Telegram Web
وضعیت مهرطلبی (پاسخ مدارا)

کسانی که وضعیت مهرطلبی رفتار آن‌ها را هدایت می‌کند، به‌محض احساس تهدیدی احتمالی پیش‌دستی می‌کنند و
برای خنثی‌کردن تهدید و جلوگیری از هر پیشامد ناگواری،
به خواسته‌های دیگران پاسخ مثبت می‌دهند و
برای برقراری آرامش، معمولاً خواست و نیازشان را زیر پا می‌گذارند.

- صفحه ۹۷ -
وضعیت ارتباط (امن و تعاملی)

دستگاه عصبی کسانی که این حالت را تجربه می‌کنند، کاملاً تنظیم است.
بدن این افراد در برابر تهدید موجود، واکنش متناسب نشان می‌دهد و
پس‌از آن، به‌سرعت و بدون نیاز به تلاش آگاهانه‌ی فرد، به تعادل و آرامش پایدار و آسودگی پیش‌از وقوع تهدید بازمی‌گردد.

- صفحه ۹۸ -
قدرت پذیرش و فراهم‌آوردن بستری امن برای ارتباط با دیگران، فقط از امنیت درونی فرد سرچشمه می‌گیرد.

- صفحه ۹۹ -
وقتی دستگاه عصبی‌مان فعال می‌شود، ما اغلب مثل حیوانی اسیر در دام رفتار می‌کنیم.
در این حالت احساس خطر می‌کنیم و بدون توجه به دیگران، برای نجات و حفظ بقای خود، دست به هرکاری می‌زنیم.

- صفحه ۱۱۴ -
تقریباً همه‌ی ما الگوهای پیوند ترومایی‌ای داریم که در روابطمان آن‌ها را تکرار می‌کنیم: با دوستان، اعضای خانواده، همکاران و کسانی که با ایشان روابط نزدیکی داریم.

- صفحه ۱۱۵ -
25 Hours;
@alefe_aram - Finding Hope
امید در سایه‌ی ترس، قدرتمندترین نیروی انگیزه‌بخش دنیاست...

از کتاب "وقتی نفس هوا می‌شود"

🤍الفِ آرامش
الفِ آرامش
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
در واقع او هم مثل بسیاری از ما، از زخم عمیق رهاشدگی رنج می‌برد.

- صفحه ۱۱۶ -
الفِ آرامش
در واقع او هم مثل بسیاری از ما، از زخم عمیق رهاشدگی رنج می‌برد. - صفحه ۱۱۶ -
وقتی یکی از کسانی که نقش والدین را به‌ عهده دارند
خانه را برای همیشه ترک کند،
به زندان بیفتد،
از بیماری مهلک یا آسیب‌های شدید ناشی از حادثه‌ای رنج ببرد یا
اگر والدین از هم جدا شوند،
یکی از آن‌ها یا هر دو بمیرند یا
سرپرستی کودک را به شخص دیگری بسپارند،
او دچار زخم رهاشدگی می‌شود.

- صفحه ۱۱۶ -
تمام تجربیات کودکی‌مان، حتی خاطرات دورانی که آن‌قدر کوچک بودیم که نمی‌توانستیم آگاهانه خاطره‌ای را به یاد آوریم، در حافظه‌ی ضمنی (غیراظهاری) ما ذخیره می‌شود.

- صفحه ۱۱۷ -
حتی اگر آگاهانه‌ تجربیاتی را که در کودکی از آن‌ها تأثیر پذیرفته‌ایم به یاد نیاوریم، الگوهای شرطی ناشی از آن‌ها در ذهنمان ثبت شده و افکار و احساسات و واکنش‌های بزرگ‌سالی‌مان را جهت می‌دهند.

- صفحه ۱۱۷ -
اگر در کودکی، در کانون خانواده و محیط بیرون از آن، پیوسته فضا و شرایطی استرس‌زا را تجربه کرده باشیم،
بدن مجبور به ترشح کورتیزول بیشتری می‌شود.
این هورمون اثر نامطلوبی بر عملکرد هیپوکامپ گذاشته است و
به همین دلیل، بسیاری از ما سال‌هاست که به‌سختی وقایع گذشته ازجمله وقایع دوران کودکی‌مان را به یاد می‌آوریم.

- صفحه ۱۱۷ -
کودکی که تروما را تجربه می‌کند، هنوز به بلوغ هیجانی لازم برای تحلیل و درک دلیل و عواقب اتفاقات نرسیده و ذهنش قادر به تفسیر رابطه‌ی علت‌و‌معلولی اتفاقات و افکار و احساسات دیگران نیست.

- صفحه ۱۱۷ -
زخم رهاشدگی در کودکی، چه رهاشدن جسمی و چه احساسی، موجب ریشه‌گرفتن باور بی‌ارزشی می‌شود و
فرد در بزرگ‌سالی بر این باور است که به آن اندازه که باید، خوب و ارزشمند نیست تا لایق دریافت عشق و حمایت ازسوی دیگری باشد.

- صفحه ۱۱۸ -
باور بی‌ارزشی سبب می‌شود که برخی افراد در بزرگ‌سالی پیوسته برای راستی‌آزمایی، تصدیق، اثبات عشق و تمایل دیگران به خودشان، مدام به این در و آن در بزنند و
آن‌ها را «تحت ‌فشار» بگذارند و
برای تسکین حس بی‌ارزشی و به امید بهبود حالشان، مدام در پی تجربیات و روابط دوستانه و عاشقانه‌ی جدید بروند (تنوع‌طلبیِ بعضاً منفی در رابطه).

- صفحه ۱۱۸ -
الفِ آرامش
زخم رهاشدگی در کودکی، چه رهاشدن جسمی و چه احساسی، موجب ریشه‌گرفتن باور بی‌ارزشی می‌شود و فرد در بزرگ‌سالی بر این باور است که به آن اندازه که باید، خوب و ارزشمند نیست تا لایق دریافت عشق و حمایت ازسوی دیگری باشد. - صفحه ۱۱۸ -
به‌محض تشخیص تهدید، احساسات این افراد به‌شدت جریحه‌دار می‌شود،
هیچ‌چیز آرامشان نمی‌کند،
هیجانات جان‌فرسا وجودشان را تحلیل می‌برد،
دچار کرختی هیجانی می‌شوند و
حتی کارها و وظایف روزانه و معمولشان را نمی‌توانند درست انجام دهند.

- صفحه ۱۱۸ -
هر بار که هنگام گریه کردن جمله‌هایی مثل «لوس‌بازی در نیار» یا زخم‌زبان‌های دیگری از این دست شنیده‌ایم،
از کسانی که زخم خورده‌ایم که در اوج غلبه‌ی هیجان، بیش از هرچیز به همدلی‌شان نیاز داشته‌ایم.

- صفحه ۱۱۸ -
2025/02/18 16:26:42
Back to Top
HTML Embed Code: