراهسازی و سوءاستفاده از عواطف برخی افراد مذهبی مشغول شود.
بنابراین به ادعاهایی اینگونه در حوزۀ زندگی عمومی همواره باید با بدگمانی نگریست.
آقای قرهی در توصیۀ خود برای تصرف بلندیهای جولان، حتی به این نکته توجه نکرده است که برای چنین امری، پیش از هر چیز دولت بشار اسد باید اجازۀ آن را بدهد و با حضور انبوه نیروهای ایرانی در جنوب دمشق موافقت کند. اگر او اجازۀ همین یک کار را از بشار اسد گرفت، بقیۀ کار با دیگران!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
واقعی یا جنجال؟
روزنامۀ تایمز لندن و به نقل از آن سایر رسانهها ادعا میکنند که حملۀ اسرائیل به خاک ایران به دلیل درز اطلاعات سرّی و محرمانۀ مربوط به آن در پنتاگون، به تأخیر افتاده است!
من در این چند روز هرچه دقت کردم ببینم دقیقاً چه اطلاعات محرمانهای از آن حملۀ احتمالی به بیرون درز کرده است، راستش متوجه هیچ چیز دندانگیری نشدم. اطلاعات اصطلاحاً درز کرده، چند نکتۀ کلی و بدیهی مثلِ انجام رزمایش برای حمله به اهداف مورد نظر، تمرین عملیات امداد و نجات و استفاده از دو نوع موشک آن هم صرفاً طبق ارزیابی دستگاه اطلاعاتی آمریکاست که قاعدتاً ضروری هر نوع حملۀ احتمالی است و به ذهن غنجعلیخان ولایت ما هم میرسد!
این داستان به نظرم عمدتاً جنجال است!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
روزنامۀ تایمز لندن و به نقل از آن سایر رسانهها ادعا میکنند که حملۀ اسرائیل به خاک ایران به دلیل درز اطلاعات سرّی و محرمانۀ مربوط به آن در پنتاگون، به تأخیر افتاده است!
من در این چند روز هرچه دقت کردم ببینم دقیقاً چه اطلاعات محرمانهای از آن حملۀ احتمالی به بیرون درز کرده است، راستش متوجه هیچ چیز دندانگیری نشدم. اطلاعات اصطلاحاً درز کرده، چند نکتۀ کلی و بدیهی مثلِ انجام رزمایش برای حمله به اهداف مورد نظر، تمرین عملیات امداد و نجات و استفاده از دو نوع موشک آن هم صرفاً طبق ارزیابی دستگاه اطلاعاتی آمریکاست که قاعدتاً ضروری هر نوع حملۀ احتمالی است و به ذهن غنجعلیخان ولایت ما هم میرسد!
این داستان به نظرم عمدتاً جنجال است!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
بود و نمود حملۀ اسرائیل به خاک ایران
پس از حدود 25 روز تبلیغات دامنهدار و دامن زدن به انواع انتظارات، سرانجام ارتش اسرائیل چند "هدف نظامی" را در خاک ایران مورد حمله قرار داد. نفسالامر اهمیت این حمله هر چه باشد، نمود آن به گونهای است که کماهمیت شمردن آن را برای جمهوری اسلامی امکانپذیر کرده است. پاسخ فوری به حملهای که بتوان آن را "کماهمیت" شمرد، قاعدتاً تردیدهایی را در بین نهادهای تصمیمگیر به وجود میآورد. به نظرم هدف از آن تبلیغات پرحجم و دامن زدن به انتظارات و سپس اقدام در حد کمترین سطح انتظار، ایجاد همین تردید بوده است. یک پاسخ فوری از سوی ایران به معنای تشدید جنگ و بروز عواقب سیاسی و اقتصادی آن بخصوص کمک به کمپین انتخاباتی دونالد ترامپ در آمریکاست و تعلل در پاسخ و یا عدم پاسخ هم مایۀ تشدید فشارِ نیروهای تندروی داخلی به بدنۀ حاکمیت و متهم کردن آنان به تسلیم و در نتیجه ایجاد التهاب سیاسی در کشور است.
