Telegram Web
هراس از انقلاب
علی طایفی

دهه‌ اخیر در ایران دهه جنبش‌های سریالی بود که با فواصل کمتر ‌و پی‌درپی بموقع پیوست. زمینه‌های شیوع اعتراضات مدنی نیز از دهه‌های پس از انقلاب و جنگ تحمیلی از سوی حکومت به مردم رو به آغازیدن نهاد. دهه کنونی از ۱۴۰۰ به امروز و آینده نیز همچنان با گسترش و تعمیق اعتراضات و اعتصابات مدنی ادامه خواهد یافت.

این دهه بنظر می‌رسد آبستن تحولات جدی در جامعه غیررسمی و فروپاشی اشکال رسمی آن خواهد بود. اگرچه به نظر من انقلاب اجتماعی پیشاپیش رخ داده و در زوایای مختلف زندگی اجتماعی و جهان زیست فرهنگی قابل ردیابی است ولی انقلاب سیاسی نیز بزودی بوقوع خواهد پیوست.

هراس سردمداران و صاحبان قدرت نیز گویا و شاهد این مدعاست که دیگر جغد سعایت بر‌ دوش حاکمان جبار و متفرعن اسلامی نشسته و همای سعادت آماده فرود بر شانه‌های مردمی است که در طی قریب یکصد سال از استبداد شاه و شیخ به جان آمده‌اند. روزهای پیروزی بر شب‌پرستان نزدیک است.

سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1

http://jepress.ir/index.php?year=1403&month=09&day=05&category=1&#
👌1
آزمون یک ایده از نهادزدایی تا جامعه‌زدایی ۵
علی طایفی

خانواده‌زدایی از خانواده.
فروپاشی نهاد خانواده و دگرگونی رادیکال آن نیز محصول فرایند نهادزدایی از آن است. فروپاشی نهادی جامعه که زیر عنوان فروپاشی اجتماعی تعبیر و تحلیل می‌گردد، زمینه نهادزدایی از خانواده را نیز فراهم ساخته است.

در طی قریب نیم قرن تاکید بر اصالت خانواده در فرهنگ دینی و سیاسی حاکمیت بعنوان مهم‌ترین کانون تزریق و تحمیق ارزش‌های ایدیولوژیک دینی در جامعه، امروزه شاهد فروپاشی نهاد خانواده از جهات مختلف هستیم.

افزایش نرخ تجرد دایمی، کاهش نرخ ازدواج، افزایش نرخ طلاق، دوری از ازدواج رسمی و جایگزینی آن با پدیده همزی‌گری، افزایش سن ازدواج، و طلاق معنوی یا جدایی‌های غیررسمی بجای طلاق رسمی به دلایل مالی و اجتماعی از نشانه‌های فروپاشی نهاد خانواده در ایران امروز است.

فرایند نهادزدایی چنان طیف گسترده‌ای از نهادها و نمادها را دربرگرفته است که برخی از ابعاد دیگر آن را می‌توان فهرست وار ذکر کرد:

مفهوم ساختار زدایی در جامعه شناسی به فرآیندی اشاره دارد که از طریق آن ساختارهای اجتماعی تثبیت شده مانند هنجارها، نهادها و نظام سلسله مراتب به طور قابل توجهی تغییر می‌کنند. این پدیده را می توان در زمینه های مختلف از جمله تحولات سیاسی، دگرگونی های اقتصادی و تغییر در پارادایم های فرهنگی مشاهده کرد.

ساختارزدایی از طریق سازوکار‌های متعددی اتفاق می‌افتد:

جنبش‌های اجتماعی که اغلب ساختارهای قدرت موجود را به چالش می‌کشند و از تغییر حمایت می‌کنند. به عنوان مثال، جنبش های سریالی در طی دو دهه گذشته به‌دنبال برچیدن نظام نابرابر، غیردمکراتیک و سرکوبگر آزادی‌های فردی و اجتماعی و همزمان ترویج برابری و رهایی از چنبره اختناق سیاسی و دینی بوده‌اند.

تغییرات اقتصادی و فناوری نیز در این ساختارزدایی نقش‌آفرین بوده است. بحران‌ها و تحریم اقتصادی، فقر روزافزون اکثریت جامعه در کنار ثروت‌اندوزی منسوبان و منصوبان نهاد قدرت دین و سیاست، منجر به فروپاشی ساختارهای مسلط مناسبات و طبقات اجتماعی موجود شده است.

تغییرات فرهنگی و سیاسی نیز منجر به تغییر در ارزش‌ها یا باورهای اجتماعی و زیر سؤال بردن و رد هنجارهای مسلط شده است. در این هنگامه هر بیانیه، دستورنامه و آیین‌نامه حکومتی از سوی ساختار رسمی با مقاومت و رویارویی جامعه مدنی روبرو شده و از همان روزهای نخست تصویب تنظیمات و تعلمیات قوانین مرتبط، روبه نابودی و ناکارآمدی می‌رود.
ادامه دارد

سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
آزمون یک ایده از نهادزدایی تا جامعه‌زدایی ۶
علی طایفی

جنسیت‌زدایی از جنسیت نیز در همین پیوستار در حال شکل‌گیری و رشد است. تاکید افراطی حاکمیت و روایت رسمی از تفکیک جنسیتی سنتی سبب شده است که از نهاد جنسیت نیز جنسیت‌زدایی شود. بدین معنا که دیگر تفکیک‌های‌جنسیتی در نهادهای غیررسمی جامعه مدنی و در سایه قابل ردیابی نیست. روابط جنسیتی و جنسی امروز در جامعه ایران بشدت در پی چالش کشیدن آموزه‌های رسمی نهادهای اخلاقی جنسیت‌گراست.

تسری پدیده نهادزدایی حتی دامنه هویتی را نیز در بر می‌گیرد. دیگر نمی‌توان هویت فردی در جامعه را با روایت‌های مسلط و حکومتی سنجید. امروزه هویت‌زدایی از هویت‌های مین‌ستریم یا مسلط و حاکم در جامعه به روالی متداول و عادی در جامعه مبدل شده است. دوگانه ما و دیگران، به روایت جدیدی از هویت ما بمعنای مردم در حاشیه قدرت سیاسی و دینی مسلط در برابر دیگران در ساختار حکومت دست یافته است.

در همین راستا، انقلاب‌زدایی از انقلاب نیز از دستاوردهای پدیده نهادزدایی است. حاکمیت سیاسی و دینی چنان عملکردی در کارنامه خود نهاده است که هر نهاد ‌و نمادی از حکومت به تشکیل نهاد و نمادهای موازی دیگری از سوی مردم و جامعه مدنی منجر شده است. امروز هرآنکه انقلابی موسوم به انقلاب ۵۷ شناخته می‌شود در واقع ضدانقلابی است که در مقابل انقلاب مردمی پیش‌روی ایران فردا ایستاده است.

جامعه‌زدایی از جامعه.
پیامد نهایی نهادزدایی در نهادهای پیش‌گفته همانا جامعه‌زدایی در قالب رسمی آن است. جامعه‌زدایی به فرآیندی اطلاق می شود که از طریق آن افراد یا گروه ها هنجارها، ارزش ها و رفتارهای اجتماعی خود را که معمولاً با نقش‌های اجتماعی قبلی آنها مرتبط است، از دست می دهند.

در حالی که جامعه‌پذیری به افراد کمک می کند تا در جامعه ادغام شوند، جامعه‌زدایی شامل تجزیه یا تغییر این رفتارهای آموخته شده است. این امر می‌تواند به دلایل مختلفی رخ دهد:

انتقال در زندگی: تغییرات عمده زندگی مانند طلاق، بازنشستگی یا نقل مکان به کشور جدید می تواند منجر بدان شود یا جابجایی طبقاتی فرد در خانواده و جامعه.
تنظیمات سازمانی: در محیط‌هایی مانند ‌ادارات، سازمان‌ها، مدارس و دانشگاه‌ها با حذف هویت‌های قبلی و تحمیل هویت‌های جدید، جامعه‌زدایی را تحمیل کنند.
تغییرات فرهنگی: قرار گرفتن در معرض فرهنگ های مختلف می‌تواند افراد را تشویق کند تا باورهای قبلی را مورد ارزیابی مجدد قرار دهند و به طور بالقوه آن را رد کنند.

تأثیرات جامعه‌زدایی می‌تواند بسیار متفاوت باشد: بحران هویت، بیگانگی اجتماعی، چالش‌های سازگاری، تسری زندگی دیجیتالی در دنیای مجازی و برکندن از واقعیت. در چنین بستری، با گسترش و تعمیق نهادزدایی، جامعه رسمی نیز رو به مرگ رفته و بنظر می‌رسد جامعه در معرض فروپاشی جدی است.

بی‌شک آثار این فروپاشی نیز قابل سنجش و اندازه‌گیری است ولی بیش و پیش از آن ظهور و رشد جامعه غیررسمی و فرایند جایگزینی و توان‌بخشی آن بجای جامعه رسمی و نوزایی نهادهای اجتماعی نوکارکرد با ساختارهای نوین در حال شکل‌گیری و وقوع است.
پایان

سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
آزمون_یک_ایده:_نهادزدایی_تا_جامعه‌زدایی.pdf
248.5 KB
آزمون یک ایده از نهادزدایی تا جامعه‌زدایی علی طایفی

پیشتر به تحلیل این پدیده پرداختم که چگونه جامعه دستخوش مرگ و حیات دوباره می‌گردد. در آن تحلیل اشاره داشتم که جامعه رسمی در ایران رو به مرگ است و همزمان جامعه غیررسمی در حال شکل‌گیری و رشد پر شتابی است. در تحلیل حاضر بدنبال طرح مسیله نهادزدایی از نهادهای اجتماعی هستم.

به بیان دیگر پرسش و مسیله اصلی من در اینجا عبارت از این است که چطور بخش بزرگی از نهادهای اجتماعی، نهادزدایی و کارکردزدایی می‌شوند، زمینه‌ها و پیامدهای این نهادزدایی در سطح کلان کدامند و آیا این نهادزدایی اجتماعی سبب‌ساز فروپاشی جامعه و در نهایت وقوع ایده جامعه‌زدایی خواهد شد؟

رویکرد اصلی تحلیل من بر ابعاد مختلفی از پدیده نهادزدایی استوار است که به برخی از مهم‌ترین مفاهیم جامعه‌شناختی پیرامون نهادهای اجتماعی ناظر است. مسیله نهادزدایی در واقع بیانگر وضعیت و پدیده‌ای است که در آن رویکرد تحولی حاکم بوده و نشانگر تطور نهادهایی است که در گذر زمان و بستر شرایط اجتماعی از هویتی به هویت دیگر در می‌آیند.

متن اصلی را در پرونده پیوست مطالعه کنید


سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
👍1
درس تاریخی پایان استبداد: پیامی از بشار به مجتبی
علی طایفی

این نخستین بار نیست که سقوط یک مستبد این بار در سوریه با چنین سرعت برق‌آسا و شورانگیزی صورت می‌گیرد. از قرن بیستم تاکنون دیوار مستحکم ده‌ها نظام‌ استبدادی فروریخته و به حافظه سیاه تاریخ پیوسته‌اند. فشار استبداد و نظام سرکوب چنان نیروی مقاومتی در ضدساختار برهم انباشه می‌سازد که با تکانه و شکاف‌های جدی در درون ساختار قدرت استبداد، زمینه سقوط را فراهم می‌سازد.

روی دیگر این سقوط که لزوما نشانه شکل‌گیری نهادهای دمکراتیک نیست، عبارت از موروثی کردن قدرت مستبد است. خودشیفتگی مستبد به جایی می‌رسد که ساختار استبداد بدنبال بازتولید وراثتی خود می‌افتد و همین نقطه، تیر خلاص نظام استبداد مطلق است. مجتبی خامنه‌ای در ایران نیز اگر در سر سودای جانشینی دارد باید از سقوط بشار اسد همین درس را بیاموزد. جمهوری چهاردهم، جمهوری سقوط نظام اسلامی است. صدای دهل انقلاب ایران را از هم اکنون می‌توان شنید.
کمربندها را سفت ببندید!

سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
👍4
شروین و هراری و چندین پرسش بی‌پاسخ! ۱
علی طایفی

شروین وکیلی یکی از کوشا‌ترین علاقمندان به علوم بین‌رشته‌ای است که چه بسا یکی از ملزومات رشد علوم بویژه اجتماعی نیز همین است. اگر بخواهم در وصف اهتمام فراگیر او بنویسم باید گفت او از رشته زیست‌شناسی تا روانشناسی و از تاریخ تا علوم اجتماعی تحقیق و تحریر داشته است. صرف وقت بسیار و کوشش‌گری او بعنوان کنشگر فعال مراکز علمی و پژوهشی در کشور قابل توجه و شایان تحسین و تقدیر است.

او در همین سن جوانسالی خود ده‌ها کتاب تالیف کرده است که حتی در حوزه ادبیات و رمان‌نویسی نیز دستی به قلم برده است. در اینجا قصد دیگری جز نقدی بر برخی از زوایای دیدمانی او ندارم که بطور مشخص محصول دیدن ویدیوی او درباره جنگ آخرالزمان است. در این مجموعه سخنرانی او چندین نگته است که محل نقد و رد است که همزمان با برخی کنارنویسی‌ها بدان می‌پردازم:

شروین در جایی از سخنان خود و در مقاله دیگری در نقد تاریخ‌نگاری به کتاب هراری بنام انسان هوشمند اشاره کرده و مدعی است که «هراری یک قصه‌ای در مورد تاریخ جهان به شما می‌گوید که ایران در آن نیست و کلا کتمان شده است…». من نمیدانم آیا ایشان نسخه ترجمه شده را خوانده‌اند یا انگلیسی را ولی نگاهی فقط به نمایه این کتاب به زبان اصلی نشان می‌دهد که هراری دهها بار از ایران، پرشیا، کوروش و خلیج‌فارس نام برده و با استناد بدان تحلیل خود را ادامه داده است.

شروین در جای دیگری می‌گوید هراری در مورد «جنسیت، زنانگی، قدرت و مرد سالاری یک صحبت‌هایی می‌کند که احتمالا از اینجا برمی‌خیزد که او هم‌جنس‌گرا بوده و شوهر دارد و در سال ۲۰۰۰ در کانادا بطور رسمی با یک آقایی ازدواج کرده و در سخنرانی‌هایش هم گاهی می‌گفت شوهرم». این رویکرد و بزرگ‌نمایی آن بشدت نامرتبط با تحلیل رویکرد تاریخی یک نویسنده است. اصلا مهم نیست که کسی چه رابطه جنسی با چه کسی دارد بخصوص وقتی که بحث تاریخ‌نگاری و تحلیل و تالیف به میان می‌آید.

در واقع هیچکس تا کنون از آثار مورخان بیشماری از هرودت و طبری و راسل تا دورانت، راوندی یا کسروی و .. بخاطر ناهمجنس‌گرا یا هتروسکسویل بودن آنان و اینکه شوهر چه کسی هستند نقد و نقلی نکرده است. به بیان دیگر گرایش جنسی مورخ یا متفکری به رابطه جنسی و نحوه رابطه فرد در بستر او ارتباط منطقی و عقلانی ندارد. این پارادایم شامل شخص شروین نیز هست و کسی نمی‌گوید که شروین، شوهر یا دوست‌پسری است که هترو یا ناهمجنگسراست و باید در مطالعه آثار او احتیاط کرد.

او در جای دیگری از نقد خود می‌نویسد: « باید حواسمون بهش باشه که این آدم داره این حرفارو میزنه یک گرایش خیلی روشنی به سوسیالیسم داره یک جاهایی خیلی افراطی ولی غیرعادی هست مثلا نمونه بارزش اینکه تو کمون داره زندگی میکنه، خب کمونیستی بود در واقع.» آیا در تاریخ نمی‌توان به استناد مکاتب تاریخ‌نگاری و تاریخیگری به تحلیل نشست؟ حتی اگر هراری سوسیالیست یا چپ مارکسیست باشد که نیست چه اشکالی دارد که از نظر ماتریالیزم تاریخی به روایت و بازنگاری و بازنگری وقایع تاریخی بپردازد؟ آیا نگرش سیستمی مورد تاکید شخص شروین، دلیل محکمی بر تشکیک در تحلیل‌های تاریخی اوست؟
ادامه دارد

سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
👍6🍾1
شروین و هراری و چندین پرسش بی‌پاسخ! ۲
علی طایفی

شروین در‌ ادامه می‌نویسد: «مورد دیگه اینکه (هراری) گیاه خواره بنابرین سخنی که راجع به جانوران و اهلی و اهلی شدن میگه باز جایه بحث داره. یک گیاهخوار رمانتیک هم هست یعنی وقتی در مورد جانوران و گوشت خواری حرف میزنه جزو اون گروهیه که کم و بیش گمان میکنه خوردن گوشت و جانوران گناهه». استدلال‌هایی از این دست مانند موارد قبلی بشدت چوبین است. نمی‌توان به استناد گوشتخوار بودن یا گیاهخوار بودن رویکرد یک مورخ و اثر او را مورد سنجشگری قرار داد. مگر می‌شود چنین گزاره‌ای طرح کرد که تحلیل‌های شروین بدلیل گوشتخواری بشدت خشونت‌بار است!

ادله‌هایی از این دست توسط شروین در نقد اثر هراوی بارها تکرار می‌شود. مثلا در جای دیگری می‌نویسد که «نکته دیگه اینکه خب یهودی نیست به لحاظ دینی (هراری). به لحاظ نژادی یهودیست و از لحاظ حقوقی شهروند اسرائیلی هست ولی از لحاظ دینی پیرو یک راهب هندیست». صرفنظر از اینکه امروزه دیگر بحث ژنتیک جایگزین نژادگرایی شده است، می‌توان گفت یهودیت یک نژاد نیست. و یهودی بودن یا نبودن او معیار داوری یک مورخ، نویسنده و یک اثر علمی نیست.

من شخصا نقدهایی بر اثر هراوی دارم ولی لازم دانستم این موارد را مبنایی بر یک تحلیل بر رویکرد شروین وکیلی قرار دهم. سستی استدلال او، اگرچه قصد تعمیم آن به همه آثار شروین را ندارم ولی گویای چند امر است:

رویکرد بین رشته‌ای نیازمند تخصص در هر حوزه علمی است. شخصا سخت می‌توانم بر این امر‌صحه بگذارم و بپذیرم که شروین هم بیولوژیست هست هم سوسیولوژیست. نگاهی به دامنه گسترده کتب او گویای یک ابهام نظری ‌و نظریه‌ای است. تم و موضوع‌های اصلی کتب او از این قرار است:
روان‌شناسی
بافت‌شناسی
جانورشناسی
علوم سیاسی
رفتارشناسی منش‌ها
زمان و زنان
نظریه سیستم ها
تاریخ‌شناسی
تاریخ تمدن
اسطوره‌شناسی
پرنده‌شناسی
دین‌شناسی
رمان و داستان نویسی
ادبیات‌شناسی
عرفان‌شناسی
هنرشناسی
باستان‌شناسی
فیزیولوژی
عصب‌شناسی
همجنس گرایی و سکسولوژی
شعرشناسی
ایران‌شناسی
خلاقیت و علوم رفتاری
شناخت‌شناسی
و سرانجام جامعه‌شناسی!

برای بررسی همه آثار شروین باید آن‌ها را مطالعه تطبیقی و نقد کرد که امری دشوار است زیرا علاوه بر عدم تمایل شخصی و عدم ضرورت آن، شخصا فاقد دانش و تخصص لازم در این‌ همه حوزه‌های علمی نامرتبط به هم هستم. ولی می‌توانم به جامعیت و تخصصی بودن و اعتبار و پایایی یافته‌های او در حوزه‌های جامعه‌شناختی تردید کنم.
ادامه دارد

سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
👍5
شروین، هراری و چندین پرسش بی‌پاسخ! ۳
علی طایفی

از همین رو معتقدم صرفنظر از فاکت‌های تاریخی که او به آن‌ها به درستی استناد می‌کند و در سخنرانی دیداری‌اش در یوتوب بنام جنگ آخرالزمان نقل می‌کند، او در یک جمع‌بندی سراغ حمایت از نیروی مقاومت رفته، از بسیج نظامی و حملات نیابتی حکومت ایران علیه اسراییل حمایت می‌کند و در صورت حمله نظامی اسراییل به ایران، مخاطب خود را به‌عنوان یک ایرانی اصیل تاریخ‌مند به مقابله و دفاع از ایرانیت دعوت می‌کند.

این امر بدون هر گونه ارزشگذاری که در لابلای نسخه‌های تجویزی او مشهود است، یک رویکرد علمی و مبتنی بر جنبش صلح و برخاسته از نظر و نظریه غیرایدلوژیک نیست. در نهایت توصیه من به مخاطبان آثار خواندنی شروین این است:

الف. در مطالعه آثار او بیش از هر اثر دیگری باید دقت نظری و رویکردی داشت؛ نباید به استناد حافظه و سخنوری قدرتمند شروین، مفتون رویکردهای سویه‌دار او گردید.

ب. در بررسی آثار و سخنان او با شدتی مضاعف بدنبال رویکرد انتقادی باشید زیرا چنانکه برخی موارد نقد وی بر هراوی در‌ کتاب انسان هوشمند اشاره شد، داوری‌های او در نقد کتب دیگران می‌تواند مبتنی بر پیشداوری باشد.

پ. در ایرانی‌گرایی او اگرچه از نظر ملی و تاریخی می‌توان بسیار آموخت ولی ایرانی‌گرایی افراطی در متون گفتاری و نوشتاری او بشدت مورد تامل و بازاندیشی است. شخصا با چنین تمدن‌گرایی‌های تاریخی و اکنونی همسویی و همسایگی نظری ندارم مگر وجوه انسانگرایانه یک نظریه یا رویکرد در بررسی تاریخ و تحلیل جامعه که قابل اتکاست.

ت. در منبع‌شناسی یا کتاب‌شناسی شروین هم باید دقت کرد. صرف فهرست‌سازی بلند از منابع فارسی و غیرفارسی کفایت و دلالت بر علمی بودن یک اثر ندارد. حتی صرف اشاره به یک پاراگراف در یک کتاب نشانگر بهره‌گیری جدی از آن کتاب در تالیف یا تحلیل مورد نظر نیست.

ث. در نهایت علیرغم نکات ‌پیش‌گفته همچنان مخاطبان علوم اجتماعی و تاریخ را به مطالعه و البته نقد تالیفات شروین وکیلی دعوت می‌کنم.

سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1

منابع:
نقدی بر کتاب هراوی
مجموعه آثار شروین وکیلی
Sapiens, Yuval N Harari
استبداد، گور خود را می‌کَنَد
علی طایفی

شوک تحول سیاسی در سوریه دارای دلایل روشنی است. سرکوب احزاب و نهادها و کنشگران مدنی و اختناق فراگیر اسد در جامعه در طی بیش از چند دهه زمینه خشم عمومی و آسیب‌پذیری ساختار قدرت را مهیا ساخت.

قدرت یابی نهادهای شبه‌نظامی که تنها بدیل مبارزه علیه نظام ستم اسدی بود، از پیامدهای شکاف جدی بین مردم و دولت بود که سرانجام در طول چند روز به پیروزی این جبهه علیه حکومت اسد انجامید.

تضعیف حامیان اسد بدلیل درگیر شدن روسیه در‌جنگ با اوکراین و ایران با اسراییل با قوای نیابتی‌اش در لبنان و سوریه سبب شد تنها حامیان نظام استبداد اسدی نیز از بین بروند.

طرح تغییرات خاورمیانه نیز از آرزوهای امریکا و متحدانش و اسراییل در منطقه زمینه ساز این تغییر سیاسی شدید شد‌ که باید دید به کجا‌ می‌انجامد.

تحول کنونی سوریه این‌بار مانند دومینوی تحولات، دامن ایران و استبداد ولایی مافیایی آنرا خواهد گرفت،

بنظرم مهم‌ترین دلیل سقوط یکباره ‌‌فروپاشی نظام سیاسی استبدادی، خود نظام استبدادی است که با دستان خود، گورکن خود شده و گور خود را می‌کند.

سنجشگری مسایل اجتماعی ایران

https://www.tgoop.com/alitayefi1
👍3💯2
زیپش‌ را بالا کشید!
داستان‌های اجتماعی
نگارش و صدا از علی طایفی

🗯️🗯️🗯️🗯️🗯️🗯️🗯️
روزهایی که قلم قصه نویسی را بر مرکب خاطرات و برداشت‌هایم از حیات اجتماعی آغشته کردم نیز بر این باور بودم که باید ندای آزادی و رهایی را رسانش کرد. فریاد کشیدن صداهای خاموش در درون یکایک ما و درون تاروپود حیات اجتماعی ما انسان‌ها از زیباترین رویدادهایی است که میتواند زشت و تلخترین وقایع زندگی اجتماعی ما را به زیور نشر در آورد و زنگار آینه تیره ما تیربختان را کمی برق بنیدازد.

حاصل آنکه این نخستین تلاش من بشمار میرود و البته آخرین آن نبوده و نخواهد بود. سراب پیش روی فقط این است که بخشی از مسایل اجتماعی ما آدمهای ساکن در سرزمین ایران به نمایش درآید و قصه غصه‌های من و تو را حتی به طرفه‌ای از حفره فراموشی به یاد خواننده بیندازد که ای آدمی تو حاصل آه و دمی، پس نیکی کن.

باقی داستان‌ها را در پیوند زیر بخوانید
https://www.tgoop.com/Musikdelangiz/28168

لطفا پس از مطالعه و درصورت علاقمندی بازنشر دهید


سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اذان قتل!
علی طایفی

تاریخ جهان مملو از قتل و کشتار انسان بنام دین بوده است. این حجم از خشونت دینی در تاریخ اسلام نیز کمتر از سایر ادیان نبوده است. در طی نیم قرن حکومت دینی در ایران نیز شاهد همین چهره خونین قتل و اعدام زیر نام حاکمیت دینی هستیم. در طی ۴۵ سال با بیش از سه اعدام در روز، حکومت اسلامی ایران فاجعه انسانی راه انداخته است. تشیع خشونت‌بار سرخ که شریعتی پایه‌های نظری آنرا می‌پر‌وراند با ظهور فقیه‌های وقیح زمینه تحقق یافت.

استبداد نهفته در اندیشه دینی اسلام امری جدایی‌ناپذیر در ادبیات دینی است که خود را برترین اندیشه رستگاری‌بخش برای دنیا و آخرت می‌پندارد و هیچ دگر اندیشی را برنمی‌تابد. علیرغم برخی مصلح‌اندیشان دینی در تاریخ اسلام، رهبران دینی خاصه رهبران در قدرت و مکنت سبب‌ساز فجایع انسانی بیشماری شده‌اند که بنام خدا و انسان دیندار و مومن به خدای معبود صورت گرفته و می‌گیرد. ایران از نظر تعداد اعدام‌شدگان و زندانیان در جهان در رتبه نخست قرار دارد.

بساط کشتار و جنبش ضداعدام و خشونت فقط با خصوصی‌سازی و غیراجتماعی کردن دین اسلام میسر است.

سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
👏2
جامعه‌شناسی دشمنی.pdf
65.5 KB
جامعه شناسی دشمنی و دشمن‌تراشی
علی طایفی

دشمنی در فرهنگ سیاسی و همچنین فرهنگ عمومی ایران، پدیده‌ای اگرچه نه دیرینه، ولی ساختمند است. دوستی نیز اگرچه در ادبیات ایرانی از جرگه واژه‌هایی است که همواره بدان توصیه شده و می‌شود ولی هم‌پای آن، دشمنی در اشکال مختلف بازتولید شده و جان‌سختی می‌نماید. به‌نظرم مهمترین بنیان‌های فرهنگی این پدیده، به ساختار استبداد در کشور برمی‌گردد که گذشته دور و درازی دارد. اما در تاریخ معاصر کشور بویژه دهه‌های پس از انقلاب اسلامی، پدیده دشمنی چنان دامن‌گیر و گسترده شده است که نقاب هرچه دوستی و شفقت را کنار می‌زند.
ا‌
سنجشگری‌ مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
👍2
جامعه‌ در سایه.pdf
153.2 KB
جامعه در سايه, جامعه اي پويا
علی طایفی

همواره در تحلیل جامعه شناختی از جوامع و ساحتار های اجتماعی اغلب محور تحلیل‌ها حول جامعه ای می‌گردد که آشکارا در قالب نهادها و نمادهای رسمی به کنشگری و تنظیم رابطه بین عاملیت و ساختار از یکسو و تضادها و وفاق های آن از سوی دیگر پرداخته می‌شود که بنظر من این روش از تحلیل جامعه شناختی یکی از انواع زوایای مسلطی است که متداول شده است.

پیشفرض من در مقاله حاضر این است که آیا جامعه ایران جامعه ای باز است؟ نه از این منظر که کارل پوپر بدان جامعه باز در برابر دشمنانش اطلاق می کند، بلکه بمعنای آشکار بودن ساختارها، کارکردها و تضادهای این جامعه ، امری که در طرح مسئله مطالعه حاضر فرض من بر این مبناست:

ادامه را در‌پرونده پیوست مطالعه کنید

سنجشگری‌ مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
لذت مستبد!
علی طایفی

حاتم قادری بدرستی اشاره به لذت قدرت می‌کند زمانی‌که مستبد خود را با نارسیسیزم افراطی‌اش در صدر همگان قرار می‌دهد. از استالین تا هیتلر، از شاهان اروپایی تا آسیایی، از قذافی تا اسدهای دون‌مایه، و از شاهان پهلوی تا خمینی و خامنه‌ای، همه این مقتدران چنان داعیه یکتاسالاری ‌کرده و می‌کنند که گویی خدایگانِ بر روی زمین‌اند.

شخصا چندان با اصطلاح ابتذال شر هانا آرنت موافق نیستم. به اعتقاد من و به روایت تاریخ و جامعه‌شناسی، فرد مستبد در ساختار قدرتی تعریف و متعین می‌شود که در آن فرد نقش رهبری جامعه را گرفته و شبانی به او محوّل می‌گردد. در چنین ساختاری، نظام سلسله‌مراتب قدرت چنان طراحی تدریجی می‌گردد که فرد مستبد نقش رهبری کاریزماتیک بخود گرفته و حامی‌گرایان بی‌سر و خودسرش از او یک رهبر روحانی و الهی بلامنازع می‌سازند.

در چنین ساختاری مستبد بطور مضاعف خشن‌تر، کودن‌تر و لجام‌گسیخته‌تر می‌گردد و در واپسین فاز به ابتذال خود و نظام سیاسی و اجتماعی منجر می‌شود. فساد و خشونت مستبدان، تازه پس از سقوط آنان آشکارتر می‌گردد.

سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
👍2
ترومای دهه شصتی‌ها.pdf
142.5 KB
ترومای دهه شصتی‌ها
علی طایفی

دهه شصتی‌ها شامل چه کسانی است؟ ویژگی‌های فرهنگی و روانشناسی اجتماعی این قشر وسیع چیست؟ چرا باید بر این نسل یا کوهورت چنین ‌تاکید کرد؟ آیا این نسل انقلابی است یا نسبت به هر انقلابی بدگمان است؟ فوبیا و هوبیای این نسل کدامند؟ در این جستار تلاش دارم به شناسایی نسل‌های پس از انقلاب بپردازم. این تحلیل چه بسا راهنمایی باشد برای برآوردهای کنشگران اجتماعی در راهبری تحولات آتی کشور تا بدانند بر‌چه بستری از اندیشه‌ اجتماعی قدم نهاده و آمال تغییر را بر میدان عمل طرح می‌ریزند.

درصورت علاقمندی بازنشردهید

سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
⟩ بیانیه‌ی جمعی از جامعه‌شناسان ایران در اعتراض به مصوبه‌ی عفاف و حجاب در مجلس

| دوشنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۳

| #احمد_بخارایی: عادی‌سازی #خشونت و تشدید #تبعیض و ناامنی، محصول شبه‌قانون عفاف و #حجاب! بیانیه جمع کثیری از جامعه‌شناسان در محکومیت #قانون_عفاف_و_حجاب را توفیق داشتم امضا کنم.

بیانیه‌ی جمعی از جامعه‌شناسان ایران در اعتراض به مصوبه‌ی عفاف و حجاب در مجلس:

تصویب شبه قانون «حمایت از خانواده با ترویج عفاف و حجاب» که برخلاف اصول اولیه فلسفه قانون گذاری است با محتوای مجرم‌پنداری جامعه و تجویز خشونت نسبت به‌ شهر‌وندان از سوی نهاد قانونگذاری که قرار بوده خانه ملت باشد، موجب شگفتی و اعتراض جامعه مدنی و اندیشمندان حوزه‌های مختلف شده است.

ما جمعی از جامعه‌شناسان ایران، ضمن تصریح نکات زیر، قاطعانه خواستار ابطال و لغو این فرمان و پایان دادن به استمرار تبعیض و مزاحمت نسبت به خانواده‌های این سرزمین به‌ویژه زنان جامعه؛ در پوشش قانون هستیم.

۱- قانون باید بر سازنده یا پشتیبان هنجارهای معقول و رشد دهنده جامعه باشد و هر مصوبه‌ای که موجب تشدید ناهنجاری باشد، فاقد اعتبار قانونی است.

۲- این مصوبه به طور آشکار، بیانگر مداخله‌ حکومت و دولت در زیست فردی و حقوق شهروندی ایرانیان بوده و حقوق انسانی آنان به‌ویژه زنان را دچار محدودیت، ناامنی و تبعیض می‌سازد.

۳- برونداد اجرای این مصوبه؛ عادی سازی خشونت، ناامنی زیستی، نابرابری، رویکرد امنیتی و کنترل‌گری شهروندان به‌ویژه زنان ایران است.

۴- موجب آزار روانی دین باوران و اعتراض و خشم آنان بخاطر استفاده‌ی ابزاری و سیاسی از حجاب است.

۵- این قبیل مصوبات تحت پوشش قانون، موجب تنزل سرمایه اجتماعی و تضعیف انسجام اجتماعی و وحدت ملی است که پیامدهای امنیتی خطرناکی نیز خواهد داشت.

۶- تشدید کننده‌ی اعتراضات سرکوب شده پیشین در قالب آشفتگی و از هم پاشیدگی اجتماعی همراه با خشونت است.

۷- موجب ترویج قطبی سازی و نفرت در بطن جامعه و تشدید بحران‌های اجتماعی- سیاسی و گسست اجتماعی است.

بیست و ششم آذر ۱۴۰۳

امضاکنندگان به ترتیب الفبا:
پرویز اجلالی، آرش احدی مطلق، شیرین احمدنیا، امیر اراوند، اسماعیل آزادی، محمدکریم آسایش، معصومه اشتیاقی، ریحانه اصلانزاده، شهرام اقبال زاده، حسن امیدوار، نرگس ایمانی، عمادالدین باقی، احمد بخارایی، سمیه بیابانی، فهیمه بهرامی، زهرا پلمه، احمد جعفری، انسیه جلالوند، حسن چاوشیان، لیلی حاجی آقایی، محدثه حاجی حیدری، حمیرا حاجی محمد کاظمی، حسین حجت پناه، الهام حسینقلی زاده، عبدالعلی حسینیون، گیتی خزاعی، سید مجید خلیلی امین، نازنین دلنواز، محترم رحمانی، نرگس رحمانی، محسن رضوی نیا، پرنیا رضی پور، پیام روشنفکر، سیمین زمانی، زهره سروشفر، حسام سلامت، مهدی سلیمانیه، علی سمیعی، ژاله شادی طلب، ثریا شارقی، مرجان شجاعی، عالیه شکربیگی، مینا شیروانی ناغانی، الناز شیری، سید هاشم صاحبداد، حسن صارمی، ریحانه صارمی، وحید صدر فضلایی، مهران صولتی، سحر طالبی، رضا طالشیان جلودارزاده، مرضیه فتحی، اسماعیل فکوری، ساناز قربانی، حسین عبدالهی، زهره عزیز آبادی، امیر عظیمی، فاطمه علمدار، محمد علی پور، رضا علیزاده، مهناز علیزاده، عزیزاله علیزاده، مریم غلامی، مرتضی قلبی، نعمت اله کاظمی فرامرزی، فاطمه کبیرنتاج، علیرضا کرمانی، امین کنزی، لیلا کریمی، ندا گل بهاری، پوریا گل محمدی، رحیم محمدی، شایان محمدی، مریم محمدی، بی‌تا مدنی، میترا معدنی، سعید معیدفر، علی ملک پور، امید منصوری، فاطمه موسوی میرک، فاطمه موسوی ویایه، هاشم موسوی، سمیه مومنی، بیدا میرحسینی، سید مجتبی میرهمایونی، ندا میلانی، مهرداد ناظری، زمینه نژاد اصغری، الهام نظری، فریبا نظری، فهیمه نظری، علی اصغر نظری، عباس نعیمی جورشری، علی نوری، حمیدرضا نوری فرد، زهرا وکیل، محبوبه سادات هدی، مجید یونسیان.

@ensafnews

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها: 👇
| dr-bokharaei.com
| https://www.youtube.com/@AhmadBokharaei?hl=fa
| www.tgoop.com/dr_bokharaei
👍2👎1
کودکی_گمشده_درآمدی_بر_جامعه_شناسی_کودکی.pdf
913.8 KB
منتشر شد
کودکی گمشده:
درآمدی بر جامعه‌شناسی کودکی در ایران
علی طایفی

در این مجموعه به مهم‌ترین فرازهای تعریف کودکی و تعیین دامنه مفهومی و آماری این پدیده در ایران می‌پردازم. بی‌تردید یکی از مهم‌ترین موانع جامعه‌شناختی توسعه انسانی و اجتماعی مایران بازشناسی پدیده کودکی در بین ما ایرانیان است. این پدیده در ساختاری که کودک و کودکی قربانی آمال و ایدیولوژی بزرگسالی است دستخوش آسیب‌های روانی و اجتماعی جدی است. ترومای حاصل از کودکی آسیب‌دیده‌ در ایران، نمایشگر مصایبی است که جامعه بزرگسال امروز با آن مواجه است.

به بیان دیگر‌ پیامدهای اجتماعی کودکی‌ آسیب‌دیده نه تنها در ساختار سیاسی، بلکه در ساختارهای اجتماعی، آموزشی، فرهنگی و اجتماعی رخ نموده و روانشناسی اجتماعی یک ایرانی را در نقش‌های مختلف اجتماعی صدمه می‌زند. تضادهای نسلی و تقابل بین کودکی و بزرگسالی، و قیمومیت سن‌سالاری همچنان یکی از مسایل عمده جامعه ایران بشمار می‌رود. از اینرو مطالعه کودکی در فرارراه توسعه کشور دارای اهمیت فراوانی است.

درصورت علاقمندی، بازنشردهید.

سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
3
خشونت_خانگی:_خانواده_ناامن‌ترین_نهاد_اجتماعی.pdf
309 KB
خانواده ناامن‌ترین نهاد اجتماعی
علی طایفی


در خصوص مفاهیم چالش برانگیزی مانند خشونت خانگی که عمدتا برخاسته از تضاد و کشمکش میان منابع قدرت است، نمی توانم به نظریه های کنش متقابل نمادی در تعلیل آن و فرارویی به راهکارهایی ساختار شکنانه استناد کنم. طبق این نظر منفعت، پاداش، سودمندگرایی، انتخاب می تواند سبب بازتولید یک کنش جمعی شود. این نگرش اگر از سوی کسی که در ساختار قدرت اعمال هژمونی می کند صادق باشد، در مورد افراد خشونت دیده مصداق عینی ندارد.

ادامه مقاله را در‌ پرونده پیوست مطالعه کنید


سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
3
شب یلدا
چه پر شور و شوق
در پی نور آفتاب است!
شب‌پرستان را
چه خواب آشفته کرد
ظهور یلدا در شب‌های طولانی!

آفتاب خانوم‌مان، خوشقدم باد!
یلداتان مبارک!

علی طایفی

موسیقی، خرد جان؛ شعر، جانِ خِرَد
https://www.tgoop.com/Musikdelangiz
5
2025/07/09 02:53:10
Back to Top
HTML Embed Code: