بر پا
متن زیر را درباره این فیلم نوشته ام اول سخنان سیدکاظم روحبخش عزیز را بشنوید @ali_mahdiyan
☘قصه نقد تخریبگرانه معلی و سرودهای مذهبی را به صورت موردی نگاه نکنید. این جنس خود تخریبی ناشی از فرهنگی است که برای تثبیت شدنش در جان ما، برنامه ها ریخته شده.
☘اولا جامعه انقلابی، یک جامعه کمال گرا و منتقد دائمی وضع موجود است.
کافی است این حال درست جامعه را تبدیل کنید به یک بیماری، یعنی چه؟ یعنی نقد را پررنگ کنید و تبدیل کنید به یاس ، به تخریب، به بی اعتمادی نسبت به هم، به دو قطبی و اختلاف. به این ترتیب جلوی حرکت او را میگیرید.
اگر احساس آرمانجویی ناشی از انقلابی بودن با عقلانیت و اخلاق کنترل نشود، جلوی اصلاح را میگیرد و باعث ایستایی و یا انحراف میشود.
☘ثانیا با توجه به نکته بالا ببینید که بارها در روش مطالبه گری گفته ایم، نگاهتان را وسیع کنید همه را ببینید، خودم و جمعم و رفقایم و جریانم و این نگاه های تنزیهی قوطی کبریتی حتما دینی نیست.
☘ثالثا بارها گفته ایم دشمن را ببینید بدون توجه به طرح دشمن کلا حرف نزنید چون حرف درست هم بزنید چه بسا کمک به او باشد. تقابل با دشمن را حاکم کنید بر هر رفتاری
☘رابعا بدون توجه به داشته ها، قوتها، فرصتها و نگاه شکر مدار، این قدرت مطالبه گریتان به اصلاح منجر نمیشود.
☘خامسا هر وقت خواستید نقد کنید به راه کار هم فکر کنید، ببینید دغدغه های طرف مقابل را فهمیده اید؟ برای جمع آن با دغدغه خودتان راه کاری دارید؟ ایستادن در موقف ایده پردازی و ارائه راهکار نقد شما را منصفانه میکند.
☘خلاصه، آن فضای نقد غیرمنصفانه مسوولین و مدیران، قدم به قدم جلو میآید و در نهایت همه را از خاصیت میاندازد.
@ali_mahdiyan
☘اولا جامعه انقلابی، یک جامعه کمال گرا و منتقد دائمی وضع موجود است.
کافی است این حال درست جامعه را تبدیل کنید به یک بیماری، یعنی چه؟ یعنی نقد را پررنگ کنید و تبدیل کنید به یاس ، به تخریب، به بی اعتمادی نسبت به هم، به دو قطبی و اختلاف. به این ترتیب جلوی حرکت او را میگیرید.
اگر احساس آرمانجویی ناشی از انقلابی بودن با عقلانیت و اخلاق کنترل نشود، جلوی اصلاح را میگیرد و باعث ایستایی و یا انحراف میشود.
☘ثانیا با توجه به نکته بالا ببینید که بارها در روش مطالبه گری گفته ایم، نگاهتان را وسیع کنید همه را ببینید، خودم و جمعم و رفقایم و جریانم و این نگاه های تنزیهی قوطی کبریتی حتما دینی نیست.
☘ثالثا بارها گفته ایم دشمن را ببینید بدون توجه به طرح دشمن کلا حرف نزنید چون حرف درست هم بزنید چه بسا کمک به او باشد. تقابل با دشمن را حاکم کنید بر هر رفتاری
☘رابعا بدون توجه به داشته ها، قوتها، فرصتها و نگاه شکر مدار، این قدرت مطالبه گریتان به اصلاح منجر نمیشود.
☘خامسا هر وقت خواستید نقد کنید به راه کار هم فکر کنید، ببینید دغدغه های طرف مقابل را فهمیده اید؟ برای جمع آن با دغدغه خودتان راه کاری دارید؟ ایستادن در موقف ایده پردازی و ارائه راهکار نقد شما را منصفانه میکند.
☘خلاصه، آن فضای نقد غیرمنصفانه مسوولین و مدیران، قدم به قدم جلو میآید و در نهایت همه را از خاصیت میاندازد.
@ali_mahdiyan
همه باید بترسیم
🌷قاتل دانشجوی مظلوم میگوید در طول دو سه ماه، بیش از سی مورد دزدی به این سبک انجام دادیم. اما این مورد منجر شد به قتل، آنهم قتل ظالمانه جوانی که خانواده محرومش امیدها به او بسته بودند. از این هم جان گدازتر آنکه این رفتار باعث شد همه اراذل عالم از رجوی و غربگراهای سیاه داخلی و که و که با این کیف قاپها دست بدهند و سنگ بزنند به نظام مقدسمان.
یک بار دوباره و از بالا ماجرا را مرور کنید:
🌷یک دزدی عادی و کیف قاپی عادی، تبدیل میشود به یک جنایت در این ابعاد و با این عمق. چرا؟
سی بار انجام شده فقط در طول سه ماه، تازه خدا میداند قبلش چند بار دیگر بوده. تکرار پشت تکرار... ناگهان عمق بر میدارد و ابعاد جدید میابد در اثر گذاریش.
🌷ضربه های کوچک خطا را وقتی تکرار میشود، دست کم نگیریم. مثلا
آنها که میشنوند سخن رهبری درباره اینکه سکوت نکنید،
با همه توانتان پای کار بیایید،
دعوا و اختلاف راه نیندازید
این هویت مستقلی که در عالم سیاه امروز ساخته ایم را بشناسید و به چشم آوردیدش.
وقت به رخ کشیدن دارایی ها در عین فشار ناشی از نقصها است.
وقت مقابله با دو قطبی و یاس و خودتحقیری از راه بیان و خلق محتوا است.
اینها همه را میشنوند و سوت زنان عبور میکنند. اینها باید بترسند.
خدایا نکند خبطهای ما ناگهان کاری کند با خودمان و اماممان که نمیخواستیم.
نکند بشوم مثل آخوندهایی که تازگی اسنادش درآمد که میلیاردها پول، استکبار خرجشان کرد که نظام و انقلاب را بزنند. نکند بشوم مثل اکبرنژاد و نصیری و ...
🌷من هم بترسم، شما هم بترس. خطاهای ما در هر سطحی وقتی تکرار میشود، ناگهان رخنه میکنند به سطحی عمیقتر با ابعادی فراگیرتر. همانطور که البته افعال خیر ما هم چنین هستند. نگاه کنید به زندگی شهدا، عموما قبل از نقاط عطف زندگیشان که زیر و رویشان کرده اهل کار خیر بوده اند. من این جمله پرتکرار در قرآن را که "و کذلک نجزی المحسنین" ، اینگونه میفهمم.
در روایت است که
"وقتی اراده کار خیرى نمودى، تأخیرش مینداز؛ زیرا خداى عزّ و جلّ گاهى به بندهاش توجه میکند که او مشغول طاعتى است و میفرماید: به عزّت و جلالم سوگند که تو را پس از این هرگز عذاب نکنم و وقتی اراده گناهى کردى انجام مده؛ زیرا گاهى خدا بندهای را میبیند که معصیتى انجام میدهد و میفرماید: به عزّت و جلالم که تو را بعد از این دیگر نخواهم آمرزید"
(کافی،ج۲،ص۱۴۳)
🌷انتهای ماه شعبان است خدایا نکند با گناههای عادتیمان، گناههای عادیشدهمان، گناههای کوچکگرفتهمان، خود را بیچاره کنیم و ضرباتی به اماممان بزنیم که قصد نکرده بودیم. ببخش ما را . کمک کن جبران کنیم.
همین.
@ali_mahdiyan
🌷قاتل دانشجوی مظلوم میگوید در طول دو سه ماه، بیش از سی مورد دزدی به این سبک انجام دادیم. اما این مورد منجر شد به قتل، آنهم قتل ظالمانه جوانی که خانواده محرومش امیدها به او بسته بودند. از این هم جان گدازتر آنکه این رفتار باعث شد همه اراذل عالم از رجوی و غربگراهای سیاه داخلی و که و که با این کیف قاپها دست بدهند و سنگ بزنند به نظام مقدسمان.
یک بار دوباره و از بالا ماجرا را مرور کنید:
🌷یک دزدی عادی و کیف قاپی عادی، تبدیل میشود به یک جنایت در این ابعاد و با این عمق. چرا؟
سی بار انجام شده فقط در طول سه ماه، تازه خدا میداند قبلش چند بار دیگر بوده. تکرار پشت تکرار... ناگهان عمق بر میدارد و ابعاد جدید میابد در اثر گذاریش.
🌷ضربه های کوچک خطا را وقتی تکرار میشود، دست کم نگیریم. مثلا
آنها که میشنوند سخن رهبری درباره اینکه سکوت نکنید،
با همه توانتان پای کار بیایید،
دعوا و اختلاف راه نیندازید
این هویت مستقلی که در عالم سیاه امروز ساخته ایم را بشناسید و به چشم آوردیدش.
وقت به رخ کشیدن دارایی ها در عین فشار ناشی از نقصها است.
وقت مقابله با دو قطبی و یاس و خودتحقیری از راه بیان و خلق محتوا است.
اینها همه را میشنوند و سوت زنان عبور میکنند. اینها باید بترسند.
خدایا نکند خبطهای ما ناگهان کاری کند با خودمان و اماممان که نمیخواستیم.
نکند بشوم مثل آخوندهایی که تازگی اسنادش درآمد که میلیاردها پول، استکبار خرجشان کرد که نظام و انقلاب را بزنند. نکند بشوم مثل اکبرنژاد و نصیری و ...
🌷من هم بترسم، شما هم بترس. خطاهای ما در هر سطحی وقتی تکرار میشود، ناگهان رخنه میکنند به سطحی عمیقتر با ابعادی فراگیرتر. همانطور که البته افعال خیر ما هم چنین هستند. نگاه کنید به زندگی شهدا، عموما قبل از نقاط عطف زندگیشان که زیر و رویشان کرده اهل کار خیر بوده اند. من این جمله پرتکرار در قرآن را که "و کذلک نجزی المحسنین" ، اینگونه میفهمم.
در روایت است که
"وقتی اراده کار خیرى نمودى، تأخیرش مینداز؛ زیرا خداى عزّ و جلّ گاهى به بندهاش توجه میکند که او مشغول طاعتى است و میفرماید: به عزّت و جلالم سوگند که تو را پس از این هرگز عذاب نکنم و وقتی اراده گناهى کردى انجام مده؛ زیرا گاهى خدا بندهای را میبیند که معصیتى انجام میدهد و میفرماید: به عزّت و جلالم که تو را بعد از این دیگر نخواهم آمرزید"
(کافی،ج۲،ص۱۴۳)
🌷انتهای ماه شعبان است خدایا نکند با گناههای عادتیمان، گناههای عادیشدهمان، گناههای کوچکگرفتهمان، خود را بیچاره کنیم و ضرباتی به اماممان بزنیم که قصد نکرده بودیم. ببخش ما را . کمک کن جبران کنیم.
همین.
@ali_mahdiyan
پزشکیان خوب است
🔹من هم تلخی افزایش قیمتها و دلهره اثرات نرخ ارز و طلا را حس میکنم. اما معتقدم نمیشود چشم بر اتفاقاتی بست که در حال رخ دادن است. اتفاقاتی قیمتی، بسیار قیمتی، اتفاقاتی که توجه به ثمرات و نتایجش آرامش بخش و حال خوب کن است.
🔹فرض کنید در خانه ای زندگی میکند که فقر و تنگدستی اهل خانواده یکی از مشکلات است، دعوا و اختلاف بین برادران و فرار برخی خواهران از منزل و دلدادگی برخی از اهل خانه به دشمنان بیرون خانه و هزار گیر و گرفت دیگر در خانه هست که استرس و دردش کمتر از فقر نیست بلکه بسیار بیشتر است.
🔹پزشکیان در زمانی رییس جمهور شد که حدود بیست درصد رای دهندگان که به جز دو سه بار اخیر، همیشه هنگام رای دادن پایه بودند، هنوز هم با صندوقها قهر بودند. بین آن پنجاه درصد هم یک دو قطبی بلکه سه قطبی شکل گرفته بود. این چند قطبی به نظرتان، چه کار میکرد با کشور؟ قفل شدن تصمیم گیری برای حل مشکلات، یک ثمره اش بود، تضعیف قدرت مردمی ثمره دیگرش، احساس یاس و ناامیدی که پروژه اصلی دشمن است نیز ثمره بعدی. نگویید این وضع در زمان شهید رییسی نبود. چرا بود . همان موقع ببینید نهیبهای رهبری را. همان موقع ببینید نقدهای این و آن به شهید رییسی مظلوم را. کشور مشکل دارد، راه حل اصلی آن حضور مردم است. یاس و ناامیدی و اختلاف و بی اعتمادی مردم مانع اصلی این حل مشکلات.
پزشکیان اما
🔹پزشکیان اما خوب است. او اولین اصلاح طلبی است که وقتی پشت سیاستهای رهبری قد علم میکند احساس دو دوزه بازی و خالی بندی نمیکنید. دقت کنید او یکی از مهمترین شعارهایش این بود که رشد هشت درصدی را با احیای رابطه با غرب درست میکنم. این حرف اصلی اش این روزها به روشنی هوا شد. او عاقلانه اما همین جا پشت رهبری و کنار عزت این مردم ایستاد.
🔹پزشکیان صادقانه میخواهد با همه کار کند. برای همین، همه فرماندهان و مدیران مختلف کشور با او کار میکنند و راحتند. همه گویا احساس میکنند میشود منسجم بود و با هم مشکل مردم را حل کرد. ضعف هست اشکال هست، اما این هم آوردن زخم اختلاف که از دوران رییسی شهید شروع شده بود و مخالفینی در جریانهای مختلف داشت، امر ارزشمندی است. ارزش آن وقتی معلوم میشود که مثل رهبر معتقد باشید کار به دست مردم حل میشود.
🔹پزشکیان صادقانه مردمی است. مثل مردم است. این در تحمل دردها موثر است. احساس اینکه مسوول و مدیر مثل ما است اثرات عجیبی در پذیرش تصمیمات حاکمان و همراهی با رنجهای ناشی از ضعفهای آنها دارد. پزشکیان سلیقه ای از مردم که خیال میکرد باید بیرون از نظام باشد را در داخل نظام احیا میکند. این مهم است. او خیلی از دغدغه های آنها را پیگیری میکند که برای امثال من بی ارزش و سرکاری است ولی برای آنها مهم است. پیگیری آن دغدغه ها اما بدون خروج از نظام. بله نقد به او زیاد است بله همه اینها کفایت نمیکند. هزار اشکال درباره انتصاب این و آن و فلان موضع گیری ها از او داریم و دارم. ولی رفقا بیایید یک بار تا اینجا را درست و با توجه به همه جوانب، جمع بندی کنیم. در مجموع در این مدت کنشهای سیاسی اجتماعی پزشکیان را چطور ارزیابی میکنید؟ من میگویم پزشکیان خوب است.
خدا کند مسیر مردمی و انقلابی و ولایی در کارش پر رنگ تر هم شود. هم مشکلات کشور اینگونه راحت تر حل میشود چون زمینه برای حضور مردم که حلال مشکلاتند فراهمتر میشود. هم اینکه جماعت زیادی از مردم به این واسطه نجات پیدا میکنند. راه نقد او بسته نیست. نقدهای سخت و تلخ، اما معتقدم فعلا آورده های قیمتی و مهمی را به این کشور ارزانی کرده که دستمریزاد دارد.
@ali_mahdiyan
🔹من هم تلخی افزایش قیمتها و دلهره اثرات نرخ ارز و طلا را حس میکنم. اما معتقدم نمیشود چشم بر اتفاقاتی بست که در حال رخ دادن است. اتفاقاتی قیمتی، بسیار قیمتی، اتفاقاتی که توجه به ثمرات و نتایجش آرامش بخش و حال خوب کن است.
🔹فرض کنید در خانه ای زندگی میکند که فقر و تنگدستی اهل خانواده یکی از مشکلات است، دعوا و اختلاف بین برادران و فرار برخی خواهران از منزل و دلدادگی برخی از اهل خانه به دشمنان بیرون خانه و هزار گیر و گرفت دیگر در خانه هست که استرس و دردش کمتر از فقر نیست بلکه بسیار بیشتر است.
🔹پزشکیان در زمانی رییس جمهور شد که حدود بیست درصد رای دهندگان که به جز دو سه بار اخیر، همیشه هنگام رای دادن پایه بودند، هنوز هم با صندوقها قهر بودند. بین آن پنجاه درصد هم یک دو قطبی بلکه سه قطبی شکل گرفته بود. این چند قطبی به نظرتان، چه کار میکرد با کشور؟ قفل شدن تصمیم گیری برای حل مشکلات، یک ثمره اش بود، تضعیف قدرت مردمی ثمره دیگرش، احساس یاس و ناامیدی که پروژه اصلی دشمن است نیز ثمره بعدی. نگویید این وضع در زمان شهید رییسی نبود. چرا بود . همان موقع ببینید نهیبهای رهبری را. همان موقع ببینید نقدهای این و آن به شهید رییسی مظلوم را. کشور مشکل دارد، راه حل اصلی آن حضور مردم است. یاس و ناامیدی و اختلاف و بی اعتمادی مردم مانع اصلی این حل مشکلات.
پزشکیان اما
🔹پزشکیان اما خوب است. او اولین اصلاح طلبی است که وقتی پشت سیاستهای رهبری قد علم میکند احساس دو دوزه بازی و خالی بندی نمیکنید. دقت کنید او یکی از مهمترین شعارهایش این بود که رشد هشت درصدی را با احیای رابطه با غرب درست میکنم. این حرف اصلی اش این روزها به روشنی هوا شد. او عاقلانه اما همین جا پشت رهبری و کنار عزت این مردم ایستاد.
🔹پزشکیان صادقانه میخواهد با همه کار کند. برای همین، همه فرماندهان و مدیران مختلف کشور با او کار میکنند و راحتند. همه گویا احساس میکنند میشود منسجم بود و با هم مشکل مردم را حل کرد. ضعف هست اشکال هست، اما این هم آوردن زخم اختلاف که از دوران رییسی شهید شروع شده بود و مخالفینی در جریانهای مختلف داشت، امر ارزشمندی است. ارزش آن وقتی معلوم میشود که مثل رهبر معتقد باشید کار به دست مردم حل میشود.
🔹پزشکیان صادقانه مردمی است. مثل مردم است. این در تحمل دردها موثر است. احساس اینکه مسوول و مدیر مثل ما است اثرات عجیبی در پذیرش تصمیمات حاکمان و همراهی با رنجهای ناشی از ضعفهای آنها دارد. پزشکیان سلیقه ای از مردم که خیال میکرد باید بیرون از نظام باشد را در داخل نظام احیا میکند. این مهم است. او خیلی از دغدغه های آنها را پیگیری میکند که برای امثال من بی ارزش و سرکاری است ولی برای آنها مهم است. پیگیری آن دغدغه ها اما بدون خروج از نظام. بله نقد به او زیاد است بله همه اینها کفایت نمیکند. هزار اشکال درباره انتصاب این و آن و فلان موضع گیری ها از او داریم و دارم. ولی رفقا بیایید یک بار تا اینجا را درست و با توجه به همه جوانب، جمع بندی کنیم. در مجموع در این مدت کنشهای سیاسی اجتماعی پزشکیان را چطور ارزیابی میکنید؟ من میگویم پزشکیان خوب است.
خدا کند مسیر مردمی و انقلابی و ولایی در کارش پر رنگ تر هم شود. هم مشکلات کشور اینگونه راحت تر حل میشود چون زمینه برای حضور مردم که حلال مشکلاتند فراهمتر میشود. هم اینکه جماعت زیادی از مردم به این واسطه نجات پیدا میکنند. راه نقد او بسته نیست. نقدهای سخت و تلخ، اما معتقدم فعلا آورده های قیمتی و مهمی را به این کشور ارزانی کرده که دستمریزاد دارد.
@ali_mahdiyan
❤️یکی از لذتهای طلبگی من در این شهر قم دیدن چهرههای نورانی و خواستنی مجاهدین صبور انقلاب است.
❤️این پیر مرد نورانی را میبینید؟ حاج آقای باقرزاده.
پایش را تقدیم انقلاب کرده بود در جنگ. چفیه ای همیشه بر دوش. هر جا، در هر مسجدی، در هر جمعی، تبیین میکرد، پشت سر آقا بود.
مسخره اش میکردند، حرمتش را میشکستند، بی محلی اش میکردند، برایش فرقی نمیکرد. پای کار بود.
❤️دوستش میگفت یک روز صبح خیلی زود در خیابان صفاییه قم از دور دیدم دور بیت رهبری در قم میگردد، آجرهای بیت را یکی یکی میبوسد. خیابان خلوت بود، در بیت بسته بود، من را هم نمیدید....
❤️این چه سلوکی است، چه معنویتی است، چه زی طلبگی است، ما شنیدیم ستون خیمه ایران را که ولایت است او ایمان داشت. ایمان داشت ایران حرم است که بماند همه حرمها میمانند و ستون این حرم ولایت است.
❤️حالا شنیدم پر کشید،
آه که جایش خالی میشود در این شهر قم ، در این حوزه علمیه، در بین این طلاب.
برخی ثلمه هایی که به راحتی قابل جبران نیست، به شهرمان وارد میشود ولی لزوما من و شما نمیفهمیم.
خدا با ارباب بی کفنش و جانباز کربلا محشورش کند.
@ali_mahdiyan
❤️این پیر مرد نورانی را میبینید؟ حاج آقای باقرزاده.
پایش را تقدیم انقلاب کرده بود در جنگ. چفیه ای همیشه بر دوش. هر جا، در هر مسجدی، در هر جمعی، تبیین میکرد، پشت سر آقا بود.
مسخره اش میکردند، حرمتش را میشکستند، بی محلی اش میکردند، برایش فرقی نمیکرد. پای کار بود.
❤️دوستش میگفت یک روز صبح خیلی زود در خیابان صفاییه قم از دور دیدم دور بیت رهبری در قم میگردد، آجرهای بیت را یکی یکی میبوسد. خیابان خلوت بود، در بیت بسته بود، من را هم نمیدید....
❤️این چه سلوکی است، چه معنویتی است، چه زی طلبگی است، ما شنیدیم ستون خیمه ایران را که ولایت است او ایمان داشت. ایمان داشت ایران حرم است که بماند همه حرمها میمانند و ستون این حرم ولایت است.
❤️حالا شنیدم پر کشید،
آه که جایش خالی میشود در این شهر قم ، در این حوزه علمیه، در بین این طلاب.
برخی ثلمه هایی که به راحتی قابل جبران نیست، به شهرمان وارد میشود ولی لزوما من و شما نمیفهمیم.
خدا با ارباب بی کفنش و جانباز کربلا محشورش کند.
@ali_mahdiyan
دو خواسته دارم
از رفقایی که به تشییع سیدحسن رفته اند.
🌷بچه هایی را دیدم که پول قرض کردند با کلی مشکلات که خودشان را برسانند کنار تابوتی که روی شانه های لبنان میخرامد تا بهشت. نشد که همراهشان باشم. حقیقتش اصلا برای همین خجالت میکشیدم لب بگشایم و سخنی بگویم. فقط چند خواهش دارم
🌷اگر تا قتلگاه سید رسیدید کمی خاک برای من هم بیاورید، آنجا همان نقطه ای است که هشتاد تن بمبهای آمریکایی ریخته شد که او را بکشند، اما نتوانستند، او نمرد. شهید شد. یعنی زنده ماند. مثل همیشه لبخند زنان از زیر گرد و خاک بیرون آمد، دستی به سر جوانهای غیرتی و شجاع حزب الله کشید بعد به قلبهایشان بشارت پیروزی داد، به قلبهای همه رزمندگان از غزه تا کرانه از حماس تا انصارالله. حالا آرام و با صلابت ، روی دوش لبنان صلای پیروزی سر میدهد.
🌷پیروزی اصلا مگر چیست جز برخاستن انسانهایی که یدخلون فی دین الله افواجا که در مقابل تمدن و عقلانیت و فرهنگ و دار و ندار غرب میایستند. مقابل غرب کودک کش. غرب جنایت کار. پیروزی مگر چیست جز شکستن اراده شیطان با همه داشته هایش با نظام حقوقی بین المللی اش، با ابزار کشتارش، با همه دستگاه های امنیتی اش، با دانشگاه ها و علومش، با تمام نظام ارزشی دروغینش. پیروزی مگر چیست جز بلند کردن پیکر دو سید شهید روی دست مردمی که مدتها بود عادت کرده بودند به نگاه کردن به زمین و فراموش کردن آسمان. حالا وقتی تشییع این دو پیکر را تا آسمان، تمام نقصها و گناهانشان میریزد مثل برگ خزان به قول امام معصوم ع، و حالا این تویی که یخرجهم من الظلمات الی النور. این تویی مظهر ولایت الله.
🌷دشمن از تشییعت میترسد برای همین. چون بنا است یک تنه وسط بیایی. از تشییعت میترسند چون میدانند دست از سرشان بر نمیداری. کربلا را دیده اند، تجربه خونی که از زیر سنگها میجوشد را دارند. برای همین از مزارت هم میترسند. مزار تو بهشتی است که تجری من تحتها الانهار. یعنی میجوشد جریانهای جوانان مومن مجاهد از کنار آن و حالا حالا ها خون تو کار دارد با همه هیبت شیطان بسط یافته و تمدن شده.
🌷آی رفقایی که خودتان را با هزار زحمت رساندید به تشییع، یک خواسته دیگر هم دارم و تمام. بچه ها! شما را به خدا پشت تابوت سید یاد قلب و چشمهای سیدعلی خامنه ای هم باشید. من هیچ وقت یاد ندارم چنین جمله ای را جایی بگوید، جز اینجا که گفت همه عزادارند اما "بخصوص بنده، به جد عزادارم" به یادش باشید، یقین دارم اینگونه قلب سیدشهید بیشتر آرام میگیرد. خیال کنید ندای یا فتیان بنی هاشم را پاسخ داده اید، آمده اید پیکر علی اکبر س یا اباالفضل س را از بین هلهله دشمن تشییع کنید، اما یادتان باشد چشم شهید روی شانه هایتان هنوز نگران است نگران امامش. نگران دستورات او. سنگینی بار این دستورات بر شانه ما کمتر از سنگینی تابوت سید شهید نیست.
زمان جنگ نرم افزاری و فکری است. و انتقام حقیقی از دشمن با برتری نرم افزاری بر دشمن شدنی است. یادتان هست بعد از شهادت حاج قاسم همین را گفت به عنوان اساس انتقام؟ حالا هم قبل از تشییع سیدحسن دوباره همین را فریاد زد.
زیر تابوت سید حواستان به سیدعلی مظلوم باشد.
@ali_mahdiyan
از رفقایی که به تشییع سیدحسن رفته اند.
🌷بچه هایی را دیدم که پول قرض کردند با کلی مشکلات که خودشان را برسانند کنار تابوتی که روی شانه های لبنان میخرامد تا بهشت. نشد که همراهشان باشم. حقیقتش اصلا برای همین خجالت میکشیدم لب بگشایم و سخنی بگویم. فقط چند خواهش دارم
🌷اگر تا قتلگاه سید رسیدید کمی خاک برای من هم بیاورید، آنجا همان نقطه ای است که هشتاد تن بمبهای آمریکایی ریخته شد که او را بکشند، اما نتوانستند، او نمرد. شهید شد. یعنی زنده ماند. مثل همیشه لبخند زنان از زیر گرد و خاک بیرون آمد، دستی به سر جوانهای غیرتی و شجاع حزب الله کشید بعد به قلبهایشان بشارت پیروزی داد، به قلبهای همه رزمندگان از غزه تا کرانه از حماس تا انصارالله. حالا آرام و با صلابت ، روی دوش لبنان صلای پیروزی سر میدهد.
🌷پیروزی اصلا مگر چیست جز برخاستن انسانهایی که یدخلون فی دین الله افواجا که در مقابل تمدن و عقلانیت و فرهنگ و دار و ندار غرب میایستند. مقابل غرب کودک کش. غرب جنایت کار. پیروزی مگر چیست جز شکستن اراده شیطان با همه داشته هایش با نظام حقوقی بین المللی اش، با ابزار کشتارش، با همه دستگاه های امنیتی اش، با دانشگاه ها و علومش، با تمام نظام ارزشی دروغینش. پیروزی مگر چیست جز بلند کردن پیکر دو سید شهید روی دست مردمی که مدتها بود عادت کرده بودند به نگاه کردن به زمین و فراموش کردن آسمان. حالا وقتی تشییع این دو پیکر را تا آسمان، تمام نقصها و گناهانشان میریزد مثل برگ خزان به قول امام معصوم ع، و حالا این تویی که یخرجهم من الظلمات الی النور. این تویی مظهر ولایت الله.
🌷دشمن از تشییعت میترسد برای همین. چون بنا است یک تنه وسط بیایی. از تشییعت میترسند چون میدانند دست از سرشان بر نمیداری. کربلا را دیده اند، تجربه خونی که از زیر سنگها میجوشد را دارند. برای همین از مزارت هم میترسند. مزار تو بهشتی است که تجری من تحتها الانهار. یعنی میجوشد جریانهای جوانان مومن مجاهد از کنار آن و حالا حالا ها خون تو کار دارد با همه هیبت شیطان بسط یافته و تمدن شده.
🌷آی رفقایی که خودتان را با هزار زحمت رساندید به تشییع، یک خواسته دیگر هم دارم و تمام. بچه ها! شما را به خدا پشت تابوت سید یاد قلب و چشمهای سیدعلی خامنه ای هم باشید. من هیچ وقت یاد ندارم چنین جمله ای را جایی بگوید، جز اینجا که گفت همه عزادارند اما "بخصوص بنده، به جد عزادارم" به یادش باشید، یقین دارم اینگونه قلب سیدشهید بیشتر آرام میگیرد. خیال کنید ندای یا فتیان بنی هاشم را پاسخ داده اید، آمده اید پیکر علی اکبر س یا اباالفضل س را از بین هلهله دشمن تشییع کنید، اما یادتان باشد چشم شهید روی شانه هایتان هنوز نگران است نگران امامش. نگران دستورات او. سنگینی بار این دستورات بر شانه ما کمتر از سنگینی تابوت سید شهید نیست.
زمان جنگ نرم افزاری و فکری است. و انتقام حقیقی از دشمن با برتری نرم افزاری بر دشمن شدنی است. یادتان هست بعد از شهادت حاج قاسم همین را گفت به عنوان اساس انتقام؟ حالا هم قبل از تشییع سیدحسن دوباره همین را فریاد زد.
زیر تابوت سید حواستان به سیدعلی مظلوم باشد.
@ali_mahdiyan
این قصه سر دراز دارد
🔹تشییع آیت الله بروجردی همه چیز را لو داد، صدها هزار نفر زیر تابوت او بودند، عراق و پاکستان هم حتی عزادار شدند، جاده تهرانقم راهبندان شد. شهرها و روستاها هم حتی مردم به خیابان آمدند. این یعنی یک زنگ خطر مهم برای آمریکا. محمدرضا تلگراف تسلیت به آیت الله حکیم در عراق زد، خیال کرد مرجعیت را اینگونه به نجف منتقل میکند. او که نتوانست اما جمعیت زیر تابوت را باید چه میکرد؟ بوی قیام میآمد.
🔹شیعه تشییعهایش همیشه در غربت بوده، از تشییع فاطمه سلام الله علیها و امیرالمومنین ع بگیر تا بقیه امامان. بعد هم علما، تشییع آیت الله بروجردی اما متفاوت بود. بعد انقلاب هم دیگر تشییع های پرجمعیت عادی شد. هر کدام هم کاری میکرد با جان مردم، تشییع طالقانی که بازی لیبرالها و چپها را به هم زد، تشییع بهشتی که قصه نفاق خط بی ربط به فقاهت را از انقلاب جمع کرد. تشییع پشت تشییع بیا تا تشییع امام. تشییع امام را دوباره به یادآورید. بی سابقه بود. انتهای دهه شصت خیلی ها میگفتند مردم کم آوردهاند، ادامه نمیدهند، خسته شدهاند. اما بازی استکبار به هم خورد و معنایش این بود که ایران حالا حالاها پای کار است. این پیام معجزهگون مردم برای آمریکا خطرناک بود.
🔹داستان تشییع حاج قاسم را هم در همین چارچوب ببینید. تا قبل از او البته تشییع زیاد انجام شد، شهدای گمنام تفحص شده، شهدای غواص، حججی ها و غیره و غیره اما تشییع او در انتهای دهه نود خیلی پر معنا بود. جمعیت قابل مقایسه با هیچ محاسبه ای نبود. به گفته سخنگوی سپاه ۲۵ ملیون نفر جمعیت در تشییع او در چند شهر آمده بودند. این جمعیت در انتهای دولت ناکارامد و فشارهای اقتصادی عجیب و غریب و فشار رسانه ای بی امان، معنایش خراب شدن همه بازیهای دشمن بود. و اینکه این چشمه میجوشد و نمیخشکد
🔹تشییع نشان دهنده حجم جمعیت کیفی و همراه با تشییع شونده است. تشییع را باید درست معنا یابی کرد. تشییع یک سردار برون مرزی سپاه، دلبسته به نظام جمهوری اسلامی معنادار بود. اراده یک جامعه را همین حجم جمعیتها و همان کیفیت همراهی ها میسازد. شوخی نیست از سال چهل تا امروز این چشمه میجوشد و توسعه میابد و مقابل همه فشارها باقی میماند.
🔹حالا لبنان. لبنان چهل تکه، لبنان با حاکمان آمریکا گرا ، لبنان با مردمی که معروف بودند به عیاشی، لبنان با ضربات هولناک اسراییل به جرم دفاع از فلسطین، کم نیست یک ملیون و نیم جمعیت یعنی بیست و پنج درصد کل لبنان، یعنی از هر چهار نفر یک نفر زیر تابوت بوده. آنهم زیر مانور و تهدید جنگنده ها. این یعنی شمال اسراییل حالاحالاها امن نخواهد شد. همانطور که داخل و چپ و راست و جنوبش نیز امن نخواهد شد. جوشش مردم یعنی حالا حالاها این قصه سر دراز دارد. جمعیتی که سال ۴۰ از ایران جوشید امروز گستره اش کل منطقه را گرفته. منطقه ای که گرانیگاه کل جهان بین الملل است از قدرت و ثروت و دین و معنویت. شعار پای تابوت سیدحسن را جدی بگیرید: انا علی العهد....
@ali_mahdiyan
🔹تشییع آیت الله بروجردی همه چیز را لو داد، صدها هزار نفر زیر تابوت او بودند، عراق و پاکستان هم حتی عزادار شدند، جاده تهرانقم راهبندان شد. شهرها و روستاها هم حتی مردم به خیابان آمدند. این یعنی یک زنگ خطر مهم برای آمریکا. محمدرضا تلگراف تسلیت به آیت الله حکیم در عراق زد، خیال کرد مرجعیت را اینگونه به نجف منتقل میکند. او که نتوانست اما جمعیت زیر تابوت را باید چه میکرد؟ بوی قیام میآمد.
🔹شیعه تشییعهایش همیشه در غربت بوده، از تشییع فاطمه سلام الله علیها و امیرالمومنین ع بگیر تا بقیه امامان. بعد هم علما، تشییع آیت الله بروجردی اما متفاوت بود. بعد انقلاب هم دیگر تشییع های پرجمعیت عادی شد. هر کدام هم کاری میکرد با جان مردم، تشییع طالقانی که بازی لیبرالها و چپها را به هم زد، تشییع بهشتی که قصه نفاق خط بی ربط به فقاهت را از انقلاب جمع کرد. تشییع پشت تشییع بیا تا تشییع امام. تشییع امام را دوباره به یادآورید. بی سابقه بود. انتهای دهه شصت خیلی ها میگفتند مردم کم آوردهاند، ادامه نمیدهند، خسته شدهاند. اما بازی استکبار به هم خورد و معنایش این بود که ایران حالا حالاها پای کار است. این پیام معجزهگون مردم برای آمریکا خطرناک بود.
🔹داستان تشییع حاج قاسم را هم در همین چارچوب ببینید. تا قبل از او البته تشییع زیاد انجام شد، شهدای گمنام تفحص شده، شهدای غواص، حججی ها و غیره و غیره اما تشییع او در انتهای دهه نود خیلی پر معنا بود. جمعیت قابل مقایسه با هیچ محاسبه ای نبود. به گفته سخنگوی سپاه ۲۵ ملیون نفر جمعیت در تشییع او در چند شهر آمده بودند. این جمعیت در انتهای دولت ناکارامد و فشارهای اقتصادی عجیب و غریب و فشار رسانه ای بی امان، معنایش خراب شدن همه بازیهای دشمن بود. و اینکه این چشمه میجوشد و نمیخشکد
🔹تشییع نشان دهنده حجم جمعیت کیفی و همراه با تشییع شونده است. تشییع را باید درست معنا یابی کرد. تشییع یک سردار برون مرزی سپاه، دلبسته به نظام جمهوری اسلامی معنادار بود. اراده یک جامعه را همین حجم جمعیتها و همان کیفیت همراهی ها میسازد. شوخی نیست از سال چهل تا امروز این چشمه میجوشد و توسعه میابد و مقابل همه فشارها باقی میماند.
🔹حالا لبنان. لبنان چهل تکه، لبنان با حاکمان آمریکا گرا ، لبنان با مردمی که معروف بودند به عیاشی، لبنان با ضربات هولناک اسراییل به جرم دفاع از فلسطین، کم نیست یک ملیون و نیم جمعیت یعنی بیست و پنج درصد کل لبنان، یعنی از هر چهار نفر یک نفر زیر تابوت بوده. آنهم زیر مانور و تهدید جنگنده ها. این یعنی شمال اسراییل حالاحالاها امن نخواهد شد. همانطور که داخل و چپ و راست و جنوبش نیز امن نخواهد شد. جوشش مردم یعنی حالا حالاها این قصه سر دراز دارد. جمعیتی که سال ۴۰ از ایران جوشید امروز گستره اش کل منطقه را گرفته. منطقه ای که گرانیگاه کل جهان بین الملل است از قدرت و ثروت و دین و معنویت. شعار پای تابوت سیدحسن را جدی بگیرید: انا علی العهد....
@ali_mahdiyan
اندیمشک
☘صبح شروع کردم به سخنرانی تا شب. دهانم خشک شده بود. سرم گیج میرفت. خسته شدم. اسمش سخن گفتن درباره "مقاومت و پیشرفت" بود، واقعیتش این بود که باید به همه سوالها پاسخ میدادم، سوالهایی که لزوما به زبان نمیامد و با نگاهها منتقل میشد. نگاههای بی گناه مرد و زن اندیمشکی. من تا پیش از این از شهر اندیمشک فقط دوکوهه را میشناختم و همسایگی اش با دزفول.
☘مدیر تبلیغات شهر میگفت دو شب است هوا سرد شده، دیشب دیدم یک نفر به شدت در را میکوبد، رفتم دم در دیدم یک کارتنخواب است، التماس میکرد چند دست لباس بهش بدهم، از سرما میلرزید. صبح در جلسه با اهالی آموزش پرورش، خانمی با وقار چای میآورد، وسط گفتگوهای دیگران متوجه شدم او جدیدا آنجا برای کار خدماتی جذب شده. تا اینجا عادی بود، اما بعد فهمیدم او از خرم آباد میآید اندیمشک کار میکند. شوهرش همان خرم آباد باید میماند و کار میکرد تا خرجیشان تامین شود. با این مردم باید سخن میگفتم.
☘از بین جلساتی که صبح تا شب داشتم، جلسه با مسوولین خانه بهداشت از همه جذابتر بود. صحبت من خیلی ساده شروع شد. پرسیدم "با جنایتکاری که قدرت عجیب و غریب نظامی، امنیتی، حقوقی، سیاسی، اقتصادی و رسانه ای دارد چه کنیم. او طبیعتا بنا دارد از همه به نفع خود بهره ببرد و همه را تابع خود کند، اگر نکند غیر منطقی است. ما با او چه کنیم؟ زیربار اراده اش نرویم و تابع نشویم؟ این یعنی درگیری با او، آیا این خودکشی نیست؟ اگر تابعش بشویم چطور، این یعنی هر چقدر بخواهد از ما بهره کشی کند، این آیا زجر کش شدن نیست؟ غزه مقابلش ایستاد و خرابش کردند و کشتند و کشتند و کشتند، اما در پیام محمدضیف آمده پیش از این، همین کار را با ما میکردند مخفیانه و ذره ذره. چه باید میکردند؟ آیا راه سومی غیر از خودکشی یا زجر کشی هست؟ "
☘بحث بالا گرفت. این بار با نگاه های خسته و پرسشگر فقط مواجه نبودم.
هر کس اظهار نظری میکرد.
من لبخند زنان فقط به گفتگویشان با هم گوش میکردم.
همان اول خانمی گفت مگر الان در حال زجرکش شدن نیستیم؟
یکی از ته جلسه میگفت تعامل کنیم،
یکی میگفت تعامل که کردیم زدند زیر میز،
دیگری میگفت الان هم که رفتیم زیر بار روسیه و چین تابع آنها شدیم، چه فرقی میکند؟
آن یکی میگفت این دو تا مثل او نیستند،
یکی دیگر میگفت سوال حاج آقا همه را شامل میشود فرقی نمیکند.
عشق میکردم.
گاهی هم با تک جمله هایی سعی میکردم سوال خودم را تاکید کنم و همه را وادار کنم به فکر کردن.
دست آخر خانمی که مدیریت جلسه میکرد بلند شد ایستاد، گفت این قدر بگو مگو نکنید، اینطوری بحث تمام نمیشود، بگذارید حاج آقا خودش پاسخ بدهد.
گفتم من پاسخم را میدهم بگذارید همه حرف بزنند.
گفت شما خوشتان میآید مردم را به بحث و گفتگو بیندازید؟
گفتم بله. واقعا اینطور بهتر است.
☘در میان جمع برخی معلوم بود اهل سیاستند به معنای جناحی اش، در پی اثبات ظریف و رابطه با غرب یا دیگران و رابطه با چین و روسیه اند. اما برخی عادی بودند خیلی عادی. مثل آن آقای هیکلی با لهجه لری و سیبیلهای پرپشتش، که وقتی یک جایی از بحث، از کوره در رفت ترسیدم نکند الان دعوا شود، واکنشهای او برایم مهم بود، کجا قانع میشود کجا نه، یا آن خانم مانتویی با قیافه خسته ای که انگار با سیلی سرخش کرده بود. اینها هم نظر میدادند، اما وقتی به سوال ها و جوابهایم فکر میکردند، احساس میکردم سخنم را به ذهنشان و شاید قلبشان دارم میرسانم. بالاخره بعد از نیم ساعت بگو مگو جلسه ساکت شد، انگار همه متقاعد شده بودند پاسخ مرا بشنوند. واقعا راه سومی بود؟
ادامه متن را اینجا ببینید.
@ali_mahdiyan
☘صبح شروع کردم به سخنرانی تا شب. دهانم خشک شده بود. سرم گیج میرفت. خسته شدم. اسمش سخن گفتن درباره "مقاومت و پیشرفت" بود، واقعیتش این بود که باید به همه سوالها پاسخ میدادم، سوالهایی که لزوما به زبان نمیامد و با نگاهها منتقل میشد. نگاههای بی گناه مرد و زن اندیمشکی. من تا پیش از این از شهر اندیمشک فقط دوکوهه را میشناختم و همسایگی اش با دزفول.
☘مدیر تبلیغات شهر میگفت دو شب است هوا سرد شده، دیشب دیدم یک نفر به شدت در را میکوبد، رفتم دم در دیدم یک کارتنخواب است، التماس میکرد چند دست لباس بهش بدهم، از سرما میلرزید. صبح در جلسه با اهالی آموزش پرورش، خانمی با وقار چای میآورد، وسط گفتگوهای دیگران متوجه شدم او جدیدا آنجا برای کار خدماتی جذب شده. تا اینجا عادی بود، اما بعد فهمیدم او از خرم آباد میآید اندیمشک کار میکند. شوهرش همان خرم آباد باید میماند و کار میکرد تا خرجیشان تامین شود. با این مردم باید سخن میگفتم.
☘از بین جلساتی که صبح تا شب داشتم، جلسه با مسوولین خانه بهداشت از همه جذابتر بود. صحبت من خیلی ساده شروع شد. پرسیدم "با جنایتکاری که قدرت عجیب و غریب نظامی، امنیتی، حقوقی، سیاسی، اقتصادی و رسانه ای دارد چه کنیم. او طبیعتا بنا دارد از همه به نفع خود بهره ببرد و همه را تابع خود کند، اگر نکند غیر منطقی است. ما با او چه کنیم؟ زیربار اراده اش نرویم و تابع نشویم؟ این یعنی درگیری با او، آیا این خودکشی نیست؟ اگر تابعش بشویم چطور، این یعنی هر چقدر بخواهد از ما بهره کشی کند، این آیا زجر کش شدن نیست؟ غزه مقابلش ایستاد و خرابش کردند و کشتند و کشتند و کشتند، اما در پیام محمدضیف آمده پیش از این، همین کار را با ما میکردند مخفیانه و ذره ذره. چه باید میکردند؟ آیا راه سومی غیر از خودکشی یا زجر کشی هست؟ "
☘بحث بالا گرفت. این بار با نگاه های خسته و پرسشگر فقط مواجه نبودم.
هر کس اظهار نظری میکرد.
من لبخند زنان فقط به گفتگویشان با هم گوش میکردم.
همان اول خانمی گفت مگر الان در حال زجرکش شدن نیستیم؟
یکی از ته جلسه میگفت تعامل کنیم،
یکی میگفت تعامل که کردیم زدند زیر میز،
دیگری میگفت الان هم که رفتیم زیر بار روسیه و چین تابع آنها شدیم، چه فرقی میکند؟
آن یکی میگفت این دو تا مثل او نیستند،
یکی دیگر میگفت سوال حاج آقا همه را شامل میشود فرقی نمیکند.
عشق میکردم.
گاهی هم با تک جمله هایی سعی میکردم سوال خودم را تاکید کنم و همه را وادار کنم به فکر کردن.
دست آخر خانمی که مدیریت جلسه میکرد بلند شد ایستاد، گفت این قدر بگو مگو نکنید، اینطوری بحث تمام نمیشود، بگذارید حاج آقا خودش پاسخ بدهد.
گفتم من پاسخم را میدهم بگذارید همه حرف بزنند.
گفت شما خوشتان میآید مردم را به بحث و گفتگو بیندازید؟
گفتم بله. واقعا اینطور بهتر است.
☘در میان جمع برخی معلوم بود اهل سیاستند به معنای جناحی اش، در پی اثبات ظریف و رابطه با غرب یا دیگران و رابطه با چین و روسیه اند. اما برخی عادی بودند خیلی عادی. مثل آن آقای هیکلی با لهجه لری و سیبیلهای پرپشتش، که وقتی یک جایی از بحث، از کوره در رفت ترسیدم نکند الان دعوا شود، واکنشهای او برایم مهم بود، کجا قانع میشود کجا نه، یا آن خانم مانتویی با قیافه خسته ای که انگار با سیلی سرخش کرده بود. اینها هم نظر میدادند، اما وقتی به سوال ها و جوابهایم فکر میکردند، احساس میکردم سخنم را به ذهنشان و شاید قلبشان دارم میرسانم. بالاخره بعد از نیم ساعت بگو مگو جلسه ساکت شد، انگار همه متقاعد شده بودند پاسخ مرا بشنوند. واقعا راه سومی بود؟
ادامه متن را اینجا ببینید.
@ali_mahdiyan
اندیمشک۲
☘گفتم به جز خودکشی و زجرکش شدن، راه سومی هم هست. راهی که قرآن از اول تا آخر همان را یادمان داده، راهی که سالهای سال است با آن زندگی میکنیم و به آن خو گرفته ایم. راهی که اهدنا الصراط المستقیم آن را معرفی میکند، هم غیرالمغضوب علیهم است و هم در برابر ضالین.
☘اتصال به منشا و مبدا قدرت. قدرت بینهایت. راه هم دارد. همینطوری نیست.
قوم موسی یک جا توانست آن را بکار بگیرد و موفق شد، یک جا نتوانست و سرگردان شد. قرآن میگوید و فرقنا بکم البحر، به دست شما نیل باز شد و کل لشکر فرعون غرق شد، اما همین قوم هنوز عصای موسی را داشت، خود موسی را داشت، وقتی گفت اذهب انت و ربک انا هاهنا قاعدون، چهل سال سرگردان بیابان ها شد. راه اتصال به قدرت بینهایت چیست؟ وقتی یک جامعه توانش را پای کار راه خدا میآورد. هر چه توان دارد، فکری و قلبی و یدی. آن وقت ان الله مع المتقین ، ان الله مع الصابرین. ان معی ربی سیهدین....
☘هنوز نگران بودم، مطمئن نبودم توانسته ام پاسخی به هزار سوالی که مردم با گوشت و پوست خود درک میکنند، بیاورم یا نه. از اینجا به بعد باید فقط از نگاه هایشان حدس میزدم که موفق شده ام یا نه. ادامه دادم....
☘اگر در مقابل این جنایتکار قدرتمند دو راه بیشتر نبود یا خودکشی یا زجر کشی، پس چطور در دهه پنجاه مردم با دست خالی بر اراده او فائق آمدند و پیروز شدند؟ من از عده ای استاد دانشگاه و غربگراها پاسخهای عجیبی شنیده ام اینها چون آن قاعده الهی را بلد نبودند میگفتند شانسی بوده، داده پرت بوده، حتی برخی میگفتند آمریکا خودش خواست خمینی موفق شود. چرا؟ چون در همان چارچوب فکر میکردند، چارچوب ظاهر گرایانه، یعلمون ظاهرا من الحیاه الدنیا. قرآن میگوید اگر دنبال راه سوم هستید، که اهدنا الصراط المستقیم است این راه به کسانی میرسد که جامع نگرند، یعنی چی؟ یعنی یومنون بالغیب اند. اینها هستند که اولئک علی هدی من ربهم هستند. انقلاب داده پرت بود؟ جنگ را چه میکنید؟ در جنگ با آمریکا و شوروی و اروپا و کشورهای عرب منطقه، همه و همه میجنگیدیم. چطور زورشان به ما نرسید؟
این را که گفتم احساس کردم، نوع نگاه ها عوض شد. انگار داشتم موفق میشدم. این مردم جنگ را یادشان بود. خوب هم یادشان بود. ادامه دادم
جنگ سی و سه روزه مثال سومم بود. بعد دست آخر پرسیدم راستی چه شد که آمریکا در این جنگ مقابل حماس تسلیم شد؟ چرا کوتاه آمد؟ حماس مگر چه قدرتی داشت که دست از نابودیش برداشتند و به شروطش تن دادند؟
☘ اصلا گویا قصه های قرآن فقط همینگونه است ، تو را میبرد تا بن بست های ظاهری بعد با دست خدا خیلی غیر عادی گره ها باز میشود، قصه یوسف، یعقوب، موسی، عیسی، مریم، زکریا ، طالوت، و.... انگار قاعده قرآنی فقط همین است و بس. مومن شوید هر چه توان دارید پای کار بیاورید تا گره ها به دست قدرت بینهایت او باز شود قدرتی برتر از همه قدرتها.
اینگونه بود که دهه هشتاد و نود وسط فشارهای بی امان اقتصادی ، انقلاب علمی را تجربه کردیم. حقیقت اقتصاد مقاومتی هم همین است و لاغیر. به جای خوردن پول نفت، اقتصاد را به مردم بسپاریم و ایمانشان و اراده شان، قدرت بینهایت الهی اینجا است. پشت سر ایمان مردم. این درس را ما بلدیم، از امام حسین ع و ابالفضل العباس س آموخته ایم.
☘منبرم تمام شد. همه دوره ام کردند، هر کس میخواست چیزی بگوید، یکی نکته ای به ذهنش میرسید، یکی سوال میکرد، در آن میان خانمی شروع کرد توضیح دادن که بچه نوزادم شیر لازم دارد، شیر نخورد استخوانش پوک میشود، متوجه میشوی حاج آقا؟ گفتم فکر کنم بله. اما شما به بچه ات شیر میدهی فقط یا یادش میدهی چطور از بین بلاها و بن بستهای ظاهری هم عبور کند؟ گفت یادش میدهم. گفتم من خواستم همان را بگویم. ناگهان لحنش عوض شد، به قیافه و سکناتش هم نمیآمد، گفت تو آقای خامنه ای را میبینی؟ منتظر پاسخم نشد، ادامه داد بهش بگو پیام مرا، من هر چه قدر هم زیر فشار و سختی باشم، دوستش دارم. پای کار او هستم. آمدم چیزی بگویم حاج آقای مسوول گفت حاج آقا دیر شده برویم جلسه بعد منتظرند
☘همین.
@ali_mahdiyan
☘گفتم به جز خودکشی و زجرکش شدن، راه سومی هم هست. راهی که قرآن از اول تا آخر همان را یادمان داده، راهی که سالهای سال است با آن زندگی میکنیم و به آن خو گرفته ایم. راهی که اهدنا الصراط المستقیم آن را معرفی میکند، هم غیرالمغضوب علیهم است و هم در برابر ضالین.
☘اتصال به منشا و مبدا قدرت. قدرت بینهایت. راه هم دارد. همینطوری نیست.
قوم موسی یک جا توانست آن را بکار بگیرد و موفق شد، یک جا نتوانست و سرگردان شد. قرآن میگوید و فرقنا بکم البحر، به دست شما نیل باز شد و کل لشکر فرعون غرق شد، اما همین قوم هنوز عصای موسی را داشت، خود موسی را داشت، وقتی گفت اذهب انت و ربک انا هاهنا قاعدون، چهل سال سرگردان بیابان ها شد. راه اتصال به قدرت بینهایت چیست؟ وقتی یک جامعه توانش را پای کار راه خدا میآورد. هر چه توان دارد، فکری و قلبی و یدی. آن وقت ان الله مع المتقین ، ان الله مع الصابرین. ان معی ربی سیهدین....
☘هنوز نگران بودم، مطمئن نبودم توانسته ام پاسخی به هزار سوالی که مردم با گوشت و پوست خود درک میکنند، بیاورم یا نه. از اینجا به بعد باید فقط از نگاه هایشان حدس میزدم که موفق شده ام یا نه. ادامه دادم....
☘اگر در مقابل این جنایتکار قدرتمند دو راه بیشتر نبود یا خودکشی یا زجر کشی، پس چطور در دهه پنجاه مردم با دست خالی بر اراده او فائق آمدند و پیروز شدند؟ من از عده ای استاد دانشگاه و غربگراها پاسخهای عجیبی شنیده ام اینها چون آن قاعده الهی را بلد نبودند میگفتند شانسی بوده، داده پرت بوده، حتی برخی میگفتند آمریکا خودش خواست خمینی موفق شود. چرا؟ چون در همان چارچوب فکر میکردند، چارچوب ظاهر گرایانه، یعلمون ظاهرا من الحیاه الدنیا. قرآن میگوید اگر دنبال راه سوم هستید، که اهدنا الصراط المستقیم است این راه به کسانی میرسد که جامع نگرند، یعنی چی؟ یعنی یومنون بالغیب اند. اینها هستند که اولئک علی هدی من ربهم هستند. انقلاب داده پرت بود؟ جنگ را چه میکنید؟ در جنگ با آمریکا و شوروی و اروپا و کشورهای عرب منطقه، همه و همه میجنگیدیم. چطور زورشان به ما نرسید؟
این را که گفتم احساس کردم، نوع نگاه ها عوض شد. انگار داشتم موفق میشدم. این مردم جنگ را یادشان بود. خوب هم یادشان بود. ادامه دادم
جنگ سی و سه روزه مثال سومم بود. بعد دست آخر پرسیدم راستی چه شد که آمریکا در این جنگ مقابل حماس تسلیم شد؟ چرا کوتاه آمد؟ حماس مگر چه قدرتی داشت که دست از نابودیش برداشتند و به شروطش تن دادند؟
☘ اصلا گویا قصه های قرآن فقط همینگونه است ، تو را میبرد تا بن بست های ظاهری بعد با دست خدا خیلی غیر عادی گره ها باز میشود، قصه یوسف، یعقوب، موسی، عیسی، مریم، زکریا ، طالوت، و.... انگار قاعده قرآنی فقط همین است و بس. مومن شوید هر چه توان دارید پای کار بیاورید تا گره ها به دست قدرت بینهایت او باز شود قدرتی برتر از همه قدرتها.
اینگونه بود که دهه هشتاد و نود وسط فشارهای بی امان اقتصادی ، انقلاب علمی را تجربه کردیم. حقیقت اقتصاد مقاومتی هم همین است و لاغیر. به جای خوردن پول نفت، اقتصاد را به مردم بسپاریم و ایمانشان و اراده شان، قدرت بینهایت الهی اینجا است. پشت سر ایمان مردم. این درس را ما بلدیم، از امام حسین ع و ابالفضل العباس س آموخته ایم.
☘منبرم تمام شد. همه دوره ام کردند، هر کس میخواست چیزی بگوید، یکی نکته ای به ذهنش میرسید، یکی سوال میکرد، در آن میان خانمی شروع کرد توضیح دادن که بچه نوزادم شیر لازم دارد، شیر نخورد استخوانش پوک میشود، متوجه میشوی حاج آقا؟ گفتم فکر کنم بله. اما شما به بچه ات شیر میدهی فقط یا یادش میدهی چطور از بین بلاها و بن بستهای ظاهری هم عبور کند؟ گفت یادش میدهم. گفتم من خواستم همان را بگویم. ناگهان لحنش عوض شد، به قیافه و سکناتش هم نمیآمد، گفت تو آقای خامنه ای را میبینی؟ منتظر پاسخم نشد، ادامه داد بهش بگو پیام مرا، من هر چه قدر هم زیر فشار و سختی باشم، دوستش دارم. پای کار او هستم. آمدم چیزی بگویم حاج آقای مسوول گفت حاج آقا دیر شده برویم جلسه بعد منتظرند
☘همین.
@ali_mahdiyan
چه جالب
🔺ده سال اخیر را دوباره مرور کردم دیدم بعد از هر ماه رمضان با فاصله اندکی یک اتفاق خوب و جالب افتاده. گفتم شما هم ببینید جالب است. البته اصلی ترین واقعه در هر ماه رمضان اینها نیست. بلکه اتفاقی به مراتب بزرگتر و مهمتر از این ها است. که در انتها خواهم گفت اما خوب است یک مرور کوتاه به این وقایع هم داشته باشیم.
🔺مثلا امسال ۲۲ فروردین ۱۴۰۳ عید فطر بود.
🔹۲۵ فروردین توقیف کشتی صهیونیستی توسط سپاه انجام شد. یک فروند کشتی کانتینربر با نام «MCS Aries» توسط نیروهای ویژه دریایی سپاه با اجرای عملیات هلیبرن و تخلیه نیرو روی عرشه کشتی در نزدیکی تنگه هرمز توقیف شد.
🔺یا مثلا سال گذشته، ۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ عید فطر بود
🔹۵ اردیبهشت، جشن احیای ۱۶۰ کارخانه تعطیل شده خوزستان توسط دولت شهید رییسی انجام شد.
🔺سال قبل ترش، ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ عید فطر بود.
🔹۱۵ اردیبهشت پایان داستان کرونا اعلام شد.کشور روزهایی را تجربه کرد که برخلاف گذشته با فوتی صفر یا انگشت شمار در اثر کرونا همراه بود. این در حالی بود که این ویروس همچنان در برخی کشورها قربانیان سه رقمی میگرفت
🔺۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۰ عیدفطر بود.
🔹۲۸ خرداد ۱۴۰۰ انتخاب ابراهیم رییسی رخ داد. انتخاب او و سه سال دولت او که در نهایت به شهادت او منجر شد یکی از نعمتهای الهی به این مردم بود.
🔺۴ خرداد۱۳۹۹ عیدفطر بود.
🔹۱۳ خرداد همان سال پنج نفت کش ایرانی در ونزوئلا پهلو گرفتند و ماجرای تقابل نفت کشها بین ایران و آمریکا با این اقتدار ایران وارد فاز جدیدی شد.
🔺۱۵ خرداد ۹۸ عیدفطر بود.
🔹۳۰ خرداد ساقط شدن پهپاد آمریکایی توسط سپاه انجام شد.
🔺۲۴ خرداد ۱۳۹۷ عیدفطر بود.
🔹۱۲ تیر تهدید تلویحی آمریکا توسط آقای روحانی رخ داد و ۱۳ تیر نامه تشکر حاج قاسم از روحانی منتشر شد. این واقعه در داخل و خارج ایران آثار مهمی داشت.
🔺۵ تیر ۹۶ عید فطر بود.
🔹کمتر از یک ماه بعد در ۱ مرداد افتتاح فاز نهایی شبکه ملی اطلاعات از آن مهمتر اما ۱۸ مرداد ۹۶ بود که خیزش عجیب مردم ایران در پی انتشار تصویر اسارت و سپس شهادت محسن حججی اتفاق افتاد.
🔺۱۶ تیر ۹۵ عیدفطر بود.
🔹۲۹ تیر افتتاح همزمان حدود ۵۰۰ طرح سامانه آبیاری نوین انجام شد.
همچنین کمک ایران به ترکیه برای خنثی کردن طرح کودتا در این کشور رخ داد.
🔺۲۷ تیر ۱۳۹۴ عیدفطر بود.
🔹۲۰ مرداد خیزش با شکوه تهران زیر تابوت شهدای تازه تفحص شده غواص انجام شد که در تاریخ قدرت نمایی مردم در تشییعهای شهدا ماندنی شد.
🔺۷ مرداد ۱۳۹۳ عید فطر بود.
🔹۲۵ مرداد همان سال رئیس مرکز منطقهای اطلاع رسانی علوم و فناوری از عرضه ۵۵ دستاورد در حوزه صنعتی- فنی خبر داد و گفت: توانمندی محققان کشور در بخش صنعتی در ۳ حوزه راهسازی، نیرو و ساختمان است. او خبر از پیشرفت جدی ایران در حوزه نانو داد. و خبر از رتبه ۱۵ ایران در حوزه تولید علم در جهان داد
🌷من بیشتر از این را نگاه نکردم . همین ده سال اخیر را دیدم. اما همانطور که ابتدا گفتم آنچه در هر ماه رمضان در ایران رخ میدهد بسیار عمیقتر و مهمتر از این اخبار است. رمضان اتصال روح یک جامعه مومن به عنصر صبر است. هر رمضان اتصال عمیقتر ایران به آیات قرآن است که ریشه هدایت و تحول روح آنها است، رمضان ارتباط جامعه با صاحب عصر عج است که قائم و مهدی است یعنی تحول دهنده جان امت است. اینها یعنی چه؟ یعنی هر سال یک گام جدی در جهت "پیشرفت و مقاومت" بر میداریم. و این اتفاق بسیار عمیق و کلان در همان مبارک رخ میدهد و در عید فطر جشن گرفته میشود. اندازه این گام منوط به عزم ما و مددمان به یکدیگر است.
@ali_mahdiyan
🔺ده سال اخیر را دوباره مرور کردم دیدم بعد از هر ماه رمضان با فاصله اندکی یک اتفاق خوب و جالب افتاده. گفتم شما هم ببینید جالب است. البته اصلی ترین واقعه در هر ماه رمضان اینها نیست. بلکه اتفاقی به مراتب بزرگتر و مهمتر از این ها است. که در انتها خواهم گفت اما خوب است یک مرور کوتاه به این وقایع هم داشته باشیم.
🔺مثلا امسال ۲۲ فروردین ۱۴۰۳ عید فطر بود.
🔹۲۵ فروردین توقیف کشتی صهیونیستی توسط سپاه انجام شد. یک فروند کشتی کانتینربر با نام «MCS Aries» توسط نیروهای ویژه دریایی سپاه با اجرای عملیات هلیبرن و تخلیه نیرو روی عرشه کشتی در نزدیکی تنگه هرمز توقیف شد.
🔺یا مثلا سال گذشته، ۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ عید فطر بود
🔹۵ اردیبهشت، جشن احیای ۱۶۰ کارخانه تعطیل شده خوزستان توسط دولت شهید رییسی انجام شد.
🔺سال قبل ترش، ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ عید فطر بود.
🔹۱۵ اردیبهشت پایان داستان کرونا اعلام شد.کشور روزهایی را تجربه کرد که برخلاف گذشته با فوتی صفر یا انگشت شمار در اثر کرونا همراه بود. این در حالی بود که این ویروس همچنان در برخی کشورها قربانیان سه رقمی میگرفت
🔺۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۰ عیدفطر بود.
🔹۲۸ خرداد ۱۴۰۰ انتخاب ابراهیم رییسی رخ داد. انتخاب او و سه سال دولت او که در نهایت به شهادت او منجر شد یکی از نعمتهای الهی به این مردم بود.
🔺۴ خرداد۱۳۹۹ عیدفطر بود.
🔹۱۳ خرداد همان سال پنج نفت کش ایرانی در ونزوئلا پهلو گرفتند و ماجرای تقابل نفت کشها بین ایران و آمریکا با این اقتدار ایران وارد فاز جدیدی شد.
🔺۱۵ خرداد ۹۸ عیدفطر بود.
🔹۳۰ خرداد ساقط شدن پهپاد آمریکایی توسط سپاه انجام شد.
🔺۲۴ خرداد ۱۳۹۷ عیدفطر بود.
🔹۱۲ تیر تهدید تلویحی آمریکا توسط آقای روحانی رخ داد و ۱۳ تیر نامه تشکر حاج قاسم از روحانی منتشر شد. این واقعه در داخل و خارج ایران آثار مهمی داشت.
🔺۵ تیر ۹۶ عید فطر بود.
🔹کمتر از یک ماه بعد در ۱ مرداد افتتاح فاز نهایی شبکه ملی اطلاعات از آن مهمتر اما ۱۸ مرداد ۹۶ بود که خیزش عجیب مردم ایران در پی انتشار تصویر اسارت و سپس شهادت محسن حججی اتفاق افتاد.
🔺۱۶ تیر ۹۵ عیدفطر بود.
🔹۲۹ تیر افتتاح همزمان حدود ۵۰۰ طرح سامانه آبیاری نوین انجام شد.
همچنین کمک ایران به ترکیه برای خنثی کردن طرح کودتا در این کشور رخ داد.
🔺۲۷ تیر ۱۳۹۴ عیدفطر بود.
🔹۲۰ مرداد خیزش با شکوه تهران زیر تابوت شهدای تازه تفحص شده غواص انجام شد که در تاریخ قدرت نمایی مردم در تشییعهای شهدا ماندنی شد.
🔺۷ مرداد ۱۳۹۳ عید فطر بود.
🔹۲۵ مرداد همان سال رئیس مرکز منطقهای اطلاع رسانی علوم و فناوری از عرضه ۵۵ دستاورد در حوزه صنعتی- فنی خبر داد و گفت: توانمندی محققان کشور در بخش صنعتی در ۳ حوزه راهسازی، نیرو و ساختمان است. او خبر از پیشرفت جدی ایران در حوزه نانو داد. و خبر از رتبه ۱۵ ایران در حوزه تولید علم در جهان داد
🌷من بیشتر از این را نگاه نکردم . همین ده سال اخیر را دیدم. اما همانطور که ابتدا گفتم آنچه در هر ماه رمضان در ایران رخ میدهد بسیار عمیقتر و مهمتر از این اخبار است. رمضان اتصال روح یک جامعه مومن به عنصر صبر است. هر رمضان اتصال عمیقتر ایران به آیات قرآن است که ریشه هدایت و تحول روح آنها است، رمضان ارتباط جامعه با صاحب عصر عج است که قائم و مهدی است یعنی تحول دهنده جان امت است. اینها یعنی چه؟ یعنی هر سال یک گام جدی در جهت "پیشرفت و مقاومت" بر میداریم. و این اتفاق بسیار عمیق و کلان در همان مبارک رخ میدهد و در عید فطر جشن گرفته میشود. اندازه این گام منوط به عزم ما و مددمان به یکدیگر است.
@ali_mahdiyan
Forwarded from کشکول|محسن مهدیان
🔻و این دو تشکر تاریخی زلنسکی
🔻بعد از تحقیر زلنسکی در کاخ سفید و بیرون انداختن وی درحالیکه هنوز سخنانش تمام نشده بود، زلنسکی دو تشکر داشت:
🔸اول اینکه در پیامی خطاب به ترامپ نوشت: «از تو سپاس، آمریکا، بابت حمایتت، بابت این دیدار، از تو سپاس، آقای ترامپ.» در جریان مذاکره نیز وقتی معاون ترامپ با طعنه به زلنسکی می گوید آیا تا بحال شده یکبار از آمریکا تشکر کنی؟ می گوید بله بارها.
🔸و دوم بعد از اینکه کشورهای اروپائی تک به تک شروع به حمایت از وی مقابل ترامپ کردند از این دولت ها نیز تشکر کرد.
🔻خلاصه دو تشکر اینست: زلنسکی باز هم ذلت را ندید و باز هم به سراب عزت دل بست و در این دو تشکر درس ها نهفته است.
🔻یکبار قصه زلنسکی را ساده مرور کنیم.
🔸یک روز اروپائی ها به زلنسکی گفتند تو می توانی عضو ناتو و عضو اتحادیه اروپا شوی و ما هم از تو حمایت می کنیم. زلنسکی هم خوشحال وارد کری خوانی با روسیه شد. اما دستش به جهت نظامی خالی بود و ناچار سمت آمریکا و غرب دست دراز کرد.
🔸غربی ها ابتدا هیچ کمکی نکردند. زلنسکی بارها از این خلف وعده انتقاد کرد. تا اینکه بالاخره کمک هایی رسید. سرجمع 150 میلیارد دلار اروپا و 200 میلیارد دلار هم آمریکا کمک نظامی کردند. چه کمک هایی؟ نیویورک تامیز نوشت تسلیحاتی فرستاده شد که از فرط فرسودگی تنها به درد لوازم یدکی می خورد. اما همین کمک نظامی هم دست آخر شد بهانه ای برای آمریکا تا به اسم جبران هزینه دست روی معادن اوکراین بگذارد. زلنسکی هم رفت کاخ سفید برای امضای قرارداد که اینطور تحقیر شد و برگشت.
🔻اما این تنها نقطه شروع و پایان ماجراست. در این میان اتفاقات مهمی رخ داد.
🔸آخرین نظرسنجی موسسه بین المللی کی یف نشان داد که مخالفان جنگ در اوکراین 20 درصد بیشتر و به عدد 60 درصد رسیدند. حداقل 6 میلیون نفر هم از اوکراین مهاجرت کردند. یعنی افکار عمومی را از دست دادند. این درحالی است که بالای یک میلیون نفر هم در جنگ زخمی و کشته شدند.
🔸روسیه هم در میان جنگ توانست حداقل 4 منطقه شرق اوکراین و حدود 18 درصد این خاک را تصرف و رسما به خاک خود اضافه کند. جالب اینکه ترامپ هم تائید کرد.
🔸حجم ویرانی ها به اندازه ای شد که بانک جهانی اعلام کرد حداقل 411 میلیارد دلار برای بازسازی هزینه لازم است. اما این هزینه مهمترین عاملی شد که پیوستن اوکراین به اتحادیه اروپا را هم منتفی کرد چون اروپائی ها حاضر نیستند یک کشور جنگ زده را تحمل کنند و بارهزینه های آنرا بدوش بکشند.
🔸درباره پیوستن به پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) هم وال استریت ژورنال نوشت که ترامپ تصمیم دارد آتش بسی به کی یف تحمیل کند که تا دو دهه نتواند به ناتو بپیوندند. معاون ترامپ هم رسما آنرا خبری کرد.
🔻و حالا؛
یک بازیگر با سراب غربی ها هم مردمش را از دست داد و هم خاکش و هم به ویرانی رسید و هم اینطور ذلیل و تحقیر شد. اما نکته مهم اینجاست که هم چشم بر تحقیر می بنند و هم چشم به سراب غربی ها میدوزد. برای او هیچ درسی آموزنده نیست.
چرا؟ چون هیچ راه دیگری ندارد. آنکه به توان داخلی و مردمش اتکا نکند، چنین میانه ذلت و سراب عزت آواره می شود.
🔻در این قصه ذره ای شرافت دیدید؟ شاید حالا بهتر درک شود که چرا رهبرانقلاب فرمودند این راه شرافتمندانه نیست.
@mahdian_mohsen
🔻بعد از تحقیر زلنسکی در کاخ سفید و بیرون انداختن وی درحالیکه هنوز سخنانش تمام نشده بود، زلنسکی دو تشکر داشت:
🔸اول اینکه در پیامی خطاب به ترامپ نوشت: «از تو سپاس، آمریکا، بابت حمایتت، بابت این دیدار، از تو سپاس، آقای ترامپ.» در جریان مذاکره نیز وقتی معاون ترامپ با طعنه به زلنسکی می گوید آیا تا بحال شده یکبار از آمریکا تشکر کنی؟ می گوید بله بارها.
🔸و دوم بعد از اینکه کشورهای اروپائی تک به تک شروع به حمایت از وی مقابل ترامپ کردند از این دولت ها نیز تشکر کرد.
🔻خلاصه دو تشکر اینست: زلنسکی باز هم ذلت را ندید و باز هم به سراب عزت دل بست و در این دو تشکر درس ها نهفته است.
🔻یکبار قصه زلنسکی را ساده مرور کنیم.
🔸یک روز اروپائی ها به زلنسکی گفتند تو می توانی عضو ناتو و عضو اتحادیه اروپا شوی و ما هم از تو حمایت می کنیم. زلنسکی هم خوشحال وارد کری خوانی با روسیه شد. اما دستش به جهت نظامی خالی بود و ناچار سمت آمریکا و غرب دست دراز کرد.
🔸غربی ها ابتدا هیچ کمکی نکردند. زلنسکی بارها از این خلف وعده انتقاد کرد. تا اینکه بالاخره کمک هایی رسید. سرجمع 150 میلیارد دلار اروپا و 200 میلیارد دلار هم آمریکا کمک نظامی کردند. چه کمک هایی؟ نیویورک تامیز نوشت تسلیحاتی فرستاده شد که از فرط فرسودگی تنها به درد لوازم یدکی می خورد. اما همین کمک نظامی هم دست آخر شد بهانه ای برای آمریکا تا به اسم جبران هزینه دست روی معادن اوکراین بگذارد. زلنسکی هم رفت کاخ سفید برای امضای قرارداد که اینطور تحقیر شد و برگشت.
🔻اما این تنها نقطه شروع و پایان ماجراست. در این میان اتفاقات مهمی رخ داد.
🔸آخرین نظرسنجی موسسه بین المللی کی یف نشان داد که مخالفان جنگ در اوکراین 20 درصد بیشتر و به عدد 60 درصد رسیدند. حداقل 6 میلیون نفر هم از اوکراین مهاجرت کردند. یعنی افکار عمومی را از دست دادند. این درحالی است که بالای یک میلیون نفر هم در جنگ زخمی و کشته شدند.
🔸روسیه هم در میان جنگ توانست حداقل 4 منطقه شرق اوکراین و حدود 18 درصد این خاک را تصرف و رسما به خاک خود اضافه کند. جالب اینکه ترامپ هم تائید کرد.
🔸حجم ویرانی ها به اندازه ای شد که بانک جهانی اعلام کرد حداقل 411 میلیارد دلار برای بازسازی هزینه لازم است. اما این هزینه مهمترین عاملی شد که پیوستن اوکراین به اتحادیه اروپا را هم منتفی کرد چون اروپائی ها حاضر نیستند یک کشور جنگ زده را تحمل کنند و بارهزینه های آنرا بدوش بکشند.
🔸درباره پیوستن به پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) هم وال استریت ژورنال نوشت که ترامپ تصمیم دارد آتش بسی به کی یف تحمیل کند که تا دو دهه نتواند به ناتو بپیوندند. معاون ترامپ هم رسما آنرا خبری کرد.
🔻و حالا؛
یک بازیگر با سراب غربی ها هم مردمش را از دست داد و هم خاکش و هم به ویرانی رسید و هم اینطور ذلیل و تحقیر شد. اما نکته مهم اینجاست که هم چشم بر تحقیر می بنند و هم چشم به سراب غربی ها میدوزد. برای او هیچ درسی آموزنده نیست.
چرا؟ چون هیچ راه دیگری ندارد. آنکه به توان داخلی و مردمش اتکا نکند، چنین میانه ذلت و سراب عزت آواره می شود.
🔻در این قصه ذره ای شرافت دیدید؟ شاید حالا بهتر درک شود که چرا رهبرانقلاب فرمودند این راه شرافتمندانه نیست.
@mahdian_mohsen
کنشهای سرکاری
🔹من نه به پزشکیان رای دادم و نه هنوز هم موافق رای دادن به او هستم. با رای اعتماد به تمام وزرای او از جمله همتی نیز موافق نبودم. اما چند نکته را بعد از اتفاقات اخیر صرفا با رفقای خود در میان میان میگذارم.
🔹نکته اول آدرسهای غلطی است که فکر و ذهن ما را مشغول به خود میکند و از امور مهمتر باز میدارد. واقعا مساله بودن یا نبودن همتی و ظریف را چقدر مهم میدانید؟
🔺وزیری بعد از چند ماه استیضاح میشود. وزیری که تصمیمات اصلی او را رییس جمهور مستند میکند به خودش و شورای بالادستی وزیر، وزیری که بعد از برداشته شدنش معاون هم مسلکش سرپرست وزارتش میشود و با توجه به نکته پزشکیان بعد از این هم کسی مثل او دوباره به مجلس پیشنهاد میشود و عملا تا چند ماه وزارتخانه را تضعیف میکنیم تا ببینیم چه میشود. وزارت لمس و بی عمل اقتصادی در این شرایط باعث فشار بیشتر به مردم خواهد شد، عائدی هم جز خنک شدن دل عده ای و روکم کنی از همتی و ضرب شصت نشان دادن به دولت ندارد. حالا فکر میکنید نهایت کل این بازی چه خواهد شد؟ به نفع کیست؟ گرهی از مردم باز میشود یا کار سخت تر میشود؟
🔺ظریف هم به توصیه اژه ای استعفا کرد. همه میدانند میزان تاثیر و نفوذ او در دولت چه اندازه است. کم یا زیاد آیا تغییر میکند یا نه. راهبرد سیاست خارجه شما را نظام مشخص میکند. پزشکیان به این راهبرد تن میدهد خالصانه، ملاحظه خیلی از ملاحظات قدرت را هم نمیکند. اینکه بودن ظریف خلاف قانون بود یا نه با توجه به توضیحات اژه ای که معتقد بود اگر مسوول بالا دستی اصرار کند درباره او ، راه دارد که او بماند قانونا، خیلی هم قطعی نیست. بعلاوه کلا از طریق فضائلی بیت معلوم شد این قانون دوتابعیتی به نحو غیر اختیاری مورد تایید رهبری هم نیست و به اعتقاد ایشان قانون در این جهت نیاز به اصلاح دارد. مواضع پزشکیان و عراقچی که مسوولیت مستقیم دارند هم که روشن است، ظریف هم باشد یا نباشد تاثیرش معلوم است. حالا در نهایت چه شد؟ او رفت. احتمالا اگر به دلیل پایگاه اجتماعی اش عده ای را با تصمیمات و مواضع دولت همراه میکرد، دیگر اینگونه نخواهد بود. اگر به دلیل جایگاهش ملاحظه اموری را میکرد دیگر چنین نخواهد بود، ریزش بخشی از پایگاه اجتماعی دولت خوب نیست. دودش به چشم همه مردم و نظام میرود. این قصه هم عائدی نداشت جز خنک شدن دل عده ای و تمام. بله من هم نه با ظریف موافقم نه با بودنش در دولت نه با تاثیرش در دولت اما واقعا این داستان چقدر جلوی این مسیر را میگرفت.
🔹به نظرم مدت زیادی است نیروهای انقلابی را سر کار گذاشته اند، دوستان ما. امروز همه باید کمک کنند همین دولت پر خطای پر سوتی با همه ضعفهایش بتواند گره گشایی کند از مردم. من رفتار آقای قالیباف را در این جهت میپسندم. ولو هزار اختلاف با دولت داشته باشد به او و دولتش با همه وجود کمک میکند. ماشین ضعیف روی سربالایی را سنگ نمیزنند. نگذارید باز هنگام انتخابات تازه یاد مردم بیفتید. تازه بخواهیم عده ای را توجیه کنیم که رای بدهند و خطا است قهر کردن، امروز مبارزه با آمریکا در کمک به دولت برای گره گشایی از مردم است. مبارزه با آمریکا در ورود در جنگ شناختی تمام عیار او با است. این بازیها آدرس غلط است. سرکاری است. سیاست بر پایه روکمکنی و جگرخنککنی است.
از ما گفتن.
@ali_mahdiyan
🔹من نه به پزشکیان رای دادم و نه هنوز هم موافق رای دادن به او هستم. با رای اعتماد به تمام وزرای او از جمله همتی نیز موافق نبودم. اما چند نکته را بعد از اتفاقات اخیر صرفا با رفقای خود در میان میان میگذارم.
🔹نکته اول آدرسهای غلطی است که فکر و ذهن ما را مشغول به خود میکند و از امور مهمتر باز میدارد. واقعا مساله بودن یا نبودن همتی و ظریف را چقدر مهم میدانید؟
🔺وزیری بعد از چند ماه استیضاح میشود. وزیری که تصمیمات اصلی او را رییس جمهور مستند میکند به خودش و شورای بالادستی وزیر، وزیری که بعد از برداشته شدنش معاون هم مسلکش سرپرست وزارتش میشود و با توجه به نکته پزشکیان بعد از این هم کسی مثل او دوباره به مجلس پیشنهاد میشود و عملا تا چند ماه وزارتخانه را تضعیف میکنیم تا ببینیم چه میشود. وزارت لمس و بی عمل اقتصادی در این شرایط باعث فشار بیشتر به مردم خواهد شد، عائدی هم جز خنک شدن دل عده ای و روکم کنی از همتی و ضرب شصت نشان دادن به دولت ندارد. حالا فکر میکنید نهایت کل این بازی چه خواهد شد؟ به نفع کیست؟ گرهی از مردم باز میشود یا کار سخت تر میشود؟
🔺ظریف هم به توصیه اژه ای استعفا کرد. همه میدانند میزان تاثیر و نفوذ او در دولت چه اندازه است. کم یا زیاد آیا تغییر میکند یا نه. راهبرد سیاست خارجه شما را نظام مشخص میکند. پزشکیان به این راهبرد تن میدهد خالصانه، ملاحظه خیلی از ملاحظات قدرت را هم نمیکند. اینکه بودن ظریف خلاف قانون بود یا نه با توجه به توضیحات اژه ای که معتقد بود اگر مسوول بالا دستی اصرار کند درباره او ، راه دارد که او بماند قانونا، خیلی هم قطعی نیست. بعلاوه کلا از طریق فضائلی بیت معلوم شد این قانون دوتابعیتی به نحو غیر اختیاری مورد تایید رهبری هم نیست و به اعتقاد ایشان قانون در این جهت نیاز به اصلاح دارد. مواضع پزشکیان و عراقچی که مسوولیت مستقیم دارند هم که روشن است، ظریف هم باشد یا نباشد تاثیرش معلوم است. حالا در نهایت چه شد؟ او رفت. احتمالا اگر به دلیل پایگاه اجتماعی اش عده ای را با تصمیمات و مواضع دولت همراه میکرد، دیگر اینگونه نخواهد بود. اگر به دلیل جایگاهش ملاحظه اموری را میکرد دیگر چنین نخواهد بود، ریزش بخشی از پایگاه اجتماعی دولت خوب نیست. دودش به چشم همه مردم و نظام میرود. این قصه هم عائدی نداشت جز خنک شدن دل عده ای و تمام. بله من هم نه با ظریف موافقم نه با بودنش در دولت نه با تاثیرش در دولت اما واقعا این داستان چقدر جلوی این مسیر را میگرفت.
🔹به نظرم مدت زیادی است نیروهای انقلابی را سر کار گذاشته اند، دوستان ما. امروز همه باید کمک کنند همین دولت پر خطای پر سوتی با همه ضعفهایش بتواند گره گشایی کند از مردم. من رفتار آقای قالیباف را در این جهت میپسندم. ولو هزار اختلاف با دولت داشته باشد به او و دولتش با همه وجود کمک میکند. ماشین ضعیف روی سربالایی را سنگ نمیزنند. نگذارید باز هنگام انتخابات تازه یاد مردم بیفتید. تازه بخواهیم عده ای را توجیه کنیم که رای بدهند و خطا است قهر کردن، امروز مبارزه با آمریکا در کمک به دولت برای گره گشایی از مردم است. مبارزه با آمریکا در ورود در جنگ شناختی تمام عیار او با است. این بازیها آدرس غلط است. سرکاری است. سیاست بر پایه روکمکنی و جگرخنککنی است.
از ما گفتن.
@ali_mahdiyan
پرورش فکری کودکان ایران
☘انیمیشن کوتاه ایرانی "در سایه سرو" اسکار گرفت. اسکار؟! برای یک اثر ایرانی از نوع انیمیشن!؟ اسکارهای قبلی که ایران به دست آورد یکی به "جدایی نادر از سیمین" رسید، ماجرای سرگردانی مخالفین ایران بین دو راهی ایستادن و مبارزه یا رها کردن و رفتن؟ یکی هم به "فروشنده" رسید، داستان موریانه ای که عمق فرهنگ و هویت ما را پوسانده و کشوری که مشکلش هویتش است نه حتی حاکمیتش. الان یک انیمیشن بیست دقیقه ای چه نکته جذابی برای آمریکایی ها دارد؟
☘پدر پیری که جانباز اعصاب و روان است، دقت کنید، فکر جنگ که به سرش میزند دیوانه میشود. شروع انیمیشن با شکستن تنگ بلور و مرگ ماهی است با دیوانگی پدر، او روبروی آینه میایستد و سر به آینه میکوبد، خودش را میشکند، دختر جوانش را پرت میکند. این رفتارها باعث میشود دخترش از او قهر کند او را دوست دارد ولی چاره ای ندارد. پس قصه، قصهی نماد عقلانیت (بلکه دیوانگی) باقیمانده از جنگ است یعنی هویت نسل قبل، با دخترک نسل بعدی و زندگی با همه جذابیتهای دخترانه اش، یک نکته دختر را نگه میدارد و آن یک وال بزرگ است که در ساحل گیر کرده. نماد کشورش. دختر میخواهد این نماد قدرت گسترده را نجات دهد. پیرمرد هم به کمکش میآید. اما نمیتوانند.
☘پیرمرد روی لنج جنگ زده اش از دختر دور شده و زندگی میکند لنجی که پر از عکسها و خاطرات گذشته است او میخواهد این لنج را نو نوار کند در حالیکه دختر دخترانه مراقب وال است. پارچه های رنگ رنگی که روی او میکشد و خیسشان میکند که وال از گرمای ساحل نمیرد. مادر دختر در جوانی اش غرق شده در دریا هنگام جنگ. در صحنه ای دختر در حال بازی با چوبی به سمت خرچنگ و بچه اش میرود، خرچنگ ضربه ای به چوب میزند وقتی موفق نمیشود بچه اش را دور میکند و فرار میکند از چوب. از قدرتی که نمیتواند تغییرش دهد.
☘ فیلم کوتاه چطور تمام میشود؟ پیرمرد لنج را غرق میکند. نه فقط لنج که نماد زیست و خاطرات نسل پیرمرد است، بلکه خودش را، آن مغز دیوانه جنگ طلبش را، او باید بمیرد و نابود شود تا دختر روی دریا به سمت نور برود تا کشور (وال ) نجات پیدا کند. مشکل کیست، دشمن؟ نه، مغز دیوانه پیرمرد.
☘یاد انیمیشن "مدفن کرم شب تاب" افتادم، انیمیشن بلند و موثر و تلخ ژاپنی، که مساله اش نابود کردن هویت جنگ طلب و سنتی کهن ژاپن است. تا ژاپن ساخته شود. ژاپنی امروز ابزار آمریکا است و تحت تجاوز آمریکایی ها به دختران و زنانش، ژاپنی که حالا دیگر تغییر هویت داده. آنجا هم بدون توجه به تعیین تکلیف نسبت تو با ظالم با ظلم، مشکل را سنت و هویت ژاپن میداند، حالا مقصر هیروشیما و ناکازاکی را کودک ژاپنی چه کسی میداند؟ نسل قبل خودش و نه آمریکا؟ اینجا هم خط همان خط است. یک زندگی تخیلی با رها شدن از قید جنگ که ریشه اش در وجود خود شما است، باید فرار کنید از ظالم تا بمانید. باید غرق کنید آن هویت ظلم ستیز را که وجه دیوانه جنایتکارتان است. تا نسل بعدتان خوش باشد و سعادتمند.
ایده زیبایی است نه؟
☘خوب هم از آب درآمده، زیبا، ساده، خوش ساخت، انصافا اسکار ندارد؟ معلوم است که اسکار دارد. ایران محور مقاومت که نقطه تمرکز درگیری امروز آمریکا در دنیا است، فیلمی میسازد که به کودکانش و مردمش بگوید، این هویت مریض دیوانه جنگ طلب را خرد کنید، بشکنید، راه حل نابود کردن و حذف عقلانیت شما است تا نسل بعد زندگی کند غرق کنید آن هویت را. من هم جای فستیوال اسکار باشم حتما از این خروجی تقدیر میکنم. حالا فقط یک سوال باقی میماند.
☘این انیمیشن آمریکایی، ببخشید ایرانی، را کجا ساخته؟
با افتخار
"کانون پرورش فکری کودکان" ایران
یک بار دیگر به تک تک این کلمات نگاه کنید ؛ "کانون پرورش فکری کودکان" در ایران.
@ali_mahdiyan
☘انیمیشن کوتاه ایرانی "در سایه سرو" اسکار گرفت. اسکار؟! برای یک اثر ایرانی از نوع انیمیشن!؟ اسکارهای قبلی که ایران به دست آورد یکی به "جدایی نادر از سیمین" رسید، ماجرای سرگردانی مخالفین ایران بین دو راهی ایستادن و مبارزه یا رها کردن و رفتن؟ یکی هم به "فروشنده" رسید، داستان موریانه ای که عمق فرهنگ و هویت ما را پوسانده و کشوری که مشکلش هویتش است نه حتی حاکمیتش. الان یک انیمیشن بیست دقیقه ای چه نکته جذابی برای آمریکایی ها دارد؟
☘پدر پیری که جانباز اعصاب و روان است، دقت کنید، فکر جنگ که به سرش میزند دیوانه میشود. شروع انیمیشن با شکستن تنگ بلور و مرگ ماهی است با دیوانگی پدر، او روبروی آینه میایستد و سر به آینه میکوبد، خودش را میشکند، دختر جوانش را پرت میکند. این رفتارها باعث میشود دخترش از او قهر کند او را دوست دارد ولی چاره ای ندارد. پس قصه، قصهی نماد عقلانیت (بلکه دیوانگی) باقیمانده از جنگ است یعنی هویت نسل قبل، با دخترک نسل بعدی و زندگی با همه جذابیتهای دخترانه اش، یک نکته دختر را نگه میدارد و آن یک وال بزرگ است که در ساحل گیر کرده. نماد کشورش. دختر میخواهد این نماد قدرت گسترده را نجات دهد. پیرمرد هم به کمکش میآید. اما نمیتوانند.
☘پیرمرد روی لنج جنگ زده اش از دختر دور شده و زندگی میکند لنجی که پر از عکسها و خاطرات گذشته است او میخواهد این لنج را نو نوار کند در حالیکه دختر دخترانه مراقب وال است. پارچه های رنگ رنگی که روی او میکشد و خیسشان میکند که وال از گرمای ساحل نمیرد. مادر دختر در جوانی اش غرق شده در دریا هنگام جنگ. در صحنه ای دختر در حال بازی با چوبی به سمت خرچنگ و بچه اش میرود، خرچنگ ضربه ای به چوب میزند وقتی موفق نمیشود بچه اش را دور میکند و فرار میکند از چوب. از قدرتی که نمیتواند تغییرش دهد.
☘ فیلم کوتاه چطور تمام میشود؟ پیرمرد لنج را غرق میکند. نه فقط لنج که نماد زیست و خاطرات نسل پیرمرد است، بلکه خودش را، آن مغز دیوانه جنگ طلبش را، او باید بمیرد و نابود شود تا دختر روی دریا به سمت نور برود تا کشور (وال ) نجات پیدا کند. مشکل کیست، دشمن؟ نه، مغز دیوانه پیرمرد.
☘یاد انیمیشن "مدفن کرم شب تاب" افتادم، انیمیشن بلند و موثر و تلخ ژاپنی، که مساله اش نابود کردن هویت جنگ طلب و سنتی کهن ژاپن است. تا ژاپن ساخته شود. ژاپنی امروز ابزار آمریکا است و تحت تجاوز آمریکایی ها به دختران و زنانش، ژاپنی که حالا دیگر تغییر هویت داده. آنجا هم بدون توجه به تعیین تکلیف نسبت تو با ظالم با ظلم، مشکل را سنت و هویت ژاپن میداند، حالا مقصر هیروشیما و ناکازاکی را کودک ژاپنی چه کسی میداند؟ نسل قبل خودش و نه آمریکا؟ اینجا هم خط همان خط است. یک زندگی تخیلی با رها شدن از قید جنگ که ریشه اش در وجود خود شما است، باید فرار کنید از ظالم تا بمانید. باید غرق کنید آن هویت ظلم ستیز را که وجه دیوانه جنایتکارتان است. تا نسل بعدتان خوش باشد و سعادتمند.
ایده زیبایی است نه؟
☘خوب هم از آب درآمده، زیبا، ساده، خوش ساخت، انصافا اسکار ندارد؟ معلوم است که اسکار دارد. ایران محور مقاومت که نقطه تمرکز درگیری امروز آمریکا در دنیا است، فیلمی میسازد که به کودکانش و مردمش بگوید، این هویت مریض دیوانه جنگ طلب را خرد کنید، بشکنید، راه حل نابود کردن و حذف عقلانیت شما است تا نسل بعد زندگی کند غرق کنید آن هویت را. من هم جای فستیوال اسکار باشم حتما از این خروجی تقدیر میکنم. حالا فقط یک سوال باقی میماند.
☘این انیمیشن آمریکایی، ببخشید ایرانی، را کجا ساخته؟
با افتخار
"کانون پرورش فکری کودکان" ایران
یک بار دیگر به تک تک این کلمات نگاه کنید ؛ "کانون پرورش فکری کودکان" در ایران.
@ali_mahdiyan
آقای قاضی!
🔹یک ضلع طرح وفاق ظاهرا شما هستید. وفاق خوب است. معنایش توجه به اصل حرکت و کمک به رفع مشکلات مردم به جای پرداختن به دعواهای فرعی و سرکاری و چوب لای چرخ گذاشتنهای ناموجه و نابهنگام است. خیلی هم خوب، فقط یادم میآید در دوران آقای رییسی حضرتعالی پرونده ای را که هنوز احکامش صادر نشده بود، و آغازش مربوط به دولت روحانی بود، و توسط خود دولت رییسی کشف شده بود، بهانه کردید و دولت رییسی را همان زمان که زیر بیشترین تهمتها بود متهم کردید و رییسی مظلوم ما نیز به دولتش دستور داد:" سکوت سکوت سکوت"! او اهل وفاق بود، حقیقتا اهل وفاق بود، خدا رحمتش کند، وفاق بنا است در نهایت بین مردم وفاق ایجاد کند درست است؟ وفاق مربوط به همه زمانها و همه دولتها است، نه این یا آن دولت، موافقید؟
🔹من که شخصا خیلی توجیه نیستم کاش حضرتعالی در حد یک سوت بلبلی برای امثال بنده حقیر توضیح میدادید واقعا از این به بعد قرار است برای ترک فعلها مجازات تعیین شود؟!
آن وقت برای این کار، از بین همه مسوولین، از دولت رییسی شروع کرده اید؟!
الان که کشور متوجه ناکارآمدی های اقتصادی این دولت است، احکام قطعی نشده دو وزیر دولت قبل را زودتر از موعد اعلام میکنید که چه بشود؟ لابد سخنگوی قوه متوجهند اثر این اطلاع رسانی در این زمان را. شما هم که خود شخصیت امنیتی هستید حتما متوجهید دارید چه میکنید. دو وزیر که جرمشان به فرض ثابت شود صرفا همین ترک فعل است و نه دزدی و فساد و اگر بعدا هم معلوم شود تشخیص دادگاه اول خطا بوده اثر رسانه ای این اقدام شما پاک نخواهد شد، چرا الان و زودتر از موعد باید جرمشان طرح شود؟
🔹چرا در این فشار اقتصادی ذهن مردم باید جهت پیدا کند به دولت رییسی وقتی در کمتر از شش ماه قیمت دلار اینطور جهش میکند بابت تصمیمهای غلط آقایان؟ راستی چرا همیشه رفتارهایتان خروجیش اینطور میشود؟ به این فکر کرده اید؟ چرا توصیه تان به ظریف برای کنار کشیدن، نتیجه اش میافتد دقیقا بعد استیضاح همتی؟ چرا خبری کردن قصه اتهامات به دولت رییسی در اوج فشار کار او، خون به دلش میکند وسط سیل اتهامات این و آن به او؟ چرا الان سخنگویتان باید اعلام نظر کند در حالیکه همین حالا هم فشار اقتصادی ناشی از خطاهای مسوولین روی گرده مردم سنگینی میکند و آقایان باید پاسخگو باشند.
🔹الان وقت کمک به بی همه چیزهای سیاسی نیست که نمک به زخم ما بزنند و سیاه ترین دولت پس از انقلاب یعنی اصلاحات را با دولت رییسی مظلوم مقایسه کنند. دولت اصلاحات را، دولت خاتمی فتنهگر را، دولت بیژن زنگنه را، دولت قتلهای زنجیره ای را ، دولت روزنامه های زنجیره ای را، دولت لجن پراکنی های زنجیره ای را، دولت لجبازی های زنجیره ای را، دولت متهم کردن امام حسین ع به خشونت و جنگ طلبی را؟ دولت سیاه حقارت رییس جمهورش در فرانسه و ایتالیا را، دولت کثیف اصلاحات را که وسط وفور نعمت ناشی از فروش آسودهی نفت، آنقدر سیاهی بالا آورد که مردم در انتهای کارش تا سالها به هر کس بوی اصلاحات میداد نه میگفتند، مقایسه آن دولت، آنهم با چه دولتی؟ با دولت رییسی مظلوم که وسط فحش و تهمت بی چاک دهانهای سیاسی و مجازی، کرونا را جمع کرد، وسط تحریمها و فشار حد حداکثری دشمن، رشد اقتصادی بالای شش درصد را محقق کرد تا ایران در دنیا در رتبه دوم رشد اقتصادی باشد ، دولتی که کارخانه هایی که سوداگران و دروغگویان به بهانه اصل ۴۴ تعطیل کرده بودند، احیا کرد، دولتی که در منطقه و جهان ارتباطات ایران را گسترده کرد و در پیمانهای ضد آمریکایی شانگهای و بریکس و چه و چه عضو شد، دولتی که بازی تحریمها را به هم زد، رشد نقدینگی را کنترل کرد، سرعت رشد تورم را کنترل کرد، همه اینها آنهم وسط اغتشاشات همین حضرات و سکوت تریبون دارهای بی انصاف انجام شد.
🔹آقای قاضی! نگذارید زخم غربت رییسی در جگر ما سر باز کند، بگذارید فعلا سکوت کنیم و کمک کنیم مردم مظلوم ایران را و رهبر مظلومترشان را تا از وسط تهدیدهای گرگ ترین ظلمه عالم به سلامت عبور کنیم. بگذارید ذهن مان درگیر اصلها باشد نه فرعیات و حواشی که فعلا ثابت نشده که تازه ثابت هم بشود خیلی حرفهای ثابت شده دیگر کنارش وجود دارد که باید آنها را هم گفت. کمک کنید فضا را تبیین پر کند نه فتنه. بیایید حقیقتا به این دولت کمک کنیم نه با روشهایی که خروجی اش به ضرر همه است.
@ali_mahdiyan
🔹یک ضلع طرح وفاق ظاهرا شما هستید. وفاق خوب است. معنایش توجه به اصل حرکت و کمک به رفع مشکلات مردم به جای پرداختن به دعواهای فرعی و سرکاری و چوب لای چرخ گذاشتنهای ناموجه و نابهنگام است. خیلی هم خوب، فقط یادم میآید در دوران آقای رییسی حضرتعالی پرونده ای را که هنوز احکامش صادر نشده بود، و آغازش مربوط به دولت روحانی بود، و توسط خود دولت رییسی کشف شده بود، بهانه کردید و دولت رییسی را همان زمان که زیر بیشترین تهمتها بود متهم کردید و رییسی مظلوم ما نیز به دولتش دستور داد:" سکوت سکوت سکوت"! او اهل وفاق بود، حقیقتا اهل وفاق بود، خدا رحمتش کند، وفاق بنا است در نهایت بین مردم وفاق ایجاد کند درست است؟ وفاق مربوط به همه زمانها و همه دولتها است، نه این یا آن دولت، موافقید؟
🔹من که شخصا خیلی توجیه نیستم کاش حضرتعالی در حد یک سوت بلبلی برای امثال بنده حقیر توضیح میدادید واقعا از این به بعد قرار است برای ترک فعلها مجازات تعیین شود؟!
آن وقت برای این کار، از بین همه مسوولین، از دولت رییسی شروع کرده اید؟!
الان که کشور متوجه ناکارآمدی های اقتصادی این دولت است، احکام قطعی نشده دو وزیر دولت قبل را زودتر از موعد اعلام میکنید که چه بشود؟ لابد سخنگوی قوه متوجهند اثر این اطلاع رسانی در این زمان را. شما هم که خود شخصیت امنیتی هستید حتما متوجهید دارید چه میکنید. دو وزیر که جرمشان به فرض ثابت شود صرفا همین ترک فعل است و نه دزدی و فساد و اگر بعدا هم معلوم شود تشخیص دادگاه اول خطا بوده اثر رسانه ای این اقدام شما پاک نخواهد شد، چرا الان و زودتر از موعد باید جرمشان طرح شود؟
🔹چرا در این فشار اقتصادی ذهن مردم باید جهت پیدا کند به دولت رییسی وقتی در کمتر از شش ماه قیمت دلار اینطور جهش میکند بابت تصمیمهای غلط آقایان؟ راستی چرا همیشه رفتارهایتان خروجیش اینطور میشود؟ به این فکر کرده اید؟ چرا توصیه تان به ظریف برای کنار کشیدن، نتیجه اش میافتد دقیقا بعد استیضاح همتی؟ چرا خبری کردن قصه اتهامات به دولت رییسی در اوج فشار کار او، خون به دلش میکند وسط سیل اتهامات این و آن به او؟ چرا الان سخنگویتان باید اعلام نظر کند در حالیکه همین حالا هم فشار اقتصادی ناشی از خطاهای مسوولین روی گرده مردم سنگینی میکند و آقایان باید پاسخگو باشند.
🔹الان وقت کمک به بی همه چیزهای سیاسی نیست که نمک به زخم ما بزنند و سیاه ترین دولت پس از انقلاب یعنی اصلاحات را با دولت رییسی مظلوم مقایسه کنند. دولت اصلاحات را، دولت خاتمی فتنهگر را، دولت بیژن زنگنه را، دولت قتلهای زنجیره ای را ، دولت روزنامه های زنجیره ای را، دولت لجن پراکنی های زنجیره ای را، دولت لجبازی های زنجیره ای را، دولت متهم کردن امام حسین ع به خشونت و جنگ طلبی را؟ دولت سیاه حقارت رییس جمهورش در فرانسه و ایتالیا را، دولت کثیف اصلاحات را که وسط وفور نعمت ناشی از فروش آسودهی نفت، آنقدر سیاهی بالا آورد که مردم در انتهای کارش تا سالها به هر کس بوی اصلاحات میداد نه میگفتند، مقایسه آن دولت، آنهم با چه دولتی؟ با دولت رییسی مظلوم که وسط فحش و تهمت بی چاک دهانهای سیاسی و مجازی، کرونا را جمع کرد، وسط تحریمها و فشار حد حداکثری دشمن، رشد اقتصادی بالای شش درصد را محقق کرد تا ایران در دنیا در رتبه دوم رشد اقتصادی باشد ، دولتی که کارخانه هایی که سوداگران و دروغگویان به بهانه اصل ۴۴ تعطیل کرده بودند، احیا کرد، دولتی که در منطقه و جهان ارتباطات ایران را گسترده کرد و در پیمانهای ضد آمریکایی شانگهای و بریکس و چه و چه عضو شد، دولتی که بازی تحریمها را به هم زد، رشد نقدینگی را کنترل کرد، سرعت رشد تورم را کنترل کرد، همه اینها آنهم وسط اغتشاشات همین حضرات و سکوت تریبون دارهای بی انصاف انجام شد.
🔹آقای قاضی! نگذارید زخم غربت رییسی در جگر ما سر باز کند، بگذارید فعلا سکوت کنیم و کمک کنیم مردم مظلوم ایران را و رهبر مظلومترشان را تا از وسط تهدیدهای گرگ ترین ظلمه عالم به سلامت عبور کنیم. بگذارید ذهن مان درگیر اصلها باشد نه فرعیات و حواشی که فعلا ثابت نشده که تازه ثابت هم بشود خیلی حرفهای ثابت شده دیگر کنارش وجود دارد که باید آنها را هم گفت. کمک کنید فضا را تبیین پر کند نه فتنه. بیایید حقیقتا به این دولت کمک کنیم نه با روشهایی که خروجی اش به ضرر همه است.
@ali_mahdiyan
حسن ع جانم
❤️میگفت بچهام که به دنیا آمد گفتم یک اسلحه دیگر برای مبارزه با اسراییل خدا به من روزی کرده. گریه میکرد و میگفت کاش ولی زودتر از من شهید نمیشد. داغ او اینقدر سنگین نیست که شرمندگی ماندنم. نوه اش یادگار پسر شهیدش، اسمش مجتبی بود. میگفت پسر شهیدم عاشق امام حسنع بود. فقط پسرش نه ، لبنانیها با امام حسن ع یک طور دیگری رابطه دارند. اسم حسن یک طور دیگری آتششان میزند. با نام او عزت میگیرند. با نام او کرم به کودکان و یتیمان و پابرهنگان را بیشتر درک میکنند. نام سیدحسن نام فرمانده شان نیست فقط، پرچم اتصال جانشان است به آقا حسن جان ما
❤️ من از کودکی در هیاتها زندگی کرده ام، اما مدت زیادی است که احساس میکنم هیاتیها خیلی بیشتر از قبل امام حسنی شده اند، زیاد شنیده ام که میخوانند " من حسینی شده دست امام حسنم" . من این تمایل قلبی جمعی مومنانه را به امام مجتبی ع بی سبب نمیدانم. رشدی اتفاق افتاده در جان هیاتیها. فهم دردهای امام مجتبی ع رشد بیشتری میخواهد. قد کشیده ایم.
❤️پیامبر ص فرمود آنکه برای دردهای تو گریه میکند کور نمیشود قیامت. اتصال به دردهای امام حسن ع چه میکند مگر با جان انسان؟ او همان کس است که دست معاویه را رو میکند. معاویه کیست؟ "ذهن محاسبهگر مکار دنیاگرا در قامت ظواهر مقدس حکومت و خلافت". این ذهن دنیاگرا در میان امت هم منتشر شدهبود و علی ع را داغدار خود کرده بود. مصیبت و درد امام مصیبت امت بود و حسن جان ما همه دردش درمان این مرض بود. او فقط باطن بنی امیه را بر ملا نکرد او این باطن کثیف را در جان جامعه برملا کرد. پوسته مقدسی که بر آن پوشانده بودند کند و دور انداخت. قیام و انقلاب را نجات داد. مصیبت او چنین مصیبتی بود. حالا سالها است که نام او اسم رمز است. اسم رمز کندن از محاسبات سخیف دنیاگرایان. اسم رمز کربلا اما در باطن همه مصلحت سنجی ها و محاسبات. اسم رمز نظام اما نظام انقلابی. برای همین درد او را داشتن چشمها را بینا میکند. چشم ها با انقلاب بینا میشود. انقلاب به قول رهبرانمان اتفاقی است در جان ما که ما را متوجه او میکند. من اعرض عن ذکری فان له معیشه ضنکا و نحشره یوم القیامه اعمی.
❤️قوم ثمود در قلعه های بزرگ و ویژه ای در کوهها زیست میکردند. ناقه ای که از دل این کوهها بیرون آمد، کافرانه کشتند. قرآن میگوید و اما الثمود فهدیناهم فاستحبوا العمی... اینها کوری را انتخاب کردند. فاخذتهم صاعقه العذاب الهون... ضربه ناگهانی بر سرشان آمد، ضربه ای که تحقیرشان کرد. بگذار خیال کنند در قلعه های مستحکمشان باقی میمانند. کمی صبر کنید. این کورها بدجور میمیرند. ناگهانی و محاسبه نشده، خوار کننده.
@ali_mahdiyan
❤️میگفت بچهام که به دنیا آمد گفتم یک اسلحه دیگر برای مبارزه با اسراییل خدا به من روزی کرده. گریه میکرد و میگفت کاش ولی زودتر از من شهید نمیشد. داغ او اینقدر سنگین نیست که شرمندگی ماندنم. نوه اش یادگار پسر شهیدش، اسمش مجتبی بود. میگفت پسر شهیدم عاشق امام حسنع بود. فقط پسرش نه ، لبنانیها با امام حسن ع یک طور دیگری رابطه دارند. اسم حسن یک طور دیگری آتششان میزند. با نام او عزت میگیرند. با نام او کرم به کودکان و یتیمان و پابرهنگان را بیشتر درک میکنند. نام سیدحسن نام فرمانده شان نیست فقط، پرچم اتصال جانشان است به آقا حسن جان ما
❤️ من از کودکی در هیاتها زندگی کرده ام، اما مدت زیادی است که احساس میکنم هیاتیها خیلی بیشتر از قبل امام حسنی شده اند، زیاد شنیده ام که میخوانند " من حسینی شده دست امام حسنم" . من این تمایل قلبی جمعی مومنانه را به امام مجتبی ع بی سبب نمیدانم. رشدی اتفاق افتاده در جان هیاتیها. فهم دردهای امام مجتبی ع رشد بیشتری میخواهد. قد کشیده ایم.
❤️پیامبر ص فرمود آنکه برای دردهای تو گریه میکند کور نمیشود قیامت. اتصال به دردهای امام حسن ع چه میکند مگر با جان انسان؟ او همان کس است که دست معاویه را رو میکند. معاویه کیست؟ "ذهن محاسبهگر مکار دنیاگرا در قامت ظواهر مقدس حکومت و خلافت". این ذهن دنیاگرا در میان امت هم منتشر شدهبود و علی ع را داغدار خود کرده بود. مصیبت و درد امام مصیبت امت بود و حسن جان ما همه دردش درمان این مرض بود. او فقط باطن بنی امیه را بر ملا نکرد او این باطن کثیف را در جان جامعه برملا کرد. پوسته مقدسی که بر آن پوشانده بودند کند و دور انداخت. قیام و انقلاب را نجات داد. مصیبت او چنین مصیبتی بود. حالا سالها است که نام او اسم رمز است. اسم رمز کندن از محاسبات سخیف دنیاگرایان. اسم رمز کربلا اما در باطن همه مصلحت سنجی ها و محاسبات. اسم رمز نظام اما نظام انقلابی. برای همین درد او را داشتن چشمها را بینا میکند. چشم ها با انقلاب بینا میشود. انقلاب به قول رهبرانمان اتفاقی است در جان ما که ما را متوجه او میکند. من اعرض عن ذکری فان له معیشه ضنکا و نحشره یوم القیامه اعمی.
❤️قوم ثمود در قلعه های بزرگ و ویژه ای در کوهها زیست میکردند. ناقه ای که از دل این کوهها بیرون آمد، کافرانه کشتند. قرآن میگوید و اما الثمود فهدیناهم فاستحبوا العمی... اینها کوری را انتخاب کردند. فاخذتهم صاعقه العذاب الهون... ضربه ناگهانی بر سرشان آمد، ضربه ای که تحقیرشان کرد. بگذار خیال کنند در قلعه های مستحکمشان باقی میمانند. کمی صبر کنید. این کورها بدجور میمیرند. ناگهانی و محاسبه نشده، خوار کننده.
@ali_mahdiyan
مسئله امروز ما تهدید سخت افزاری دشمن نیست(۱۴۰۳/۱۱/۲۹)
▪️تهدید به جنگ آمریکا و اسرائیل را جدی نگیرید
اسرائیل که نعشی بیش نیست و این آمریکاست که زیر بغلهایش را گرفته و سرپا نگهش داشته
خود آمریکا هم اوضاع خنده داری دارد
زورگیری میکند و محتاج منابع اوکراین شده
مثل اسلافشان رو به استعمار سرزمینی آورده
جنگ تعرفهای اش مقابل کانادا و مکزیک چون تورمزا بود در عرض ۴۸ساعت هوا شد.
و...
🔸 جنگ برای آمریکا در این وضعیت یعنی خودکشی. آمریکا اگر اهل جنگ بود جنگ اوکراین را ادامه میداد و رابطهاش با اروپا را تا این اندازه تیره نمیکرد
اما چرا تهدید به جنگ؟
🔻واقعیت این است که اگر آمریکا و اسرائیل در کوتاه مدت نتوانند روی زمین ورق را برگردانند بلند مدتی وجود نخواهد داشت.
و این دوگانه جنگ و مذاکره تلاشی کوتاه مدت برای مهار ایران است که اسرائیل احیا شود
جنگ نخواهد شد. اما چه مذاکره شود و چه ایران نسبت به این دوگانه منفعل شود و از حرکت بازایستد در هردو صورت این سناریو کوتاهمدت کار خودش را کرده.
آمریکا و اسرائیل در وضعیتی نیستند که ایران را در چنین دوگانههایی گیر بیاندازند. نه جنگ خواهد شد و نه مذاکره. ایران مسیرش را خودش تعیین میکند و جلو میبرد.
لازم است بیان حضرتآقا را مرور کنیم. نگرانی در لایه سخت افزار نیست. ذهنهایی که فریب میخورند را دریابیم
جلوی تکمیل کنندگان پازل انفعال بایستیم
غَلَیان
@ghalayan
▪️تهدید به جنگ آمریکا و اسرائیل را جدی نگیرید
اسرائیل که نعشی بیش نیست و این آمریکاست که زیر بغلهایش را گرفته و سرپا نگهش داشته
خود آمریکا هم اوضاع خنده داری دارد
زورگیری میکند و محتاج منابع اوکراین شده
مثل اسلافشان رو به استعمار سرزمینی آورده
جنگ تعرفهای اش مقابل کانادا و مکزیک چون تورمزا بود در عرض ۴۸ساعت هوا شد.
و...
🔸 جنگ برای آمریکا در این وضعیت یعنی خودکشی. آمریکا اگر اهل جنگ بود جنگ اوکراین را ادامه میداد و رابطهاش با اروپا را تا این اندازه تیره نمیکرد
اما چرا تهدید به جنگ؟
🔻واقعیت این است که اگر آمریکا و اسرائیل در کوتاه مدت نتوانند روی زمین ورق را برگردانند بلند مدتی وجود نخواهد داشت.
و این دوگانه جنگ و مذاکره تلاشی کوتاه مدت برای مهار ایران است که اسرائیل احیا شود
جنگ نخواهد شد. اما چه مذاکره شود و چه ایران نسبت به این دوگانه منفعل شود و از حرکت بازایستد در هردو صورت این سناریو کوتاهمدت کار خودش را کرده.
آمریکا و اسرائیل در وضعیتی نیستند که ایران را در چنین دوگانههایی گیر بیاندازند. نه جنگ خواهد شد و نه مذاکره. ایران مسیرش را خودش تعیین میکند و جلو میبرد.
لازم است بیان حضرتآقا را مرور کنیم. نگرانی در لایه سخت افزار نیست. ذهنهایی که فریب میخورند را دریابیم
جلوی تکمیل کنندگان پازل انفعال بایستیم
غَلَیان
@ghalayan
کدخدا بازی
🔺قصه اکراین موضوع مهمی است برای فکر کردن. زلنسکی را خودشان حاکم کردند. جنگ با روسیه را هم خودشان راه انداختند. کل داستان هم به حیطه نفوذ ناتو و درگیری اش با گسترش قدرت شرق مربوط میشد. این جنگ را هم خودشان حیثیتی کردند، از تحریمهای مکرر روسیه و بایکوت کردنش در حتی فضاهای هنری و ورزشی و .... اصلا کل ماجرای ناتو هم یعنی قدرت مهم نظامی غرب که راسش آمریکا است. این ها همه یعنی چی؟ یعنی بحث اکراین یک نقطه حیثیتی مهم برای غرب است.
🔺آنقدر تحقیر شدن زلنسکی و ذلت خودش و ملتش به چشم آمد که تحقیر شدن خود آمریکا را فراموش کردیم. شما رفتار ترامپ را چطور ارزیابی میکنید؟ ترامپ اصلا تیپ آمریکایی پسند است، چطور حاضر میشود با روسیه رفاقت نشان دهد؟ چطور حاضر میشود ناتو را نفله کند؟ چطور حاضر میشود این نقطه کانونی حیثیتی را بی خیال شود؟ ترامپ مهم نیست، آن نکته ای که آمریکا را به این جمع بندی رسانده بسیار مهم است.
🔺واقعیت آن است که ماجرای آمریکا مثل پدری است که در خانه خود ضعیف شده و حرفش برو نیست. مثلا معتاد شده، کسی به حسابش نمیآورد. مجبور است گارد پدری بگیرد. دائم بگوید من بزرگ خانه ام. گاردی خنده دار. آمریکا ضعیف شده، اینکه مجبور شده پولهای خود را به سمت داخل بکشد نشان دهنده ضعف او است، اینکه سیاست بر محور کشور به جای سیاست بر محور مدیریت دنیا را انتخاب کرده نشان دهنده ضعف او است، ورود ترامپ در همه جا برای باجگیری و زورگیری یا جمع کردن بساطش به دلیل نیاز جدی است که در داخل به لحاظ اقتصادی دارد. این را همه متوجه شده اند و حالا برای همین است که مجبور شده این مسیر را با گارد گندگی و از موضع بالا پیش برود. مدل دست دادنش با مکرون را دیدید؟ خیلی مسخره ولی از بالا، میخواست بگوید موضع من بالا است، حتی سبک تحقیر زلنسکی مفلوک هم همینطور است برای پنهان کردن شکستها و تحقیرهای خود آمریکا است.
🔺آمریکا پیش از این هم قابل اعتماد نبود، الان پیش از هر زمان دیگری قابل اعتماد نیست، چون به هر جایی چنگ میزند خود را حفظ کند، آمریکا پیش از این هم جنگ با قدرتها برایش هزینه داشت امروز پیش از هر زمان دیگر جنگ برایش هزینه بر است. به قول معروف بیشتر لب و دهان است تا اقدام، ضربه ای اگر بزند ضربه ای نیست که بتواند امتدادش دهد، خصوصا با قدرتهایی که به راحتی جمع نمیشوند و از بین نمیروند مثل آنچه در خاورمیانه میبینیم. قدرت مقاومت. فقط و فقط گارد کدخدایی برایش باقی مانده که آنهم به مرور تبدیل به یک مضحکه خواهد شد. با این وصف سرعت حذف اسراییل از نقشه ها بسیار بالا خواهد بود. نگرانی نتانیاهو را از این منظر ببینید. او باید اثبات کند هنوز در منطقه به درد آمریکا میخورد.
🔺 صادق زیبا کلام در بین غربگراها معروف است که اندرونشان را بی پرده میگوید. در برنامه تلویزیونی همشهری از او پرسیده بودند تو جای زلنسکی بودی رابطه با آمریکا را ادامه میدادی؟ تا کجا ادامه میدادی؟ گفت از روسیه میپرسیدم چه وردی بلد بودی که ترامپ رام تو شد؟ پاسخ او ساده بود، "قدرت مستقل"
قدرت مستقل است که اینها را رام میکند. دنیای جدید دنیای قدرتهای مستقل جدید است. در این میان تنها قدرتی که ریشه در جان انسانها دارد قدرت مقاومت و ایران است. از همه قدرتها نابودنشدنی تر است. خلاصه، دوران جذابی است. خیلی جذاب.
@ali_mahdiyan
🔺قصه اکراین موضوع مهمی است برای فکر کردن. زلنسکی را خودشان حاکم کردند. جنگ با روسیه را هم خودشان راه انداختند. کل داستان هم به حیطه نفوذ ناتو و درگیری اش با گسترش قدرت شرق مربوط میشد. این جنگ را هم خودشان حیثیتی کردند، از تحریمهای مکرر روسیه و بایکوت کردنش در حتی فضاهای هنری و ورزشی و .... اصلا کل ماجرای ناتو هم یعنی قدرت مهم نظامی غرب که راسش آمریکا است. این ها همه یعنی چی؟ یعنی بحث اکراین یک نقطه حیثیتی مهم برای غرب است.
🔺آنقدر تحقیر شدن زلنسکی و ذلت خودش و ملتش به چشم آمد که تحقیر شدن خود آمریکا را فراموش کردیم. شما رفتار ترامپ را چطور ارزیابی میکنید؟ ترامپ اصلا تیپ آمریکایی پسند است، چطور حاضر میشود با روسیه رفاقت نشان دهد؟ چطور حاضر میشود ناتو را نفله کند؟ چطور حاضر میشود این نقطه کانونی حیثیتی را بی خیال شود؟ ترامپ مهم نیست، آن نکته ای که آمریکا را به این جمع بندی رسانده بسیار مهم است.
🔺واقعیت آن است که ماجرای آمریکا مثل پدری است که در خانه خود ضعیف شده و حرفش برو نیست. مثلا معتاد شده، کسی به حسابش نمیآورد. مجبور است گارد پدری بگیرد. دائم بگوید من بزرگ خانه ام. گاردی خنده دار. آمریکا ضعیف شده، اینکه مجبور شده پولهای خود را به سمت داخل بکشد نشان دهنده ضعف او است، اینکه سیاست بر محور کشور به جای سیاست بر محور مدیریت دنیا را انتخاب کرده نشان دهنده ضعف او است، ورود ترامپ در همه جا برای باجگیری و زورگیری یا جمع کردن بساطش به دلیل نیاز جدی است که در داخل به لحاظ اقتصادی دارد. این را همه متوجه شده اند و حالا برای همین است که مجبور شده این مسیر را با گارد گندگی و از موضع بالا پیش برود. مدل دست دادنش با مکرون را دیدید؟ خیلی مسخره ولی از بالا، میخواست بگوید موضع من بالا است، حتی سبک تحقیر زلنسکی مفلوک هم همینطور است برای پنهان کردن شکستها و تحقیرهای خود آمریکا است.
🔺آمریکا پیش از این هم قابل اعتماد نبود، الان پیش از هر زمان دیگری قابل اعتماد نیست، چون به هر جایی چنگ میزند خود را حفظ کند، آمریکا پیش از این هم جنگ با قدرتها برایش هزینه داشت امروز پیش از هر زمان دیگر جنگ برایش هزینه بر است. به قول معروف بیشتر لب و دهان است تا اقدام، ضربه ای اگر بزند ضربه ای نیست که بتواند امتدادش دهد، خصوصا با قدرتهایی که به راحتی جمع نمیشوند و از بین نمیروند مثل آنچه در خاورمیانه میبینیم. قدرت مقاومت. فقط و فقط گارد کدخدایی برایش باقی مانده که آنهم به مرور تبدیل به یک مضحکه خواهد شد. با این وصف سرعت حذف اسراییل از نقشه ها بسیار بالا خواهد بود. نگرانی نتانیاهو را از این منظر ببینید. او باید اثبات کند هنوز در منطقه به درد آمریکا میخورد.
🔺 صادق زیبا کلام در بین غربگراها معروف است که اندرونشان را بی پرده میگوید. در برنامه تلویزیونی همشهری از او پرسیده بودند تو جای زلنسکی بودی رابطه با آمریکا را ادامه میدادی؟ تا کجا ادامه میدادی؟ گفت از روسیه میپرسیدم چه وردی بلد بودی که ترامپ رام تو شد؟ پاسخ او ساده بود، "قدرت مستقل"
قدرت مستقل است که اینها را رام میکند. دنیای جدید دنیای قدرتهای مستقل جدید است. در این میان تنها قدرتی که ریشه در جان انسانها دارد قدرت مقاومت و ایران است. از همه قدرتها نابودنشدنی تر است. خلاصه، دوران جذابی است. خیلی جذاب.
@ali_mahdiyan
#عصر_رسش ۱
🔺تقریبا در تمام سخنرانی های رهبری بعد از گام دوم این نکته پر تکرار بیان شده است. در دیدار مهم دانشجویی در سال ۹۸ که معروف شد به سخنرانی روش اجرای بیانیه گام دوم و بحث حلقه های میانی ایشان میگوید غایت این جهش جدید، " تمدّن پیشرفتهی اسلامی" است. هم به لحاظ درونی بعد از مرحله تثبیت انقلاب در جان امت این خیزش تمدنی جدید را پیشنهاد میکند و هم به لحاظ محیطی معتقد است : "بنده قاطعاً این را میگویم، میتوانم این را ثابت هم بکنم امروز تمدّن غربی دچار انحطاط است، یعنی واقعاً در حال زوال است". او این دو نکته درونی و بیرونی را نکات امیدبخش برای چنین واقعه ای میداند. بحث در درگیری جدی بین "هویت مستقل" ایمانی و انقلابی ما و "هویت منفعل نسبت به غرب" است. این نکته البته از اول مورد تاکید رهبران بود لکن امروز بیش از همیشه دوران بروز و ظهور آن است.
🔺آری امروز واقعیت مهمی در جان ایران در حال رخ دادن است که هر ذهن ظاهربینی متوجه آن نمیشود. چشمی مثل چشم امام ره و سیدعلی خامنه ای لازم دارد که بگوید الان وقت چیست؟ امام دهه پنجاه دانست و گفت زمانه قیام ایران است. سید علی خامنه ای در انتهای دهه نود گفت دوران تثبیت انقلاب را هم پشت سر گذاشته ایم و زمانه زمانه یک خیزش جدید است. یک رسش، یک انخلاع و کندن جدید. موتور انقلاب در جان جامعه روشن شده و دیگر به این راحتی خاموش شدنی نیست. با این موتور روشن حالا زمانه کندن از خصلت انفعالی نسبت به غرب است که سالها مثل جام زهری، ذره ذره به جانمان ریخته بودند.
🔺جنگ اصلی اینجا است. در سخنرانیهای مختلف او به این هویت ایمانی اشاره کرد. بارها گفت نیاز به تحول فکری داریم. فشار اصلی جنگ شناختی دشمن را او اینجا دیده. تولید محتوای لازم را در این جهت ضروری میداند.
🔺امام ره دهه پنجاه را دوران یقظه عرفانی جامعه میداند. یعنی زمانه بیداری. سید علی عزیز چهل سال اول را دوران تثبیت این منزل عرفانی میداند. گذر از حال به مقام. مرحله بعدی چیست. منزل کندن، رسش، توبه، انخلاع. از چه؟ از تمدن دنیا زده غربی. که در همه ارکان جان ما و فرهنگ ما رخنه کرده. او به شورای عالی انقلاب فرهنگی میگوید محتوا و نظم فرهنگ ایران باید بر اساس انقلاب بازطراحی شود. به اقتصاد میگوید صحنه اقتصاد باید بر پایه اقتصاد انقلاب و مقاومت باز طراحی شود. همه ارکان جامعه از حوزه و دانشگاه را به این سمت سوق میدهد. مهمترین عنصر چنین تحول جدیدی جوانان هستند. آنانکه در انقلاب تربیت شده اند و وقت ثمردهیشان است.
🔺امیدوارم بتوانم بیش از این درباره این دوران بنویسم. اما عجالتا بگویم همه وقایع عالم انگار طوری طراحی شده که به ایران برای چنین خیزشی کمک کند. گویا خدا فقط ایران را نگاه کرده و هر چه واقعه تمدنی و بین المللی و جنگ و درگیری و تحریم در عالم هست دست به دست داده برای چنین تعالی در جان ما، درست هم هست البته مدیر اصلی عالم که خدا است همه امور را مدیریت میکند که همه حرکت کنند، هر کس از جایی که هست، خصوصا امت وسط، ایران. امت شهید.
🔺هم به لحاظ انفسی جان ایران مهیای چنین خیزش جدیدی است، هم به لحاظ محیطی شرایط فراهم است. بیش از همه، اندیشمندان و اهل علم در حوزه و دانشگاه البته مسوولند، اما هر کس در هر نقطه ای باید مدد کند به این خانه تکانی و آزادی از سمومی که در جان این ملت ریشه دوانده و باعث انفعال آنها میشود.
@ali_mahdiyan
🔺تقریبا در تمام سخنرانی های رهبری بعد از گام دوم این نکته پر تکرار بیان شده است. در دیدار مهم دانشجویی در سال ۹۸ که معروف شد به سخنرانی روش اجرای بیانیه گام دوم و بحث حلقه های میانی ایشان میگوید غایت این جهش جدید، " تمدّن پیشرفتهی اسلامی" است. هم به لحاظ درونی بعد از مرحله تثبیت انقلاب در جان امت این خیزش تمدنی جدید را پیشنهاد میکند و هم به لحاظ محیطی معتقد است : "بنده قاطعاً این را میگویم، میتوانم این را ثابت هم بکنم امروز تمدّن غربی دچار انحطاط است، یعنی واقعاً در حال زوال است". او این دو نکته درونی و بیرونی را نکات امیدبخش برای چنین واقعه ای میداند. بحث در درگیری جدی بین "هویت مستقل" ایمانی و انقلابی ما و "هویت منفعل نسبت به غرب" است. این نکته البته از اول مورد تاکید رهبران بود لکن امروز بیش از همیشه دوران بروز و ظهور آن است.
🔺آری امروز واقعیت مهمی در جان ایران در حال رخ دادن است که هر ذهن ظاهربینی متوجه آن نمیشود. چشمی مثل چشم امام ره و سیدعلی خامنه ای لازم دارد که بگوید الان وقت چیست؟ امام دهه پنجاه دانست و گفت زمانه قیام ایران است. سید علی خامنه ای در انتهای دهه نود گفت دوران تثبیت انقلاب را هم پشت سر گذاشته ایم و زمانه زمانه یک خیزش جدید است. یک رسش، یک انخلاع و کندن جدید. موتور انقلاب در جان جامعه روشن شده و دیگر به این راحتی خاموش شدنی نیست. با این موتور روشن حالا زمانه کندن از خصلت انفعالی نسبت به غرب است که سالها مثل جام زهری، ذره ذره به جانمان ریخته بودند.
🔺جنگ اصلی اینجا است. در سخنرانیهای مختلف او به این هویت ایمانی اشاره کرد. بارها گفت نیاز به تحول فکری داریم. فشار اصلی جنگ شناختی دشمن را او اینجا دیده. تولید محتوای لازم را در این جهت ضروری میداند.
🔺امام ره دهه پنجاه را دوران یقظه عرفانی جامعه میداند. یعنی زمانه بیداری. سید علی عزیز چهل سال اول را دوران تثبیت این منزل عرفانی میداند. گذر از حال به مقام. مرحله بعدی چیست. منزل کندن، رسش، توبه، انخلاع. از چه؟ از تمدن دنیا زده غربی. که در همه ارکان جان ما و فرهنگ ما رخنه کرده. او به شورای عالی انقلاب فرهنگی میگوید محتوا و نظم فرهنگ ایران باید بر اساس انقلاب بازطراحی شود. به اقتصاد میگوید صحنه اقتصاد باید بر پایه اقتصاد انقلاب و مقاومت باز طراحی شود. همه ارکان جامعه از حوزه و دانشگاه را به این سمت سوق میدهد. مهمترین عنصر چنین تحول جدیدی جوانان هستند. آنانکه در انقلاب تربیت شده اند و وقت ثمردهیشان است.
🔺امیدوارم بتوانم بیش از این درباره این دوران بنویسم. اما عجالتا بگویم همه وقایع عالم انگار طوری طراحی شده که به ایران برای چنین خیزشی کمک کند. گویا خدا فقط ایران را نگاه کرده و هر چه واقعه تمدنی و بین المللی و جنگ و درگیری و تحریم در عالم هست دست به دست داده برای چنین تعالی در جان ما، درست هم هست البته مدیر اصلی عالم که خدا است همه امور را مدیریت میکند که همه حرکت کنند، هر کس از جایی که هست، خصوصا امت وسط، ایران. امت شهید.
🔺هم به لحاظ انفسی جان ایران مهیای چنین خیزش جدیدی است، هم به لحاظ محیطی شرایط فراهم است. بیش از همه، اندیشمندان و اهل علم در حوزه و دانشگاه البته مسوولند، اما هر کس در هر نقطه ای باید مدد کند به این خانه تکانی و آزادی از سمومی که در جان این ملت ریشه دوانده و باعث انفعال آنها میشود.
@ali_mahdiyan
همه چیز تغییر کرده
( #عصر_رسش ۲)
🔺اگر با نگاه به اطراف ایران بخواهیم تحلیل کنیم، دورانی که درش انقلاب اسلامی محقق شد، زمانه ای بود که بعد از جنگهای جهانی و کشتار ملیونی انسانها تازه دنیا تصمیم گرفته بود بر اساس صلح و امنیت و حقوق بشر و چه و چه اداره شود. همه اش به دروغ و ظاهرفریبی، ظاهرفریبیها و دروغهایی که هر کسی نمیتوانست آنها را بفهمد و درکش کند، شهید مطهری میگوید: "اگر بخواهند عصر ما را صرفنظر از جنبههای صنعتی و... فقط از جهت انسانی ارزیابی کنند باید بگویند عصر نفاق" درگیری بین شرق و غرب مادی عالم هم عملا در هر دو سویش دنیا طلبی و استکبار بود به دو شکل مختلف. دنیای فریب و نفاق نیاز داشت به یک بیداری، بیداری که از این دنیای کفر گرفته، راهش را جدا کند.
🔺اما اگر امروز بخواهند دنیای پیرامون ایران را معرفی کنند، باید گفت خیلی از امور روشن شده، حقوق بشر و صلح و امنیت و اینها پشت صحنه اش به مرور روشن شده، دروغ بودنش، نفاقش، جنگ اصلی بین دو سوی عالم مادی نیست بین اسلام و کفر است، سالها است که نقطه تمرکز اینجا است. زمان بروز آن هویت مستقل از غرب است. زمان کنده شدن از انفعال و تسلیم و تقلید است. زمان ظهور هویت است.
🔺اما اگر بخواهند عمق جان ایران را در ابتدای انقلاب تحلیل کنند، باید گفت یک آرمانجویی الهی و یک نفرت از وضع موجود و یک عزم جدی برای هزینه کردن، چیزی که چهل سال در جان مردم ماند و ماند، از هر طیفی ، از هر قشری، از هر جریانی. این همان بیداری بود و یقظه عرفانی و قیام لله و بعثت جامعه، یعنی انقلاب.
🔺امروز اما حال مردم چگونه است؟ آن قیام و تحول درونی بعد از چهل سال تثبیت شد،مقام شد، حالا وقت توبه است، همانکه در منازل السائرین دومین مرحله است، بعد از مقام یقظه سر بر میآورد . خواجه عبدالله درباره اش با این آیه آغاز میکند:"ومن لَمْ يَتُبْ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ" دو مسیر روشن وجود دارد یا بازگشت یا ظلم. خواجه توضیح میدهد که "فأسقط اسم الظلم عن التائب. والتوبة لا تصحّ إلَّا بعد معرفة الذنب." توبه بعد از ظهور و به تبع شناخت خطا و گناه و ظلم شکل میگیرد. جامعه توبه کننده از آن حال قبلی خود خارج میشود. حال قبلی چیست؟ آمیختگی به تمدن ظالم. فرهنگ ظالمانه، سبک زندگی و سبک اداره ظالمانه. به قول خواجه عبدالله زمان انخلاع و اقلاع است. باید جدا شد. باید از پوست قبلی خارج شد. از انفعال و تقلید و تحجر نسبت به تمدن ظلم.
🔺این گونه است که رهبری در ساحت فرهنگ از شورای عالی انقلاب فرهنگی میخواهد هویت انقلاب را به چشم آورید، در ساحت اقتصاد از دولت و بخش خصوصی و عموم مردم طلب میکند هویت انقلاب را در ساحت اقتصاد به چشم آورید، اقتصاد مقاومتی را. دوران دیگری آغاز شده، عصر بازگشت به هویت ایمانی و الهی. رهبری چندین مرتبه همه را به توجه به این بنیه درونی جامعه ایران که ایمان او است فرا میخواند و میگوید این حقیقت را جریان دهید. او در ساحت اندیشه نیاز به یک تحول فکری را درخواست میکند. به لحاظ اداره کشور تغییر نسل مدیران و آمدن جوانان انقلابی را مطالبه میکند. زمان کنده شدن از تمدن غرب است. دوران، چنین دورانی است.
@ali_mahdiyan
( #عصر_رسش ۲)
🔺اگر با نگاه به اطراف ایران بخواهیم تحلیل کنیم، دورانی که درش انقلاب اسلامی محقق شد، زمانه ای بود که بعد از جنگهای جهانی و کشتار ملیونی انسانها تازه دنیا تصمیم گرفته بود بر اساس صلح و امنیت و حقوق بشر و چه و چه اداره شود. همه اش به دروغ و ظاهرفریبی، ظاهرفریبیها و دروغهایی که هر کسی نمیتوانست آنها را بفهمد و درکش کند، شهید مطهری میگوید: "اگر بخواهند عصر ما را صرفنظر از جنبههای صنعتی و... فقط از جهت انسانی ارزیابی کنند باید بگویند عصر نفاق" درگیری بین شرق و غرب مادی عالم هم عملا در هر دو سویش دنیا طلبی و استکبار بود به دو شکل مختلف. دنیای فریب و نفاق نیاز داشت به یک بیداری، بیداری که از این دنیای کفر گرفته، راهش را جدا کند.
🔺اما اگر امروز بخواهند دنیای پیرامون ایران را معرفی کنند، باید گفت خیلی از امور روشن شده، حقوق بشر و صلح و امنیت و اینها پشت صحنه اش به مرور روشن شده، دروغ بودنش، نفاقش، جنگ اصلی بین دو سوی عالم مادی نیست بین اسلام و کفر است، سالها است که نقطه تمرکز اینجا است. زمان بروز آن هویت مستقل از غرب است. زمان کنده شدن از انفعال و تسلیم و تقلید است. زمان ظهور هویت است.
🔺اما اگر بخواهند عمق جان ایران را در ابتدای انقلاب تحلیل کنند، باید گفت یک آرمانجویی الهی و یک نفرت از وضع موجود و یک عزم جدی برای هزینه کردن، چیزی که چهل سال در جان مردم ماند و ماند، از هر طیفی ، از هر قشری، از هر جریانی. این همان بیداری بود و یقظه عرفانی و قیام لله و بعثت جامعه، یعنی انقلاب.
🔺امروز اما حال مردم چگونه است؟ آن قیام و تحول درونی بعد از چهل سال تثبیت شد،مقام شد، حالا وقت توبه است، همانکه در منازل السائرین دومین مرحله است، بعد از مقام یقظه سر بر میآورد . خواجه عبدالله درباره اش با این آیه آغاز میکند:"ومن لَمْ يَتُبْ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ" دو مسیر روشن وجود دارد یا بازگشت یا ظلم. خواجه توضیح میدهد که "فأسقط اسم الظلم عن التائب. والتوبة لا تصحّ إلَّا بعد معرفة الذنب." توبه بعد از ظهور و به تبع شناخت خطا و گناه و ظلم شکل میگیرد. جامعه توبه کننده از آن حال قبلی خود خارج میشود. حال قبلی چیست؟ آمیختگی به تمدن ظالم. فرهنگ ظالمانه، سبک زندگی و سبک اداره ظالمانه. به قول خواجه عبدالله زمان انخلاع و اقلاع است. باید جدا شد. باید از پوست قبلی خارج شد. از انفعال و تقلید و تحجر نسبت به تمدن ظلم.
🔺این گونه است که رهبری در ساحت فرهنگ از شورای عالی انقلاب فرهنگی میخواهد هویت انقلاب را به چشم آورید، در ساحت اقتصاد از دولت و بخش خصوصی و عموم مردم طلب میکند هویت انقلاب را در ساحت اقتصاد به چشم آورید، اقتصاد مقاومتی را. دوران دیگری آغاز شده، عصر بازگشت به هویت ایمانی و الهی. رهبری چندین مرتبه همه را به توجه به این بنیه درونی جامعه ایران که ایمان او است فرا میخواند و میگوید این حقیقت را جریان دهید. او در ساحت اندیشه نیاز به یک تحول فکری را درخواست میکند. به لحاظ اداره کشور تغییر نسل مدیران و آمدن جوانان انقلابی را مطالبه میکند. زمان کنده شدن از تمدن غرب است. دوران، چنین دورانی است.
@ali_mahdiyan
بیایید یک موی حزب اللهی های (حتی خطاکارمان) را با کل هیکل غرب عوض نکنیم...
🔺مدتی است جریان ضد انقلاب جمع شده و مشغول تخریب گسترده "محمدرضا شهبازی" و "امیرحسین ثابتی" است. نقد فکر و گفتمان یکدیگر امر عادی و خوبی است. تیزی و تندی زبان آدمها و حتی اخلاق بدشان هم بالاخره قابل تحمل است اما وقتی یک جریان گسترده درست میشود برای خاموش کردن دو تا صدا، آن هم صدای دو جوان دغدغه مند انقلابی، معنایش این است که مساله دیگر به خباثت و رذالتی بر میگردد که از غربگراها بر میآید و باید جلویش ایستاد.
🔺بنای اسم بردن نداشتم اما فکر میکنم این اعلام موضعم، به اندازه خودم، به رفع برخی دوقطبی های مسخره این روزها کمک میکند. دوستان میزان اختلاف نظرهای بنده را با این دو عزیز میدانند. اما
🔺امروز امیرحسین ثابتی و محمدرضای شهبازی را میزنند چون صدایشان بلند شده و به گوشها میرسد. او در تلویزیون و این در مجلس، هر دو زبان رسانه را میفهمند. هر دو هم روی مخ دشمنند. هزار عیب و ایراد دارند. من هم دارم. شما هم داری. اما وقتی جریانی که در خدمت بوقهای غربی است و انفعال و خودتحقیری اش مقابل غرب حال ایرانی ها را بد میکند، شروع به استهزا و توهین و تهمت میکند، مجبورم خیلی روشن به همه آنها بگویم یک موی امثال ثابتی را با همه وجود اربابانتان عوض نمیکنم.
🔺شهبازی و برنامه جذاب و موثر پاورقی اش نیز با همه نقدهایی که به آن دارم، اما همینقدر که روی مخ ضد انقلاب رفته، عالی است. حالا که مقابل دشمن ایستاده، تمام قد پشت سر او هستیم، خیلی جوانترها ظاهرا آنچنان درگیر فضاهای مجازی و دوقطبیهای لوس انتخاباتی شده اند که خیلی امور عمیقتر را نمیفهمند.
🔺قبلا هم گفته ام، خصوصی و عمومی، باز هم میگویم با شهبازی، ثابتی و همه جوانان انقلاب به عمق مجالس روضه و هیات اباعبدالله مشترکیم. به عمق اشکهای جوانان در حسینیه امام خمینی و منبرهای رهبری عزیز مشترکیم، به عمق دشمنیمان با مستکبرین عالم مشترکیم. راه را گم نکنیم رفقا. وقتی رهبری میگوید دو قطبی نه ، یعنی دو قطبی نه. پس اول از دل خودمان آغاز کنیم. بله به کنشها و تحلیلهای ثابتی و اخلاق و منش شهبازی هزاران نقد وارد است، باشد. به من هم حتما وارد است.بیشتر هم وارد است. اما مقابل دشمن و زیر پرچم رهبر مراقب هم باشیم حتی مراقب آن برادر خطاکارمان.
🔺خدا قبل از کنشها و بینشها، قبل از اخلاقها و عملها و ذهنها، به قلوب نگاه میکند. به اخلاص و ایمانها نگاه میکند. هر کس که باشید هر جا که باشید اصل اول اینجا است. نه اینکه عمل و اندیشه مهم نیست. بلکه اصل نیست. انقلاب هم قبل از آنکه به اندیشه ها و کنش ها مربوط باشد به قلبهای مومنان مرتبط است. نقد میکنیم، بحث میکنیم، تند و تیز هم گاهی میشویم اما کمک به دشمن نکنیم، مراقب باشیم که "جمعیت ارباب وفا نگسلد از هم"
@ali_mahdiyan
🔺مدتی است جریان ضد انقلاب جمع شده و مشغول تخریب گسترده "محمدرضا شهبازی" و "امیرحسین ثابتی" است. نقد فکر و گفتمان یکدیگر امر عادی و خوبی است. تیزی و تندی زبان آدمها و حتی اخلاق بدشان هم بالاخره قابل تحمل است اما وقتی یک جریان گسترده درست میشود برای خاموش کردن دو تا صدا، آن هم صدای دو جوان دغدغه مند انقلابی، معنایش این است که مساله دیگر به خباثت و رذالتی بر میگردد که از غربگراها بر میآید و باید جلویش ایستاد.
🔺بنای اسم بردن نداشتم اما فکر میکنم این اعلام موضعم، به اندازه خودم، به رفع برخی دوقطبی های مسخره این روزها کمک میکند. دوستان میزان اختلاف نظرهای بنده را با این دو عزیز میدانند. اما
🔺امروز امیرحسین ثابتی و محمدرضای شهبازی را میزنند چون صدایشان بلند شده و به گوشها میرسد. او در تلویزیون و این در مجلس، هر دو زبان رسانه را میفهمند. هر دو هم روی مخ دشمنند. هزار عیب و ایراد دارند. من هم دارم. شما هم داری. اما وقتی جریانی که در خدمت بوقهای غربی است و انفعال و خودتحقیری اش مقابل غرب حال ایرانی ها را بد میکند، شروع به استهزا و توهین و تهمت میکند، مجبورم خیلی روشن به همه آنها بگویم یک موی امثال ثابتی را با همه وجود اربابانتان عوض نمیکنم.
🔺شهبازی و برنامه جذاب و موثر پاورقی اش نیز با همه نقدهایی که به آن دارم، اما همینقدر که روی مخ ضد انقلاب رفته، عالی است. حالا که مقابل دشمن ایستاده، تمام قد پشت سر او هستیم، خیلی جوانترها ظاهرا آنچنان درگیر فضاهای مجازی و دوقطبیهای لوس انتخاباتی شده اند که خیلی امور عمیقتر را نمیفهمند.
🔺قبلا هم گفته ام، خصوصی و عمومی، باز هم میگویم با شهبازی، ثابتی و همه جوانان انقلاب به عمق مجالس روضه و هیات اباعبدالله مشترکیم. به عمق اشکهای جوانان در حسینیه امام خمینی و منبرهای رهبری عزیز مشترکیم، به عمق دشمنیمان با مستکبرین عالم مشترکیم. راه را گم نکنیم رفقا. وقتی رهبری میگوید دو قطبی نه ، یعنی دو قطبی نه. پس اول از دل خودمان آغاز کنیم. بله به کنشها و تحلیلهای ثابتی و اخلاق و منش شهبازی هزاران نقد وارد است، باشد. به من هم حتما وارد است.بیشتر هم وارد است. اما مقابل دشمن و زیر پرچم رهبر مراقب هم باشیم حتی مراقب آن برادر خطاکارمان.
🔺خدا قبل از کنشها و بینشها، قبل از اخلاقها و عملها و ذهنها، به قلوب نگاه میکند. به اخلاص و ایمانها نگاه میکند. هر کس که باشید هر جا که باشید اصل اول اینجا است. نه اینکه عمل و اندیشه مهم نیست. بلکه اصل نیست. انقلاب هم قبل از آنکه به اندیشه ها و کنش ها مربوط باشد به قلبهای مومنان مرتبط است. نقد میکنیم، بحث میکنیم، تند و تیز هم گاهی میشویم اما کمک به دشمن نکنیم، مراقب باشیم که "جمعیت ارباب وفا نگسلد از هم"
@ali_mahdiyan
بازگشت
( #عصر_رسش ۳)
🔺رسش، از مصدر رسیدن است. حاصل مصدر است. تفاوت رسیدن و رسش مثل تفاوت افزودن و افزایش است. یکی، واقعه را بیشتر به نحو فرآیندی توصیف میکند و دیگری، به نحو برآیندی. در علم روانشناسی رشد، رسش به معنای پختگی است. وقتی یک کودک به لحاظ ویژگیهای درونی به نقطه ای میرسد که وارد فاز بعدی رشد خود میشود، البته به شرط آنکه محیط و پیرامون هم مهیا باشد و با او همراهی کند. مثل دانه ای که در دل خاک و محیط مناسب قرار گرفته، و حالا در نقطه رویش و جوانه زدن قرار گرفته. در این حالت چند اتفاق میافتد: اول آنکه او وضعیت قبلی را باید رها کند و پوست بیندازد دوم آنکه این رها کردن را به نفع واقعه ای ویژه تر به نام رویش انجام میدهد. روی نمودار رشد موجودات نقاط اینچنین متعدد است، مثل نقطه ای که روح به بدن جنین دمیده میشود یا نقطه ای که نوزاد به دنیا میآید. این نقطه یک نقطه مهم اما جذاب است، به یک معنا هول انگیز است و به یک معنا فوق العاده امیدآفرین است.
چیزی مثل رسیدن یک کوهنورد به قله.
🔺ایران در دهه پنجاه بیدار شد، تا انتهای دهه نود این بیداری را در جانش تثبیت کرد. حالا زمان چیست؟ زمان کندن است، رها شدن اما در رها شدن معنای نفی غلیظ است بدون آنکه توضیح دهد این رهایی محصول یک وارستگی و پختگی و بلوغ است. رسش میتواند به تو بگوید این رهایی و انخلاع و اقلاع و پوست اندازی محصول یک بازگشت است یک مصیر و الیه المصیر، یک توبه. محصول نوعی رسیدن است در جان شما. نزدیکیم به چنین اتفاقی.
حالا چالش اصلی جان ایران در این هنگامه چیست؟
🔺چالش بین ماندن و کندن، چالش بین تحجر بر روالهای عادی شده دنیای امروز در مقابل هویت ناب جدیدی که یافته ایم، چالش بین اندیشه پنهان کننده کفرآمیز مدرن در مقابل اندیشه تبیین کننده تبیان و قرآن، چالش بین دنیاگرایی ظاهر بین در مقابل آخرت جویی آیه فهم، چالش بین دستگاه اداره بروکراتیک در مقابل ساختار مدیریت جهادی، چالش بین اقتصاد اجباری، چه اجبار پنهانی چه اجبار آشکار در مقابل اقتصاد الهی و مردمسالار مقاومتی، چالش بین قدرت ابزار نظامی صرفا مادی در مقابل قدرت الهی ایمانی جهاد ....
🔺این چالش لزوما به دوقطبی و تقابل اجتماعی نمیانجامد، شاید هم کشیده شود، چون خود دو قطبی در مقابل وحدت خودشان یک چهره از همان چالشند، اما این چالش به هر حال وجود دارد تا اینکه جامعه انتخاب کند، چه چیزی را؟ رسش را،اگر رسش واقع شود، آنگاه جانش خلاص میشود، هویت مستقل و ناب اسلامی و ایمانی اش را در دستگاه اداره کننده اش و سپس سبک زندگی اش ظهور میدهد، محیط برای این رسش مهیا است، عالم محتوای کثیفش را بر ملاتر از قبل کرده و رو بازی میکند، جان ایران این امت وسط و شهید هم مهیای چنین رسشی است. برای همین، وقت اداره کشور به دست جوانان انقلابی است. وقت جهش تولید است، وقت که میگویم یعنی همه چیز فراهم است و این دست دست کردن آن روز که تمام میشود و دل یک دله میکنیم و از گارد انفعال خارج میشویم و گارد فعال پیدا میکنیم. آن زمان، زمان زایش است زمان جوشش است زمان رسش است. زمان توبه.
🔺همه تلاش دشمن در این نقطه آن است که ایران در موضع انفعال بماند، حرکت او را از تعجیل به تاخیر بکشد، تهدید و ترساندن، تحقیر و خودتحقیری، یاس و انسداد و ناامیدی بسازد که این واقعه شورانگیز تاریخی عقب بیفتد یا رخ ندهد. ایران اما در این موقف است. بخواهیم یا نخواهیم. هر کس در این میان خروجی گفتار و رفتارش انفعال مردم باشد مدد به شیطان میکند بداند یا نداند. وقت امید است امید ایمانی. وقت حماسه است حماسه ایمانی. وقت رسش است.
@ali_mahdiyan
( #عصر_رسش ۳)
🔺رسش، از مصدر رسیدن است. حاصل مصدر است. تفاوت رسیدن و رسش مثل تفاوت افزودن و افزایش است. یکی، واقعه را بیشتر به نحو فرآیندی توصیف میکند و دیگری، به نحو برآیندی. در علم روانشناسی رشد، رسش به معنای پختگی است. وقتی یک کودک به لحاظ ویژگیهای درونی به نقطه ای میرسد که وارد فاز بعدی رشد خود میشود، البته به شرط آنکه محیط و پیرامون هم مهیا باشد و با او همراهی کند. مثل دانه ای که در دل خاک و محیط مناسب قرار گرفته، و حالا در نقطه رویش و جوانه زدن قرار گرفته. در این حالت چند اتفاق میافتد: اول آنکه او وضعیت قبلی را باید رها کند و پوست بیندازد دوم آنکه این رها کردن را به نفع واقعه ای ویژه تر به نام رویش انجام میدهد. روی نمودار رشد موجودات نقاط اینچنین متعدد است، مثل نقطه ای که روح به بدن جنین دمیده میشود یا نقطه ای که نوزاد به دنیا میآید. این نقطه یک نقطه مهم اما جذاب است، به یک معنا هول انگیز است و به یک معنا فوق العاده امیدآفرین است.
چیزی مثل رسیدن یک کوهنورد به قله.
🔺ایران در دهه پنجاه بیدار شد، تا انتهای دهه نود این بیداری را در جانش تثبیت کرد. حالا زمان چیست؟ زمان کندن است، رها شدن اما در رها شدن معنای نفی غلیظ است بدون آنکه توضیح دهد این رهایی محصول یک وارستگی و پختگی و بلوغ است. رسش میتواند به تو بگوید این رهایی و انخلاع و اقلاع و پوست اندازی محصول یک بازگشت است یک مصیر و الیه المصیر، یک توبه. محصول نوعی رسیدن است در جان شما. نزدیکیم به چنین اتفاقی.
حالا چالش اصلی جان ایران در این هنگامه چیست؟
🔺چالش بین ماندن و کندن، چالش بین تحجر بر روالهای عادی شده دنیای امروز در مقابل هویت ناب جدیدی که یافته ایم، چالش بین اندیشه پنهان کننده کفرآمیز مدرن در مقابل اندیشه تبیین کننده تبیان و قرآن، چالش بین دنیاگرایی ظاهر بین در مقابل آخرت جویی آیه فهم، چالش بین دستگاه اداره بروکراتیک در مقابل ساختار مدیریت جهادی، چالش بین اقتصاد اجباری، چه اجبار پنهانی چه اجبار آشکار در مقابل اقتصاد الهی و مردمسالار مقاومتی، چالش بین قدرت ابزار نظامی صرفا مادی در مقابل قدرت الهی ایمانی جهاد ....
🔺این چالش لزوما به دوقطبی و تقابل اجتماعی نمیانجامد، شاید هم کشیده شود، چون خود دو قطبی در مقابل وحدت خودشان یک چهره از همان چالشند، اما این چالش به هر حال وجود دارد تا اینکه جامعه انتخاب کند، چه چیزی را؟ رسش را،اگر رسش واقع شود، آنگاه جانش خلاص میشود، هویت مستقل و ناب اسلامی و ایمانی اش را در دستگاه اداره کننده اش و سپس سبک زندگی اش ظهور میدهد، محیط برای این رسش مهیا است، عالم محتوای کثیفش را بر ملاتر از قبل کرده و رو بازی میکند، جان ایران این امت وسط و شهید هم مهیای چنین رسشی است. برای همین، وقت اداره کشور به دست جوانان انقلابی است. وقت جهش تولید است، وقت که میگویم یعنی همه چیز فراهم است و این دست دست کردن آن روز که تمام میشود و دل یک دله میکنیم و از گارد انفعال خارج میشویم و گارد فعال پیدا میکنیم. آن زمان، زمان زایش است زمان جوشش است زمان رسش است. زمان توبه.
🔺همه تلاش دشمن در این نقطه آن است که ایران در موضع انفعال بماند، حرکت او را از تعجیل به تاخیر بکشد، تهدید و ترساندن، تحقیر و خودتحقیری، یاس و انسداد و ناامیدی بسازد که این واقعه شورانگیز تاریخی عقب بیفتد یا رخ ندهد. ایران اما در این موقف است. بخواهیم یا نخواهیم. هر کس در این میان خروجی گفتار و رفتارش انفعال مردم باشد مدد به شیطان میکند بداند یا نداند. وقت امید است امید ایمانی. وقت حماسه است حماسه ایمانی. وقت رسش است.
@ali_mahdiyan