با این حساب، نوع حملۀ اسرائیل، کار را از جهاتی ساده و از جهتی دیگر سختتر کرده است. در هر صورت گام بعدی ایران است که یکی از سناریوهای قابل تصور در این بحران را متحقق میکند.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
پس از حدود 25 روز تبلیغات دامنهدار و دامن زدن به انواع انتظارات، سرانجام ارتش اسرائیل چند "هدف نظامی" را در خاک ایران مورد حمله قرار داد. نفسالامر اهمیت این حمله هر چه باشد، نمود آن به گونهای است که کماهمیت شمردن آن را برای جمهوری اسلامی امکانپذیر کرده است. پاسخ فوری به حملهای که بتوان آن را "کماهمیت" شمرد، قاعدتاً تردیدهایی را در بین نهادهای تصمیمگیر به وجود میآورد. به نظرم هدف از آن تبلیغات پرحجم و دامن زدن به انتظارات و سپس اقدام در حد کمترین سطح انتظار، ایجاد همین تردید بوده است. یک پاسخ فوری از سوی ایران به معنای تشدید جنگ و بروز عواقب سیاسی و اقتصادی آن بخصوص کمک به کمپین انتخاباتی دونالد ترامپ در آمریکاست و تعلل در پاسخ و یا عدم پاسخ هم مایۀ تشدید فشارِ نیروهای تندروی داخلی به بدنۀ حاکمیت و متهم کردن آنان به تسلیم و در نتیجه ایجاد التهاب سیاسی در کشور است.
با این حساب، نوع حملۀ اسرائیل، کار را از جهاتی ساده و از جهتی دیگر سختتر کرده است. در هر صورت گام بعدی ایران است که یکی از سناریوهای قابل تصور در این بحران را متحقق میکند.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
حملهٔ اسرائیل به خاک ایران؛
دردسرهای بیپایان یک بحران مزمن
حملۀ جنگندههای اسرائیلی به خاک ایران با واکنشهای متفاوتی در سطح منطقه و جهان روبهرو شده است. عموم کشورهایی که این حمله را محکوم کرده و یا از محکوم کردن آن خودداری کردهاند، بر لزوم پیشگیری از تشدید جنگ و پایان دادن به چرخۀ فزایندۀ درگیری تأکید کردهاند. در واقع، اکنون نگاهها به تهران دوخته شده است تا واکنش آن را نسبت به حملۀ جمعه شب اسرائیل به برخی مراکز نظامی دریابند.
تا لحظۀ نگارش این یادداشت، هنوز از سوی نهادهای مسئول در جمهوری اسلامی دربارۀ نحوۀ واکنش به حملۀ هوایی اسرائیل موضع صریحی گرفته نشده است و به نظر میرسد قرار است برای مدتی «سیاست ابهام» در این زمینه ادامه داشته باشد. اگر ایران به حملۀ متقابل سریع و فوری در برابر حملۀ اسرائیل مبادرت نکند، در آن صورت، حوادث اخیر در صحنۀ جنگ خاورمیانه را میتوان تا اندازهای در جهت برنامۀ دولت جوبایدن رئیسجمهور آمریکا ارزیابی کرد.
دولت آمریکا بر محدود بودن اهداف حملۀ نظامی اسرائیل به ایران تأکید داشت؛ بهطوریکه این حمله سبب واکنش نظامی سریع نیروهای نظامی ایران نشود و بدینوسیله، روند جنگ در منطقه تحت کنترل در آید. بعد از اعلام پایان عملیات جنگی اسرائیل علیه ایران، مقامهای آمریکایی اعلام کردند که زد و خورد مستقیم بین ایران و اسرائیل باید در همین نقطه پایان یابد.
ظاهر این جمله بدان معناست که از نگاه دولت بایدن، اگر قرار است منازعه بین دو طرف ادامه پیدا کند، حملات متقابل باید از هدف قرار دادن مستقیم به درگیری غیرمستقیم تقلیل پیدا کند یعنی بازگشت به همان شرایطی که پیش از حملۀ موشکی ایران به اسرائیل جریان داشت.
این در حالی است که بازگشت به شرایط گذشته هم دیگر مقدور به نظر نمیرسد. از زمان نخستین حملۀ موشکی ایران به اسرائیل در بهار امسال، توازن قوا بر روی زمین دستخوش تغییرات جدی شده است. دولت آمریکا به هم خوردن توازن قوا بهخصوص در لبنان را به نفع پیشبرد برنامۀ دیپلماتیک خود برای منطقه میداند و ظاهراً امیدوار است که جمهوری اسلامی با خویشتنداری در برابر حملۀ جمعه شب اسرائیل، با این برنامه به نحوی همراه شود.
رئوس نقشۀ آمریکا برای نظم جدید در خاورمیانه به ترتیب زیر است: استقرار آتشبس در نوارغزه و آزادی اسیران اسرائیلی، سپردن نوارغزه به یک نیروی عربی برای اداره و بازسازی آن بدون حضور حماس، اجرای شدید و غلیظ قطعنامۀ ۱۷۰۱ شورای امنیت سازمان ملل در لبنان به قصد عقبنشینی نیروهای حزبالله به شمال رودخانۀ لیطانی و رفع خصومت دائمی بین لبنان با اسرائیل با تمام لوازم و ضروریات آن، ترسیم نمایی از وعدۀ تشکیل کشور مستقل فلسطینی با محدودیتهای مشخص در آیندهای نامشخص از طریق عادیسازی رابطۀ عربستان و دیگر کشورهای عرب و مسلمان با اسرائیل.
روشن است که در نظم مورد نظر دولت بایدن که عملاً از حمایت کامل یا نسبی یا مشروطِ سازمان ملل، اروپا، کشورهای عرب، چین و حتی روسیه نیز برخوردار است، نقشی برای تداوم سیاست منطقهای جمهوری اسلامی و اقدامات مسلحانۀ گروههای متحد آن در خاورمیانه در نظر گرفته نشده است. از این رو، از نگاه آنان، جمهوری اسلامی.... ( ادامه یادداشت در لینک زیر)
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-24107
@ahmadzeidabad
دردسرهای بیپایان یک بحران مزمن
حملۀ جنگندههای اسرائیلی به خاک ایران با واکنشهای متفاوتی در سطح منطقه و جهان روبهرو شده است. عموم کشورهایی که این حمله را محکوم کرده و یا از محکوم کردن آن خودداری کردهاند، بر لزوم پیشگیری از تشدید جنگ و پایان دادن به چرخۀ فزایندۀ درگیری تأکید کردهاند. در واقع، اکنون نگاهها به تهران دوخته شده است تا واکنش آن را نسبت به حملۀ جمعه شب اسرائیل به برخی مراکز نظامی دریابند.
تا لحظۀ نگارش این یادداشت، هنوز از سوی نهادهای مسئول در جمهوری اسلامی دربارۀ نحوۀ واکنش به حملۀ هوایی اسرائیل موضع صریحی گرفته نشده است و به نظر میرسد قرار است برای مدتی «سیاست ابهام» در این زمینه ادامه داشته باشد. اگر ایران به حملۀ متقابل سریع و فوری در برابر حملۀ اسرائیل مبادرت نکند، در آن صورت، حوادث اخیر در صحنۀ جنگ خاورمیانه را میتوان تا اندازهای در جهت برنامۀ دولت جوبایدن رئیسجمهور آمریکا ارزیابی کرد.
دولت آمریکا بر محدود بودن اهداف حملۀ نظامی اسرائیل به ایران تأکید داشت؛ بهطوریکه این حمله سبب واکنش نظامی سریع نیروهای نظامی ایران نشود و بدینوسیله، روند جنگ در منطقه تحت کنترل در آید. بعد از اعلام پایان عملیات جنگی اسرائیل علیه ایران، مقامهای آمریکایی اعلام کردند که زد و خورد مستقیم بین ایران و اسرائیل باید در همین نقطه پایان یابد.
ظاهر این جمله بدان معناست که از نگاه دولت بایدن، اگر قرار است منازعه بین دو طرف ادامه پیدا کند، حملات متقابل باید از هدف قرار دادن مستقیم به درگیری غیرمستقیم تقلیل پیدا کند یعنی بازگشت به همان شرایطی که پیش از حملۀ موشکی ایران به اسرائیل جریان داشت.
این در حالی است که بازگشت به شرایط گذشته هم دیگر مقدور به نظر نمیرسد. از زمان نخستین حملۀ موشکی ایران به اسرائیل در بهار امسال، توازن قوا بر روی زمین دستخوش تغییرات جدی شده است. دولت آمریکا به هم خوردن توازن قوا بهخصوص در لبنان را به نفع پیشبرد برنامۀ دیپلماتیک خود برای منطقه میداند و ظاهراً امیدوار است که جمهوری اسلامی با خویشتنداری در برابر حملۀ جمعه شب اسرائیل، با این برنامه به نحوی همراه شود.
رئوس نقشۀ آمریکا برای نظم جدید در خاورمیانه به ترتیب زیر است: استقرار آتشبس در نوارغزه و آزادی اسیران اسرائیلی، سپردن نوارغزه به یک نیروی عربی برای اداره و بازسازی آن بدون حضور حماس، اجرای شدید و غلیظ قطعنامۀ ۱۷۰۱ شورای امنیت سازمان ملل در لبنان به قصد عقبنشینی نیروهای حزبالله به شمال رودخانۀ لیطانی و رفع خصومت دائمی بین لبنان با اسرائیل با تمام لوازم و ضروریات آن، ترسیم نمایی از وعدۀ تشکیل کشور مستقل فلسطینی با محدودیتهای مشخص در آیندهای نامشخص از طریق عادیسازی رابطۀ عربستان و دیگر کشورهای عرب و مسلمان با اسرائیل.
روشن است که در نظم مورد نظر دولت بایدن که عملاً از حمایت کامل یا نسبی یا مشروطِ سازمان ملل، اروپا، کشورهای عرب، چین و حتی روسیه نیز برخوردار است، نقشی برای تداوم سیاست منطقهای جمهوری اسلامی و اقدامات مسلحانۀ گروههای متحد آن در خاورمیانه در نظر گرفته نشده است. از این رو، از نگاه آنان، جمهوری اسلامی.... ( ادامه یادداشت در لینک زیر)
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-24107
@ahmadzeidabad
هممیهن
دردسر بیپایان یک بحران مزمن
حملۀ اسرائیل به خاک ایران نه آغاز فصل تازهای به نظر میرسد و نه پایان فصلی را رقم میزند. فعلاً این حمله اقدامی در میانۀ یک بحران مزمن و طولانی و پر از دردرسر است که انتهای آن هنوز قابل رؤیت نیست.
دلیل فرضیِ سکوت احمدینژاد!
سکوت ادامهدارِ محمود احمدینژاد در برابر جنگ جاری در منطقه، سبب خشم برخی محافل و رسانههای اصولگرا شده است.
بعید میدانم اینگونه واکنشها سبب شکستن سکوت آقای احمدینژاد شود، چون او پیش خود میگوید: "من یا آدم مهم و اثرگذاری هستم یا نیستم؟ اگر هستم پس چرا اجازه داده نمیشود در انتخابات ریاستجمهوری و مجلس فعال شوم و یا در بارۀ مسائل مورد علاقهام آزادانه اظهارنظر کنم؟ و اگر مهم و اثرگذار نیستم، دیگر توقع اینکه در بارۀ چند موضوع خاص و گزینششده، حتماً موضعگیری کنم، بر چه منطقی استوار است؟"
من معمولاً منتقد و مخالف رویکرد سیاسی و اعتقادی محمود احمدینژاد بوده و هستم، اما در این مورد خاص، استدلال فرضیاش، بیراه نمینماید.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
سکوت ادامهدارِ محمود احمدینژاد در برابر جنگ جاری در منطقه، سبب خشم برخی محافل و رسانههای اصولگرا شده است.
بعید میدانم اینگونه واکنشها سبب شکستن سکوت آقای احمدینژاد شود، چون او پیش خود میگوید: "من یا آدم مهم و اثرگذاری هستم یا نیستم؟ اگر هستم پس چرا اجازه داده نمیشود در انتخابات ریاستجمهوری و مجلس فعال شوم و یا در بارۀ مسائل مورد علاقهام آزادانه اظهارنظر کنم؟ و اگر مهم و اثرگذار نیستم، دیگر توقع اینکه در بارۀ چند موضوع خاص و گزینششده، حتماً موضعگیری کنم، بر چه منطقی استوار است؟"
من معمولاً منتقد و مخالف رویکرد سیاسی و اعتقادی محمود احمدینژاد بوده و هستم، اما در این مورد خاص، استدلال فرضیاش، بیراه نمینماید.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
https://www.youtube.com/watch?v=T2eZPbsvpbg
ای آمران و عاملان و حامیان و حافظان فیلترینگ!
ما هم فراموش کنیم خدا فراموش نخواهد کرد که شما بواسطۀ گذاردن تیغ فیلترینگ بر گلوی اینترنت و تبدیل آن از آهویی تیزپا به حلزون، ایرانیان را برای دانلود و یا آپلود یک فیلم، خسته کردید! فرسوده کردید! پیر کردید!
أَيَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَنْ يُتْرَكَ سُدًى(آيا انسان مىپندارد كه به امان خود رها خواهد شد؟) آیۀ 36 سورۀ قیامت.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
ای آمران و عاملان و حامیان و حافظان فیلترینگ!
ما هم فراموش کنیم خدا فراموش نخواهد کرد که شما بواسطۀ گذاردن تیغ فیلترینگ بر گلوی اینترنت و تبدیل آن از آهویی تیزپا به حلزون، ایرانیان را برای دانلود و یا آپلود یک فیلم، خسته کردید! فرسوده کردید! پیر کردید!
أَيَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَنْ يُتْرَكَ سُدًى(آيا انسان مىپندارد كه به امان خود رها خواهد شد؟) آیۀ 36 سورۀ قیامت.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
YouTube
خاورمیانه پس از حملۀ اسرائیل به خاک ایران
رو به سوی آرامش یا آرامش قبل از طوفان؟
مجرمانه است؟
شورای امنیت سازمان ملل قرار است امروز به درخواست وزارت خارجۀ ایران برای بررسی حملۀ اسرائیل به خاک ایران تشکیل جلسه دهد.
همزمان رئیس محترم دستگاه قضایی تأکید مجمع مدرسین و محققین حوزۀ علیمۀ قم بر لزوم عقبنشینی اسرائیل از سرزمینهای اشغالی جنگ سال 1967 را "خلاف امنیت" دانسته و از این تشکل خواسته است که "درصدد اصلاح حرف و نظر ناصواب خود برآید و جبرانمافات کند" وگرنه با برخورد دادستان دادگاه ویژۀ روحانیت قم روبرو خواهد شد.
کافی است در جلسۀ شورای امنیت سازمان ملل، نمایندۀ اسرائیل بر همین دستورالعمل آقای محسنی اژهای انگشت بگذارد و مدعی شود؛ "کشوری که سران قوایش، حتی درخواست بازگشت به مرزهای پیش از جنگ ژوئن را هم مجرمانه میدانند و موجودیت ما را از اساس نفی میکنند" بر اساس کدام مادۀ منشور ملل متحد خواستار تشکیل جلسۀ شورای امنیت شده است؟
من نمیدانم پاسخ نمایندۀ جمهوری اسلامی به این سخن چه خواهد بود، اما مراجعه به نهادهای بینالمللی مثل هر امر دیگری اقتضائات خود را دارد. اسرائیل فارغ از علایق ما، اساساً بر مبنای قطعنامههای سازمان ملل موجودیت یافته است. اگر جمهوری اسلامی این قطعنامهها را به کلی باطل و فاقد هرگونه ارزش حقوقی میداند، دیگر شکایت از اسرائیل در نزدِ نهادی که مسبب موجودیت آن است، چه محلی از اعراب دارد؟ و اگر برای سازمان ملل و قطعنامههای آن درجهای از اعتبار قائل است به طوری که شکایت از اسرائیل را نزد آن موجه میکند، دیگر برخورد قضایی با تشکلی که خواستار پایان نقض قطعنامهها از سوی اسرائیل شده است، در چه چارچوبی قابل دفاع است؟
متأسفانه دایرۀ مجرمانه تلقی کردن نظرات و دیدگاههای افراد و تشکلهای غیردولتی در برخی زمینهها به قدری فراخ شده است که دیگر مشخص نیست طرح این نوع پرسشها خودش مجرمانه است یا نیست! پناه بر خدا.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
شورای امنیت سازمان ملل قرار است امروز به درخواست وزارت خارجۀ ایران برای بررسی حملۀ اسرائیل به خاک ایران تشکیل جلسه دهد.
همزمان رئیس محترم دستگاه قضایی تأکید مجمع مدرسین و محققین حوزۀ علیمۀ قم بر لزوم عقبنشینی اسرائیل از سرزمینهای اشغالی جنگ سال 1967 را "خلاف امنیت" دانسته و از این تشکل خواسته است که "درصدد اصلاح حرف و نظر ناصواب خود برآید و جبرانمافات کند" وگرنه با برخورد دادستان دادگاه ویژۀ روحانیت قم روبرو خواهد شد.
کافی است در جلسۀ شورای امنیت سازمان ملل، نمایندۀ اسرائیل بر همین دستورالعمل آقای محسنی اژهای انگشت بگذارد و مدعی شود؛ "کشوری که سران قوایش، حتی درخواست بازگشت به مرزهای پیش از جنگ ژوئن را هم مجرمانه میدانند و موجودیت ما را از اساس نفی میکنند" بر اساس کدام مادۀ منشور ملل متحد خواستار تشکیل جلسۀ شورای امنیت شده است؟
من نمیدانم پاسخ نمایندۀ جمهوری اسلامی به این سخن چه خواهد بود، اما مراجعه به نهادهای بینالمللی مثل هر امر دیگری اقتضائات خود را دارد. اسرائیل فارغ از علایق ما، اساساً بر مبنای قطعنامههای سازمان ملل موجودیت یافته است. اگر جمهوری اسلامی این قطعنامهها را به کلی باطل و فاقد هرگونه ارزش حقوقی میداند، دیگر شکایت از اسرائیل در نزدِ نهادی که مسبب موجودیت آن است، چه محلی از اعراب دارد؟ و اگر برای سازمان ملل و قطعنامههای آن درجهای از اعتبار قائل است به طوری که شکایت از اسرائیل را نزد آن موجه میکند، دیگر برخورد قضایی با تشکلی که خواستار پایان نقض قطعنامهها از سوی اسرائیل شده است، در چه چارچوبی قابل دفاع است؟
متأسفانه دایرۀ مجرمانه تلقی کردن نظرات و دیدگاههای افراد و تشکلهای غیردولتی در برخی زمینهها به قدری فراخ شده است که دیگر مشخص نیست طرح این نوع پرسشها خودش مجرمانه است یا نیست! پناه بر خدا.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
عاقبت اين نردبان افتادنيست!
خداوند نور به قبر مرحوم دكتر شريعتي ببارد. او بود كه كلۀ ما را پر از شور و حماسه كرد. چنان به عالم افلاكمان برد كه پايمان به كلي از روي زمين برچيده شد. در تاريخ ما، خيليها آدم خاكي را به افلاك بردهاند. سنايي و عطار و مولوي نمونه مثلثگونهاي از آنهايند. اينها با اشعارشان روح را پرِ پرواز دادهاند. خدايشان بيامرزد. مرحوم شريعتي اما سياست را هم حماسي كرد و به عالم افلاك برد. سياست اما چيزي است كاملا زميني و نه فقط زميني كه تا حد زيادي زيرزميني! منظورم از زيرزميني همان جهان مخوف «هادس » در اساطير يوناني است. داراي نوعي سرشت دوزخي يا جهنمي! سياست تابع عقل سرد و توازن بيرحمانه قدرت است. اصلا راهي به فلك و آسمان و ملكوت ندارد. آن را شورانگيز و حماسي ديدن و در عالم ملكوت و اعلاء جستوجو كردن، گمراهي محض است. مرحوم شريعتي در صحراي سياست واقعا ما را گمراه كرد ودنبال نخودسياه فرستاد. قاعدتا من به اندازه همكارانِ«تجارت فردا» بيمبالات نيستم كه بخواهم كاسهكوزههاي ناكامي نيم قرن گذشته را بر سر مرحوم دكتر شريعتي بشكنم چرا كه آن گمراهي، اولا مختص او نبود. بسياري از اهل مبارزه و سياست در آن وادي ميتاختند اما قلم شيوا و بيان رسا و توان فكري او را براي تئوريزه كردن آن گمراهي نداشتند و اغلب يا به حالش غبطه ميخوردند يا به او حسودي ميكردند. ثانيا، مرحوم شريعتي محصول يك تاريخ طولاني و شرايط زمان خودش بود. گرچه او گذشته را به درستي نقد ميكرد، اما عناصر ماندگار در ناخودآگاه جمعي قوم ما را جذب كرد و مجذوب آن شد. همان ثنويت مانيمسلكانه كه سياست را هم به دو اقنوم سياه و سفيد منقسم ميكرد؛ يكي از آنِ جبهه حق و ديگري براي جبهه باطل. يكي كه از هر جهت اخلاقي و پاك و عادلانه و طيب و طاهر است و آن يكي كه آلوده و ناپاك و ستمگرانه و پليد است. ما هم كه خدا را شكر هر اخلاق و رفتار و پيشينه و سواد و دغدغهاي كه داشته باشيم، هميشه بيچون و چرا در صفِ مقدمِ جبهه حق ايستادهايم و مخالفانمان در رديف نخستِ جبهه باطل. هر نوع ترديدي در اين باره را نيز با چماق تكفير سياسي يا اعتقادي، عقب ميرانيم!
ثالثا، ما به انتخاب و اراده خودمان، عقلمان را دودستي تقديم مرحوم دكتر شريعتي كرديم. او نه به دنبال ما فرستاد و نه علاقهاي به اين كار داشت. از قضا خلوتگزين و فراري از هجوم خلق در اطراف خود بود. اين ما خودمان بوديم كه او را تشويق و ترغيب و حتي اجبار كرديم تا آنچه در خيال خام آن بوديم، به قلم شيوا و زبان رسايش جاري سازد. آن همه استقبال شورانگيز از او وآثارش براي چه بود؟ لابد خلأيي را پر ميكرد كه آن همه عاشق سينهچاك برايش خلق ميشد. پس نبايد تقصير خود را به گردن او بيندازيم. او كالايي توليد كرد كه مشتري و هواخواه بسيار داشت. كالا را هم به قصد رسيدن به نان و نوا و پست و مقامي توليد نميكرد، زندگي و امنيت و آسايش خود و زن و بچههايش را پاي آن ميگذاشت.
رابعا نيم قرن از وفات او گذشته است. در همه اين سالها هم يا به كلي مغضوب بوده يا ناديده گرفته شده است. پس چرا ما تكاني نخوردهايم؟ چرا از پلكان سياستِ سر به آسمان گذاشته گامي به پايين برنداشتهايم و به سرشت خاكي و زميني آن نزديك نشدهايم؟ چرا هنوز سياست در نزد ما همچنان به صورت رويايي پا در هوا باقي مانده است؟ چرا سياست سكولاريستي نيز نزد ما همانقدر رويايي و منقطع از امر واقع و موجودي هورقليايي و گول زنك است؟
واي! اين مطلب از كجا كه سر در آورد! قصدم اين بود كه بگويم ما براي بقاي نسل خود هم كه شده بايد از پلههاي نردبان سر به آسمان كشيده سياست گام به گام پايين بياييم و پا روي زمين خدابگذاريم. حركت بر روي زمين هم مختصات پيچيده و بغرنج خود را دارد و تلاش و دانش فراوان ميطلبد. خلاصه از اين نردبان سياست پايين نياييم زمين ميخوريم و پايمان بدجور ميشكند!اين نردبان هم شبيه همان نردباني است كه مولاناي عزيز و گرامي صعود از آن را بلاي جان دانسته است:
نردبان خلق اين ما و منيست
عاقبت زين نردبان افتادنيست
هركه بالاتر رود ابلهترست
كه استخوان او بتر خواهد شكست
@ahmadzeidabad
https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/page/2808/8/
خداوند نور به قبر مرحوم دكتر شريعتي ببارد. او بود كه كلۀ ما را پر از شور و حماسه كرد. چنان به عالم افلاكمان برد كه پايمان به كلي از روي زمين برچيده شد. در تاريخ ما، خيليها آدم خاكي را به افلاك بردهاند. سنايي و عطار و مولوي نمونه مثلثگونهاي از آنهايند. اينها با اشعارشان روح را پرِ پرواز دادهاند. خدايشان بيامرزد. مرحوم شريعتي اما سياست را هم حماسي كرد و به عالم افلاك برد. سياست اما چيزي است كاملا زميني و نه فقط زميني كه تا حد زيادي زيرزميني! منظورم از زيرزميني همان جهان مخوف «هادس » در اساطير يوناني است. داراي نوعي سرشت دوزخي يا جهنمي! سياست تابع عقل سرد و توازن بيرحمانه قدرت است. اصلا راهي به فلك و آسمان و ملكوت ندارد. آن را شورانگيز و حماسي ديدن و در عالم ملكوت و اعلاء جستوجو كردن، گمراهي محض است. مرحوم شريعتي در صحراي سياست واقعا ما را گمراه كرد ودنبال نخودسياه فرستاد. قاعدتا من به اندازه همكارانِ«تجارت فردا» بيمبالات نيستم كه بخواهم كاسهكوزههاي ناكامي نيم قرن گذشته را بر سر مرحوم دكتر شريعتي بشكنم چرا كه آن گمراهي، اولا مختص او نبود. بسياري از اهل مبارزه و سياست در آن وادي ميتاختند اما قلم شيوا و بيان رسا و توان فكري او را براي تئوريزه كردن آن گمراهي نداشتند و اغلب يا به حالش غبطه ميخوردند يا به او حسودي ميكردند. ثانيا، مرحوم شريعتي محصول يك تاريخ طولاني و شرايط زمان خودش بود. گرچه او گذشته را به درستي نقد ميكرد، اما عناصر ماندگار در ناخودآگاه جمعي قوم ما را جذب كرد و مجذوب آن شد. همان ثنويت مانيمسلكانه كه سياست را هم به دو اقنوم سياه و سفيد منقسم ميكرد؛ يكي از آنِ جبهه حق و ديگري براي جبهه باطل. يكي كه از هر جهت اخلاقي و پاك و عادلانه و طيب و طاهر است و آن يكي كه آلوده و ناپاك و ستمگرانه و پليد است. ما هم كه خدا را شكر هر اخلاق و رفتار و پيشينه و سواد و دغدغهاي كه داشته باشيم، هميشه بيچون و چرا در صفِ مقدمِ جبهه حق ايستادهايم و مخالفانمان در رديف نخستِ جبهه باطل. هر نوع ترديدي در اين باره را نيز با چماق تكفير سياسي يا اعتقادي، عقب ميرانيم!
ثالثا، ما به انتخاب و اراده خودمان، عقلمان را دودستي تقديم مرحوم دكتر شريعتي كرديم. او نه به دنبال ما فرستاد و نه علاقهاي به اين كار داشت. از قضا خلوتگزين و فراري از هجوم خلق در اطراف خود بود. اين ما خودمان بوديم كه او را تشويق و ترغيب و حتي اجبار كرديم تا آنچه در خيال خام آن بوديم، به قلم شيوا و زبان رسايش جاري سازد. آن همه استقبال شورانگيز از او وآثارش براي چه بود؟ لابد خلأيي را پر ميكرد كه آن همه عاشق سينهچاك برايش خلق ميشد. پس نبايد تقصير خود را به گردن او بيندازيم. او كالايي توليد كرد كه مشتري و هواخواه بسيار داشت. كالا را هم به قصد رسيدن به نان و نوا و پست و مقامي توليد نميكرد، زندگي و امنيت و آسايش خود و زن و بچههايش را پاي آن ميگذاشت.
رابعا نيم قرن از وفات او گذشته است. در همه اين سالها هم يا به كلي مغضوب بوده يا ناديده گرفته شده است. پس چرا ما تكاني نخوردهايم؟ چرا از پلكان سياستِ سر به آسمان گذاشته گامي به پايين برنداشتهايم و به سرشت خاكي و زميني آن نزديك نشدهايم؟ چرا هنوز سياست در نزد ما همچنان به صورت رويايي پا در هوا باقي مانده است؟ چرا سياست سكولاريستي نيز نزد ما همانقدر رويايي و منقطع از امر واقع و موجودي هورقليايي و گول زنك است؟
واي! اين مطلب از كجا كه سر در آورد! قصدم اين بود كه بگويم ما براي بقاي نسل خود هم كه شده بايد از پلههاي نردبان سر به آسمان كشيده سياست گام به گام پايين بياييم و پا روي زمين خدابگذاريم. حركت بر روي زمين هم مختصات پيچيده و بغرنج خود را دارد و تلاش و دانش فراوان ميطلبد. خلاصه از اين نردبان سياست پايين نياييم زمين ميخوريم و پايمان بدجور ميشكند!اين نردبان هم شبيه همان نردباني است كه مولاناي عزيز و گرامي صعود از آن را بلاي جان دانسته است:
نردبان خلق اين ما و منيست
عاقبت زين نردبان افتادنيست
هركه بالاتر رود ابلهترست
كه استخوان او بتر خواهد شكست
@ahmadzeidabad
https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/page/2808/8/