برکناری "دزدکی" گالانت توسط نتانیاهو!
درحالیکه توجه افکار عمومی بر انتخابات آمریکا متمرکز بود، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، به صورتی «دزدکی» یوآف گالانت، وزیر دفاع کابینۀ خود را برکنار و همزمان یزرائیل کاتز، وزیر خارجه را به جای او منصوب کرد.
نتانیاهو از همان ماههای نخست تشکیل دولتش، با گالانت اصطکاک پیدا کرد و هر چه زمان گذشت، درۀ اختلاف و بیاعتمادی بین دو طرف عمیقتر شد. گالانت از معدود اعضای حزب لیکود بود که با قانون اصلاحات قضاییِ مورد نظر نتانیاهو به مخالفت علنی برخاست و پس از عملیات ۷ اکتبر و آغاز جنگ در نوارغزه نیز نخستوزیر را به نداشتن استراتژی متهم کرد.
با افزایش اختلافات بر سر مسائل مختلف، دو طرف نتوانستند بیاعتمادی متقابل به یکدیگر را پنهان نگه دارند. آنها گویی در حال قهر به سر میبردند؛ بهطوریکه حتی در مقابل چشم رسانهها و دوربینهای تلویزیونی به یکدیگر نگاه و یا کلامی رد و بدل نمیکردند.
گالانت هنگامی که پست وزارت دفاع دولت نتانیاهو را به عهده گرفت، از سوی رسانهها عمدتاً به عنوان فردی حرفهای و فاقد بینش سیاسی معرفی شد اما از قضا، مهمترین معضل او با نتانیاهو بر سر «بینش سیاسی» شکل گرفت.
گالانت در ماههای اخیر بارها به صراحت اعلام کرد که جنگ به خودی خود و بدون وجود یک طرح و برنامۀ سیاسی برای دوران پس از آن، مشکلی را حل نمیکند. او بر این باور بود که نتانیاهو و حلقۀ یاران نزدیکش هیچ طرح و برنامۀ سیاسی برای ادارۀ نوار غزه پس از فرونشستن آتش جنگ ندارند و لازم میدید که این موضوع را به انحاء مختلف به رسانهها هم بکشاند.
دعوای دیگر او با نتانیاهو بر سر طرح مربوط به معافیت طلاب مدارس تلمودی و ارائۀ سوبسید به مهدکودکهای یهودیان ارتدوکس بود. نتانیاهو برای تشکیل دولت، با دو حزب مذهبی ارتدوکس یعنی یهودیت توراتی متحده و شاس مجبور به ائتلاف شده است. این دو گروه مخالف خدمت نظام وظیفۀ اجباری برای طلاب حوزههای دینی خود هستند و علاوه بر آن، بر دریافت کمکهای دولتی برای مؤسسات و جوامع تحت سرپرستی خاخامهای ارتدوکس اصرار میورزند. نتانیاهو بهرغم گرایش سکولار خود و حزب متبوعش، برای بقای دولت خود چارهای جز تأمین رضایت دو حزب مذهبی شاس و یهودیت توراتی متحده ندارد و به این منظور درصدد تصویب لایحهای دربارۀ معافیت طلاب و ارائۀ سوبسید به جوامع ارتدوکس در قالب لایحۀ بودجه، به این منظور است.
گالانت بهخصوص با معافیت طلاب علوم توراتی از خدمت سربازی مخالف بود و وزارتِ دفاع تحت رهبری او به تازگی برای فراخواندن هفت هزار طلبۀ ارتدوکس به زیر پرچم برای آنان احضاریه صادر کرده بود. به نظر میرسید ارزیابی نتانیاهو از رفتار اخیر گالانت، حرکت او در جهت به تنگنا انداختن و یا حتی سقوط دولت خود بود، بنابراین برای پیشگیری از این رخداد، در شبی که همۀ توجهات به انتخابات ریاستجمهوری آمریکا جلب شده بود، عملاً به حال «دزدکی» گالانت را از کابینه اخراج کرد و به منزلش فرستاد.
نتانیاهو به واقع از مدتها پیش مترصد فرصتی برای برکناری گالانت بود. او به نزدیکانش گفته بود که پس از حمله به خاک ایران، گالانت را از پستش برمیدارد، اما در شرایط عادی این کار برایش آسان نبود.
گالانت به دلیل نوع موضعگیریهایش، نیروی مورد علاقۀ تمام رهبران احزاب اپوزیسیون به شمار میرفت. حضور او در کابینه هم فشار اپوزیسیون و هم فشارهای ایالات متحده را به دولت نتانیاهو کاهش میداد. گالانت به نقش خود در این باره ظاهراً واقف بود و همین نکته سبب میشد که با بیپروایی با نتانیاهو روبهرو شود. او یک روز قبل از حملۀ اسرائیل به ایران.....(ادامۀ یادداشت در لینک زیر)
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-24985
ahmadzeidabad
درحالیکه توجه افکار عمومی بر انتخابات آمریکا متمرکز بود، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، به صورتی «دزدکی» یوآف گالانت، وزیر دفاع کابینۀ خود را برکنار و همزمان یزرائیل کاتز، وزیر خارجه را به جای او منصوب کرد.
نتانیاهو از همان ماههای نخست تشکیل دولتش، با گالانت اصطکاک پیدا کرد و هر چه زمان گذشت، درۀ اختلاف و بیاعتمادی بین دو طرف عمیقتر شد. گالانت از معدود اعضای حزب لیکود بود که با قانون اصلاحات قضاییِ مورد نظر نتانیاهو به مخالفت علنی برخاست و پس از عملیات ۷ اکتبر و آغاز جنگ در نوارغزه نیز نخستوزیر را به نداشتن استراتژی متهم کرد.
با افزایش اختلافات بر سر مسائل مختلف، دو طرف نتوانستند بیاعتمادی متقابل به یکدیگر را پنهان نگه دارند. آنها گویی در حال قهر به سر میبردند؛ بهطوریکه حتی در مقابل چشم رسانهها و دوربینهای تلویزیونی به یکدیگر نگاه و یا کلامی رد و بدل نمیکردند.
گالانت هنگامی که پست وزارت دفاع دولت نتانیاهو را به عهده گرفت، از سوی رسانهها عمدتاً به عنوان فردی حرفهای و فاقد بینش سیاسی معرفی شد اما از قضا، مهمترین معضل او با نتانیاهو بر سر «بینش سیاسی» شکل گرفت.
گالانت در ماههای اخیر بارها به صراحت اعلام کرد که جنگ به خودی خود و بدون وجود یک طرح و برنامۀ سیاسی برای دوران پس از آن، مشکلی را حل نمیکند. او بر این باور بود که نتانیاهو و حلقۀ یاران نزدیکش هیچ طرح و برنامۀ سیاسی برای ادارۀ نوار غزه پس از فرونشستن آتش جنگ ندارند و لازم میدید که این موضوع را به انحاء مختلف به رسانهها هم بکشاند.
دعوای دیگر او با نتانیاهو بر سر طرح مربوط به معافیت طلاب مدارس تلمودی و ارائۀ سوبسید به مهدکودکهای یهودیان ارتدوکس بود. نتانیاهو برای تشکیل دولت، با دو حزب مذهبی ارتدوکس یعنی یهودیت توراتی متحده و شاس مجبور به ائتلاف شده است. این دو گروه مخالف خدمت نظام وظیفۀ اجباری برای طلاب حوزههای دینی خود هستند و علاوه بر آن، بر دریافت کمکهای دولتی برای مؤسسات و جوامع تحت سرپرستی خاخامهای ارتدوکس اصرار میورزند. نتانیاهو بهرغم گرایش سکولار خود و حزب متبوعش، برای بقای دولت خود چارهای جز تأمین رضایت دو حزب مذهبی شاس و یهودیت توراتی متحده ندارد و به این منظور درصدد تصویب لایحهای دربارۀ معافیت طلاب و ارائۀ سوبسید به جوامع ارتدوکس در قالب لایحۀ بودجه، به این منظور است.
گالانت بهخصوص با معافیت طلاب علوم توراتی از خدمت سربازی مخالف بود و وزارتِ دفاع تحت رهبری او به تازگی برای فراخواندن هفت هزار طلبۀ ارتدوکس به زیر پرچم برای آنان احضاریه صادر کرده بود. به نظر میرسید ارزیابی نتانیاهو از رفتار اخیر گالانت، حرکت او در جهت به تنگنا انداختن و یا حتی سقوط دولت خود بود، بنابراین برای پیشگیری از این رخداد، در شبی که همۀ توجهات به انتخابات ریاستجمهوری آمریکا جلب شده بود، عملاً به حال «دزدکی» گالانت را از کابینه اخراج کرد و به منزلش فرستاد.
نتانیاهو به واقع از مدتها پیش مترصد فرصتی برای برکناری گالانت بود. او به نزدیکانش گفته بود که پس از حمله به خاک ایران، گالانت را از پستش برمیدارد، اما در شرایط عادی این کار برایش آسان نبود.
گالانت به دلیل نوع موضعگیریهایش، نیروی مورد علاقۀ تمام رهبران احزاب اپوزیسیون به شمار میرفت. حضور او در کابینه هم فشار اپوزیسیون و هم فشارهای ایالات متحده را به دولت نتانیاهو کاهش میداد. گالانت به نقش خود در این باره ظاهراً واقف بود و همین نکته سبب میشد که با بیپروایی با نتانیاهو روبهرو شود. او یک روز قبل از حملۀ اسرائیل به ایران.....(ادامۀ یادداشت در لینک زیر)
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-24985
ahmadzeidabad
هممیهن
دردسر بزرگتر نتانیاهـو
درحالیکه توجه افکار عمومی بر انتخابات آمریکا متمرکز بود، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، به صورتی «دزدکی» یوآف گالانت، وزیر دفاع کابینۀ خود را برکنار و همزمان یزرائیل کاتز، وزیر خارجه را به جای او منصوب کرد.
مسلمانان آمریکا به ترامپ رأی دادند اما یهودیان نه!
دونالد ترامپ در انتخابات اخیر توانست نظر جمع قابلتوجهی از عربها، مسلمانان، اسپانیاییتبارها، سیاهان و زنان آمریکا را در جهت حمایت از خود جلب کند، اما برای جلب نظر یهودیان موفقیتی به دست نیاورد. از همین رو، او در نطق پیروزی خود از حمایت آن جماعات تشکر کرد و از یهودیان نامی نبرد.
79 درصد یهودیان آمریکا به کاملا هریس رأی دادند. با این حال، بیش از 60 درصد یهودیان ساکن اسرائیل ترامپ را بر هریس ترجیح میدادند. به یهودیان ساکن اسرائیل آلیا و به یهودیان خارج از آن، دیاسپورا میگویند. یهودیان دیاسپورا و به طور خاص یهودیان آمریکا به لحاظ سیاسی لیبرال و به لحاظ مذهبی عمدتاً "اصلاحگرا" هستند حال آنکه طبق قوانین حاکم بر اسرائیل، از نقطهنظر مشروعیت مذهبی فقط خاخامهای سنتی یا ارتدوکس به رسمیت شناخته میشوند. از نگاه خاخامهای سنتی، یهودیت اصلاحگرا خارج از دین یهود و ارتداد تلقی میشود. همین مسائل شکافی بین یهودیان آلیا و دیاسپورا پدید آورده است که هرگاه وضع آرام باشد به بحران تبدیل میشود و هر گاه "امنیت اسرائیل" در معرض خطر قرار میگیرد، بحران میخوابد!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
دونالد ترامپ در انتخابات اخیر توانست نظر جمع قابلتوجهی از عربها، مسلمانان، اسپانیاییتبارها، سیاهان و زنان آمریکا را در جهت حمایت از خود جلب کند، اما برای جلب نظر یهودیان موفقیتی به دست نیاورد. از همین رو، او در نطق پیروزی خود از حمایت آن جماعات تشکر کرد و از یهودیان نامی نبرد.
79 درصد یهودیان آمریکا به کاملا هریس رأی دادند. با این حال، بیش از 60 درصد یهودیان ساکن اسرائیل ترامپ را بر هریس ترجیح میدادند. به یهودیان ساکن اسرائیل آلیا و به یهودیان خارج از آن، دیاسپورا میگویند. یهودیان دیاسپورا و به طور خاص یهودیان آمریکا به لحاظ سیاسی لیبرال و به لحاظ مذهبی عمدتاً "اصلاحگرا" هستند حال آنکه طبق قوانین حاکم بر اسرائیل، از نقطهنظر مشروعیت مذهبی فقط خاخامهای سنتی یا ارتدوکس به رسمیت شناخته میشوند. از نگاه خاخامهای سنتی، یهودیت اصلاحگرا خارج از دین یهود و ارتداد تلقی میشود. همین مسائل شکافی بین یهودیان آلیا و دیاسپورا پدید آورده است که هرگاه وضع آرام باشد به بحران تبدیل میشود و هر گاه "امنیت اسرائیل" در معرض خطر قرار میگیرد، بحران میخوابد!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
اگر بتوان....!
حمید ابوطالبی معاون سیاسی دفتر ریاست جمهوری در دورۀ شیخ حسن روحانی به مسعود پزشکیان توصیه کرده است که پیروزی ترامپ در انتخابات آمریکا را تبریک بگوید.
اگر بتوان دکتر پزشکیان را متقاعد کرد که "روز ملی کرۀ شمالی" را به کیم جونگ اون و پیروزی نیکولاس مادورو در انتخابات پرمناقشۀ ونزوئلا را به او تبریک نگوید، خودش طی شدن نیمی از مسیر است!
آیا کسانی آقای پزشکیان را برمی انگیزند تا به فرد جبار و ترسناکی مثل کیم جونگ اون که ملت بیچاره و درماندهای را از هر حیث به بندگی و بردگی خود درآورده است، تبریک بگوید یا واقعاً نگاه شخص خودش به جهان اینقدر چپکی است؟
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
حمید ابوطالبی معاون سیاسی دفتر ریاست جمهوری در دورۀ شیخ حسن روحانی به مسعود پزشکیان توصیه کرده است که پیروزی ترامپ در انتخابات آمریکا را تبریک بگوید.
اگر بتوان دکتر پزشکیان را متقاعد کرد که "روز ملی کرۀ شمالی" را به کیم جونگ اون و پیروزی نیکولاس مادورو در انتخابات پرمناقشۀ ونزوئلا را به او تبریک نگوید، خودش طی شدن نیمی از مسیر است!
آیا کسانی آقای پزشکیان را برمی انگیزند تا به فرد جبار و ترسناکی مثل کیم جونگ اون که ملت بیچاره و درماندهای را از هر حیث به بندگی و بردگی خود درآورده است، تبریک بگوید یا واقعاً نگاه شخص خودش به جهان اینقدر چپکی است؟
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
گوش به زنگ!
رادیو ارتش اسراییل از قرار دیدار بنیامین نتانیاهو با یائیر لپید رهبر اپوزیسیون به منظور آگاه کردن او از "مسائل امنیتی" خبر داده است.
معمولاً پس از هر دیداری از این جنس، اتفاق مهم و دراماتیکی در منطقه رخ میدهد.
به نظرم باید گوش به زنگ ماند.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
رادیو ارتش اسراییل از قرار دیدار بنیامین نتانیاهو با یائیر لپید رهبر اپوزیسیون به منظور آگاه کردن او از "مسائل امنیتی" خبر داده است.
معمولاً پس از هر دیداری از این جنس، اتفاق مهم و دراماتیکی در منطقه رخ میدهد.
به نظرم باید گوش به زنگ ماند.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
سربازان کرهشمالی؛ بلای جان یا قاتق نانِ پوتین و اون؟
اعزام سربازان کرۀ شمالی به جبهۀ جنگ روسیه و اوکراین به گمانم ناشی از اشتباه کیم جونگ اون و ولادیمیر پوتین باشد.
این سربازان تمام زندگیشان را در محیطی از هر جهت بسته و محدود به سر بردهاند و تصورشان بر این است که کیم جونگ اون "خدای عالم" و کرۀ شمالی "بهشت روی زمین" است. حالا این سربازان برای نخستین بار از قفسی که در آن زندگی می کردهاند، پا به بیرون گذاشتهاند و با دنیای کاملاً متفاوتی خود را روبرو میبینند، حتی اگر آن دنیا روسیه باشد! آنها در درجۀ نخست، با دیدن تناقضات دنیای بیرون و وضع کشورشان، دچار تناقض و به تبع آن پریشانی و بیثباتی ذهنی میشوند و به همین دلیل، جنگجویان جان برکفی برای پوتین نخواهند بود. در درجۀ دوم، آنها اگر از جنگ در محیطی کاملاً ناشناخته و غریب جان سالم به در ببرند، به ناچار روزی به کشورشان باز خواهند گشت. در بازگشت به کرۀ شمالی آیا به آنان اجازه داده خواهد شد که دیدهها و شنیدههای خود را از جهان خارج، نزد هموطنان خود بازگو کنند؟ به احتمال زیاد به آنان دستورالعملی داده خواهد شد که به نزدیکان و دوستان خود همان تصویر دولتساخته از کره شمالی و جهان بیرون را بازگو کنند! اما بیان خاطرات واقعی گرچه به صورت مخفی، وسوسۀ هر آدمیزادی است حتی اگر در نظامی صددرصد بسته پرورش یافته باشد. این وسوسه، هم دلمشغولی و زحمت تازهای برای ناظران مخوف و سراسربین حکومتی برای تحتنظر داشتن آنان ایجاد میکند و هم جان سربازان و طرفهای صحبت آنان را به خطر میاندازد. در هر صورت این اعزام نیرو، نه خیری برای "اون "به دنبال خواهد داشت و نه برای پوتین!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
اعزام سربازان کرۀ شمالی به جبهۀ جنگ روسیه و اوکراین به گمانم ناشی از اشتباه کیم جونگ اون و ولادیمیر پوتین باشد.
این سربازان تمام زندگیشان را در محیطی از هر جهت بسته و محدود به سر بردهاند و تصورشان بر این است که کیم جونگ اون "خدای عالم" و کرۀ شمالی "بهشت روی زمین" است. حالا این سربازان برای نخستین بار از قفسی که در آن زندگی می کردهاند، پا به بیرون گذاشتهاند و با دنیای کاملاً متفاوتی خود را روبرو میبینند، حتی اگر آن دنیا روسیه باشد! آنها در درجۀ نخست، با دیدن تناقضات دنیای بیرون و وضع کشورشان، دچار تناقض و به تبع آن پریشانی و بیثباتی ذهنی میشوند و به همین دلیل، جنگجویان جان برکفی برای پوتین نخواهند بود. در درجۀ دوم، آنها اگر از جنگ در محیطی کاملاً ناشناخته و غریب جان سالم به در ببرند، به ناچار روزی به کشورشان باز خواهند گشت. در بازگشت به کرۀ شمالی آیا به آنان اجازه داده خواهد شد که دیدهها و شنیدههای خود را از جهان خارج، نزد هموطنان خود بازگو کنند؟ به احتمال زیاد به آنان دستورالعملی داده خواهد شد که به نزدیکان و دوستان خود همان تصویر دولتساخته از کره شمالی و جهان بیرون را بازگو کنند! اما بیان خاطرات واقعی گرچه به صورت مخفی، وسوسۀ هر آدمیزادی است حتی اگر در نظامی صددرصد بسته پرورش یافته باشد. این وسوسه، هم دلمشغولی و زحمت تازهای برای ناظران مخوف و سراسربین حکومتی برای تحتنظر داشتن آنان ایجاد میکند و هم جان سربازان و طرفهای صحبت آنان را به خطر میاندازد. در هر صورت این اعزام نیرو، نه خیری برای "اون "به دنبال خواهد داشت و نه برای پوتین!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
قالوا سلاما!
ظاهراً فردی در شبکهٔ ایکس یا همان توئیتر سابق چیزی در باره کنفرانس من در بارهٔ افلاطون در دوران تحصیل در مقطع دکترا نوشته است. برخی دوستان درخواست کردهاند که به او پاسخ دهم. پاسخ من ارجاع به کتابم در این باره تحت عنوان "سیاست در ذهن و زندگی یونانیان" و مراجعه به اصل ماجرا در جلد سوم خاطراتم به نام "گرگ و میش هوای خرداد ماه" است! توصیهٔ من به دوستانی که به پاسخ به این قبیل نوشتهها تأکید میکنند این است که بر نویسندگان این نوع مطالب "سلام" کنند و از کنارش بگذرند زیرا در کتاب آمده است: و اذا خاطبهم [.....] قالوا سلاما!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
ظاهراً فردی در شبکهٔ ایکس یا همان توئیتر سابق چیزی در باره کنفرانس من در بارهٔ افلاطون در دوران تحصیل در مقطع دکترا نوشته است. برخی دوستان درخواست کردهاند که به او پاسخ دهم. پاسخ من ارجاع به کتابم در این باره تحت عنوان "سیاست در ذهن و زندگی یونانیان" و مراجعه به اصل ماجرا در جلد سوم خاطراتم به نام "گرگ و میش هوای خرداد ماه" است! توصیهٔ من به دوستانی که به پاسخ به این قبیل نوشتهها تأکید میکنند این است که بر نویسندگان این نوع مطالب "سلام" کنند و از کنارش بگذرند زیرا در کتاب آمده است: و اذا خاطبهم [.....] قالوا سلاما!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
قدری احتیاط!
دکتر محمدجواد ظریف: "فشار حداکثری ترامپ غنی سازی ایران را به 60 درصد رساند، خودش باید چرتکه بیاندازند."
جواد جان! تو را خدا قدری احتیاط بیشتر! چون ما هنوز آن جملۀ "بگذار ترامپ برگردد!" و مخلفات پیرامون آن را که در زمان تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری از تلویزیون پخش شد، کاملاً به یاد داریم!
هنر اهل سیاست این است که "امور واقع" را چه در داخل ساختار قدرت و چه بیرون از آن، عین هم ببینند، وگرنه ممکن است داستان بالا رفتن از اَمرودبُن مورد اشارۀ مولانا مصداق پیدا کند!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
دکتر محمدجواد ظریف: "فشار حداکثری ترامپ غنی سازی ایران را به 60 درصد رساند، خودش باید چرتکه بیاندازند."
جواد جان! تو را خدا قدری احتیاط بیشتر! چون ما هنوز آن جملۀ "بگذار ترامپ برگردد!" و مخلفات پیرامون آن را که در زمان تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری از تلویزیون پخش شد، کاملاً به یاد داریم!
هنر اهل سیاست این است که "امور واقع" را چه در داخل ساختار قدرت و چه بیرون از آن، عین هم ببینند، وگرنه ممکن است داستان بالا رفتن از اَمرودبُن مورد اشارۀ مولانا مصداق پیدا کند!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
فراموشی میزبان و تشخیص بادِ خرکره!
روزنامۀ کیهان برای اینکه نشان دهد سیاست فشار حداکثری و تحریم نفت ایران توسط ترامپ، نه فقط تأثیری نداشته بلکۀ نتیجۀ معکوس به بار آورده است، به نوشتۀ شماری از رسانههای آمریکا و اروپا در این باره استناد کرده است؛ درست مثل هنگامی که صدا و سیما میخواهد میزان مشکلات و گرفتاریها و انواع "مفاسد" جامعۀ آمریکا را به نمایش بگذارد، فیلمهای آمریکایی یعنی فیلمهای ساخته شده و اکران شده در خاک آمریکا را از شبکههای خود پخش میکند!
اینکه تحریم نفت ایران و فشار حداکثری چه تأثیری بر معیشت خانوادههای ایرانی و اقتصاد خرد و کلان کشور گذاشته است، از طریق مراجعه به آمارها، کارشناسان و خانوارهای ایرانی قابل ارزیابی است نه از طریق استناد به نیویورکر! وگرنه داستان شبیه رفتار آن روستایی داستان مولانا میشود که بادِ شکمِ خرکرهاش را از پسِ سه تاریکی و ظلمت تشخیص میدهد اما میزبان هر ماه و سال خود را به جا نمیآورد!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
روزنامۀ کیهان برای اینکه نشان دهد سیاست فشار حداکثری و تحریم نفت ایران توسط ترامپ، نه فقط تأثیری نداشته بلکۀ نتیجۀ معکوس به بار آورده است، به نوشتۀ شماری از رسانههای آمریکا و اروپا در این باره استناد کرده است؛ درست مثل هنگامی که صدا و سیما میخواهد میزان مشکلات و گرفتاریها و انواع "مفاسد" جامعۀ آمریکا را به نمایش بگذارد، فیلمهای آمریکایی یعنی فیلمهای ساخته شده و اکران شده در خاک آمریکا را از شبکههای خود پخش میکند!
اینکه تحریم نفت ایران و فشار حداکثری چه تأثیری بر معیشت خانوادههای ایرانی و اقتصاد خرد و کلان کشور گذاشته است، از طریق مراجعه به آمارها، کارشناسان و خانوارهای ایرانی قابل ارزیابی است نه از طریق استناد به نیویورکر! وگرنه داستان شبیه رفتار آن روستایی داستان مولانا میشود که بادِ شکمِ خرکرهاش را از پسِ سه تاریکی و ظلمت تشخیص میدهد اما میزبان هر ماه و سال خود را به جا نمیآورد!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
لانۀ فساد؟
آنچه عباس پالیزدار در گفتگو با سایت "دیدهبان ایران" در بارۀ سطح و حجم فساد در بین بسیاری از مسئولان و نهادها مطرح کرده است، اگر دقیق و صحیح باشد که کشور عملاً "لانۀ فساد" شده است!
حرف مقامها و نهادهای مسئول در برابر ادعاهای وی چیست؟
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
آنچه عباس پالیزدار در گفتگو با سایت "دیدهبان ایران" در بارۀ سطح و حجم فساد در بین بسیاری از مسئولان و نهادها مطرح کرده است، اگر دقیق و صحیح باشد که کشور عملاً "لانۀ فساد" شده است!
حرف مقامها و نهادهای مسئول در برابر ادعاهای وی چیست؟
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
نخستین گام مثبت ترامپ!
دونالد ترامپ رئیس جمهور منتخب آمریکا اعلام کرد که در دولت جدید خود از مایک پمپئو استفاده نخواهد کرد.
حداقل برای من خبر خوبی است! پمپئو در زمان حضورش در رأس وزارت خارجۀ آمریکا در دولت قبلی ترامپ، نقش "خدمتگزار" ساکنان شهرکهای یهودینشین در کرانۀباختری را به عهده گرفته بود و بدون هر نوع شرم و حیایی، قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل در مورد فلسطین را طبق میلِ مجانینی چون بنگویر و اسموتریچ تفسیر میکرد. حتی منکر اشغالی بودن کرانۀ باختری شده بود!
