معنی غزل شماره ۳۴۵
(۱) بی تو ای یار خوش اندام خرامان، گل و گلزار به چه درد من می خورد برای چه با زلف گل سنبل بازی کنم و گلبرگ های لطیف گل سوسن به چه کارم می آید.
(۲) افسوس که بر اثر سرزنش و زخم زبان بدگویان نتوانستم روی تو را ببینم . چه می شود کرد، آخر روی من را مثل صورت آینه از آهن نساخته اند.
(۳) ای اندرزگو برو و به بینوایانِ دُردنوش ایراد مگیر. آن که سرنوشت را رقم زده چنین خواسته و کار دیگری از من برنمی آید.
(۴) وقتی از نهانگاه معبود این گونه برق حمیّت و غیرت می جهد ( خرمن وجودِ مشتاقان خود را به آتش می کشد ) تو به من بگو که دیگر چه کاری از من سوخته خرمن برمی آید.
(۵) وقتی شاه ترکان چنین پسندید که مرا به بند بکشد و در چاهم انداخت اگر لطف رستم شامل حال من نشود چه می توانم کرد؟
(۶) اگر آتش کوه طور با نور چراغ خود کمکی به روشن شدن اطراف نکند، من سیاهی شب بیابان ایمن را چگونه چاره کنم.
(۷) حافظ، بهشت برین خانه ارثی پدری من است، برای چه در این دنیای ویرانه مسکن گزینم؟
@amirnormohamadi1976
@amirnormohamadi1976
(۱) بی تو ای یار خوش اندام خرامان، گل و گلزار به چه درد من می خورد برای چه با زلف گل سنبل بازی کنم و گلبرگ های لطیف گل سوسن به چه کارم می آید.
(۲) افسوس که بر اثر سرزنش و زخم زبان بدگویان نتوانستم روی تو را ببینم . چه می شود کرد، آخر روی من را مثل صورت آینه از آهن نساخته اند.
(۳) ای اندرزگو برو و به بینوایانِ دُردنوش ایراد مگیر. آن که سرنوشت را رقم زده چنین خواسته و کار دیگری از من برنمی آید.
(۴) وقتی از نهانگاه معبود این گونه برق حمیّت و غیرت می جهد ( خرمن وجودِ مشتاقان خود را به آتش می کشد ) تو به من بگو که دیگر چه کاری از من سوخته خرمن برمی آید.
(۵) وقتی شاه ترکان چنین پسندید که مرا به بند بکشد و در چاهم انداخت اگر لطف رستم شامل حال من نشود چه می توانم کرد؟
(۶) اگر آتش کوه طور با نور چراغ خود کمکی به روشن شدن اطراف نکند، من سیاهی شب بیابان ایمن را چگونه چاره کنم.
(۷) حافظ، بهشت برین خانه ارثی پدری من است، برای چه در این دنیای ویرانه مسکن گزینم؟
@amirnormohamadi1976
@amirnormohamadi1976
شرح غزل شماره ۳۴۵
وزن غزل : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
بحر غزل : رمل مثمّن مخبون محذوف
*
این غزل، در قالب عاشقانه و با مضامین عارفانه دلچسب و با ایهام های لطیف در زمان شاه شجاع سروده شده و شاعر با ظرافت تمام از شاه شجاع گله می کند.
۱- روی سخن در مطلع غزل با شاه شجاع و ضمیر (تو) به سرو روان یعنی شاه شجاع برمی گردد.
۲- شاعر در بیت دوم گناه فاصله افتادن میان خود و شاه را از طعنه بدخواهان می داند.
در این بیت تناسب کاملی بین دیدن، آینه، روی و آهن موجود است. باید دانست پیش از آن که صنعت آیینه گری به کمک املاح جیوه کشف و متداول شود صنعتگران صفحات آهن صیقلی شده را به جای آیینه استعمال و به کار می برده اند.
به همین سبب شاعر در این بیت می گوید روی من مثل آهن سفت و سخت نیست که بتوانم در وجود تو خیره شده و روی تو را ببینم و تیراندازی (طعنه) بدخواهان سبب شد که روی از تو بپوشانم.
از طرف دیگر کلمه روی که به معنای صورت در اینجا آمده با معنای دیگر آن که فلز روی است و با آهن تناسب کامل دارد و به شاه شجاع چنین فهمانده می شود که اگر من در دیدار تو سماجت به خرج نداده و برای نزدیگ شدن به تو اهتمام کامل مبذول نداشته ام به سبب کم رویی و در اثر رنجیدگی از بدخواهان است.
۳- شاعر بلافاصله پس از شرح بالا خطاب به ناصح می گوید که بر دُردکشان خرده مگیر و این بدان معناست که دستاویز ظاهری اختلاف حافظ و معاندین شرابخواری او بوده و همانطور که کراراً گفته شد حافظ از رندی و باده نوشی خود در هرحال و هر موقعیتی دفاع می کند و در اینجا هم باز این رویه و عادت را به حساب مشیّت ازلی و سرنوشت از پیش تعیین شده خود می گذارد.
۴- معنای عرفانی بیت چهارم گویای این عقیده است که معبود با برق حمیّت و غیرت مانع از آن می شود که بنده او به حرم و حریم امن او تجاوز کند و برای سالک عاشق گریزی نیست که با آتش برق غیرت او بسوزد و در نور او محو شود تا به وصال محبوب برسد و ایهام این بیت در این است که چون پیوسته از جانب دربار و شخص شاه برای نزدیک شدن من به آن مأمن مانع تراشیده می شود دیگر از من کاری ساخته نیست.
۵- در بیت پنجم، ظاهر کلام اشاره به افراسیاب و داستان بیژن و منیژه است که در اثر خشم افراسیاب بیژن در چاهی محبوس و پس از چندی با تمهیدات منیژه، رستم خبردار شده و به صورت بازرگان به توران زمین رفته و بیژن را از چاه رهایی بخشیده و به ایران می برد اما منظور شاعر شاه شجاع است که نخست، حافظ را پسندیده و با او دوست و هم راه شده و او را در دستگاه خود صاحب مقام و منصبی می کند اما پس از چندی مانند شاه ترکان او را به چاه مذلّت می اندازد و شاعر در آرزوی اقدام شجاعانه تهمتن مانندی است تا او را از این چاه رهایی بخشد. بعضی را عقیده بر این است که حافظ این غزل را برای تهمتن بن تورانشاه پادشاه هرمز سروده و برای او فرستاده لیکن این نظریه نمی تواند منطبق با واقعیات باشد چنان که در شرح غزل ۳۱۵ گفته شده حافظ در پاسخ نامه تورانشاه پادشاه هرمز محترمانه سفر خود را به عهده تعویق می اندازد و می فرماید که دراز است ره مقصد و من نوسفرم.
۶- شاعر در بیت ششم به آیه ۹ و ۱۰ سوره طه نظر دارد :
﴿ اِذ رَا ناراً فَقالً لِاَهلِهِ اَمکُثُوا اِنّی آنَستُ ناراً (۹) لَعَلّی اَتیکُم مِنها بِقَبَسٍ اَو اَجِد عَلَی النّارِ هُدیً (۱۰) ﴾
چون دید آتش، پس گفت به کسانش درنگ کنید به درستی که من آتشی را دیدم . باشد که پاره یی از آن برای شما بیاورم یا بوسیله آن به جایی راهنمایی شوم.
که خدا می فرماید آنگاه که موسی در وادی ایمن یعنی بیابان سمت راست کوه طور در شبی تاریک برای روشن کردن آتش می کوشید و موفق نشد ناگاه از دور آتشی را دید.
سپس رو، به همراهان خود کرده گفت اندکی صبر کنید تا من از آتشی را که از دور دیدم کمی بهره گرفته یا به وسیله آن بر تاریکی مسلّط شوم و چون نزدیک شد صدایی به گوشش رسید که من پروردگار توام …
شاعر با آوردن این مضمون می خواهد بگوید که اگر لطف شاه شامل حال من نشود نمی دانم با این سردرگمی در بیابان مقصود چه کنم.
۷- شاعر در مقطع کلام و از آنجایی که علی الظاهر در کار خود درمانده به نظر می رسد برای این خراب آباد دنیا ارزشی قائل نشده و در کمال بی اعتنایی به خود وعده دنیای بهتری را در آن جهان می دهد.
در پایان شاعر در غزل ۲۷ مصراع اول، بیت پنجم این غزل را چنین می آورد :
برو ای زاهد و بر دُرد کشان خرده مگیر.
لیکن در این غزل برابر آنچه از نسخ و متون اسناد شادروان دکتر خانلری بر می آید به جای کلمه زاهد کلمه ناصح آمده و احتمالاً منظور حافظ از ناصح خواجه تورانشاه وزیر است که به حافظ قلباً ارادتی داشت.
@amirnormohamadi1976
وزن غزل : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
بحر غزل : رمل مثمّن مخبون محذوف
*
این غزل، در قالب عاشقانه و با مضامین عارفانه دلچسب و با ایهام های لطیف در زمان شاه شجاع سروده شده و شاعر با ظرافت تمام از شاه شجاع گله می کند.
۱- روی سخن در مطلع غزل با شاه شجاع و ضمیر (تو) به سرو روان یعنی شاه شجاع برمی گردد.
۲- شاعر در بیت دوم گناه فاصله افتادن میان خود و شاه را از طعنه بدخواهان می داند.
در این بیت تناسب کاملی بین دیدن، آینه، روی و آهن موجود است. باید دانست پیش از آن که صنعت آیینه گری به کمک املاح جیوه کشف و متداول شود صنعتگران صفحات آهن صیقلی شده را به جای آیینه استعمال و به کار می برده اند.
به همین سبب شاعر در این بیت می گوید روی من مثل آهن سفت و سخت نیست که بتوانم در وجود تو خیره شده و روی تو را ببینم و تیراندازی (طعنه) بدخواهان سبب شد که روی از تو بپوشانم.
از طرف دیگر کلمه روی که به معنای صورت در اینجا آمده با معنای دیگر آن که فلز روی است و با آهن تناسب کامل دارد و به شاه شجاع چنین فهمانده می شود که اگر من در دیدار تو سماجت به خرج نداده و برای نزدیگ شدن به تو اهتمام کامل مبذول نداشته ام به سبب کم رویی و در اثر رنجیدگی از بدخواهان است.
۳- شاعر بلافاصله پس از شرح بالا خطاب به ناصح می گوید که بر دُردکشان خرده مگیر و این بدان معناست که دستاویز ظاهری اختلاف حافظ و معاندین شرابخواری او بوده و همانطور که کراراً گفته شد حافظ از رندی و باده نوشی خود در هرحال و هر موقعیتی دفاع می کند و در اینجا هم باز این رویه و عادت را به حساب مشیّت ازلی و سرنوشت از پیش تعیین شده خود می گذارد.
۴- معنای عرفانی بیت چهارم گویای این عقیده است که معبود با برق حمیّت و غیرت مانع از آن می شود که بنده او به حرم و حریم امن او تجاوز کند و برای سالک عاشق گریزی نیست که با آتش برق غیرت او بسوزد و در نور او محو شود تا به وصال محبوب برسد و ایهام این بیت در این است که چون پیوسته از جانب دربار و شخص شاه برای نزدیک شدن من به آن مأمن مانع تراشیده می شود دیگر از من کاری ساخته نیست.
۵- در بیت پنجم، ظاهر کلام اشاره به افراسیاب و داستان بیژن و منیژه است که در اثر خشم افراسیاب بیژن در چاهی محبوس و پس از چندی با تمهیدات منیژه، رستم خبردار شده و به صورت بازرگان به توران زمین رفته و بیژن را از چاه رهایی بخشیده و به ایران می برد اما منظور شاعر شاه شجاع است که نخست، حافظ را پسندیده و با او دوست و هم راه شده و او را در دستگاه خود صاحب مقام و منصبی می کند اما پس از چندی مانند شاه ترکان او را به چاه مذلّت می اندازد و شاعر در آرزوی اقدام شجاعانه تهمتن مانندی است تا او را از این چاه رهایی بخشد. بعضی را عقیده بر این است که حافظ این غزل را برای تهمتن بن تورانشاه پادشاه هرمز سروده و برای او فرستاده لیکن این نظریه نمی تواند منطبق با واقعیات باشد چنان که در شرح غزل ۳۱۵ گفته شده حافظ در پاسخ نامه تورانشاه پادشاه هرمز محترمانه سفر خود را به عهده تعویق می اندازد و می فرماید که دراز است ره مقصد و من نوسفرم.
۶- شاعر در بیت ششم به آیه ۹ و ۱۰ سوره طه نظر دارد :
﴿ اِذ رَا ناراً فَقالً لِاَهلِهِ اَمکُثُوا اِنّی آنَستُ ناراً (۹) لَعَلّی اَتیکُم مِنها بِقَبَسٍ اَو اَجِد عَلَی النّارِ هُدیً (۱۰) ﴾
چون دید آتش، پس گفت به کسانش درنگ کنید به درستی که من آتشی را دیدم . باشد که پاره یی از آن برای شما بیاورم یا بوسیله آن به جایی راهنمایی شوم.
که خدا می فرماید آنگاه که موسی در وادی ایمن یعنی بیابان سمت راست کوه طور در شبی تاریک برای روشن کردن آتش می کوشید و موفق نشد ناگاه از دور آتشی را دید.
سپس رو، به همراهان خود کرده گفت اندکی صبر کنید تا من از آتشی را که از دور دیدم کمی بهره گرفته یا به وسیله آن بر تاریکی مسلّط شوم و چون نزدیک شد صدایی به گوشش رسید که من پروردگار توام …
شاعر با آوردن این مضمون می خواهد بگوید که اگر لطف شاه شامل حال من نشود نمی دانم با این سردرگمی در بیابان مقصود چه کنم.
۷- شاعر در مقطع کلام و از آنجایی که علی الظاهر در کار خود درمانده به نظر می رسد برای این خراب آباد دنیا ارزشی قائل نشده و در کمال بی اعتنایی به خود وعده دنیای بهتری را در آن جهان می دهد.
در پایان شاعر در غزل ۲۷ مصراع اول، بیت پنجم این غزل را چنین می آورد :
برو ای زاهد و بر دُرد کشان خرده مگیر.
لیکن در این غزل برابر آنچه از نسخ و متون اسناد شادروان دکتر خانلری بر می آید به جای کلمه زاهد کلمه ناصح آمده و احتمالاً منظور حافظ از ناصح خواجه تورانشاه وزیر است که به حافظ قلباً ارادتی داشت.
@amirnormohamadi1976
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۶ تیر زادروز گلی امامی "گلرخ ادیب محمدی"
(زاده ۱۶ تیر ۱۳۲۱ تهران) نویسنده، مترجم و فعال فرهنگی
او دانشجوی دانشکده هنرهای تزئینی شد، سپس به آلمان رفت و در مدرسه مترجمی اشمیت مشغول به تحصیل شد. در سال ۱۳۴۴ (۱۹۶۵) برای تکمیل دوره تحصیلیاش به انگلستان رفت و همانجا با کریم امامی ازدواج کرد و پس از ازدواج راهی ایران شد. یکی از آخرین فعالیتهایش عضویت و ریاست بر انجمن صنفی ویراستاران است.
از آثار او ترجمه «دختری با گوشوارههای مروارید» اثر تریسی شوالیه و حباب شیشهای اثر سیلویا پلات است.
گزیده آثار:
۱۳۴۹- سرافینا
۱۳۴۹- پیپی جوراببلند از آسترید لیندگرن.
۱۳۵۳- اتوبوس مدرسه.
۱۳۵۵- شش صحنه از یک ازدواج.
۱۳۶۳- خانواده من و بقیه حیوانات اثر جرالد دارل.
۱۳۷۱- گردابی چنین هایل اثر جین ریس.
۱۳۷۳- جین اوستن از برایان ساودام
زندگی کوتاه است از یوستین گاردر.
۱۳۷۹- اجاق سرد آنجلا از فرانک مک کورت.
۱۳۸۱- کارگردانی فیلم اثر اریک شرمن.
۱۳۸۱- باغ فردوس از آناهیتا فیروز.
۱۳۸۵- هنر سیر و سفر از الن دو باتن.
۱۳۹۳- برخوردی کوتاه با دشمن
پروست چگونه میتواند زندگی شما را دگرگون کند از الن دو باتن.
۱۳۹۳- نقب زدن به آمریکا اثر آن تیلر.
۱۳۹۴- جستارهایی در باب عشق اثر آلن دو باتن.
🆔 https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#گلی_امامی
۱۶ تیر زادروز گلی امامی "گلرخ ادیب محمدی"
(زاده ۱۶ تیر ۱۳۲۱ تهران) نویسنده، مترجم و فعال فرهنگی
او دانشجوی دانشکده هنرهای تزئینی شد، سپس به آلمان رفت و در مدرسه مترجمی اشمیت مشغول به تحصیل شد. در سال ۱۳۴۴ (۱۹۶۵) برای تکمیل دوره تحصیلیاش به انگلستان رفت و همانجا با کریم امامی ازدواج کرد و پس از ازدواج راهی ایران شد. یکی از آخرین فعالیتهایش عضویت و ریاست بر انجمن صنفی ویراستاران است.
از آثار او ترجمه «دختری با گوشوارههای مروارید» اثر تریسی شوالیه و حباب شیشهای اثر سیلویا پلات است.
گزیده آثار:
۱۳۴۹- سرافینا
۱۳۴۹- پیپی جوراببلند از آسترید لیندگرن.
۱۳۵۳- اتوبوس مدرسه.
۱۳۵۵- شش صحنه از یک ازدواج.
۱۳۶۳- خانواده من و بقیه حیوانات اثر جرالد دارل.
۱۳۷۱- گردابی چنین هایل اثر جین ریس.
۱۳۷۳- جین اوستن از برایان ساودام
زندگی کوتاه است از یوستین گاردر.
۱۳۷۹- اجاق سرد آنجلا از فرانک مک کورت.
۱۳۸۱- کارگردانی فیلم اثر اریک شرمن.
۱۳۸۱- باغ فردوس از آناهیتا فیروز.
۱۳۸۵- هنر سیر و سفر از الن دو باتن.
۱۳۹۳- برخوردی کوتاه با دشمن
پروست چگونه میتواند زندگی شما را دگرگون کند از الن دو باتن.
۱۳۹۳- نقب زدن به آمریکا اثر آن تیلر.
۱۳۹۴- جستارهایی در باب عشق اثر آلن دو باتن.
🆔 https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#گلی_امامی
Telegram
attach 📎
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۶ تیر زادروز مینا افتاده
(زاده ۱۶ تیر ۱۳۳۳ تهران) موسیقیدان و نوازنده سنتور
برادر بزرگتر او «محسن افتاده» نوازنده فاگوت در ارکستر سمفونیک تهران بود و خواهرش «مینو افتاده» کمانچه مینواخت. در ۱۰ سالگی به هنرستان موسیقی ملی رفت و در سال ۱۳۵۵ مدرک لیسانس نوازندگی سنتور گرفت. استادان او: ارفع اطرایی، محمد حیدری، حسین دهلوی، محمود کریمی، فرهاد فخرالدینی، کمال پورتراب، شاهین فرهت، پرویز منصوری و احمد پژمان بودند. وی پس از پایان تحصیلات به مدت ۱۰ سال نزد فرامرز پایور به فراگیری فنون و شیوه اجرای ردیف موسیقی ایران پرداخت و در سال ۱۳۸۳ از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد، گواهینامه درجه یک هنری دریافت کرد.
همچنین برای پژوهش در زمینه موسیقی، در سومین جشنواره آوای مهر لوح تقدیر گرفت و ۴ آذر ۱۳۹۶ در آیین سومین «سال نوای موسیقی ایران» تندیس «سال نوا» و لوح تقدیر به وی اهداء شد.
۶ بهمن ۱۳۹۷ نیز در جشن نوزدهمین سالگرد تأسیس خانه موسیقی ایران، با اهداء لوح و تندیس خانه موسیقی از او تقدیر شد.
گزیده آثار:
«دوازده پیشدرآمد و رنگ (از کتاب دستور تار و سهتار دوره متوسطه حسین علیزاده)» همراه لوح فشرده - موسسه فرهنگی هنری ماهور (۱۳۸۳)
«چهل قطعه برای سنتور» همراه لوح فشرده - مؤسسه فرهنگی هنری ماهور (۱۳۸۳)
«بیست قطعه برای سنتور (از آثار حسین علیزاده)» همراه لوح فشرده - مؤسسه فرهنگی هنری ماهور (۱۳۸۴)
«مبانی نظری و ساختار موسیقی ایران» (تألیف هیئت تخصصی مبانی نظری موسیقی ایران) سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد (۱۳۸۶)
«مبانی نظری موسیقی ایرانی» (به همراه: حسین علیزاده، هومان اسعدی، علی بیانی، کمال پورتراب، ساسان فاطمی) مؤسسه فرهنگی هنری ماهور (۱۳۸۸)
«۳۳ قطعه برای سنتور از آثار استادان موسیقی ایران» همراه لوح فشرده - مؤسسه فرهنگی هنری ماهور (۱۳۷۸)
«ردیف استاد ابولحسن صبا برای سنتور چپ کوک» مؤسسه فرهنگی هنری ماهور (۱۳۹۰)
«پیوند (قطعاتی از استاد فرامرز پایور)» مؤسسه فرهنگی هنری ماهور (۱۳۹۰)
«ردیف دوره متوسطه برای سنتور» همراه لوح فشرده - مؤسسه فرهنگی هنری ماهور (۱۳۹۲)
«گفتگو (دو نوازیهای استاد فرامرز پایور)» همراه لوح فشرده - مؤسسه فرهنگی هنری ماهور (۱۳۹۴)
«هفت پیکر و رنگهای سنتی استاد پایور» مؤسسه فرهنگی هنری ماهور (۱۳۹۵)
«تصنیفهای استاد فرامرز پایور» مؤسسه فرهنگی هنری ماهور (۱۳۹۶).
🆔 https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#مینا_افتاده
۱۶ تیر زادروز مینا افتاده
(زاده ۱۶ تیر ۱۳۳۳ تهران) موسیقیدان و نوازنده سنتور
برادر بزرگتر او «محسن افتاده» نوازنده فاگوت در ارکستر سمفونیک تهران بود و خواهرش «مینو افتاده» کمانچه مینواخت. در ۱۰ سالگی به هنرستان موسیقی ملی رفت و در سال ۱۳۵۵ مدرک لیسانس نوازندگی سنتور گرفت. استادان او: ارفع اطرایی، محمد حیدری، حسین دهلوی، محمود کریمی، فرهاد فخرالدینی، کمال پورتراب، شاهین فرهت، پرویز منصوری و احمد پژمان بودند. وی پس از پایان تحصیلات به مدت ۱۰ سال نزد فرامرز پایور به فراگیری فنون و شیوه اجرای ردیف موسیقی ایران پرداخت و در سال ۱۳۸۳ از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد، گواهینامه درجه یک هنری دریافت کرد.
همچنین برای پژوهش در زمینه موسیقی، در سومین جشنواره آوای مهر لوح تقدیر گرفت و ۴ آذر ۱۳۹۶ در آیین سومین «سال نوای موسیقی ایران» تندیس «سال نوا» و لوح تقدیر به وی اهداء شد.
۶ بهمن ۱۳۹۷ نیز در جشن نوزدهمین سالگرد تأسیس خانه موسیقی ایران، با اهداء لوح و تندیس خانه موسیقی از او تقدیر شد.
گزیده آثار:
«دوازده پیشدرآمد و رنگ (از کتاب دستور تار و سهتار دوره متوسطه حسین علیزاده)» همراه لوح فشرده - موسسه فرهنگی هنری ماهور (۱۳۸۳)
«چهل قطعه برای سنتور» همراه لوح فشرده - مؤسسه فرهنگی هنری ماهور (۱۳۸۳)
«بیست قطعه برای سنتور (از آثار حسین علیزاده)» همراه لوح فشرده - مؤسسه فرهنگی هنری ماهور (۱۳۸۴)
«مبانی نظری و ساختار موسیقی ایران» (تألیف هیئت تخصصی مبانی نظری موسیقی ایران) سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد (۱۳۸۶)
«مبانی نظری موسیقی ایرانی» (به همراه: حسین علیزاده، هومان اسعدی، علی بیانی، کمال پورتراب، ساسان فاطمی) مؤسسه فرهنگی هنری ماهور (۱۳۸۸)
«۳۳ قطعه برای سنتور از آثار استادان موسیقی ایران» همراه لوح فشرده - مؤسسه فرهنگی هنری ماهور (۱۳۷۸)
«ردیف استاد ابولحسن صبا برای سنتور چپ کوک» مؤسسه فرهنگی هنری ماهور (۱۳۹۰)
«پیوند (قطعاتی از استاد فرامرز پایور)» مؤسسه فرهنگی هنری ماهور (۱۳۹۰)
«ردیف دوره متوسطه برای سنتور» همراه لوح فشرده - مؤسسه فرهنگی هنری ماهور (۱۳۹۲)
«گفتگو (دو نوازیهای استاد فرامرز پایور)» همراه لوح فشرده - مؤسسه فرهنگی هنری ماهور (۱۳۹۴)
«هفت پیکر و رنگهای سنتی استاد پایور» مؤسسه فرهنگی هنری ماهور (۱۳۹۵)
«تصنیفهای استاد فرامرز پایور» مؤسسه فرهنگی هنری ماهور (۱۳۹۶).
🆔 https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#مینا_افتاده
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۶ تیر زادروز پروین صالح
(زاده ۱۶ تیر ۱۳۱۸ تهران) نوازنده ویلون و قیچک
در سال ۱۳۲۹ از هنرستان موسیقی فارغالتحصیل شد که ریاست آن را استاد روحاله خالقی برعهده داشت. در سال ۱۳۳۸ بعد از فارغالتحصیلی از هنرستان موسیقی ملی به ریاست خالقی با استخدام در وزارت فرهنگ و هنر با سمت هنرآموز موسیقی در مدارس تهران به تدریس مشغول شد.
در دوران تحصیل نزد استادان عالیقدر حسینعلی ملاح، صبا، جواد معروفی، حسین تهرانی، موسی معروفی و غلامحسین بنان و دیگر استادان بنام آن زمان هنرستان کسب دانش موسیقی کرد. همزمان با تدریس موسیقی در مدارس پایتخت در ارکسترهای مختلف آن وزارتخانه بهمدت ۲۳ سال به نوازندگی ویلون پرداخت و همچنان مدت ۲۰ سال در ارکستر سازهای ملی به سرپرستی استاد فرامرز پایور به نوازندگی قیچک ادامه داد و به همراهی ارکستر گلها جهت نوازندگی به رادیو ایران راه یافت و سالهای متمادی در ارکستر گلها به سرپرستی استاد خالقی و استاد جواد معروفی بهعنوان نوازنده ویلون و ویولا انجام وظیفه کرد.
در بین سالهای ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۴ بهدعوت مرتضی حنانه در تلویزیون ملی ایران به نوازندگی و همکاری با ارکستر وی مشغول بوده است. وی همسر استاد «هوشنگ ظریف» (نوازنده تار) است.
🆔 https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#پروین_صالح
۱۶ تیر زادروز پروین صالح
(زاده ۱۶ تیر ۱۳۱۸ تهران) نوازنده ویلون و قیچک
در سال ۱۳۲۹ از هنرستان موسیقی فارغالتحصیل شد که ریاست آن را استاد روحاله خالقی برعهده داشت. در سال ۱۳۳۸ بعد از فارغالتحصیلی از هنرستان موسیقی ملی به ریاست خالقی با استخدام در وزارت فرهنگ و هنر با سمت هنرآموز موسیقی در مدارس تهران به تدریس مشغول شد.
در دوران تحصیل نزد استادان عالیقدر حسینعلی ملاح، صبا، جواد معروفی، حسین تهرانی، موسی معروفی و غلامحسین بنان و دیگر استادان بنام آن زمان هنرستان کسب دانش موسیقی کرد. همزمان با تدریس موسیقی در مدارس پایتخت در ارکسترهای مختلف آن وزارتخانه بهمدت ۲۳ سال به نوازندگی ویلون پرداخت و همچنان مدت ۲۰ سال در ارکستر سازهای ملی به سرپرستی استاد فرامرز پایور به نوازندگی قیچک ادامه داد و به همراهی ارکستر گلها جهت نوازندگی به رادیو ایران راه یافت و سالهای متمادی در ارکستر گلها به سرپرستی استاد خالقی و استاد جواد معروفی بهعنوان نوازنده ویلون و ویولا انجام وظیفه کرد.
در بین سالهای ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۴ بهدعوت مرتضی حنانه در تلویزیون ملی ایران به نوازندگی و همکاری با ارکستر وی مشغول بوده است. وی همسر استاد «هوشنگ ظریف» (نوازنده تار) است.
🆔 https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#پروین_صالح
Telegram
attach 📎
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۶ تیر زادروز امیررضا بیگدلی
(زاده ۱۶ تیر ۱۳۴۹ تهران) داستاننویس
او از دانشگاه آزاد واحد کرج در رشته زبان و ادبیات فارسی تا سطح کارشناسی تحصیل کرد و فعالیتهای ادبی و داستاننویسی را از همان دوران شروع کرد. اولین داستانش به نام "باتلاق" در سال ۱۳۷۵ در شماره دو و سه نشریه علمی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه آزاد واحد کرج به چاپ رسید. پس از آن نیز داستانها و مقالاتش در نشریات عصر پنجشنبه، پیام شمال، نافه، ایران جوان، شوکران، زندهرود، تجربه، کرگدن و... به چاپ رسیدهاند.
با اینکه تحصیلات دانشگاهی وی در رشته زبان و ادبیات فارسی است، او کار و حرفهاش را در حوزه صنعت و پروژههای ساخت شروع کرد. در پروژههای متعدد صنعتی کشور در حوزههای نیروگاه، پتروشیمی، خط لوله، ساخت اتوبان، ساختمان و بیمارستان فعالیت میکند. وی دوره استاندارد مدیریت پروژه (PMBOK) را در سازمان مدیریت صنعتی گذرانده و دوره یک ساله ام بی ای --MBA با گرایش استراتژی را که تقریبا معادل کارشناسی ارشد است، بین سالهای ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۱ در موسسه آموزش عالی ماهان پشت سر گذاشت. با این حال همواره دغدغه اصلیاش نوشتن بوده است.
وی که داستاننویسی را به صورت خودآموز فراگرفته در سال ۱۳۸۱ موفق شد تا در اولين دوره جايزه ادبی صادق هدايت، تنديس صادق هدايت را براي داستان «حالا مگر چه میشود؟» دریافت کند. همچنین در سال ۱۳۸۳ لوح تقدير دومين دوره جايزه ادبی اصفهان برای یکی از مجموعه داستانهای وی به نام «آن مرد در باران آمد» به او اهدا شد. او در سال ۱۳۹۴ نیز، در بخش ادبی جشنواره تيرگان تورنتو ۲۰۱۵ موفق شد برای داستان کوتاه «سفتهباز» لوح تقدير رتبه دوم را دریافت کند. وی در نخستین جشنواره داستانی آب (اصفهان) نیز برای داستان "ورود سگ به پارک ممنوع" جایزه مقام دوم را به دست آورده است (اردیبهشت ۱۳۹۸).
تاکنون چند مجموعه داستان کوتاه از او به چاپ رسیده است: چندعكس كنار اسكله (نشر ماریه ۱۳۷۸) آن مرد در باران آمد (نشرقصه ۱۳۸۲) آدمها و دودكشها (نشرثالث ۱۳۸۸) اگر جنگی هم نباشد (نشر الكترونيكی نوگام ۱۳۹۴) آن سال سیاه (نشر ترنگ ۱۳۹۹) دو کلمه مثل آدم حرف بزنیم (نشر نوگام ۱۳۹۹). همچنین کتاب «باز هم پيش من بياييد» گزیدهای از سه كتاب اول اوست که در سال ۱۳۹۳ توسط نشر افكار منتشر شده. از آثار دیگر او به کتاب چه کسی پشت مرا میخارد؟ (ساز و کار یک زندگی شایسته و بایسته) (نشرترنگ ۱۳۹۶) میتوان اشاره کرد که در حوزه مدیریت و برنامهریزی زندگی تالیف شده است.
🆔 https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#امیر_رضا_بیگدلی
۱۶ تیر زادروز امیررضا بیگدلی
(زاده ۱۶ تیر ۱۳۴۹ تهران) داستاننویس
او از دانشگاه آزاد واحد کرج در رشته زبان و ادبیات فارسی تا سطح کارشناسی تحصیل کرد و فعالیتهای ادبی و داستاننویسی را از همان دوران شروع کرد. اولین داستانش به نام "باتلاق" در سال ۱۳۷۵ در شماره دو و سه نشریه علمی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه آزاد واحد کرج به چاپ رسید. پس از آن نیز داستانها و مقالاتش در نشریات عصر پنجشنبه، پیام شمال، نافه، ایران جوان، شوکران، زندهرود، تجربه، کرگدن و... به چاپ رسیدهاند.
با اینکه تحصیلات دانشگاهی وی در رشته زبان و ادبیات فارسی است، او کار و حرفهاش را در حوزه صنعت و پروژههای ساخت شروع کرد. در پروژههای متعدد صنعتی کشور در حوزههای نیروگاه، پتروشیمی، خط لوله، ساخت اتوبان، ساختمان و بیمارستان فعالیت میکند. وی دوره استاندارد مدیریت پروژه (PMBOK) را در سازمان مدیریت صنعتی گذرانده و دوره یک ساله ام بی ای --MBA با گرایش استراتژی را که تقریبا معادل کارشناسی ارشد است، بین سالهای ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۱ در موسسه آموزش عالی ماهان پشت سر گذاشت. با این حال همواره دغدغه اصلیاش نوشتن بوده است.
وی که داستاننویسی را به صورت خودآموز فراگرفته در سال ۱۳۸۱ موفق شد تا در اولين دوره جايزه ادبی صادق هدايت، تنديس صادق هدايت را براي داستان «حالا مگر چه میشود؟» دریافت کند. همچنین در سال ۱۳۸۳ لوح تقدير دومين دوره جايزه ادبی اصفهان برای یکی از مجموعه داستانهای وی به نام «آن مرد در باران آمد» به او اهدا شد. او در سال ۱۳۹۴ نیز، در بخش ادبی جشنواره تيرگان تورنتو ۲۰۱۵ موفق شد برای داستان کوتاه «سفتهباز» لوح تقدير رتبه دوم را دریافت کند. وی در نخستین جشنواره داستانی آب (اصفهان) نیز برای داستان "ورود سگ به پارک ممنوع" جایزه مقام دوم را به دست آورده است (اردیبهشت ۱۳۹۸).
تاکنون چند مجموعه داستان کوتاه از او به چاپ رسیده است: چندعكس كنار اسكله (نشر ماریه ۱۳۷۸) آن مرد در باران آمد (نشرقصه ۱۳۸۲) آدمها و دودكشها (نشرثالث ۱۳۸۸) اگر جنگی هم نباشد (نشر الكترونيكی نوگام ۱۳۹۴) آن سال سیاه (نشر ترنگ ۱۳۹۹) دو کلمه مثل آدم حرف بزنیم (نشر نوگام ۱۳۹۹). همچنین کتاب «باز هم پيش من بياييد» گزیدهای از سه كتاب اول اوست که در سال ۱۳۹۳ توسط نشر افكار منتشر شده. از آثار دیگر او به کتاب چه کسی پشت مرا میخارد؟ (ساز و کار یک زندگی شایسته و بایسته) (نشرترنگ ۱۳۹۶) میتوان اشاره کرد که در حوزه مدیریت و برنامهریزی زندگی تالیف شده است.
🆔 https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#امیر_رضا_بیگدلی
Telegram
attach 📎
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۶ تیر زادروز سعید عبادتیان
(زاده ۱۶ تیر ١٣۴٢ گیلانغرب) شاعر و از پیشگامان شعر کردی جنوبی
از فرهنگ شعر فولکلور کردی و مهارت پدرش در روایت داستانهای حماسی عاشقانه و نیز داییاش که نوازنده شمشال بود، تاثیر گرفت. از کودکی به شعر علاقهمند بود و با وقوع انقلاب و فضای سیاسی آن زمان نخستین شعرش را در ١٢ سالگی سرود. وی از دهه ۶۰ به صورت جدی به فعالیت حرفهای در زمینه ادبیات پرداخت و تخلص «بانان» را برگزیده است که در زبان کردی جنوبی به معنای آینده است. او تاکنون آثارش در قالب یک مجموعه به زبان فارسی یا زبان دیگری ترجمه نشده است با این حال چند شعر او به صورت پراکنده به فارسی ترجمه شده که میتوان به ترجمه شعر «گنجشکها» توسط بابک دولتی اشاره کرد. همچنین تعدادی از اشعارش توسط شهریار امینی به فارسی برگردانده شده است. وی که به مدت ۲۸ سال کارمند امور عشایری گیلانغرب بود، چندین شعر از فدریکو گارسیا لورکا را نیز از متن فارسی به کردی جنوبی ترجمه کرد و به صورت آلبوم صوتی و نیز کتاب انتشار داد. این ترجمهها از روی متن برگردان احمد شاملو انجام شده است.
کتاب ساڵهیل له کیس چی (به فارسی: سالهای از دست رفته) ٣٢ قطعه شعرنو به کُردی جنوبی را در بر میگیرد که منتخبی از اشعار او طی سالهای سالهای ١٣٦٩ تا ١٣٨٦ است.
اشعار او مملو از آرایههای ادبی به منظور توصیف طبیعت و استعارههای طبیعتگرایانه است. به همین دلیل از او به عنوان شاعری رمانتیک یاد میشود که از سنت شعر کلاسیک کردی جدا شده و هم در معنا و هم در فرم متعارف شعر سنتی کردی جنوبی دست به نوآوری و ابتکار زده است. سبک شعری وی همچنین با موسیقی پیوند خورده و سبکی غنایی به شمار میآید.
آثار:
کتاب شعر:
عبادتیان، سعید، هه له لام بۊد، گومد کردم (درست در کنارم بودی، گمت کردم) کرمانشاه: [بینا] چاپ سوم: ۱۳۸۸.
عبادتیان، سعید، ساڵهیل له کیس چی (سالهای از دست رفته) تهران: همایش دانش ۱۳۹۰.
عبادتیان، سعید، ئهوریشم زامهگان (ابریشم زخمها) کرمانشاه: دیباچه ۱۳۹۹.
عبادتیان، سعید، وا درهو کهن دهسهیل م (دستانم باد درو میکنند) کرمانشاه: دیباچه ۱۳۹۹.
ترجمه شعر:
گارسیا لورکا، فدریکو، خاڵێگ وه شوون سێ زام: وهرگێڕان کوردی، وهرگێڕان سهعید عبادهتیان (بانان) ایلام: باشور ۱۳۹۸.
آلبوم صوتی:
مهیلهم وه جی (ترکم مکن) آهنگسازی و تنطیم عبدالرضا تنهایی با صدای قباد پاکنِزاد، مؤسسه فرهنگی هنری هزارآوای چکامه.
داخ دهوران (حسرت روزگار) آهنگسازی و تنظیم از خشایار رشیدی، با همکاری گروه تنبور نوازان چنگ رام، شرکت سروه تنبور.
تهنیا داخه ک ئاخ کیشێ (تنها حسرت است که آه می کشد) دکلمه اشعار لورکا، ترجمه سعید عبادتیان، تنظیم از محسن صفاریان.
https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#سعید_عبادتیان
۱۶ تیر زادروز سعید عبادتیان
(زاده ۱۶ تیر ١٣۴٢ گیلانغرب) شاعر و از پیشگامان شعر کردی جنوبی
از فرهنگ شعر فولکلور کردی و مهارت پدرش در روایت داستانهای حماسی عاشقانه و نیز داییاش که نوازنده شمشال بود، تاثیر گرفت. از کودکی به شعر علاقهمند بود و با وقوع انقلاب و فضای سیاسی آن زمان نخستین شعرش را در ١٢ سالگی سرود. وی از دهه ۶۰ به صورت جدی به فعالیت حرفهای در زمینه ادبیات پرداخت و تخلص «بانان» را برگزیده است که در زبان کردی جنوبی به معنای آینده است. او تاکنون آثارش در قالب یک مجموعه به زبان فارسی یا زبان دیگری ترجمه نشده است با این حال چند شعر او به صورت پراکنده به فارسی ترجمه شده که میتوان به ترجمه شعر «گنجشکها» توسط بابک دولتی اشاره کرد. همچنین تعدادی از اشعارش توسط شهریار امینی به فارسی برگردانده شده است. وی که به مدت ۲۸ سال کارمند امور عشایری گیلانغرب بود، چندین شعر از فدریکو گارسیا لورکا را نیز از متن فارسی به کردی جنوبی ترجمه کرد و به صورت آلبوم صوتی و نیز کتاب انتشار داد. این ترجمهها از روی متن برگردان احمد شاملو انجام شده است.
کتاب ساڵهیل له کیس چی (به فارسی: سالهای از دست رفته) ٣٢ قطعه شعرنو به کُردی جنوبی را در بر میگیرد که منتخبی از اشعار او طی سالهای سالهای ١٣٦٩ تا ١٣٨٦ است.
اشعار او مملو از آرایههای ادبی به منظور توصیف طبیعت و استعارههای طبیعتگرایانه است. به همین دلیل از او به عنوان شاعری رمانتیک یاد میشود که از سنت شعر کلاسیک کردی جدا شده و هم در معنا و هم در فرم متعارف شعر سنتی کردی جنوبی دست به نوآوری و ابتکار زده است. سبک شعری وی همچنین با موسیقی پیوند خورده و سبکی غنایی به شمار میآید.
آثار:
کتاب شعر:
عبادتیان، سعید، هه له لام بۊد، گومد کردم (درست در کنارم بودی، گمت کردم) کرمانشاه: [بینا] چاپ سوم: ۱۳۸۸.
عبادتیان، سعید، ساڵهیل له کیس چی (سالهای از دست رفته) تهران: همایش دانش ۱۳۹۰.
عبادتیان، سعید، ئهوریشم زامهگان (ابریشم زخمها) کرمانشاه: دیباچه ۱۳۹۹.
عبادتیان، سعید، وا درهو کهن دهسهیل م (دستانم باد درو میکنند) کرمانشاه: دیباچه ۱۳۹۹.
ترجمه شعر:
گارسیا لورکا، فدریکو، خاڵێگ وه شوون سێ زام: وهرگێڕان کوردی، وهرگێڕان سهعید عبادهتیان (بانان) ایلام: باشور ۱۳۹۸.
آلبوم صوتی:
مهیلهم وه جی (ترکم مکن) آهنگسازی و تنطیم عبدالرضا تنهایی با صدای قباد پاکنِزاد، مؤسسه فرهنگی هنری هزارآوای چکامه.
داخ دهوران (حسرت روزگار) آهنگسازی و تنظیم از خشایار رشیدی، با همکاری گروه تنبور نوازان چنگ رام، شرکت سروه تنبور.
تهنیا داخه ک ئاخ کیشێ (تنها حسرت است که آه می کشد) دکلمه اشعار لورکا، ترجمه سعید عبادتیان، تنظیم از محسن صفاریان.
https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#سعید_عبادتیان
Telegram
attach 📎
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۶ تیر زادروز بهرام دهقانیار
(زاده ۱۶ تیر ۱۳۴۴ تهران) موسیقیدان، آهنگساز و نوازنده پیانو
آشنایی او با موسیقی و ساز تخصصیاش پیانو به دوران خردسالیاش بازمیگردد که خودش در این مورد میگوید: «آشنایی من با ساز از اینجا شروع شد که برای برادرم کادوی تولد یک ساز هدیه آوردند و پدر مادرم وقتی دیدند من با این ساز نواهای منطقی مینوازم، مرا تشویق به نواختن کردند و برای من یک پیانو خریدند.» پدرش یک پیانوی یاماها به عنوان هدیه تولد ۹ سالگیاش خرید که این پیانو هنوز یار قدیمی و دوست داشتنی اوست. وی نوازندگی پیانو را از همان دوران به صورت جدی آموخت و از آنجا با دستگاهها و گوشههای موسیقی ایرانی آشنا شد. در برنامه زنده آهنگ که در تاریخ ۱۲ دی ماه ۱۳۹۶ انجام شد، بهرنگ تنکابنی با بهرام دهقانیار به گفتوگو نشست. در اسفند ۱۳۹۶ آلبوم موسیقی «بشنو از نو» با تنظیم بهرام دهقانیار توسط نشر و پخش جوان منتشر شد.
او در سال ۱۴۰۰ با بنیاد شهید به عنوان داور جشنواره «نوای مهر» و با جشنواره موسیقی فجر به عنوان یکی از اعضای هیئت انتخاب آثار و گروهها، به همکاری پرداخت.
تحصیلات:
وی از ۷ سالگی شروع به فراگیری پیانو کرد و دروس تئوری را نیز نزد مهران روحانی و ردیف نوازی موسیقی را نزد اسماعیل دیبا (از شاگردان مرتضی محجوبی) آموخت و آموزش نوازندگی پیانو زیر نظر: خانمها میرزاجانیان و مهرک صفاییه و آقای دودانگه بود. در سال ۱۳۶۸ به آلمان سفر کرد و تا سال ۱۳۷۳ در کنسرواتوار فرانکفورت تحصیلات موسیقی را در رشتههای پیانو و آهنگسازی ادامه داد و سپس به ایران بازگشت.
او یکی از پیشگامان استفاده از موسیقی الکترونیک در ایران است. به عنوان نمونه میتوان به موسیقی سریال همسران اشاره کرد که در زمان ساخت، از نظر سبک و استفاده از صداهای الکترونیک، با سایر موسیقیهای تولید شده متفاوت بود.
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%85_%D8%AF%D9%87%D9%82%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D8%B1
🆔 https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#بهرام_دهقانیار
۱۶ تیر زادروز بهرام دهقانیار
(زاده ۱۶ تیر ۱۳۴۴ تهران) موسیقیدان، آهنگساز و نوازنده پیانو
آشنایی او با موسیقی و ساز تخصصیاش پیانو به دوران خردسالیاش بازمیگردد که خودش در این مورد میگوید: «آشنایی من با ساز از اینجا شروع شد که برای برادرم کادوی تولد یک ساز هدیه آوردند و پدر مادرم وقتی دیدند من با این ساز نواهای منطقی مینوازم، مرا تشویق به نواختن کردند و برای من یک پیانو خریدند.» پدرش یک پیانوی یاماها به عنوان هدیه تولد ۹ سالگیاش خرید که این پیانو هنوز یار قدیمی و دوست داشتنی اوست. وی نوازندگی پیانو را از همان دوران به صورت جدی آموخت و از آنجا با دستگاهها و گوشههای موسیقی ایرانی آشنا شد. در برنامه زنده آهنگ که در تاریخ ۱۲ دی ماه ۱۳۹۶ انجام شد، بهرنگ تنکابنی با بهرام دهقانیار به گفتوگو نشست. در اسفند ۱۳۹۶ آلبوم موسیقی «بشنو از نو» با تنظیم بهرام دهقانیار توسط نشر و پخش جوان منتشر شد.
او در سال ۱۴۰۰ با بنیاد شهید به عنوان داور جشنواره «نوای مهر» و با جشنواره موسیقی فجر به عنوان یکی از اعضای هیئت انتخاب آثار و گروهها، به همکاری پرداخت.
تحصیلات:
وی از ۷ سالگی شروع به فراگیری پیانو کرد و دروس تئوری را نیز نزد مهران روحانی و ردیف نوازی موسیقی را نزد اسماعیل دیبا (از شاگردان مرتضی محجوبی) آموخت و آموزش نوازندگی پیانو زیر نظر: خانمها میرزاجانیان و مهرک صفاییه و آقای دودانگه بود. در سال ۱۳۶۸ به آلمان سفر کرد و تا سال ۱۳۷۳ در کنسرواتوار فرانکفورت تحصیلات موسیقی را در رشتههای پیانو و آهنگسازی ادامه داد و سپس به ایران بازگشت.
او یکی از پیشگامان استفاده از موسیقی الکترونیک در ایران است. به عنوان نمونه میتوان به موسیقی سریال همسران اشاره کرد که در زمان ساخت، از نظر سبک و استفاده از صداهای الکترونیک، با سایر موسیقیهای تولید شده متفاوت بود.
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%85_%D8%AF%D9%87%D9%82%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D8%B1
🆔 https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#بهرام_دهقانیار
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۶ تیر زادروز داریوش دولتشاهی
(زاده ۱۶ تیر ۱۳۲۶ تهران) آهنگساز و نوازنده
تحصیلات نخستین و میانی را در هنرستان موسیقی ملی گذراند و سال ۱۳۴۴ در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به ادامه تحصیل پرداخت و در آنجا مبانی موسیقی علمی را نزد توماس کریستیان داوید، استاد اتریشی و رهبر ارکستر رادیو تلویزیون ملی ایران آموخت و پایههای موسیقی سنتی را نزد استادان: علیاکبر شهنازی، نورعلی برومند حبیباله صالحی و ... استوار ساخت. وی به گفته خودش، با وجود آنکه در آن زمان بیش از ۱۰ سال در زمینه موسیقی سنتی کار کرده بود، در دانشگاه افسون جذبههای موسیقی بینالمللی شد و برای ادامه کار، رشته آهنگسازی را برگزید. در سال ۱۳۵۰ موفق به دریافت یک بورس تحصیلی از دولت هلند شد و چهار - پنج سالی را در آن کشور بهسر برد. وی درجه دکترایش در آهنگسازی و موسیقی الکترونیک را در سال ۱۳۶۰ از دانشگاه کلمبیا دریافت کرد.
فعالیت:
فعالیتهای هنری او، راه ورودش را به جشنوارههای بینالمللی هموار کرد و در ایران نیز در جشن هنر پنجم، فرهاد مشکات کاری از او را با عنوان «انترودوکسیون و روندو» با ارکستر مجلسی رادیوتلویزیون ملی ایران به اجرا درآورد و دو سال بعد در هفتمین جشن هنر، آفریده دیگر او با عنوان «ماه مه ۱۹۷۳» با همان ارکستر، اجرای نخستین خود را پیدا کرد. «روتاسیون برای سازهای بادی» کار بعدی او است که یک سال بعد در جشنواره موسیقی پیشرو در آمستردام اجرا شد. روتاسیون یکی از ۱۶ اثری بود که از میان ۴۰۰ قطعه برای جشنواره برگزیده شده بود. آفریدههای وی در بازگشت به ایران، بهطور ثابت در رپرتوار ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر مجلسی رادیوتلویزیون ملی ایران جای گرفت و علاوه بر آن، برای اجرا در چند جشنواره برونمرزی موسیقی پیشرو، برگزیده شد. وی چندی بعد، دو سه سالی پیش از انقلاب، برای ادامه تحصیلات بیشتر رهسپار آمریکا شد؛ سفری که بازگشتی در پی نداشت. او درجه دکترایش در آهنگسازی و موسیقی الکترونیک را در سال ۱۳۶۰ از دانشگاه کلمبیا دریافت کرد و از آن پس، به عنوان آهنگساز، سخنران و اجراکننده در بسیاری از جشنوارهها، مسابقات و گردهماییهای موسیقیشناسی شرکت جسته است.
او کوشش بسیار به کار برده تا آمریکاییان را با موسیقی سنتی ایران آشنا کند. برای این کار، در تالار «رسیتال کارنگی هال» در نیویورک نیز برنامههای متعدد تکنوازی با تار برگزار کرده است.
آثار:
۱۲ قطعه کوتاه برای پیانو.
اتود برای فلوت و کلارینت.
قطعهای برای ارکستر زهی به نام «اینزکت».
قطعات به هم پیوستهای به نام «وقتی که ماه نجوا میکند».
باغ پروانهها.
نجوای ماه.
چشم سوم.
🆔 https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#داریوش_دولتشاهی
۱۶ تیر زادروز داریوش دولتشاهی
(زاده ۱۶ تیر ۱۳۲۶ تهران) آهنگساز و نوازنده
تحصیلات نخستین و میانی را در هنرستان موسیقی ملی گذراند و سال ۱۳۴۴ در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به ادامه تحصیل پرداخت و در آنجا مبانی موسیقی علمی را نزد توماس کریستیان داوید، استاد اتریشی و رهبر ارکستر رادیو تلویزیون ملی ایران آموخت و پایههای موسیقی سنتی را نزد استادان: علیاکبر شهنازی، نورعلی برومند حبیباله صالحی و ... استوار ساخت. وی به گفته خودش، با وجود آنکه در آن زمان بیش از ۱۰ سال در زمینه موسیقی سنتی کار کرده بود، در دانشگاه افسون جذبههای موسیقی بینالمللی شد و برای ادامه کار، رشته آهنگسازی را برگزید. در سال ۱۳۵۰ موفق به دریافت یک بورس تحصیلی از دولت هلند شد و چهار - پنج سالی را در آن کشور بهسر برد. وی درجه دکترایش در آهنگسازی و موسیقی الکترونیک را در سال ۱۳۶۰ از دانشگاه کلمبیا دریافت کرد.
فعالیت:
فعالیتهای هنری او، راه ورودش را به جشنوارههای بینالمللی هموار کرد و در ایران نیز در جشن هنر پنجم، فرهاد مشکات کاری از او را با عنوان «انترودوکسیون و روندو» با ارکستر مجلسی رادیوتلویزیون ملی ایران به اجرا درآورد و دو سال بعد در هفتمین جشن هنر، آفریده دیگر او با عنوان «ماه مه ۱۹۷۳» با همان ارکستر، اجرای نخستین خود را پیدا کرد. «روتاسیون برای سازهای بادی» کار بعدی او است که یک سال بعد در جشنواره موسیقی پیشرو در آمستردام اجرا شد. روتاسیون یکی از ۱۶ اثری بود که از میان ۴۰۰ قطعه برای جشنواره برگزیده شده بود. آفریدههای وی در بازگشت به ایران، بهطور ثابت در رپرتوار ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر مجلسی رادیوتلویزیون ملی ایران جای گرفت و علاوه بر آن، برای اجرا در چند جشنواره برونمرزی موسیقی پیشرو، برگزیده شد. وی چندی بعد، دو سه سالی پیش از انقلاب، برای ادامه تحصیلات بیشتر رهسپار آمریکا شد؛ سفری که بازگشتی در پی نداشت. او درجه دکترایش در آهنگسازی و موسیقی الکترونیک را در سال ۱۳۶۰ از دانشگاه کلمبیا دریافت کرد و از آن پس، به عنوان آهنگساز، سخنران و اجراکننده در بسیاری از جشنوارهها، مسابقات و گردهماییهای موسیقیشناسی شرکت جسته است.
او کوشش بسیار به کار برده تا آمریکاییان را با موسیقی سنتی ایران آشنا کند. برای این کار، در تالار «رسیتال کارنگی هال» در نیویورک نیز برنامههای متعدد تکنوازی با تار برگزار کرده است.
آثار:
۱۲ قطعه کوتاه برای پیانو.
اتود برای فلوت و کلارینت.
قطعهای برای ارکستر زهی به نام «اینزکت».
قطعات به هم پیوستهای به نام «وقتی که ماه نجوا میکند».
باغ پروانهها.
نجوای ماه.
چشم سوم.
🆔 https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#داریوش_دولتشاهی
Telegram
attach 📎
☘☘ برگی از تقویم تاریخ ☘☘
۱۶ تیر زادروز بیژن الهیشیرازی
(زاده ۱۶ تیر ۱۳۲۴ تهران – درگذشته ۹ آذر ۱۳۸۹ تهران) شاعر، مترجم، نقاش و پژوهشگر
در نوجوانی ذوقی در نقاشی نشان داد و در انجمنهای هنری، نقاشی شرکت کرد و به کلاسهای نقاشی جواد حمیدی رفت.
به سفارش استادش، تعدادی از آثارش را برای چهارمین بیینال فرستاد، اما به صلاحدید خانواده، از ادامه فعالیت در این عرصه بازماند. نقاشی را رها کرد و با نگاهِ نوگرا، به فعالیتهای ادبی پرداخت.
ورودش به عرصه مطبوعات در آبان ماه سال ۱۳۴۳، به دعوت فریدون رهنما با شعر «برف» اتفاق افتاد که در جنگ طرفه چاپ شد. تا اواخر همین دهه در میان همفکرانش، خوب شناخته شده بود؛ در جزوه شعر ۱۳۴۵ همکاری با اسماعیل نوریعلا، اندیشه و هنر ۱۳۴۸ دفترهای روزن ۱۳۴۶، مجله خوشه ۱۳۴۶، مجله بررسی کتاب ۱۳۴۹ و هفته نامه تماشا ۱۳۵۳، مجله رستاخیز جوان ۱۳۵۵ و ۱۳۵۶ و مجله بیدار ۱۳۷۳ شعر و ترجمه به چاپ سپرد.»
وی بعدها به شیوه خودخوان شروع به زبانآموزی کرد و زبانهای مختلفی چون یونانی، عربی، انگلیسی، آلمانی و فرانسه را فراگرفت. از زبانهای مختلف، آثار کسانی چون کاوافی، ماندلشتام، رمبو، میشو، هولدرلین، جویس، فلوبر، پروست، الیوت، لورکا، ابن عربی و.. ، را ترجمه کرد و تعداد محدودی از آثار او در زندگیاش، به چاپ و پخش رسید. در سال ۱۳۴۸ با بانو غزاله علیزاده، نویسنده «خانه ادریسیها» و «شبهای تهران» ازدواج کرد. او به حمایت مالی عزیزه عَضُدی، نشری به نام نشر ۵۱ را به راه انداخت و آن را مدیریت کرد و کوشش داشت کتاب شاعران نوگرا را چاپ و معرفی کند، از خودش هم چند جلد کتاب آماده کرد. دیری نپایید که کار نشر به بنبست رسید. حساسیت او و دقّت وسواسگونهاش چاپ آثارش را سالها و سالها به تاخیر انداخت، اما در این میان بالاخره کتابهای اشعار نرودا به نام «بیست شعر عاشقانه و یک سرود نومیدی» ۱۳۵۲ که چهار سال بعد به چاپ دوم هم رسید، کتاب «اشعار حلاج» ۱۳۵۴ «ساحت جَوّانی» از هانری میشو ۱۳۵۹ و کتاب رمبو به نام «اوراق مصور آرتور رمبو» ۱۳۶۲ را در نشرهای مختلف امیرکبیر، فاریاب و انجمن فلسفه و .... به چاپ و پخش رساند. او در سال ۱۳۶۷ با بانو ژاله کاظمی، دوبلور، گوینده و مجری تلویزیون، آشنا شد که ازدواج کردند.
آرامگاه وی در روستای بیجدهنو شهرستان مرزنآباد است. بنا بر وصیتش بر سنگ گور او هیچ نامی حک نشد.
کتابشناسی
تألیف:
دیدن. تهران: بیدگل ۱۳۹۳
جوانیها، چهل و یک تا پنجاه و یک. تهران: بیدگل ۱۳۹۴
ترجمه:
چهارشنبه - خاکستر. ت.س. الیوت. تهران: پیکره ۱۳۹۰
بهانههای مأنوس. فلوبر… تهران: بیدگل ۱۳۹۳
اشراقها: اوراق مصور آرتور رمبو شعرهای به نثر ۱۸۷۵–۱۸۷۲ تهران: بیدگل ۱۳۹۴.
نیت خیر. فریدریش هلدرلین. با مراقبت عزیزه عضدی. تهران: بیدگل ۱۳۹۴
مستغلات. هانری میشو. تهران: بیدگل ۱۳۹۴
حلاجالاسرار "اخبار و اشعار" حسینبن منصور حلاج. تهران: بیدگل ۱۳۹۵
دره علف هزار رنگ. شکسپیر، پو…. جنگی از گرداندههای بیژن الهی. تهران: بیدگل ۱۳۹۵
صبح روان؛ کنستانتین کاوافی. تهران: بیدگل ۱۳۹۶
🆔 https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#بیژن_الهی_شیرازی
۱۶ تیر زادروز بیژن الهیشیرازی
(زاده ۱۶ تیر ۱۳۲۴ تهران – درگذشته ۹ آذر ۱۳۸۹ تهران) شاعر، مترجم، نقاش و پژوهشگر
در نوجوانی ذوقی در نقاشی نشان داد و در انجمنهای هنری، نقاشی شرکت کرد و به کلاسهای نقاشی جواد حمیدی رفت.
به سفارش استادش، تعدادی از آثارش را برای چهارمین بیینال فرستاد، اما به صلاحدید خانواده، از ادامه فعالیت در این عرصه بازماند. نقاشی را رها کرد و با نگاهِ نوگرا، به فعالیتهای ادبی پرداخت.
ورودش به عرصه مطبوعات در آبان ماه سال ۱۳۴۳، به دعوت فریدون رهنما با شعر «برف» اتفاق افتاد که در جنگ طرفه چاپ شد. تا اواخر همین دهه در میان همفکرانش، خوب شناخته شده بود؛ در جزوه شعر ۱۳۴۵ همکاری با اسماعیل نوریعلا، اندیشه و هنر ۱۳۴۸ دفترهای روزن ۱۳۴۶، مجله خوشه ۱۳۴۶، مجله بررسی کتاب ۱۳۴۹ و هفته نامه تماشا ۱۳۵۳، مجله رستاخیز جوان ۱۳۵۵ و ۱۳۵۶ و مجله بیدار ۱۳۷۳ شعر و ترجمه به چاپ سپرد.»
وی بعدها به شیوه خودخوان شروع به زبانآموزی کرد و زبانهای مختلفی چون یونانی، عربی، انگلیسی، آلمانی و فرانسه را فراگرفت. از زبانهای مختلف، آثار کسانی چون کاوافی، ماندلشتام، رمبو، میشو، هولدرلین، جویس، فلوبر، پروست، الیوت، لورکا، ابن عربی و.. ، را ترجمه کرد و تعداد محدودی از آثار او در زندگیاش، به چاپ و پخش رسید. در سال ۱۳۴۸ با بانو غزاله علیزاده، نویسنده «خانه ادریسیها» و «شبهای تهران» ازدواج کرد. او به حمایت مالی عزیزه عَضُدی، نشری به نام نشر ۵۱ را به راه انداخت و آن را مدیریت کرد و کوشش داشت کتاب شاعران نوگرا را چاپ و معرفی کند، از خودش هم چند جلد کتاب آماده کرد. دیری نپایید که کار نشر به بنبست رسید. حساسیت او و دقّت وسواسگونهاش چاپ آثارش را سالها و سالها به تاخیر انداخت، اما در این میان بالاخره کتابهای اشعار نرودا به نام «بیست شعر عاشقانه و یک سرود نومیدی» ۱۳۵۲ که چهار سال بعد به چاپ دوم هم رسید، کتاب «اشعار حلاج» ۱۳۵۴ «ساحت جَوّانی» از هانری میشو ۱۳۵۹ و کتاب رمبو به نام «اوراق مصور آرتور رمبو» ۱۳۶۲ را در نشرهای مختلف امیرکبیر، فاریاب و انجمن فلسفه و .... به چاپ و پخش رساند. او در سال ۱۳۶۷ با بانو ژاله کاظمی، دوبلور، گوینده و مجری تلویزیون، آشنا شد که ازدواج کردند.
آرامگاه وی در روستای بیجدهنو شهرستان مرزنآباد است. بنا بر وصیتش بر سنگ گور او هیچ نامی حک نشد.
کتابشناسی
تألیف:
دیدن. تهران: بیدگل ۱۳۹۳
جوانیها، چهل و یک تا پنجاه و یک. تهران: بیدگل ۱۳۹۴
ترجمه:
چهارشنبه - خاکستر. ت.س. الیوت. تهران: پیکره ۱۳۹۰
بهانههای مأنوس. فلوبر… تهران: بیدگل ۱۳۹۳
اشراقها: اوراق مصور آرتور رمبو شعرهای به نثر ۱۸۷۵–۱۸۷۲ تهران: بیدگل ۱۳۹۴.
نیت خیر. فریدریش هلدرلین. با مراقبت عزیزه عضدی. تهران: بیدگل ۱۳۹۴
مستغلات. هانری میشو. تهران: بیدگل ۱۳۹۴
حلاجالاسرار "اخبار و اشعار" حسینبن منصور حلاج. تهران: بیدگل ۱۳۹۵
دره علف هزار رنگ. شکسپیر، پو…. جنگی از گرداندههای بیژن الهی. تهران: بیدگل ۱۳۹۵
صبح روان؛ کنستانتین کاوافی. تهران: بیدگل ۱۳۹۶
🆔 https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#بیژن_الهی_شیرازی
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۶ تیر زادروز منوچهر احترامی
(زاده ۱۶ تیر ۱۳۲۰ تهران -- درگذشته ۲۲ بهمن ۱۳۸۷ تهران) نویسنده و طنزپرداز
از دانشکده حقوق دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد و طنزنویسی را از سال ۱۳۳۷ با مجله توفیق آغاز کرد. نامهای مستعار «م. پسرخاله» و «الف ـ اینکاره» از امضاهای اوست.
وی مجموعهای از این آثار را درکتاب «جامع الحکایات» منتشر کرد و چاپ بخشی از داستانهای طنزش را در مجموعه «بچهها، من هم بازی» تدارک دید. در دوران زندگی بیش از ۵۰ عنوان کتاب برای کودکان نوشت و منتشر کرد که «حسنی نگو یه دسته گل» «خروس نگو یه ساعت» «خرس وکوزه عسل» و «دزده و مرغ فلفلی» از آن جملهاند.
آرامگاه وی در قطعه هنرمندان است.
آثار:
مثل کنه چسبیدن، منوچهر احترامی، سلمان طاهری (تصویرگر) ناشر: گلآقا
گردن کلفتی (کتاب مترو ۱۰) منوچهر احترامی، نشر شهر تهران (وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران)
کی بود رفت زیر میز؟ منوچهر احترامی، سلمان طاهری (تصویرگر) ناشر: گلآقا
گربه من نازنازیه همهش به فکر بازیه، منوچهر احترامی (شاعر) کیانوش لطیفی (تصویرگر) ناشر: هنرور
فیل اومد آب بخوره، منوچهر احترامی، کیانوش لطیفی، ناشر: هنرور
ده تا جوجه رفتن تو کوچه، منوچهر احترامی (شاعر) کیانوش لطیفی (تصویرگر) ناشر: هنرور
حسنی ما یه بره داشت، منوچهر احترامی، کیانوش لطیفی، ناشر: هنرور
موش دم بریده، منوچهر احترامی، کیانوش لطیفی، ناشر: هنرور
گردن کلفتی، منوچهر احترامی، نوید شریفی، نشر شهر تهران (وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران)
طنزآوران امروز ایران (۱) فریبا فرشادمهر، منوچهر احترامی، ناشر: سوره مهر
حسنی ما یه بره داشت، قصهای به شعر کودکانه، غلامعلی لطیفی، منوچهر احترامی، ناشر: گزارش
خروس نگو یک ساعت، غلامعلی لطیفی، منوچهر احترامی، ناشر: گزارش
موش موشی، منوچهر احترامی، کیانوش لطیفی، ناشر: گزارش
موش موشی، منوچهر احترامی (شاعر) غلامعلی لطیفی (تصویرگر) ناشر: هنرور
حسنی نگو یه دسته گل، منوچهر احترامی، کیانوش لطیفی، ناشر: گزارش
دزده و مرغ فلفلی، شعر کودکانه، غلامعلی لطیفی، منوچهر احترامی، ناشر: گزارش
حسنی باباش یه باغ داره، منوچهر احترامی، کیانوش لطیفی، ناشر: گزارش
مهمانهای ناخوانده، منوچهر احترامی، ناشر: گزارش
حسنی و گرگ ناقلا، منوچهر احترامی، کیانوش لطیفی، ناشر: گزارش
حسن کچل و سه بزغاله، غلامعلی لطیفی، منوچهر احترامی، ناشر: گزارش
موش دم بریده، منوچهر احترامی، کیانوش لطیفی، ناشر: گزارش
عروسی خاله سوسکه و آقا موشه، غلامعلی لطیفی، منوچهر احترامی (مترجم) ناشر: گزارش
بچهها، من هم بازی، منوچهر احترامی، پوپک صابری فومنی، سامان طاهری، ناشر: گلآقا
خرس و کوزه عسل، منوچهر احترامی، کیانوش لطیفی (تصویرگر) ناشر: هنرور
کرم ابریشم، منوچهر احترامی، کیانوش لطیفی، ناشر: هنرور
دویدم و دویدم، منوچهر احترامی، کیانوش لطیفی، ناشر: هنرور
حسنی و گرگ ناقلا، منوچهر احترامی، کیانوش لطیفی (تصویرگر) ناشر: هنرور
مهمانهای ناخوانده، منوچهر احترامی (شاعر) غلامعلی لطیفی (تصویرگر) ناشر: هنرور
حسن کچل و سه بزغاله، منوچهر احترامی (شاعر) غلامعلی لطیفی (تصویرگر) ناشر: هنرور
سلیمان بابا سلیمان، منوچهر احترامی (شاعر) محمدحسین تهرانی (تصویرگر) ناشر: هنرور
🆔 https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#منوچهر_احترامی
۱۶ تیر زادروز منوچهر احترامی
(زاده ۱۶ تیر ۱۳۲۰ تهران -- درگذشته ۲۲ بهمن ۱۳۸۷ تهران) نویسنده و طنزپرداز
از دانشکده حقوق دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد و طنزنویسی را از سال ۱۳۳۷ با مجله توفیق آغاز کرد. نامهای مستعار «م. پسرخاله» و «الف ـ اینکاره» از امضاهای اوست.
وی مجموعهای از این آثار را درکتاب «جامع الحکایات» منتشر کرد و چاپ بخشی از داستانهای طنزش را در مجموعه «بچهها، من هم بازی» تدارک دید. در دوران زندگی بیش از ۵۰ عنوان کتاب برای کودکان نوشت و منتشر کرد که «حسنی نگو یه دسته گل» «خروس نگو یه ساعت» «خرس وکوزه عسل» و «دزده و مرغ فلفلی» از آن جملهاند.
آرامگاه وی در قطعه هنرمندان است.
آثار:
مثل کنه چسبیدن، منوچهر احترامی، سلمان طاهری (تصویرگر) ناشر: گلآقا
گردن کلفتی (کتاب مترو ۱۰) منوچهر احترامی، نشر شهر تهران (وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران)
کی بود رفت زیر میز؟ منوچهر احترامی، سلمان طاهری (تصویرگر) ناشر: گلآقا
گربه من نازنازیه همهش به فکر بازیه، منوچهر احترامی (شاعر) کیانوش لطیفی (تصویرگر) ناشر: هنرور
فیل اومد آب بخوره، منوچهر احترامی، کیانوش لطیفی، ناشر: هنرور
ده تا جوجه رفتن تو کوچه، منوچهر احترامی (شاعر) کیانوش لطیفی (تصویرگر) ناشر: هنرور
حسنی ما یه بره داشت، منوچهر احترامی، کیانوش لطیفی، ناشر: هنرور
موش دم بریده، منوچهر احترامی، کیانوش لطیفی، ناشر: هنرور
گردن کلفتی، منوچهر احترامی، نوید شریفی، نشر شهر تهران (وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران)
طنزآوران امروز ایران (۱) فریبا فرشادمهر، منوچهر احترامی، ناشر: سوره مهر
حسنی ما یه بره داشت، قصهای به شعر کودکانه، غلامعلی لطیفی، منوچهر احترامی، ناشر: گزارش
خروس نگو یک ساعت، غلامعلی لطیفی، منوچهر احترامی، ناشر: گزارش
موش موشی، منوچهر احترامی، کیانوش لطیفی، ناشر: گزارش
موش موشی، منوچهر احترامی (شاعر) غلامعلی لطیفی (تصویرگر) ناشر: هنرور
حسنی نگو یه دسته گل، منوچهر احترامی، کیانوش لطیفی، ناشر: گزارش
دزده و مرغ فلفلی، شعر کودکانه، غلامعلی لطیفی، منوچهر احترامی، ناشر: گزارش
حسنی باباش یه باغ داره، منوچهر احترامی، کیانوش لطیفی، ناشر: گزارش
مهمانهای ناخوانده، منوچهر احترامی، ناشر: گزارش
حسنی و گرگ ناقلا، منوچهر احترامی، کیانوش لطیفی، ناشر: گزارش
حسن کچل و سه بزغاله، غلامعلی لطیفی، منوچهر احترامی، ناشر: گزارش
موش دم بریده، منوچهر احترامی، کیانوش لطیفی، ناشر: گزارش
عروسی خاله سوسکه و آقا موشه، غلامعلی لطیفی، منوچهر احترامی (مترجم) ناشر: گزارش
بچهها، من هم بازی، منوچهر احترامی، پوپک صابری فومنی، سامان طاهری، ناشر: گلآقا
خرس و کوزه عسل، منوچهر احترامی، کیانوش لطیفی (تصویرگر) ناشر: هنرور
کرم ابریشم، منوچهر احترامی، کیانوش لطیفی، ناشر: هنرور
دویدم و دویدم، منوچهر احترامی، کیانوش لطیفی، ناشر: هنرور
حسنی و گرگ ناقلا، منوچهر احترامی، کیانوش لطیفی (تصویرگر) ناشر: هنرور
مهمانهای ناخوانده، منوچهر احترامی (شاعر) غلامعلی لطیفی (تصویرگر) ناشر: هنرور
حسن کچل و سه بزغاله، منوچهر احترامی (شاعر) غلامعلی لطیفی (تصویرگر) ناشر: هنرور
سلیمان بابا سلیمان، منوچهر احترامی (شاعر) محمدحسین تهرانی (تصویرگر) ناشر: هنرور
🆔 https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#منوچهر_احترامی
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۶ تیر زادروز حسین ملک
(زاده ۱۶ تير ۱۳۰۴ تهران -- درگذشته ۱۳ آبان ۱۳۷۸ تهران) نوازنده و سازنده سنتور
از کودکی با پیروی از داییهای موسیقیدانش، به موسیقی علاقهمند شد.
برادران دیگرش، اسداله و عبداله نیز نوازندگان نامداری شدند. حسين به سنتور، اسداله به ويلون و عبداله ملک ضرب را بهعنوان ساز اختصاصی خود انتخاب کردند و هر سه در این سازها، نوازندگان توانایی شدند.حسين ملک از هشت سالگی برای فراگيری سنتور نزد حبيب سماعی، استاد برجسته سنتور رفت. استاد بعدی وی ابوالحسن صبا بود.
او غير از سماعی و ابوالحسن صبا، از مكتب استادان بزرگی همچون نورعلی برومند، شكراله قهرمانی، ركنالدين مختاری، حسين ياحقی، ابراهيم منصوری و دكتر بركشلی استفاده كرد و به همراه قمرالملوک وزيری دستگاههای اصفهان و ابوعطا را به صورتی كاملا نو اجرا میکردند.
وی در سال ۱۳۲۰ به رادیو رفت و در ارکستر صبا، سلونوازی کرد که این همکاری تا امرداد ۱۳۳۲ ادامه داشت و پس از تاسیس تلویزیون ایران، او اولین سلیست تلویزیون شد. ملک علاوه بر اینها همکاریاش با وزارت فرهنگ را نیز آغاز کرد و علاوه بر نوازندگی به تعمیر و ساختن ساز برای برنامههای مختلف این وزارتخانه پرداخت.
او با شروع ساخت سنتور بر اساس اصولی که درست میدانست، با سنتورهای ساخته شده مورد استقبال فراوانی قرارگرفت اما همچنان نواقصی نیز داشته است که برای برطرفکردن نواقص، سیستم نوازندگی و نتخوانی سنتور را تغییر داد و یک خرک به سیمهای سفید اضافه کرد و دو خرک به سیم زرد که قسمت زرد یازده خرک و قسمت سفید ده خرک شد و از این به بعد سیستم نتخوانی، نوازندگی و کوککردن و سیم اندازی آن تغییر کلی کرد.
او زیر نظر صبا، ساختن ویلون و سنتور و نزد آراکلیان ساختن ویلونسل را فراگرفته بود.
وی در برنامههای تلویزیونی با خوانندگانی چون احمد ابراهیمی و احمد سالمی کار کرد و جهت شناساندن موسیقی اصیل و سنتی ایران مسافرتهای زیادی به کشورهای پاکستان، هندوستان، افغانستان، مصر، امارات، کویت، عربستان، بحرین، تونس، اردن، ترکیه، تایلند، سنگاپور، چین، کره جنوبی، شوروی، ژاپن ، فیلیپین، هلند، بلژیک، دانمارک، فنلاند، آمریکا، فرانسه "همراه با دکتر برکشلی و احمد عبادی" اسپانیا "همراه با اسداله ملک.
او سرود نفت را اجرا کرد که نوار آن بعد از انقلاب منتشر شد.
🆔 https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#حسین_ملک
۱۶ تیر زادروز حسین ملک
(زاده ۱۶ تير ۱۳۰۴ تهران -- درگذشته ۱۳ آبان ۱۳۷۸ تهران) نوازنده و سازنده سنتور
از کودکی با پیروی از داییهای موسیقیدانش، به موسیقی علاقهمند شد.
برادران دیگرش، اسداله و عبداله نیز نوازندگان نامداری شدند. حسين به سنتور، اسداله به ويلون و عبداله ملک ضرب را بهعنوان ساز اختصاصی خود انتخاب کردند و هر سه در این سازها، نوازندگان توانایی شدند.حسين ملک از هشت سالگی برای فراگيری سنتور نزد حبيب سماعی، استاد برجسته سنتور رفت. استاد بعدی وی ابوالحسن صبا بود.
او غير از سماعی و ابوالحسن صبا، از مكتب استادان بزرگی همچون نورعلی برومند، شكراله قهرمانی، ركنالدين مختاری، حسين ياحقی، ابراهيم منصوری و دكتر بركشلی استفاده كرد و به همراه قمرالملوک وزيری دستگاههای اصفهان و ابوعطا را به صورتی كاملا نو اجرا میکردند.
وی در سال ۱۳۲۰ به رادیو رفت و در ارکستر صبا، سلونوازی کرد که این همکاری تا امرداد ۱۳۳۲ ادامه داشت و پس از تاسیس تلویزیون ایران، او اولین سلیست تلویزیون شد. ملک علاوه بر اینها همکاریاش با وزارت فرهنگ را نیز آغاز کرد و علاوه بر نوازندگی به تعمیر و ساختن ساز برای برنامههای مختلف این وزارتخانه پرداخت.
او با شروع ساخت سنتور بر اساس اصولی که درست میدانست، با سنتورهای ساخته شده مورد استقبال فراوانی قرارگرفت اما همچنان نواقصی نیز داشته است که برای برطرفکردن نواقص، سیستم نوازندگی و نتخوانی سنتور را تغییر داد و یک خرک به سیمهای سفید اضافه کرد و دو خرک به سیم زرد که قسمت زرد یازده خرک و قسمت سفید ده خرک شد و از این به بعد سیستم نتخوانی، نوازندگی و کوککردن و سیم اندازی آن تغییر کلی کرد.
او زیر نظر صبا، ساختن ویلون و سنتور و نزد آراکلیان ساختن ویلونسل را فراگرفته بود.
وی در برنامههای تلویزیونی با خوانندگانی چون احمد ابراهیمی و احمد سالمی کار کرد و جهت شناساندن موسیقی اصیل و سنتی ایران مسافرتهای زیادی به کشورهای پاکستان، هندوستان، افغانستان، مصر، امارات، کویت، عربستان، بحرین، تونس، اردن، ترکیه، تایلند، سنگاپور، چین، کره جنوبی، شوروی، ژاپن ، فیلیپین، هلند، بلژیک، دانمارک، فنلاند، آمریکا، فرانسه "همراه با دکتر برکشلی و احمد عبادی" اسپانیا "همراه با اسداله ملک.
او سرود نفت را اجرا کرد که نوار آن بعد از انقلاب منتشر شد.
🆔 https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#حسین_ملک
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۶ تیر سالروز درگذشت مریم فخراعظمتقوی شیرازی معروف به "فخریگلستان"
(زاده سال ۱۳۰۴ تهران -- درگذشته ۱۶ تیر ۱۳۹۱ تهران) سفالگر، مترجم و فعال حقوق کودکان
در ۱۷ سالگی با پسرعمویش، ابراهیم گلستان، نویسنده و فیلمساز معروف ازدواج کرد.
وی را جزو نخستین کسانی میدانند که در تهران اقدامهایی را در جهت سر و سامان دادن به وضعیت کودکان خیابانی انجام داد و تا سالها مدیر پرورشگاهی بود که بهتربیت فرزندان معتادان میپرداخت.
او در سالهای آخر سفالگری میکرد و چند نمایشگاه انفرادی از آثارش برگزار شد و از سوی دوسالانه سفالگری مورد تقدیر گرفت.
"فیل" نوشته اسلاومیر مروژک، نویسنده لهستانی، و "کسی مرا نمیشناسد، صدای کودکان زاغهنشین امریکا" از ترجمههای اوست.
در سال ۱۳۷۴ در مجله توقیف شده "زنان" یادداشتی باعنوان "سفالگری را برای زنده بودن میخواهم نه برای زندگی" نوشته بود.
کاوه گلستان، عکاس و مستندساز، در ۱۳ فروردین ۱۳۸۲ هنگام تصویر برداری برای شبکه خبری بیبیسی در خط مقدم جنگ در شهر مرزی کفری در ۱۳۰ کیلومتری کرکوک عراق در اثر انفجار مین کشته شد.
فخری گلستان در گفتگویی با روزنامه سرمایه گفته بود:
"آدمها نمیمیرند، عدم حضور جسمانی مرگ نمیآورد، نگاه حقیقت طلب این آدم هاست که نگهشان میدارد. برای همین است که من هرگز برای دیدن کاوه بر سر مزار نمیروم. کاوه رفتنی نیست، چشمانش را همیشه زنده، وام داده به تصاویری که دنیا را تکان دادهاست."
وی از سالها قبل تاهنگام مرگ، جدا از ابراهیم گلستان زندگی میکرد.
لیلی گلستان مدیر گالری گلستان به خبرگزاری ایسنا گفتهاست که مادرش
بعد از انقلاب از ۵۰ سالگی به سفالگری پرداخت و آثارش را چند بار به نمایش گذاشت. لیلی گلستان کهولت سن و ضربه مرگ برادرش کاوه را علت درگذشت مادرش ذکر کردهاست." ایشان بیماری خاصی نداشت، اما از مرگ پسرش، کاوه گلستان، ضربه بزرگی خورد که فکر میکنم علاوه بر کهولت سن، تحمل داغ فرزند یکی از اصلیترین دلایل مرگ وی بود."
🆔 https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#فخر_اعظم_تقوی #فخری_گلستان
۱۶ تیر سالروز درگذشت مریم فخراعظمتقوی شیرازی معروف به "فخریگلستان"
(زاده سال ۱۳۰۴ تهران -- درگذشته ۱۶ تیر ۱۳۹۱ تهران) سفالگر، مترجم و فعال حقوق کودکان
در ۱۷ سالگی با پسرعمویش، ابراهیم گلستان، نویسنده و فیلمساز معروف ازدواج کرد.
وی را جزو نخستین کسانی میدانند که در تهران اقدامهایی را در جهت سر و سامان دادن به وضعیت کودکان خیابانی انجام داد و تا سالها مدیر پرورشگاهی بود که بهتربیت فرزندان معتادان میپرداخت.
او در سالهای آخر سفالگری میکرد و چند نمایشگاه انفرادی از آثارش برگزار شد و از سوی دوسالانه سفالگری مورد تقدیر گرفت.
"فیل" نوشته اسلاومیر مروژک، نویسنده لهستانی، و "کسی مرا نمیشناسد، صدای کودکان زاغهنشین امریکا" از ترجمههای اوست.
در سال ۱۳۷۴ در مجله توقیف شده "زنان" یادداشتی باعنوان "سفالگری را برای زنده بودن میخواهم نه برای زندگی" نوشته بود.
کاوه گلستان، عکاس و مستندساز، در ۱۳ فروردین ۱۳۸۲ هنگام تصویر برداری برای شبکه خبری بیبیسی در خط مقدم جنگ در شهر مرزی کفری در ۱۳۰ کیلومتری کرکوک عراق در اثر انفجار مین کشته شد.
فخری گلستان در گفتگویی با روزنامه سرمایه گفته بود:
"آدمها نمیمیرند، عدم حضور جسمانی مرگ نمیآورد، نگاه حقیقت طلب این آدم هاست که نگهشان میدارد. برای همین است که من هرگز برای دیدن کاوه بر سر مزار نمیروم. کاوه رفتنی نیست، چشمانش را همیشه زنده، وام داده به تصاویری که دنیا را تکان دادهاست."
وی از سالها قبل تاهنگام مرگ، جدا از ابراهیم گلستان زندگی میکرد.
لیلی گلستان مدیر گالری گلستان به خبرگزاری ایسنا گفتهاست که مادرش
بعد از انقلاب از ۵۰ سالگی به سفالگری پرداخت و آثارش را چند بار به نمایش گذاشت. لیلی گلستان کهولت سن و ضربه مرگ برادرش کاوه را علت درگذشت مادرش ذکر کردهاست." ایشان بیماری خاصی نداشت، اما از مرگ پسرش، کاوه گلستان، ضربه بزرگی خورد که فکر میکنم علاوه بر کهولت سن، تحمل داغ فرزند یکی از اصلیترین دلایل مرگ وی بود."
🆔 https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#فخر_اعظم_تقوی #فخری_گلستان
Telegram
attach 📎
#حافظ_و_موسیقی (1)
اصطلاحات موسیقی در شعر حافظ
آواز:
کلمه ی آواز هم به معنای:بانگ و لحن است و هم به نوعی از موسیقی اطلاق می شود که وزن آزاد دارد و در قدیم به آن "نواخت" می گفتند.حافظ در اشعار خود این دو وجه را اراده کرده است:
1-سر فراگوش من آورد و به آواز حزین
گفت:کای عاشق دیرینه ی من خوابت هست؟
(آواز=صوت و تداعی خوانندگی نیز هست.)
2-غزلسرایی ناهید صرفه ای نبرد
در آن مقام که حافظ بر آورد آواز
(آواز=خوانندگی/مراد آن است که:در آن مقام که حافظ آواز سر می دهد ترانه سرایی ناهید- زهره،آناهیتا که الهه ی موسیقی است- بی ارج و قرب است.)
3-ز چنگ زهره شنیدم که صبحدم می گفت
غلام حافظ خوش لهجه ی خوش آوازم
(آواز=صوت خوش،این بیت موید این نظریه است که حافظ صوتی خوش داشته است.)
4-مغنی بزن آن نوآئین سرود
بگو با حریفان به آواز رود
(آواز=آهنگ،آوا/رود در اینجا نوعی ساز منظور است.)
5-مغنی دف و چنگ را ساز ده
به آئین خوش نغمه آواز ده
(آواز دادن کنایه از خواندن به آوای بلند است.
معنی بیت:ای موسیقی دان نوای چنگ و آوای دف را با هم ساز کن و به شیوه ای مطلوب و خوش و دلخواه به آوای بلند نغمه سر ده.)
6-رفتم به باغ صبحدمی تا چنم گلی
آمد به گوش ناگهم آوای بلبلی
چون کرد در دلم اثر آواز عندلیب
گشتم چنانکه هیچ نماندم تحملی
(آواز=صوت و آوای خوش/عندلیب=بلبل)
(تلخیصی آزاد از حافظ و موسیقی اثر حسینعلی ملاح)
...مطلب ادامه دارد
📖 https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
اصطلاحات موسیقی در شعر حافظ
آواز:
کلمه ی آواز هم به معنای:بانگ و لحن است و هم به نوعی از موسیقی اطلاق می شود که وزن آزاد دارد و در قدیم به آن "نواخت" می گفتند.حافظ در اشعار خود این دو وجه را اراده کرده است:
1-سر فراگوش من آورد و به آواز حزین
گفت:کای عاشق دیرینه ی من خوابت هست؟
(آواز=صوت و تداعی خوانندگی نیز هست.)
2-غزلسرایی ناهید صرفه ای نبرد
در آن مقام که حافظ بر آورد آواز
(آواز=خوانندگی/مراد آن است که:در آن مقام که حافظ آواز سر می دهد ترانه سرایی ناهید- زهره،آناهیتا که الهه ی موسیقی است- بی ارج و قرب است.)
3-ز چنگ زهره شنیدم که صبحدم می گفت
غلام حافظ خوش لهجه ی خوش آوازم
(آواز=صوت خوش،این بیت موید این نظریه است که حافظ صوتی خوش داشته است.)
4-مغنی بزن آن نوآئین سرود
بگو با حریفان به آواز رود
(آواز=آهنگ،آوا/رود در اینجا نوعی ساز منظور است.)
5-مغنی دف و چنگ را ساز ده
به آئین خوش نغمه آواز ده
(آواز دادن کنایه از خواندن به آوای بلند است.
معنی بیت:ای موسیقی دان نوای چنگ و آوای دف را با هم ساز کن و به شیوه ای مطلوب و خوش و دلخواه به آوای بلند نغمه سر ده.)
6-رفتم به باغ صبحدمی تا چنم گلی
آمد به گوش ناگهم آوای بلبلی
چون کرد در دلم اثر آواز عندلیب
گشتم چنانکه هیچ نماندم تحملی
(آواز=صوت و آوای خوش/عندلیب=بلبل)
(تلخیصی آزاد از حافظ و موسیقی اثر حسینعلی ملاح)
...مطلب ادامه دارد
📖 https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
Telegram
علوم وفنون ادبی
شعر شناسی و علم ادبیات
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی و زبانشناسی
مطالب ویرایشی و نگارشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی و زبانشناسی
مطالب ویرایشی و نگارشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
#حافظ_و_موسیقی (2)
اصطلاحات موسیقی در شعر حافظ
-جامه دران
مولفان آنندراج و انجمن آرا نوشته اند:" جامه دران نام نوایی است از جمله مصنفات نکیسا و این نوا را چنان نواخت که همه ی حضار از شور و شوق جامه های خود بر تن دریدند،بنابراین آن را راه جامه دران نامیدند."شاعری سروده:
مطرب به نوایی ره ما بی خبران زن
تا جامه درآنیم ره جامه دران را
"جامه دران" در ردیف کنونی موسیقی ایرانی گوشه ای است که در مایه ی افشاری( قبل از بسته نگار) و در دستگاه همایون(در پایان آواز و قبل از رنگ* و در بیات اصفهان(بعد از کرشمه و آواز) نواخته می شود.
حافظ سروده است:
نه گل از دست غمت رست و نه بلبل در باغ
همه را نعره زنان جامه دران می داری
چنان به نظر می آید که "جامه دران" در این بیت به قرینه ی "بلبل" و "نعره زنان" ایهامی به لحن معهود نیز می تواند داشته باشد.
-خراشیدن
زخمه زدن به رشته های سازهایی مانند:قانون،
چنگ،تار،سه تار و دوتار(چگور) را که با سر انگشتان نوازنده عملی می شود به کنایه خراشیدن نیز می گفته اند:
بزن در پرده،چنگ ای ماه مطرب
رگش بخراش تا بخروشم از وی
(تلخیصی آزاد از حافظ و موسیقی اثر حسینعلی ملاح)
...مطلب ادامه دارد
📖 https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
اصطلاحات موسیقی در شعر حافظ
-جامه دران
مولفان آنندراج و انجمن آرا نوشته اند:" جامه دران نام نوایی است از جمله مصنفات نکیسا و این نوا را چنان نواخت که همه ی حضار از شور و شوق جامه های خود بر تن دریدند،بنابراین آن را راه جامه دران نامیدند."شاعری سروده:
مطرب به نوایی ره ما بی خبران زن
تا جامه درآنیم ره جامه دران را
"جامه دران" در ردیف کنونی موسیقی ایرانی گوشه ای است که در مایه ی افشاری( قبل از بسته نگار) و در دستگاه همایون(در پایان آواز و قبل از رنگ* و در بیات اصفهان(بعد از کرشمه و آواز) نواخته می شود.
حافظ سروده است:
نه گل از دست غمت رست و نه بلبل در باغ
همه را نعره زنان جامه دران می داری
چنان به نظر می آید که "جامه دران" در این بیت به قرینه ی "بلبل" و "نعره زنان" ایهامی به لحن معهود نیز می تواند داشته باشد.
-خراشیدن
زخمه زدن به رشته های سازهایی مانند:قانون،
چنگ،تار،سه تار و دوتار(چگور) را که با سر انگشتان نوازنده عملی می شود به کنایه خراشیدن نیز می گفته اند:
بزن در پرده،چنگ ای ماه مطرب
رگش بخراش تا بخروشم از وی
(تلخیصی آزاد از حافظ و موسیقی اثر حسینعلی ملاح)
...مطلب ادامه دارد
📖 https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
Telegram
علوم وفنون ادبی
شعر شناسی و علم ادبیات
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی و زبانشناسی
مطالب ویرایشی و نگارشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی و زبانشناسی
مطالب ویرایشی و نگارشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
#حافظ_و_موسیقی (3)
اصطلاحات موسیقی در شعر حافظ
-حجاز:
به اعتبار کلمه ی مطرب،تمام اصطلاحات موسیقی موجود در این بیت را به همان معنای حقیقی خودشان می باید پذیرفت.
ساز به معنای مطلق آلت موسیقی است.در بعضی از نسخ "راه عراق" ثبت شده که در این صورت "راه" در معنای "مقام" است.
*عراق:مقام نهم از دوازده مقام اصلی است( که برابر با برج قوس است.)
*ساخت:از"ساختن" هم به معنای پرداختن و به پایان رساندن است و هم به معنای سازگار کردن و کوک کردن ساز است.
*بازگشت:در اصطلاح موسیقی فرود آمدن از لحنی به لحن اصلی است مانند بازگشت از گوشه ی سلمک به درآمد شور.همچنین نوعی تصنیف است.(عبدالقادر مراغه ای در مقاصدالالحان درباره ی بازگشت مطالبی دارد.)
*راه:به معنای پرده و مقام و لحن است.
*حجاز:از مقام های دوازده گانه ی اصلی است
(که برابر با برج دلو است.)
بر بنیاد این تعابیر لفظی،تعبیر کلی بیت به مقتضای معانی مختلف الفاظ،به این وجوه تواند بود:
این موسیقی دان از کدام سامان است که مقام عراق را نواخت اما به هنگام بازگشت در مقام حجاز فرود آمد.
یا به تعبیری دیگر:عراق را نواخت ولی آهنگ
"بازگشت" آن را(یعنی تصنیف آن را) در مقام حجاز اجرا کرد.
یا به تعبیری دیگر:سازش را برای نواختن مقام عراق کوک کرد اما آهنگ"بازگشتی" را نواخت که در مقام حجاز است.
بر روی هم اگر مفاد کلی این غزل را در نظر بگیریم می بینیم که سخن تزویر و بی حقیقتی و نیرنگ بازی است،خواجه در مطلع غزل فرموده است:
صوفی نهاد دام و سر حقه باز کرد
بنیاد مکر با فلک حقه باز کرد
و در بیتی دیگر:
ای کبک خوشخرام کجا می روی بایست
غره مشو که گربه ی عابد نماز کرد
این مطرب از کجاست که ساز عراق ساخت
وآهنگ بازگشت به راه حجاز کرد
بنابراین مفهوم کلی ببت نمودن بوالعجب بازی و تردستی و نیرنگ بازی نوازنده اسا که حاضران را به شنیدن لحنی امیدوار ساخته اما لحن دیگری را نواخته است.
(تلخیصی آزاد از حافظ و موسیقی اثر حسینعلی
ادامه دارد
📖https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
اصطلاحات موسیقی در شعر حافظ
-حجاز:
به اعتبار کلمه ی مطرب،تمام اصطلاحات موسیقی موجود در این بیت را به همان معنای حقیقی خودشان می باید پذیرفت.
ساز به معنای مطلق آلت موسیقی است.در بعضی از نسخ "راه عراق" ثبت شده که در این صورت "راه" در معنای "مقام" است.
*عراق:مقام نهم از دوازده مقام اصلی است( که برابر با برج قوس است.)
*ساخت:از"ساختن" هم به معنای پرداختن و به پایان رساندن است و هم به معنای سازگار کردن و کوک کردن ساز است.
*بازگشت:در اصطلاح موسیقی فرود آمدن از لحنی به لحن اصلی است مانند بازگشت از گوشه ی سلمک به درآمد شور.همچنین نوعی تصنیف است.(عبدالقادر مراغه ای در مقاصدالالحان درباره ی بازگشت مطالبی دارد.)
*راه:به معنای پرده و مقام و لحن است.
*حجاز:از مقام های دوازده گانه ی اصلی است
(که برابر با برج دلو است.)
بر بنیاد این تعابیر لفظی،تعبیر کلی بیت به مقتضای معانی مختلف الفاظ،به این وجوه تواند بود:
این موسیقی دان از کدام سامان است که مقام عراق را نواخت اما به هنگام بازگشت در مقام حجاز فرود آمد.
یا به تعبیری دیگر:عراق را نواخت ولی آهنگ
"بازگشت" آن را(یعنی تصنیف آن را) در مقام حجاز اجرا کرد.
یا به تعبیری دیگر:سازش را برای نواختن مقام عراق کوک کرد اما آهنگ"بازگشتی" را نواخت که در مقام حجاز است.
بر روی هم اگر مفاد کلی این غزل را در نظر بگیریم می بینیم که سخن تزویر و بی حقیقتی و نیرنگ بازی است،خواجه در مطلع غزل فرموده است:
صوفی نهاد دام و سر حقه باز کرد
بنیاد مکر با فلک حقه باز کرد
و در بیتی دیگر:
ای کبک خوشخرام کجا می روی بایست
غره مشو که گربه ی عابد نماز کرد
این مطرب از کجاست که ساز عراق ساخت
وآهنگ بازگشت به راه حجاز کرد
بنابراین مفهوم کلی ببت نمودن بوالعجب بازی و تردستی و نیرنگ بازی نوازنده اسا که حاضران را به شنیدن لحنی امیدوار ساخته اما لحن دیگری را نواخته است.
(تلخیصی آزاد از حافظ و موسیقی اثر حسینعلی
ادامه دارد
📖https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
Telegram
علوم وفنون ادبی
شعر شناسی و علم ادبیات
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی و زبانشناسی
مطالب ویرایشی و نگارشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی و زبانشناسی
مطالب ویرایشی و نگارشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)