This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برای نوروز، برای نوبهار
بهار، ای جان پاک هستی
زمستان را به یک ناز بستی
بدان از دام سرد روزگاران
شود خلقی با تو گلعذاران
چنان کن با نسیم جانعطرت
جهان شوید سنت با بدعت
رود سوی رهایی با یادت
زند جام الست را به کامت
بنوشد شراب مهر و مستی
و خوش باد که باز تو هستی
به نوروز کنیم سعی را تشریک
ز پیروز بر ضحاک گوییم تبریک
از آن پس زمستان هم بهارست
و جان گرگ زور و زر به زارست
شود حرمان محرومان برباد
ز نوروز، جان انسان شادباد
نوروز و سال ۱۴۰۴ را به همه شما دوستان تبریک میگویم
علی طایفی
https://www.tgoop.com/alitayefi1
بهار، ای جان پاک هستی
زمستان را به یک ناز بستی
بدان از دام سرد روزگاران
شود خلقی با تو گلعذاران
چنان کن با نسیم جانعطرت
جهان شوید سنت با بدعت
رود سوی رهایی با یادت
زند جام الست را به کامت
بنوشد شراب مهر و مستی
و خوش باد که باز تو هستی
به نوروز کنیم سعی را تشریک
ز پیروز بر ضحاک گوییم تبریک
از آن پس زمستان هم بهارست
و جان گرگ زور و زر به زارست
شود حرمان محرومان برباد
ز نوروز، جان انسان شادباد
نوروز و سال ۱۴۰۴ را به همه شما دوستان تبریک میگویم
علی طایفی
https://www.tgoop.com/alitayefi1
❤3
Forwarded from علی طایفی (سنجشگری مسايل اجتماعی ايران)
مانیفست تصویری.pdf
11.4 MB
مانيفست تصويري كمونيست؛
مطالعه تصويري مهمترين نوشته ماركس و انگلس
آموزش تحليل اجتماعي براي نوجوانان
علي طايفي
@alitayefi
مطالعه تصويري مهمترين نوشته ماركس و انگلس
آموزش تحليل اجتماعي براي نوجوانان
علي طايفي
@alitayefi
❤3
Forwarded from علی طایفی (سنجشگری مسايل اجتماعی ايران)
فرویدیسم_با_اشاراتی_به_ادبیات_و.pdf
2.4 MB
جامعه شناسي از لحاظ فرويديسم
با اشاراتي به ادبيات و عرفان
اثر جامعه شناس،
امير حسين آريانپور
علي طايفي
@alitayefi1
با اشاراتي به ادبيات و عرفان
اثر جامعه شناس،
امير حسين آريانپور
علي طايفي
@alitayefi1
❤2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ترومای سرکوب و هراس ایرانی!
علی طایفی
به جرات میتوان تاکید بر این گزاره پای کوبید که سرکوب در فرهنگ ایرانی دارای نقش دیرپا و دورپایی بوده و هست. قدرت سرکوب در برابر هرگونه اعتراض، بلندقامتی اندیشه و صدا، هنجارشکنی در دنیای سنت ، و بالندگی در بستر نوگرایی از مهمترین موانع فرهنگی توسعه اجتماعی و بلوغ دمکراتیک فرد در جامعه ایران بشمار میرود.
سرکوب در ساختار خفقان دارای چنان همهگیری و دربرگیری گستردهای است که از دوران کودکی آغاز و تا پای مرگ، یک ایرانی را سایهوار تعقیب کرده و میهراساند. پدر و سپس مادر از مهمترین کنشگران بازتولید فرهنگ سکوت، سرکوب و خفقان محسوب میشوند. این تروما در مدرسه توسط کنشگران آموزشی از معلم تا مدیران مدارس تثبیت میشود. و در نهایت توسط عاملان سیاست و تمشیت، شکل تدبیر با تنبیه، شکنجه و ارعاب بخود میگیرد.
چوبِ الف در مدرسه تا چماقِ اطاعت در نهاد حکومت، سببساز بروز شخصیتی شده است که میل به همنوایی و تبعیت، همرنگی فرد ایرانی با جماعت در ساختارهای کلان فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را جان میبخشد.
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1/
علی طایفی
به جرات میتوان تاکید بر این گزاره پای کوبید که سرکوب در فرهنگ ایرانی دارای نقش دیرپا و دورپایی بوده و هست. قدرت سرکوب در برابر هرگونه اعتراض، بلندقامتی اندیشه و صدا، هنجارشکنی در دنیای سنت ، و بالندگی در بستر نوگرایی از مهمترین موانع فرهنگی توسعه اجتماعی و بلوغ دمکراتیک فرد در جامعه ایران بشمار میرود.
سرکوب در ساختار خفقان دارای چنان همهگیری و دربرگیری گستردهای است که از دوران کودکی آغاز و تا پای مرگ، یک ایرانی را سایهوار تعقیب کرده و میهراساند. پدر و سپس مادر از مهمترین کنشگران بازتولید فرهنگ سکوت، سرکوب و خفقان محسوب میشوند. این تروما در مدرسه توسط کنشگران آموزشی از معلم تا مدیران مدارس تثبیت میشود. و در نهایت توسط عاملان سیاست و تمشیت، شکل تدبیر با تنبیه، شکنجه و ارعاب بخود میگیرد.
چوبِ الف در مدرسه تا چماقِ اطاعت در نهاد حکومت، سببساز بروز شخصیتی شده است که میل به همنوایی و تبعیت، همرنگی فرد ایرانی با جماعت در ساختارهای کلان فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را جان میبخشد.
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1/
👍5❤1
Forwarded from علی طایفی (سنجشگری مسايل اجتماعی ايران) (Ali Tayefi)
♣️تولد مدرس، مرگ جمهوریت بود!
علی طایفی
🔱مشروطه مشروعه تحفه فقاهتی حاصل سه مجتهد بین نسلی، شیخ فضل الله نوری، حسن مدرس و روح الله خمینی بود که از دین، جامعه، تاریخ و فلسفه سیاسی روز درک درست و عصری نداشتند.
🗳ضدیت مدرس با جمهوری و دفاع او از سلطنت، زمان روی کار آمدن رضاخان برای تاسیس نخستین جمهوری پس از هزاران سال سلطنت و سلطانی در کشور از یکسو و ضدیت وی با حق رای زنان از بزرگترین خطاهای تاریخی مدرس و این سلسه تباهی بود.
🕊مدرس کالسکه شکسته اندیشه دینمداری و فقاهت بود که جامعه و دین را با خود به فروپاشی و وقفه های تاریخی کشاند. از فضل الله نوری با داعیه مشروطه مشروعه تا سلطنت مشروطه مدرس و سپس مردمسالاری دینی مبتنی بر ولایت فقیه خمینی، همه نشانه های جهالت تاریخی روحانیت شیعه در عصر معاصر و امتناع ذاتی تحول در این فرقه دینی بود.
🐮باید این تعبیر شیخ مازندرانی خطاب به شیخ نوری را به این سه حلقه تباهی دین و جامعه و هوادارانش بازخوانی کرد که «ای گاو مجسم، مشروطه مشروعه نمی شود!». سالروز مرگ مدرس، سالروز مرگ دین، جامعه، توسعه و نوگرایی اجتماعی ایران است.
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
@alitayefi1
علی طایفی
🔱مشروطه مشروعه تحفه فقاهتی حاصل سه مجتهد بین نسلی، شیخ فضل الله نوری، حسن مدرس و روح الله خمینی بود که از دین، جامعه، تاریخ و فلسفه سیاسی روز درک درست و عصری نداشتند.
🗳ضدیت مدرس با جمهوری و دفاع او از سلطنت، زمان روی کار آمدن رضاخان برای تاسیس نخستین جمهوری پس از هزاران سال سلطنت و سلطانی در کشور از یکسو و ضدیت وی با حق رای زنان از بزرگترین خطاهای تاریخی مدرس و این سلسه تباهی بود.
🕊مدرس کالسکه شکسته اندیشه دینمداری و فقاهت بود که جامعه و دین را با خود به فروپاشی و وقفه های تاریخی کشاند. از فضل الله نوری با داعیه مشروطه مشروعه تا سلطنت مشروطه مدرس و سپس مردمسالاری دینی مبتنی بر ولایت فقیه خمینی، همه نشانه های جهالت تاریخی روحانیت شیعه در عصر معاصر و امتناع ذاتی تحول در این فرقه دینی بود.
🐮باید این تعبیر شیخ مازندرانی خطاب به شیخ نوری را به این سه حلقه تباهی دین و جامعه و هوادارانش بازخوانی کرد که «ای گاو مجسم، مشروطه مشروعه نمی شود!». سالروز مرگ مدرس، سالروز مرگ دین، جامعه، توسعه و نوگرایی اجتماعی ایران است.
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
@alitayefi1
👍6👎1
جامعهشناسی علیه نظام قدرت
علی طایفی
نقش دانشمند و بویژه جامعهشناس در تحولات اجتماعی، تاریخی بس طولانی و پر از جدالهای نظری داشته است. شاید کارل مارکس از نخستین فلاسفه و جامعهشناسانی است که در آثار خود به نقد شدید نظامهای سیاسی و اقتصادی زمان خود پرداخت و این سنت را در دنیای علوم اجتماعی، فلسفه و جامعهشناسی رواج داد.
با رشد اندیشه انتقادی علیه قدرت و نظام سرمایهداری، جامعهشناسان بسیاری مانند گرامشی علیه هژمونی در ایتالیا، مارکوزه و سایر اعضای مکتب فرانکفورت، هابرماس و برنشتاین در آلمان، فانون در الجزایر، فوکو، بودریار و سارتر در فرانسه، وست، فریزر و میلز در امریکا، آروندهاتی روی از هند، تارخ علی در پاکستان، سی ال آر جیمز در جزایر کاراییب، کواکبی در سوریه، پلخانف و بوخارین در روسیه، و صدها متفکر اجتماعی و جامعهشناس دیگر در جهان در فهرست کسانی قراردارند که علیه وضع موجود شوریده و باهمه پیامدهای جانی و منزلتیاش اعتراض کردهاند.
در درون مرزهای جغرافیای ایران نیز جامعهشناسان بسیاری داشته و داریم که در برابر ظلم و ستم سر خم نکرده و علیه نظام قدرت شوریدهاند. افرادی نظیر ارانی، آریانپور کاشانی، شریعتی، پوینده، سعید مدنی و بسیاری دیگر از زوایای مختلف در این فهرست جای میگیرند. در این فهرست میتوان به دانشجویان بسیاری نیز اشاره کرد که در راستای مسیولیت اجتماعی خود در جامعه، از هیچ کوششی فروگذار نبوده و هزینههای بسیاری پرداختهاند.
مصطفی مهرآیین شاید نه نخستین ولی واپسین جامعهشناسی است که در سالهای اخیر با تمام شجاعت علمی و حرفهای که از یک دانشمند متعهد انتظار میرود، در برابر ستم و استبداد چنین ایستادگی کرده و همراه با روشنگری، به مبارزه با جهالت و شرارت در نظام قدرت پرداخته و میپردازد. اگرچه رویکرد و محتوای نقد و اندرز ! ایشان به رهبری حکومت اسلامی جای نقد دارد ولی شهامت علمی و عملی مهرآیین در این اقدام قابل تقدیر و حمایت است.
معتقدم اگر اجتماع جامعهشناسان در کنار سایر علمای دانشگاهی در حوزههای مختلف علوم اجتماعی، پیش از اینها چنین مسیولانه در مقابل دستگاه سرکوب و نظامِ“دار”کوب میایستادند، اینک در چنین وضعیت تباهی سقوط نکرده بودیم!
حمایت انجمن جامعهشناسی ایران و سایر جامعهشناسان و دانشآموختگان علوم اجتماعی از او و همصدایی با این فریاد اعتراضی علیه مسیولان اصلی این بحران فراگیر و ازهمگسیختکی اجتماعی عظیم در کشور یکی از راههای نجات مردم از نابودی و فروپاشی اجتماعی است.
**********
برای مطالعه بیشتر بنگرید:
نامههای مهرآیین به رهبری جمهوری اسلامی
https://www.tgoop.com/mostafamehraeen/1910
https://www.tgoop.com/mostafamehraeen/1914
اعتراض جامعهشناسان به قانون عفاف:
https://www.didarnews.ir/fa/news/177183
جامعهشناس متعهد
https://www.tgoop.com/alitayefi1/4892
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
علی طایفی
نقش دانشمند و بویژه جامعهشناس در تحولات اجتماعی، تاریخی بس طولانی و پر از جدالهای نظری داشته است. شاید کارل مارکس از نخستین فلاسفه و جامعهشناسانی است که در آثار خود به نقد شدید نظامهای سیاسی و اقتصادی زمان خود پرداخت و این سنت را در دنیای علوم اجتماعی، فلسفه و جامعهشناسی رواج داد.
با رشد اندیشه انتقادی علیه قدرت و نظام سرمایهداری، جامعهشناسان بسیاری مانند گرامشی علیه هژمونی در ایتالیا، مارکوزه و سایر اعضای مکتب فرانکفورت، هابرماس و برنشتاین در آلمان، فانون در الجزایر، فوکو، بودریار و سارتر در فرانسه، وست، فریزر و میلز در امریکا، آروندهاتی روی از هند، تارخ علی در پاکستان، سی ال آر جیمز در جزایر کاراییب، کواکبی در سوریه، پلخانف و بوخارین در روسیه، و صدها متفکر اجتماعی و جامعهشناس دیگر در جهان در فهرست کسانی قراردارند که علیه وضع موجود شوریده و باهمه پیامدهای جانی و منزلتیاش اعتراض کردهاند.
در درون مرزهای جغرافیای ایران نیز جامعهشناسان بسیاری داشته و داریم که در برابر ظلم و ستم سر خم نکرده و علیه نظام قدرت شوریدهاند. افرادی نظیر ارانی، آریانپور کاشانی، شریعتی، پوینده، سعید مدنی و بسیاری دیگر از زوایای مختلف در این فهرست جای میگیرند. در این فهرست میتوان به دانشجویان بسیاری نیز اشاره کرد که در راستای مسیولیت اجتماعی خود در جامعه، از هیچ کوششی فروگذار نبوده و هزینههای بسیاری پرداختهاند.
مصطفی مهرآیین شاید نه نخستین ولی واپسین جامعهشناسی است که در سالهای اخیر با تمام شجاعت علمی و حرفهای که از یک دانشمند متعهد انتظار میرود، در برابر ستم و استبداد چنین ایستادگی کرده و همراه با روشنگری، به مبارزه با جهالت و شرارت در نظام قدرت پرداخته و میپردازد. اگرچه رویکرد و محتوای نقد و اندرز ! ایشان به رهبری حکومت اسلامی جای نقد دارد ولی شهامت علمی و عملی مهرآیین در این اقدام قابل تقدیر و حمایت است.
معتقدم اگر اجتماع جامعهشناسان در کنار سایر علمای دانشگاهی در حوزههای مختلف علوم اجتماعی، پیش از اینها چنین مسیولانه در مقابل دستگاه سرکوب و نظامِ“دار”کوب میایستادند، اینک در چنین وضعیت تباهی سقوط نکرده بودیم!
حمایت انجمن جامعهشناسی ایران و سایر جامعهشناسان و دانشآموختگان علوم اجتماعی از او و همصدایی با این فریاد اعتراضی علیه مسیولان اصلی این بحران فراگیر و ازهمگسیختکی اجتماعی عظیم در کشور یکی از راههای نجات مردم از نابودی و فروپاشی اجتماعی است.
**********
برای مطالعه بیشتر بنگرید:
نامههای مهرآیین به رهبری جمهوری اسلامی
https://www.tgoop.com/mostafamehraeen/1910
https://www.tgoop.com/mostafamehraeen/1914
اعتراض جامعهشناسان به قانون عفاف:
https://www.didarnews.ir/fa/news/177183
جامعهشناس متعهد
https://www.tgoop.com/alitayefi1/4892
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
Telegram
رخداد تازه(مصطفی مهرآیین)
https://telegra.ph/%D8%AE%D8%B7%D8%A7%D8%A8-%D8%A8%D9%87-%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D9%85%D9%86%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D8%B1%D9%87%D8%A8%D8%B1-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C--%D9%85%D8%B0%D…
❤4
پایان مدار بسته“ضحاک-کاوه-فریدون” ۱
علی طایفی
بنظرم گردگشت یا چرخه شوم جابجایی قدرت نزد مستبدان شاهانگار و شاهپرستی در ایران که قدمتی چندهزارساله دارد دیگر جواب نخواهد داد. و اسن تحول در پارادایمهای تاریخی خواه درجهان و بخصوص ایران امری ناگزیر و ناگریز است.
اینکه در اسطورهسازی از تاریخ در قالب شاهنامه شاهپسندانه چنین آورده میشود که کاوه ستمستیز علیه ضحاکِ ماردوش و تازی ِعربزاد میستیزد تا فریدون، شاه دیگری را به صرف ایرانی بودن بجای او بر تخت شاهی بنشاند، داستانی خودپرداخته و مبتنی بر سنتی سیاسی در تاریخ ایران است که از سوی کسانی دکترین شده است که شاه خوب وطنی را سرلوحه ایدیولوژی خود کردهاند.
چه بسا بتوان داعیه چالشبرانگیز شاملو در نقد روایت طبقاتی و سوگرایانه داستان و میتولوژی ضحاک ماردوش را چنین مهر تایید زد که این روایتگری ناظر بر دوام نظام ستم ولی ستم یک شاه ایرانی نسبت به شاه غیرایرانی است.
بدین معنا اگر ستمگر ایرانی باشد بر ستمگر اجنبی خاصه عربتبار ارجحیت دارد و در در این راستا مانیفست انقلابی فردوسی و شاهنامهاش معطوف به انقلابی از بالاست که یک شعبان بیمخی مانند کاوه، برای بازگشت فریدون بر سریر قدرت جماعتی را علیه ضحاک میشوراند و در نهایت تخت ستم را آماده جلوس ظالم ظلالله ایرانی بنام فریدون میکند.
در نقد این رویکرد مردم بویژه نسل جوان در ایران امروز از شاه خوب و شاه بد فاصله گرفته و به حقوق شهروندی و کیان فردی خود در جامعه پی بردهاند. در اینجا چه بسا بتوان یک فرضیه نسبتا تایید شده تاریخی را مطرح کرد:
بدین معنا هرچه جامعه از شکل تودهوار و گلهای خارج شده و بسوی جامعه مدنی با تفکیکهای ساختاری حقوقی اقشار مختلف روی میآورد و میل به حاکمیتی دمکراتیک مبتنی بر جمهوریت در آن افزایش مییابد، گرایش به بازگشت به سنت و تاریخ سیاسی و وصله ناچسب نظام شاهی بر ساختار سیاسی کشور ضعیفتر میگردد.
حق شهروندی به روایت قریب پنج دهه ممارست در سختترین دوره انتقالی و گذار از فرّهی شاهانه به قداست ربانی شیوخ دینی، چنان میدان عمل و به آموزه و فرهنگ عمومی مبدل شده است که دیگر کمتر انسان خردمندی با عقلانیت دمکراتیک در پی بازسازی نظام شاهی و ستمگری ملوکانه است.
پنج دهه آزمون دمکراسی نیمبند، شبهِ جمهوری مبتنی بر انتخابات و صندوق رای سببساز زمینه مشق بنیانهای دمکراتیکی را فراهم ساخته اسا که در صورت واقع یک تحول اساسی در تغییر ساختار سیاسی، بدنبال بازتوبید جمهوری فراگیری خواهد بود که نه شاه که نمایندگان مردم در قالب احزاب بتوانند در آن به تامین حقوق اقشار همسود خود بپردازند.
دگرگونی رفتار اجتماعی و سیاسی مردم و تغییر رویکرد عمومی نسبت به قدرت در طی وقوع انقلاب ۵۷ و پس از آن با افشاگری فساد و ستم در نظام پهلوی از یکسو و رسوایی فساد و ستم حکومت اسلامی در طی چند دهه اخیر از سوی دیگر بوقوع پیوست.
همین روند موید عدم اعتماد عمومی به حاکمیتهای تکسالار و مونارکی به شبانی شیخ یا شاه است که چه میزان نظامهای یکتاسالاری قابلیت فساد و تباهی دارند و بواسطه آن چه میزان یک جامعه در وضعیتی نااستوار و شکننده قرار میگیرد.
همچنین روندهای سیاسی در جهان نیز حکایت از این دارد که تعداد نظامهای شاهنشاهی در طی هفتاد سال گذشته از حدود شصت کشور به چهار کشور رسیده است و این تغییرات گواه تاریخی دیگری بر این است که ساختارهای سیاسی پایدار، مردمی، لیبرالیستی و دمکراتیک مبتنی بر جابجایی قدرت بصورت دورهای است.
ادامه دارد
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
علی طایفی
بنظرم گردگشت یا چرخه شوم جابجایی قدرت نزد مستبدان شاهانگار و شاهپرستی در ایران که قدمتی چندهزارساله دارد دیگر جواب نخواهد داد. و اسن تحول در پارادایمهای تاریخی خواه درجهان و بخصوص ایران امری ناگزیر و ناگریز است.
اینکه در اسطورهسازی از تاریخ در قالب شاهنامه شاهپسندانه چنین آورده میشود که کاوه ستمستیز علیه ضحاکِ ماردوش و تازی ِعربزاد میستیزد تا فریدون، شاه دیگری را به صرف ایرانی بودن بجای او بر تخت شاهی بنشاند، داستانی خودپرداخته و مبتنی بر سنتی سیاسی در تاریخ ایران است که از سوی کسانی دکترین شده است که شاه خوب وطنی را سرلوحه ایدیولوژی خود کردهاند.
چه بسا بتوان داعیه چالشبرانگیز شاملو در نقد روایت طبقاتی و سوگرایانه داستان و میتولوژی ضحاک ماردوش را چنین مهر تایید زد که این روایتگری ناظر بر دوام نظام ستم ولی ستم یک شاه ایرانی نسبت به شاه غیرایرانی است.
بدین معنا اگر ستمگر ایرانی باشد بر ستمگر اجنبی خاصه عربتبار ارجحیت دارد و در در این راستا مانیفست انقلابی فردوسی و شاهنامهاش معطوف به انقلابی از بالاست که یک شعبان بیمخی مانند کاوه، برای بازگشت فریدون بر سریر قدرت جماعتی را علیه ضحاک میشوراند و در نهایت تخت ستم را آماده جلوس ظالم ظلالله ایرانی بنام فریدون میکند.
در نقد این رویکرد مردم بویژه نسل جوان در ایران امروز از شاه خوب و شاه بد فاصله گرفته و به حقوق شهروندی و کیان فردی خود در جامعه پی بردهاند. در اینجا چه بسا بتوان یک فرضیه نسبتا تایید شده تاریخی را مطرح کرد:
بدین معنا هرچه جامعه از شکل تودهوار و گلهای خارج شده و بسوی جامعه مدنی با تفکیکهای ساختاری حقوقی اقشار مختلف روی میآورد و میل به حاکمیتی دمکراتیک مبتنی بر جمهوریت در آن افزایش مییابد، گرایش به بازگشت به سنت و تاریخ سیاسی و وصله ناچسب نظام شاهی بر ساختار سیاسی کشور ضعیفتر میگردد.
حق شهروندی به روایت قریب پنج دهه ممارست در سختترین دوره انتقالی و گذار از فرّهی شاهانه به قداست ربانی شیوخ دینی، چنان میدان عمل و به آموزه و فرهنگ عمومی مبدل شده است که دیگر کمتر انسان خردمندی با عقلانیت دمکراتیک در پی بازسازی نظام شاهی و ستمگری ملوکانه است.
پنج دهه آزمون دمکراسی نیمبند، شبهِ جمهوری مبتنی بر انتخابات و صندوق رای سببساز زمینه مشق بنیانهای دمکراتیکی را فراهم ساخته اسا که در صورت واقع یک تحول اساسی در تغییر ساختار سیاسی، بدنبال بازتوبید جمهوری فراگیری خواهد بود که نه شاه که نمایندگان مردم در قالب احزاب بتوانند در آن به تامین حقوق اقشار همسود خود بپردازند.
دگرگونی رفتار اجتماعی و سیاسی مردم و تغییر رویکرد عمومی نسبت به قدرت در طی وقوع انقلاب ۵۷ و پس از آن با افشاگری فساد و ستم در نظام پهلوی از یکسو و رسوایی فساد و ستم حکومت اسلامی در طی چند دهه اخیر از سوی دیگر بوقوع پیوست.
همین روند موید عدم اعتماد عمومی به حاکمیتهای تکسالار و مونارکی به شبانی شیخ یا شاه است که چه میزان نظامهای یکتاسالاری قابلیت فساد و تباهی دارند و بواسطه آن چه میزان یک جامعه در وضعیتی نااستوار و شکننده قرار میگیرد.
همچنین روندهای سیاسی در جهان نیز حکایت از این دارد که تعداد نظامهای شاهنشاهی در طی هفتاد سال گذشته از حدود شصت کشور به چهار کشور رسیده است و این تغییرات گواه تاریخی دیگری بر این است که ساختارهای سیاسی پایدار، مردمی، لیبرالیستی و دمکراتیک مبتنی بر جابجایی قدرت بصورت دورهای است.
ادامه دارد
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
Telegram
علی طایفی (سنجشگری مسايل اجتماعی ايران)
تعهد یک جامعه شناس، پرسشگری از نهادهای قدرت، افشای نابرابری، ستم اجتماعی و جنسیتی، و سلطه طبقاتی است که آزادی و برابری حقوق اجتماعی انسان را تهدید میکند.
https://youtube.com/@sociologyofiran
https://www.tgoop.com/alitayefy
https://www.tgoop.com/Musikdelangiz
https://youtube.com/@sociologyofiran
https://www.tgoop.com/alitayefy
https://www.tgoop.com/Musikdelangiz
برای دفاع از جامعه و جامعهشناس باید همصدا شد
علی طایفی
از سران ساختار جنگ و سرکوب، تهدید و تطمیع، زور و زر، دین و زین تجارت، و شهوت قدرت بیش از این انتظار نمیتوان داشت که اندیشههای آزاد را به سلاخی بکشاند و هر صدایی را به دره خفقان پرتاب کنند. همزمان از مردم آگاه و غیور، مبارزهجو و مقاوم در برابر دههها و سدهها جور دینی و سیاسی هم بیش از این انتظار نیست که علیه دستگاه جور و زور، و فساد و عناد علیه آزادی و شرف انسان بشورد و فریاد اعتراض را برآورد که ای سران حاکمیت شر و شرارت، با تباهی خود جامعه و انسان را تباه نسازید.
اینک که در کنار بسیاری از علمای کشتهشده و زنده معترض علیه دستگاه استبداد، مصطفی مهرآیین نیز صدای اعتراض را بلند ساخته است باید به استناد آیین مهر و چالشگری و طغیان برای آزادی و برابری انسان، با او همصدا شد. پیش از آنکه نیروهای تاریکاندیش نظام ولایی-مافیایی دست به جنایت و خشونت دیگری بزنند شایسته است همصدا و همدوش با مبارزان راه آزادی و رهایی انسان از یوغ ظلم، حرکتی همسو انجام دهیم.
در اینجا از کلیه دانشآموختکان جامعهشناسی در کشور و انجمنهای مرتبط میخواهم در صف حمایت صنفی، انسانی و حرفهای از همکار و هماندیش خود ایستاده و نگذاریم ماشین سرکوب و “دار”کوب، تک تک آزادیخواهان را در تنهایی به حقنه و خفقان در جامعه بکشاند.
https://www.tgoop.com/mostafamehraeen/1917
https://www.tgoop.com/mostafamehraeen/1920
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
علی طایفی
از سران ساختار جنگ و سرکوب، تهدید و تطمیع، زور و زر، دین و زین تجارت، و شهوت قدرت بیش از این انتظار نمیتوان داشت که اندیشههای آزاد را به سلاخی بکشاند و هر صدایی را به دره خفقان پرتاب کنند. همزمان از مردم آگاه و غیور، مبارزهجو و مقاوم در برابر دههها و سدهها جور دینی و سیاسی هم بیش از این انتظار نیست که علیه دستگاه جور و زور، و فساد و عناد علیه آزادی و شرف انسان بشورد و فریاد اعتراض را برآورد که ای سران حاکمیت شر و شرارت، با تباهی خود جامعه و انسان را تباه نسازید.
اینک که در کنار بسیاری از علمای کشتهشده و زنده معترض علیه دستگاه استبداد، مصطفی مهرآیین نیز صدای اعتراض را بلند ساخته است باید به استناد آیین مهر و چالشگری و طغیان برای آزادی و برابری انسان، با او همصدا شد. پیش از آنکه نیروهای تاریکاندیش نظام ولایی-مافیایی دست به جنایت و خشونت دیگری بزنند شایسته است همصدا و همدوش با مبارزان راه آزادی و رهایی انسان از یوغ ظلم، حرکتی همسو انجام دهیم.
در اینجا از کلیه دانشآموختکان جامعهشناسی در کشور و انجمنهای مرتبط میخواهم در صف حمایت صنفی، انسانی و حرفهای از همکار و هماندیش خود ایستاده و نگذاریم ماشین سرکوب و “دار”کوب، تک تک آزادیخواهان را در تنهایی به حقنه و خفقان در جامعه بکشاند.
https://www.tgoop.com/mostafamehraeen/1917
https://www.tgoop.com/mostafamehraeen/1920
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
Telegram
رخداد تازه(مصطفی مهرآیین)
http://www.tgoop.com/mostafamehraeen
👍5
پایان مدار بسته“ضحاک-کاوه-فریدون” ۲
علی طایفی
حتی ممالکی مانند سوید و نروژ نیز با وجود شاه، دارای نظامی دمکراتیک هستند که شاه در آن نقشی سنتی داشته و زایدهای آپاندیسی و تاریخی است. این تحول تاریخی نیز امری انتخابی نبود بلکه بنحوی یک دترمینیزم یا ضرورت تعینیابی تاریخی بود.
روندهای تاریخی و ظهور صنعتی شدن و سپس آزادی فرایند نوسازی در گوشه کنار جهان خواه در قالب مدرنیزم غربی یا شرقی سببساز بروز تغییرات جدی شد. با گسترش نوگرایی و سپس مشارکت زنان و مردان در سازندگی و توسعه کشورها پس از جنگهای خانمانبرانداز اول و دوم، دیگر نظامهای تکسالار نظام سیاسی عادلانه بشمار نمیرفت.
مثلا ماری آنتوانت، ملکه فرانسه وقتی مردم گرسنه بودند گفت: "نان ندارن؟ خب کیک بخورند!" یا آخرین تزار روسیه، نیکلای دوم در حالی که مردم فقیر بودن، زندگی تجملی داشت و همین باعث انقلاب ۱۹۱۷ شد. عین همین روایتها توسط شاه ایران و سپس ولی فقیه به شکل دیگری مطرح شد.
مدرنیته و تغییر ساختار حکومتها با پیشرفت صنعت، فناوری و اقتصاد، کشورها و ضرورت این امر که برای پیشرفت، نیاز به مشارکت مردم هست و نه یه حاکم مطلق، و حکومتهای مدرن نیاز به نهادهای تخصصی، انتخابات، و توزیع قدرت دارند سببساز رویکردی شد که باور داشت چنین ملزوماتی در نظام شاهنشاهی یا یکتاپرستی ممکن نیست.
بعد از جنگ جهانی اول و دوم، بیشتر امپراتوریهای سلطنتی سقوط کردند. مثلا بعد از جنگ جهانی اول امپراتوریهای عثمانی، آلمان، اتریش-مجارستان و روسیه از بین رفتند و بعد از جنگ جهانی دوم سلطنتهای ایتالیا، رومانی و یونان سقوط کردند. از اینرو سقوط نظام پادشاهی پهلوی اصولا یک ضرورت تاریخی بود.
درنهایت اینکه الگوی گردگشت و دَوَران قدرت ضحاک-کاوه-فریدون دیگر زمینه تحقق نخواهد یافت و پایان تاریخی استبداد و یکتاپرستی پیش از اینها کلید خورده است.
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
سخنرانی شاملو در دانشگاه برکلی:
https://setiq.com/the-truth-is-vulnerable/
علی طایفی
حتی ممالکی مانند سوید و نروژ نیز با وجود شاه، دارای نظامی دمکراتیک هستند که شاه در آن نقشی سنتی داشته و زایدهای آپاندیسی و تاریخی است. این تحول تاریخی نیز امری انتخابی نبود بلکه بنحوی یک دترمینیزم یا ضرورت تعینیابی تاریخی بود.
روندهای تاریخی و ظهور صنعتی شدن و سپس آزادی فرایند نوسازی در گوشه کنار جهان خواه در قالب مدرنیزم غربی یا شرقی سببساز بروز تغییرات جدی شد. با گسترش نوگرایی و سپس مشارکت زنان و مردان در سازندگی و توسعه کشورها پس از جنگهای خانمانبرانداز اول و دوم، دیگر نظامهای تکسالار نظام سیاسی عادلانه بشمار نمیرفت.
مثلا ماری آنتوانت، ملکه فرانسه وقتی مردم گرسنه بودند گفت: "نان ندارن؟ خب کیک بخورند!" یا آخرین تزار روسیه، نیکلای دوم در حالی که مردم فقیر بودن، زندگی تجملی داشت و همین باعث انقلاب ۱۹۱۷ شد. عین همین روایتها توسط شاه ایران و سپس ولی فقیه به شکل دیگری مطرح شد.
مدرنیته و تغییر ساختار حکومتها با پیشرفت صنعت، فناوری و اقتصاد، کشورها و ضرورت این امر که برای پیشرفت، نیاز به مشارکت مردم هست و نه یه حاکم مطلق، و حکومتهای مدرن نیاز به نهادهای تخصصی، انتخابات، و توزیع قدرت دارند سببساز رویکردی شد که باور داشت چنین ملزوماتی در نظام شاهنشاهی یا یکتاپرستی ممکن نیست.
بعد از جنگ جهانی اول و دوم، بیشتر امپراتوریهای سلطنتی سقوط کردند. مثلا بعد از جنگ جهانی اول امپراتوریهای عثمانی، آلمان، اتریش-مجارستان و روسیه از بین رفتند و بعد از جنگ جهانی دوم سلطنتهای ایتالیا، رومانی و یونان سقوط کردند. از اینرو سقوط نظام پادشاهی پهلوی اصولا یک ضرورت تاریخی بود.
درنهایت اینکه الگوی گردگشت و دَوَران قدرت ضحاک-کاوه-فریدون دیگر زمینه تحقق نخواهد یافت و پایان تاریخی استبداد و یکتاپرستی پیش از اینها کلید خورده است.
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
سخنرانی شاملو در دانشگاه برکلی:
https://setiq.com/the-truth-is-vulnerable/
Telegram
علی طایفی (سنجشگری مسايل اجتماعی ايران)
تعهد یک جامعه شناس، پرسشگری از نهادهای قدرت، افشای نابرابری، ستم اجتماعی و جنسیتی، و سلطه طبقاتی است که آزادی و برابری حقوق اجتماعی انسان را تهدید میکند.
https://youtube.com/@sociologyofiran
https://www.tgoop.com/alitayefy
https://www.tgoop.com/Musikdelangiz
https://youtube.com/@sociologyofiran
https://www.tgoop.com/alitayefy
https://www.tgoop.com/Musikdelangiz
👍3
Forwarded from علی طایفی (سنجشگری مسايل اجتماعی ايران) (Alit)
مانیفست جامعهشناسی.pdf
174.1 KB
مانیفست جامعهشناسی
علی طایفی
جامعهشناسی را اگرچه به دهها گونه متفاوت تعریف، تقبیح و تمجید کردهاند ولی میتوان یک تعبیر انقلابی از آن نیز بدست داد. تعبیر علم انقلابی به زبان کوهن (Cohn) از این رشته از دانش انسان، معطوف به شناختی است که تغییر در ذات آن است. به بیان دیگر جامعهشناسی، فقط دانش شناخت نظری و تفسیر و تبیین روابط و قانونمندی پدیدهها نیست. بلکه این رشتهعلمی، دانش تغییر اجتماعی، تبیین تحولات قانونمندیها، نقد نظامهای مسلط موجود و چالشگری ساختار قدرت است.
رسالت جامعه شناسی، پرسشگری از نهادهای قدرت و افشای نابرابری، ستم اجتماعی و جنسیتی، تضادها و سلطهطبقاتی است. مهمترین نقش و کارکرد جامعهشناسی تحولخواه، برملاسازی قانونمندیهای پنهان در ساختار اجتماعی است، ساختاری که تعیینکننده مسائلی است که حیات امن انسان، آزادی او و برابری حقوق اجتماعی اش را تهدید میکند. از این منظر میخواهم جامعهشناسی را با تبار و هویت خودش در قالب ویژگیهایی تعریف نمایم که به مزاج جامعه، خوش ولی به مذاق نهادهای قدرت ناخوشایند است.
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
علی طایفی
جامعهشناسی را اگرچه به دهها گونه متفاوت تعریف، تقبیح و تمجید کردهاند ولی میتوان یک تعبیر انقلابی از آن نیز بدست داد. تعبیر علم انقلابی به زبان کوهن (Cohn) از این رشته از دانش انسان، معطوف به شناختی است که تغییر در ذات آن است. به بیان دیگر جامعهشناسی، فقط دانش شناخت نظری و تفسیر و تبیین روابط و قانونمندی پدیدهها نیست. بلکه این رشتهعلمی، دانش تغییر اجتماعی، تبیین تحولات قانونمندیها، نقد نظامهای مسلط موجود و چالشگری ساختار قدرت است.
رسالت جامعه شناسی، پرسشگری از نهادهای قدرت و افشای نابرابری، ستم اجتماعی و جنسیتی، تضادها و سلطهطبقاتی است. مهمترین نقش و کارکرد جامعهشناسی تحولخواه، برملاسازی قانونمندیهای پنهان در ساختار اجتماعی است، ساختاری که تعیینکننده مسائلی است که حیات امن انسان، آزادی او و برابری حقوق اجتماعی اش را تهدید میکند. از این منظر میخواهم جامعهشناسی را با تبار و هویت خودش در قالب ویژگیهایی تعریف نمایم که به مزاج جامعه، خوش ولی به مذاق نهادهای قدرت ناخوشایند است.
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
رشد جمعیت زندانیان بیش از جمعیت کشور
علی طایفی
ناکارآمدی حکومت اسلامی در مدیریت سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کشور چنان شده است که جامعه ایران با ارقام رو به رشد زندانیان در طی چند دهه اخیر، دارای نرخ رشد بیشتری نسبت به رشد جمعیت کل کشور است. این امر برخلاف توصیه سران حکومت برای افزایش زادوولد و رشد جمعیت فقط سببساز تباهی جامعه ایران شده است.
بدین معنا جمعیت کشور نسبت به سال ۵۷ دو و نیم برابر شده است ولی جمعین زندانیان سال ۵۷ از ده هزار زندانی به ۳۰۰ تا ۶۰۰ هزار نفر در حال حاضر رسیده است البته ارقام رسمی نیز بشدت متناقض و متغیر است.بدین معنا هرچه عمر حاکمیت اسلامی بیشتر میگردد نرخ زندانیان، جرایم و اعدامها نیز روزیروز افزایش یافته و خواهد یافت.
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
برای مطالعه بیشتر:
https://shorturl.at/S3YZL
https://www.tgoop.com/alitayefi1/1464
علی طایفی
ناکارآمدی حکومت اسلامی در مدیریت سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کشور چنان شده است که جامعه ایران با ارقام رو به رشد زندانیان در طی چند دهه اخیر، دارای نرخ رشد بیشتری نسبت به رشد جمعیت کل کشور است. این امر برخلاف توصیه سران حکومت برای افزایش زادوولد و رشد جمعیت فقط سببساز تباهی جامعه ایران شده است.
بدین معنا جمعیت کشور نسبت به سال ۵۷ دو و نیم برابر شده است ولی جمعین زندانیان سال ۵۷ از ده هزار زندانی به ۳۰۰ تا ۶۰۰ هزار نفر در حال حاضر رسیده است البته ارقام رسمی نیز بشدت متناقض و متغیر است.بدین معنا هرچه عمر حاکمیت اسلامی بیشتر میگردد نرخ زندانیان، جرایم و اعدامها نیز روزیروز افزایش یافته و خواهد یافت.
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
برای مطالعه بیشتر:
https://shorturl.at/S3YZL
https://www.tgoop.com/alitayefi1/1464
راستگرایی در جامعهشناسی.pdf
222.2 KB
روند گفتگوهای بین متفکران در حوزههای مختلف علمی از جمله اجتماعی در طی چند سال گذشته بسیار سودمند است. پیشتر نیز به برخی رویکردهای راست با گرایشهای محافظهکارانه ناظر بر قدرت که ایستاده بر قامت ملیگرایی، پادشاهیگرایی و فرهنگ شبانیگری است، پرداختهام که چگونه چنین رویکردهایی میتواند زمینهساز خشونتهای ساختاری گردد.
در باب نظرات شروین که لزوما نظریه اجتماعی نیست، یادداشتی در اینجا نوشتهام که در جای خود قابل نقد و نظر است. در گفتگوی اخیر عباس کاظمی با شروین وکیلی درباره راستگرایی در جامعه، مجددا بحثهایی زیر نام جامعهشناسی مطرح میشود که بنظرم بشدت حول گزارههایی ذهنی میگردد که به برخی از آنها میپردازم.
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
در باب نظرات شروین که لزوما نظریه اجتماعی نیست، یادداشتی در اینجا نوشتهام که در جای خود قابل نقد و نظر است. در گفتگوی اخیر عباس کاظمی با شروین وکیلی درباره راستگرایی در جامعه، مجددا بحثهایی زیر نام جامعهشناسی مطرح میشود که بنظرم بشدت حول گزارههایی ذهنی میگردد که به برخی از آنها میپردازم.
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
file.pdf
1.1 MB
پایان مدار بسته“ضحاک-کاوه-فریدون”
علی طایفی
بنظرم گردگشت یا چرخه شوم جابجایی قدرت نزد مستبدان شاهانگار و شاهپرستی در ایران که قدمتی چندهزارساله دارد دیگر جواب نخواهد داد. و اسن تحول در پارادایمهای تاریخی خواه درجهان و بخصوص ایران امری ناگزیر و ناگریز است.
اینکه در اسطورهسازی از تاریخ در قالب شاهنامه شاهپسندانه چنین آورده میشود که کاوه ستمستیز علیه ضحاکِ ماردوش و تازی ِعربزاد میستیزد تا فریدون، شاه دیگری را به صرف ایرانی بودن بجای او بر تخت شاهی بنشاند، داستانی خودپرداخته و مبتنی بر سنتی سیاسی در تاریخ ایران است که از سوی کسانی دکترین شده است که شاه خوب وطنی را سرلوحه ایدیولوژی خود کردهاند.
بدین معنا اگر ستمگر ایرانی باشد بر ستمگر اجنبی خاصه عربتبار ارجحیت دارد و در در این راستا مانیفست انقلابی فردوسی و شاهنامهاش معطوف به انقلابی از بالاست که یک شعبان بیمخی مانند کاوه، برای بازگشت فریدون بر سریر قدرت جماعتی را علیه ضحاک میشوراند و در نهایت تخت ستم را آماده جلوس ظالم ظلالله ایرانی بنام فریدون میکند.
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
علی طایفی
بنظرم گردگشت یا چرخه شوم جابجایی قدرت نزد مستبدان شاهانگار و شاهپرستی در ایران که قدمتی چندهزارساله دارد دیگر جواب نخواهد داد. و اسن تحول در پارادایمهای تاریخی خواه درجهان و بخصوص ایران امری ناگزیر و ناگریز است.
اینکه در اسطورهسازی از تاریخ در قالب شاهنامه شاهپسندانه چنین آورده میشود که کاوه ستمستیز علیه ضحاکِ ماردوش و تازی ِعربزاد میستیزد تا فریدون، شاه دیگری را به صرف ایرانی بودن بجای او بر تخت شاهی بنشاند، داستانی خودپرداخته و مبتنی بر سنتی سیاسی در تاریخ ایران است که از سوی کسانی دکترین شده است که شاه خوب وطنی را سرلوحه ایدیولوژی خود کردهاند.
بدین معنا اگر ستمگر ایرانی باشد بر ستمگر اجنبی خاصه عربتبار ارجحیت دارد و در در این راستا مانیفست انقلابی فردوسی و شاهنامهاش معطوف به انقلابی از بالاست که یک شعبان بیمخی مانند کاوه، برای بازگشت فریدون بر سریر قدرت جماعتی را علیه ضحاک میشوراند و در نهایت تخت ستم را آماده جلوس ظالم ظلالله ایرانی بنام فریدون میکند.
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
👍1
Forwarded from علی طایفی (سنجشگری مسايل اجتماعی ايران) (Alit)
سنجشگری_مسایل_اجتماعی_ایران_دفتر_پنجم_علی_طایفی.pdf
6.5 MB
کتاب پنجم سنجشگری مسایل اجتماعی ایران منتشر شد:
شام آخر استبداد دینی: جنبشهای سریالی در راهند
علی طایفی
اگرچه ساختار استبداد در تاریخ چندهزارساله ایران بهراحتی روبه نابودی نگذاشته و همچنان جان سختی نشان میدهد ولی ماهیت استبداد ایرانی در قالب شاهی، بنظر غیرقابل برگشت است. اما جان استبداد هنوز پرتوان است و سَر میخورد. استبداد دینی/اسلامی که در ماههای پس از انقلاب موسوم به اسلامی شکل و شمایل خود را بازیافت، تاکنون پس از چهار دهه همچنان پابرجاست.
اما پس از تداوم جنبشهای سریالی، دیگر شام آخر استبداد نزدیک است خاصه در عصر کرونا و قتلعام مردم ناشی از سومدیریت این بیماری. اگرچه در طول چهاردهه عقبنگهداشتگی، خشونت عریان توسط خشنتریننوع استبداد، تباهیهای بیشماری برجای گذارده است ولی یک دستاورد مهم بههمراه دارد: نهاد دین دیگر هرگز در آغوش نهاد سیاست نخواهد گذارد و قشر روحانیون دینی، بهعنوان کاسبان دین و تاجران تباهی، فرصت دوام و قوام در تحولات سیاسی ایرانِ فردا را نخواهند یافت.
این مجموعه را بخوانید و به کانال گاهنوشتهای من بپیوندید.
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
شام آخر استبداد دینی: جنبشهای سریالی در راهند
علی طایفی
اگرچه ساختار استبداد در تاریخ چندهزارساله ایران بهراحتی روبه نابودی نگذاشته و همچنان جان سختی نشان میدهد ولی ماهیت استبداد ایرانی در قالب شاهی، بنظر غیرقابل برگشت است. اما جان استبداد هنوز پرتوان است و سَر میخورد. استبداد دینی/اسلامی که در ماههای پس از انقلاب موسوم به اسلامی شکل و شمایل خود را بازیافت، تاکنون پس از چهار دهه همچنان پابرجاست.
اما پس از تداوم جنبشهای سریالی، دیگر شام آخر استبداد نزدیک است خاصه در عصر کرونا و قتلعام مردم ناشی از سومدیریت این بیماری. اگرچه در طول چهاردهه عقبنگهداشتگی، خشونت عریان توسط خشنتریننوع استبداد، تباهیهای بیشماری برجای گذارده است ولی یک دستاورد مهم بههمراه دارد: نهاد دین دیگر هرگز در آغوش نهاد سیاست نخواهد گذارد و قشر روحانیون دینی، بهعنوان کاسبان دین و تاجران تباهی، فرصت دوام و قوام در تحولات سیاسی ایرانِ فردا را نخواهند یافت.
این مجموعه را بخوانید و به کانال گاهنوشتهای من بپیوندید.
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
👏1
Forwarded from علی طایفی (سنجشگری مسايل اجتماعی ايران) (Ali Tayefi)
21-6.pdf
188.9 KB
فرهنگ علمی و پژوهشی در ایران
بررسی قابلیت ها و تنگناهای علم
پژوهشی از علی طایفی
سالها پیش مقالهای درباره فرصتها و تهدیدهای رشد علم در ایران نوشتم. در آن زمان بررسی جامعی بود که در همان اوان منجر به انجام پروژه تحقیقاتی و سرانجام انتشار کتاب موانع فرهنگی تحقیق در ایران شد. این مقاله را در پرونده پیوست مطالعه کنید.
سنجشگری مسایل اجتماعی در ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
بررسی قابلیت ها و تنگناهای علم
پژوهشی از علی طایفی
سالها پیش مقالهای درباره فرصتها و تهدیدهای رشد علم در ایران نوشتم. در آن زمان بررسی جامعی بود که در همان اوان منجر به انجام پروژه تحقیقاتی و سرانجام انتشار کتاب موانع فرهنگی تحقیق در ایران شد. این مقاله را در پرونده پیوست مطالعه کنید.
سنجشگری مسایل اجتماعی در ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
Forwarded from علی طایفی (سنجشگری مسايل اجتماعی ايران) (Ali Tayefi)
Leviathan.pdf
9.5 MB
لویاتان، اثر توماس هابز، نمایشگر ساختار قدرت از منظر فلسفه سیاسی در غرب است که در تحلیل ساختار سیاسی موجود چشم اندازهای جدیدی بروی خواننده می گشاید.
علی طایفی
سنجشگری مسایل اجتماعی در ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
علی طایفی
سنجشگری مسایل اجتماعی در ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
Forwarded from علی طایفی (سنجشگری مسايل اجتماعی ايران) (Ali Tayefi)
جامعه شناسی سیستمی.pdf
230.6 KB
جامعه شناسی سیستمی:
همگرایی در مکاتب جامعه شناسی
علی طایفی
داستان نکارش و انتشار این مقاله در قریب سی سال پیش، حدیث ضدسیستمی دیگری است از اینکه چگونه زمینههای رشد علم و تضادهای ساختاری آن با کنشگران آن از موانع جدی رشد سیستمی علم بویژه جامعهشناسی در ایران گردیده و میگردد. در این مقاله به باهمنگری و نگاه سیستمی به جامعه شناسی پرداخته و تلاش کردهام سویههای مشترک نحلههای مختلف در جامعهشناسی را یافته و تاروپود آنرا بههم ببافم.
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
همگرایی در مکاتب جامعه شناسی
علی طایفی
داستان نکارش و انتشار این مقاله در قریب سی سال پیش، حدیث ضدسیستمی دیگری است از اینکه چگونه زمینههای رشد علم و تضادهای ساختاری آن با کنشگران آن از موانع جدی رشد سیستمی علم بویژه جامعهشناسی در ایران گردیده و میگردد. در این مقاله به باهمنگری و نگاه سیستمی به جامعه شناسی پرداخته و تلاش کردهام سویههای مشترک نحلههای مختلف در جامعهشناسی را یافته و تاروپود آنرا بههم ببافم.
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
👏1
Forwarded from موسیقی، خردِجان؛ شعر، جانِخرد! (Alit)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
موسیقی، خرد جان؛ شعر، جانِ خِرَد
علی طایفی
به کانال شعر، داستان و موزیک من بپیوندید:
https://www.tgoop.com/Musikdelangiz
علی طایفی
به کانال شعر، داستان و موزیک من بپیوندید:
https://www.tgoop.com/Musikdelangiz
👍2😢1
تلههای اجتماعی.pdf
157.2 KB
تلههای اجتماعی
علی طایفی
تلههای اجتماعی کدامند؟ از نظر جان پلات، تله اجتماعی تضاد منافع یا انگیزه انحرافی است که در آن افراد یا گروهی از افراد برای به دست آوردن منافع فردی کوتاه مدت اقدام می کنند امری که در دراز مدت منجر به زیان کل گروه میشود. از این منظر تله های اجتماعی را میتوان به تله های فردی تا اجتماعی طبقه بندی کرد.
تلههای اجتماعی اما، موقعیتهاییاند که جماعت بزرگی با پیامدهای منفی طولانیمدت ناشی از تعقیب منافع شخصی و درک نادرست از موقعیت، در آن گرفتار میآیند. چنین تلههایی نشان دهنده از جمله بسیاری از مسائل زیست محیطی جاری در سراسر جهان، به ویژه تغییرات آب و هوایی است. همچنین درگیری در تلههای دمکراسیهایفریبنده در تحقق حقوق شهروندی در ساختارهای غیردمکراتیک از دیگر ساحتهای چنین تلههایی است که اغلب در نظامهای شبهدمکراتیک بوقوع میپیوندند.
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
علی طایفی
تلههای اجتماعی کدامند؟ از نظر جان پلات، تله اجتماعی تضاد منافع یا انگیزه انحرافی است که در آن افراد یا گروهی از افراد برای به دست آوردن منافع فردی کوتاه مدت اقدام می کنند امری که در دراز مدت منجر به زیان کل گروه میشود. از این منظر تله های اجتماعی را میتوان به تله های فردی تا اجتماعی طبقه بندی کرد.
تلههای اجتماعی اما، موقعیتهاییاند که جماعت بزرگی با پیامدهای منفی طولانیمدت ناشی از تعقیب منافع شخصی و درک نادرست از موقعیت، در آن گرفتار میآیند. چنین تلههایی نشان دهنده از جمله بسیاری از مسائل زیست محیطی جاری در سراسر جهان، به ویژه تغییرات آب و هوایی است. همچنین درگیری در تلههای دمکراسیهایفریبنده در تحقق حقوق شهروندی در ساختارهای غیردمکراتیک از دیگر ساحتهای چنین تلههایی است که اغلب در نظامهای شبهدمکراتیک بوقوع میپیوندند.
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
👍1