یک والس کوچک داستان کوتاهی از صدا ندا دمیر، نویسندهی جوان اهل ترکیه است که گمانم سال گذشته ترجمه کردم و مهدی گنجوی در مجلهاش منتشر کرد.
❤12👍1
Sana gitme demeyeceğim.
Üşüyorsun ceketimi al.
Günün en güzel saatleri bunlar.
Yanımda kal.
Sana gitme demeyeceğim.
Gene de sen bilirsin.
Yalanlar istiyorsan yalanlar söyleyeyim,
İncinirsin.
Sana gitme demeyeceğim,
Ama gitme, Lavinia.
Adını gizleyeceğim
Sen de bilme, Lavinia
لاوینیا
نمیگویم که نرو.
سردت میشود ژاکتم را بگیر.
بهترین ساعات روز در راهند.
پیشم بمان.
نمیگویم که نرو.
باز هم خودت میدانی.
اگر دروغ میخواهی، دروغ خواهم گفت اما آزرده خواهی شد.
نمیگویم که نرو.
اما نرو، لاوینیا.
اسمت رازیست
چنانکه خودت هم ندانی، لاوینیا.
اوزدمیر آصیف
ترجمهی فریاد ناصری
آیا میدانید لاوینیا چیست و چه معنایی دارد؟
Üşüyorsun ceketimi al.
Günün en güzel saatleri bunlar.
Yanımda kal.
Sana gitme demeyeceğim.
Gene de sen bilirsin.
Yalanlar istiyorsan yalanlar söyleyeyim,
İncinirsin.
Sana gitme demeyeceğim,
Ama gitme, Lavinia.
Adını gizleyeceğim
Sen de bilme, Lavinia
لاوینیا
نمیگویم که نرو.
سردت میشود ژاکتم را بگیر.
بهترین ساعات روز در راهند.
پیشم بمان.
نمیگویم که نرو.
باز هم خودت میدانی.
اگر دروغ میخواهی، دروغ خواهم گفت اما آزرده خواهی شد.
نمیگویم که نرو.
اما نرو، لاوینیا.
اسمت رازیست
چنانکه خودت هم ندانی، لاوینیا.
اوزدمیر آصیف
ترجمهی فریاد ناصری
آیا میدانید لاوینیا چیست و چه معنایی دارد؟
❤9👍7
Forwarded from 𝙰𝚂𝚃𝚁𝙰𝙺𝙰𝙽 𝙲𝙰𝙵𝙴 | 🌀
و اینگونه به خانه برگشتم
سفیدموی و مؤمن
به لشگر پراکندهی ابرها
روحم را با شراب و
جسمم را گفتم
برادرم در آبهای خروشان رود بشوید
پاک و منزه بدینسان از دروازههای جنون به سلامت گذشتم
تن نحیفم را
که بار گناه رسولان به شانه داشت
در میان نهادند
آسمان آبی
هوا روشن
برخاستم سبک
_ پرندهای نظرکرده که
خردههای نان متبرک را خورده باشد_
خواندم که دوست
خواندم که یار
گفت: بی تو چون شاخهی ریواسی تنهام
و جوانههای گندم به زبانی فصیح
قرص و پخته شدند.
▫️ شعری از فریاد ناصری
▫️ نقاشی: ادوارد مونک
▪️آستراخان کافه | مجالی برای همهوایی | کانالی برای راه یافتن به جهان سیال موسیقی و ادبیات
🌀| @astrakancafe
سفیدموی و مؤمن
به لشگر پراکندهی ابرها
روحم را با شراب و
جسمم را گفتم
برادرم در آبهای خروشان رود بشوید
پاک و منزه بدینسان از دروازههای جنون به سلامت گذشتم
تن نحیفم را
که بار گناه رسولان به شانه داشت
در میان نهادند
آسمان آبی
هوا روشن
برخاستم سبک
_ پرندهای نظرکرده که
خردههای نان متبرک را خورده باشد_
خواندم که دوست
خواندم که یار
گفت: بی تو چون شاخهی ریواسی تنهام
و جوانههای گندم به زبانی فصیح
قرص و پخته شدند.
▫️ شعری از فریاد ناصری
▫️ نقاشی: ادوارد مونک
▪️آستراخان کافه | مجالی برای همهوایی | کانالی برای راه یافتن به جهان سیال موسیقی و ادبیات
🌀| @astrakancafe
❤12👍3
بارها علم و دانش نقض و نقد شده است. نظریههای اخلاق و معرفتها پاشیده و از نو تراشیده شدهاند اما هنر و زیبایی همیشه و همهجا در شکلهای مختلف معتبر بودهاند.
@andaromidvari
@andaromidvari
👍12🔥2😁1
📚
جلسهی نقدوبررسی کتاب «مسخ» اثر «فرانتس کافکا»
منتقدان نشست:
فریاد ناصری
@faryadnaseri_
محمد شاهشمس
@m.shah_shams
شرکت در این جلسه برای عموم آزاد است.
منتظر حضور شما عزیزان خواهیم بود.
بهجهت محدودیت فضا، لطفاً اگر حضورتان قطعی است و این افتخار را داریم که همراهتان باشیم، نام خود را از طریق کامنت و یا دایرکت برای ما ارسال کنید.
مکان: پاسداران، خیابان زمرد، روبهروی دشتستان ۵، «فرهنگان پاسداران»
@farhangan.pasdaran
زمان: ساعت ۲۰-۱۸، پنجشنبه، یک آذر ۱۴۰۳
سپاس از @hamedtalkhabi برای طراحی پوستر این رویداد.
#نشست_ادبی #نقدوبررسی #کتاب_بخوانیم #کتاب #محمد_شاه_شمس #فریاد_ناصری #مسخ #کافکا
https://www.instagram.com/p/DCKDjcPKs7V/?igsh=MWhocTdjcXQzZjZkZg==
جلسهی نقدوبررسی کتاب «مسخ» اثر «فرانتس کافکا»
منتقدان نشست:
فریاد ناصری
@faryadnaseri_
محمد شاهشمس
@m.shah_shams
شرکت در این جلسه برای عموم آزاد است.
منتظر حضور شما عزیزان خواهیم بود.
بهجهت محدودیت فضا، لطفاً اگر حضورتان قطعی است و این افتخار را داریم که همراهتان باشیم، نام خود را از طریق کامنت و یا دایرکت برای ما ارسال کنید.
مکان: پاسداران، خیابان زمرد، روبهروی دشتستان ۵، «فرهنگان پاسداران»
@farhangan.pasdaran
زمان: ساعت ۲۰-۱۸، پنجشنبه، یک آذر ۱۴۰۳
سپاس از @hamedtalkhabi برای طراحی پوستر این رویداد.
#نشست_ادبی #نقدوبررسی #کتاب_بخوانیم #کتاب #محمد_شاه_شمس #فریاد_ناصری #مسخ #کافکا
https://www.instagram.com/p/DCKDjcPKs7V/?igsh=MWhocTdjcXQzZjZkZg==
👍6
فواره
دست میکشد به پای فرشتهها
آب خسته در ارتفاع نور
ـ بختت روشن
ای زادهی تاریکیها
همسایهی سنگها
در گوش تو چه خواندهاند
که یکپا
ایستادهای و
میرقصی؟
ـ اگر بگویم
اگر که بگویم
بلند میشوی
دامن ابرها را بگیری
ردِ نور و پرنده را ببوسی
ـ پایی ندارم ای آب
دستی ندارم ای آب
آب
خم شد
کمان گرفت آب
تا به گوش خاک بگوید...
#فریاد_ناصری
منتشر شده در وزن دنیا
@andaromidvari
دست میکشد به پای فرشتهها
آب خسته در ارتفاع نور
ـ بختت روشن
ای زادهی تاریکیها
همسایهی سنگها
در گوش تو چه خواندهاند
که یکپا
ایستادهای و
میرقصی؟
ـ اگر بگویم
اگر که بگویم
بلند میشوی
دامن ابرها را بگیری
ردِ نور و پرنده را ببوسی
ـ پایی ندارم ای آب
دستی ندارم ای آب
آب
خم شد
کمان گرفت آب
تا به گوش خاک بگوید...
#فریاد_ناصری
منتشر شده در وزن دنیا
@andaromidvari
❤15🔥3👎1
ما میدانیم که ممکن است در باب نیات دیگران دچار خطا شویم؛ وانگهی ممکن است انسان در باب نیات خودش هم دچار خطا شود... بنابراین باید بپذیریم فهمیدن دیگری و حتی فهمیدن خود با حجابی برخورد میکند که برداشتن آن بسیار دشوار است.
آندره دارتیگ
حافظ چه میگوید:
تو خود حجاب خودی، حافظ از میان برخیز
@andaromidvari
آندره دارتیگ
حافظ چه میگوید:
تو خود حجاب خودی، حافظ از میان برخیز
@andaromidvari
👍14
اندر امیدواری... pinned «https://vaznedonya.ir/Users/262 شعرهایی از من در مجلهی وزن دنیا»
کلهی سحر رفتم انبار دنبال جلد یک کتاب بگردم، آن لابهلا هفده نسخه از چاپ سوم سرزدن را پیدا کردم.
جلد را بیخیال شدم و با هفده جلد سرخ طلوع و خون برگشتم.
@andaromidvari
جلد را بیخیال شدم و با هفده جلد سرخ طلوع و خون برگشتم.
@andaromidvari
❤8👍3🤩2
Forwarded from نشر حکمت کلمه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این کتاب میتواند برای شما به اندازهی شازده کوچولو جذاب و به یادماندنی باشد.
#نشر_حکمت_کلمه
#نشر_حکمت_کلمه
❤9👍3
مزدکیان، عیاران و مهرپرستان.pdf
477.7 KB
مقالهای از خانم پروانه پورشریعتی. پیشنهاد برای ترجمه. دوستی اگر خواست ترجمه کند، حتما اطلاع دهد.
👍2
بدان که اول چیزی که حق بیافرید گوهری بود تابناک. او را "عقل" نام کرد. و این گوهر را سه صفت بخشید: یکی شناخت حق و یکی شناخت خود و یکی شناخت آن که نبود، پس ببود. از آن صفت که به شناخت حق تعلق داشت حسن پدید آمد - که آن را "نیکویی" خوانند. و از آن صفت که به شناخت خود تعلق داشت عشق پدید آمد که آن را "مهر" خوانند و از آن صفت که نبود پس به بود تعلق داشت حزن پدید آمد - که آن را " اندوه " خوانند.
فیحقیقه العشق- سهروردی
فیحقیقه العشق- سهروردی
❤11👍1🔥1