پمپئو از این به بعد، وقت بیشتری برای حضور در نشستهای سازمان مجاهدین خلق دارد! سازمانی که روزگاری خود را به عنوان "پیشتاز دفاع از حقوق فلسطینیها" معرفی میکرد و اینک عمده دستاورد و افتخار سیاسیاش، جلب حمایت ضدفلسطینیترین چهرههای بازنشستۀ ایالات متحده است!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
دونالد ترامپ رئیس جمهور منتخب آمریکا اعلام کرد که در دولت جدید خود از مایک پمپئو استفاده نخواهد کرد.
حداقل برای من خبر خوبی است! پمپئو در زمان حضورش در رأس وزارت خارجۀ آمریکا در دولت قبلی ترامپ، نقش "خدمتگزار" ساکنان شهرکهای یهودینشین در کرانۀباختری را به عهده گرفته بود و بدون هر نوع شرم و حیایی، قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل در مورد فلسطین را طبق میلِ مجانینی چون بنگویر و اسموتریچ تفسیر میکرد. حتی منکر اشغالی بودن کرانۀ باختری شده بود!
پمپئو از این به بعد، وقت بیشتری برای حضور در نشستهای سازمان مجاهدین خلق دارد! سازمانی که روزگاری خود را به عنوان "پیشتاز دفاع از حقوق فلسطینیها" معرفی میکرد و اینک عمده دستاورد و افتخار سیاسیاش، جلب حمایت ضدفلسطینیترین چهرههای بازنشستۀ ایالات متحده است!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
پزشکیان و صد روز اقامت در پاستور
در صد روزگی دولت مسعود پزشکیان به کارنامۀ او نمیتوان نمرۀ درخشانی داد اما نمرۀ مردودی هم نمیگیرد. در این صد روز او کوشیده تا ماشین دولت از «لاین وسط» خیلی منحرف نشود، اما ماشینها وقتی در لاین وسط به مانعی برخورد میکنند، برای عبور از مانع باید وارد لاین سبقت شوند وگرنه جا میمانند و یا به لاین کندرو کشیده میشوند.
ارسطو «حد وسط» را مطلوبترین نقطه میداند، اما در امور بشری گاه حد وسطی وجود ندارد، مثل حاملگی و گاه حد وسط اصلاً راه نجات نیست، مثل شنا یا رانندگی یا طبابت که مهارت بالا میخواهد و مهارت نصفه نیمهاش، جان آدمیان را به خطر میاندازد. در آموزههای قرآنی به جای «حد وسط»ِ ارسطویی، «نقطۀ تعادل» یا «نقطۀ میزان» به معنای نقطۀ مطلوب توصیه شده است. نقطۀ تعادل یا میزان همان نقطۀ «عدل» است. چنانکه در کتاب آمده است: «وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِیزَانَ. أَلَّا تَطْغَوْا فِی الْمِیزَانِ» (آسمان را برافراشت و تعادل و اندازه را وضع کرد. مبادا از اندازه و تعادل درگذرید.) و یا «الَّذِی خَلَقَکَ فَسَوَّاکَ فَعَدَلَکَ» (همان که تو را آفرید و بیاراست و تعادل داد.)
بنابراین، فضلیت و مطلوبیت، نقطۀ تعادل و توازن است و این نقطه منطبق با عدل و عدالت است. «وفاق» که دکتر پزشکیان آن را به عنوان شعار دولت خود برگزیده است، به لحاظ روشی یعنی شناسایی و معرفی نقطۀ موزون و عادلانه در هر امر و متقاعد کردن دیگران به مطلوبیت و فضیلت آن و جلب همکاری و همراهی آنان در آن جهت است. بنابراین، به لحاظ روشی، وفاق شعار بسیار خوبی است اما به لحاظ عملی و اجرایی نباید آن را به میل به حد وسط و میانه در هر امری تقلیل داد، زیرا حد تعادل همیشه حد وسط و میانه نیست، همانطور که شناگری حد وسطِ مهارت در این حرفه و یا ناآشنایی با آن به حساب نمیآید.
سیاستهای موزون و عادلانه، امر ناشناختهای در کشور ما نیستند، اما مشکل، حرکت عملی به سمت آنها بوده است. برخی محافل اصولاً با سیاستهای متعادل و منصفانه میانهای ندارند و آن را مخلّ منافع شخصی و باندی خود میبینند. وفاق به معنای تسلیم شدن در برابر تعریف نادرست و منفعت نامشروع آنها نیست بلکه، متقاعد کردن آنان به پذیرش سیاست متوازن است. در عالم عمل، البته بسیاری اوقات، تیغِ حقیقت و استدلالِ منطقی نمیبُرد و سیاستمدار به اجبار و برای حفظ مصلحتی عمومی، چارهای جز تن دادن به سطحی از منطق زور غلبه ناپذیر ندارد! این موضوع اما باید «موردی» و مشخص باشد و تبدیل به قاعده و رویه نشود وگرنه عدالت هرگز روی تحقق پیدا نمیکند.
به نظرم دکتر پزشکیان در تشکیل کابینه و انتخاب استانداران از موازین وفاق .....(ادامۀ یادداشت در لینک زیر)
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-25288
@ahmadzeidabad
در صد روزگی دولت مسعود پزشکیان به کارنامۀ او نمیتوان نمرۀ درخشانی داد اما نمرۀ مردودی هم نمیگیرد. در این صد روز او کوشیده تا ماشین دولت از «لاین وسط» خیلی منحرف نشود، اما ماشینها وقتی در لاین وسط به مانعی برخورد میکنند، برای عبور از مانع باید وارد لاین سبقت شوند وگرنه جا میمانند و یا به لاین کندرو کشیده میشوند.
ارسطو «حد وسط» را مطلوبترین نقطه میداند، اما در امور بشری گاه حد وسطی وجود ندارد، مثل حاملگی و گاه حد وسط اصلاً راه نجات نیست، مثل شنا یا رانندگی یا طبابت که مهارت بالا میخواهد و مهارت نصفه نیمهاش، جان آدمیان را به خطر میاندازد. در آموزههای قرآنی به جای «حد وسط»ِ ارسطویی، «نقطۀ تعادل» یا «نقطۀ میزان» به معنای نقطۀ مطلوب توصیه شده است. نقطۀ تعادل یا میزان همان نقطۀ «عدل» است. چنانکه در کتاب آمده است: «وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِیزَانَ. أَلَّا تَطْغَوْا فِی الْمِیزَانِ» (آسمان را برافراشت و تعادل و اندازه را وضع کرد. مبادا از اندازه و تعادل درگذرید.) و یا «الَّذِی خَلَقَکَ فَسَوَّاکَ فَعَدَلَکَ» (همان که تو را آفرید و بیاراست و تعادل داد.)
بنابراین، فضلیت و مطلوبیت، نقطۀ تعادل و توازن است و این نقطه منطبق با عدل و عدالت است. «وفاق» که دکتر پزشکیان آن را به عنوان شعار دولت خود برگزیده است، به لحاظ روشی یعنی شناسایی و معرفی نقطۀ موزون و عادلانه در هر امر و متقاعد کردن دیگران به مطلوبیت و فضیلت آن و جلب همکاری و همراهی آنان در آن جهت است. بنابراین، به لحاظ روشی، وفاق شعار بسیار خوبی است اما به لحاظ عملی و اجرایی نباید آن را به میل به حد وسط و میانه در هر امری تقلیل داد، زیرا حد تعادل همیشه حد وسط و میانه نیست، همانطور که شناگری حد وسطِ مهارت در این حرفه و یا ناآشنایی با آن به حساب نمیآید.
سیاستهای موزون و عادلانه، امر ناشناختهای در کشور ما نیستند، اما مشکل، حرکت عملی به سمت آنها بوده است. برخی محافل اصولاً با سیاستهای متعادل و منصفانه میانهای ندارند و آن را مخلّ منافع شخصی و باندی خود میبینند. وفاق به معنای تسلیم شدن در برابر تعریف نادرست و منفعت نامشروع آنها نیست بلکه، متقاعد کردن آنان به پذیرش سیاست متوازن است. در عالم عمل، البته بسیاری اوقات، تیغِ حقیقت و استدلالِ منطقی نمیبُرد و سیاستمدار به اجبار و برای حفظ مصلحتی عمومی، چارهای جز تن دادن به سطحی از منطق زور غلبه ناپذیر ندارد! این موضوع اما باید «موردی» و مشخص باشد و تبدیل به قاعده و رویه نشود وگرنه عدالت هرگز روی تحقق پیدا نمیکند.
به نظرم دکتر پزشکیان در تشکیل کابینه و انتخاب استانداران از موازین وفاق .....(ادامۀ یادداشت در لینک زیر)
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-25288
@ahmadzeidabad
هممیهن
پزشکیان و صد روز اقامت در پاستور
در صد روزگی دولت مسعود پزشکیان به کارنامۀ او نمیتوان نمرۀ درخشانی داد اما نمرۀ مردودی هم نمیگیرد. در این صد روز او کوشیده تا ماشین دولت از «لاین وسط» خیلی منحرف نشود، اما ماشینها وقتی در لاین وسط به مانعی برخورد میکنند، برای عبور از مانع باید وارد لاین…
چقدر باید جدی گرفت؟
سخنان عباس پالیزدار را در بارۀ مسئلۀ جانشینی چقدر باید جدی گرفت؟
در ظاهر امر گمان نمیکنم که او در مقام و موقعیت و جایگاهی باشد که بخواهد در این زمینه نقشی ایفا کند.
به نظرم وقت آن رسیده است که در این باره از سوی افراد مؤثر یا نهادهای رسمی قدری شفافسازی شود وگرنه رسانهها با تکیه بر سخنان افرادی چون آقای پالیزدار، فضای جامعه را با انواع گمانهزنیها، اشباع میکنند.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
سخنان عباس پالیزدار را در بارۀ مسئلۀ جانشینی چقدر باید جدی گرفت؟
در ظاهر امر گمان نمیکنم که او در مقام و موقعیت و جایگاهی باشد که بخواهد در این زمینه نقشی ایفا کند.
به نظرم وقت آن رسیده است که در این باره از سوی افراد مؤثر یا نهادهای رسمی قدری شفافسازی شود وگرنه رسانهها با تکیه بر سخنان افرادی چون آقای پالیزدار، فضای جامعه را با انواع گمانهزنیها، اشباع میکنند.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
بیخبریم!
سخنگوی حزبالله لبنان: "تلاشهای دیپلماتیک عمدهای بین ایران و آمریکا و روسیه [ ظاهراً به قصد آتشبس بین اسرائیل و حزبالله] در جریان است، اما ما هنوز چیزی دریافت نکردهایم.
همین که سخنگوی حزبالله از اصل این تلاشها با خبر است، باید شاکر باشد ما اتباع ایرانی که از اصل آن هم بیخبریم!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
سخنگوی حزبالله لبنان: "تلاشهای دیپلماتیک عمدهای بین ایران و آمریکا و روسیه [ ظاهراً به قصد آتشبس بین اسرائیل و حزبالله] در جریان است، اما ما هنوز چیزی دریافت نکردهایم.
همین که سخنگوی حزبالله از اصل این تلاشها با خبر است، باید شاکر باشد ما اتباع ایرانی که از اصل آن هم بیخبریم!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
بي برق شديم!
شمارۀ ماهطلعت كه روي گوشي افتاد، چارهاي جز پاسخگويي نديدم، چون ميدانستم كه دستبردار نيست و تمام مدت شبانهروز از تماس گرفتن و ميسكال افتادن خسته نميشود.
مادربزرگِ ماهطلعت با مادربزرگ نامادري يكي از اقوام دور ما دختر خاله بوده است، اما ماهطلعت، اين خويشاوندي را خيلي نزديك احساس ميكند و به ما نه از سر تفنن يا دوستي، بلكه به عنوان يك خويشي واقعي «خاله » ميگويد. اگر به روي او بياوري كه اين نوع خويشاوندي در عالم امروز چندان نزديك به حساب نميآيد، فوري رو ترش ميكند و ميگويد: «تو كَسِرت ميشه بگي من خالهتم؟ » منظور از كَسر همان خجالت كشيدن است به دلايل طبقاتي!
ماهطلعت در همان ابتداي صحبت گفت كه برق خانهشان رفته است و از من خواست كه كاري كنم!
گفتم: همينجا هم دو ساعتي است كه برق رفته و من خودم هم دارم از بيكاري سماق ميمكم! با لحني انكارآميز گفت: تو تهرون هم مگه برق ميره؟ جواب ميدم: بله، چرا نره؟ مگه تهرون با جاهاي ديگه چه فرقي ميكنه؟ ادامه بحث به شرح زير پيش ميره:
ماهطلعت: مَ ئيچيزا سرم نميشه خاله! هر كار ميكني بكن تا ئي برق ما بياد!
من: دست من نيست كه خاله! اگه بود كه برق خونۀ خودمون را وصل ميكردم!
ماهطلعت: يكي ميگفت تو تونل تنگهزاغ تو جادۀ بندرعباس لامپاش خاموش بوده و ماشينا تصادف ميكردن، بعد به تو گفته و تو هم زنگ زدي راهنمايي و رانندگي و حالا اومدن لامپاش رو وصل كردن!
من: نه به خدا! به من گفتن كه تونل تنگهزاغ تاريك و خطرناكه اما بهشون گفتم كه خودشون زنگ بزنن به راهنمايي و رانندگي تا بياد درست كنه!
ماهطلعت: آخه يكي ديگه هم ميگفت لوله آب جلوي خونهشون تركيده و يك هفته تمام آب هرز رفته، هر چي زنگ زدن به اداره آب هيچكس نيومده درستش كنه تا اينكه به تو گفتن و تو هم زنگ زدي به اداره آب و بعد از يك هفته اومدن درستش كردن!
من: نه به خدا! گفتن كه لولۀ آب جلوي خونهشون تركيده و آب هميطور هدر ميره، اما من گفتم خودشون زنگ بزنن و پيگير بشن، بلكه يكي بياد درستش كنه!
ماهطلعت: يعني از تو هيچ كاري برنميآد خاله؟
من: من كارهاي نيستم كه ازم كاري بربياد خاله!
ماهطلعت: اصلاً چرا تو اين فصل سال برقا قطع شده؟ هيچوقت كه تو ماه عقرب برقا نميرفت!
من: ميگن تو پاييز و زمستون گاز كم ميآد و براي تامين برق بايد مازوت بسوزونن كه اون هم آلودگي ايجاد ميكنه. حالا رييسجمهور دستور داده كه براي سلامتي جان مردم مازوت نسوزونن كه بجاش بايد قطعي برق داشته باشيم.
ماهطلعت: خاله! تو همۀ كشورا همينجوره؟
من: نه. فقط اينجا اينجوري شده. چون كشور تحريمه و نميشه گاز به اندازه كافي توليد كرد!
ماهطلعت: ئي رييسجمهور كه گفته بود تحريماره ور ميداره!
من: ظاهراً ميخواد ولي نميذارن!
ماهطلعت: كي نميذاره؟ رو دست رييسجمهور كي ميتونه حرف بزنه؟
من: اينجا با جاهاي ديگه فرق ميكنه خاله! خيليا رو دست رييسجمهور حرف ميزنن!
ماه طلعت: ايجور كه ته ميگي اينم كه مثل خودت هيچكاره هست!
من: سياسي هم كه شدي خاله!
ماهطلعت: من از همون اولش سياسي بودم خاله! منه دستِكم گرفتي؟ به من ميگن ماهطلعت! الان ئي گوشي را ورميدارم و زنگ ميزنم به اداره برق هزارتا لنتراني بارشون ميكنم و بعدشم از اين تاريكي فيلم ميگيرم ميفرستم برا اينترنشنال كه پخش كنه تا آبروشون بره! آخه خاله! ميگن ئي كشور رو گنج نِشته، نفت داره، گاز داره، معدن داره، هزار چي داره، پس اينا خرج چي ميشه؟ بعد ما تو ميزون و عقرب و قوس كه هميشه برق داشتيم، بايد بيبرق بشيم؟ به خدا تو تاريكي داره خُلقم تنگي ميكنه! الان موقعِ پخش اين سريال «فريد » بود تو ماهواره! اونم نميتونم ببينم. نفهميدم بدبخت چي شد آخرش! ته ميگي چي ميشه آخرش؟...
@ahmadzeidabad
https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/page/2820/8/
شمارۀ ماهطلعت كه روي گوشي افتاد، چارهاي جز پاسخگويي نديدم، چون ميدانستم كه دستبردار نيست و تمام مدت شبانهروز از تماس گرفتن و ميسكال افتادن خسته نميشود.
مادربزرگِ ماهطلعت با مادربزرگ نامادري يكي از اقوام دور ما دختر خاله بوده است، اما ماهطلعت، اين خويشاوندي را خيلي نزديك احساس ميكند و به ما نه از سر تفنن يا دوستي، بلكه به عنوان يك خويشي واقعي «خاله » ميگويد. اگر به روي او بياوري كه اين نوع خويشاوندي در عالم امروز چندان نزديك به حساب نميآيد، فوري رو ترش ميكند و ميگويد: «تو كَسِرت ميشه بگي من خالهتم؟ » منظور از كَسر همان خجالت كشيدن است به دلايل طبقاتي!
ماهطلعت در همان ابتداي صحبت گفت كه برق خانهشان رفته است و از من خواست كه كاري كنم!
گفتم: همينجا هم دو ساعتي است كه برق رفته و من خودم هم دارم از بيكاري سماق ميمكم! با لحني انكارآميز گفت: تو تهرون هم مگه برق ميره؟ جواب ميدم: بله، چرا نره؟ مگه تهرون با جاهاي ديگه چه فرقي ميكنه؟ ادامه بحث به شرح زير پيش ميره:
ماهطلعت: مَ ئيچيزا سرم نميشه خاله! هر كار ميكني بكن تا ئي برق ما بياد!
من: دست من نيست كه خاله! اگه بود كه برق خونۀ خودمون را وصل ميكردم!
ماهطلعت: يكي ميگفت تو تونل تنگهزاغ تو جادۀ بندرعباس لامپاش خاموش بوده و ماشينا تصادف ميكردن، بعد به تو گفته و تو هم زنگ زدي راهنمايي و رانندگي و حالا اومدن لامپاش رو وصل كردن!
من: نه به خدا! به من گفتن كه تونل تنگهزاغ تاريك و خطرناكه اما بهشون گفتم كه خودشون زنگ بزنن به راهنمايي و رانندگي تا بياد درست كنه!
ماهطلعت: آخه يكي ديگه هم ميگفت لوله آب جلوي خونهشون تركيده و يك هفته تمام آب هرز رفته، هر چي زنگ زدن به اداره آب هيچكس نيومده درستش كنه تا اينكه به تو گفتن و تو هم زنگ زدي به اداره آب و بعد از يك هفته اومدن درستش كردن!
من: نه به خدا! گفتن كه لولۀ آب جلوي خونهشون تركيده و آب هميطور هدر ميره، اما من گفتم خودشون زنگ بزنن و پيگير بشن، بلكه يكي بياد درستش كنه!
ماهطلعت: يعني از تو هيچ كاري برنميآد خاله؟
من: من كارهاي نيستم كه ازم كاري بربياد خاله!
ماهطلعت: اصلاً چرا تو اين فصل سال برقا قطع شده؟ هيچوقت كه تو ماه عقرب برقا نميرفت!
من: ميگن تو پاييز و زمستون گاز كم ميآد و براي تامين برق بايد مازوت بسوزونن كه اون هم آلودگي ايجاد ميكنه. حالا رييسجمهور دستور داده كه براي سلامتي جان مردم مازوت نسوزونن كه بجاش بايد قطعي برق داشته باشيم.
ماهطلعت: خاله! تو همۀ كشورا همينجوره؟
من: نه. فقط اينجا اينجوري شده. چون كشور تحريمه و نميشه گاز به اندازه كافي توليد كرد!
ماهطلعت: ئي رييسجمهور كه گفته بود تحريماره ور ميداره!
من: ظاهراً ميخواد ولي نميذارن!
ماهطلعت: كي نميذاره؟ رو دست رييسجمهور كي ميتونه حرف بزنه؟
من: اينجا با جاهاي ديگه فرق ميكنه خاله! خيليا رو دست رييسجمهور حرف ميزنن!
ماه طلعت: ايجور كه ته ميگي اينم كه مثل خودت هيچكاره هست!
من: سياسي هم كه شدي خاله!
ماهطلعت: من از همون اولش سياسي بودم خاله! منه دستِكم گرفتي؟ به من ميگن ماهطلعت! الان ئي گوشي را ورميدارم و زنگ ميزنم به اداره برق هزارتا لنتراني بارشون ميكنم و بعدشم از اين تاريكي فيلم ميگيرم ميفرستم برا اينترنشنال كه پخش كنه تا آبروشون بره! آخه خاله! ميگن ئي كشور رو گنج نِشته، نفت داره، گاز داره، معدن داره، هزار چي داره، پس اينا خرج چي ميشه؟ بعد ما تو ميزون و عقرب و قوس كه هميشه برق داشتيم، بايد بيبرق بشيم؟ به خدا تو تاريكي داره خُلقم تنگي ميكنه! الان موقعِ پخش اين سريال «فريد » بود تو ماهواره! اونم نميتونم ببينم. نفهميدم بدبخت چي شد آخرش! ته ميگي چي ميشه آخرش؟...
@ahmadzeidabad
https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/page/2820/8/
چرا مثل موج؟
در جامعۀ ما چرا حوادثِ مشابه، مثل موج با هم سر میرسند؟ یک بار جاهای مختلف، پی در پی آتش میگیرد. یک بار جنایات دلخراش پشت در پشت هم اتفاق میافتد. یک بار پروندههای فساد یکی پس از دیگری افشا میشود. یک بار چند خودکشی دردناک در گوشه و کنار کشور صورت میگیرد.....
در چند روز اخیر قتل خبرنگار ایرنا توسط همسرش، قتل یک پزشک در یاسوج به دست برادر یک بیمارِ فوتشده، قتل یک زن و فرزند توسط پدر خانواده در ولنجک...رسانهای شده است! چقدر خبر بد؟
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
در جامعۀ ما چرا حوادثِ مشابه، مثل موج با هم سر میرسند؟ یک بار جاهای مختلف، پی در پی آتش میگیرد. یک بار جنایات دلخراش پشت در پشت هم اتفاق میافتد. یک بار پروندههای فساد یکی پس از دیگری افشا میشود. یک بار چند خودکشی دردناک در گوشه و کنار کشور صورت میگیرد.....
در چند روز اخیر قتل خبرنگار ایرنا توسط همسرش، قتل یک پزشک در یاسوج به دست برادر یک بیمارِ فوتشده، قتل یک زن و فرزند توسط پدر خانواده در ولنجک...رسانهای شده است! چقدر خبر بد؟
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
سفر خطیر گروسی به تهران
رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار است شامگاه امروز وارد تهران شود. این نخستین سفر آقای گروسی به تهران پس از انتخاب مسعود پزشکیان به ریاستجمهوری ایران است. پس از خروج دونالد ترامپ از توافقنامۀ برجام، روابط ایران و آژانس هم دچار تنشهای دورهای شده است. اینک با ورود دوبارۀ ترامپ به کاخ سفید، انتظار میرود که پروندۀ هستهای ایران در مرکز ثقل توجه جهانی قرار گیرد. از همین رو، دیدار گروسی از تهران و نتیجۀ مذاکراتش با مقامهای ایرانی، مهمترین امری است که آیندۀ منطقۀ خاورمیانه را رقم میزند.
گروسی معمولاً از «ضعف دسترسی بازرسان آژانس بینالمللی به مراکز هستهای ایران و عدم دریافت پاسخ مناسب در مورد پرسشهای مربوط به فعالیت در چند مرکز خاص» اظهار گلایه و ناخرسندی کرده و خواهان همکاری نزدیکتر ایران با بازرسان آژانس در این زمینه شده است.
آقای گروسی گرچه دارای یک سمت عمدتاً تخصصی و حرفهای است اما سیاستمداری زیرک و با زرنگیهای مخصوص به خود است. بنابراین، احتمال اینکه او در مذاکراتش با مقامهای ایرانی از بحثهای تخصصی فراتر رود و بخواهد از تأثیر به قدرت رسیدن ترامپ در آمریکا و تهدیدهای دولت نتانیاهو علیه برنامۀ هستهای ایران در چانهزنی با طرفهای ایرانی استفاده کند، بسیار است.
در مخالفت ترامپ با برنامۀ هستهای ایران جای تردیدی وجود ندارد. او در نخستین دور ریاستجمهوری خود، از توافقنامۀ برجام خارج شد تا با اعمالِ سیاست «فشار حداکثری» طرف ایرانی را به معاملهای متفاوت با آمریکا در این باره وادار سازد. ظاهراً او هنوز بر همین نظر است و با توجه به همکارانی که برای تشکیل دولت خود انتخاب میکند، جز احیای «سیاست فشار حداکثری» و رسیدن به توافقی منطبق با علایق خود در مورد برنامۀ هستهای ایران، سودای دیگری در سر ندارد.
گروسی در مذاکراتش با طرف ایرانی به احتمال زیاد بر این نکته انگشت خواهد گذاشت، اما خطرات و تهدیدهای فوریتری هم وجود دارد. دولت بنیامین نتانیاهو در اسرائیل، ظاهراً تمام قدرت دیپلماتیک خود را به کار گرفته است تا ترامپ را نسبت به لزوم حملۀ نظامی به تأسیسات هستهای ایران متقاعد سازد. از نگاه دولت نتانیاهو، برنامۀ هستهای ایران به قدری پیشرفت کرده که به صورتِ «شمشیری بالای سر اسرائیل» درآمده است. مقامهای رسمی اسرائیل از بیان صریح این سخن ابایی ندارند و بهخصوص در روزهای اخیر ایزرائیل کاتز، وزیر دفاع جدید دولت نتانیاهو بهطور بیسابقهای بر لزوم حملۀ نظامی به تأسیسات هستهای ایران تأکید میکند. به نظر میرسد که ایزرائیل کاتز تا اندازهای به همین دلیل به عنوان وزیر دفاع اسرائیل معرفی شده است.
یوآف گالانت سلف کاتز بهرغم ویژگیهای خشن نظامیاش، در تصمیمگیریهای مهم در مجموع فردی محتاط بود. بعد از برکناری او، نتانیاهو تلویحاً فاش کرد که گالانت با انفجار پیجرهای مورد استفادۀ نیروهای حزبالله و ترور سیدحسن نصرالله مخالف بوده و او خود رأساً بر انجام این دو عملیات پای فشرده است.
کاتز اما اهل احتیاط به نظر نمیرسد. او را عمدتاً «ابزاری در دست نتانیاهو» معرفی میکنند که نظرات رئیس خود را تکرار و اجرا میکند. به عبارت دیگر، کاتز در دایرۀ «نوچههای نتانیاهو» قرار میگیرد. در تشکیلات حزب لیکود تنی چند از چهرههای مطرح به این عنوان شهرت پیدا کردهاند!
کاتز در جدیدترین اظهارنظر خود، «خنثی کردن تهدید برنامۀ هستهای ایران» را امری «قابل اجرا» دانسته و گفته است که برای نخستین بار در افکار عمومی و در بین نهادهای امنیتی اسرائیل، اجماعی در این زمینه پدید آمده است. در واقع نظر کاتز ......(ادامۀ یادداشت در لینک زیر)
@ahmadzeidabad
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-25545
رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار است شامگاه امروز وارد تهران شود. این نخستین سفر آقای گروسی به تهران پس از انتخاب مسعود پزشکیان به ریاستجمهوری ایران است. پس از خروج دونالد ترامپ از توافقنامۀ برجام، روابط ایران و آژانس هم دچار تنشهای دورهای شده است. اینک با ورود دوبارۀ ترامپ به کاخ سفید، انتظار میرود که پروندۀ هستهای ایران در مرکز ثقل توجه جهانی قرار گیرد. از همین رو، دیدار گروسی از تهران و نتیجۀ مذاکراتش با مقامهای ایرانی، مهمترین امری است که آیندۀ منطقۀ خاورمیانه را رقم میزند.
گروسی معمولاً از «ضعف دسترسی بازرسان آژانس بینالمللی به مراکز هستهای ایران و عدم دریافت پاسخ مناسب در مورد پرسشهای مربوط به فعالیت در چند مرکز خاص» اظهار گلایه و ناخرسندی کرده و خواهان همکاری نزدیکتر ایران با بازرسان آژانس در این زمینه شده است.
آقای گروسی گرچه دارای یک سمت عمدتاً تخصصی و حرفهای است اما سیاستمداری زیرک و با زرنگیهای مخصوص به خود است. بنابراین، احتمال اینکه او در مذاکراتش با مقامهای ایرانی از بحثهای تخصصی فراتر رود و بخواهد از تأثیر به قدرت رسیدن ترامپ در آمریکا و تهدیدهای دولت نتانیاهو علیه برنامۀ هستهای ایران در چانهزنی با طرفهای ایرانی استفاده کند، بسیار است.
در مخالفت ترامپ با برنامۀ هستهای ایران جای تردیدی وجود ندارد. او در نخستین دور ریاستجمهوری خود، از توافقنامۀ برجام خارج شد تا با اعمالِ سیاست «فشار حداکثری» طرف ایرانی را به معاملهای متفاوت با آمریکا در این باره وادار سازد. ظاهراً او هنوز بر همین نظر است و با توجه به همکارانی که برای تشکیل دولت خود انتخاب میکند، جز احیای «سیاست فشار حداکثری» و رسیدن به توافقی منطبق با علایق خود در مورد برنامۀ هستهای ایران، سودای دیگری در سر ندارد.
گروسی در مذاکراتش با طرف ایرانی به احتمال زیاد بر این نکته انگشت خواهد گذاشت، اما خطرات و تهدیدهای فوریتری هم وجود دارد. دولت بنیامین نتانیاهو در اسرائیل، ظاهراً تمام قدرت دیپلماتیک خود را به کار گرفته است تا ترامپ را نسبت به لزوم حملۀ نظامی به تأسیسات هستهای ایران متقاعد سازد. از نگاه دولت نتانیاهو، برنامۀ هستهای ایران به قدری پیشرفت کرده که به صورتِ «شمشیری بالای سر اسرائیل» درآمده است. مقامهای رسمی اسرائیل از بیان صریح این سخن ابایی ندارند و بهخصوص در روزهای اخیر ایزرائیل کاتز، وزیر دفاع جدید دولت نتانیاهو بهطور بیسابقهای بر لزوم حملۀ نظامی به تأسیسات هستهای ایران تأکید میکند. به نظر میرسد که ایزرائیل کاتز تا اندازهای به همین دلیل به عنوان وزیر دفاع اسرائیل معرفی شده است.
یوآف گالانت سلف کاتز بهرغم ویژگیهای خشن نظامیاش، در تصمیمگیریهای مهم در مجموع فردی محتاط بود. بعد از برکناری او، نتانیاهو تلویحاً فاش کرد که گالانت با انفجار پیجرهای مورد استفادۀ نیروهای حزبالله و ترور سیدحسن نصرالله مخالف بوده و او خود رأساً بر انجام این دو عملیات پای فشرده است.
کاتز اما اهل احتیاط به نظر نمیرسد. او را عمدتاً «ابزاری در دست نتانیاهو» معرفی میکنند که نظرات رئیس خود را تکرار و اجرا میکند. به عبارت دیگر، کاتز در دایرۀ «نوچههای نتانیاهو» قرار میگیرد. در تشکیلات حزب لیکود تنی چند از چهرههای مطرح به این عنوان شهرت پیدا کردهاند!
کاتز در جدیدترین اظهارنظر خود، «خنثی کردن تهدید برنامۀ هستهای ایران» را امری «قابل اجرا» دانسته و گفته است که برای نخستین بار در افکار عمومی و در بین نهادهای امنیتی اسرائیل، اجماعی در این زمینه پدید آمده است. در واقع نظر کاتز ......(ادامۀ یادداشت در لینک زیر)
@ahmadzeidabad
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-25545
هممیهن
سفر خطیر گروسی
رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار است شامگاه امروز وارد تهران شود. این نخستین سفر آقای گروسی به تهران پس از انتخاب مسعود پزشکیان به ریاستجمهوری ایران است. پس از خروج دونالد ترامپ از توافقنامۀ برجام، روابط ایران و آژانس هم دچار تنشهای…
کابینۀ مخوف!
با این کابینۀ مخوفی که ترامپ برای خود چیده، از شرش باید به خدا پناه برد!
یک کشیش انگلیکن به نام مایک هاکبی را به عنوان سفیر آمریکا در اسرائیل برگزیده که از هر جهت شبیه دیوید فریدمن سفیر دورۀ اول ریاست جمهوری اوست. به نظرم مایک هاکبی که سابقۀ فرمانداری ایالت آرکانزاس را در کارنامۀ خود دارد، بیشتر شایستۀ اعزام به تیمارستان است تا انتخاب شدن برای مقام سفارت!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
با این کابینۀ مخوفی که ترامپ برای خود چیده، از شرش باید به خدا پناه برد!
یک کشیش انگلیکن به نام مایک هاکبی را به عنوان سفیر آمریکا در اسرائیل برگزیده که از هر جهت شبیه دیوید فریدمن سفیر دورۀ اول ریاست جمهوری اوست. به نظرم مایک هاکبی که سابقۀ فرمانداری ایالت آرکانزاس را در کارنامۀ خود دارد، بیشتر شایستۀ اعزام به تیمارستان است تا انتخاب شدن برای مقام سفارت!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
خاله میخواد بستری بشه!
از دیروز که خانم دارستانی خبر از راه انداختن کلینیک برای ترک بیحجابی داده، این ماهطلعت امان مرا بریده است. یکریز رنگ میزند و میپرسد که آدرسش کجاست چون میخواد بره در آنجا بستری بشه!
بهش میگم خاله! تو که حجاب داری! با عصبانیت میگه؛ تو هفت ساله که منو ندیدی، از کجا میدونی حجاب دارم؟ میگم؛ یعنی حجابت را برداشتی؟ می گه؛ چرا ایقدر سوسراغو میکنی؟ لابد ورداشتم دیگه! میپرسم؛ پس چرا میخوای برای گذاشتنش خودتو تو کلینیک بستری کنی؟ میگه؛ کیلنیکشون مجانیه؟ غذا هم میدن؟ میگم؛ خبر ندارم خاله. میگه؛ اگه مجانیه و غذا هم میدن خاله به ارواح خاک عمو قسمت میدم که نری بنویسی و مسخره کنی و نذاری راش بندازن! خاله! مَ خیلی وقته دلم میخواد بیام تهرون ببینم چطور جائیه، ولی وسعم نمیکشه! اگر این کیلینیکی که میگن مجانی باشه خب منم مییام اوجا بستری میشم که هم فال باشه هم تماشا!
بعد با نگرانی می پرسه؛ خاله! خبر نداری برای ئی بینمازا و روزهخوارا هم میخوان کلینیک راه بندازن یا نه؟ اگه خواستن به من خبری بده، چون این کلاسمال که خدا سرشاده چن ساله روزه نمیگیره، قاسو و فاطومون هم که اصلاً نماز نمیخونن! اگه بشه یه کلینیکی هم بزنن برا نمازنخونا و روزه نگیرا، اونوقت چارنفری باهم مییایم. بنویس پول اتومبوس و قطار هم یادشون نره. خدا خیرت بده خاله، اگه بتونی جلوجلو منه ثفتنام کنی یک فاتح برا عمو میخونم. درسته هیچکارهای ولی اینقد که ازت وَر میآ!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
از دیروز که خانم دارستانی خبر از راه انداختن کلینیک برای ترک بیحجابی داده، این ماهطلعت امان مرا بریده است. یکریز رنگ میزند و میپرسد که آدرسش کجاست چون میخواد بره در آنجا بستری بشه!
بهش میگم خاله! تو که حجاب داری! با عصبانیت میگه؛ تو هفت ساله که منو ندیدی، از کجا میدونی حجاب دارم؟ میگم؛ یعنی حجابت را برداشتی؟ می گه؛ چرا ایقدر سوسراغو میکنی؟ لابد ورداشتم دیگه! میپرسم؛ پس چرا میخوای برای گذاشتنش خودتو تو کلینیک بستری کنی؟ میگه؛ کیلنیکشون مجانیه؟ غذا هم میدن؟ میگم؛ خبر ندارم خاله. میگه؛ اگه مجانیه و غذا هم میدن خاله به ارواح خاک عمو قسمت میدم که نری بنویسی و مسخره کنی و نذاری راش بندازن! خاله! مَ خیلی وقته دلم میخواد بیام تهرون ببینم چطور جائیه، ولی وسعم نمیکشه! اگر این کیلینیکی که میگن مجانی باشه خب منم مییام اوجا بستری میشم که هم فال باشه هم تماشا!
بعد با نگرانی می پرسه؛ خاله! خبر نداری برای ئی بینمازا و روزهخوارا هم میخوان کلینیک راه بندازن یا نه؟ اگه خواستن به من خبری بده، چون این کلاسمال که خدا سرشاده چن ساله روزه نمیگیره، قاسو و فاطومون هم که اصلاً نماز نمیخونن! اگه بشه یه کلینیکی هم بزنن برا نمازنخونا و روزه نگیرا، اونوقت چارنفری باهم مییایم. بنویس پول اتومبوس و قطار هم یادشون نره. خدا خیرت بده خاله، اگه بتونی جلوجلو منه ثفتنام کنی یک فاتح برا عمو میخونم. درسته هیچکارهای ولی اینقد که ازت وَر میآ!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
در بارۀ مرگ دلخراش کیانوش
آن زمان که من کیانوش سنجری را دیدم، جوانی سرزنده و با انگیزه و شاد بود. داستان به سال 1382 برمیگردد. در آن سال، زندانیان سیاسی را از سالن سه اندرزگاه 7 زندان اوین به سالن یک انتقال داده بودند، اما من و اکبر گنجی را جدای از آنها در سالن 6 در کنار زندانیان مالی نگهداری میکردند. از این رو، امکان تماس با زندانیان سالن یک را نداشتیم مگر اینکه تصادفی بخصوص به هنگام ملاقات با خانواده، با هم روبرو میشدیم.
از قضا ساعت ملاقات من و کیانوش دو سه باری همزمان شد. بار اول، او بدون پوشیدن شلوار زندان از اندرزگاه بیرون آمده بود و به همین جهت، نگهبانان مانع سوار شدن او به مینیبوسِ عازم محل ملاقات شدند. کیانوش بدون آنکه از کوره در برود به نزد رئیس اندرزگاه رفت و گفت؛ اگر به اندازۀ قد من شلوار زندان پیدا میشود، بدهید تا بپوشم! رئیس بند نگاهی به قد و بالای او انداخت و با لبخندی به لب از نگهبانان خواست که مانع سوار شدن او به مینیبوس نشوند.
در بین راه اندرزگاه و سالن ملاقات، کیانوش مسائل آن روز سیاسی را پیش کشید و کلی با هم صحبت کردیم.
تصویری که من از کیانوش سنجری در ذهن دارم همان تصویر 21 سالِ پیش اوست، جوانی رعنا و قدبلند و سرزنده و با انگیزه و خوش برخورد و منطقی. اینک که کیانوش با اعلام قبلی به زندگی خود پایان داده است، همان تصویر از او در برابرم رژه میرود و از خود می پرسم چرا؟ چرا این همه خودکشی و افسردگی و قتل و اعدام و دیگر ناهنجاریها، جامعۀ ما را فرا گرفته است؟ چرا تعادل این جامعه تا این اندازه به هم خورده است؟ چرا به وضع آنومیک دچار شدهایم؟ پاسخ این پرسشها روشن است! انواع فشارهای اقتصادی و سیاسی و روانی در پیچیدهترین وضعیتِ سطح و نوع آگاهی ملی و شرایط جهانی،"وضع عادی" جامعه را به هم زده تا جایی که سخن از "بازگشت به وضع عادی یا نرمال" هم نزد عدهای به عنوان "جرم" تلقی میشود! گویی از نگاه آنان جامعه باید همیشه در وضعیت غیرعادی و نابهنچار باشد و دعوت به "نرمالیزاسیون" گناهی نابخشودنی است!
خیرخواهی و نوعدوستی و مروت و احسان در جامعۀ ما به بیرمقترین نقطۀ خود رسیده است! بحرانی خطرناکتر از این، جوامع بشری را تهدید نمیکند.خودکشی یک جوان با هر نوع خط و مرام سیاسی، بدون تردید باید هر دل سالمی را بلرزاند و به ابراز همدردی و همدلی بیانجامد. اما به واکنش برخی مدعیان "ارزشها" به مرگ خودخواستۀ کیانوش سنجری نگاهی بیاندازید! آنچه در آن دیده نمیشود همانا"ارزش" است مگر آنکه ضدارزشها نام ارزش به خود گرفته باشند که بدبختانه در سطح وسیعی گرفتهاند!
باری، مرگ دلخراش کیانوش سنجری مایۀ اندوه و تأسف است. خداوند روح او را شاد بدارد و به خانواده و دوستانش تسلای خاطر دهد.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
آن زمان که من کیانوش سنجری را دیدم، جوانی سرزنده و با انگیزه و شاد بود. داستان به سال 1382 برمیگردد. در آن سال، زندانیان سیاسی را از سالن سه اندرزگاه 7 زندان اوین به سالن یک انتقال داده بودند، اما من و اکبر گنجی را جدای از آنها در سالن 6 در کنار زندانیان مالی نگهداری میکردند. از این رو، امکان تماس با زندانیان سالن یک را نداشتیم مگر اینکه تصادفی بخصوص به هنگام ملاقات با خانواده، با هم روبرو میشدیم.
از قضا ساعت ملاقات من و کیانوش دو سه باری همزمان شد. بار اول، او بدون پوشیدن شلوار زندان از اندرزگاه بیرون آمده بود و به همین جهت، نگهبانان مانع سوار شدن او به مینیبوسِ عازم محل ملاقات شدند. کیانوش بدون آنکه از کوره در برود به نزد رئیس اندرزگاه رفت و گفت؛ اگر به اندازۀ قد من شلوار زندان پیدا میشود، بدهید تا بپوشم! رئیس بند نگاهی به قد و بالای او انداخت و با لبخندی به لب از نگهبانان خواست که مانع سوار شدن او به مینیبوس نشوند.
در بین راه اندرزگاه و سالن ملاقات، کیانوش مسائل آن روز سیاسی را پیش کشید و کلی با هم صحبت کردیم.
تصویری که من از کیانوش سنجری در ذهن دارم همان تصویر 21 سالِ پیش اوست، جوانی رعنا و قدبلند و سرزنده و با انگیزه و خوش برخورد و منطقی. اینک که کیانوش با اعلام قبلی به زندگی خود پایان داده است، همان تصویر از او در برابرم رژه میرود و از خود می پرسم چرا؟ چرا این همه خودکشی و افسردگی و قتل و اعدام و دیگر ناهنجاریها، جامعۀ ما را فرا گرفته است؟ چرا تعادل این جامعه تا این اندازه به هم خورده است؟ چرا به وضع آنومیک دچار شدهایم؟ پاسخ این پرسشها روشن است! انواع فشارهای اقتصادی و سیاسی و روانی در پیچیدهترین وضعیتِ سطح و نوع آگاهی ملی و شرایط جهانی،"وضع عادی" جامعه را به هم زده تا جایی که سخن از "بازگشت به وضع عادی یا نرمال" هم نزد عدهای به عنوان "جرم" تلقی میشود! گویی از نگاه آنان جامعه باید همیشه در وضعیت غیرعادی و نابهنچار باشد و دعوت به "نرمالیزاسیون" گناهی نابخشودنی است!
خیرخواهی و نوعدوستی و مروت و احسان در جامعۀ ما به بیرمقترین نقطۀ خود رسیده است! بحرانی خطرناکتر از این، جوامع بشری را تهدید نمیکند.خودکشی یک جوان با هر نوع خط و مرام سیاسی، بدون تردید باید هر دل سالمی را بلرزاند و به ابراز همدردی و همدلی بیانجامد. اما به واکنش برخی مدعیان "ارزشها" به مرگ خودخواستۀ کیانوش سنجری نگاهی بیاندازید! آنچه در آن دیده نمیشود همانا"ارزش" است مگر آنکه ضدارزشها نام ارزش به خود گرفته باشند که بدبختانه در سطح وسیعی گرفتهاند!
باری، مرگ دلخراش کیانوش سنجری مایۀ اندوه و تأسف است. خداوند روح او را شاد بدارد و به خانواده و دوستانش تسلای خاطر دهد.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad