درباره اتهامات به دیجیکالا، سرآوا و بنیانگذارش سعید رحمانی و مبارزهاش با دو سرطان
در این مدت ما بچههای فعال در اکوسیستم استارتآپی و تکنولوژی و همینطور ما دیجیکالاییها با موج بزرگی از تهمت، دروغ، فشار و ابهام مواجه بودیم.
حجم هجمهها آنقدر وسیع و فراگیر بود که از طرف نزدیکترین عزیزان و دوستانمان هم مورد پرسش بودیم. حتی خودمان هم تردید کردیم که نکند آنچیزهایی که در مورد ما میگویند راست باشد!
مایی که با همه خطاها و کاستیهایمان فکر میکردیم داریم کار مثبتی برای کشورمان میکنیم. مایی که فکر میکردیم این مملکت باید ذرهذره با صبر و حوصله و استقامت ساخته شود و بجای لعنت فرستادن بر تاریکی، باید شمعی روشن کرد. مایی که هنوز هم امیدوار بودیم.
آنقدر ضربه کاری بود و دروغها بزرگ، چند وقتی برای خودمان هم طول کشید تا بفهمیم اوضاع از چه قرار است.
در اوج اتفاقات یک روز از دوست بسیار عزیزی متنی بلندبالا گرفتم که توضیح میداد چرا نان در خون مردم زدن، زشت و ناپسند است و چرا من هرچه سریعتر باید نانم را از خون مردم بیرون کنم!
واقعیت این است که وقتی ویدیوی آن جوان که در آمستردام رفته بود سراغ دفتر صندوق سرمایهگذران اروپایی و طوری فیلم گرفته بود که انگار دفتری در کار نیست و ادعا کرده بود که همه چیز فیک است، خودم هم جا خوردم. کل شب را راه رفتم و فکر میکردم نکند جای اشتباهی هستم!
این تازه آنطرف ماجرا بود، از فشارهای اینطرفیها هنوز هم نمیشود گفت.
البته در سالی که گذشت مردم ایران کم بلا و مصیبت و رنج ندیدند. شاید رنج ما در مقابل رنج مردمانی که عزیز از دست دادند کوچک باشد، اما باور کنید که آبرو و اعتبار و مطمئن بودن از اینکه جای درستی هستی، گاهی وقتها شاید قدر جانِ آدمی پراهمیت میشود.
و گاهی تلخی تهمت، برای قلب، دردناکتر از تیر میشود.
با همهی این حرفها باید بپذیریم اگر تصویر و روایت نادرستی از ما شکل گرفت اِشکال کار از خودمان است. میدانیم که «اگر خودت به موقع و درست قصهات رو نگویی، دیگری و دیگرانی قصهای برایت میگویند».
سعید رحمانی بزرگ و عزیز، بنیانگذار سرآوا و مربی و قهرمان خیلی از ماها، در اوج این حملات و اتهامات در حال مبارزه با سرطان بود. کارآفرینی با اعتبار جهانی که در سال ۹۰ با هزاران امید به ایران برگشته بود و نسلی از کارآفرینان تکنولوژی در ایران را پرورش داده بود، در حال مبارزه با سرطان جسماش بود که با سرطانی بزرگتر مواجه شده بود؛ سرطان دروغ.
روزهای قضاوتهای هیجانی و بیمبنا میگذرد و به مرور برای همگان روشن میشود که سعید رحمانی چه خدمتی به ایران کرد. این کشور در قرن ۲۱ با هر نوعی از حکومت و طرز فکر، برای رشد و بهروزی مردم، به توسعه زیرساختهای تکنولوژی و اقتصاد دیجیتال نیاز دارد و اغراق نیست اگر بگوییم سعید، موثرترین فرد در ایجاد و توسعه اکوسیستم اقتصاد دیجیتال در ایران تا به امروز بوده است. از نگاه من سعید، ترکیب کمنظیری از مولفههای تخصص، تجربه و توانایی راهبری سطح جهانی، انسانیت و ایراندوستی است.
خوشبختانه سعید کمکم دارد سرطانی که بر جسماش حمله کرده بود را شکست میدهد. امیدوارم بتواند سرطان بزرگترِ دروغ را هم شکست بدهد.
برای ایران عزیز هم همان دعای معروف؛ خداوند از دشمن، خشکسالی و دروغ دورش بدارد.
از دوستان و مخاطبان عزیزی که در ۶ماه گذشته سوالات بجا و بحقی در مورد دیجیکالا داشتند دعوت میکنم گفتوگوی سهیل علوی با سعید رحمانی در پادکست طبقه ۱۶ را ببینند یا گوش دهند. تقریبا تمامی ابهامات و سوالات مطرح شده است.
https://youtube.com/watch?v=sOteySey-j8&feature=share
در این مدت ما بچههای فعال در اکوسیستم استارتآپی و تکنولوژی و همینطور ما دیجیکالاییها با موج بزرگی از تهمت، دروغ، فشار و ابهام مواجه بودیم.
حجم هجمهها آنقدر وسیع و فراگیر بود که از طرف نزدیکترین عزیزان و دوستانمان هم مورد پرسش بودیم. حتی خودمان هم تردید کردیم که نکند آنچیزهایی که در مورد ما میگویند راست باشد!
مایی که با همه خطاها و کاستیهایمان فکر میکردیم داریم کار مثبتی برای کشورمان میکنیم. مایی که فکر میکردیم این مملکت باید ذرهذره با صبر و حوصله و استقامت ساخته شود و بجای لعنت فرستادن بر تاریکی، باید شمعی روشن کرد. مایی که هنوز هم امیدوار بودیم.
آنقدر ضربه کاری بود و دروغها بزرگ، چند وقتی برای خودمان هم طول کشید تا بفهمیم اوضاع از چه قرار است.
در اوج اتفاقات یک روز از دوست بسیار عزیزی متنی بلندبالا گرفتم که توضیح میداد چرا نان در خون مردم زدن، زشت و ناپسند است و چرا من هرچه سریعتر باید نانم را از خون مردم بیرون کنم!
واقعیت این است که وقتی ویدیوی آن جوان که در آمستردام رفته بود سراغ دفتر صندوق سرمایهگذران اروپایی و طوری فیلم گرفته بود که انگار دفتری در کار نیست و ادعا کرده بود که همه چیز فیک است، خودم هم جا خوردم. کل شب را راه رفتم و فکر میکردم نکند جای اشتباهی هستم!
این تازه آنطرف ماجرا بود، از فشارهای اینطرفیها هنوز هم نمیشود گفت.
البته در سالی که گذشت مردم ایران کم بلا و مصیبت و رنج ندیدند. شاید رنج ما در مقابل رنج مردمانی که عزیز از دست دادند کوچک باشد، اما باور کنید که آبرو و اعتبار و مطمئن بودن از اینکه جای درستی هستی، گاهی وقتها شاید قدر جانِ آدمی پراهمیت میشود.
و گاهی تلخی تهمت، برای قلب، دردناکتر از تیر میشود.
با همهی این حرفها باید بپذیریم اگر تصویر و روایت نادرستی از ما شکل گرفت اِشکال کار از خودمان است. میدانیم که «اگر خودت به موقع و درست قصهات رو نگویی، دیگری و دیگرانی قصهای برایت میگویند».
سعید رحمانی بزرگ و عزیز، بنیانگذار سرآوا و مربی و قهرمان خیلی از ماها، در اوج این حملات و اتهامات در حال مبارزه با سرطان بود. کارآفرینی با اعتبار جهانی که در سال ۹۰ با هزاران امید به ایران برگشته بود و نسلی از کارآفرینان تکنولوژی در ایران را پرورش داده بود، در حال مبارزه با سرطان جسماش بود که با سرطانی بزرگتر مواجه شده بود؛ سرطان دروغ.
روزهای قضاوتهای هیجانی و بیمبنا میگذرد و به مرور برای همگان روشن میشود که سعید رحمانی چه خدمتی به ایران کرد. این کشور در قرن ۲۱ با هر نوعی از حکومت و طرز فکر، برای رشد و بهروزی مردم، به توسعه زیرساختهای تکنولوژی و اقتصاد دیجیتال نیاز دارد و اغراق نیست اگر بگوییم سعید، موثرترین فرد در ایجاد و توسعه اکوسیستم اقتصاد دیجیتال در ایران تا به امروز بوده است. از نگاه من سعید، ترکیب کمنظیری از مولفههای تخصص، تجربه و توانایی راهبری سطح جهانی، انسانیت و ایراندوستی است.
خوشبختانه سعید کمکم دارد سرطانی که بر جسماش حمله کرده بود را شکست میدهد. امیدوارم بتواند سرطان بزرگترِ دروغ را هم شکست بدهد.
برای ایران عزیز هم همان دعای معروف؛ خداوند از دشمن، خشکسالی و دروغ دورش بدارد.
از دوستان و مخاطبان عزیزی که در ۶ماه گذشته سوالات بجا و بحقی در مورد دیجیکالا داشتند دعوت میکنم گفتوگوی سهیل علوی با سعید رحمانی در پادکست طبقه ۱۶ را ببینند یا گوش دهند. تقریبا تمامی ابهامات و سوالات مطرح شده است.
https://youtube.com/watch?v=sOteySey-j8&feature=share
YouTube
EP 100 - Said Rahmani | سرآوا
سعید رحمانی خضری، بنیانگذار شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر سرآوا، به اعتقاد بسیاری موثرترین و شناختهشده ترین چهره اکوسیستم استارتاپی ایران شناخته میشه. توی این قسمت با سعید از زندگی و سرطان، از داستان سرآوا و سرمایه گذاری روی ریحون و استارتاپهای ایران تا در…
۱۰ درس از «استبداد، ۲۰ درس از قرن بیستم» برای ما کاربران اینترنت
۱. فقط کاربر اینترنت نباشید! کتاب، مجله و رسانههای چاپی را دنبال کنید و از روزنامهنگاری تحقیقی و خبرنگارانی که به اخلاق ژورنالیستی پایبندند، حمایت کنید.
۲. اگر به اینترنت و تصویر محدود باشید، سطحی میشوید، تا میتوانید به واژهها فکر کنید و حرف بقیه را بیفکر و تأمل تکرار نکنید. حتی اگر همان حرف را میزنید با کلمات خودتان بگوییدش. برای این کار و داشتن عمق فکری، از شبکههای اجتماعی و محتوای تصویری فاصله بگیرید و در عوض بیشتر اهل متن و کتاب خواندن باشید.
۳. فقط کسانی را بازنشر کنید که از اخلاق رسانهای پیروی میکنند؛ یعنی اگر درباره حقیقتی میگویند میدانید که تحقیق کردهاند، به واقعیت متعهداند و شما دلیلی برای اعتماد به آنها دارید.
۴. مهم است چه چیزی را نشر میدهیم. وقتِ انتشار اکاذیب، اذهان و روانهایی را که میآزاریم، نمیبینیم. ولی معنایش این نیست که ذهن و روان کسی را نمیآزاریم.
۵. اگر بتوانیم از اِعمال خشونت علیه اذهان آن دیگرانِ نادیدنی در اینترنت پرهیز کنیم، آنوقت جریان اطلاعات در اینترنت و شبکههای اجتماعی دیگر مثل حالا اینقدر پر هرجومرج و شبیه صحنهی یک تصادف بزرگ، مرگبار نخواهد بود.
۶. خودتان سر از ماجراها درآورید و کورکورانه چیزی را بازنشر نکنید. برای این کار وقت بیشتری را به خواندن مقالات بلند اختصاص دهید. مشترک رسانههای چاپی شوید.
استبداد همیشه روزنامهنگاری واقعی را به حاشیه میراند، شما حمایت کنید.
۷. رسانههای چاپی اجازه میدهند که معنای آنچه را به نظر تکههای منفصل از همِ اطلاعات میآیند دریابیم و تاثیر آن بر خودمان و کشورمان را بشناسیم. تحقیق و نگارش دقیق و حرفهای کار سخت، زمانبر و هزینهبری است وما باید تفاوت آن را با فضای آنلاین که هرکسی میتواند چیزی بگوید، بشناسیم.
۸. همه چیز نسبی نیست!
به حقیقت باور داشته باشید. دست کشیدن از حقایق، دست کشیدن از آزادی است. اگر حقیقتی در کار نباشد، هیچ کس نمیتواند قدرت را نقد کند، چون هیچ اساسی وجود ندارد که بر مبنای آن بتوان چنین کرد. اگر حقیقتی در کار نباشد، پس همه چیز نمایش و مضحکهای بیش نیست.
۹. صاحبان قدرت دوست دارند شما روی صندلی به رخوت لم بدهید و احساساتتان را روی صفحههای نمایشگر بریزید. بروید بیرون. جسمتان را به جاهای ناشناخته ببرید و با آدمهای غریبه دمخور شوید. دوستان تازه بیابید و با آنها به پیادهروی بروید.
۱۰. از نهادها و سازمانهای غیر دولتی حمایت کنید و به کارهای خوب کمک کنید. مادامی که فعالیتهای مثمر ثمری برای جامعه انجام میدهیم و با دیگرانی آشنا میشویم که آنها هم به فعالیتهای مشابه افتخار میکنند، در حال خلق جامعه مدنی هستیم.
۱. فقط کاربر اینترنت نباشید! کتاب، مجله و رسانههای چاپی را دنبال کنید و از روزنامهنگاری تحقیقی و خبرنگارانی که به اخلاق ژورنالیستی پایبندند، حمایت کنید.
۲. اگر به اینترنت و تصویر محدود باشید، سطحی میشوید، تا میتوانید به واژهها فکر کنید و حرف بقیه را بیفکر و تأمل تکرار نکنید. حتی اگر همان حرف را میزنید با کلمات خودتان بگوییدش. برای این کار و داشتن عمق فکری، از شبکههای اجتماعی و محتوای تصویری فاصله بگیرید و در عوض بیشتر اهل متن و کتاب خواندن باشید.
۳. فقط کسانی را بازنشر کنید که از اخلاق رسانهای پیروی میکنند؛ یعنی اگر درباره حقیقتی میگویند میدانید که تحقیق کردهاند، به واقعیت متعهداند و شما دلیلی برای اعتماد به آنها دارید.
۴. مهم است چه چیزی را نشر میدهیم. وقتِ انتشار اکاذیب، اذهان و روانهایی را که میآزاریم، نمیبینیم. ولی معنایش این نیست که ذهن و روان کسی را نمیآزاریم.
۵. اگر بتوانیم از اِعمال خشونت علیه اذهان آن دیگرانِ نادیدنی در اینترنت پرهیز کنیم، آنوقت جریان اطلاعات در اینترنت و شبکههای اجتماعی دیگر مثل حالا اینقدر پر هرجومرج و شبیه صحنهی یک تصادف بزرگ، مرگبار نخواهد بود.
۶. خودتان سر از ماجراها درآورید و کورکورانه چیزی را بازنشر نکنید. برای این کار وقت بیشتری را به خواندن مقالات بلند اختصاص دهید. مشترک رسانههای چاپی شوید.
استبداد همیشه روزنامهنگاری واقعی را به حاشیه میراند، شما حمایت کنید.
۷. رسانههای چاپی اجازه میدهند که معنای آنچه را به نظر تکههای منفصل از همِ اطلاعات میآیند دریابیم و تاثیر آن بر خودمان و کشورمان را بشناسیم. تحقیق و نگارش دقیق و حرفهای کار سخت، زمانبر و هزینهبری است وما باید تفاوت آن را با فضای آنلاین که هرکسی میتواند چیزی بگوید، بشناسیم.
۸. همه چیز نسبی نیست!
به حقیقت باور داشته باشید. دست کشیدن از حقایق، دست کشیدن از آزادی است. اگر حقیقتی در کار نباشد، هیچ کس نمیتواند قدرت را نقد کند، چون هیچ اساسی وجود ندارد که بر مبنای آن بتوان چنین کرد. اگر حقیقتی در کار نباشد، پس همه چیز نمایش و مضحکهای بیش نیست.
۹. صاحبان قدرت دوست دارند شما روی صندلی به رخوت لم بدهید و احساساتتان را روی صفحههای نمایشگر بریزید. بروید بیرون. جسمتان را به جاهای ناشناخته ببرید و با آدمهای غریبه دمخور شوید. دوستان تازه بیابید و با آنها به پیادهروی بروید.
۱۰. از نهادها و سازمانهای غیر دولتی حمایت کنید و به کارهای خوب کمک کنید. مادامی که فعالیتهای مثمر ثمری برای جامعه انجام میدهیم و با دیگرانی آشنا میشویم که آنها هم به فعالیتهای مشابه افتخار میکنند، در حال خلق جامعه مدنی هستیم.
❤4
Forwarded from سخنرانیها
🔊فایل صوتی
پادکست فلسفه علم
در اپیزود دوم "فلسفه علم"امیر حسن موسوی درباره رویکردهای متفاوت به علم در طول تاریخ صحبت کرده است.
فلسفه علم پادکستیست برای دانستن و شیوهی دانستن که از سوی جایزه چراغ تولید و منتشر میشود.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
پادکست فلسفه علم
در اپیزود دوم "فلسفه علم"امیر حسن موسوی درباره رویکردهای متفاوت به علم در طول تاریخ صحبت کرده است.
فلسفه علم پادکستیست برای دانستن و شیوهی دانستن که از سوی جایزه چراغ تولید و منتشر میشود.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
Telegram
attach 📎
👍2
Forwarded from سخنرانیها
🔊فایل صوتی
پادکست فلسفه علم
درسومین قسمت از "فلسفه علم" از علم و شبهه علم گفتیم. از اینکه آیا هر چیزی که علم نیست ،شبه علم است؟ یا شاید بهتر است روشهای دیگر معرفتی را به نام "ناعلم" بشناسیم ودر جای خودش از آنها بهره ببریم. اگر چنین است،ایا شبه علم هم یکی از ابزارهای معرفتی است؟ اگر نه چرا؟ .
"فلسفه علم" پادکستی است از مجموعهی پادکستهای "جایزه چراغ"
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
پادکست فلسفه علم
درسومین قسمت از "فلسفه علم" از علم و شبهه علم گفتیم. از اینکه آیا هر چیزی که علم نیست ،شبه علم است؟ یا شاید بهتر است روشهای دیگر معرفتی را به نام "ناعلم" بشناسیم ودر جای خودش از آنها بهره ببریم. اگر چنین است،ایا شبه علم هم یکی از ابزارهای معرفتی است؟ اگر نه چرا؟ .
"فلسفه علم" پادکستی است از مجموعهی پادکستهای "جایزه چراغ"
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
Telegram
attach 📎
Forwarded from سخنرانیها
🔊فایل صوتی
پادکست فلسفه علم
شماره چهارم "فلسفه علم" قصهی علم و شبهعلم را همچنان دنبال میکند. فرق میان نظرات داروین و فون دنیکن چیست که یکی اعتباری و اسم و رمسی دارد و دیگری با اینکه اسم و رسم دارد،چندان معتبر نیست؟
فلسفهی علم از سری پادکستهای "جایزه چراغ" است . پادکستی برای آنهایی که دغدغهی دانستن دارند.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
پادکست فلسفه علم
شماره چهارم "فلسفه علم" قصهی علم و شبهعلم را همچنان دنبال میکند. فرق میان نظرات داروین و فون دنیکن چیست که یکی اعتباری و اسم و رمسی دارد و دیگری با اینکه اسم و رسم دارد،چندان معتبر نیست؟
فلسفهی علم از سری پادکستهای "جایزه چراغ" است . پادکستی برای آنهایی که دغدغهی دانستن دارند.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
Telegram
attach 📎
Forwarded from سخنرانیها
🔊فایل صوتی
پادکست فلسفه علم / پنجم
مساله یا معما؟ این موضوعی است که توماس کن برایمان گفته. همانطور که از "پارادایم" گفته. و البته از همه مهمتر اینکه توماس کن برایمان از ساختار انقلابهای علمی گفته است. در شماره پنجم "فلسفه علم" امیر حسن موسوی، به نظرات توماس کن پرداخته و پژمان نوروزی پرسشهایش را از او پرسیده و سیاوش صفاریان پور راهبری این شماره از فلسه علم را بر عهده داشته است.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
پادکست فلسفه علم / پنجم
مساله یا معما؟ این موضوعی است که توماس کن برایمان گفته. همانطور که از "پارادایم" گفته. و البته از همه مهمتر اینکه توماس کن برایمان از ساختار انقلابهای علمی گفته است. در شماره پنجم "فلسفه علم" امیر حسن موسوی، به نظرات توماس کن پرداخته و پژمان نوروزی پرسشهایش را از او پرسیده و سیاوش صفاریان پور راهبری این شماره از فلسه علم را بر عهده داشته است.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
Telegram
attach 📎
Forwarded from سخنرانیها
🔊فایل صوتی
پادکست فلسفه علم
در "فلسفه علم" ششم یکی از معروفترین "تغییر پارادایم" های تاریخ را مرور میکنیم. از "نظریه زمین مرکزی" و "کپرنیک" میگوییم و نقشی که در تاریخ و فلسفه علم داشته است..
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
پادکست فلسفه علم
در "فلسفه علم" ششم یکی از معروفترین "تغییر پارادایم" های تاریخ را مرور میکنیم. از "نظریه زمین مرکزی" و "کپرنیک" میگوییم و نقشی که در تاریخ و فلسفه علم داشته است..
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
Telegram
attach 📎
Forwarded from هممیهن
عقلانیت جمعی هدف غـایـی
گفتوگو با بنیانگذاران پادکست فلسفهعلم درباره ترویج علم و پادکستشان
سبا حیدرخانی
خبرنگار گروه فرهنگ
♦️درباره «علم مدرن» در جامعه ما بسیار کم گفتوگو شده و این امر عدم فهم یا فهمی پریشان و مشوش درباره علم ایجاد کرده است. این سوءتفاهم از یکسو مسیری هموار برای انواع خرافات، شبهعلم و نگرشهای ضدعقلانی حتی در بالاترین سطوح تصمیمگیر و تصمیمساز فراهم آورده است.
♦️سیاوش صفاریانپور، پژمان نوروزی و امیرحسن موسوی کنار هم جمع شدهاند و با بهاشتراک گذاشتن تخصصهای خود سعی کردهاند در «پادکست فلسفهعلم» گفتوگو درباره علم را به عرصه عمومی بیاورند. در ضرورت این کار میگویند: «ما میاندیشیم که آشنایی با مباحث فلسفهعلم برای دانشجویان، سازمانها و نهادهای ما، مسئولان ما، رسانههای ما و دانشگاهیان و اندیشمندان ما بسیار ضروری است. در این پادکست از علم و شبهعلم، ابطالپذیری، انقلابهای علمی، واقعگرایی و ضدواقعگرایی در علم، نسبیگرایی، فناوری، اخلاق، پزشکی، تکامل و داروین، علم و دین، علم و فلسفه، گالیله، کوپرنیک، نیوتن و دهها موضوع و حوزه مرتبط سخن گفتهایم و میزبان متخصصان مرتبط بودهایم. بهنظر میرسد این پادکست در کار خود موفق بوده و تا امروز بیشتر از 300هزاربار شنیده شده است.» با این سهنفر درباره ترویجگری علم در ایران، ضرورتهایش و پادکستشان گفتوگوی مفصلی داشتهایم که در ادامه خلاصهای از آن را میخوانید.
امیرحسن موسوی: کمی که جلوتر بیاییم، به دهه 70 میرسیم که دهه طلایی برای امثال ما بهشمار میرود؛ در دهه 70 نسلی پرورش پیدا کردند که با منطق علوم جدید مواجه شدند و همزمان بهصورت تجربی شروع به یادگیری ابزارهای ارتباطات کردند. چرا این اتفاق افتاد؟ نسبتی که من با سیاوش و پژمان دارم این است که در دهه 70 شاگرد آن دو نفر بودم؛ یک بچه 12ساله که در کلاسهای نجوم شرکت میکرد. این اتفاق برای یک نسل افتاد؛ بهواسطه کانونهای پرورش فکری، انجمنهای نجوم، گروههای نجوم آماتوری در دبیرستانها و دانشگاهها، یک جامعه چندهزارنفری در ایران در این مسیر قرار گرفتند. سیاوش و پژمان به بعضی اسمهای قدیمی اشاره کردند؛ من میتوانم معلمان نجوم آماتوری در دهه70 را نام ببرم که در تلویزیون آنها را میدیدیم، با آنها به رصد میرفتیم، در مجله نجوم مقالهها و ترجمههایشان را میخواندیم و در باشگاه نجوم و جاهای دیگر با ذوقوشوق پای سخنرانیها و کلاسهایشان مینشستیم. امثال محسن ایرجی، بابک امینتفرشی، پوریا ناظمی، دکتر وصالی، دکتر میرترابی و دیگران.
یک خلأ جدی در نظام آموزشوپرورش ایران وجود دارد که جامعههای نجومی به آن پاسخ میدادند؛ کار تیمی!
نوروزی: در مواجهه با شبهعلم آیا کسانی که ترویج علم انجام میدهند، باید با باورمندان به شبهعلم وارد دیالوگ و مناظره شوند؟ یکزمان هست که شخصی میآید و موضوعی را اشتباه بیان میکند؛ در این شرایط باید حتما با او وارد گفتوگو شد و تصحیحش کرد تا اطلاعات صحیح در اختیارش قرار گیرد. اگر علم رایج را بهعنوان حقیقت (اگرچه خطاپذیر) فرض کنیم، هنگامی که کسی نسبت به آن دچار انحراف یا برآورد اشتباه میشود، حتما باید با او گفتوگو و او را تصحیح کنیم، اما افراد و گروههایی هستند که میخواهند شبهعلم را بهعنوان یک ساختار داناییمحور رواج دهند؛ یعنی فرآیندهای مشاهده و تحلیل دادهها و بعد هم نتیجهگیری را مبتنی بر شبهعلم انجام میدهند که هیچ ربطی به اصول شناختهشده و رایج علمی امروز ندارد. این همان نقطه اختلاف بین من و سیاوش است. بهنظر من گفتوگو با این دسته دوم به معنای اعتبار بخشیدن به آنهاست و بهمرور به یک سند تبدیل میشود؛ انگار نگاه آنها را بهعنوان یک نظریه رقیب شناختهایم. از دید من، این خطای بزرگی است و به هیچوجه نباید به نظریات شبهعلمی اعتبار داد تا جایگاه رقیب علم را به خود اختصاص دهد.
صفاریان: ما باید بین مروج علم و ژورنالیست علم، خطفاصله بگذاریم. بخشی از مسائلی که پژمان ذکر میکند، وظیفه ژورنالیست علم است. او با تحقیق و بررسی آمار و داده و ارقام به مردم آگاهی میرساند که فرضا چه تعداد توانستهاند با روغنبنفشه بهبود بیابند و چه تعداد استفاده نکرده و خوب شدهاند؛ یعنی مقایسه سیستمایمنی بدن با مصرف روغنبنفشه. یکنفر میگوید «به واکسن برکت مجوزاضطراری دادهاند. مجوزاضطراری برای ششماه است. بعد از آن باید مجوز دیگری داده میشد. الان دوباره دارند برکت را تزریق میکنند. آیا مجوزاصلی را در کنار مجوزاضطراری گرفته؟» این حرف را چه کسی باید بزند؟ دو گروه باید این سوال را مطرح کنند؛1- ژورنالیستهای علم، 2- جامعه علمی. من با تاکید میگویم که جامعه علمی خودش را رودرروی قدرت قرار نمیدهد.
متن کامل
https://b2n.ir/t25526
#هممیهن
@hammihanonline
گفتوگو با بنیانگذاران پادکست فلسفهعلم درباره ترویج علم و پادکستشان
سبا حیدرخانی
خبرنگار گروه فرهنگ
♦️درباره «علم مدرن» در جامعه ما بسیار کم گفتوگو شده و این امر عدم فهم یا فهمی پریشان و مشوش درباره علم ایجاد کرده است. این سوءتفاهم از یکسو مسیری هموار برای انواع خرافات، شبهعلم و نگرشهای ضدعقلانی حتی در بالاترین سطوح تصمیمگیر و تصمیمساز فراهم آورده است.
♦️سیاوش صفاریانپور، پژمان نوروزی و امیرحسن موسوی کنار هم جمع شدهاند و با بهاشتراک گذاشتن تخصصهای خود سعی کردهاند در «پادکست فلسفهعلم» گفتوگو درباره علم را به عرصه عمومی بیاورند. در ضرورت این کار میگویند: «ما میاندیشیم که آشنایی با مباحث فلسفهعلم برای دانشجویان، سازمانها و نهادهای ما، مسئولان ما، رسانههای ما و دانشگاهیان و اندیشمندان ما بسیار ضروری است. در این پادکست از علم و شبهعلم، ابطالپذیری، انقلابهای علمی، واقعگرایی و ضدواقعگرایی در علم، نسبیگرایی، فناوری، اخلاق، پزشکی، تکامل و داروین، علم و دین، علم و فلسفه، گالیله، کوپرنیک، نیوتن و دهها موضوع و حوزه مرتبط سخن گفتهایم و میزبان متخصصان مرتبط بودهایم. بهنظر میرسد این پادکست در کار خود موفق بوده و تا امروز بیشتر از 300هزاربار شنیده شده است.» با این سهنفر درباره ترویجگری علم در ایران، ضرورتهایش و پادکستشان گفتوگوی مفصلی داشتهایم که در ادامه خلاصهای از آن را میخوانید.
امیرحسن موسوی: کمی که جلوتر بیاییم، به دهه 70 میرسیم که دهه طلایی برای امثال ما بهشمار میرود؛ در دهه 70 نسلی پرورش پیدا کردند که با منطق علوم جدید مواجه شدند و همزمان بهصورت تجربی شروع به یادگیری ابزارهای ارتباطات کردند. چرا این اتفاق افتاد؟ نسبتی که من با سیاوش و پژمان دارم این است که در دهه 70 شاگرد آن دو نفر بودم؛ یک بچه 12ساله که در کلاسهای نجوم شرکت میکرد. این اتفاق برای یک نسل افتاد؛ بهواسطه کانونهای پرورش فکری، انجمنهای نجوم، گروههای نجوم آماتوری در دبیرستانها و دانشگاهها، یک جامعه چندهزارنفری در ایران در این مسیر قرار گرفتند. سیاوش و پژمان به بعضی اسمهای قدیمی اشاره کردند؛ من میتوانم معلمان نجوم آماتوری در دهه70 را نام ببرم که در تلویزیون آنها را میدیدیم، با آنها به رصد میرفتیم، در مجله نجوم مقالهها و ترجمههایشان را میخواندیم و در باشگاه نجوم و جاهای دیگر با ذوقوشوق پای سخنرانیها و کلاسهایشان مینشستیم. امثال محسن ایرجی، بابک امینتفرشی، پوریا ناظمی، دکتر وصالی، دکتر میرترابی و دیگران.
یک خلأ جدی در نظام آموزشوپرورش ایران وجود دارد که جامعههای نجومی به آن پاسخ میدادند؛ کار تیمی!
نوروزی: در مواجهه با شبهعلم آیا کسانی که ترویج علم انجام میدهند، باید با باورمندان به شبهعلم وارد دیالوگ و مناظره شوند؟ یکزمان هست که شخصی میآید و موضوعی را اشتباه بیان میکند؛ در این شرایط باید حتما با او وارد گفتوگو شد و تصحیحش کرد تا اطلاعات صحیح در اختیارش قرار گیرد. اگر علم رایج را بهعنوان حقیقت (اگرچه خطاپذیر) فرض کنیم، هنگامی که کسی نسبت به آن دچار انحراف یا برآورد اشتباه میشود، حتما باید با او گفتوگو و او را تصحیح کنیم، اما افراد و گروههایی هستند که میخواهند شبهعلم را بهعنوان یک ساختار داناییمحور رواج دهند؛ یعنی فرآیندهای مشاهده و تحلیل دادهها و بعد هم نتیجهگیری را مبتنی بر شبهعلم انجام میدهند که هیچ ربطی به اصول شناختهشده و رایج علمی امروز ندارد. این همان نقطه اختلاف بین من و سیاوش است. بهنظر من گفتوگو با این دسته دوم به معنای اعتبار بخشیدن به آنهاست و بهمرور به یک سند تبدیل میشود؛ انگار نگاه آنها را بهعنوان یک نظریه رقیب شناختهایم. از دید من، این خطای بزرگی است و به هیچوجه نباید به نظریات شبهعلمی اعتبار داد تا جایگاه رقیب علم را به خود اختصاص دهد.
صفاریان: ما باید بین مروج علم و ژورنالیست علم، خطفاصله بگذاریم. بخشی از مسائلی که پژمان ذکر میکند، وظیفه ژورنالیست علم است. او با تحقیق و بررسی آمار و داده و ارقام به مردم آگاهی میرساند که فرضا چه تعداد توانستهاند با روغنبنفشه بهبود بیابند و چه تعداد استفاده نکرده و خوب شدهاند؛ یعنی مقایسه سیستمایمنی بدن با مصرف روغنبنفشه. یکنفر میگوید «به واکسن برکت مجوزاضطراری دادهاند. مجوزاضطراری برای ششماه است. بعد از آن باید مجوز دیگری داده میشد. الان دوباره دارند برکت را تزریق میکنند. آیا مجوزاصلی را در کنار مجوزاضطراری گرفته؟» این حرف را چه کسی باید بزند؟ دو گروه باید این سوال را مطرح کنند؛1- ژورنالیستهای علم، 2- جامعه علمی. من با تاکید میگویم که جامعه علمی خودش را رودرروی قدرت قرار نمیدهد.
متن کامل
https://b2n.ir/t25526
#هممیهن
@hammihanonline
hammihanonline.ir
عقلانیت جمعی هدف غـایـی
گفتوگو با بنیانگذاران پادکست فلسفهعلم درباره ترویج علم و پادکستشان
Forwarded from سخنرانیها
🔊فایل صوتی
پادکست فلسفه علم / اپیزود چهاردهم
گفتگو با دکتر امیر صائمی، استاد فلسفه اخلاق دانشگاه راتگرز
آیا حقیقت نسبی است؟
آیا واقعا اینشتین ثابت کرده است که همه چیز نسبی است و درست و غلطی وجود ندارد و آنچه
که ما به آن اخلاق می گوییم برساخته فرهنگ ها، سنت ها و زمینه ها است؟
تهیه شده توسط تیم بنیادجایزه چراغ
.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
پادکست فلسفه علم / اپیزود چهاردهم
گفتگو با دکتر امیر صائمی، استاد فلسفه اخلاق دانشگاه راتگرز
آیا حقیقت نسبی است؟
آیا واقعا اینشتین ثابت کرده است که همه چیز نسبی است و درست و غلطی وجود ندارد و آنچه
که ما به آن اخلاق می گوییم برساخته فرهنگ ها، سنت ها و زمینه ها است؟
تهیه شده توسط تیم بنیادجایزه چراغ
.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
Telegram
attach 📎
Forwarded from سخنرانیها
🔊فایل صوتی
هفتمین پادکست فلسفه علم
نیوتن را دانشمند همهی اعصار،بزرگترین دانشمند همه ی اعصار نامیده اند.عموم مردم اورا بیشتر از نظریات و آثارش در دنیای فیزیک(نور شناخت و مکانیک) و شاید ریاضی(دیفرانسیل و انتگرال) میشناسند. اما او چه تاثیری در حوزهی فلسفه داشته است؟ این پرسشی است که در این شماره از پادکست فلسفه علم ، امیر حسن موسوی،کاندیدای دکتری فلسفه علم به آن پاسخ میدهد. فلسفه علم برای آنهاست که دانستن را دوست دارند.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
هفتمین پادکست فلسفه علم
نیوتن را دانشمند همهی اعصار،بزرگترین دانشمند همه ی اعصار نامیده اند.عموم مردم اورا بیشتر از نظریات و آثارش در دنیای فیزیک(نور شناخت و مکانیک) و شاید ریاضی(دیفرانسیل و انتگرال) میشناسند. اما او چه تاثیری در حوزهی فلسفه داشته است؟ این پرسشی است که در این شماره از پادکست فلسفه علم ، امیر حسن موسوی،کاندیدای دکتری فلسفه علم به آن پاسخ میدهد. فلسفه علم برای آنهاست که دانستن را دوست دارند.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
Telegram
attach 📎
Forwarded from سخنرانیها
🔊فایل صوتی
هشتمین پادکست فلسفه علم
اسطوره زدایی از یک اسطوره- این همهی داستان این شماره از پادکست فلسفه علم است. در این برنامه با گالیله آشنا میشوید و بیشتر از آنکه بدانیم گالیله چه کرده،میشنویم که چه کارهایی نکرده. این شماره به خصوص با توجه به علاقهای که امیرحسن موسوی به گالیله دارد محتوایی شنیدنی و جذابتر از باقی شماره ها دارد. شاید هم چون کالیله برای بیشتر ما شنوندگان "فلسفه علم" آغازگر علم جدید محسوب میشود. شاید.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
هشتمین پادکست فلسفه علم
اسطوره زدایی از یک اسطوره- این همهی داستان این شماره از پادکست فلسفه علم است. در این برنامه با گالیله آشنا میشوید و بیشتر از آنکه بدانیم گالیله چه کرده،میشنویم که چه کارهایی نکرده. این شماره به خصوص با توجه به علاقهای که امیرحسن موسوی به گالیله دارد محتوایی شنیدنی و جذابتر از باقی شماره ها دارد. شاید هم چون کالیله برای بیشتر ما شنوندگان "فلسفه علم" آغازگر علم جدید محسوب میشود. شاید.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
Telegram
attach 📎
Forwarded from سخنرانیها
🔊فایل صوتی
نهمین پادکست فلسفه علم
در شماره هشت از "فلسفه علم" گفتیم که گالیله چه ها نکرده و به نامش سکه خورده. اما اینکه گالیله چه نقشی در دنیای علم و فلسفه علم داشته موضوع تاکیدی ما در این شماره است.فلسفه علم را از تاریخ علم نمیتوان جدا کرد. این شماره فلسفه علم مثل باقی شماره ها موید این نکته ی مهم است.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
نهمین پادکست فلسفه علم
در شماره هشت از "فلسفه علم" گفتیم که گالیله چه ها نکرده و به نامش سکه خورده. اما اینکه گالیله چه نقشی در دنیای علم و فلسفه علم داشته موضوع تاکیدی ما در این شماره است.فلسفه علم را از تاریخ علم نمیتوان جدا کرد. این شماره فلسفه علم مثل باقی شماره ها موید این نکته ی مهم است.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
Telegram
attach 📎
Forwarded from سخنرانیها
🔊فایل صوتی
دهمین پادکست فلسفه علم
داروین و رویکردهای تکاملی به فلسفه
در آخرین شماره از فصل اول فلسفه علم،به یکی دیگر از قله های تاریخ و فلسفه علم پرداختیم. از داروین و انتخاب طبیعی اش گفتیم و در نهایت به نحله های فکری فلسفه علم اشاره کردیم. این شماره "فلسفه علم" پایان فصل نخست است و تخته پرش ما به فصل دوم که به زودی مهیا شده و منتشر میشود.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
دهمین پادکست فلسفه علم
داروین و رویکردهای تکاملی به فلسفه
در آخرین شماره از فصل اول فلسفه علم،به یکی دیگر از قله های تاریخ و فلسفه علم پرداختیم. از داروین و انتخاب طبیعی اش گفتیم و در نهایت به نحله های فکری فلسفه علم اشاره کردیم. این شماره "فلسفه علم" پایان فصل نخست است و تخته پرش ما به فصل دوم که به زودی مهیا شده و منتشر میشود.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
Telegram
attach 📎
Forwarded from سخنرانیها
🔊فایل صوتی
یازدهمین پادکست فلسفه علم
کافه فلسفه
این شماره آخرین شماره از فصل نخست پادکست فلسفه علم است. با ساختاری . متفاوت و غیررسمی در یک کافه ضبط شده است.
در این شماره از چرایی و چیستی پادکست فلسفه علم گفتیم و از آیندهای که برایش در نظر داریم گفتیم.
تا شروعی دیگر در فصلی تازه از "فلسفه علم"بدرود و خدانگهدار.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
یازدهمین پادکست فلسفه علم
کافه فلسفه
این شماره آخرین شماره از فصل نخست پادکست فلسفه علم است. با ساختاری . متفاوت و غیررسمی در یک کافه ضبط شده است.
در این شماره از چرایی و چیستی پادکست فلسفه علم گفتیم و از آیندهای که برایش در نظر داریم گفتیم.
تا شروعی دیگر در فصلی تازه از "فلسفه علم"بدرود و خدانگهدار.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
Telegram
attach 📎
Forwarded from سخنرانیها
🔊فایل صوتی
دوازدهمین پادکست فلسفه علم
رو در رو با علم
در نخستین برنامه از فصل دوم پادکست"فلسفه علم"به این مشغول شدیم که اصلا چرا باید به علم اعتماد کنیم؟ مگر نه اینکه علم مملو از شکیات است و گزاره های یقینی ندارد یا خیلی خیلی کم هستند؟مگر نه اینکه علم میتواند در ظول زمان تغییر کند و نظرات پیشین خود را تصحیح کند و یا از آن بیشتر،نقض کند؟پس پرسش نخست،
چرا باید به علم اطمینان کنیم؟
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
دوازدهمین پادکست فلسفه علم
رو در رو با علم
در نخستین برنامه از فصل دوم پادکست"فلسفه علم"به این مشغول شدیم که اصلا چرا باید به علم اعتماد کنیم؟ مگر نه اینکه علم مملو از شکیات است و گزاره های یقینی ندارد یا خیلی خیلی کم هستند؟مگر نه اینکه علم میتواند در ظول زمان تغییر کند و نظرات پیشین خود را تصحیح کند و یا از آن بیشتر،نقض کند؟پس پرسش نخست،
چرا باید به علم اطمینان کنیم؟
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
Telegram
attach 📎
Forwarded from سخنرانیها
🔊فایل صوتی
سیزدهم پادکست فلسفه علم
از جادو تا پزشکی-گفتوگو با کیارش آرامش
اخلاق پزشکی/زیستی و به طور کلی فلسفه پزشکی یکی از شاخههای بسیار پراهمیت فلسفه علم است که در دهه اخیر بسیار بارور بوده و بعد از مواجهه انسان با کرونا، بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته و به عرصه عمومی وارد شده است. در این اپیزود درباره سازوکارهای پزشکی مبتنی بر شواهد، کارآزماییهای بالینی و آزمایشهای دوسوکور گفتوگو کردهایم. آیا باید به پزشکی مدرن، محصولات و نتایج آن اعتماد کنیم؟ آیا واکسنها واقعا ایمن هستند؟ طب سنتی ایرانی، طب اخلاطی، طب سوزنی، هومیوپاتی، انرژی درمانی و ... چقدر قابل اعتمادند؟ طبهای مکمل و جایگزین واقعا در جاهایی جواب میدهند و همگی نمونههایی از درمان موثر آنها را با چشم خودمان دیدهایم، پس مشکل کجاست؟ همین «درمان موثر» به چه معناست؟ آیا پزشکی مدرن بدون خطاست؟ اگر نیست آیا قابل اعتماد است؟ مهمان این قسمت از پادکست فلسفه علم، دکتر کیارش آرامش، مدیر موسسه اخلاق زیستی در دانشگاه ادینبرو پنسیلوانیاست و پیش از این عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران بوده است.
.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
سیزدهم پادکست فلسفه علم
از جادو تا پزشکی-گفتوگو با کیارش آرامش
اخلاق پزشکی/زیستی و به طور کلی فلسفه پزشکی یکی از شاخههای بسیار پراهمیت فلسفه علم است که در دهه اخیر بسیار بارور بوده و بعد از مواجهه انسان با کرونا، بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته و به عرصه عمومی وارد شده است. در این اپیزود درباره سازوکارهای پزشکی مبتنی بر شواهد، کارآزماییهای بالینی و آزمایشهای دوسوکور گفتوگو کردهایم. آیا باید به پزشکی مدرن، محصولات و نتایج آن اعتماد کنیم؟ آیا واکسنها واقعا ایمن هستند؟ طب سنتی ایرانی، طب اخلاطی، طب سوزنی، هومیوپاتی، انرژی درمانی و ... چقدر قابل اعتمادند؟ طبهای مکمل و جایگزین واقعا در جاهایی جواب میدهند و همگی نمونههایی از درمان موثر آنها را با چشم خودمان دیدهایم، پس مشکل کجاست؟ همین «درمان موثر» به چه معناست؟ آیا پزشکی مدرن بدون خطاست؟ اگر نیست آیا قابل اعتماد است؟ مهمان این قسمت از پادکست فلسفه علم، دکتر کیارش آرامش، مدیر موسسه اخلاق زیستی در دانشگاه ادینبرو پنسیلوانیاست و پیش از این عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران بوده است.
.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
Telegram
attach 📎