☘☘ برگی از تقویم تاریخ ☘☘
۱۵ بهمن زادروز تورج شعبانخانی
(زاده ۱۵ بهمن ۱۳۲۹ تهران – درگذشته ۱۸ آذر ۱۳۹۸ تهران) آهنگساز، تنظیمکننده و خواننده موسیقی پاپ
او از ۱۷ سالگی موسیقی را بهطور حرفهای آغاز کرد و در سال ۱۳۵۰ که تلویزیون به دنبال جذب استعدادهای جدید در موسیقی، فراخوانی برگزار کرد، از بین ۴۰۰۰ نفر شرکت کننده تنها ۴۰ نفر برگزیده شدند که او یکی از آنان بود.
آنگاه برای برگزیدگان، کلاسهای سلفژ و تئوری موسیقی طی یک دوره دوساله با آموزش مرتضی حنانه برگزار شد که شعبانخانی از جمله این هنرجویان بود و رشته آهنگسازی را دنبال کرد.
وی فعالیت حرفهای موسیقی را با موسیقی متن و آهنگسازی فیلم «آدمک» به کارگردانی و نویسندگی خسرو هریتاش آغاز کرد. در این فیلم ۲ ترانه بهنامهای «آدمک» و «پروانه من» با شعر و آهنگ تورج شعبانخانی و صدای فریدون فروغی اجرا شد.
نازی ناز کن، صدای بیشه و کویر با صدای ابی، اولین آلبوم موسیقی ستار شامل ترانههای: همسفر، گل کاغذی، تکیهگاه و تو که نیستی و باغچه با صدای مازیار، همچنین ترانه «بهار بهار» با صدای شعبانخانی و ناصر عبداللهی از جمله آثار شناخته شده اوست. وی با خوانندگان: گوگوش، مرجان، لیلا فروهر، ابی، ستار، سیمین غانم، مازیار، هوشمند عقیلی، حمیرا، بتی، پریوش و ... همکاری داشت.
او پس از انقلاب در ایران ماند و باوجود اصرار بسیار زیاد دوستان خواننده و همکار و با وجود اینکه خواهر و برادرش هم در آمریکا بودند، از ایران نرفت. او در این سالها با خوانندگان قدیمی: رضا آریایی، ناصر عبداللهی، محمدرضا عیوضی و خشایار اعتمادی همکاری داشت.
سیمین غانم خواننده ایرانی دخترخاله اوست. وی همچنین پسرعموی پدرِ سینا شعبانخانی، خواننده جوان پاپ است.
وی در طول فعالیتهای هنریاش بیش از ۲۶۰ ترانه و ۴ موسیقی فیلم را آهنگسازی کرد و ۲ آلبوم موسیقی با صدای خودش را به یادگار گذاشت.
تورج شعبانخانی، در حالیکه برای برگزاری یک کارگاه آموزشی با موضوع «آسیبشناسی ۱۰۰ سال ترانه در ایران» به همدان سفر کرده بود، حالش به وخامت گرایید و در ۶۹ سالگی درگذشت.
https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
🆔
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#تورج_شعبانخانی
۱۵ بهمن زادروز تورج شعبانخانی
(زاده ۱۵ بهمن ۱۳۲۹ تهران – درگذشته ۱۸ آذر ۱۳۹۸ تهران) آهنگساز، تنظیمکننده و خواننده موسیقی پاپ
او از ۱۷ سالگی موسیقی را بهطور حرفهای آغاز کرد و در سال ۱۳۵۰ که تلویزیون به دنبال جذب استعدادهای جدید در موسیقی، فراخوانی برگزار کرد، از بین ۴۰۰۰ نفر شرکت کننده تنها ۴۰ نفر برگزیده شدند که او یکی از آنان بود.
آنگاه برای برگزیدگان، کلاسهای سلفژ و تئوری موسیقی طی یک دوره دوساله با آموزش مرتضی حنانه برگزار شد که شعبانخانی از جمله این هنرجویان بود و رشته آهنگسازی را دنبال کرد.
وی فعالیت حرفهای موسیقی را با موسیقی متن و آهنگسازی فیلم «آدمک» به کارگردانی و نویسندگی خسرو هریتاش آغاز کرد. در این فیلم ۲ ترانه بهنامهای «آدمک» و «پروانه من» با شعر و آهنگ تورج شعبانخانی و صدای فریدون فروغی اجرا شد.
نازی ناز کن، صدای بیشه و کویر با صدای ابی، اولین آلبوم موسیقی ستار شامل ترانههای: همسفر، گل کاغذی، تکیهگاه و تو که نیستی و باغچه با صدای مازیار، همچنین ترانه «بهار بهار» با صدای شعبانخانی و ناصر عبداللهی از جمله آثار شناخته شده اوست. وی با خوانندگان: گوگوش، مرجان، لیلا فروهر، ابی، ستار، سیمین غانم، مازیار، هوشمند عقیلی، حمیرا، بتی، پریوش و ... همکاری داشت.
او پس از انقلاب در ایران ماند و باوجود اصرار بسیار زیاد دوستان خواننده و همکار و با وجود اینکه خواهر و برادرش هم در آمریکا بودند، از ایران نرفت. او در این سالها با خوانندگان قدیمی: رضا آریایی، ناصر عبداللهی، محمدرضا عیوضی و خشایار اعتمادی همکاری داشت.
سیمین غانم خواننده ایرانی دخترخاله اوست. وی همچنین پسرعموی پدرِ سینا شعبانخانی، خواننده جوان پاپ است.
وی در طول فعالیتهای هنریاش بیش از ۲۶۰ ترانه و ۴ موسیقی فیلم را آهنگسازی کرد و ۲ آلبوم موسیقی با صدای خودش را به یادگار گذاشت.
تورج شعبانخانی، در حالیکه برای برگزاری یک کارگاه آموزشی با موضوع «آسیبشناسی ۱۰۰ سال ترانه در ایران» به همدان سفر کرده بود، حالش به وخامت گرایید و در ۶۹ سالگی درگذشت.
https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
🆔
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#تورج_شعبانخانی
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۵ بهمن زادروز فرهاد ارژنگی
( زاده ۱۵ بهمن ۱۳۱۷ تهران -- درگذشته ۴ خرداد ۱۳۴۰ تهران ) آهنگساز، نوازنده تار و نقاش
او فرزند نقاش نامدار رسام ارژنگی بود که از ۵۰۰ سال پیش خانوادهاش نقاش و پیکرتراش بودهاند.
وی از هفت سالگی نواختن تار را نزد علیاکبر شهنازی آغاز کرد و در ۱۵ سال تمرین و نواختن تار، بهچنان پیشرفتی رسید که پس از بازنشستگی موسیمعروفی از آکادمی موزیک ایران، برای جایگزینی او در مسابقهای، وی برنده این آزمون دشوار شد. او در ۲۰ سالگی بهعنوان استادیار در هنرستان عالی موسیقی به آموزش هنرجویان پرداخت. چندی بعد بهدرخواست اداره هنرهای زیبا در تلویزیون که تازه آغاز بهکار کرده بود، تار نواخت و با سفر بهترکیه، افغانستان و پاکستان، موسیقی ایرانی را بهمردمان آن کشورها بیشتر شناساند.
آثار:
از آثار موسیقیایی وی
کتاب دوره ردیف کلاسیک در ایران "از مکتب آقاحسینقلی"
دوره ردیف عالی "ساخته علیاکبر شهنازی"
سازشناسی و موسیقی در خاور زمین
و پیشدرآمد و رنگهای قدیمی.
وی آهنگهای بسیاری را نیز ساخت و آنچه که از او اکنون برجای مانده افزون بر ۲۳ آهنگ است.
نظر دیگران:
هوشنگ ظریف: «فرهاد ارژنگی بسیار پرتکنیک و با احساس ساز میزد و اگر اکنون بود، بهترین نوازنده تار بود.»
علیرضا میرعلینقی با اظهار تأسف از اینکه چرا خانواده موسیقی ۵۰ سال از ارژنگی یادی نکردهاست، گله کرد:
«به همان نسبت که در این سالها تجلیلها زیاد شده، اصل موسیقی بهمحاق بیاعتنایی رفتهاست.»
یادروز:
در ۲۴ مهر ۱۳۹۰ در فرهنگسرای ارسباران بعد از ۵۰ سال از زمان درگذشت، یادروز وی برگزار شد و از کتاب «نقش فرهاد» که دربردارنده آثار نتنویسی شده اوست، رونمایی شد.
🆔
https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#فرهاد_ارژنگی
۱۵ بهمن زادروز فرهاد ارژنگی
( زاده ۱۵ بهمن ۱۳۱۷ تهران -- درگذشته ۴ خرداد ۱۳۴۰ تهران ) آهنگساز، نوازنده تار و نقاش
او فرزند نقاش نامدار رسام ارژنگی بود که از ۵۰۰ سال پیش خانوادهاش نقاش و پیکرتراش بودهاند.
وی از هفت سالگی نواختن تار را نزد علیاکبر شهنازی آغاز کرد و در ۱۵ سال تمرین و نواختن تار، بهچنان پیشرفتی رسید که پس از بازنشستگی موسیمعروفی از آکادمی موزیک ایران، برای جایگزینی او در مسابقهای، وی برنده این آزمون دشوار شد. او در ۲۰ سالگی بهعنوان استادیار در هنرستان عالی موسیقی به آموزش هنرجویان پرداخت. چندی بعد بهدرخواست اداره هنرهای زیبا در تلویزیون که تازه آغاز بهکار کرده بود، تار نواخت و با سفر بهترکیه، افغانستان و پاکستان، موسیقی ایرانی را بهمردمان آن کشورها بیشتر شناساند.
آثار:
از آثار موسیقیایی وی
کتاب دوره ردیف کلاسیک در ایران "از مکتب آقاحسینقلی"
دوره ردیف عالی "ساخته علیاکبر شهنازی"
سازشناسی و موسیقی در خاور زمین
و پیشدرآمد و رنگهای قدیمی.
وی آهنگهای بسیاری را نیز ساخت و آنچه که از او اکنون برجای مانده افزون بر ۲۳ آهنگ است.
نظر دیگران:
هوشنگ ظریف: «فرهاد ارژنگی بسیار پرتکنیک و با احساس ساز میزد و اگر اکنون بود، بهترین نوازنده تار بود.»
علیرضا میرعلینقی با اظهار تأسف از اینکه چرا خانواده موسیقی ۵۰ سال از ارژنگی یادی نکردهاست، گله کرد:
«به همان نسبت که در این سالها تجلیلها زیاد شده، اصل موسیقی بهمحاق بیاعتنایی رفتهاست.»
یادروز:
در ۲۴ مهر ۱۳۹۰ در فرهنگسرای ارسباران بعد از ۵۰ سال از زمان درگذشت، یادروز وی برگزار شد و از کتاب «نقش فرهاد» که دربردارنده آثار نتنویسی شده اوست، رونمایی شد.
🆔
https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#فرهاد_ارژنگی
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۵ بهمن زادروز پوران فرخزاد
( زاده ۱۵ بهمن ۱۳۱۱ نوشهر -- درگذشته ۹ دی ۱۳۹۵ تهران ) شاعر، نویسنده، مترجم و روزنامهنگار
او فرزند توران وزیری تبار و سرهنگ محمد فرخزاد بود و از دیگر اعضای خانوادهاش، فروغ فرخزاد و فریدون فرخزاد بودند. وی کودکیاش را در نوشهر و شهرهایی دیگر گذراند و در تهران بزرگ شد و پیش از رفتن به مدرسه، خواندن را آموخته و با کتابخوانی مأنوس شد. پس از وقایع شهریور ۱۳۲۰ پدرش از نوشهر به تهران آمد و او در دبستان ژاله و سروش درس خواند و در این دوره استعداد ادبیاش آشکار شد. همچنین از ۹ سالگی زبان انگلیسی را با آموزگار در خانه آموخت و در انجمن فرهنگی پروین و انجمن ایران و آمریکا ادامه داد.
برخی از آثار:
دانشنامه زنان فرهنگساز ایران و جهان "در دو جلد با عنوان اصلی «زن از کتیبه تا تاریخ» انتشارات زریاب ۱۳۷۸
کارنمای زنان کارای ایرانی، نشر قطره ۱۳۸۱
اوهام سرخ شقایق: برگزینی از اشعار زنان زمان، نشرناژین ۱۳۸۰
زنان همیشه: گزیده اشعار کلاسیک، نیمایی و آزاد شاعران زن ایران (۱۳۳۰ - ۱۳۸۰) انتشارات نگاه ۱۳۸۱
نیمههای ناتمام: سیری در شعر زنان از رابعه تا فروغ، کتابسرای تندیس ۱۳۸۰
دستان سخن گوی شاملو
مسیح مادر "نشان زن در زندگانی و آثار احمد شاملو" ۱۳۸۲
زن شبانه موعود "نشان زن در آثار سهراب سپهری" انتشارات نگاه ۱۳۸۳
کسی که مثل هیچکس نیست: درباره فروغ فرخزاد، با همکاری مسعود قاسمزاده، نشرکاروان ۱۳۸۱
سفری در خط زمان
از همت بلند...، نشرجام ۱۳۶۲
چنگ مشوش، تهرانصدا ۱۳۷۴
در انتهای آتش آیینه، کتابسرای تندیس ۱۳۸۱
[سلام مادر] با همکاری شهلا تجویدی، علیاصغر تجویدی (شیرازی) رضا معصومی، نشرجام ۱۳۸۱
کارنامه به دروغ: جستارینو در شناخت اسکندر مغانی از الکساندر مقدونی، انتشارات علمی۱۳۷۶
[مجموعه داستان «هفت زن هفت داستان»] راهیان اندیشه ۱۳۷۶
۱۳۵۲ - دفتر شعر «خوشبختی در خوردن سیبهای سرخ»
۱۳۵۰ - مجموعه داستان «دیداری در پاییز» انتشارات پدیده
۱۳۹۴ - کتاب مسافر قاره ششم
ترجمه:
مجموعه داستانهای کوتاه جای دیگر، جانبوینتن پریستلی، پوران فرخزاد، راهیان اندیشه ۱۳۷۸
مردی بر بالهای آینده (نوستراداموس) مرکز نشرصدا ۱۳۷۵
رؤیای یک مرد مسخره
افسانههای آقای استرنبری
🆔
https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#پوران_فرخزاد
۱۵ بهمن زادروز پوران فرخزاد
( زاده ۱۵ بهمن ۱۳۱۱ نوشهر -- درگذشته ۹ دی ۱۳۹۵ تهران ) شاعر، نویسنده، مترجم و روزنامهنگار
او فرزند توران وزیری تبار و سرهنگ محمد فرخزاد بود و از دیگر اعضای خانوادهاش، فروغ فرخزاد و فریدون فرخزاد بودند. وی کودکیاش را در نوشهر و شهرهایی دیگر گذراند و در تهران بزرگ شد و پیش از رفتن به مدرسه، خواندن را آموخته و با کتابخوانی مأنوس شد. پس از وقایع شهریور ۱۳۲۰ پدرش از نوشهر به تهران آمد و او در دبستان ژاله و سروش درس خواند و در این دوره استعداد ادبیاش آشکار شد. همچنین از ۹ سالگی زبان انگلیسی را با آموزگار در خانه آموخت و در انجمن فرهنگی پروین و انجمن ایران و آمریکا ادامه داد.
برخی از آثار:
دانشنامه زنان فرهنگساز ایران و جهان "در دو جلد با عنوان اصلی «زن از کتیبه تا تاریخ» انتشارات زریاب ۱۳۷۸
کارنمای زنان کارای ایرانی، نشر قطره ۱۳۸۱
اوهام سرخ شقایق: برگزینی از اشعار زنان زمان، نشرناژین ۱۳۸۰
زنان همیشه: گزیده اشعار کلاسیک، نیمایی و آزاد شاعران زن ایران (۱۳۳۰ - ۱۳۸۰) انتشارات نگاه ۱۳۸۱
نیمههای ناتمام: سیری در شعر زنان از رابعه تا فروغ، کتابسرای تندیس ۱۳۸۰
دستان سخن گوی شاملو
مسیح مادر "نشان زن در زندگانی و آثار احمد شاملو" ۱۳۸۲
زن شبانه موعود "نشان زن در آثار سهراب سپهری" انتشارات نگاه ۱۳۸۳
کسی که مثل هیچکس نیست: درباره فروغ فرخزاد، با همکاری مسعود قاسمزاده، نشرکاروان ۱۳۸۱
سفری در خط زمان
از همت بلند...، نشرجام ۱۳۶۲
چنگ مشوش، تهرانصدا ۱۳۷۴
در انتهای آتش آیینه، کتابسرای تندیس ۱۳۸۱
[سلام مادر] با همکاری شهلا تجویدی، علیاصغر تجویدی (شیرازی) رضا معصومی، نشرجام ۱۳۸۱
کارنامه به دروغ: جستارینو در شناخت اسکندر مغانی از الکساندر مقدونی، انتشارات علمی۱۳۷۶
[مجموعه داستان «هفت زن هفت داستان»] راهیان اندیشه ۱۳۷۶
۱۳۵۲ - دفتر شعر «خوشبختی در خوردن سیبهای سرخ»
۱۳۵۰ - مجموعه داستان «دیداری در پاییز» انتشارات پدیده
۱۳۹۴ - کتاب مسافر قاره ششم
ترجمه:
مجموعه داستانهای کوتاه جای دیگر، جانبوینتن پریستلی، پوران فرخزاد، راهیان اندیشه ۱۳۷۸
مردی بر بالهای آینده (نوستراداموس) مرکز نشرصدا ۱۳۷۵
رؤیای یک مرد مسخره
افسانههای آقای استرنبری
🆔
https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#پوران_فرخزاد
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۵ بهمن زادروز بانو پوران
( زاده ۱۵ بهمن ۱۳۱۲ تهران – درگذشته ۱۲ مهر ۱۳۶۹ تهران ) خواننده و بازیگر
او با نام اصلی «فرحدخت عباسی طاقانی» فعالیت خوانندگیاش را تا اواسط دهه ۵۰ با نام «بانوی ناشناس» و سپس «بانو شاپوری» "نام خانوادگی همسر اولش" و بعد از آن با نام مستعار «پوران» ادامه داد.
وی خواهرزاده بانو روحبخش، دیگر خواننده ایرانی آن دوران است که بهوسیله او وارد کار هنری شد. پوران در هنرستان عالی موسیقی از شاگردان عباس شاپوری "آهنگساز" بود. او درسال ۱۳۳۰ کار خوانندگی را آغاز کرد و در سال ۱۳۳۱ وارد رادیو ایران شد و با نام بانوی "ناشناس" در صفحه گرامافون میخواند. پس از آشنایی و ازدواج با همسر اولش عباس شاپوری، نام خانوادگی او را به عنوان نام مستعار برگزید اما پس از جدایی از او نام هنری پوران را برای خود انتخاب کرد. شاپوری مدت هفت سال از بهمن ۱۳۳۰ تا آبان ۱۳۳۷ پوران را آموزش داد و حدود صد آهنگ برای او ساخت.
وی پس از جدایی عباس شاپوری، به همسری حبیب روشنزاده "مفسر ورزشی تلویزیون" درآمد. از پوران یک فرزند به نام شهریار شاپوری و دو فرزند به نامهای امید و آرزو روشنزاده باقی ماندهاست.
وی پس از مدتی وارد برنامه گلها شد و فعالیتهای او بیشتر ترانهخوانی بود و در سال ۱۳۳۹ وارد کار سینما شد و در چندین فیلم بازی کرد.
او در دهه ۱۳۳۰ از نامیترین خوانندگان ایران و برای یک دهه و شاید هم بیشتر، یکی از بیرقیبترین آوازخوانان ایران به شیوه خود بود و توانست شهرتش را تا اواسط دهه ۵۰ همچنان حفظ کند.
وی با برخی از خوانندگان از جمله ویگن، ایرج، عارف و منوچهر، ترانههای دوصدایی اجرا کرده است. او خواهر همسر انوشیروان روحانی، موسیقیدان و آهنگساز برجسته و سرشناس ایرانی و خاله رضا روحانی از موسیقیدانان و آهنگسازان تحصیلکرده و جوان ایرانی است.
او پس از انقلاب بههمراه فرزندانش به آمریکا رفت و ساکن لسانجلس شد و در غربت، کم فعالیت داشت.
وی در اوایل سالهای دهه ۶۰ بیمار شد و هنگامی که بیماریاش به اوج رسیده بود، در سال ۱۳۶۹ برای دیدن نوهاش به ایران آمد و در ۵۷ سالگی درگذشت و در امامزاده طاهر بهخاک سپرده شد.
🆔 https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#پوران
۱۵ بهمن زادروز بانو پوران
( زاده ۱۵ بهمن ۱۳۱۲ تهران – درگذشته ۱۲ مهر ۱۳۶۹ تهران ) خواننده و بازیگر
او با نام اصلی «فرحدخت عباسی طاقانی» فعالیت خوانندگیاش را تا اواسط دهه ۵۰ با نام «بانوی ناشناس» و سپس «بانو شاپوری» "نام خانوادگی همسر اولش" و بعد از آن با نام مستعار «پوران» ادامه داد.
وی خواهرزاده بانو روحبخش، دیگر خواننده ایرانی آن دوران است که بهوسیله او وارد کار هنری شد. پوران در هنرستان عالی موسیقی از شاگردان عباس شاپوری "آهنگساز" بود. او درسال ۱۳۳۰ کار خوانندگی را آغاز کرد و در سال ۱۳۳۱ وارد رادیو ایران شد و با نام بانوی "ناشناس" در صفحه گرامافون میخواند. پس از آشنایی و ازدواج با همسر اولش عباس شاپوری، نام خانوادگی او را به عنوان نام مستعار برگزید اما پس از جدایی از او نام هنری پوران را برای خود انتخاب کرد. شاپوری مدت هفت سال از بهمن ۱۳۳۰ تا آبان ۱۳۳۷ پوران را آموزش داد و حدود صد آهنگ برای او ساخت.
وی پس از جدایی عباس شاپوری، به همسری حبیب روشنزاده "مفسر ورزشی تلویزیون" درآمد. از پوران یک فرزند به نام شهریار شاپوری و دو فرزند به نامهای امید و آرزو روشنزاده باقی ماندهاست.
وی پس از مدتی وارد برنامه گلها شد و فعالیتهای او بیشتر ترانهخوانی بود و در سال ۱۳۳۹ وارد کار سینما شد و در چندین فیلم بازی کرد.
او در دهه ۱۳۳۰ از نامیترین خوانندگان ایران و برای یک دهه و شاید هم بیشتر، یکی از بیرقیبترین آوازخوانان ایران به شیوه خود بود و توانست شهرتش را تا اواسط دهه ۵۰ همچنان حفظ کند.
وی با برخی از خوانندگان از جمله ویگن، ایرج، عارف و منوچهر، ترانههای دوصدایی اجرا کرده است. او خواهر همسر انوشیروان روحانی، موسیقیدان و آهنگساز برجسته و سرشناس ایرانی و خاله رضا روحانی از موسیقیدانان و آهنگسازان تحصیلکرده و جوان ایرانی است.
او پس از انقلاب بههمراه فرزندانش به آمریکا رفت و ساکن لسانجلس شد و در غربت، کم فعالیت داشت.
وی در اوایل سالهای دهه ۶۰ بیمار شد و هنگامی که بیماریاش به اوج رسیده بود، در سال ۱۳۶۹ برای دیدن نوهاش به ایران آمد و در ۵۷ سالگی درگذشت و در امامزاده طاهر بهخاک سپرده شد.
🆔 https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#پوران
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۵ بهمن زادروز محمدعلی فردین
(زاده ۱۵ بهمن ۱۳۰۹ تهران -- درگذشته ۱۸ فروردین ۱۳۷۹ تهران) بازیگر سینما و کشتیگیر.
او با دعوت اسماعیل کوشان و نقش آفرینی در فیلم چشمه آب حیات وارد دنیای بازیگری شد و اولین حضور حرفهایاش را در سینما آغاز کرد. از دیگر فعالیتهای فردین قبل از عرصه سینما ورزش کشتی بود و در قهرمانی کشتی جهان ۱۹۵۴ به مدال نقره دست یافت، وی پس از انقلاب همچون بسیاری دیگر از هنرمندان از ادامه فعالیت هنری بازماند و تقریباً خانه نشین شد اما از محبوبیت ویژهای بین هنرمندان و توده مردم برخوردار بود و با طبع جوانمردی که در نقشهای سینمایی و زندگی شخصیاش به تصویر کشیده بود، در قلبهای مردم پایدار ماند و به او لقب سلطان قلبها داده بودند.
در روز مراسم خاکسپاری او، با وجود بیاطلاعی بیشتر مردم از مرگش، سیل عظیمی در خیابانهای مسیر تشییع به راه افتاد که کمنظیر بود و در میان جمعیت دوستدارانش به سوی بهشتزهرا، قطعه هنرمندان بدرقه و بهخاک سپرده شد.
فیلمهای فردین:
دهه ۱۳۳۰
چشمه آب حیات (۱۳۳۸). فردا روشن است (۱۳۳۹)
دهه ۱۳۴۰
فریاد نیمه شب (۱۳۴۰) • دختری فریاد میکشد (۱۳۴۰) • بیوههای خندان (۱۳۴۰) • گرگهای گرسنه* (۱۳۴۱) • طلای سفید (۱۳۴۱) • زمین تلخ (۱۳۴۱) • ساحل انتظار (۱۳۴۲) • زنها فرشتهاند (۱۳۴۲) • مسیر رودخانه (۱۳۴۳) • دهکده طلایی (۱۳۴۳) • جهنم زیر پای من (۱۳۴۳) • ترانههای روستائی (۱۳۴۳) • انسانها (۱۳۴۳) • آقای قرن بیستم (۱۳۴۳) • مو طلایی شهر ما (۱۳۴۴) • گنج قارون (۱۳۴۴) • قهرمان قهرمانان (۱۳۴۴) • عشق و انتقام* (۱۳۴۴) • خوشگل خوشگلا* (۱۳۴۴) • ببر کوهستان (۱۳۴۴) • مردی از تهران (۱۳۴۵) • گدایان تهران* (۱۳۴۵) • حاتم طائی* (۱۳۴۵) • جهان پهلوان (۱۳۴۵) • امیرارسلان نامدار (۱۳۴۵) • توفان نوح (۱۳۴۶) • شکوه جوانمردی (۱۳۴۶) • چرخ فلک (۱۳۴۶) • مردانه بکش (۱۳۴۷) • طوفان بر فراز پاترا (۱۳۴۷) • سلطان قلبها* (۱۳۴۷) • خشم کولی (۱۳۴۷) • نعره طوفان (۱۳۴۸) • قصر زرین* (۱۳۴۸) • دنیای پر امید (۱۳۴۸) • بهشت دور نیست (۱۳۴۸) • یاقوت سه چشم (۱۳۴۹) • مردی از جنوب شهر (۱۳۴۹) • کوچه مردها (۱۳۴۹) • سکه شانس (۱۳۴۹)
دهه ۱۳۵۰
یک خوشگل و هزار مشکل (۱۳۵۰) • همای سعادت (۱۳۵۰) • میعادگاه خشم (۱۳۵۰) • مردان خشن (۱۳۵۰) • مرد هزار لبخند (۱۳۵۰) • راز درخت سنجد (۱۳۵۰) • باباشمل (۱۳۵۰) • ایوب (۱۳۵۰) • جهنم + من* (۱۳۵۱) • قصه شب* (۱۳۵۲) • جبار سرجوخه فراری (۱۳۵۲) • ناجورها (۱۳۵۳) • مواظب کلات باش (۱۳۵۳) • شکست ناپذیر (۱۳۵۳) • سلام بر عشق (۱۳۵۳) • جوانمرد (۱۳۵۳) • قرار بزرگ* (۱۳۵۴) • تعصب (۱۳۵۴) • غزل (۱۳۵۵) • بر فراز آسمانها* (۱۳۵۷)
دهه ۱۳۶۰
برزخیها (۱۳۶۱)
🆔 https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#محمد_علی_فردین
۱۵ بهمن زادروز محمدعلی فردین
(زاده ۱۵ بهمن ۱۳۰۹ تهران -- درگذشته ۱۸ فروردین ۱۳۷۹ تهران) بازیگر سینما و کشتیگیر.
او با دعوت اسماعیل کوشان و نقش آفرینی در فیلم چشمه آب حیات وارد دنیای بازیگری شد و اولین حضور حرفهایاش را در سینما آغاز کرد. از دیگر فعالیتهای فردین قبل از عرصه سینما ورزش کشتی بود و در قهرمانی کشتی جهان ۱۹۵۴ به مدال نقره دست یافت، وی پس از انقلاب همچون بسیاری دیگر از هنرمندان از ادامه فعالیت هنری بازماند و تقریباً خانه نشین شد اما از محبوبیت ویژهای بین هنرمندان و توده مردم برخوردار بود و با طبع جوانمردی که در نقشهای سینمایی و زندگی شخصیاش به تصویر کشیده بود، در قلبهای مردم پایدار ماند و به او لقب سلطان قلبها داده بودند.
در روز مراسم خاکسپاری او، با وجود بیاطلاعی بیشتر مردم از مرگش، سیل عظیمی در خیابانهای مسیر تشییع به راه افتاد که کمنظیر بود و در میان جمعیت دوستدارانش به سوی بهشتزهرا، قطعه هنرمندان بدرقه و بهخاک سپرده شد.
فیلمهای فردین:
دهه ۱۳۳۰
چشمه آب حیات (۱۳۳۸). فردا روشن است (۱۳۳۹)
دهه ۱۳۴۰
فریاد نیمه شب (۱۳۴۰) • دختری فریاد میکشد (۱۳۴۰) • بیوههای خندان (۱۳۴۰) • گرگهای گرسنه* (۱۳۴۱) • طلای سفید (۱۳۴۱) • زمین تلخ (۱۳۴۱) • ساحل انتظار (۱۳۴۲) • زنها فرشتهاند (۱۳۴۲) • مسیر رودخانه (۱۳۴۳) • دهکده طلایی (۱۳۴۳) • جهنم زیر پای من (۱۳۴۳) • ترانههای روستائی (۱۳۴۳) • انسانها (۱۳۴۳) • آقای قرن بیستم (۱۳۴۳) • مو طلایی شهر ما (۱۳۴۴) • گنج قارون (۱۳۴۴) • قهرمان قهرمانان (۱۳۴۴) • عشق و انتقام* (۱۳۴۴) • خوشگل خوشگلا* (۱۳۴۴) • ببر کوهستان (۱۳۴۴) • مردی از تهران (۱۳۴۵) • گدایان تهران* (۱۳۴۵) • حاتم طائی* (۱۳۴۵) • جهان پهلوان (۱۳۴۵) • امیرارسلان نامدار (۱۳۴۵) • توفان نوح (۱۳۴۶) • شکوه جوانمردی (۱۳۴۶) • چرخ فلک (۱۳۴۶) • مردانه بکش (۱۳۴۷) • طوفان بر فراز پاترا (۱۳۴۷) • سلطان قلبها* (۱۳۴۷) • خشم کولی (۱۳۴۷) • نعره طوفان (۱۳۴۸) • قصر زرین* (۱۳۴۸) • دنیای پر امید (۱۳۴۸) • بهشت دور نیست (۱۳۴۸) • یاقوت سه چشم (۱۳۴۹) • مردی از جنوب شهر (۱۳۴۹) • کوچه مردها (۱۳۴۹) • سکه شانس (۱۳۴۹)
دهه ۱۳۵۰
یک خوشگل و هزار مشکل (۱۳۵۰) • همای سعادت (۱۳۵۰) • میعادگاه خشم (۱۳۵۰) • مردان خشن (۱۳۵۰) • مرد هزار لبخند (۱۳۵۰) • راز درخت سنجد (۱۳۵۰) • باباشمل (۱۳۵۰) • ایوب (۱۳۵۰) • جهنم + من* (۱۳۵۱) • قصه شب* (۱۳۵۲) • جبار سرجوخه فراری (۱۳۵۲) • ناجورها (۱۳۵۳) • مواظب کلات باش (۱۳۵۳) • شکست ناپذیر (۱۳۵۳) • سلام بر عشق (۱۳۵۳) • جوانمرد (۱۳۵۳) • قرار بزرگ* (۱۳۵۴) • تعصب (۱۳۵۴) • غزل (۱۳۵۵) • بر فراز آسمانها* (۱۳۵۷)
دهه ۱۳۶۰
برزخیها (۱۳۶۱)
🆔 https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#محمد_علی_فردین
☘☘ برگی از تقویم تاریخ ☘☘
۱۵ بهمن سالروز درگذشت حسین زُمرشیدی
( زاده ۵ فروردین ۱۳۱۸ مشهد -- درگذشته ۱۵ بهمن ۱۳۹۷ تهران ) معمار سنتیکار
او در نوجوانی زیر دست پدرش « محمد معمار» که از معماران زبردست و بهنام مشهد بود کار میکرد. همچنین بنایی نیز میکرد و تا پایان دبیرستان در همانجا درس میخواند.
وی در معماری و کاشیکاری آرامگاه خواجه ربیع، گنبد سبز مشهد، آرامگاه امامزاده محروق نیشابور و آرامگاه احمد جامی تربت جام نقش داشت.
در تهران در آزمون استادکاری هنرستان صنعتی تهران "ایران و آلمان" پذیرفته شد و همزمان در رشته ساختمان درس خواند و سال ۱۳۵۰ به آلمان رفت و در رشته ساختمان و تربیت دبیرفنی دانشآموخته شد.
او عضو فرهنگستان هنر و هیئت علمی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی بود و بهعنوان عضو ثابت گروه معماری فرهنگستان هنر، در سال ۱۳۸۱ بهعنوان «چهره ماندگار در عرصه معماری سنتی کشور» برگزیده شد. در مهرماه ۱۳۸۳ از رئیسجمهور، نشان درجه سه دانش دریافت کرد و در سال ۱۳۸۷ بهعنوان پدیدآورنده هنرهای قدسی و الهی معماری برای قرآن، از سوی رئیسجمهور مورد تقدیر قرار گرفت. از وی سه فرزند بنامهای: زهرا زمرشیدی "پژوهشگر، نویسنده، عکاس ومعمار" کوروش زمرشیدی "پژوهشگر و نویسنده" و داریوش زمرشیدی "کارشناس عمران" به یادگار مانده است.
آثار:
۲۲ جلد کتاب درسی عمران هنرستان و دانشگاه
۶۸ مقاله بلند
۱۱ جلد کتاب
اجرای ساختمان (عناصر و جزئیات)
معماری ایران: مصالحشناسی سنتی
معماری ایران: اجرای ساختمان با مصالح سنتی
تعمیر و نگهداری ساختمان
پیوند و نگاره در آجرکاری
رسم فنی و نقشهکشی جامع عمران
مسجد در معماری ایران
کاشیکاری ایران: گره معقلی
کاشیکاری ایران: خط معقلی
گنبد و عناصر تاقی ایران
تکنولوژی گچبری و گچکاری
جوایز دومین همایش چهرههای ماندگار، نشان دانش، استاد و معلم نمونه کشوری.
حسین زمرشیدی در ۷۹ سالگی درگذشت و در قطعه هنرمندان "چهرههای ماندگار" بهخاک سپرده شد.
🆔 https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#حسین_زمرشیدی
۱۵ بهمن سالروز درگذشت حسین زُمرشیدی
( زاده ۵ فروردین ۱۳۱۸ مشهد -- درگذشته ۱۵ بهمن ۱۳۹۷ تهران ) معمار سنتیکار
او در نوجوانی زیر دست پدرش « محمد معمار» که از معماران زبردست و بهنام مشهد بود کار میکرد. همچنین بنایی نیز میکرد و تا پایان دبیرستان در همانجا درس میخواند.
وی در معماری و کاشیکاری آرامگاه خواجه ربیع، گنبد سبز مشهد، آرامگاه امامزاده محروق نیشابور و آرامگاه احمد جامی تربت جام نقش داشت.
در تهران در آزمون استادکاری هنرستان صنعتی تهران "ایران و آلمان" پذیرفته شد و همزمان در رشته ساختمان درس خواند و سال ۱۳۵۰ به آلمان رفت و در رشته ساختمان و تربیت دبیرفنی دانشآموخته شد.
او عضو فرهنگستان هنر و هیئت علمی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی بود و بهعنوان عضو ثابت گروه معماری فرهنگستان هنر، در سال ۱۳۸۱ بهعنوان «چهره ماندگار در عرصه معماری سنتی کشور» برگزیده شد. در مهرماه ۱۳۸۳ از رئیسجمهور، نشان درجه سه دانش دریافت کرد و در سال ۱۳۸۷ بهعنوان پدیدآورنده هنرهای قدسی و الهی معماری برای قرآن، از سوی رئیسجمهور مورد تقدیر قرار گرفت. از وی سه فرزند بنامهای: زهرا زمرشیدی "پژوهشگر، نویسنده، عکاس ومعمار" کوروش زمرشیدی "پژوهشگر و نویسنده" و داریوش زمرشیدی "کارشناس عمران" به یادگار مانده است.
آثار:
۲۲ جلد کتاب درسی عمران هنرستان و دانشگاه
۶۸ مقاله بلند
۱۱ جلد کتاب
اجرای ساختمان (عناصر و جزئیات)
معماری ایران: مصالحشناسی سنتی
معماری ایران: اجرای ساختمان با مصالح سنتی
تعمیر و نگهداری ساختمان
پیوند و نگاره در آجرکاری
رسم فنی و نقشهکشی جامع عمران
مسجد در معماری ایران
کاشیکاری ایران: گره معقلی
کاشیکاری ایران: خط معقلی
گنبد و عناصر تاقی ایران
تکنولوژی گچبری و گچکاری
جوایز دومین همایش چهرههای ماندگار، نشان دانش، استاد و معلم نمونه کشوری.
حسین زمرشیدی در ۷۹ سالگی درگذشت و در قطعه هنرمندان "چهرههای ماندگار" بهخاک سپرده شد.
🆔 https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#حسین_زمرشیدی
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۵ بهمن زادروز مظفر شفیعی
(زاده ۱۵ بهمن ۱۳۳۱ کاشان) خواننده، مدرس آواز و ردیفدان موسیقی سنتی
او از دوران نوجوانی ردیفهای آوازی را تا حدودی نزد پدر فراگرفت و در سال ۱۳۵۳ بنا بهتوصیه عبدالوهاب شهیدی به کلاسهای اسماعیل مهرتاش راه یافت و تا سال ۱۳۵۹ نزد وی به فراگیری آواز پرداخت.
در اردیبهشت ۱۳۵۹ و پس از مدتی وقفه در آموزش، با توجه به آشناییاش با محمدرضا شجریان، چند سالی دوره آموزش ردیف را با وی سپری کرد. او سپس در کلاس دوره عالی (مرکب خوانی، تلفیق شعر و موسیقی، جمله سازی، جمله پردازی و از همه مهمتر کلاس خودسازی) به یادگیری و آموزش پرداخت که این منحصر به آموزش ردیفهای آوازی و سایر آموختههای خود به هنرجویان جوان و اجرای کنسرت در بعضی اوقات است.
شجریان بارها از شفیعی بهعنوان یکی از شاگردان برگزیدهاش نام برده بود. وی کنسرتهای متعددی در تهران و چند شهر دیگر برگزار کرد و علاوه بر آن، چند آلبوم از او نیز به بازار موسیقی عرضه شده است که از جمله آنها آلبوم راست با نواپردازی ژان دورینگ و آلبوم چهارگاه مرکب است.
آلبومها:
نقش خیال، ناشر: آوای هنر و اندیشه
سرمست (گروه مهربانی) ناشر: آوای مهربانی ۱۳۸۸
من جدا گریهکنان ابر جدا… (گروه ماهریز) ناشر: آوا خورشید ۱۳۸۸
مثنوی خوانی ۳ (قطعه شماره ۷ در بیات ترک) ناشر: مؤسسه ماهور ۱۳۸۹
دیرگاهی است… (هادی اینانلو) ناشر: رهگذر هفت اقلیم ۱۳۹۰
راست (گروه راست، سرپرست هنری: ژان دورینگ) ناشر: آوای باربد ۱۳۹۱
چهارگاه مرکب (امیر شریفی، فرید خردمند) ناشر: آوا خورشید ۱۳۹۱
ابوعطا (بداهه نوازی) ناشر: رهگذر هفت اقلیم ۱۳۹۲
سعدی خوانی (وشتن) آهنگسازی پیمان سلطانی، ناشر: رهگذر هفت اقلیم ۱۳۹۵.
🆔
https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#مظفر_شفیعی
۱۵ بهمن زادروز مظفر شفیعی
(زاده ۱۵ بهمن ۱۳۳۱ کاشان) خواننده، مدرس آواز و ردیفدان موسیقی سنتی
او از دوران نوجوانی ردیفهای آوازی را تا حدودی نزد پدر فراگرفت و در سال ۱۳۵۳ بنا بهتوصیه عبدالوهاب شهیدی به کلاسهای اسماعیل مهرتاش راه یافت و تا سال ۱۳۵۹ نزد وی به فراگیری آواز پرداخت.
در اردیبهشت ۱۳۵۹ و پس از مدتی وقفه در آموزش، با توجه به آشناییاش با محمدرضا شجریان، چند سالی دوره آموزش ردیف را با وی سپری کرد. او سپس در کلاس دوره عالی (مرکب خوانی، تلفیق شعر و موسیقی، جمله سازی، جمله پردازی و از همه مهمتر کلاس خودسازی) به یادگیری و آموزش پرداخت که این منحصر به آموزش ردیفهای آوازی و سایر آموختههای خود به هنرجویان جوان و اجرای کنسرت در بعضی اوقات است.
شجریان بارها از شفیعی بهعنوان یکی از شاگردان برگزیدهاش نام برده بود. وی کنسرتهای متعددی در تهران و چند شهر دیگر برگزار کرد و علاوه بر آن، چند آلبوم از او نیز به بازار موسیقی عرضه شده است که از جمله آنها آلبوم راست با نواپردازی ژان دورینگ و آلبوم چهارگاه مرکب است.
آلبومها:
نقش خیال، ناشر: آوای هنر و اندیشه
سرمست (گروه مهربانی) ناشر: آوای مهربانی ۱۳۸۸
من جدا گریهکنان ابر جدا… (گروه ماهریز) ناشر: آوا خورشید ۱۳۸۸
مثنوی خوانی ۳ (قطعه شماره ۷ در بیات ترک) ناشر: مؤسسه ماهور ۱۳۸۹
دیرگاهی است… (هادی اینانلو) ناشر: رهگذر هفت اقلیم ۱۳۹۰
راست (گروه راست، سرپرست هنری: ژان دورینگ) ناشر: آوای باربد ۱۳۹۱
چهارگاه مرکب (امیر شریفی، فرید خردمند) ناشر: آوا خورشید ۱۳۹۱
ابوعطا (بداهه نوازی) ناشر: رهگذر هفت اقلیم ۱۳۹۲
سعدی خوانی (وشتن) آهنگسازی پیمان سلطانی، ناشر: رهگذر هفت اقلیم ۱۳۹۵.
🆔
https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#مظفر_شفیعی
Dige Dire
Touraj Shabankhani
"هنوزم وقتی میخندی
دلم از شادی میلرزه"
تورج شعبانخانی
دلم از شادی میلرزه"
تورج شعبانخانی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شعر دیدنی ها
اثر سخن سالار معینی کرمانشاهی
با صدای دختر بزرگوار استاد
بانو نوشین معینی کرمانشاهی
#سخنسالار_معینی_کرمانشاهی
#معینی_کرمانشاهی
#خاطرات_عمر_رفته
اثر سخن سالار معینی کرمانشاهی
با صدای دختر بزرگوار استاد
بانو نوشین معینی کرمانشاهی
#سخنسالار_معینی_کرمانشاهی
#معینی_کرمانشاهی
#خاطرات_عمر_رفته
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺دکتر بئاتریس سالاس، ایرانشناس، استاد مدعو در دانشگاه تهران، و مترجم شاهنامه فردوسی به زبان اسپانیایی: «شما ایرانی ها خودتان نمی دانید چه گنجی دارید».
🔹معرفی تمامی مکتبها، سبکها و جنبشهای ادبی و هنری جهان تا آغاز قرن بیست و یکم:
● اومانیسم
● کلاسی سیسم (کلاسیسم)
● مکتب رمانتی سیسم
● رآلیسم
● ناتورالیسم (طبعیت گرایی)
● هنر برای هنر
● پارناس
● مکتب سمبولیسم
● ناتوریسم
● وریسم
● فوتوریسم
● امپرسیونیسم
● اکسپرسیونیسم
● کوبیسم
● مکتب دادائیسم
● مکتب سوررآلیسم
● اونانیمیسم (وفاق گرایی)
● اگزیستانسیالیسم (هستی گرایی)
● ایماژیسم (تصویرگرایی)
● اوبژکتیویسم
● کاسموپلیتیسم (جهان وطنی)
● ادبیات معاصر
● مدرنیسم
● پست مدرنیسم (پسامدرنیسم)
● آوانگارد (حجم - پیشرو)
● هنر پیش از تاریخ
● هنر منطقه اژه
● هنر یونان
● هنر اتروسک
● هنر روم
● هنر مسیحیت و بیزانس
● هنر رومانسک
● هنر گوتیک
● هنر در عصر نوزایی
● هنر رنسانس
● منریسم یا شیوه گری
● هنر باروک
● هنر روکوکو
● نئوکلاسیسم (کلاسی سیسم)
● رمانتیسم (رمانتی سیسم)
● رآلیسم (واقع گرایی)
● فولک آرت (هنر عامیانه)
● هنر مدرن
● امپرسیونیسم
● پست امپرسیونیسم
● اکسپرسیونیسم
● آبستره اکسپرسیونیسم
● ناتورالیسم
● وریسم - حقیقت گرایی
● هنر برای هنر / پارناسین
● دکادنس / انحطاط
● سمبولیسم / نمادگرایی
● سینته تیزم: (ساده گرایی) - (تلفیق گرایی)
● نبیس - نبی ها
● ایکونوگرافی (شمایل نگاری یا شمایل سازی)
● هنر قرن بیستم
● فوویسم
● گروه پل
● آبستره آرت - هنر انتزاعی
● گروه هنرمندان نو (نویه گونتسلر فرینیگونگ)
● بلوا رایتر / سوارکاران آبی رنگ
● کوبیسم (ابتدایی - تحلیلی - ترکیبی) ● پیکره سازی به شیوه کوبیسم
● شیوه پوریسم / ناب گرایی
● حاضر آماده / بازاری
● اورفیسم
● گروه کمدن تاون
● فوتوریسم / آینده گرایی
● ایماژیسم - تصویرگرایی
● ورتی سیسم
● کوبو فوتوریسم
● رایونیسم / پرتوگرایی یا شعاع گرایی
● سوپرماتیسم / سوپرمتیسم
● کانستروکتیویسم / ساختارگرایی
● گروه د. استیل
● پیکر تراشی گروه د. استیل
● معماری گروه د. استیل
● بروتالیسم
● سبک بین المللی در معماری
● مدرسه هنرهای زیبا / بوزار
● دویچر ورکبوند / انجمن کار
● گروه نوامبر
● شورای هنر
● آرت دکو / نووو دکو یا نئو دکو
● مدرسه باوهاوس
● نئو ایژکتیو / نوعینیت یا واقع گرایی متمرکز کردن زیرکانه
● اگلی رآلیسم / واقع گرایی کریه
● اوالترائیسم / فراگرایی
● شعر هرمسی
● مکتب متافیزیکی
● دادائیسم
● آنتی آرت / ضد هنر
● سوررآلیسم - فرا واقع گرایی
● مجیک رآلیسم - واقع گرایی جادویی ● نئو رمانتی سیسم
● کنگره آرت / هنر مجسم
● مکتب پاریس
● نقاشی لبه سخت
● بیئورون (بی اورون)
● ساکره آرت - هنر مقدس
● لتریسم / حروف گرایی
● (نووو رمان) رمان نو
● گروه بارو / گروه باروبوتگا
● گروه یوستون رود
● نئورآلیسم
● نووو رآلیسم
● رآلیسم سوسیالیستی / واقع گرایی اشتراکی (شوروی سابق)
● هنر مدرن در ایالات متحده امریکا
● جنبش پرسی سیونیستی / دقت گرایان
● اوبژکتیوسیم - عینیت گرایی
● رآلیسم سوسیالیستی - واقع گرایی اشتراکی (امریکا)
● هنر آبستره ایالات متحده امریکا
● مکتب شیکاگو
● مکتب نیویورک
● فرمالیسم - صورت گرایی
● سبک بین المللی
● آبستره فرمالیسم
● کینتیک آرت - هنر حرکتی
● آپ آرت - هنر بصری
● مویر افکت - اثر موج نما
● هنر جفت و جور کاری
● رآلیستهای نو و هنر پاپ
● هنر مدرن در سایر کشورهای غربی
● هنر پاپ یا هنر غالب جوامع غربی
● بیتلها
● هنر واژگانی - تصویری
● شعر عینی
● هنر واژه نما
● شعر مجسم / نشانه شناختی / آوایی / نوخاسته / حرکتی
● سیلابیک پوئتری - شعر هجایی
● سکسآل آرت / هنر جنسی
● فانتاستیک آرت / هنر وهم زا
● تو تال آرت / هنر مطلق
● مینیمال آرت (هنر کوچک پردازی)
● هپی نینگز - رویدادها
● گروه ویئنر
● کانسپشوال آرت / هنر مفهومی
● پست مدرنیسم
● لیت مدرن
● هنر فمینیسم و پست فمینیسم
● دیکانستراکشن / ساختار زدایی
● استراکچرالیسم / پست استراکچرالیسم - ساختار گرایی / پسا ساختار گرایی
● مکتب عریانیسم.
@amirnormohamadi1976
● اومانیسم
● کلاسی سیسم (کلاسیسم)
● مکتب رمانتی سیسم
● رآلیسم
● ناتورالیسم (طبعیت گرایی)
● هنر برای هنر
● پارناس
● مکتب سمبولیسم
● ناتوریسم
● وریسم
● فوتوریسم
● امپرسیونیسم
● اکسپرسیونیسم
● کوبیسم
● مکتب دادائیسم
● مکتب سوررآلیسم
● اونانیمیسم (وفاق گرایی)
● اگزیستانسیالیسم (هستی گرایی)
● ایماژیسم (تصویرگرایی)
● اوبژکتیویسم
● کاسموپلیتیسم (جهان وطنی)
● ادبیات معاصر
● مدرنیسم
● پست مدرنیسم (پسامدرنیسم)
● آوانگارد (حجم - پیشرو)
● هنر پیش از تاریخ
● هنر منطقه اژه
● هنر یونان
● هنر اتروسک
● هنر روم
● هنر مسیحیت و بیزانس
● هنر رومانسک
● هنر گوتیک
● هنر در عصر نوزایی
● هنر رنسانس
● منریسم یا شیوه گری
● هنر باروک
● هنر روکوکو
● نئوکلاسیسم (کلاسی سیسم)
● رمانتیسم (رمانتی سیسم)
● رآلیسم (واقع گرایی)
● فولک آرت (هنر عامیانه)
● هنر مدرن
● امپرسیونیسم
● پست امپرسیونیسم
● اکسپرسیونیسم
● آبستره اکسپرسیونیسم
● ناتورالیسم
● وریسم - حقیقت گرایی
● هنر برای هنر / پارناسین
● دکادنس / انحطاط
● سمبولیسم / نمادگرایی
● سینته تیزم: (ساده گرایی) - (تلفیق گرایی)
● نبیس - نبی ها
● ایکونوگرافی (شمایل نگاری یا شمایل سازی)
● هنر قرن بیستم
● فوویسم
● گروه پل
● آبستره آرت - هنر انتزاعی
● گروه هنرمندان نو (نویه گونتسلر فرینیگونگ)
● بلوا رایتر / سوارکاران آبی رنگ
● کوبیسم (ابتدایی - تحلیلی - ترکیبی) ● پیکره سازی به شیوه کوبیسم
● شیوه پوریسم / ناب گرایی
● حاضر آماده / بازاری
● اورفیسم
● گروه کمدن تاون
● فوتوریسم / آینده گرایی
● ایماژیسم - تصویرگرایی
● ورتی سیسم
● کوبو فوتوریسم
● رایونیسم / پرتوگرایی یا شعاع گرایی
● سوپرماتیسم / سوپرمتیسم
● کانستروکتیویسم / ساختارگرایی
● گروه د. استیل
● پیکر تراشی گروه د. استیل
● معماری گروه د. استیل
● بروتالیسم
● سبک بین المللی در معماری
● مدرسه هنرهای زیبا / بوزار
● دویچر ورکبوند / انجمن کار
● گروه نوامبر
● شورای هنر
● آرت دکو / نووو دکو یا نئو دکو
● مدرسه باوهاوس
● نئو ایژکتیو / نوعینیت یا واقع گرایی متمرکز کردن زیرکانه
● اگلی رآلیسم / واقع گرایی کریه
● اوالترائیسم / فراگرایی
● شعر هرمسی
● مکتب متافیزیکی
● دادائیسم
● آنتی آرت / ضد هنر
● سوررآلیسم - فرا واقع گرایی
● مجیک رآلیسم - واقع گرایی جادویی ● نئو رمانتی سیسم
● کنگره آرت / هنر مجسم
● مکتب پاریس
● نقاشی لبه سخت
● بیئورون (بی اورون)
● ساکره آرت - هنر مقدس
● لتریسم / حروف گرایی
● (نووو رمان) رمان نو
● گروه بارو / گروه باروبوتگا
● گروه یوستون رود
● نئورآلیسم
● نووو رآلیسم
● رآلیسم سوسیالیستی / واقع گرایی اشتراکی (شوروی سابق)
● هنر مدرن در ایالات متحده امریکا
● جنبش پرسی سیونیستی / دقت گرایان
● اوبژکتیوسیم - عینیت گرایی
● رآلیسم سوسیالیستی - واقع گرایی اشتراکی (امریکا)
● هنر آبستره ایالات متحده امریکا
● مکتب شیکاگو
● مکتب نیویورک
● فرمالیسم - صورت گرایی
● سبک بین المللی
● آبستره فرمالیسم
● کینتیک آرت - هنر حرکتی
● آپ آرت - هنر بصری
● مویر افکت - اثر موج نما
● هنر جفت و جور کاری
● رآلیستهای نو و هنر پاپ
● هنر مدرن در سایر کشورهای غربی
● هنر پاپ یا هنر غالب جوامع غربی
● بیتلها
● هنر واژگانی - تصویری
● شعر عینی
● هنر واژه نما
● شعر مجسم / نشانه شناختی / آوایی / نوخاسته / حرکتی
● سیلابیک پوئتری - شعر هجایی
● سکسآل آرت / هنر جنسی
● فانتاستیک آرت / هنر وهم زا
● تو تال آرت / هنر مطلق
● مینیمال آرت (هنر کوچک پردازی)
● هپی نینگز - رویدادها
● گروه ویئنر
● کانسپشوال آرت / هنر مفهومی
● پست مدرنیسم
● لیت مدرن
● هنر فمینیسم و پست فمینیسم
● دیکانستراکشن / ساختار زدایی
● استراکچرالیسم / پست استراکچرالیسم - ساختار گرایی / پسا ساختار گرایی
● مکتب عریانیسم.
@amirnormohamadi1976
قوزمیت ادبی کیست؟!
قوزمیت ادبی کسانی هستند که نه ذوقی برای نوشتن دارند و نه فرصتی برای خاک کتاب خانه خوردن و دو صفحه کتاب خواندن
قوزمیت ادبی در تلاش است که شعر بگویند اما نمی تواند چون نه ذوقی دارد و نه سوادی.
اما گهگاهی به اشعار دیگران سرک می کشد و چهار کلمه از هر شعری بر می دارد و با تقلیدی همانند تقلید. مرغ مینا از صدای انسان مدام اشعار تقلیدی اش را داد و هوار می زند بعد از مدتی هم که پاچه خواری چهار تن و دو کوته ادبی را انجام داد منتقد ادبی میشود و از آن پس خدا را بنده نیست
مدام پاچه می گیرد و فهم و کمالات نداشته اش را به رخ همه می کشد
قوزمیت ادبی که تا به حال رنگ کتاب و کتابخانه به خود ندیده است ناگهان ملای دهر شده دانسته و ندانسته به همه می تازد
چرا؟!
چون می خواهد بگویند من هستم
گهگاهی هم در میان دوستان بداهه ای تقدیم این و آن می کند که بگویند بله...
یارو شاعر یست در حد آراگون و شاید هم ریتسوس
و به همین سادگی قوزمیت ادبی به دنیا می آید
قوزمیت ادبی با دانش وتوانش پایین ادعایش گوش فلک را پر کرده است.قوزمیت ادبی بهترین هواشناس در عرصه ی ادبیات عام پسند است
قوزمیت ادبی بااینکه باخوانش ناقص وابتر چندکتاب تیوریک مثل ساختاروتأویل متن بابک احمدی خودش را آگاه وصاحب نظر در ادبیات هم میپندارد.اماچون درک او از ادبیات همان درک ونگاه عام است.برای نجات ادبیات خودرا موظف میبیند که جلوی هر جریان وجنبش آوانگارد ونوینی بایستد ودرتوهمات خویش بااین سدشدن برای خودش هویتی ادبی دست وپا میکند
قوزمیت ادبی کسانی هستند که نه ذوقی برای نوشتن دارند و نه فرصتی برای خاک کتاب خانه خوردن و دو صفحه کتاب خواندن
قوزمیت ادبی در تلاش است که شعر بگویند اما نمی تواند چون نه ذوقی دارد و نه سوادی.
اما گهگاهی به اشعار دیگران سرک می کشد و چهار کلمه از هر شعری بر می دارد و با تقلیدی همانند تقلید. مرغ مینا از صدای انسان مدام اشعار تقلیدی اش را داد و هوار می زند بعد از مدتی هم که پاچه خواری چهار تن و دو کوته ادبی را انجام داد منتقد ادبی میشود و از آن پس خدا را بنده نیست
مدام پاچه می گیرد و فهم و کمالات نداشته اش را به رخ همه می کشد
قوزمیت ادبی که تا به حال رنگ کتاب و کتابخانه به خود ندیده است ناگهان ملای دهر شده دانسته و ندانسته به همه می تازد
چرا؟!
چون می خواهد بگویند من هستم
گهگاهی هم در میان دوستان بداهه ای تقدیم این و آن می کند که بگویند بله...
یارو شاعر یست در حد آراگون و شاید هم ریتسوس
و به همین سادگی قوزمیت ادبی به دنیا می آید
قوزمیت ادبی با دانش وتوانش پایین ادعایش گوش فلک را پر کرده است.قوزمیت ادبی بهترین هواشناس در عرصه ی ادبیات عام پسند است
قوزمیت ادبی بااینکه باخوانش ناقص وابتر چندکتاب تیوریک مثل ساختاروتأویل متن بابک احمدی خودش را آگاه وصاحب نظر در ادبیات هم میپندارد.اماچون درک او از ادبیات همان درک ونگاه عام است.برای نجات ادبیات خودرا موظف میبیند که جلوی هر جریان وجنبش آوانگارد ونوینی بایستد ودرتوهمات خویش بااین سدشدن برای خودش هویتی ادبی دست وپا میکند
[۴/۱۵، ۱:۴۵] .عباس اوجی فر: *💠 واژگان ایرانی / بخش ۱*
ایران دوستان کوشا، برای چهارصد واژه بیگانه جاگزین های ایرانی پیدا کرده اند.
به یاری این واژه ها زبان ما پنج درصد ایرانی تر خواهد شد.
زمان ها:
۱. پگاه (صبح)
۲. رَپتون (ظهر)
۳. نیمروز (بعد ظهر)
۴. بیگاه. شامگاه (عصر)
۵. سر شب
۶. نیم شب
۷. بامداد
چهار سو:
باختر (شمال)
نیمروز (جنوب)
خاور (غرب)
خورا (شرق)
بسیاری به نادرست غرب را باختر و شرق را خاور می گویند.
✔ واژه بیگانه = برابر ایرانی:
کلمه = واژه
کلمات = واژگان
سقوط = واژگون
ازدواج = همسری
زوج = همسران
راضی = خشنود، خرسند
عاشق = شیفته
معشوق = دلبر
سلام = درود
در پایان بگوییم = بدرود
متوسط = میانه
کبیر = بزرگ
حقیر = خار، کوچک
کثیف = ناپاک
مرقد = مزار
قاضی = داور
قضاوت = داوری
وکیل = داد وَر
جدید = نو. تازه. نوین
قدیمی = کهنه
کلاسیک = کُهَن
محضر = پیشگاه
برج = ماه
عید = جشن
مبارک = خوش
تبریک = شادباش
اعیاد = جشن ها
تلویزیون = نمابخش
رادیو = آوابخش
صدا = آوا. بانگ. نوا
تصویر = سیما
ضبط = پخش
رستوران = خوراک سرا
هتل = مهمان سرا
منزل = خانه
برج = سازه
آپارتمان = ساختمان
اتوبان = آزادراه
داخل = تو. درون
خارج = بیرون
خارجی = انیرانی. بیگانه
خارجی ها = انیرانیان. بیگانگان
خشن = خشمین
موافق = سازگار، همسو
مخالف = نسازگار، ناهمسو
وعده = پیمان
لبیک = پیمان
شرایط = روند
جمع آوری = گرد آوری
حالا = اینک
سلسله = دودمان
طایفه = خاندان
تفکر، ایده = اندیشه ، پندار
زیاد = بسیار، فراوان
بی اعتنا = سرد
برعکس = وارون، وارونه
نصیحت = پند، اندرز
به فکر = در اندیشه
سواد = آگاهی
تحصیل کرده = فرهیخته
پر تکرار = پر کاربرد
تکرار = بازانجام
عشق = مهر
(گروهی گفتند شاید عشق اوستایی باشد)
رحم = مهربانی، آمرزش
بیرحم = نیامرز
توبه = پَتِت. آمرزش
عذر = پوزش
عذر خواهی = پوزش خواهی
مطمئن = باورمند
بی شک = بی گمان
فکر کنم = گمون کنم
کذب = دروغ
صداقت = راستگویی
صادق = راستگو، درستکار
رعد و برق = اذرَخش
ضربه = کوبش
شروع = آغاز
فتوحات = پیشروی ها
حمله = تازش، تاختن، یورش
قیامت = رستاخیز
موقعیت = بخت
ارسال = فرست، فرستادن
توسط = به دست
حیوان = جانور
غرور = گستاخی، وَستاری، سرکشی، ترمنشی
مغرور = گستاخ، وستار، سرکش
رئیس = سالار
خسیسی = پاندی
حسودی = رشک
حسود = رشکین
عصبانی = خشمین
عزا = سوگ
عزاداری = سوگ واری
آلتر نتیو = جایگزین
متاسفانه = شوربختانه
تمام = پایان
قول = نوید، پیمان
معبد = نمازکده
مامور، پلیس = پاسه بان، پاسبان
اخبار = پیام ها
خبر = پیام
حالا = اکنون، اینک
همین حالا = هم اکنون، هم اینک
هدیه = پیشی، پیشکش
آنتی بیوتیک = پاد چرک
مضر = زیان گر
ضرر = زیان
عقب = پس، پشت
عقب نشینی = پس روی
نفع، منفعت = سود
تجارت = بازرگانی
شغل = کار
وظیفه = خیش کاری
فامیل = خویش
فامیل ها = خویشان
اسم = نام
معروف = نامدار، نام ور
مملکت = کشور
نابغه = خردمند
حواس = پندار
نام ایرانی شهر مشهد = توس
(سردار ایرانی توس سازنده آن شهر)
ترکیب. دیزاین = چیده مان
تنظیم = ویرایش
منظم = هماهنگ
شعر = سرود
شاعر = سراینده، سرودگر
قافیه = همنوا
صعود کرد = فرازید
عروس = ویوگ
عروسی = ویوگانی، پیوند
پیوندتان مبارک = پیوندتان شاد
عیدتان مبارک = جشن شاد
کتاب = نَسک
وقت = زمان
ساعت چنده = زمان چنده
(زمان ایرانی است و در نسک های ساسانی آمده)
خیلی = بسیار، فراوان
اکتفا کرد = بسنده کرد
مقامات = رهبران
مقام = جایگاه
مبتکر = نوآور
ابتکار = نوآوری
ظرف = آوند
مقدس = پاک
غذا = خوراک، خورش
جدیدن = تازگی
شاهد = گواه
شهادت = گواهی
ولی = سرپرست
اولیا = سرپرستان
تولد = زایش، زادروز
متولد = زاده
موعود = رهابخش، سوشیانث
قدرتمند = توانمند، زورمند
ثروت مند = توانگر
عادت ماهانه = دشتان
ضمانت = گرویی
ضامن = گرو دار
قبول = پذیرش
قبول می کنم = می پذیرم
قبول کن = بپذیر
احمق = خنگ
مریض = بیمار
قبلا = پیشتر
بعدا = پستر، در آینده
علم = دانش، خرد، آگاهی
عاقل = آگا
راه حل = چاره
امداد غیبی = یاری پنهان
امداد های غیبی = یاری های پنهان
خراب شده = نابود شده، ویران شده، آسیب شده
ممنون = سپاس، سپاسگزارم
خدا را شکر = خدا سپاس
شکر خدا = سپاس خدا
ایشالا = به امید خدا
احسنت = آفرین، درود، ستایش
ای ولا = دمت گرم
برق = روشنی
برقا = چراغا
حکومت، دولت = فرمان روی، شهریاری، شهریور
تقاضا = درخواست
رئیس جمهور = پیشوا
اعلا حضرت = گرامی، بزرگوار
سلطان = شاه
ولیعهد = جانشین ، شاهزاده
ملکه = شاه بانو
شیخ = مهتر
امیر = سردار
خدمت = سربازی
ملائکه = فرشتگان، فرشته ها
شعله گاز = سوی گاز
تقاضا = درخواست
احتیاج دارم = نیاز دارم
جواب = پاسخ
سوال = پرسش
مثال = نمونه
شعر = سرود
نثر = نوشتار
غیرت = خروش
[۴/۱۵، ۱:۴۵] .عباس اوجی فر: *💠 واژگان ایرانی / بخش ۲*
ایران دوستان کوشا، برای چهارصد واژه بیگانه جاگزین های ایرانی پیدا کرده اند.
به یاری این واژه ها زبان ما پنج درصد ایرانی تر خواهد شد.
زمان ها:
۱. پگاه (صبح)
۲. رَپتون (ظهر)
۳. نیمروز (بعد ظهر)
۴. بیگاه. شامگاه (عصر)
۵. سر شب
۶. نیم شب
۷. بامداد
چهار سو:
باختر (شمال)
نیمروز (جنوب)
خاور (غرب)
خورا (شرق)
بسیاری به نادرست غرب را باختر و شرق را خاور می گویند.
✔ واژه بیگانه = برابر ایرانی:
کلمه = واژه
کلمات = واژگان
سقوط = واژگون
ازدواج = همسری
زوج = همسران
راضی = خشنود، خرسند
عاشق = شیفته
معشوق = دلبر
سلام = درود
در پایان بگوییم = بدرود
متوسط = میانه
کبیر = بزرگ
حقیر = خار، کوچک
کثیف = ناپاک
مرقد = مزار
قاضی = داور
قضاوت = داوری
وکیل = داد وَر
جدید = نو. تازه. نوین
قدیمی = کهنه
کلاسیک = کُهَن
محضر = پیشگاه
برج = ماه
عید = جشن
مبارک = خوش
تبریک = شادباش
اعیاد = جشن ها
تلویزیون = نمابخش
رادیو = آوابخش
صدا = آوا. بانگ. نوا
تصویر = سیما
ضبط = پخش
رستوران = خوراک سرا
هتل = مهمان سرا
منزل = خانه
برج = سازه
آپارتمان = ساختمان
اتوبان = آزادراه
داخل = تو. درون
خارج = بیرون
خارجی = انیرانی. بیگانه
خارجی ها = انیرانیان. بیگانگان
خشن = خشمین
موافق = سازگار، همسو
مخالف = نسازگار، ناهمسو
وعده = پیمان
لبیک = پیمان
شرایط = روند
جمع آوری = گرد آوری
حالا = اینک
سلسله = دودمان
طایفه = خاندان
تفکر، ایده = اندیشه ، پندار
زیاد = بسیار، فراوان
بی اعتنا = سرد
برعکس = وارون، وارونه
نصیحت = پند، اندرز
به فکر = در اندیشه
سواد = آگاهی
تحصیل کرده = فرهیخته
پر تکرار = پر کاربرد
تکرار = بازانجام
عشق = مهر
(گروهی گفتند شاید عشق اوستایی باشد)
رحم = مهربانی، آمرزش
بیرحم = نیامرز
توبه = پَتِت. آمرزش
عذر = پوزش
عذر خواهی = پوزش خواهی
مطمئن = باورمند
بی شک = بی گمان
فکر کنم = گمون کنم
کذب = دروغ
صداقت = راستگویی
صادق = راستگو، درستکار
رعد و برق = اذرَخش
ضربه = کوبش
شروع = آغاز
فتوحات = پیشروی ها
حمله = تازش، تاختن، یورش
قیامت = رستاخیز
موقعیت = بخت
ارسال = فرست، فرستادن
توسط = به دست
حیوان = جانور
غرور = گستاخی، وَستاری، سرکشی، ترمنشی
مغرور = گستاخ، وستار، سرکش
رئیس = سالار
خسیسی = پاندی
حسودی = رشک
حسود = رشکین
عصبانی = خشمین
عزا = سوگ
عزاداری = سوگ واری
آلتر نتیو = جایگزین
متاسفانه = شوربختانه
تمام = پایان
قول = نوید، پیمان
معبد = نمازکده
مامور، پلیس = پاسه بان، پاسبان
اخبار = پیام ها
خبر = پیام
حالا = اکنون، اینک
همین حالا = هم اکنون، هم اینک
هدیه = پیشی، پیشکش
آنتی بیوتیک = پاد چرک
مضر = زیان گر
ضرر = زیان
عقب = پس، پشت
عقب نشینی = پس روی
نفع، منفعت = سود
تجارت = بازرگانی
شغل = کار
وظیفه = خیش کاری
فامیل = خویش
فامیل ها = خویشان
اسم = نام
معروف = نامدار، نام ور
مملکت = کشور
نابغه = خردمند
حواس = پندار
نام ایرانی شهر مشهد = توس
(سردار ایرانی توس سازنده آن شهر)
ترکیب. دیزاین = چیده مان
تنظیم = ویرایش
منظم = هماهنگ
شعر = سرود
شاعر = سراینده، سرودگر
قافیه = همنوا
صعود کرد = فرازید
عروس = ویوگ
عروسی = ویوگانی، پیوند
پیوندتان مبارک = پیوندتان شاد
عیدتان مبارک = جشن شاد
کتاب = نَسک
وقت = زمان
ساعت چنده = زمان چنده
(زمان ایرانی است و در نسک های ساسانی آمده)
خیلی = بسیار، فراوان
اکتفا کرد = بسنده کرد
مقامات = رهبران
مقام = جایگاه
مبتکر = نوآور
ابتکار = نوآوری
ظرف = آوند
مقدس = پاک
غذا = خوراک، خورش
جدیدن = تازگی
شاهد = گواه
شهادت = گواهی
ولی = سرپرست
اولیا = سرپرستان
تولد = زایش، زادروز
متولد = زاده
موعود = رهابخش، سوشیانث
قدرتمند = توانمند، زورمند
ثروت مند = توانگر
عادت ماهانه = دشتان
ضمانت = گرویی
ضامن = گرو دار
قبول = پذیرش
قبول می کنم = می پذیرم
قبول کن = بپذیر
احمق = خنگ
مریض = بیمار
قبلا = پیشتر
بعدا = پستر، در آینده
علم = دانش، خرد، آگاهی
عاقل = آگا
راه حل = چاره
امداد غیبی = یاری پنهان
امداد های غیبی = یاری های پنهان
خراب شده = نابود شده، ویران شده، آسیب شده
ممنون = سپاس، سپاسگزارم
خدا را شکر = خدا سپاس
شکر خدا = سپاس خدا
ایشالا = به امید خدا
احسنت = آفرین، درود، ستایش
ای ولا = دمت گرم
برق = روشنی
برقا = چراغا
حکومت، دولت = فرمان روی، شهریاری، شهریور
تقاضا = درخواست
رئیس جمهور = پیشوا
اعلا حضرت = گرامی، بزرگوار
سلطان = شاه
ولیعهد = جانشین ، شاهزاده
ملکه = شاه بانو
شیخ = مهتر
امیر = سردار
خدمت = سربازی
ملائکه = فرشتگان، فرشته ها
شعله گاز = سوی گاز
تقاضا = درخواست
احتیاج دارم = نیاز دارم
جواب = پاسخ
سوال = پرسش
مثال = نمونه
شعر = سرود
نثر = نوشتار
غیرت = خروش
[۴/۱۵، ۱:۴۵] .عباس اوجی فر: *💠 واژگان ایرانی / بخش ۲*
✍عباس. اوجی فر
✔ واژه بیگانه = برابر ایرانی:
انتظار = درنگ
منتظر باش = بدرنگ
منتظرم = چشم برام
دانلود = دریافت
لینک = نشانی
نظر = نگر، نگرش، دید، دیدگاه
مذاکره = گفتمان
اتحادیه = انجمن
متحد = همبسته، همازور
اتحاد = همبستگی
جذاب = گیرا
جذابه = گیراس
بشقاب، ظرف = آوند
مثل = همچون، همچو، مانند، همانند، همایند
عیدی = پیشی
تست = آزمون، آزمایش
دکتر = پزشک
مطب = درمانگاه
آکادمی = آموزشگاه
مسابقه = پیکار
رقیب = هماورد
رطب = خرما
نخل = نَچ
اصلا = هرگز
استرس = هراس
طنز = خنده دار
فیلم طنز = فیلم خنده آور
تئاتر = نمایش
چه عرض کنم = چه بگم
سوغات = رهاورد، پیشکش، پیشی
برکت = دهش
مصاحبه = گفتگو، گفتمان
ورودی = آمدگاه
خروجی = رفتگاه
عدم = نبود
حافظه = ویر
کتاب = ماتیان، نَسک
حفظ کردن = ویراستن، از بر کردن
تمیز کردن، مرتب کردن = پیراستن
اصلاح = پیرایش
د کلوره کردن = رنگ کردن
شهوت = هوس. کام
فهمیدم = دانستم، پی بردم، گرفتم
بفهم = آگاه شو
فهم = آگاهی
صاحب = خدا
(خدا در پایه معنی صاحب را می دهد)
بیش فعال = خیره سر
کولر = سرمایش
ساعت = زمانگر
توالت = دستشویی
میز توالت = میز آرایش
فعلا = اینک
ارگان = سازمان
اخراج کرد = بیرون کرد، بیکار کرد، برکنار کرد
استعداد = توانایی
مستعد = توانمند
استعفا = کنارگیری
متصدی = کارمند
مشتری = خریدار
احتمال = گمان
ظن = گمان، پندار، پنداشت
مشترک = همراه
تیم = دسته
خانوم = بانو، نایریکا
تعدادی، بعضی ها = گروهی
اجازه = پروانه
مقابل = برابر
استادیوم = ورزشگاه
منحصر به فرد، خاص = ویژه
قابلیت = ویژگی
قابل نداره = نمی ارزه
انتقال = جابجایی
رسمی = روا
غیر رسمی = ناروا
رسمیت = روایی
حبس = زندان
جرائم = گناهان
جریمه = تاوان
مبلغ = هزینه
مبالغ = هزینه ها
مبالغه = گزاف گویی، گزاف نمایی
قابل = دارای
مطرح = پیشنهاد
حمایت = هواداری، پشتیبانی
فعالیت = کوشش
فعال = کوشا
نظام = دستگاه
تعیین شده = نهاده شده
تعیین کرد = نهاد
اختیار = خواست
در اختیار او قرار گرفت = به خواست او نهاده شد
در اختیار منه = در دست منه
کسب = گرفتن
روایت = داستان
عادت = خو، اُخت
عادت کردم = خو کردم
عجیب = شگرف، شگفت، شگفت انگیز
هیجان = انگیزه
تحریک = انگیزش، انگیختن
تحریک شدم = بر انگیخته شدم
در عین حال = هم زمان
اخلاق = رفتار
اصول = فرامین
عمومی = همگانی
اجتماع = توده
اجتماعی = مردمی
جلسه، اجلاس = نشست
صله و رحم = دید و بازدید
قبلی = پیشین
بعدی = پسین
باند = گروهک
معاند = دشمن
ماشین = خودرو، دستگاه
لباس = جامه
حمام = گرمابه، بخارا
بی لیاقت = ناشایست
بی لیاقتی = ناشایستی
فدراسیون = انجمن
هیئت = انجمن، دسته، گروه
اول = یکم، نخست
اولین = نخستین، یکمین
آخرین = واپسین
اعلام شده = روشن شده، گفته شده
حضور = بودن
حضور زنان در استادیوم = بودن زنان دِ ورزشگاه
(تاجیک ها گاهی در را کوتاه کرده و د می گویند)
امکان = فراهمی
تعداد = شمار
مقاومت = پایداری
مقاوم = پایدار
ساکت = خاموش
سکوت = آرامش
دیکتاتور = خودکامه
دیکتاتوری = خودکامی
صحبت کن = بگو، گویش کن
مسموم = زهرین
مسمومیت = زهرینگی
تیم مذاکره کننده = انجمن گفتمان
صورت = روی
علامت = نشانه
علائم = نشان ها، نشانه ها، نشانگان
واکنش شدید = واکنش سخت
عمل و عکس العمل = کنش و واکنش
دلیل = بهانه، شَوند
ایالات متحده = انجمن دهیو ها
حجاب = پوشش
بدحجابی = بدپوشی
قاطعانه = سرسخت
تذکر = هشدار
اولتیماتوم = هشدار
به عنوان = به نام
افرادی = کسانی
سه نفر = سه تن
توضیحات او = واکاوی او
انتقاد = نکوهش
در نهایت = در پایان
کمپانی، شرکت = سازمان، ساختار
بین المللی = جهانی
تمجید = ستایش
تقویم = سالشمار
حزب = گروه
صنعت = فناوری
(هرچند شاید خود فن ایرانی نباشد)
صنایع = فناوری ها
کانال = رسانه
مجله = هفته نامه، ماه نامه
تعطیلی = بستن
امروز تعطیله = امروز بسته هست
غسل = برشِنوم
حمل و نقل عمومی = جابجایی همگانی
دیه = تاوان
بر اساس = بر پایه
قوه قضائیه = دادستانی، دیوان داری
قوه مجریه = شهریاری
قوه مقننه😹 (از کجا میارید؟ خود عربها نمیگن) = مهستانی
پارلمان، مجلس = مهستان
شورا = انجمن
کلا = سراسر
عابران = رهگذران
مسافر = رهسپار
در حال حاضر = همینک
تقریبا = میتوان گفت
نرخ تورم = گرانی
مربوط = درباره
راجع به = درباره ی
علوم تجربی = دانش آزمایشی
علوم ریاضی = دانش شماری
علوم انسانی = دانش مردمی
امتحانات = آزمون ها
معدل = میانگین
حتما = بی گمان، صد در صد
معاون = جانشین
استفاده = کاربرد
استفاده کن = کاربرد کن، بهره بگیر
ضریب هوشی = هوش بهر
اوکی = باشه
مخرب = ویرانگر
مواد مخدر = منگی
معتاد = منگ
عرق، الکل = آبک
عمر = زندگی
واقعا = براستی، بی گمان
در زبان های ایرانی، از اوستایی و پهلوی تا زبان های کنونی واژگان بسیاری هست که هزار برگ می شود
فراموش نکنید، زنده کردن زبان و فرهنگ ایرانی نیازمند زمان است و باید به آرامی انجام شود.
✔ واژه بیگانه = برابر ایرانی:
انتظار = درنگ
منتظر باش = بدرنگ
منتظرم = چشم برام
دانلود = دریافت
لینک = نشانی
نظر = نگر، نگرش، دید، دیدگاه
مذاکره = گفتمان
اتحادیه = انجمن
متحد = همبسته، همازور
اتحاد = همبستگی
جذاب = گیرا
جذابه = گیراس
بشقاب، ظرف = آوند
مثل = همچون، همچو، مانند، همانند، همایند
عیدی = پیشی
تست = آزمون، آزمایش
دکتر = پزشک
مطب = درمانگاه
آکادمی = آموزشگاه
مسابقه = پیکار
رقیب = هماورد
رطب = خرما
نخل = نَچ
اصلا = هرگز
استرس = هراس
طنز = خنده دار
فیلم طنز = فیلم خنده آور
تئاتر = نمایش
چه عرض کنم = چه بگم
سوغات = رهاورد، پیشکش، پیشی
برکت = دهش
مصاحبه = گفتگو، گفتمان
ورودی = آمدگاه
خروجی = رفتگاه
عدم = نبود
حافظه = ویر
کتاب = ماتیان، نَسک
حفظ کردن = ویراستن، از بر کردن
تمیز کردن، مرتب کردن = پیراستن
اصلاح = پیرایش
د کلوره کردن = رنگ کردن
شهوت = هوس. کام
فهمیدم = دانستم، پی بردم، گرفتم
بفهم = آگاه شو
فهم = آگاهی
صاحب = خدا
(خدا در پایه معنی صاحب را می دهد)
بیش فعال = خیره سر
کولر = سرمایش
ساعت = زمانگر
توالت = دستشویی
میز توالت = میز آرایش
فعلا = اینک
ارگان = سازمان
اخراج کرد = بیرون کرد، بیکار کرد، برکنار کرد
استعداد = توانایی
مستعد = توانمند
استعفا = کنارگیری
متصدی = کارمند
مشتری = خریدار
احتمال = گمان
ظن = گمان، پندار، پنداشت
مشترک = همراه
تیم = دسته
خانوم = بانو، نایریکا
تعدادی، بعضی ها = گروهی
اجازه = پروانه
مقابل = برابر
استادیوم = ورزشگاه
منحصر به فرد، خاص = ویژه
قابلیت = ویژگی
قابل نداره = نمی ارزه
انتقال = جابجایی
رسمی = روا
غیر رسمی = ناروا
رسمیت = روایی
حبس = زندان
جرائم = گناهان
جریمه = تاوان
مبلغ = هزینه
مبالغ = هزینه ها
مبالغه = گزاف گویی، گزاف نمایی
قابل = دارای
مطرح = پیشنهاد
حمایت = هواداری، پشتیبانی
فعالیت = کوشش
فعال = کوشا
نظام = دستگاه
تعیین شده = نهاده شده
تعیین کرد = نهاد
اختیار = خواست
در اختیار او قرار گرفت = به خواست او نهاده شد
در اختیار منه = در دست منه
کسب = گرفتن
روایت = داستان
عادت = خو، اُخت
عادت کردم = خو کردم
عجیب = شگرف، شگفت، شگفت انگیز
هیجان = انگیزه
تحریک = انگیزش، انگیختن
تحریک شدم = بر انگیخته شدم
در عین حال = هم زمان
اخلاق = رفتار
اصول = فرامین
عمومی = همگانی
اجتماع = توده
اجتماعی = مردمی
جلسه، اجلاس = نشست
صله و رحم = دید و بازدید
قبلی = پیشین
بعدی = پسین
باند = گروهک
معاند = دشمن
ماشین = خودرو، دستگاه
لباس = جامه
حمام = گرمابه، بخارا
بی لیاقت = ناشایست
بی لیاقتی = ناشایستی
فدراسیون = انجمن
هیئت = انجمن، دسته، گروه
اول = یکم، نخست
اولین = نخستین، یکمین
آخرین = واپسین
اعلام شده = روشن شده، گفته شده
حضور = بودن
حضور زنان در استادیوم = بودن زنان دِ ورزشگاه
(تاجیک ها گاهی در را کوتاه کرده و د می گویند)
امکان = فراهمی
تعداد = شمار
مقاومت = پایداری
مقاوم = پایدار
ساکت = خاموش
سکوت = آرامش
دیکتاتور = خودکامه
دیکتاتوری = خودکامی
صحبت کن = بگو، گویش کن
مسموم = زهرین
مسمومیت = زهرینگی
تیم مذاکره کننده = انجمن گفتمان
صورت = روی
علامت = نشانه
علائم = نشان ها، نشانه ها، نشانگان
واکنش شدید = واکنش سخت
عمل و عکس العمل = کنش و واکنش
دلیل = بهانه، شَوند
ایالات متحده = انجمن دهیو ها
حجاب = پوشش
بدحجابی = بدپوشی
قاطعانه = سرسخت
تذکر = هشدار
اولتیماتوم = هشدار
به عنوان = به نام
افرادی = کسانی
سه نفر = سه تن
توضیحات او = واکاوی او
انتقاد = نکوهش
در نهایت = در پایان
کمپانی، شرکت = سازمان، ساختار
بین المللی = جهانی
تمجید = ستایش
تقویم = سالشمار
حزب = گروه
صنعت = فناوری
(هرچند شاید خود فن ایرانی نباشد)
صنایع = فناوری ها
کانال = رسانه
مجله = هفته نامه، ماه نامه
تعطیلی = بستن
امروز تعطیله = امروز بسته هست
غسل = برشِنوم
حمل و نقل عمومی = جابجایی همگانی
دیه = تاوان
بر اساس = بر پایه
قوه قضائیه = دادستانی، دیوان داری
قوه مجریه = شهریاری
قوه مقننه😹 (از کجا میارید؟ خود عربها نمیگن) = مهستانی
پارلمان، مجلس = مهستان
شورا = انجمن
کلا = سراسر
عابران = رهگذران
مسافر = رهسپار
در حال حاضر = همینک
تقریبا = میتوان گفت
نرخ تورم = گرانی
مربوط = درباره
راجع به = درباره ی
علوم تجربی = دانش آزمایشی
علوم ریاضی = دانش شماری
علوم انسانی = دانش مردمی
امتحانات = آزمون ها
معدل = میانگین
حتما = بی گمان، صد در صد
معاون = جانشین
استفاده = کاربرد
استفاده کن = کاربرد کن، بهره بگیر
ضریب هوشی = هوش بهر
اوکی = باشه
مخرب = ویرانگر
مواد مخدر = منگی
معتاد = منگ
عرق، الکل = آبک
عمر = زندگی
واقعا = براستی، بی گمان
در زبان های ایرانی، از اوستایی و پهلوی تا زبان های کنونی واژگان بسیاری هست که هزار برگ می شود
فراموش نکنید، زنده کردن زبان و فرهنگ ایرانی نیازمند زمان است و باید به آرامی انجام شود.
💥 بیستون بیستون نیست
«بیستون» نام کوهی در حوالی کرمانشاه است که در دورهٔ هخامنشی و به دستور داریوش بزرگ کتیبهای بر روی آن حک شده است. این واژه در قدیم بهصورت «بَگ» (بَی) + «ـ ستان» بوده است. جزء نخست به معنی «خدا، یزدان، بَغ» از ریشهٔ «-بَگ» به معنی تقسیم کردن است و جزء دوم پسوند «جا و مکان» است؛ بنابراین، بیستون ازنظر واژگانی بهمعنی «جایگاه یزدان» و ازنظر مفهومی «جایگاه ستایش یزدان» است.
#ریشه_شناسی
✍م تهرانی
از کانال چشم وچراغ
https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
«بیستون» نام کوهی در حوالی کرمانشاه است که در دورهٔ هخامنشی و به دستور داریوش بزرگ کتیبهای بر روی آن حک شده است. این واژه در قدیم بهصورت «بَگ» (بَی) + «ـ ستان» بوده است. جزء نخست به معنی «خدا، یزدان، بَغ» از ریشهٔ «-بَگ» به معنی تقسیم کردن است و جزء دوم پسوند «جا و مکان» است؛ بنابراین، بیستون ازنظر واژگانی بهمعنی «جایگاه یزدان» و ازنظر مفهومی «جایگاه ستایش یزدان» است.
#ریشه_شناسی
✍م تهرانی
از کانال چشم وچراغ
https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
Telegram
علوم وفنون ادبی
شعر شناسی و علم ادبیات
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی و زبانشناسی
مطالب ویرایشی و نگارشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی و زبانشناسی
مطالب ویرایشی و نگارشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💃رقص زیبای گیلکی
🔰این نوع رقصها نمادی است از کار و تلاش زنان و آمیختگی روح زندگی و شادمانی
🔰این نوع رقصها نمادی است از کار و تلاش زنان و آمیختگی روح زندگی و شادمانی
✳️ بینامتنیت یا متن پنهان
❇️ شاید منتقدان ادبی، این بحث را ذیل صورت یا فرم مطرح کنند و درباره آن بیاندیشند؛ لیکن، مقام راستین این بحث، علمیست که نه بینامتنیت را به مثابه فرم که به مثابه ماده یا متریال بنگرد
◀️ در اینجاست که آن روشهای عینی و تحلیلی منتقدان ادبی رنگ میبازد و جا برای روشهای غیر عینی و پردامنه هرمنوتیستها باز میشود.
◀️ اندر پسِ تاملاتی که در طول یک ترم تحصیلی بر بحث بینامتنیت میان حدیث و قرآن داشتم، چنین دریافتم که اساسا هیچ متنی بدون بینامتنیت متن نیست. متن یعنی مجموعهای از بینامتنیتها. حال تجلی این بینامتنیت گاهی در وادی زبان، آنهم زبان فرمالیته است چنانکه استاد شفیعی کدکنی بدان اشاره کردهاند.
◀️ اما مهمتر از اینها، توجه به بینامتنیتِ تاریخی متون است؛ تا بدانجا که بدین نقطه ختم شود که اساسا هیچ (خلاقیتی بهمثابه ابداع از هیچ) در ادبیات وجود ندارد؛ آنچه در ادبیات امر خلاق نامیده میشود، صرفا ترکیب و همبستگی میان مادههای از پیش موجود است.
◀️ این نوع نگاه به قضیه بینامتنیت، شاید در ظاهر افراطی به نظر رسد لیکن کُنهِ بحث بینامتنیت در همین نگاه افراطی است.
این نگاه افراطی، پرسش را به این نقطه میرساند که خلاقیت نخستین در وادی ادبیات چه بوده است؟ و هنگام پاسخ به این پرسش، به نطقهای میرسیم که انسان بهسان انسان، چیزی از خود بروز داده است. نخستین چیزی که انسان، در قالب طبیعت بهمثابه زیستگاه انسان، از خود بروز داده است، سرآغاز خلاقیت هنری بوده است و از آن نقطه به بعد، هر خلاقیتی، صرفا تقلیدی از آن خلاقیت نخستین بوده است.
◀️ اما اینکه در چه شرایطی خلاقیت نخستین رخ داده است و آیا اصلا چنین چیزی امکان دارد، بحثیست که بلافاصله با زیستشناسی، انسانشناسی و فلسفه در هم میآمیزد و از این رو، جایگاه چنین بحثی در این مقال نمیگنجد.
✍حسین ملاصادقی
فردوس سخن
https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
❇️ شاید منتقدان ادبی، این بحث را ذیل صورت یا فرم مطرح کنند و درباره آن بیاندیشند؛ لیکن، مقام راستین این بحث، علمیست که نه بینامتنیت را به مثابه فرم که به مثابه ماده یا متریال بنگرد
◀️ در اینجاست که آن روشهای عینی و تحلیلی منتقدان ادبی رنگ میبازد و جا برای روشهای غیر عینی و پردامنه هرمنوتیستها باز میشود.
◀️ اندر پسِ تاملاتی که در طول یک ترم تحصیلی بر بحث بینامتنیت میان حدیث و قرآن داشتم، چنین دریافتم که اساسا هیچ متنی بدون بینامتنیت متن نیست. متن یعنی مجموعهای از بینامتنیتها. حال تجلی این بینامتنیت گاهی در وادی زبان، آنهم زبان فرمالیته است چنانکه استاد شفیعی کدکنی بدان اشاره کردهاند.
◀️ اما مهمتر از اینها، توجه به بینامتنیتِ تاریخی متون است؛ تا بدانجا که بدین نقطه ختم شود که اساسا هیچ (خلاقیتی بهمثابه ابداع از هیچ) در ادبیات وجود ندارد؛ آنچه در ادبیات امر خلاق نامیده میشود، صرفا ترکیب و همبستگی میان مادههای از پیش موجود است.
◀️ این نوع نگاه به قضیه بینامتنیت، شاید در ظاهر افراطی به نظر رسد لیکن کُنهِ بحث بینامتنیت در همین نگاه افراطی است.
این نگاه افراطی، پرسش را به این نقطه میرساند که خلاقیت نخستین در وادی ادبیات چه بوده است؟ و هنگام پاسخ به این پرسش، به نطقهای میرسیم که انسان بهسان انسان، چیزی از خود بروز داده است. نخستین چیزی که انسان، در قالب طبیعت بهمثابه زیستگاه انسان، از خود بروز داده است، سرآغاز خلاقیت هنری بوده است و از آن نقطه به بعد، هر خلاقیتی، صرفا تقلیدی از آن خلاقیت نخستین بوده است.
◀️ اما اینکه در چه شرایطی خلاقیت نخستین رخ داده است و آیا اصلا چنین چیزی امکان دارد، بحثیست که بلافاصله با زیستشناسی، انسانشناسی و فلسفه در هم میآمیزد و از این رو، جایگاه چنین بحثی در این مقال نمیگنجد.
✍حسین ملاصادقی
فردوس سخن
https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
Telegram
علوم وفنون ادبی
شعر شناسی و علم ادبیات
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی و زبانشناسی
مطالب ویرایشی و نگارشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی و زبانشناسی
مطالب ویرایشی و نگارشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
#ریشه_شناسی_واژه
#بغداد
بغداد نامی ایرانی است؛ در اصل نام مردی به نام بغداته (ارمنی بگرات) بوده که به معنی خداداد» یا «خدا آفریده» است؛ و بعدها به نام محل اطلاق شد که معنی «شهرستان ب» میدهد. به گواهی اسنادی که به خط میخی نوشته شده اند وجود یک چنین شهری ثابت گردیده و با Ba_ga-da ali دوره اردشیر یکم (۲۰-4۹۰ ق م) بوده پیوستگی دارد. اما این شهر نزدیک نیپور باستانی و تل نفر/ نوفر کنونی در شمال شرقی دیوانیه نهاده است و محلی را که در تلمود باغدا (ت)" خوانده می شود نیز باید در جایی دیگر جست. احتمالا دیگر املاك و زمینهایی در عراق وجود داشته که از آن یکی از اشراف ایرانی بوده که دارای این نام رایج بوده است.
چنانکه گزنفون در آناباز یادآور شده، این املاك را در عربی دسا کر مجمع دسکرده- می خوانند که در نهایت واژه ای عاریتی از دسته کرته «دستساز» فارسی کهن است. به همین دلیل دستگرد جای نام عام سراسر ایران است دستگرد معروفی در شمال شرق بعقوبا در عراق وجود داشت؛ این دستگرد را برای تمایز با دستگرد های دیگر، دستگرد ملک میخواندند؛ زیرا در اینجا بود که خسرو دوم نشیمن گزیده بود. این شهر با اینکه چندین بار ویران شد با اینهمه در دوره اسلامی همچنان شهری با اهمیت باقی ماند.
https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
#بغداد
بغداد نامی ایرانی است؛ در اصل نام مردی به نام بغداته (ارمنی بگرات) بوده که به معنی خداداد» یا «خدا آفریده» است؛ و بعدها به نام محل اطلاق شد که معنی «شهرستان ب» میدهد. به گواهی اسنادی که به خط میخی نوشته شده اند وجود یک چنین شهری ثابت گردیده و با Ba_ga-da ali دوره اردشیر یکم (۲۰-4۹۰ ق م) بوده پیوستگی دارد. اما این شهر نزدیک نیپور باستانی و تل نفر/ نوفر کنونی در شمال شرقی دیوانیه نهاده است و محلی را که در تلمود باغدا (ت)" خوانده می شود نیز باید در جایی دیگر جست. احتمالا دیگر املاك و زمینهایی در عراق وجود داشته که از آن یکی از اشراف ایرانی بوده که دارای این نام رایج بوده است.
چنانکه گزنفون در آناباز یادآور شده، این املاك را در عربی دسا کر مجمع دسکرده- می خوانند که در نهایت واژه ای عاریتی از دسته کرته «دستساز» فارسی کهن است. به همین دلیل دستگرد جای نام عام سراسر ایران است دستگرد معروفی در شمال شرق بعقوبا در عراق وجود داشت؛ این دستگرد را برای تمایز با دستگرد های دیگر، دستگرد ملک میخواندند؛ زیرا در اینجا بود که خسرو دوم نشیمن گزیده بود. این شهر با اینکه چندین بار ویران شد با اینهمه در دوره اسلامی همچنان شهری با اهمیت باقی ماند.
https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
Telegram
علوم وفنون ادبی
شعر شناسی و علم ادبیات
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی و زبانشناسی
مطالب ویرایشی و نگارشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی و زبانشناسی
مطالب ویرایشی و نگارشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
ایران دوستان کوشا، برای چهارصد واژه بیگانه جاگزین های ایرانی پیدا کرده اند.
به یاری این واژه ها زبان ما پنج درصد ایرانی تر خواهد شد.
زمان ها:
۱. پگاه (صبح)
۲. رَپتون (ظهر)
۳. نیمروز (بعد ظهر)
۴. بیگاه. شامگاه (عصر)
۵. سر شب
۶. نیم شب
۷. بامداد
چهار سو:
باختر (شمال)
نیمروز (جنوب)
خاور (غرب)
خورا (شرق)
بسیاری به نادرست غرب را باختر و شرق را خاور می گویند.
✔ واژه بیگانه = برابر ایرانی:
کلمه = واژه
کلمات = واژگان
سقوط = واژگون
ازدواج = همسری
زوج = همسران
راضی = خشنود، خرسند
عاشق = شیفته
معشوق = دلبر
سلام = درود
در پایان بگوییم = بدرود
متوسط = میانه
کبیر = بزرگ
حقیر = خار، کوچک
کثیف = ناپاک
مرقد = مزار
قاضی = داور
قضاوت = داوری
وکیل = داد وَر
جدید = نو. تازه. نوین
قدیمی = کهنه
کلاسیک = کُهَن
محضر = پیشگاه
برج = ماه
عید = جشن
مبارک = خوش
تبریک = شادباش
اعیاد = جشن ها
تلویزیون = نمابخش
رادیو = آوابخش
صدا = آوا. بانگ. نوا
تصویر = سیما
ضبط = پخش
رستوران = خوراک سرا
هتل = مهمان سرا
منزل = خانه
برج = سازه
آپارتمان = ساختمان
اتوبان = آزادراه
داخل = تو. درون
خارج = بیرون
خارجی = انیرانی. بیگانه
خارجی ها = انیرانیان. بیگانگان
خشن = خشمین
موافق = سازگار، همسو
مخالف = نسازگار، ناهمسو
وعده = پیمان
لبیک = پیمان
شرایط = روند
جمع آوری = گرد آوری
حالا = اینک
سلسله = دودمان
طایفه = خاندان
تفکر، ایده = اندیشه ، پندار
زیاد = بسیار، فراوان
بی اعتنا = سرد
برعکس = وارون، وارونه
نصیحت = پند، اندرز
به فکر = در اندیشه
سواد = آگاهی
تحصیل کرده = فرهیخته
پر تکرار = پر کاربرد
تکرار = بازانجام
عشق = مهر
(گروهی گفتند شاید عشق اوستایی باشد)
رحم = مهربانی، آمرزش
بیرحم = نیامرز
توبه = پَتِت. آمرزش
عذر = پوزش
عذر خواهی = پوزش خواهی
مطمئن = باورمند
بی شک = بی گمان
فکر کنم = گمون کنم
کذب = دروغ
صداقت = راستگویی
صادق = راستگو، درستکار
رعد و برق = اذرَخش
ضربه = کوبش
شروع = آغاز
فتوحات = پیشروی ها
حمله = تازش، تاختن، یورش
قیامت = رستاخیز
موقعیت = بخت
ارسال = فرست، فرستادن
توسط = به دست
حیوان = جانور
غرور = گستاخی، وَستاری، سرکشی، ترمنشی
مغرور = گستاخ، وستار، سرکش
رئیس = سالار
خسیسی = پاندی
حسودی = رشک
حسود = رشکین
عصبانی = خشمین
عزا = سوگ
عزاداری = سوگ واری
آلتر نتیو = جایگزین
متاسفانه = شوربختانه
تمام = پایان
قول = نوید، پیمان
معبد = نمازکده
مامور، پلیس = پاسه بان، پاسبان
اخبار = پیام ها
خبر = پیام
حالا = اکنون، اینک
همین حالا = هم اکنون، هم اینک
هدیه = پیشی، پیشکش
آنتی بیوتیک = پاد چرک
مضر = زیان گر
ضرر = زیان
عقب = پس، پشت
عقب نشینی = پس روی
نفع، منفعت = سود
تجارت = بازرگانی
شغل = کار
وظیفه = خیش کاری
فامیل = خویش
فامیل ها = خویشان
اسم = نام
معروف = نامدار، نام ور
مملکت = کشور
نابغه = خردمند
حواس = پندار
نام ایرانی شهر مشهد = توس
(سردار ایرانی توس سازنده آن شهر)
ترکیب. دیزاین = چیده مان
تنظیم = ویرایش
منظم = هماهنگ
شعر = سرود
شاعر = سراینده، سرودگر
قافیه = همنوا
صعود کرد = فرازید
عروس = ویوگ
عروسی = ویوگانی، پیوند
پیوندتان مبارک = پیوندتان شاد
عیدتان مبارک = جشن شاد
کتاب = نَسک
وقت = زمان
ساعت چنده = زمان چنده
(زمان ایرانی است و در نسک های ساسانی آمده)
خیلی = بسیار، فراوان
اکتفا کرد = بسنده کرد
مقامات = رهبران
مقام = جایگاه
مبتکر = نوآور
ابتکار = نوآوری
ظرف = آوند
مقدس = پاک
غذا = خوراک، خورش
جدیدن = تازگی
شاهد = گواه
شهادت = گواهی
ولی = سرپرست
اولیا = سرپرستان
تولد = زایش، زادروز
متولد = زاده
موعود = رهابخش، سوشیانث
قدرتمند = توانمند، زورمند
ثروت مند = توانگر
عادت ماهانه = دشتان
ضمانت = گرویی
ضامن = گرو دار
قبول = پذیرش
قبول می کنم = می پذیرم
قبول کن = بپذیر
احمق = خنگ
مریض = بیمار
قبلا = پیشتر
بعدا = پستر، در آینده
علم = دانش، خرد، آگاهی
عاقل = آگا
راه حل = چاره
امداد غیبی = یاری پنهان
امداد های غیبی = یاری های پنهان
خراب شده = نابود شده، ویران شده، آسیب شده
ممنون = سپاس، سپاسگزارم
خدا را شکر = خدا سپاس
شکر خدا = سپاس خدا
ایشالا = به امید خدا
احسنت = آفرین، درود، ستایش
ای ولا = دمت گرم
برق = روشنی
برقا = چراغا
حکومت، دولت = فرمان روی، شهریاری، شهریور
تقاضا = درخواست
رئیس جمهور = پیشوا
اعلا حضرت = گرامی، بزرگوار
سلطان = شاه
ولیعهد = جانشین ، شاهزاده
ملکه = شاه بانو
شیخ = مهتر
امیر = سردار
خدمت = سربازی
ملائکه = فرشتگان، فرشته ها
شعله گاز = سوی گاز
تقاضا = درخواست
احتیاج دارم = نیاز دارم
جواب = پاسخ
سوال = پرسش
مثال = نمونه
شعر = سرود
نثر = نوشتار
غیرت = خروش
عباس اوجی فر
https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
به یاری این واژه ها زبان ما پنج درصد ایرانی تر خواهد شد.
زمان ها:
۱. پگاه (صبح)
۲. رَپتون (ظهر)
۳. نیمروز (بعد ظهر)
۴. بیگاه. شامگاه (عصر)
۵. سر شب
۶. نیم شب
۷. بامداد
چهار سو:
باختر (شمال)
نیمروز (جنوب)
خاور (غرب)
خورا (شرق)
بسیاری به نادرست غرب را باختر و شرق را خاور می گویند.
✔ واژه بیگانه = برابر ایرانی:
کلمه = واژه
کلمات = واژگان
سقوط = واژگون
ازدواج = همسری
زوج = همسران
راضی = خشنود، خرسند
عاشق = شیفته
معشوق = دلبر
سلام = درود
در پایان بگوییم = بدرود
متوسط = میانه
کبیر = بزرگ
حقیر = خار، کوچک
کثیف = ناپاک
مرقد = مزار
قاضی = داور
قضاوت = داوری
وکیل = داد وَر
جدید = نو. تازه. نوین
قدیمی = کهنه
کلاسیک = کُهَن
محضر = پیشگاه
برج = ماه
عید = جشن
مبارک = خوش
تبریک = شادباش
اعیاد = جشن ها
تلویزیون = نمابخش
رادیو = آوابخش
صدا = آوا. بانگ. نوا
تصویر = سیما
ضبط = پخش
رستوران = خوراک سرا
هتل = مهمان سرا
منزل = خانه
برج = سازه
آپارتمان = ساختمان
اتوبان = آزادراه
داخل = تو. درون
خارج = بیرون
خارجی = انیرانی. بیگانه
خارجی ها = انیرانیان. بیگانگان
خشن = خشمین
موافق = سازگار، همسو
مخالف = نسازگار، ناهمسو
وعده = پیمان
لبیک = پیمان
شرایط = روند
جمع آوری = گرد آوری
حالا = اینک
سلسله = دودمان
طایفه = خاندان
تفکر، ایده = اندیشه ، پندار
زیاد = بسیار، فراوان
بی اعتنا = سرد
برعکس = وارون، وارونه
نصیحت = پند، اندرز
به فکر = در اندیشه
سواد = آگاهی
تحصیل کرده = فرهیخته
پر تکرار = پر کاربرد
تکرار = بازانجام
عشق = مهر
(گروهی گفتند شاید عشق اوستایی باشد)
رحم = مهربانی، آمرزش
بیرحم = نیامرز
توبه = پَتِت. آمرزش
عذر = پوزش
عذر خواهی = پوزش خواهی
مطمئن = باورمند
بی شک = بی گمان
فکر کنم = گمون کنم
کذب = دروغ
صداقت = راستگویی
صادق = راستگو، درستکار
رعد و برق = اذرَخش
ضربه = کوبش
شروع = آغاز
فتوحات = پیشروی ها
حمله = تازش، تاختن، یورش
قیامت = رستاخیز
موقعیت = بخت
ارسال = فرست، فرستادن
توسط = به دست
حیوان = جانور
غرور = گستاخی، وَستاری، سرکشی، ترمنشی
مغرور = گستاخ، وستار، سرکش
رئیس = سالار
خسیسی = پاندی
حسودی = رشک
حسود = رشکین
عصبانی = خشمین
عزا = سوگ
عزاداری = سوگ واری
آلتر نتیو = جایگزین
متاسفانه = شوربختانه
تمام = پایان
قول = نوید، پیمان
معبد = نمازکده
مامور، پلیس = پاسه بان، پاسبان
اخبار = پیام ها
خبر = پیام
حالا = اکنون، اینک
همین حالا = هم اکنون، هم اینک
هدیه = پیشی، پیشکش
آنتی بیوتیک = پاد چرک
مضر = زیان گر
ضرر = زیان
عقب = پس، پشت
عقب نشینی = پس روی
نفع، منفعت = سود
تجارت = بازرگانی
شغل = کار
وظیفه = خیش کاری
فامیل = خویش
فامیل ها = خویشان
اسم = نام
معروف = نامدار، نام ور
مملکت = کشور
نابغه = خردمند
حواس = پندار
نام ایرانی شهر مشهد = توس
(سردار ایرانی توس سازنده آن شهر)
ترکیب. دیزاین = چیده مان
تنظیم = ویرایش
منظم = هماهنگ
شعر = سرود
شاعر = سراینده، سرودگر
قافیه = همنوا
صعود کرد = فرازید
عروس = ویوگ
عروسی = ویوگانی، پیوند
پیوندتان مبارک = پیوندتان شاد
عیدتان مبارک = جشن شاد
کتاب = نَسک
وقت = زمان
ساعت چنده = زمان چنده
(زمان ایرانی است و در نسک های ساسانی آمده)
خیلی = بسیار، فراوان
اکتفا کرد = بسنده کرد
مقامات = رهبران
مقام = جایگاه
مبتکر = نوآور
ابتکار = نوآوری
ظرف = آوند
مقدس = پاک
غذا = خوراک، خورش
جدیدن = تازگی
شاهد = گواه
شهادت = گواهی
ولی = سرپرست
اولیا = سرپرستان
تولد = زایش، زادروز
متولد = زاده
موعود = رهابخش، سوشیانث
قدرتمند = توانمند، زورمند
ثروت مند = توانگر
عادت ماهانه = دشتان
ضمانت = گرویی
ضامن = گرو دار
قبول = پذیرش
قبول می کنم = می پذیرم
قبول کن = بپذیر
احمق = خنگ
مریض = بیمار
قبلا = پیشتر
بعدا = پستر، در آینده
علم = دانش، خرد، آگاهی
عاقل = آگا
راه حل = چاره
امداد غیبی = یاری پنهان
امداد های غیبی = یاری های پنهان
خراب شده = نابود شده، ویران شده، آسیب شده
ممنون = سپاس، سپاسگزارم
خدا را شکر = خدا سپاس
شکر خدا = سپاس خدا
ایشالا = به امید خدا
احسنت = آفرین، درود، ستایش
ای ولا = دمت گرم
برق = روشنی
برقا = چراغا
حکومت، دولت = فرمان روی، شهریاری، شهریور
تقاضا = درخواست
رئیس جمهور = پیشوا
اعلا حضرت = گرامی، بزرگوار
سلطان = شاه
ولیعهد = جانشین ، شاهزاده
ملکه = شاه بانو
شیخ = مهتر
امیر = سردار
خدمت = سربازی
ملائکه = فرشتگان، فرشته ها
شعله گاز = سوی گاز
تقاضا = درخواست
احتیاج دارم = نیاز دارم
جواب = پاسخ
سوال = پرسش
مثال = نمونه
شعر = سرود
نثر = نوشتار
غیرت = خروش
عباس اوجی فر
https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976