Telegram Web
متن کامل توافقنامۀ آتش‌بس بین اسرائیل و حزب‌الله

روزنامۀ هم‌میهن : در پی توافق میان اسرائیل و حزب‌الله لبنان، متن توافقنامه اعلام آتش‌بس و تعهدات مرتبط برای بهبود ترتیبات امنیتی و در راستای اجرای قطعنامه۱۷۰۱ شورای امنیت سازمان ملل منتشر شد که متن کامل آن بدین‌شرح است:
پس از گفت‌وگو با دولت‌های جمهوری لبنان (از این پس «لبنان») و دولت اسرائیل (از این پس «اسرائیل»)، ایالات متحده آمریکا و فرانسه درک می‌کنند که لبنان و اسرائیل به دنبال پایان پایدار به تشدید فعلی درگیری‌ها در طول خط آبی هستند و هر یک آماده‌اند گام‌هایی برای ایجاد شرایط مناسب جهت دستیابی به یک راه‌حل دائمی و جامع بردارند.
این تفاهم‌ها اقداماتی را بازتاب می‌دهد که اسرائیل و لبنان برای اجرای کامل قطعنامه۱۷۰۱ شورای امنیت متعهد به آن هستند و اذعان دارند که این قطعنامه، اجرای کامل قطعنامه‌های پیشین شورای امنیت از جمله «خلع سلاح تمام گروه‌های مسلح در لبنان» را نیز خواستار شده است، به‌گونه‌ای که تنها نیروهای مجاز به حمل سلاح در لبنان، نیروهای مسلح لبنانی (ارتش لبنان)، نیروهای امنیت داخلی، اداره کل امنیت، اداره کل امنیت دولت، گمرک لبنان و پلیس شهرداری (از این پس «نیروهای نظامی و امنیتی رسمی لبنان») باشند. در این راستا، ایالات متحده و فرانسه نکات زیر را درک می‌کنند:
1.اسرائیل و لبنان از ساعت ۴بامداد ۲۷نوامبر ۲۰۲۴، آتش‌بس را مطابق با تعهدات شرح داده‌شده در زیر اجرا خواهند کرد.
2.از ساعت ۴بامداد ۲۷نوامبر ۲۰۲۴، دولت لبنان مانع از انجام هرگونه عملیات توسط حزب‌الله و سایر گروه‌های مسلح در خاک لبنان علیه اسرائیل خواهد شد و اسرائیل نیز هیچ عملیات نظامی تهاجمی علیه اهداف لبنانی، شامل اهداف غیرنظامی، نظامی یا دیگر اهداف دولتی، در خاک لبنان به‌صورت زمینی، هوایی یا دریایی انجام نخواهد داد.
3.اسرائیل و لبنان اهمیت قطعنامه ۱۷۰۱ شورای امنیت سازمان ملل برای دستیابی به صلح و امنیت پایدار را به رسمیت می‌شناسند و متعهد به برداشتن گام‌هایی در جهت اجرای کامل آن بدون نقض آن هستند.
4.این تعهدات مانع از استفاده اسرائیل یا لبنان از حق ذاتی دفاع از خود مطابق با قوانین بین‌المللی نخواهد بود.
5.بدون خدشه به نیروهای موقت سازمان ملل در لبنان (یونیفل) و مسئولیت‌های آن یا تعهدات قطعنامه ۱۷۰۱ و قطعنامه‌های پیشین، نیروهای نظامی و امنیتی رسمی لبنان، زیرساخت‌ها و تسلیحات آن تنها گروه‌های مسلح، تسلیحات و تجهیزات مرتبطی خواهند بود که در منطقه جنوبی لیتانی، مطابق با طرح استقرار ارتش لبنان (پیوست)، مستقر می‌شوند.
6.مطابق با قطعنامه ۱۷۰۱ و قطعنامه‌های پیشین، برای جلوگیری از بازسازی و مسلح‌سازی مجدد گروه‌های مسلح غیردولتی در لبنان، هرگونه فروش یا تأمین تسلیحات و تجهیزات مرتبط به داخل لبنان تحت نظارت و کنترل دولت لبنان خواهد بود. همچنین، تمام تولید تسلیحات و تجهیزات مرتبط در داخل لبنان نیز باید تحت نظارت و کنترل دولت لبنان باشد.
7.برای اجرای قطعنامه ۱۷۰۱ و با آغاز آتش‌بس طبق بند اول، دولت لبنان تمام اختیارات لازم از جمله آزادی حرکت را به نیروهای نظامی و امنیتی رسمی لبنان اعطا خواهد کرد و مطابق با قطعنامه ۱۷۰۱ و قطعنامه‌های پیشین به آن‌ها دستور خواهد داد:
الف. نظارت و جلوگیری از ورود غیرمجاز تسلیحات و تجهیزات مرتبط به لبنان و سراسر این کشور، از جمله از طریق گذرگاه‌های مرزی.
ب. از بین بردن تمام تأسیسات غیرمجاز تولید تسلیحات و تجهیزات مرتبط در منطقه جنوبی لیتانی و جلوگیری از ایجاد چنین تأسیساتی در آینده.
پ. برچیدن زیرساخت‌ها و مواضع نظامی غیرمجاز در منطقه جنوبی لیتانی و مصادره تمام تسلیحات غیرمجاز.
8.ایالات متحده و فرانسه قصد دارند از طریق کمیته فنی نظامی لبنان (MTC4L) زمینه استقرار ۱۰ هزار سرباز ارتش لبنان در جنوب این کشور را هرچه سریع‌تر فراهم کنند. آن‌ها همچنین قصد دارند با جامعه بین‌المللی برای حمایت از ارتش لبنان و افزایش سطح استقرار و توانمندی‌های آن همکاری کنند.
9.با آغاز آتش‌بس، اسرائیل و لبنان در هماهنگی با یونیفل سازوکار سه‌جانبه‌ای را اصلاح و تقویت خواهند کرد. این سازوکار به میزبانی یونیفل و ریاست ایالات متحده و با حضور فرانسه، نظارت و اجرای تعهدات را تضمین خواهد کرد.
10.اسرائیل و لبنان هرگونه نقض احتمالی را به سازوکار سه‌جانبه و یونیفل گزارش خواهند داد.
11.لبنان نیروهای نظامی و امنیتی رسمی خود را در تمام مرزها و گذرگاه‌های هوایی، دریایی و زمینی مستقر خواهد کرد.
12.اسرائیل نیروهای خود را به‌صورت تدریجی از جنوب خط آبی خارج خواهد کرد.
13.اسرائیل و لبنان از ایالات متحده درخواست می‌کنند که با همکاری سازمان ملل، مذاکرات غیرمستقیم میان اسرائیل و لبنان را تسهیل کند تا نقاط اختلاف باقی‌مانده در طول خط آبی، مطابق با قطعنامه۱۷۰۱، حل‌وفصل شود.
ایالات متحده و فرانسه درک می‌کنند که تعهدات فوق همزمان با این اعلامیه توسط اسرائیل و لبنان پذیرفته خواهد شد. این تعهدات در تلاش است تا امکان بازگشت امن غیرنظامیان در هر دو سوی خط آبی به سرزمین‌ها و خانه‌هایشان را فراهم کند. ایالات متحده و فرانسه همچنین قصد دارند تلاش‌های بین‌المللی را برای حمایت از ظرفیت‌سازی و توسعه اقتصادی در سراسر لبنان به منظور ارتقای ثبات و شکوفایی در این منطقه رهبری کنند.
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-27633
سوریه، مایۀ نگرانی تازه!

ماجرای حلب، مایۀ نگرانی شدیدی برای تمام کشورهای منطقه و جهان است.
گمان نمی‌کنم هیچ کشوری در خاورمیانه نهایتاً از تسلط بنیادگرایان تندرو مذهبی بر سوریه و یا لقمه لقمه شدن این کشور سودی حاصلش شود.
به نظرم سوریه دیگر ظرفیتِ دور تازه‌ای از کشاکش‌های خونبار و تبدیل شدنِ دوباره به میدانی برای برخورد نظامی کشورهای مختلف و گروه های وابسته به آنها را نداشته باشد. در واقع درگیری‌های جدید می‌تواند این کشور را به جهنمی از بی‌ثباتی تبدیل کند. از این رو، بهترین راه برای کنترل و حل بحران سوریه، تشکیل یک کنفرانس بین‌المللی است که همۀ کشورهای دخیل در بحران بر سر فرمولی برای یکپارچگی و ثبات و تکثر سیاسی سوریه به توافق برسند و مانع در غلتیدن آن به هرج و مرج و یا تبدیل شدن به مأمنی برای مذهبی‌های افراطی و خشونت‌گرا شوند. تشکیل چنین کنفرانسی هم ضروری و هم ممکن است. فقط مقداری واقع‌بینی و آینده‌نگری طلب می‌کند.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
به گمان من....

به نظرم رهبری با استفاده از اختیارات خود، دستور توقف یا تعلیق درازمدت اجرای قانون موسوم به حجاب و عفاف را صادر کند.
حداقل تأثیر ابلاغ این قانون، نوعی اعلام رسمی بی‌اثر شدن دولت دکتر پزشکیان در ادارهٔ کشور است. من گمان نمی‌کنم رهبری با چنین امری موافق باشد، بنابراین مانع آن خواهد شد.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
ادعای گزاف!

مرحوم آیت‌الله خمینی معتقد بود که "حکومت دینی" بنا به "مصلحت" می‌تواند نماز و روزه و حج و بالاتر از آنها را "تعطیل" کند! تعیین مصلحت هم با کارشناسان و متخصصان هر حوزه است.
با این راهی که مرحوم آقای خمینی گشود، تکلیف لوایحی چون "حجاب و عفاف" روشن است. تصویب و ابلاغ این لایحه خلاف بیّن "فقه‌المصلحۀ" آیت‌الله خمینی و در واقع نوعی انتقامگیری از نظرات اوست. به نظرم گروهی که مرحوم آقای خمینی در زمان حیاتش آنان را تحویل نمی‌گرفت و تعابیر بسیار تندی علیه نوع قرائت آنان از اسلام به کار می‌برد، با پافشاری بر برخی ظواهر شرعیِ مغایر مصلحتِ جامعه، در درجۀ اول قصدشان این است که راه فقهی گشوده شده توسط بنیانگذار نظام را مسدود کنند و در درجۀ دوم با بی‌اعتبار کردن دولت پزشکیان و فلج کردن آن، برای قبضۀ دستگاه اجرایی توسط خود زمینه‌سازی کنند.
بنابراین، اصلِ داستان سیاسی است و انتساب آن به دغدغۀ دینی، با توجه به ادعای حامیان لایحه از فقه آیت‌الله خمینی، ادعایی گزاف است!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
مصوبه ای برای زمن زدن زودهنگام دولت پزشکیان

محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی اعلام کرده است که در روز 23 آذر قانون موسوم به حجاب و عفاف را برای اجرای آن ابلاغ خواهد کرد. لایحۀ حجاب و عفاف که در ابتدا توسط غلامحسین محسنی‌اژه‌ای، رئیس قوۀ قضائیه ارائه شد، دارای چند اصل محدود و مختصر بود. این لایحه در دولت مرحوم سیدابراهیم رئیسی فربه‌تر شد و نهایتاً کمیسیون فرهنگی مجلس یازدهم، آن را از شکل اولیه‌اش انداخت و عملاً لایحه را به صورت طرحی پیچیده و بسیار حجیم درآورد که 5 فصل و 74 ماده دارد. این طرح که خارج از صحن علنی مجلس صورت «قانون» به خود گرفته است، یک روندِ پلکانی و رو به تزایدِ جریمۀ نقدی منجر به دیگر مجازات‌ها را برای تنبیه بانوان به دلیل نوع پوشش آنان مصوب کرده است که کمتر کسی حوصلۀ مطالعه و بررسی جزئیات تو در توی آن را دارد!

هر فرد آشنا به سیاست و حقوق و جامعه‌شناسی با مرور فصول و مواد این مصوبه، اذعان می‌کند که در شرایط امروز ایران نه‌فقط امکان اجرا شدن آن نیست، بلکه اصرار بر اجرای آن، جز تشدید نارضایتی بسیاری از مردم، دامن زدن به شکاف اجتماعی و دوقطبی‌سازی جامعه و ایجاد دردسر و بروز تشنج در مراکز انتظامی و قضایی مأمور اجرای آن، حاصلی به بار نمی‌آورد.

بنابراین، بر اهل فن روشن است که قانون حجاب و عفاف نه به قصد اجرا بلکه به منظور برانگیختن برخی از اقشار مردم و ایجاد تشنج به تصویب رسیده است و به همین جهت، داعیۀ طراحان و حامیان آن مبنی بر داشتن دغدغۀ شرعی و اخلاق اجتماعی محلی از اعراب پیدا نمی‌کند. در درجۀ نخست، مصوبه نسبتی با شرع ندارد. در هیچ متن شرعی، مجازاتی برای نوع پوشش بانوان به‌خصوص از نوع جریمۀ مالی در نظر گرفته نشده و وضع اینگونه مجازات‌ها از نقطه نظرِ برداشت‌های سنتی از شریعت، نوعی بدعت به شمار می‌رود که در آن چارچوب مفهومی، خود مستوجب مجازات است!

در درجۀ بعد، مصوبه با برداشتی سختگیرانه و متصلب از شریعت از نوع آنچه برخی فرقه‌های بنیادگرای نوظهور ادعا می‌کنند، تدوین شده است. تاریخ اسلام نشان می‌دهد که احکام شریعت با مرور زمان، از سوی بسیاری از فقیهان بلندپایه تفسیری موسع‌تر و ملایم‌تری پیدا کرده‌اند. نمونۀ روشن آن، حقوق زنان است که تا همین صد سال پیش، باید تمام سر و روی خود را در چادر و چاقچور و روبنده می‌پوشاندند، هرگونه ایفای نقش اجتماعی و سیاسی از جمله رأی دادن و شغل اداری برای‌شان حرام بود، بدون اجازۀ شوهر حق خروج از خانه و مسافرت را نداشتند، از حضور در ملأعام و سخن گفتن در میان جمع نامحرم، محروم بودند. مرد هرگاه اراده می‌کرد زنش را طلاق می‌داد و یا بدون اطلاع و اجازۀ او بر سرش تا سه نفر هوو می‌آورد! حال بعد از گذشت فقط صد سال، کدام‌یک از این احکام که منطبق با شریعت و تا روز قیامت لایتغیر پنداشته می‌شد، اجرا می‌شود و یا اصولاً قابل اجراست؟

نمونۀ بعد، حقوق اهل کتاب است. در نص آمده است که اهل کتاب موظفند .....(ادامه یادداشت در لینک زیر)
@ahmadzeidabad
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-27926
صحرای عوامفریبی!

اینکه مراد ویسی از نیروهای حامی براندازی در شبکۀ ایران‌اینترنشنال و روزنامۀ کیهان نسبت به یادداشت من در بارۀ فقه‌المصلحۀ مرحوم آیت‌الله خمینی و لایحۀ حجاب و عفاف، واکنش یکسانی نشان داده‌اند، حکایت از چه امری دارد؟
هر دو برای رد سخن من، به اظهارات آن مرحوم در اوایل انقلاب در بارۀ حجاب استناد کرده‌اند، در حالی که فقه‌المصلحۀ آقای خمینی در سال‌های آخر عمر ایشان و به منظور بن‌بست شکنی در موانعی که شریعت‌گرایی سنتی در جهت ادارۀ کشور ایجاد کرده بود، مطرح شد. این یک بحث معرفت‌شناسانه در باب نسبت سیاست و شریعت با مبانی مخصوص خود است. طبعاً کسانی که با مبانی نظری علم سیاست و تاریخ تطور آن آشنایی لازم را ندارند، اصل سخن آیت‌الله خمینی در باب مصلحت و اهمیت آن در آن شرایط را درک نمی‌کنند و از همین رو ناگزیرند به صحرای عوامفریبی بزنند!
فعلاً که دست من به مراد نمی‌رسد و مناظره با او هم که گویا "جایز" نیست، اما اگر گردانندگان کیهان در ادعای خود مبنی بر پایبندی به اندیشه‌های آیت‌الله خمینی صادق‌اند، برای یک بار هم که شده از مناظره در این باره پرهیز نکنند تا موضوع برای افکار عمومی روشن شود!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
تحریرالشام و طالبان!

معمولاً تصور می‌شود که گروه‌هایی مانند هیئت تحریرالشام زمام‌شان دست کشور خاصی است و به محض آنکه قدرت را در سرزمینی به دست بگیرند توسط آن کشور مهار و منضبط می‌شوند. به نظرم این تصور صحیح نیست. شاید برخی کشورها بر چنین گروه‌هایی نفوذ داشته باشند و آنها را کمک و یا حتی هدایت کنند، اما زمام آنها را به دست ندارند. از این رو، به محض آنکه این گروه‌ها بر نقطه‌ای مسلط شوند، سیاست مخصوص به خود را اعمال می‌کنند.
سالیان درازی، گروه طالبان افغانستان به عنوان آلت‌دست سازمان اطلاعات نظامی پاکستان معرفی می‌شد و بر همین اساس گمان می‌رفت که اگر بر افغانستان مسلط شود، دستورات پاکستان را به اجراء می‌گذارد. بدون تردید، سازمان اطلاعات پاکستان حامی طالبان افغانستان بود و از جانب آن حمایت و هدایت می‌شد، اما طالبان سرسپرده و آلت‌دست پاکستان نبود به طوری که در دور جدید حکومت‌شان، به محض تسلط بر کابل، فهم متصلب و سختگیرانۀ خود را از شریعت به اجرا گذاشتند و با پاکستان هم از در خصومت در آمدند. امروزه در بین همسایگان افغانستان، طالبان تشنج آمیزترین رابطه را با پاکستان دارد.
هیئت تحریرالشام هم ماهیتی مشابه طالبان دارد. آنها اگر به فرض بر سوریه یا بخشی از آن تسلط نهایی پیدا کنند، همان بساطی را در آنجا پهن می‌کنند که طالبان در افغانستان پهن کرده‌اند. بدین دلیل، بعید است هیچ کشوری خواهان سلطۀ آنها بر سوریه باشد.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
التزام بدون قید و شرط؟

ریاست محترم قوۀ قضائیه گفته است: "وقتی مقوله‌ای به قانون تبدیل شد همه باید ملتزم به آن باشند." ولی آیا هر مقوله‌ای قابلیت تبدیل شدن به قانون را دارد؟ آیا برای تبدیل شدن مقوله‌ای به قانون هیچ متر و معیار و ضابطه‌ای وجود ندارد؟ آیا می‌توان مقوله‌ای ناعادلانه و مورد انزجار عموم را به قانون تبدیل کرد؟ اگر به فرض، کسانی مقوله‌ای مثل "لزوم مساوی شدنِ قد همۀ شهروندان در حد یک و نیم متر و بریدن مقدار اضافی" را به قانون تبدیل کردند چگونه باید به آن قانون ملتزم شد؟
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
ته دلشون هيچي نيست!

چنان بر سرم فرياد كشيد كه نيم متري به هوا پريدم! نمي‌دانم از كجا پيدايش شد. نفس‌نفس مي‌زد. ظاهرا قبل از ورودم به مجتمع تجاري بوستان مرا از راه دور در كوچه كربلايي‌احمد ديده بود و براي اينكه بعد از ميدان پونك سر هميلا بهم برسد، تمام مسير را دويده بود. قبل از آنكه حتي رو در رو شود، از همان پشت سر تمام قدرتش را در حلقومش متمركز كرد و فرياد زد:
- چه كار مي‌كني؟ چه كار مي‌كني احمد!
= چي شده؟ چرا سر خيابون هوار مي‌كشي؟ چه كار كردم مگه؟
- چرا اينقدر راست مي‌زني؟ چپ بزن احمد، چپ بزن!
= راست و چپ زدن چيه؟ اين حرفا كدومه؟ راجع به چي داري حرف مي‌زني؟
- همين چيزايي كه در‌باره ابلاغ قانون حجاب و عفاف مي‌نويسي! تو چيكار داري به اينا مشورت بدي كه بخوان كنارش بگذارن! تو بايد تشويقشون كني كه اجرا كنن!
= تشويقشون كنم كه اجرا كنن؟ كه چي بشه؟
- خودشون به دست خودشون دارن وضع را متشنج مي‌كنن بعد تو كاسه داغتر از آش شده‌اي؟
= من به هر حال، دنبال راه‌هاي تغيير و تحول با كمترين هزينه براي جامعه هستم. قصدم اصلاحه، طبيعيه كه بعضا توصيه كنم و هشدار بدم.
- مشكلت همينه ديگه احمد! اين وضع اصلاح بشو نيست! رفتي رأي دادي و خودتو ضايع كردي، بس نبود؟
= حالا اگر به فرض وضع اصلاح بشه، مگه بد مي‌شه؟
- اولا كه اصلاح نمي‌شه، بعد به فرض هم كه بشه، بله كه بد مي‌شه! اينا سر جاشون مي‌مونن!
= تو الان مشكلت چيه؟ موندن اينا يا اصلاح وضع مملكت؟
- تا اينا باشن وضع مملكت همينه، چرا نمي‌فهمي احمد!
= حالا اين وسط، من هم براي جلوگيري از بدتر شدن وضع، پيشنهادي بدم و توصيه‌اي كنم به كجاي كار برمي‌خوره؟
- اينجوري ممكنه حواسشون جمع بشه و به حرفت گوش بدن و مثلا از اجراي همين قانون حجاب عفاف صرف نظر كنن!
= خب، چي بهتر از اين؟
- چي بهتر از اين؟ مشكلت همينه ديگه احمد! تو اون ته دلت مي‌خواد اينا بمونن!
= من مي‌خوام وضع مملكت اصلاح بشه و كاري به موندن و نموندن كسي ندارم!
- ولي تو مشورت مي‌دي كه بمونن!
= من به جايي مشورت نمي‌دم. فقط مي‌خوام وضع مملكت اصلاح بشه.
- اولا كه اينا به حرفت گوش نمي‌دن، ثانيا اينجوري جلوي انقلاب را مي‌گيري!
= اگه گوش ندن ديگه چطور جلوی انقلاب را مي‌گيرم؟
- خب ممكنه گوش بدن!
= چي بهتر از اين؟
- آخه اينجوري جلوی انقلاب گرفته مي‌شه!
= وقتي وضع اصلاح بشه چرا نبايد جلوی انقلاب گرفته بشه؟ مگه در انقلاب نخود و كشمش پخش مي‌كنن؟
- ولي اينا اصلاح نمي‌شن!
= خودت گفتي كه ممكنه به حرفم گوش بدن!
- اينا مي‌خوان سوءاستفاده بكنن!
= يعني چه جوري؟
- يعني سر مردم شيره بمالن! يه جاهايي به حرفاي امثال تو گوش بدن اما منظورشون اينه كه خودشون بمونن!
= همه‌حكومت‌ها كاري مي‌كنن كه بمونن. مهم اينه كه با كارهاي اصلاحي بمونن! من چيزي جز اين نمي‌خوام!
- ببين! خودت به زبون خودت داري مي‌گي، چيزي جز ماندن اينا نمي‌خواي!
= گفتم اگه وضع را اصلاح كنن، خواه‌ناخواه مي‌مونن، در آن صورت من چرا بايد با موندنشون مشكل داشته باشم؟
- ببين! همين به اندازه كافي مدركه! من كه با تو دشمني ندارم. ولي يكي از اونا زير مطلبت كامنت گذاشته بود: «احمد زيدآبادي، اتهام همكاري و مشاوره به [....] در پرونده‌ات ثبت شد. بعدا زيرش نزني‌ها!»
= واي! از وحشت فلج شدم! در جوابش بنويس اول بذار پاتون به اينجا برسه بعد!
- من چرا بنويسم؟ مي‌خواي بريزن سرم و تمام اجدادم را به فحش و فضيحت بكشونن؟
= از اونا مي‌ترسي؟
- نه! ترس ندارن! فقط فحش مي‌دن و تهديد مي‌كنن، ولي ته دلشون هيچي نيس! پاشون برسه به اينجا آزادي و دموكراسي و حقوق بشر هم با خودشون مي‌يارن!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/page/2838/8/
باهنر به یاد دارد؟

رسانه‌های عربی از توافق دولت خودگردان و حماس بر سر ادارۀ نوارغزه پس از اتمام جنگ خبر داده‌اند. این توافق به میانجیگری و میزبانی مصر به دست آمده است. طبق توافق، کمیتۀ مشترکی به این منظور شکل گرفته است. وزارت خارجۀ مصر اعلام کرده است که هدف از توافق دو طرف، ادارۀ کامل نوارغزه توسط دولت خودگردان فلسطین پس از پایان جنگ است.
پس از عملیات 7 اکتبر، من به منظور پیشگیری از نابودی نوارغزه و کشتار و آوارگی مردم بیگناه توسط ارتش اسرائیل، پیشنهاد واگذاری نوارغزه به دولت خودگردان را مطرح کردم. آیا محمدرضا باهنر به یاد دارد که در صدا سیما چه موضعی در برابر این پیشنهاد گرفت؟ او گفت که مشاوران نتانیاهو نیز جرأت طرح چنین پیشنهادی را ندارند! بعد هم بر سر همین موضوع احضار شدم!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
الف - ز!


مصلحت‌شناسی نویسنده التقاطی به روش اسلام‌شناسی کارتر!
«الف- ز» که سابقه همکاری با گروهک ملی مذهبی دارد، نوشته است.....
این ادبیات آمیخته با بی‌سوادی و بی‌صداقتی در حالی است که.....
اکنون با این توضیحات اجمالی، باید پرسید که چرا یک فرد بی‌اعتقاد به مکتب امام خمینی(ره)، به جای زدن حرف باطل خود، آن را به امام نسبت می‌دهد؟ این که امام فرمود: «منافقین هستند که بدتر از کفارند»، حکمت داشت.....

جملات فوق، عباراتی است که روزنامۀ کیهان در پاسخ به یادداشتی از من با عنوان "ادعای گزاف" به کار برده است.
شکایتی ندارم! در دهۀ 70 و 80 کیهان عباراتی بسیار تندتر و خشن‌تر از این هم در بارۀ من به کار می‌برد که بعد هم همان‌ها عیناً برایم پرونده می‌شد! حالا که کلی ملایم و متمدن شده است! بنابراین قصد کل کلی تازه با آن را ندارم. در اینجا فقط می‌خواهم به جملۀ آخر آن پاسخی بدهم.
دست اندرکاران کیهان مثل هر آدم سیاه و سفیدبینی می‌پندارند که یک فرد یا فکر را یا باید دربست رد و یا دربست قبول کرد. ظاهراً به ذهن‌شان خطور نمی‌کند که در اندیشۀ یک فرد می‌تواند خطاهای فاحش و همینطور نقاط راهگشا و درخشانی هم وجود داشته باشد.
من از وقتی که فکر کردن را آموخته‌ام، مرید هیچ متفکری نشده‌ام! حتی عموم مریدان فکری دوران نوجوانی‌ام مثل مصدق و طالقانی و شریعتی و بازرگان را هم نقد کرده‌ام، اما این نقدها به معنای نفی کامل اندیشه‌های آنها نبوده است. از آن طرف ماجرا، در افکار کسانی هم که به قول کیهان "بی‌اعتقاد به مکتب" آنها بوده‌ام اگر نکتۀ راهگشا و یا امکاناتی برای عبور از یک معضل عملی و یا بحران فکری یافته‌ام، از ارجاع به آنها دریغ نکرده‌ام.
ابایی ندارم که بگویم من در زمان حیات آیت‌الله خمینی به رغم سن پایین، از منتقدان صریح او در دانشگاه و محل کارم در روزنامۀ اطلاعات بودم و مرحوم سیدمحمود دعایی این را کاملاً می‌دانست، اما همان دوره هم از بی‌ادبی و اهانت پرهیز می‌کردم. برای همین، وقتی در پروندۀ سال 1379 به "توهین به امام" متهم شدم، دفاعم به گونه‌ای بود که حتی سعید مرتضوی هم مجبور به تبرئه‌ام از این یک اتهام شد!
الان هم منتقد بسیاری از افکار و برخوردهای آیت‌الله خمینی هستم، اما این سبب نمی‌شود که چشم روی هم بگذارم و توانایی‌ها و بخصوص امکاناتِ بی‌سابقه‌ای که در فقه‌المصلحۀ او برای عبور از بن‌بست بنیادگرایی و شریعت‌گرایی افراطی در جوامع مذهبی مطرح شد، نادیده بگیرم و به آن استناد نکنم.
به نظرم این فصل از زندگی و اندیشۀ فقهی و کلامی مرحوم آقای خمینی پس از مرگ او نه فقط نادیده گرفته شده بلکه گویی به عمد به محاق انکار و فراموشی رفته است.
خلاصه گردانندگان کیهان لازم نیست در دفاع از منویات خود، چوب تکفیر بلند کنند! اگر خیلی هنر دارند، به یک مناظره در این باره تن در دهند تا بضاعت و صداقت هر کداممان مشخص شود!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
استشمام!

اینطور که از اوضاع استشمام می‌شود، بسیاری از اصولگرایان هم به پیامدهای مخرب و بی‌ثبات کنندۀ "قانون حجاب و عفاف" واقف شده‌اند و به این ترتیب، این قانون به احتمال زیاد به منظور بازبینی و اصلاح، برای مدتی نامشخص به حال تعلیق در خواهد آمد و ابلاغ نخواهد شد!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
چطور ممکن است؟

هنگامی که طرح و توضیح و تبیین مشکلات عمیق اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و سیاسی جامعه به معنای "تزریق ناامیدی بین مردم" تعبیر شود و ارائۀ هر راه‌حلی برای رفع مشکلات نیز "عملی مجرمانه" و "مستوجب عِقاب و مجازات" به حساب آید، چطور ممکن است راهی به سمت عبور از بحران‌ها گشوده شود؟
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabd
وضعیت حال به هم زن!

اگر این پست‌های دولتی تنها مدیریت یک بخش یا نهاد اداری و اقتصادی در ازای دریافت ماهیانه‌ای مشخص است، پس این همه جنگ و دعوا بر سر تقسیم آنها برای چیست؟
به طور قطع اگر فردی توانایی و لیاقت مدیریت یک دستگاه دولتی را داشته باشد، در خارج از دستگاه دولت و نهادهای خصوصی هم می‌تواند گلیم خود را از آب بکشد و درآمد مکفی برای خانواده‌اش به دست آورد. بنابراین، باز هم این پرسش پیش می‌آید که این همه تنازع زشت و زننده بر سر انتصاب‌های دولتی به چه منظوری است؟
پاسخ به این پرسش، فقط دو جواب دارد. اول، آدم‌هایی که برای تصاحب مدیریت‌های دولتی دست و پا می‌شکنند، از هیچ نوع مهارت و صلاحیت ذاتی به طوری که قادر باشند خارج از حوزۀ قدرت دولتی، کار مفید و مؤثری به انجام رسانند، برخودار نیستند و از همین رو می‌کوشند مثل انگل به ماشین دولت بچسبند و زندگی انگلی خود را به قیمت ناکارآمدی و نابودی دستگاه تحت مدیریت خود ادامه دهند.
دوم هم اینکه، درآمد مدیران به دریافتی ماهیانه و تعریف شدۀ آنان محدود نمی‌شود. هر بنگاه و دستگاه دولتی دارای میلیاردها رانت پنهان و آشکار است که از طریق تسلط بر آن می‌توان آنها را بین اقوام و دوستان و آشنایان تقسیم کرد و به قیمت فلاکت مردم و کشور آنان را به نان و نوایی نامشروع و زهرآلود رساند!
بعد از گذشت بیش از 45 سال از انقلاب، خب این چه دستگاه اداری و وضعیت اقتصادی است که توزیع رانت و سفله‌جویی اساس آن است؟
بعید می‌دانم در هیچ کشوری بر سر تصاحب مشاغل دولتی توسط دایره‌ای از افراد خاص این همه دعوا و مرافعه صورت گیرد. در تاریخ خود ما در دوران خلافت عباسیان، شخصیت‌های با صلاحیت را برای پذیرش پست حکومتی به تازیانه می‌بستند اما آنها نمی‌پذیرفتند. ابوحنیفه فقیه نامدار عصر خود، حاضر به خوردن شلاق شد اما زیر بار پذیرش شغل قضاوت نرفت! حالا این چه وضع حقارت‌آمیز و نکبت‌باری است که حال هر آدم معمولی را به هم می‌زند!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
اگر درک روشنی بود!

مرخصی نرگس محمدی خبر خوبی است.
امیدوارم اجازه یابد به دیدار خانواده‌اش به خارج از کشور برود.
اگر نهادهای حاکم درک روشنی از شرایط داشتند نه فقط زندانیان سیاسی را آزاد می‌کردند بلکه پس از آزادی آنها را یک‌راست به صدا و سیما می‌بردند تا به هر لحن و زبانی که مایلند، هر چه دل‌شان می‌خواهد بگویند. به خدا اگر اتفاق خاصی بیفتد! چون با این سطح از پیشرفت تکنولوژی رسانه‌ای اصلاً مگر حرف نگفته‌ای هم باقی مانده است؟
اگر محمدرضا شاه همان اوایل دههٔ 50 زندانیان سیاسی خود را به جای اعدام، آزاد می‌کرد و به آنها تریبون می‌داد، شاید الان پسرش در سعدآباد روی تخت شاهی نشسته بود!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
چه سرنوشتی در انتظار سوریه است؟

با این سرعتی که شبه‌نظامیان هیئت تحریرالشام در پیش‌روی به سوی جنوب سوریه پیدا کرده‌اند و با این ضعفی که ارتش سوریه از خود نشان می‌دهد، اشغال دمشق و سرنگونی دولت بشار اسد، دیگر خیلی هم امر بعیدی به نظر نمی‌رسد.
قرار است سوریه زیر چکمۀ "طالبان جدید" چه سرنوشتی پیدا کند؟ به نظرم بی‌ثباتی و بدبختیِ بلندمدت!
بشار اسد در سال‌های اخیر از خود خیره‌سری نشان داد و وارد مذاکرات جدی به قصد تشکیل دولتی متکثر از نیروهای مختلف نشد. این هم نتیجه‌اش!
حال این وسط اسرائیل چگونه می‌خواهد با قدرت گرفتن احتمالی تحریرالشام در سوریه کنار آید؟ همانطور که زمزمه‌اش را به راه انداخته‌اند، ظاهراً ایجاد یک منطقۀ حائل در خاک سوریه یعنی اشغال مناطق شمالی بلندی‌های جولان تا یک قدمی دمشق!
اینکه ترامپ گفته بود: «مساحت جغرافیایی اسرائیل روی نقشه کوچک به نظر می‌رسد و من همیشه به این فکر کرده‌ام که چگونه می‌توانم آن را گسترش دهم.» شاید صرفاً بلوف یک آدم خودشیفته نبوده باشد!
خدایا! کی خاورمیانه را اینطور نفرین کرده است؟
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
2025/06/29 18:30:41
Back to Top
HTML Embed Code: